The Walking Dead | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود دوم

[HMNN]

http://picoup.ir/images/81357695693729352839.jpg

Season 7, Episode 2, The Well
فصل هفتم, قسمت دوم

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt5207722/?ref_=tt_eps_cu_n)

خلاصه داستان اين قسمت : کرول1 و مورگان2 به پادشاهی(Kingdom) آورده می شوند. جایی که در آن با ازکیل3، رهبری مرموز که رازی با خود دارد، دیدار می کنند.

1 Carol
2 Morgan
3 Ezekiel


.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=47215)

[mhz98]

همیشه از مسیر های انحرافی سریال بدم میومد ولی این قسمت روند مثبتی در طول داستانی این فصل داره
خیلی مشتاقم قلمرو نیگان رو ببینم

[theboy]

من همیشه از این اداهای سریال بدم میاد.
حالا قسمت اول هرچی بود بود، مثلا می خواد مارو یه هفته بیشتر بذاره تو کف :|
حداقل می خواست ما رو بذاره تو خماری و یه قسمت ریک و گروه رو نشون نده، لااقل انقدر آب بندی نمی کرد و تو این قسمت علاوه بر قلمرو پادشاهی (:Smiley36:) یه کم هم قلمرو نیگان رو نشون می داد.

[yaldakh]

ازکیل یکم برای من کارکتر پردازیش جالب نبود lمثلا اگه مرگان فریمن بازی میکرد با یه حس یکم جدی تر برای من جالب تر بود:Smiley36:
کارول حق داشت اینا خیلی جکن:Smiley14:البته شیوا رو خیلی دوست داشتم فک کنم خرج زیادیم رو جلوه های کامپیوتریش گذاشته رو دست سریال البته ویژوال افکت قوی هم نبود یکم تو ذوق میزد کامپیوتریه
کارول ازکیل هم یه جوریه اصلا نیخورن بهم:Smiley15:
اون لجظه ای که خوکا واکینگا رو میخوردن حدس زدم اینا پیشکشی نیگن ایناس :Smiley36:
حالا باید موند تا هفته ی دیگه وضعیت الکساندریا هم رو هواس!

[Daisy]

من همیشه از این اداهای سریال بدم میاد.
حالا قسمت اول هرچی بود بود، مثلا می خواد مارو یه هفته بیشتر بذاره تو کف :|
حداقل می خواست ما رو بذاره تو خماری و یه قسمت ریک و گروه رو نشون نده، لااقل انقدر آب بندی نمی کرد و تو این قسمت علاوه بر قلمرو پادشاهی (:Smiley36:) یه کم هم قلمرو نیگان رو نشون می داد.

قسمت اولش هم خیلی تاپ نبود
بیشتر معمولی بود
از اون قشنگتر هم دیدم

[rmKasra]

دیگه این اپیزودهای انحرافی بعد از یه اپیزود (مثلاً!) تکاندهنده، واقعا تکراری شده. من که تقریبا کل این قسمت رو جلو زدم و اصلا حوصله دیالوگ های تکراری رو نداشتم.

به احتمال زیاد، این فصل آخرین فصلی هست که این سریال رو دنبال میکنم و بعدش دیگه میذارم کنار. مگر اینکه یه حرکتی بکنن

[T-REX]

اپیزود اروم و قشنگی بود. :Smiley17:کلا قسمت هایی که به مورگان می پردازه، تم خاص و متفاوتی دارن. حضور نگان کل این فصل رو برای من بیمه کرده.
اگر یوجین کارگاه گلوله سازیش رو راه بندازه، راحت می تونن با گروه قلمرو وارد مذاکره بشن و اونا رو مسلح کنن. پنهانی معامله کردن با دشمن و مخفی نگه داشتنش از مردم ایده جالبی بود که نشون می داد میشه با ناجی ها این گونه هم برخورد کرد و نتیجه مثبتش رو دید.

