Days of Heaven
04-13-2015, 06:59 PM
Nestor Almendros
http://files.cinemacenter.ir/images/xdd50z3tezbp0zpskl.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/xdd50z3tezbp0zpskl.jpg)
نستور آلمندروس کویاس، سال 1930 در کشور اسپانیا و در شهر بارسلونا به دنیا آمد و در سال 1992 چشم از جهان فروبست. آلمندروس کارنامه پر باری دارد. از کارهای شاخص وی می توان به اکثر فیلمهای اریک رومر، تعدادی از فیلمهای فرانسوا تروفو، "کرامر علیه کرامر"، "انتخاب سوفی" و "روزهای بهشت" (که به عنوان یکی از زیباترین فیلمبرداری های سینما شناخته شده و اسکار را برای آلمندروس به ارمغان آورد) اشاره کرد. آلمندروس در زمان حیات خود توانست توانست جوایز بسیاری را کسب کند و از او در کنار گرگ تولند، سون نیکویست و کنراد هال به عنوان برجستهترین فیلمبرداران تاریخ سینما یاد میشود.
اهل سینمایی نیست که با نستور آلمندروس و قدرت جادوییاش در فیلمبرداری و نورپردازی آشنا نباشد. شاید تصور کنید که فیلمبرداری در این سطح باید در زمان فیلمبرداری به لحاظ تکنیکی بسیار ماهر و قبل از هر نما، تمام جوانب را دقیقا بررسی کند. اما در واقع وی به این صورت کار نمی کرد. روش وی در فیلمبرداری کاملا مبتنی بر درک و احساس بود. کارگردانان و فیلمبرداران می تواند از روش آلمندروس بسیار بیاموزند مخصوصا زمانی که در حال ساخت فیلمی با بودجه اندک و زمان کم هستند.
آلمندروس را به عنوان یک فیلمبردار ضد تکنیک می شناسند. وی همیشه تحصیلات فیلمبرداری را رد میکرد. وی عقیده داشت که یه دستیار فیلمبردار میتواند از عهده مسائل تکنیکی مثل قرار دادن نورها، اندازه گیری فوکوس و غیره بر آید. وی عقیده داشت که این وظیفه مدیر فیلمبرداری است که بداند داستان به چه چیز احتیاج دارد و داشته های فرهنگی خود را، که غالبآ جدا از مسائل تکنیکی است، در خدمت داستان قرار دهد. وی میگفت. زمانی که چند تکنیک های فیلمبرداری را یاد گرفتید، دیگر کار زیاد مشکلی ندارید. بهترین راه برای آموختن، فیلمبرداری کردن است. از این طریق همه چیز را یاد می گیرید و ماندگارترین چیزهایی که می آموزید از اشتباهاتی می باشد که در زمان فیلمبرداری انجام می دهید. و در ضمن، هیچ گاه از دیدن فیلمهای خوب غافل نباشید.
Roger Deakins
http://files.cinemacenter.ir/images/lrlritcgzu2kehtzez9.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/lrlritcgzu2kehtzez9.jpg)
راجر الکساندر دیکنز، سال 1949 در کشور انگلیس و در شهر تورکوای به دنیا آمد. او از اعضای انجمن فیلمبرداران انگلیسی و آمریکایی بوده و در سال 2011 از انجمن فیلمبرداران آمریکا جایزه یک عمر دستاورد را دریافت کرد. دیکنز کارنامه پر باری دارد. از کارهای شاخص وی می توان به اکثر فیلمهای برادران کوئن، تعدادی از فیلمهای سم مندز، "زندانیان"، "کتاب خوان"، "قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل" و "رستگاری در شائوشنگ" اشاره کرد. دیکنز 10 بار نامزد اسکار برای بهترین فیلمبرداری شده ولی حتی یک جایزه اسکار هم دریافت ننموده است.
