PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : The Walking Dead | بحث اپیزودیک | فصل ششم , اپیزود دوازدهم



yaser63
03-07-2016, 05:39 PM
http://picoup.ir/images/26205961813442541168.jpg (http://picoup.ir/)

Season 6, Episode 12, Not Tomorrow Yet

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt4776072/?ref_=tt_eps_cu_n)

خلاصه داستان اين قسمت : ...

.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=45959&page=2&p=199009&viewfull=1#post199009)

_BEHZAD_
03-07-2016, 10:41 PM
چقد این سیویرز ها منو یاده داعش انداختن :l

البته این حرف بنده یه گوشه ای هم اشاره داره به ریشه یکی از اون نگهبان ها ... :d

mohsenshinobi
03-08-2016, 12:00 AM
خیلی ضعیف شده این سریال

fanoudi
03-08-2016, 12:54 AM
نکات مثبت سریال تو این قسمت هیجان شروع یک جنگ وپیروزی تو (یک شبیه خون بهتر )بگم موفق بودند
جرات پیدا کردن کشیش وافراد گروه برای کشتن افراد ، البته رو فیلم گارگردان خوب کار کرده که حق ر به کشتن افرد بدهیم مثلا هنگامی که رفتن تو اتاق برای سر بریدن افراد عکس از جنایات و رشادت های نابه جا گروه نیگان رو نشون دادن که بیننده دوست داره افراد کشته بشوند ناخود آگاه !
نکات منفی : میتونم این رو بگم که سریال دیگه بهتر به آخرش برسد ، چون تا این حد کش دادن باید با داستان معنا داری تمام بشود !

.Ven0m.
03-08-2016, 03:00 AM
انصافا خوب بود .
این کشیش قاتل ـمون چه خوبه :Smiley14:
خلاصه واکینگ دد ـه دیگه مگه میشه نبینه آدم D :
7.5/10

hamed224
03-08-2016, 05:02 PM
خداییشاین چند اپیزود (نیمه دوم فصل 6) خیلی خوب شده ...به روند سریال سرعت دادن جذاب تر شده ....

C4NOPUS
03-08-2016, 06:27 PM
همچنان دوستان عنایت دارن نسبت به سریال ، کسی نمیگه بی ایراده ولی انصافا دیگه از این جمله روند آهسته و سناریو تکراری و ... خسته شدیم
قسمت خیلی خوبی بود ، چه میکنه موزیک ها و صحنه های Intro قسمت های این فصل
شدیدا نگران کارول هستم ، داره ضعف نشون میده ، عاشق هم شد باز ! به خیر بگذره ! چون میترسم کارول بشه همون کاراکتر ضعیف تو فصل های اول
صحنه ای که ریک تو کلیسا بود جوری فیلمبرداری شده بود که در پس زمینه انگار ریک برای مردم حکم ناجی و مسیج رو داره و دیگه مردم ریک رو همه کاره میدونن
یه ایراد خیلی ریز بخوام بگیرم ساختن چهره گریگوری بود که یکم زیادی سادش کردن ، انگار مجسمه سازیه :|
طبق کامیک هیث و گلن به شدت دوستان خوبی برای هم میشن ، مثل دوتا برادر ! دیدیم که تو کشتن آدمای نیگن این گلن بود که هوای هیث رو داشت
دقیقا مشکل مورگن رو نمیفهمم ، مرد مومن بیخیال تا همه رو به فنا ندادی
ابراهام هم رسما داره از کنترل خارج میشه ، همینجوری عاشق همه داره میشه :)) احتمالا آخرای حضورشه
و واقعا کشتن اون آدما با اینکه یه مشت وحشی بودن برای من خیلی سنگین بود ، تو خواب در عین ریلکس بودن و ناگهان تغ ...
یه نظری که دارم این که نیگن میدونست ریک قراره بهش حمله کنه ، و گذاشت خیلی راحت این کار رو انجام بده
و دیدیم که کارول و مگی رو مورد عنایت قرار داده ظاهرا ! شاید هم گروه دیگه ای گرفتنشون
چون طبق شناختم از نیگن تو کامیک ، به شدت شخصیت خطرناک و باهوشیه ! چندین برابر بدتر از گاورنر
در کل خیلی داره لذت بخش میشه داستان ، بازم تکرار میکنم ! قراره به زودی ۱،۲ نفر رو از دست بدیم
آماده باشید :))

New_Sense
03-09-2016, 04:08 PM
سلام به دوستان گرانقدر

این قسمت رو دیدم و چند نکته واسم هم جالب بود و هم اینکه سوال بود و البته خوشحال میشم نظرات شما رو هم بدونم و دیدگاهتون رو بفهمم .


