Westworld | بحث اپیزودیک | فصل اول , اپیزود پنجم

[HMNN]

http://picoup.ir/images/78489980686439152616.jpg

Season 1, Episode 5, Contrapasso
فصل اول, قسمت پنجم

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt4625866/?ref_=ttep_ep5)

خلاصه داستان اين قسمت : دلورس، ویلیام و لوگان به پریاه1، شهرکی ساخته شده بر پایه نافرمانی و فساد، می رسند و برای ماموریت خطرناکی به کار گرفته می شوند؛ مرد سیاه پوش با متحدی غیر منتظره در جستجویش برای گشودن ماز ملاقات می کند.



1 Pariah


.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=47445&p=212623).:sub-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=47589&p=214489)

[MeHr@n]

این قسمت خیلی خوب بود 10/10 مسائل پیچیده تر شده مخصوصا تیکه آخرش که اون زنه (اسمشو نمیدونم) بیدار بود
دلورس چه جیگری شده:Smiley41:
از مانی عزیر نیز به خاطر زیرنویس عالیش تشکر میکنم:Smiley30:

[OMID40]

این قسمت از چهار قسمت قبلی بهتر بود

روند داستان شکل بهتری به خودش گرفته و میشه گفت تکلیف کلی سریال در حال مشخص شدن هست ...

من که به شخصه وقتی این سریال و می بینم از نظر معمایی بودن و اشکال مخصوصا شکل هزار تو یا مرد سیاه پوش و یا دسته بندی کردن افراد در ذهن خودمون به خوب و بد بیشتر یاد سریال لاست میوفتم
هر چند هیچ سریالی جای سریال دیگه رو نمی گیره و هر سریالی زیبایی های خودش رو داره در صورت موفق بودن

امیدوارم روند رو به رشد ادامه دار باشه و موضوع سریال در کنار معمایی بودن باعث خسته شدن ببننده نشه ...

[donald]

چی به سر ما اومده که تاپیک چنین سریال هایی خاک میخوره و اپیزودی چنین مهم و زیبا تنها یک (!!) پست داره
اونوقت یه سریالی فقط بخاطر هایپ بالا و خون و خونریزی های بی اساسش 10 صفحه میره جلو :Smiley19:

خیلی چیزا تو این قسمت معلوم و رفع ابهام شد، و همونطور که انتظار داشتیم:


گرچه مسلما غافلگیری ها ادامه خواهد داشت و ممکنه سریال بهمون رو دست بزنه، اما تا به اینجای کار اگر کسی ابهامی داره، بگه براش رفع کنم :Smiley36:


و در آخر چقدر خوب بود این صحنه
http://up.vbiran.ir/uploads/25530147811199035229_1.jpg

همین اد هریس. دقیقا کیه ؟ یعنی یک مهمان مثل بقیه مهمونا ؟

[Heisen-berg]

در حد یک حدس، من فک میکنم "مرد سیاه پوش" یه جور ویروسه و باگ تو سیستم شونه. یعنی ساخته خودشونه اما توانایی کنترل ش رو ندارن.

[amayana]

