The Walking Dead | بحث اپیزودیک | فصل ششم , اپیزود نهم

[yaser63]

http://picoup.ir/images/10352998444555654180.jpg (http://picoup.ir/)

Season 6, Episode 9, No Way Out

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt4575388/?ref_=tt_eps_rhs_0)

خلاصه داستان اين قسمت : ...

.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=45959&p=198138&viewfull=1#post198138)

[Alex Vause]

یه بچه ها تو چت باکس گفت فیلم هندی :Smiley36: موافقم ... چند تا شخصیت فرعی حذف شدند اما بعدش چی ؟ به نظرم TWD تو یه چرخه ای افتاده که نمی تونه ازش خارج بشه ... شاید فصل اخر سریال فقط این روند رو شاهد نباشیم ! یعنی گروه از یه جا به یه جای دیگه میره و با یه گروه دیگه در گیر میشه ... نمونش ترمینال یا حالا مورد جدید نیگان :Smiley15: اصلا دیگه برام مهم نیست این سریال کنسل بشه یا نه

[Alireza-cRm]

قسمت خوب و هیجان انگیزی بود و اتفاقات بزرگی هم به طور رگباری به مخاطب وارد شد اما اصلا از این رویه خوشم نمیاد که سریال تو بیشتر قسمت ها چیزی برای گفتن نداره ولی بعد نیم فصل با یه قسمت طوفانی میخواد برگرده
چندتا شخصیت نچسب هم رفتن که خوب شد فقط حیف این خانوم دکتر نمرد یعنی اصلا تحمل دیدنشو ندارم بعلاوه این یوجین ، هر وقت این پسره حرف میزنه میخوام جفت پا برم تو مانیتور دیگه مخصوصا وقتی میخواد جدی حرف بزنه ، اخه من نمیدونم چرا هنوز اینو جزو آدم حساب میکنن(ترجیح میدادم اون پسره از گروه گرگ ها زنده بمونه تا این دونفر)
ولی درکل این قسمت نسبت به کل فصل قسمت قابل قبولی بود. ولی من بعد هر قسمت بازم دارم علاقم رو به این سریال از دست میدم و اصلا اون اشتیاقی که قبلا برای دیدن واکینگ دد داشتم رو الان ندارم

["Ross Geller"]

یه بچه ها تو چت باکس گفت فیلم هندی موافقم
من بودم :)) . والا بخدا ! شما نگاه کن هر کسی که میرفت بین این واکرا سریع کشته میشد بعد یهو کارل تیر میخوره همه میگن اره باید قیام کنیم و ما میتونیم و .. :Smiley14: تازه ریک تهش گفت میخوایم بسازیم این جارو ! ینی مطمئنن باید 3 4 قسمت ساخت و ساز و دیالوگایی که 6 فصله دارن تکرار میشن بشنویم ..
اون افراد نیگن هم اینقدر توی تیزر را نشون دادن فک کردیم شخصیت اصلین و الان چکار میکنن با یه ار پی جی مردن :Smiley15: من موندم ینی از بین اون 7 8 نفر هیچ کس ندید درل اون یارو رو داره میکشه ؟ یا شایدم درل دکمه mute طرفو زده بود بعد کشتتش :d . دیگه اینا میشه معیار فیلم هندی . شما نگاه کن روی خانواده این زنه 1 فصل مانور دادن , بعد تو 2 دقیقه همشونو کشتن :| خوب این الاف کردن مخاطبه دیگه !! ببینیم چی میشه .. کاش روند صعودی بگیره از این باتلاقی که رفته توش در بیاد این سریال .
پ.ن : خدا وکیلی یه سوال ولی . تیر بخوره به چشم ادم زنده میمونه ؟؟! مگه به مغز نمیخوره بعدش :d ? دکتر اگه داریم اطلاع بده :d البنه من خوشحالم زنده موند . جز شخصیت های خوب و قویه سریاله به نظرم .

[KEVIN GARVEY]

یکی از بهترین اپیزودهایی بود که تابحال دیده بودم. لحظه جنگیدن و اضافه شدن مرد و زنهای گروه بهم واسه کمک به یکدیگر خیلی دراماتیک و عالی بود. چه اپیزودی بود خداییش.. لامصب همه چی داشت. بازم t w d با یه اپیزود هیجان انگیز برگشت و طرفدارانش رو دوباره تو حسرت اپیزود بعدی.
لحظه تیر خوردن کارل و گیر افتادن گلن. رو که داشتم میدیدم با خودم گفتم چه کشت و کشتاری شد این اپیزود.
لامصب ریک ساخته شده واسه این شخصیت انصافا.
تو این اپیزود فداکاری و از خود گذشتگی واسه کمک دیگر اعضای گروه انصافا یه حس درام و خوبی به من داد. شمارو نميدونم..

چند تا کاربر بیان تعریف کنن از سریال. آقا مظلوم واقع شده تو این تاپیک

اضافه شده در : 4 minutes

یه نکته ای تو این سریال هست اونم اينه که یه شخصیت تو اتفاقات پیرامونش چقدر ميتونه تغییر کنه..
کارول و یوجین و گابريل رو میگم. از یه شخصیت بیعرضه و ترسو و خودخواه چقدر ميشه عوض شد.
دنیای پیرامون خودمونم اینجوریه. خوب ميشه آدم با اتفاقات پیش روش به شخصیت منفی و بد تبدیل نشه

[saeed_iri]

یکی از بهترین و با آبروترین قسمت هایی بود که از این سریال سراغ دارم ، اصلا انتظار نداشتم اتمسفر سریال تا این حد بالا باشه ، عالی بود و ریک مثل همیشه بهترینی .

[тнor]

نه به اون که دوتا زامبی دخل یه نفر و میارن نه به اینکه یه نفر دخل هزارتا رو اورد اون همه زامبی تا صبح اثری ازشون نموند
این وسط موندم میشون با اون همه مانور های که میداد چطوری تو یه چشم به هم زدن شمشیر رو از پشت کرد تو شکم پسره
حالا چطوری زامبی ها مادر پسر رو تو یه چشم بهم زدن گرفتن ولی کاری به ریک و بقیه نداشتن:Smiley39:

[VIVA THE ROCK]

من جز منتقدهای ازلی و ابدی واکینگ دد بودم و هستم، اما انصافا این قسمت عالی بود،نه تنها این قسمت بلکه این فصل خیلی خوبه و قطعا بهترین فصل سریاله از نظر من. اگه رو حساب جوگیری نذارید این قسمت هم به نظرم بهترین قسمت سریال بود تا الان.