اولین چیزی که توی این قسمت واسه من جالب بود این بود که ریک چقدر اصرار کرد که باید همشون رو بکشیم و خیلی راحت در جایگاه قضاوت قرار گرفت و خب مرحله اول خودش نظر قطعی داد و در مرحله دوم نظرسنجی کرد که تنها فردی که مخالف بود مورگان بود .

اگر از نقد و اینکه آیا این حرکت ریک درست بود یا نبود ؟ و چرا و اما و اگرهااا دوری کنیم میرسیم به حمله به اردوگاه نیگان که ولی قبل از اینکه در مورد این مساله صحبتی کنم . میخوام برگردم به سکانس اول که داستان رو از کارول شروع کرد .

قبل از اینکه بخوام توضیحی بدم و نظرمو بگم باید بگم من نه داستان کمیک این سریال رو خوندم و نه واقعا خبر ندارم از سیر داستانی این سریال فقط حدس و گمان هست .

از همین الان به قول دوست دیگه ای که نوید مرگ شخصیت هارو داد ؛ منم احساس میکنم که کارول در قسمت های دیگه ای همین فصل مرگش حتمیه چون هم شخصیتش در حاشیه قرار گرفته و هم اینکه از شات هایی که در این قسمت از کارول گرفت و صحبت هاش با ریک و یک نکته ای که معمایی شد واسه من احتمال کشته شدنش هست . و البته احتمال مرگ شخصیت آبراهام رو هم میدم یا مرگ ابراهام یا اسیر شدن و اتفاقاتی ازین قبیل . شخصیت مسیح هم فکر میکنم از الان جزو گروه ریک میشه و اون ادمها رو هم برمیگردونه به الکساندریا .

نکته معمایی که واسم من سوال شد و خب شاید امیدوار کننده باشه که یک سیر اتفاقات از ترمینوس تا نیگان یک جورایی ربط پیدا کنه و یک چیز معماوارانه رو دربر بگیره همون دفترچه یادداشت کارول و اون اعداد که

«ترمینوس / حیاط : 3 ؟
زن شمع به دست : 4
گرگ ها : 7
18»

که من معنای این نوشته ها رو درک نکردم و احتمال یک چیزی که ما به ذهنتمون خطور نمیکنه رو شاید بدم که مقدمه ای برای چیز جدیدی باشه . دوستان هم اگر نظری دارن بگن . در اینجا بازهم احساس کردم مرگ کارول نزدیک هست نمیدونم چرا .


و خب میرسیم به سکانس حمله به اردوگاه نیگان برای من خیلی جالب بود این ماهواره های عظیم جسه و این حس و حال اینکه شاید نیگان و افرادش عده ای دانشمند رو داشته باشند و حتی (در حد فرضیه) با ماهواره خارج از جو زمین ارتباط برقرار میکنن و دنبال راه حلی برای به وجود اوردن واکسن و امپول هایی برای خوب کردن بیماری و انتی بیوتیک هایی هستن به نظر من همانطور که استادن سریال بین در این انجمن میدونن باید یک روند شیمی و درمان این بیماری هم توی خط داستان کم کم قرار بدن و از این طریق زیر شاخه های داستانی دیگه ای رو میتونن ایجاد کنن .


کشتن مرگ ادمایی که در حال خواب بودن از فجیع ترین مرگ هایی بود که به نظرم از اشتباهات جبران ناپذیر ریک میتونه باشه اول اینکه بحث فلسفه جنگ و کشتن رو اگر بزاریم کنار و حتی صحبتی نکنیم کشتن اینطور ظالمانه در خواب یه مقدار دور از انصاف و برادری هست .و به قول معروف جنگ رو در رو یک جنگ برابر و عادلانه هست . باز هم خداروشکر کلوز آپ از صحنه های چاقو فرو کردن در مغزشون رو نشون نمیداد . به قول دوست عزیزی که گفتن توجیحش رو از طریق اون عکس ها به بیننده میخواست بده که از کشتن ادمها عکس گرفتن و کولاژی رو برای خودشون ایجاد کردن .