بذارید اینطوری بگم که ویلیام (با بازی جیمی سیمپسون) مهمانی هست که بهمراه رئیس، شریک تجاری و برادر زن آینده‌اش یعنی لوگان (با بازی بن بارنز) 30 سال پیش به وست ورلد میرن، تا علاوه بر تفریح، وست ورلد رو برای خریدن ارزیابی کنن.
در اون زمان ویلیام با دلوریس آشنا میشه، دلوریسی که توسط خالقش آرونولد به یه Pre Consciousness رسیده و این مسئله باعث میشه اتفاق هولناکی (احتمالا چیزی شبیه فیلم) در پارک رخ بده و اینگونه میشه که علاوه بر قوس شخصیتی ویلیام و بی رحم شدنش نسبت به اندرویدها، وست ورلد دوباره برنامه ریزی بشه، اسلحه‌ی میزبان ها سطح خطرشون به حداقل برسه (به تفاوت اثر شلیک گلوله در خط زمانی ویلیام که بهشون ضربه وارد میکنه و خط زمانی مرد سیاه پوش که گلوله بهش هیچ اثری نداره توجه کنید)، احتمالا مرگ آرنولد رقم بخوره و بطور کلی تغییراتی در وست ورلد پدید بیاد.
ویلیام بخشی از سهام وست ورلد رو خریداری میکنه و بدین ترتیب باتوجه به صاحب امتیاز بودن رفت و آمدش در وست ورلد تسهیل پیدا میکنه (هم از نظر هزینه و هم از نظر اینکه ناظرین وست ورلد کاری به کارش ندارن) و 30 سال گذشته رو به وست ورلد میاد تا به مرکز هزارتو برسه و هدف پشت اون رو پیدا کنه و اینگونه به مرد سیاه پوشی (با بازی اد هریس) تبدیل میشه که در زمان حال داریم می‌بینیم... توجه کنید که در دنیای واقعی مرد سیاه پوش انسان بدی نیست، یک میلیونر هست که حتی مؤسسه خیریه داره و اگر هم می‌بینید که در پارک آدمکشی میکنه بخاطر این هست که اونها رو تنها یک سری اندروید میدونه.

تمام چیزایی که گفته شد بر اساس مدارکی هست که تو این پنج اپیزود و بویژه در اپیزود آخر بهشون اشاره شده و ممکنه با اپیزودهای بعدی بعضی هاش تغییر کنه. باز اگه سوالی بود و وقتی بود در خدمتم.




یعنی دو خط زمانی رو هم زمان نشون میده ک مارو گــــوزپیچ کنه؟!؟!:Smiley10::Smiley39:

[amirasdfg]

سلام
به نظر من بهترین سریال در حال پخش همین سریاله ولی متاسفانه به این سریال زیاد پرداخته نمیشه.

[hamed224]

بعید میدونم از نظر بیننده جا پای سریالهایی مثل بازی پادشاهان بذاره چون از این مدل سریال هاست که یکم حوصله میخواد به نقطه هیجانی واتفاقات تکان دهنده برسه

ولی فعلا ما محو این همه دقت و ظرافت و بازی استادانه هاپکینز هستیم ، چقدر تمیز دیالوگارو میگه چقدر حسش موقع بازی خوبه ادم لذت میبره...

[HAMID13]

واقعا بازیگراکارگردانی ساخت موسیقی هم خیلی خوبه تا اینجا که لذت بردم

صحنه رویارویی هاپکینز و اد هریس فوق العاده زیبا بود دلورس که دیگه کاملا راه خودش رو داره میره تا به جواب برسه اون زن سیاهه هم که خیلی باحاله همش زنده میشه

داستان آرنولد هم خیلی جالبه دوست دارم بدونم چه اتفاقی واسش افتاده

کلا خیلی خوب تا اینجا کار کردن (ی نوشته ای بود از یکی از دوستان که توضیح داد مرد سیاهپوش کیه و... اینو از خودتون دارین میگین یا از بین نظریه هایی که راجع به سریال مطرح میشه خوندین و گفتین؟؟)گرچه اگه حقیقت داره ایکاش تو ی تگ اسپویلر میذاشتین چون عملا نصف معماهارو گفتین

[AAlireza]

میدونی این سریال جوریه که موقع دیدنش احساس میکنم دارم همه چیو میفهمم اما وقتی تموم میشه نیم ساعت به مانیتور خیره میشم و دقیقا همون موقست که میفهمم هیچی نفهمیدم و تصمیم میگیرم یه دور دیگه رو دوره تند نگاه کنم
مخصوصا وقتی یکی میمیره بعد یه جا دیگه سرو کلش پیدا میشه:Smiley10::Smiley10::Smiley10::Smiley10::S miley10:

[HAMID13]

هیچ بخشی از متن من اسپویلر نیست (اگر به متن بنده اشاره دارید). چیزهایی که من گفتم با استناد به سکانس هایی هست که در خود سریال نشان داده شده. هر قسمت از متن رو که نمیتونید تو سریال پیدا کنید رو نقل قول کنید تا اسکرین شاتش رو بذارم یا توضیح بدم...[/quote]
من عذر خواهی می کنم موفق باشید