[Thief]

قسمت جالبی بود الا یه چیز چرا کارل نمرد؟

شخصیت اضافی تو سریال زیاده ولی کارل خیلی دیگه اضافیه

[abbas stannis]

اپیزود خوبی بود
در واقع نسبت به هشت قسمت قبلی ک اصلا معلوم نشد چی بود و داستان چرا این طوری پیش رفت، بهتر بود
ولی تو اون سکانسی که مادره و پسرش کشته شدن کاش موسیقی دلهره آورتری میذاشتن آدم بیشتر میترسید . اون سکانس رو خیلی معمولی ازش رد شدن میتونستن ترسناکتر نشون بدن:Smiley69:

[alireza1371]

رفقایی که به نمردن کارل ایراد میگیرن یه بار دیگه با دقت این قسمتو ببین.گلوله وارد چشم کارل نشد اصلا از روش عبور کرد یه حالتی مثل خراش.

[hamraz6869]

اپیزود قوی و خیره کننده ای بود به قول یکی از دوستان همه چی داشت در کل این فصل بهترین فصل سریاله. به جز اپیزود فلش بک مورگان سریال تو هیچ قسمتی ساکن نبود. ضمنا به نظر من پرداخت به شخصیت جسی و خانوادش برای این بود که بتونند فضارو برای چنین سکانسی آماده کنند. اون کینه سربسته مشخص بود یه جا سرباز میکنه. من ده میدم یه ده گنده:Smiley69:

[hasssan]

بزرگترین ضعف سریال اینه که سمت و سوی مشخصی نداره
مثلا تو اکثر اینجور داستان های آخرالزمانی دارن به سمت اینکه چرا آدما زامبی شدن و حل مساله و ... میرن.
که البته این سریال خواسته جدید کار کنه و به موقیت و رفتار آدما تو این فضا می پردازه که چیز بدی هم نیست. ولی باید یه هدفی برای داستان مشخص بشه در هر صورت. مثلا هدف برپایی دوباره یک تمدن باشه و مشکلاتی که در این مسیر دارن. نه اینکه هر فصل گروه بره یه جایی، اتفاقات تکراری بی افته و چند نفر ببمیرن، رقیب شکست بخوره و گروه در فصل بعد با گروه جدیدی رو برو بشه و دوباره همون داستان همیشگی.
ضمن اینکه خیلی از شخصیت ها پخته نیستن، به خاطر همین اکثر بیننده ها با تغییراتی که در این شخیت ها به وجود میاد همزاد پنداری نمیکنن.
به شخصه برام مهم نیست یوجین بمیره یا برای اولین بار شجاعت به خرج بده و به کمک ریک و بقیه بره. همینطور کشیشه و خیلی شخصیت های دیگه.

گذشته از این آدم وقتی خودش رو در این جهان تصور میکنه، هزار و یک سوال به ذهنش میاد که چرا باید اینجوری بشه و اونجوری نشه. و هزار و یک ایده به ذهنش میرسه برای مقابله با زامبی ها و خطرات دیگه که خیلی راحت بشه از خیلی اتفاقات جلوگیری کرد ولی به ذهن شخصیت ها نمیرسه.
شخصیت های باهوش مهمترین کشش هر داستانی هستن ولی نویسنده ها این سریال رو پر کردن از شخصیت های خنگ

[hadiuss]

سلام به همه دوستان...
به نظرم این فصل ضعیف ترین فصل سریال هستش حتی با این که فصل های قبلی هم سناریوی یه جا پیدا کنٍ یه مدت بمون بعد مشکل پیش بیاد بعد فرار کن بود ولی هیچکدوم به نچسبی الکساندریا نبودن. من بعد از حوادث ترمینوس واقعا امید داشتم که سریال داره یکم سرعت میگیره که با وارد شدن به الکساندریا امیدم به باد رفت... چند تا نکته یادم نرفته بگم...
1- شخصیت مورگان واقعا تو ذوق میزنه مخصوصا بازی اغراق شدش
2-به نظرم از موندن تو یه مکان گروه و از دست رفتن اون و چرخ ی دوبارش که تو سریال شاهدشیم نویسنده ها میخوان این حس رو القاء بکنن که هیچ جا امن نیست و گروه باید همیشه اواره باشه
3- هدفشون از این کار به نظرم طولانی کردن و اب بندی به سریال هستش تا یه ایده برای فصل اخر و پایان سریال پیدا بکنن
4-متاسفانه شخصیت ها فوق العاده ضعیف و سطی شدن فصل های اول همه ی شخصیت ها واقعا خوب بودن حتی شخصیت های فرعی ولی الان هی شخصیت های زیادی میارن تو سریال چندتا دیالوگ بهشون میدن و یه خط داستان صاف و ساده بعدشم میکشنشون
5-نویسنده ها ایده هاشون ته کشیده و دست به هر کاری میزنن تا مخاطب رو هر قسمت وادار به تماشای سریال بکنن مثل همون احتمال کشته شدن تا لحظه اخر و نجات یافتن تو اخرین لحظه. البته به خودی خود بد نیست ها یک نوع عامل جذابیت هستش ولی نه دیگه اینقد:Smiley10: تو این فصل فقط کار کارکتر ها شده همین. :Smiley104:
انصافا فرماندار، هرشل، مریل دیکسون،آندریا،حتی دیل(پیرمرده دوست گلن) انصافا شخصیت هاشون تمیز و کار کرده بود ولی الان...:Smiley15::Smiley104::Smiley104:

[R_HURRICANE]

همواره از سریال خوشم اومده و لذت بردم ازش ، حتی در زمان هایی که اکثرا مشکل داشتن باهاش ، از دیدنش لذت میبردم به شخصه
اما
این قسمت از ضعیف ترین قسمت های نه فقط خود این سریال که در بین تمام سریال ها و قسمت هایی که در طول عمرم تماشا کردم بود...
تک تک اتفاقات غیر واقعی ، غیر عقلانی... چیز نمیگم و فقط فراموشش میکنم و همین...

[Hilary1370]

اصلا این قسمت، آبروی چندین ساله ی فیلم و سریال دیدن منو برد...!!!:Smiley39:
فوق العاده فوق العاده غیر منطقی...کاش که هندی بود!!! :Smiley39:
یعنی واقعا داریم...حیف، سریال به این خوبی رو به کجا کشوندن!!!:Smiley39:

[shiva m]

اولین باره دارم تو این انجمن نظر میدم.
بنظرم این قسمت فقط میخواستن بار دراماتیکش رو ببرن بالا. بشدت اغراق شده، و پر از هیجان کاذب بود، حوادث هم اصلا در نیومده بود بنظرم
من که خوشم نیومد اصلا، خیلی مسخره بازی بود

[Alex Vause]

امتیاز 9.8 گرفته این قسمت تو imdb ... وقتی این بازخورد میرسه به دست سازنده ها باعث میشه همین روند رو ادامه بدند :Smiley104:

[AdibTE]

مرسی که انقد بچگانه این قسمت رو ساخته بودن :| این چی بود الان :| انگار قصد حذف "اجباری"ِ هیچکسیو ندارن :| فقط هر وقت حس کردن یکی اصلا وقت خوبی برای مردنش نیست، میزنن میکشنش :| مسخره ها |:

[mohammadgamer]

به قول دوستمون همه چیز غیر واقعی و غیر عقلانی بود

شده مثل سریال های شبکه cw . همیشه امداد های غیبی میرسه . ریک و گلن شدن ایمورتال . گلن که انخ هم داره بمیره باز زنده میشه خخخخ .

