KING STANNIS
04-21-2016, 12:52 AM
http://picoup.ir/images/49963724654317464875.jpg
طرفداران کتابها و مجموعهی تلویزیونی بازی تاج و تخت ( Game of Thrones) و کتابهای نغمهی آتش و یخ (Song of Ice and Fire) دائما مشغول بررسی احتمالات هستند تا بتوانند ادامهی ماجرا را حدس بزنند. هر چند که مارتین چیزی بروز نداده ولی همین حالا هم فرضیههایی مثل R + L = J بسیار مشهور شدهاند. حتی خیلی از طرفدارها هم مدارکی جمع کردهاند که نشان میدهد تیریون (کوتولهی داستان) در واقع یک لنیستر نیست. خلاصه در این بازار داغ حدس و گمان بعضی از ایدهها را میتوان به راحتی رد کرد ولی هافینگتون پست لیستی از هفت ایدهی دیوانهوارِ طرفداران که به نظر منطقی میآیند گرد کرده که ما هم برای شما نقل میکنیم. لازم به ذکر است که اکثر توضیحات اضافی نوشته از ویکی وستروس (دانشنامهی نغمهای از آتش و یخ) برداشت شدهاند:
یک تئوری: راب استارک زنده است
پادشاه شمال راب استارک (Robb Stark) با خیانت خاندان فری و خاندان بولتون، در عروسیاش ( معروف به عروسی سرخ) به قتل رسید. مرگ راب و مادرش در سریال ساخته شده بر طبق نغمهی آتش و یخ واکنشهای زیادی را در اینترنت به دنبال داشت.
http://picoup.ir/images/82671529192807991816.jpg
اما طبق تئوری:
همه شنیدهاند که پس از جشن، لرد والدر به راب خیانت کرد و مزدوران را با ظاهرِ نوازنده وارد ضیافت کرد و راب را به همراه همهی همراهان و مردانش به قتل رساند. سر راب بریده شد و برای تحقیرش سر دایرولفاش به جنازهاش دوختند، ولی هنوز بعضی طرفداران نکتهسنج مجموعه معنقدند که راب زنده است ( یادآوری: direwolf ها همان گرگهای عظیمالجثهی داستان هستند. گریویند هم دایرولف راب بود که تا مدتی بعد از مرگ راب زنده بود ولی او هم با تیر و کمان کشته شد و سر از تنش جدا گشت).
حالا مدرک اصلی ما آقای اورل هستند (یادآوری: همان مهاجم وحشی و اسکینچنجری که میتوانست در بدن یک عقاب ساکن شود و برای دستهی وحشیها اطلاعات دیدهبانی ارزشمندی تهیه میکرد).
اورل (Orell) وقتی که ساکن جسم یک عقاب بود توسط جان اسنو کشته شد و ذهنش در همان عقاب باقی ماند. حالا با توجه به تواناییهای مادرزادی استارکها چرا راب هم نتوانسته باشد به دایرولف خودش و یا بعد مثلا به یک عقاب وارگ شده باشد؟
( یادآوری: اسکینچنجر در دنیای نغمهی آتش و یخ به شخصی گفته میشود که توانایی وارد شدن به ذهن یک حیوان و کنترل اعمال آن را دارد. اسکینچنجری که قادر باشد وارد ذهن گرگ یا سگ شود، وارگشناخته میشود. یک اسکینچنجر میتواند در حالی که در جسم دیگری قرار دارد، بارها مرگ را تجربه کند و فقط زمانی که جسم انسانی شخص بمیرد “مرگ واقعی” رخ میدهد. یادتان باشد که توانایی اسکینچنجرینگ عمدتا در میان نسل فعلی بچههای (خاندان) استارک دیده میشود. چرا راب استارک نه؟)
دو تئوری: j = R +L درست نیست
فرمول J=R+L این روزها از E=MC^2 هم مشهورتر شده که طبق آن ریگار تارگرین (Rhaegar Targaryen) و لیانااستارک (Lyanna Stark) والدین واقعی جان اسنو (Jon Snow) هستند. طبق این تئوریِ طرفدارها، لیانا موقع مرگش از ادارد خواست که جان را به عنوان فرزند غیرقانونی خودش (یک اسنو) بپذیرد تا از او محافظت کند. چیزی که این شایعه را همهگیر کرده باور به پاکدامنی ادارد بوده و علاوه بر آن هم این حقیقت که جان وارثِ هم یخ (استعاره از استارکها) و هم آتش ( استعاره از تارگرینها) باشد به نظر خیلی جذاب میآید.
http://picoup.ir/images/47457484010486577383.jpg
اما طبق تئوری:
چرا که نه؟ چرا ادارد نتواند که به کاتلین خیانت کند؟ مگر نه که جرج.آر.آر. مارتین تاکید کرده که هیچ کدام از کاراکترهای داستانش تماما شر یا تماما خیر نیستن. طرفداران باور یه خیانت ادارد، حتی دربارهی مادر جان اسنو هم فرضیه هایی دارند. برای مثال بانو آشارا یا حتی وایلا.