[Sajadm98]

من بعد این قسمت فهمیدم که قشنگ معلومه دارن فقط میپیچونن که اخرش یه اتفاق عجیب و غربیب بافته که تازه توی فصل دو بخوان بهش بپردازن و فقط یک داستان مبهم داره که درگیرت کنه
سریال محبوب اما متوسطی خواهد بود

[Lou Bloom]

این سریال به هیچ نمی ارزه ! ترسم از اینه سال دیگه HBO بخواد یه سریال مشابه سریال pretty little liars و از این دست سریال ها بسازه پخش کنه . گیم اف کم بود این سریال هم اضافه شد . کاملا ناامید شدم از روندی که HBO در پیش گرفته . ترجیح میدم دوباره سوپرانو و بردواک امپایر ببینم !

[Sherlock]

سریال خیلی خوب داره پیش میره، فقط امیدوارم بدون جواب دادن بخشی از سوال‌های قبلی بی‌پروا سوال جدید ایجاد نکنه.
بهترین بخش این قسمت گفتگوی مرد سیاه پوش و فورد بود. به نظرم تو این سکانس اد هریس حتی از آنتونی هاپکینز هم بهتر بازی کرد. خیلی جذبه‌ی خاصی داره :Smiley35:

ایده‌ای که در مورد خطوط زمانی مختلف پیش اومده و تو این قسمت هم تقریباً تایید شد خیلی پیچیده و سوال برانگیزه. اگه خط زمانی مرد سیاه پوش و ویلیام/دلوریس جداست، با توجه به این که جفتشون به دنبال هزارتو هستن، اگه ویلیام همون مرد سیاه پوش باشه (که همه تقریباً چنین اعتقادی دارن) حتماً در رسیدن به هزارتو شکست خورده، وگرنه مرد سیاه پوش تو زمان حال یه راست می‌رفت اون‌جا رو پیدا می‌کرد دیگه، دنبال این همه رمزگشایی نبود، از طرف احتمالاً چون قبلاً نتونسته به هزارتو برسه الان دیگه عزمش رو جزم کرده که پیداش کنه. البته این در صورتیه که ویلیام رو مرد سیاه پوش بدونیم. اما اگه فرض کنیم لوگان همون مرد سیاه پوشه چی؟ استایل و رفتارشون خیلی بیشتر به هم می‌خوره، ضمن این که ویلیام یه خال گوشتی رو صورتش داره در حالی که ما روی صورتی مرد سیاه پوش چنین چیزی نمی‌بینیم. ممکنه در خط زمانی گذشته در حادثه‌ای که جلوی رسیدن ویلیام و دلوریس به هزارتو رو گرفته ویلیام کشته شده و به همین خاطره که مرد سیاه پوش میگه هزارتو جاییه با جزای واقعی، شاید منظورش مرگ ویلیام باشه.
علاوه بر این مرد سیاه پوش میگه در اوایل پارک یه بار پیچ و مهره‌ی یکی از اندرویدها رو در آورده و بعداً کالبد ربات‌ها به شکل انسانی در اومده. می‌دونیم که ویلیام اولین بارش هست که به پارک میاد، ولی این‌جا که ربات‌ها هم گوشت و خون دارن، پس احتمالاً با توجه به این که لوگان قبلاً به پارک اومده (اینو مطمئن نیستم) و دل و روده‌ی مکانیکی یکی از اندرویدها رو بیرون ریخته (و می‌دونیم ویلیام چنین روحیه‌ای نداره) باز هم احتمالاً مرد سیاه پوش باید لوگان باشه.