3

[rolan]

فقط میتونم بگم کجایی دارابونت که ببینی از میراثت چه فیلم هندی ساختن !! فیلم هندی ترین اپیزود کل مجموعه با اختلاف همین اپیزود ! هیچ چیزش با هم جور در نمیومد کلا ! 6 میدم ... یکی نیست به کارگردان بگه مجبور نیستی به مردم هیجان بی منطق هدیه بدی ! خودم همیشه از طرفدارای این سریال بودم همیشه هم دنبال میکنم ولی دیگه واقعا دارن اب میبندن به سریال متاسفانه ! امیدوارم حد اقل درست حسابی تمومش کنن !

[sky-boy]

خب به سریال امیدوار شدم اما دوباره احتمالا سریال بره تو بحث اب بندی تا قسمت اخر فصل!
پر از سوپرایز بود این قسمت. من خودم از منتقدین جدی اوردن شخصیت های الکی و حذف کردنشونم اما به نظرم قضیش برمیگرده به این که دنیای اخرت زمانی جایی واسه ضعیف ها نیست و اگه چند تا شخصیت از جمله گاورنر و شینو فاکتور بگیریم, اکثر کشته شده ها به خاطر ضعیف بودنشون کشته شدن. اقا یکی این دنیسو و اون تارا رو بزنه بکشه که دیگه تحملشون سخت شده!:Smiley36:
اما ایند به نظرم خوب بازی میکنه
نمره به این قسمت 8 از 10

[C4NOPUS]

درود
یه نقد کلی بکنم به این قسمت سریال
ایرادی که میتونم به این قسمت بگیرم کشتن مخفی یکی از از افراد نیگن توسط دریل بود که هیچکس متوجه نشد + سالم موندن بدن آقای wolf (اسمشو نمیدونم) بعد تیر خوردنش ! چون واکرا ریختن سرش
البته از این چیزا زیاد دیدم تو سریال :)) + دقت تیر اندازی دوستان چقدر خوبه که با وجود اسپری کردن (به قول دوستان گیمر) هیچ تیری به گلن برخورد نکرد
البته اینا زیاد ایراد فیلمنامه ای نیست ، دیگه ناچارا باید اینجوری بسازن ! سعی کنیم سخت نگیریم :)))
به شدت اپیزود هیجان انگیز و خوبی بود . دیالوگ کم داشت ولی بیشترین و مهم ترین دیالوگ هارو یه چورایی اون آقای wolf داشت میزد که دیدیم به شکل ناجوانمردانه ای تبدیل به واکر شد + دیالوگ صحنه پایانی ریک به کارل
صحنه ای که همه دست به دست هم دادن و تو یه فریم تاریک یکی یکی همه رو نشون داد که دارن واکراها رو میکشن به شدت قشنگ بود و نشانه ی خالص خشم و انتقام بود تو وجود شخصیت ها
درگیری بین کارول و مورگن هم گویا تمومی نداره و امیدواریم به خیر بگذره
درباره چشم کارل هم چون کامیک رو دنبال میکنم زیاد سورپرایز نشدم ولی دوستانی که تعجب کردن چرا نمرد کارل چون تیر از کنار چشم اثابت کرد به دلایل فیزیکی و زیستی و اینا لزوما به مغز برخورد نمیکنه و کوچکترین خراشی باعث از بین رفتن چشم میشه چون بافت نازکیه :)) تخصصی شد :Smiley14:
در کل با قاطعیت نمره 10 رو میدم به این قسمت .
تشکر

[C4NOPUS]

دوستان یه مطلب خیلی جالب درباره عدم مرگ کارل !
http://twdfans.net/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%9F%D9%88%DB%8C%D8%AF%D 8%A6%D9%88/

[mohsen30man]

بدک نبود
اگه از حالت آب بندی دربیاد و سامون بگیره بهتره
یکم اعصاب خورد کن شد
همش کاراکتر جدید میارن میکشنش همین.
به نظرم سر قضیه رو، هم بیارن و تمومش کنن بهتره

[majidzendaniyan]

من ده دادم چون سریال افکار پلید خودشو به زیبا ترین شکل ممکن به مخاطب ارائه میکنه، اما منکر این نیستم که سریال خیلی هندی و غیر واقعی شده

[New_Sense]

http://www.70ia.ir/attachments/the-walking-dead-seson-6-mid-season-premiere-key-art-poster-horiz-feat-png.137774/?temp_hash=37365e7d81d625f90fd4b3df63546cb2



سلام به دوستان عزیز و گرامی تی وی ورلد

با یک نقد در خدمتتون هستم .

با اینکه نوشتن نقد واسه یک شخصیت که عاشق سینما هست و به معنای واقعی یک سینه فیلم (cine film) هست ؛ خیلی سخته ولی بعضی از فیلم ها و اپیزود هایی از سریال هایی که هستند که نمیشه بیخیال شد .
و خودتون میدونید نقد نوشتن به معنای واقعی انتقاد از تمامی وضع موجود هست ولی چه کنیم که همیشه جنبه مثبت و منفی رو باهم میبینم و چاره ای نیست جز اینکه در بعضی موارد تعریف کنم و ایراد نگیرم . خب بگذریم .

بالاخره بعد از ماه ها انتظار (که به شدت باهاش مشکل دارم حالا ببینید فیلم سینمایی ارزشش اینجا مشخصه در عرض 2 ساعت زندگی میکنی نه درعرض چند ماه) نیم فصل دوم فصل 6 که از قسمت 9 استارتش خورد و شروع شد و من هر دو اپیزود رو پشت هم دیدم و از لحاظ هایی امیدوار شدم .
باید همون اول بهتون بگم به شدت سینما و هنر نمایشی و جلوه های ويژه متاثر از شخصیت پردازی و گریم های منحصر به فرد و خط داستانی خیلی خوب میتونه اینقدر یک هدف به نام سینما در معنای عام و تلویزیون و سریال های مختلف در معنای خاص خوب و تاثیر گذار نشون بده که آدم رو به وجد بیاره و با این مقدمه اپیزود 9 این فصل رو معرفی کردم یکی از بهترین اپیزود های ممکن که میشه ساخت که همه نوع ژانر رو در خودش جای داده هرچند با صحبت های دوستان عزیز مبنی بر اینکه این اپیزود هندی شده و این همه اتفاق و جنگ و ... باید بگم که به نظر من ماهیت هنر سینما و هنر نمایشی نشان دادن چیزی فراتر از درک واقعی بودن اون اثر هست وگرنه اگر قرار بر این باشه که همه چیز واقع گرایانه پیش بره که باید ما با سینما مستند روبرو باشیم که خسته و کلافه کننده ( سینمای مستند به خودی خود بد نیست ولی خط داستانی نداره) هست و ما دنبال این مفهوم نیستیم و مفهموم اساسی غلو کردن و بزرگ نمایی در یک قاب کوچک (به نام تلویزیون) هست پس به نظر من استفاده از الفاظ هندی شدن و این الفاظ نشان از درک نکردن سینما و ژانرهای مختلف رو میرسونه .

