PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



anzalichi
09-13-2015, 12:37 PM
http://picoup.ir/images/45205370788024368261.jpg



با ورود نخستین دوربین فیلم‌برداری در زمان مظفرالدین‌شاه و ورود آن به ایران سینمای ما آغاز میشود.. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی ساخته شد. ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب می‌آید.
نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیک‌ها در شهر تبریزتأسیس شده بود، آغاز به کار کرد؛ اما به دلیل عدم دسترسی به فیلم‌های جدید، در سال ۱۲۹۵ تعطیل شد

تا سال ۱۳۰۹ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند می‌پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.


اولین‌ها



اولین فیلمبردار ایرانی: میرزا ابراهیم خان عکاس باشی (۱۲۷۹)
اولین سینمای ایرانی: گراند سینما (۱۳۰۵)
اولین فیلم صامت ایرانی: آبی و رابی، اوانس اوگانیانس (۱۳۰۹)
اولین فیلم ناطق ایرانی: دختر لر، اردشیر ایرانی (۱۳۱۲)
اولین فیلم دوبله فارسی: دختر فراری، اسماعیل کوشان (۱۳۲۵)



فیلمفارسی اصطلاحی است که اولین بار توسط دکترهوشنگ کاووسی درمجلهٔ فردوسی برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن فیلم گنج قارون است. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای هالیوود و هند و در فضایی ایرانیزه ساخته می‌شدند.

كاوسی با ساختن «واژه- اصطلاحِ» كاربردی فیلمفارسی، توانست ضدگفتمانی را در برابر گفتمان مسلط آن روزهای سینمای ایران كه از دوره‌ی شروع مجدد در سال ۱۳۲۷ توسط کسانی مثل اسماعیل كوشان، تماماً در حوالی «فیلمفارسی» سیر می‌كرد ایجاد كند... او اصرار می‌كرد كه فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود كه می‌خواست از به‌هم‌آمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه كند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژه‌ی «فیلمفارسی» سینمایی را هدف می‌گرفت که به‌زعم خودش نه فیلم بود و نه فارسی؛ بلکه آمیزه‌ای نچسب از این دو بود.


با نمایش گنج قارون در سال ۱۳۴۴، سینمای فیلمفارسی اوج خود را تجربه کرد و موجی از فیلم‌های «گنج قارونی» سینماهای ایران را درنوردید. این روند طی سال‌های بعد از فرط تکرار به ابتذال کامل کشیده شد و در سال ۱۳۴۸ با ظهور فیلم‌هایی مانندگاو و قیصر تغییری اساسی کرد؛ جریان تازه‌ای ایجاد شد که موج نوی سینمای ایرانلقب گرفت.







http://picoup.ir/images/42866305580828966714.jpg


از چپ به راست : اساتید ؛ جمشید مشایخی ، محمدعلی کشاورز ، داریوش ارجمند ، علی نصیریان ، اکبر زنجانپور،‌بهروز وثوقی و سرکارخانم ثریاقاسمی.






سینمای پس از انقلاب

بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران تقریباً در وضعیتی نابسامان بسر می‌برد. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود، عناصری چون خشونت و *** را اجباراً از سینمای ایران خارج ساخت و از طرف دیگر به دلیل مصادره بسیاری از سینماها و شرکت‌های تولید فیلم و اعمال نظارت دولتی بر آنها به طور غیر مستقیم نقش عامل سودآوری در سینما کمرنگ تر شد. این عوامل همراه با تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که با توجه به محدودیت‌ها، محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت. در این دوره فیلمسازان جوانی چون محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی کیا، جعفر پناهی، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند.

همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بین‌المللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در کشور برگزار می‌گردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نموده‌است.

http://picoup.ir/images/75732175940760730023.jpg
موفقیتهای بین‌المللی سینمای ایران



از مهمترین رویدادها:
برنده خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره فیلم برلین برای فیلم طبیعت بی جان ۱۹۷۴ سهراب شهید ثالث
برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره مسکو برای فیلم سفر بهرام بیضایی
جایزه خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین برای فیلم باغ سنگی ۱۹۷۶ پرویز کیمیاوی
جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۹، به فیلم آب، باد، خاک ساخته امیر نادری
جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۵، به فیلم دوندهساخته امیر نادری
برنده جایزهٔ نقرهٔ بهترین فیلم جشنواره سه قاره، فرانسه ۱۹۹۳، برای فیلم ساراداریوش مهرجویی
جایزه پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو، ۱۹۹۷، به فیلم آیینه ساخته جعفر پناهی
جایزه بزرگ بهترین فیلم در جشنواره سه قاره، فرانسه، ۱۹۹۶ به فیلم یک داستان واقعی کار ابوالفضل جلیلی
جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن، فرانسه، ۱۹۹۵، به فیلم بادکنک سفید اثر جعفر پناهی
برگزیده شدن بچه‌های آسمان جزء ۵ نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی دراسکار ۱۹۹۸
جایزه روبرتو روسلینی در جشنواره کن، فرانسه، ۱۹۹۲، به عباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثارش. جایزه فرانسوا تروفو در جشنواره فیلم جیفونی، ۱۹۹۲، بهعباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثار
نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن برای فیلم زیر درختان زیتون ۱۹۹۴ عباس کیارستمی
نامزد جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم اویتا ۱۹۹۶ داریوش خنجی
برنده شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز برای فیلم دایره جعفر پناهی
برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس ۱۹۹۷ عباس کیارستمی
برنده جوایز کلیسای جهانی، تقدیرنامه منتقدان بین‌المللی، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه ویژه از بیست و یکمین جشنواره فیلم مونترال برای فیلمبچه‌های آسمان ۱۹۹۷ مجید مجیدی
برنده جایزه طلایی از جشنواره فیلم توکیو برای فیلم مسافر جنوب ۱۹۹۷ پرویز شهبازی
جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ برای فیلم زمانی برای مستی اسب‌ها بهمن قبادی
برنده جایزه منتقدین جشنوارهٔ فیلم لندن ۲۰۰۲ برای فیلم من ترانه ۱۵ سال دارمرسول صدرعاملی
برنده خرس شیشه‌ای جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برای فیلم لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند ۲۰۰۵ بهمن قبادی
برنده خرس نقری برای از جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۰۸ به فیلم دربارهٔ الیاصغر فرهادی
برنده خرس طلایی راز جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین
برنده جایزه ویژه فیلم‌های خارجی جایزه گلدن گلوب در سال ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
دریافت جایزه اسکار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
دریافت جایزه ستلایت ۲۰۱۱ بهترین فیلم برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
دریافت جایزه سزار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمیناصغر فرهادی
دریافت جوایز بودیل و دیوید دی دوناتلو ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلمجدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم سیدنی، بهترین فیلم از نگاه مردم درجشنواره فیلم ونکوور، فیلم تحسین شده حلقه منتقدان فیلم نیویورک، بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان از هیئت ملی بازبینی فیلم در سال ۲۰۱۱
دریافت جایزه بهترین فیلم بیست وچهارمین جشنواره فیلم شیکاگو آمریکا برای فیلم روز روشن حسین شهابی سال۲۰۱۳
دریافت جایزه قرقاول طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا هند درسال ۲۰۱۳ برای بهترین فیلم پرویز مجید برزگر
دریافت جایزه قرقاول نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا هنددرسال ۲۰۱۴ برای فیلم روز روشن حسین شهابی



سالهاست سينماي ايران از مشكلات فراواني رنج مي برد. اين مشكلات موجب شده است كه رفته رفته هنر هفتم كه از قدمت طولاني در ايران برخوردار است مخاطبان خود را از دست دهد و كم كم شاهد سالن هاي خلوت و بعضا بدون تماشاگر سينما باشيم. به اعتقاد بسياري از كارشناسان سينما، يكي از مشكلات اساسي در سينماي ايران، نبود فيلمنامه هاي خوب و جدي است كه اين معضل موجب شده است بسياري از فيلمهاي ما فاقد هرگونه پيام خاص و بار ارزشي باشد.




http://picoup.ir/images/56083963061278273522.jpg




به مانند تاپیکهایی که برای کشورهای دیگر (کره ، ژاپن، آلمان و...)در انجمن ایجاد شد این بار فرصت آن را داشتیم تا تاپیکی برای سینمای کشور درانجمن ایجاد کنیم. باشد که موردتوجه شما عزیزان قرار گیرد.

اهداف تاپیک

> بحث و تبادل نظر پیرامون سینمای ایران، خوبی ها و بدیهای آن درچارچوب احترام متقابل به نظر دیگران و قوانین سایت.

> به اشتراک گذاری تجربه ی شخصی خودتان از آخرین فیلم ایرانی که تماشا کردید.

> مکانی برای مطلع شدن از اخبار سینمای داخل و جلوگیری از ایجاد شدن تاپیک های متعدد در انجمن.(به منظور رعایت قوانین کپی /رایت بعد از درج اخبار درصورت غیراختصاصی بودن حتماً لینک منبع را ذکر نمائید.)

> محلی برای حمایت از سینمای ایران






http://picoup.ir/images/71953150425817032196.png

paisen94
09-13-2015, 04:40 PM
بنظرم سینمای ایران واسه این بد شده چون اجازه ندارن خیلی چیزها رو بگن، خیلی از مشکلاتِ جامعه رو...
مشکل از فیلم نامه ی خوب یا کارگردان خوب و غیره نیست چون مطمعناً هنرمندای خیلی خوب و بزرگ و شاید شناخته نشده ای هم توی کشور داریم مشکل از همونجاست که اجازه نمیدن کاری بکنن
به همین دلیل فیلمها یک حالت غیرطبیعی به خودش گرفته و مخاطبو جذب نمیکنه.
فیلمهای طنز هم که از همه داغونترن سعی میکنن با هرچیزی مردم و بخندونن..بیشترشون هم ورژن ایرانی کمدیهای خارجیه!!
مثلاً "همه چی آرومه" که کپی شده از فیلم "خماری" بود یا "چپ دست" از "50 قرارِ اول"!!!واقعاً خجالت داره!

hamed224
09-13-2015, 05:55 PM
بزرگترین معضل هنر ما به خصوص سینما همین ممیزی و سانسور ها و یا در شکل کلی نبود آزادی بیان و دیکتاتوری حاکم بر جامعه است...

وقتی آزادی عمل نداشته باشن چطوری باید فیلمی بسازن که منعکس کننده وضعیت واقعیه جامعه است......

البته این سانسور ها و رفتار در خصوص سینما فقط مختص بعد انقلاب نیست...

Julie
09-13-2015, 11:17 PM
بر خلاف دوستان فکر میکنم، ایراد اساسی تر از این حرفاست، نه به آزادی بیان ربطی داره و نه به دیکتاتور حاکم بر جامعه، هنرمند واقعی در هر شرایط حرف های خودش رو میزنه، نقطه تاریک سینمای ایران زد و بند ها و فهیم پنداری بسیاری از دوستانی هست که وارد این هنر میشن. انقدر از این دسته آدم ها توی کشور زیاد شده که نه تنها سینما که هنرهای دیگه ام تحت تاثیر این موضوع هستند، کافیه به آثار شعرا نویسندگان خواننده ها و کلا هنرمندان این چند سال اخیر نگاه کنید، مخاطب رو به شدت احمق فرض میکنند و با فضا سازی و جبهه سازی توسط منتقدا و سایت ها (که الان بفور در فضای مجازی هستند) آثار سخیفشون رو با برچسب شاهکار و متفاوت و جهانی و ... از پهنا در حلق مخاطب فرو میکنند. به هر حال تا این قشر احمق رخت از هنر نبندند وضع همینه و ما باید در حسرت یک کار خلاقانه و هوشمندانه بمونیم.

hamed224
09-14-2015, 12:41 AM
بر خلاف دوستان فکر میکنم، ایراد اساسی تر از این حرفاست، نه به آزادی بیان ربطی داره و نه به دیکتاتور حاکم بر جامعه، هنرمند واقعی در هر شرایط حرف های خودش رو میزنه، نقطه تاریک سینمای ایران زد و بند ها و فهیم پنداری بسیاری از دوستانی هست که وارد این هنر میشن. انقدر از این دسته آدم ها توی کشور زیاد شده که نه تنها سینما که هنرهای دیگه ام تحت تاثیر این موضوع هستند، کافیه به آثار شعرا نویسندگان خواننده ها و کلا هنرمندان این چند سال اخیر نگاه کنید، مخاطب رو به شدت احمق فرض میکنند و با فضا سازی و جبهه سازی توسط منتقدا و سایت ها (که الان بفور در فضای مجازی هستند) آثار سخیفشون رو با برچسب شاهکار و متفاوت و جهانی و ... از پهنا در حلق مخاطب فرو میکنند. به هر حال تا این قشر احمق رخت از هنر نبندند وضع همینه و ما باید در حسرت یک کار خلاقانه و هوشمندانه بمونیم.

به نظر من که خیلی ربط داره ، شما مثلا نویسنده ایی رو در نظر بگیر که میخواد یه دو سال از عمرشو صرف نوشتن کتابی بکنه

هر لحظه باید نگران این باشه که چه چیزی باید ننویسه که دچار ممیزی نشه ، با تمام این خود سانسوری ها باز هم میبینیم

کسی که کاری رو ارائه میکنه اینقدر ممیزی بهش میدن که اصلا کتابش از فرم اصلی خارج میشه....حالا اصلا اگر مجوز چاپ بهش بدن



حالا اینو بیار تو سینما وقتی مثلا کسی بخواد فیلمی متناسب با مسائل روز جامعه بسازه موضوعاتی مثل اختلاس یا خیلی از موضوعات

دیگه که مطمئنا از اکرانش جلو گیری میشه یا ممیزی های شدید فیلم از بین میره و جز ضرر مالی چیزی به همراه نداره (مث فیلم سگ کشی)....

خوب چرا باید توقع داشته باشیم سینمای ما از این که هست باید بهتر باشه....

اخه ما هنرمند و کارگردان و ظرفیت خوبی برای ساخت فیلم ،خوب داریم ولی انگیزه ایی برای کارکردن ندارن الان چندوقته بیضایی فیلم نساخته


باز به نظر من با این همه فشار و این همه کم وکاستی ها سینما ایران بسیار موفق عمل کرده که تا حالا زنده مونده ...


و یکی دیگه از معضلات سینما تعداد کم سینما در کشوره ، به خصوص در شهر های کوچیک که امکانات تفریحی کمه ،وجود یک سینما

میتونه دلگرمی خوبی باشه ،

ShInOdA
09-14-2015, 12:57 AM
# بنظرم حرفای همه دوستان درست است ، مشکل سینمای ما یکی و دوتا نیست ! البته اهم و فی الاهمی میشود بحث کرد
بنظر من "اصلا ما سینما نداریم!" // سینما اصلا در کشور ما مسئله جدی ایی نیست ، بعضی جاها هم اصلا مسئله نیست ! باری به هر جهت و از سر موج است !
اگر سینما برایمان مسئله بود ( برایشـــــــان ) ، برنامه های مثلا سینمایی ، نقدی ، حتی زرد اخباری ساعات 3 شب ، 12 شب ، 5 صبح و ... نمایش داده نمیشدن ! همین هاشونم پر از خزعبل و ترس و چفنگیات !! این دوره باید رد پای همین برنامک های مثلا سینمایی رو توشبکه 4 که انگار بچه ناخلف صدا وسیماست پیدا کرد !:Smiley36: اونم تو زمان های مرده مردم !

مشکلات ماشالله اینقدر زیادن که نمیدونم کدوماشو تو این بخش اول حرفام بیارم !!

از ممیزی و سانسور شروع میکنم ... // بنظرم ممیزی و سانسور اصالتا چیزی بدی نیست ! در اینجا ممیزی با امد و رفت مدیر و مسئول و دولت و ... عوض میشود ! یک دولت چپی است ! یکی راستی است ! یک فلان یکی بهمان ! این که نشد ممیزی ! ارشاد هر 4 سال یکبار با مدن وزیر جدید دستورالعملش عوض میشود ! نگاهشان عوض میشود ! یک کلام ممیزی اینجا شخصی و سطحی و از سر ترس و بی اعتمادی به مردمه . بنظرم ممیزی فقط باید در جهت حفظ منافع ملی و ارزش های مردم باشه نه چیز دیگه ای !
تو ایران نمیشه بری سمت یه موضوع خاصی سریع فریاد وا اسلاما بلند میشه !

دو فیلمنامه های فاجعه بار ! فیلمساز های درپیت و منورالفکر !
95 % فیلم های این چند وقته کلا ارتباطی با مخاطب نداره ! از مردم کاملا جداست ! معلوم نیست چیست ! ؟! عوام پندارانست یا عوام زده ! برای خواص است ؟!؟!؟! ... چیه ؟
با اشاره به حرفای دوست بالا :Smiley69: نگاه از بالا به پایین فیلمساز به مردم ، عقب مانده فرض کردن مردم ( جای غلط دوربین ) نتیجه ای بهتر نداره ! یه گروهی جمع میشن با ژست های مضخرف و خود درشت پنداری و پر ازتقلید یه چی میسازن و 10000 نفر میرن میبینن و به به چه جه ! ( مثلا همین هنر و تجربه )
ارتباط با مخاطب همینجوری رو ب زوال داره میره ! فیلمسازی که مسئلش مردم نیست ! از ونک به پایین نیامده ! از دل جامعه و درد ها و خوشی های مردم خبر نداره و فقط مترش یک سری چرندیاته نمیتونه فیلم عامه پسند جذاب و بسازه !
فیلمنامه خوب کم نیست ! متاسفانه فقط میرن دست میزارن رو فیلمنامه های بد ... با حتی بعضا خوبش هم با کلی زدن از سر و تهش تبدیل میشه به یک اثر بــــد ...
فیلمسازی که جیبش به شیلنگ بیت المال و دولت وصله و عملا اسمش فساده ... ( یه ظرف کثیف هی توش اب معدنی بریز بازم کثیفه )

بدبختی بعدی بلد نبودن سینما ... خیلی هاشون که کلا سینما بلد نیستن ! // فرمول : فیلمنامه خوب + تیم خوب >> باید قائدتا بشه یک اثر خوب ! اما میشه یک اثر بــــــــد ، پرمدعا و پر شعار ... چرا ؟ چون بلد نبوده سینماگونه حرفشو بزنه ! یا اینور بوم یا اونور بوم شده ! مدیومی به اسم سینما توش نیست ! خیلی هست از این دسته فیلم ها که دیدیم ( شروع خوب و ادامه و پایان افتضاح ) تهش یا پشیمون شدیم از دیدن فیلم یا براش افسوس خوردیم که یک اثر قوی چطور اینقدر ضعیف شد

# برنامه دیشب خندوانه که اقای ایوبی رو اورده بود یه حرف زد که به معنی واقعی کلمه خندوانه بود !!!! اینکه سینمای ما 80 % رشد مخاطب داشته !!! :Smiley10: اگه مخاطب هست کو صف بلیط فروشی ؟ کو سالن های پر ؟ باید هر سال یکبار وایسیم یه فیلمی مث کلاه قرمزی و مدرسه موشها بیاد دوزار بفروشه ! هنوز عقاب ها با توجه به بازدید مردم و بلیط فروشی اون زمان پر فروش ترین فیلم تاریخ ایرانِ ... کجاش رشد و ارتباط با مخاطبِ ؟؟؟ خود رامبد داشت گرینپاچ میکرد !:Smiley39::Smiley10::Smiley19:... >> دیگه خسته شدم فعلا << ...

anzalichi
09-15-2015, 12:24 PM
http://s6.picofile.com/file/8212202326/96574_2765292882_525_350.jpg



محمد رسول الله @سینما



قبل از شروع دیدن بزرگترین پروژه ی سینمایی ایران به خودم گفتم من یک از دنیا بی خبرم و هیچ چیزی از اسلام و پیامبر و تاریخی که براین امت گذشته نمیدونم.وارد سینما شدم و بااین ذهنیت خودم رو آماده ی شنیدن داستان پیامبر اسلام از دهان مجیدمجیدی کردم.

این فیلم 175 دقیقه ای سه بخش داره که اولیش درحدود نیم ساعت از وضعیت مسلمانان در تبعید شعب ابی طالب رو نشون میده ، فلش بک میزنه به دوران تولد تا 12 سالگی پیامبر و دوباره برمیگرده به دوران حال و من همچنان هیچی از اسلام و تاریخ و پیامبرش نمیدونم و این میشه اولین ایراد فیلم که 80 درصد از نحوه ی روایت داستان و فیلمنامه براین مبنا نوشته شده که مخاطب ما حداقل میدونه شعب ابی طالب کجا بوده ، چرا بوده ، عهدنامه ی قریش چیه و این درمن مخاطب که به اصطلاح خودم رو به نفهمی میزنم و میخام برای اولین بار یک چیز اسلامی نگاه کنم کمی مشکل ساز میشه ولی خب اگر از قبل کمی تاریخ اسلام رو مطالعه میکردم میتونستم بهتر بااین اثر ارتباط برقرار کنم (درتمام مدت فیلم خودم رو جای یک مسیحی یا یک بی دین و هرچی که بهش میگید گذاشتم..از اون سمت ماجرا بهش نگاه کردم.)

داستان فیلم پراز فریاد ها و نشون دادن مشکلات دوران اولیه اسلام بود. مجیدی درفیلمی که ساخت به راحتی میشد ملاحظه کرد که هرآنچه در چنته داشت رو روی میز گذاشت و کاملاً خودش رو تخلیه کرد و هرچی از کارگردانی بلد بود رو برروی پرده ی سینما تابوند و این مورد باعث خوشحالیه مخاطب خواهد بود. راویه داستان که ابوطالب پدر حضرت علی بود بیشتر از خود پیامبر در فیلم به چشم میومد .یعنی نوع به تصویر کشیدن داستان به شکلی بود که درپایان فیلم بیشتر چهره ی ابوطالب در ذهنمون باقی موند تا تجسم پیامبر.

پیامبر دراین فیلم از جلو فیلمبرداری نشد و تماماً حفظ احترام ایشان برقرار بود و علت اعتراض برخی از مردم داخل کشور یا خارج رو بابت این سادگی و لطافتی که مجیدی در خلق شخصیت به خرج داده رو درک نمیکنم.
سکانس های اکشن فیلم خیلی بهتر از اینها میتونست اتفاق بیوفته.کسانی که سریال Rome رو تماشا کرده باشن میدونن که اون سریال چقدر سکانسهای اکشن خشک و بی حالی داشت. محمدرسول الله هم مثل ROME در نماهای اکشن ضعیف عمل کرد.

دومین ایراد فیلم این بود که درسکانس هایی که به زبان غیر پارسی مثل عبری در فیلم دیالوگ گفته میشد زیرنویس فیلم اونقدر بی کیفیت بود یا تو پس زمینه ی سفید لوکیشن محو میشد که مقداری از دیالوگهای زیرنویس شده ی فیلم رو از دست میدادیم.

فیلمبرداری اثر یک شاهکار بی بدیل بود.نحوه ی حرکت دوربین بصورت عبور از ریل فیلمبرداری ، حرکت از نماهای بسته ، دوربین روی شانه ی شخصیت ها و ضبط لوکیشنهایی با جلوه های بصری متنوع و موسیقی متنی شاهکاری که در پس زمینه درحال اجراست باعث میشه که شاهد یکی از فوق العاده ترین فیلمبرداری ها و موسیقی متنهای سینمای ایران باشیم.
نورپردازی کمی اغراق آمیز کارشده بود و خب فضای معنوی فیلم میطلبیداین بخش رو نادیده رد میکنم ولی از تمایل بیش از حد مجیدی در استفاده از جلوه های ویژه نمیشد گذشت. دراین فیلم به نظر من بیش از حد از جلوه های ویژه استقاده شد. جلوه هایی که خیلی خوب بودن و مخاطب نفهمی مثل من رو به وجد میاوردن ولی برای کسی که چیزی از معجزه ی پیامبر و چشم برزخی و تماشای جهان به دیدی دیگر حالیش نیست (مخاطبان بلاد کفر J ) این چیزها یه جورایی تداعی کننده ی اثر سخیفی چون Noah خواهد بود .

بهرحال نکات مثبت فیلم به نسبت موارد منفیش بسیار زیاد بود . فیلم رو طوری پایان دادند که درانتها پیام و رسالت پیامبر اسلام که بخشی از "آیه الکرسی" در اون قرائت شد رو به مخاطب رسوند و مصداق عاقلان را اشارتی کافیست را تداعی کرد و درعین حال یک دوراهی برای پایانش قرار داد که اگر روزی نسخه ی دومش ساخته شد (شنیده بودم سه گانه خواهد بود.) دست های کارگردان بسیار باز است و اگر روزی توفیق ساختش نبود هم چیزی برای پشیمونی باقی نذاشته بود چون که درهمین 175 دقیقه به قدر کافی از خوبی های اسلام پیامبر در معرض نمایش عموم قرار گرفت.

نمره : 8.5 از10

Davinci
01-20-2016, 12:48 PM
رخ دیوانه (http://www.imdb.com/title/tt4532764/)
http://8pic.ir/images/gppajqmrhwlvmk3uk0iw.jpg

یه فیلم فوق العاده. واقعا از سینمای ایران قطع امید کرده بودم فقط کافیه این فیلم رو ببینید تا نظرتون عوض شه
داستان فیلم درمورد چند تا جوونه که تو دنیای مجازی با هم اشنا میشن و سرقرار همدیگه رو میبینن و...
اگه اهل غافل گیری هستین بدون شک نیازتون رو ارضا میکنه. یه داستان پر از هیجان و غافل گیریه
مصداق تیکه ی ایرجه با این تفاوت که ژانر فیلم وسترن نیست


» یه وسترن معمولی نبود یه وسترن تئاتری هیچکاکی بود. چسبید اونم حسابی! :Smiley35:
هم از لحاظ داستانی و هم از لحاظ بازی واقعا کارشون خوب بود و در اخر 8.5 از 10.

:Smiley19::Smiley19::Smiley19:

Davinci
01-30-2016, 11:56 PM
گس (http://www.imdb.com/title/tt3342328/)
http://picoup.ir/images/87150012081772183445.jpg

^ داستان با یه فضای تلخ و ساکت شروع میشه. رابطه سرد زن و شوهر که ناشی از خیانت مرده ـه و...
فکر کنم نویسنده ی این فیلم میخواسته بگه همه ی مردا خیانت کارن. به جز راننده ی تاکسی(موتور) که 1 دقیقه بیشتر نشونش نداد بقیه ی مرد ها رو از دم خیانت کار نشون داد.
^ کل داستان فیلم حول خیانت و عواقبش میگرده. از لحاظ داستانی خیلی قوی نبود ولی فیلم خوبی بود فضای فیلم رو دوست داشتم. یه درام تلخ
^ فیلم دو تا نکته ی خوب داشت یکی بازی بسیار زیبای هنرمندا و یکی هم طرز بیان داستان و مشخص کردن نوع ارتباطی که نشون میده همه چیز به هم ربط داره
داستان از یه زن شروع میشه که بعدش میره روی شوهرش که دکتره و بعدش منشی همون دکتر و ... مجموعه ای از ارتباط ها که اخرش میفهمیم این زنجیره دایره واره و همه چیز به نقطه ی اول داستان برمیگرده
^ در کل فیلم بدی نبود (خوب هم نبود) میشه تحملش کرد فکر کنم همون نمره ی 5.4 که تو imdb گرفته مناسبش باشه.

sky-boy
01-31-2016, 07:44 PM
با تشکر از دوستان بابت معرفی فیلم ها
درسته که فضا جوریه که نمیشه خیلی از مسائل رو مطرح کرد اما کسانی مثل اقای تبریزی که با ساختن فیلم هایی مثل لیلی با من است و یا مارمولک سینما رو تکون دادن توی همین مملکت زندگی میکنن
این وضع رو به نظرم نمیشه به یک نفر نسبت داد چون از اون مسئولی که اجازه ساخت نمیده بگیر تا نویسنده ای که هیچ خلاقیتی نداره و تهیه کننده ای که در عین خرج کم به فکر پرکردن جیبشه و یا کارگردانی که سررشته ای از سینما نداره, همه و همه تو این وضع اسف بار دخیلن
حالا یه سری کم تر یه سری بیشتر

ShInOdA
02-02-2016, 06:30 PM
http://picoup.ir/images/34000479845930579771.jpg (http://picoup.ir/)


زود میرم سر اصل مطلب ...
درباره فیلم های که دیدم در این دوره ( پست اپدیت میشه )


1) خشم و هیاهو
کارگردان : هومن سیدی
بازیگران : نوید محمد زاده ، طناز طباطبایی و ...

# فقط میشه گفت هومن سیدی قشنگ داره سقوط ازاد میکنه ! حتی بازی نسبتا خوب نوید محمد زاده و چند دیالوگ نمکینش و حتی پوشش بازی بسیار بد طناز طباطبایی نتونست امسالم برای سیدی راه گشا باشه ... تقریبا اکثر مردم رای هاشون ( اصلا نمیپسندم / نمیپسندم ) بود ...
خیلی عجیبه برای من این شیب نزولی بسیار عمودی !! کار 13ش خوب بود ، سال پیش فیلم اعترافات دهن خطرناک من با این که تقلید محض از memento بود ولی باز باری شاهکار سیامک صفری و بازی خوب عباس غزالی فیلمی نسبتا متوسط بود ولی این کار بشدت چرت و خزعبل بود نوعی یاد جریان ( ناصر محمد خانی ) افتادم :|* نمره من 1 از 5

2)اژدها وارد میشود
کارگردان : مانی حقیقی
بازیگران : امیر جدیدی ، همایون غنی زاده ، احسان گودرزی و ...

# تقریبا یک ساعت از سینما اومدم ، با فیلمی مواجه شدم مخلوطی از مستند ، جنایی ، ترسناک // فیلم برگرفته از یک داستان واقعی هست که برای صدابردار پدربزرگ مانی حقیقی اتفاق میوفته
حتی با توجه به ریتم نسبتا کند فیلم اما بسیار خوش ساخت و جذاب بود ... الخصوص موسیقی فیلم ...
امیر جدیدی که پارسال تو رخ دیوانه رخی نشان داد امسال واقعا بازیش حرف نداشت .... مردم هم بعد از تماشا دست زدند ( البته اکثرا ) // پیشنهاد میکنم برید ببینید البته فکر میکنم جز کاندید های ارای مردمی بشه ... رای خودم پسندیدم . * نمره من 4.5 از 5

3)بارکد
کارگردان : مصطفی کیایی
بازیگران : بهرام رادان ، محسن کیایی ، سحر دولتشاهی ، رضا کیانیان ، پژمان بازغی و ...

#مصطفی کیایی در ادامه روند فیلمسازی های موفقش از خط ویژه به عضر یخبندان و اکنون بارکد
بارکد هم مثل چندین اثر قبلی کیایی یه دغدغه تلخ اجتماعی (چندین) در بستر درام و با اتمسفری طنزگونه ! که خوشبختانه همیشه این حد و حدود شوخی با مخاطب رو رعایت میکنه ... درباره داستان فیلم همین بگم که داستان دو جوان و وقایعی که براشون پیش میاد اما بصورت memento ایی !
وقایع از اخر به اول ...در کل نسبت به فیلم سال گذشتش کیایی پیشرفت کرده بود و متاسفانه به دلیل سانس ویژه بودن فیلم رای گیری انجام نشد
در کل مشخص بود مورد پسند اکثریت واقع شده ... * نمره من 4 از 5

4) ابد و یک روز
کارگردان : سعید روستایی
بازیگران : پیمان معادی ، نوید محمد زاده ، پریناز ایزدیار ، شبنم مقدمی ، ریما رامینفر

#به جرات میتونم بگم بهترین فیلم جشنواره بدون تردید
خدا رو شکر فیلم ساز های جوان الخصوص فیلم اولی ها چون هنوز بطور کامل دست و پاشون بسته نشده بدون ترس و واهمه فیلم میسازن
که ابد و یک روز یک شاهکار به تمام معنا بحساب میاد و اومده ...
تقریبا 5 ساعت تو صف بودم اخرشم فوق العاده کف زمین بهم رسید و خدا خدا میکردم فیلم ارزششو داشته باشه البته نمیدونم میدونید یا نه ولی بیشترین نامزدی رو این فیلم داشته و صدر ارای مردمی هم هست ...
داستان یک خانواده محقر و شلوغ که با مشکلات عدیده ای رو ب رو هستن ، نقش اصلی فیلم سمیه (پریناز ایزدیار) بازی میکنه و پدیده امسال سینمای ایرانِ چون هیچکس چنین پیش بینی ای از بازی از ایزدیار نداشت ... و بحق هم نامزد دریافت سیمرغ نقش اول شده
بازی فوق العـــــــــــاده تیپیکال نوید محمدزاده که اصن یوضعی !!! پرده رو منفجر کرد ... که اونم برای نقش مکمل نامزد شده و اگه باز حقشو نخورن مثل چند سال پیش باید سیمرغ رو بگیره ...
بازی کل تیم الخصوص پیمان معادی هم خیلی خوب بود البته معادی امسال رقیب های سختی مثل پرستویی و اصلانی و کیانیان داره که بعیده شانسی داشته باشه الحق و والانصاف هم همین نامزدی براش بسه بنظرم ...
بعید میدونم فیلم اکران بشه وکسانی که ندیدن وافعا از دستشون رفت ...
*نمره من 5 از 5

5)لانتوری
کارگردان : رضا درمیشیان
بازیگران : نوید محمدزاده ، باران کوثری ، بهرام افشار ، و ...

#داستان یک گروه خلافکار که مشهور شده بودن به لانتوری و از این طرف زنی مددجو که در پی رضایت گرفتن برای بچه های کانون اصلاح و تربیت و رابطه یکی از اعضای باند با این زن و اعدام و قصاص و ....
به نوعی مستند شوک بود :) فیلم ریتمش کند بود انصافا ... // دز اکران نشدنش شک نکنید که باز هم مثل کار قبلی این کارگردان اکران نخواهد شد
چون پره از تیکه های سیاسی و قصاص و اعدام و .... اسید پاشی و ....
فیلم واقعا فیلم قوی ای نیست بسیار هم ضعف داره و شاید دلیل اقبال عمومی به این فیلم توقیف فیلم قبلی و دامن زدن به برخی مسائل باشه
فیلم فقط میشه یکبار دید و بس ! اصلا ادم میلرفتن به سمت این فیلم رو دیگه نداره ! تلخیاش بماند ...
ولی در همین حد جشنواره ای خوب بود ...
بازی خوب و شاهکار که کلا در این فیلم نمیبینیم // فقط یه جرقه هایی از بهرام افشار جوان تئاتری ... همین
* نمره من به فیلم 3 از 5

### این بود فیلم هایی که من در جشنواره دیدم ... دو فیلم هم دوست داشتم ببینم که با توجه به اینکه حتما اکران میشن از خیرشون گذشتم و الحق فیلم های خوب و گیرایی هستن // بادیگارد ابراهیم حاتمی کیا و فیلم مستند گونه ایستاده در غبار

Davinci
02-03-2016, 12:02 AM
هدیه

http://picoup.ir/images/77128369741203346714.jpg

* ظاهرا داستان این فیلم واقعی هست و خود علی انصاری به چشمش موضوع رو دیده و ایده رو به امیر احمد انصاری میگه و با هم دیگه این فیلم رو میسازن.
* یه درام عاشقانه که ماجرای یه زوج خوشبخت رو نشون میده که مشخص میشه خانوم بارداره و از طرفی دیگه هم مشخص میشه که سرطان داره و اینجاست که تازه داستان شروع میشه...
* با فیلمایی که قبلا از سینمای ایران دیده بودیم تفاوت اساسی داره واقعا داستان رو لمس میکنی(فیلم برای سینمای خانگی ساخته شده).
ادم احساساتی نیستم ولی غیر ممکنه این فیلم رو ببینی و اشک از چشمات نیاد...
* سگ دو های راننده تاکسی داستان ما (که با سختی بزرگ شده) برای در اوردن پول حلال و خرج دوا و درمون کردن زنش , مراقبت از مادر پیر و....
فیلم خیلی قشنگیه توصیه میکنم حتما ببینید واقعا پشیمون نمیشید نمره ی من هم 8.5 از 10.



پ.ن:خوبه که بالاخره این تایپک هم کم کم بیاد بالا. منم با نظر بچه ها موافقم هنرمند اگه هنرمند باشه توی هر شرایطی میتونه کارش رو انجام بده و اینکه کار ضعیف رو بندازیم گردن محدودیت هایی که هست به نظرم اشتباهه.

Amirhossein17
02-14-2016, 05:03 PM
بسم الله الرحمن الرحیم

Davinci
03-25-2016, 12:39 AM
مردن به وقت شهریور

http://8pic.ir/images/oc9n8hzipwt377rfag87.jpg



داستان فیلم درمورد یه جوون پاستوریزه پولدار که گیر یه رفیق دزد ناباب می افته و ازش سواستفاده میشه.
فیلم نشون میده که طلاق پدر مادر , یه رفیق بد و ... چقدر میتونه چقدر تو زندگی ادم تاثیر داشته باشه.
ماجرای فیلم بد نبود تنها تفاوتی که با واقعیت داشت این بود که همیشه ادم بده ی ماجرا قسر در میره که اینجا نتونست.
فیلم بدی نبود جوون پسند و خوب بود ضمن اینکه از بازی هانیه توسلی و حمید فرخ نژاد هم نمیشه گذشت.
7/10

New_Sense
03-31-2016, 01:34 PM
http://static2.bornanews.ir/thumbnail/fThQOjmwe0yH/zKlnR2CgDMts54GkxMYEj8fvMMUiCETIT3Il7Z8QJ7YCZYBL8O Gb1tkXRmfG0ZrOzG4dCpLzLSmmrKvCe4wUTq1wJVlyM6Im/7.jpg


تلنگری به سینما در قاب سینما



فکر میکنم علی ملاقلی پور در اولین فیلمش توانست راهی که پدرش در سالهای قبل رفته بود را حفظ کند . در واقععلی ملاقلی پور به عنوان فیلم اولی در قندون جهیزیه تلنگری به سینما و فیلم برداری و مشکلات آن زد و در قالب یک انتقاد شدید لحن به سینماگران و موسسات و تهیه کنندگان جنبه تمسخر امیز و کمدی را نیز در آن وارد کرد . هرچند در جشنواره فجر چوب ناملایمتی سینماگران رو خورد و مهر ضد سینما بودن بر پیشانی این فیلم زده شد .

این فیلم در واقع نسخه جمع و جورتر با داستانی متفاوت از فیلم وقتی همه خوابیم بهرام بیضایی هست با اینتفاوت که ملاقلی پور در جایی جنبه طنز و کمدی رو به فیلم اضافه کرد ولی متاسفانه در ورطه جدیت قرار گرفت حتی لحن کمدی تلخ در این فیلم نیز به جدی بودن گرایش پیدا کرد . شخصیت عطا (با بازی صابر ابر) و شخصیت معصومه (با نگار جواهریان)که 2 انسان معمولی از طبقه پایین جامعه هستند ؛ عطا شخصیتی که به سختی برای امرار معاش خانواده دست به همه کاری میزند و به عنوان تعمیرکار در این راه از اسمبل کردن و جنس چینی انداختن روی تنظیمات یخچال مردم هم دریغ نمیکند و معصومه شخصیتی ساده و شهرستانی که دل صاف و ساده ای دارد ولی برعکس عطا دست به وسایل مردم هم نمیزند و در رویای خودش زندگی میکند .

چیزی که این فیلم رو متمایز میکند داستان این فیلم می باشد داستان عده ای که خانه عطا رو برای لوکیشن فیلمبرداری اجاره میکنند ولی هیچ پولی را به عطا تا اخر پروژه نمیدهند و در این بین مشکلات عطا برای ساکت نگه داشتن اپارتمان و وعده هایش به دیگر ساکنان اپارتمان و .... ؛ بازی صابر ابر در این فیلم به نظر بازی نسبتا خوبی می باشد ولی در مواردی اغراق آمیز است .

این فیلم پر از نکته ها و انتقاد به سینما و مشکلات آن می باشد و در سبک خودش به نظر فیلم خوبی هست .

New_Sense
04-14-2016, 03:00 PM
http://www.uplooder.net/img/image/17/1272823cf6eeb599a58e2403fce0256a/n00054047-r-b-000.jpg




داستان خیالی یک کارگردان


با اینکه بهروز افخمی کارگردانی هست که در رده کارگردان های خوب ایرانی مطرح میشود ولی انگار
همنشینی با منتقدان همچون مسعود فراستی هم باز راه امیدی برای فیلمهایش باز نمیکند .

داستانی خیالی از ذهن کارگردان که در درجه اول داستان پردازی دارد و بیننده را به خاطر همین داستان
پردازی مشغول میکند ولی متاسفانه ایرادات همین داستان پردازی و فیلمنامه به خودی خود نمایان میشود.

فیلم از همون اول مارو درگیر میکند و با ریتم تندی شروع میشود و همین ریتم تند باعث نگه داشتن تماشاگر
بر روی صندلی های سینما هست ولی رفته رفته احساس میشود داستان جاهایی دارای سردرگمی می باشد.

فیلم تا حدودی سفارشی هست و اینکه داستان کشش خود را از یک داستان جاسوسی و جنایی و در
مورد وزارت اطلاعات ایران و داستان مربوط به ترور دانشمندان هسته ای می گیرد . شاید همین 2 خط
کافی باشد که تماشاگرای ایرانی به سمت چنین داستانی سوق داده نشوند و احساس کنند یک فیلم کاملا
سفارشی رو میخواهند ببینند ولی با اطمینان میشه گفت که فیلم داستان دارد و وام گرفته از تخیل کارگردان
می باشد .

فیلم در درجه بندی به نظر بنده نه عالی هست و نه بد و فقط در حد یک فیلم تفننی که به یک بار دیدنش می ارزد.

بیشتر بازی های شخصیت ها خیلی سطحی می باشد ولی بازی شخصیت حمید گودرزی یک سر و گردن بالاتر
هست ؛ بازی که جنبه کمدی در آن رعایت شده است و در مواردی شوخی های کلامی خوبی را برای بیننده تداعی
میکند .

ولی بازی شخصیت مرجان شیر محمدی (همسر حمید گودرزی در فیلم) به شدت بد و افتضاح هست . و چیزی به نام کاراکتر
سینمایی در بازی مرجان شیرمحمدی نمود پیدا نمیکند تا جایی که نه احساسی نسبت به همسرش بروز میدهد و نه
نشان میدهد که همسرش را دوست دارد یک شخصیت فرعی که پر کننده شخصیت زن در فیلم می باشد .

نکات مثبت فیلم :

استفاده از کمدی کلامی در بعضی شخصیت ها و استفاده از کمدی برای کمتر نشان دادن فضای خشک و جاسوسی
نکته مثبت فیلم می باشد . فیلم در سکانس هایی که تعقیب گریز دارد کمی هم فضای پر التهاب را به بیننده تزریق میکند
و جزو نکات مثبت فیلم میتواند باشد . و همچنین بازی نسبتا خوب حمید گودرزی در این فیلم .

نکات منفی فیلم :

فیلمنامه شکسته بندی شده ای که کامل نشده است مثلا در صحنه تعقیب و گریز در مترو در پایان تعقیب گریز شخصیت یوهان ؛
یک دفعه کات میخورد و داستان پیدا نکردن شخصیت نامشخص میشود و فقط به گفتن دیالوگ « که ما گمش کردیم» بسنده میکند.

یا در سکانس آخر داستان یوهان به خودی خودی نامشخص میماند و فقط با نریشن به زندان افتادنش و نوشتن خاطرات شخصیت ؛
بسنده میکنند .

در 15 دقیقه آخر فیلم یک نمایش برای گول زدن قاچاقچی لب مرز طراحی میگردد که به شدت افتضاح و غیر حرفه ای می باشد .
کاش بهروز افخمی با آن همه عشق ورزی به سینمای جنایی و جاسوسی کمی بیشتر فیلمهای اسکورسیزی و مایکل مان رو دیده
بود.


در فیلم سکانس در ایروان ضبط شده است که داستان را به محوریت ایوب و شخصیت سارا که جزو جاسوسای که برای ایران کار میکنند
نشان میدهد و فیلمنامه در اینجا هم به خودی خود نامشخص و سردرگم هست ؛ شخصیت سارا که زبان ایرانی هم بلد نیست در خطر
می باشد و خیلی راحت با 4 تا دیالوگ در ماشین همه چیز تمام میشود و داستان در مجهول بزرگی قرار میگیرد و اگر این سکانس ها کاملا
حدف می شد هیچ لطمه ای به فیلم زده نمیشد .


ایرادات فیلمنامه ای زیادی میتوان به آن گرفت و سوال های زیادی میتوان مطرح کرد که با دیدن فیلم خودتان راحت متوجه میشوید .


در آخر یک فیلم متوسط که از 10 نمره 5 میگیره .

New_Sense
04-27-2016, 12:56 PM
http://www.uplooder.net/img/image/98/60075f21f4d64b378c01125b1ac7fa82/131463-9512.jpg



طعم تلخ توهم

شاید اگر این فیلم را بدون اسم کارگردان دیده بودم ؛ مطمنا اسم کارگردان نا آشنا و نابلد که تازه اولین فیلم خود را میسازد به ذهنم خطور میکرد که به صورت تجربی فیلمی را ساخته است ولی وقتی اسم کمال تبریزی می آید دیگر همه چیز تغییر میکند .

کمال تبریزی با اینکه دارای کارنامه پر و پیمونی از فیلمهای خوب هست ولی متاسفانه در این چند سال اخیر در منجلاب این فیلمهای پر توهم و خالی از داستان گویی متداول به راه خود ادامه میدهد ؛ فیلمسازی که مارمولک ؛ یک تکه نان ؛ لیلی با من است را در کارنامه خود دارد ؛ هرچند طبقه حساس هم کمی تا حدودی میتوان جزو فیلمهای متوسط رو به بالایی اشاره کرد ولی انگار دچار این تخیلات و توهمات ساخت فیلمهای ایچنینی رسیده هست ؛ فاجعه ای که با سریال ابله گریبانگیر آن بود ؛ سریالی به شدت بی سر و ته و که متاسفانه کمال تبریزی را از آن فیلم ساز بلد و کارآمد تبدیل به یک فیلم ساز خالی از هوش و ذکاوت کرد .

فیلم طعم شیرین خیال به شدت بی سر و ته و فاقد داستان گویی متداول هست و فقط فقط انگار به سفارش ارگان های مختلف نظیر محیط زیست و مدیریت پسماند و ارگان های مربوط به حفظ بیابان و امثال آن ساخته شده است .

در اوایل فیلم این احساس به تماشاگر داده می شود که خب فیلم شاید دارای یک داستان نسبتا خوب باشد ولی رفته رفته رو به زوال میرود ؛ همه چیز در توهم یک دختر میچرخد و بیننده ناگزیر درک نمیکند که فیلم میخواهد داستان بگوید یا توهم تعریف کند ؛ همه چی سر در گم و فقط داستان حول محور دختری دانشجو ( نازنین بیاتی) و استاد او ( شهاب حسینی ) می باشد .
دختر دانشجو پس از شنیدن هر حرف از خانواده و استادش و دوستانش وارد توهم و خیال میشود و تصاویری انیمیشنی که از خیالات او برگرفته شده است برای بیننده نشان داده میشود ؛ و این سوال پیش می آید خب که چه ؟ توهمات این دختر چه دردی از فیلم دوا میکند ؟ استاد این دختر با بازی اغراق امیز و ادا و اصول هایی که دارد و شهاب حسینی در آن شخصیت بازی میکند ؛ یک استاد مقید به محیط زیست و نگه داری و حفظ و مراقبت از محیط زیست را به دانشجویان گوشزد میکند و این خط در منجلاب میفتد که بیننده احساس میکند با یک فیلم آموزشی در یکی از دفاتر محیط زیست طرف هست .

جای بسی تاسف برای فیلم سازی با اون فیلمهای خوب که در ورطه توهم گویی قرار گرفته است .
در واقع فیلم هیچی ندارد و فقط به یک عشق بین استاد و دانشجو بسنده میکند که به هیچ وجه معنا پیدا نمیکند و حرفهای تبلیغاتی بی خود که از یک فیلم خوب و داستانی که بیننده را جذب کند به یک فیلم افتضاح تبلیغاتی تبدیل میشود .

در این بین پیشنهاد بنده به کمال تبریزی که همگی با فیلم مارمولک او خاطره داریم این است ؛ استاد عزیز برای ساخت یک فیلم در مورد محیط زیست که هم سینما باشد و داستان گویی داشته باشد و هم شعاری برای حفظ محیط زیست ترجیحا فیلمهای «آواتار» جیمز کامرون و یا انیمیشن « قلعه متحرک هاول » میازاکی و حتی انیمیشن « وال-ئی » استانتون را مشاهده کنید که هم سینما هست و هم گمانه زنی به تخریب محیط زیست توسط بشر .




امیدوارم ازین نقد لذت برده باشید . تمامی نقدهایی که بنده مینویسم به قلم خودم هست و فقط برای انجمن تی وی ورلد می باشد .




95/2/8 ـ New_Sense

New_Sense
05-16-2016, 01:48 PM
http://www.uplooder.net/img/image/24/85652347337b018ab19632fe3bf0b518/0212.jpg



مردن یا نمردن ؟ به وقت شهریور یا به وقت اسفند یا به وقت اردیبهشت ؟



با اینکه احساس میکنم هاتف علیمردانی کارگردان این فیلم یک کارگردان خوش فکر هست و میتواند در آینده فیلمهای بهتری را در کارنامه خودش ثبت کند ولی این فیلم عمدتا مشکلات فیلم نامه ای و حتی سینمایی دارد ؛ هاتف علیمردانی که هم اکنون با فیلم کوچه بی نام روی پرده سینماهای کشور خودی نشان میدهد و شاید به باور خیلی از منتقدها تمامی فیلم های علیمردانی یک تفکر خاص را در بر میگیرد و اندیشه ای در پشتوانه فیلمهای او هست ولی مساله این فیلم از اسم فیلم پیدا میشود ؛ مردن به وقت شهریور نام فیلم او که در اصل از 2 واژگان مهم در سینما استفاده کرده است ؛ « مردن » که در واقع واژه ای هست به شدت سینمایی و پر کشش که قدمت طولانی در سینمای جهان دارد و واژه « به وقت شهریور » که زمانبندی یک رویداد و اتفاق را به تماشاگران گوشزد میکند ولی مساله اساسی اینجاست که در فیلم ما شاهد مرگ کسی نیستیم فقط در صحنه آخر شخصیت « ام جی » توسط یک مینی بوس تصادف میکند ولی بعد از این صحنه ما شاهد بستری شدن او در بیمارستان هستیم پس عملا مرگی به وجود نمی آید و این واژه « مردن » به خودی خود نقطه عطفی را در فیلم ایجاد نمیکند و بعد واژه به وقت شهریور که در هیچ جای فیلم ما نقطه زمانی را برای ایجاد کنش و واکنش در فیلم نمیبینیم و این سوال پیش می آید چرا شهریور ؟ چرا اسفند نباشد ؟ چرا اردیبهشت نمیتواند باشد ؟ و این مساله به شدت عذاب دهنده هست که خب سینما در اصل از یک منطقه فضایی خاص باید به یک منطقه زمانی خاص تغییر جهت دهد و بیننده این وضعیت را احساس کند ولی هیچ اثری از وقت شهریور نیست و خیلی ساده اسم فیلم بی هویت جلوه میکند .

( در این وهله من مثالی از فیلم « یک روز » « One Day » محصول سال 2011 به کارگردانی لونه شرفیگ میزنم ؛ این فیلم از 2 محور به فیلم هاتف علیمردانی نزدیک هست اینکه هم مردن در فیلم موجود هست و هم زمانبندی معنا پیدا میکند و در اصل در جای جای فیلم این زمانبندی که با تاریخ میلادی نشان داده میشود که در این تاریخ چه اتفاقی می افتد در واقع این زمانبندی به بیننده این هشدار را میدهد که به مروز زمان چه سیر اتفاقاتی برای 2 شخصیت فیلم که بهم وابسته شده اند ؛ اتفاق خواهد افتاد و جالب تر زمانی است که در نام فیلم اسمی از مرگ برده نشده است ولی دقیقا مرگ یک شخصیت از این فیلم شباهت بسیار زیادی به تصادف ام جی در فیلم علیمردانی دارد ؛ هرچند از لحاظ فرم و محتوا اساس فیلم فرق میکند ولی این نکته حائز اهمیت است که فیلم باید هم غافلگیری را کامل کند و هم زمانبندی را تطبیق دهد .)

خدارو شکر فیلم داستان گویی دارد و به دنبال قصه گویی در مورد یک معزل اجتماعی به نام خوانندگی هست و این نکته که کارگردان از بازیگران جوان برای شخصیت یک و دو فیلم استفاده کرده است ؛ قابل اهمیت می باشد اما مساله داستان گویی نیز در فیلم فاقد انسجام و قدرتمندی هست ؛ شخصیت سینا که یک پسر 19 ساله ای هست که پشت کنکوری می باشد و در حین درس خواندن و قبول شدن برای کنکور ؛ به علاقه شدید خود برای نوازندگی و استعداد خوانندگی پاپ پرده برداری میکند و در این زمان دچار سردرگمی برای آینده میشود و در گیر ماجرایی به نام خوانندگی زیر زمینی میشود و ... داستان کامل نشان میدهد که فیلمنامه با یک تفکر پیش میرود ولی در این بین شخصیت های فرعی تمامی در حاشیه قرار گرفته اند ؛ پدر سینا (با بازی حمید فرخ نژاد ) دچار این معزل اجتماعی هست که پسر و دختر خود را درک نمیتواند بکند و تمامی تلاش خود را میکند که به آنها کمک کند ولی موفق نیست حتی در آخر فیلم هم موفق نمیشود و از همسرش (مادر سینا ) جدا شده است ؛ مادر سینا در هیچ جای فیلم خبری از او داده نمیشود فقط در اخر فیلم با صدای تلفن خبری از بچه هایش میگیرد که این به خودی خود ؛ رفع و رجوع کردن می باشد ؛ یا مثلا شخصیت برادر بزرگ سینا که دچار بیماری خاصی می باشد عملا هیچ نقطه عطف و شخصیت پردازی ندارد و انگار واسه پر کردن فضا ؛ خلق شده است و خب بود و نبودش چه تاثیری دارد ؟ فقط در جایی برای نشان دادن اینکه پدرش باعث این اتفاق شده است یاد میشود و دیگر هیچ .

و یا حتی شخصیت خواهر سینا (با بازی نازنین بیاتی ) معلوم نیست مشکلش چیست ؟ و اصلا به چه دلیل با شخصیت ام جی دوست شده است ؟ و به چه دلیل از زن بابایش بدش می آید ؟ و نکته هایی دیگر .

همه شخصیت ها انگار ساده و بی اراده هستند و همگی گول میخورند ؛ زن بابا سینا (با بازی هانیه توسلی) راحت از سینا گول میخورد ؛ سینا راحت از ام جی گول میخورد ؛ خواهر سینا راحت از ام جی گول میخورد ؛ پدر سینا راحت از دختر و پسرش گول میخورد ؛ و انگار فیلم دچار این معزل گول خوردن عمومی هست ؛ و خب در پایان فیلم سینا به همه چیز پی میبرد که به خودی خود بی فایده است و دیگر هیچ دردی را دوا نمیکند .

فیلم دارای یک موزیک متن کوچک و جمع و جوری می باشد ولی متاسفانه باعث به وجود امدن احساسی در بیننده نمیگردد ؛ شخصا اعتقاد دارم یک فیلم با انسجام و قدرتمند باید موزیک متنی داشته باشد که اگر در جای جای فیلم ؛ میزانسن و داستان نتواند احساسی را بیان کند ؛ این موزیک متن تیر آخر برای ایجاد احساس ترس و احساس دلتنگی و شور و اشتیاق گردد . ( مثلا در فیلم « ماموریت » « The Mission » محصول سال 1986 با کارگردانی رولند جافه در هر فضا و جایگاهی از فیلم موزیک به شدت قدرتمند و تاثیر گذار انیو مورکونه پخش میگردد و موزیک متن فیلم که جذابیت به شدت بالایی را در فیلم نشان میدهد )

و مدیوم سینمایی در این فیلم کمتر دیده میشود و شاید اصلا دیده نشود ؛ در هیچ جای فیلم ما شاهد لانگ شات و یا استریم شات و کلوز آپ نیستیم و خب عملا مدیومی که برای پرده بزرگ باید در نظر گرفته شود ؛ در این فیلم شاهدش نیستیم ؛ البته مدیومی با معنا و تفکر که نیازمند دقت کارگردان باشد .

نکته اخر اینکه فیلم به مراتب از بعضی از فیلم های اخیر کارگردان های بزرگ ایران بهتر هست و مطمنا هاتف علیمردانی کارگردان با فکر سینمای ایران در آینده نزدیک فیلم های به شدت بهتر و قدرتمند تر را در کارنامه سینمای ایران به یادگار خواهد گذاشت .


امیدوارم ازین نقد لذت برده باشید . تمامی نقدهایی که بنده مینویسم به قلم خودم هست و فقط برای انجمن تی وی ورلد می باشد .

MaMaLoM
05-16-2016, 07:55 PM
http://8pic.ir/images/cfo1lxy8i2l8of7e9g9f.jpg



ابــد و یــک روز


یکی از بهترین فیلم‌های چند سال اخـیـر سینمای ایران بی‌شک "ابد و یک روز"ـه ... بعد از جدایی نادر از سیمین تمام فیلم‌های ساخت وطنی که دیده بودم در خوش‌بینانه‌ترین حالت جنبه فــان و وقت پُر کنی داشتند و تنها استفاده‌ی ابزاری‌ـشون [برای من] این بوده که چند ساعتی همراه دوستان یا خانواده بودم و از هم‌نشینی باهاشــون لذت بردم اما اگر بخوام بگم، هیچ کدوم از اون فیلم‌ها کوچکترین یادگاریِ دیگه‌ای برای من داشتند، دروغ گفتم! من با اقای سعید روستایی آشنا نبودم ولی گویا این فیلم، اولین فیلم بلند ایشونه که واقعا بعنوان اولین اثر جایِ تحسین داره. روایت داستان و کارگردانی سر تا سر فیلم مـوج میزنه طوری که بیننده فکر میکنه با یه فیلم‌سازِ باتجربه طرف‌ـه! فیلم به روایتِ زندگی روزمره یک خانواده‌ی پرجمعیتِ پایین شهری میپردازه که پدر خانواده مُرده و مادرِ ناتوانی داره، که هنوز نفس میکشه ... این خانواده پرجمعیت همه جور بدبختی درونش پیدا میشه ... از دم بخت گرفته تا معتاد و مطلقه و افسرده ... فیلم ضمن روایت روزمرگیِ این خانواده، از داستان اصلی خودش غافل نمیشه و تا پایان ادامه میده ... مثلِ تمامِ فیلم‌های استانداردِ دنیا.
نقطه قوت این فیلم "بـــازی بــــــی‌نـــــظــیـــر تــمــام بـازیــگر"هاست، بخصوص آقای نوید محمدزاده که تو تصویر بالا دیده میشه. ایشون نقش یه معتاد و توزیع کننده رو به بهترین نحو ممکنی که امکانش وجود داشت، در این فیلم بازی میکنه ... واقعا تحسین برانگیز بود این اجرا!
اتفاقات و جزئیاتی که در فیلم به تصویر کشیده میشه اینقدر به واقعیت نزدیکه که شخصا فکر میکنم بر اساس روایتی واقعی بوده که اتفاقا همین عنصر، ابد و یک روز رو تا به این لحظه در برابر دیگر فیلم‌های ایرانی یه سر و گردن بالاتر نگه میداره ...
پ.ن: به هر نحوی که میتونید این فیلم رو ببینید و ازش حمایت کنید.

matiyo
05-16-2016, 10:47 PM
دوستان یه فیلم پرویز پرستوی بازی کرده که انگار جانبازه و چشماش نابینا یا نمیدونم خیلی کم سو شده که میره المان عمل میکنه و برگشتنی برای اولین بار میخواد خانمش رو تو فرودگاه ببینه!!!!! دنبال زنای خوشگل میگرده که یهویی میبینه زنش اینه!!:Smiley36::Smiley36:
اسم فیلم رو کسی میدونه؟؟؟

gollum
05-16-2016, 10:58 PM
بید مجنون

New_Sense
06-14-2016, 12:01 PM
http://www.uplooder.net/img/image/70/ce26aca989c2fc92229b818c745a7e82/333.jpg


مزار شریف
« روایت بی سر و ته »

داستان از یک روایت واقعی شروع میشود ؛ روایت دیپلمات های ایرانی که در کنسولگری در مزار شریف افغانستان ساکن هستند و در جنگ داخلی افعانستان که طالبان راه انداخته است گرفتار شده اند و البته درگیری تا جایی پیش میرود که همه دیپلمات ها و خبرنگار ایرنا هم در این راه تیر باران می شوند و ...

شاید شنیدن این داستان واقعی از خود فیلم جذاب تر باشد ولی وقتی وارد محیط سینمایی میشود دیگر داستان تغییر میکند ؛ فیلم به سفارش و سرمایه گذاری حوزه هنری ساخته شده است ؛ و خب این دیگر مشخص است که ماهیت سینما که یک هویت مستقل و اندیشه اصلی را در بر دارد گرفتار سفارش از ارگان خاصی می شود و سفارشی برای پاسداشت دیپلمات های کشته شده کنسولگری ایران در مزار شریف می باشد و چه حیف که همه سرمایه ؛ با بی سر و ته بودن داستان به باد میرود .

شما فکر کنید تنها شخصیت اول فیلم ( دیپلمات) در وسط این تیرباران طالبان ( یا پاکستان ) قرار میگیرد و تنها تیری که به او میخورد در پایش هست و جالب تر این است که تیر هم نخورده و فقط تیر پای او را خراشیده است و ضخمی بزرگی به جا گذاشته است ولی بقیه افرادی که در چپ و راست او هستند از دم کشته شده اند و این اولین صحنه سوال برانگیز این فیلم می باشد ؛ خب چه شد ؟ چطور ممکن است در تیر بارانی با این وضعیت که همگی تیر در بدنشان خورده است اون شخص تنها پایش توسط تیر خراشیده شود ؟ و این به خودی خود سوال اساسی میشود .

شخصیت اول فیلم (با بازی حسین یاری) که در این بهبوبه کشتار و درگیری در افغانستان خودش را به خاک ایران رسانیده و در برجی عظیم مخفی شده است ؛ توسط نیروهای ارتش و سپاه در این برج نگهداری میشود تا شخصیت بعدی داستان وارد شود و شخصیت دوم (با بازی مسعود رایگان) که نامشخص است از کدام ارگان می باشد ؟ اصلا معلوم نیست تکلیفش چیست ؟ برای چه امده است از یک دیپلمات ایرانی که زخمی هم می باشد بازجویی میکند ؟ و حتی توجه ای به زخم های او ندارد ؛ مگر نه اینکه این دیپلمات هویت برای ایران است چطور میتوان در خاک ایران باشد ولی به وضعیت او رسیدگی نکرد و در همان مرحله اول با آن وضعیت آشفته و زخمی او را بازجویی کرد ؟

( یک مثال از هالیوود : وقتی کلینت ایستوود برای ساخت فیلم « پرچم های پدران ما » اقدام به ساخت روایتی از جنگ آمریکا و ژاپن میکند در اصل یک روایت و واقعه تاریخی را میخواهد نشان دهد ولی جالب تر زمانی است که به جای نشان دادن سرافرازی و پیروزی ارتش آمریکا در جنگ ؛ به سراغ موضوعی به شدت ضد جنگ میرود و مساله را از درگیری های روحی و شخصی سربازان امریکایی در قبال این جنگ ؛ پیگیر میشود و هم نقبی به پرچم برافراشته ارتش امریکا میزند و هم نقبی به جنگ بی اساس و از همه مهمتر در موازات فیلم پرچم پدران ما ؛ کارگردان ؛ فیلم « نامه هایی از اوجیما » را هم میسازد که روایت همین جنگ امریکا و ژاپن است ولی این بار از نگاه سربازان ژاپنی ؛ چقدر این تفکر و اندیشه عجیب و تاثیر گذار می باشد)

روایت با نریشن و تعریف شخصیت اول شروع میشود تا اخر فیلم و هی فیلم نقب به گذشته میزند و هی نقب به حال ؛ اینجا باز سوالات زیادی مطرح میشود که حسین یاری که در سکانس های اولین فیلم که استراغ سمع میکند و صحبت های ارتش طالبان را رصد میکند نقشش چیست ؟ و اصلا چیکاره است ؟

در زمانی که افرادی طالبانی به کنسلوگری حمله میکنند یکی از دیپلمات های ایران از تراس با تلفن در حال توضیح شرح وقایع به شخص دیگری است و انگار دارد جاسوسی میکند ولی درآخر باز هم مشخص نمیشود خب این شخص که بود ؟ و چرا پشت تلفن همه چیز ها را توضیح میداد ؟

در زمانی که دیپلمات ها اسیر میشوند حسین یاری و دوستش متوجه این میشوند که این شخصیت ها نه افغانی هستند و نه طالبانی ؛ بلکه این اشخاص پاکستانی هستند ؛ ولی در پایان فیلم بر این تاکید میشود که خود طالبان این دیپلمات هارو کشته است ؛ خب پس چه شد ؟ آنها چه کسانی بودند ؟

مشکلات فیلمنامه ای اینقدر زیاد هست که به خودی خود فیلم نابود میکند و چیزی نمیماند جز صحنه های نمادین مرگ دیپلمات ها و خاک کردن آنها در باغچه کنسلوگری و قیاس با زمان شادی آنها در آن محل ؛ و خب انگار به زور میخواهند اشک بیننده را در آورند و فیلم در زمره فیلمهای بی سر و ته و بی درایت جلوه می نماید .

همه چیز درگیر روایت بی سر و ته و بی خود فیلمساز و مجموعه حوزه هنری میشود و در اخر شخصیت دوم فیلم بدون اینکه بگوید کی هست ؟ و چرا این دیپلمات ایرانی را زندانی کرده است ؟ از آن برج عظیم بیرون میرود .

فیلم دارای جلوه های ویژه سطحی می باشد که کاملا بیننده احساس میکند که اینها جلوه های ویژه هستند و خب این بزرگنمایی برای نشان دادن این همه تانک و هلیکوپتر که همگی جلوه های ویژه میباشند هیچ معنایی پیدا نمیکند .

در روایت این چنینی آیا اشاره به زن افغانی که دیپلمات ایرانی را با سختی تمام به مرز ایران رسانیده لازم بود ؟ این زن افغان (با بازی مهتاب کرامتی) نقشش چیست ؟ و چرا برای قهرمان پروری در داستان به جای ایجاد نقش پر رنگ دیپلمات ایرانی ؛ جایگزینش شده است زن افغان ؟ فیلم قهرمان داستان را فقط یک زن نمادین افغان نشان میدهد و شعاری بیش نیست .

شاید اگر فیلم در قالب مستند و روایت براساس خاطرات ارائه میشد به شدت تاثیرگذارتر و بهتر جلوه میکرد.

اینجاست که میفهمیم چرا ایرانیان عزیز به سمت هالیوود و سینمای اروپا گرایش پیدا میکنند .

( شاید بهترین مثال در قیاس فیلم مزار شریف ؛ فیلم به شدت خوب « هتل رواندا» محصول 2004 با کارگردانی تری جرج باشد که مصداق بارز همین درگیری ها در یک کشور و با روایتی به شدت داستانی و براساس داستان واقعی نسل کشی در افریقا منطقه رواندا اتفاق افتاده است ؛ چه بسا صحنه های درگیری اینقدر خوب می باشد که ناگزیر تفاوت بین سینما و واقعیت به چالش میوفتد و در صحنه هایی باور اینکه کشتار و مرگ انسانها در این فیلم در اصل نمایشی است از یادها می رود و باور پذیر میشود.)

فیلم مزار شریف هیج برای گفتن ندارد و هیچ برای تاثیرگذاری و اگر فیلم را ندیده اید هیچ چیز را از دست نداده اید .



امیدوارم ازین نقد لذت برده باشید . تمامی نقدهایی که بنده مینویسم به قلم خودم هست و برای انجمن تی وی ورلد می باشد .



95/03/25 ـ New_Sense

anzalichi
08-05-2016, 10:16 PM
فیلم بارکد , ازون دسته فیلمهایی بود که آخر سر مطمئن نبودم ارزشش رو داشت بخاطرش برم سینما یا نه. هم نکات مثبت داشت هم منفی. اول اینکه کار خودش رو با تقلید و کپی برداری از دو عنوان خارجی شروع میکنه که خب تو همون پنج دقیقه اول دو بار میزنه تو ذوق بیننده ها.البته کسایی که بتونن سرنخ این دوتا تقلیدو با زیاد دیدن آثار غربی دربیارن وگرنه زیر سیبیلی رد شدیم و به تماشای این فیلم به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی کیایی نشستیم که یکبار دیگه به برادر خودش , محسن کیایی بازی داد و ایفای نقش ایشون بیش از انتظار بود. شنیده بودم کمدی ترین فیلم سال قراره این باشه ولی خب هنوز معتقدم این زور زدن ها و انرژی صرف کردن ها هنوز درام بودنشون به کمدی بودنشون میچربه..
فیلم به محض شروع شدن از بیننده میخاد که قضاوت کردن شخصیت هارو با توجه به ظاهر و تیپشون شروع کنن و خب با یک نقاب به اسم "هرزگاهی هم خنده" بطن "دراماتیک" خودش رو که اتفاقاً خیلی هم جدی هست رو مخفی میکنه و داستانش رو به تصویر میکشه.
موسیقی آنچنانی تو فیلم شنیده نشد یا خیلی صداش کم بود. برعکس دوسه تا آثار کمدی که دیدم ولی ننوشتم درموردشون میشد گفت این فیلم روی دیالوگهاش خیلی بیشتر از حتی خیلی از فیلم های درام کار شده بود. بازیگرای خوبی حضور داشتن ولی خب چشمم بیشتر دنبال حضور های اندک ولی موثر پژمان بازغی بود تا بقیه.نحوه ی روایت داستان هم خیلی عالی بود.سبک جدیدی تو سینمای این چند سال و این یعنی فیلم نوآوری هم داشت.

درکل میشه گفت نکات مثبتش بیشتر از منفی هاش بود.حداقل هارو رعایت کرده بود تو سبک کمدی ایران. همینکه برای خندوندن ملت فقط از ادا اطوار استفاده نشده بود خودش جای شکر داشت.البته من نخندیدم, از تماشای فیلم با دوستام لذت بردم.

نمره : 7 از 10






http://picoup.ir/images/40868752945156573083.jpg






حامد : از صبح تا شب پای فیس*بوکی. معتاد شدی بهش.

میلاد : کسی که از صبح تا شب پای فیس*بوکه معتاد نیست , تنهاست.

حامد : حالا داری چیکار میکنی توش؟؟

میلاد : دارم تو پیج اصغر فرهادی فحش مینویسم.


---------------------
باورم نمیشه تو سال 2016 میلادی و 1395 شمسی باشم و همچنان برای ف ی لتر نشدن سایت کلماتی رو جدا جدا بنویسم.

saeedporreza9
08-21-2016, 03:52 AM
http://cvr.topseda.net/1395/05/28/Ejdeha-Vared-Mishavad.jpg فیلم بدی نبود ولی خیلی هم عالی نبود.توصیه میکنم یه بار نگاه کنید.

d@vid
08-21-2016, 05:00 AM
اول از همه در تاید صحبت های شما باید بگم فیلم واقعاً سطحی هست و میشد داستان به صورت بهتری روایت بشه، سینمای ایران بجز اثار معدودی از کارگردان های دفاع مقدس واقعاً در قهرمان سازی ضعف اساسی داره حتی اگر این داستان های ما واقعی باشند! از اونجایی که خود اقای شاهسوند رو قبل از اینکه اصلاً فیلم اکران بشه از نزدیک دیدم و داستان رو از زبان خودشون گوش کردم به چندتا از سوالات از رو صحبت های خودشون و چیزی که یادم میاد جواب میدم



http://www.uplooder.net/img/image/70/ce26aca989c2fc92229b818c745a7e82/333.jpg


مزار شریف
« روایت بی سر و ته »

داستان از یک روایت واقعی شروع میشود ؛ روایت دیپلمات های ایرانی که در کنسولگری در مزار شریف افغانستان ساکن هستند و در جنگ داخلی افعانستان که طالبان راه انداخته است گرفتار شده اند و البته درگیری تا جایی پیش میرود که همه دیپلمات ها و خبرنگار ایرنا هم در این راه تیر باران می شوند و ...

شاید شنیدن این داستان واقعی از خود فیلم جذاب تر باشد ولی وقتی وارد محیط سینمایی میشود دیگر داستان تغییر میکند ؛ فیلم به سفارش و سرمایه گذاری حوزه هنری ساخته شده است ؛ و خب این دیگر مشخص است که ماهیت سینما که یک هویت مستقل و اندیشه اصلی را در بر دارد گرفتار سفارش از ارگان خاصی می شود و سفارشی برای پاسداشت دیپلمات های کشته شده کنسولگری ایران در مزار شریف می باشد و چه حیف که همه سرمایه ؛ با بی سر و ته بودن داستان به باد میرود .