دیکنز به خاطر استفاده طبیعی از نور و تمرکز بر فیلمبرداری مبتنی بر روایت قصه شهرت دارد و مورد احترام همگان است. از دیگر مشخصه های هنر فیلمبرداری دیکنز استفاده استادانه او از نماهای بسیار عریض است. در واقع رویکرد او در ترکیب بندی به گونه ای است که تماشاگر را به حیرت وا می دارد. شاید این به خاطر استفاده بی آلایش او از خطوط راهنما باشد یا شیوه او در بازی کردن با تقارن در ترکیب بندی هایش. شاید هم این فقط شیوه نگرش او به جهان پیرامون است. همانطور که در جایی می گوید: به نظرم مهم ترین اصل این است که جهان را تجربه کنید. هنر فیلمبرداری را نمی توان آموخت یا کپی کرد. هنر فیلمبرداری شیوه نگاه کردن شما به جهان است.
Emanuel Lubezki
http://files.cinemacenter.ir/images/1yuvqqon54x6fexu2o4x.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/1yuvqqon54x6fexu2o4x.jpg)
امانوئل لوبزکی مورگنستن، سال 1964 در کشور مکزیک و در شهر مکزیکوسیتی به دنیا آمد. او فعالیت حرفه ای خود را در اواخر دهه 80 در مکزیک آغاز کرد. لوبزکی کارنامه پربار و پرافتخاری دارد. از کارهای شاخص وی می توان به اکثر فیلمهای آلفونسو کوارون، تعدادی از فیلمهای ترنس مالیک، "بردمن"، "اسلیپی هالو" و "علی" اشاره کرد. لوبزکی برای فیلمهای "جاذبه" و "بردمن" موفق به کسب 2 اسکار پیاپی برای بهترین فیلمبرداری شده است.
از مشخصه های هنر فیلمبرداری او استفاده از نور طبیعی به خصوص در سه اثر مربوط به ترنس مالیک ("دنیای نو"، "درخت زندگی" و "به سوی شگفتی") است. اضافه شدن این سبک نورپردازی طبیعی، زیبا و پیچیده به حرکات خود انگیخته و شیطنت آمیز دوربین، منجر به ایجاد نماهایی می شود که جذابیت بصری فوق العاده ای در فیلمسازی معاصر دارند. مشخصه دیگر، برداشت های بلند و فراگیر او به خصوص در همکاری با ایناریتو در فیلم "بردمن" که مخاطب را همچون شخصیت اصلی فیلم میان کابوس ها و رویاهایش، توهم و واقعیت زندگی اش، صحنه و پشت صحنه اش غرق می کند، و آلفونسو کوارون در "فرزندان انسان" که بیننده را در میان جهان ناشناخته فیلم همراهی می کند. در سال 2006، او با استفاده از فیلمبرداری روی دست و تجهیزات پیشرفته متصل به اتومبیل توانست دنیای جنگ زده "فرزندان انسان" را به بیننده معرفی کند. و در سال 2013، به همراه یک تیم فوق العاده جلوه های ویژه رایانه ای، نوعی هنر فیلمبرداری تلفیقی ایجاد نمود تا واقعی ترین تصاویر مربوط به فضای لایتناهی را در "جاذبه" خلق کند.
Alain Marcoen
http://files.cinemacenter.ir/images/a3vzakq5674vdq4jwyn.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/a3vzakq5674vdq4jwyn.jpg)
آلن مارکوئن، سال 1950 در کشور بلژیک و در شهر بروکسل به دنیا آمد. او فیلمبردار همیشگی همیشگی برادران داردن بوده و درخشش در سطح بین المللی همزمان با درخشش خود داردنها و با فیلم "قول" آغاز شد.
از مشخصه های هنر فیلمبرداری او استفاده ی فراوان از کادرهای بسته، دوربین روی دست خاص و منحصر به فرد و استفاده از نور طبیعی صحنه است. دوربین او بی قرار و همواه در حال جستجو و تکاپوست و در اکثر دقایق فیلم از کاراکترها فاصله نمی گیرد و حرکت آنها را از زوایای مختلف دنبال می کند.
نقطه اوج درخشش آلن مارکوئن به 2 فیلم "رزتا" و "پسر" بازی می گردد. جایی که دوریبن همیشه و همه جا و در نزدیک ترین فاصله ممکن به کاراکتر های اصلی چسبیده و به زیبایی و با ظرافت هرچه تمام تر حس کاراکترها در لحظات مختلف را به وسیله کلوزآپ های تماشایی و خیره کننده به تماشاگر منتقل می کند.