اپیزود 9 با افراد نیگان در جاده و ماشین نفت کش شروع شد و انتظار این رو داشتیم که افراد ریک توسط افراد نیگان دستگیر بشن ولی اتفاقی غیرقابل انتظار افتاد شلیک آر پی جی به این افراد منهدم شدنشون این همون غافل گیری خاصی هست که میتونیم روش حساب کنیم و بسیار برای جذابیت یک فیلم موثره . و شاید مقدمه ای برای جنگ و خونریزی و قتل عام رو با این سکانس به بیننده نشون میده مقدمه ای برای جنگ بین نیگان و ریک و نویسنده در این سکانس یاداور این میشه که شروع جنگ از افراد ریک رقم میخوره با اینکه کشته شدن این موتور سواران جواب تهدید به قتل اونها بود .

بعد از تیتراژ ابتدایی ما در ادامه قسمت قبل (قسمت 8) این پیاده روی واکر وار ریک و دوستان رو میبنیم چیزی که در همون اول جلب توجه میکنه اعتماد ریک به کشیش هست که بث رو در آغوشش قرار میده تا به کلیسا ببرتش ؛ اینو یاد آور شم در اولین اپیزود همین فصل کشیش چطور ریک و افرادش رو شیاطینی نامید که پا رو زمین گذاشتن و در این اپیزود انگار نوری از امید و اعتماد به کشیش پیدا میشه ( با اینکه 2 دلی در چشم ها و حرکات ریک مشخصه )

سکانس بعد سکانس کارول و دوستان که ازش میگذریم و بعد از اون سکانس ولف و خانم دکتر و بعد سکانس کلیسا و گلن و انرید و بعد دوباره ولف و خانم دکتر و تکرار .... اینو دقت کنید اینجا حرکت جالب نویسنده ها تنظیم کردن خط داستانی هست که واسه شخصیت هایی که از هم دور شدن رو در نظر گرفتن . (تفاوتی که این خط داستانی با دیگر خط داستان فصل های قبل داشت این بود که در فصل های قبل دور از هم در جنگل و جاهای مختلف گم میشدن و با خط داستانی بهم میرسیدن ولی در این اپیزود برعکس میشه و همگی دور از هم ولی در یک فضا به نام الکساندریا قرار گرفتن ) و که اینکه شخصیت ها رو با کات و حرکت اداره کنن برای تنظیم کردن تمامی احساس هایی که میتونن به بیننده بدن (باعث معذرت کمی اینجا تخصصی شد)

ما سکانسی از گلن و اینرد مواجه هستیم که فقط به دلیل وجه انسانی و دیالوگی خوبی که داره میتونیم در موردش صحبت کنیم .
اولین نوشته روی دیوار کلیسا
«ایمان بدون عمل هماهنگ مرگ است»
این نوشته رو کمی بهش فکر کنید و دقت کنید ...
چیزی رو یاد شما نمیندازه ؟
(در چند سکانس بعد ما شاهد ایمان ریک و افرادش هستیم ولی یک عمل ناهماهنگ که پسر کوچیک انجام میده 3 نفر کشته میشن)
دقیقا به نظر من در این سریال خیلی چیزهای ریز و جزيی در دیالوگ ها و حرکات نهفته است که به شدت جالب هست و خبر از اتفاق های بعد رو میده و هرچند این نوشته باز هم به هماهنگی بین گلن و اینرید هم مربوط میشه .
دیالوگ خیلی مهمی که گلن به اینرد میگه :
« آدمایی که دوست داری ؛ شخصیت تو رو درست کردن ؛ هنوزم جزيی از وجودت هستن ؛ اگر دست از خودت بودن برداری ؛ اون آخرین ذره شون که هنوز تو وجودته ؛ شخصیتت از دست میره»
جالبه در حین گفتن این دیالوگ ها شات هایی از ولف و خانم دکتر داریم این خیلی مهمه در واقع گلن روانکاوی شخصیت ولف رو در همین دیالوگ به بیننده القا میکنه ( همانطور که در سکانس بعدی توضیح میدم)

« این آدما واسه تو حکم چیو دارن ؟ »
« والدینم »

در این سکانس با همون موسیقی حزن انگیزش یک ژانر دراماتیک کوچیک رو شاهد هستیم . که وجه انسانی به نام امید رو نشون میده .
و دقیقا بعد از این کات و شات و کات و شات بین این 2 محور داستانی یک کات میخوره به محور ریک و گروه .
یکی از سکانس های خیلی خوب که نشات گرفته از قسمت های قبل هست که اماده سازی شده ( اشاره به قسمتهایی که کارول این بچه رو میترسوند و براش کلوچه و کیک اینا درست میکرد دقیقا هم صدای کارول هست هرچند از لحاظ روانشانسی یه چیزایی داره که از حوصله بحث خارجه )
این پسر بچه طبیعتا در وجودش ترس و وحشت از ادم خوارها نهادینه شده و اینکه یک دفعه شب هم بشه و یک لحظه خیره بشه به واکر ها و به خلسه بره ( همه چیز کامله) . کلوزآپ های از صورت واکر ها عالی هست .

«ایمان بدون عمل هماهنگ مرگ است»
ازاد شدن دستش از ریک (زنجیره انسان بودن) و تمام شدن .
صدای جیغ مادر ( ایمان بدون عمل هماهنگ مرگ است) و تمام شدن .
چقدر چهره ریک و بازگردانی سریع خاطرات ناراحت کننده و شوکه کننده است .
دست های بسته شده مادر به دست کارل ( اجبار در ایمان بدون عمل هماهنگ) و دخالت ریک و قطع کردن دست مادر ( پاره کردن زنجیره انسانی و تحریک کردن ذهنیت فرزند اول ) و جدا شدن کارل و افتادن اسلحه کارل و تهدید به قتل کارل و ریک
و به قتل رسیدن فرزند اول توسط میشون و کشیدن ماشه و اصابت گلوله و یا خراشیده شدن گلوله به چشم کارل ( در این سکانس تحلیل هایی زیادی شده که مسخره بوده تیر خوردنش و از این قبیل صحبت ها ... که من در مورد این جزییات پرهیز میکنم)
در این شات از صورت کارل احساس مردن کارل هم به بیننده داده میشه که خیلی مهمه ( چیزی که همون غافل گیری هست)
در این سکانس یک ژانر وحشت و دلهره اور رو شاهد هستیم .
همه این سکانس مرگ 3 نفر در عرض 3 دقیقه طول کشید که واقعا زمان سریعی هست دقت کنید در عرض 3 دقیقه 3 مرگ پشت هم بدون یک لحظه تنفس و پریدن به شخصیت های دیگه ؛ اوج اوج یک سکانس هیجان انگیز و دلهره اور میتونه باشه .
و کات الان میتونید یه نفس عمیق بکشید .
سکانس رزیتا و دیالوگ هایی که ازش میگذرم یک جورایی برعکس دیالوگ گلن به اندرید در این سکانس رزیتا یوجین رو ناامید میخواد بکنه که موفقم نمیشه .