شما فکر کنید تنها شخصیت اول فیلم ( دیپلمات) در وسط این تیرباران طالبان ( یا پاکستان ) قرار میگیرد و تنها تیری که به او میخورد در پایش هست و جالب تر این است که تیر هم نخورده و فقط تیر پای او را خراشیده است و ضخمی بزرگی به جا گذاشته است ولی بقیه افرادی که در چپ و راست او هستند از دم کشته شده اند و این اولین صحنه سوال برانگیز این فیلم می باشد ؛ خب چه شد ؟ چطور ممکن است در تیر بارانی با این وضعیت که همگی تیر در بدنشان خورده است اون شخص تنها پایش توسط تیر خراشیده شود ؟ و این به خودی خود سوال اساسی میشود .
گفتند که هنگام تیراندزازی هم زمان با اولین تیر خودشون رو پرت میکنن زیر میز و فقط تیر به پای ایشون میخوره و خودشون رو به مردن میزنن و بعد از اینکه تیر اندازی تموم میشه هیچ تیر خلاصی در کار نیست! و طالبان از کنسول گری بیرون میره!
شخصیت اول فیلم (با بازی حسین یاری) که در این بهبوبه کشتار و درگیری در افغانستان خودش را به خاک ایران رسانیده و در برجی عظیم مخفی شده است ؛ توسط نیروهای ارتش و سپاه در این برج نگهداری میشود تا شخصیت بعدی داستان وارد شود و شخصیت دوم (با بازی مسعود رایگان) که نامشخص است از کدام ارگان می باشد ؟ اصلا معلوم نیست تکلیفش چیست ؟ برای چه امده است از یک دیپلمات ایرانی که زخمی هم می باشد بازجویی میکند ؟ و حتی توجه ای به زخم های او ندارد ؛ این شخصیت ساختی هست تاجایی که میدونم، زمانی که به خاک ایران میزسند مستقیم با هلیکوپتر به سمت شورای امنیت ملی میرن و تو اون جلسه شرکت میکننمگر نه اینکه این دیپلمات هویت برای ایران است چطور میتوان در خاک ایران باشد ولی به وضعیت او رسیدگی نکرد و در همان مرحله اول با آن وضعیت آشفته و زخمی او را بازجویی کرد ؟

( یک مثال از هالیوود : وقتی کلینت ایستوود برای ساخت فیلم « پرچم های پدران ما » اقدام به ساخت روایتی از جنگ آمریکا و ژاپن میکند در اصل یک روایت و واقعه تاریخی را میخواهد نشان دهد ولی جالب تر زمانی است که به جای نشان دادن سرافرازی و پیروزی ارتش آمریکا در جنگ ؛ به سراغ موضوعی به شدت ضد جنگ میرود و مساله را از درگیری های روحی و شخصی سربازان امریکایی در قبال این جنگ ؛ پیگیر میشود و هم نقبی به پرچم برافراشته ارتش امریکا میزند و هم نقبی به جنگ بی اساس و از همه مهمتر در موازات فیلم پرچم پدران ما ؛ کارگردان ؛ فیلم « نامه هایی از اوجیما » را هم میسازد که روایت همین جنگ امریکا و ژاپن است ولی این بار از نگاه سربازان ژاپنی ؛ چقدر این تفکر و اندیشه عجیب و تاثیر گذار می باشد)

روایت با نریشن و تعریف شخصیت اول شروع میشود تا اخر فیلم و هی فیلم نقب به گذشته میزند و هی نقب به حال ؛ اینجا باز سوالات زیادی مطرح میشود که حسین یاری که در سکانس های اولین فیلم که استراغ سمع میکند و صحبت های ارتش طالبان را رصد میکند نقشش چیست ؟ و اصلا چیکاره است ؟
کارش دقیقاً شنود کردن بیسیم های ارتش و پلیس و ... بوده :| دقیقاً همون جاسوس کنسولگری خودمون :| که به نظر میاد نمیشه تو فیلم درست بیان کنند
در زمانی که افرادی طالبانی به کنسلوگری حمله میکنند یکی از دیپلمات های ایران از تراس با تلفن در حال توضیح شرح وقایع به شخص دیگری است و انگار دارد جاسوسی میکند ولی درآخر باز هم مشخص نمیشود خب این شخص که بود ؟ و چرا پشت تلفن همه چیز ها را توضیح میداد ؟

در زمانی که دیپلمات ها اسیر میشوند حسین یاری و دوستش متوجه این میشوند که این شخصیت ها نه افغانی هستند و نه طالبانی ؛ بلکه این اشخاص پاکستانی هستند ؛ ولی در پایان فیلم بر این تاکید میشود که خود طالبان این دیپلمات هارو کشته است ؛ خب پس چه شد ؟ آنها چه کسانی بودند ؟
ولا تا اخر داستان خودشون من هم متوجه نشدم اینا رو کی کشته، فقط اول داستان گفتند که هر چی به پلیس و .. زنگ میزدیم خبری نمیشد و از شنود بیسیم ها فهمیدیم که کمکی برای ما نمیاد در اخر هم نگفتن دقیقاً چه کسی دیپلمات ها رو میکشن! فقط تاکید داشتن که طالبان افعانستان نبودند! و هر کسی که بودند میخواستند طالبان افغانستان رو خراب کنند که از اون طرف ایران هم وارد این جنگ بشه

مشکلات فیلمنامه ای اینقدر زیاد هست که به خودی خود فیلم نابود میکند و چیزی نمیماند جز صحنه های نمادین مرگ دیپلمات ها و خاک کردن آنها در باغچه کنسلوگری و قیاس با زمان شادی آنها در آن محل ؛ و خب انگار به زور میخواهند اشک بیننده را در آورند و فیلم در زمره فیلمهای بی سر و ته و بی درایت جلوه می نماید .
بعد از فرار از کنسولگری برگشتی به کنسول گری نبوده :| فیلمساز تمام این واقعه رو از ذهن خودش برای همون اشک در اوردن ساخته
همه چیز درگیر روایت بی سر و ته و بی خود فیلمساز و مجموعه حوزه هنری میشود و در اخر شخصیت دوم فیلم بدون اینکه بگوید کی هست ؟ و چرا این دیپلمات ایرانی را زندانی کرده است ؟ از آن برج عظیم بیرون میرود .

فیلم دارای جلوه های ویژه سطحی می باشد که کاملا بیننده احساس میکند که اینها جلوه های ویژه هستند و خب این بزرگنمایی برای نشان دادن این همه تانک و هلیکوپتر که همگی جلوه های ویژه میباشند هیچ معنایی پیدا نمیکند .

در روایت این چنینی آیا اشاره به زن افغانی که دیپلمات ایرانی را با سختی تمام به مرز ایران رسانیده لازم بود ؟ این زن افغان (با بازی مهتاب کرامتی) نقشش چیست ؟ و چرا برای قهرمان پروری در داستان به جای ایجاد نقش پر رنگ دیپلمات ایرانی ؛ جایگزینش شده است زن افغان ؟ فیلم قهرمان داستان را فقط یک زن نمادین افغان نشان میدهد و شعاری بیش نیست .
زن افغانی هم در کار نبوده:Smiley14::Smiley14: کل روایت داستان اقای شاهسوند با راننده کنسولگری فرار میکنند و با خانواده آنها بوده و تا اخرین لحظه با اون خانواده باقی مونده و در پوشش یه خانواده کامل که شمال چند بچه و دو زن و راننده کنسول گری میشده تا مرز ایران فرار کرده
شاید اگر فیلم در قالب مستند و روایت براساس خاطرات ارائه میشد به شدت تاثیرگذارتر و بهتر جلوه میکرد.

اینجاست که میفهمیم چرا ایرانیان عزیز به سمت هالیوود و سینمای اروپا گرایش پیدا میکنند .

( شاید بهترین مثال در قیاس فیلم مزار شریف ؛ فیلم به شدت خوب « هتل رواندا» محصول 2004 با کارگردانی تری جرج باشد که مصداق بارز همین درگیری ها در یک کشور و با روایتی به شدت داستانی و براساس داستان واقعی نسل کشی در افریقا منطقه رواندا اتفاق افتاده است ؛ چه بسا صحنه های درگیری اینقدر خوب می باشد که ناگزیر تفاوت بین سینما و واقعیت به چالش میوفتد و در صحنه هایی باور اینکه کشتار و مرگ انسانها در این فیلم در اصل نمایشی است از یادها می رود و باور پذیر میشود.)

فیلم مزار شریف هیج برای گفتن ندارد و هیچ برای تاثیرگذاری و اگر فیلم را ندیده اید هیچ چیز را از دست نداده اید .



امیدوارم ازین نقد لذت برده باشید . تمامی نقدهایی که بنده مینویسم به قلم خودم هست و برای انجمن تی وی ورلد می باشد .

95/03/25




داستان فرار تا مرز ایران میتونست یه فیلم کامل باشه که تبدیل شد به یه فیلم بی سر و ته و داستان شهید صارمی هم خودش به اندازه یه فیلم کامل کشش داشت که اونم فقط به یه گلوله تفنگ ختم بخیرش کردند، خلاصه فیلمی نیست که توصیه بشه فیلمی بوده که داستان رو بیجهت عوض کردند! هیچ سرنخی از داستان به ببیینده نمیده، حتی منی که از قبل هم داستان رو میدونستم بازم با یه داستان گنگ باید کنار می اومدم!

New_Sense
09-07-2016, 02:41 PM
http://www.uplooder.net/img/image/67/539fbb85dacea8de2d282302f5b3b3f8/75501731502.jpg


مضحک بودن به هر قیمتی

نقدی بر فیلم «من سالوادور نیستم»

با این روایت شروع میکنم که کارگردان طبق صحبت هایش در برنامه هفت و میز نقدی که گذاشته شد ؛ « در اندک زمانی ما فرصت داشتیم تا فیلم رو درست کنیم و فیلمبرداری کنیم و فقط بازیگر نقش اول را من گفتم رضا عطاران یا مهران مدیری غیر از این من نیستم و هدف ما مخاطب عام و فروش بود .»

با این صحبت کارگردان محترم آقای منوچهر هادی باید به چه نتیجه ای رسید ؟ ایا ساخت فیلم اینقدر سرسری و فوری فوتی هست که باید زودی همه چی ساخته شود ؟ و ایا هدف از ساختن فیلم فروش به هر قیمتی هست ؟ ایا کوچک شمردن فیلم کاری است حرفه ای ؟ ایا تهیه کنندگان این فیلم دغدغه چیزی غیر از فروش بوده است ؟ و ایا وجود یک بازیگر مطرح سینمای ایران تنها فرمول کافی برای ساخت فیلم هست ؟ ایا این فیلم کمدی میخواهد مردم را بخنداند و یا مردم بر مضحک بودن فیلم میخندند ؟ کمدی در این فیلم چه جایگاهی دارد ؟ و هزاران سوالی که باید پرسید .

فیلم اساسا کمدی نیست ؛ شوخی های کلامی و میمیک های صورت رضا عطاران به خودی خود خنده دار و طنز می باشد ولی این دلیل بر جنبه های اصلی کمدی ندارد ؛ اصولا فیلم های کمدی از کمدی های موقعیت یا کمدی های کلامی بهره میبرد و یا کمدی ها در قالب این دو عرضه میشود ؛ این فیلم کمدی را به سخره گرفته است و از روشی برای خنداندن مخاطب استفاده میکند ولی در اخر فیلم هیچ برای خندیدن ندارد و شاید در 2 صحنه از فیلم هست که کمی جنبه شوخی کلامی بیشتر مورد توجه می باشد ؛ اساسا فیلمسازی که با عجله صورت بگیرد و هم وغم فیلمساز و تهیه کنندگان فروش بالا باشد ؛ چیزی به نام سینما و کمدی روان برای مخاطب ندارد و در کل تمامی فیلم از بین میرود وچیزی نمیماند جز یک فیلم دسته سومی خام و نپخته با داستان گویی به شدت پیش پا افتاده ؛ که مضحک می باشد .

یک مرد مومن وارد شرایط گناه میشود و در این بین تضاد بین اعتقادات این مرد مومن در فرهنگ و شریعت اسلامی ایران با شرایط و فرهنگ برزیل دستمایه فیلمی میشود که میخواهد نشان دهد که این مرد انسان مومنی است که ناخواسته وارد این شرایط گناه شده است ولی اساسا این مرد معلوم نیست واقعا مومن است ؟ و اصلا میخواهد مومن باشد یا نه ؟ در کنار همسرش دم از دیانت میزند و در جاهایی دیگر شرایطش تغییر میکند ؛ همسر آقای ایزدی در فیلم خانم ایزدی (با بازی یکتا ناصر) در جاهایی همراه همسر خود دم از دیانت میزند ولی در شرایط گناه تکلیفش مشخص نیست و دودلی به سراغش می آید ولی اصولا هیچ تمهیداتی برای نشان دادن این دو دلی و قرار گرفتن انسان در شرایط گناه وجود ندارد . دختر کوچک اقا و خانم ایزدی هم میخواهد بازی کند و نشان دهد که دختری هست که ایراد میگیرد ولی بازی او نیز واقعا رئال نیست و احساس میشود که او نقش بازی میکند و از فیلم دور است ؛ تمامی بازیگران مشکلات بازیگری دارند و اصلا بازی قابل قبولی ندارند .

شما با دیدن فیلم لذت دیدن فیلم را احساس نمیکنید ؛ و تنها سرازیری مخاطب به سینما به خاطر وجود رضا عطاران است .

نشان دادن یک خانم برزیلی که صورت جذابی دارد و استفاده از تصاویر ساحل برزیل و نشان دادن ریوالدو در برابر رضا عطاران در تیزرهای تبلیغاتی این فیلم برای گول زدن مردم و کشاندنشان به سینما هم یکی از تمهیدات غیر حرفه ای عوامل فیلم می باشد .

هرچه از سرسری گرفتن این فیلم بگوییم کم است ؛ فیلم هیچ ندارد به غیر دو صحنه طنز که با زبان و میمیک صورت رضا عطاران نشان داده میشود ؛ شات ها و قاب های کاملا تلوزیونی ؛ بدون وجود کلوز اپها و لانگ شات های درست و حسابی ؛ فیلم نامه بسیار ضعیف و به دردنخور و کارگردانی سرخوشانه و بازیگری تکراری و کات !

در آخر فروش 14 میلیاردی بدون هیچ دغدغه و دردسری !

فیلم کمدی که نساخته اید؛ داستان که نگفته اید؛ سینما که نشان نداده اید ؛ فقط مردم را تلکه کرده اید ؛ نوش جانتان !




95/06/17 ـ New_Sense

P!NK
09-12-2016, 12:43 PM
لانتوری

http://picoup.ir/images/72305551221113019180.jpg (http://picoup.ir/)

دیروز (روز سینما) قسمت شد با خانومم رفتیم سینما فیلم لانتوری رو دیدیم.
اوایل فیلم یه مقدار ضدحال خوردم بخاطر سبک "نیمه مستندی" فیلم (نمیدونم دقیقا اسم این سبک چیه. فیلم "ایستاده در غبار" نمونه ی بارز این سبک هست که وسط فیلم، افراد میشینن روی صندلی و در مورد شخصیت اصلی داستان، با دوربین صحبت میکنن ) به هر حال من ترجیح میدم شخصیت های داستان رو خودم باهاشون آشنا بشم، نه اینکه چند نفر بشینن لقمه آماده بذارن دهنم!

ولی در مورد خود داستان فیلم، قشنگ بود، یه درام تاثیرگزار و احساسی که باعث میشه بیننده راضی از سینما بیاد بیرون. بازیگرا هم همشون عالی بودن، مخصوصا نقش اصلی داستان.

به این فیلم، 8/10 میدم.

K1_Fa
09-15-2016, 02:24 PM
http://s8.picofile.com/file/8267470734/d975d352a3946dff3e435c75b58b4538_XL.jpg

از مصطفی کیایی تقریبا همه فیلماش رو دیدم و بیشترش و پسندیدم و واقعا خوب بودن ...ضد گلوله ... خط ویژه ... عصر یخبندان ... و این آخری بارکد

به مقام مقایسه بخوام نگاه کنم هرچی ضد گلوله جلوتر رفت فیلما بخصوص فیلمنامه ها ضعیف تر شدن .. هرچقد که اولین فیلم ضد گلوله عالی بود بارکد ضعیف بود .. کلا فیلم سردرگم بود و هدف نداشت و حرف خاصی هم جز چند تا نکته فیسبوکی و تیکه چیزی نزد
تنها چیز خوبش بازی محسن کیایی و یه مقداری هم بهرام رادان بود .. اکت ها خنده داری داشتن انصافا ... در کل واسه وقت تلف کردن خوب بود

hamed224
09-15-2016, 05:10 PM
http://www.uplooder.net/img/image/67/539fbb85dacea8de2d282302f5b3b3f8/75501731502.jpg


در آخر فروش 14 میلیاردی بدون هیچ دغدغه و دردسری !

فیلم کمدی که نساخته اید؛ داستان که نگفته اید؛ سینما که نشان نداده اید ؛ فقط مردم را تلکه کرده اید ؛ نوش جانتان !




95/06/17




وجدانی خیلی فروشش بی دلیله ... ... نمیدونم چرا ملت رفتن همچین فیلمیو دیدن البته حق هم باید داد

تو این کشور که تفریح متنوعی وجود نداره تنها چیزی که میمونه همین سینماست اونم دلخوش به همچین فیلمایی .....

به نظر منوچهر هادی با این فیلم خودشو خراب کرد...البته میگن فیلمو خیلی سانسور کردن......

New_Sense
09-15-2016, 09:35 PM
http://www.uplooder.net/img/image/51/cd37893dcb0244197b24b648ccea1a72/35932853692.jpg



تراژدی خانواده


نقدی بر فیلم «کوچه بی نام»

قبل تر نقدی بر فیلم مردن به وقت شهریور هاتف علیمردانی نوشته بودم در انجا ذکر کردم ؛ که این کارگردان جوان ایرانی به مراتب فیلمش بهتر از فیلمهای ساخته شده در همان سال است ؛ و در اینجا مهر محکمی بر نوشته هایم میزنم و به یقین میگویم که این کارگردان خوب سینمای ایران ؛ با ساخت فیلم کوچه بی نام به مراتب پیشرفت رو به بالایی داشته و داستان گویی را فدای فرم و رنگ لعاب نکرده است ؛ فیلم به شدت از فیلم قبلی کارگردان یه سر و گردن بالاتر است ؛ و احساس پختگی در روایت و شکل گیری خطوط داستان و شخصیت ها با مواجه با یک اتفاق و همچنین فیلمبرداری محمود کلاری و بازیگری و کارگردانی همگی درست و به جا پیش رفته است ؛ هرچند ایرادات کوچک و نقاطی کوری در فیلمنامه به چشم میخورد ؛ اما فیلم سرپا و خوب روایت میشود ؛ و با اینکه باران کوثری سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد و به غایت در این فیلم توانایی بازیگری خود را به رخ همه کشاند ولی نباید از بازیگری پر از تنش پانته آ بهرام چشم پوشی کرد ؛ او که به عنوان شخصیت فروغ در فیلم هنرنمایی میکند پر از کشمکش های عصبی و تنش های دیوانه وار را برای بیننده تداعی میکند و باید بر بازیگری پانته آ بهرام و فرهاد اصلانی آفرین گفت ؛ قرارگیری در نقش و همراه شدن با احساسات بیننده هم زمان با نقاط درام و تراژدی در فیلم نشان از کارگردانی بسیار خوب هاتف علیمردانی دارد .

درواقع فیلم رونمایی از وجه دیگر تنش و درگیری و تشنج در لحظه ناب تراژدی را نشان میدهد که در این مورد به شدت به فیلم ابد یک روز شباهت دارد اما خط داستانی و روایت و انسانها متفاوتند ؛ در کنار نقاط مثبت در فیلم به نقاط منفی و مشکلات فیلمنامه ای هم برمیخوریم .
فیلم بر یک خط داستانی استوار است ولی شاخ برگ هایی نیز به شخصیت ها میدهد و داستان های فرعی خیلی ساده و کوچک پیش برده میشوند ؛ داستان محدثه ( با بازی باران کوثری) که شخصیتی است که در جامعه امروزی ایران به شدت با این تیپ و مدل دیده میشوند ؛ در واقع محدثه نقطه عطف ارتباط دهنده شخصیت ها به همدیگر میباشد و اینکه داستان و تمرکز فیلمساز روی این شخصیت به عنوان شخصیت اصلی بیشتر جلب توجه میکند ؛ چیزی که مشخص است جدا از بازی نسبتا خوب باران کوثری در نقش دختری که دوست پسر دارد و ارایش میکند و مدلی خاص صحبت میکند ولی در عین حال در یک خانواده مومن ایرانی زندگی میکند قابل توجه است اما خط داستانی رابطه محدثه با دوست پسرش که قرار است از همسر خودش جدا شود به خودی خود داستان جالبی را نشان نمیدهد و این رابطه پنهانی بی سرانجام با یک تغییر ناخواسته تمام میشود و این اولین مشکل فیلمنامه ای می باشد .

فیلم یک خانه پر از شخصیت های جور وا جور را نشان میدهد ولی اساس خانه و انسانها به شدت رئال میباشد و تماشاگر با فیلم همزادپنداری میکند ؛ انسانها واقع گرایانه نشان داده میشوند (فرمول فیلم ابد یک روز) و به دنبال چیزهای گل درشت و کارهای پر از ادا و اطوار نیستند ؛ و این نقطه محبوبیت فیلم میتواند باشد .

شاید فیلمهایی که شخصیت های متوسط و گاه در قشر پایین را نشان میدهند و واقع گرایانه ؛ به دنبال بورژوازی و ویلانشینی نیستند به شدت با بیننده ارتباط برقرار کنند .

فیلم به دنبال تعلیق کوچکی میباشد ؛ اما تعلیق به خودی خود به وجود نمی آید ؛ وجود یک خانه ۲ طبقه ؛ شخصیت پدر مومن و مادر مومن در یک خانواده و دختر اول که به شدت با مادر شباهت دارد ولی در عین حال ساده انگارانه از وضعیت شوهر خود خبر ندارد ؛ و دختر دوم خانواده که در تیپ و مدل دخترای امروزی با مانتوهای گشاد و عجیب و غریب و ارایش های غلیظ و دائما گوشی در دست و دختر سوم خانواده که کاملا شخصیتی متعادلی را دارد و در یک عشق پنهانی از پسر همسایه قرار گرفته است و خانه ای که شبها در پشت بامش و روزها در کوچه بی نامش داستان پیش میرود ؛ از مشخصه های فیلم کوچه بی نام میباشد .

در یک سکانس بیننده کاملا در موقعیت تراژدی قرار میگرید و احساس بیننده تحریک میشود و برای بیننده اشک آور است و در جایی بیننده با شخصیت محدثه همزادپنداری میکند .

لحظه های ناب وابستگی به خودی خود رقم میخورد ؛ در سکانسی از فیلم ما نگرانی مادر خانواده از وضعیت دختر خود را مییبنیم و دعوا و درگیری که به قهر بین ان دو می انجامد و در سکانسی دیگر به دلجویی دختر خانواده از مادر پرداخته میشود و این لحظه های خوب زندگی و دعوا اشتی در خانواده را نشان میدهد .

اما همانند فیلم قبلی کارگردان هرکسی یک رازی دارد که در دلش نهفته است که در اخر یا رازهایشان سرباز میکند و یا در دلشان همیشه نهفته میماند .

متاسفانه ایراد و نقاط کور فیلمنامه در پایان فیلم رقم میخورد ؛ با اینکه کارگردان ادعا کرده است که پایان فیلمهای من همگی باز هستند و به صورتی پایانی باز برای بیننده روایت میشود ؛ اما در پایان فیلم بیننده را راضی نگه نمیدارد ؛ و مطمنا عموم مردم به دنبال جواب سوال اخر هستند ؛ هرچند با نشان دادن یک قاب از پایین به بالا در اخر فیلم و روایت از نگاه رویای شخصیت پدر ؛ به دنبال باز گذاشتن ذهنیت بیننده می باشد ولی به نظر بنده پایان بندی آنطور که فیلم با موسیقی خوب و جذاب شروع میشود ؛ کامل و جذاب تمام نمیشود ؛ و به خودی پایان فیلم بی سرانجام میماند .


به هر حال فیلم احساس خوبی از تماشایش به ما میدهد ؛ و تماشای این فیلم توصیه میشود .





95/06/25 ـ New_Sense

hamed224
09-16-2016, 04:45 PM
http://www.upsara.com/images/9ktw_dokhtaraneh_entezar_hq-abanmusic.org.mp4_20160915_181941.903_(1).jpg

چند وقتیه شروع کردم به دیدن فیلمای دهه 70 ایران، اولیش همین دختران انتظار ...

دیدنش جالب بود ، انگار یه فیلم تاریخی میدیدم شکل شمایل اجتماع در اون موقع با این

که 20 سال گذشته چقدر همه چیز تغییر کرده ،خیابونا مدو لباس نحوه ارایش ،

یه موبایل 20 کیلولیی نماد ثروت بود ، داستان فیلم ساده و جمع جور ، اما جالب ...

که دغدغه های مردمو لابه لای داستان اصلی نشون میداد ...

Trinity Killer
09-16-2016, 10:01 PM
http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1393/9/19/176730_416.jpg

ماهی و گربه

ماهی و گربه فیلمی ساخته ی شهرام مکری هستش که قبل از این فیلم چند فیلم کوتاه و یک فیلم بلند در کارنامه داره.اولین نکته ای که در مورد فیلم چشمگیره و شاید دلیل اصلی دیده شدن فیلم باشه اینه که فیلم در یک پلان-سکانس ضبط شده.خب این مسئله طبیعتا روی تمامی فاکتورهای فیلم از بازیگری و فیلنامه و لوکیشن گرفته تا فیلمبرداری و صدابرداری تاثیرگذاره.بازیگران این فیلم برای ضبط فیلم یک ماه در تهران و یک ماه در لوکیشن(که جنگلی در نزدیکی یکی از روستاهای رشت هست)تمرین کردند. احتمالا تماشای دو ساعت فیلم که در یک لوکیشن اتفاق می افته و کاتی در کار نیست اگر داستان قوی و جذابی نداشته باشه خسته کننده میشه و نمیتونه مخاطب رو با خودش همراه کنه.البته کارگردان به کلی روی این موضوع آگاهی داره و در انتخاب داستان فیلم و ژانر اون زیرکی خاصی به خرج میده.در ابتدای فیلم یک نوشته روی تصویر ظاهر میشه که در مورد خبریه که سال 77 پخش شد مبنی بر اینکه یک رستوران بین راهی گوشت چرخ کرده انسان به فروش میرسونده.البته فیلم در سال 77 نمیگذره زیرا در فیلم اشاره به فی*/س*بو/ک میشه.از مقدمه که بگذریم میرسیم به فیلم:

دایره
از ویژگی پلان-سکانس بودن فیلم که بگذریم(که البته همونطور که همه میدونیم کار بسیار طاقت فرسایی هستش ساختن فیلمی با این فرم) چیزی که بیشتر نظر من رو به خودش جلب کرد شیوه روایت داستان بود.داستان فیلم در مورد چند جوانه که دانشجو هستن و برای برپا کردن کمپ به یک جنگل در شمال کشور سفر میکنن.از بخت بد برای آدرس پرسیدن به یک پیرمردی مراجعه میکنن که همون قاتل ماجراست.پس از این که پیرمرد متوجه میشه طعمه هایی در همین نزدیکی وجود دارن یک کیسه از گوشت که بوی بدی هم داره(احتمالا گوشت انسان) به دست گرفته و با دوستش به راه می افتن که سرآغاز قصه است.قصه به گونه ای روایت میشه که ما در ابتدا شاهد یک اتفاق یا برخورد هستیم و با گذشت زمان دوباره به همان اتفاق باز میگردیم البته با زاویه ای دیگری(دژاوو).در این فیلم زمان هیچ معنایی ندارد(یک نقدی خواندم که نویسنده معتقد بود مکان هم معنا ندارد!!) زیرا همان طور که گفتم فیلم دایره است و شیوه روایت فیلم به صورت خطی نیست.به نظرم تمامی عناصر این فیلم (به جز چند مورد که خواهم گفت) کاملا در ارتباط هستند و به نوعی فیلم را کامل میکنند.قصه به نوعی ترسناک است و نیاز به یک لوکیشن خاص دارد=فیلم در یک لوکیشن میگذرد=تک لوکیشن بودن لازمه ی اصلی پلان-سکانس بودن است=پلان-سکانس بودن فیلم بر هیجان و ترس فیلم می افزاید.همانطور که شیوه روایت این فیلم دایره است ویژگی های کلی فیلم نیز دایره وار میباشد.
نکات منفی
شیوه روایت در این فیلم همانگونه که به کمک فیلمساز آمده فیلم را در بخش هایی به دردسر نیز می اندازد.اگر فیلم را دیده باشید متوجه میشوید که فیلم در چند بازه زمانی مخاطب رو گیج میکند و از قصه پرت میکند بیرون و از آنجایی که شاهد چند دایره هستیم فیلم به احتمال زیاد مخاطبان زیادی را از دست میدهد.از این نکته اگر فاکتور هم بگیرم از بازی های بد و تصنعی بازیگران نمیتوان گذشت.تقریبا همه ی بازیگران به جز بابک کریمی که بازی قابل قبولی ارائه داده از پس نقش بر نمی آیند.احتمالا این هم به پلان-سکانس بودن فیلم(که ظاهرا یک کات دارد به علت نقص فنی) بر میگردد و بازیگران از هراس اینکه اگر دقت نکنند, و به موقع در جای خود قرار نگیرند, به موقع از کادر خارج نشوند و ... همه چیز خراب میشود توجهی به نقش خود ندارند.استفاده نابجا از موسیقی نیز یکی از همین نکات منفی میباشد موسیقی بسیار دلهره آور و جذاب است اما متاسفانه شیوه استفاده از آن و مدت زمانی که موسیقی میشنویم اصلا درخور فیلم نیست.
فیلم همچنان نان پلان-سکانس بودن خود را میخورد و واقعا نوش جانش چون به جز چند مورد مثل طناب هیچکاک که به علت کمبود امکانات مجبور به کات در هر چند دقیقه میشود و کشتی روسی سوخوروف که ندیده ام و چند فیلم دیگر که انگشت شمار هستند کسی به سراغ این فرم نرفته است و از این رو کار مکری کاملا قابل تحسین است .
با همه ی این ها نکات مثبت فیلم بر نکات منفی آن میچربد از این رو فیلم واقعا تجربه ی لذت بخشی خواهد بود و شما را دو ساعت با خود همراه میکند و اگر باهوش باشید و این مسئله ای که مکری به گفته ی خودش در زمان شکست ایجاد کرده را کامل و دقیق درک کنید به یکی از بهترین های عمرتان تبدیل خواهد شد.

صد در صد شما را به تماشای این اثر که واقعا نه تنها در قیاس با سینمای ایران بلکه در مدیوم جهانی حرفی برای گفتن دارد دعوت میکنم.
(البته فکر کنم من دیر جنبیدم :Smiley19:)



8/10

hamed224
09-18-2016, 07:36 PM
[https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/7/7b/NargessPoster.jpeg/220px-NargessPoster.jpeg

کارگردان: رخشان بنی اعتماد

نویسندگان فیلمنامه: فریدون جیرانی و رخشان بنی اعتماد

مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان

موسیقی متن: محمدرضا علیقلی

بازیگران: ابوالفضل پورعرب، فریماه فرجامی، فاطمه رضوی، رضا کرم رضایی و ...

انصافا فیلم جالب و جذابی بود به غیر از پایانش دوست نداشتم منو درگیر خودشش کرد ....

بعد دیدن فیلم نقدی در باره فیلم نرگس خوندم که فکر کنم جذاب باشه قسمت های از اون رو شما هم بخونید ...

گذشته هر انسانی بر روی زندگی آینده اش بی تأثیر نیست و اجتماع پر است از آدمهای فیلم نرگس و هر فیلمسازی بی تأثیر از اجتماعش نمی تواند فیلم بسازد و اگر فیلمساز بخواهد فیلمی بسازد که دور از ذهن و اجتماعی که در آن زندگی می کند باشد چندان مورد توجه قرار نخواهد گرفت. فیلم نرگس حرفی برای گفتن و چه بسا حرفهایی برای گفتن دارد.

زندگی و گذشته آفاق باعث شده که به عادل دلبستگی پیدا کند و خود را با عادل تقسیم کند. به عبارتی عادل را در خود حل کند و برای حفظ او از هیچ کوششی دریغ ندارد هر چند که به کارهای خلاف قانون بپردازد زیرا تواناییهایش بیش از این نیست.

این فیلم آشکارا پرده از علائقی برمی دارد که قهرمانان آن راه خلاصی نمی یابند، به نوعی درگیر عواطف و احساساتی هستند که بی خبر از نتیجه آن ضربه به اساس زندگی خود می زنند. شخصیتهایی بی آینده و بی ریشه (عادل)، بدون توازن و منطق (آفاق)، سودپرست و اصلاح ناپذیر (یعقوب)، بی گناه و معصوم (نرگس).

آنچه که اینها را به هم پیوند می دهد یا به عبارتی درگیر می سازد اتفاق منطقی است که در روحیه و احساسات عادل بروز می کند که از حق بلامنازع خود یعنی سر و سامان دادن به زندگی نکبت بار خود سرچشمه می گیرد و این میسر نمی شود جز با آگاه شدن به وضع موجود خود و چنین می شود که نرگس به چنین مثلثی ناپایدار و بی قاعده قدم می گذارد.


متن کامل نقد (http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4003/22324/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%D9%86%D8%B1%DA%AF%D8%B3)

New_Sense
09-21-2016, 12:22 PM
http://www.uplooder.net/img/image/7/ba5b67a0a392297c0e2ff1d67ecf3d67/235.jpg




گناه به مثابه یک شخصیت

نقدی بر فیلم « فروشنده »

[چند کلام حرف دوستانه : قبل از اینکه نقد فیلم را شروع کنم ؛ ترجیح دادم چند کلام حرفهای دوستانه ای به هم انجمنی ها عزیز بگم ؛ چندی پیش در مورد نقد فیلم بتمن علیه سوپرمن سو تفاهمی با یکی از دوستان پیش اومد و باعث شد دوست عزیزمون در مورد نقدهای من قضاوت کنه و نه اینکه مساله بزرگی باشه ولی ترجیح دادم یه توضیحاتی در مورد نقدهام بنویسم ؛ سعی و تلاش من تا به امروز برای نوشتن نقد ها کاملا دیدگاه شخصی و ذهنیت بنده از فیلم هست و به هیچ وجه قبل از نوشتن ؛ نقدهای بزرگان منتقد چه ایرانی و چه خارجی رو نمیخونم ؛ به این دلیل که روی نقد و ذهنیت من تاثیر منفی نذاره ؛ پس مطمنا پس از اینکه نقد خودم رو نوشتم در مورد یک فیلم به سراغ بقیه نقد ها و نظرات مختلف میرم . این پوشیده نیست هرکسی متاثر از حرفهای و تفکر شخص دیگری باشه ولی تمام تلاشم کردم در تمامی نقدها بدون زاویه طرفداری و یا نفرت باشه و اثر را در میزانسن نقد قرار بدم . ]



نقد نوشتن در مورد فیلمی پر آوازه به کارگردانی یکی از بهترین های ایران کمی سخت و شاید قابل نوشتن نباشد .

اما فیلم از چند نظر فیلم خوبیست و از چند نظر فیلم نسبتا ضعیف. در واقع فروشنده اصغر فرهادی به اعتقاد بنده از فیلم قبلی او (گذشته) یک سرو گردن بالاتر و از جدایی نادر از سیمین یک سرو گردن پایین تر است . دیدن فیلم بر صفحه نقره ای سینما در مواردی کشش زیادی برای ادامه دادن پیدا نمیکند و در واقع احساس میشود فیلم ریتم کندی دارد و بیننده ناچارا این احساس کند بودن ریتم فیلم را باید بپذیرد ؛ داستان پر پایه یک معزل و نقد اجتماعی فراگیر در مورد مردانی که حتی در سنین بالا و در پیری هم وسوسه به گناه افتادن و در منجلاب هوس خود قرار میگیرند ؛ استوار است . در واقع غیرت و مردانگی در فیلم مورد ازمایش قرار میگیرد و این نکته بسیار خوب فیلمنامه می باشد ؛ اشتباه یک زن و اجازه ورود به یک مرد در خانه و تمهیداتی برای گناه و شوهری که به دنبال جواب میباشد و جوابی که سرانجام به ان میرسد ؛ اما چند مساله اساسی در فیلم به چشم میخورد که نامشخص است و انگار فیلمنامه در این موارد ضعیف عمل میکند .

در فیلم متاسفانه مساله تجاوز نامشخص میماند و این یکی از چیزهاییست که گنگ است . ما با چهار وسایل باقی مانده از مرد گناهکار در خانه طرفیم ؛ جوراب ؛ موبایل ؛ سوییچ ماشین و مقداری پول ؛ این چهار وسیله در اصل به دنبال سرنخی برای بیننده است اما در مرحله اول این سوال پیش می آید ؛ آن مرد پس از ورود به خانه مستقیم به سمت حمام رفته و شخصیت رعنا ( با بازی ترانه علیدوستی) در حمام بوده است و پس از ورود به حمام و زد و خورد پایش روی شیشه شکسته شده زخمی شده و بعد به شخصیت زن تجاوز کرده است ؛ و همان موقع با عجله از خانه فرار کرده است (براساس روایت فیلم البته در فیلم هیچ اشاره ای به تجاوز نمیشود) ؛ اگر مرد به شخصیت زن تجاوز کرده است پس چرا تجاوز به زن کاملا گنگ می باشد ؟ مساله تجاوز به یک زن چرا کوچک شمرده میشود ؟ و اینکه این مرد پس از تجاوز به زن نفهمیده است این شخص یک زن دیگری است ؟ و اگر فهمیده چرا پول در کشو گذاشته است ؟ متاسفانه در جای جای فیلم مساله تجاوز خیلی خیلی ساده انگارانه مطرح میشود و اصلا وضوح مشخصی ندارد و تکلیف مشخص نمیکند و این یکی از مشکلات و ضعف های فیلم نامه است .

در واقع نه اینکه فیلمنامه بد باشد اما نقطه ظعف هایی به خودی خود دارد ؛ فیلم در تقابل داستان اصلی محکی بر صحنه نمایش تئاتر میزند و بازیگرانی که برای نمایششان ؛ پر از اندوه و تنش های عصبی میشوند که گاه در مقابل نگاه مردم گریه میکنند و گاه بدون سناریویی از قبل حرفهایی بد و بیراه میزنند ؛ صحنه نمایش در واقع نشان از اینده دو شخصیتی دارد که در تقابل تقاص و بخشش قرار میگیرند .

شخصیت های فیلم هر کدام در منجلاب اشتباه و گناه هستند ؛ شخصیت شهاب حسینی با اینکه شخصیت اصلی فیلم می باشد و به دنبال جواب و احاده حیثبت خویش است هم در دوئل بخشش یا تقاص قرار میگیرد ؛ و با سیلی که بر صورت پیرمرد گناهکار میزند ؛ در منجلاب اشتباه و گناه می افتد . هرچند شاید این سیلی بیان دردیست که او از این واقعه کشیده است اما در واقع اصغر فرهادی به خوبی توانسته است ؛ قضاوت را به عهده بیننده بگذارد ؛ شخصیت بابک کریمی هم در فیلم گناهکار است ؛ او شخصیتیست پر از حرفهای نگفته و منفعل ؛ انگار شخصیت از قبل با مستاجر قبلی که یک زن فاحشه است رابطه داشته و بعد از مدتی با ان زن مستاجر دعوا کرده است وبه همین دلیل هم میخواهد وسایلش را بیرون بیندازد و در جایی لباس های او را خیلی محترمانه تا میکند و در جعبه قرار میدهد .

فیلم گناه را به مثابه یک شخصیت قرار میدهد ؛ گناه یک شخصیتیست که در وجود پیرمردی سالخورده قرار داده شده ؛ شاید میتوانست در وجود پسری جوان و یا مردی میانسال باشد ؛ در واقع قرار گرفتن در میان تقاص و بخشش و انتخاب بین این دو دست مایه فیلم فروشنده می باشد .

نام فیلم فروشنده هم یک نوع تقد اجتماعیست ؛ مستاجری که فروشنده است ؛ شخصیتی فروشنده در صحنه نمایش .

فیلم ؛ تئاتر مرگ فروشنده اثزی از آرتور میلر را همزمان با روایت خود فیلم پیش میبرد و از این تئاتر در تاثیر گذاری فیلم به خوبی بهره میبرد و ستایشی نیز از نمایشنامه این اثر دارد .

اصغر فرهادی به خوبی توانسته است در دو سکانس ارجاعی به بزرگان سینما و موسیقی ایران کرده باشد و هم ستایشی به اثرهای این بزرگان ؛ ارجاع به فیلم گاو اثر داریوش مهرجویی که به عنوان یک اثر کلاسیک در موج نو سینمای ایران و ارجاع به موزیک رعنا از ملوک ضرابی از خواننده های قدیمی ایران ؛ و این یکی از زیباترین و پر اهمیت ترین ارجاع و ستایش از بزرگان ایران زمین می باشد .

اگر بخواهیم از حق نگذریم فیلم فروشنده به غیر از ریتم کند در بعضی از موارد پر از فیلمبرداری های خوب می باشد ؛ صحنه های تئاتر شارپ و تاثیر گذار است ؛ صحنه نمایش تئاتر برای نگاه بصری از دید شخصیت هایی که در قالب شخصیتی دیگر نمایش اجرا میکنند بسیار خوب است ؛ فیلم قضاوت را نیز مورد پرسش و کنکاش قرار میدهد ؛ به غیر از مقوله گناه و گناه کار مساله قضاوت روی خط سیر داستانی مشخص است .

مستاجری که قبلا با مردهای مشکوکی ارتباط داشته است مورد قضاوت همسایه ها قرار میگیرد

زنی که در صحنه نمایش نقش یک فاحشه را بازی میکند توسط همکارش مورد قضاوت قرار میگیرد

شخصیت اول فیلم در تاکسی مورد قضاوت زن بغل دستیش قرار میگیرد

پسری که از معلمش فیلم میگیرد مورد قضاوت معلم خود قرار میگیرد

و این خط همینطور پیش می رود تا پایان فیلم . مکث های فیلم و سکوت و نگاه های بازیگران بسیار عالی کار شده است و در مواردی احساس بیننده با خودی خود با فیلم پیش میرود ؛ مثلا شخصیت اول در مقام یک قاضی به جای اینکه بخواهد مجازات مرد گناهکار را به قانون بسپارد خود وارد عمل میشود در صحنه ای که شخصیت اول فیلم سیلی به مرد گناهکار میزند یک شوک غریب الوقوع برای بیننده اتفاق می افتد .

سکانسی از این فیلم در زمانی که شخصیت ها پدر پیر خود را پیدا میکنند و وارد ساختمان میشوند و مادر به دلیل کهولت سن و تعداد زیاد پله ها دیرتر میرسد یک تعلیق کوچکی ایجاد میکند و صحنه ورود مادر به خانه و لحظه دیدار با همسر خود ؛ بهترین سکانس این فیلم می باشد و قضاوت کردن به اوج میرسد ؛ و این بیننده هست که باید قضاوت کند و بیننده دچار احساس دوگانه ای بین نفرت از گناهکار و یا بخشش به واسطه عشق قرار میگیرد .

فیلم با یک زلزله واقعی شروع میشود و با یک زلزله روحی و ذهنی به پایان میرسد .

فیلم به مراتب یکی از بهترین های امسال می باشد و میتوان به عنوان یک فیلم خوب ؛ و نه عالی مورد تایید باشد .






95/06/31 ـ New_Sense

P!NK
09-21-2016, 04:50 PM
بچه ها یه فیلم هست به اسم "رخ دیوانه" خیلی فیلم جالبی بود، پیشنهاد میکنم حتما ببینید.
البته باید تاکید کنم که فیلم رو حتما باید تا آخرش ببینید :Smiley69:

New_Sense
09-29-2016, 10:43 PM
http://www.uplooder.net/img/image/25/7bf996f7480cbf07f4a9ed8884837562/movienahid2.jpg


مادر بودن

نقدی بر فیلم « ناهید »

مطمنا فیلم به کارگردانی یک فیلم اولی ؛ به شدت خوب ساخت و پرداخت شده است ؛ و برای اولین تجربه فیلم بلند آیدا پناهنده قابل تامل است ؛ و لازمه یک فیلمنامه نسبتا خوب و پیش برنده داستان و روابط شخصیت ها دیده شده است ؛ فیلم روایت مادر بودن به زبان شخصیتی به نام ناهید را بیان میکند و مخاطرات و مشکلاتی که یک مادر در مواجهه با جامعه کوچک شهری و پر از حرف ها و حدیث هایی که میتوان به شخصیت زن گفته شود را مورد کنکاش قرار میدهد ؛ در واقع شخصیت ناهید چوب مادر بودن را به اندازه کافی میخورد ولی آن چیست که مادر را مادر میکند ؟ و آن چیست که مادر برای فرزندش ؛ به سوی موقعیت های پر تلاتم از بدگویی و فحش و ناسزاگویی و توهین به خود و حتی تهمت ها را می برد ؟

ناهید به عنوان تیپی از مادران جامعه است که متاسفانه در برابر جامعه ای پر از هیاهو و پر از خطرهای ریز و درشت قرار میگیرد ؛ از یک طرف مادریست که برای پسر 10 یا 12 ساله خود باید مادری را به جا اورد و از طرف دیگر در برابر نیش ها و زبانهای تیز مردمان اطراف در امان بماند ؛ و همچنین فیلم روایتی خطی از شوهرانی که در نوجوانی عاشق و سودای ازدواج کردن را میپرانند و در جوانی در منجلاب اعتیاد و قمار می افتند ؛ را دارد .

فیلم ؛ قهرمان را مادر قصه بیان میکند اما در مواردی مادر قصه متاسفانه در مصاف با واقعیت و مرز بین راستگویی و دروغگویی ؛ به سمت دروغگویی پیش میرود و لاپوشانی در خیلی از موارد جز لاینفک رفتار ناهید (مادر) می باشد . و این یکی از مشکلات شخصیت پردازی ناهید است .

ایدا پناهنده به خوبی توانسته است در مواردی از زیر و بم مادر بودن شخصیت در فیلمش بهره ببرد؛ شاید اگر کارگردان فیلم یک مرد بود ؛ به خوبی از بعضی از صحنه های حساس مادرانگی نمیتوانست پرده بردارد و ملودرام های خوبی را رقم بزند .

ناهید با اینکه برای فرزندش ؛ تا میتواند تلاش میکند و برای هر کنش از جامعه ؛ واکنشی را نشان میدهد ؛ اما به شدت جامعه ستیز است و جامعه را پس میزند ؛ جامعه ای که یک زن جوان بدون شوهر را ؛ خط بطلان افتادن در گناه میداند ؛ اما این خط داستانی در ورطه انگ چسبانی به انسانها و جامعه نمی افتد و روایت را منطقی پیش میبرد .

در فیلم راه و روش های یادگیری شخصیت پسر ؛ و تقلید کورکورانه از پدر را نشان میدهد ؛ در واقع در کنار شوهری اس پاس و معتاد و قمار باز ؛ ما به پسری مواجه ایم از همان پدر که به جای یادگیری درس به سمت بازی قمار میرود و در این راه هم دقیقا مشابه پدر هم قمار را پیروز میشود و هم کتک میخورد . فیلم آسیب شناسی اجتماعی از روابط پسرانی که بچه های طلاق هستند و در سنی بسیار سرنوشت سازی قرار دارند و تلاش هایی که مادر برای جلوگیری از دچار شدن فرزندش همانند سرنوشت پدرش را بیان میکند ؛ در خیلی از موارد دیدنیست .

فیلم از یک لحاظ جلب توجه میکند ؛ لوکیشن فیلم در بندر انزلی است و روایت فیلم کاملا در همان حوالی پیش میرود و زبان شخصیت ها شمالیست و از این لحاظ به خوبی فیلم توانسته است از حال و هوای محیطی و جاذبه های دریا و فرهنگ آن منطقه در خط داستانی خود بهره ببرد .

ولی یک از مشکلات فیلم در مصاف با شخصیتی به نام مسعود رقم میخورد ؛ مسعود مردیست که برای ازدواج با ناهید تلاش میکند و دختری نیز از ازدواج قبلیش دارد و تلاش او در مرحله اول صیغه کردن ناهید است ولی به مرور که پیش میرود فیلم از او شخصیت منفعل و نامطمنی میسازد ؛ در واقع مسعود در ظاهر عاشق ولی در باطن انگار برای ازدواج با ناهید و کمک به او نامطمن جلوه میکند و متاسفانه شخصیت پردازی او نیز ضعیف عمل می کند .

فیلم جوایز بسیاری از جشنواره های مختلف خارجی گرفته است و مطمنا به یک بار دیدنش می ارزد و فیلم بدی نیست .





95/07/08 ـ New_Sense

New_Sense
10-15-2016, 03:36 PM
http://www.uplooder.net/img/image/18/27b82606520dee5b4dc45c235cd3b5f1/10773202.jpg


سادیسم صدا

نقدی بر فیلم « ملبورن »

فیلم به شدت سادیسم صدا زنگ در ؛ صدای زنگ موبایل و تلفن و صدای آژیر اتومبیل را دارد ؛ واقعا سخت است درک این مطلب که چرا یک فیلم بیننده را اینطور آزار میدهد . و صدای مکرر زنگ درب ؛ موبایل ؛ تلفن ؛ آژیر به چه معناست ؟ بیننده برای لذت فیلم را میبیند نه برای تحمیل سادیسمی که در فیلم رواج است و کارگردان نابلد این فیلم متاسفانه هنوز درک درستی از ایجاد تنش برای یک اتفاق ناخواسته در موقعیتی حساس را ندارد ؛ و فیلم به سادگی با فیلمنامه ای درب و داغون و بدون فرم و چینش و فضاسازی نامطلوب و بازیگری به شدت بد ؛ از بین میرود .

در واقع فیلم به خودی خود هیچ برای عرضه ندارد و هیچ برای آگاهی و درک و یادگیری از موقعیت مهم و حساس در زندگی ؛ چرا که فیلمنامه از اساس پر از شکاف و حفره هست ؛ داستان دو زوج که در آستانه سفر چند ساله به خارج از کشور (ملبورن) و قرارگیری در یک موقعیت تراژدی ( که اصلا تراژدی نیست) و مشکلات و تنش های این وضعیت ؛ داستان فیلم است ؛ کل لوکیشن فیلم از اول تا آخر در یک خانه است و فیلم قهرمان که ندارد ؛ اجتماعی هم که نیست ؛ محتوای انسانی هم که نمیدهد ؛ برعکس نطق و انگ هم میزند . بازی ها که رئال نیست ؛ خب این چه فیلمی است که کاملا مزخرف جلوه میکند و در این راستا سوتی هم میدهد .

در سکانسی از فیلم زمانی که سمسار به خانه می آید شخصیت اول مرد ( با بازی پیمان معادی) در حال جمع کردن وسائل مودم را از برق جدا میکند و میگذارد در وسايل سمسار ؛ جالب تر سکانس های بعدی ما میبینم که با لپ تاپش وارد اینترنت میشود و در حال جستجو موضوعی است . آیا در این موقعیت که همه چیز جمع شده است و نه دیگر خبری از مودم هست و نه سیم تلفن و وای فای میتوان به راحتی به اینترنت وصل شد ؟ آره چرا که نه وای فای همسایه ؛ کارگردان حتما نظرش مودم همسایه بوده است.

همه با خود درگیرند و سادیسم فراگیر است ؛ صدای آژير ماشین شخصیت اول مرد تماما از کوچه می آید و هی او صدای آژير را قطع میکند ؛ مثلا کارگردان میخواهد با این صدا التهاب و تنش را زیاد کند .

مرد منفعل و ناتوان فیلم هم که پشت سر هم سیگارش دستش است و بعد از هر صدای زنگی ؛ یک نخ سیگار آتش میزند .
فیلم پر از وفت تلف کردن های بی خود و بی اساس است ؛ کارگردان بیشتر میخواسته 90 دقیقه فیلمش را کامل کند تا اینکه داستان درست و درمانی تحویل بیننده دهد .

هرچه از افتضاح بودن فیلم بگوییم کم است ؛ آخر مگر میشود برای یک چنین فیلمی بیننده بلیط سینما بخرد و هزینه کند و در آخر سرخورده و بدون لذت و کاملا با لعن و نفرین از سینما بیرون نیاید ؟

معزل و موج ساخت فیلم های اپارتمانی فاقد انسجام و پختگی و پر از سوراخ های فیلمنامه ای و پر از ضعف میزانسن و فرم سازی بصری همچنان ادامه دارد و همچنان کارگردان های جوان کم تجربه و حتی شناخته شده و مشهور سینمای ایران ؛ از این نوع روایت تبعیت میکنند . کاش به جای ساختن فیلم و هزینه های گزافی که پرداخته میشود برای هر فیلم ؛ فیلمساز غیر حرفه ای عزیز مشغول به یادگیری میشد و درک درستی از سینما پیدا میکرد و آنوقت به دنبال خلق اثری که معنای سینما دهد ؛ میرفت .


حیف که تا آن زمان باید فیلم های اجتماعی محتوا زده ایرانی ؛ به خورد تماشاگران داده شود .




95/07/24 ـ New_Sense

New_Sense
10-28-2016, 07:48 PM
http://www.uplooder.net/img/image/81/881dab241b26d6f001bda4b9ba6a89e3/postererafatezehnekhatarnakeman.jpg



روان پریشی پسامدرن

نقدی بر فیلم « اعترافات ذهن خطرناک من »



روان پریشی ؛ فضاسازی پسا مدرن ؛ نریشن های مداوم ؛ شخصیت اول اگزجره ؛ داستان گنگ

این فیلم از فیلمهای قبلی کارگردان یک پله عقب تر و پر از مشکلات فیلمنامه ای و داستان پردازی گنگ را داراست ؛ و به مراتب فیلم اول هومن سیدی « آفریقا» از این فیلم بهتر عمل کرده است ؛ هر چند باز هم فیلم خوبی نیست . هومن سیدی در بیشتر فیلم هایش تاکید بر فضاسازی های نامتعارف و میزانسن های خواب گونه و روان پریش را دارد و شخصیت هایی که رئال نیستند و همگی در یک بحران ذهنی و درگیری خاص قرار میگیرند ؛ در فیلم قبلی او «13» شخصیت اول فیلم نیز تصورات ذهنی خود در سن 13 سالگی را روایت میکرد و شخصیت های جوان درگیر مسائلی چون مواد فروشی و خیابان گردی و مشکلات اجتماعی بودند.

در فیلم اعترافات ذهن خطرناک من نیز داستان از نریشن های شخصیت اول فیلم که از یک خواب بیدار میشود روایت میگردد ؛ و فیلم به شدت به فیلم Memento کریستوفر نولان شباهت دارد و مطمنا بر فیلم هومن سیدی تاثیر بسزایی داشته است . اما فیلم همانند مومنتو روایت معکوس از داستان ندارد و تنها شخصیت اول فیلم به دنبال هویت گمشده خویش می گردد .

فیلم در واقع داستان پردازی خوبی را برای بیننده تداعی نمیکند و همینطور سر درگم بیننده باید به دنبال شخصیت اول فیلم که روان پریش ؛ معتاد ؛ قاچاقچی و درگیر است ؛ برود و در اخر نیز فیلم بدون نتیجه ای با همان قاب اول پایان برسد .

بازی با دوربین برای نشان دادن یک ذهن روان پریش و فضاهای نامتعارف و پسا مدرن و شخصیت اگزجره و همچنین لوس بازی های داستانی که میخواهد ؛ پیچ و تابی برای گیج کردن بیننده انجام دهد و پر از لوکیشن های خیابانی و اکشن های بدون فرم ؛ از مولفه های اصلی این فیلم می باشد .

هرچند هومن سیدی توانسته است ؛ سبک خاص روایی خود از داستان را بیان کند ؛ اما فیلم به شدت ندیدنی است و نخواستنی.

و مطمنا در زمره فیلم های خاص ساخته شده است ؛ اما چرا باید فیلم اینقدر خسته کننده و نامتعارف جلوه کند ؟

و چرا بازیگر خوب سینمای ایران ؛ در کارگردانی ضعیف عمل میکند و فیلمنامه پر از حفره خویش را با رنگ و لعاب و اسلوموشن و تک شات های رفت و برگشت میخواهد پر کند ؟

اساس بزرگنمایی داستانی که از پی گم و ناپیداست و تنها روایت داستان شخصیت هایی مثل «صحت» و « آیدا» در فیلم با نریشن و دو سکانس مشخص میگردد ؛ و خب این همه جنجال هیچ برای عرضه و هیچ برای لذت ندارد.

به هر حال فیلم به شدت ضغیف عمل میکند ؛ و مطمنا احساس رضایتی نمیدهد ؛ و فقط تجربه ای ناموفق برای کارگردان محسوب میشود .




95/08/07 ـ New_Sense

Nevah
10-28-2016, 08:53 PM
http://www.uplooder.net/img/image/18/27b82606520dee5b4dc45c235cd3b5f1/10773202.jpg


سادیسم صدا

نقدی بر فیلم « ملبورن »

فیلم به شدت سادیسم صدا زنگ در ؛ صدای زنگ موبایل و تلفن و صدای آژیر اتومبیل را دارد ؛ واقعا سخت است درک این مطلب که چرا یک فیلم بیننده را اینطور آزار میدهد . و صدای مکرر زنگ درب ؛ موبایل ؛ تلفن ؛ آژیر به چه معناست ؟ بیننده برای لذت فیلم را میبیند نه برای تحمیل سادیسمی که در فیلم رواج است و کارگردان نابلد این فیلم متاسفانه هنوز درک درستی از ایجاد تنش برای یک اتفاق ناخواسته در موقعیتی حساس را ندارد ؛ و فیلم به سادگی با فیلمنامه ای درب و داغون و بدون فرم و چینش و فضاسازی نامطلوب و بازیگری به شدت بد ؛ از بین میرود .

در واقع فیلم به خودی خود هیچ برای عرضه ندارد و هیچ برای آگاهی و درک و یادگیری از موقعیت مهم و حساس در زندگی ؛ چرا که فیلمنامه از اساس پر از شکاف و حفره هست ؛ داستان دو زوج که در آستانه سفر چند ساله به خارج از کشور (ملبورن) و قرارگیری در یک موقعیت تراژدی ( که اصلا تراژدی نیست) و مشکلات و تنش های این وضعیت ؛ داستان فیلم است ؛ کل لوکیشن فیلم از اول تا آخر در یک خانه است و فیلم قهرمان که ندارد ؛ اجتماعی هم که نیست ؛ محتوای انسانی هم که نمیدهد ؛ برعکس نطق و انگ هم میزند . بازی ها که رئال نیست ؛ خب این چه فیلمی است که کاملا مزخرف جلوه میکند و در این راستا سوتی هم میدهد .

در سکانسی از فیلم زمانی که سمسار به خانه می آید شخصیت اول مرد ( با بازی پیمان معادی) در حال جمع کردن وسائل مودم را از برق جدا میکند و میگذارد در وسايل سمسار ؛ جالب تر سکانس های بعدی ما میبینم که با لپ تاپش وارد اینترنت میشود و در حال جستجو موضوعی است . آیا در این موقعیت که همه چیز جمع شده است و نه دیگر خبری از مودم هست و نه سیم تلفن و وای فای میتوان به راحتی به اینترنت وصل شد ؟ آره چرا که نه وای فای همسایه ؛ کارگردان حتما نظرش مودم همسایه بوده است.

همه با خود درگیرند و سادیسم فراگیر است ؛ صدای آژير ماشین شخصیت اول مرد تماما از کوچه می آید و هی او صدای آژير را قطع میکند ؛ مثلا کارگردان میخواهد با این صدا التهاب و تنش را زیاد کند .

مرد منفعل و ناتوان فیلم هم که پشت سر هم سیگارش دستش است و بعد از هر صدای زنگی ؛ یک نخ سیگار آتش میزند .
فیلم پر از وفت تلف کردن های بی خود و بی اساس است ؛ کارگردان بیشتر میخواسته 90 دقیقه فیلمش را کامل کند تا اینکه داستان درست و درمانی تحویل بیننده دهد .

هرچه از افتضاح بودن فیلم بگوییم کم است ؛ آخر مگر میشود برای یک چنین فیلمی بیننده بلیط سینما بخرد و هزینه کند و در آخر سرخورده و بدون لذت و کاملا با لعن و نفرین از سینما بیرون نیاید ؟

معزل و موج ساخت فیلم های اپارتمانی فاقد انسجام و پختگی و پر از سوراخ های فیلمنامه ای و پر از ضعف میزانسن و فرم سازی بصری همچنان ادامه دارد و همچنان کارگردان های جوان کم تجربه و حتی شناخته شده و مشهور سینمای ایران ؛ از این نوع روایت تبعیت میکنند . کاش به جای ساختن فیلم و هزینه های گزافی که پرداخته میشود برای هر فیلم ؛ فیلمساز غیر حرفه ای عزیز مشغول به یادگیری میشد و درک درستی از سینما پیدا میکرد و آنوقت به دنبال خلق اثری که معنای سینما دهد ؛ میرفت .


حیف که تا آن زمان باید فیلم های اجتماعی محتوا زده ایرانی ؛ به خورد تماشاگران داده شود .




95/07/24




ممنون بابت نقد
ملبورن نقد شخصی
از انجایی که کارگردان اولین تجربه سینمایش را تجربه می کند به عنوان کار اول بنظرم فیلم خوبی از اب در آمده،جایی خوندم " ملبورن تازه ترین مورد مبتلایان به تب سینمای فرهادی " داستان فیلم از شروعش برای بیننده جالبه،سرعت داستان گویی، ورود شخصیت های مختلف از جمله واقعی و مجازی ( شخصی که با اسکایپ با معادی در تماس است) از همان ابتدای داستان باعث شده تماشاگر سرعت ذهن و حافظه خود را در درک و هضم شخصیت ها زیاد کند،آهنگ و روند داستان خیلی سریع به جلو می رود،فیلم به بی راهه نمی رود و واقعا لوکیشنی همچون یک خانه ای که تمام اسباب و اثاثیه اش جمع شده بیننده را نه خسته و بی حوصله بلکه تا آخرین سکانس مجذوب روند داستان و شخصیت های اصلی داستان می شود.با اینکه فیلم سال گذشته ساخته شده اما حالا تونستم ببینمش، برا کارگردانی که کار اولش ملبورن بوده،فیلم مخاطب پسند و نمره ی خوبی می گیرد.

شباهت های زیادی بین فیلم و کار این کارگردان که متاسفانه الان اسمشون یادم نیست به فیلم ها،شخصیت ها،و داستان های اصغر فرهادی دارد.این فیلم همانند اکثر آثار فرهادی، اکستازی و هیجان زیادی از ابتدا به بیننده وارد می کند،هیجانی که مخاطب برای پیگیری سکانس های بعدی بشدت به آن نیاز دارد،اما فرقی که این فیلم و استایل و تکنیکی که این کارگردان برای این فیلمش به کار برده دقیقا 360 درجه با پایان و جمع بندی های فرهادی تفاوت دارد و این تفاوت در نحوه پایان فیلم است که فرهادی در اکثر اثارش در آخر خود بی طرف می ماند و پایان و نتیجه گیری را باز و به عهده ی مخاطب می گذارد.تکنیک و استعداد فرهادی در پایان باز فیلم هایش است اما در این فیلم کارگردان چیزی را به عهده تماشاگر نمی گذارد، نقش بی طرف به خود نمی گیرد و پایانی معقول و منطقی برای فیلم تهیه می کند.بنظرم بجز بازی نگار جواهریان که همیشه راکت و در تمام فیلم ها یکدست است،با فیلم خوبی روبرو هستیم
طرفداران فیلم های ایرانی حتما این فیلم را ببینند

hamed224
10-29-2016, 02:16 PM
http://www.uplooder.net/img/image/81/881dab241b26d6f001bda4b9ba6a89e3/postererafatezehnekhatarnakeman.jpg





95/08/07





نقد خوبی بود باهاش موافقم ، ولی انصافا فیلم متفاوتی برای ایران محسوب میشه ، هر چند شاید داستانش گیرایی لازم رو نداره اما فضای

فیلم جالب و متفاوته اگر این فیلم خط داستانی جالبتری داشت یا روایت فیلم کمی ملموس تر بود الان نظر متفاوتی داشتیم

چون ایده و فضاسازیای فیلم خوب شده فقط همون مشکلی که عنوان کردی فیلنامه و خط داستانی...

در کل نگاه و شیوه فیلمسازی هومن سیدی رو میپسندم...... فیلم 13 رو خیلی دوست داشتم

Nevah
10-29-2016, 04:25 PM
:Smiley17:

اضافه شده در : 4 minutes


نقد خوبی بود باهاش موافقم ، ولی انصافا فیلم متفاوتی برای ایران محسوب میشه ، هر چند شاید داستانش گیرایی لازم رو نداره اما فضای

فیلم جالب و متفاوته اگر این فیلم خط داستانی جالبتری داشت یا روایت فیلم کمی ملموس تر بود الان نظر متفاوتی داشتیم

چون ایده و فضاسازیای فیلم خوب شده فقط همون مشکلی که عنوان کردی فیلنامه و خط داستانی...

در کل نگاه و شیوه فیلمسازی هومن سیدی رو میپسندم...... فیلم 13 رو خیلی دوست داشتم

:Smiley17:

hamed224
10-31-2016, 01:02 AM
http://filmag.ir/wp-content/uploads/2016/08/test.jpg

عادت نمی كنيم

فیلم بدی نبود ، شاید فیلم انچنان که باید ادمو درگیر نمیکنه یا حتی میتونم بگم تلاش کارگردان در ایجاد تعلیق

ناکام مونده، با وجود تمام اینها با توجه به کارگردان جوانش اقای ابراهیم ابراهیمیان همین که آدمو خسته

نمیکنه خودش خوبه ، ولی در کل از اینکه این فیلمو تو سینما ندیدم خوشحالم چون خداییش فرض کن تو این

شلوغی بری دو ساعت جاپارک پیدا کنی و یه دو سه ساعتم الاف بشی این فیلم ارزش این همه معطلی

رو نداره اما همینجوری به عنوان یک فیلم در نمایش خانگی قابل قبوله.

3/10

d@vid
10-31-2016, 01:06 AM
http://filmag.ir/wp-content/uploads/2016/08/test.jpg

عادت نمی كنيم

فیلم بدی نبود ، شاید فیلم انچنان که باید ادمو درگیر نمیکنه یا حتی میتونم بگم تلاش کارگردان در ایجاد تعلیق

ناکام مونده، با وجود تمام اینها با توجه به کارگردان جوانش اقای ابراهیم ابراهیمیان همین که آدمو خسته

نمیکنه خودش خوبه ، ولی در کل از اینکه این فیلمو تو سینما ندیدم خوشحالم چون خداییش فرض کن تو این

شلوغی بری دو ساعت جاپارک پیدا کنی و یه دو سه ساعتم الاف بشی این فیلم ارزش این همه معطلی

رو نداره اما همینجوری به عنوان یک فیلم در نمایش خانگی قابل قبوله.

3/10

من بخاطر یکی از دوستام مجبور شدم برم این فیلم رو ببینم اونم تو سینما و بعد از اون به خودم لعنت میفرستم چرا، وقتی یه فیلمی مطمئن هستم خوب نیست صبر نمیکنم تا فیلم بهتری رو پرده اکران بشه و برم اون رو ببینم!
به نظرم حتی برای شبکه نمایش هم فیلم خوبی و کلاً ارزش وقت گذاشتن رو نداره، با اینکه بازیگر های خیلی خوبی داره!

hamed224
10-31-2016, 01:11 AM
من بخاطر یکی از دوستام مجبور شدم برم این فیلم رو ببینم اونم تو سینما و بعد از اون به خودم لعنت میفرستم چرا، وقتی یه فیلمی مطمئن هستم خوب نیست صبر نمیکنم تا فیلم بهتری رو پرده اکران بشه و برم اون رو ببینم!
به نظرم حتی برای شبکه نمایش هم فیلم خوبی و کلاً ارزش وقت گذاشتن رو نداره، با اینکه بازیگر های خیلی خوبی داره!

میفهمم ، دقیقا حال آدم اینجور موقع ها از هر چی سینماست بهم میخوره منم سر فیلم شیفت شب یه همچین حسی

داشتم ، آدم میدونه فیلم به احتمال خیلی زیاد مسخرست ولی .......................

منم میخواستم برم سینما ببینمش (به خاطر هدیه تهرانی )ولی نقد فراستی باعث شد بیخیال شم :) شانس اوردم ..

ESR
11-06-2016, 10:19 PM
http://uupload.ir/files/p35_poster4522.jpg

ایده داستان بسیار ایده جالبی هست و میتونه مخاطب رو کاملا درگیر فیلم کنه امااا..
متاسفانه فیلمنامه در بسیاری از جاها خیلی ضعیف پیش میره و این باعث سرخوردگی مخاطب میشه.نمیدونم این فیلم اصلا نمادی داشت یا نه ولی اگر هم داشت برای من به هیچ عنوان قابل درک نبود.
کاگردان بیشتر سعی کرده فیلمش رو به آثار اصغر فرهادی نزدیک کنه(طبق نظر یکی از دوستان) و منم تا حدود زیادی باهاش موافقم اما متاسفانه فیلم به خوبی شکل نگرفته.
چیز دیگه ایی که حسابی توی ذوق مخاطب میزنه، پایان به اصطلاح باز فیلم هست که بنظر من بیشتر پایان وِل هست تا پایان باز!
در کل فیلمیه که فقط ارزش یکبار دیدن رو داره و بعد از پایان فیلم هیچ گونه اثری از درگیری ذهن مخاطب رو نمیبینیم!!

New_Sense
11-08-2016, 07:57 PM
http://www.uplooder.net/img/image/73/91ce458bb8f6f135e3c4d43f46214ecc/13950802130416879900850102.jpg





درام سیاسی با چاشنی عشق

نقدی بر فیلم «سیانور»

بعد از فیلم نسبتا خوب دهلیز ؛ با فیلم دیگری از کارگردان و بازیگر جوان و خوب سینما طرف هستیم ؛ بهروز شعیبی به خوبی توانسته است یک روایت سیاسی از سالهای قبل از انقلاب و در دوران رژیم شاهنشاهی و درگیری های سیاسی ساواک با مجاهدین خلق ؛ را در قالب یک فیلم در آورد ؛ و این درام سیاسی را با چاشنی عشق تعریفی درست و منطقی از داستان پردازی را به بیننده القا نماید .

چاشنی عشق و ملودرامی که بیننده را متحیر کند در واقع در سادگی و رفتار شخصیت ها اتفاق می افتد ؛ و کارگردان به خوبی تلاش کرده است ؛ فیلم را در سانتیمانتالیسم یا احساسات گرایی نیندازد ؛ و خط داستانی اصلی را روایت کند.

و در واقع فیلم عرصه ای برای ساخت فیلم های درام با سبک روایی خاص در دورانی تاریخی را باز میگذارد ؛ برای کارگردان های دیگر که در آینده بتوانند درام های سیاسی را در زمره آثار سینمای ایران قرار دهند .

مصداق خوب فضاسازی و دکوراسیون فیلم در سینمای ایران را میتوان فیلم سیانور مثال زد ؛ فیلم به خوبی توانسته است روایت منطقی خود را در پس فضاسازی سینمایی و پروداکشن های مورد نیاز برای یک دوره تاریخی را به تصویر بکشاند و بیننده احساسی مشابه آن دوران را تجربه خواهد کرد .

هرچند چاشنی عشق در فیلم جنبه محافظه کارانه ای را در خود دارد و کارگردان تلاش کرده است داستان سیاسی خود را بگوید و در پس زمینه ؛ روایت عشقی نافرجام از دو دلداده را نشان بدهد ؛ اما چه حیف اگر کمی چاشنی ملودرام بیشتر بود و کمی اصطحکاک میان روایت عشق و روایت سیاسی ملموس تر بیان میشد بهتر بود .

دوربین در مدیوم شات های مختلف به خوبی عمل میکند و قرارگیری دوربین در نماها به خوبی توانسته است با میزانسن چفت و بست پیدا کند و همچنین بازیگری متوسط است .

خدارو شکر با پایان باز طرف نیستیم و کارگردان نخواسته است سر خودش و مارا با واژه کلیشه ای پایان باز کلاه بگذارد .