وقتی از کتلین در مورد این شایعه که آشارا دین (Ashara Dayne) مادر جان اسنو هست پرسیدند، هیچ پاسخی از وی نشنیدند. سال بعد زمانیکه رابرت دربارهی زنی بدکاره، به نام وایلا (Wylla) از ند سوال کرد، رابرت مدعی شد که این زن مادر جان اسنو است. هر دو تئوری در منابع خارجی مطرح میشوند. سرسی لنیستر (Cersei Lannister) نیز بر این باور است که لیدی دین مادر جان اسنو است. ادریک دین (Edric Dayne) نیز به آریا گفت که با جان از طریق شیردادن توسط دایهاش، یعنی وایلا، برادر شیری است.
” هیچوقت دربارهی جان از من نپرس، اون از خون منه و این تنها چیزیه که لازمه بدونی “
— ادارد استارک – Eddard Stark
سه تئوری: جان اسنو به یکی از وایتواکرها تبدیل میشود
جان اسنو اکنون داستان دیوار را به پیش میبرد و گویا قرار است منسریدر را برای اتحادی در جنگ با وایت واکرها قانع کند. وایت واکرها همان انسانها یا موجودات مردهای هستند که توسط موجوداتی جنمانند به اسم آدرها لمس شدهاند و بندهشان گشتهاند. آنها باید سوزانده شوند وگرنه باز در قالب مردهای متحرک برخواهند خواست.
این طور که تا حالا فهمیدهایم جان دشمن درجه یک آنهاست.
http://picoup.ir/images/97695333394811308402.jpg
اما طبق تئوری:
بر خلاف تئوری رومانتیک J=R+L یک توجیه خیلی خشن هم برای اسم نغمهی آتش و یخ هم وجود دارد که بر طبقش جان باید به خود وایتواکرها بپیوندد ( که انصافا نمایندهی مناسبی برای یخ هستند) و احتمالا در نبرد نهایی با تارگرینها که نماد آتش هستند بجنگد. که البته این تئوری هم با حرف مارتین که هیچ آدم خوب و بد مطلقی در داستانش وجود ندارد میخواند. یادتان نرود که وقتی از جرج آر. آر. مارتین سوال شد که آیا میداند شمشیر آدرها از چه چیزی ساخته شده، پاسخ داد:
” یخ.اما نه مثل یخ معمولی قدیمی. آدرها کارهایی میتونن با یخ انجام بدن و موادی می تونن از اون بسازن، که ما نمیتونیم تصور کنیم.
چهار تئوری: جیمی و سرسی لنیستر نیستند که تارگرین هستند
جیمی و سرسی دوقلوهای نامتعارفیاند که طبق گمانهها رابطهی مخفیانهی آنها منجر به تولد حرامزادههایی به اسم جافری، میرسلا و تامن براتیون شده که نبایست وارث تاج و تخت باراتیونها باشند. حقیقت حرامزادگی فرزندان سرسی رازی سربسته میماند تا آن که استنیس براتیون، که میدانست فرزندان حرامزادهی برادرش سیاه مو و چشم آبی هستند شک کرد که چرا فرزندان سلطنتی فاقد تشابهی به پدر اسمیشان هستند. او شکش را در نزد جان ارن دستِ وقت مطرح کرد و این دو با هم موضوع را پیگیری کردند. جان قبل از آن که بتواند اقدامی کند مسموم شد و استنیس از بارانداز پادشاه گریخت. با این وجود کشفیاتشان سرنخهایی برای دیگران بر جا گذاشت.