به غیر از صحنه های درگیری به نظر من باید منتظر سوپرایزی باشیم که نیگان میخواد بهمون بده البته امیدوارم یک شخصیت به شدت کاریزماتیک باشه که همه رو به وجد بیاره .

این قسمت یک قسمت معمولی رو به بالا بود دلیل اینکه به نظر من خوب نبود کشتن غیر انسانی اون ادما توی خواب بود .

سکانسی رو که من دوست داشتم کشتن سریع نگهبان دوم توسط شمشیر میشون و دور کردنش که خیلی سریع بود و ورودشون به خوابگاه .

صحنه ای که پدر مسیحی با اسلحه بالای سر زخمی وایساده بود و خیلی راحت اون شخص رو کشت و اون حرفهایی از انجیل فقط پیامی بود به بیننده ها به نظر من .


ولی خب خون به پا خواهد شد ...

"Ross Geller"
03-09-2016, 06:26 PM
نکته معمایی که واسم من سوال شد و خب شاید امیدوار کننده باشه که یک سیر اتفاقات از ترمینوس تا نیگان یک جورایی ربط پیدا کنه و یک چیز معماوارانه رو دربر بگیره همون دفترچه یادداشت کارول و اون اعداد که

«ترمینوس / حیاط : 3 ؟
زن شمع به دست : 4
گرگ ها : 7
18»
فک کنم تعداد ادم های زنده ای بود که کشته بود .

New_Sense
03-09-2016, 06:31 PM
فک کنم تعداد ادم های زنده ای بود که کشته بود .


خب زن شمع به دست که یک نفر هست چرا جلوش نوشته بود 4 ؟

"Ross Geller"
03-09-2016, 07:07 PM
خب زن شمع به دست که یک نفر هست چرا جلوش نوشته بود 4 ؟
3تا قبلا کشته بود + اون زنه = 4

New_Sense
03-09-2016, 08:46 PM
3تا قبلا کشته بود + اون زنه = 4



نه دوست عزیز دارین اشتباه میکنید من سکانس ترمینوس رو دوباره دیدم . کارول 2 نفر رو کشت بعد زن شمع به دست رو کشت که میشه 3 نفر .

در ضمن قبلش نوشته بود ترمینوس 3
بعد زن شمع به دست 4

که من فکر میکنم ربطی به تعداد نفراتی که کشته نداشته باشه .

mohammad1992
03-10-2016, 12:24 AM
ادم واقعا چقدر میتونه سنگدل باش کشتن اون ادمها اونم توی خواب خیلی نامردیه اون بازیگر هم راست گفت ریک از نیگان بدتره و اگه جای اونا باشم همه رو قیمه قیمه میکنم اصلا معلوم نبود بقیه کجان به قول میشون خیلی دوس دارم نیگان ببینم فک نکنم مگی زنده بمونه و اگه بتونند اشاره کنند به گروه نیگان خیلی خوبه تا از حال هوای ریک و گروه سنگدلش خارج شیم

hamed224
03-10-2016, 12:44 AM
ادم واقعا چقدر میتونه سنگدل باش کشتن اون ادمها اونم توی خواب خیلی نامردیه اون بازیگر هم راست گفت ریک از نیگان بدتره و اگه جای اونا باشم همه رو قیمه قیمه میکنم اصلا معلوم نبود بقیه کجان به قول میشون خیلی دوس دارم نیگان ببینم فک نکنم مگی زنده بمونه و اگه بتونند اشاره کنند به گروه نیگان خیلی خوبه تا از حال هوای ریک و گروه سنگدلش خارج شیم

دقیقا مسئله جذاب سریال همینجاست ... همین تغییر روحیات و خلق و خوی افراد در پی حوادث پیش اومده ...

اونجا دیگه جای درنگ کردن نبود مجبور بودن ، نمیکشتن ، کشته میشدن