زمانی جان کاساوتیس دوستش آل روبان را فیلمبردار محبوباش خواند چون او کاری میکرد که دلت میخواست دست دراز کنی و صورت بازیگران را لمس کنی. اگر او امروز زنده بود احتمالا از کار مارکوئن با داردنها حیرت زده میشد.
Robert Yeoman
http://files.cinemacenter.ir/images/9nvqsyltfwin623xcol9.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/9nvqsyltfwin623xcol9.jpg)
رابرت دیوید یئومان، سال 1951 در کشور آمریکا و در شهر اِری ایالت پنسیلوانیا به دنیا آمد. او صاحب یک مدرک کارشناسی هنر از دانشگاه دوک و مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از دانشکده هنرهای سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. یئومان تقریبا در تمام فیلم های وس اندرسون با او همکاری کرده است از جمله "در موشک شیشه ای"، "راشمور"، "تننبام های سلطنتی"، "زندگی در آب با استیو زیس"، "دارجلینگ با مسئولیت محدود"، "قلمروی طلوع ماه" و "هتل بزرگ بوداپست".
سبک فیلمبرداری یئومان کامل کننده لحن عجیب و غریب و واقعیت آمیخته به فانتزی فیلم های وس اندرسون است. به این ترتیب است که او گاهی با یک پس زمینه رنگی مات و نورپردازی نسبتا یکدست، حسی از واقعی بودن را در نما ایجاد می کند و سپس با اضافه کردن رنگ های تصنعی مشابه نقاشی های کشیده شده با مداد شمعی رگه هایی از فانتزی را به صحنه می افزاید. به نوعی فضای قاب او سبکی نقاشی گونه پیدا می کند که هم سینمایی است و هم به صحنه تئاتر شبیه است. یئومان بعلاوه عاشق حرکات بسیار مصنوعی دوربین است، مثل نماهای دالی از شخصیت ها یا زوم های ناگهانی. در واقع این حرکات حس عجیب بودن و نوستالژی مورد نظر یئومان و اندرسون را به فیلم اضافه می کنند.
ادامه دارد...
http://files.cinemacenter.ir/images/xdd50z3tezbp0zpskl.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/xdd50z3tezbp0zpskl.jpg)
نستور آلمندروس کویاس، سال 1930 در کشور اسپانیا و در شهر بارسلونا به دنیا آمد و در سال 1992 چشم از جهان فروبست. آلمندروس کارنامه پر باری دارد. از کارهای شاخص وی می توان به اکثر فیلمهای اریک رومر، تعدادی از فیلمهای فرانسوا تروفو، "کرامر علیه کرامر"، "انتخاب سوفی" و "روزهای بهشت" (که به عنوان یکی از زیباترین فیلمبرداری های سینما شناخته شده و اسکار را برای آلمندروس به ارمغان آورد) اشاره کرد. آلمندروس در زمان حیات خود توانست توانست جوایز بسیاری را کسب کند و از او در کنار گرگ تولند، سون نیکویست و کنراد هال به عنوان برجستهترین فیلمبرداران تاریخ سینما یاد میشود.
اهل سینمایی نیست که با نستور آلمندروس و قدرت جادوییاش در فیلمبرداری و نورپردازی آشنا نباشد. شاید تصور کنید که فیلمبرداری در این سطح باید در زمان فیلمبرداری به لحاظ تکنیکی بسیار ماهر و قبل از هر نما، تمام جوانب را دقیقا بررسی کند. اما در واقع وی به این صورت کار نمی کرد. روش وی در فیلمبرداری کاملا مبتنی بر درک و احساس بود. کارگردانان و فیلمبرداران می تواند از روش آلمندروس بسیار بیاموزند مخصوصا زمانی که در حال ساخت فیلمی با بودجه اندک و زمان کم هستند.