الان میرسیم به سکانس ولف و خانم دکتر سکانسی که وجه انسانی خیلی بالایی داره و تغییر شخصیت ولف در عین حال که میگه من میخوام تورو تغییر بدم ولی خودش تغییر پیدا کرده ( اینجا به نظر بنده تمامی کارهای مورگان نتیجه داده ولی در موقعیت و زمانبندی بد قرار گرفته)
سکانس نجات دادن جون دکتر و گاز گرفته شدن شخصیت ولف
« آدمایی که دوست داری ؛ شخصیت تو رو درست کردن ؛ هنوزم جزيی از وجودت هستن ؛ اگر دست از خودت بودن برداری ؛ اون آخرین ذره شون که هنوز تو وجودته ؛ شخصیتت از دست میره»
هنوز ذره ای از شخصیتی که باید باشه در وجود ولف بود .
و خب عمل متقابل خانم دکتر برای نجات جون ولف و کشته شدن ولف توسط کارول ( باز هم غافلگیری)
همه چیز اماده شده برای یک داستان پردازی خیلی خیلی دقیق و خوب به نظر بنده .

به نظر من در این سکانس شخصیت و کاراکتر کارول برعکس اپیزودهای قبل و فصل های قبل تبدیل میشه به یک شخصیت قاتل ناخواسته در بطن وجود خود . ( اشاره به مرگ ولف و بچه کوچیک)

و سکانس آوردن کارل و مداوا و ...

استارت ساخت یک قهرمان واقعی در کمیک شروع میشه بی گدار به آب زدن ریک و کشتن واکر ها با تمامی خشونت
قهرمان دوم : میشون و پسر دیانا و 2 مرد دیگه
قهرمان سوم : اون زن و شوهر داخل خونه
«ایمان بدون عمل هماهنگ مرگ است»
قهرمان چهارم : کشیش و افراد داخل کلیسا ( جنبه معنوی و دیالوگی خوب از کشیش)
قهرمان پنجم : کارول و مورگان و رزیتا و ...
قهرمان ششم : یوجین
قهرمان هفتم : گلن و ...
قهرمان هشتم : آبراهام و ساشا
قهرمان نهم : دریل
قهرمان دهم : خانم دکتر به خاطر نجات جون کارل

دقت کنید که قهرمان پروری به شیوه کمیک در قاب تلویزیون با همه داستان پردازی و چیدمان قطعا یکی از بهترین اپیزود ها رو رقم میزنه بدون اینکه بخوان داستان رو کش بدن با یک اپیزود بسته میشه .
(آتیش گرفتن واکر ها در اون شب دیدنیه)
و خشونت بی حد و مرز برای کشتن واکر ها
چیزی که برای دوستانمون عجیب اومد که چطور این تعداد ادم میتونن همه واکر ها رو یه شب بکشن ؟
من جواب این سوال رو اینطور میدم مگر ماهیت سینما و تلویزیون نشان دادن چیزی فراتر از ذهن ما نیست ؟ پس در مرحله اول ما هدفی برای لذت بردن داریم و در مرحله دوم امید و ایمان و عمل هماهنگ همه اون ادمها باعث شد که بتونن به صورت گروهی با عزمی جزم همه اون واکر ها رو بکشن .

و نقد بنده در اینجا تموم میشه . امیدوارم با این نقد بلند اذیتتون نکرده باشم و تونسته باشم کمی بیشتر از این اپیزود فوق العاده رو یاداوری کنم .
عذرخواهی من رو بپذیرید اگر غلط املایی و مشکلات نگارشی در نقد موجود هست .

امیدوارم بتونم برای اپیزود های بعدی هم اگر فرصتی باشه در خدمتتون باشم .

موفق و پیروز باشید
یا حق

[R_HURRICANE]