http://picoup.ir/images/30557682908930422048.jpg
اما طبق تئوری:
در کتاب اشاراتی به اتفاقاتی که بین پادشاه دیوانه یا همان آئریس تارگین با جوانا همسر تایوین لنیستر در شب عروسیاش افتاد موجود است. حتی شواهد دیگری هم در گفتوگوها وجود دارد که این دوقلوها در واقع فرزند تایوین لنیستر نیستند. نمونهاش دیالوگی که عمهی جیمی به او گفت:
تیریون پسر واقعی تایوین هست نه تو. من این رو جلوی پدرت هم گفتم و اون شیش ماه باهام حرف نزد. همهی مردا احمقای عربده کشن. حتی اوناییشون که هزارسال یه بار یکشون پیدا میشه
این حقیقت رو به طبیعی بودن این نوع رابطههای نامتعارف در تارگرینها اضافه کنید تا قضیه برایتان جالبتر بشود. این طور بچههای سرسی وارث به حق پادشاهی میشوند و جیمی به غیر از شاهکش می تواند قاتل پدر واقعی خودش هم باشد.
پنج تئوری: سیریو فورل همان جیکن هاگار است
سیریول فورل (Syrio Forel) که یک روز شمشیر اول براووس بود مربی شمشیرزنی ( بخوانید مربی رقص) آریا بود و ما شنیدیم که وقتی نگهبانان لنیستر برای دستگیری ادارد استارک حمله کردند، در دفاع از آریا کشته شد. او احتمالا واقعا کشته شده باشد چون سِر مرین ترانت که یکی از مهاجمها بود در ادامهی داستان بارها ظاهر شد و به نظر نمیآمد که موقع کشتن سیریو فورل مشکلی برایش پیش آمده باشد.
http://picoup.ir/images/41557330931120288859.jpg
اما طبق تئوری:
سیریو فورل هم میتواند یک براووسی بیصورت دیگر باشد. همان قاتلهای زبدهای که میتوانند چهرهی خودشان را تغییر بدهند. چرا جیکن هاگار (Jaqen H’ghar) در واقع همان سیریو فورل نباشد؟ ( یادآوری: همان قاتلی که آریا را پیدا کرد و به او گفت سه مرگ بدهکار است و باید سه نفر را برای مردن انتخاب کند تا حسابش باخدای سرخ صاف شود) . هر چه باشد هر جفتشان براووسی بودند و آریا را «پسر» صدا میکردند.
شش تئوری: ادارد استارک زنده است
ادارد استارک (Eddard Stark) که اغلب ند صدا میشد، حکمران خاندان استارک، لرد وینترفل و محافظ شمال بود. او دوست نزدیک پادشاه رابرت براتیون بود. با او بزرگ شده و در به دست آوردن تخت آهنین به او کمک کرده بود. سرانجام نیز به عنوان دست او تعیین شد. در همان کتاب اول ادارد به خیانت متهم شد و جافری حکم کرد که سر از تنش جدا شود .
http://picoup.ir/images/48644202511969746878.jpg
اما طبق تئوری:
اگر کسی که سرش بریده شد در واقع خود ند نباشد چه؟ شاید کمی زیادهروی به نظر برسد ولی باز هم فارل سند اصلی ماجراست (همان وحشی تغییرشکلدهنده). چرا فرض نکنیم که ند توانسته باشد خودش را مثل استارکهای کوچکش به موجودی دیگر وارگ کند؟
طبق کتاب شواهد دیگری هم برای زنده بودن فرمانروای استارکها هست. مثلا به نظر نمیآید که سانسا هیچوقت صورت جنازه را شناسایی کرده باشد و کتلین هم در جایی میگوید که استخوانها آنی که انتظار داشت نیستند.
هفت تئوری: هودور همان رازیست که همه چیز را عوض میکند
هودور در واقع همان عقبماندهی وفادار به استارکهاست که برن را همیشه کول میکند و فقط پشت هم میگوید: هودور
http://picoup.ir/images/06817167023986090723.jpg
اما طبق تئوری:
فرزندان استارک بر این گمان هستند که نام واقعی او هودور است تا اینکه ننهی پیر که مادر مادربزرگ او بود میگوید اسم واقعی او والدر است حالا چه میشود اگر هودور واقعا معنای خاصی داشته باشد؟
هرچند که خود مارتین مستقیما چیزی دربارهی ریشهی کلمهی هودور نگفته است ولی طرفدارها آن را به یکی از خدایان باستانی شمال یعنی هد ربط دادهاند که به عناصر تاریکی و سرما مربوط است. خدایانی که با خدای ملیساندرا یا همان خدای سرخ در نبرد هستند.
البته عدهای هم بر این باورند که ممکن است این کلمه رمز کنترل اژدهایان باشد.