آلمندروس را به عنوان یک فیلمبردار ضد تکنیک می شناسند. وی همیشه تحصیلات فیلمبرداری را رد میکرد. وی عقیده داشت که یه دستیار فیلمبردار میتواند از عهده مسائل تکنیکی مثل قرار دادن نورها، اندازه گیری فوکوس و غیره بر آید. وی عقیده داشت که این وظیفه مدیر فیلمبرداری است که بداند داستان به چه چیز احتیاج دارد و داشته های فرهنگی خود را، که غالبآ جدا از مسائل تکنیکی است، در خدمت داستان قرار دهد. وی میگفت. زمانی که چند تکنیک های فیلمبرداری را یاد گرفتید، دیگر کار زیاد مشکلی ندارید. بهترین راه برای آموختن، فیلمبرداری کردن است. از این طریق همه چیز را یاد می گیرید و ماندگارترین چیزهایی که می آموزید از اشتباهاتی می باشد که در زمان فیلمبرداری انجام می دهید. و در ضمن، هیچ گاه از دیدن فیلمهای خوب غافل نباشید.
Roger Deakins
http://files.cinemacenter.ir/images/lrlritcgzu2kehtzez9.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/lrlritcgzu2kehtzez9.jpg)
راجر الکساندر دیکنز، سال 1949 در کشور انگلیس و در شهر تورکوای به دنیا آمد. او از اعضای انجمن فیلمبرداران انگلیسی و آمریکایی بوده و در سال 2011 از انجمن فیلمبرداران آمریکا جایزه یک عمر دستاورد را دریافت کرد. دیکنز کارنامه پر باری دارد. از کارهای شاخص وی می توان به اکثر فیلمهای برادران کوئن، تعدادی از فیلمهای سم مندز، "زندانیان"، "کتاب خوان"، "قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل" و "رستگاری در شائوشنگ" اشاره کرد. دیکنز 10 بار نامزد اسکار برای بهترین فیلمبرداری شده ولی حتی یک جایزه اسکار هم دریافت ننموده است.
دیکنز به خاطر استفاده طبیعی از نور و تمرکز بر فیلمبرداری مبتنی بر روایت قصه شهرت دارد و مورد احترام همگان است. از دیگر مشخصه های هنر فیلمبرداری دیکنز استفاده استادانه او از نماهای بسیار عریض است. در واقع رویکرد او در ترکیب بندی به گونه ای است که تماشاگر را به حیرت وا می دارد. شاید این به خاطر استفاده بی آلایش او از خطوط راهنما باشد یا شیوه او در بازی کردن با تقارن در ترکیب بندی هایش. شاید هم این فقط شیوه نگرش او به جهان پیرامون است. همانطور که در جایی می گوید: به نظرم مهم ترین اصل این است که جهان را تجربه کنید. هنر فیلمبرداری را نمی توان آموخت یا کپی کرد. هنر فیلمبرداری شیوه نگاه کردن شما به جهان است.
Emanuel Lubezki
http://files.cinemacenter.ir/images/1yuvqqon54x6fexu2o4x.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/1yuvqqon54x6fexu2o4x.jpg)
امانوئل لوبزکی مورگنستن، سال 1964 در کشور مکزیک و در شهر مکزیکوسیتی به دنیا آمد. او فعالیت حرفه ای خود را در اواخر دهه 80 در مکزیک آغاز کرد. لوبزکی کارنامه پربار و پرافتخاری دارد. از کارهای شاخص وی می توان به اکثر فیلمهای آلفونسو کوارون، تعدادی از فیلمهای ترنس مالیک، "بردمن"، "اسلیپی هالو" و "علی" اشاره کرد. لوبزکی برای فیلمهای "جاذبه" و "بردمن" موفق به کسب 2 اسکار پیاپی برای بهترین فیلمبرداری شده است.