هرچند با صحبت های دوستان عزیز مبنی بر اینکه این اپیزود هندی شده و این همه اتفاق و جنگ و ... باید بگم که به نظر من ماهیت هنر سینما و هنر نمایشی نشان دادن چیزی فراتر از درک واقعی بودن اون اثر هست وگرنه اگر قرار بر این باشه که همه چیز واقع گرایانه پیش بره که باید ما با سینما مستند روبرو باشیم که خسته و کلافه کننده ( سینمای مستند به خودی خود بد نیست ولی خط داستانی نداره) هست و ما دنبال این مفهوم نیستیم و مفهموم اساسی غلو کردن و بزرگ نمایی در یک قاب کوچک (به نام تلویزیون) هست پس به نظر من استفاده از الفاظ هندی شدن و این الفاظ نشان از درک نکردن سینما و ژانرهای مختلف رو میرسونه .
سلام دوست محترم...
در اینکه نظرات شخصیه و متفاوت هست شکی نیست و همیشه در صحبت هام به این موضوع توجه کردم و سعی کردم اگر هم قرار هست نظر و نقدی بنویسم ، کاری به نظر بقیه و اینکه درست یا غلط برداشت کردن نداشته باشم...
چیزی که خب شما در این نظرتون رعایت نکردید و کسانی که به این قسمت نقد منفی داشتن رو کسانی معرفی کردید که عاری از درک سینمایی هستن...نظر شماست و فرقی نداره.
اما ، دوست محترم ، شما که حرف از ژانرهای مختلف میزنید ، گویا فراموش کردید که یکی از ژانر های این سریال "درام" هست ، ژانری که سریال از ابتدا بیشترین تمرکزش رو بر روش قرار داده و "درام" به معنی 4 تا دیالوگ زیبا نیست!
پس من بیننده که از قبل و از ابتدا این سریال رو دیدم و تمام وجه درام رو به زیبایی و به آرامی و با تامل تماشا کردم ، این توقع رو دارم که در ادامه هم همینطور باشه...اما چیزی که در این قسمت شاهدش بودیم ، دقیقا این حس رو داشت که گویا عوامل سریال دیگه خسته شدن و کاری رو که در چندین قسمت و به آرامی و زیبایی پیش برده بودن رو قرار هست با یک اپیزود و سر و ته همه چیز رو به هم بیارن و تمام بشه...
وقایع این قسمت تکراری بود ، چرا که در پایان قسمت 8 هم ما شاهد این بودیم که پسر بچه ، در حین عبور از واکر ها شروع کرد به "مامان! مامان!" گفتن و تمام! و بیننده رو با این فکر که مطمئنا این پسر بچه الآن خودش و بقیه رو نابود میکنده رها کرد! اما در قسمت 9 دیدیم که هیچ خبری نشده!
حال قسمت 9 ، به یکباره نقشه عوض میشه ما شاهد یک پسر بچه تکراری گیر! هستیم که با گفتن نه من خوب هستم و خواهم آمد بیننده کاملا منتظره که دوباره این بچه شروع کنه به "مامان! مامان!" گفتن که اینکار رو هم میکنه و خب دوستان زامبی بچه رو میگیرن و مادر هم سر و صدا میکنه و زامبی ها رو میکشه سمت خودشون اما خب گویا زامبی ها با کارگردان هماهنگ هستن که فقط مادر رو بگیرن و کاری به بقیه نداشته باشن! و این وسط یک تیر غیبی هم به چشم کارل برخورد میکنه...[لازمه گفته بشه که درسته هست که این سریال از روی کمیک ساخته میشه اما از کمیک تا سینما خیلی راه هست و باید برای بیننده سینما ، اتفاقات کمیک به بهترین شکل بیان بشه ، کاری که هر کسی نمیتونه انجام بده]
بله ، ماهم خوشمون از این دیالوگ هایی که بین شخصیت ها گفته شد اما این تحولی که در افراد به وجود اومد و به یکباره زدن به دل زامبی ها اصلا شکل نگرفته و این حرکت هیچ حسی نداره و کافی بود به این موضوع دقت کرد که اگر ساشا و بقیه از غیب نرسیده بودن ، یعنی هماهنگ نبودن با عوامل سریال که سر وقت تحولات این دوستان برسن ، تمام این تحولات!! کاملا بی نتیجه بود..
و اون خانم دکتر که اصلا چیزی به اسم بازیگری در ایشون نبود و اگر قرار بود سکانس هایی که ایشون حضور داشتن ، تاثیری بر بیننده داشته باشه با وجود ایشون ، هیچ تاثیری بر بیننده نبود...
حرف زیاد هست اما تا همینجاشم طولانی شده و نیازی نیست طولانی تر بشه ؛ فقط اینکه من تا قبل از این قسمت ، نقد منفی نداشتم نسبت به سریال اما این قسمت برای بنده قابل درک نبود...تفاوت این سریال با سایر سریال های این مدلی در همین هست ، در این سریال قرار نیست فقط غلو کردن و باری به هرجهت بودن اتفاقات رو نشون بده...
اگر هم نظری داریم ، نظر خودمون رو بدیم ، نیازی نیست برای خوب نشون دادن خودمون و اطلاعاتمون ، نظر بقیه رو بکوبیم...
موفق باشید...یا علی

[New_Sense]

در اینکه نظرات شخصیه و متفاوت هست شکی نیست و همیشه در صحبت هام به این موضوع توجه کردم و سعی کردم اگر هم قرار هست نظر و نقدی بنویسم ، کاری به نظر بقیه و اینکه درست یا غلط برداشت کردن نداشته باشم... چیزی که خب شما در این نظرتون رعایت نکردید و کسانی که به این قسمت نقد منفی داشتن رو کسانی معرفی کردید که عاری از درک سینمایی هستن...نظر شماست و فرقی نداره.


من تشکر میکنم از اینکه نقد بنده رو خوندید و اینکه گفتم درکی سینما ندارن به دوستانی بود که 2 خط نقد رو نمیتونن بنویسن و از لفظ هندی بودن استفاده میکنن خب ادبیات و نوشتار مشخصه که اونا نقد منفی نمیکنن و فقط جریان منفی راه میندازن و خب من تاسف میخورم دوستان با این همه عشق به سینما و سریال باید اینطور باشن .




اما ، دوست محترم ، شما که حرف از ژانرهای مختلف میزنید ، گویا فراموش کردید که یکی از ژانر های این سریال "درام" هست ، ژانری که سریال از ابتدا بیشترین تمرکزش رو بر روش قرار داده و "درام" به معنی 4 تا دیالوگ زیبا نیست!

فکر نمیکنم جایی در نقدم نوشته باشم که دیالوگ ها باعث شده درام خوبی باشه / برعکس شما اگر دقت کرده باشید از فصل اول این سریال تمرکزش روی ژانر درام نیست و روی ژانر ترس و ذلهره هست و بعد در ادامه که شخصیت ها اضافه میشن و عشق و روابط انسانی بینشون پیش میاد این درام اضاف میشه .




پس من بیننده که از قبل و از ابتدا این سریال رو دیدم و تمام وجه درام رو به زیبایی و به آرامی و با تامل تماشا کردم ، این توقع رو دارم که در ادامه هم همینطور باشه...اما چیزی که در این قسمت شاهدش بودیم ، دقیقا این حس رو داشت که گویا عوامل سریال دیگه خسته شدن و کاری رو که در چندین قسمت و به آرامی و زیبایی پیش برده بودن رو قرار هست با یک اپیزود و سر و ته همه چیز رو به هم بیارن و تمام بشه...

چیزی که من درک نمیکنم از شما و دوستان شما اینه که در جایی در فصل های قبل میگید با درام میخوان کشش بدن و جذاب نیست یه اپیزود که با موسیقی سنگین و خوب و شات های ترسناک هیجان انگیز یک موضوع رو درست و کامل بستن رو میگید سر و ته همه چیز بهم اوردن . من نظرم اینه که از سریال لذت ببرید و بیخیال کم و زیاداش بشید و یا خیلی مشکل دارید با نویسنده هاش ارتباط برقرار کنید و سناریو خودتون رو واسشون بفرستید .





وقایع این قسمت تکراری بود ، چرا که در پایان قسمت 8 هم ما شاهد این بودیم که پسر بچه ، در حین عبور از واکر ها شروع کرد به "مامان! مامان!" گفتن و تمام! و بیننده رو با این فکر که مطمئنا این پسر بچه الآن خودش و بقیه رو نابود میکنده رها کرد! اما در قسمت 9 دیدیم که هیچ خبری نشده!


کجاش تکراری بود ؟ خب یه چیز طبیعیه که قسمت 8 رو با چیزی ببندن که تو تو ذهنت درگیرش بشی واسه دیدن قسمت 9 / هدف همینه .