نقطه نظری که در فیلم و فیلمنامه قابل اهمیت است روش داستان پردازی با فلش بک می باشد ؛ یعنی فیلم در هر اتفاق و شخصیتی که به بیننده نشان میدهد در همان لحظه با کات های درست ؛ فلش بک به گذشته میزند و داستانی را تعریف میکند ؛ و داستانی که باعث شده است این اتفاق بیوفتد ؛ و همینطور با فلش بک های متعدد داستان را پیش میبرد .
استفاده از فلش بک های متغییر در فیلم در واقع استفاده تکنیکالی هست در روایت پردازی مدرن که در قالب گذشته اتفاق افتاده است و از این نقطه نظر قابل اهمیت است ؛ که در سینمای ایران کمتر فیلمی با این نوع سبک و تکنیکی عمل کرده است .

چیزی که در واقع فیلم را جذاب میکند شاید به غیر از داستان پردازی ؛ فرم و میزانسنی است که در آن استفاده میشود ؛ میزانسنی کلاسیک که بیشتر در نقد فیلم ناهید هم بر آن تاکید شده بود ؛ و بدون ادا و اصول و فرم بازی ؛ اتفاق می افتد .

شاید در مواردی فیلم شعار میدهد و گاهی هم در پس شعار نطق میکند اما هیچ خللی در داستان وارد نمیکند و کارگردان نمیخواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و در این مورد هم خوب عمل میکند .

شاید اگر شخصیت پردازی در مواردی یکم با پیچش داستانی روبرو بود لذت بخش تر بود و در مواردی خاص بعضی از شخصیت ها متاسفانه در شخصیت خود فرو نمیروند و فیلم داستان کاملی از آنها به ما نمیگوید و در نیمه راه از خط داستانی حذف میشوند ؛ و شخصیت پردازی خوب عمل نمیکند .

ولی در آخر از هرچه بگذریم فیلم ؛ فیلم متوسط نسبتا خوبی است و از لحاظ داستان پردازی در یک دوره تاریخی قابل ستایش است و در بین فیلم های ریز درشت درب داغون ؛ یک سر و گردن بالاتر است .

دیدن این فیلم توصیه میشود .



95/08/18 ـ New_Sense


http://www.uplooder.net/img/image/7/0f86f6939c129b6afda4f6d260c90278/05555.jpg








http://www.uplooder.net/img/image/61/f8c48417333cfea359a43e3beaac590b/055.jpg





http://www.uplooder.net/img/image/70/57b06282925a11fdafb776a813aa6a18/03699.jpg

New_Sense
11-18-2016, 12:50 PM
http://www.uplooder.net/img/image/66/9b1d136dd52ede22dcf46449b2bbc74d/0-0-zapas55.jpg


سنجش مردانگی

نقدی بر فیلم «زاپاس»

دیدن فیلم با هر نوع سلیقه ای باز هم لذت بخش هست و کارگردان به خوبی توانسته است داستانی ساده و کوچکی را در قالب یک فیلم سینمایی در آورد ؛ و این نکته قابل اهمیت که فیلمنامه خوب و روان باعث به وجود آمدن داستانی سرراست شده است ؛ نکته مهم در فیلم داستان با ته مایه ورزش و مخصوصا فوتبال می باشد ؛ با اینکه نمیتوان در زمره اثار ورزشی فیلم را نامید اما در پس درام عاشقانه ای که فیلم بر پایه ان استوار است نقبی بر ورزش و کمدی کوچک خنده داری میزند ؛ که در سراسر فیلم مشهود می باشد .

فیلم به مراتب زندگی شهرستان نشینی در شمال کشور با فضاسازی و لوکیشن های شمال ایران و خانه ها و کوچه پس کوچه ها و طبیعت آن مناطق را نشان میدهد ؛ و استفاده از عناصری همچون پخت لواشک و آویزان کردن انها دست مایه ایست برای نشان دادن بهتر و واضح تر فضاسازی در فیلم .

چیزی که فیلم را استوار نگه میدارد در واقع نه کمدی کوچک و روان و نه درامی عاشقانه ساده و نه بازیهای خوب بازیگران فیلم می باشد ؛ در واقع سنجش مردانگی و مرد بودن در برابر مشکلات و تداوم تلاشهای شخصیتی است که برای ازدواج با دختر دلخواهش از هیچ سختی و مشکلاتی پس نمیزند ؛ و بر پایه همین داستان ما با سکانسی بسیار ستودنی و زیبا طرف هستیم ؛ «سکانس مردانگی» که در آخر فیلم به خوبی به تصویر کشیده میشود و شخصیت پدر خانواده و داماد خانواده در دوئل پرش از ارتفاع و افتادن در چشمه نشان داده میشوند و زیباتر صحنه پریدن پسر کوچک خانواده می باشد .

فیلم با نریشن های کوچک و گاه بی گاه پسر بچه داستان ادامه پیدا میکند و کارگردان تلاش کرده است دوربین را از نگاه و قاب بندی پسر بچه نشان دهد ؛ بازی های رئال و خوب شخصیت ها بدون لحظه ای اغراق و همچنین تاتیر موسیقی ساده که احساس نوستالوژی خاصی به بیننده میدهد و کات های درست و به موقع همگی از ویژگی های فیلم می باشد .

نگاه معصومانه پسربچه در فیلم در واقع رجعتیست به داستان هایی که نگاه پسربچه را قابل احترام میدانند و همانند فیلم «پسربچگی» لینکلتر و حتی فیلم زیبای «سینما پارادایزو» از تورناتوره ؛ البته با تفاوت های روایی و بصری ؛ پسر بچه را برای عقلانیت در موضوع و فانتزی درک او از دنیای واقعی نشان میدهد .

فیلم بر جنبه کمدی موقعیت تاکید دارد اما در مواردی کمدی موقعیت تبدیل به کمدی نمیشود و بیشتر احساس لذت و سرخوشی را تداوم میبخشد . و نیگاه فیلمساز یک نگاه طنازانه به مساله و معزل ازدواج در فیلم می باشد ؛ در واقع تلاش و کوششی برای لذت بردن هرچه بیشتر مخاطب از فیلم و اتمام شیرین و ساده بدون لحظه ای ناامیدی را نشان میدهد .

به هرحال برای فیلمسازی که با سریال سازی مطرح شده است ؛ به عنوان دومین فیلم سینمایی میتوان فیلمی نسبتا خوب و قابل تامل به آن اشاره کرد .

دیدن فیلم با خوردن پاپ کورن و لذت بردن سرخوشانه به مدت 90 دقیقه توصیه میشود .





95/08/28 ـ New_Sense

Luca Brasi
11-26-2016, 04:19 PM
http://picoup.ir/images/38680313182882543862.jpg (http://picoup.ir/)

امروز 6 آذر تولد کمال الملکـ سینمای ایران است
جمشید مشایخی , هشتاد و سه ساله شد....

Raylan Givens
01-14-2017, 07:55 PM
http://picoup.ir/images/22197595616933239112.jpg


ابـــــــــد و یک روز


فوق‌العاده بود. بازی‌ها بازی‌ها بازی‌ها؛ فیلم طبیعی بود، ولی بازی‌های بی‌نظیر باعث شده بود حتی طبیعی‌تر بشه. موضوع ساده و سرراستی هم داشت؛ خیلی‌هامون توی خانواده‌مون یا توی آشناها دیدیم این قضیه رو. واسه من که چندین ساله دور سینمای ایران رو خط کشیدم، دیدن این نویسنده‌ها، این کارگردان‌ها، این بازیگر‌ها و این استعدادهاست که باعث میشه هنوز کمی امیدوار باشم به سینمای ایران. 10/10

Tha Real Nigga
01-15-2017, 11:11 AM
http://picoup.ir/images/22197595616933239112.jpg


ابـــــــــد و یک روز


فوق‌العاده بود. بازی‌ها بازی‌ها بازی‌ها؛ فیلم طبیعی بود، ولی بازی‌های بی‌نظیر باعث شده بود حتی طبیعی‌تر بشه. موضوع ساده و سرراستی هم داشت؛ خیلی‌هامون توی خانواده‌مون یا توی آشناها دیدیم این قضیه رو. واسه من که چندین ساله دور سینمای ایران رو خط کشیدم، دیدن این نویسنده‌ها، این کارگردان‌ها، این بازیگر‌ها و این استعدادهاست که باعث میشه هنوز کمی امیدوار باشم به سینمای ایران. 10/10




حدود دو هفته پیش این فیلم رو دیدم و از تک تک لحظه های فیلم لذت بردم خیلی وقت بود میخکوب یه فیلم ایرانی نشده بودم تا ساعت دو شب داشتم ابد و یک روز رو میدیدم و اصلا احساس خوابالودگی نکردم حتی روز بعدش یه دور دیگه به همراه خانواده دیدم شدیدا پیشنهاد میکنم :Smiley36: :Smiley35:

Nevah
01-15-2017, 02:42 PM
بهترین فیلم های ایرانی امسال

1.فروشنده
2.کفش هایم کو
3. همه چیز برای فروش ( تولید 1394 )



ابد و یک روز هم برای یکبار دیدن خوب بود

Mia_3D
01-15-2017, 06:04 PM
5 فیلم برتر ایرانی ک من امسال دیدم اینا بودن


5- بارکد

4- کوچه ی بینام

3- فروشنده

2- بادیگارد

و با اختلاف
1- ابد و یک روز

New_Sense
01-18-2017, 08:11 PM
http://www.uplooder.net/img/image/84/43465af520ce4e3a5c702ef8bdbf5bf9/Picture3.jpg

ShInOdA
02-10-2017, 11:00 AM
http://picoup.ir/images/32397109424935999136.jpg







>> قبل از اینکه بخوام جمع بندی خودم رو از "دورهمی" امسال سینمای ایران بگم اول میخوام درباره پدیده ها و شگفتی های امسال ، که بدترین سال تاریخ جشنواره بود رو براتون بیان کنم به نوعی میشه گفت به مو رسید ولی پاره نشد !
----------------------------------------------------------------------------------------
1) ماجرای نیمروز ساخته دوم محمد حسین مهدویان
میخوام نقدم رو با جمله خوب حسین یاری اغاز کنم که گفت : " سعی کردم بعد از دیدن این فیلم تا چند روز فیلم دیگه ای نبینم تا این حال خوبم از بین نره "
مهدویان با تجربه سال گذشته اش " ایستاده در غبار " که فیلمی محترم و شایسته بود نه بهترین ! پا به جشنواره امسال گذاشت ومیشه گفت کمتر دیده شده در این سالها که فیلم دوم کارگردان بسیار بسیار جلوتر از فیلم اولش باشه .
این فیلم برای من بهترین فیلم این چندسال اخیر سینمای ایران و قطعا یکی از برترین های تاریخ سینمایی این کشوره . مهدویان که سبک دراماتیزه کردن مستند رو در ایستاده در غبار شروع کرد در این فیلم به بلوغ رساند . باعث خوشحالیِ که کارگردان جوانی پیدا شده که صاحب سبک شده و نشان داده که موفقیت اولش جرقه نبوده بلکه از یک پشتوانه قوی ذهنی نشات گرفته و ما با یک کارگردان بزرگ مواجه شدیم که داره مسیر رشدش رو طی میکنه
* داستان فیلم که روایت مستند گونه از وقایع معاصر ماست ، ماجرای سازمان منافقین و ترور های سالهای 50 و 60 و مبارزه دو جناح سیاسی مردمی اون دوره
که ما فقط این ور ماجرا یعنی سمت نیرو های اطلاعات رو میبینیم و اون سر قصه سعی میشه به عمد گنگ و مبهم و حتی ترسناک باقی بماند . ماجرای یک تیم چند نفره که در خط اصلی ترور های اون سالها بودن ...

http://picoup.ir/images/17880248646388764773.jpg

انتخاب تیم بازیگری این فیلم شگفت انگیز خوبه ! و برای بیننده نوعی خرق عادت یعنی دیدن احمد مهرانفر که تا اسمش میاد یاد ارسطو در سریال پایتخت میوفتیم ولی در این فیلم نقش سر تیم حفاظت اطلاعات سپاه رو ایفا میکنه
یا جواد عزتی که بیشتر عادت داریم در فضای طنز ببینیمش که نقش مغز متفکر این تیم رو داره و اما شگفت انگیز تر برای من به شخصه بازی هادی حجازی فر در نقش یه نظامی عملگرای خشن و سفت و سخت ! چرا شگفت انگیز چون تنها کسی که باعث خندیدن مخاطب میشود در این فیلم همین شخصیتِ ! این هنر بازی عالی حجازی فر و کارگردانی مهدویان که تبدیل به یک زوج شدن و همینطور بازی مهرداد صدیقیان که 180 درجه با بازی های بدش در تلویزیون فاصله داشت ... بازی احمد مهرانفر و جواد عزتی و هادی حجازی فر شایسته ایستاده تشویق کردن مردم در سالن سینما بود خودمونی بگم عجیب غریب خوب بودن !
بنظر من این فیلم شگفتی بزرگ تری حتی از ابد و یک روز پارسال بود ، فیلم از لحاظ کارگردانی ، طراحی صحنه و چهره و موسیقی و فیلمبرداری استثنایی در حد اعلا میدرخشه و مطمئنا این فیلم رو در زمان اکران عمومی دوباره خواهم دید و قول میدم که کسی از دیدن این فیلم پشیمون نخواهد شد / نمره 5 از 5
-----------------------------------------------------------------------------------------
###اما برسیم به دل پرغصه !
بقول استاد : جشنواره 35م آغاز یک پایان

از همان روز های انتخاب فیلم های جشنواره توسط هیات انتخاب و کنار گذاشتن فیلم هایی که منتظرش بودیم مثل "کاناپه" ، "خانه دیگری " ، "خرگیوش" ، "لرد" ، "کارت پرواز" و ... که تا الان هم متوجه نشدیم به چه ادله ای کنار گذاشته شدند ! فیلم های که به زعم کسانی که انها را دیده بودند فیلم های بسیار خوب و موفقی از اب درامده بودند اما بخاطر مصلحت اندیشی ها و ... n+1 دلیل بی دلیل نادیده گرفته شدند ! ما ها آیه را خواندیم که خدا رحم کند امسال را ! اما نمیدانستیم عمق فاجعه تا این حد زیاد میشود ! الخصوص با دست گل 33 فیلمی شدن بخش مسابفه که در هیچ کجای دنیا این حجم از فیلم برای بخش مسابقه بی سابقه بوده و مثل همیشه در اول بودن بدها ، رکورد زدیم !
خوب من خودم فیلم ها رو تو کاخ کنار بقیه همکاران و اصحاب رسانه و ... دیدیم و فیلم هایی که فکر میکردیم با اقبال رو به رو شوند رو هم بار دیگر در سینما های مردمی کنار مردم می دیدیم که واکنش های خودمون رو با عموم مردم بسنجیم میشود گفت که سابقه این همه تطابق با نظرات مخاطبین بی سابقه بود
جشنواره امسال بدترین در این سالها و به زعم با تجربه ها بدترین در طول تاریخ برگزاری جشنواره فجر بود ...
خنثی ترین ، الکن ترین ، بی سر و ته ترین و ضعیف ترین فیلم هایی که میشد در یک فستیوال دید دیدیم ! تعداد فیلم های خوب به انگشت های یک دست به زور میرسد ! شاید اگه رگ خواب ، ویلایی ها ، اسرافیل ، انزوا و تا حدی قاتل اهلی و خفگی و بیست و یک روز بعد رو ندید بگیریم با یک مشت خزعبل طرفیم که ارزش سنار 30شی هم ندارند !!! ( فیلم های خوب مستند و یک فیلم انیمیشن خوب هم بود که مثل هرسال در سایه هستند )
این حجم از فیلم های غبارالود و کدر و تقلید شده از اصغر فرهادی جای وحشت داره نه تعجب ! با این حال امیدواری خودمون رو برای همین اب باریکه از دست ندادیم تا اینکه کاندیدا ها اعلام شد و چشمانمان چهارتا شد !!!! با خودمون میگفتیم اینا لیست همین جشنواره بود ؟ از مریخ لیستی ارسال نشده !؟
از کاندید شدن فیلم بدون موسیقی در بخش موسیقی تا نادیده گرفته شدن بهترین بازی ها از اخمد مهرانفر و حامد بهداد گرفته تا سارا بهرامی ! از کاندید شدن فیلمی در بخش بهترین فیلم و همزمان غیبتش در بخش فیلمنامه !!!
کاندید شدن فیلمی در بخش جلوه های ویژه بصری که کارگردانش میگه ما فقط 2پلان کوچیک داشتیم ! از نادیده گرفته شدن فیلمبرداری شگفت انگیز فیلم خفگی و ماجرای نیمروز ! غیبت مسعود کیمیایی و حمید نعمت الله در بخش کارگردانی!
نامزدی بالای فیلم های بسیار بد و چرت نگار و تابستان داغ ! و .... ...
که خودتون حتما دیدن و شنیدین ! این حجمه از انتقادات سابقه نداشته و فضا جوری شد که بدترین ها هم اب رو گلالود دیدن و به این واسطه خودشونو مطرح کردن و انصراف دادن !
بقول استادم علی معلم در برنامه هفت : یه استادی داشتیم چشاش چپ بود منو نگاه مکرد میگفت اصغری خفه شو !!
یا حتی نقل قولی از سعید سهیلی که گفته بود اگر هفت داور کور و کر میاوردند نتیجه به مراتب بسیار بهتر میشد !
سلیقه هم حدی داره ، خیلی از بخش ها تخصصی بود و واضح و مبرهن میشد فهمید کدام خوب و کدام بد است تا انتقادی میکنیم میگن سلیقه این بوده ! اگر هیئت دیگری بود خوب جوری دیگری بود ما اینیم !! ( میکس مغلطه و سفسطه و فرافکنی )
بریم و راضی باشیم که مثل کار را که کرد انکه تمام کرد در داوران تبلور یافت و نوبت به جوایز رسید و شرکت پخش سیمرغ جوری تقسیم کرد که همه راضی باشن ! همه چی ارومه من چقدر خوشحالم !
تا پارسال میخواستند دل کسی نشکنه یه دیپلم افتخاری میدادن و ...
امسال اوج شاهکار با دادن دو سیمرغ به لیلا حاتمی و مریلا زارعی شاهد بودیم !مگـــــه داریم ؟؟؟ ( مثل این میمونه که مراسم بهترین بازیکن سال فیفا باشه بین مسی و رونالدو ... بعد توپ طلا رو بدن به استاد اسدی و هاشم بیک زاده !!
در بخش مردان چه اصلی و چه مکمل که توهین به شعور اهالی سینما شد
من قشنگ داشتم استادم رو میدیدم که داشت منفجر میشد از عصبانیت
سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد اعتا میشود به محسن تنابنده برای بازی بدش در فیلم فاجعه فراری ! امیر اقایی در این لیست بد کاندیداها شایسته ترین بود !
نقش مکمل که 100% منتقدان موافق بودن با هادی حجازی فر با یک بازی شاهکار
در دقیقه 90 پاس داده شد به نوید محمد زاده بخاطر بازی خوبش در فیلم متوسط بدون تاریخ و بدون امضا ! ( سناریوی سال 88 که سیمرغ نوید رو دادن به عطاران تکرار شد ) ولی خوب ایندفعه نوید محمدزاده ناراحت از ناداوری نبود بلکه خوشحالم بود و انگار نه انگار خودش زخم خورده این چنین جریانی بوده ! !؟!؟؟!
وحشتناک تزین بخش اینجا بود که فیلم های تابستان داغ و نگار که بیشترین نامزدی رو داشتن کمترین سیمرغ رو بردن !!!! میخوام برم تو افق محو بشم :Smiley18:
# خوشحالم که مثل همیشه مردم و مخاطبین شایسته ترین رو انتخاب کردن و سیمرغ مردمی رو به فیلم مهدویان اعطا کردن
# برنامه هفت با تمام مشکلاتش اعم از شیطنت های افخمی و نقد های سامورایی وار فراستی روشن ترین و سرپا ترین دوره خودش و گذروند توی این ده شب و الان بیش تر از هر زمان دیگه ای مردم پشت این برنامه ایستادن الخصوص با افاضات تخیلی اقای ایوبی که فرمودند : امسال بهترین جشنواره 15 سال اخیر بود !
پ.ن : ببخشید اگه طولانی شد در پناه خدا

hamed224
02-10-2017, 12:51 PM
http://picoup.ir/images/32397109424935999136.jpg





[TABLE="width: 450, align: center"]
[TR]
[TD]>>
----------------------------------------------------------------------------------------



من که فیلمارو ندیدم ولی همیشه این جشنواره فجر از این جریانات توش بوده ، اون گفتگوی علی معلم با افخمی در برنامه هفت خیلی جالب بود ، تمام این ماجرا ها رو

باز میکنه.

من تنها فیلمی که منتظرش هستم گشت ارشاد 2 هست برم سینما ببینم / فیلم قاتل اهلی هم اینجور که معلومه تیکه پارش کردن از فرم دلخواه کیمیای خارج شده

با این مشکلاتی هم که با تهیه کننده دارن اخرش چیزی جالبی در نمیاد..

اسامی هیات انتخاب گیا هستن ؟ اسامیشونو میدونید؟

Detective
02-10-2017, 01:19 PM
من که فیلمارو ندیدم ولی همیشه این جشنواره فجر از این جریانات توش بوده ، اون گفتگوی علی معلم با افخمی در برنامه هفت خیلی جالب بود ، تمام این ماجرا ها رو

باز میکنه.

من تنها فیلمی که منتظرش هستم گشت ارشاد 2 هست برم سینما ببینم / فیلم قاتل اهلی هم اینجور که معلومه تیکه پارش کردن از فرم دلخواه کیمیای خارج شده

با این مشکلاتی هم که با تهیه کننده دارن اخرش چیزی جالبی در نمیاد..

اسامی هیات انتخاب گیا هستن ؟ اسامیشونو میدونید؟

سید ضیاء هاشمی به عنوان تهیه کننده سینما، نرگس آبیار به عنوان فیلمساز، حسین کرمی، عماد افروغ و شهاب اسفندیاری از اعضای شورای پروانه نمایش / معمولا لیست هیات انتخاب جایی درز پیدا نمیکنه ولی مثل اینکه این دوستان بودند .... /
از زحمت @unknow (علی) عزیز برای این پست طولانی و جذابش تشکر میکنم :Smiley17:

Nevah
02-10-2017, 04:41 PM
برنامه هفت بنظرم بهترین دوره اجرایش را امسال انجام داد
جشنواره فیلم فجر 95 و انتخاب بیش از 30 فیلم در بخش مسابقه واقعا افتضاح بود
دواری ها و نامزد ها و حتی برنده ها جُک خنده سال بود.
اکران و نشست خبری فیلم ها در ساعت 1 صبح احمقانه بود
سال پیش کمی چرخ فرسوده و زوار درفته سینما ایران با کمی روغن کاری داشت خوب پیش میرفت که امسال باز دوباره چوب لای چرخ گیر کردند و همون چرخ فرسوده هم نابود شد

تنها فیلم متفاوت امسال بنظرم اسرافیل ساخته ایدا پناهنده بود که پارسال فیلم ناهیدش به دلیل تجربه ی اول این کارگردان نابغه سینما ایران از جشنواره کاملا مردمی فجر کنار گذاشته شد.و امسال هم فیلم دومش به دلیل برنده شدن همون فیلم قبلی ( ناهید ) در جشنواره کن مورد بی توجهی و حذف از نامزدی بهترین فیلم و کارگردانی قرار گرفت.

hamed224
02-10-2017, 09:35 PM
برنامه هفت بنظرم بهترین دوره اجرایش را امسال انجام داد
جشنواره فیلم فجر 95 و انتخاب بیش از 30 فیلم در بخش مسابقه واقعا افتضاح بود
داوری ها و نامزد ها و حتی برنده ها جُک خنده سال بود.
اکران و نشست خبری فیلم ها در ساعت 1 صبح احمقانه بود.
سال پیش کمی چرخ فرسوده و زوار درفته سینما ایران با کمی روغن کاری داشت خوب پیش میرفت که امسال باز دوباره چوب لای چرخ گیر کردند و همون چرخ فرسوده هم نابود شد

تنها فیلم متفاوت امسال بنظرم اسرافیل ساخته ایدا پناهنده بود که پارسال فیلم ناهیدش به دلیل تجربه ی اول این کارگردان نابغه سینما ایران از جشنواره کاملا مردمی فجر کنار گذاشته شد.و امسال هم فیلم دومش به دلیل برنده شدن همون فیلم قبلی ( ناهید ) در جشنواره کن مورد بی توجهی و حذف از نامزدی بهترین فیلم و کارگردانی قرار گرفت.

اخه داوری تو ایران کلا مسئله داره هر کار کنن چون بخش زیادیش سلیقه اییه و اینکه زمان بازدید و داوری فیلمها خیلی کوتاه باز یه عده میگن در حق ما ناداوری شده ،

از طرفی همه چی دست هیات داوری نیست

کلی فرمایش و توصیه از اینور اونور بهشون میشه ، یه تیکه باحال اقای معلم در مورد داوری خودش در دوره های پیشین میگه

ما میترسیدیم بخوابیم یه وقت تا موقع اعلام رای ها عوض نشن در این حد شلم شولواره ، جشنواره فجرو نباید زیاد جدی گرفت

mahdi206
02-11-2017, 12:19 PM
با احترام به نظر همه دوستان

به نظر من سینمایی که هر سال فقط یکی دوتا فیلم قابل تأمل داشته باشه ، قابل بحث نیست !

بهترین فیلم هایی هم که ساخته شده و میشه از چند تا کارگردان خاصه فقط (مثل میرکریمی ، حاتمی کیا ، مهدویان و فرهادی و ...)

و هر چند سال یه بار یه فیلم توسط یه کارگردان دیگه ساخته میشه که کمی به کار اینایی که اسم بردم نزدیکه

دوره فیلم سازی کارگردانایی مثل جیرانی ، کیمیایی ، مهرجویی و امثالهم گذشته و فقط کسایی که در گذشته گیر کردن هنوز از فیلمای این کارگردانا تعریف میکنن
به جرات میتونم بگم که فیلمای این چند سال اخیر این کارگردانا اینقدر بد بوده که اگر بخاطر اسم و رسمشون نبود لایق زرشک طلایی و تمشک طلایی هم نبودن

جالب تر از همه این نکاتی که گفتم اینه که وقتی کارگردان صاحب سبکی هم در سینمای ایران ظهور میکنه شاهد انواع دشمنی ها از طرف احزاب مختلف هستیم تا این کارگردانا ضربه بخورن
مثلا اونطرفی ها !!! با حاتمی کیا و مهدویان دشمنی میکنن
اینطرفی ها !!! با فرهادی و کیارسمتی و ...

توی این سالهایی که ما با ادعای بسیار زیاد از سینمای فاخر ایران تعریف میکردیم و کارگردانا مشغول پول جمع کردن بودن ، کشورهایی که اصلا سینما نداشتن در حد هالیوود پیشرفت داشتن (کشورهایی مثل کره و یا کشورهای آمریکای جنوبی و بعضی کشورهای اروپای شرقی)
چون هدفشون روشن بوده و سینما رو وسیله ای برای عقده گشایی ندیدن

به نظر من تفکرات مسمومی بین کارگردانا و بازیگرای مختلف وجود داره که نمیشه دور هم جمعشون کرد و باعث باند بازی (چه در ساخت و تولید و چه در قضاوت و نمایش) شده

من با اینکه ایرانو دوست دارم ولی ذره ای ارزش برای نظام فرهنگی ایران قائل نیستم

New_Sense
02-11-2017, 02:21 PM
من با اینکه ایرانو دوست دارم ولی ذره ای ارزش برای نظام فرهنگی ایران قائل نیستم


همین جمله کافیه که طرز تفکر و نگاه شما را مشخص میکنه ؛ کسی که ایرانی هست ارزشی واسه فرهنگ ایرانی قائل نیست ؛ مطمنا سینمای ایران و فرهنگ ایرانی با این طرز تفکر امثالهم ساخته میشه و وای به جامعه ای که مردمش از فرهنگش متنفر باشن و ارزشی واسش قائل نباشن.

mahdi206
02-11-2017, 02:28 PM
همین جمله کافیه که طرز تفکر و نگاه شما را مشخص میکنه ؛ کسی که ایرانی هست ارزشی واسه فرهنگ ایرانی قائل نیست ؛ مطمنا سینمای ایران و فرهنگ ایرانی با این طرز تفکر امثالهم ساخته میشه و وای به جامعه ای که مردمش از فرهنگش متنفرش باشن و ارزشی واسش قائل نباشن.

اتفاقا من عاشق فرهنگ ایرانی هستم و ایران و فرهنگش و دین و مذهب مردمش رو سرسختانه دوست دارم
معنی "نظام فرهنگی ایران" به هیچ وجه با "فرهنگ ایرانی" یکی نیست دوست عزیز
کاش کمی در قضاوت بنده دقت میکردی:Smiley17:

New_Sense
02-11-2017, 03:16 PM
اتفاقا من عاشق فرهنگ ایرانی هستم و ایران و فرهنگش و دین و مذهب مردمش رو سرسختانه دوست دارم
معنی "نظام فرهنگی ایران" به هیچ وجه با "فرهنگ ایرانی" یکی نیست دوست عزیز
کاش کمی در قضاوت بنده دقت میکردی


این درسته ؛ خوشحالم که من قضاوتم اشتباه بوده ؛ و اینکه شما فرهنگ ایرانی دوست داری :Smiley17::Smiley69:

BIG FELLAH
02-13-2017, 02:15 AM
حالا که صحبت از جشنواره ی فجر شده میشه من یه مسئله ای رو بیان کنم؟
چرا ایران همه چی برعکسه؟ اول جایزه میدن بعد اکران می کنن؟!من داشتم برنامه ی هفت رو نگاه می کردم که منتقدین هم نصف فیلم ها رو ندیده بودند:Smiley39:.
مگه یک انسان که دارای زندگی هم هست تو این چند روز چند تا فیلم می تونه ببینه؟! چرا نصف فیلمسازها باید با عجله فیلم رو تموم کنن که برسه، نصف دیگه
برعکسش؟ چرا اختتامیه رو تو تلوزیون نشون میدن مگه چند نفر این 33 فیلم رو دیدن؟ :-?

New_Sense
02-13-2017, 12:11 PM
چرا ایران همه چی برعکسه؟ اول جایزه میدن بعد اکران می کنن؟!من داشتم برنامه ی هفت رو نگاه می کردم که منتقدین هم نصف فیلم ها رو ندیده بودند.
مگه یک انسان که دارای زندگی هم هست تو این چند روز چند تا فیلم می تونه ببینه؟! چرا نصف فیلمسازها باید با عجله فیلم رو تموم کنن که برسه، نصف دیگه
برعکسش؟ چرا اختتامیه رو تو تلوزیون نشون میدن مگه چند نفر این 33 فیلم رو دیدن؟


سوالای خیلی خوبی بود ؛ ایران تو چه چیزی برعکس نیست ؟ کلا سیستم مدولار و تنظیم و تطبیق توی ایران معنی نداره ؛ چون هیچ چیزی دقیق نیست و امکانش هست 999 نفر روی یه چیز هم رای باشند ولی 1 نفر پیدا شه و کلا به واسطه قدرت و مسائل دیگه از دم همه چیز بریزه بهم .

توی ایران چون سیستم جشنواره ای هست ؛ نه آکادمی ؛ فیلما نسخه جشنواره ای رو بدو بدو انجام میدن که خیلی وقتا کامل نیست و ضعف داره ؛ میدن جشنواره داوری بشه و خب اکران رسانه ای میزارن و چند تا اکران مردمی تا بازخورد مردم و رسانه رو ببینن و نقد منتقدا رو بخونن و اگر نیاز باشه واسه اکران اصلی از نسخه فیلم کوتاه کنن یا تنظیمات تکنیکی از نور و صدا و ... روی فیلم انجام بدن تا نسخه نهایی و کاملی توی اکران اصلی نمایش داده بشه .

اره توی یک هفته این 33 فیلم دیدن و قضاوت کردن و داوری کردن و کلا نقد کردن خیلی سخت میتونه باشه ولی خب کاربلد ها هم هستن که روشای خاصی دارن ؛ بماند دیگه مساله رسانه ای هست .

میدونی چرا نصف فیلمسازها عجله ای فیلم رو تموم میکنن ؟ واسه به دست اوردن اعتبار توی جشنواره و دریافت سیمرغ و دیپلم افتخاری یا چیزی که مطرح بشن و خب در ادامه کارشون خیلی نهاد های دولتی و خصوصی واسه فیلم بعدیشون باهاشون سرمایه گذاری کنن و خب اعتبار فیلمسازی یک کشور به جشنواره اون کشور هست فارغ از کیفیت خوب یا بد جشنواره ؛ هرچند من اعتقاد دارم ذات اصیل هنر در سینما این نیست که تو توی 3 ماه فیلمتو بسازی و بیایی جشنواره که حالا یه سیمرغ هم بگیری ؛ در اصل سینما کیفیت و جزيیات هست ؛ یعنی توانایی خلق داستانی به شدت قوی به مدیوم سینما به طوری که با زبان سینما بتونی چیزی فراتر از اون داستان رو به تصویر بکشی ؛ حالا یه فیلمساز 3 ماهه تموم میکنه یه فیلم ساز یک سال یا یه فیلم ساز 5 سال بستگی داره . روی ساخت پرداخت و داستان و فرم فیلم میشه قضاوت کرد .

اختتامیه رو باید تلویزیون نشون بدن ؛ ناسلامتی یکی بزرگترین جشن فرهنگی کشور هست ؛ مثل اینکه بگی چرا کشورای میزبان جام جهانی اختتامیه رو از تلویزیون نشون میدن ؛ خب باید نشون بدن چیزی که مشخصه هر جشنی لازمه نشون دادن تلویزیون هست . البته اگر استاندارد رعایت شده باشه .

hamed224
02-13-2017, 03:48 PM
حالا که صحبت از جشنواره ی سیمرغ شده میشه من یه مسئله ای رو بیان کنم؟
چرا ایران همه چی برعکسه؟ اول جایزه میدن بعد اکران می کنن؟!من داشتم برنامه ی هفت رو نگاه می کردم که منتقدین هم نصف فیلم ها رو ندیده بودند:Smiley39:.
مگه یک انسان که دارای زندگی هم هست تو این چند روز چند تا فیلم می تونه ببینه؟! چرا نصف فیلمسازها باید با عجله فیلم رو تموم کنن که برسه، نصف دیگه
برعکسش؟ چرا اختتامیه رو تو تلوزیون نشون میدن مگه چند نفر این 33 فیلم رو دیدن؟ :-?


منم همیشه همین سوال مطرح بوده . همه جا فیلم هایی که سال پیش اکران شده رو مورد ارزیابی قرار میدن ولی اینجا برعکس فیلم هایی

که قراره بعدا اکران بشه! از اونجایی که اینجا ایرانه قراره همه چی پیچیده تر وسخت تر اجرا بشه فک کنم تا ابد همین رویه ادامه داشته باشه

به نظر منم باید مثل بقیه جاها مث کن و اسکار باشه و فیلم های جدید رو هم اکران بذارن برای عموم مردم تا فقط توسط رای و استقبال مردم

مورد ارزیابی قرار بگیره و سال بعد توسط اعضای هیات انتخاب و متخصصین بهشون سیمورق بدن اینجوری فرصت بیشتری برای ارزیابی

دقیق تر فیلمها دارن

Luca Brasi
02-13-2017, 03:59 PM
منم همیشه همین سوال مطرح بوده . همه جا فیلم هایی که سال پیش اکران شده رو مورد ارزیابی قرار میدن ولی اینجا برعکس فیلم هایی

که قراره بعدا اکران بشه! از اونجایی که اینجا ایرانه قراره همه چی پیچیده تر وسخت تر اجرا بشه فک کنم تا ابد همین رویه ادامه داشته باشه

به نظر منم باید مثل بقیه جاها مث کن و اسکار باشه و فیلم های جدید رو هم اکران بذارن برای عموم مردم تا فقط توسط رای و استقبال مردم

مورد ارزیابی قرار بگیره و سال بعد توسط اعضای هیات انتخاب و متخصصین بهشون سیمورق بدن اینجوری فرصت بیشتری برای ارزیابی

دقیق تر فیلمها دارن

چون تو ایران "س/ل/ا/خ/ی کردن" فیلم ها در راستای فرهنگی(!!!!!) امری است بسیار عادی و سنتی
البته فیلمساز خیلی باید خوش شانس باشه تا فیلمش با کلی س/ا/ن/س/و/ر و به باد فنا رفتن بیاد رو پرده...
خیلی از فیلم ها که اصلا شانسی برای اکران پیدا نمیکنن و میرن تو آرشیو و خاک میخورن...
بهمین خاطره که خیلی از آثار شاخص سینما که شاید به گوش خیلی ها نخورده باشه اما خیلی های دیگه دیده باشن , فرصت تماشا تو جشنواره بوده...

New_Sense
03-08-2017, 07:33 PM
http://www.uplooder.net/img/image/99/0f2cd7751ed18ff7c72d8dd5cd71c652/tanaz-tabatabaee-khashmo-hayahoo-(2).jpg


شهرت یا هوس ؟

نقدی بر فیلم «خشم و هیاهو»



به نظر می آید فیلم آخر هومن سیدی بهترین فیلم او از لحاظ فرم و فضاسازی در تصویر باشد ؛ هرچند فیلم تا حدودی برگرفته از داستان واقعی می باشد ولی در اول فیلم ما با نطقی که فیلم دارای داستان غیر واقعی است و زاده تخیل نویسنده است ؛ طرف هستیم . و اینجا متغییر داستان نویسی براساس واقعیت یا براساس فرضیات مشخص میگردد که در ادامه توضیح داده خواهد شد .

هومن سیدی تلاش مضاعفی در فضاسازی همیشگی خود کرده است اما با تفاوتی در رنگ و نور و قاب هایی که بسته شده است و به نظر می رسد به شدت در قاب بندی ها و تناسبات رنگ و نور بهتر از قبل عمل کرده است و جزو مواردی است که کارگردان عمیقا به آن توجه داشته است .

اما اساس فیلم بر مبنای فیلمنامه ای که کشش و جذابیت بالایی را رقم بزند ؛ نیست و متاسفانه همانند خیلی از فیلمنامه های این سالهای سینمای ایران و همچنین فیلمهای قبل هومن سیدی ؛ مشکل فیلم در فیلمنامه رقم میخورد ؛ و پر از خلل و فرج و حفره های نامشخص می باشد و داستان پردازی استوار و محکمی را نشان نمیدهد ؛ مثلا بازپرس داستان در مواجه با دروغ و فریب شخصیت اول داستان هیچ واکنشی نشان نمیدهد اما در ادامه به حقیقت پنهانی که شخصیت زن داستان می گوید واکنش نشان میدهد و بی جهت انگ قاتل بودن به او میزند .

اینبار برخلاف فیلم قبلی کارگردان مساله جنایت و گناه و شهرت و هوس و قضاوت ؛ کنش اتفاقاتیست که شخصیت ها در مواجه با آنها واکنش نشان میدهند و مساله شهرت و هوس در خط سیر داستان اصلی می باشد .

برگردیم به داستان نویسی براساس واقعیت و یا فرضیات ؛ داستان فیلم خشم و هیاهو به شدت با داستان واقعی و اتفاقاتی که برای بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال افتاد یعنی ناصر محمد خانی شباهت دارد و حتی روند و پیش برد داستان با تفاوت هایی کاملا مشابه با این داستان واقعی می باشد ؛ اما وقتی بحث فرضیات در فیلم نامه پیش می آید کارگردان باید روند و سیر تکاملی داستان را با داستان واقعی که احساس میشود مبنا براساس اوست ؛ تغییر دهد تا روایتی بهتر و قابل تحمل تری برای جذابیت یک فیلم و درام برآورده شود .

شخصیت مرد اول فیلم با بازی ثابت شده و خوب نوید محمد زاده می باشد با این تفاوت که محمدزاده اینبار در طبقه متوسط و پایین جامعه همانند فیلم (ابد و یک روز و ناهید و ...) نمی باشد و در عین شهرت در خوانندگی با اینکه زن و بچه دارد در منجلاب هوس و زندگی دوم قرار گرفته است ؛ و شخصیت اول زن فیلم با بازی متوسط طناز طباطبایی روایت می گردد.

کارگردان دو داستان مجزا را در قالب جامپ کات برای بیننده روایت میکند اول دروغ و فریبهای شخصیت اول مرد در مقابل بازپرس پرونده و دوم روایت حقیقی شخصیت اول زن در مقابل بازپرس ؛ و خب اینجا برای قضاوت بیننده تمهیداتی ایجاد شده است اما ساده لوح بودن بازپرس به شدت ناشیانه است و یا مساله زن داستان که پس از آن سیر اتفاق ها در صحنه های آخر فیلم ؛ پدر و مادر مقتول و همچنین همسر مقتول (نوید محمدزاده) را فرا میخواند اما با پلانی بسیار خسته کننده سکوت طرف هستیم و در آخر نیز شخصیت زن هیچ حقیقتی را روشن نمیکند و احساس میشود این سکانس بی جهت و اضافی در فیلم می باشد .

متاسفانه فیلم در داستان پردازی فدا میشود و همه فرم بازی ها و نور و قاب بندی های خوب و فضاسازی های جالب فدای فیلمنامه بد می گردد .

با این اوصاف احساس میشود این فیلم ؛ بهترین فیلم هومن سیدی باشد .




New_Sense
95/12/18

hamed224
03-13-2017, 09:17 PM
http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1395/12/23/305988_282.jpg

خبر شکه کننده فوت اقای علی معلم خیلی غم انگیز بود ، از جمله منتقدین و ناشران با سواد سینما که شخصا

از صحبت کردنش لذت میبردم.....

ESR
03-13-2017, 09:29 PM
http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1395/12/23/305988_282.jpg

خبر شکه کننده فوت اقای علی معلم خیلی غم انگیز بود ، از جمله منتقدین و ناشران با سواد سینما که شخصا

از صحبت کردنش لذت میبردم.....

تلخ و باور نکردنی..
تسلیت به جامعه هنری ایران..

Detective
03-13-2017, 10:50 PM
مستقل ترین منتقدی بود که دیده بودم
ادم خوش مشرب و خوش برخوردی بود
چقدر خون دل خورد سر این جشن های حافظ ...
واقعا شوکه کننده بود / سال 95 لطفا تموم شو

ShInOdA
03-14-2017, 01:57 AM
یکی از بدترین روزای عمرم بود امروز ، اصلا باورکردنی نبود رفتنش ...
چقدر زود رفت ، چه ناگهانی ...
چقدر این اواخر باهم سرو کله میزدیم
تسلیت میگم به جامعه هنری و خانواده عزیز معلم امید و خانم معماریان . برای فقدان چنین مرد بزرگی
مرد سپید پوش سینما رخت سیاه بر تن ما کرد و رفت .

bayani
03-14-2017, 03:05 PM
واقعا خبر ناگواری بود
فقط میتونم دربارش اینو بگم که از زمان و سینمای ایران خیلی جلوتربود، یه جنتل من واقعی
روحش شاد

New_Sense
04-16-2017, 09:14 PM
https://www.uplooder.net/img/image/75/a656224e696beba1e424a52494df54d2/2.jpg



زیبایی یک شهر به تلخی یک داستان

نقدی بر فیلم «شهر زیبا»


بعد از سالهای دور , باز هم به دیدن فیلم دیدنی و البته با تم تلخ همیشگی فرهادی نشستم ؛ و خب شاید بعد از گذشت این همه سال از اولین باری که فیلم را دیدم ؛ اینبار در جایگاه منتقد و شاید عاشق سینما ؛ احساس عجیبی از فیلمنامه به شدت پر پیمانی از اصغر فرهادی داشتم .

اساسا جایگاه فیلم شهر زیبا در اسم و نقطه نظر نگاه فیلمساز به شهر بر میگردد ؛ درست است در فیلم محله ای وجود دارد که اسمش شهر زیبا هست و در آن محله کانون تربیت و اصلاح نوجوانان به چشم می خورد ؛ اما فرهادی اسم گذاری را نه فقط براساس محله ای در تهران ؛ بلکه به عنوان شهری با انسان های سخت و تلخ و زیبایی آن به وسعت قضاوت و تصمیم گیری شخصیت ها در فیلم گذاشته است .

شهر نه به عنوان کلان شهری عظیم به وسعت تهران بزرگ ؛ بلکه به عنوان محله ای فقیر نشین در حومه شهر و راه آهن نماد عینی موضوعیت فیلم می باشد ؛ موضوعیتی که عملا داستان آن از کانون تربیت و اصلاح جوانان (زندان زیر 18 سال) رقم میخورد و در پیچ و تاب اتفاقات و ورود شخصیت ها به داستان وارد دنیایی میگردد که بیننده به ناچار در چهار چوب ذهنی خود باید قضاوت کند ؛ همانند تمامی آثار فرهادی ؛ تم قضاوت در روایت داستان حکمفرماست .

زیبا نه به عنوان زیبایی بصری و چشم نوازی داستان ؛ بلکه برعکس به روش تماتیک سینمایی ؛ شهری که زیباییش را از رنگ و لعاب نمیگیرد ؛ بلکه شاید زیبایی این شهر به درون شخصیت های داستان ارتباط دارد .

چه بسا در زمانی که عشق ناخواسته میان شخصیت اعلا و فیروزه اتفاق می افتد زیبایی ذاتی شهر زیبا نمایان میگردد .

این کمترین نکات از اسم گذاری فیلم می باشد ؛ که به جرات می توان گفت هویت فیلم در اسم کاملا نمایان گشته است ؛ اما به واسطه دیدن فیلم می باشد که میتوان با دنیای شهر زیبا ارتباط بر قرار کرد .

شاید تمامی اثار فرهادی جدا از فرم و میزانسن ؛ در فیلمنامه نقاط قوت بسیاری را برای پرداخت دارد .

با اینکه فیلم به شدت تلخ می باشد ؛ اما در مسیر داستان گویی شور و اشتیاق یک جوان برای آزادی دوستش و همچنین عشق کوچک و جمع و جور او در تلخی آن ؛ نقطه سوسویی به خوشبختیست ؛ اما مگر میشود اصغر فرهادی کارگردان یک فیلم باشد و در آخر آن دو جوان به همدیگر برسند ؟ و در اخر شادی پایان بندی فیلم طعم تلخی فیلم را کاملا از بین ببرد و سرخوشانه همه چیز تمام شود ؟ مسلما این اتفاق ها نمی افتد و اصلا هم قرار نیست بیوفتد ؛ در اینجا 2 دیدگاه انتقادی به تم و پایان بندی نسبتا همیشگی فرهادی مطرح میشود ؛ که البته هر دو دیدگاه در جایگاه نقد درست می باشد و البته سلایق شخصی و نقطه نظر مولف تنها پایه گذار پایان بندی می باشد .

دیدگاه اول : در بیشتر آثار فرهادی پایان بندی و فصل پایانی فیلم عملا تلخی فیلم کاسته نمیشود و فیلم در تب و تاب اتفاقات به صورت پایان باز تمام میشود ؛ و از این لحاظ در سینمای ایران ؛ اولین فیلمسازی که نگاه همیشگی در فیلمهایش این است ؛ فرهادی می باشد ؛ به همین دلیل در این نوع پایان بندی بیننده باید منتظر پایان بندی همیشگی فرهادی باشد و از آن لذت ببرد .

دیدگاه دوم : در بیشتر آثار فرهادی پایان بندی به صورت کاملا تلخ و پایانی باز؛ بسته میشود و از این لحاظ نمیتوان احساسی از امید را در فیلم دید و این نکته منفی فیلم های او می باشد ؛ بیننده ای که فیلم بین حرفه ای نباشد و با این تم و پایان بندی کاملا در ذوقش میخورد و نمیتواند آن را هضم کند و به ناچار باید بپذیرد .

اما جدا از دیدگاه ها و چرایی این نوع نگاه که در پایان مطرح میشود ؛ باید فیلم را در زمره آثار با فیلمنامه نسبتا پایدار و پر از نقطه عطف گذاشت ؛ (حاوی اسپویل) جشن تولد گرفتن برای اکبر در کانون ؛ و مطرح شدن موضوع 18 سالگی اکبر و همزمانی تولد او با اعدامش ؛ متوجه شدن شخصیت اعلا ؛ و به دنبال راهی برای راضی کردن اولیای دم ؛ و ارتباط با فیروزه (خواهر اکبر) ؛ زنی مطلقه با یک فرزند کوچک و بزرگتر از اعلا ؛ راهی شدن برای راضی کردن رحمتی (اولیای دم) و شخصیت سخت و تلخ و به شدت منزجر کننده رحمتی (با بازی فرامرز قریبیان) ؛ و راضی نشدن رحمتی و در همین حین احساس ناخواسته عشق اعلا به فیروزه (خواهر دوستش) ؛ و در کنار آن تغییر رفتاری و درونی رحمتی و شرط قصاص برای قاتل دخترش پرداخت نصف دیه مذکر ؛ و نداشتن پول ؛ و شرط قبول کردن رحمتی برای آزادی اکبر مرحله اول پرداخت دیه و در مرحله دوم ازدواج اعلا با دختر دوم بیمار خود و ....

چقدر همین چند خط که گفته شد اساس فیلمنامه جذاب و پر از نکات زیبا و کاملا سینمایی را دارد ؛ که میتوان برای هر کدام تحلیل ویژه ای را بیان کرد .

اما اگر از داستان کمی عبور کنیم به شخصیت پردازی فیلم میرسیم ؛ شخصیت اعلا نمونه بارز مردانگی در رفاقت و پشتوانگی که در اول داستان به واسطه کمک به اکبر و کم کم دلدادگی به فیروزه وارد جریانی برای آزادی اکبر از اعدام میشود ؛ شخصیت چینش خوبی در مواجه با اتفاقات دارد و احساس سادگی و غیرت را همواره برای بیننده تداعی میکند .

بی شک نمیتوان از شخصیت فیروزه (با بازی ترانه علیدوستی) گذر کرد ؛ و پر از کنش هاییست در مواجه با اتفاقات پیش و رو ؛ اما تنها نکته منفی در شخصیت پردازی او ؛ کاسته شدن رغبت او به اعلا ؛ و چرایی آن ؟ البته با کمی توجیه میتوان دلیل آن را تفسیر کرد ؛ اما به خودی خود نمیتوان آن را انکار کرد .

و شخصیت سوم رحمتی (با بازی فرامز قریبیان) که پر از سختی و تلخی روزگار و پیری ؛ شخصیت رحمتی نمونه بارز زیادی در جامعه امروز ایران دارد ؛ انسانهای خشک مقدس که درگیر دار دنیا ؛ فقط به توشه آخرت پرداخته اند اما چه سود که در این بین زن و زندگی و خانواده خویش را قربانی خودخواهی و لجبازی و سبک سری میکنند .

فیلم نقطه پایداری و عطف به شدت قابل توجه ای دارد که بیننده کاملا در آن غرق میشود ؛ در سکانس های پایانی زمانی که شرط آزادی اکبر و جلوگیری از اعدام ؛ این میشود که اعلا با دختر بیمار و مشکل دار رحمتی ازدواج کند ؛ در این بین تمامی توجه به سمت فیروزه میرود و تصمیم روشنی که فیروزه باید بگیرد ؛ وجود عشق و اعدام برادرش و یا انکار عشق و آزادی برادرش ؛ به جرات میتوان گفت ؛ لحظه هایی را بیننده در مقام قیاس و قضاوت ؛ خود را در وجود شخصیت فیروزه و گاه اعلا می گذارد .

در اینجا به آخرین دیدگاه میرسیم یعنی پایان بندی همیشگی فرهادی که از نگاه های مختلف منتقدان ؛ خوب و یا بد می باشد ؛
در مورد عموم فیلم های ایرانی متاسفانه من به شدت با پایان بندی باز در فصل نهایی فیلم مخالف هستم اما تنها استثنایی که میتوان قائل شد برای آثار فرهادی و غالبا برای فیلم شهر زیبا ؛ دلیل آن پیوستگی و چیدمان داستانی است که فرهادی آن را هدایت کرده است ؛ زیرا دقیقا این چیدمان در نقطه زمانی اتفاق می افتد که کاملا درست می باشد .

در آخر فیلم بعد از 14 سال هنوز نیز پر از آموزه های یادگیری سینمایی و روش پرداختن به داستان را دارد و میتوان از آثار به شدت موفق فرهادی دانست .




New_Sense
96/01/27

New_Sense
06-10-2017, 01:55 AM
https://www.uplooder.net/img/image/63/4247191b001f14e2ef4ce2e9ea1a205f/20800.jpg


کمدی هیچ و پوچ

نقدی بر فیلم «گشت ۲»

گاهی بعضی از فیلمهای ایرانی باعث تعجب همگان میشود و البته گاهی بیشتر از حد معقول ؛ چرا باید این سینما این هنر این چینش و این وضعیت نمایشی گاهی اوقات فاجعه بار تر از حد ممکن بشود ؟ و چرا باید آثاری به شدت هیچ و پوچ برای پر کردن ژانر کمدی در سینمای ایران ساخته شود ؟ به معنای واقعی کمدی و طنز و حتی خنده بر نگاه بعضی از آثار سینمایی ایران وجود ندارد که هیچ ؛ گاهی باید به حال این سینمای کمدی بی رمق گریه کرد ؛ آیا مردم سرزمینمان و کشورمان لایق بهترین ها نیستند ؟

مگر میشود در سینما فیلمی ساخته شود ولی داستانی نداشته باشد ؟ آره فیلم سینمایی گشت 2 مصداق بارز ساخت فیلمی است که تنها تمرکز خود را بر روی خنداندن تماشاگر به هر قیمتی گذاشته است که البته هیچ نکته خنده آوری ندارد و گاه فاجعه بارتر مضحکانه است ؛ شاید تفاوت بین خنده مضحکانه و خنده قهقهه وار به معنای لذت از یک اثر را کسی متوجه نشود ؛ ولی مشکل در اینجاست که فیلم فقط به واسطه دیالوگ ها یک شخصیت در مواردی خنده دار میشود آنهم به دلیل پیشینه ذهنی بیننده ؛ فیلم نه کمدی موقعیت هست نه کلامی نه اساس داستان براساس خنده ایجاد شده است ؛ شاید باورش سخت باشد اما داستان عده ای که از زندان آزاد میشوند و تکرار مکررات قسمت اول آنهم بدون داستان واحد می باشد ؛ و همه چیز بازهم شانسی است ؛ و شخصیت ها همگی ناپخته و بی اساس و نچسب می باشند .

اینبار سعید سهیلی کارگردان فیلم در قسمت دوم این فیلم یک حرکت رو به عقب داشته است و به شدت فیلمی ناشیانه و هیچ ندار را برای بیننده رقم زده اند ؛ آخر مگر میشود لقب سینمایی بر فیلمی نهاد که هیچ داستانی را به یدک نکشد ؟ و حتی اینقدر شخصیت های فرعی دست پا شکسته و سردستی ایجاد کند که عملا به یک فیلم بد و فاجعه تبدیل شود .

سوال اساسی در سینمای ایران این است چرا این نوع کمدی های سطح سبک و بی اثر و خیلی خیلی هیچ ندار و هیچ نساز در ذهن مخاطب ؛ باید فروش بالایی کند ؟ شاید اگر به این مقوله بیش تر از حد معین پرداخته شود جواب های مضحکانه ای نیز برای آن پیدا شود ؛ اما در فیلم گشت 2 با هر نوع نگاه و سلیقه سینمایی مخاطب بازهم نمیتوان به این نتیجه رسید که این فیلم قابل تحمل است .

فیلم واقعا داستانی ندارد که بتوان به عنوان خط سیر یک هدف مشترک آن را بیان کرد و به چالش کشید و واقعا نقد یک اثر بدون داستان ؛ آب در هاون کوبیدن است .

میگویند از جادو و جنبل و رمالی میتوان مردم را گول زد ؛ آری در جهان سوم و مخصوصا ایران در قرن 21 و در سال 2017 میلادی و 1396 هجری شمسی عده ای درایران جادو و رمالی میکنند و عده ای دیگر با فیلمی که مصداق جادو و جنبل سینمایی است مردم را گول میزنند و فروش 19 میلیاردی خود را به جیب میزنند .

البته نوش جانشان ؛ بسازند بنازند بتازند و جیب مردم را برای لحظه های طنز هیچ و پوچ خالی کنند .

دیدن فیلم برای هر نوع سلیقه ای ؛ تاکید نمیشود ؛ اگر مایلید 90 دقیقه وقت خود را بیهوده تلف کنید من جلو شما را نمیگیرم .



New_Sense
96/03/20

hamed224
06-10-2017, 06:53 PM
https://www.uplooder.net/img/image/63/4247191b001f14e2ef4ce2e9ea1a205f/20800.jpg


کمدی هیچ و پوچ

نقدی بر فیلم «گشت ۲»

گاهی بعضی از فیلمهای ایرانی باعث تعجب همگان میشود و البته گاهی بیشتر از حد معقول ؛ چرا باید این سینما این هنر این چینش و این وضعیت نمایشی گاهی اوقات فاجعه بار تر از حد ممکن بشود ؟ و چرا باید آثاری به شدت هیچ و پوچ برای پر کردن ژانر کمدی در سینمای ایران ساخته شود ؟ به معنای واقعی کمدی و طنز و حتی خنده بر نگاه بعضی از آثار سینمایی ایران وجود ندارد که هیچ ؛ گاهی باید به حال این سینمای کمدی بی رمق گریه کرد ؛ آیا مردم سرزمینمان و کشورمان لایق بهترین ها نیستند ؟

مگر میشود در سینما فیلمی ساخته شود ولی داستانی نداشته باشد ؟

[COLOR=#800000][B]دیدن فیلم برای هر نوع سلیقه ای ؛ تاکید نمیشود ؛ اگر مایلید 90 دقیقه وقت خود را بیهوده تلف کنید من جلو شما را نمیگیرم .



New_Sense
96/03/20




اقای سهیلی کمدی ساز خوبیه چهار چنگولی و گشت 1 خیلی خوب بود... من خودم رفتم سینما گشت 2 رو دیدم ضد حال خوردم ،فروش فیلم به خاطر

موفقیت گشت ارشاد 1 هستش بعضی موقع ها میخوای خانواده رو ببری سینما اونا که خیلی فیلم بین نیستن واسه همین مجبوری بری یک فیلم فان یا

کمدی ببینی اینجوری میشه که زیاد حق انتخاب نداری چون ما که سینمای اکشن یا وحشت یا تخیلی نداریم تنها گزینه همین کمدی های میمونه ...

به همین دلیل فروششون میره بالا

New_Sense
09-08-2017, 01:14 PM
https://www.uplooder.net/img/image/63/7d5677be1781db3bc431d87bff404ac4/058.jpg



اتفاق های ناخواسته برای یک کاراکتر قدیمی

نقدی بر فیلم «ساعت 5 عصر»



مطمنا بعد از شنیدن اسم شخصیتی بزرگ در تلویزیون و هنرهای نمایشی به نام مهران مدیری هرکسی ناخواسته و یا خواسته ذهنش به سمت اولین فیلم بلند سینمایی این هنرمند می رود . ساعت 5 عصر که به عنوان اولین اثر سینمایی یک شخصیت محبوب مردمی حتی جدا از نقد و تحلیل میتوان اهمیت بسیار بالایی را نشان دهد .

مهران مدیری بعد از سالها سریال سازی در تلویزیون و بازی کردن در بیشتر آثار خودش و همچنین درگیری در شخصیت های ریز و درشت در فیلمهای سینمایی مختلف اینبار در مقام نویسنده و کارگردان ظاهر میشود و در اولین اثر خود که قابل اهمیت است از سبک و روش جدیدی برای خلق موقعیت های حساس و کمیک بهره میبرد .

حتما بعد از دیدن فیلم احساس خوش «مهران مدیری» بودن فیلم را حس میکنید اما با تفاوت هایی ولی با هر نوع میزان و روش فیلمسازی که مهران مدیری برای خلق اثر خود استفاده میکند کاراکتر همیشگی سریال های خودش را نیز در نقش قرار میدهد . در این فیلم نیز همانند کاراکتر همیشگی مهران مدیری که همیشه در شخصیت سیامک انصاری حلول پیدا میکرد طرف هستیم یک شخصیت نسبتا دست پا چلفتی و ساده لوح که در مواجه با اتفاقات روزمره به خونسردی عمل میکند و گاهی هم نیز آن اتفاق به او تحمیل میشود و ناچار به پذیرفتن آن اتفاق است . مطمنا کارکتر مهرداد پرهام (سیامک انصاری) در این فیلم دقیقا همانند کاراکتر «کیانوش استقرارزاده » در سریال شب های برره و یا حتی کاراکتر «نیما زند وکیلی» در قهوه تلخ به شدت شباهت رفتاری و شخصیتی را دارد اما انبار مهرداد قصه ما اسیر اتفاق های ناخواسته ای می شود که هرکسی در مواجه با این وضعیت دچار اشتباه و یا از خودگذشتگی میگردد .

فیلم با اینکه اولین اثر سینمایی مهران مدیری می باشد اما از لحاظ سینمایی فیلمی سرپا و کاملا داستان گوست و خداروشکر به دنبال خلق فضاسازی های عجیب فیلم اولی ها و یا داستان گویی پر و پیچ خم نیست و همه چیز در راستای یک کنش پیش می آید.

همانند همیشه فضای کمدی اجتماعی فانتزی با تم تلخ بر فیلم حاکم است که البته تلخی فیلم نسبت به فیلم های اجتماعی پر فلاکت امروزی بسیار ناچیز و قابل تحمل است اما مهران مدیری به عنوان یک کمدی کنشگر نقب هایی را به جامعه بیمارستانی و رفتارهای انسان های امروزی و حتی برخورد نیروهای پلیس با مردم را میزند .
شاید به نظر نگارنده نقش مهرداد پرهام در فیلم تکرار یک کارکتر قدیمی باشد اما داستان خیابانی و طنزهای کلامی و گاهی کمدی های موقعیت در این اثر استحکام خوبی را برای پیشبرد داستان داشته است .

جدا از همه نکات خوب و قابل توجه اولین اثر یک هنرمند مشهور باید این ذکر شود که متاسفانه هنوز فیلم خلل و فرج داستانی را دارد و مقداری آن داستان جذاب و کامل دور میشود فیلم بعد از دو سوم (تقریبا 1 ساعت و 10 دقیقه) از ریتم و ضرباهنگ اولیه جدا میشود و متاسفانه داستان نیز در این حالت کاملا بی ثبات عمل میکند و این ریتم کند باعث میشود دقیقا پس از پایان سکانس قبرستان عملا دیگر فیلم آن جذابیت اولیه را نداشته باشد .

مهران مدیری خنده را از بیننده میگیرد و شکی در این نیست که در حین تماشای فیلم در سینما در موقعیت هایی لبریز از خنده میشوید اما با این حال تلخی داستان حکایت روزگار امروز جامعه ما را دارد .

داستان در پرده اول از شخصیت اصلی داستان مهرداد پرهام رونمایی میکند که دقیقا پس از زنگی مبنی بر آخرین مهلت پرداخت قسط خود برای رفتن به بانک راهی میشود و از همان دقایق اولیه مهران مدیری شروعی خنده دار را در سکانس حمام رقم میزند و بعد از این دقیقا یک نقد اجتماعی بر جامعه مفرح نشین یا تحلیلی کمدی بر بورژوازی طبقه بالا جامعه دارد زمانی که برای پرداخت شارژ ساختمان هفت نفر از اهالی ساختمان در عین حال که خودروهای لوکس و خانه های لاکچری دارند ولی حاضر به پرداخت شارژ ماهیانه نیستن تا دعوا و لحن کوچه میدونی یکی از گردن کلفت های ساختمان و چاقو کشی او پیش می رود که همگی بیان تمسخر آمیز مهران مدیری به مقوله آشکار فرهنگ پولدارهای بالانشین را دارد که در ظاهر شخصیت مدار و در باطن لات و لوت های بی فرهنگ را نشان میدهد .

مهران مدیری دقیقا در پرده دوم داستان سکانس ها را به سمت بیمارستانی دولتی میبرد که قشر متوسط و یا ضعیف جامعه را نشان میدهد و آن شلوغی و ازدحامی که مردم برای دریافت نوبت و واریز مبالغ خود از سر و کول هم بالا میروند مطمنا بیشتر ماها این صحنه ها را در واقعیت زندگی خودمان دیده ایم و این را میدانیم که بیمارستان های دولتی و گاها بیمارستان های نیمه خصوصی شلوغ و پر از مردمان سختکوش جامعه مان هست که برای درمان بیماریشان می آیند . مهران مدیری در این صحنه ها جدا از صحنه های طنز بازهم یک نقد کلی به وضعیت بیمارستان ها و روش برخورد با مشتری و بیماران دارد و شاید تنها در آن بحبوبه نمایی از وجود انسانی درستکار و مطمن را نشان میدهد تنها یک دکتر خانم در آن ازدیام و شلوغی همانند فرشته های نگهبان به سراغ مهرداد پرهام می آید اما با این حال آن فانتزی تصویری کاملا مشهود است . پس از سیر اتفاقات در بیمارستان ما به سمت پرده سوم میرویم .

پرده سوم در قبرستان است که شاید نقد اساسی و محکم و جدی مهران مدیری در این پرده رقم میخورد تقابل مفرح نشینان و طبقه بالای جامعه در قالب هنرمندان سینما و مردمان عادی از طبقه پایین جامعه چرا که مهران مدیری با اینکه برای بیان و نقد اجتماعی این نوع شیوه برخورد در بستر قبرستان را میپذیرد اما در دنیای واقعی برای خاک کردن یک هنرمند اصولا در قطعه هنرمندان است و عملا شخصیت معروف و هنرمندی در قبرستان عمومی شهر خاک نمیشود . اما مهران مدیری در اینجا برای تقابل این دو طبقه از این روش عمل کرده است که شاید تنها توجیح منطقی آن باشد شیوه برپایی و خاک کردن یک هنرمند از طبقه بالای جامعه با آن چهره های جذاب و ارایش کرده اما در مانتو و روسری های سیاه و آهنگ ملایم با تنبور یک هنرمند در تقابل طبقه پایین جامعه با آن چهره های خسته و بدون آرایش و بدون هیچ نظم و هماهنگی و شاید تنها برای خوردن یک وعده ناهار . با این حال همه داستان در موقعیت ها و کمدی های خاص بیان میشود که جذاب می باشد .

در پرده چهارم متاسفانه داستان دیگر از آن ریتم و ضرباهنگ می افتد و کاملا کند و حتی گنگ در مواردی بیان میشود شاید مقدمه چینی برای بردن شخصیت مهرداد به آن کوچه و خیابان ها و آن تظاهرات نیاز نبود مقدمه چینی که کاملا الکن است و اصلا در بیان داستان بی خود است چون عملا اهمیت مقدمه چینی برای اینکه شخصیت مهرداد سوار ماشینی شود که راننده آن تعادل فکری و روحی ندارد و بعد آنها تصادف کنند و بعد این راننده (امیر جعفری) شخصیت مهرداد را با کسی دیگری اشتباه بگیرید و شخصیت مهرداد فرار کند و بعد در آن خیابان در تظاهرات کارگران بیفتد ، لازم نبود . شاید اگر این پروسه با روشی جذاب تر و لحنی بهتر بیان میشد میتوانست در پرده چهارم نیز فیلم نسبتا سرپا باشد اما چه حیف در پرده چهارم فیلم کاملا فدا میشود هرچند آن تظاهرات یک باره بدون مقدمه چینی در سینمای رئال بی معنی است و بیشتر همانند بقیه موقعیت ها یک فانتزی عجیبی بر روحیه این سکانس ها حکفرماست .

و در پرده آخر مهران مدیری پا را فراتر میگذارد و حفاظت اطلاعات و نهادهای امنیتی کشور را نیز به تمسخر میگیرد که با این حال با اینکه پر از نکات طنز کلامیست ولی متاسفانه نقد اجتماعی خیلی کوچک و ناچیزیست بر پیکره این نهادهای امنیتی البته ناگفته نماند در این سکانس ها مهران مدیری عملا از شیوه هجو برای بیان کمدی استفاده میکند.

و در آخر همه آن اتفاقات ناخواسته برای کاراکتر مهرداد پرهام حاصل ساده لوحی او میشود .

و البته شوخی آخر مهران مدیری نیز با تمامی تماشگران فیلمش می باشد زمانی که کاراکتر مهرداد دوربین گوشی خودش را در مقابل دوربین نگه میدارد تا نامزدش تمامی کسانی که فیلم را در حال تماشا هستند را ببیند .

این فیلم با این شیوه و روایت که مطمنا در سینمای جهان نمونه های زیادی دارد ولی در سینمای ایران کمتر دیده شده است قابل اهمیت است و دیدن این فیلم در سینما پیشنهاد میشود .