هودور “
هودور
هودور
...
طرفداران کتابها و مجموعهی تلویزیونی بازی تاج و تخت ( Game of Thrones) و کتابهای نغمهی آتش و یخ (Song of Ice and Fire) دائما مشغول بررسی احتمالات هستند تا بتوانند ادامهی ماجرا را حدس بزنند. هر چند که مارتین چیزی بروز نداده ولی همین حالا هم فرضیههایی مثل R + L = J بسیار مشهور شدهاند. حتی خیلی از طرفدارها هم مدارکی جمع کردهاند که نشان میدهد تیریون (کوتولهی داستان) در واقع یک لنیستر نیست. خلاصه در این بازار داغ حدس و گمان بعضی از ایدهها را میتوان به راحتی رد کرد ولی هافینگتون پست لیستی از هفت ایدهی دیوانهوارِ طرفداران که به نظر منطقی میآیند گرد کرده که ما هم برای شما نقل میکنیم. لازم به ذکر است که اکثر توضیحات اضافی نوشته از ویکی وستروس (دانشنامهی نغمهای از آتش و یخ) برداشت شدهاند:
یک تئوری: راب استارک زنده است
پادشاه شمال راب استارک (Robb Stark) با خیانت خاندان فری و خاندان بولتون، در عروسیاش ( معروف به عروسی سرخ) به قتل رسید. مرگ راب و مادرش در سریال ساخته شده بر طبق نغمهی آتش و یخ واکنشهای زیادی را در اینترنت به دنبال داشت.
http://picoup.ir/images/82671529192807991816.jpg
اما طبق تئوری:
همه شنیدهاند که پس از جشن، لرد والدر به راب خیانت کرد و مزدوران را با ظاهرِ نوازنده وارد ضیافت کرد و راب را به همراه همهی همراهان و مردانش به قتل رساند. سر راب بریده شد و برای تحقیرش سر دایرولفاش به جنازهاش دوختند، ولی هنوز بعضی طرفداران نکتهسنج مجموعه معنقدند که راب زنده است ( یادآوری: direwolf ها همان گرگهای عظیمالجثهی داستان هستند. گریویند هم دایرولف راب بود که تا مدتی بعد از مرگ راب زنده بود ولی او هم با تیر و کمان کشته شد و سر از تنش جدا گشت).
حالا مدرک اصلی ما آقای اورل هستند (یادآوری: همان مهاجم وحشی و اسکینچنجری که میتوانست در بدن یک عقاب ساکن شود و برای دستهی وحشیها اطلاعات دیدهبانی ارزشمندی تهیه میکرد).
اورل (Orell) وقتی که ساکن جسم یک عقاب بود توسط جان اسنو کشته شد و ذهنش در همان عقاب باقی ماند. حالا با توجه به تواناییهای مادرزادی استارکها چرا راب هم نتوانسته باشد به دایرولف خودش و یا بعد مثلا به یک عقاب وارگ شده باشد؟
( یادآوری: اسکینچنجر در دنیای نغمهی آتش و یخ به شخصی گفته میشود که توانایی وارد شدن به ذهن یک حیوان و کنترل اعمال آن را دارد. اسکینچنجری که قادر باشد وارد ذهن گرگ یا سگ شود، وارگشناخته میشود. یک اسکینچنجر میتواند در حالی که در جسم دیگری قرار دارد، بارها مرگ را تجربه کند و فقط زمانی که جسم انسانی شخص بمیرد “مرگ واقعی” رخ میدهد. یادتان باشد که توانایی اسکینچنجرینگ عمدتا در میان نسل فعلی بچههای (خاندان) استارک دیده میشود. چرا راب استارک نه؟)
دو تئوری: j = R +L درست نیست
فرمول J=R+L این روزها از E=MC^2 هم مشهورتر شده که طبق آن ریگار تارگرین (Rhaegar Targaryen) و لیانااستارک (Lyanna Stark) والدین واقعی جان اسنو (Jon Snow) هستند. طبق این تئوریِ طرفدارها، لیانا موقع مرگش از ادارد خواست که جان را به عنوان فرزند غیرقانونی خودش (یک اسنو) بپذیرد تا از او محافظت کند. چیزی که این شایعه را همهگیر کرده باور به پاکدامنی ادارد بوده و علاوه بر آن هم این حقیقت که جان وارثِ هم یخ (استعاره از استارکها) و هم آتش ( استعاره از تارگرینها) باشد به نظر خیلی جذاب میآید.
http://picoup.ir/images/47457484010486577383.jpg
اما طبق تئوری:
چرا که نه؟ چرا ادارد نتواند که به کاتلین خیانت کند؟ مگر نه که جرج.آر.آر. مارتین تاکید کرده که هیچ کدام از کاراکترهای داستانش تماما شر یا تماما خیر نیستن. طرفداران باور یه خیانت ادارد، حتی دربارهی مادر جان اسنو هم فرضیه هایی دارند. برای مثال بانو آشارا یا حتی وایلا.