این پسر بچه الآن خودش و بقیه رو نابود میکنده رها کرد! اما در قسمت 9 دیدیم که هیچ خبری نشده!
حال قسمت 9 ، به یکباره نقشه عوض میشه ما شاهد یک پسر بچه تکراری گیر! هستیم که با گفتن نه من خوب هستم و خواهم آمد بیننده کاملا منتظره که دوباره این بچه شروع کنه به "مامان! مامان!" گفتن که اینکار رو هم میکنه و خب دوستان زامبی بچه رو میگیرن و مادر هم سر و صدا میکنه و زامبی ها رو میکشه سمت خودشون اما خب گویا زامبی ها با کارگردان هماهنگ هستن که فقط مادر رو بگیرن و کاری به بقیه نداشته باشن! و این وسط یک تیر غیبی هم به چشم کارل برخورد میکنه...[لازمه گفته بشه که درسته هست که این سریال از روی کمیک ساخته میشه اما از کمیک تا سینما خیلی راه هست و باید برای بیننده سینما ، اتفاقات کمیک به بهترین شکل بیان بشه ، کاری که هر کسی نمیتونه انجام بده]

من توی نقدم یه چیز رو با جزییات گفتم ولی شما با دقت نخوندید نوشته ای بود که میگفت «ایمان بدون عمل هماهنگ مرگ است» این نوشته مصداق همین حرکت پسره هست دیگه اینقدر پیچیده نیست که بخواید ایراد بگیرید و اینکه زنجیره انسانی که دستاشون بود جدا شد و بازم دقت کرده باشید همشون خیلی آروم حرف میزدن ولی بچه ها بلند مامان مامان میگفت . مادر هم دیدید که باز جیغ زد و اینم طبیعیه به نظر من جلب توجه کردن .
اینکه میگید تیر غیبی واقعا بهتون شک میکنم از اینکه سینما رو درک کرده باشید این اصطلاح جالبی نیست .
دوست عزیزم خیلی از فیلم های سینمایی هست که از روی کمیک ساخته میشه بیشتر فیلم های ابر قهرمانی اعم از سوپر من بتمن اسپایدر من هالک ترانسفورمرز و ... نمیتونید بگید راه زیادی هست چون همشون ساخته شدن و تا الان اسکار هم گرفتن یکم بیشتر ژانر های سینمایی مطالعه کنید .




بله ، ماهم خوشمون از این دیالوگ هایی که بین شخصیت ها گفته شد اما این تحولی که در افراد به وجود اومد و به یکباره زدن به دل زامبی ها اصلا شکل نگرفته و این حرکت هیچ حسی نداره و کافی بود به این موضوع دقت کرد که اگر ساشا و بقیه از غیب نرسیده بودن ، یعنی هماهنگ نبودن با عوامل سریال که سر وقت تحولات این دوستان برسن ، تمام این تحولات!! کاملا بی نتیجه بود..
و اون خانم دکتر که اصلا چیزی به اسم بازیگری در ایشون نبود و اگر قرار بود سکانس هایی که ایشون حضور داشتن ، تاثیری بر بیننده داشته باشه با وجود ایشون ، هیچ تاثیری بر بیننده نبود...
حرف زیاد هست اما تا همینجاشم طولانی شده و نیازی نیست طولانی تر بشه ؛ فقط اینکه من تا قبل از این قسمت ، نقد منفی نداشتم نسبت به سریال اما این قسمت برای بنده قابل درک نبود...تفاوت این سریال با سایر سریال های این مدلی در همین هست ، در این سریال قرار نیست فقط غلو کردن و باری به هرجهت بودن اتفاقات رو نشون بده...
اگر هم نظری داریم ، نظر خودمون رو بدیم ، نیازی نیست برای خوب نشون دادن خودمون و اطلاعاتمون ، نظر بقیه رو بکوبیم...
موفق باشید...یا علی

چطور شکل نگرفته پس اپیزود 8 این فصل رو ندیدید شما ؟ دوباره برید نگاه کنید .
این استدلال شما هست که بی نتیجه بود به وجود اوردن قهرمان هایی که امید به پیشرفت آلکساندریا دارن و از رهبرشون ریک حمایت میکنن و برای زندگیشون میجنگن به نظر من تحولات کاملی بود .
برعکس شما من از قسمت های قبل نقد منفی داشتم چون مشکلاتی هم داشته .
من برای نشون داد خودم و اطلاعاتم نقد نگفتم / نقد گفتن سرچشمه ای الهاماتی هست که همه ما میتونیم بنویسیمش به شرطی که دقت کنیم و یاد بگیریم .

[R_HURRICANE]

دوستانی بود که 2 خط نقد رو نمیتونن بنویسن
بله ، صرف هندی بودن و ... نوشتن نمیشه نقد اما نمیشه هم خرده گرفت که ، چرا که احساسشون اینطور بود و بیانش کردن ؛ حال بنده کاری به این دوستان ندارم و بحثم این نیست.
و در ضمن معیار نقد به کیلویی بودن و بلند بودن بود نیست...4 کلمه اصولی بهتر از چند صفحه نوشتن هست...


چیزی که من درک نمیکنم از شما و دوستان شما اینه که در جایی در فصل های قبل میگید با درام میخوان کشش بدن و جذاب نیست یه اپیزود که با موسیقی سنگین و خوب و شات های ترسناک هیجان انگیز یک موضوع رو درست و کامل بستن رو میگید سر و ته همه چیز بهم اوردن .

بهتره جمع نبندید و صرف همین بحثی که داریم صحبت کنیم...بنده شامل اون دوستانی که فرمودید نیستم و از همون درامی که میگید ، میگن کش دادن! لذت بردم...
اینکه این اپیزود برای شما موسیقی سنگین داشته و سایر موارد به سلیقه شخصی شما برمیگرده ، لازم نیست سلیقه و نظر همه با شما یکی باشه...


کجاش تکراری بود ؟ خب یه چیز طبیعیه که قسمت 8 رو با چیزی ببندن که تو تو ذهنت درگیرش بشی واسه دیدن قسمت 9 / هدف همینه .

گویا متوجه منظور من نشدید...منظور این هست که با این سر و صدایی که بچه درآورد ، بیننده منتظر اتفاقاتی بود اما در قسمت بعد نشون داده شد که اصلا این سر و صدا هیچ مشکلی ایجاد نکرده! و عوامل سریال تصمیم گرفتن از این سر و صدا کردن بچه جلوتر و برای جمع کردن اتفاقات استفاده کنن!


من توی نقدم یه چیز رو با جزییات گفتم ولی شما با دقت نخوندید نوشته ای بود که میگفت «ایمان بدون عمل هماهنگ مرگ است» این نوشته مصداق همین حرکت پسره هست دیگه اینقدر پیچیده نیست که بخواید ایراد بگیرید و اینکه زنجیره انسانی که دستاشون بود جدا شد و بازم دقت کرده باشید همشون خیلی آروم حرف میزدن ولی بچه ها بلند مامان مامان میگفت . مادر هم دیدید که باز جیغ زد و اینم طبیعیه به نظر من جلب توجه کردن .