96/06/17
New_Sense

Alex Vause
09-08-2017, 01:40 PM
ببخشید حوصله ددادن پست طولانی و فنی و پرمغز ندارم ! اما امسال فرصت شد جند بار برم سینما
تو فیلم های کمدی گشت دو رو دیدم واقعا خوش گدشت و کلی خندیدم :Smiley14: از اون طرف نهنگ عنبر 2 واقعا مزخرف بود :Smiley15: یه مشت سکانس اضافی که سر هم شده بود و شده یه فیلم 20 میلیاردی :Smiley39: از این ها بکذریم ویلایی ها رو دیدم واقعا فیلم خوبی بود ارزش داشت ...
اما چند شب پیش یکی از مزخرف ترین فیلم های عمرم رو دیدم واقعا میخوام به کارگردان و بازیگران این فیلم تبریک بگم که تونستند یه همین فیلم مزخرفی رو بسازند واقعا فیلم بد ساختن هم هنز میخواد .. رگ خواب :Smiley104: فیلمی بدون داستان بشدت بی محتوا بشدت بی منطق و بشدت مبتذل و .... حیف وقت واقعا ! تو دلم مونده بود بیام اینجا بگم ! بیش از این ارزش نداره وقت بذارم برای این فیلم مزخرف بنویسم .

lady snow
10-03-2017, 11:49 PM
http://picoup.ir/images/48339051248367157455.jpg (http://picoup.ir/)


یک فیلم کاملا زنانه در یه ژانر مردانه. بعد از شیار 143 فک میکنم این دومین فیلم جنگی هست که مستقیما درباره اثر جنگ روی زنان ساخته میشه.
فیلم به طور واقعگرایانه ای زشتی جنگ رو نشون داد. یتیمی. بی پناهی. بی کسی. گریه. ترس از دست دادن. ترس مردن زیر تیر و ترکش. نارضایتی خانواده ها به خاطر از دست دادن عزیزشون.
حس یه مادر حس یه همسر حس یه بچه. فیلم در نشون دادن تمام این حسها خیلی موفق بود. البته مسلمه ایراداتی هم داشت مثلا اون قسمت اون همه تیر شلیک شد یه نفرم زخمی نشد.
در کل فیلم قابل قبولی بود. بازی ثریا قاسمی و پریناز ایزدیار عالی بود.
8/10

New_Sense
12-04-2017, 11:36 PM
https://www.uplooder.net/img/image/89/3dce100f10619242483162849885caf1/1.jpg




دراکولا

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


یک کمدی فانتزی پوچ



اگر رضا عطاران را با سریال های بسیار جذاب تلویزیون بشناسید میدانید عطاران از سالهای دور قطب دوم سریال سازی کمدی بود که قطب دیگر آن مهران مدیری است ، متاسفانه عطاران کاملا از آن کمدی رئالیستی چرک که قطعا استادانه کارگردانی میکرد دور شده و دیگر همانند گذشته با این ویژگی مهم خود و نگاه رئال و واقعی به مساله کمدی نگاه نمیکند حداقل در آخرین فیلمش یعنی دراکولا فانتزی جای خود را به واقعیت گرایی داده است شاید مساله اعتیاد در بستر خونخواری یک دراکولا و بازی کردن با این شیوه روایت جالبی باشد و میتوان آن را یک مساله سینمایی دانست اما شیوه بیان و برخورد با این سوژه در این فیلم تهیست و رضا عطاران در سینما بازهم یک برگشت به عقب زده است ، و هنوز خوابم میاد را میتوان بهترین اثر سینمایی رضا عطاران دانست .


https://www.uplooder.net/img/image/94/4e423968ce99eb8635d052e29a53478e/2.jpg




سلام بمبئی

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


عشق های بدلی ، داستان هندی و بی مایه ، فیلمفارسی مدرنیته


سلام بمبی نسخه بروز شده فیلمفارسی های قبل از انقلاب می باشد با این تفاوت مدرنیزه شده است به سبک هندی ، شما فکر کنید فیلمفارسی با رنگ و لعاب بصری در بستر هندی را تماشا میکنید که حتی از فیلمفارسی های قبل از انقلاب به شدت عقب تر است ، یعنی به باور من اگر کسی این فیلم را بپسندد یا سینما را نمیداند یا به دنبال شناخت عشق نبوده است و ندانسته در رنگ و لعاب و خشکلی شخصیت ها غرق شده است .
هنوز برای من عجیب و غیر قابل باور است که نویسنده محترم این فیلم ، شناخت عشق و درک یک داستان ، که دو نفر در بستری مناسب عاشق میشوند را متوجه نشده است و یا احتمالا به دنبال نسخه بازسازی شده فیلمهای قدیمی هندی بوده است ، فیلم که عملا تمامی صحنه های خود را در هند فیلمبرداری کرده است و از لحاظ تفکر ایرانی کاملا الکن است ، شاید بیننده هندی متقابلا چون با سینمای هند بزرگ شده است با این فیلم همزادپنداری کند ولی عملا برای ما ایرانیان یک فیلم به شدت ناشیانه و بد و خسته کننده است و پر از پیشبینی های مشخص که از ابتدا فیلم میتوان آن را حدس زد .
حتی به باور من سینمای دسته سه هالیوود و فیلمفارسی های دهه 50 ایران از این فیلم سرتر هستند و بیان سینمایی بهتری دارند .


https://www.uplooder.net/img/image/56/ed2a9c46e63982d57e6ae2def4dbeff5/3.jpg




50 کیلو آلبالو

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


50 کیلو تهوع و استفراغ (حاصل از خوردن آلبالو)



برای این فیلم هرچه نگوییم بهتر است ، با گفته هایمان احساس میکنیم در حق سینما جفا کرده ایم ، 50 کیلو تهوع از یک فیلم ناشیانه ، قطعا کارگردان محترم با این فیلم در کارنامه خود سالهای سال به عنوان یک کارگردان بد یاد میشود ، البته اینجا ایران است و مساله اساسی در واقع نه ساختن فیلم خوب است و نه نشان دادن سینما ، 50 کیلو آلبالو خاطره بازی کارگردان است با فیلمهای خارجی دیگری که کارگردان از سکانسهای آنها چیزهایی را برداشت کرده و بدون هیچ پرداخت کمدی در قالب یک بیان طنز به بیننده تحمیل کرده است .
هرچه نگوییم بهتر است با دیدن این فیلم به خودتان و سینما بدهکار میشوید .

afshin2014
12-05-2017, 12:37 AM
https://www.uplooder.net/img/image/89/3dce100f10619242483162849885caf1/1.jpg




دراکولا

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


یک کمدی فانتزی پوچ



اگر رضا عطاران را با سریال های بسیار جذاب تلویزیون بشناسید میدانید عطاران از سالهای دور قطب دوم سریال سازی کمدی بود که قطب دیگر آن مهران مدیری است ، متاسفانه عطاران کاملا از آن کمدی رئالیستی چرک که قطعا استادانه کارگردانی میکرد دور شده و دیگر همانند گذشته با این ویژگی مهم خود و نگاه رئال و واقعی به مساله کمدی نگاه نمیکند حداقل در آخرین فیلمش یعنی دراکولا فانتزی جای خود را به واقعیت گرایی داده است شاید مساله اعتیاد در بستر خونخواری یک دراکولا و بازی کردن با این شیوه روایت جالبی باشد و میتوان آن را یک مساله سینمایی دانست اما شیوه بیان و برخورد با این سوژه در این فیلم تهیست و رضا عطاران در سینما بازهم یک برگشت به عقب زده است ، و هنوز خوابم میاد را میتوان بهترین اثر سینمایی رضا عطاران دانست .


https://www.uplooder.net/img/image/94/4e423968ce99eb8635d052e29a53478e/2.jpg




سلام بمبئی

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


عشق های بدلی ، داستان هندی و بی مایه ، فیلمفارسی مدرنیته


سلام بمبی نسخه بروز شده فیلمفارسی های قبل از انقلاب می باشد با این تفاوت مدرنیزه شده است به سبک هندی ، شما فکر کنید فیلمفارسی با رنگ و لعاب بصری در بستر هندی را تماشا میکنید که حتی از فیلمفارسی های قبل از انقلاب به شدت عقب تر است ، یعنی به باور من اگر کسی این فیلم را بپسندد یا سینما را نمیداند یا به دنبال شناخت عشق نبوده است و ندانسته در رنگ و لعاب و خشکلی شخصیت ها غرق شده است .
هنوز برای من عجیب و غیر قابل باور است که نویسنده محترم این فیلم ، شناخت عشق و درک یک داستان ، که دو نفر در بستری مناسب عاشق میشوند را متوجه نشده است و یا احتمالا به دنبال نسخه بازسازی شده فیلمهای قدیمی هندی بوده است ، فیلم که عملا تمامی صحنه های خود را در هند فیلمبرداری کرده است و از لحاظ تفکر ایرانی کاملا الکن است ، شاید بیننده هندی متقابلا چون با سینمای هند بزرگ شده است با این فیلم همزادپنداری کند ولی عملا برای ما ایرانیان یک فیلم به شدت ناشیانه و بد و خسته کننده است و پر از پیشبینی های مشخص که از ابتدا فیلم میتوان آن را حدس زد .
حتی به باور من سینمای دسته سه هالیوود و فیلمفارسی های دهه 50 ایران از این فیلم سرتر هستند و بیان سینمایی بهتری دارند .


https://www.uplooder.net/img/image/56/ed2a9c46e63982d57e6ae2def4dbeff5/3.jpg




50 کیلو آلبالو

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


50 کیلو تهوع و استفراغ (حاصل از خوردن آلبالو)



برای این فیلم هرچه نگوییم بهتر است ، با گفته هایمان احساس میکنیم در حق سینما جفا کرده ایم ، 50 کیلو تهوع از یک فیلم ناشیانه ، قطعا کارگردان محترم با این فیلم در کارنامه خود سالهای سال به عنوان یک کارگردان بد یاد میشود ، البته اینجا ایران است و مساله اساسی در واقع نه ساختن فیلم خوب است و نه نشان دادن سینما ، 50 کیلو آلبالو خاطره بازی کارگردان است با فیلمهای خارجی دیگری که کارگردان از سکانسهای آنها چیزهایی را برداشت کرده و بدون هیچ پرداخت کمدی در قالب یک بیان طنز به بیننده تحمیل کرده است .
هرچه نگوییم بهتر است با دیدن این فیلم به خودتان و سینما بدهکار میشوید .



نکته جالب اینجاست که در کشور ما هر چه قدر فیلم بی محتوا تر بیشتر فروش میکنه ... تو این سال ها ببینید چه فیلم هایی میلیاردی فروختن !!

ShInOdA
12-05-2017, 01:37 AM
https://www.uplooder.net/img/image/89/3dce100f10619242483162849885caf1/1.jpg




دراکولا

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


یک کمدی فانتزی پوچ



اگر رضا عطاران را با سریال های بسیار جذاب تلویزیون بشناسید میدانید عطاران از سالهای دور قطب دوم سریال سازی کمدی بود که قطب دیگر آن مهران مدیری است ، متاسفانه عطاران کاملا از آن کمدی رئالیستی چرک که قطعا استادانه کارگردانی میکرد دور شده و دیگر همانند گذشته با این ویژگی مهم خود و نگاه رئال و واقعی به مساله کمدی نگاه نمیکند حداقل در آخرین فیلمش یعنی دراکولا فانتزی جای خود را به واقعیت گرایی داده است شاید مساله اعتیاد در بستر خونخواری یک دراکولا و بازی کردن با این شیوه روایت جالبی باشد و میتوان آن را یک مساله سینمایی دانست اما شیوه بیان و برخورد با این سوژه در این فیلم تهیست و رضا عطاران در سینما بازهم یک برگشت به عقب زده است ، و هنوز خوابم میاد را میتوان بهترین اثر سینمایی رضا عطاران دانست .


https://www.uplooder.net/img/image/94/4e423968ce99eb8635d052e29a53478e/2.jpg




سلام بمبئی

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


عشق های بدلی ، داستان هندی و بی مایه ، فیلمفارسی مدرنیته


سلام بمبی نسخه بروز شده فیلمفارسی های قبل از انقلاب می باشد با این تفاوت مدرنیزه شده است به سبک هندی ، شما فکر کنید فیلمفارسی با رنگ و لعاب بصری در بستر هندی را تماشا میکنید که حتی از فیلمفارسی های قبل از انقلاب به شدت عقب تر است ، یعنی به باور من اگر کسی این فیلم را بپسندد یا سینما را نمیداند یا به دنبال شناخت عشق نبوده است و ندانسته در رنگ و لعاب و خشکلی شخصیت ها غرق شده است .
هنوز برای من عجیب و غیر قابل باور است که نویسنده محترم این فیلم ، شناخت عشق و درک یک داستان ، که دو نفر در بستری مناسب عاشق میشوند را متوجه نشده است و یا احتمالا به دنبال نسخه بازسازی شده فیلمهای قدیمی هندی بوده است ، فیلم که عملا تمامی صحنه های خود را در هند فیلمبرداری کرده است و از لحاظ تفکر ایرانی کاملا الکن است ، شاید بیننده هندی متقابلا چون با سینمای هند بزرگ شده است با این فیلم همزادپنداری کند ولی عملا برای ما ایرانیان یک فیلم به شدت ناشیانه و بد و خسته کننده است و پر از پیشبینی های مشخص که از ابتدا فیلم میتوان آن را حدس زد .
حتی به باور من سینمای دسته سه هالیوود و فیلمفارسی های دهه 50 ایران از این فیلم سرتر هستند و بیان سینمایی بهتری دارند .


https://www.uplooder.net/img/image/56/ed2a9c46e63982d57e6ae2def4dbeff5/3.jpg




50 کیلو آلبالو

(نسخه نصفه و ساطوری شده آن موجود می باشد)


50 کیلو تهوع و استفراغ (حاصل از خوردن آلبالو)



برای این فیلم هرچه نگوییم بهتر است ، با گفته هایمان احساس میکنیم در حق سینما جفا کرده ایم ، 50 کیلو تهوع از یک فیلم ناشیانه ، قطعا کارگردان محترم با این فیلم در کارنامه خود سالهای سال به عنوان یک کارگردان بد یاد میشود ، البته اینجا ایران است و مساله اساسی در واقع نه ساختن فیلم خوب است و نه نشان دادن سینما ، 50 کیلو آلبالو خاطره بازی کارگردان است با فیلمهای خارجی دیگری که کارگردان از سکانسهای آنها چیزهایی را برداشت کرده و بدون هیچ پرداخت کمدی در قالب یک بیان طنز به بیننده تحمیل کرده است .
هرچه نگوییم بهتر است با دیدن این فیلم به خودتان و سینما بدهکار میشوید .




خیلی هم عالی با واژه ی 50 کیلو نهوع خیلی ارتباط گرفتم :Smiley17: الان فیلم خالتور ( که خدا پدر کارگردانشو بیامرزه برا این اسمش که بهشم میاد) بهتره از این فیلمای بالا !چون ادعایی نداره کامل واسه مضحکه ساخته شده ولی اینا با کلی سر و صدا و ... امیدوارم امسال جشنواره از این دست زباله ها رو کمتر شاهد باشیم

ESR
12-05-2017, 12:07 PM
نکته جالب اینجاست که در کشور ما هر چه قدر فیلم بی محتوا تر بیشتر فروش میکنه ... تو این سال ها ببینید چه فیلم هایی میلیاردی فروختن !!
مردم فقط دنبال فیلمی هستن که بتونن باهاش بخندن و یکی دو ساعتی باهاش تفریح کنن..

New_Sense
12-14-2017, 11:03 PM
https://www.uplooder.net/img/image/34/b76a47333f1186706ee37e24e46e9b2f/0000.jpg


خاطره بازی بیهوده برای هیچ

نقدی بر فیلم «مرگ ماهی»

قطعا در مقام مادر هیچ چیز را نمیتوان والا دانست و اگر فیلمی در مقام مادر ساخته شود باید سر تعظیم فرود آورد ، اما چه حیف فیلم مرگ ماهی در واقع نه در وصف مقام مادر است و نه وصف بودنش ، عملا مادری نیست و فقط با یک پیکر مرده و شمایل مادر در فیلم مواجه میشویم که چیزی را برای نشان دادن ندارد ، بیشتر خاطره بازی فرزندان یک مادر است از دوران بودنش یعنی از گذشته ، در سینما با اینکه زمان در اختیار کارگردان است و کارگردان خیلی ساده میتواند نشانه ای از زمان و گذر ایام و متقابلا آینده را بیان کند ، اما در این فیلم همه چیز در زمان حال و مرگ مادری اتفاق می افتد که وصیت کرده است .

بیان این نوع نگاه به مادر را در فیلم به شدت دوست داشتنی مادر اثر علی حاتمی دیده ایم ، چیزی که به نظر نگارنده به طور یقین در وصف مقام مادر است و مشخصه بارز آن پویایی مادر خانواده است و دیالوگ هایی از او به فرزندانش قبل از فوت .

اما در فیلم مرگ ماهی همه چیز دایره وار و چرخه گهواره ای بر واکنش های فرزندان در نبودن و مرگ مادر است و مساله اساسی در واقع دغدغه امروزی جامعه ما را نشان میدهد از ندیدن همدیگر و نداشتن ارتباطات انسانی و خانوادگی ، شاید در اینجا بتوان وجه متمایز سینمای ایران با هالیوود را مقایسه کرد .

اگر فیلم مرگ ماهی را هالیوود ساخته بود چه شیوه ای را در پیش میگرفت ؟

هالیوود به شدت به خانواده و رابطه های خانوادگی در قالب داستان درام یا تراژدی یا کمدی یا هر نوع ژانری اهمیت میدهد و همیشه اگر داستانی را با هر نوع شیوه بیان کند در اخر نشانی از ارتباطات و امید به برگشت این از همگسیختگی را میدهد ، یعنی به باور سینمای آمریکا یک خانواده از هم پاشیده و از هم گسیخته میتواند به واسطه یک مرگ عزیز به هم دوباره وصل شود و دوباره نشانی از شادی و امید را ایفا کند ، زیرا هالیوود به این نقطه نظر ویژه ای دارد اگر داستان تلخ و پر از درگیری باشد میتوان امید را در نسل بعد جریان داد ، و آنها در واقع در بیان داستانی خودشان به نسل بعد توجه میکنند ، مثلا اگر در فیلم مرگ ماهی نوه هایی دیده میشود آنها به این فکر میکنند که این نوه ها حق دورهم بودن دارند و حق در ارتباط قرار گرفتن با فامیل و اقوام خود در هر وضعیتی .

اما در مقایسه با سینمای ایران همه چیز تغییر میکند و خود به خود درونمایه اجتماعی تلخ و درگیری های ذهنی روحی گاها توحش مدرنیته و بیان سیاسی آغشته به ناله نمود عینی پیدا میکند و متاسفانه این مسیر تا آخر و سکانس نهایی ادامه پیدا میکند و دیگر چیزی به عنوان نگرش امید و نگرش همزیستی مسالمت آمیز یک خانواده از هم پاشیده و بیان مظلومیت نوه های کوچک یک خانواده بیان نمیشود و همینطور این بیان پایان پیدا میکند بدون لحظه ای تصور به نگاه متغییر در داستان .

اما مرگ ماهی متاسفانه کاملا فیلمنامه هیچ نداری دارد و هیچ نسازی ، هیچ برای گفتن ندارد هیچ کنشی که به واسطه آن کشمکش درام ایجاد شود و خود به خود بیننده را درگیر کند و هیچ برای پرداخت و ساختن یک اتفاق خاص و ویژه در بیان داستانی ، اگر زمانی فیلمهای ایرانی محتوا زده از این ور بوم افتاده بودند که هیچ فرم و قالب بصری برای بیان این محتوا نداشتند در فیلم مرگ ماهی متاسفانه کاملا برعکس است ، فرم بازی رنگ لعاب های زیبا و جذاب بصری و پر از ته رنگ های سبز زیتونی و قاب بندی های قابل قبول و پرتره ای از جذابیت بصریست اما چه حیف همه این فرم بازی ها هیچ بیان و محتوا سینمایی ندارد و عملا کارگردان تنها خاطره بازی بیهوده ای برای هیچ کرده است .

پر از بازیگران توانا و مشهور و پر از بیان احساس های متفاوت اما از نقطه ابتدایی داستان هیچ پرده اول و یا دومی که بیان نقطه عطف اول و دوم باشد برای فیلمنامه در نظر نگرفته شده است نویسنده و کارگردان محترم متاسفانه در فیلمنامه نویسی حتی به روش فیلمنامه نویسی آکادمیک هم بسنده نکرده است که حداقل انتظار یک کوشش یا یک هدف برای این همه بازی موش و گربه خواهر برادران را داشته باشد که بیننده در دراماتیک بودن یک واقعه قرار بگیرد .

و خب با این نگاه فیلمساز به سینما قطعا فیلم به شدت بد و به شدت بیهوده ای ساخته شده است . در فیلم ما یک نگاه مشکوک به اتفاقی را متوجه میشویم ، قبل از مرگ مادر شخصیتی با او دیدار کرده است و به او چیزهایی گفته است اما تا آخر این نگاه مشکوک حل نشده باقی میماند .

یا در صحنه ای ما متوجه میشویم داماد بزرگ خانواده تسبیح پاره شده خودش را در باغ به واسطه همسرش پیدا میکند ولی خب بازهم این شکاکیت و بیان آن نامشخص است .

در صحنه دیگر دختر کوچک خانواده نشان از بدحالی و آسیب روحی او داده میشود اما دلیل این آسیب روحی و دلایل این نگرش و ذهنیت این دختر نامشخص است .

واژه مرگ ماهی از مرگ ماهی های کوچک دختر کوچک خانواده که در گذشته در این خانه باغ زندگی میکردند دارد ، اما چه چیزی را برای بیان داستان نشان میدهد ؟ اصلا چه هویتی و ربطی به داستان اصلی دارد ؟

گربه ای به نام میو میو در باغ گم شده است و بچه ها به دنبالش میروند و هیچ وقت پیدایش نمیکنند این چه مفهومی دارد ؟

متاسفانه فیلم پر از این نگاه های بی خود و بی جهت به مساله است به ملو دارمی که اصلا ساخته نمیشود و نگاه اشتباه به مساله مرگ دارد.
فیلم از اولین سکانس ابتدایی این موضوع رو بیان میکند که وصیت مادر فوت شده این است که 3 روز جسدش را در خانه نگه دارند و به کسی خبر ندهند و بعد از آن خاک شود ، سوال این است هدف از این 3 روز چیست ؟ اگر هدف از این 3 روز جمع شدن خانواده دور هم است که متاسفانه نگاه قالب کارگردان به این جمع شدن در پایان فیلم نیز همان نگاه اولیه است یعنی همه خانواده با اینکه در کنار هم جمع شده اند اما هیچکدام تا پایان فیلم با هم آشتی نمیکنند و هنوز باهم قهر هستند و تا آخر فیلم ما هیچ ثمره ای از این 3 روز نمیبینیم . پس هدف از این نگاه به مرگ و جسد مادر چیست ؟

متاسفانه فیلم کاملا در بی هویتی داستانی و بدون بیان سینمایی مانده است و تنها دلخوش به قاب بندی و رنگ لعاب بصری شده است.

دیدن این فیلم به هیچ وجه توصیه نمیشود .




New_Sense
96/09/23

New_Sense
12-20-2017, 04:51 PM
https://www.uplooder.net/img/image/65/226ef3f61f2dfde36a4ac19405f5f10c/2055.jpg






تجربه متفاوت از جاسوس بازی

من

اولین فیلم سهیل بیرقی قطعا فیلم عالی نیست اما پر از نکات جالب و خلاقیت داستانی را داراست ، اول اینکه داستان اینبار جدا از کشمکش های اجتماعی که بیش از پیش در تمامی آثار سینمای ایران دیده میشود ، خط مشی زنانگی در جامعه مردانه را به تصویر میکشد ، چه بسا داستان به شدت پتانسیل بیشتر ادامه دادن را داشت و حتی میتوان به عنوان یک داستان خاص در بستر جامعه و جاسوسی برای جریان سریال سازی تلویزیون و یا سینمای خانگی اتفاق بیوفتد .

«من» تجربه ای متفاوت از داستان های بی رمق اجتماعی و محتوا زده ایرانیست ، هرچند بازهم فیلمنامه نقاط عطف و کشش و جذابیت بصری گاها کمرنگ است و بازهم چوب فیلمنامه های ضعیف را میخورد ولی با اینحال تجربه خاصی از رویارویی و کنش های یک زن جامعه را نشان میدهد و پر از خیابان و پویایی است اما با فرضیات تکرار همان جایگاه و همان لوکیشن .

با اینحال اگر مشاور کارگردان عبدالرضا کاهانی باشد پس باید فیلم را دید ، چون مطمنا بارقه هایی از حس و حال کاهانی را در فیلم خواهید دید و با بازی لیلا حاتمی و بازی متفاوت بهنوش بختیاری که قطعا اینبار توانایی خود را در سینمای بدنه محک زده است ، میتوان فیلم را به عنوان آثار قابل توجه قرار داد .

در مورد داستان همین که شک و جاسوسی نمود قالب بر داستان اجتماعی است ، میتوان احساس متفاوتی را از سینمای ایران تجربه کنید .

دیدن فیلم با هر نوع سلیقه ای برای دوستان سینمای ایران توصیه میشود .


https://www.uplooder.net/img/image/1/8181f5b1476fe6f6cfa24f60c990d72b/011.jpg







حرف و نگاه و دیگر هیچ

دختر

رضا میرکریمی که مطمنا جزو کارگردان های خوب کشورمان است اینبار باز هم در منجلاب فیلمهای اجتماع زده محتوا پندار پر از حرافی و نگاه مانده است ، ریتم کند و خسته کننده تقریبا در دو فیلم آخر میرکریمی مشهود است ، فیلم دختر و فیلم قبلی او «امروز» کاملا برگشت رو به عقب دارد و دیگر ما شاهد میرکریمی نیستیم که زیرنورماه ، خیلی دور و خیلی نزدیک و شاید بهترین فیلم او یعنی یه حبه قند را ساخته بود و آن فیلمنامه پر پیمان آثار قبلیش کاملا در فیلم اخر او یعنی دختر ، خالیست .

داستان دخترانگی که شاید تا میانه فیلم ریتم جمع و جوری دارد به یکباره ازهم می پاشد و کاملا فدای یک ریتم به شدت کند و بد میشود و شاید حرکت تند تند کلیک های موس بر روی فیلم برای زدن جلو برای مخاطب جذاب تر باشد .


فیلم کاملا شکست خورده و هیچ برای گفتن ندارد . با ندیدنش به خودتان لطف بزرگی کنید .

New_Sense
12-30-2017, 04:23 PM
https://www.uplooder.net/img/image/18/cd4a32b5bdf7c69ed60c2668cffc2c66/پوستر-قاتل-اهلی.jpg



گیج ، نامشخص ، خسته کننده

نقدی بر فیلم « قاتل اهلی »

مسعود کیمیایی بزرگ در 76 سالگی تمام تلاش خودش را کرده که فیلمی بسازد که هم زمانه امروز را هدف گرفته باشد و هم حرفهای کیمیایی وار خودش را مثل همیشه بگوید و دیالوگ های جوانمردی و مردانگی را در غالب خلق خوی مرام مسلکی که زمانی در رضا موتوری و قیصر گفته بود را به سبک امروزی بیان کند اما ...

اما مشکل اساسی چیست ؟ و اصلا فیلم قاتل اهلی چه چیزی برای ارائه دارد ؟ تقریبا داستان در دو محور پیش میرود که تلاقی دو محور و گسست دو محور در ادامه فیلم هیچ بیان داستانی قابل فهمی ندارد ، فیلم از محور اول به دکتر سروش شخصیت مومن ، حاجی زمانه که در حوزه نفت سرمایه گذاری میکند و کارخانه دارد می پردازد و در محور دوم به خواننده جوان که کنسرت میدهد و عاشق دختر این حاجی است پرداخته میشود که در واقع جایی هر دو شخصیت با هم تلاقی میکنند اما مشکل اینجاست داستان این خواننده هیچ برای گفتن ندارد و هیچ برای احساس متقابل بیننده ، پر از نماهای لانگ و مدیوم از کنسرت های این پسر و خوانندگی که اصولا برای پیشبرد داستان تکیه بر متن اهنگ دارد که بازهم متن آهنگ در بیان داستانی الکن نشان داده میشود .

مثلا در نمایی ما مشکلات حاجی یا همان دکتر سروش را میبینیم که با زدبند های سیاسی و مطبوعاتی درگیر است و بعد یک جامپ کات به کنسرت و خوانندگی این جوان به اسم بهمن (پولاد کیمیایی) ، در واقع شخصیت بهمن کاملا در فیلم اضافیست و اصلا بود و نبودنش چیزی از داستان اصلی فیلم کم نمیکند و حتی شاید با نبودنش فیلم کمی بهتر شود . با این حال کیمیایی بزرگ در این فیلم نیز به نظر نگارنده شکست میخورد .

کارگردان با اینکه تلاش برای بیان تصویر امروزی یک دغدغه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در جامعه را دارد اما متاسفانه فیلم بیان دغدغه مندی ندارد و بیشتر تکیه بر دیالوگ های بی محتوا و نامشخص دارد ، و عملا انگار کارگردان به دنبال نقب زدن به گذشته دور فیلمهای خود همانند رضا موتوری و قیصر است و دلش برای آن دوران تنگ شده ، با اینکه فیلم کیمیایی وار است و قطعا بعد از دیدن فیلم ناخودگاه متوجه میشوید قهرمان فیلم ، همان رضا موتوری است که اینبار به جای موتور خود ، پشت بنز نشسته است ، ولی آن بیان احساسی و بازی عالی بهروز وثوقی را نمیتوان اصلا با امیر جدیدی مقایسه کرد .

فیلم گیج است و قطعا در گیجی مطلب خود مانده ، دکتر سروش ما بینا بین حاجی بودن یا لات بودن یا یک رزمنده جبهه بودن و یا یک شخصیت مومن با خدا بودن مانده است ، شخصیت دکتر سروش (پرویز پرستویی) همانند یک لات قبل از انقلاب سخنوری میکند و از پشت پرده فساد نفتی و بانکی میگوید ، در جایی همچون یک مومن با خدا به مسجد پناه میبرد ، در جایی حرف هایی از جنگ و مین میزند و در جایی دیگر دم از حافظ و شاعرانگی میزند ، متاسفانه شخصیت آنچنان که باید در گیجی کارکتر سازی مانده است .

یا کارکتر قهرمان قصه که به عنوان قاتل اهلی همه کاری برای حاجی ما میکند ، در جایی نگاه عاشقانه دارد ، در جایی بیان مرام و مسلکی دارد ، در جایی همه چی بلد و کارپرداز است ، و در جایی قاتل .

اما چرا قاتل اهلی ، قاتل نیست ؟ و قهرمان داستان ما دوگانگی بین قاتل بودن و قهرمان بودن را نشان میدهد ؟ در سکانسهای آخر قهرمان داستان ما متوجه میشود که وکیل دکتر سروش برای نابودی او نقشه کشیده و در پشت تلفن متوجه میشود که آن وکیل در استخر است در اینجا خیلی راحت صحنه به استخر مورد نظر کات میخورد و میبینیم که قهرمان داستان در زیر آب قایم شده که وکیل را بکشد ، قطعا در فیلمنامه باید به این اندیشیده شود که چطور آن استخر را پیدا کرده ؟ و چطور با این سرعت خودش را به استخر رسانده و دقیقا در همان استخر خودش را پنهان کرده ؟ شاید این ایرادات کمی ایرادات لپی به نظرآید اما منطق داستانی و سینما یک بیان تصویری است نه یک بیان قصه گو یک بعدی پس باید تمهیداتی برای این سکانس در نظر گرفته میشد . در ضمن از قبل قهرمان داستان ما با اینکه نمایی از قلدری و چاله میدانی از خود به جای گذاشته است اما نمیتوان این نما از کارکتر یک نمای قاتل باشد و لازمه قاتل بودن را اصلا ندارد ، در این وصف قتل و قاتل کاملا ناهمخوان است و عملا چیزی به نام قاتل اهلی بیشتر بیان گفتاری دارد تا بیان تصویری به پویایی سینما و حرکت و تصویر .

با این حال فیلم به شدت خسته کننده است مخصوصا سکانس های کنسرت و عشق بی هویت خواننده به دختر دکتر سروش که کاملا هیچ ندارد . یا حال و هوای طولانی بی دیالوگ دختر دکتر سروش در اتاقش ، یا نامشخص بودن شخصیت «نور» در فیلم که تا اخر فیلم به دکتر سروش کمک میکند و تا اخر فیلم ما متوجه نمیشویم این پیر اندیشمند چیکاره است ؟ و اصلا هدفش از کمک کردن به دکتر سروش چیست ؟


با اینکه برای استاد کیمیایی بزرگ باید سر تعظیم فرود آورد ، اما با کمال تاسف فیلم به شدت بد و خسته کننده است و دیدن آن به هیچ وجه توصیه نمیشود .





New_Sense
96/10/09

New_Sense
01-19-2018, 07:15 PM
داستان پر از تهی

نقدی بر فیلم «نهنگ عنبر 2 »

داستان دنباله سازی فیلمهای پرفروش در این دهه اخیر هنوز که هنوز است ادامه دارد ، و قطعا سینمای ایران با این رویکرد بیشتر به دنبال برگشت سرمایه از کمدی های مختلف است ، اگر گشت ارشاد برای فروش بیشتر گشت 2 را زایید ، و یا آتش بس تهمینه میلانی اینبار با رویکرد دیگری آتش بس 2 را آفرید ، یا حتی رسوایی ده نمکی به رسوایی 2 تبدیل شد ، پس قطعا نهنگ عنبر سامان مقدم سلکشن 2 ایی هم دارد و باید با سلکشن 2 رویا اینبار به دنبال ماجراجویی های یک عشق قدیمی ده شصتی برویم ، اما خب هرچقدر در این سینمای ایرانی ، ورژن اول هر فیلمی خوب باشد اما در ورژن 2 کامل تغییر رویه مشاهده میشود و انگار کارگردان های ما برای ورژن 2 همانند تیبا ورژن 2 بیشتر منفعت طلبی و سرمایه گذاری با برگشت را طالب هستند تا نشان دادن یک سینمای کاملا کمدی و با ارزش که نه تنها خنده وامدار آن باشد بلکه تاثیرگذاری عینی مطابق شیوه کمدی بر جهان بینی سینمای آینده ایران را سرمایه گذاری کند ، تا جایی که بتوان 30 سال بعد با افتخار بگوییم خب ورژن 2 نهنگ عنبر خوش ساخت خوش پرداخت و خوش داستان و خوش فرم است و پر از تهی نیست . اما چه حیف تا امروز باید نسخه شکسته بندی شده اولیه را در قالب شماره 2 به خورد ملت داده شود ، قطعا فروش دیگر ملاک نیست ، در سینمایی که طنز و خنده (بخوانید دلقک بازی) بیشتر بر سینمای کمدی رئال و حتی سینمای ملودرام از میزان فروش پیشه میگیرد دیگر کدام کارگردان و نویسنده و تهیه کننده و سرمایه گذاری به دنبال جهشی در سینمای ترسناک ایران است ؟ و قطعا با این شیوه دیگر سینمای اکشن یا ترسناک یا فانتزی یا علمی تخیلی و ...همگی در خواب سوررئالیستی مسئولان سینمایی ایران شاید بیاید البته دوایش کمی سبک خوابیدن ، و قبل از خواب قضا حاجت است .

همه اینها گفته شد تا شاید نهنگ عنبر 2 سلکشن رویا را با این مقدمه شروع کنیم ، که کاش اگر فیلم دهه شصتی میسازید با این نگاه بسازید که جزئیات فدای کلیات نشود جوری که زمانی حمید نعمت اله برای وضعیت سفید زحمت کشید تا جایی که برای سریالش باید قطعا چند سیمرغ بلورین و زرین کوچک بزرگ و دیپلم افتخار به او داد ، نه اینکه تنها به گریم و لباس هایی بسنده شود و در فضای بسته حال و هوای دهه شصت را تداعی کند ، که شاید تنها فضای باز فیلم ، صحنه های ورزش در پارک بود که قطعا در پشت زمینه چند درخت و گل و گیاه را نمیتوان با دهه شصت مقایسه کرد .

سامان مقدم در قسمت 2 نهنگ عنبر در دو قسمت روایی داستان را پیش میبرد ، که قسمت اول زمان حال و آینده ای که امروز به واقعیت پیوسته است برای شخصیت ارژنگ و قسمت دوم فلش بک هایی به گذشته و مرور خاطرات دوران جوانی آنها در دهه شصت و سیر اتفاقاتی که باعث شد شخصیت رویا به آمریکا برود ، شاید در فلش بک ها همانند نهنگ عنبر 1 از لحاظ داستانی بتوان خنده ای حاکم بر آن دید اما چه حیف که داستان دقیقا عقب و جلو به شدت کلافه کننده ای دارد ، و کاملا داستان در زمان حال نابود میشود و همه سرخوشی ها و خنده هایی را که از گذشته گرفته بود در سکانس پایانی خراب میشود .

چیزی که در سکانس پایانی برای نهنگ عنبر 2 اتفاق افتاد در واقع ایجاد سمپاتی هرچه بهتر و بیشتر برای بیننده بود ، چرا که بیننده تا جایی با فیلم همراه میشود ولی دقیقا از صحنه به شدت بد و افتضاح تصادف جاده ای بیننده کاملا از این سیر غلط داستانی رها میشود و انگار فیلم میخواهد با ما شوخی کند ، صحنه های فانتزی و رویاوار بالون با لانگ شات هایی که بیشتر به فیلمهای هری پاتر و بعضی از فیلمهای فانتزی اسپیلبرگ شبیه است اصلا با داستان طنز و کمدی دو دلداده مطابقت ندارد ، آن همه سیر و واکنش و اتفاق که شاید به عنوان تراژدی بخواهد یاد شود چیزی بیشتر شبیه مسخره بازی سینمایست تا بیان تصویری قوی برای درگیری احساس بیننده ، و جالب تر زمانیست که همه چی در صحنه آخر برمیگردد ، بیشتر یک جک بی مزه را روایت میکند .

در سینمای ایران اگر از لحاظ فنی و از لحاظ بصری و از لحاظ های دیگر از جهان عقب هستیم اما خوب در برگشت سرمایه یک فیلم استادانه عمل میکنیم ، کافیست 2 ماه مداوم را با چند دوست در کنار یکدیگر در ویلای خود بنشینید و شروع به نوشتن فیلمنامه های آب دوغ خیاری با هدف برگشت سرمایه بکنید .

محمود چه ژانری بهتره ؟
طنز ؛ خنده بگیر
آها منظورت کمدیه
چند ماه فیلمبرداری میخواد ؟
4 ماه کافیه
چقدر سرمایه لازمه ؟
2 میلیارد پُر پُرش
چقدر برمیگرده؟
20 میلیارد
خب خوبه !
کی اکران کنیم ؟
عید نوروز یا فطر
عالیه ، برو بریم برای یک فیلم بِرفروش


دیدن این فیلم شاید برای لحظه هایی خوشایند و طنز باشد اما در بقیه موارد وقت هدر دادن است ! خودتان انتخاب کنید .



New_Sense
96/10/29





https://www.uplooder.net/img/image/30/bf6a8ab6cb1baaca80071517cbbbc71d/02222.jpg





https://www.uplooder.net/img/image/20/8f3e94924e7035d145a392fb463a37ac/0111.jpg





https://www.uplooder.net/img/image/13/20feee68ce58af9b67dee7054e1ef0c7/0255858.jpg





https://www.uplooder.net/img/image/20/7b28a44804a8594e818fb9b262eb0b89/025.jpg

hamed224
01-24-2018, 01:41 AM
http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/8299/ragekhab1.jpg

رگ خواب
این فیلم از اون دسته فیلماست که هر چقدرم دوسش نداشته باشی نمیتونی بگی بد بود

به نظر من کلا پرداختن به معقوله عشق در چنین سینمای بسته ایی تلاشی مذبوحانه است

البته که این فیلم درباره عشق نیست و لایه های روانشناسی عمیقی درونش نهفته است

همین قضیه هم این فیلم رو از سایر فیلمها مشابه متمایز میکنه. در کل این فیلم رو

دوست نداشتم و تنها قسمت جذاب فیلم برای من نریشن های ذهنی مینا در انتهای فیلم بود:

"میدونم هر جا که برم خودمو همراهم میبرم ، پس برم کجا که خودم نباشم "

Luca Brasi
01-26-2018, 01:54 AM
امروز فيلم خط ويژه رو ديدم
از اونجايي كه كارگردان ميخواست انتقادي به سيستم اقتصادي كشور(و خيلي چيزهاي ديگه) بكنه
و متاسفانه در اين مسير ره به تركستان برد... خواستم چند خطي در ارتباط سينماي ايران بنويسم

اگر مبنا قبل از انقلاب باشه ، برهه اي كه بيك ايمانوردي و فردين و امثالهم سينما رو تسخير كرده بودن
اميرنادري و علي حاتمي و سهراب شهيدثالث و امثالهم اوومدن و سينماي ايران رو از نو ولي اينبار قوي
و متفاوت تر از قبل پايه ريزي كردن...
تنگسير ، سازدهني ، سوت دلان ، ... آثاري بودن كه تماشاگر رو به فكر وا ميداشتن... هدف فيلم مثل قبل
فقط سرگرم كردن و وقت گذروندن نبود... كارگردان از ساخت اثرش هدفي داشت هدفي كه گاهي فراتر از
يه فيلم ساده بود... سالها بايد پي هم سپري ميشد تا ارزش واقعي اثر مشخص بشه...

بعد از انقلاب ، كارگردان هاي نوپايي ظهور كردن كه ره رو پايه گذاران اصيل سينما ي ايران بودن
كمال تبرزي ، مجيد مجيدي ، و ... مصداق هاي خوبي هستن

اما متاسفانه هرچقدر سينماي ايران به عصر مدرنتيه نزديك و نزديك تر شد ، به فنا رفت ، نه اينكه در سال هاي اخير
فيلم خوب نداشته باشيم نه ، ولي از هر ١٠ فيلمي كه هر سال ساخته ميشه راحت ٤الي٥تاش "آشغال محضِ" اينو به
جرئت ميتونم بگم:Smiley35:

ديگه خبري از اون نگاه انتقادي در قالب طنز نيست(مثل اجاره نشين هاي داريوش مهرجويي يا مارمولك كمال تبريزي)
ديگه خبري از اون ور شهر نيست ، انگار بالا و پايين شهر نداريم همه در سطح متوسط رو به بالا زندگي ميكنن انگار نه انگار
يه زماني شهر زيبايي بود ، زيرنور ماه ـي بود...

اگر بخوام اين پست رو ادامه بدم پتانسيل ١٠٠٠ خط نوشته رو داره:Smiley35: اما واقعا متاسفم سينماي ايران به سمتي رفته
كه عناويني مثل خط ويژه و اكسيدان!!!!!!!!!!!! شدن نماينده ي انتقاد ملت از جامعه و حكومت و ...

hamed224
01-26-2018, 09:41 AM
امروز فيلم خط ويژه رو ديدم
از اونجايي كه كارگردان ميخواست انتقادي به سيستم اقتصادي كشور(و خيلي چيزهاي ديگه) بكنه
و متاسفانه در اين مسير ره به تركستان برد... خواستم چند خطي در ارتباط سينماي ايران بنويسم

اگر مبنا قبل از انقلاب باشه ، برهه اي كه بيك ايمانوردي و فردين و امثالهم سينما رو تسخير كرده بودن
اميرنادري و علي حاتمي و سهراب شهيدثالث و امثالهم اوومدن و سينماي ايران رو از نو ولي اينبار قوي
و متفاوت تر از قبل پايه ريزي كردن...
تنگسير ، سازدهني ، سوت دلان ، ... آثاري بودن كه تماشاگر رو به فكر وا ميداشتن... هدف فيلم مثل قبل
فقط سرگرم كردن و وقت گذروندن نبود... كارگردان از ساخت اثرش هدفي داشت هدفي كه گاهي فراتر از
يه فيلم ساده بود... سالها بايد پي هم سپري ميشد تا ارزش واقعي اثر مشخص بشه...

بعد از انقلاب ، كارگردان هاي نوپايي ظهور كردن كه ره رو پايه گذاران اصيل سينما ي ايران بودن
كمال تبرزي ، مجيد مجيدي ، و ... مصداق هاي خوبي هستن

اما متاسفانه هرچقدر سينماي ايران به عصر مدرنتيه نزديك و نزديك تر شد ، به فنا رفت ، نه اينكه در سال هاي اخير
فيلم خوب نداشته باشيم نه ، ولي از هر ١٠ فيلمي كه هر سال ساخته ميشه راحت ٤الي٥تاش "آشغال محضِ" اينو به
جرئت ميتونم بگم:Smiley35:

ديگه خبري از اون نگاه انتقادي در قالب طنز نيست(مثل اجاره نشين هاي داريوش مهرجويي يا مارمولك كمال تبريزي)
ديگه خبري از اون ور شهر نيست ، انگار بالا و پايين شهر نداريم همه در سطح متوسط رو به بالا زندگي ميكنن انگار نه انگار
يه زماني شهر زيبايي بود ، زيرنور ماه ـي بود...

اگر بخوام اين پست رو ادامه بدم پتانسيل ١٠٠٠ خط نوشته رو داره:Smiley35: اما واقعا متاسفم سينماي ايران به سمتي رفته
كه عناويني مثل خط ويژه و اكسيدان!!!!!!!!!!!! شدن نماينده ي انتقاد ملت از جامعه و حكومت و ...

بر خلاف نظر شما من باور دارم اگر سایه ممیزی رو از سینما بردارن تمام خواسته های شما براورده میشه ،

این سختگیری هایی که میشه جرات تهیه کننده برای دست گذاشتن بر روی خیلی سناریو ها میبنده ، ممیزی

که خط به خط فیلنامه رو بررسی میکنن و تغییر میدن نویسنده رو هم دوچار خودسانسوری میکنه تازه مشکل

بدتر اینه که استاندارد خاصی هم نیست ، خیلی وقت ها سلیقه ایی عمل میکنن و زحمات یک گروه رو بر باد میدن

در چنین وضعیت آشفته ایی از صد تا فیلم یدونه مثل فروشنده هم بیرون بیاد چیزی شبیه معجزه است

Luca Brasi
01-26-2018, 01:35 PM
بر خلاف نظر شما من باور دارم اگر سایه ممیزی رو از سینما بردارن تمام خواسته های شما براورده میشه ،

این سختگیری هایی که میشه جرات تهیه کننده برای دست گذاشتن بر روی خیلی سناریو ها میبنده ، ممیزی

که خط به خط فیلنامه رو بررسی میکنن و تغییر میدن نویسنده رو هم دوچار خودسانسوری میکنه تازه مشکل

بدتر اینه که استاندارد خاصی هم نیست ، خیلی وقت ها سلیقه ایی عمل میکنن و زحمات یک گروه رو بر باد میدن

در چنین وضعیت آشفته ایی از صد تا فیلم یدونه مثل فروشنده هم بیرون بیاد چیزی شبیه معجزه است

سايه ي مميزي بعد از سال ٥٧ بخصوص دهه ي ٧٠ خيلي پرنگ شد:Smiley35:
ولي در همون سال ها هم بودن كارگردان هاي بزرگي كه به اعتقاد خودشون پاي بند
بودن و فيلم ميساختن حتي به قيمت اكران نشدن و برباد رفتن تمام هزينه هايي كه كردن
طلاي سرخ و آفسايد جعفر پناهي ، باد ما را خواهد برد عباس كيارستمي و ...

سايه ي مميزي باعث شد خيلي از كارگردان ها ديگه علاقه اي به فيلم ساختن تو ايران
نداشته باشن ولي ابدا باعث نشد ذره اي رو كيفيت كارشون تاثير بزاره...
نمونه ي بارز امير نادري كه بكل از ايران رفت
يا كمال تبريزي كه ديگه اشتياقي به فيلم ساختن نداره و ...

در كل حرف من اين نيست كه حتما سازنده ها دست رو سوژه هاي خفن(!) بزارن
حرف من اينكه هرسوژه اي رو كه ميخوان فيلم كنن پرداخت درستي داشته باشن
براي روايت...

saeedporreza9
01-26-2018, 06:52 PM
http://static3.ilna.ir/thumbnail/5VPiYwz1TMgT/zD2ly951Lbe1X4vBXmeYxnwvBKd2o-upCBoRpuXWWQ3xVYIwBtE8SJc5CgG8w1SR1HhaeHPcWe7Z4QQx wQ5aCQuC6bW65Yo2vzNA1A_oYcME-xuDHnCGIL88GkvFaMums2lp5Xzk-eErjUYezqJx15vgVYkT1_XDXuOejRjZDSys4NdjIqNZJEQ6csj 1vAj0FRw2r3M2O-8,/%D8%A7%DA%A9%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86.jpg

امروز به طور اتفاقی فیلم اکسیدانو دیدم.از نظر کمدی فیلم خوبیه و میتونه شمارو بخندونه ولی مثل بقیه فیلمهای ایرانی داستانی پوچ داره.اگر دنبال فیلمی مثل گشت 2 هستین من اکسیدانو پیشنهاد میدم.

6/10

Luca Brasi
01-29-2018, 02:54 PM
رخ ديوانه
(پتانسيلي از دست رفته)


اصولا ، فيلماي ايراني كه الگوبرداري شده ي آثار هاليوودي هستن در بهترين حالت ممكن يه اثر معمولي ميشن
چرا كه مرجع اصلي ، روش فكر شده و ساخته شده اما اثر ايراني رو كارگردان همينجور كه فيلم خارجي رو
ميديده خوشش اوومده و گفته كه خوب منم يدونه از اينا بسازم...

رخ ديوانه اثري كه در وهله ي اول نياز به پرداخت عميق به شخصيت ها داره ، متاسفانه كارگردان در يك سطح
بسيار متوسط بصورت خيلي سطحي و ضعيف به پرداخت شخصيت ها پرداخته.و اينگونه است كه در انتهاي
فيلم متوجه ميشيم كه فلان شخصيت كه كلا ١٠خط ديالوگ هم نداشت و سرجمع تو ٦تا پلان حضور پيدا كرد
ميشه مغز متفكر تمام اتفاقاتي كه رخ داد...
رخ ديوانه ضربه ي اساسي رو از اونجايي ميخوره كه تمام شخصيت هاي اصلي در انتهاي داستان مشخص
ميشه كه عملا هيچ نقشي در اتفاقات اساسي داستان نداشتن و اون چنتا شخصيتي كه از اواسط فيلم كاملا
از داستان كنارگذاشته شدن ،نقش داشتن

در حاشيه ي داستان اصلي كارگردان چنداتفاق ديگه رو هم گنجونده براي روايت كه
بعد از اتمام فيلم تماشاگر از خودش ميپرسه خوب اون اتفافات افتاد كه چي...؟!!؟؟؟؟؟
يعني كاملا مشخصه سازنده براي حضور بعضي از بازيگرها(حالا به هر دليلي) مجبور
شده اتفاقات بي موردي رو به داستان اضافه كنه كه نه كمكي ميكنه به پيشروي داستان
و فقط باعث ميشه زمان فيلم افزايش پيدا كنه...

در پايان
رخ ديوانه اثر بدي نيست ، ضعيف هست اما يه پيام اخلاقي خوب داره كه به هممون ياد آوري ميكنه
تو عصري كه حداقل ٥٠٪‏ از زندگي مردم تو فضاي مجازي ميگذره... نميشه به يه ادم مجازي اطمينان كرد

EYE
01-29-2018, 08:36 PM
رخ دیوانه هنوز هم نفهمیدم این محبوبیتی که تو اون سال بدست اورد سر چی بود...
از دیالوگای مسخره و شعاریش
از بازیای داغون(بجز طباطبایی)
از پایان مثلا کایزر سوزه ایش
یا لحظات چرت تینیجری آروم کردن سگ از پشت تلفن
در کل بیخود بود...
فک کنم اولین فیلمی بود که توش امیر جدیدی رو میدیدم.خلاصه بدم اومد ازش
عوضش سال بعدش جدیدی رفت "اژدها وارد میشود"رو بازی کرد.بعدش بهش دید مثبتی پیدا کردم.از یه کار چرت,به یه کار عالی

matiyo
02-01-2018, 08:39 PM
دوستان بین فیلم های باران کوثری که سالهای 94-95 اکران شدن کدوم به نظرتون ارزش دیدن داره و وقت تلف کنی نیست .
کدوم رو پیشنهاد میکنید یا کدوم رو به شدت رد می کنید!!
بی‌نامی
شنل
سد معبر
هفت ماهگی
لانتوری

EYE
02-01-2018, 08:48 PM
دوستان بین فیلم های باران کوثری که سالهای 94-95 اکران شدن کدوم به نظرتون ارزش دیدن داره و وقت تلف کنی نیست .
کدوم رو پیشنهاد میکنید یا کدوم رو به شدت رد می کنید!!
بی‌نامی
شنل
سد معبر
هفت ماهگی
لانتوری

لانتوری
شدیدا پیشنهاد میشه

Tha Real Nigga
02-02-2018, 10:47 PM
یه فیلم ایرانی خوب تو ته مایه ابد و یک روز و کارهای اصغر فرهادی معرفی کنید فاز فیلم ایرانیم برگشته :Smiley41:

MrP
02-02-2018, 10:52 PM
یه فیلم ایرانی خوب تو ته مایه ابد و یک روز و کارهای اصغر فرهادی معرفی کنید فاز فیلم ایرانیم برگشته :Smiley41:

اگه منظورت فیلم هایی که بد بختیامون رو یادمون بیاره و یا آخرشم هیچی معلوم نشه
لاک قرمز
برادرم خسرو

ESajad
02-02-2018, 11:23 PM
یه فیلم ایرانی خوب تو ته مایه ابد و یک روز و کارهای اصغر فرهادی معرفی کنید فاز فیلم ایرانیم برگشته :Smiley41:
رگ خواب حمید نعمت الله
گربه و ماهی شهرام مکری
بارکد مصطفی کیایی

Luca Brasi
02-03-2018, 03:30 PM
یه فیلم ایرانی خوب تو ته مایه ابد و یک روز و کارهای اصغر فرهادی معرفی کنید فاز فیلم ایرانیم برگشته :Smiley41:

فيلم شهر زيبا ساخته ي فرهادي
فيلم كافه ترانزيت
فيلم پدر(با بازي محمد كاسبي)
فيلم باران(ساخته ي مجيد مجيدي)

ديدن اينا زندگيتو عوض ميكنه:Smiley69:

anzalichi
02-04-2018, 08:56 PM
http://picoup.ir/images/04437877468985678344.jpg
- گاهی-Sometimes



این فیلم قصه ی آدم هائیست که یاد شان رفته بعضی حرف ها از یاد بعضی ها نمی رود...


وقتی به آرشیو فیلم هام نگاه میکنم فقط یک فیلم ایرانی پیدا میکنم که هر چند وقت یکبار میرم سراغش و از اول تماشا میکنمش و هربار برام احساس فوق العاده ای به ارمغان میاره. اهل چندبار دیدن فیلم هام نیستم و تعداد فیلم هایی که بیش از یکبار دیدمشون به اندازه ی انگشت های یک دسته که خب از قضای روزگار این فیلم هم جزو همون فیلم هاست. یک فیلم که مدت زمانش هم اتفاقاً زیاد نیست و مثل اپیزود یک سریال میمونه ولی ارزش بار ها دیدن رو داره. اگر یه زمان بخوام یه تاپ تن از فیلم هام نام ببرم حتماً این فیلم هم به اسامی اضافه میکنم. تقریباً دو سال پیش برای اولین بار دیدمش و هر چندماه یکبار میرم سراغش. نقطه ی اوج داستان بسیار دقیق شکل میگیره و به زیبایی هر چه تمام تر مخاطب رو له میکنه. بی رحمی کارگردان در این فیلم بسیار ستودنیه. اصلاً در چارچوب تابوهای سینمای ایران پیش نمیره. حرف های بسیار رک صریح نافذ و خانمان برانداز. شخصیت ها رو تو موقعیت هایی میزاره که مطمئنم همگی شرایط مشابهش رو در زندگی تجربه کردیم. به طور مثال ناراحتید ولی نمیتونید فریاد بزنید. خب این فیلم بهتون جرئت میده. ناامیدتون میکننه، امیدوارتون میکنه، بهتون تلنگر میزنه و باعث میشه زندگی خودتون رو بزارید جلوی خودتون. از قضای روزگار درباره ی بدبختی ایرانیا هم نیست. درباره ی بدبختی انسانیت عه! فیلمیه که وابسته به زمان و مکان نیست و همیشه میتونیم ازش بعنوان عبرت و الگو یاد کنیم. حداقل برای من چنین احساسی داره. خواستم بگم اگر دنبال یک فیلم بسیار متفاوت وطنی هستید گاهی رو نگاه کنید.

سبک مشابه کسی دیده یا میشناسه بگه بهم

metti
02-05-2018, 12:04 AM
http://picoup.ir/images/04437877468985678344.jpg
- گاهی-Sometimes


وقتی به آرشیو فیلم هام نگاه میکنم فقط یک فیلم ایرانی پیدا میکنم که هر چند وقت یکبار میرم سراغش و از اول تماشا میکنمش و هربار برام احساس فوق العاده ای به ارمغان میاره. اهل چندبار دیدن فیلم هام نیستم و تعداد فیلم هایی که بیش از یکبار دیدمشون به اندازه ی انگشت های یک دسته که خب از قضای روزگار این فیلم هم جزو همون فیلم هاست. یک فیلم که مدت زمانش هم اتفاقاً زیاد نیست و مثل اپیزود یک سریال میمونه ولی ارزش بار ها دیدن رو داره. اگر یه زمان بخوام یه تاپ تن از فیلم هام نام ببرم حتماً این فیلم هم به اسامی اضافه میکنم. تقریباً دو سال پیش برای اولین بار دیدمش و هر چندماه یکبار میرم سراغش. نقطه ی اوج داستان بسیار دقیق شکل میگیره و به زیبایی هر چه تمام تر مخاطب رو له میکنه. بی رحمی کارگردان در این فیلم بسیار ستودنیه. اصلاً در چارچوب تابوهای سینمای ایران پیش نمیره. حرف های بسیار رک صریح نافذ و خانمان برانداز. شخصیت ها رو تو موقعیت هایی میزاره که مطمئنم همگی شرایط مشابهش رو در زندگی تجربه کردیم. به طور مثال ناراحتید ولی نمیتونید فریاد بزنید. خب این فیلم بهتون جرئت میده. ناامیدتون میکننه، امیدوارتون میکنه، بهتون تلنگر میزنه و باعث میشه زندگی خودتون رو بزارید جلوی خودتون. از قضای روزگار درباره ی بدبختی ایرانیا هم نیست. درباره ی بدبختی انسانیت عه! فیلمیه که وابسته به زمان و مکان نیست و همیشه میتونیم ازش بعنوان عبرت و الگو یاد کنیم. حداقل برای من چنین احساسی داره. خواستم بگم اگر دنبال یک فیلم بسیار متفاوت وطنی هستید گاهی رو نگاه کنید.

سبک مشابه کسی دیده یا میشناسه بگه بهم



ازاده صمدی بازی کنه من ندیده باشم
رفت واسه دانلود
ممنون از شما با کلام اثرگذارتون

hamed224
02-20-2018, 05:46 PM
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/3/3e/Asphyxia_poster.jpg/220px-Asphyxia_poster.jpg

خفگی

یه فیلمایی رو توی شبکه خانگی میبینی و خدارو شکر میکنی خوب شد واسه این فیلم سینما نرفتی!

نمیدونم تماشاچی رو چی فرض میکنن ، این فیلم هم مثل بیشتر فیلم های ایرانی خیلی دیر شروع میشه

قراره دلهره آورو مرموز باشه ولی واقعا اعصاب خورد کنه ، یه مشت تیپ خشک و بی حال با بازی های تصنعی

با دیالگ های کلیشه ایی بدتر از اون تصاویر کاریکاتوری .اگه قرار فیلمی رو سیاه سفید ببینیم و حال هوای کلاسیک

داشته باشه پس اون گوشی ایفون وسط فیلم چی میگه ! این فیلم رایگان با حجم رایگان هم دانلود کنی بزور تحمل میکنی

0/10


[/CENTER]

125yahel
02-21-2018, 02:36 AM
https://zoltv.net/uploads/posts/2018-01/1516165298_khafegi.jpg

یه فیلمایی رو توی شبکه خانگی میبینی و خدارو شکر میکنی خوب شد واسه این فیلم سینما نرفتی!

نمیدونم تماشاچی رو چی فرض میکنن ، این فیلم هم مثل بیشتر فیلم های ایرانی خیلی دیر شروع میشه

قراره دلهره آورو مرموز باشه ولی واقعا اعصاب خورد کنه ، یه مشت تیپ خشک و بی حال با بازی های تصنعی

با دیالگ های کلیشه ایی بدتر از اون تصاویر کاریکاتوری .اگه قرار فیلمی رو سیاه سفید ببینیم و حال هوای کلاسیک

داشته باشه پس اون گوشی ایفون وسط فیلم چی میگه ! این فیلم رایگان با حجم رایگان هم دانلود کنی بزور تحمل میکنی

0/10





متاسفانه این قضیه برا من پیش اومد و به اصرار دوستی ک بلیط گرفتم باید بیای رفتیم و یکی از بدترین تجربه های سینماییم رقم خورد اسم فیلم برازندشه چون واقعا وسطای فیلم حس خفگی بهت دست میده و در حد مرگ حوصلت سرمیره. شانس ما هم وسط سالن بودیم نمیشد فرار کنی:Smiley14: وافعا عذاب اور بود

New_Sense
05-26-2018, 09:16 PM
https://www.uplooder.net/img/image/17/d537e6f29b47356441b4bf45b669c875/3333.jpg


عصبانیت ازهم گسیخته درونی

نقدی بر فیلم «عصبانی نیستم!»


شاید تا قبل از دیدن این فیلم در سینما ، همه جوره انتظار اکران آن ، یک نوع تجربه خاص را برای نگارنده دربرگرفته باشد ، اما فیلم عصبانی نیستم بعد از 5 سال و اندی بالاخره اکران شد ، بعد از آنهمه هیاهو و درگیری های سیاسی و فجر و جایزه نگرفتن بازیگر نقش اول آن (نوید محمد زاده) بعد از آنکه حتی اسمش به عنوان دریافت سیمرغ بهترین بازیگر سال خوانده شد و دادن سیمرغ به کسی دیگر وعصبانیت جریان های سیاسی از چپ و راست تا بالا و پایین از هر نوع احزاب فرهنگی و سیاسی و اجتماعی تا بوق و کرنا و خیلی از اتفاقات عجیب و غریبی که باعث اکران نشدن این فیلم شد ، اینقدر این اتفاقات متاثر از جریانات آن سال بود که دیگر مساله سینما به مثابه هنر کاملا در سایه قرار گرفت ، انگار همگی دست در دست هم دادند تا رضا درمیشیان را برای ساخت چنین فیلمی محاکمه کنند که وامصیبتا از دغدغه های جامعه و نیش و کنایه های سیاسی کوچک و جمع جور به این مسئول و ان مسئول تا انگ سیاه نمایی یا سفید رویی یا هرچه که اصلا ربطی به سینما ندارد برای یک فیلم اتفاق افتاد ، اگر داستان یک فیلم اینقدر میتواند جار و جنجال کند الحق و انصاف سینما به مثابه رسانه کاملا درست عمل کرده است و این جریان مدیون منفی نگری مخالفان فیلم و تبلیغ رایگان آنها شده بود ، مگر جامعه ما در بطن درونی خود اینقدر چنین داستان های واقعی و خالی از این همه نگرش عجیب و غریب ندارد که هیهات کنان بر سر و صورت خود میکوبند که نکند با این فیلم نظام اجتماعی یک جامعه بهم بریزد ، الحق و انصاف اکران امروز این فیلم نشان داد هرچقدر فیلم را در قاب سینما ببینیم میتوانیم به خوبی یا بدی آن پی ببریم نه با نفی و تبلیغ منفی و بیان رسانه ای کردن آن ، هرچند امروز همه چیز ریشه در تفکرات عقب افتاده مسئولینی دارد که هنوز فکر میکنند سینما ابزار شیطان است و به مقبولیت آن شک دارند . از اینها که بگذریم میرسیم به فیلم درمیشیان ، که 5 سال در گنجه تاریخ خاک خورد و بالاخره اکران شد .

جالب است که فیلم سوم درمیشیان یعنی «لانتوری» اینقدر عذاب آور و دیدنش سخت بود که همه جوره به درمیشیان به عنوان سازنده ژانر آزار احترام ویژه ای قائل شده ام ، استاد مسلم این ژانر در ایران کسی نیست جزء درمیشیان همین که در فیلم اولش «بغض» دوربین روی دست عصبی وار و تکان های پشت هم و دیوانه وار را ادامه داد که بغض همه را در آورد ، بعد از بغض که بیشتر یک سینمای تجربی را داشت ، لانتوری درمیشیان به شدت آزاردهنده عمل کرد ، یک فیلم شبه مستند داستان گو ، که بیشتر به عنوان زبان ، جامعه را تلخ و عریان بیان میکند ، تا جایی که در سکانس نهایی فیلم یعنی قصاص ، چیزی جزء میخکوب شدن و نشان دادن جزء به جزء خشونت تنها از ذهن سیال و عجیب و غریب درمیشیان بر می آید و بس ، اشتباه فکر نکنید نگارنده به دنبال تعریف از لانتوری نیست برعکس فیلم لانتوری درمیشیان به شدت بد و آزاردهنده عمل کرده است ، تا جایی که تجربه دیدن دوباره آن هم عذاب آور است ، انگار درمیشیان با فون تریه یک قرابت شخصی و احساسی برقرار کرده بود ، در هر صورت فیلم دوم درمیشیان یعنی «عصبانی نیستم» مبنای نگاه اساسی درمیشیان به واقع گرایی جامعه ای دارد که همه چیز در آن اتفاق می افتد ، و باز هم درمیشیان برعکس آنهمه تبلیغ و هیاهو ، همانند لانتوری به عذاب دادن و آزار بیننده تاکید میکند ، ولی اینبار در بستر ملودرام عاشقانه ای که شاید برای لطافت احساس و درگیری اینهمه مشکل و غم خوب باشد ، اما واقعا ملودرام عاشقانه میتواند نگاه رئالیسم اجتماعی فیلمساز را لطیف کند ؟

شاید باید مساله اصلی سینما و زبان گویای سینما بازخوانی شود ، هیچکاک را میتوان استاد دلهره و یکی از بزرگان سینما دانست که فیلمهایش به مراتب دلهره آور و به شدت پر تعلیق بود ، اما هیچوقت در فیلمهایش بیننده را آزار نداد ، نگاه هیچکاک به مساله سینما ، سرگرمی بود و لذت بردن از تعلیق و دلهره ، نه برآیند ترس خارج از فیلم برای بیننده ، هدف دیدن یک فیلم روشن سازی آگاهی ما و پایه ریزی ناخودآگاه ما برای زندگانی آینده می باشد ، یعنی هر فیلم تجربه ناخودآگاه ما از آن سیر و سلوک درام را پر میکند که ما به انسانی بهتر و اندیشه ای والاتر برای زندگی آینده تبدیل کند ، نه اینکه تبدیل به انسانی وحشی شویم . برای همین باید به این مساله پی برد ، که فیلمساز برای نگاه به مقوله خشم و عریان سازی آن حد و حدود انسانی را نگه دارد ، چرا که خود به خود تاثیرات بلند مدت روانی بر بیننده میگذارد .

در هر صورت درمیشیان برای عصبانی نیستم ، دغدغه یک جوان بیکار 26 ساله امروزی جامعه مان را به اندازه ای به واقعیت نزدیک میکند که خود به خود برای بیننده باورپذیر تر از حتی واقعیت است ، جوانی که برای رسیدن به عشق دچار معضلات به شدت زیادی میشود که فیلمساز عمدتا بنای این مشکلات جوان را اخراج از دانشگاه به عنوان یک دانشجو ستاره دار بیان میکند ، که البته نگاه سیاسی به مساله در مرحله اول تا نگاه اجتماعی غالب تر است ، اما به مرور این جامعه از هم گسیخته ایرانی میشود تمام بزنگاه های مشکلات این جوان ، تا جایی که خشم و عصبانیت راه حل مشکلات میتواند باشد ، و جلوگیری از این خشونت در لایه بیرونی با تجویز قرص و تلقین عصبانی نبودن بروز میکند اما در لایه درونی فرد به خشونت از هم گسیخته درونی زیاد گرایش پیدا میکند ، نوید محمد زاده بهترین بازی عمرش را تا به امروز کرده است ، و قطعا برای این بازی باید او را تحسین کرد ، نگاه درونی و نگاه بیرونی به مساله خشم در صورت و ذهن و چهره او به مراتب اینقدر خوب عمل کرده است ، که نمیتوان نوید داستان «عصبانی نیستم» را همان نوید محمد زاده خارج از داستان ننامید ، اما در این بین دوربین های همیشگی درمیشیان و پر از تکان و لحظه انگاری های بصری و تدوین و تعدد کات در فیلم زجر آور است ، کلا انگار با یک لانتوری دیگری طرف هستیم که اینبار به شدت دوربین از هر لحظه ای برای بیان سینمایی استفاده میکند که در لحظه شما به واقعه پی ببرید و عملا میزانسن فنا شده است ، درمیشیان در میزانسن به هیچ وجه نمیتوان او را یک کارگردان کاربلد دانست ، انگار میزانسن در دوربین روی دست و تدوین صورت میگیرد و دیگر از چیدمان و دکوپاژ اساسی در فیلم برای قاب بندی درست و درمان خبری نیست ، و این عملا به شدت از جنبه هنری و سینمایی فیلم می کاهد ، و قطعا اگر فیلم را به هر کارگردان دیگری بسپارند نمیتواند آن را بسازد .

شاید جالب باشد که اگر انگلوپولوس را استاد برداشت های طولانی و پر از مفهوم بدانیم باید 180 درجه چرخش درمیشیان را استاد مسلم تدوین و تعدد کات در ایران بنامیم . این همه چرخش و دوربین عصبی و تنش زا برای فیلم قطعا کاملا احساس خوب که هیچ احساس تنفر از فیلم و آزار را برای بیننده رقم میزند و فیلم را جزو دسته فیلمهای با تاریخ مصرف و تمام شده قرار میدهد .

فیلم متوسط است اما خوب نیست ، و متاسفانه به اندازه تبلیغش و جریان هایی که برایش اتفاق افتاده تا به امروز جنجال برانگیز و جذاب نیست ، و برای آزار دادن و خراب کردن حال شما بعد از دیدن آن ساخته شده است که متاسفانه دیدن دوباره آن یعنی انزجار درونی برای دو ساعت دیگر .



New_Sense
97/03/05

Luca Brasi
05-26-2018, 10:10 PM
http://picoup.ir/images/86998259208180331418.jpg (http://picoup.ir/) http://picoup.ir/images/64345325139561000241.jpg (http://picoup.ir/)

ناصرخان بیش از 20 سال در قاب تلوزیون هنرنمایی میکرد اما تبعید شد تا زمان مرگ... علی کسگم کلیپ کوتاهی در اینستا و ساخت و پایش به قاب تلوزیون ملی باز شد
این است رسم روزگار


ناصرخان روحت شاد

New_Sense
06-22-2018, 03:30 PM
متولد 65


اگر فیلمی خوب باشد پس خوب است و نیاز به امتیاز دهی ندارد ، در سینمای ایران دقیقا این مصداق را میتوان در مورد فیلم ها به کار برد ، فیلم متولد 65 شاید فیلم خوبی به اندازه ابد و یک روز نباشد ولی نسبت به فیلم های با لوکیشن بسته همانند فیلم ملبورن که قبلا در نقد «سادیسم صدا» (http://tvworld.info/showthread.php?t=45803&page=4&p=214099&viewfull=1#post214099) به آن پرداخته شده بود ، فیلم بهتری است و میتوان آن را نقطه عطفی در فیلمهای آپارتمانی کم خرج و جمع جور نام برد ، یک ملودرام عاشقانه جمع و جور با تم شک و اشتباه و تنش همراه با درگیری های شخصی که قطعا از هم نوعان خودش یک سرو گردن بالاتر است .

با این حال دروغ نگوییم با دیدن فیلم احساستان درگیر میشود و قطعا خودتان را در این مخمصه قرار میدهید و با ریتم و دوربین گهواره وار در خانه همسو میشوید . دوربین به همه جا سرک میکشد و همواره ریتم خودش را حفظ میکند .

مجید توکلی به عنوان دومین اثر خود یک فیلم تجربی نسبتا متوسط رو به بالایی را برای بیننده نشان میدهد و نمیتوان فیلم را بد خواند ، داستان کشش زیادی را دارد و داستان بدی نیست و به مراتب احساس عشق به دو نفر را بهتر از فیلمهای هم رده خود بیان میکند .

دارای اسپویلر

داستان از دو عاشق دلداده به نام افشار (امیر افشار زاده) و خاطره شروع میشود و شیطنت های این دو که با رویای استفاده لحظه ای و لذت آنی از پولدار بودن را روایت میکند ، در واقع این دو شخصیت مبنا تفکر جوانان امروزی را دارند که با نداشتن ماشین های آنچنانی و یا نداشتن پنت هاوس های بالای شهر و ویلاهای زیبا اما برای لحظه ای گذران از آن حس و حال پولداران ، حاضر به نقش بازی کردن هستند و حاضرن خودشان را به عنوان پولدار جا بزنن و برای خرید ب ام دبلیو و دور زدن دو دقیقه ای برای تست از ماشین لذت ببرند و حتی برای دیدن بهترین پنت هاوس در تهران به مشاور املاک بروند و نقش بازی کنند تا 1 ساعتی را با رویای داشتن آن باهم زیر یک سقف زندگی کنند ، با این حال داستان دقیقا نقطه عطف خودش را با ورود به خانه در یک برج در طبقه هشتم در بالا شهر شروع میکند و تمامی رویاهایی که به واسطه شک نابود میشود

تا اینجای کار داستان دقیقا در فیلمنامه صحیح عمل میکند ، در ادامه داستان در صحنه ای شخصیت افشار با ترفندی از منزل فرار میکند و خاطره در خانه با یک پیرمرد و پیرزن تنها میگذارد ، صحنه با مدیوم بسته از چهره افشار در آسانسور گرفته میشود و بعد از آن افشار بدون اینکه از آسانسور خارج شود دوباره به خانه برمیگردد ، در سکانس های جلوتر زمانی که خاطره به پیرزن خانه التماس میکند که آنها را آزاد کند و پیرزن خانواده او را آزاد میکند ، اینبار صحنه از مدیوم بسته از پشت سر خاطره گرفته میشود که آسانسور می ایستد اما او حرکتی نمیکند و با این حال او به خاطر عشقش افشار به خانه برمیگردد .
دقیقا این صحنه مصداق بارز یک نگاه درست به عشق دو دلداده دارد و قطعا میتوان یک پون مثبت در نظر گرفته شود ، با اینکه فیلم احساس میشود یک فیلم آپارتمانی کم خرج و ایستا هست اما همواره پویایی شخصیت ها در خانه دیده میشود .


در آخر دیدن این فیلم تجربی حتما توصیه میگردد.








https://www.uplooder.net/img/image/40/6ffa4b96c07715cfcd251cce0f846e68/Screenshot-(21)0.jpg
https://www.uplooder.net/img/image/39/4873a3214b980cd50d7545e453e2620f/Screenshot-(22)655.jpg
https://www.uplooder.net/img/image/53/3abfd3b0e9a5d932e4f2d8ec66ffee18/9999.jpg
https://www.uplooder.net/img/image/16/dfbd6ced2e0331e2e26d210206afc688/55464564.jpg

hamed224
06-24-2018, 02:51 AM
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/3/30/Poster_pole_khab.jpg/220px-Poster_pole_khab.jpg

دیروز این فیلمو دیدم اصلا انتظار چنین کیفیتی رو نداشتم ، اکتای براهنی چه به لحاظ شیوه داستانگویی و فضا سازی و

شیوه نگاهش به موضوع با اینکه فیلم اولش بود ، استاندارد خوبی رو رعایت کرده ، با اینکه فیلمو به خاطر حضور هومن سیدی

دیدم ولی بازی اکبر زنجانپور خیلی طبیعی و حرفه ایی بود ، کست فیلم خیلی مناسب چیده شده همین امر هم باعث کیفیت

بالای فیلم شده......

پل خواب

7/10

ESR
06-24-2018, 01:43 PM
https://www.roozcheen.com/wp-content/uploads/2018/01/%D9%BE%D9%84-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8-696x400.jpg

دیروز این فیلمو دیدم اصلا انتظار چنین کیفیتی رو نداشتم ، اکتای براهنی چه به لحاظ شیوه داستانگویی و فضا سازی و

شیوه نگاهش به موضوع با اینکه فیلم اولش بود ، استاندارد خوبی رو رعایت کرده ، با اینکه فیلمو به خاطر حضور هومن سیدی

دیدم ولی بازی اکبر زنجانپور خیلی طبیعی و حرفه ایی بود ، کست فیلم خیلی مناسب چیده شده همین امر هم باعث کیفیت

بالای فیلم شده......