وقتی از کتلین در مورد این شایعه که آشارا دین (Ashara Dayne) مادر جان اسنو هست پرسیدند، هیچ پاسخی از وی نشنیدند. سال بعد زمانیکه رابرت دربارهی زنی بدکاره، به نام وایلا (Wylla) از ند سوال کرد، رابرت مدعی شد که این زن مادر جان اسنو است. هر دو تئوری در منابع خارجی مطرح میشوند. سرسی لنیستر (Cersei Lannister) نیز بر این باور است که لیدی دین مادر جان اسنو است. ادریک دین (Edric Dayne) نیز به آریا گفت که با جان از طریق شیردادن توسط دایهاش، یعنی وایلا، برادر شیری است.
” هیچوقت دربارهی جان از من نپرس، اون از خون منه و این تنها چیزیه که لازمه بدونی “
— ادارد استارک – Eddard Stark
سه تئوری: جان اسنو به یکی از وایتواکرها تبدیل میشود
جان اسنو اکنون داستان دیوار را به پیش میبرد و گویا قرار است منسریدر را برای اتحادی در جنگ با وایت واکرها قانع کند. وایت واکرها همان انسانها یا موجودات مردهای هستند که توسط موجوداتی جنمانند به اسم آدرها لمس شدهاند و بندهشان گشتهاند. آنها باید سوزانده شوند وگرنه باز در قالب مردهای متحرک برخواهند خواست.
این طور که تا حالا فهمیدهایم جان دشمن درجه یک آنهاست.
http://picoup.ir/images/97695333394811308402.jpg
اما طبق تئوری:
بر خلاف تئوری رومانتیک J=R+L یک توجیه خیلی خشن هم برای اسم نغمهی آتش و یخ هم وجود دارد که بر طبقش جان باید به خود وایتواکرها بپیوندد ( که انصافا نمایندهی مناسبی برای یخ هستند) و احتمالا در نبرد نهایی با تارگرینها که نماد آتش هستند بجنگد. که البته این تئوری هم با حرف مارتین که هیچ آدم خوب و بد مطلقی در داستانش وجود ندارد میخواند. یادتان نرود که وقتی از جرج آر. آر. مارتین سوال شد که آیا میداند شمشیر آدرها از چه چیزی ساخته شده، پاسخ داد:
” یخ.اما نه مثل یخ معمولی قدیمی. آدرها کارهایی میتونن با یخ انجام بدن و موادی می تونن از اون بسازن، که ما نمیتونیم تصور کنیم.
چهار تئوری: جیمی و سرسی لنیستر نیستند که تارگرین هستند
جیمی و سرسی دوقلوهای نامتعارفیاند که طبق گمانهها رابطهی مخفیانهی آنها منجر به تولد حرامزادههایی به اسم جافری، میرسلا و تامن براتیون شده که نبایست وارث تاج و تخت باراتیونها باشند. حقیقت حرامزادگی فرزندان سرسی رازی سربسته میماند تا آن که استنیس براتیون، که میدانست فرزندان حرامزادهی برادرش سیاه مو و چشم آبی هستند شک کرد که چرا فرزندان سلطنتی فاقد تشابهی به پدر اسمیشان هستند. او شکش را در نزد جان ارن دستِ وقت مطرح کرد و این دو با هم موضوع را پیگیری کردند. جان قبل از آن که بتواند اقدامی کند مسموم شد و استنیس از بارانداز پادشاه گریخت. با این وجود کشفیاتشان سرنخهایی برای دیگران بر جا گذاشت.