جواب شما دقیقا در ادامه جمله قبلیم هست ، استفاده از این پسربچه که همه ، چندین قسمت قبل میدونن جلوتر مشکل ساز خواهد شد و کاملا ساخته شده بود تا اینطوری ازش استفاده بشه یعنی تکرار...
استفاده از واژه زنجیزه انسانی برای هنری کردن صحبت هاتون خیلی خوبه اما اگر بنا به جدا شدن دست ها بود که میشون هم جدا شد دستش پس باید از بین میرفت...این برداشت زنجیزه انسانی به شخص شما برمیگرده و قرار نیست همه مثل شما برداشت زنجیره انسانی داشته باشن.
و در ادامه هم خودتون دارید میگید ، به نظر شخص شما طبیعیه و بازهم میگم قرار نیست همه مثل شما باشن...


اینکه میگید تیر غیبی واقعا بهتون شک میکنم از اینکه سینما رو درک کرده باشید این اصطلاح جالبی نیست .
جالب بودن یا نبودن یک چیز یک موضوع شخصی هست و استفاده از کلمات هم همچنین اما ربط دادن این کلمات به درک سینمایی ، چیزی جز خنده نداره...
در این گیر دار یک تیری دقیقا به چشم کارل بخوره ، برای بنده قابل درک نبود ، حداقل این مدلیش و طی این اتفاقات...


دوست عزیزم خیلی از فیلم های سینمایی هست که از روی کمیک ساخته میشه بیشتر فیلم های ابر قهرمانی اعم از سوپر من بتمن اسپایدر من هالک ترانسفورمرز و ... نمیتونید بگید راه زیادی هست چون همشون ساخته شدن و تا الان اسکار هم گرفتن یکم بیشتر ژانر های سینمایی مطالعه کنید .

گویا باز هم متوجه منظور بنده نشدید ، منظور بنده این نبود که فیلم های کمیکی ساخته نشده ، منظور این بود که فیلم هایی که از روی کمیک ساخته شده باشن و بتونن به خوبی به شکل سینمایی دراومده باشه راه زیادی هست...
و ممنون از اینکه سعی در نشون دادن اطلاعاتتون دارید ، حتما بیشتر مطالعه خواهم کرد...


چطور شکل نگرفته پس اپیزود 8 این فصل رو ندیدید شما ؟ دوباره برید نگاه کنید .
این استدلال شما هست که بی نتیجه بود به وجود اوردن قهرمان هایی که امید به پیشرفت آلکساندریا دارن و از رهبرشون ریک حمایت میکنن و برای زندگیشون میجنگن به نظر من تحولات کاملی بود .

خوبه که بالاخره تونستید درک کنید که نظرات ، متفاوت و محترم هست و نیازی نیست نظرات شبیه به هم باشه و شبیه نبودن نظرات بقیه به نظر شما ، نشون از عدم درک اون دوستان از سینما نیست!


من برای نشون داد خودم و اطلاعاتم نقد نگفتم / نقد گفتن سرچشمه ای الهاماتی هست که همه ما میتونیم بنویسیمش به شرطی که دقت کنیم و یاد بگیریم .

درود بر شما بابت به اشتراک گذاشتن نظراتتون ، از بحث اصلی که اول هم گفتم و دلیل نقل قول گرفتن از شما بود دور نشیم ، بحثی با شما سر اتفاقات سریال ندارم ، چرا که همونطور که گفتم برداشت هرکس با شخص دیگه متفاوت هست و بله بنویسیم نظراتمون رو و با بقیه به اشتراک بگذاریم اما نیازی نیست که چون نظر بقیه با نظر ما متفاوت هست ، اون افراد هیچ درکی از سینما نداشته باشن و به قولی فقط شما سینما شناس! باشید...

[New_Sense]

درود بر شما بابت به اشتراک گذاشتن نظراتتون ، از بحث اصلی که اول هم گفتم و دلیل نقل قول گرفتن از شما بود دور نشیم ، بحثی با شما سر اتفاقات سریال ندارم ، چرا که همونطور که گفتم برداشت هرکس با شخص دیگه متفاوت هست و بله بنویسیم نظراتمون رو و با بقیه به اشتراک بگذاریم اما نیازی نیست که چون نظر بقیه با نظر ما متفاوت هست ، اون افراد هیچ درکی از سینما نداشته باشن و به قولی فقط شما سینما شناس! باشید...




من هیچ جای از حرفام ادعا نکردم سینما شناسم این برداشت شما هست فقط گفتم عاشق سینما هستم . اگر من کل حرفای شما رو متوجه نشده باشم ولی فکر کنم شما توی این مورد که میگم (درکی از سینما ندارن بعضی از دوستان ) رو متوجه منظور من نشدید و بیشتر توضیح نمیدم .

[R_HURRICANE]

من هیچ جای از حرفام ادعا نکردم سینما شناسم این برداشت شما هست فقط گفتم عاشق سینما هستم .

درود دوست عزیز...بله ، همین که وقت گذاشتید و نظرتون رو کامل نوشتید نشون از علاقه بسیار زیادتون هست.بالاخره یکی فقط در حد یک کلمه یا جمله مینویسه و احساسش رو بیان میکنه که کاملا قابل احترامه ، یکی هم مثل شما وقت بیشتری به خاطر این علاقه مندیش میذاره...

در هر حال موفق باشید...:Smiley35:

[ImoKYL]

آخرین سکانس قسمت 8 وقتی قرار شد از بین واکرها رد بشن پسر جسی با گفتن مامان مامان صدا ایجاد کرد و دست اندرکارا 70 روز ملت رو تو کف گذاشتن و با شروع قسمت 9 هیچ توجهی به این موضوع نشد و به راحتی رد شدن از این موضوع
اینش خیلی برای من عجیب بود و هیچ جواب و منطقی هم براش پیدا نکردم !!!!!!!

[eminemkamy]

بهترین قسمت ای ن صل بود واقعا عالی بود کلی هیجان احساس وکلی نگرانی تو ش بود..از یه سریال چه انتظاری دارین!؟!؟!
واقعا محشر بود تنها بخشِ منفیش گلوله خوردن کارل به چشم بود که نمرد و خیل عجیب بود ؟!؟!!!!!یا به یه جای دیگش میخورد یا میمورد خب چطور آدم زنده میمونه!!!!
اونایی هم که از سریال دیگه خوششمون نمیاد و به نظرشون تکراری شده میتونن سریالو یه شیفت دلیت کنن و دیگه نبیننش به همنی سادگی به همین خوش مزه گی چرا عینه این پیرِ زنا فقط دارین قور قور میکنین خب برادرِ من نبین سریالو مجبور نییستی که!!!!!!!شخصا با تمِ این سریال خیلی کیف میکنم امیدوارم حالا حالا ها هم تموم نشه حده اقل تا 10 فصل بره .....سریال زمانی برای من تموم میشه که بخوان ریکو حذف کنن که فک نکنم جرات کنن..