8/10

اسم فیلم مشخص نیست

Tha Real Nigga
06-24-2018, 02:39 PM
اسم فیلم مشخص نیست

فکر کنم منظور پل خواب هست

New_Sense
06-25-2018, 12:05 AM
دایره مینا

یه چیزی از چند روز قبل تو دلم گیز گیز میکرد نمیدونم واقعا چرا پای یک فیلم ایرانی قبل از انقلاب این حال واسم به وجود اومد ، این مطلب واقعا نقد یک فیلم نیست نقد حس و حال خودمو ، بعد از دیدن فیلم « دایره مینا» داریوش مهرجویی با اینکه خیلی وقت این فیلم رو داشتم ولی همش بیخیال دیدنش میشدم ، یه احساس غریب و غم غربت عجیب به سراغم اومد ؛ تا حالا هر وقت واسه فیلمی احساس کردم که ارزش حرف داره چه بد باشه چه فیلم خوبی باشه ، چیزی در موردش نوشتم ، احساس میکنم برای بعضی فیلمها باید بیشتر وقت گذاشت واسه همین حتی اگر بتونم یک کلمه در وصف فیلمی میگم، ولی دایره مینا مهرجویی احساس غریبی داشت ، باورم نمیشه هنوز ته دلم انگار خاطراتی از دورانی که وجود نداشتم مونده ، جالبه که قبل از انقلاب من به دنیا نیمدم ولی چرا باید این حس و حال رو پیدا کنم که انگار این فیلم یک نوستالوژی و خاطره ای واسه من زنده میکنه ، شاید به خاطر حال و هوای فیلم هست و شاید ناخودآگاه تو ذهنم این فیلم یه چیزی داره که درون من طلب میکنه ، اینبار دیگه نه حوصله خیلی ادبی و منتقد وار نوشتن دارم و نه تحلیل داستان که آیا این فیلم خوب هست یا نه ، ولی واقعا فیلم برام خوشاینده نه به واسطه داستان نه به واسطه جذابیت روایت گویی و نه به خاطر موج نو بودن فیلم ، شاید به خاطر حس بازیگرا و حس فیلمبرداری و حس غریب اون دوران ، واقعا این یک نقد نیست ، احساس میکنم باید درونم خالی کنم و بریزم روی کاغذ ، شاید مسخره باشه هم احساس خوبی دارم و هم احساس غم ، قطعا شما اگر بازیگرایی رو بشناسید و بعد ببینید اون بازیگر کاملا متفاوت یک نقش جدیدی توی یک فیلم بازی کرده جا میخورید و احساس خوب یا بد پیدا میکنید ، ولی من اینبار بازی «فروزان» توی فیلم واسم به شدت دوست داشتنی بود ، نمیدونم چرا شاید به خاطر اینکه جزو آخرین فیلمهاش قبل از انقلاب بود چون بعد از انقلاب برای همیشه کنار گذاشته شد ، یا حس و غم درونی که مهرجویی توی بیان فیلم نشون داده ، احساس میکنم انگار زمانی خاص اون مکان اون فضا و اون حس و حال بودم ، برای اولین بار هست یک فیلم چنین احساس نوستالوژی شدیدی به من میده ، احساس میکنم تو خاطراتم چنین چیزی بوده ولی ذهنم باور داره که اشتباه میکنم و نبوده ، نمیتونم احساسم رو کاملا براتون وصف کنم فقط خود فیلم میتونه همه چیز رو بیان کنه ، پیشنهادی برای دیدنش نمیکنم چون فقط شاید من چنین احساسی به خاطر گذشته و دورانی پیدا کرده باشم .

این فیلم سال 1353 ساخته و 4 سال توقیف شد و بالاخره سال 1357 اکران شد که البته تقریبا نزدیکای انقلاب بود شاید باید گفت چون مرز میان دو نگاه مختلف به فرهنگ در دو دوره تاریخی و سیاسی مملکت هست حس غریبی داره .


فروزان یکی از آخرین فیلمهایی بود که بازی کرد ، و شاید جزو معدود فیلمهایی هست که او به عنوان یک شخصیت خاص موج نو بازی میکنه نه یک شخصیت توی فیلمفارسی ، چون تا قبل از اون فروزان بیشتر در فیلمهای تجاری موسوم به فیلمفارسی بازی میکرد




سعید کنگرانی یکی از اخرین فیلمهایی بود که بازی کرد ، بعد اونهم دوباره از ممکلت رانده شد، سعید کنگرانی به خاطر پیشینه بازی توی درامتداد شب با گوگوش یاد بیاریم شاید بهتر باشه ولی توی این فیلم به نظرم به شدت نقش خوب بازی کرد









دو تا از بزرگان بازیگری که امروز هم بازی میکنن توی فیلم هستن ، عزت الله انتظامی و علی نصیریان که قطعا بازهم به جذابیت فیلم کمک میکنه .












داستان فیلم اینقدر خاص و مهم است که بعد از اکران فیلم ، یکی از تاثیرگذارترین فیلمی که باعث شکل گیری سازمان انتقال خون در ایران میشه











حال وهوای بیمارستان به شدت امروزی و رئالیست هست ، جوری که احساس میشه که دکترا واقعا دکترن یا پرستارا واقعا پرستارن ، ولی خود فضای بیمارستان احساس زنده بودن نمیده احساس مرگ و اتمام زندگی داره











مرضیه برومند توی فیلم نقش خیلی کوچکی داره به عنوان پرستار با این حال اونایی که میشناسنش مدرسه موشها رو فراموش نمیکنن تنها فیلمی هست که قبل از انقلاب بازی کرده










فیلم با اینکه اصلا نئورئالیست نیست اما احساس فیلمهای ویتوریو دسیکا ، ویسکونتی و ...میده ، کسایی که از حس و حال فضای خیابان ها ایتالیا اون دوران توی فیلمهای دسیکا یادشون میاد قطعا بعضی از صحنه های اینجوری و تکان دهنده هست










بازهم فروزان ، نمیدونم چرا ولی نقش فروزان به شدت دوست داشتنی هست ، انگار برای یک عمر پرستار یا مستخدم اون بیمارستان باقی مونده ، برخوردش با سعید کنگرانی احساس مادرانگی داره و در عین حال احساس خاص دوست داشتن











خیلی از صحنه های فیلم صبح زود یا دم غروب که آفتاب نیست گرفته شده و حس و حال غربت رو تداعی میکنه نمیدونم مهرجویی تعمدا اینکار کرده یا برحسب اتفاق چنین صحنه هایی گرفته شده ولی به شدت با فضای فیلم چفت و بست پیدا کرده


داستان فیلم براساس یکی از داستان غلامحسین ساعدی هست ، که اصلا لازم به گفتن نیست که چقدر داستان های عالی داره


زجر و انحطاط انسانی به وفور تو فیلم دیده میشه ، انگار فیلم واقعیت یک زندگی هست ، کمتر فیلمی چنین خاصیتی داره


فیلم برعکس غالب فیلمهای امروز سینمای ایران ، آدم رو زجر نمیده ، لحن تلخ داره ولی هنوز احساس نهفته داخلش هست


این فیلم پنجمین فیلم داریوش مهرجویی ، و اولین فیلم رنگی او هست


https://www.uplooder.net/img/image/47/07a3902797eb54584024209f0df78861/دايره-مينا.jpg
https://www.uplooder.net/img/image/29/867e90ef2df1cb1c68d14e3e9860b2f2/Screenshot-(23).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/3/7ccca0de55db0a85c8243e4218cd4e4a/Screenshot-(11).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/69/3905858aeb2d51b78b026352f62c63f4/Screenshot-(18).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/85/f3c95eaa2e2e211419d65290a6629826/Screenshot-(22).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/47/0a55a212db61180de13dedea63ec4fa4/Screenshot-(13).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/29/1648693ccbc9e97788af943752812441/Screenshot-(12).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/31/11d97ee68a246ab27482d2e0115092f9/Screenshot-(16).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/61/6709a0eea847f3c16b6c100e69bf1555/Screenshot-(24).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/67/b93c18e4fc1c3ad8acb717668eec584f/Screenshot-(17).jpg
https://www.uplooder.net/img/image/68/daf3dc3f9d82777ad7aa37fdc37c9153/Screenshot-(25).jpg

mehrab 63
08-24-2018, 02:21 AM
بعداز تقریبا دوسه سال یه فیلم ایرونی دیدم .

فیلم لاتاری تو سایتها پخش شده و دیروز گرفتم .

اصلا انتظار نداشتم با چنین فیلم عالی ای طرف بشم ‌ . باور کنید جزو سه چهار فیلم خوب بعد بدبختی مونه ( متوجه هستید که منظورمو)

بازیها همه عولی مخصوصا سهیلی . اسمش یادم نیست .

داستان درحد تیم ملی عالی .

یه دیالوگ داشت فیلم که فکر کنم کل جهل سال بدبختی رو میشه توش خلاصه کرد .
امیرعلی به مامور امنیتی تو دبی میگه :بابا شما ایران رو نمیتونید درست کنید میخواهید دنیا رو درست کنید .
چقدر این دیالوگ سنگینه انصافا

saeedporreza9
08-24-2018, 03:36 AM
بعداز تقریبا دوسه سال یه فیلم ایرونی دیدم .

فیلم لاتاری تو سایتها پخش شده و دیروز گرفتم .

اصلا انتظار نداشتم با چنین فیلم عالی ای طرف بشم ‌ . باور کنید جزو سه چهار فیلم خوب بعد بدبختی مونه ( متوجه هستید که منظورمو)

بازیها همه عولی مخصوصا سهیلی . اسمش یادم نیست .

داستان درحد تیم ملی عالی .

یه دیالوگ داشت فیلم که فکر کنم کل جهل سال بدبختی رو میشه توش خلاصه کرد .
امیرعلی به مامور امنیتی تو دبی میگه :بابا شما ایران رو نمیتونید درست کنید میخواهید دنیا رو درست کنید .
چقدر این دیالوگ سنگینه انصافا

منم امروز دیدمش داستان به یکدفعه اوج گرفت.اسپویل نمیکنم داستانو دوستان برین ببینید.

del@
08-24-2018, 01:51 PM
و عجیب که هنوز فیلم ایرانی هم دانلود میکنید !؟ حالا که خوب بود، میخریدش!؟؟

همش از چهل سال میگید ولی خودتون رو تو این چهل سال نمیبینید!!!

drake
08-24-2018, 03:22 PM
ضد یادداشت

لاتاری یک فیلمفارسی مبتذل تمام عیار است با دوربینی مثلا نیمه مستند نما و مزاحم که ربطی به سینمای داستانی ندارد. لاتاری داعیه دفاع از غیرت و ناموس دارد اما ناموس پرستی اش از قماش فیلمفارسی است. غیرت و ناموس کاریکاتور (قیصر) هم نیست. و بدتر در پس شعار غیرت ملی اش علیه امنیت ملی است. و نمی فهمد غیرتی که علیه امنیت باشد ضد ملی است. سکانس پایانی فیلم از ضدانسانی ترین و وحشیانه ترین سکانس های این سینماست.تبلیغ تروریسم کور فردی است.جالب است که فیلمساز لاتاری وقیحانه از فاشیسم دفاع میکند اما دو روز بعد مذبوحانه پس میگیرد.ظاهرا فیلم طرفدار (قهرمان) تیپیکالش است که از جبهه جا مانده است اما متحجر بی منطق و به ظاهر ارام است و در خود فرو رفته. طرفدار انقلاب و نظام است اما زندگی منفعلانه ای دارد.فیلمساز از او و عمل مالیخولیایی اش ظاهرا دفاع میکند. اما در واقع او را و ارمان باقی مانده اش را جا به جا به سخره میگیرد.

فصلنامه فرم و نقد

عبدالله
08-24-2018, 04:45 PM
دیالوگ برتر و طلایی لاتاری فقط اونجاش که زده طرف رو هدشات کرده اومده تو، اون وسط برمیگرده میگه گفت بچه خلیجم؟ خلیج نه! خلیج فارس :Smiley14:

mehrab 63
08-24-2018, 06:45 PM
و عجیب که هنوز فیلم ایرانی هم دانلود میکنید !؟ حالا که خوب بود، میخریدش!؟؟

همش از چهل سال میگید ولی خودتون رو تو این چهل سال نمیبینید!!!

عزیز دل عرض کنم از سایت بلکس اپ و با کیفیت ۴۸۰ و به قیمت ۲ هزار تومن خریداری کردم ....


..... خب حالا هر چی هست لااقل امنیت داریم:Smiley14::Smiley39:

Luca Brasi
08-25-2018, 02:39 AM
متاسفانه مشكل خيلي از فيلم سازهاي الانمون اينكه يه فيلم خوب خارجي كه ميبينن
يهو تصميم ميگيرن عين هموني كه ديدن بسازن... پيش تر از اين ها كارگردان هـــا
و نويسنده ها يه وام هايي از بعضي اتفاقات يا قسمتي از داستان هاي اونور ابـي
ميگرفتن ، الان عين قالب رو ور ميدارن با روح پرفتوح ايرانيشون پر ميكنن با يه اسم
متفاوت ميدن به خورد ملت ، لاتاري اقتباسي ناقص و مفتضح از Taken ساخته ي
پير مورل بود ،البته نقش حزب الهي-مربي فوتبال داستان هم بشـــدت تحت تاثــــــير
كاراكتر شعار زده ي حاج كاظم آژانس شيشه اي حاتمي كيا بود ، البته اونــــــــــجا
پرويزخان پرستويي با مونولوگ هايي كه داشت ، قشنگ ريز به ريز خـــودش رو براي
مخاطب تعريف ميكرد ، ولي اينجا پرداخت به اين شخصيت كه اتفاقا نقش به سزايي
هم در داستان داره انقدري ضعيف كه نميشه دربارش صحبت كرد... ريش گذاشـــتن
تو يه پلان تو مسجد بعد از نماز مرگ برامريكا گفتن و هنگام صحبت با نامحرم ســـر
پايين انداختن شد شخصيت پردازي!!! همين؟؟؟؟؟!!!! حميد فرخ نژاد هم كه يهـــــو از
آسمون سر در مياره و كل شخصيت پردازيش منوط به كل كل كردن و بحث هاي بيخود
با همرزم قديميشه كه يهويي در انتهاي داستان قابليت هاش ميزنه رو دست جيمز باند

كارگردان سوژه اي رو براي روايت انتخاب كرده كه تحت پرچم ج.ا ايران نميشه بصورت فيلم براي تماشــــاگر نشـون داد
چرا كه حتي با داشتن مجوز ساخت مجموز اكران نميگيره كه بگيره هم كلي سانسور ميشه ، اين قابل قبوله ولي اين همـه
ضعف از اول تا اخر فيلم واقعا جاي بخشش نداره ، كاراكترهاي سر در گم كه بعضي هاشون حتي وجودـون دليلي نداره
داستان نيمه ي اول كه خيلي راحت ميتونست نهايت ١٥. دقيقه رو بخوش اختصاص بده نه ٣٠الي ٤٥ دقيقه ، انتهاي داستان هم كه فوق شعار زده به پايان ميرسه

saeedporreza9
09-17-2018, 06:27 PM
امروز فیلم عصبانی نیستم رو دیدم.یه فیلم نسبتا خوب با بازی نسبتا خوب نوید محمدزاده (نقشاش تکراری شده).فیلم هرچی جلوتر میره تکراری تر میشه.ولی نشون دادن یه جوون بیکار که در به در دنبال پول یا کار میگرده تا با دختر مورد علاقش ازدواج کنه و دوستان و آشنایانش یا نمیخوان کمکش کنن یا میخوان وارد کارهای خلاف بکننش خوب بود.

7/10

ESajad
10-14-2018, 02:20 AM
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/f/f3/Lak_ghermez.jpg/330px-Lak_ghermez.jpg

این فیلم خیلی غم داره اگر حس و حالش رو ندارید طرفش نرید
بدترین ایده هم این میتونه باشه این فیلم رو جمعه بعد از ظهر نگاه کنید
فضای عصر جمعه با غم این فیلم به راحتی شما رو به گریه میندازه
فیلم از داستان خیلی خوب و باور پذیری برخوداره که به راحتی قابل لمسه
بازی های نقش های اصلی مخصوصا نقش اول این فیلم پردیس احمدیه
بسیار زیبا و نزدیک به واقعیت بازی شده به طوری که به راحتی میشه غم و گرفتاری شخصیت اصلی رو حس کرد
اگر به من بود جایزه بهترین بازی سال رو به این بازیگر میدادم از بس که بی نقص و عالی بود
پانته ا پناهی ها هم بازی جذاب و کار کشته ای از خودش به نمایش گذاشته بود
داستان فیلم هم بسیار واقعی و قابل درکه داستانی که برای همه به شکل های مختلف رخ داده
با یک داستان فانتزی بی سروته،غیر قابل قبول و گنگ سرو کار نداریم همه شخصیت ها در دسترس و واقعی هستند
وقتی که گرفتاری از اسمون می باره و هیچ راه فراری نیست امید سرکوب میشه و فلاکت بی پایان به نظر میرسه
وقتی گرفتاری های شخصیت اصلی رو حس میکردم با خودم می گفتم اگر من بودم چیکار میکردم ادم خوبه بودم یا بده داستان من بودم
به راحتی میشه با شخصیت ها و بازی های ارتباط برقرار کرد و مشکلات رو حس کرد از بس که این گرفتاری ها رو به وفور در جامعه میشه دید
و متاسفانه باید گفت خیلی جاها هیچ کاری از دست ما ادم معمولی ها بر نمیاد یا اگر هم برمیادسرمون تو لاک خودمونه
به عنوان یک کارگردان تازه کار جمال سیدحاتمی یک کار قابل قبول با بازی و داستان خوب و منطقی ساخته
که باعث میشه به آینده کاریش امیدوار باشم و مشتاق دیدن کاری های بعدیش باشم اگر به همین رویه ادامه بده

http://bayanbox.ir/preview/3147710897812455368/Be-Vaghte-Sham-3.jpg

فیلمی از کارگردانی بزرگی که راه رسم فیلم سازی خودش رو فراموش کرده و اسیر گذشته خودش شده
نه می تونه مثل گذشته با افتخار و نو آور باشه نه میتونه از پیشنهاد جذاب پیش رو دل بکنه
همیشه می شد بدون دیدن اسم نویسنده حدس زد کار کیه ویژگی های کاری خودش رو داشت
به وقت شام یک فیلم سفارشی و شعار زده است که به هیچ وجه نمیتونه از پس هدفش بربیاد
نه از داستان خوبی برخورداره فقط میخواد یک ایده تحمیلی و نارس رو به نمایش بذاره که با کله زمین میخوره
شخصیت ها از داستان و هدف مشخصی برخودار نیستند پا در هوا و بدون هویت هستند
امیدی برای ابراز اینکه هنوز میشه به ابراهیم حاتمی کیا باید امید داشت وجود نداره
سکانس های اکشن گران قیمت این فیلم هم گره گشایی برای گره های کور فیلم نیست نمی تونه بار جذابیت و کشش فیلم رو به دوش بکشه
بزرگی و جذابیت کاذب این فیلم فقط با حمایت های بی دریغ و تبلیغات بی اندازه جایزه های سفارشی بوجود اومده
در زمینه فیلم های دفاع مقدس ما فیلم های ماندگار و دوست داشتنی ای زیادی داریم
که حداقل یکی دو تا از این عناوین رو ابراهیم حاتمی کیا ورژن گذشته ساخته
به خاطر اسم ابراهیم حاتمی کیا و کارنامه خوبش دوست داشتم این فیلم اگر قراره یک کار تبلیغاتی و شعار زده باشه
حداقل ویژگی های یک فیلم بزرگ رو داشته باشه و همین ویژگی ها باعث بشه ارزش هنری فیلم بالا بره نه ارزش مادی فیلم
و کارگردان بر این اساس این ادعا رو داشته باشه که بهتر از فیلم من فیلمی ساخته نشده و بهترین فیلم ساله
در صورتی که به هیچ وجه اینجور نیست ابراهیم حاتمی کیا سینما رو با این فیلم باخت
و با حاشیه ها و ادعاها و خواسته هایی بی جا و منفی ای که از خودش نشون داد
ابهتش رو از دست داد و به یک کارگردان سفارشی ساز صرف تبدیل شده

hamed224
10-29-2018, 07:21 PM
http://picoup.ir/images/25376090439318423177.jpg

مغزهای کوچک زنگ‌زده

دومین باری بود که از دیدن یک فیلم غیر کمدی در سینما لذت بردم ،(اولیش میهمان مامان بود) معمولا فیلمای غیر کمدی ایرانی یا اولش

خوب شروع نمیشه ، یا وسطش حوصله ادم سر میره ، یا بهترین حالتش همه چی خوبه اما پایان بندی همه لذت فیلمو از بین میبره ، اما

انصافا ریتم فیلم در این اثر سینمایی عالی بود ، موضوع و دغدغه های اجتماعی رو با لحن بسیار عالی بیان کرد ، پایان بندی عالی بود ،

خلاصه خیلی کیف کردیم ، کارگردان خوب واقعا نعمته
10/9

New_Sense
11-04-2018, 01:30 PM
https://www.uplooder.net/img/image/87/8c458f0d98601425f3ccc72a65d2f81f/406769-136.jpg


پروپاگاندای دروغ


نقدی بر فیلم «مصادره»


شکی نیست اولین فیلم مهران احمدی نه تنها کمدی نیست بلکه جریان فکری و ایدولوژی سیاسی بر آن حاکم است که بر پایه طنز بیان میشود ، یک نوع پروپاگاندای حکومتی بر محتوا قرار دارد که متاسفانه انگ زنی و دروغ پایه و اساس آن است ، یک فیلمنامه به شدت ناشیانه که حتی شخصیت های خود را در نیمه راه ول میکند و ناگهان به سراغ دست آویز های دیگر برای بیان طنز میرود که باز هم در آن به هیچ راهی نمیرسد ، اینکه یک فیلم همانند فاکتورهای قبلی به سراغ بازیگر مشهور و کاملی به نام رضا عطاران برود ، نمیتوان به عنوان یک کمدی و طنز جذاب از آن نام برد ، در این دهه اخیر سینمای ایران در هرزمانی که برای فروش مبنای خود را کمدی گذاشته است ، تنها رضا عطاران به عنوان شاخصه کمدی در آن قرار گرفته است ، که متاسفانه به شدت رضا عطاران (با هر نوع بازی خوب) به کلیشه های رایج کمدی در ایران نزدیک شده است .

من سالوادور نیستم ، نهنگ عنبر ، هزارپا و ... همگی برای فروش بیشتر و کمدی که هنوز کمدی نشده است از رضا عطاران به عنوان بازیگر نقش اول خود استفاده کرده اند انگار اپیدمی عطاران به همه کارگردان های ایران سرایت کرده است و در جا همین که کف جیبشان خالی میشود به سراغ یک کمدی با رضا عطاران میروند .

متاسفانه مصادره هم از این امر مستثنا نیست ، اما فاجعه این فیلم زمانی رخ میدهد که اشارات سیاسی مستقیم و غیر مستقیم به جریانات فکری مختلف دارد ، و خیلی مضحکانه بدون هیچ فرمی بیانه های خود را صادر میکند .

از اوایل فیلم شخصیت اسماعیل (رضا عطاران) در کافه با گروه خوانندگانی آشنا میشود و بعد با یکی از آن زن ها آمریکایی ازدواج میکند و در اواسط فیلم زمانی که آنها به آمریکا برمیگردند آن زن آمریکایی دوباره با شوهر قبلی خود ارتباط برقرار میکند و از رضا عطاران جدا میشود ، در اینجا این نوع بیانه چه چیزی را میخواهد نشان دهد ؟ همه زن های آمریکایی بی وفا هستند ؟ همه زن های آمریکایی خراب هستند ؟ در جای دیگر زمانی که زکی (همون سیدی) پسر اسماعیل بزرگ شده است در آمریکا با دختری آشنا میشود اما زمانی که متوجه میشود که نمیتواند زمین های پدری را بفروشد ، آن دختر به خاطر پول از او جدا میشود ، باز هم اینجا این سوال پیش می آید آیا همه دختران آمریکایی آهن پرست هستند ؟ آیا این تفکر اشتباه و غلط در یک فیلم چیزی جز یک پروپاگاندای دروغ نیست ؟

فیلمنامه به شدت ناشیانه هست و پر از سوتی های غیر قابل باور ، شخصیت رییس ساواک زمانی که انقلاب میشود به خارج از کشور فرار میکند و در آنجا یک برنامه تلویزیونی اپوزیسیون تاسیس میکند که بر ضد حکومت فعلی ایران فعالیت دارد ، در خود برنامه سرودهای که میخوانند اهنگ های از هایده و ستار هست ، جالب است که این آهنگ ها هیچ ارتباط سیاسی به مساله ندارد ، فیلم دقیقا هرچیزی بی خود و بی جهتی را بازیچه قرار میدهد و جزییات به شدت اشتباهی را برای بیننده نشان میدهد .

مثلا زمانی که قبل از انقلاب است در کافه که رضا عطارن میرود گاهی بر روی دیوار عکس داریوش را میینیم ، قطعا همگی میدانیم که داریوش یک خواننده کافه ای نبوده است .

شخصیت اسماعیل زمانی که باالجبار به آمریکا فرار میکند هیچ کاری پیدا نمیکند و در کافه مشغول نظافت کافه داری میشود ، این چه بیانه ای است ؟ آیا منظور این است که هرکسی بعد از انقلاب ایران به آمریکا مهاجرت کرده دچار یاس و بدبختی شده است ؟

در جایی دیگر زمانی که در جام جهانی فوتبال 1998 ایران میتواند آمریکا را ببرد ، صحنه های بازی در تلویزیون پخش میشود و در همان حال و اسماعیل و زکی در حال دیدن آن هستند ، زکی از گل زدن ایران خوشحال میشود و دیالوگ های بعدی ، در اینجا بازهم بیانه صادر میشود سوال اصلی این است منظور از این شیوه روایت چیست ؟ ایران همیشه آمریکا را میبرد ؟

جالب است زمانی که فیلم «آرگو» به عنوان یک فیلم ضد ایرانی اکران شد و جایزه اسکار را برد همگی با این نحوه روایت این فیلم مشکل داشتند و میگفتن سیاه نمایی و دروغ در فیلم بیداد میکند هر چند در حوصله این نقد نمیگنجد که در مورد آرگو صحبت شود اما در فیلم مصادره دقیقا همانند آرگو ، آمریکا ستیزی و یک فیلم ضد آمریکایی را ما شاهد هستیم که تنها هدفش نشان دادن این است که رویای آمریکایی یک دروغ بیش نیست و ایران بهتر از امریکا می باشد ، اساسا این تفکر به کل در مورد هر کشوری غلط است ، شاید اگر فرم بیان این نوع تفکرات خاص باشد و بتواند یک فرم سینمایی قابل قبولی را نشان دهد بتوان آن را یک حقیقت دانست اما در مصادره کاملا این تفکر غلط و پوچ است .

فیلم مصادره به شدت در انگ زنی و نعل وارونه زدن به حقایق و مسائل استادانه عمل میکند ، تنها فیلم بر سبک بازیگری رضا عطاران گاهی استوار است ، استفاده از میمک صورت عطاران ، بیان های خنده دار او ، بازیگری رئال او است که لحظه هایی طنز را می آفریند ، اما خود فیلم چیزی به نام کمدی ندارد و عملا برای همیشه به عنوان یک فیلم به شدت بد و به شدت فاجعه در گنجه تاریخ سینمای ایران میماند .

استفاده از کلمات «بخورش» و یا «درشت و دراز» شاید ناخودآگاه تصویر ذهنی هرکسی از معنای این کلمات را نشان دهد و باعث خنده لحظه ای شود اما یک فیلم تنها باید بر همین الفاظ تکیه کند ؟

متاسفانه مهران احمدی در اولین فیلم خود از لحاظ سینمایی شکست بدی خورده است ، شاید فروش و درآمد کسب کردن از طریق این فیلم تنها ارزش آن باشد .


فیلم به شدت بد و ناشیانه است ؛ و بر پرپاگاندای دروغ استوار است ، دیدن آن توصیه نمیشود.





New_Sense
97/08/13

kingnessi
12-13-2018, 12:52 AM
http://picoup.ir/images/93405685794336347498.jpg





تابستانِ داغ فیلم خیلی معمولی و ساده ایه و همین سادگیه که به فیلم کیفیت میده ... برای فیلم خوب ساختن لازم نیست پروداکشن بزرگ و یا داستان عجیب و غریبی داشته باشی ، کافیه فقط داستان رو درست و به قاعده تعریف کنی ، همین ... از این لحاظ تابستان داغ منو یاد شاهکار مهمان مامان انداخت

فیلم سعی نمیکنه شعار بده و با اینکه داستانش پتانسیل بالایی توی این زمینه داره تلاش نمیکنه همه چیز رو سیاه و زشت نشون بده ... شخصیتهاش نه فرشته و نه هیولان ، یه سری آدم عادی با تمام مشکلات شخصیشون زیر آوار مشکلات اجتماعی و اقتصادی و البته فرهنگی که جامعه بهشون تحمیل میکنه

ابراهیم ایرج‌زاد کارگردان فیلم ، فیلم اولیه و برای تجربه اولش هم داستان خوبی رو انتخاب کرده و هم کیفیت کارش رو میشه توی محصول نهایی دید ... نسل جدید فیلمسازهای سینمای ایران دو دسته شدن ، یه دسته افرادی که با ادا و اطوارهای سیاسی و پروپاگاندای عجیب و غریب سعی دارن خودشون رو خیلی آوانگارد نشون بدن و نتیجه کارشون معمولا کپیِ دست چندم از کارهای دیگرانه و دسته دومی که با همه ضعف هایی که توی کارهاشون دارن فیلم خوب میسازن و تحویل ملت میدن ... خوشبختانه با این فیلم یه اسم جدید هم به لیست کارگردانای دسته دوم اضافه شده

کنترل ایرج زاد روی روند پیشروی داستان و اجرای صحنه های تعلیقش نشون میده که کارش رو خوب بلده و دقیقا میدونه چطور به فیلمنامه ش جون بده ... ایرج زاد از اون دسته کارگردان های باهوش سینمای ماست که فرق بین تقلید کردن از یه کار موفق و برداشت آزاد رو میدونه و محصول نهایی که تحویل داده یه فیلم بسیار خوب و جدیده

دقیقا بعد از شروع نیمه دوم فیلم ، فضا عوض میشه ، کلِ فیلم چه از لحاظ بازیها ، چه طراحی صحنه و فیلمبرداری 180 درجه تغییر میکنه ، ترکیب رنگها توی صحنه و حتی موسیقی از این رو به اون رو میشن و دقیقا همینجاست که فیلم کیفیت بالای خودش و هنرمندیِ کارگردانش رو نشون میده ، بالاخره بیخود و بی جهت نامزد 13 تا سیمرغ نشده :Smiley35:

بخش های فنی کار رو دوست داشتم و همه چیز در جای خودش درست انجام شده به خصوص طراحی صحنه و لباس و چهره پردازی که فضای فیلم رو خیلی خوب برای بیننده تشریح کرده ... گریم بازیگرها و به خصوص طراحی صحنه های داخلی خیلی خوب و فکر شده س ، به خصوص اینکه این چنین میزانسن هایی رو خیلی کمتر میبینیم

فیلمبرداری بهمنش یکی از اون اِلمانهایی که با تغییر ریتم و لحن فیلم به خوبی تغییر میکنه و در عین سادگی بسیار عالی کار شده ... بعضی ها میگن فیلمبرداری خوب اونیه که بیننده متوجه حضورش نشه و یه جورایی دوربین رو فراموش کنه ، بهمنش دوربینش رو توی این فیلم و تقریبا توی تمام مدت ، برخلاف تجربه های قبلیش، عقب نگه داشته و با موفقیت تونسته بیننده رو ببره توی فضای فیلم جوری که انگار از نزدیک شاهد داستان هستیم

بی انصافیه که اینقدر در مورد تغییر فضا و لحن فیلم حرف بزنیم و از کیفیت تدوین نگیم ... تدوین کار رو خیلی دوست داشتم به خصوص که صحنه های تکراری و اضافی نداریم ، یکبار دعوای دو شخصیت رو میبینیم و همین کافیه ، دیگه لازم نیست مثل بعضی فیلم ها بارها روی یک سکانس مشابه تاکید بشه و زیاده گویی کنیم ... تدوین کار خیلی عالیه

عیار بازیگرای فیلم توی نیمه دوم معلوم میشه ... گروه بازیگرای فیلم کارشون رو عالی انجام دادن به خصوص مینا ساداتی که بازی برونگرا و پر جنب و جوشش خیلی به چشم میاد ، و البته ایزدیار که منو یاد دوره ی درخشان گلشیفته فراهانی میندازه ... بازیگری که قابلیت این رو داره حتی نقش های مشابه رو اونقدر خوب و روون بازی کنه که هر کدوم به جای خودشون دیدنی و درگیرکننده باشن ... بازیگر نقش دختر بچه هم واقعا عالی بازی کرده و منفعل نیست ... حتی صابر ابر که سالهاست افت کرده اینجا نصفه و نیمه کارش رو خوب انجام میده

تابستان داغ محصول یکی از پربارترین و بهترین سالهای سینمای ماست ؛ این فیلم به خوبی راهش رو از بین همه ی فیلمهای خوب سال 96 باز کرده و بدون شک یکی از بهترین فیلمهای ساله

kingnessi
12-20-2018, 01:04 AM
http://picoup.ir/images/49033646901597338355.jpg


انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران ، یکی از زیر مجموعه های غیر مستقیم خانه سینماست که از سال 1385 هرسال طی مراسمی برترین فیلمهای سال رو اعلام میکنه ؛ در واقع این مراسم یکی از سه مراسم سینمایی ایرانه که از نظر من نسبت به جشن خانه سینما و جشنواره فجر کمتر مصلحت اندیشی میکنه و انتخاب های بهتری داره. دوازدهمین دوره این جوایز 27 آذر ماه 97 برگزار شد که مغزهای کوچک زنگ زده آخرین ساخته هومن سیدی و شعله ور ساخته حمید نعمت الله به ترتیب در 6 و 3 بخش برنده آرای انجمن شدند.


بهترین فیلم: مغزهای کوچک زنگ زده
بهترین کارگردانی: هومن سیدی برای فیلم (مغزهای کوچک زنگ زده)
بهترین فیلمنامه: هومن سیدی برای فیلم (مغزهای کوچک زنگ زده)
دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه: حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست برای فیلم (شعله ور)

بهترین بازیگر نقش اول مرد: نوید محمدزاده برای فیلم (مغزهای کوچک زنگ زده)
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد: امین حیایی برای فیلم (شعله ور)

بهترین بازیگر نقش اول زن: سارا بهرامی برای فیلم (دارکوب)
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن: باران کوثری برای فیلم (عرق سرد)

همچنین «باشو غریبه‌ای کوچک» و «خانه دوست کجاست» به عنوان فیلمهای برتر کودک 40 سال گذشته انتخاب شدند ؛ از مهدی باقربیگی (قصه های مجید) ، فرخ هاشمیان (بچه های آسمان) ، ترانه علیدوستی (من ترانه ۱۵ سال دارم) و مینا محمدخانی (بادکنک سفید) هم به عنوان برترین بازیگر زن و مرد سینمای کودک تقدیر شد.

لیست بقیه برندگان رو از اینجا (http://cinemapress.ir/news/105874/%D9%85%D8%BA%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9-%D8%B2%D9%86%DA%AF-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA-%D8%AC%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%87%D8%A7) میتونید بخونید.

kingnessi
12-22-2018, 11:49 PM
http://picoup.ir/images/36221207506040114396.jpg


نَفَس 1395

خلاصه: بهار توی یه خانواده حاشیه نشین و کم سواد زندگی میکنه ؛ علاقه ی این دختربچه به کتاب و تخیل چشمگیری که داره دردسرهای زیادی رو براش بوجود میاره ، در پس زمینه وقایع دهه پنجاه تا اواسط دهه شصت بازه زمانی فیلم رو تشکیل میده ... نَفَس داستان این خانواده رو تعریف میکنه

یکی از مهمترین ویژگی های یه فیلم سینمایی توانایی اجرای فیلمنامه یا همون خوب قصه گفتنه ... نفس کار جدید نرگس آبیار هم داستان قشنگی داره هم به خوبی اون رو تعریف میکنه

فیلم به خوبی به شخصیتهاش نزدیک میشه و بیننده رو درگیر احساسات و روابط اونها با دنیای پیرامونشون میکنه ... نفس قصه شیرینی رو تعریف میکنه اما زیر پوست این قصه ، زندگی سخت و طاقت فرسای شخصیت ها جریان داره... به قول سهراب "زندگانی سیبی ست ‚ گاز باید زد با پوست"

فیلم داستان یه دختر با روح نا آرام و سرکش رو روایت میکنه که بین آدمهای معمولی با آرزوهای معمولی و زندگی های معمولی گیر افتاده ، اما خب همیشه عشق هست و هر جایی که عشق باشه میشه پرواز کرد و متفاوت بود ... بهار مثل طاووسی که کنار مرغ ها بزرگ شده همیشه یه غریبه س اما اینجاست که عشق پدر ، عشق مادربزرگ(به همون شکل عجیب و غریب خودش) و بیشتر از همه عشق به قصه های رنگارنگی که میخونه به بهار کمک میکنه ادامه بده ، اما از سرنوشت محتوم گریزی نیست...

روایت قصه های توی فیلم که با انیمیشن های جالبی اجرا شده یکی از بخش های جذاب و قابل قبول این فیلمه ... فیلم از لحاظ چهره پردازی و طراحی صحنه عالیه و تونسته واقعیت محیط اتفاق افتادن داستان رو به خوبی به نمایش بزاره ... موسیقی کار خوب اجرا شده و توی چند جای فیلم درخشان ظاهر شده... فیلمبرداری کار خوبه اما میتونست بهتر هم باشه بخصوص در شات های از نمای بالا یه کم زیاده روی شده و دوربین روی دست هم بعضی جاها اضافه س ... تدوین کار رو دوست نداشتم ... فیلم دقایق اضافه داره و به خصوص پایان بندی ، کار تدوین گر رو خراب کرده ... بهتر بود بعد از صحنه قایق فیلم تموم میشد و سکانس های بعد از اون اضافه س

شبنم مقدمی ثابت میکنه که یه بازیگر خوب توی کمتر از پنج دقیقه هم میتونه هنرش رو نشون بده ... مونولوگ مقدمی یکی از بهترین بخش های فیلمه ... و البته تعجب میکنم این دقایق کوتاه اجرای مقدمی دیده شد ولی یک و نیم ساعت بازی درخشان پانته آ پناهی ها دیده نشد ... پناهی ها از اون دست تئاتری هاییه که مدیوم رو میشناسن و فرق بازی سینمایی و تئاتری رو میدونن ... فیلم های زیادی از پناهی ها ندیدم ولی همین تعداد کم هم نشون میده که با یه بازیگر با استعداد و خوب طرفیم که توی این فیلم هم یه بازی استاندارد و کامل از خودش به نمایش میذاره ... بازیگر نقش بهار آنچنان درخشان نیست ولی نحوه روایتش و معصومیت و اون حس کودکانه ی واکنش هاش به زیبایی فیلم خیلی کمک میکنه ، بیشتر از این هم نمیشه انتظار داشت

نرگس آبیار هنوز توی شروع دوره فیلمسازیش قرار داره ولی با همین فیلم و کار قبلیش (شیار 143) نشون داده استعداد قابل توجهی در کارگردانی داره و مهمتر از اون بلده بدون ادا و اطوارهای شبه فمنیستی ، در مورد زنان فیلم بسازه و اتفاقا فیلم خوب هم بسازه ... زمانی رخشان بنی اعتماد با هر فیلمش در مورد زنان و مشکلاتشون در اجتماعِ مردسالار ، آدم رو غافلگیر میکرد (که متاسفانه کارهای جدیدش اصن در حد اسم بنی اعتماد نیستن) ، و امروز به نظرم آبیار میتونه بنی اعتمادِ جدید سینمای ما باشه البته اگر یه کم بیشتر شهامت به خرج بده و بدون لکنت حرفش رو بزنه




امتیاز 8/10

saeedporreza9
12-27-2018, 12:31 AM
لونه زنبور

[CENTER]http://picoup.ir/images/40112320132223591424_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=40112320132223591424.jpg)

یکی از آشغال ترین فیلمهای چند سال اخیر.بازی پژمان جمشیدی بد بازی محسن کیایی بدتر.کلا این محسن کیایی نمیتونه درست حرف بزنه همش تند تند حرف میزنه آدم دوست داره اون لحظه میوت کنه :Smiley15: از نظر داستانی هم فول آبکی به نظرم از فیلمهای دیگه یه جورایی اسکی رفته بودن همونم بد اسکی رفتن.:Smiley19:

3/10

kingnessi
12-28-2018, 12:48 AM
http://picoup.ir/images/27810144350160159266.jpg

خلاصه: یکی از دوستان ستاره قصد سفر داره و دوستاش میخوان تو یه دورهمی توی تهران ازش خداحافظی کنن ... ستاره که آبادان زندگی میکنه با مخالفت پدرش روبرو میشه و نقشه ای میکشه که با هواپیما به تهران بیاد و بعد از دورهمی برگرده تا کسی متوجه نشه اما وقتی پرواز برگشت تهران-آبادان لغو میشه اوضاع بهم میریزه

دختر ، فیلم خیلی خوبیه ... همه چیز در جای درست خودش قرار گرفته و البته غیر از این هم از میرکریمی انتظاری نمیره ، میرکریمی فیلمساز کاربلدیه که هر وقت فیلمنامه خوبی داشته باشه نتیجه نهایی فیلم خوب و قابل قبولی میشه

فیلم داستانش رو با یه چالش شروع میکنه و بعد از اون به بهترین شکل از فاجعه ساختن از محتوای قصه ، جلوگیری میکنه ... این حرکتِ فیلمنامه به کارگردان اجازه میده بدون شلوغ بازی و التهاب در مورد شخصیت هاش حرف بزنه ، بدون تز صادر کردن در مورد وضعیت اجتماعی و مشکلات مختلف کاراکترهاش حرفش رو بزنه ، و بتونه داستان سه شخصیت اصلی رو تعریف کنه

میرکریمی بارها نشون داده در نزدیک شدن به تک شخصیت های فیلمهاش استاده و معمولا فیلم های خلوت و پردیالوگی میسازه ... توی این فیلم ما سه کاراکتر کاملا متفاوت داریم که تنها نقطه اتصالشون هم خانواده بودنه ، و البته فیلم کم کم و به آرومی این ایده رو به بیننده القا میکنه که همین علاقه و خانواده کلید حل خیلی از مشکلاته

فیلم در مورد زنان و دختران و مشکلات مختلفیه که سر راهشون برای زندگی توی جامعه قرار داره ، اما هیچوقت سعی نمیکنه آب رو گل آلود کنه تا از اون ماهی بگیره ... فیلم های زیادی هستن که با این ترفند استدلالشون رو به بیننده اجبار میکنن ... نمونش هم کم نیست به خصوص در سینمای ما ... دختر حرفش رو رک و صریح و بدون شلوغ کاری میزنه چون استدلالش رو درست بیان میکنه و مهمتر از اون درست اثباتش میکنه

تنها جایی از فیلم که دوست نداشتم و از کارگردان هم بعید بود حضور شعاری خانواده دوست ستاره س ... یه پدر و دختر با رابطه ای بی نقص و خیلی پروانه ای که توی دو سه تا سکانس کوتاه مقابل ستاره و پدرش قرار میگیرن ... این حضور شعاری مثل وصله ناجوری به بدنه فیلم چسبیده و ای کاش با یه تدوین مجدد حذفش میکردن

گروه بازیگری فیلم عالی کار میکنن ، بهترین بازی فیلم رو فرهاد اصلانی داره ... میشه گفت بازی اصلانی هیچ چیز اضافه ای نداره و تمام و کمال کاراکترش رو به نمایش میزاره ... مریلا زارعی هم مثل همیشه عالیه ، با اینکه زمان کمتری در اختیارش هست ولی حضورش تمام نیمه دوم فیلم رو پر میکنه ، بازی های این فیلم یکی از یکی بهترن ... ماهور الوند هم غافلگیری این فیلمه ... بازی الوند یه جورایی یادآور ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی توی همین سن و ساله ... الوند سعی میکنه تا جایی که ممکنه با بازیش کاری کنه که بیننده توجهش توی تمام سکانس ها روی ستاره باشه و تقریبا هم موفق بوده ، البته توی سکانس های دو نفریش با اصلانی کم میاره و خب اینم طبیعیه برای یه بازیگر فیلم اولی

فیلمبرداری کار به خصوص در نیمه دوم فیلم خیلی خوبه و واقعا عالی از کار دراومده ... موسیقی هم به بهترین شکل روی فیلم نشسته ، موسیقی خیلی جاها درام فیلم رو کامل میکنه و بدون اون فیلم ناقصه

سبک کارگردانی میرکریمی رو دوست دارم ، همیشه سعی میکنه حرفش رو بدون لکنت و مستقیم بگه و اونقدر به خودش و حرفی که میخواد بزنه مطمئنه که از گول زدن مخاطب و ایجاد یه شرایط دروغین برای اجبار حرفش به بیننده دوری میکنه ... دختر از بهترین فیلمهای این کارگردانه و یکی از بهترینهای چند سال اخیر سینمای ما از لحاظ بازیگری




امتیاز 8.5/10

hamed224
12-31-2018, 01:15 AM
https://cdn.cinematicket.org/images/filmposter/97/AsabaniNistam.jpg

عصبانی نیستم دومین اثری بود که از درمیشیان دیدم ، دو شاخصه در فیلم ها مهمه ، ریتم و ایجاد همزاد پنداری

که این فیلم هر دوشو داشت ، درمیشیان خیلی خوب فضای اجتماعی و دغدغه ها رو شناسایی و تصویر میکنه ،نوید قصه عصبانی نیستم بخوبی

قشر دانشجو و جوان جامعه رو نمایندگی میکنه و در ایجاد حس همزادپنداری در مخاطب موفقه، از این بابت فیلم خیلی خوبیه

7/10
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/5/56/Sade_mabar_poster.jpg/330px-Sade_mabar_poster.jpg
سد معبر

]این فیلمو خیلی دوست داشتم ، دیالوگ ها ،فضا سازی ها ، خط داستانی فیلم همگی هارمونی و تناسب دلپزیری داشت ،

مخصوصا اینکه از شعار دادن دوری میکنه و محسن قرائی داستانشو با اینکه یکم باگ فیلم نامه ایی داشت بخوبی روایت میکنه

7/10

hamed224
01-07-2019, 06:09 AM
http://picoup.ir/images/35624082948099297845.jpg

با اینکه این فیلم، فیلم داستان محوری نبودو انسجام نداشت , اما تنوع آدم های قصه و فضایی که شکل میگیره

و اون گَرد تنهایی و سادگی که در شخصیت ها و تیپ های فیلم حضور داره رو دوست داشتم ، البته خواستید

این فیلمو ببینید ،انتظار مناظر چشم نواز و قصه پر رونق و شخصیت های چند وجهی رو نباید داشته باشید ،

5/10
آمین خواهیم گفت

sarkhail
01-07-2019, 12:04 PM
زیاد فیلم ایرانی نگاه نمی کنم و ترجیح میدم زمانی که برای دیدن یک فیلم خالی کردم با دیدن یه فیلم خوب و خوش ساخت پر بشه. چند وقت پیش بعد از مدت ها ابد و یک روز نگاه کردم و واقعا لذت بردم. حقیقتا با خودم گفتم دیگه باید برای فیلمای ایرانی هم بیشتر وقت بذارم. دست بر قضا جمع خانوادگی یه چند روزی جمع بود و دو تا فیلم ایرانی دیگه دیدم. نهنگ عنبر 2 و گشت 2.
هر چی که ابد و یک روز رشته کرده بود این دو تا پنبه کردن. نسخه اول جفت فیلم ها رو دیده بودم و خدایی هم فیلمای قابل قبولی در زمینه کمدی بودن، اما نسخه های دوم فاجعه بودن. امیدوارم توهین به کسی نباشه اما خدایی چطوری ملت میرن این فیلم ها رو تو سینما نگاه میکنن و تبدیلشون میکنن به پرفروش ترین های تاریخ سینمای ایران.
تو همون جمع گفتم هممون عنبر2 رو دیدیم. حالا فکر کنید یکی بپرسه ازتون خوب تعریف کنید ببینیم داستان فیلم چی بود. نکته انحرافی فیلم اینه که اصلا داستان نداره. بیشتر شبیه به نمایش های کمدی میمونه که بازیگرا با خوندن و رقص و شوخی های ملوی ج ن س ی ملت می خندونن.
از طرف دیگه گشت ارشاد 2. جان من فقط اون سکانس های ساز زدن خانم ها رو نگاه کنید. والا بخدا ادمی که هیچی از موسیقی هم نمیدونه متوجه میشه که دخترا اولین بارشونه ساز دستشون گرفتن یا یکی مثل ترلان پروانه که تخصصش نی هست، تا حالا از نزدیک سه تار ندیده.
در هر صورت توصیه میشه حتی نزدیک این فیلم ها هم نرید و به دیدن همون کلیپ های مسخره بازیشون تو اینستا بسنده کنید.

kingnessi
01-23-2019, 11:32 PM
http://picoup.ir/images/24233820065497963729.jpg





من
خلاصه داستان :

آذر زنی که همه جور خلافی انجام میده توسط هر دو رابطش تحت فشار قرار میگیره ... هر کدوم از این دو رابط (کسانی که اطلاعات رو بهش میدن) ادعا میکنه دیگری لو رفته و اینجا آذر باید تصمیم بگیره چکار کنه


حتی یک نقطه از داستان این فیلم نمیشه منطق پیدا کرد.

تمامِ داستان متناقضه ، نه با عقل جور در میاد نه میشه فهمید اوضاع از چه قراره ... مطمئنم جیمز باند هم نمیتونه همه کارهایی که شخصیت لیلا حاتمی تو این فیلم میکنه ، رو انجام بده ... هیچ جای فیلم نه کارگردانی ، نه چهره پردازی و طراحی صحنه ، نه فیلمبرداری، نه بازی حاتمی و نه هیچ بخش دیگه ای از کار نمیتونه داستان فیلم رو باورپذیر کنه ، چون اساسا داستانی شکل نگرفته و درامی وجود نداره

ما یه شخصیت داریم که بیشتر بهش میخوره معلم کلاس اول ابتدایی باشه بعد همین شخص پا میشه میره از قاچاق انسان و پخش عرقیجات :Smiley35: بگیر تا برسه به کارچاق کنی واسه شِبه خواننده های وطنی ، رو انجام میده ... در واقع یه آل کاپون داریم که لیلا حاتمی به شکل فوق العاده افتضاحی نقشش رو بازی میکنه

از بی منطق بودن فیلم همین قدر بگم که تو سکانس شروع فیلم ، لیلا حاتمی به برادران امنیتی پرخاش میکنه که شما مدرکی برای دستگیری من ندارید :Smiley19: دِ آخه لامصب از کی تا حالا نهاد های امنیتی برای دستگیری یه نفر نیاز به مدرک داشتن که حالا داشته باشن ... اونم دستگیری شخصی که توی سکانس بعدی میگه خاور خاور عرقیجات ببرین پخش کنین مردم تشنن :Smiley10: یعنی واقعا ما الان باور کنیم لیلا حاتمی با اون گریم و اون سر و وضع این همه خلاف میکنه بعد امنیتی ها هم میدونن ولی مدرک ندارن که دستگیرش کنن؟؟؟

فیلم بد زیاد دیدم اما بدترین فیلما اونایی هستن که ادای شاهکار ها رو در میارن ، اونایی که فکر میکنن خیلی آوانگارد و عمیقن ... این مدل فیلما بدترین فیلمایی هستن که دیدم و این فیلم هم یکی از اونهاست. فیلم یه بازی درست و حسابی داره اونم بازی غیرمنتظره و خوبِ بهنوش بختیاریه :Smiley59:


امتیاز 3/10

kingnessi
02-02-2019, 09:19 PM
خلاصه داستان :

عزیز به همراه نوه هاش وارد کمپِ محل زندگی خانواده های فرماندهان ، توی جایی پشت جبهه های جنگ میشه ... بعد از مدتی عروسِ عزیز از راه میرسه و معلوم میشه داستان به همین سادگی ها هم نبوده و عزیز در واقع نوه هاش رو دزدیده ...

http://picoup.ir/images/97939773776012712020.jpg


سال 96 سال بسیار خوبی برای سینمای ایران بود (برخلاف امسال) ، بین همه فیلمهای خوب سال از ماجرای نیمروز مهدویان گرفته تا فِراری داوود نژاد بگیرید تا بدون تاریخ، بدون امضای وحید جلیلوند و رگ خواب نعمت اله ، ویلایی هایِ منیر قیدی یه جلوه ی دیگه ای داره ... این فیلم مثالی از اون چیزیه که سینمای ما باید باشه ، کیفیت فیلم به کنار همین که کارگردان های جدید خانم سینمای ما ، بدون لکنت و صریح فیلم میسازن ، یه قدم بزرگ رو به جلوئه و از این جهت به نظر من ویلایی ها مهمترین فیلم ساله .

مجموعه بازیها عالیه ، داستان خوبه ولی اول از همه باید از منیر قیدی تعریف کرد ؛ باید از این کارگردانی تمجید کرد ، باید از این هنر و کیفیت حرف زد ... منیر قیدی جوری فیلم ساخته که انگار سالهاست این کارس و البته نگاهی به تجربه های گذشتش به عنوان دستیار و منشی صحنه ، آشناییش با فضای فیلمسازی رو نشون میده اما دستیار کارگردانی یه چیزه و این کارگردانی هنرمندانه یه چیز دیگه ... کنترل این حجم از دیالوگها و میزانسن های شلوغ و پرکاراکتر ، هنری رو نیاز داره که حتی خیلی از کارگردان های بزرگ هم اونو ندارن ... کارگردانهای بزرگی این رو امتحان کردن و شکست خوردن اما منیر قیدی همونجوری از پس این کار برمیاد که مهرجویی توی مهمان مامان و میرکریمی توی یه حبه قند پیش این براومدن ، و نکته مهم اینه دقیقا همونجایی که اونها شکست خوردن قیدی سربلند بوده و بیراه نیست که بگم قیدی کارش رو بهتر هم انجام داده.


خوشبختانه فیلمسازان جوون ما کم کم دارن خودشون رو از این جو سیاست زده جدا میکنن و بدون التماس کردن به این جناح و اون جناح ، فیلم میسازن و چه فیلمهای خوبی هم میسازن ... امثال منیر قیدی ، ابراهیم ایرج‌زاد ، شهرام مکری ، آیدا پناهنده ، محمد حسین مهدویان ، نرگس آبیار ، مجید برزگر ، سعید روستایی و دیگران آینده روشنی رو در مقابل سینمایی ایران قرار میدن.

داستان فیلم خیلی خوب شروع میشه و بهترین زمان برای کنش اصلی رو انتخاب میکنه ، پیچش داستان و تغییر لحن فیلم خیلی دقیق و زیبا به تصویر کشیده شده و بعد از اون مرتبا لحن تغییر میکنه و اتمسفر فیلم رو تغییر میده و دقیقا همین نکته و همینجا دلیل همه ی اون تعریف هاییه که از کارگردانی قیدی کردم ، اینکه مث یه راننده حرفه ای بدونی کجا سرعت رو کم کنی و کجا گاز بدی و البته کجا ترمز بگیری و متوقف بشی.

قیدی کاملا مسلط به فیلمنامه مسیری رو برای فیلمش انتخاب کرده که هیچوقت از غافلگیر کردن بینندش دست نمیکشه ، تعلیق تموم نشدنی که به فیلم تزریق شده خیلی خوبه و بیننده رو میخکوب میکنه ... دقیقا جایی که فکر میکنیم تونستیم لحن فیلم و روند داستان رو تشخیص بدیم بهمون رودست میزنه ... قیدی در کنار کارگردانی درخشانش فیلمنامه خوبی هم نوشته ، فیلمنامه از دست برنده ای که داره بهترین استفاده رو میکنه و کارت هاش رو یکی یکی و سر حوصله بازی میکنه.

فیلم توی نود دقیقه اونقدر سکانس خوب و دیالوگ جذاب داره که انتخاب بینشون سخته ، و یه هارمونی خوبی توی فیلمنامه شکل گرفته و کارگردان در خیلی موارد دیالوگ رو به راحتی حذف میکنه و اجازه میده تصویر کار خودشو بکنه.

http://picoup.ir/images/81314587440007998169.jpg


فیلمنامه داستانی رو تعریف میکنه که به راحتی میتونه بالانس خودشو از دست بده و به طرف یه تفکر خاص متمایل بشه ، در بعضی دقایق هم همینطوره و احساس میشه فیلم یک طرفه و به نفع یه تفکر جلو میره اما یهو اوضاع تغییر میکنه ... در واقع فیلم روی مرز بین دو تفکر حرکت نمیکنه بلکه با یه روند سینوسی بین هر دو حرکت میکنه.

گروه بازیگری فیلم فوق العاده کار کرده ... کنترل کارگردان روی بازی بازیگرهاش رو به خوبی میشه دید و این هم یکی دیگه از ویژگی های مثبت منیر قیدیه... گروه بازیگری به غیر از شخصیت عزیز ، کاملا کنترل شده بازی میکنن و اجازه اضافه کاری احساسی نداشتن و همین فیلم رو از صرفا یه درام گریه دار بودن دور کرده.

ثریا قاسمی بازیگر فوق العاده خوبیه و هر وقت اراده کرده بازی شاهکاری ارائه داده ولی مشکل اینجاست که هنرش رو کم نشون میده ، توی ویلایی ها یکی از اون بازی های شاهکارش رو نشون داده
نقش تکراریه ولی بازی قاسمی به شکل غریبی تازه و به یاد موندیه ... بازیگرهای کمی توی سینمای ما هستن که میتونن چنین بازی احساسی ، کنترل نشده و کاملی رو ارائه بدن ... قاسمی از این امتحان نه تنها قبول شده بلکه نتیجه جذابی بدست اومده.

بخش فنی کار بسیار چشمگیر و جذابه به خصوص موسیقی متن فیلم که به بهترین شکل رو سکانسها نشسته ، از طراحی صحنه و میزانسن بندی های فیلم گرفته تا فیلمبرداری همه به اندازه و بجا انجام شدن به طور ویژه تر طراحی صحنه رو من دوست داشتم که تونسته بود از تمام پتانسیل لوکیشن استفاده کنه ، همین باعث شده که فیلم از لحاظ بصری تکراری نشه.

البته فیلم ایراداتی هم داره ، تدوین فیلم میتونست بهتر باشه ... بهرام دهقانی از بهترین تدوین گرای سینمای ایرانه ولی کارش رو اینجا دوست نداشتم ، به نظر میرسه بعضی سکانس ها توی مونتاژ خیلی برش خوردن و یه جورایی افراط شده ... در مورد فیلمنامه با اینکه خوبه ولی میتونست بهتر هم باشه ، میتونست به شکل کلاسیکی بحران سازی کنه واسه کاراکترها ، به خصوص در شروع و پایان داستان و خرده داستانها ، اما به عنوان اولین فیلمنامه میشه از این کمبودها چشمپوشی کرد.

حتما وقت بزارین و ویلایی ها رو ببینین ؛ این فیلم نشون میده حداقل فیلمسازان جوون سینمای ایران مسیر درست رو پیدا کردن و آینده سینمای ایران بهتر خواهد بود.


امتیاز 9/10

Rezaraki
02-02-2019, 11:26 PM
خلاصه داستان :

عزیز به همراه نوه هاش وارد کمپِ محل زندگی خانواده های فرماندهان ، توی جایی پشت جبهه های جنگ میشه ... بعد از مدتی عروسِ عزیز از راه میرسه و معلوم میشه داستان به همین سادگی ها هم نبوده و عزیز در واقع نوه هاش رو دزدیده ...

http://picoup.ir/images/97939773776012712020.jpg


سال 96 سال بسیار خوبی برای سینمای ایران بود (برخلاف امسال) ، بین همه فیلمهای خوب سال از ماجرای نیمروز مهدویان گرفته تا فِراری داوود نژاد بگیرید تا بدون تاریخ، بدون امضای وحید جلیلوند و رگ خواب نعمت اله ، ویلایی هایِ منیر قیدی یه جلوه ی دیگه ای داره ... این فیلم مثالی از اون چیزیه که سینمای ما باید باشه ، کیفیت فیلم به کنار همین که کارگردان های جدید خانم سینمای ما ، بدون لکنت و صریح فیلم میسازن ، یه قدم بزرگ رو به جلوئه و از این جهت به نظر من ویلایی ها مهمترین فیلم ساله .

http://picoup.ir/images/81314587440007998169.jpg



امتیاز 9/10




پارسال تو سینما ویلایی هارو دیدم، یادمه که تعجب کردم وقتی از فیلم خوشم اومد! برعکس فیلم سرو زیر آب که امسال دیدم و از فرط بی حوصلگی توی سالن سینما با گوشی کار می کردم! ( البته خالی بود تقریبا)
صحنه ی آخر گفتم که ای بابا اینم که ازین پایان بازها بود ولی یک لحظه نمی دونم کسی گفت یا به ذهن خودم رسید که این همون حسیه که کسایی که منتظرن عزیزانشون از جبهه برگردن دارن، منتظرند یه چیزی ببینند، صدایی بشنون یا خبری بیاد ولی شاید حتی بدتر از شنیدن خبر شهادت، بی خبری باشه، که چشمشون همیشه به در باشه، و هیچ خبری نشه!انتهای فیلم، این حس رو بخوبی انتقال داد.

anzalichi
02-05-2019, 10:21 PM
خلاصه داستان :

عزیز به همراه نوه هاش وارد کمپِ محل زندگی خانواده های فرماندهان ، توی جایی پشت جبهه های جنگ میشه ... بعد از مدتی عروسِ عزیز از راه میرسه و معلوم میشه داستان به همین سادگی ها هم نبوده و عزیز در واقع نوه هاش رو دزدیده ...

http://picoup.ir/images/97939773776012712020.jpg


سال 96 سال بسیار خوبی برای سینمای ایران بود (برخلاف امسال) ، بین همه فیلمهای خوب سال از ماجرای نیمروز مهدویان گرفته تا فِراری داوود نژاد بگیرید تا بدون تاریخ، بدون امضای وحید جلیلوند و رگ خواب نعمت اله ، ویلایی هایِ منیر قیدی یه جلوه ی دیگه ای داره ... این فیلم مثالی از اون چیزیه که سینمای ما باید باشه ، کیفیت فیلم به کنار همین که کارگردان های جدید خانم سینمای ما ، بدون لکنت و صریح فیلم میسازن ، یه قدم بزرگ رو به جلوئه و از این جهت به نظر من ویلایی ها مهمترین فیلم ساله .

مجموعه بازیها عالیه ، داستان خوبه ولی اول از همه باید از منیر قیدی تعریف کرد ؛ باید از این کارگردانی تمجید کرد ، باید از این هنر و کیفیت حرف زد ... منیر قیدی جوری فیلم ساخته که انگار سالهاست این کارس و البته نگاهی به تجربه های گذشتش به عنوان دستیار و منشی صحنه ، آشناییش با فضای فیلمسازی رو نشون میده اما دستیار کارگردانی یه چیزه و این کارگردانی هنرمندانه یه چیز دیگه ... کنترل این حجم از دیالوگها و میزانسن های شلوغ و پرکاراکتر ، هنری رو نیاز داره که حتی خیلی از کارگردان های بزرگ هم اونو ندارن ... کارگردانهای بزرگی این رو امتحان کردن و شکست خوردن اما منیر قیدی همونجوری از پس این کار برمیاد که مهرجویی توی مهمان مامان و میرکریمی توی یه حبه قند پیش این براومدن ، و نکته مهم اینه دقیقا همونجایی که اونها شکست خوردن قیدی سربلند بوده و بیراه نیست که بگم قیدی کارش رو بهتر هم انجام داده.



داستان فیلم خیلی خوب شروع میشه و بهترین زمان برای کنش اصلی رو انتخاب میکنه ، پیچش داستان و تغییر لحن فیلم خیلی دقیق و زیبا به تصویر کشیده شده و بعد از اون مرتبا لحن تغییر میکنه و اتمسفر فیلم رو تغییر میده و دقیقا همین نکته و همینجا دلیل همه ی اون تعریف هاییه که از کارگردانی قیدی کردم ، اینکه مث یه راننده حرفه ای بدونی کجا سرعت رو کم کنی و کجا گاز بدی و البته کجا ترمز بگیری و متوقف بشی.

قیدی کاملا مسلط به فیلمنامه مسیری رو برای فیلمش انتخاب کرده که هیچوقت از غافلگیر کردن بینندش دست نمیکشه ، تعلیق تموم نشدنی که به فیلم تزریق شده خیلی خوبه و بیننده رو میخکوب میکنه ... دقیقا جایی که فکر میکنیم تونستیم لحن فیلم و روند داستان رو تشخیص بدیم بهمون رودست میزنه ... قیدی در کنار کارگردانی درخشانش فیلمنامه خوبی هم نوشته ، فیلمنامه از دست برنده ای که داره بهترین استفاده رو میکنه و کارت هاش رو یکی یکی و سر حوصله بازی میکنه.

فیلم توی نود دقیقه اونقدر سکانس خوب و دیالوگ جذاب داره که انتخاب بینشون سخته ، و یه هارمونی خوبی توی فیلمنامه شکل گرفته و کارگردان در خیلی موارد دیالوگ رو به راحتی حذف میکنه و اجازه میده تصویر کار خودشو بکنه.

http://picoup.ir/images/81314587440007998169.jpg


فیلمنامه داستانی رو تعریف میکنه که به راحتی میتونه بالانس خودشو از دست بده و به طرف یه تفکر خاص متمایل بشه ، در بعضی دقایق هم همینطوره و احساس میشه فیلم یک طرفه و به نفع یه تفکر جلو میره اما یهو اوضاع تغییر میکنه ... در واقع فیلم روی مرز بین دو تفکر حرکت نمیکنه بلکه با یه روند سینوسی بین هر دو حرکت میکنه.

گروه بازیگری فیلم فوق العاده کار کرده ... کنترل کارگردان روی بازی بازیگرهاش رو به خوبی میشه دید و این هم یکی دیگه از ویژگی های مثبت منیر قیدیه... گروه بازیگری به غیر از شخصیت عزیز ، کاملا کنترل شده بازی میکنن و اجازه اضافه کاری احساسی نداشتن و همین فیلم رو از صرفا یه درام گریه دار بودن دور کرده.

ثریا قاسمی بازیگر فوق العاده خوبیه و هر وقت اراده کرده بازی شاهکاری ارائه داده ولی مشکل اینجاست که هنرش رو کم نشون میده ، توی ویلایی ها یکی از اون بازی های شاهکارش رو نشون داده
نقش تکراریه ولی بازی قاسمی به شکل غریبی تازه و به یاد موندیه ... بازیگرهای کمی توی سینمای ما هستن که میتونن چنین بازی احساسی ، کنترل نشده و کاملی رو ارائه بدن ... قاسمی از این امتحان نه تنها قبول شده بلکه نتیجه جذابی بدست اومده.

بخش فنی کار بسیار چشمگیر و جذابه به خصوص موسیقی متن فیلم که به بهترین شکل رو سکانسها نشسته ، از طراحی صحنه و میزانسن بندی های فیلم گرفته تا فیلمبرداری همه به اندازه و بجا انجام شدن به طور ویژه تر طراحی صحنه رو من دوست داشتم که تونسته بود از تمام پتانسیل لوکیشن استفاده کنه ، همین باعث شده که فیلم از لحاظ بصری تکراری نشه.

البته فیلم ایراداتی هم داره ، تدوین فیلم میتونست بهتر باشه ... بهرام دهقانی از بهترین تدوین گرای سینمای ایرانه ولی کارش رو اینجا دوست نداشتم ، به نظر میرسه بعضی سکانس ها توی مونتاژ خیلی برش خوردن و یه جورایی افراط شده ... در مورد فیلمنامه با اینکه خوبه ولی میتونست بهتر هم باشه ، میتونست به شکل کلاسیکی بحران سازی کنه واسه کاراکترها ، به خصوص در شروع و پایان داستان و خرده داستانها ، اما به عنوان اولین فیلمنامه میشه از این کمبودها چشمپوشی کرد.

حتما وقت بزارین و ویلایی ها رو ببینین ؛ این فیلم نشون میده حداقل فیلمسازان جوون سینمای ایران مسیر درست رو پیدا کردن و آینده سینمای ایران بهتر خواهد بود.


امتیاز 9/10






یکی از بهترین صداگذاری های تاریخ سینمای ایران بنظرم برای همین فیلم هست. این اثر رو فقط باید در سینما دید تا پی به صداگذاری بی نظیرش برد.

ShInOdA
02-12-2019, 03:31 AM
http://picoup.ir/images/89653618693223961775.jpg








http://picoup.ir/images/07680177848131725784.jpg


سرخ پوست
کارگردان : نیما جاویدی
بازیگران : نوید محمد زاده _ پریناز ایزدیار

فرار از زندان با طعم پهلوی با ادویه عاشقانه نتیجه یک کلاسیک سرپا و جذاب با ذهنیت امریکایی!

شاید متفاوت ترین فیلم امسال برای من فیلم سرخ پوست بود. تو این دوره زمونه ای که ژانرنمای اجتماعی، سینمای ایران رو قبضه کرده، ساخت چنین ایده تازه ای اول شهامت میخواد و دوم کاربلدی. یک زندانبان که قراره زندانش بازسازی بشه و خودش ترفیع بگیره که به یکباره یکی از زندانی ها فرار میکنه و زندانبان میماند و پیدا کردن زندانی (احمد سرخ پوست). موقع تماشای فیلم اصلا حس نکردم که دارم یه فیلم تو سینمای ایران میبینم! بیشتر حس میکردم که دارم یک کلاسیک هالیوودی میبینم. فیلم بردای هومن بهمنش که چربیده به کارگردانی در کمال تعجب تو جشنواره نادیده گرفته شد! بقدری شگفت انگیز بود کارش که یک جاهایی حس کردم دارم دانکرک میبینم! این کیفیت، این وضوح رنگ ... معرکه بود واقعا.

بازی کاملا متفاوت نوید محمد زاده، اولین چیزیه که توجه شما رو جلب میکنه! دیگه خبری از محمد زاده عصبی، معتاد، خشن و روان پریش نیست. اینجا با یک سرگرد منضبطِ شسته رفته و شیک طرف هستیم، که اولا خیلی اون حس پادشاهی هر رئیس زندانی رو بهتون میده و دوما اینکه خیلی آدمِ این طرف! فضاسازی زندان از همون پلان اول شما رو به بند میکشه و میاره تو زندان. یک زندان درندشت بزرگ، که کارگردان تقریبا تمام سوراخ سمبه هاش رو بهمون نشون میده.

از خوبی های فیلم گفتم یکی دوتا ضعفم که به چشمم اومد رو هم بهتون بگم. اول اینکه انتخاب بازیگرای نقش های فرعی واقعا بده. شما ایزدیار، پسیانی ( هم پدر هم دختر ) و ... از فیلم حذف کنی و بری از سر چهارراه رندم چندتا آدم عادی ببری سر صحنه قطعا همین چیزی که میبینیم رو ارائه میدن! شایدم بهتر. نمیدونم چه اصراری هست که حتما باید تا آخرین کَست رو هم با اسمای دهن پر کن ببندیم! دومین نکته پایان بندی فیلم بود که مذاق من خوش نیومد. راستش تو کتم نرفت. حتی تو چند شب قبل که قطبی زاده و فراستی از پایان بندی دفاع کردن، بازم برام راضی کننده نبود! درک می کنم که نباید هیمشه منتظر یک پایان ایستوودی بود ولی بالاخره یه واقعیت هایی وجود داره. بنظرم اگه حین فیلم، بذر اون پایان بندی رو میکاشت تو ذهن دیگه با این نظرات متفاوت رو به رو نبودیم. خلاصه یکی از بهترین فیلم های امسال سینمای ایرانِ و پیشنهاد می کنم که موقع اکران برید ببینید. 8 از 10.










http://picoup.ir/images/92311675113640493662.jpg



متری شیش و نیم
کارگردان : سعید روستایی
بازیگران : پیمان معادی _ نوید محمد زاده _ فرهاد اصلانی

بهترین فیلم جشنواره امسال به زعم من، و همچنین برنده آرای مردمی فیلمی نبود جز فیلم جدید روستایی. سعید روستایی ثابت کرد که "ابد و یک روز" جرقه نبوده و ما می تونیم به عنوان یک کارگردان صاحب سبک و خوب روش حساب کنیم.