سریال وست ورلد که تا اینجا نتونسته انتظارات منو براورده کنه، عوضش امیدوارم این سریال مثل همیشه پاییز رو حسابی داغ کنه و بترکونه.:Smiley16:

[Sajadm98]

جالب شد
به نظر میرسه ازیکیل خیلی نقش مهمی توی سریال داشته باشه
از این چرخش ها خوشم میاد

[Rhaegar]

واکینگ دد رو نباید همش انتظار خون و خونریزی ازش داشته باشیم.اتفاقا از این دست قسمتها که خوب روی دیالوگ ها و روابط کاراکترا کار میکنن بنظرم ارزشش بیشتره چون امثال قسمت اول برای رکورد بیننده زدن و برگردوندن یه هیجان به سریاله نمونشو قسمتهای قبلی دیدیم که میره تا قسمتهای وسط یا اخر!
قسمت خوبی بود و جالب بود که اینا با این همه دبدبه و عظمت اخرش اومدن به نیگان محموله دادن!ای کاش یه قسمت باشه که فقط قلمرو و عظمت نیگان رو نشون بده و جلوه های دیگه نیگان رو هم نشون بده جدای تیکه تیکه کردن بقیه با چوبش چون پتانسیل اینو داره خود کاراکتر حالا بازیگرو کاری ندارم که چقدر محشره!
اینا اگه روی این بخش هایی که تو قسمت تازه نشون دادن بیشتر کار کنن میشه جنبه های دیگه دنیای twd رو هم دید که ارزشش بیشتر از خون و خونریزی نباشه کمترم نیست قطعا!

[Mia_3D]

واکینگ دد رو نباید همش انتظار خون و خونریزی ازش داشته باشیم.اتفاقا از این دست قسمتها که خوب روی دیالوگ ها و روابط کاراکترا کار میکنن بنظرم ارزشش بیشتره چون امثال قسمت اول برای رکورد بیننده زدن و برگردوندن یه هیجان به سریاله نمونشو قسمتهای قبلی دیدیم که میره تا قسمتهای وسط یا اخر!
قسمت خوبی بود و جالب بود که اینا با این همه دبدبه و عظمت اخرش اومدن به نیگان محموله دادن!ای کاش یه قسمت باشه که فقط قلمرو و عظمت نیگان رو نشون بده و جلوه های دیگه نیگان رو هم نشون بده جدای تیکه تیکه کردن بقیه با چوبش چون پتانسیل اینو داره خود کاراکتر حالا بازیگرو کاری ندارم که چقدر محشره!
اینا اگه روی این بخش هایی که تو قسمت تازه نشون دادن بیشتر کار کنن میشه جنبه های دیگه دنیای twd رو هم دید که ارزشش بیشتر از خون و خونریزی نباشه کمترم نیست قطعا!
قسمت 3 راجب دریل و دوآیت و نگان و گروهشه

[mohammad1992]

بسیار جذاب بود بعد از یه قسمت طوفانی و پر از استرس ازکیل رو نشون داد بیشتر خندم به پادشاه بودن اینه نیگان همه جا رو گرفته این چه فکری داره:Smiley36: امتیازم 10/10

[New_Sense]

بالاخره بعد از مدتها ؛ فصل هفتم سریال مردگان متحرک هم شروع شد . و قسمت طوفانی پر از التهاب و زد خورد و درگیری بین قهرمان ریک و ضدقهرمان نیگان ؛ در اینجا دیگه قهرمان مفلوک و درب داغون و درهم شکسته شده قرار گرفته در برابر ضد قهرمانی بسیار کاریزماتیک و با اصول و پایبند که رحم نمیکنه ؛ و جالبی داستان از این ضد قهرمانی هست که بدون هیچ ترحمی سر دو تا از افراد ریک رو له میکنه و سادیسم وار میخنده و انگار از مرگ و کشتن انرژی میگیره .

جالبه در فصل قبل من نوید درهم شکسته شدن روحی و ذهنی ریک رو میدادم ؛ مخصوصا زمانی که تحت جو گیری بسیار بالا به اون خوابگاه حمله کرد و از دم همه رو کشت ؛ مطمنا ریک خیلی خیلی احساس پادشاهی میکرد و تو این وضعیت در ورطه توهم افتاد ؛ چرا که فکر کرد حالا که الکساندریا رو داره و نیروهای خیلی قدرتمندی داره پس میتونه دنیا رو فتح کنه ؛ که برعکس همین باعث شد بیوفته در منجلاب خودپسندی و درگیر بشه با شخصیتی خیلی خیلی قوی تر و نیروهای عظیم تر .