http://picoup.ir/images/30557682908930422048.jpg
اما طبق تئوری:
در کتاب اشاراتی به اتفاقاتی که بین پادشاه دیوانه یا همان آئریس تارگین با جوانا همسر تایوین لنیستر در شب عروسیاش افتاد موجود است. حتی شواهد دیگری هم در گفتوگوها وجود دارد که این دوقلوها در واقع فرزند تایوین لنیستر نیستند. نمونهاش دیالوگی که عمهی جیمی به او گفت:
تیریون پسر واقعی تایوین هست نه تو. من این رو جلوی پدرت هم گفتم و اون شیش ماه باهام حرف نزد. همهی مردا احمقای عربده کشن. حتی اوناییشون که هزارسال یه بار یکشون پیدا میشه
این حقیقت رو به طبیعی بودن این نوع رابطههای نامتعارف در تارگرینها اضافه کنید تا قضیه برایتان جالبتر بشود. این طور بچههای سرسی وارث به حق پادشاهی میشوند و جیمی به غیر از شاهکش می تواند قاتل پدر واقعی خودش هم باشد.
پنج تئوری: سیریو فورل همان جیکن هاگار است
سیریول فورل (Syrio Forel) که یک روز شمشیر اول براووس بود مربی شمشیرزنی ( بخوانید مربی رقص) آریا بود و ما شنیدیم که وقتی نگهبانان لنیستر برای دستگیری ادارد استارک حمله کردند، در دفاع از آریا کشته شد. او احتمالا واقعا کشته شده باشد چون سِر مرین ترانت که یکی از مهاجمها بود در ادامهی داستان بارها ظاهر شد و به نظر نمیآمد که موقع کشتن سیریو فورل مشکلی برایش پیش آمده باشد.
http://picoup.ir/images/41557330931120288859.jpg
اما طبق تئوری:
سیریو فورل هم میتواند یک براووسی بیصورت دیگر باشد. همان قاتلهای زبدهای که میتوانند چهرهی خودشان را تغییر بدهند. چرا جیکن هاگار (Jaqen H’ghar) در واقع همان سیریو فورل نباشد؟ ( یادآوری: همان قاتلی که آریا را پیدا کرد و به او گفت سه مرگ بدهکار است و باید سه نفر را برای مردن انتخاب کند تا حسابش باخدای سرخ صاف شود) . هر چه باشد هر جفتشان براووسی بودند و آریا را «پسر» صدا میکردند.
شش تئوری: ادارد استارک زنده است
ادارد استارک (Eddard Stark) که اغلب ند صدا میشد، حکمران خاندان استارک، لرد وینترفل و محافظ شمال بود. او دوست نزدیک پادشاه رابرت براتیون بود. با او بزرگ شده و در به دست آوردن تخت آهنین به او کمک کرده بود. سرانجام نیز به عنوان دست او تعیین شد. در همان کتاب اول ادارد به خیانت متهم شد و جافری حکم کرد که سر از تنش جدا شود .
http://picoup.ir/images/48644202511969746878.jpg
اما طبق تئوری:
اگر کسی که سرش بریده شد در واقع خود ند نباشد چه؟ شاید کمی زیادهروی به نظر برسد ولی باز هم فارل سند اصلی ماجراست (همان وحشی تغییرشکلدهنده). چرا فرض نکنیم که ند توانسته باشد خودش را مثل استارکهای کوچکش به موجودی دیگر وارگ کند؟
طبق کتاب شواهد دیگری هم برای زنده بودن فرمانروای استارکها هست. مثلا به نظر نمیآید که سانسا هیچوقت صورت جنازه را شناسایی کرده باشد و کتلین هم در جایی میگوید که استخوانها آنی که انتظار داشت نیستند.
هفت تئوری: هودور همان رازیست که همه چیز را عوض میکند
هودور در واقع همان عقبماندهی وفادار به استارکهاست که برن را همیشه کول میکند و فقط پشت هم میگوید: هودور
http://picoup.ir/images/06817167023986090723.jpg
اما طبق تئوری:
فرزندان استارک بر این گمان هستند که نام واقعی او هودور است تا اینکه ننهی پیر که مادر مادربزرگ او بود میگوید اسم واقعی او والدر است حالا چه میشود اگر هودور واقعا معنای خاصی داشته باشد؟
هرچند که خود مارتین مستقیما چیزی دربارهی ریشهی کلمهی هودور نگفته است ولی طرفدارها آن را به یکی از خدایان باستانی شمال یعنی هد ربط دادهاند که به عناصر تاریکی و سرما مربوط است. خدایانی که با خدای ملیساندرا یا همان خدای سرخ در نبرد هستند.
البته عدهای هم بر این باورند که ممکن است این کلمه رمز کنترل اژدهایان باشد.
هودور “
هودور
هودور
...