فیلم طوفانی شروع میشه. صحنه تعقیب و گریز یک مامور به دنبال یه ساقی که با فیلمبرداری باز هم هومن بهمنش، نفس تو سینه بیننده حبس میشه و انتهای این سکانس بقدری ترسناک و تلخه که دهن تماشاچی وا میمونه ( اغراق نمیکنم ). در ادامه با پلیسی با بازی فوق العاده معادی طرف هستیم که دنبال یه قاچاقچی بزرگ به اسم ناصر خاکزاد با بازی محمد زاده میگرده و ... (اسپویل نشه). این جمله رو زیاد شنیدید این روز ها که بالاخره یک پلیس واقعی توی سینما ایران می بینیم تو این فیلم، و این حرف درسته. پلیس ما نه به کودنی گروهبان گارسیاست نه هوش و ذکاوت شرلوک هلمز. نه جانماز آب میکشه و نه شعار میده. پلیسی که خودش به اندازه پابلو اسکوبار تو دادسرا ها پرونده داره و هر آن با یک اشتباه دیگه تو عملیات ها میتونه شغل و آبروش رو از دست بده. یه صحنه داره پلیس میریزه تو این بلوارای جنوب شهر، عین WWZ از لای این شمشادا میریزن بیرون! یا یه جا دیگه یه بازداشتگاه تاریک و تنگ دارن که 200 - 300 تا معتاد رو لخت میکنن میندازن توش، اینجا به بیننده حس خفگی میده. نشان دادن حقیقت به این عریانی و تلخییییییی حتی ممکنه باعث بشه پس بزنید فیلم رو. فارغ از جدال پلیس با قاچاقچی اصلی، کنتاک خود پلیس ها با هم دیگه، رو دست زدن به هم و ... چیزای نشون میده که شما هیچ وقت تو سینما و تلویزیون حداقل بعد از انقلاب ندیدید. یک جای فیلم میرن توی یک راه مخفی تو زیر زمین یه بیقوله ای که دقیقا یاد اون سکانس سیکاریو 1 میوفته آدم که تو دل ناکجاآباد میرن تو تونل های تو در تو و مخوف ( البته اینجا خبری از تونل و ... نیست!)، اتفاقی که میوفته کاملا غیرمنتظرست و باعث میشه برای بار دوم دهان ها باز بمونه !!

متاسفانه حدود 10 دقیقه از فیلم تو جشنواره ممیزی خورد. من اول فکر میکردم که این بازی جلوگیزی از نمایش فیلم و نالیدن ازش، یک راهکاره برای تبلیغ فیلم و اینکه مردم بیاین بینیند که نمیزارن فیلمم رو نمایش بدم! این خودش یک جوی درست کنه که فیلم رو بولد کنه؛ ولی بعد از دیدن فیلم به یقین رسیدم که یا اکران نخواهد شد و اگر اکران بشه حداقل بسیاری از مهم ترین سکانس ها و اتفاق ها از فیلم قیچی بشه و عملا فیلم نابود بشه. امیدوارم این اتفاق ها نیوفته تا پسفردا استعداد هامون رو اونور مرزها نبینیم! 8.5 از 10.

Hadi25
02-15-2019, 01:30 PM
http://uupload.ir/files/5k7s_photo_2018-02-13_14-01-02-576x1024.jpg (http://uupload.ir/)


تنگه ابوقریب
http://uupload.ir/files/ksgi_icons8-imdb-50.png (https://www.imdb.com/title/tt7897306/)
کارگردان : بهرام توکلی
بازیگران : جواد عزتی - حمیدرضا آذرنگ - امیر جدیدی - علی سلیمانی - مهدی پاکدل - مهدی قربانی


http://uupload.ir/files/ar7p_11.jpg (http://uupload.ir/)

یه اثر تمیز و قابل بحث
تصویر برداری و طراحی صحنه سطح بالا
موسیقی شاهکار
بازی های تقریبا عالی
خط داستانی ضعیف
جواد عزتی به نظر من تو این فیلم یه لول از سطح کاری خیلی خوب خودش و بقیه بازیگرای فیلم بالاتر بود
امیر جدیدی اما به من به اندازه ای که باید نچسبید. شاید به خاطر کاراکتریه که از فضای جنگ دوره و بیشتر سعی شده مجید سوزوکی وار باهاش برخورد بشه.
فیلم درحد فیلم های هالیوودی کار شده ولی خروجیش بازهم به خاطر موضوعی که داره اغراق آمیز بوده. دیگه خیلی سخت شده رقابت برای سیمرغ با آثاری که مزمون جنگ و انقلاب دارن.
مشکل اصلی فیلم هم به نظرم اینه که تلاشی برای درگیر کردن مخاطب با داستان نداره.انگار صرفا هدف فیلم قهرمان سازی و ایجاد صحنه های جنگیه. البته با توجه به تاریخی و مستند بودن داستان یکم سخته مانور رو داستان ولی خب این میتونه هنر فیلم نامه نویس باشه که فیلم و از مستند شدن نجات بده (مثال بارزش ماجرای نیمروز)
در کنار این مشکلات نظر نهاییم البته کاملا مثبته و این فیلم ارزش تماشا و لذت بردن (و احترام)رو داره
نمره منم به فیلم 7 از 10
هنوز مغزهای کوچک زنگ زدرو ندیدم. ولی فک نکنم فیلمی پایین تر از این فیلم بوده باشه. مخصوصا با دیدن داوریای امسال جشنواره انتظار نمیره بهترین همیشه سیمرغ بگیره

kingnessi
03-09-2019, 12:36 AM
http://picoup.ir/images/01442341748983453311.jpg


امروز هشتم مارس 2019 (هفدهم اسفندماه 1397) سه رخ (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%87_%D8%B1%D8%AE) به صورت محدود در ایالات متحده آمریکا به روی پرده رفته است.

سه رخ آخرین ساخته جعفر پناهی (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87% DB%8C) کارگردان پرافتخار ایرانیست که به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش اصلیِ مسابقه نخل طلا در هفتاد و یکمین دوره فستیوال کَن شرکت کرد و در نهایت توانست جایزه بهترین فیلمنامه را به صورت مشترک با Happy as Lazzaro (https://en.wikipedia.org/wiki/Happy_as_Lazzaro) نماینده سینمای ایتالیا تصاحب کند.

از آنجایی که امیدی به اکران این فیلم در کشور خودمان نیست ، اکران آن در ایالات متحده توسط پخش کننده آمریکایی ، میتواند به پخش جهانی با کیفیت فیلم منجر شده تا حداقل بتوانیم این اثر را با کیفیت مناسب در نمایش خانگی تماشا کنیم.


:RottenTomatoes: (https://www.rottentomatoes.com/m/3_faces) :metacritic: (https://www.metacritic.com/movie/3-faces) .:IMDB:. (https://www.imdb.com/title/tt8269552/) :watch: (https://www.imdb.com/title/tt8269552/videoplayer/vi620870169?ref_=tt_ov_vi)

ESajad
03-09-2019, 01:53 AM
https://www1.1fardadl.com/wp-content/uploads/2019/03/hezar-paaaaaa-min-220x330.jpg

دیروز فیلم هزارپا رو دیدم
می تونم بگم که این فیلم باعث خلق لحظات شادی برای ما شده بود
نسبت به تمام فیلم های کمدی ایرانی جدیدی و بی اثری که دیدم ساختار بهتری داشت
از اصول فیلم های کمدی خیلی بهتر استفاده کرده و فیلم خوبی رو ساخته بودن
دیالوگ ها و حرکات بازیگرها ها خیلی خوب استفاده شده بار کمدی قابل قبولی به فیلم تزریق می کنند
کاراکترهای این فیلم خیلی پخته تر از فیلم هایی بودن که فقط ادای خنداندن رو در می اوردن
شخصیت های واقعی و بامزه تر بودن و سمت لودگی و مسخره بازی کشیده نمیشن
تیم بازیگری خوبی داره بیشتر هنرپیشه ها سابقه بازی در فیلم یا سریال های کمدی رو دارند
و با تکیه بر این تجربه تونستند بازی های جالبی به نمایش بذارند
برعکس تیم جانبازی،جذاب فیلم رضا عطاران مثل همیشه چیز جدیدی برای رو کردن نداره
نمیدونم چرا هیچ وقت نمی تونه بین شخصیت هایی که بازی می کنه تفاوت و تغییر ایجاد کنه
شخصیت رضا در هزارپا،اسماعیل یارجانلو در مصادره،ارژنگ صنوبر نهنگ عنبر همه کاراکترهایی تک بدی هستند
که در باقی فیلم های طنز رضا عطاران کپی و نکرار میشن فقط شکل ظاهری و موقعیتوشن عوض میشه
برای مثال بازی محمد نادری،حسین سلیمانی دیدنی بود ویژگی جدیدی از قدرت بازیگری خودشون نشون دادن
کارگردان این فیلم به خوبی عطارمن رو در شرایط و موقعیت های طنز قرار میدهباعث خلق موقعیت میشه
ولی بازی رضا عطاران و ختی جواد عزتی چیزی برای هنرنمایی از خودشون بروز نمیدن
فقط یک کاراکتر رو از فیلم های دیگه خودشون قرض گرفتن و در این فیلم به نمایش گذاشتند
اگر هوشمندی و تجربه ابوالحسن داودی که دو سه فیلم طنز خیلی خوب در کارنامش داره نبود
با فیلمی بی نمکی مثل مصادره و نهنگ عنبر مخصوصا نسخه دوم روبرو می شدیم
البته این فیلم از فیلم هایی مثل مارمولک کمال تبریزی،ضد گلوله مصطفی کیایی،لیلی با من است گرته برداری کرده
ریتم و نوع داستان فیلم هزارپا برگرفته از روند و نوع داستان این فیلم ها سرچشمه می گیره
فقط از لوکیشن و شخصیت های متفاوت تری بهره می گیرند
البته این به هیچ کدوم از این فیلم ها نمی رسه هر سه این فیلم دیدنی تر و ماندگار تر بودن
هزارپا رو در جمع خانوادگی ببیند تا لذت بیشتری برای دیدن داشته باشه

kingnessi
03-13-2019, 03:41 PM
http://picoup.ir/images/45713916593399450687.jpg

خلاصه داستان :

اوایل دهه پنجاه نقطه تغییر و مهمترین مقطع تاریخی گروه های مبارز چپ تو کشور ماست ، جایی که برادرهای دیروز به جون هم افتادن و تسویه حساب های داخلی تقریبا باعث نابودی اصالت و آرمان اونها شد ... این فیلم داستان واقعی از همین انتقام کور و فهم ناقصه که مجاهد رو به چیز دیگه ای تبدیل میکنه ...


در مورد فیلمهای تاریخی و صحت اونها همیشه دوتا مسئله وجود داره ، یا اون برهه تاریخی ناشناخته ست و کمتر در موردش نوشته شده ؛ یا اینکه اونقدر حجم اطلاعات و نوشته ها زیاده که نمیشه با اطمینان گفت کدوم روایت درسته... در مورد جریان های چریکی و چپ چه قبل و چه بعد از انقلاب از فدائیان و توده گرفته تا مجاهدین این موضوع پرداختن بیش از حد وجود داره، به همین دلیل نمیشه به سادگی روایت درست رو تشخیص داد.

سیانور ایده درخشانی داره ، با استفاده از بستر شخصیت ها و مراودات تاریخی واقعی یه داستان درام و عاشقانه رو روایت می‌کنه ... البته کیفیت این روایت خیلی بالا نیست ، فیلمنامه آنچنان درخشان نیست ولی همین قدر که تونستن این روایت تاریخی رو دراماتیزه کنن کارشون ارزشمند و قابل قبوله.

فیلم از لحاظ شخصیت پردازی بدک نیست ولی از لحاظ بازیگری خیلی خوبه به خصوص مهدی هاشمی بازی خوبی رو ارائه داده.

سیانور به شخصیت هاش اجازه خودنمایی زیادی نداده و این یه ایراده ، نه شریف (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF_%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81_ %D9%88%D8%A7%D9%82%D9%81%DB%8C) نه شهرام (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%82%DB%8C_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85) و نه حتی لیلا (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A7_%D8%B2%D9%85%D8%B1%D8%AF% DB%8C%D8%A7%D9%86) حضورشون توی فیلم به یادموندنی نیست ، در حالی که پرداختن عمیقتر به این شخصیت ها هم جذابیت درام رو بیشتر میکرد هم از جنبه صحت تاریخی ، فیلم رو یه مرحله بالاتر می‌برد.

فیلم یه جاهایی هم شعاری میشه که البته اونقدر حجم این شعارها زیاد نیست و میشه ازش گذشت ؛ در واقع شریف همونقدر چریک بود که تقی شهرام ، و به همون شکلی که شهرام مبارزه میکرد هم عمل کرد ؛ حالا اینکه یکیشون مسلمون و اون یکی مارکسیسته دلیل خوبی برای سیاه و سفید نشون دادنشون نیست ، حداقل سینما به نظرم باید توی این موضوع خودش رو بیطرف نشون بده.

از لحاظ فنی فیلم بسیار خوب و دوست داشتنی بود برام ... هم فضاسازی و طراحی تهران دهه پنجاه و هم فیلمبرداری کار رو خیلی خوب انجام دادن ... به خصوص طراحی لباس که معلومه خیلی روش فکر شده و وقت گذاشتن ... بقیه بخش های فنی فیلم هم خوب از کار در اومدن.

سیانور فیلم نسبتا کاملیه ... یه شاهکار درخشان نیست ولی همه بخش هاش به جای خود خوب انجام شدن و به هم میان و البته داستان جذابی داره که با یه کارگردانی نسبتا خوب بیننده رو جذب می‌کنه.

سیانور نگاه تازه ای داره به بخشی از تاریخ که خیلی کم روی پرده سینما دیدیم.

امتیاز 7/10

Hadi25
04-01-2019, 12:43 AM
http://uupload.ir/files/zpjq_1.jpg

متری شش و نیم

http://uupload.ir/files/gvxw_icons8-imdb-50.png (https://www.imdb.com/title/tt9817070/?ref_=ttmi_tt)

کمتر فیلمی رو میشه تو سینمای ایران از لحاظ حرفه ای بودن با این اثر مقایسه کرد


خطر اسپویل

http://uupload.ir/files/ampl_metri6.jpg
فیلم در همه ی زمینه ها به حد اعلا رسیده از بازیگری گرفته تا تصویر برداری و پرداخت شخصیت . نیم ساعت اول فیلم به حق این همه بولد شده ولی برعکس خیلی از تماشاچیا که نیمه دوم فیلمو ساکن تر میدونن به نظرم نیم ساعت دوم هیچی از اوایل فیلم کمتر نداره .

نقدی که بلاگرا و منتقدای همیشه نگران و آتش به قلم به فیلم وارد کردن قهرمان سازی از ناصر خاکزاد (نوید محمد زاد)ه . به نظر این دوستان رئیس باند مواد نمیتونه شخصیتی ترحم برانگیز داشته باشه.

این درحالیه که روستایی چه تو ابدو یک روز چه تو این فیلم هدفش نشون دادن این اصله که هیچ کدوم از این آدما از فضا نیومدن. ممکنه هر روز باهاشون برخورد کنی باهاشون بگی بخندی و حتی متوجه نشی کارشون چیه.

در حالی که در تک تک دقایق فیلم انگار روستایی یه آیینه گذاشته روبروی ناصر خاکزادها و هم صنفیاش ولی در عین حال دلش نمیاد برای اونا دل نسوزونه . تمام لانگ شات ها از افراد معتاد تو این فیلم یه جور بازخواسته برای ناصر ولی روستایی همزمان بهش میگه من صدای تورم میشنوم. درحالی که اون کسی که باید بشنوه فقط حکمشو صادر میکنه.

روستایی بلده از بازیگراش بازی بگیره . معادی یه الماسه که واقعا میدرخشه و صد حیف که قدرشو به اندازه ای که باید نمیدونن.

فرهاد اصلانی بازیش بسیار روون و قابل باوره . نه کاملا سنگدله تو برخورد با مجرم نه خیلی هندی وار.

و اما نوید محمد زاده که بهترین نسخه خودشه . هرچقدر که سعی کنن این نقشو تخریب کنن ولی در نهایت باید ایستاده دست زد برای محمد زاده . محمدزاده شده نولان تو سینما هرکی ادعای سینماگری میکنه برای شروع اول میگه محمدزاده تکراری بود و فلان .... همونجور که نولانو میکوبن.

و در انتها نقدم به سکانس پایانیه که به نظرم اضافه بود و نیازی به نمایش اعدام نبود گرچه اجرای فوق العاده ای داشت این سکانس و واقعا بار روانی عجیبی برای من ایجاد کرد ولی به نظرم داستان اگه تو آخرین مواجه ناصر با خانوادش تموم میشد ( که به نظرم بهترین سکانس فیلمه ) خیلی بهتر میبود.



نمره بنده ۸.۹

kingnessi
04-07-2019, 09:15 PM
http://picoup.ir/images/92185571964896403956.jpg


خلاصه داستان:
خسرو پایداری روانی نداره و پیش خواهرش زندگی میکنه ... اما وقتی خواهرش مجبور میشه برای کاری اونو پیش برادر بزرگترش بزاره و بره ، اوضاع بهم میریزه ...

داستان برادرم خسرو از اون داستان هاییه که بارها به انواع مختلف توی سینما گفته شده ولی توی سینمای ایران امتحان نشده و همین برگ برنده و جذابیت اصلی فیلمه.
فیلم خیلی خوب شروع میشه و خط اصلی داستان به سرعت شکل میگیره ... نویسنده به خوبی تونسته از بعضی کلیشه های همیشگی اینجور داستان ها فرار کنه و بعضی جاها بیننده رو با حرکت های غیرقابل پیش بینی غافلگیر کنه ، اما فیلم جاهایی هم به کلیشه گرفتار میشه.

بزرگترین مشکل "برادرم خسرو" اینه که داستانش رو در سطح گسترش میده و دنبال میکنه و به عمق روابط شخصیت ها و اون چیزی که لایه زیرین داستان رو تشکیل میده نمی پردازه ... به همین دلیل همزاد پنداری با شخصیت های داستان برای بیننده سخت شده و اساسا دلیل و منشا مشکلات رو نمی بینیم و داستان معطوف شده به تعریف نتایج اعمال کاراکترها نه پیشینه و چرایی اونها.

در مورد درام های روان شناسانه هر چه که به واقعیت درد و رنج شخصیت ها نزدیکتر بشیم موفق تر عمل کردیم و انصافا توی این فیلم این کار به خوبی انجام شده ... خرده داستانهای فیلم هم با این که چیز زیادی از عقبه شخصیت ها به بیننده نشون نمیدن ولی در جهت پیشبرد داستان مهمن و به خوبی توی داستان قرار گرفتن.

احسان بیگلری فیلم اولی هست که میسازه و با این شرایط ، کارش بسیار قابل قبول و خوبه و مطمئنا با این روند بیشتر ازش میشنویم ... بزرگترین نقطه قوت فیلم اما تیم بازیگریه ... شهاب حسینی بازی روان و قابل قبولی ارائه میده و تمام سعی خودش رو میکنه تا یه شخصیت حقیقی رو ارائه بده ... اما بهترین و درخشان ترین بخش فیلم بازی ناصر هاشمی هست که با بازی زیرپوستی و جذابش کاری میکنه که در اکثر دقایق فیلم توجه اصلی بیننده به جای خسرو روی شخصیت ناصر باشه ، خیلی بی ربط نیست اگر بگیم بازی ناصر هاشمی باعث میشه فیلم بیشتر درباره ناصر باشه تا خسرو.

برادرم خسرو فیلم خوبیه و توی سینمای ما یه تجربه جدید و کمتر امتحان شده س.

امتیاز 6.5/10

86471181
04-08-2019, 02:56 AM
http://uupload.ir/files/zpjq_1.jpg

متری شش و نیم

http://uupload.ir/files/gvxw_icons8-imdb-50.png (https://www.imdb.com/title/tt9817070/?ref_=ttmi_tt)

کمتر فیلمی رو میشه تو سینمای ایران از لحاظ حرفه ای بودن با این اثر مقایسه کرد


خطر اسپویل

http://uupload.ir/files/ampl_metri6.jpg
فیلم در همه ی زمینه ها به حد اعلا رسیده از بازیگری گرفته تا تصویر برداری و پرداخت شخصیت . نیم ساعت اول فیلم به حق این همه بولد شده ولی برعکس خیلی از تماشاچیا که نیمه دوم فیلمو ساکن تر میدونن به نظرم نیم ساعت دوم هیچی از اوایل فیلم کمتر نداره .

نقدی که بلاگرا و منتقدای همیشه نگران و آتش به قلم به فیلم وارد کردن قهرمان سازی از ناصر خاکزاد (نوید محمد زاد)ه . به نظر این دوستان رئیس باند مواد نمیتونه شخصیتی ترحم برانگیز داشته باشه.

این درحالیه که روستایی چه تو ابدو یک روز چه تو این فیلم هدفش نشون دادن این اصله که هیچ کدوم از این آدما از فضا نیومدن. ممکنه هر روز باهاشون برخورد کنی باهاشون بگی بخندی و حتی متوجه نشی کارشون چیه.

در حالی که در تک تک دقایق فیلم انگار روستایی یه آیینه گذاشته روبروی ناصر خاکزادها و هم صنفیاش ولی در عین حال دلش نمیاد برای اونا دل نسوزونه . تمام لانگ شات ها از افراد معتاد تو این فیلم یه جور بازخواسته برای ناصر ولی روستایی همزمان بهش میگه من صدای تورم میشنوم. درحالی که اون کسی که باید بشنوه فقط حکمشو صادر میکنه.

روستایی بلده از بازیگراش بازی بگیره . معادی یه الماسه که واقعا میدرخشه و صد حیف که قدرشو به اندازه ای که باید نمیدونن.

فرهاد اصلانی بازیش بسیار روون و قابل باوره . نه کاملا سنگدله تو برخورد با مجرم نه خیلی هندی وار.

و اما نوید محمد زاده که بهترین نسخه خودشه . هرچقدر که سعی کنن این نقشو تخریب کنن ولی در نهایت باید ایستاده دست زد برای محمد زاده . محمدزاده شده نولان تو سینما هرکی ادعای سینماگری میکنه برای شروع اول میگه محمدزاده تکراری بود و فلان .... همونجور که نولانو میکوبن.

و در انتها نقدم به سکانس پایانیه که به نظرم اضافه بود و نیازی به نمایش اعدام نبود گرچه اجرای فوق العاده ای داشت این سکانس و واقعا بار روانی عجیبی برای من ایجاد کرد ولی به نظرم داستان اگه تو آخرین مواجه ناصر با خانوادش تموم میشد ( که به نظرم بهترین سکانس فیلمه ) خیلی بهتر میبود.



نمره بنده ۸.۹

خیلی دلم میخواست در مورد این فیلم بنویسم ولی بس که بچه هایی که پست میذارن اینجا با حوصلن و پست هاشون رو خوشگل موشگل میکنن آدم روش نمیشه چیزی بنویسه :d

این نسل جدید کارگردان های جوان نشون میده چقد ذهنشون خلاق تر از این پیر پاتال هایی هست که امثال بهداد استاد صداشون میکنن!

فیلم ابد و یک روز رو که دیدم، با این که خیلی دوسش داشتم ولی یه موضوع نگرانم میکرد اونم تقلیدی که حس میکردم سعید روستایی از اصغر فرهادی میکنه و وقتی یک نقل قولی هم از یکی از هم دوره های سعید روستایی با مضمون " خوشحالم که کارم به شکلیه که شبیه کارای اصغر فرهادیه" رو شنیدم بسی ناامید شدم!

اما این فیلم بهم ثابت کرد که سعید روستایی دنبال تقلید نیست و به شدت منتظر اثر بعدیش هم هستم.

در مورد ابد و یه روز فک کنم قبلا همین جا نوشتم یکی از مشکلات عمده ای که داشت این بود که کارگردانی نداشت، منظورم اینه که شما ابد و یه روز رو از رادیو هم میشنیدی جز چن تا سکانسش چندان فرقی به حالت نمیکرد، همون حس و حال رو داشتی با فیلمش، نمیفهمیدی تصویر و دوربین کجای فیلم قرار داره ، حالا نمیدونم اسم این رو باید بذارم کارگردانی نداشت یا چیز دیگه!

ولی تو متری شش و نیم این ضعف رو اصلا نداشت، شروع فیلم که طوفانی بود، تعقیب و گریز و بعد هم اون سکانس خاک ریزی، به قول یکی از دوستان ( ایرج رحمه الله علیه) به نظر میرسه سعید روستایی تو این مدت چن تا فیلم کره ای جون دار نگاه کرده :)

نکته ی مثبت دیگه اش این بود که ما تا حالا فیلمی نداشتیم که مشکلات مامور نیروی انتظامی و آگاهی بودن رو این جوری بتونه نشون بده - که به نظرم باز هم حتی اتو کشیده بود این بخشش- داستان های درگیری ای که با متهم ها دارن، مشکلاتی که برای خودشون هم تو زندگیشون هم تو شغلشون بوجود میاد و ...
و هم چنین ندیدم تو فیلم ایرانی ای که این جوری بتونه نقش منفی فیلم رو خاکستری نشون بده ( هر جور جمله بندی کردم از این بهتر نشد)

کلا این بشر نشون داده خیلی آدم ریز بینی و دقیقیه، البته نسیت به ابد و یه روز دقتش کمتره، که اونم حدسم اینه که احتمالا سعید روستایی زندگی یه خونواده ی معتاد رو با پوست و استخون درک کرده ولی تو این فیلم احتمالا مشاور داشته یا یه سری چیزا رو بر اساس تحقیقات میدانی شنیده حالا به هر صورت در همین حد هم خیلی خوب بود

امااااااااا

من نمیدونم این چه مرگشه که کلید کرده از این پیمان معادی استفاده کنه، تو ابد و یه روز هم همین مشکل رو داشت، اینجا هم همین طور، من پیمان معادی رو میدیم تصورم این بود که یه بچه ننه میخواد نقش یه مامور آگاهی لات و بزن بهادر رو باز کنه اصلا نمیخوره بهشش، نمیتونهه، خیلی فیک و مصنوعیه، تو ابد و یه روز هم همین بود، انگاری یارو رو از بالاشهر آوردن میگن فاز بچه پایین رو بگیر

جدا از فیلم
غر غراش تو جشنواره رو بعد دیدن این فیلم درک نمیکنم، یعنی خیلی دیگه اون حرفا پررو بازی بود، این همه کارتن خواب و معتاد رو که این قطعا نمیتونست خودش جمع کنه، اون فضاهای بازداشتگاه و فیلم برداری تو اونجا هم مشخص بود بهش کلی حال دادن، این غرغر و نق زدنش برای چی بود رو نمیفهمم، حسم میگه بیشتر به خاطر سن پایینش و جلب توجه بوده ولی هر چی بوده این چیزی که من دیدم قطعا حرفاش،حرف مفت بوده

lady snow
04-24-2019, 01:33 AM
متری شیش و نیم

شروع فیلم واقعا جسورانه بود. تماشاگر میخکوب شد روی صندلی. ولی خیلی زود بعد از حدود نیم ساعت فیلم از تب و تاب میفته. روایت نصف فیلم خیلی مستندگونه هست و برام جذاب بود این نوع روایت. اما بقیش تکراری بود. آخراش که دیگه شعارگونه شد. همون روایت همیشگی فقر و خلاف. بعد از اینکه وکیل حکمش رو بهش گفت باید تیتراژ پایان میومد. بقیش اصرار بیهوده فیلمساز برای خاکستری کردن نقش منفی بود اونم با داستان تکرای فقر و پایین شهر و خرج زندگی خانواده و خلافکاری. خیلی اضافی بود اون بیست دقیقه نیم ساعت آخر
اگر قرار بود نقش خاکستری بشه باید در طول فیلم سعی بیشتری میکرد نه بیست دقیقه اخرش با استفاده از گریه زنان
نوید محمدزاده تکراری تکرای
پیمان معادی تقریبا خوب. همکارهای پلیسش هم خیلی خوب بودن. بازیگراش رو نمیشناسم
اما اسکار این فیلم رو باید بدن به اون بچهه. فسقلی خیلی خوب بود.
و بازیگری که 5 دقیقه بازی داشت و عکسش میره روی پوستر
در کل فیلم خوبی بود نه عالی. و امتیاز من 8
الان فضای مجازی جوری شده تا یه چیزی میگی بر خلاف میل تینجرها کلی برچسب بهت میزنن. ولی دلیل این همه سروصدا تو جشنواره چی بود. یعنی فیلمهای دیگه انقدر بد بودن که انتظار داشتن همه جایزه ها رو متری شیش و نیم بگیره. حالا باید بقیه رو هم ببینم نمیشه قضاوت کرد

kingnessi
04-26-2019, 09:02 PM
http://picoup.ir/images/35779814935407569259.jpg

خلاصه داستان:
دوتا جوونِ خرده خلافکار به طور اتفاقی کیفِ یه گروه غیرقانونی و خطرناک رو میدزدن ... در همین حال یکی از اونها موقعیت رو برای ازدواج با یه دختر پولدار فراهم میبینه اما...

ابولحسن داوودی کارگردان قابلیه و عادت داره هر چند سال یکبار کمدی بسازه ، این بار موضوع جالبی رو انتخاب کرده و پرداخت خوبی هم بکار برده و بی انصافیه اگر هزارپا با کمدی های روز سینمای ما مقایسه بشه... این فیلم یه سر و گردن از باقی فیلمهایی که به نام کمدی این روزها به ملت قالب میکنن ، بالاتر و بهتره ولی در نهایت به سطح بهترین کمدی های سینمای ایران نمیرسه و حتی از رسیدن به سطح نان ، عشق و موتور هزار که کمدی قبلی کارگردان هست ، هم بازمونده.

میشه گفت اکثریت ویژگی های فیلم کلیشه ای و تکراری هستن اما با این حال استفاده درستی ازشون شده و برخلاف باقی فیلمهای این چنینی ، هزارپا رو میشه دید و اعصاب آدم رو خورد نمیکنه و البته یه جاهایی هم راضی کننده س.

شوخی های فیلم هم اکثرا قدیمی و استفاده شده هستن و تازگی ندارن ولی پرداخت داستانی و قرار گرفتنشون در جای درست خیلی جاها به کمک فیلم اومده و لحظات طنز و خنده داری رو بوجود آورده ... همین که این فیلم تونسته بدون استفاده از شوخی های آنچنانی بیننده رو بخندونه یعنی یه قدم از اکثریت کمدی های این سالها جلوتره.

بازی ها نسبتا خوبن به غیر از عطاران و عزتی که اصلا خوب نبودن ، بقیه تونستن بازی خوبی ارائه بدن ... مثلا به خاطر همین بازی خوبه که سکانس های مربوط به دایی و خط داستانیش ، میشه گفت بهترین بخش فیلمه ، و البته سارا بهرامی که بازی جذابی داره و کارش رو به خوبی انجام داده.

یکی دیگه از بخش های خوب فیلم ، سکانس های آسایشگاه جانبازانه و با این که کلیشه از سر و روی این بخش داستان میباره ، ولی بازم برای بیننده جذابیت داره ... این نشون میده پتانسیل مناسبی در این پلات داستانی هست که با یه فیلمنامه دقیقتر میشه کمدی بسیار خوبی با این داستان ساخت.

مهمترین نکته ای که این فیلم رو کاملا متفاوت میکنه از کمدی های دوزاری جدید ، کارگردانی داوودیه ... این فیلم به شکل واضحی کارگردان داره و معلومه کسی که پشت دوربین ایستاده سینما رو میشناسه و حداقل های فیلمسازی رو بلده ؛ برخلاف بخش عمده سینمای تجاریِ امروزِ ما که انگار یه بنده خدایی رو از توی خیابون پیدا کردن بهش گفتن بیا فیلم بساز ؛ و البته جالب اینه که در خیلی از موارد همون بنده خدا هم فیلم بهتری از این به اصطلاح کارگردانها خواهد ساخت.

هزارپا فیلم خوبیه و با اینکه نسخه نمایش خانگی اون بیش از سه ساعته ولی خسته کننده نمیشه ، قبول دارم کمدی کاملی نیست و شاید در شرایط آرمانی کمدی تکراری و کلیشه ای به حساب بیاد ولی به قول معروف "لنگه کفش پاره هم توی بیابون غنیمته".

با همه اینها معتقدم لقب پرفروش ترین فیلم سینمای ایران میتونه برازنده این فیلم باشه ؛ یا بهتره اینطور بگم که فروش بالای این فیلم برام قابل درکه ، برخلاف باقی فیلمهای پرفروش این چندساله که اصلا معلوم نیست چرا میفروشن.
هزارپا کمدی خوبیه که هم میخندونه و هم به شعور مخاطبش احترام میذاره.
امتیاز 6/10

MovieCT
04-27-2019, 12:46 PM
http://picoup.ir/images/35779814935407569259.jpg

خلاصه داستان:
دوتا جوونِ خرده خلافکار به طور اتفاقی کیفِ یه گروه غیرقانونی و خطرناک رو میدزدن ... در همین حال یکی از اونها موقعیت رو برای ازدواج با یه دختر پولدار فراهم میبینه اما...

ابولحسن داوودی کارگردان قابلیه و عادت داره هر چند سال یکبار کمدی بسازه ، این بار موضوع جالبی رو انتخاب کرده و پرداخت خوبی هم بکار برده و بی انصافیه اگر هزارپا با کمدی های روز سینمای ما مقایسه بشه... این فیلم یه سر و گردن از باقی فیلمهایی که به نام کمدی این روزها به ملت قالب میکنن ، بالاتر و بهتره ولی در نهایت به سطح بهترین کمدی های سینمای ایران نمیرسه و حتی از رسیدن به سطح نان ، عشق و موتور هزار که کمدی قبلی کارگردان هست ، هم بازمونده.

میشه گفت اکثریت ویژگی های فیلم کلیشه ای و تکراری هستن اما با این حال استفاده درستی ازشون شده و برخلاف باقی فیلمهای این چنینی ، هزارپا رو میشه دید و اعصاب آدم رو خورد نمیکنه و البته یه جاهایی هم راضی کننده س.

شوخی های فیلم هم اکثرا قدیمی و استفاده شده هستن و تازگی ندارن ولی پرداخت داستانی و قرار گرفتنشون در جای درست خیلی جاها به کمک فیلم اومده و لحظات طنز و خنده داری رو بوجود آورده ... همین که این فیلم تونسته بدون استفاده از شوخی های آنچنانی بیننده رو بخندونه یعنی یه قدم از اکثریت کمدی های این سالها جلوتره.

بازی ها نسبتا خوبن به غیر از عطاران و عزتی که اصلا خوب نبودن ، بقیه تونستن بازی خوبی ارائه بدن ... مثلا به خاطر همین بازی خوبه که سکانس های مربوط به دایی و خط داستانیش ، میشه گفت بهترین بخش فیلمه ، و البته سارا بهرامی که بازی جذابی داره و کارش رو به خوبی انجام داده.

یکی دیگه از بخش های خوب فیلم ، سکانس های آسایشگاه جانبازانه و با این که کلیشه از سر و روی این بخش داستان میباره ، ولی بازم برای بیننده جذابیت داره ... این نشون میده پتانسیل مناسبی در این پلات داستانی هست که با یه فیلمنامه دقیقتر میشه کمدی بسیار خوبی با این داستان ساخت.

مهمترین نکته ای که این فیلم رو کاملا متفاوت میکنه از کمدی های دوزاری جدید ، کارگردانی داوودیه ... این فیلم به شکل واضحی کارگردان داره و معلومه کسی که پشت دوربین ایستاده سینما رو میشناسه و حداقل های فیلمسازی رو بلده ؛ برخلاف بخش عمده سینمای تجاریِ امروزِ ما که انگار یه بنده خدایی رو از توی خیابون پیدا کردن بهش گفتن بیا فیلم بساز ؛ و البته جالب اینه که در خیلی از موارد همون بنده خدا هم فیلم بهتری از این به اصطلاح کارگردانها خواهد ساخت.

هزارپا فیلم خوبیه و با اینکه نسخه نمایش خانگی اون بیش از سه ساعته ولی خسته کننده نمیشه ، قبول دارم کمدی کاملی نیست و شاید در شرایط آرمانی کمدی تکراری و کلیشه ای به حساب بیاد ولی به قول معروف "لنگه کفش پاره هم توی بیابون غنیمته".

با همه اینها معتقدم لقب پرفروش ترین فیلم سینمای ایران میتونه برازنده این فیلم باشه ؛ یا بهتره اینطور بگم که فروش بالای این فیلم برام قابل درکه ، برخلاف باقی فیلمهای پرفروش این چندساله که اصلا معلوم نیست چرا میفروشن.
هزارپا کمدی خوبیه که هم میخندونه و هم به شعور مخاطبش احترام میذاره.
امتیاز 6.5/10




معمولا توی ایران وقتی یه کاری موفق میشه... همه میخوان ازش نقد کنن و یجورایی اون کار رو بکوبن و تخریب کنن.
ولی واقعا هر نقدی به این فیلم وارده.
از ضعف داستان. (که تم کلی‌ه اون ادم رو یاد مارمولک میندازه) ... و شوخی های تکراری... بازی های ضعیف...
خلاصه از هر جهت یه فیلم بیخوده.
رضا عطاران که همیشه یجور بازی میکنه. هیچ وقت نقشش متفاوت نیست. همیشه همینه.
شوخی ها همه قدیمی. و زشت. واقعا زشته که هنوز بخواییم برای خندوندن مردم متوسل به تمسخر شکل و ظاهر دیگران بشیم.
توی این فیلم خیلی راحت یک خانمی که وزنش بالاست تمسخر میشه. بعد چطور انتظار داریم دخترهای جامعه نسبت به ظاهر و اندامشون وسواس پیدا نکنن!
تمسخر کردن افراد معلول به نوعی و کمی خفیف تر در فیلم مشاهده میشه.
این فیلم فقط نشون داد که با تبلیغات گسترده میشه کلاغ رو جای هدهد فروخت!

hamed224
04-27-2019, 04:00 PM
[TR]
[TD]
http://picoup.ir/images/35779814935407569259.jpg



ترجیح میدم اگر قرار باشه فیلم کمدی با هدف گیشه ساخته میشه اشخاصی مثل ابولحسن داوودی یا سامان مقدم یا حتی شخص تازه واردی مثل مهران احمدی کارگردانش باشن تا

مثل منوچهر هادی ، شاید هزارپا برای خوره های فیلم و سریال انچنان جذاب نباشه ،ولی میتونم بگم فیلمیه که همه اعضای خانواده اعم از ده ساله تا 70 ساله رو میخندونه و کسی وسط فیلم

خسته نمیشه ، حتی کسایی که به ندرت فیلم میبینن ....


http://uupload.ir/files/zpjq_1.jpg

فیلم متری شش و نیم از بهترین فیلم های درامی بود که طی این دو سال در ایران اکران شده ، به نظرم از معدود فیلمهایی است

که ارزش معطلی در ترافیک و مصیبت جاپارک و پول بلیطی که میگیرن رو داره.............

kingnessi
05-07-2019, 12:23 AM
http://picoup.ir/images/90415683010130286201.jpg


خلاصه داستان:
بمانی یه نوجوون در سن بلوغه که پدر و مادرش در حال طلاق گرفتن هستن و حال و روز خوبی نداره ... تا اینکه توی یکی از ولگردی هاش با گروهی از خلافکارای خرده پا آشنا میشه و ...


فرض کنید یه فردی وسط یه فروشگاه شلوغ وایساده با یه بمب ساعتی توی دستش ، این سناریو باید مخاطب رو دستپاچه کنه ، باید عرق سرد بشونه روی پیشونی تماشاگر ... حالا تصور کنید بمب ساعتی به شکل یه عروسک بچه گونه ی بامزه باشه ، مسلمه که هیچکس از این سناریو وحشت زده نمیشه.

و این بزرگترین ایراد فیلم سیزده هومن سیدیه ... کارگردان دست گذاشته روی یه موقعیت ناخوشایند و شدیدا خطرناک ولی ابزارش رو خوب انتخاب نکرده ... آدم های فیلم آنچنان واقعی نیستن ، شبیه اون چیزی که هر روز توی خیابون ها میبینیم نیستن و این باعث میشه بیننده به خوبی داستان رو باور نکنه و همزادپنداری درستی صورت نگیره.

ما یه پسر داریم در سن نزدیک به بلوغ که والدین درست و حسابی نداره و با یه گروه ولگرد و مواد فروش خرده پا دوست میشه. باور کنید این داستان یه داستانِ ترسناکه ... وحشت واقعی داستان اونجاییه که ما بتونیم خشونت و مراودات خلافکارای خیابونی رو درست و کامل نشون بدیم و پسر بچه ای که یهو افتاده وسط ماجرا... برای نشون دادن این ترس نیاز داریم اول از همه شخصیت های واقعی و ملموس تعریف کنیم ... به غیر از بمانی میشه گفت بقیه شخصیت ها کاریکاتوری پرداخت شدن و سخته که باور کرد واقعین.


وقتی کنش اصلی فیلم یعنی سکانس قتل اتفاق میوفته ، رفتارها واقعی نیست ... شخصیت ها خیلی خونسردن که با تعریف قبلی که ازشون توی فیلم داشتیم در تضاده ... اگر این ها ولگرد و مواد فروش خرده پا هستن که باید خیلی بیشتر از کاری که کردن بترسن و دستپاچه بشن ، اگر هم که نه این کارها و این سطح خشونت براشون عادیه که خب از اول برای بیننده درست تعریفشون نکردیم.
فیلم جدید سیدی (مغزهای کوچک زنگ زده) رو ندیدم ولی هم سیزده و هم فیلم قبلیش آفریقا و هم فیلم بعدیش (اعترافات ذهن خطرناک من) از این مشکلِ "زیادی فانتزی بودن" رنج میبرن ... البته با تعریف هایی که از مغزهای کوچک زنگ زده شنیدم به نظر میرسه بالاخره سیدی این عادت رو ترک کرده و به واقعیت جامعه نزدیک شده.

فیلمنامه با تمام مشکلاتی که داره ولی تونسته سر و کله زدن یه نوجوون با تغییرات درونی خودش و رابطه عجیب و غریبش با محیط بیرون رو به خوبی تعریف کنه و از نیمه ی فیلم داستان سر و شکل بهتری هم به خودش میگیره.

گریم و طراحی صحنه عجیب و غریب باعث شد "اعترافات ذهن خطرناک من" اونجوری که باید و شاید دیده نشه و این فیلم هم همون ضعف رو داره ... سناریو درخشان نیست ولی کارگردانی صمدی سطح کار رو بالا برده ... صمدی دقیقا جایی که باید یه کارگردان هنرش رو نشون بده ظاهر میشه و فیلم رو نجات میده ... یکی از این لحظات سکانس ابتدایی فیلمه ، کارگردان به خوبی به جای تمرکز روی دعوای والدین ، مارو میبره توی ذهن بمانی و سکوتی که مکانیزم دفاعی این پسر بچه در برابر جار و جنجال های بیرونیه.

فیلمبرداری کار هم از بهترین بخش های فیلمه ، فیلم برخلافِ روندِ معمولِ این روزایِ سینمای ما که گندِ استفاده از دوربین روی دست رو دراوردن ، از یه دوربین سیال استفاده میکنه که شخصیتها رو به خوبی دنبال میکنه و تعلیق زیبایی رو به وجود میاره.

از لحاظ بازیگری امیر جدیدی کارش رو بهتر از همه انجام داده ، به خصوص نگاه های خیره و گیجش و عاشقی عجیبش ... بازیگری کردن با ادا درآوردن و جنب و جوش اضافی فرق داره و همین نکته باعث شده بازی محمد زاده جالب از کار درنیاد... بقیه بازیها هم یکی در میون بد نیست و مطمئنا بازی آزاده صمدی بدترین بازی فیلمه.

سیزده فیلم کاملی نیست ولی تونسته کج دار و مریز داستانش رو تعریف کنه و حرفش رو بزنه.
امتیاز 6.5/10

MrP
05-15-2019, 11:57 PM
http://picoup.ir/images/05244661299381398737.jpeg


خلاصه داستان: «شاهین» رو همه به عنوان جوانی بی عرضه در خانواده و می‌شناسن و او به دنبال اثبات خود برای بقیه و به خصوص برادر بزرگترش «شکور» می‌باشد. «شکور» رئیس باندی خلافکار هست که کودکان بی سرپرست و سر راهی رو کنار خود جمع کرده و مشغول به تولید و فروش مواد مخدر هست.
مغزهای کوچک زنگ زده فیلمی هست که از نظر کیفی خوش آب و رنگ هستش و به خاطر خشونت و لحن تندی که داره باید گفت که هومن سیدی شجاعت زیادی تو ساخت فیلم به خرج داده. علی‌رغم اینکه مغزهای کوچک زنگ زده را پیشرفتی برای سینمای ایران میدانم ولی فیلم از نظر داستانی و شخصیت پردازی شدیدا" ضعیف عمل می‌کنه، شاید به لطف دیالوگ‌های طنز‌ و کنایه آمیز نوید محمد زاده و سکانس‌های خشن، فیلم جذاب به نظر بیاد ولی فیلمی که باید بیشتر یه درام تلخ باشه تو اکثر زمان تبدیل به کمدی بی در و پیکری میشه که نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد. فیلم ایده متفاوتی داره و داستان از همون ابتدا شما رو درگیر می‌کنه ولی رفته رفته داستان از همه پاشیده میشه ، شخصیت‌ها از واقعیت فاصله میگیرن، فیلم بین دو راهی جدی یا طنز بودن گیر میکنه یا به عبارت ساده یکی به نعل میزنه و یکی به میخ... . به جرات میتونم بگم فیلم قربانی شخصیت‌پردازی عجیب شاهین شده، با اینکه نوید محمدزاده معمولا" نقش‌های تکراری بازی میکنه و اینبار نقشی متفاوت از او در قالب کاراکتر «شاهین» می‌بینیم ولی دوست داشتم نوید محمدزاده همون نوید محمدزاده «ابد و یک روز» باشه، همین نوید محمدزاده «بدون تاریخ،بدون امضا»؛ واقعا" تصور اینکه کاراکتری مثل «شاهین» قهرمان داستان باشه برام غیر قابل هضمه، شخصیتی به دور از واقعیت که معلوم نیست خودش با خودش چند چنده.
می‌توان گفت مغزهای کوچک زنگ زده علی‌رغم خوش رنگ و لعاب بودن داستان جدی‌ای رو دنبال نمی‌کنه، رسالت فیلم مشخصه: کودکان کار و سرراهی، عفت خانواده، حریم شخصی ولی پرداخت ناقصی از همه اینها داره، احساس میکنم فیلم تو خیلی جاها کات خورده، خیلی سکانس‌ها از فیلم حذف شدن، حداقل ده دقیقه زمان بیشتر می‌تونست کمی داستان رو پخته‌تر و کمی شخصیت‌ها رو قابل درک کنه، شاید چند تا سکانس اضافه می‌تونست مغزهای کوچک زنگ زده رو به فیلمی تبدیل کنه که هیچوقت از ذهن بیننده پاک نشه.
با اینکه تجربه متفاوت و به دور از انتظاری از سینمای ایران بود ولی هنوزم خیلی فاصله با فیلم های مطرح چند ساله اخیر کشورمون داره.
امتیاز من 6.5

Hadi25
05-17-2019, 01:19 AM
http://uupload.ir/files/x4cu_mv5bnwi3zdfmotitnjzinc00zjq0lwe1ywqtothhyjm2n tewzduzxkeyxkfqcgdeqxvynjkxotm4ody_._v1_.jpg

مغزهای کوچک زنگ زده

حلبی آباد خوش آب و رنگ



http://uupload.ir/files/dvd0_mv5bnzg4ztm3otktywflns00ztg5ltg1ywuty2q5zta2y zg3njjmxkeyxkfqcgdeqxvynjkxotm4ody_._v1_.jpg
من فقط 13 سیدی رو دیدم ولی خب پیشرفت تو همه ی ابعاد این فیلم نسبت به 13 مشهوده.
بازی گرفتناش از بازیگرا معقول تر دوربینش هیجان انگیزتر و شجاعتش تو روایت بیشتره.
اونجور که من از این دوتا فیلم متوجه شدم موسیقی یکی از ارکان خیلی مهمه فیلمای سیدیه. شاید از لحاظ تایمی فیلم خیلی موسیقی نداشته باشه ولی تو لحظات کلیدی که اکثر فیلمای ایرانی تو منتقل کردن حس و هیجان ناتوانن تونست من بینندرو به وجد بیاره.
از طراحی صحنه و فیلم برداری میگذریم چون اینقدر خوبن که نیازی به تعریف و تمجید ندارن و فقط باید توش غرق ‌شد.
داستان دوجا دچار گسستگی و گیجی میشه. یکی بعد قتل خواهره و دومی بعد کشف این که شاهین پسر خانواده نیست.
درست بعد این موقعیتاست که انگار نویسنده کم آورده و سعی کرده کارو بده دست بازیگرا تا براش دربیارن.
صحنه های اضافی هم داره فیلم که میشه درشون آورد بدون اینکه حتی ذره ای فیلم دچار کمبود بشه مثل صحنه کله پزی.
و اما بازی ها...
نوید محمدزاده خوب ولی برای من کمی غیرقابل درک. به نظرم ضعف عجیبی تو شخصیت پردازیش هست که نقش عالیشو تبدیل کرده به نقش صرفا خوب.
خواهر شاهین‌، متعادل، نوید پورفرج (امیر) درخشان،برادر کوچیکه فاجعه و بقیه گروه بازیگری راضی کننده بودن.
ولی تک ستاره این فیلم کسی نیست جز فرهاد اصلانی که دوجا کاملا کلاس بازیگری میزاره برا کل عوامل فیلم و بیننده.
اولیش بازی بی صداش تو صحنه قتل خواهره که واقعا ترسناکه و من به شاهین حق میدم اونجوری بره زیر پتو.
و دومیش وقتیه که ‌شاهین داره تو زندان براش خط و نشون میکشه. فقط کافیه چشمای اصلانی رو دنبال کنید تا ببینید عجب شاهکاری داره خلق میکنه. حس ناباوری و شکستن همزمان به بیننده القا میشه.
فیلم مغزها لذت شیرین همراهی با یه کادر جوون و سینما دوسته. به هیچ عنوان شاهکار نیست ولی شاید اگه سیدی 10سال دیگه این فیلمو میساخت به شاهکار تبدیلش میکرد.
7.5 از 10

aramis2800
05-18-2019, 12:46 PM
مغزهای کوچک زنگ زده

داستان فیلم روایتگر سوله ی تولید شیشه, رئیس و برادران او به همراه مشکلات خانوادگی و بصورت کلی تر روایتگر داستان یک حلبی آباد و خلاف کاران و آدم های آن است.

بصورت ناخوداگاه پس از گذشت چنددقیقه از فیلم, ذهن شروع به مقایسه میکند. نمونه های این سبکی را که در سینمای جهان دیده ایم: از شهر خدا تا کفرناحوم.
شاید قویترین نقطه فیلم, فیلمبرداری آن باشد و البته بازیگری فوق العاده فرهاد اصلانی. بازی نوید محمد زاده که بدون شک اغراق آمیز است (شاید نوید محمد زاده دوست دارد با بازیش در این فیلم جا پای بهروز وثوقی بگذارد) و البته که داستان هم کمی کار او را خراب کرده است (پیچش ناگهانی شخصیتی او در مواجه با خواهرش که البته الان دیگر میداند خواهر او نیست و یا درگیری با عده ای جوان در بام شهر تهران). سکانس های اکشن به لطف فیلمبرداری عالی, خوب از کار درآمده است اما تغییر جهت های داستان به سوی کمدی را نتوانستم درک کنم. قرار است درامی رقت انگیز از یک حلبی آباد ببینیم یا داستانی کمدی-اکشن به سبک راک اند رولا؟! این رویه در دیالوگ ها و مونولوگ ها هم مشاهده میشود: اصرار بر جملاتی که برای بعد ها ماندگار شود !!! و در نهایت چرخش شخصیتی شاهین و پایانی نه دراماتیک و تلخ برای خوهر او و البته روبرویی شاهین و شهروز که قرار است پایانی باز را روبروی ما قرار دهد !!!
ریت من:6.5/10

http://picoup.ir/images/71783541906075779043.jpg (http://picoup.ir/)

kingnessi
06-25-2019, 04:45 PM
http://picoup.ir/images/56031334621136799897.jpg


خلاصه داستان: دختر جوونی یهو قبل از ازدواجش ناپدید میشه و حالا دوستانش بدنبال سرنخی برای فهمیدن ماجرا میگردن.

همون پونزده دقیقه اول فیلم کافیه تا بفهمیم با فیلم خوبی روبرو نیستیم ... با یه فیلم متظاهر روبروییم که یه سری مانیفستهای کتابی رو هم داده بازیگراش بخونن ، یه محدودیت زیر 15 سال هم گذاشتن روی فیلم که جدیدا به عنوان ترفند جذب مخاطب مد شده توی سینمای ما

گفتم 15 دقیقه کافیه تا بفهمیم خانه دختر فیلم خوبی نیست ولی چرا ... دو تا دختر جوون داریم که توی سینمای فقیر ما هنوز پگاه آهنگرانی و باران کوثری نقش دخترای دانشجو رو بازی میکنن:Smiley19:

اینا خیلی کلیشه ای و سطحی پرداخته شدن و بعد از تقریبا دو سه تا سکانس بدون هیچ دلیلی از فیلم حذف میشن ؛ نه واکنش اولیه شون به خبر گم شدن دوستشون واقعیه و نه اون تغییر 180درجه ای توی خونه پدر دوستشون.

چقدر یه کارگردان میتونه ضعیف باشه ، تا چه حد بازیگر میتونه سطح خودش رو پایین بیاره که تن بده به همچین سناریویی ... فیلم از تمام جنبه ها ناامید کننده س و سطح جدیدی از بد بودن رو به بیننده نشون میده.


میگن دقایقی از این فیلم حذف شده ، خب چه بهتر ؛ تحمل یه فیلم مزخرف 70 دقیقه ای راحتتر از تحمل یه فیلم مزخرف 90 دقیقه ایه

Amirhossein17
06-25-2019, 08:36 PM
بسم الله الرحمن الرحیم

Luca Brasi
06-28-2019, 12:01 AM
http://picoup.ir/images/05244661299381398737.jpeg


خلاصه داستان: «شاهین» رو همه به عنوان جوانی بی عرضه در خانواده و می‌شناسن و او به دنبال اثبات خود برای بقیه و به خصوص برادر بزرگترش «شکور» می‌باشد. «شکور» رئیس باندی خلافکار هست که کودکان بی سرپرست و سر راهی رو کنار خود جمع کرده و مشغول به تولید و فروش مواد مخدر هست.
مغزهای کوچک زنگ زده فیلمی هست که از نظر کیفی خوش آب و رنگ هستش و به خاطر خشونت و لحن تندی که داره باید گفت که هومن سیدی شجاعت زیادی تو ساخت فیلم به خرج داده. علی‌رغم اینکه مغزهای کوچک زنگ زده را پیشرفتی برای سینمای ایران میدانم ولی فیلم از نظر داستانی و شخصیت پردازی شدیدا" ضعیف عمل می‌کنه، شاید به لطف دیالوگ‌های طنز‌ و کنایه آمیز نوید محمد زاده و سکانس‌های خشن، فیلم جذاب به نظر بیاد ولی فیلمی که باید بیشتر یه درام تلخ باشه تو اکثر زمان تبدیل به کمدی بی در و پیکری میشه که نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد. فیلم ایده متفاوتی داره و داستان از همون ابتدا شما رو درگیر می‌کنه ولی رفته رفته داستان از همه پاشیده میشه ، شخصیت‌ها از واقعیت فاصله میگیرن، فیلم بین دو راهی جدی یا طنز بودن گیر میکنه یا به عبارت ساده یکی به نعل میزنه و یکی به میخ... . به جرات میتونم بگم فیلم قربانی شخصیت‌پردازی عجیب شاهین شده، با اینکه نوید محمدزاده معمولا" نقش‌های تکراری بازی میکنه و اینبار نقشی متفاوت از او در قالب کاراکتر «شاهین» می‌بینیم ولی دوست داشتم نوید محمدزاده همون نوید محمدزاده «ابد و یک روز» باشه، همین نوید محمدزاده «بدون تاریخ،بدون امضا»؛ واقعا" تصور اینکه کاراکتری مثل «شاهین» قهرمان داستان باشه برام غیر قابل هضمه، شخصیتی به دور از واقعیت که معلوم نیست خودش با خودش چند چنده.
می‌توان گفت مغزهای کوچک زنگ زده علی‌رغم خوش رنگ و لعاب بودن داستان جدی‌ای رو دنبال نمی‌کنه، رسالت فیلم مشخصه: کودکان کار و سرراهی، عفت خانواده، حریم شخصی ولی پرداخت ناقصی از همه اینها داره، احساس میکنم فیلم تو خیلی جاها کات خورده، خیلی سکانس‌ها از فیلم حذف شدن، حداقل ده دقیقه زمان بیشتر می‌تونست کمی داستان رو پخته‌تر و کمی شخصیت‌ها رو قابل درک کنه، شاید چند تا سکانس اضافه می‌تونست مغزهای کوچک زنگ زده رو به فیلمی تبدیل کنه که هیچوقت از ذهن بیننده پاک نشه.
با اینکه تجربه متفاوت و به دور از انتظاری از سینمای ایران بود ولی هنوزم خیلی فاصله با فیلم های مطرح چند ساله اخیر کشورمون داره.
امتیاز من 6.5





بعد از انقلاب در ارتباط با "فقر" و زندگي هاي مردم پايين شهر فيلم هاي زيادي ساخته شد كه در اين بين *شهر زيبا* اصغر فرهادي يه نقطه عطف
چرا كه تمامي اِلِمان هاي يه فيلم خوب اجتماعي رو در خودش جا داده و يه داستان ملودرام رو فوق العاده روايت ميكنه

مغز هاي كوچك زنگ زده فيلم بدي نيست اما ناشي بودن هومن سيدي در مقام يه كارگردان براي روايت يه داستان نيمه ملودرام در نقاط دورافتاده
تهران باعث ميشه فيلم ضربه هاي زيادي بخوره - اگر از بازي نويد محمد زاده فاكتور بگيريم فيلم بجز داشتن چند نماي خوب و تدوين مناسب در
چند سكانس ديگه هيچي براي گفتن نداره - فيلمنامه بشدت باگ داره و پر از ضعف هاي اساسي شخصيت ها از دم همه تيپ هستن و بهيچ عنوان
روشون شخصيت پردازي صورت نگرفته فقط بازي هاي خوب بازيگر ها است كه به دل ميشنه والي شخصيت پردازي ها بسيار سطحي سطحي هستن

اتفاقاتي كه در سرتاسر فيلم رخ ميده در بعضي موارد اصلا قابل باور نيست و همين مورد در ارتباط با يه فيلم ملودرام باعث ميشه كه دل مخاطب رو بزنه
و و و و ...

در كل اگر مغزهاي كوچك زنگ زده رو با معيار هاي اساسي و اصولي سينماي درام و ملودرام و اثاري مثل : بوتيك - ابد و يك روز - شهرزيبا - ... بخوايم
بسنجيم اصلا فيلم خوبي نيست اصلا!!!

٤/١٠

FARMANDEH
07-02-2019, 11:20 PM
http://up.vbiran.ir/uploads/32765156208715212875_tyjhty.jpg

امروز با دو نفر دیگه رفتم سینما، اول به اصرار من رفتیم سرخپوست دیدیم، موقع نمایش توی سینما کلا 9 نفر بودیم! بعدش به اصرار اونا رفتیم تگزاس2 دیدیم که بالای 100 نفر تو سینما بودن! بعد از اینکه تگزاس2 تموم شد بعضی از مردم شروع کردن به دست زدن! :|



سرخپوست:
فیلم جذاب و خاصی بود که مشابهش کمتر تو سینمای ایران پیدا میشه. فیلم‌نامه قوی و پر از تعلیق، موسیقی زیبا و شنیدنی، فیلمبرداری خوب، لوکیشن‌های تماشایی و خاص، شخصیت‌های جذاب و بازی‌های روان و دیدنی از ویژگی‌های مثبت این فیلم هستن. اینقدر غرق فیلم بودم که وقتی تموم شد تعجب کردم که چرا اینقدر زود تموم شد! فیلمی که همه چیزش سر جاش بود و از دیدنش لذت بردم. پیشنهاد می‌کنم حتماً ببینید. =D>
امتیاز من 10


تگزاس2:
در دومین قسمت از پنجگانه تگزاس (:O) شاهد برخی لحظات و دیالوگهای طنز خواهیم بود که واقعا خنده‌دار هستن و لحظات سرگرم‌کننده‌ای هم برای بیننده به همراه دارن. این قسمت مهدی هاشمی اومده بود که نقش جالبی رو بازی میکرد و شخصیتش بی شباهت به شخصیت واقعیش نیست که این روزا خبراش پخش شده! :)) اما به رسم معمول این مدل کمدی‌ها؛ دیالوگهای بی‌مزه و رو اعصاب + شخصیتهای لوس و حال به هم زن + اتفاقات بی‌منطق و بی‌ربط + بازیگرای آرایش کرده داغون + چیزای دیگه که خودتون میدونید هم توی این فیلم بود. در مجموع واسه دیدن توی جمع و لحظاتی خندیدن بدک نیست.
امتیاز من 5

Luca Brasi
07-03-2019, 05:29 PM
http://picoup.ir/images/20071354912615706910.jpg (http://picoup.ir/)


متاسفانه خيلي وقت كه معناي واقعي *كمدي* گمشده تو سيــــــــــــــنماي ايران
و جايگاه ـشو داده به يه سري *شوخي جلف و مسخره* و جالب تر استقبال ملت
از اين مورده.

خوب - بد - جلف جزء آثاري كه ميخواد در فرم و محـــــــــــــــتوا بخصوص در مورد اول
خيلي پست مدرن عمل كنه و همين مورد باعث ميشه كه در اواسط تماشاي فيلم
تماشاگر به مرز اســـــــتفراغ برسه از اين همه چرت بودن و چرت بودن و چرت بودن

اگر خوب - بد - جلف رو جزء B-Movie هاي ســينماي ايران تلقي كنيم شــــــــــايد
منطقي باشه كه براش وقت بزاريم و ببينيمش والي بعنوان يه فيلم كمدي كه قرار
باشه لحظات شاد و مفرحي رو برامون رقم بزنه بهيج عنوان.

kingnessi
07-08-2019, 10:29 PM
http://picoup.ir/images/59534482034123307687.jpg


خلاصه داستان: "قنبر" مردی سربه هوا و بی خیاله که در دهه شصت به دلیل سیاستهای دولت تصمیم میگیره دیگه بچه دار نشه. اما تو دهه هشتاد و با تغییر 180درجه ای سیاستهای جمعیتی (:Smiley69:) تصمیم میگیره شعار "ما میتوانیم" رو تو زندگیش پیاده کنه.

خجالت نکش نه تنها فیلم خوبیه بلکه در شرایط امروز ارزش خیلی بالاتری داره.


توی دوره ای که سینمای کمدی ما تبدیل به یه شوی تبلیغاتی سطح پایین شده که فقط مث یه معدن طلا پول داره واسه یه سری افراد ، ساختن یه همچین کمدی با یه همچین کیفیتی کاریه کارستون.
البته ادعا نمیکنم خجالت نکش فیلم کاملیه که اتفاقا ضعفهای بیشماری هم داره ، ولی انصافا چند مرحله از کمدی های بفروش و تیپیکالِ چند سال اخیر بهتره. سینمای کمدی ایران متاسفانه تبدیل شده به یه چاهِ پر از پول واسه یه سری فیلمسازا (اگر بشه اسمشون رو فیلمساز گذاشت) که با کمترین تلاش و سخیف ترین و مسخره ترین و تکراری ترین داستان ها ، فقط به فکر جمع کردن پولن ... این وسط یه سری بازیگر ثابت هم دارن و البته یه سری الگوهای همیشگی که توی همه این فیلمها تکرار میشه ... تازگیا هم کارگردانهای خوش سابقه ای مثل مانی حقیقی (پنجاه کیلو آلبالو) هم به این جمع اضافه شدن تا به قول معروف "از این نمد کلاهی هم واسه خودشون بسازن"

حالا توی یه همچین بلبشویی، یه کارگردان فیلم اولی اومده و یه فیلم کمدی ساخته که میتونه داستان تعریف کنه ، داستان جالب و قشنگی هم داره ، بازیگراش به جای "کت واک" جلوی دوربین و ادا دراوردن ، کارشون رو میکنن و بازی قابل قبولی ارائه میدن و البته مهمتر از همه اینکه فیلم احیانا با در اوردن شلوار کاراکترها سعی در خندوندن تماشاگر نداره بلکه با فیلمنامه و داستانش فضای کمدی رو بوجود میاره

البته خجالت نکش فیلم کم ایرادی هم نیست ، مثلا در مورد فیلمنامه مشکلات اساسی وجود داره ، کنایه های سیاسی یکطرفه و گل درشتی هم داره و البته همون مشکل همیشگیِ لهجه هم هست. در مورد اصالت روایی فیلم و میزان نزدیک بودنش به واقعیت امروزِ جامعه هم ایراداتی هست مثل سطح رفاه روستایی ها و یا مسئله فرزند آوری که فیلم رو یه جاهایی سفارشی کرده ؛ اینها برای یه فیلم جدی ایرادات بزرگ و غیرقابل بخششی هستن ، اما خُب با یه کار کمدی طرفیم (اونم تو سینمای کمدی خودمون) بنابراین میشه زیاد هم دنبال معنایِ پنهان و منظورِ خاص فیلمساز نباشیم و از سرگرم کنندگیِ فیلم لذت ببریم.

"رضا مقصودی" خودش چند تا از همین فیلمنامه هایِ مثلا کمدیِ مسخره و بی مایه ی این چند ساله رو نوشته اما در کنارش نویسندگی فیلمنامه "لیلی با من است" و "همیشه پای یک زن در میان است" رو هم داره ؛ خیلی خوبه که توی اولین تجربه کارگردانیش از نوشته های خوب و قابل قبولش الهام گرفته و مسیر درست رو انتخاب کرده. کارگردانی مقصودی خیلی بهتر از اون چیزی بود که فکرش رو میکردم و تسلط نسبتا خوبی داشته رو جریان فیلم.
یه نکته فنی خیلی خوب دیگه ی فیلم طراحی صحنه هست ، من شخصا این میزانسن بندی ها و طراحی های سنتی و واقعی رو خیلی دوست دارم و خجالت نکش توی این زمینه کار خوبی انجام داده.

فیلم از لحاظ فیلمبرداری چیز خاصی نداره ولی در همین حد کار فیلم رو راه میندازه اما موسیقی متن خوبی نداره و در حالی که میتونست با یه موسیقی تلفیقی با المانهای سنتی و روستایی کار خوبی صورت بگیره ، موسیقی فیلم ناامید کننده شده

شبنم مقدمی از اون دسته بازیگراست که همیشه خوب بازی میکنه و این بارهم عالی بوده. مقدمی یه شخصیت کامل رو ارائه داده و برخلاف احمد مهران فر که بازی تکراری و بدون خلاقیتی داره ، تونسته وجهه جدیدی از خودش توی این فیلم نشون بده و کارش قابل تحسینه.

خجالت نکش فیلم نسبتا خوبیه که ارزش دیدن رو داره به خصوص اگر مثل من دنبال یه کمدیِ ایرانی میگردین که به معنای واقعیِ کلمه یه فیلمِ سینمایی باشه.
امتیاز 6/10

sarkhail
07-28-2019, 11:13 AM
اصلا قصد نداشتم در مورد خجالت نکش چیزی بنویسم اما دوست عزیز علی تو تاپیک فیلم های هندی اشاره ای به این فیلم کرده بود و وقتی اومدم تو تاپیک مربوطه دیدم که مفصل در مورد فیلم صحبت کرده و در هر صورت گفتم یه چهار خط خلق الله رو با افاضاتمون به فیض برسونیم (:
بعضی از فیلم ها تو دنیای سینما هستن که به خورد بیننده داده میشن. یعنی من بیننده هیچ علاقه ای به اون ژانر یا به عوامل سازنده ندارم، اما اینقدر اینور و اونور میبینم و دوست و اشنا در مورد اثر صحبت میکنن که مجبور میشم برم ببینم. دیدن خجالت نکش برای من دقیقا همین وضعیت رو داشت. یکی از ویژگی های کمدی خوب و شاخص اینه که ورای همه شوخی ها و خنده ها حرف برای گفتن داشته باشه و این دقیقا میشه خط فاصله بین یه کمدی خوب و یه کمدی سخیف.
از این نظر خجالت نکش خوب عمل کرده بود و به نحوی کاراکتر قنبر رو میشد نماد رییس جمهور وقت دونست که ندانسته و نسنجیده و بدون هیچ مشورتی کاری میکرد و همه رو تو دردسر مینداخت و با شعارهای توخالی گندش می پوشوند. نکته مثبت دیگه فیلم مربوط به بازی خوب بازیگرها میشد و البته شبنم مقدمی که میشه گفت در حال حاضر جز بهترین بازیگرهای زن ایرانه. از نقاط ضعف فیلم هم که طبق معمول تمام کمدی های ایرانی فیلمنامه بود که به نسبت آب بندی کمتری داشت اما به هر حال داشت.
اما همه این صحبت ها رو کردم که برسم به اینجا. حقیقتش من فیلم رو با یکی از همکارهایی که سن و سالی هم ازش گذشته بود تماشا می کردم و از اونجایی که رودروایسی شدیدی هم با هم داریم تمام طول فیلم سکوتی سرد که در نتیجه شوخی های اول فیلم به وجود اومده بود، بینمون حاکم بود. نمیدونم شاید من زیادی سخت می گیرم اما فکر میکنم تو این سینمای بی در و پیکری که ما داریم و هیچ خبری از درجه بندی سنی نیست، چه اتفاقی میفته وقتی همین فیلم رو کنار اعضای خانواده ببینی یا دانلود کنی و در کانون گرم خانواده پخش کنی. من که نمیتونم جو مناسبی رو تصور کنم. حقیقتش چند تا از دوستان در مورد چند تا فیلم دیگه کمدی که به صورت خانوادگی دیده بودن همین صحبت ها رو مطرح کرده بودن اما خوب چون همیشه تنهایی فیلم میبینم اصلا تجربه شخصی تو این زمینه نداشتم. در نهایت باید بگم خجالت نکش یه فیلم کمدی خوب برای سینمای ایرانه، اما روی هم رفته یه فیلم متوسطه که چندان ارزش وقت گذاشتن نداره و اگه قرار شد وقتی هم بهش اختصاص بدید ترجیحا تنها بشینید ببینید.

kingnessi
08-04-2019, 08:39 PM
http://picoup.ir/images/08733183411874325713.jpeg

خلاصه داستان: قدرت یه فرد تندرو و خودسره که میخواد به عنوان نماینده پایتخت بره مجلس و مشکل "آب" رو حل کنه :Smiley35:


کفگیرِ "کمال تبریزی" با چنان شدتی به تهِ دیگ خورده که دیگه به خودش هم رحم نمیکنه و توی فیلم جدیدش شروع کرده به مسخره کردن کاراکتر جوونیِ خودش و کاریکاتوریزه کردن حرکتی که خودش رو به جایگاه فعلیش رسونده.
کمال تبریزی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفت و توی دوران اصلاح فرهنگی ، تو دانشگاهها به غربالگریِ اساتید مشغول بود ، حالا کاراکتری ابله و نامتوازن ساخته که دقیقا بکگراندش همینه.

البته چیزی که واضحه اینه که تبریزی نوک پیکانش رو گرفته به سمت یکی دیگه از یاران قدیمیش (رئیس جمهور سابق) و البته دشمن فعلیش ؛ و با مسخره کردنِ روندِ رسیدن این شخصیت به مدارج بالا، میخواد فیلم "مردم پسند" بسازه ؛ غافل از اینکه همه این کنایه ها درمورد شخصِ خودش و دوستانش هم به یک نحوی صدق میکنه.


اما گفتم فیلم مردم پسند ، خب این یعنی چی ؟ یه زمانی همه فیلمِ حزب الهی میساختن چون روی بورس بود ، بعد از دوم خرداد سعی کردن فیلم اصلاحاتی بسازن و بگن ما خوبیم ، اما چند ساله که تشتِ رسوایی این وری و اونوری از روی بوم افتاده و همون عده کاسبی جدیدی رو راه اندازی کردن که بهش میگن ساختن "فیلم مردم پسند" ؛ خرجش هم اینه که به راست و چپ به یک اندازه بتازی تا ثابت کنی با مردمی. این روند نه توی سینما بلکه همه بخش های اجتماع دیده میشه غافل از اینکه این افرادِ میانه رویِ جدید ، این رو هیچوقت روشن نخواهند کرد که توی سی سال گذشته زیر کدوم پرچم سینه میزدن :Smiley35:

کمال تبریزی هم مث بقیه سمتِ خنکِ لحاف رو فقط واسه خودش میخواد ، کارش که تموم شد میگه حرام است. از نظر فیلمساز، آقا کمالِ چماقدارِ سفارت گیر ، "خودسر" و "دلواپس" نبود ، حالا که نوبت به چماقدارای سفارت گیر جدید رسیده ، فیلم ساخته و بهشون میگه عامل نامطلوب

کمال تبریزی از جنبه سینمایی هم داره به چاه خود ساخته ای فرو میره که هیچکس غیر از خودش نمیتونه نجاتش بده. سالهاست این کارگردان کارش رو فراموش کرده و یکی بعد از دیگری داره فیلم بد میسازه ، از طرفی فیلمنامه های فرمال و انتقادیش که قبلا به دل مخاطب مینشست ، به دلیل مصنوعی شدن و ریاکارانه بودن دیگه خریداری نداره و متاسفانه این فیلمساز کاربلد داره از سینمای ما کم کم حذف میشه.