در هر صورت در اپیزود اول ؛ نیگان به خوبی تونست شخصیت ضد قهرمان که بیننده واسش جذابیت داشته باشه و حتی در مواردی به وجد بیاد رو به تصویر بکشه ؛ و در این شکی نیست پیش برنده داستان در این فصل جدا از قهرمان همیشگی مردگان متحرک ؛ این نیگان هست .

ما در اپیزود اول ؛ به معنای واقعی مصلوب شدن ریک رو در برابر نیگان دیدیم ؛ تا جایی که نیگان تمامی ذهنیت قبلی مارو از بین برد و نشون داد که دیگه دنیای مردگان متحرک ؛ بحث زامبی یا واکر ها نیست ؛ بحث انسانهایی است که پادشاهی میکنن به معنای واقعی . و از جمله پادشاهی به اپیزود دوم برمیگردم .

شاید پادشاهی در قلمرو کینگ ایزیکل فقط در حد یک جوک معنا پیدا کنه و پادشاهی نمادین تئاتری که در صحنه ورود مورگان و کارول به خوبی نشان داده میشه ؛ اما پادشاهی واقعی در این دنیا تا الان ؛ نیگان هست ؛ اپیزود به رسم همیشگی سریال جهت نشان دادن گروه ایزیکل و کمپ و جایگاه می باشد ؛ و چیزی که در مواجه با خوک ها نشان داده میشود ؛ این است که ایزیکل هم موافق کمک به نیگان نیست ولی چاره ای جز دادن خوک هایی که شکمشان با زامبی پر شده ندارد .

شاید بعد ار فرماندار ؛ بهترین ضد قهرمان در سریال نیگان باشه ؛ و خب جنگ و قیامتی که باز هم در پیش خواهد بود .

[.:SiSiBK:.]

شاید بعد ار فرماندار ؛ بهترین ضد قهرمان در سریال نیگان باشه ؛ و خب جنگ و قیامتی که باز هم در پیش خواهد بود .

من فکر میکنم بهترین ضد قهرمان بدون تردید نیگان هستش. حالا شاید بخاطر بازیگرش باشه نمیدونم ولی واقعن تا الان بهترین بوده ( و فکر هم بکنم بهترین بمونه )

اپیزود خوبی بود. من این اپیزودهای آروم و پردیالوگ، که باعث شناخت بیشترمون از کارکترها میشه رو هم خیلی دوست دارم. امتیاز من 8/10

پ.ن: کارول یه مقدار رفته رو مخم :Smiley35:

[Tumlouk]

سریال داره جالب میشه
اما قطعا و بدون اغراق بزرگترین ضدقهرمان این سریال نیگانه. فرماندار تا این حد شاخ نبود ( هم از نظر تسلط روی بقیه و هم از نظر قدرت و تعداد افراد )
لوس بازیهای کارول واقعا رو اعصابه ! همیشه میخواد بره اما خودشم نمیدونه کجا ! همیشه هم یه گندی بالا میاره که دیگران باید گندکاریش رو درست کنن !
پیش بینیم از ادامه سریال اینه که مستعمره های نیگان که درواقع " هیلتاپ " و " قلمرو ایزکیل " هستن باهم متحد میشن علیه نیگان.
یه حسی بهم میگه این پافشاری کارول برای رفتن از قلمرو بی مورد نیست ؛ درواقع احساس میکنم کسی که پی میبره ریک و گروهش اسیر شدن همین کاروله ؛ و صد البته کسی که در متحد کردن مستعمره ها نقش اصلی رو داره همین کارول با همکاری مورگانه.

پ.ن : بازیگر نقش " ریچارد " که موقع تحویل دادن خوکها با اون یارو درگیر شد همون " فرماندار " نیست ؟ هیکلش که همونه چهرشم خیلی به اون شبیه هست.

[saeedrz70]

مسخره ترین اپیزود سریال، وقتی پادشاه و شریش و دست راستش ظاهر شد تا نیم ساعت میخندیدم:Smiley14:.
حداقل از بیشتر قسمت های سریال لویی سی کی خنده دارتر بود.:Smiley36:
می خواستند بعد از اون اپیزود خشن، کمی بالانس توی سریال ایجاد کنند که .... :Smiley19:

[New_Sense]

مسخره ترین اپیزود سریال، وقتی پادشاه و شریش و دست راستش ظاهر شد تا نیم ساعت میخندیدم.
حداقل از بیشتر قسمت های سریال لویی سی کی خنده دارتر بود.
می خواستند بعد از اون اپیزود خشن، کمی بالانس توی سریال ایجاد کنند که ....