از مشخصه های هنر فیلمبرداری او استفاده از نور طبیعی به خصوص در سه اثر مربوط به ترنس مالیک ("دنیای نو"، "درخت زندگی" و "به سوی شگفتی") است. اضافه شدن این سبک نورپردازی طبیعی، زیبا و پیچیده به حرکات خود انگیخته و شیطنت آمیز دوربین، منجر به ایجاد نماهایی می شود که جذابیت بصری فوق العاده ای در فیلمسازی معاصر دارند. مشخصه دیگر، برداشت های بلند و فراگیر او به خصوص در همکاری با ایناریتو در فیلم "بردمن" که مخاطب را همچون شخصیت اصلی فیلم میان کابوس ها و رویاهایش، توهم و واقعیت زندگی اش، صحنه و پشت صحنه اش غرق می کند، و آلفونسو کوارون در "فرزندان انسان" که بیننده را در میان جهان ناشناخته فیلم همراهی می کند. در سال 2006، او با استفاده از فیلمبرداری روی دست و تجهیزات پیشرفته متصل به اتومبیل توانست دنیای جنگ زده "فرزندان انسان" را به بیننده معرفی کند. و در سال 2013، به همراه یک تیم فوق العاده جلوه های ویژه رایانه ای، نوعی هنر فیلمبرداری تلفیقی ایجاد نمود تا واقعی ترین تصاویر مربوط به فضای لایتناهی را در "جاذبه" خلق کند.
Alain Marcoen
http://files.cinemacenter.ir/images/a3vzakq5674vdq4jwyn.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/a3vzakq5674vdq4jwyn.jpg)
آلن مارکوئن، سال 1950 در کشور بلژیک و در شهر بروکسل به دنیا آمد. او فیلمبردار همیشگی همیشگی برادران داردن بوده و درخشش در سطح بین المللی همزمان با درخشش خود داردنها و با فیلم "قول" آغاز شد.
از مشخصه های هنر فیلمبرداری او استفاده ی فراوان از کادرهای بسته، دوربین روی دست خاص و منحصر به فرد و استفاده از نور طبیعی صحنه است. دوربین او بی قرار و همواه در حال جستجو و تکاپوست و در اکثر دقایق فیلم از کاراکترها فاصله نمی گیرد و حرکت آنها را از زوایای مختلف دنبال می کند.
نقطه اوج درخشش آلن مارکوئن به 2 فیلم "رزتا" و "پسر" بازی می گردد. جایی که دوریبن همیشه و همه جا و در نزدیک ترین فاصله ممکن به کاراکتر های اصلی چسبیده و به زیبایی و با ظرافت هرچه تمام تر حس کاراکترها در لحظات مختلف را به وسیله کلوزآپ های تماشایی و خیره کننده به تماشاگر منتقل می کند.
زمانی جان کاساوتیس دوستش آل روبان را فیلمبردار محبوباش خواند چون او کاری میکرد که دلت میخواست دست دراز کنی و صورت بازیگران را لمس کنی. اگر او امروز زنده بود احتمالا از کار مارکوئن با داردنها حیرت زده میشد.
Robert Yeoman
http://files.cinemacenter.ir/images/9nvqsyltfwin623xcol9.jpg (http://files.cinemacenter.ir/images/9nvqsyltfwin623xcol9.jpg)
رابرت دیوید یئومان، سال 1951 در کشور آمریکا و در شهر اِری ایالت پنسیلوانیا به دنیا آمد. او صاحب یک مدرک کارشناسی هنر از دانشگاه دوک و مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از دانشکده هنرهای سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. یئومان تقریبا در تمام فیلم های وس اندرسون با او همکاری کرده است از جمله "در موشک شیشه ای"، "راشمور"، "تننبام های سلطنتی"، "زندگی در آب با استیو زیس"، "دارجلینگ با مسئولیت محدود"، "قلمروی طلوع ماه" و "هتل بزرگ بوداپست".
سبک فیلمبرداری یئومان کامل کننده لحن عجیب و غریب و واقعیت آمیخته به فانتزی فیلم های وس اندرسون است. به این ترتیب است که او گاهی با یک پس زمینه رنگی مات و نورپردازی نسبتا یکدست، حسی از واقعی بودن را در نما ایجاد می کند و سپس با اضافه کردن رنگ های تصنعی مشابه نقاشی های کشیده شده با مداد شمعی رگه هایی از فانتزی را به صحنه می افزاید. به نوعی فضای قاب او سبکی نقاشی گونه پیدا می کند که هم سینمایی است و هم به صحنه تئاتر شبیه است. یئومان بعلاوه عاشق حرکات بسیار مصنوعی دوربین است، مثل نماهای دالی از شخصیت ها یا زوم های ناگهانی. در واقع این حرکات حس عجیب بودن و نوستالژی مورد نظر یئومان و اندرسون را به فیلم اضافه می کنند.
ادامه دارد...