تبریزی با استفاده از گروه ثابت این مدل فیلما یعنی مانی حقیقی ، آزاده صمدی ، ویشکا آسایش و دیگران یه فیلم تکراری و بی رمق ساخته که به جای فیلمنامه، مجموعه ای از داستانهای بی ربطه که فقط برای کنایه زدن به سیاسیون کاربرد داره و در نهایت هیچوقت تبدیل به یک فیلم منسجم سینمایی نمیشه.

تنها دلیل امتیاز چهاری که به مارموز دادم ، کنایه های ریزی هست که توی بخش هایی از فیلمنامه قرار داده شده ؛ درسته به کلیت داستان نمیچسبن و مث مطالب طنز کوتاه تلگرامی هستن، ولی میتونن جالب باشن مثل این یکی: "اونایی که نمیذارن وحدت ملی بکنیم رو باید سوار اتوبوس آخرت کرد ، زارت انداخت تو دره"(اشاره به ماجرای اتوبوس ارمنستان)


امتیاز 4/10




پ ن: البته فیلمساز در انتقاد از گروه سیاسی حاکم، نهایت ادب و متانت رو بکار برده ، بالاخره شاید آقا کمال هم بتونه از این نمد کلاهی واسه خودش بدوزه و دقیقا مشابه کاراکتر قدرت ، از این گوشه کنارا به نوایی برسه.
:Smiley69:

Habibfallah
08-05-2019, 10:24 AM
از زمان جشنواره فجر تا الان سعی داشتم تا فیلم های با کیفیتی که در حال اکران بودن رو ببینم



تختی:
فیلم غلامرضا تختی که برای نسل من حداقل فقط یه پهلوان ناشناخته بود، تونست یه معرف خوب باشه و خیلی خوب زندگیشو به تصویر کشید. فیلم خیلی از جاها با توجه به اینکه داستان و ماجراهای زیادی رو باید به تصویر میکشید خیلی تند پیش میرفت و ای کاش یه مینی سریال ازش تهیه میشد. حس میکنم اینجوری بیشتر میشد به جزئیات پرداخت. طراحی صحنه، تدوین، گریم بیشتر از هر چیز دیگه ای به چشم میومد و با توجه به اینکه با یه فیلمی طرف بودیم که اقتباس از یه داستان واقعی بود، داستان و فیلمنامه به شکل جذابی روایت شده بود.



متری شش و نیم:
این فیلم رو پنج بار رفتم و دیدم و هر سری از شکل روایت داستانش به شدت لذت بردم. با اینکه خیلی سانسور صورت گرفته بود و کارگردان فیلم هم نسبت بهش معترض بود، بازم خیلی فیلم خوش ساختی بود. نحوه معرفی شخصیت منفی فیلم، تقریبا مثل فیلم "اینک آخرالزمان" کاپولا بود که اول بیننده رو حسابی از شخصیت منفی میترسونه و بعد معرفیش میکنه. تنها نکته ای که وجود داشت این بود که ای کاش حواشی داستان کمتر میشد و کارگردان نمیخواست انواع و اقسام جرائم مربوط به مواد مخدر رو به تصویر بکشه. بازی نوید محمدزاده و پیمان معادی خیلی خوب بود و بازی پریناز ایزدیار هم با اینکه یه سکانس بود و بیشتر به دنبال استفاده از اسمش برای فروش بیشتر فیلم بودن، عالی بود و توی همون یه سکانس تونست نشون بده که با چه بازیگر توانمندی طرفیم



سال دوم دانشکده من:
این فیلم رو در حشنواره فجر دیدم و مطمئنم موقع اکران خیلی از بخش های فیلم سانسور میشه. خوانندگی بازیگر زن و همخوانی دخترا با هم که امری بعید تو سینمای ایرانه، سانسور میشه. موضوع فیلم رو دانشجوهای این نسل بخوبی درک میکنن و لمس میکنن و موضوعات مشابه رو به کرات در اطرافشون مشاهده کردن. در کل یه فیلم جوون پسند بود که جز بهترین کارهای صدرعاملی هم نخواهد بود.



سرخپوست:
بالاخره نوید محمدزاده توی یه فیلم نعره نزد و یه سبک جدیدی از بازی خودش ارائه داد و واقعا توانمندی خودش رو به رخ کشید. هر چند به نظرم هنوزم که هنوزه بهترین اثری که از نوید محمد زاده دیدم، تئاتر بینوایان بود که عالی بازی کرده بود و هر کسی که این تئاتر رو دیده باشه مطمئنا با من هم عقیدس ولی سرخپوست هم یه کار سطح بالا و کلاسیکی بود که بخوبی از پس نقشش بر اومده بود. پریناز ایزدیار هم بازی خوبی از خوش به نمایش گذاشت. فیلم از نظر موسیقی، فیلمبرداری، طراحی صحنه عالی بود ولی به نظرم فیلمنامه اونقدر ها هم که ازش تعریف میشد، قوی نبود. البته برای سینمای ایران یه شاهکار به حساب میومد و سبک معمایی به این گونه رو کمتر و یا شاید اصلا در سینمای ایران شاهدش نبودیم ولی خب میتونست بهتر هم عمل بشه. از نکات جالبی هم که برام اتفاق افتاد، همون اول فیلم به دوستام که سینما بودن نکته اصلی فیلم (مخفیگاه سرخپوست) رو گفتم و درست حدس زدم که خیلی حال داد :)



شبی که ماه کامل شد:
فیلمی که آخرش با سردرد و فحش به کارگردان از سینما خارج شدم. موضوع فیلم به شدت تلخ بود و واقعا نمیدونم چرا کارگردان های زن سینمای ایران انقد به سراغ موضوعات تلح میرن. آثار قبلی نرگش آبیار مثل شیار 143 هم یه فیلم به شدت تلخ و ناراحت کنندس. منیره قیدی فیلم ویلایی ها رو ساخت که اونم یه فیلم تلخه و پوران درخشنده فیلم هیس دخترا فریاد نمیزنند رو میسازه
هرچقد که کارگردان های مرد ایران این روزها سراغ فیلم های آبکی و گیشه ای میرن، خانم ها به سراغ موضوعات به شدت تلخ و تکون دهنده میرن.
بازی هوتن شکیبا توی این فیلم بی نظیر بود و با اینکه خودم به شدت موقع اعلام جوایز جشنواره فجر نسبت به جایزه ای که گرفت معترض بودم ولی بعد از دیدن دو فیلم نوید محمد زاده و این فیلم، هوتن شکیبا رو شایسته دریافت این جایزه میدونم.
فرشته صدرعرفایی هم عالی و بی نظیر بازی کرد و گریمش به قدری خوب بود که اصلا متوجه نشدم اونه و به نظرم جایزه نقش مکمل هم شایسته ایشون بود.
فقط جایزه بهترین کارگردانی به نظرم بهتر بود برای سعید روستایی باشه.
در کل فیلم شبی که ماه کامل شد از هر نظر عالی بود ولی خب موضوع فیلم به شدت تلخ و تکون دهنده بود و شاید بهتر میبود کمتر این تلخی رو به تصویر کشید.



قصر شیرین:
رضا میرکریمی بار دیگه یه فیلم اجتماعی عالی ساخت و کاری کرد که کمتر کارگردان حتی در کلاس جهانی میتونی به این خوبی انجام بده و اونم بازی گرفتن از دو تا کودک بود.
دو تا بازیگر خردسال فیلم میرکریمی یه بازی خیره کننده ای از خودشون ارائه دادن که حس میکردم دو تا بازیگر پخته و کامل سینمای ایران رو کوچیک کردن و این نقش رو بهشون دادن. حامد بهداد هم امسال با این فیلم روند همیشه عصبانی و عصیان گر دعوایی خودشو تغییر داد و نقش یه آدم منفور رو عالی بازی کرد.
فیلم به شدت خوبی بود که از دیدنش لذت بردم و فیلمنامه خیلی خوبی هم داشت.

kingnessi
08-19-2019, 08:14 PM
http://picoup.ir/images/89474187951600557766.jpg


خلاصه داستان: "فرید" یه مرد شکست خورده س که تمام تلاشش اینه به دیگران ثابت کنه که آدم بی عرضه ای نیست ؛ اما اتفاقات جور دیگه ای رقم میخوره و فرید رو به راهی تاریک و خطرناک میکشونه.

بهترین ویژگی و موفقیت بزرگ این فیلم بین دو بخش طراحی صحنه و لباس و بخش چهره پردازیه ، بخصوص چهره پردازی. در حین تماشای فیلم به تغییرات چهره امین حیایی توجه کنید ، کاراکتر فرید در طول فیلم از لحاظ شخصیتی تغییر میکنه و به موازات همین جلو رفتن تغییرات در فیلمنامه ، تغییر رو در چهره و گریم این شخصیت هم میبینیم. تعجب کردم که فیلم توی این دو بخش سیمرغ نگرفت.

اما در کل به نظرم شعله‌ور کمی "تکنیک زده" از آب دراومده ، نمیدونم این اصطلاح درستیه یا نه ولی به نظرم فیلم توی بخش های فنی خیلی خوبه ولی به همون اندازه توی فیلمنامه خوب نیوده. نه اینکه فیلمنامه ضعیف باشه ولی انتظارم از نعمت اله و مقدم دوست داستانگویی بیشتر بود و حقیقتش اینه که انتظار فیلم پر حادثه تری رو داشتم.

بازی امین حیایی فوق العاده خوبه و بدون شک لایق سیمرغ بود ، حیایی به طرز حیرت انگیزی شخصیتش رو روی لبه اجرا میکنه و از ابتدا تا انتهای فیلم نه افراط میکنه و نه تفریط. این بازی حیایی نشون میده از اون دست بازیگراست که اگر بخواد ، غوغا به پا میکنه.


شعله‌ور فیلم جمع و جور و جذابیه درمورد یه شخصیت نامتوازن که بالاخره وا میده و شروع میکنه به مقابله به مثل ؛ نعمت اله چندتا از این کاراکترها تا حالا تو فیلمهاش معرفی کرده (رگ خواب ، آرایش غلیظ) ولی فرق نوید با باقی اون کاراکترها اینه که واکنش نشون میده و منفعل نیست. با اینکه انتظارم بیشتر بود و مثلا خیلی دوست داشتم فیلم وارد ژانر جنایی هم بشه ولی کارگردان تونسته بخوبی روند تبدیل یک شخصیت پریشان به یک عنصر خطرناک رو به نمایش بذاره. شاید این فیلم باب تازه ای توی سینمای نعمت اله باشه و از این به بعد شخصیتهایی رو بسازه که انفعال رو کنار بذارن و به جامعه ی نامتعادل امروزمون حمله کنن.


"شعله‌ور" رو حتما ببینید ، فیلمی که از همه جنبه ها خوب و دیدنی از کار دراومده.


7.5/10

Luca Brasi
10-01-2019, 11:52 PM
http://picoup.ir/images/37165756072768325814.jpg (http://picoup.ir/)

-بازيگران : ليلا حاتمي - شهاب حسيني - فرهاد اصلاني - بيتا فرهي - ...
-داستان : فيلم روايت گر مشكلات افرادي هست كه بصورت نامحسوس به يكديگر مرتبط است ...

دوران عاشقي فيلمي كه نه تو "فرم و محتوي" نه مسائل فنــــي هيچ حرفي براي گفتن نداره
فيلم در روايت يك دوران عاشقي(فوق العاده آبكي) انچنان ضعيف پيش رفت كـــــــه حتي براي
من بيننده مهم نبود كه آخرش چي ميشه عاشقي كه بين دو معشوق گير كرده كدوم يكي رو
از زندگيش حذف ميكنه....

نيمه اي ابتدايي داستان هيجان انگيز شروع ميشه اما انقدر اتفاقات قابل پيش بيني
و
دور از واقعيت بود كه ارزش فيلم رو تا حد فيلم فارسي هاي قبل انقــــلاب مياره پايين
و
ميشه گفت كه دوران عاشقي يه فيلم فارسي با دغدغه هاي امروزيه...

5/10

KimiaM
10-04-2019, 06:56 PM
نوید محمد زاده در بینوایان خوب نبود و اصلا کل اجرای بینوایان فقط در بخش طراحی ها چشمگیره نه بازی ها . اما ایشون در مرد بالشی بسیار خوب بودند و شایسته تشویق .

ESajad
10-05-2019, 01:17 AM
https://www1.farda-dl.com/wp-content/uploads/2019/09/Texas-2-220x330.jpg
من فیلم های ایرانی رو کمتر می بینم فقط فیلم هایی که ارزش داشته باشند رو می بینم
تگزاش دو فیلم خیلی خوبی نیست حتی فیلمی در حد متوسط نیست
ولی ترکیب بازیگران قسمت قبلی و حضور ژاله صامتی در بعضی جاها لحظات شادی رو بوجود میاره
که برای یکبار دیدن خوبه نه بیشتر حداقل کمی خلاقیت در حد خیلی کم از خودشون بروز دادن
مثلا همین که الیس با فرهنگ و رفتار مردم ایران اشنا میشه یک نکته مثبته این فیلمه
ولی بیشتر از همه بازی ژاله صامتی تو این فیلم از همه سرتر بود خیلی خوب بود
خیلی وقته تو سینمای ما یک کمدی درست و درمون با داستان و فرم و محتوای قابل قبول ساخته نشده
بیشتر فیلم هایی در حد پخش در پخش خانگی هستند نه بیشتر
چاره ای نیست باید این نقص سر کرد تا خلاقیتی بوجود بیاد

kingnessi
10-05-2019, 05:48 PM
http://picoup.ir/images/66725275883253872456.jpg

"مشمشه" اثر جدید کارگردان خوش ذوق کشورمان "شاهد احمدلو" در جشنواره بوسان کره جنوبی اکران خواهد شد.
+
(http://www.biff.kr/eng/)
مشمشه یا با عنوان انگلیسیش Cinema Donkey مانند باقی فیلمهای کارنامه احمدلو، یک کمدی سیاه و تلخ است. احمدلو پس از "چند میگیری گریه کنی؟" بسیار مورد تمجید قرار گرفت ولی متاسفانه بعد از آن فیلم، دیگر اثر قابل قبولی در کارنامه اش دیده نمیشود؛ تا اینکه فیلم جدیدش به نظر میرسد دوباره در حال و هوای "چند میگیری گریه کنی" ساخته شده و مورد توجه منتقدین قرار گرفته است.

این فیلم بعد از موفقیت در بازار جشنواره کن 2019 حالا به عنوان یکی از پنج نماینده ایران در جشنواره بوسان حضور دارد. چهار نماینده دیگر کشورمان "شبی که ماه کامل شد" به کارگردانی نرگس آبیار، "ناگهان درخت" ساخته صفی یزدانیان، "هفت و نیم" از نوید محمودی و "بنفشه آفریقایی" به کارگردانی مونا زندی حقیقی هستند.

kingnessi
10-07-2019, 07:58 PM
http://picoup.ir/images/66725275883253872456.jpg

"مشمشه" اثر جدید کارگردان خوش ذوق کشورمان "شاهد احمدلو" در جشنواره بوسان کره جنوبی اکران خواهد شد.
+
(http://www.biff.kr/eng/)
مشمشه یا با عنوان انگلیسیش Cinema Donkey مانند باقی فیلمهای کارنامه احمدلو، یک کمدی سیاه و تلخ است. احمدلو پس از "چند میگیری گریه کنی؟" بسیار مورد تمجید قرار گرفت ولی متاسفانه بعد از آن فیلم، دیگر اثر قابل قبولی در کارنامه اش دیده نمیشود؛ تا اینکه فیلم جدیدش به نظر میرسد دوباره در حال و هوای "چند میگیری گریه کنی" ساخته شده و مورد توجه منتقدین قرار گرفته است.

این فیلم بعد از موفقیت در بازار جشنواره کن 2019 حالا به عنوان یکی از پنج نماینده ایران در جشنواره بوسان حضور دارد. چهار نماینده دیگر کشورمان "شبی که ماه کامل شد" به کارگردانی نرگس آبیار، "ناگهان درخت" ساخته صفی یزدانیان، "هفت و نیم" از نوید محمودی و "بنفشه آفریقایی" به کارگردانی مونا زندی حقیقی هستند.




این فیلم به عنوان یکی از هشت فیلم برتر جشنواره بوسان انتخاب شده و برای دریافت یکی از جوایز اصلی این فستیوال (بهترین فیلم آسیایی) رقابت خواهد کرد.
+
(https://variety.com/2019/film/asia/asian-talents-busan-kim-ji-seok-award-1203360528/)
محسن مخملباف یکی از سه داور اصلی این بخش از فستیوال این دوره است.

http://picoup.ir/images/52759977522881528429.jpg

kingnessi
12-01-2019, 05:48 PM
http://picoup.ir/images/95137663778722806547.jpg





خلاصه داستان:
دو تا دوست و باجناق برای سفر کاری میرن "چین" ولی شیطون گولشون میزنه توی راه برگشت یه سری هم به "تایلند" بزنن و یه کاری صورت بدن.





شخصا معتقدم عبدالرضا کاهانی سالهاست تموم شده ، همون موقعی که بجای فیلمسازی و تلاش برای انجام کارهای جدیدتر افتاد دنبال حاشیه و استفاده از همه چیز برای پرفروش کردن فیلمهاش ، سینمای ما یه کارگردان با استعداد و توانمند رو از دست داد.

جدیدترین دستپخت کاهانی یه آش شله قلم کاره که اصلا معلوم نیست چرا ساخته شده ، چی میگه و اساسا منظور از ساختنش چی بوده. "خانم یایا" یه جاهایی میخواد شبیه به هجویات قدیمی کاهانی باشه ، یه جاهایی شبیه به سینمای فُرمال "کمال تبریزی" شده ، یه بخشهاییش یادآور کمدیهای درجه دوی دهه هفتادیه و در کمال تعجب میخواد شبیه به "لیلی با من است" هم باشه ؛ که در نهایت نه تنها هیچکدوم از اینها نیست بلکه یه آشفته بازاری فراهم کرده که سرِ بیننده رو به درد میاره.

کاهانی روزگاری به کیفیت فنی فیلمهاش و استعداد فوق العادش تو هدایت بازیگراش معروف بود ، از علیرضای خمسه توی "بیست" تا مهدی هاشمی توی "هیچ" و همین رضای عطاران توی "اسب حیوان نجیبی ست" ، ولی اثری از اون استعداد رو توی خانم یایا نمیبینیم. اگر تیتراژ ابتدایی فیلم و پوسترش نبود عمرا باور نمیکردم این فیلم ساخته عبدالرضا کاهانی باشه که "آدم" رو کارگردانی کرده. نه بازیگرای فیلم معلومه که دارن چکار میکنن و نه هیچ خلاقیت فنی دیگه ای.

توی سینما یه زمانی اتفاق میوفته که کارگردان میخواد حرف خوبی بزنه و فیلم بزرگی بسازه و در ساختش ناموفقه و به اصطلاح فیلمش درنمیاد ، این فیلم الکن و درنیومده رو میشه تحمل کرد به امید اینکه کارگردانش بتونه توی کارهای بعدی بالاخره راه درستش رو پیدا کنه (نمونش مجید برزگر که با "فصل باران‌های موسمی" یه فیلم الکن و ناقص ساخت ولی توی "پرویز" شاهکاری بیادموندنی خلق کرد.) اما یه زمانی مشخصه که کارگردان میدونه داره چکار میکنه و از فیلم ناقص و الکنی که ساخته راضیه. کاهانی بعد از اسب حیوان نجیبی ست دقیقا همینطوری فیلم ساخته. فکر میکنه داره فیلم ابزورد و انتقادی میسازه ولی نتیجه ای که تحویل داده یه مشت فیلم ناقص و عقب مونده س که دیگه کسی رغبتم نمیکنه ببینه و کار به جایی رسیده که دیگه کسی واسه آقای کارگردان با استعداد و خوش قریحه دیروز و از خود راضی و مغرور امروز تره هم خورد نمیکنه.



"خانم یایا" فیلم بدیه و بدتر از اون تموم شدن یه استعداد درخشان سینمای ایرانه.





امتیاز ندارد.

lady snow
12-10-2019, 02:51 AM
http://picoup.ir/images/33136996193229217483.jpg (http://picoup.ir/)
قبل از دیدنش کامنتا رو که میخوندم اکثرا میگفتن وای اعصابم خورد شد. نمیفهم اعصابت برای چی خورد شد. مگه خبر نداشتی از سایه سیاه ظلم بر سر زنان ایرانی یا گسترده تر، زنان خاورمیانه. مگه درباره قتلهای ****** چیزی نشنیده بودی. از تعصب و غیرت منفورترین کلمات فارسی چیزی نشنیدی ....
فیلم بسیار جسورانه و واقعبینانه بود. یه درام قوی و تاثیرگذار. بهترین نام براش همین نام خانه پدری بود. چقدر کنایه آمیز. که در طول تاریخ برای بیشتر دختران سرزمینم شبیهه یک زندان بود تا خانه.
نکته مثبت فیلم اینه که اصلا نه ادعای روشنفکری داره نه فمنیستی. در فیلم خانه پدری مردان هم به اندازه زنان در برزخ سنت گیر افتاده اند و نسل به نسل این برزخ رو با خودشون میکشند. فیلم در انتها انگار میخواد نشون بده اون تفکر قتل ****** و حفظ آبرو در نسل جدید هم همچنان وجود داره اما به نوعی دیگر.
اوج هنر کارگردانی عیاری اینجاست که کل فیلم فقط در یک خانه میگذره. یک و نیم ساعت در یک لوکیشن هستی و اصلا خسته نمیشی.
تنها نقطه ضعف انتخاب بازیگر نقش ملوک بود. به نظرم از تعداد هنرپیشه های بزرگ تو نقشهای فرعی تر کم میکرد اما برای نقش ملوک بازیگر مقتدرتری انتخاب میکرد. بازی چهرش تاثیرگذاری لازم رو نداشت. مهران رجبی هم زیاد مناسب این نقش نبود
این فیلم حدود ده سال پیش ساخته شده ولی همچنان تازه هست و مشمول زمان نشده. اینم یه نکته مثبت دیگه.
به نظر من خانه پدری یکی از بهترین فیلمهای ایران در ژانر تاریخی هست تا به امروز. 9/10
پ.ن: امیدورارم عیاری حلال کنه. دانلود کردم چون برای ما شهرستانیها این فیلمها رو نمایش نمیدن و مطمئنا هرگز به نمایش خانگی هم نمیرسه.

kingnessi
12-18-2019, 12:56 AM
http://picoup.ir/images/33452286347376390591.jpg
داستان یک بَدمن درست و حسابی

خلاصه: پرویز در آستانه پنجاه سالگی هنوز با پدرش زندگی میکنه. یه اتفاق بزرگ زندگی پرویز رو دگرگون میکنه و اونو به راهی هدایت میکنه که هیچکس انتظارش رو نداره.


یک. فیلم ساختن با دوربین روی دست و داستان تک کاراکتره یه قواعدی داره که "مجید برزگر" به خوبی اونها رو رعایت کرده. تا آخر فیلم تمرکز رو حتی برای یک ثانیه هم از پرویز برنمیداره و دنیای پیرامون رو حول پرویز میسازه نه برعکس. دوربین برزگر خیلی روون و سیال حرکت می‌کنه و بیننده رو به هیچ وجه اذیت نمیکنه.
تدوین هم یکی از اون ویژگی های مثبت فیلمه که بنظرم بخوبی از فضای داستان و فیلم پیروی می‌کنه.

دو. فیلمای سانسور شده کاملا قابل تشخیص هستن. درآوردن چندتا سکانس بی ربط یا دیالوگ فرعی رو میشه بعنوان یه قیچی نهایی تو اتاق تدوین بحساب اورد و به کلیت فیلم ضربه ای نمیزنه. اما بعضی وقتا مثل این فیلم، سانسور چارچوب فیلمو ناقص می‌کنه و چه حیف که این فیلم خوب ناقص بشه.
من این شانسو داشتم که پرویز رو توی جشنواره دیدم. توی نسخه خانگی چندتا سکانس حذف شده که زیاد مهم نیست (البته اونا هم به بهتر شدن فیلم کمک میکردن) ولی مهمترین بخش حذف شده رابطه پرویز و زن همسایه س که به عنوان تراژدی دوم باعث تبدیل شدن پرویز به هیولای پایانی میشه. بدون اون صحنه کمی منطق فیلم رفته زیر سوال و به همین خاطر مجبور شدن یه سکانس الکن و بیخودی بذارن که بیننده خودش تا تهش رو بخونه (سکانسی که زن همسایه به پرویز میگه برو بیرون)

سه. "لوون هفتوان" خیلی دیر کشف شد و خیلی زود از دست سینمای ما رفت.
اوج هنر هفتوان در به تصویر کشیدن کاراکتر پرویز مربوط به کنترلش روی جنبه های مختلف شخصیته. از لحاظ تکنیکی درآوردن همچین کاراکتری خیلی سخته، اما هفتوان، که مشخصا بازیگریه که متد و فرم رو میشناسه، با استفاده به جا از زبان بدن و کنترل فوق العاده روی کاراکتر کاری کرده کارستون و با همین یک نقش اسم خودشو توی سینما ما جاودانه می‌کنه.

همه اونچه که پرویز داره از لوون هفتوانه و چه حیف که از این استعداد بزرگ کمتر استفاده کردیم و تمام شد.

چهار. هنرِ ساختنِ هیولا یه کار ظریف و خطرناکه، نویسنده باید مثل یه بندباز ماهر روی طناب نازکی حرکت کنه، نه اونقدر جلو بره که هیولاش غیر قابل درک بشه و مردم نتونن باهاش ارتباط برقرار کنن مشابه ویلن های مصنوعی فیلمهای ابرقهرمانی (البته منهای دو سه مورد) ، و نه اینکه اونقدر عقب نشینی کنه که هیولاش تبدیل به یه شوخی و مضحکه بشه.


پرویز یه هیولای کامله ، کاراکتری که کاملا محسوسه واسمون و دور و برمون میبینیمش ، یه آنتاگونیست واقعی که از دلِ جامعه ای بیرون اومده که کاملا برامون آشناس، جامعه ای که خودمون ساختیمش.
از این جهت پرویز فیلم مهمی تو تاریخ سینمای ماست و یکی از معدود آنتاگونیستهای درست و حسابی سینمای ما رو به تصویر کشیده.

پنج. یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر و بدون شک بهترین هنرنمایی لوون هفتوان و بهترین ساخته مجید برزگر ، فیلمیه که همه ما باید ببینیم تا به قدرت سینمای ایران و کیفیت کار کارگردانهای جدید سینمای خودمون پی ببریم. برزگر یکی از اون استعدادهای ناب سینمای ماست که خیلی خوب فیلم میسازه.
دیدن پرویز رو به همه توصیه میکنم.



9/10

sarkhail
01-06-2020, 02:23 PM
https://www.uptvs.com/wp-content/uploads/2019/08/metri-6onim-forosh-min.jpg

باید اعتراف کنم بعد از دیدن ابد و یک روز واقعا منتظر کار بعدی سعید روستایی بودم. چند ماهی از اکران و انتشار متری شیش و نیم میگذره و بالاخره موفق به دیدن این فیلم شدم. وقتی حداقل پانزده سال از عمرت رو به دیدن فیلم و سریال میگذرونی، کمتر صحنه ای تو این صنعت میتونه غافلگیرت کنه، اما واقعا باید به روستایی دست مریزاد گفت که تو چند تا سکانس بیننده رو شوکه میکنه. با این وجود میشه گفت متری شیش و نیم میتونست به مراتب فیلم بهتری باشه ...

روستایی وجهه ای از پلیس ها رو نشون داده که بیشتر به واقعیت جامعه نزدیک تره. این که پلیس ها افرادی پاک و مصون از خطا هستن که از صبح کارشون رو با نماز صبح و عبادت شروع میکنن و تا پایان ساعت کاری هم تسبیح از دستشون نمیفته، چهره ایه که تو سریال ها و تلویزیون بارها از این قشر دیدیم. تو این تصویرسازی واسه این که پلیس میهنی چیزی از قهرمان های آمریکایی کم نداشته باشه، معمولا یه سری حرکات رزمی و اسلحه بازی هم چاشنی کار میشه. اما روستایی برای شکستن این کلیشه تا حد امکان زبان پلیس و خلافکارها رو به هم نزدیک کرده. کیفیت و کمیت فحاشی های پلیس تو این فیلم کم از خلافکارها نداره. از طرف دیگه خبری از تفنگ و صحنه های اکشن از جنس فیلم های فخیم زاده نیست، به جاش سیلی های معمولی داریم و کلی کاغذبازی و گیرهای اداری. اما کاش روستایی برای شکستن کامل این کلیشه، به جای استفاده از پیمان معادی، از بازیگرهای کمتر شناخته شده استفاده می کرد. دیدن چهره ی آشنایی معادی علیرغم بازی فوق العادش، باورپذیری این شخصیت رو تا حدودی برای من سخت میکرد. در حالی که شخصیت همکارهاش کاملا به دلم نشست.

روستایی تو خلق شخصیت و بازی گرفتن از بازیگرهاش تو قالب این شخصیت ها تبحر خاصی داره و این مورد رو تو فیلم قبلیش هم به خوبی نشون داد. تو این شرایط استفاده از پریناز ایزدیار اون هم برای یک سکانس کوتاه هیچ لزومی نداره. با دیدن ایزدیار تا اخر فیلم منتظر بودم باز هم این شخصیت رو ببینم و اصلا برام قابل هضم نبود که برای یک سکانس کوتاه از این بازیگر مطرح استفاده شده باشه. از طرف دیگه ما شخصیت همسر معادی رو داریم که زندگی این افسر رو سخت کرده و بارها ازش تو فیلم یاد میشه و به قولی زندست، اما دیده نمیشه.

شخصیت ناصر خاکزاد برای من یخورده ای گنگ بود. خود روستایی گفته نمیخواستم قهرمانی از جنس اسکوبار خلق کنم، در حالی که حرف زدن و داد و بیدادهای این شخصیت تماما حاکی از اینه که داره زور میزنه خودش بین یک بازداشتگاه خلافکار، قهرمان نشون بده. خاکزاد تو برخورد با خانوادش کاملا نشون میده که خودش رو به امید نجات خانوادش، فدا کرده. در هر صورت، زبان این شخصیت تو اواخر فیلم به شعار نزدیک میشه که بسیار آزاردهندست. به خصوص سکانس صحبت هاش با وکیل که یه لحظه ادم فکر میکنه داره یکی از فیلم های حاتمی کیا رو تماشا می کنه. تیپ شدن نویدزاده تو شخصیت هایی از این جنس هم که دیگه واقعا مضحک شده.

به نظرم روستایی سعی میکرد پیام خودش رو به بیننده القا نکنه و فقط می خواست به عنوان کارگردان صحنه ها و شخصیت هایی رو به مخاطب نشون بده و قضاوت رو هم به بیننده بسپاره. تو این کار هم تا حدود زیادی موفق میشه، هر چند که به نظرم باز هم بهتر میتونست عمل کنه. بیننده در نهایت متوجه میشه که قضاوت در مورد ناصر خاکزادها بسیار سخته و عوامل زیادی دست به دست هم میدن تا افرادی از این دست شکل بگیرن؛ از طرف دیگه با لانگ شات هایی که از خیل عظیم معتادها و خانواده های اونا میبینیم متوجه می شیم در هر شرایطی تبدیل شدن به ناصر خاکزاد اشتباهه. فکر میکنم این دو تا موضوع تا یه حدی در تناقض با هم قرار دارن.

sarkhail
01-08-2020, 09:36 AM
https://media.mehrnews.com/d/2018/02/07/3/2710397.jpg

همین اول کار بگم مغزهای کوچک زنگ زده فیلم بدی نبود، اما از نظر من شایستگی این همه سر و صدا رو نداشت. اگه قراره تو این اثر تجربه ای از زندگی در پایین ترین سطح ممکن را ببینیم، فیلم سکانس های اضافی زیادی داره. اگه قراره درگیر خانواده ای بشیم که تو کار مواد مخدر هستن و دچار اتفاقاتی میشن، باز هم فیلم سکانس های اضافی زیادی داره. این اگه ها میتونه همینجوری ادامه داشته باشه و در هر صورت مشخص نیست حرف اصلی فیلم چیه.

فیلم شخصیت هایی رو کنار هم گردآورده که پدر ندارن؛ به عبارت دیگه از همون بچگی خانواده ای نداشتن. در این بین مسعود که خانوادش پیدا کرده راهش از بقیه جدا کرده و به نحوی یک نجات یافته تلقی میشه. اما این فقط مسعود نیست که خانواده داره، شهروز و شاهین و شکور هم خانواده دارن، اما خانواده ای که وضع اونا رو به مراتب بدتر کرده. اما آیا خانواده و تاثیر شرایط اجتماعی به تنهایی باعث به وجود اومدن شکورها و شاهین ها و مسعودها میشه؟ مغزهای کوچک زنگ زده نه تنها به این سوال پاسخی نمیده، بلکه حتی شواهد مناسبی هم برای بیننده به عنوان قاضی ارایه نمیکنه. در واقع این سوال هست فقط واسه این که وجود داشته باشد و نشون بده که فیلم علاوه بر رنگ و لعاب مناسب، ظاهرا محتوایی هم داره.

نگاهی به سر و صورت امیر و جای زخم هاش خیلی خوب خشونت موجود تو این قسمت از شهر رو نشون میده و اصلا لزومی به لشکرکشی و درگیری بین باندی و خونریزیهای هالیوودی برای بروز دادن این خشونت، وجود نداره. همونطور که لزومی به نمایش لابراتوار تولید شیشه وجود نداره، اما خوب همه این ها برای فروش فیلم یک الزامه.

از نکات مثبت فیلم میشه به بازی زیبای فرهاد اصلانی اشاره کرد. به حق که این مرد رو میشه یکی از تواناترین بازیگرهای تاریخ سینمای ایران دونست. سکانس درگیری شهروز با خواهرش و بازی زیرپوستی اصلانی در یک کلام فوق العادست. در نهایت باید بگم همانطور که اول مطلب هم گفتم، مغزهای کوچک زنگ زده فیلم خوبیه، اما فقط در همین حد.

kingnessi
01-13-2020, 02:01 AM
http://picoup.ir/images/62935024580574489155.jpg


ابراهیم ایرج زاد کارگردان جوان و دهه شصتی سینمای ماست.

ایرج زاد با اولین ساخته بلندش "تابستان داغ" بسیار مورد توجه جشنواره سی و پنجم فجر قرارگرفت و توانست برای این فیلم نامزد 13 سیمرغ بلورین شود. خیلی از منتقدین این توجه را به فیلم اول او غیرمنطقی دانسته و او را کارگردان محبوب و سوگلی جشنواره خطاب کردند.

دومین ساخته ایرج زاد یعنی عنکبوت توسط دبیرخانه جشنواره سی و هشتم فیلم فجر پذیرفته نشد. حواشی بسیاری پیرامون این فیلم شنیده میشود و مخالفان فراوانی هم دارد. اما چرا؟

داستان عنکبوت، داستان سعید حنایی است. سعید حنایی یکی از ترسناکترین قاتلان زنجیره ای تاریخ ایران است.

حنایی در فاصله کمتر از یک سال، 16 زن خیابانی و روسپی را به قتل رساند، از مرداد 79 تا مرداد80 .

حنایی کارگری ساده، دارای همسر و فرزند و ساکن مشهد بود و سابقه رزمندگی در جنگ هشت ساله ایران و عراق را داشت. او طعمه های خود را خفه میکرد و معمولا در پارچه میپیچید، به همین دلیل به او لقب قاتل عنکبوتی داده بودند.
انگیزه او از این قتلها به گفته خودش پاکسازی جامعه از فساد روزافزون آن بود و جمله معروفی از او در دادگاه در خاطره ها مانده است:

"من فقط یک نفر هستم. در استخر ماهی‌ها با کم شدن یکی اتفاقی نمی‌افتد. مهم آن است که آب مسموم نشود."

امیدوارم روزی این فیلم را ببینیم.

KimiaM
01-13-2020, 10:19 AM
http://picoup.ir/images/62935024580574489155.jpg


ابراهیم ایرج زاد کارگردان جوان و دهه شصتی سینمای ماست.

ایرج زاد با اولین ساخته بلندش "تابستان داغ" بسیار مورد توجه جشنواره سی و پنجم فجر قرارگرفت و توانست برای این فیلم نامزد 13 سیمرغ بلورین شود. خیلی از منتقدین این توجه را به فیلم اول او غیرمنطقی دانسته و او را کارگردان محبوب و سوگلی جشنواره خطاب کردند.

دومین ساخته ایرج زاد یعنی عنکبوت توسط دبیرخانه جشنواره سی و هشتم فیلم فجر پذیرفته نشد. حواشی بسیاری پیرامون این فیلم شنیده میشود و مخالفان فراوانی هم دارد. اما چرا؟

داستان عنکبوت، داستان سعید حنایی است. سعید حنایی یکی از ترسناکترین قاتلان زنجیره ای تاریخ ایران است.

حنایی در فاصله کمتر از یک سال، 16 زن خیابانی و روسپی را به قتل رساند، از مرداد 79 تا مرداد80 .

حنایی کارگری ساده، دارای همسر و فرزند و ساکن مشهد بود و سابقه رزمندگی در جنگ هشت ساله ایران و عراق را داشت. او طعمه های خود را خفه میکرد و معمولا در پارچه میپیچید، به همین دلیل به او لقب قاتل عنکبوتی داده بودند.
انگیزه او از این قتلها به گفته خودش پاکسازی جامعه از فساد روزافزون آن بود و جمله معروفی از او در دادگاه در خاطره ها مانده است:


امیدوارم روزی این فیلم را ببینیم.


هیچوقت فکر نکنم بتونیم این فیلم رو ببینیم . مثل قضیه قتل های زنجیره ای اوایل دهه هفتاد که هیچوقت معلوم نشد قاتل یا قاتلان کی هستن .

ولی خیلی جدیده همچین موضوعی در سینمای ایران . منم یه شوقی بهش پیدا کردم

ESajad
01-16-2020, 02:33 AM
من یک مستند نایاب در مورد این شخص تو اینستاگرام دیده بودم سعید حنایی
اول فکر میکردم خفاش شب بدترین قاتل زنجیره ای ایران باشه
عقابد فوق العاده عجیب و بی نهایت خطرناکی برای جامعه داشته
جوری از کارهاش و قتل هاش دفاع میکرد و این کار رو درست می دونست که
هیچ به وجه باور کردنی نبود این بشر چه چطور با به چه طریقی به این نگرش رسیده
که تمام قتل ها ش درسته و بهشت برین نصیبش میشه
بدتر اینکه خانوادش مخصوصا پسرش کارهای پدرش رو تائید میکرد
و هیچ گونه ندامتی در مورد رفتارش در مصاحبه شون دیده نمی شد
بدتر از این جانی، خانواده و کسانی که طرز فکرشون رو تائید میکرد یک خطر بالفطره و کشنده برای جامعه هستند
رسیدن به این درجه از حماقت از قتل یک انسان زیان بار تره

hamed224
01-16-2020, 10:57 PM
من یک مستند نایاب در مورد این شخص تو اینستاگرام دیده بودم سعید حنایی
اول فکر میکردم خفاش شب بدترین قاتل زنجیره ای ایران باشه
عقابد فوق العاده عجیب و بی نهایت خطرناکی برای جامعه داشته
جوری از کارهاش و قتل هاش دفاع میکرد و این کار رو درست می دونست که
هیچ به وجه باور کردنی نبود این بشر چه چطور با به چه طریقی به این نگرش رسیده
که تمام قتل ها ش درسته و بهشت برین نصیبش میشه
بدتر اینکه خانوادش مخصوصا پسرش کارهای پدرش رو تائید میکرد
و هیچ گونه ندامتی در مورد رفتارش در مصاحبه شون دیده نمی شد
بدتر از این جانی، خانواده و کسانی که طرز فکرشون رو تائید میکرد یک خطر بالفطره و کشنده برای جامعه هستند
رسیدن به این درجه از حماقت از قتل یک انسان زیان بار تره


مذهب و دین لبه تیزی داره ،متاسفانه خیلی ها قربانی همین تیزی میشن

kingnessi
01-17-2020, 01:16 AM
http://picoup.ir/images/84793892648853081415.jpg

دوستانی که میتونن توی جشنواره حضور داشته باشن حتما فیلم پوست کار اول "بهرام و بهمن ارک" رو برن ببینن.

این دوتا برادر دوسال پیش با فیلم کوتاه "حیوان" جشنواره شرکت کرده بودن و فیلمشون واقعا از استاندارد فجر بالاتر بود.
این فیلم رو از اینجا (https://www.aparat.com/v/GEaHd) ببینید.


پشت صحنه و تیزر فیلم پوست (https://www.dideo.ir/v/ap/Tm2yl/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%C2%AB%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%C2%BB-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C)

ESajad
01-17-2020, 02:20 AM
مذهب و دین لبه تیزی داره ،متاسفانه خیلی ها قربانی همین تیزی میشن
حرف شما درسته
اگر هر چیزی بر پایه درک و منطق باشه میشه کشندگی هر چیزی رهایی پیدا کرد
دقیقا اگر هر شخصی زمینه و پتانسیل و درک یک موضوع رو نداشته باشه به یک شخص مخرب تبدیل نمیشه
فکر و خیال باطل از یک سلاح کشنده تره

hamed224
01-17-2020, 11:53 PM
حرف شما درسته
اگر هر چیزی بر پایه درک و منطق باشه میشه کشندگی هر چیزی رهایی پیدا کرد
دقیقا اگر هر شخصی زمینه و پتانسیل و درک یک موضوع رو نداشته باشه به یک شخص مخرب تبدیل نمیشه
فکر و خیال باطل از یک سلاح کشنده تره



ادما با توجه به تجارب شخصی و شرایط محیطی در مواجهه با موقعیت ها و پدیدها تصمیم سازی میکنن

و در بسیاری از مواقع هم مذهب ، قانون ،عرف، نقش سلاح رو بازی میکنه البته که حرف شما درسته

اما در وجود انسان متعصب مذهبی ،منطقی وجود نداره کاملا همه چیز رو با معیار مذهب سیاه و سفید قضاوت میکنه

kingnessi
01-27-2020, 02:54 AM
http://picoup.ir/images/21731949539747477805.jpg


خلاصه داستان: قاسم مامور جمع آوری دست فروشهاست. پدرزنش مُرده و میخواد با ارثیه ای که به خانمش میرسه کامیون قسطی بخره و بیوفته تو کار بازیافت زباله ولی...

برخلاف چیزی که فکر میکردم، فیلمنامه سعید روستایی پاشنه آشیل این فیلم شده و اصلا در حد فیلمنامه ابد و یک روز نوشته نشده؛ در واقع چیزی که قرار بود نقطه قوت این فیلم بشه تبدیل شده به نقطه ضعف بزرگش.

فیلم برخلاف شروع خیلی خوبش در ادامه شخصیتهاش همه روی هوان و معلوم نیست کنش و واکنش هاشون به چه خاطری اتفاق میوفته. شخصیت پردازی ها تکراری و ضعیفه و دیالوگها شعاری و خیلی پیش پا افتاده نوشته شده.

اما از طرف دیگه محسن قرایی به عنوان کارگردان کارش رو خوب انجام داده و تونسته از لحاظ فنی فیلم رو نجات بده. فضاسازی خوبی انجام داده و میزانسن های جذابی رو بسته بخصوص توی نیمه اول فیلم. قرایی استعداد بالاش رو توی فیلم "خسته نباشید" نشون داده بود و اینجا هم یکبار دیگه هنرش رو به رخ میکشه.

حامد بهداد بازی نسبتا خوبی داشته بخصوص توی بخش اول فیلم، و تونسته بازی قابل قبولی ارائه بده. نادر فلاح با اینکه یه نقش تکراری رو بازی میکنه ولی کیفیت کارش بالاست و خوب بازی کرده. باقی بازیگرا ول معطن و بازیشون یا تکراریه یا بد و یا نقششون کوتاه و کم رمق.

سد معبر فیلم متوسطی شده که میتونست شاهکار هم باشه؛ در هرحال میشه فیلم رو دید و پشیمون نبود.




6/10

KimiaM
01-28-2020, 03:05 AM
http://picoup.ir/images/21731949539747477805.jpg


خلاصه داستان: قاسم مامور جمع آوری دست فروشهاست. پدرزنش مُرده و میخواد با ارثیه ای که به خانمش میرسه کامیون قسطی بخره و بیوفته تو کار بازیافت زباله ولی...

برخلاف چیزی که فکر میکردم، فیلمنامه سعید روستایی پاشنه آشیل این فیلم شده و اصلا در حد فیلمنامه ابد و یک روز نوشته نشده؛ در واقع چیزی که قرار بود نقطه قوت این فیلم بشه تبدیل شده به نقطه ضعف بزرگش.

فیلم برخلاف شروع خیلی خوبش در ادامه شخصیتهاش همه روی هوان و معلوم نیست کنش و واکنش هاشون به چه خاطری اتفاق میوفته. شخصیت پردازی ها تکراری و ضعیفه و دیالوگها شعاری و خیلی پیش پا افتاده نوشته شده.

اما از طرف دیگه محسن قرایی به عنوان کارگردان کارش رو خوب انجام داده و تونسته از لحاظ فنی فیلم رو نجات بده. فضاسازی خوبی انجام داده و میزانسن های جذابی رو بسته بخصوص توی نیمه اول فیلم. قرایی استعداد بالاش رو توی فیلم "خسته نباشید" نشون داده بود و اینجا هم یکبار دیگه هنرش رو به رخ میکشه.

حامد بهداد بازی نسبتا خوبی داشته بخصوص توی بخش اول فیلم، و تونسته بازی قابل قبولی ارائه بده. نادر فلاح با اینکه یه نقش تکراری رو بازی میکنه ولی کیفیت کارش بالاست و خوب بازی کرده. باقی بازیگرا ول معطن و بازیشون یا تکراریه یا بد و یا نقششون کوتاه و کم رمق.

سد معبر فیلم متوسطی شده که میتونست شاهکار هم باشه؛ در هرحال میشه فیلم رو دید و پشیمون نبود.




6/10


من این فیلم رو از مانیتور اتوبوس تهران- قم دیدم به توصیه دوست پسرم از بین فیلمهایی که توی منو بود .

اول فیلم رو خیلی دوست داشتم . دلم میخواست این گره افکنی نه چندان کور سیر بهتری رو طی کنه .
اما خب ، نکرد .

نقش برادر و خواهر کوچک قاسم حتی اگر حضور فیزیکی نداشتند هم قابل نمایش بود از طریق تلفن یا صحبت های بقیه اعضای خانواده .
نمیدونم چرا انقدر هزینه و انرژی برای اینا صرف شده بود ؟!
بازی حامد بهداد هم مثل همیشه بود هیچ نقطه جدیدی وجود نداشت . طبق معمول داد و هوار و درمانده و ملول که از سر درماندگی و مشکلات هی جوش میاره .

طراحی صحنه و فضاسازی فیلم بسیار زیبا بود و گاهی دقیق .
از طراحی لباس فیلم هیچ حرفی نمیتونم بزنم .
موسیقی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


در کل فیلم خوبی نبود و در حد تعریفایی که میکردن هم نبود .

چرا باید یه داستان اجتماعی یهو تبدیل بشه ماجراهای کلید اسراری ؟
کم مونده بود بگن صاحب پولا یه دعایی ، وردی چیزی خونده که این همه داستان شده برای همه .

نکته مهم : پول ارثیه زن مال خودشه . کسی حق نداره به هیچ عنوان ازش بگیره حتی شوهرش . میتونه به دادگاه شکایت کنه حتی .

من نمره ۵ میدم . چون سرگرمم کرد در راه .

kingnessi
01-31-2020, 12:36 AM
http://picoup.ir/images/43768037336404288370.jpg

سیزدهمین جشن منتقدان سینمای ایران برگزار شد و سرخپوست توانست بیشترین جایزه را به خانه ببرد.
+ (https://www.mehrnews.com/news/4839964/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B4%D8%AF)

این دوره که انتخاب های عجیب هم در آن کم نبود با بزرگداشت اکبر عبدی ، علیرضا زرین دست و عباس یاری همراه بود.

جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن به الناز شاکردوست برای فیلم شبی که ماه کامل شد و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در انتخابی عجیب به حامد بهداد برای فیلم قصر شیرین رسید و بازی نوید محمدزاده در سرخپوست و به ویژه بازی هوتن شکیبا در شبی که ماه کامل شد نادیده گرفته شد.

جایزه بهترین کارگردانی در حضور سعید روستایی (ابد و یک روز) و نرگس آبیار (شبی که ماه کامل شد) به نیما جاویدی برای سرخپوست تعلق گرفت.

جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم هم به سرخپوست رسید تا شب خوب سازندگان آن کامل شود.

sarkhail
02-03-2020, 03:15 PM
https://www.mizanonline.com/files/fa/news/1396/11/17/1510798_569.jpg

واسه بعضی از فیلم ها نوشته و نقد و یادداشت حق مطلب رو ادا نمیکنه. شاید خوندن این شعر در مورد فیلم باران مجید مجیدی مفیدتر باشه:

خدا كند انگورها برسند

جهان مست شود

تلوتلو بخورند خيابان‌ها

به شانه‌ي هم بزنند

رئيس‌جمهورها و گداها

مرزها مست شوند

و محمّد علي بعد از 17 سال مادرش را ببيند

و آمنه بعد از 17 سال، چين‌هاي كودكش را لمس كند.

خدا كند انگورها برسند

آمو زيباترين پسرانش را بالا بياورد

هندوكش دخترانش را آزاد كند.

براي لحظه‌اي

تفنگ‌ها يادشان برود دريدن را

كاردها يادشان برود

بريدن را

قلم‌ها آتش را

آتش‌بس بنويسند.

خدا كند كوهها به هم برسند

دريا چنگ بزند به آسمان

ماهش را بدزدد

به ميخانه‌ شوند پلنگ‌ها با آهوها.

خدا كند مستي به اشياء سرايت كند

پنجره‌‌ها

ديوارها را بشكنند

و

تو

همچنانكه يارت را تنگ مي‌بوسي

مرا نيز به ياد بياوري.

محبوب من

محبوب دور افتاده‌ي من

با من بزن پياله‌اي ديگر

به سلامتي باغ‌هاي معلق انگور

الیاس علوی

sarkhail
02-09-2020, 12:52 PM
https://static4.donya-e-eqtesad.com/thumbnail/n4R5hkFcW3ZM/vXJwwA1o8rIoZ7wrPHPV-QYqssTF6UH1BwhMCHO9O4SdbVkfXsgGztJDHVsCGxR5lBH-hXHgenSPkchyUb3fFQ8Bvzddp2Sh0M_ZFb9brmmxt08T-VF9RA,,/32+%283%29.jpg

با این فشارها و محدودیتها، همین که جعفر پناهی هنوز هم به کارش ادامه می ده و فیلم میسازه، یعنی هنرمند بزرگیه. پس میشه گفت یه جورایی حرف زدن در مورد فیلمش مثل این میمونه که دندون اسب پیشکش رو بشماری. در هر صورت، سه رخ در مورد دختری شهرستانیه که علاقه زیادی به بازیگر شدن داره، اما با مخالفت خانوادش روبرو میشه و برای این که به خواستش برسه، با ترفندی بهناز جعفری رو به روستاشون میکشونه و ...

تاثیر گرفتن جعفر پناهی از کیارستمی بر کسی پوشیده نیست. خود پناهی هم برای نشون دادن این موضوع زمان زیادی تلف نمیکنه و دیدن سکانس های ابتدایی و تکون نخوردن دوربین از صورت بهناز جعفری تا حدود زیادی یادآور سکانس ابتدایی طعم گیلاسه. تو این فیلم هر کسی نقش خودش بازی میکنه و پناهی میخواد نشون بده، فیلمی که ساخته نه یک قصه که بیشتر مستنده، اما تاکید بیش از حدش نسبت به این موضوع یه جاهایی آزاردهندست.

تو فیلم شاهد سه نسل از هنرمندان کشور هستیم. زنی که قبل از انقلاب در زمینه موسیقی فعالیت می کرده و حالا کاملا فراموش شده و در انزوا زندگی میکنه. خود جعفر پناهی که میشه گفت از همون ابتدای ورودش به سینما چیزی جز سنگ اندازی و ایجاد موانع کوتاه و بلند توسط حاکمان و مسئولین ندیده. و البته مرضیه که به عنوان نسل جدید هنرمندان ایرانی، همچنان درگیر جهل و تعصباتیه که شاید چهل سال پیش تا حدود زیادی حل شده بود، اما حالا در یک عقب گرد کامل، دوباره شاهد سر باز کردنشون هستیم. در هر صورت اسم فیلم هم به همین سه شخصیت و سه نسل اشاره میکنه. پناهی تو فیلم از همه ابزارها (از قوانین مربوط به جاده تا زایمان گاو) استفاده می کنه تا آشکار و کنایی به مسائلی از این دست بپردازه.

فیلمنامه سه رخ شاهکار نیست و حتی می تونم بگم چیز خاصی نداره، که بشه گفت لیاقت بهترین فیلمنامه کن رو داشته، اما خوب خارج نشینان و داوران جشنواره بارها ثابت کردند که علاقه خاصی به فیلم هایی با این موضوعات دارند. در هر صورت دیدن سه رخ وقت تلف کردن نیست و جذاببیت های خودش داره؛ فقط قبلش یخورده زبان ترکیتون تقویت کنید که بهتر متوجه مسائل و اتفاقات بشید.

kingnessi
02-12-2020, 02:30 AM
http://picoup.ir/images/38331394781541975135.jpg
جشنواره سی و هشتم فیلم فجر با اعلام برندگان به پایان رسید.
+ (https://www.salamcinama.ir/news/69433/%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%AC%D8%B1-%DB%B3%DB%B8-%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%B1%D8%BA-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87)

خورشید آخرین ساخته مجید مجیدی سیمرغ بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین طراحی صحنه را دریافت کرد. محمد حسین مهدویان سیمرغ بهترین کارگردانی را برای درخت گردو دریافت کرد و پیمان معادی برای همین فیلم بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

نازنین احمدی برای فیلم ابر بارانش گرفته آخرین ساخته مجید برزگر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.

امیر آقایی و طناز طباطبایی نیز برای بازی در فیلم شنای پروانه جوایز بازیگر مکمل را دریافت کردند.

لیست کامل برندگان (https://www.salamcinama.ir/news/69433/%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%AC%D8%B1-%DB%B3%DB%B8-%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%B1%D8%BA-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87)


پ ن1: با اینکه جوایز تقسیم شد ولی با وجود تعداد فیلمهای بزرگ در این دوره کار هیات داوران خوب بود.

پ ن2: نادیده گرفتن ابراهیم حاتمی کیا و فیلم مسعود کیمیایی عجیب بود.

پ ن3: در سیمرغ بهترین فیلم از نظر تماشاگران اتفاقات عجیبی رخ داده که دلیلش هنوز معلوم نیست ولی ظاهرا درخت گردو پیشتاز نظرات مردمی بوده است ولی سیمرغ به شنای پروانه رسید.

پ ن4: این دوره از جشنواره محل دیده شدن جوانان و استعدادهای جدید و مستقل سینمای ایران بود و روند مثبتی که جشنواره از دو سه سال پیش شروع کرده ادامه پیدا کرد.

kingnessi
04-25-2020, 01:30 AM
http://picoup.ir/images/76282654564252984692.jpg



خلاصه داستان: سه تا دوست تصمیم می گیرن در یه تاریخ مشخص با خوردن یه قرص مخدر کمی خوش بگذرونن و غم دنیا رو فراموش کنن. بعد از خوردن قرص اوضاع عجیب و غریب شده و راز مهمی افشا میشه.

خرگیوش از تعداد زیادی از کمدیای اخیر سینمای ایران بهتره و حداقلش اینه که ارزش حرف زدن رو داره.


مشکل اساسی فیلم اینه که توی ذهن سازندش میگذره و بیرون نمیاد.

کارگردان و نویسنده فکر میکنن تونستن حرفشون رو بزنن ولی اونقدر ساده و پیش پا افتاده عمل میکنن که بیننده رو از دست میدن و گیجش میکنن.

خرگیوش اساسا فیلمی در نقد اجتماعی ایران و ایرانی هاست ولی دو تا مشکل داره یکی اینکه خیلی کلی گویی میکنه، یعنی از ترافیک و هنرِ پاستوریزه بالاشهری میگه تا فضولی و درکِ ضعیف هنری؛ و این مسئله فیلم رو تبدیل کرده به یه نصیحت طولانی.

دومین مشکل نحوه بیان داستان و صورت مسئله ست، فیلم خیلی پیش پا افتاده عمل میکنه و به نظر میرسه داره پشت سر هم شعار میده، در واقع کنایه های خوبی میزنه ولی اونقدر سطحی این کار رو میکنه که میشه خطابه و موعظه و این خوب نیست.
البته چند جا این کنایه ها خوبه؛ مثل سیمرغ بلورینی که توی پلاستیک در خونه تحویل میدن یا مسئله اون آهنگ بیخود شهرام شبپره و شماعی زاده.

تا جایی که سه شخصیت اصلی رو داریم کار نسبتا خوب پیش میره ولی وقتی شخصیت "مینا ساداتی" وارد داستان میشه و یا از اون ترکیب سه نفره دور میشیم فیلم از نفس میوفته و کسل کننده میشه. در واقع به غیر از سه شخصیت اصلی بقیه ی داستان ها و شخصیت ها همه اضافه و زائدن و اگر حذف میشدن خیلی بهتر بود.

خرگیوش یه فیلم چِت و سرخوشه که بعضی وقتا شبیه میشه به "هیچ" و "اسب حیوان نجیبی ست" (که بهترین فیلمای عبدالرضا کاهانی هستن)، اما نه تنها خرگیوش نمیتونه سطح کمدیش رو حفظ کنه بلکه لحن مشخصی نداره و صدالبته فیلمنامه منسجمی هم نمی بینیم.
این فیلم کار اول کارگردانه و شکست هم میخوره اما از اون شکست هایی که امیدواری هم بدنبال داره. "باغبانی" نشون میده سبک کمدی خاصی داره و با یه فیلمنامه بهتر میتونه اسمشو روی زبون سینماروها بندازه.




4.5/10

sarkhail
07-18-2020, 09:53 AM
https://media.mehrnews.com/d/2019/10/28/3/3278286.jpg

چند صفحه ای تو تاپیک به عقب برگشتم که ببینم نظر دوستان در مورد فیلم چی بوده، اما فقط یک پست در مورد خانه پدری بود. در هر صورت خواستم چند تا نکته ای رو که بعد از دیدن فیلم به ذهنم رسید با دوستان به اشتراک بگذارم. فقط قبلش بگم که سعی میکنم اسپویل نکنم اما اگه فیلم رو ندیدید بهتره مطلب این پست رو نخونید:

1- یکی از بهترین کارهایی که عیاری با هوشمند تو فیلم انجام میده اینه که مشخص نمیکنه ملوک چه کاری کرده. فکر میکنم عیاری با این کار میخواد بگه اصلا مهم نیست که ملوک چیکار کرده، چون هر کاری کرده باشه، مستوجب این جنایت نیست و این جنایت توجیه شدنی نیست. از طرف دیگه، دادن اطلاعات در این قضیه میتونست باعث این بشه که یه عده از مخاطب ها با منطق خاص خودشون، حق رو به پدر بدن. متاسفانه همین امر نشون میده که هنوز هم مردانی با این تفکر و این حجم از تعصب بی جا در جامعه ما هستن.

2- نقش پدر رو مهران رجبی بازی میکنه. شخصیتی که یه جورایی تو ذهن بیننده ایرانی تیپ شده و همیشه نقش شخصیت های نرمال رو بازی میکنه. فکر میکنم عیاری میخواد بگه برای انجام دادن این جنایت لازم نیست حتما طرف جمشید هاشم پور باشه که از سبیلاش خون بچکه؛ افرادی با این طرز تفکر آدمای عادی دور و برمون هستن که شاید چون همچنین اتفاقی تو زندگیشون نیفتاده، ما همچین واکنشی ازشون ندیدیم.

3- نکته جالب دیگه ای که به شدت تاثیرگذاری جنایت رو بیشتر میکنه اینه که پدر و محتشم موقع انجام دادن این کار به هیچ وجه عصبانی نیستن و ما خشمی تو چهره این دو نفر نمی بینیم. در واقع این جنایت حاصل خشم و از دست دادن کنترل نیست؛ بلکه کاملا برنامه ریزی شدست و مثل این میمونه که پدر داره وظیفش انجام میده.

4- فرش تو فیلم نقش پر رنگی داره. این هنر ارزنده با تاریخ و سنت ما گره خورده و در سطح جهانی یکی از نمادهای ایران و ایرانیه. اما آیا واقعا فرهنگ و سنت ما صرفا به همین زیباییه و هیچ عیب و نقصی نداره؟ ما به عنوان ایرانی بهتر از هر کس دیگه ای میدونیم که اصلا اینجوری نیست؛ در واقع همونطور که پدر قبر رو با فرش میپوشونه، ما هم زشتی های فرهنگ و سنت خودمون رو با زیبایی نمادهایی مثل فرش پوشوندیم.

5- یه اتفاق جالب دیگه ای هم که میفته اینه که حین درگیری با ملوک، محتشم میفته تو قبر؛ و ما در ادامه داستان می بینیم دقیقا این اتفاقیه که برای محتشم میفته. قبل از این که ملوک تا آخر عمر تو اون قبر گیر بیفته، این محتشمه که درگیر اون قبر میشه.

6- تو فیلم داستان چند نسل از خانواده رو میبینیم. تغییر هر نسل با نگاهیه که پدر و بعد محتشم، از زیرزمین به تاب تو حیاط داره. این تاب زمان نگاه کردن شهاب حسینی شکسته و ما باید متوجه این نکته بشیم که دیگه اوضاع عوض شده و خشونتی علیه زنان وجود نداره؛ اما با اتفاق هایی که تو این چند وقته افتاده، واقعا میشه ادعا کرد که این تاب شکسته؟؟؟

wlh
08-28-2020, 01:59 PM
غزل 1355
Ghazal 1976

http://picoup.ir/images/26153967943873366379.jpg (https://www.imdb.com/title/tt0073041/?ref_=nm_flmg_act_12)



https://picoup.ir/images/32855695007585176938_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=32855695007585176938.jpg)
----------------------
امتیاز : 4.5/10


...خلاصه داستان ...


حجت و زین العابدین قرق بان جنگل هستند، زندگی راحت و بدور از مشکلات معمولی را سپری می کنند، به کار جنگل می رسند و شب جمعه برای فرار از تنهایی به نوشیدن در کافه و سر زدن به مکان نصرت پناه می برند، روزی متوجه می شوند که عده ای درختان جنگل در منطقه حفاظتی آن ها را قطع می کنند، حجت به شهر می رود تا رد آن ها را بگیرد اما با مهمان ناخوانده ای باز می گردد، غزل روسپی شهره شهر که حالا ماده ای خانه خراب کن می شود....آخرین باری که فیلم ایرانی دیدم رو یادم نمیاد، این فیلم رو هم به پیشنهاد یکی از دوستان شروع کردم+ (https://tvworld.info/showthread.php?t=50069&p=253314&viewfull=1#post253314)، فیلمی رنگی براساس داستانِ کوتاهی از خورخه لوئیس بورخس به نام "The Interloper" که با بازی محمدعلی فردین، فرامرز قریبیان، پوری بنایی، سعید پیردوست و سوسن تسلیمی همراه شده است.

شاید اگه این روزها این اثر ساخته می شد موجی از انتقادات به پایانش رو مجبور بود تحمل کنه، اینکه اون سالیان به این داستان پرداخته شده یعنی حرف برای گفتن بوده و اینکه پایانش مذمت نشده(با معیارهای امروزی) نشون میده جامعه ما همون موقع هم از خیلی چیزا عقب بوده و ظاهرا یه پیشرفت هایی تو همه چیز داشتیم.

داستان که اصلا تابوگونه است و هرگونه صحبتی راجع بهش منجر به لوث شدن داستان میشه فقط باید ببینید، اما نکته ای که وجود داره تصویرها، موزیک اسفندیار منفرد زاده و البته صدای جنگله انتظار دارید که همه چی درست درمون و توی آرامش پیش بره ولی خب واقعا میشه چیزهای آرامش بخش رو هم استرس زا کرد مخصوصا موزیک، آوا و هر چیزی توی این مقوله رو.

جالب این بود وقتی راجع به کیمیایی، فردین و حتی پوری بنایی می خوندم غصه ام نشد ولی وقتی این مصاحبه (https://shenoto.com/album/5690-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%81%D8%B5%D9%84-%D9%88-%D8%AC%D8%B0%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D8%A7-%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C?lang=fa) رو شنیدم و صدای پوری بنایی به گوشم رسید دیدم خوب شد این سال ها هیچوقت فیلم قبل از انقلاب ندیدم چون بعدش فقط زجری که اینا کشیدند برام می مونه نه حروم کردن شیر بی بی به خاطر دروغ حجت یا نه نگو زین العابدین سر سفره یا نگاه های غزل وقتی که پیاله رو سر میکشه.

کلا حالم گرفته شد. ولی به خاطر فیلم نبود به خاطر حس کنجکاوی خودم بعد از دیدن فیلم بود. به نظرم فقط فیلم رو ببینیم و تمام خیلی بهتره تا بخوایم باهاش درگیر بشیم. از لحاظ اخلاقی ساعت ها میشه راجع بهش بحث کرد ولی بهتره این گنداب رو هم نزنیم که بوش فقط خودمون رو خفه میکنه. به نظرم پرداختن به این موضوعات یه تلنگری میزنه بهمون ولی همونقدر هم تیکه ای از وجودمون رو با خودش به تباهی میکشونه اینه که وقتی یه خورده بزرگتر بشیم محافظه کاری توی مطرح کردن بعضی مسائل پیشه امون میشه

سپیده که زد کاش می رفتی مثل تمام سپیده دم هایی که رفته بودی

kingnessi
10-06-2020, 02:03 PM
https://picoup.ir/images/18754663766478945294.jpg



خلاصه داستان: تعدادی بیمار روانی با قایق به بیمارستانی منتقل میشوند، بیمارستانی که تنها دلخوشی بیمارانش دیدنش زنان کارگریست که هر روز از جلوی ساختمان و با قایق به محل کار خود رفت و آمد میکنند.

من دیوانه نیستم پتانسیل خیلی خوبی داره که با اشتباهات بچگانه ی کارگردان و نویسنده اثر نمیتونه از این پتانسیل استفاده کنه.
مهمترین ایراد فیلم اینه که لحنش مشخص نیست؛ کارگردان تکلیف بیننده رو روشن نمیکنه که آیا قراره فیلم کمدی باشه یا ملودرام. این داستان اگر درست و حسابی با لحن کمدی تعریف میشد، میتونست یکی از بهترین فیلمهای سال باشه و اگر لحن ملودرام به خودش میگرفت باز هم میتونست حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشه. اما نتیجه نهایی که کارگردان تحویل داده یه کلاف به هم پیچیده ایه که هر دقیقه یه لحن به خودش میگیره و نمیتونه خودش رو پیدا کنه.

دومین ایراد سطح مشکلات فیلمنامه ای و شخصیت پردازیه. تقریبا داستان زندگی هیچکدوم از شخصیت ها رو به درستی تعریف نمیکنه، دکتر ها و مسئولین بیمارستان ول معطلن، یکیشون فقط نقاشی میکشه و کارگردان انتظار داره ما باور کنیم این تعداد بیمار روانی رو دو تا پزشک خانم و یه پرستار مرد کنترل میکنن.

خرده داستانهای خوبی هم داریم که فیلم هیچوقت دنبالشون رو نمیگیره مثل داستان شادباش و خانمش و یا داستان محبت و مادرش.

کارگردان با تعدادی تصویر کارت پستالی و یه موسیقی تکراری، اشتباهات خودش رو کامل میکنه و رسما گند میزنه به پتانسیل این ایده و داستان. "علیرضا امینی" سالهاست سایه ای از کارگردان "هفت دقیقه تا پاییز" و "انتهای خیابان هشتم" هم نیست و سال 89 رسما کارگردانیش تموم شده، هر اونچه این سالها ساخته به جز اینکه به خودش و سابقه ی خوبش ضربه زدن هیچ فایده ی دیگه ای نداشتن.

فیلم از لحاظ بازیگری، نصفه و نیمه خوبه و البته با این فیلمنامه ی آشفته میشه گفت همین حد هم خیلی خوبه و واقعا بازیگرا برای دراومدن نقشهاشون زحمت زیادی کشیدن. بازیگری نقطه ی پررنگ و خوب این فیلمه.

من دیوانه نیستم فیلم خوبی میشد اگر کارگردان و نویسنده تصمیمات کاملا متفاوتی میگرفتن و البته این فیلم یه بار دیگه ثابت میکنه علیرضا امینی توی راهی افتاده که متاسفانه انتهای روشنی نداره
4/10

kingnessi
11-14-2020, 11:08 AM
https://picoup.ir/images/33175063917634709998.jpg



خلاصه داستان: یه نوجوون که درگیر طلاق پدر و مادرش شده ، اوضاع جالبی نداره. از طرفی پدر و مادرش جداگانه اونو تحت فشار میذارن و مجبور به انتخابش میکنن و اوضاع خارج از خونه هم براش جالب پیش نمیره.

مجید برزگر توی اولین ساخته ش خیلی نزدیک شده به سبک فیلمسازی جعفر پناهی به خصوص از جنبه های فنی بسیار شبیه به آثار پناهی عمل کرده. فصل باران های موسمی از فیلمبرداری و حرکات دوربین گرفته تا عدم استفاده از موسیقی و مهمتر از همه بخش صدا منو یاد پناهی انداخت؛ یکی از عادت های پناهی با توجه به پیشینه مستند سازیش، استفاده اغراق آمیز از صداهای محیطه که فصل باران های موسمی هم از این روش استفاده کرده.


از جنبه داستانی، دنبال کردن یه انسان تنها توی شهر شلوغ و عدم برقراری ارتباط درست بین اعضای اون جامعه و مسائل مربوط به نوجوونا توی چنین شرایطی، کلِ حرف فیلمه که توی انتقال این پیام موفق هست و نتیجه نهایی فیلم جذابی شده که بیننده رو جذب میکنه.

اما ایراد کار برزگر توی این فیلم (که البته توی فیلمهای بعدیش مثل پرویز برطرف میشه) اینه که اونچنان که باید و شاید باورپذیر نیست. پدر و مادر، پسر جوون رو توی خونه رها کردن و این تا یه جایی قابل قبوله ولی یه جاهاییش اصلا منطقی نیست، یا همراهی دختر جوون با سینا و رفتن به خونه ش با واقعیت جامعه اصلا جور درنمیاد. این موقعیت ها و چندتای دیگه یجورایی توی ذوق بیننده میزنن، دقیقا برخلاف سینمای پناهی که جنبه مستند و رئال فیلمهاش اونقدر چشمگیر و قابل لمسه که بیننده رو لحظه ای رها نمیکنه.

سناریو حفره های منطقی زیادی داره، از رفتار خنثی و بی تفاوت سینا در مقابله با ناهید گرفته تا رفتارهای اجتماعی مثل مدرسه رفتن.
اصن حضور ناهید توی فیلم از ریشه منطقی نیست و نه دلیلش درست بیان میشه و نه شکل حضورش منطقیه؛ رفتارش و رابطه بین اون و سینا اصن واقعی نیست و به جنبه رئالیستی فیلم ضربه زده.
بدمن ماجرا کاملا کاریکاتوریه و رفتارش منطق درست و حسابی نداره. (این آنتاگونیست ضعیف رو مقایسه کنید با کاراکتر پرویز تا متوجه رشد قابل توجه برزگر در فیلمسازی بشین)


با همه این مشکلات ، فصل باران های موسمی به عنوان اولین فیلم تجربه مناسب و قابل قبولیه برای کارگردان و همونطور که در فیلمهای بعدی مشخص شد با کارگردان خوش ذوق و با استعدادی طرفیم که فیلم به فیلم پیشرفت کرده و در حال حاضر از اون فیلمسازاییه که نباید آثارش رو از دست داد.





6.5/10



فیلم هایِ خوبِ ایرانی که اخیرا دیدم (آبان ۱۳۹۹) (https://tvworld.info/showthread.php?t=50219&p=254422&viewfull=1#post254422)

kingnessi
12-27-2020, 11:49 PM
https://picoup.ir/images/64998606446034366763.jpg




بزن بر طبل بی عاری که آن هم عالمی دارد


بهمن فرمان آرا در دهه هشتم زندگیش مثل اینکه نهایتا به این نتیجه رسیده که قِر بده و پادشاهی کن.
"دلم میخواد (برقصم)" معتقده که هر کس توی این جامعهِ افسرده و عصبی (البته به زعم فیلمساز) باید به ساز خودش برقصه و دمی به شادمانی بگذرونه.