برعکس وجود پادشاه ایزیکیل همین احساس رو میخواست به بیننده بده ؛ و احساسی که الان پیدا کردین شما دقیقا هدف این اپیزود بود که بهش رسیده . این اپیزود برعکس خیلی ساده و روان زندگی و جامعه ای که ایزیکل ساخته رو به تصویر میکشه و آرامشی که فعلا در جریانه ؛ و شاید درگیری و التهابی که اینده ممکنه در این ارامش نهفته شده باشه رو به تصویر بکشه ( دقیقا همانند اپیزودی فصل های قبل که الکساندریا در ارامش کوچکی بود و در ادامه با ورود ولف ها و کشتن و قلع قمع مردم به چه وضعیت بحرانی رسید)

توی این قسمت همه چیز استعاره و تمسخر پادشاه در دنیای واکینگ دد بود ؛ دقت کردی خودت کارول هم به این وضعیت پادشاهی ایزیکل که فقط جنبه نمایشی و تئاتری داشت خندش گرفت و گفت جوک هست این وضعیت ؛ در ضمن بالانسی در سریال نمیخواستن ایجاد کنن ؛ سریال سازی کنش و واکنش در قالب درام هست ؛ که گاهی در اپیزودی به نهایت میرسه و در اپیزود بعدش فرو میکشه ؛ مطمنا اپیزود سوم باز التهاب بالایی خواهد داشت ؛ توی سریال وقتی خط داستانی پرش پیدا میکنه ؛ نباید توقع التهاب زیاد و شدت دار توی هر قسمت داشت ؛ مهم فراز و فرود درام و واکنشی که بیننده پیدا میکنه .

[saeedrz70]

برعکس وجود پادشاه ایزیکیل همین احساس رو میخواست به بیننده بده ؛ و احساسی که الان پیدا کردین شما دقیقا هدف این اپیزود بود که بهش رسیده . این اپیزود برعکس خیلی ساده و روان زندگی و جامعه ای که ایزیکل ساخته رو به تصویر میکشه و آرامشی که فعلا در جریانه ؛ و شاید درگیری و التهابی که اینده ممکنه در این ارامش نهفته شده باشه رو به تصویر بکشه ( دقیقا همانند اپیزودی فصل های قبل که الکساندریا در ارامش کوچکی بود و در ادامه با ورود ولف ها و کشتن و قلع قمع مردم به چه وضعیت بحرانی رسید)

توی این قسمت همه چیز استعاره و تمسخر پادشاه در دنیای واکینگ دد بود ؛ دقت کردی خودت کارول هم به این وضعیت پادشاهی ایزیکل که فقط جنبه نمایشی و تئاتری داشت خندش گرفت و گفت جوک هست این وضعیت ؛ در ضمن بالانسی در سریال نمیخواستن ایجاد کنن ؛ سریال سازی کنش و واکنش در قالب درام هست ؛ که گاهی در اپیزودی به نهایت میرسه و در اپیزود بعدش فرو میکشه ؛ مطمنا اپیزود سوم باز التهاب بالایی خواهد داشت ؛ توی سریال وقتی خط داستانی پرش پیدا میکنه ؛ نباید توقع التهاب زیاد و شدت دار توی هر قسمت داشت ؛ مهم فراز و فرود درام و واکنشی که بیننده پیدا میکنه .
موضوع اینکه من بیشتر از اینکه به پادشاه و ببر بخندم به خود سریال می خندیدم، مثل اینکه یه نفر واست جک تعریف کنه و تو به جای جک به خود جک گو بخندی.
من با بیشتر حرفهای شما موافقم. اما بنظرم میشه حتی توی همچین داستان آخرالزمانی جدی ای هم شخصیت جک بذارید، به شرطی که خود اثر رو هجو نکنه. یه مرد با اون هیبت با اناری در دست و یه ببر کامپیوتری دم در خونه ی کارل رو مقایسه کن با بعضی از پایان بندی های درخشان قسمت های قبل تر.