جامعه ای که فیلمساز نشون میده یه اجتماعِ عصبی ، تنبل و بی هدفه که نه دکترش دکتره ، نه طوطیش دیگه حرف میزنه و نه نویسنده ش میتونه بنویسه. حالا توی این اجتماع یه نویسنده ی شصت ساله که دوستاش یکی یکی دارن میمیرن و به قول معروف یه پاش لبِ گوره دلش میخواد به سازِ تویِ ذهنش برقصه و هیچی و هیچکس دیگه واسش مهم نیست.
عقیده فرمان آرا توی این سالها تغییر نکرده و این رو فقط با دنبال کردن فیلمهاش میشه فهمید. فیلمسازی که زمانی با یه بوس کوچولو و خانه ای روی آب سعی میکرد به بیننده اثبات کنه که قشرِ روشنفکرِ افسرده وطنی واسه جامعه خیلی مهم هستن و حرکت اونها یعنی حرکت توده ی مردم، و مفهوم مرگ رو با امید به زندگی نشون بیننده میداد (سه گانه مرگ)، حالا به نظر میاد به نقطه واقعیت رسیده و تلاش رو بی فایده میدونه و به زعم خودش دیگه جامعه رو نمیشه نجات داد پس شُل کنیم و لذتش رو ببریم.

البته از جنبه دیگه هم میشه "دلم میخواد" رو یه مانیفست کامل در زندگی خیام وار دونست و اینکه فیلمساز، سرخوشانه به مردم توصیه میکنه کمی شاد باشن و زندگی رو ساده تر بگیرن که استعاره هایی هم در این زمینه توی فیلم داریم.

به هر حال هر چیزی که هست، دلم میخواد فارغ از کنایه های سیاسی و نظرِ شخصیِ فیلمسازِ بزرگی مثل بهمن فرمان آرا، یه کمدی ساده و بی آلایش رو به بیننده عرضه میکنه که با تمام ضعف هاش میشه ازش لذت برد و یه فیلم نود دقیقه ای خوب دید.

این فیلم از لحاظ فنی و بازیگری از کارهای ضعیف فرمان آراست و تقریبا چیزی برای عرضه در این زمینه نداره .

دلم میخواد کمدی جذابی داره ولی اون چیزی که از سینمای فرمان آرا انتظار داشتیم نیست؛ اما اگر فراموش کنین که فیلمِ فرمان آراست مطمئنا از فیلم لذت خواهید برد و فیلم شیرینی رو تماشا میکنید.




6.5/10

kingnessi
02-16-2021, 12:45 AM
https://picoup.ir/images/16659313367893689947.jpg



خلاصه: پوچ

امید بنکدار و کیوان علیمحمدی گفته بودن اگه گیلدا میرفت جشنواره فجر جوایزو درو میکرد و مهناز افشار حتما سیمرغ میگرفت؛ با همین فرمون بریم جلو الاغا هم پرواز میکنن، ولی انصافا ساقی این دو نفر کارش خیلی درسته.

گیلدا فیلم نیست، یه مشت سکانس بی ربط و نچسب و سطحیه که با تف به هم چسبوندن اسمشو گذاشتن فیلم و اتفاقا این وسط، بازی مهناز افشار ضعیف ترین بخش از این مجموعه خزعبلاته.

این دوتا فیلمساز (؟؟) شاید یه روزی بتونن یه دونه "فیلم" بسازن به شرطی که اول خودشون بفهمن چی تو سرشون میگذره و چی قراره بگن.





صفر

smh2011
02-20-2021, 12:32 AM
اول از همه چقدر خوب که همچین تاپیکی داریم و چقدر بد که این مدت من ندیده بودم تاپیک رو و حیف که مشارکت کمی رو شاهد هستیم و کمتر کسی نظر میده اینجا. حالا یا شاید مثل من تاپیک رو نمیبینه یا به هر دلیلی برای فیلم و آثار ایرانی کمتر هیجان زده هست که خوب یا بد نظرش رو بیان کنه.
چیزی که میخام بگم حکم یه جور دلنوشته یا بهتر بگم یجور عقده گشایی هست.
به شخصه برای من سینما رفتن یکی از بهترین و مرسوم ترین تفریحاتی که هست که تا قبل از بهم ریختن اوضاع انجام می دادم. بهونه ای بود برای جمع کردن دوستان دوره دانشگاه یا گاهی اعضای خانواده که نهایتن به یه عصر دلنشنین و یه شام ختم می شد. پس حتی اگه فیلمش هم بد و مزخرف بود بازم به دور همیش می ارزید. اگر فیلمش متوسط و یا حتی خوب بود که ارزش افزوده ای حساب میشد. بحثی راجبش شکل می گرفت. هر کس برداشتشو می گفت و من هم به عنوان فیلمباز ترین عضو جمع در نهایت ضربه نهایی رو میزدم. شاید همین مهم بودن نظرم باعث میشد که مرتب پیگیر باشم و بقیه رو جمع کنم که بریم سینما.
بگذریم که آیا فیلم های سینمای ایران با پول های مشکوک ساخته میشه یا خیر؟ پس بلیط خریدن و من و دوست هام در حمایت از هنر و سودآوری فیلم تاثیر یا خیر( من سینمای ایران رو یک بازار حمایتی و نه رقابتی می دونم مگرنه خیلی ها با وجود فیلم های خوبی که ساختن نباید تا الان دووم میاوردن)، به شخصه فیلم دیدن بر روی پرده بزرگ رو یکی از والا ترین لذت های جهان میدونم.
اولین باری که به یه سینمای صدای دالبی رفتم فیلم اژدها وارد می شود مانی حقیقی بود. حدودن 10 دقیقه ای دیر وارد سالن شدم. تعدادمون هم به نسبت زیاد بود. از قضا فیلم از لحاظ طراحی صحنه و موسیقی متن فیلم قوی ای هست. به محض اینکه نشستیم داستان فیلم به همراه یه ساز کوبه ای روی غلطک افتاد. مطمئن هستم که اگه یک نفر از جلو نگاه میکرد میتونست برق رو توی چشمام از توی جمعیت حدودن 100 نفری سالن سینما ببینه. چقدر تجربه خوبی بود... حالا فرض کن که فیلم های روز دنیا رو روی پرده ببینی!!!!! و نمیبخشم هر مسئولی رو که با تصمیم گیریش من رو از این مزیت دیدن فیلم های روز بر روی پرده سینما منع کرده ( متاسفانه تا به امروز امکان سفر به خارج از کشور و لمس چنین تجربه ای رو هم نداشتم)
برای من توی سالن سینما دیگه خبری از موبایل نیست. همه جا تاریکه. یهو وسط فیلم کسی وارد اتاقت نمیشه. پیامی برات نمیاد. و این میشه که با تمام تمرکز فیلم رو میبینم.

و اما سینمای ایران..... فارغ از خوب یا بد بودنش... واقعی یا سیاه نمایی بودنش.... کمدی سخیف یا آبکی بودنش.. بالاخره سینمایی هست که تاحدودی برخاسته از فرهنگ و زندگی خودمون هست پس برای من یک نیاز هست. بعضی وقت ها هرچی فیلم و سریال میبینم به چشمم نمیاد. اون موقع هست که حتی یک فیلم معمولی ایرانی میتونه حالمو خوب کنه.
از یک سال پیش که کرونا همه گیر شد با خودم عهد کردم تا همه چیز درست نشده دیگه سنما نمیرم. ( شما بخونید جرئت ش رو ندارم) از پلتفرم های vod داخلی هم به شدت نفرت دارم . چند تجربه اخیر سینما رفتنم قبل از بسنه شدن سینما هم فیلم هایی بودن که من رو راضی نکردن. چرا که بعد از اون همه وقت و هزینه ای که میکردم تا به سینما برم، چیزی که میدیدم برام راضی کننده نبود.
از نمونه هاش
شبی که ماه کامل شد : علیرغم اجرا کارگردان و بازیگران خوب داستان پردازی ضعف داشت. بنظرم داستان اشتباهی از واقعه برای روایت انتخاب شده بود. شوهر عاشق و شاعری که تحت تاثیر عقاید طالبان همسرش رو میکشه خیلی جذاب تر هست برای روایت تا تمرکز نصفه نیمه بر روی همسرش.
ماجرای نیمروز 2: یه شروع میخکوب کننده. یه جواد عزتی طبق معمول سرحال اما تمرکز زیاد بر پیرنگ عاشقی که ضعیف هست موجب میشه پایان بندی فیلم تاثیرگذار نباشه.

خلاصه که مدتی پیش به خودم اومدم و همون نیازی که گفتم داشت حسابی کمبودش اذیتم میکرد.
ماجرای نیمروز 1 رو دوباره دیدم چرا که روزی که رفتم سینما ببینمش هم دوباره با تاخیر به سینما رسیدم( من به شدت وقت شناس و آن تایم هستم اما امان از دوستان که تا بیان جمع بشن بعضی وقتا اوایل فیلم رو معمولن از دست بدم)اونقدر خسته بودم که به طرز عجیبی دقایقی از فیلم رو چرت زدم. پس واجب بود که دوباره ببینمش. بسیاز از دیدنش هم لذت بردم. داستان جذاب و واقعی راجب یه برحه زمانی حساس که خوب روایت میشه، میزانسن و انتخاب سبک روایت کاملن متناسب با داستان.
در آخرین تجربه سینمایی غیر قانونی ( گفتم که پول بده به vod ها نیستم و از طرفی جرئت سینما رفتن تو این شرایط هم ندارم. ایشالا اوضتع که درست شدجبران میکنم) هم شنای پروانه رو دیدم.
شروع بسیار درگیر کننده تا جایی که یکم زیادی مخاطب رو شکه میکنه و حجم بالایی از هیجان رو منتقل میکنه. یه گریم سنگین برای امیر آقایی که واقعن نتونستم تشخیصش بدم ( نمیدونستم که تو فیلم بازی میکنه ) بازی خوب جواد عزتی ولی راستشو بگم بهترین بازی ای که از جواد عزتی دیدم نبوده. شاید یکم اغراق شده باشه ولی بازی های کمدی جواد عزتی بعضا از این فیلم قوی تر بوده. اما فیلم برام کپی دسته دومی از مغزهای کوچک زنگ زده و سینمای سعید روستایی به خصوص متری شیش و نیم بود.در واقع هرچیزی که میخاست بگه، نمونه بهترش رو توی این دو فیلم دیده بودم. فضا و جو پایین شهری که توی مغز ها... به تصویر کشیده میشه باور پذیر تر و تر و تمیز تر هست. بازی ها اونجا درخشان تر هست. به عنوان نمونه به سکانس پایانی رویارویی جواد عزتی با برادرش توی زندان نگاه کنین. جواد عزتی درحالی که خشمشو میخوره و دلش میخاد یافته هاشو بکوبونه توی صورت برادرش سکوت میکنه و دوربین در حال حرکت هست روی چهره هاشون. این حرکت دوربین برای من یک نکته منفی بود. در صورت ثابت موندن روی صورت جواد عزتی بهتر میشد فشاری که روش هست رو از طریق بازی زیرپوستی درک کرد.
حالا مقایسه کنید با رویارویی فرهاد اصلانی و نوید محمدزاده توی زندان در فیلم مغزها... چقدر فرهاد اصلانی کوبنده بازی میکنه اونجا توی همین شرایط مشابه.. تیک صورتی که فرهاد اصلانی داره چقدر واقعی حس میشه.
یا مثال دیگه پدر شخصیت اصلی رو توی دو فیلم با هم مقایسه کنید. هر دو شخصیت های بدون قدرتی هستن اما این کجا و آن کجا. یا سکانس کشتن خواهر توسط فرهاد اصلانی با گروگان گیری رفیق امیر آقایی... سکانس حمله دسته ای فرهاد اصلانی به سمت کسی که فیلم خواهرش رو پخش کرده یا حمله به استخر و یا دعوای جواد عزتی با لات محله وقتی به نفر اونا رو لو داده و با نیسان در خونه رو میشکونن. تقریبن میشه موارد مشابه زیادی رو بین دو فیلم پیدا کرد که توی مغزها... تر و تمیز تر و تاثیرگذار تر هست.
همه و همه نه که شنای پروانه فیلم بدی یا خدایی نکرده کپی از روی قصد هست.. بلکه فیلم خوبی بود که چون نمونه بهترش رو دیده بودم برای من زیر سایه اون قرار می گرفت.

پ.ن: یادم بمونه از این به بعد بیشتر اینجا سر بزنم. یه لطف کنین تاپیک رو بیارین بالای هر از چند گاهی که هم من یادم نره هم بقیه اینجا رو ببینن و تعامل کنن .:Smiley35:

kingnessi
03-07-2021, 01:17 AM
https://picoup.ir/images/46087812509223115036.jpg



خلاصه: سرنوشت یک خواهر و برادر آنرمال با یک راننده تاکسی و چند کاراکتر دیگر گره میخورد.

مهکام دوتا فیلمنامه خوب واسه عبدالرضای کاهانی نوشت که یکیشون "هیچ"، بعدها به چهارچوبِ اصلی فیلمنامه های خوب کاهانی تبدیل شد که بهترینشون "اسب حیوان نجیبی ست" بود.

اینجا مهکام اومده همون فیلمنامه رو با یه سری کاراکتر کاملا مشابه یکم پیچونده و انتظار داره منِ بیننده از فیلم بدی که ساخته خوشم بیاد.
حالا اگر مث دوران اوج کاهانی کمی کارگردانی بلد بود و یکی دوتا بازی خوب از بازیگراش میگرفت یه چیزی ولی بی حسی موضعی واقعا هیچی نداره.

فیلم ابزورد ساختن کار هر کسی نیست و مطمئنا حسین مهکام اینکاره نیست، حتی همون کاهانی که ایشون از رو دستش تقلب کرده هم دیگه فیلم ساختن یادش رفته چه برسه به این که تقلیده.

بی حسی موضعی فیلم خوبی نیست.




3/10

g0dsend313
03-16-2021, 03:13 PM
https://vigiato.net/wp-content/uploads/2021/01/photo_2021-01-09_12-23-35.jpg
پروپاگاندایی در قالب فیلمی جذاب ولی به شدت تبلیغاتی
بازسازی فیلمی به یادماندنی از پرویز پرستویی با نام اژانس شیشه ای
رسیدن به هدف با خیانت پروری با تهدید افراد
فیلمی که به زیبایی شیوه رسیدن مسیولین رو به نمایش میذاره با ایجاده تفرقه به هر نحوی مثلا تهدید یا ممنوع الخروجی یا حق دیدن خانواده
داستانی جذاب با شروعی شاید تخیلی ولی داستان پردازیی که از حرف دل مردم به عنوان درون مایه استفاده شده و اون داستان یا جهت دهی خاص در پشت این درد دل مردم پنهان میشه و برای مردم بسیار جذاب میشه و حتی قابل قبول
پس براحتی هر هدفی که سازنده داشته باشه بطور ناخوداگاه به مردم تلقین میشه
نکته جالب برای احساسی تر شدن و تاثیر گذارتر شدن که سازندگان استفاده کردن استفاده از اقوام مختلف و گروه های مختلف تو فیلم هست که این باعث میشه تمام مردم و گروه ها جذب فیلم شده و از ان حمایت کنند
این فیلم محصول فوق العاده ای از اتاق فکر افرادی خاص هست که بسیار زیبا از اب دراومده
اتاق فکر یعنی یک هدف یک داستان شاید حتی تخیلی یا غلط با هدف تلقین عقیده ای خاص بصورت ناخوداگاه به گروهی خاص که با داستان های واقعی و روز جامعه و درست و حتی درد دل مردم ترکیب میشه و هر دو گروه چه چپ چه راست به اون فیلم رای مثبت میدن بدون اینکه بفهمن این محصول محصولی دو سر برد هست چه رای مثبت بگیره چه منفی راجع بش بگن در هر دو صورت به پیشرفت و بزرگنمایی هر چه بیشتر فیلم و هدف پنهانش کمک می کنه و نتیجه نهایی رسیدن به هدف اولیه همون اتاق فکر هست
ترکیب واقعیت جامعه و مشکلاتش با جهت دهی گروهی خاص شده
حالا اینکه فرد معترض در فیلم شبیه چه کسی یا چه گروهی یا اینکه هدف پنهان چی بوده میذارم به عهده تعقل خودتون که اونم با توجه به زمان اکرانش و همچنین افرادی که قرار هست بیان راحت قابل تشخیصه
در پایان بگم شاید هدف پنهانی فیلم هدفی والا و درست باشه ولی اینکه حتی تفکری درست را با سواستفاده و بازی با احساسات و اعتقادات مردم به مردم تحمیل کنن کار درستی نیست
کلا تحمیل عقاید یا نسخه قرون وسطاییش تفتیش عقاید اونم بصورت احساسی یعنی بدون اینکه بیننده متوجه بشه مورد تجاوز(هجمه) اعتقادی و افکاری قرار گرفته کار درستی نیست

kingnessi
04-09-2021, 12:15 AM
https://picoup.ir/images/29984416054663911731.jpg



خلاصه:
زن و شوهری توی یه عمارت قدیمی خارج از شهر زندگی میکنن تا اینکه مرده اتفاقی با تپانچه به خانومش شلیک میکنه.

توی دوره ای که همه از قالب های تکراری استفاده میکنن این فیلم دست گذاشته روی یه داستان جذاب اما چطوری تعریفش میکنه؟ افتضاح
داستانی که میتونست یه تریلرِ هیچکاکیِ کامل باشه و یا تبدیل بشه به یه فیلم ترسناک خوب، تبدیل شده به یه ملودرام آبکی که به نظر میرسه تنها دلیل ساخته شدنش اینه که همه بفهمن هنگامه قاضیانی صدای خوبی داره و خواننده خوبیه و تازه میتونه پیانو هم بزنه :Smiley39:

چندین روایت جذاب جلوی روی نویسنده و کارگردان بود که هر کدومشون این فیلم رو به یه فیلم دیدنی تبدیل میکرد، اما دقیقا اون راهی رو انتخاب کردن که این فیلم رو به یه اثر کسالت بار و خسته کننده تبدیل کرده.

حیف این ایده و حیف این فضاسازی مناسب که میتونست چه فیلم خوبی بشه و در عوض چه فیلم بدی از کار دراومده.




3/10

kingnessi
04-17-2021, 02:08 AM
https://picoup.ir/images/54377558920091578800.jpg



خلاصه:
هاشم یکی از اوباش جنوب شهریست که...

همه اون چیزی که "هومن سیدی" توی فیلم "مغزهای کوچک زنگ زده" اداشون رو دراورد و نتونست نشون بده، "محمد کارت" بخوبی نشون میده و فیلم خیلی خوبی ساخته.

کارت کارگردان خوبیه و اینو توی "بچه خور" نشون داد اینجا هم کارشو به بهترین شکل انجام داده، هم تعلیقش درسته هم درامش درسته هم بازیگرش خوبه و هم از نظر فنی فیلم چشمگیر و خوش آب و رنگی ساخته.
من بخصوص بخش صدا و تدوینش رو دوست داشتم.


بازی ها هم یکی از یکی بهتر، از طناز طباطبایی که احتمالا بهترین بازی فیلمه تا امیر آقایی و جواد عزتی. که این آخری به نظرم بخصوص خیلی خوبه.

شنای پروانه فیلم خیلی خوبیه و به حق یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر سینمای ماست.




8/10

kingnessi
04-21-2021, 12:41 AM
https://picoup.ir/images/27930017227870991449.jpg



خلاصه:
سلما و طاها برای یه سفر تفریحی با دوستاشون میرن شمال و...


اکتای براهنی استعدادشو توی پل خواب نشون داد ولی اینجا فیلمنامه بدی نوشته، خیلی فیلمنامه بدی نوشته، اونقدر بد که بهتر بود اصلا فیلم نمیشد.

شخصیتهای این فیلم اصلا معلوم نیست چی میگن و چی میخوان، به غیر از رضا که اونم کاملا کلیشه س.
سلما تکلیفش معلوم نیست و بالاخره توی بخش پایانی فیلم (که تنها جاییه که بازی ایزدیار رو میبینیم و خودشو نشون میده) به نظر میاد که قراره بالاخره این شخصیت دربیاد که اونم با سکانس بعدیش ناامیدمون میکنه.
کلا همه شخصیت ها گنگ و پرداخته نشدن؛ معلوم نیست مانی چی میخواد، قراره بمونه یا بره؟ پشیمونه یا حسود؟ و بدتر از اون اینکه اصن کاراکترش درنیومده ولی منِ بیننده باید باور کنم که همه عاشق این یارو ان!!
شخصیت طاها هم که هیچی، نویسنده فقط میگه آقازاده س و باقیشو ما باید حدس بزنیم، اون تغییر پایانیش هم به شدت کاریکاتوری و مزخرفه و اصلا پایه و اساسی نداره.

ای کاش براهنی این فیلمنامه آشفته و ضعیفشو هیچوقت نمیساخت.

اما از طرفی کارگردانی واقعا خوب و امیدواره کننده س، از لحاظ فنی فیلم خوبی از کار دراومده و تیموری با همین فیلم اولش کارگردان آینده دار و خوبی بنظر میرسه.

لتیان از فیلمنامه بدش ضربه میخوره وگرنه کارگردانی خوبی داره و تیم بازیگریش هم تلاش خودشونو کردن.




4.5/10

kingnessi
04-25-2021, 01:55 AM
https://picoup.ir/images/53757162995435938822.jpg

فرمان آمد تا کتیبه ای از خون
بر پیشانی خوک کنده شود



خلاصه:
یه قاتل زنجیره ای شروع کرده کارگردان های معروف رو میکشه و سرشونو میبره تا اینکه...

هنوز که هنوزه مانی حقیقی رو بابت مزخرفی مثل پنجاه کیلو آلبالو نبخشیدم، حقیقی کارنامه فوق العاده ای داره اگر اون مزخرف رو ***تور بگیریم.

خوک تازه ترین ساخته حقیقی یکی از بهترین فیلمهاشه، اینجا محافظه کاری "اژدها وارد میشود" رو کنار گذاشته و مستقیم و صریح رفته سراغ اصل مطلب.

حقیقی علاوه بر ایراد گرفتن از نحوه حضور فضای مجازی توی جامعه امروز و روابط شخصی و خصوصیِ عجیب و غریبی که توی سینماگرهای ما رواج پیدا کرده، دوتا موضوع مهم رو مطرح میکنه: اول پیامدهای انگ زدن و برچسب زدن به افراد بخصوص هنرمندا و دوم نحوه برخورد حکومت با این قشر.


همه چیز هوشمندانه و دقیق نوشته شده: حقیقی یه "قتل های زنجیره ای" دیگه رو بازسازی کرده و این بار همه رو کنار هم قرار داده، نشون داده که تیغ حذف فقط رخشان بنی اعتماد رو نزده بلکه سراغ حاتمی کیا هم خواهد آمد (همونجوری که بعد از به وقت شام و خروج اومد) و حتی سینماگرهای بی آزاری مثل نعمت اله رو هم درگیر میکنه (توقیف فیلمش توی جشنواره پارسال).

البته حقیقی هنوزم محافظه کاری خودش رو داره ولی اینجا به صریح ترین شکلی که میتونه و اونم کمدی فانتزی هست، نحوه برخورد حکومت با سینما رو میبره زیر سوال . البته از انتقادات زیادی که به جامعه سینما وارده هم غافل نمیشه و کنایه های زیادی به همکاران خودش هم میزنه.

خوک از همون سکانس اول نشون میده توی بخش فنی حرف های زیادی برای گفتن داره، هم طراحی صحنه و لباسش و هم گریمش عالیه. تدوین خوبی هم داره.
بازی معجونی هم فوق العاده خوبه.

خوک یکی از فیلمهای درجه یک و خوب چند سال اخیر سینمای ماست و دقیقا همون چیزیه که از مانی حقیقی انتظار میره.




7/10

kingnessi
04-29-2021, 12:58 AM
https://picoup.ir/images/58881752213919134918.jpg



خلاصه:
فرهاد از بچگی آدم مهم و جالبی نبوده و این فیلم داستان زندگیشه.

صفی یزدانیان با فیلم اولش رفت تو لیست کارگردان های مورد علاقه م و توی این فیلم دوم هم امضای شخصیش رو میشه دید ولی مشکل اینه که فیلمنامه آنچنان خوب نیست.

دیالوگ های خوبی داریم و داستان جالبی هم انتخاب شده ولی روند پیشروی داستان و ریتم تعریفش خوب نیست و همین ایراد بزرگ فیلمه.
از لحاظ فنی فیلم خیلی خوبیه و بازی ها هم خوبن.

ناگهان درخت میتونست مثل "در دنیای تو ساعت چند است؟" یه اثر بیادموندنی بشه ولی کم میاره.



5.5/10

smh2011
09-17-2021, 12:14 PM
خورشید
بچه های آسمان و حتی رنگ خدا فیلم هایی هستن که که در کناز قصه های مجید و بسیار آثار دیگه برای بچه های دهه 60و70 تداعی گر خاطرات بچگیشون هستن. آثاری که هر ساله از تلویزیون پخش میشد.و عجیب توی ذهن هامون حک شده. بچه های آسمان که فیلم نامه ش هم توی کتاب ادبیات فارسی دوره دبیرستان بود.
حالا همون فرد با همون دیدگاه میخاد راجب بچه های کار حرف بزنه ولی موفق نیست.
فیلم توی یک ساعت اولش حداقل به اندازه کافی داستان برای گفتن داره. گرچه برای هدفی که داره داستانک های اشتباهی و روایت میکنه و همین باعث میشه که فیلمساز در انتقال مضمون مورد نظرش ناتوان باشه.
در یک کلمه بعد از دیدن فیلم، در دیدگاه مخاطب هیچگونه تغییری در رابطه با کودکان کار بوجود نمیاد. و اینگونه فیلم یکبار مصرف تلقی میشه که دیدنش بهتر از ندیدنش هست.
طبق معمول مجیدی از نابازیگر ها به خوبی بازی گرفته. جواد عزتی هم که دیگه به مرحله ای رسیده که خودش استاندارد های بالایی رو توی بازی ش داره و اگه کارگردانی بتونه بازی ای پایین تر از اون ازش بگیره واقعن باید راز موفقیت ش رو جویا شد. اما چنین نقشی نیازمند پرداخت بیشتری بود.
درکل ضربآهنگ بالای فیلم کمی به ضررش تموم شده. میشد برخی بخش ها رو کمتر نشون داد و به یه سری موارد بیشتر رسید.
با توحه به جهت گیری های اخیر مجیدی و کنش هایی که داشته(مثلن برای دریافت جایزه همون کودکان کار رو به روی سن میفرسته) میشه اینجور برداشت کرد که فیلم بخاطر کودکان کار ساخته نشده. در یک کلمه دلی نیست و ت حدودی شوآف میکنه. برخلاف بچه های آسمان

wlh
02-21-2022, 07:36 PM
مشتاقم بیشتر فیلم های ایرانی ببینم و فکر کنم تنها مرجعم همینجاست و کینگی چقدر فیلم خوب و متوسط ایرانی دیده و چقدر درست اون ها رو فهمیده، چند تا عنوانی که دوست داشتم دیدنش رو باهاتون به اشتراک بذارم رو پایین تر آوردم امیدوارم ببینید و بیاید نظر بدید...


https://picoup.ir/images/89870179907577683686.jpgاولین فیلمی که دیدم همین شنای پروانه بود و از قضا از همین پست کینگی (https://tvworld.info/showthread.php?t=45803&p=256346&viewfull=1#post256346) راغب شدم ببینمش. به به یه طناز طباطبایی که فکر کنم بعد از سال ها دوباره هنرنماییش رو دیدم. جواد عزتی از اون هم بهتر چقدر پیشرفت کرده این بشر تا چند سال پیش طنزهای نه چندان خوب از تلویزیون الان دیگه اینقدر خوب. به نظرم کامنت کینگی و مقایسه‌ش با اون فیلم مغزهای کوچک زنگ زده کاملا درسته با این تفاوت که به نظرم اونجا نوید محمدزاده یه آدم بد خیلی خوب بود ولی اینجا من نتونستم وزنه‌ای مثل اون پیدا کنم هر چند اون انتها سر سفره شام من یه چشمه از بازی بسیار خوب عزتی رو دیدم ...


https://picoup.ir/images/79477488805624107742.jpgبه نظرم "شیطان وجود ندارد" در رده آثار انتقادی از اعدام جایگاه خیلی خوبی داره و تونسته به راحتی سوال‌هایی رو بپرسه که امکان جواب دادنش برای هر کسی وجود نداره و وقتی فلسفه اون سوال‌ها رو پیگیری کنیم متوجه میشیم چندان هم بد نپرسیده ولی یه جاهایی زده تو جاده خاکی و سعی کرده دل مخاطب رو بدست بیاره من فکر میکردم عین لِرد تلخی حقیقت رو پرت کنه توی صورت مخاطب ولی نه این فیلم گزندگی اون فیلم رو نداره و میتونست بسیار پخته تر به این مقوله بپردازه...


https://picoup.ir/images/49867234371675131849.jpgقصیده گاو سفید یکی از پیش‌رو ترین فیلم‌های سینمای ایرانه هر چند توی نشون دادن مشکل واقعی بی پروایی نمیکنه و سعی نمیکنه مشکلات درونی و اعتقادی قاضی رو بهمون نشون بده فقط پوسته ای از چندین لایه‌ی شخصیتی قاضی برای کارگردان کافی بود و این قسمت بد ماجراست چون کارگردان سابقه مستندی گزنده و فیلمی قابل ستایش در کارنامه خودش داره، فیلم‌برداری و استفاده از نور چقدر پیشرفت کرده توی سینمای ایران قشنگ میتونید تغییر حالات شخصیت اصلی رو توی گذر زمان فیلم به وضوح تشخیص بدید و این خوبه...

saeedporreza9
04-24-2022, 03:14 PM
عنکبوت

https://picoup.ir/images/07882042262399438869_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=07882042262399438869.jpg)




فیلم خوب شروع شد ولی در ادامه صحنه های تکراری و مصنوعی و سوتی های فیلمنامه و عوض شدن لهجه ها نو ذوق میزد.کلا یه داستان گیر آوردن با خودشون گفتن فیلمشو بسازیم!

4/10

smh2011
04-24-2022, 07:31 PM
و چقدر خوب که تاپیک بالا اومد.. گفتم یکی دو خط سیاه کنم اینجا بد نیست.
اول از همه فیلم بی همه چیز
بعد از مدت ها و بخاطر کرونا پایمان به سینما باز شد. سنگ تموم هم گذاشتیم. جمع 4-5 نفره ای رو تشکیل دادیم. پردیس سینمایی خوب و با کیفیت. حتی یه ساندویچ سرد هم چاشنی ضیافتمون بود.
با اینکه مدت زمان فاحشی از دیدنش میگذره و با جزئیات نمیتونم راجبش نظر بدم ولی درکل فیلم خوبی بود. پرویز پرستویی طبق معمول سرحال. هدیه تهرانی هم همینطور.
یکم خرده داستان ها و ریزه کاری هاش میتونست بهتر باشه ولی بعد از مدت ها که سینما رفتم از انتخابم راضی بودم.

فیلم بعدی هم موقعیت مهدی بود.
به شدت فیلم شبیه ایستاده در غبار هست. برخی سکانس هاش به شدت خوب هست. رابطه عاشقانه مهدی و همسرش جزو ماندگار ترین سکانس های عاشقانه ای هست که توی سینمای ایران دیدم. انتخاب زبان ترکی انتخاب به جایی بوده و به لحن فیلم کمک کرده. اما اپیزودیک بودن فیلم رو متوقف میکنه و نمیزاره تاثیر حداکثری ش رو بزاره. به نظر میرسه که فیلمنامه برای سریال نوشته شده و برای فیلم تکه هاییش رو انتخاب کردن. (همچنین صحبت هایی رو هم عوامل فیلم کرده بودن فک کنم) شاید موفق ترین اپیزود فیلم من مهدی باکری نیستم باشه. جایی که نویسنده و کارگردان به خوبی تونسته به هدف خودش برسه. نوع روایتی که انتخاب شده بیشتر تلاش شده تا مهدی باکری رو از طریق اطرافیانش تعریف بشه که خب توی این اپیزود به خوبی این به اصطلاح دراومده و توی اپیزود آخر که نبرد نهایی رو شاهد هستیم که متاسفانه کمترین میزان موفقیت رو داشته. چرا که شخصیت های فرعی فرصتی برای پرداخت و نمایان شدن ندارن چه برسه به اینکه بخان به شخصیت اصلی کمک کنن.

kingnessi
05-02-2022, 10:15 AM
https://picoup.ir/images/13135615853571451828.jpg



داستان:
آراز بعد از رفتن مارال زندگی سختی داره تا اینکه متوجه میشه مادرش طلسمی برای عشق زندگیش نوشته...

فیلم از هر دو جنبه فنی و داستانی خوب و با کیفیت جلو میره ولی احساسم اینه که پتانسیل بیشتری توش هست که اصلا به اون نقطه نمیرسه، شاید آخراش کمی نزدیک میشه به اون چیزِ آرمانی که من انتظارم بود ولی با این حال نتیجه کاملا قابل قبول و تجربه نو و تازه ای توی سینمای ماست.

استفاده از طبیعت و سنتهای منطقه جغرافیایی داستان خیلی خوب بود. طراحی صحنه و گریم هم حرف نداشت و عالی بود.


یه نکته هم اینکه اگر نسخه زبان اصلی (ترکی) رو پیدا کردید حتما اونو ببینید، نسخه دوبله اون جان کلام رو ارائه نمیکنه.
برادرای ارک با "حیوان" خودشونو نشون دادن و با این فیلم کاملا خودشونو به عنوان فیلمسازایی درخشان برای آینده سینمای ایران ثابت میکنن.
از پایان فیلم هم خوشم نیومد.

پوست رو حتما ببینید.




6.5/10

anzalichi
06-04-2022, 01:48 PM
سینمای ایران مثل یه غده ی سرطانی پر از چرک ترکیده و کثافتش دامن همه رو گرفته و شرافت ازش رفته. امیدوارم دنباله روی این جماعت نون به نرخ روز خورِ لُمپَن نباشیم.
هر چند وقت یکبار شاهد گندکاری یه عده در این صنف هستیم. از سیاه نمایی و کاسه لیسی و ذلت واسه دریافت جایزه بگیر تا زر مفت راجب آبادان و رقص پیش ساسی مانکن و پاره کردن گلو و تجاوزهای پشت سرهم به جماعتی که یه دوگانه ی متجاوز و تجاوز شونده راه انداختن و هیچ کدوم هم گردن نمیگیره و ما هم نشستیم ببینیم اون یکی شون کی میاد دوباره بگه ایران رو دوس دارم و به ریش ما بخنده. دریغ از خلق هنر، دریغ از آگاهی بخشی، دریغ از انصاف، دریغ از انسانیت و حیف از قاب و تریبونی که در اختیار ایناست. اون یکی میاد حروم زادگی رو منطقی و عاشقانه جلوه میده و دیگری با یه لانگ شات، امام رضا رو ایدئولوژی یه بیمار اسیکزوفرن و قاتل زنجیره ای نشون میده. گند بزنن این سینما رو که چیزی جز یه باتلاق ازش نمونده. هرچند وقت یکبار مگر اینکه شاهد یه اثر باشیم که سرش به تنش بیارزه. مابقی کلا تضاد و پارادوکس هست. طرف میاد تو فیلمی بازی میکنه که بهش اعتقادی نداره. فکتی صادر میکنه که خودش رو مبرا و بقیه رو متهم نشون بده. برای صدور همون فکت هم فلان رقم اول باید پیامک دریافتی ببینه. حقیقتا حال بهم زن هست این شرایط و این سینما. یه ک...خلی ازین جماعت میگفت هفت هشت مرتبه رفتم پیش فلان کارگردان و بهم تعرض میکرد. خب پلشت، دفعه اول و دوم احساس درد و ضعف و اضطرار نکردی که بری یه اقدامی کنی؟

خداروشکر از اینستا و این جماعت به دورم ولی دورا دور چشم آدم میخوره به این جریانات، حالش از هرچی سینماعه بهم میخوره.

saeedporreza9
12-23-2022, 11:14 PM
عنکبوت مقدس



https://picoup.ir/images/17117929031361963789_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=17117929031361963789.jpg)



از نسخه داخلی خیلی بهتر بود.باجزئیات تر و باز تر بدون هیچ سانسوری.ولی انگار داستان در مورد یک خبرنگار زن بود که خیلی شجاعه و آخرش آدم بده داستانو گیر میندازه!
داستان سرایی و فیلمنامه اشکالاتی داشت ولی برای یکبار دیدن خوبه.



6/10

wlh
01-26-2023, 04:07 PM
چگونه سیمرغ را بکشیم؟


https://picoup.ir/images/94800827643721826762.png
فساد اخلاقی، سبیل چرب پرویزخان در آمریکا، تهیه‌کننده‌های سفارشی، تمسخر گیشه و حالا بی‌اختیاری


دیروز گذری به پیج دلخواهم داشتم و گیشه را از نگاه او دیدم آماری که تعجبم را برانگیخت مقایسه آمار فروش بلیت در سینمایی متوسط در تهران ۱۳۵۴ و تعمیم آن به کل تهران و همان آمار بین سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۵ نشان می‌داد سرانه تماشای فیلم در تهران، به عنوان مرکز همه‌چیز در دوران مختلف، از ۱۰ به ۱.۵ کاهش یافته. در واقع این آمار ذات درونی تغییرات را به ما نشان می‌دهد.

اما مشکل چیست که بازیگری از عدم اختیارش صحبت می‌کند؟ دیگری با همان عدم اختیارش سر از سرزمین استکبار درمی‌آورد و مدح بی‌اختیاری می‌کند ولی دیگرشان همه را با هم به چاه بلا می‌افکند؟ این‌ها چیزی نیستند به جز حرکت جداشونده‌ی صفحات تکتونیک فرهنگی جامعه در مقیاس گسترده و این خبر خوبی هست، نیست؟
فیلم‌های سفارشی و بازیگران بی‌اختیار یا تهیه‌کننده بی‌قانون و فساداخلاقی تنها پوسته‌ای از بدنه چرکینی است که از درون پوسیده است و جویده شدن عصای نگه‌دارنده به منزله رهایی دیوان دربند است.
در واقع این کنش‌ها و واکنش‌ها تماما مربوط به جادوی همان عصا و جسد است زمانی که بریزد دربندشدگان جادو که دیوان پارادایم جادو هستند به پرواز در می‌آیند و تازه متوجه خواهید شد جادوی دربندکننده دیوان جادوگر خود فسانه‌ایست کنایی. اما تقدس آن جادوست که سم اذهان است.

https://picoup.ir/images/57924959648599330971_thumb.png (https://picoup.ir/viewer.php?file=57924959648599330971.png)به یادآورید نبرد گشتاسب/اسفندیار و زال/رستم را نبردی بر سر نظم قدیم و صورت جدید، نه گشتاسب و نه اسفندیار نماینده کاملی برای بهی نیستند ولی هم زال و هم رستم آمیزه‌ای از اخلاق و روش پیشینیان و فرهنگ پیرامونی را نمایش می‌دهند که به زور سیمرغ بد بر بهی چیره می‌شوند اما باید می‌دانستند که روش جدید بالاخره راهش را می‌یابد کمااینکه یافت ولی در جنگ تسلط بهی بر روش پیشین باید دانست که صورت داستان را باید فراموش کرد و به تفکر عمیق جریان یافته در لایه‌های داستان دست یازید. در واقع بهی حین منزل پنجم از دلاوری‌های اسفندیار سیمرغ مردمان را می‌کشد و حال بدنبال صورت زمینی پیرامون می‌رود ولی اینبار غالب نمی‌شود. در واقع اسفندیار صورت بزکیِ بهی برای گسترش و عمومی‌سازی خودش است و سیمرغ رویای مردمان آزاد پیرامون.
پس باید دانست که :



سیمرغ هیچگاه دربند نبود اگر در بندش کنی به حیلتی اسفندیارت را می‌گیرد.

saeedporreza9
03-09-2023, 03:18 PM
علفزار



https://picoup.ir/images/49186638611208935484_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=49186638611208935484.jpg)



از نظر بازیگری و سوژه داستانی فیلم خوبی بود ولی نتونستن عالی پیادش کنن.انتظارم از نیمه دوم فیلم بیشتر بود و باید یه هیجانی بهش تزریق میکردن ولی ساده و کلیشه ای تموم شد.



6/10

kingnessi
03-30-2023, 10:51 PM
https://picoup.ir/images/81831130238964416992.png



داستان:
خونه ای لب مرز میزبان جماعتی مردد است، جماعتی میانِ ماندن و رفتن...

غافلگیر کننده و جذاب بود.

خالی از ایراد نیست ولی اونقدر نکته مثبت داره که ایراداشو میپوشونه.
اولین تصمیم خوبِ کارگردان استفاده از بازیگرای کمتر شناخته شده و نابازیگره، واقعا عالی بودن و واقعا کارشونو خوب و به اندازه و درست انجام دادن.
داستانم خیلی خوبه؛ دنبال صادر کردن بیانیه نیست و منبر نمیره. بخصوص اینکه از دیدگاه زنونه ای روایت میشه و این کارشم عالی انجام میده. از استفاده ی تِم بارداری تا اون خانواده عرب، از روایت شوهر هدیه لا به لای سکانس ها تا پایان درست و به قاعده ی فیلم، همه و همه نشون میده چه فیلمنامه خوبی نوشته شده.

یه مقدار توی بخش های فنی کمبود داره که میشه گذاشت پای کم تجربه بودن فیلمساز.

زنونه فیلم خوب و بی ادعا ایه که از فیلمای پرمدعای مشابه اش کُلی جلوتره.




6.5/10

smh2011
04-07-2023, 01:49 AM
چپ راست
همون ایده های همیشگی تقابل دو ایده متضاد دینی و اخلاقی و بالاجبار همراه شدنشون باهم که در نهایت به نتیجه میرسن که باید متعادل رفتار کرد. باوجود اینکه قبلن توی فیلم های مختلف حامد محمدی همین ایده رو داشته حالا در افراد و گروه های مختلف اما هنوز هم مسئله ای هست که اگه درست بهش پرداخت بشه میتونه دستکم خوب بخندونه. چپ راست هم میتونست واقعن خوب بخندونه اما نه متن خوبی داره و نه بازی های یکدستی داره.
روی کاغذ زوج رامبد جوان و پیمان قاسم خانی ترکیب برنده هست اما در عمل وحشتناک ضعیف هسن. پیمان قاسم خانی بازیگر شاخصی نیست ولی نشون داده که نقش های خرده شیشه دار و موذی رو خوب میتونه بازی کنه که خب اینجا بدلیل نبود متن درست درمون و موقعیت های کمدی و طنر نتونسته کاری بکنه.
رامبد جوان هم که طبق معمول و بعد از دوران پسا خندوانه همه کارهاش به طرز عذاب اوری اغراق آمیز و گل درشت هست. بازیش توی چپ راست هم به شدت عذاب آور و اغراق شده هست. تنها نکته مثبت فیلم درک درست سارا بهرامی و ویشکا آسایش از نقشی که توی فیلم میتونن داشته باشن( و ندارن) هست.


فسیل
خیلی ناگهانی و از سر ناچاری تصمیم به دیدنش گرفتم. بدون تعارف بخام بگم یک سر و گردن از اون چیزی که فک میکردم بالاتر بود. انتظار امثال بخارست و بقیه کمدی های سخیف و کلیشه ای چندین سال اخیر رو داشتم که پول دستمزد رضا عطاران و جواد عزتی و پژمان جمشیدی رو نداشتن بجاش بهرام افشاری آوردن. ولی خب با اینکه داستان درست حسابی نداشت، ولی دست کم شوخی هاش توی حداقل نصف مواقع درمیومد. بقه مواقع هم بهرام افشاری فیلم رو بالا میکشید.
درسته که چفت و بست داستانی درست حسابی نداره، خیلی وقتا ریتم میفته ولی به عنوان یک تفریح شبانه یا آخر هفته ای قابل قبول هست. رک و راست بخام بگم چرت و پرت خوبی هست که ارزش یکبار دیدن رو داره.


برادران لیلا
توی مدت اخیر هرجا میرفتیم صحبت از این فیلم بود. همه میگن خیلیا خوششون نیومده ولی ما که پسندیدم. یه جمله قصار مسعود فراستی راجب فیلم گفته که به نظرم حق مطلب رو ادا میکنه " برادران لیلا تا ابد به ابد ویک روز بدهکار هست" چفت و بست داستانی شعیف، باگ های داستانی زیاد، مدت زمان طولانی و وجود صحنه های اضافی همه و همه فیلم رو از آثار قبلی سعید روستایی پایین تر قرار میده. برادران لیلا فیلم خوبی نیست ولی حرف های خوبی میزنه و درد های مردم رو بیان میکنه. مشکلات زیادی رو به کرات بهش اشاره میکنه و برای همین هست که در بین عموم مردم به خوبی دیده شده و ازش زیادی تعریف میشه. بجز پدر داستان بقیه کاراکتر ها تکلیفشون با خودشون معلوم نیست که آیا پول رو میخوان یا به اصطلاح بزرگی فامیل رو؟! بماند که همین قضیه نفر اولی و بزرگ طایفه بودن هم خودش زیاد برای من باورپذیر نبود. داستان فرار منوچهر از ایران ناگهانی و بدون هیچ توجیهی میاد و تمرکز داستان توی قسمت پایانی فیلم رو از ماجرای اصلی برمیداره. رابطه علت و معلولی توی اکثر لحظات فیلم رعایت نمیشه و عواقب تصمیمات مهم کاراکتر ها رو نمیبینیم( همه مخالف سکه دادن هستن ولی قبل رفتن به عروسی ذوق میکنن و فیلم و عکس میگیرن و تازه بعد از اتفاقات عروسی هیج تغییری توی رابطشون با لیلا دیده نمیشه. این هم بماند که بعد از کلی چک و چونه زدن باهم بازم پشت باباشون در میان. درسته مرد سالاری موضوع اصلی فیلم هست ولی خب برای چنین تصمیم هایی باید تضاد های بیشتری رو شاهد باشیم نه اینکه برادر ها همه تصمیم لیلا رو بخان ولی بازم تن به حرف پدر بدن. یک گره ای این وسط لازم هست تا پی رنگ مردسالاری رو نمایان کنه. مثلن باوجود اینکه برادر ها خودشون پول لازم هستن ولی غرورشون اجازه نده لیلا براشون تصمیم بگیره یا پدر براشون اونقدر بزرگ و محترم باشه که به حرفش گوش کنن تحت هر شرایطی حتی به غلط. ولی خب همچین چیزی رو ما نمیبینیم و پدر داستان از همون اول فردی ضعیف به تصویر کشیده میشه با عقده اهی فراوان) پایان فیلم هم کاراکتر اشتباهی رو برای رقصیدن مورد هدف قرار داده بود. بخام دونه دونه بگم از ان موارد زیاد هست که فیلم رو درحد فیلمی متوسط قرار میده.
یه نکته دیگه. پیمان معادی بازیگر به شدت خوبیه ولی مشکل لحن و اکت بدن داره. یعنی تحت هیچ شرایطی نمیتونه نقش های پایین شهری رو بازی کنه. گویش تهرانی بالاشهری و نیمچه سوسولی و باکلاسی داره و هرچققدر هم توی نقشش فرو بره (ابد و یک روز و متری شش و نیم) بازهم وقتی حرف میزنه معلومه که برخواسته از محله های پایین شهر و رنج کشیده نیست.

smh2011
05-10-2023, 08:26 PM
جنگ جهانی سوم
هومن سیدی چه در مقام کارگردان و نویسنده و چه در جلوی دوربین برای من فرد جذابی هست که ارزش دنبال کردن و دیده شدن داره. جنگ جهانی سوم کمی تا قسمتی از فضای پر التهاب مغز های کوچک زنگ زده فاصله گرفته. تنش ها کمتر، ریتم آرام سوز تر، دیالوگ ها کمتر شده. میشه گفت مقیاس داستان کوچیک تر شده. فضای فیلم برای من مشابه فیلم های اروپایی هست.
تا نیمه اول فیلم یا بهتر بگن تا انفجار خونه همه فیلم یکدستی رو شاهد هستیم که ناگهان دنده عوض میکنه. ریتمش تند تر میشه، درگیری و خشونت ها بیشتر میشه و باگ ها و گاف های داستانیش هم بیشتر میشه.
بصورت کلی شروع و پایان و حتی مسیر رسیدن به پایان خوب و منطقی هست ولی توی چند لحظه کلیدی نویسنده ها تنبلی میکنن و همینجاست که فیلم از تبدیل شدن به یه فیلم خوب جا میمونه. بدون اسپویل بخام بگم چند جا کاراکتر ها بدون هیچ دلیلی و سر بزنگاه سر میرسن. از طرفی اکیپ کارگردانی فیلم هیچگونه پرداختی ندارن ولی توی پرده پایانی فیلم اکثرن شخصیت های مهمی درنظر گرفته میشن با اینکه توی میزانسن و فیلمبرداری و حتی وقتی دارن دیالوگ میگن هم دوربین روی شکیب فوکوس کرده و اونا به زور دیده میشن اما تاثیر زیادی توی پیشبرد داستان توی پرده پایانی دارن و یکهو مهم جلوه داده میشن.
با تمامی تفاسیر هومن سیدی جزو کارگردان و نویسنده هایی هست که همچنان به دنبال کردن کارهاش مشتاقم. باشد که این فیلم خوره و فیلم باز آخر سر یک اثر منظم و یکدست تر رو در نهایت تحویلمون بده

kingnessi
05-21-2023, 09:58 PM
https://picoup.ir/images/27513046603859690072.jpg



داستان:
سه نفر در تهرانِ مدرن در پیِ عشق میگردند.

فیلمِ دلپذیری بود.

حال خوب کن و ساده و خوش ساخته، حضور بازیگرهای کمتر شناخته شده هم خیلی خوب جواب داده و تونستن اون حس واقعی بودن و ملموس بودنِ داستان رو به خوبی ایجاد کنن.
شاید تنها ایرادش این بود که موقعیت های کمدیِ خوبی داشت ولی استفاده نکرد.

فیلمنامه ش از خیلی فیلمهای پر سر و صدایِ اجتماعیِ سینمای ما بهتر و جذابتره ولی خب حیف که اونها بیشتر دیده میشن و امثال این فیلمِ با ارزش و خوش ساخت، قدر ندیده و دیده نشده باقی میمونن.

تهران: شهر عشق فیلم حال خوب کن و دیدنی ایه.




7/10

saeedporreza9
07-23-2023, 11:26 PM
جنگ جهانی سوم



https://picoup.ir/images/91334298998515350291_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=91334298998515350291.jpg)



این فیلم به دو بخش قبل و بعد انفجار تقسیم میشه.
تا قبل انفجار فیلمی معمولی و تقریبا خسته کننده رو میدیدم.بعد انفجار فیلم روند بهتری رو پیش گرفت ولی در کل فیلم متوسطی بود.
صحنه آخرشم میتونست جوکر وارانه دربیاره ولی حیف و میلش کرد.
هومن سیدی و ام نایت شیامالان خیلی شبیه همن،ایده ها جالب و تازه ولی در عمل معمولی و متوسط!



5.5/10

saeedporreza9
08-27-2023, 02:49 PM
تفریق



https://picoup.ir/images/30375436336169490362_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=30375436336169490362.jpg)



یه فیلم نیمچه فانتزی و چرت با چاشنی یکنواختی و بی محتوایی!
آدم بعد دیدن این فیلم احساس میکنه وقتش تلف شده و اون هیجان و قشنگی که از یک فیلم میخواسته رو دریافت نکرده.



1/10

wlh
08-29-2023, 12:12 AM
https://picoup.ir/images/39182286609710306860.png

No Bears
(https://www.imdb.com/title/tt20205236/)



fatigue یا آنچه که خستگی ترجمه می شود تسلیم فلز ناشی از تنش و بارهای مداوم است. در این پدیده فلز تحت تنش پس از طی زمان و با تحمل تنش های مختلف سرانجام در کمترین تنش تسلیم می شود و ساختارش را از دست میدهد. جعفرپناهی بالاخره با این فیلم خسته شد، شکست و تسلیم شد. او که همواره و در هر شرایطی فیلم ساخت با "خرس نیست" تمام حرفهایش را زد و رفت. او روزی به چیزی امید داشت و برای آن امیدش ادامه می داد اما سرانجام او نیز نتوانست کارش را در اینجا ادامه دهد. فیلم گویای همه چیز است از تراژدی پایانی تا مراسمی که همه چیز بود از خرسی که نبود و از ترسی که دهشتناک بود.

saeedporreza9
09-05-2023, 09:54 PM
بی رویا



https://picoup.ir/images/32479990174574369223_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=32479990174574369223.jpg)



اول تا آخر فیلم گیجی و بی منطقی بود.مثل دستگاه نوار قلب صاف و معمولی بود و حتی آخرشم گنگ تموم شد.
شما میتونید تو یک فیلم تخیلی یا فانتزی منطق پیدا کنید ولی توی این فیلم هرگز!



1/10

khafan11
09-06-2023, 06:22 PM
بی رویا



https://picoup.ir/images/32479990174574369223_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=32479990174574369223.jpg)



اول تا آخر فیلم گیجی و بی منطقی بود.مثل دستگاه نوار قلب صاف و معمولی بود و حتی آخرشم گنگ تموم شد.
شما میتونید تو یک فیلم تخیلی یا فانتزی منطق پیدا کنید ولی توی این فیلم هرگز!



1/10



بررسی فیلم "بی رویا" (https://www.youtube.com/watch?v=8seyfC3HeQU) توسط احسان منصوری رو ببین یه منطق های پیدا کرده

https://www.youtube.com/watch?v=8seyfC3HeQU

hamed224
09-19-2023, 09:49 PM
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/2/24/Tasavor_Poster.jpg/330px-Tasavor_Poster.jpg

"تصور"

زاویه نگاه و واکاوی مسائل اجتماعی و خلاقیتی که در نوع روایت خرج کردن

+ بازی خوب لیلا حاتمی به عنوان اولین فیلم علی بهراد قابل قبوله، اما برای دیدن

فیلم تا انتها مانند اکثر فیلم های ایرانی صبوری و تحمل زیادی لازم هست ، البته اگر هم

ندیدین چیز مهمی رو از دست ندادین.............

5/10

kingnessi
10-02-2023, 12:21 AM
https://picoup.ir/images/40651132323228491952.jpg
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد از این دیوانه سازم خویش را*
فردوس کاویانی هم رفت، هنرمند قدرندیده ای که توی بهترین فیلم ها و سریالهای تاریخ سینما و تلویزیون ایران هنرنمایی کرد.

*دیالوگ از فیلم هامون، از دفتر دوم مثنوی معنوی

kingnessi
11-03-2023, 12:14 AM
https://picoup.ir/images/40999718018089634714.jpg


داستان:
پیرمردی تو یه بیابون تنها و دورافتاده میخواد پسر اعدامیش رو نجات بده.

این فیلم از همون شات اولش تکلیفو معلوم میکنه، اینکه قراره چی بگه و چطوری بگه و چقدرم فیلم خوب و درجه یکی بود.
یکی از تاثیرگذارترین فیلم ها درباره اعدام و اون نوع خاصش بود :(

سکانس خوب کم نداشت ولی اون سکانس کنار چشمه فوق العاده بود.
اینکه بدون ادا و اطوار فیلمی بسازی که چندبرابر بقیه تاثیرگذار باشه و مهمتر اینکه فیلم رو واسه امتیاز گرفتن نسازی، واسه جایزه نسازی، واسه سفارش دهنده نسازی... هنریه که هادی محقق داره.

ایرو از اون فیلم های ایرانیِ خوبه که معمولا کسی نمیبینه بعد با دیدن چندتا فیلم سوپرمارکتی افاضات میفرمایند که سینمای ایران بد است. :)



8/10

saeedporreza9
01-05-2024, 12:07 AM
شهر هرت



https://picoup.ir/images/23015800475239939153_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=23015800475239939153.jpg)



چرت و پرت و دلقک بازی!
حتی صحنه های کمدیشم راضی کننده نبود.



1/10

smh2011
01-05-2024, 09:01 PM
توی سالی که فسیل و هتل ها میان و با فروش های رکورد شکننده هاشون به اصطلاح به سینمای ایران رو رونق میدن و البته یکیشون (فسیل) با تخفیف کمدی قابل قبولی رو هم ارائه میده، جنگل پرتغال جزو معدود فیلم های جدی ای هست که حداقل چفت و بست ها رو فراهم میکنه. البته که بازی سارا بهرامی ورژن فراموشی دار رو نپسندیدم و البته که خرده داستان هایی مثل رفیق سابق و رغیب حال میتونست پر رنگ تر باشه ولی با تمامی وجود جنگل پرتغال مخاطبش رو راضی از تجربه دیدنش بدرقه میکنه.
جنگل پرتغال سانس های کمی داره بین کمدی های اکران شده امسال داره گن میشه ولی به نظرم ارزش داره که به زور هم که شده بلیطش رو گیر آورد و 90 دقیقه توی دنیاش سیر کرد.

kingnessi
01-17-2024, 10:12 PM
طلاخون
در جستجوی فریده
تفریق
تصور
برادران لیلا

تهران : شهر عشق
زالاوا
نبودن
ناپدید شدن
ایرو
قطع فوری

ابلق
دسته دختران
کاغذپاره ها
اورکا
جنگ جهانی سوم
خرس نیست


لیست فیلمایِ ایرانیِ خوبِ امسال (۱۴۰۲) تا الان.
پ ن1: لیست به ترتیب نیست.
پ ن2: در واقع اینا فیلمایی هستن که امسال پخش شدن و لزوما محصول امسال نیستن.

saeedporreza9
02-16-2024, 08:35 PM
شماره 10



https://picoup.ir/images/58519801793613958027_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=58519801793613958027.jpg)



فرار از زندان مناطق محروم!
جذابیت و هیجانی نداشت و داستان خیلی حفره دار و تیکه تیکه بود.آخرشم اصلا خوب نبود.



1/10

hamed224
02-18-2024, 06:56 AM
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/f/f0/Beyondthewallposter.jpg?20220823004859

آخرین ساخته وحیدجلیلوند به نظر من بهترین فیلم تمام دوره حرفه ایی این کارگردانه ، و واقعا حیف

که به پرده های سینما نیومد و به صورت قاچاق پخش شد ، اگر هدف یک فیلم تحت تاثیر قرار دادن مخاطب باشد

فیلم «شب، داخلی، دیوار» با بازی درخشان نوید محمد زاده و تعلیق های به کار رفته موفق عمل میکند.

9/10

saeedporreza9
03-01-2024, 02:16 PM
فسیل



https://picoup.ir/images/54893681912190432515_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=54893681912190432515.jpg)



کمدی نسبتا قابل قبول و فیلمنامه جالبی داشت ولی تو پیاده کردنش خوب عمل نکردن.
نقطه قوت فیلم بهرام افشاریه که بنظرم رضا عطاران نسل جدیده ولی خود فیلم در مقایسه با کمدی های عالی سینمای ایران مثل مارمولک و اخراجیها حرفی برای گفتن نداره.



3/10

saeedporreza9
03-01-2024, 10:57 PM
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/f/f0/Beyondthewallposter.jpg?20220823004859

آخرین ساخته وحیدجلیلوند به نظر من بهترین فیلم تمام دوره حرفه ایی این کارگردانه ، و واقعا حیف

که به پرده های سینما نیومد و به صورت قاچاق پخش شد ، اگر هدف یک فیلم تحت تاثیر قرار دادن مخاطب باشد

فیلم «شب، داخلی، دیوار» با بازی درخشان نوید محمد زاده و تعلیق های به کار رفته موفق عمل میکند.

9/10




فیلم خیلی خوبی بود و از همه مهمتر بازی بازیگرا عالی بود.



7.5/10

kingnessi
03-07-2024, 10:38 PM
https://picoup.ir/images/92996612251228428020.jpg


داستان:
یه گروه موسیقیِ نوپا با خوندن یه آهنگِ خاص درگیر مسائلی میشن که...

باید توی لول خودش بررسیش کرد، توی این مدلِ سینما ایشون یه فیلم استاندارده.
این مدل سینما توی سینمای بعد از انقلاب تو دهه 80 خیلی پررونق بود. این مدل کمدی ها کیفیت آنچنانی هم ندارن منتها خوب میخندونن و کیفیت فنی مناسبی هم دارن و البته همیشه هم متکی به بازی بازیگر یا بازیگرای اصلیشون هستن.

یه کمدیِ خوب در کنار خندوندن نیاز به پردازش درست کاراکترها و یه منطقِ روایی داره؛ اما این مدل کمدی هایِ اقتصادی و به اصطلاح "عامه پسند" توی این دو زمینه عملا حرفی برای گفتن ندارن و فقط میخندونن و البته این کارو از روش درستش انجام میدن.

فسیل یکی از همین کمدی هاست. فیلمایی که به نظر من برای بقای سینما لازمن و اتفاقا خیلی هم اتفاق خوبی محسوب میشن. فیلمهایی که مخاطب رو به سینما میکشونن و وقتی سینما رفتن تبدیل به یه عادت برای مخاطب شد اونوقت میشه محتوای با کیفیت تر رو هم بهش عرضه کرد.

این فیلم مثل هزارپا، مطرب، گشت ارشاد، نهنگ عنبر و چندتایِ دیگه کمدی های قابل قبولی هستن برخلاف زباله هایی مثل دینامیت، تگزاس، انفرادی، آینه بغل و کلی آت و آشغال دیگه که خوشبختانه ندیدمشون :)


پ ن:
اینکه فیلمسازای ما برای ساختن کمدی میرن سراغ دوره قبل یا ابتدای انقلاب خودش نکته جالبیه که کلی حرف توشه :)

smh2011
03-24-2024, 05:59 PM
فیلم بی بدن به گفته خیلیا از نادیده گرفته شده ترین فیلم های جشنواره فجر 402 بود و حتی صحبت از بهترین اثر هم می شد. اما اگه این بهترین بود وای به حال سینمای ایران.
نویسنده مجرم اصلی کیفیت در بهترین حالت متوسط فیلم هست. فیلم به شدت حیران هست و نمیدونه چی میخاد و تصمیم میگیره همه چیز رو بخاد و همینجا هست که کم میاره. آیا هدف نویسنده ارائه ی فیلم جنایی هست؟ یا یک درام معمایی؟ شخصیت های فرعی هر کدوم یک نقشی رو برای باز کردن به اصطلاح گره داستان ایفا میکنن اما هیچ دلیلی مبنی بر وجودشون ندارن. در وایقع هر کسی میتونست تصمیماتشون رو بگیره. بازیگر ها هم سردرگم هستن و نمیتونن بازی های یکدستی رو ارائه بدن. بهترین بازی رو چنتا سرباز زندان توی سکانس های دادگاه و زندان انتهای فیلم ایفا میکنن و بعد از اون با فاصله الناز شاکردوست قرار میگیره. فیلم حتی در شناسایی نقش اصلی خودش هم مردد هست. شروع فیلم بازپرس به عنوان شخصیت اصلی معرفی میشه درحالی که اینطور نیست.
نویسنده در شناسایی گره اصلی داستان خودش ناتوان هست.
آیا گره فیلم مرده یا زنده بودن ارغوان هست؟ آیا گره یافتن قاتل هست؟ آیا گره پخش شدن عکس های هست؟ آیا گره یافتن هویت پخش کننده عکس ها هست؟ آیا گره اعتراف قاتل و رضایت اولیا دم هست؟
در هر قسمت از فیلم این گره ها باز میشن. اما مشکل اینجاست که کارایی لازم رو ندارن.
انتخاب اسم بی بدن شاید بهترین تصمیم نویسنده بوده اما در ارائه یک داستان درست و حسابی براش ناکام بوده. حس میکنم نویسنده و کارگردان میخواستن مسیری مثل محمد کارت رو با شنای پروانه دنبال کنن اما ناموفق بودن
در بسیاری از مواقع فیلم جوری هست که احساس میکنید درحال تماشای یک از آثار تولید شده توسط صداو سیما هستین که در داره شما رو خیلی گل درشت و واضح پند و نصیحت میکنه که روابط پسر و دختری بده، فضای مجازی خوب نیست، دروغ بده. پدر باید با دخترش دوست و رفیق باشه و البته آدم بد ها پولدار، طلاق گرفته و ریش پروفسوری دارن و ماشین شاسی بلند سوار میشن.

kingnessi
04-15-2024, 11:09 PM
https://picoup.ir/images/04687133804048735043.jpg


داستان:
یه ویلای ساحلی میوفته دست یه سرایدار که نقشه هایی واسش داره...

کیانوش عیاری فیلمساز محترمیه ولی فیلم آخرش یه زباله ی به تمام معناست.

داستانش هیچ سر و تهی نداره و بازیگرا میان از جلوی دوربین رد میشن و داد و بیداد میکنن. بعضی کاراکترا کلا حذف میشن و خیلیا اصلا معلوم نیست کی وارد میشن.

این وسط با نشون دادن بی معنی و مفهومِ روابط بین مهمونا مثلا خواسته به فیلم بارِ اجتماعی بده که اونم اونقدر الکیه که هیچی ازش درنمیاد.
حتی نمیشه سانسور رو هم مقصر دونست چون فیلمی که من دیدم 95 دقیقه بود و این توی سینمای ما بیش از استاندارده و بعیده که سانسور آنچنانی ای صورت گرفته باشه. ای کاش 70 دقیقه میبود که حداقلش میگفتیم سانسور فیلمو خراب کرده.

یه دختر و پسر جوون اومدن اتاق گرفتن، برادرای دختره میان سراغشون. خب از این موقعیت هم میشه یه سکانسِ کمیک خوب دراورد و هم میشه یه موقعیت اجتماعی درست ازش ساخت؛ منتها فیلمساز با هنری مثال زدنی ریده تو این موقعیت و فقط یه گروهی میان و به شکل مصنوعی و مضحکی داد و بیداد میکنن و میرن.

فیلم کوچکترین موقعیت کمدی ای هم نداره که بشه حداقل فروشش رو منطقی دونست و این خودش میتونه نکته قابل بحثی باشه درباره سینمای ایران و سینمارو های ایرانی.

ویلای ساحلی زباله ی عجیبیه، از اونایی که باورت نمیشه همچین فیلمسازی همچین آشغالی بسازه و همچنین باورت نمیشه همچین آشغالی اینقدر پربیننده شده باشه.



صفر

smh2011
04-19-2024, 08:12 PM
اکران نوروزی سینمای ایران به سری قوانین نانوشته داراه که خب کم و بیش دستخوش تغییرمیشن ولی ذات و ماهیتشون رو از دست نمیدن. معمولن 2تا فیلم سرگروه داریم که یکیش کمدیه و اون یکی درام یا اونچه که بیشتر به عنوان سینمای اجتماعی شناخته میشه. سرگروه اجتماعی معمولن فیلم برتر مردمی جشنواره می بوده که اخیرن این جایزه حذف شده. سرگروه اجتماعی امسال بی بدن بود که واقعن فیلم بی روح و بی بدنی بود و تمساح خونی نقش سرگروه کمدی رو ایفا میکنه.
داستان فیلم راجب 2 نفر لنگ پول هست که برای یک شب تا صبح امانت دار یه پول قلمبه میشن و تصمیم میگیرن توی این مدت ارزش افزوده ای رو برای پولی که دستشون هست ایجاد کنن و برای خودشون برش دارن اما هیچ چیز طبق خواسته و برنامه اونها پیش نمیره.
داستان فیلم چیز جدیدی نیست. موقعیت های کمدی فیلم هم موقعیت های بدیع و نویی نیست اما درست اجرا شدن. همه چیز به اندازه هست. جواد عزتی به عنوان اولین فیلمش نشون داد که زیاد فیلم میبینه و فیلمی رو ساخته که خودش بتونه در بهترین حالت خودش باشه.
کارگردانی و موسیقی متن فیلم در حالت استانداردی قرار داره. اکشن ها برای سینمای ایران قابل قبول هستن. کمدی فراتر از سینمای ایران هست. شوخی های جنسی ای که وجود داره فراتر از کلیپ های انیستاگرامی هست و کنترل شده. پلات پایانی فیلم کمی تا قسمتی ضعیف هست. شاید اگر نویسنده نمی خواست توییست داستانی داشته باشه حتی فیلم و داستانش ظرفیت مجموعه سازی برای قسمت بعدی رو هم داشت.
تمساح خونی کمدی قابل قبولی هست که شوخی هاش در اومده، بعد فنی قابل قبولی داره، یه جواد عزتی، عباس جمشیدی و بهزاد خلج سرحال داره.
در کل اگه دنبال یه کمدی میگردین که درست درمون بخندونتتون و بازی های کمدی جواد عزتی رو هم دوست دارین در دیدنش شک نکنین.
در ضمن اگه رفتین سینما زود سالن رو ترک نکنین که صحنه پس از تیتراژش رو به عنوان یکی از بهترین قسمت های فیلم از دست ندین.

kingnessi
05-03-2024, 10:40 PM
https://picoup.ir/images/89544204788096966998.jpg


داستان:
یه معلم ورزش/ادبیاتِ تنها درگیر رابطه ای با مادر یکی از شاگرداش میشه.

ادایِ دینِ دوست داشتنی ای به دهه شصت و هفتاد و سینمای اون دورانه.

اما ایراد کار اینجاست که داستان منسجمی نداره و یه تعداد ایده و خرده داستان پراکنده ست که به هم چسبیدن و اکثرا به سرانجامی هم نمیرسن. البته این میتونه با تدوین خوبش نادیده گرفته بشه ولی در نهایت داستانی درست و حسابی ای نداره.

کاراکترهای فیلم هم قدرتمند نیستن و مثل ایده ها سطحی ان. در مجموع تنها چیزی که بیننده رو جذب میکنه حس نوستالژیک و فضای آشنا و جذاب فیلمه. در کنار اینا از لحاظ فنی هم واقعا با فیلم خوبی طرفیم و خوش ساخته.

من فیلمو دوست داشتم؛ توی این فضایی که پر از کمدی های دوزاری و زباله ست ایشون تلاششو کرده که "فیلم" باشه و متفاوت باشه و همین که تلاششو کرده خودش ارزشمنده.

"گیج گاه" کمدیِ دیدنی ایه.




6/10

saeedporreza9
05-11-2024, 04:46 PM
https://picoup.ir/images/04687133804048735043.jpg


داستان:
یه ویلای ساحلی میوفته دست یه سرایدار که نقشه هایی واسش داره...

کیانوش عیاری فیلمساز محترمیه ولی فیلم آخرش یه زباله ی به تمام معناست.

داستانش هیچ سر و تهی نداره و بازیگرا میان از جلوی دوربین رد میشن و داد و بیداد میکنن. بعضی کاراکترا کلا حذف میشن و خیلیا اصلا معلوم نیست کی وارد میشن.

این وسط با نشون دادن بی معنی و مفهومِ روابط بین مهمونا مثلا خواسته به فیلم بارِ اجتماعی بده که اونم اونقدر الکیه که هیچی ازش درنمیاد.
حتی نمیشه سانسور رو هم مقصر دونست چون فیلمی که من دیدم 95 دقیقه بود و این توی سینمای ما بیش از استاندارده و بعیده که سانسور آنچنانی ای صورت گرفته باشه. ای کاش 70 دقیقه میبود که حداقلش میگفتیم سانسور فیلمو خراب کرده.

یه دختر و پسر جوون اومدن اتاق گرفتن، برادرای دختره میان سراغشون. خب از این موقعیت هم میشه یه سکانسِ کمیک خوب دراورد و هم میشه یه موقعیت اجتماعی درست ازش ساخت؛ منتها فیلمساز با هنری مثال زدنی ریده تو این موقعیت و فقط یه گروهی میان و به شکل مصنوعی و مضحکی داد و بیداد میکنن و میرن.

فیلم کوچکترین موقعیت کمدی ای هم نداره که بشه حداقل فروشش رو منطقی دونست و این خودش میتونه نکته قابل بحثی باشه درباره سینمای ایران و سینمارو های ایرانی.

ویلای ساحلی زباله ی عجیبیه، از اونایی که باورت نمیشه همچین فیلمسازی همچین آشغالی بسازه و همچنین باورت نمیشه همچین آشغالی اینقدر پربیننده شده باشه.



صفر




واقعا ایده های نابی برای ساخت یه کمدی خوبو داشت ولی با بولدوزر از رو همشون رد شدن!
بازیگرای این فیلم با بازی کردن تو این فیلم سطح خودشونو خیلی پایین آوردن.



1/10

saeedporreza9
05-17-2024, 04:28 PM
هاوایی



https://picoup.ir/images/29168782832606370329_thumb.jpg (https://picoup.ir/viewer.php?file=29168782832606370329.jpg)



آشغال و خسته کننده!
با ساختن در یک کشور خارجی و دادن رنگ و لعاب میخوان فیلم رو بفروشند ولی دریغ از یک داستان جذاب یا حتی یک صحنه کمدی!
افتضاح بود توصیه میشه نبینید.



1/10