اما در مورد دلوریس. من احساس می‌کنم دلوریس در حال یادآوری خاطراتش با ویلیام هست. چون تو صحنه‌هایی مثل صحنه‌ی داخل قطار یهو می‌بینیم که بقیه‌ی شخصیت‌های داخل صحنه غیب میشن. احتمالاً بعد از تجربه‌ی ناموفق قبلی، دلوریس سی سال تو حلقه‌ی زندگی خودش بوده تا این که اون اتفاقات براش میوفته و از حلقه‌اش خارج میشه. حالا دوباره می‌خواد هزارتو رو پیدا کنه و داره خاطرات قبلی رو یادش میاد. منتهی کارگردان این صحنه‌ها رو برعکس داره نشون میده. با این نتیجه گیری جایی که فورد دلوریس رو از شهر پارایا به رویا می‌بره منطقی در میاد، چون این دلوریس، دلوریس آینده است و داره مسیر رو دوباره طی می‌کنه.

نکته‌ی فرعی و جالب سریال اون پسر بچه‌ایه که نحوه‌ی لباس پوشیدنش شبیه فورده و تو این اپیزود هم پیداش میشه و یه کار فرعی انجام میده. من اول فکر می‌کردم اون باید مهمان باشه، ولی الان حس می‌کنم یه میزبانه، اندرویدیه که فورد با الهام از کودکی خودش ساخته.

امیدوارم بقیه هم مشارکت بیشتری تو تاپیک‌های این سریال خوب داشته باشن. :Smiley69:

[saeedrz70]

مکالمه بین دلوریس و خالق توی این قسمت مهم بود. چونکه رابطه ی دلوریس با آرنولد رو روشن کرد.
صداهایی که دلوریس میشنوه در واقع صدای آرنولد هست و هدف آرنولد هم نابود کردن پارک به کمک دلوریس هست.
آخرین ارتباط ارنولد با دلوریس سی و چهار سال پیش(روز خودکشی ارنولد) اتفاق افتاده و از اون موقع دلوریس توی چرخه های داستانی گیر کرده.
صحنه ای قبل از این مکالمه هم مهم هست. دلوریس در جشنی شبیه به جشن مردگان هست و با شنیدن صدایی به خواب میره و بعد اون رو کنار خالق می بینیم. پس احتمالا خط داستانی موازی از نظر رمانی نداریم.
در پایان مکالمه وقتی دکتر رابرت فورد از اتاق با حالت عصبی ای بیرون میاد، دلوریس انگار با کسی حرف می زنه و میگه: اون نمیدونه، من هیچی بهش نگفتم. اون شخص ارنولده، اما آیا آرنولد پس از مرگ هم حضور داره!؟

[civilianm]

من فقط منتظر روبرو شدن هاپکینز و ارنولدم. یعنی این بازی جدیدی که هاپکینز داره می سازه قراره کاره مارم بسازه ایا؟!
دارم میرم واسه دیدن قسمت بعد و نمی دونید چقد خوشحالم ;-)

Sent from my C5502 using Tapatalk

[farshadsam101]

دوستان مگه اون کسی که مرد سیاه پوش کشت و خونش رو داد به تدی همونی نیست که اخر این قسمت تو واگن روی دلورس و دوس پسرش اسلحه کشید؟؟؟این یعنی دو تا خط زمانی دیگه.دلورس داره قدیما رو به یاد میاره

[mohsenshinobi]

اصلا جذابیت نداره

[MrP]

دوستان مگه اون کسی که مرد سیاه پوش کشت و خونش رو داد به تدی همونی نیست که اخر این قسمت تو واگن روی دلورس و دوس پسرش اسلحه کشید؟؟؟این یعنی دو تا خط زمانی دیگه.دلورس داره قدیما رو به یاد میاره
دو تا خط زمانی نیستش.هر کی که کشته میشه دوباره برش می گردونن به پارک.

[civilianm]

بیان کوجیما wow
http://www.zoomg.ir/2016/11/3/154737/hideo-kojima-preaise-westworld-ideas/

Sent from my C5502 using Tapatalk

[Alex Vause]

فوق العاده بود این اپیزود ... فقط باید با دقت ببینید و بعدش حتما نقد ها نظرات و تئوری های طرفداراها رو بخونید تا متوجه بشید چقدر سریال جزئیات داره :Smiley10:

هرچی میگذره بیش نظریه "دو خط داستانی با فاصله زمانی 30 سال" به واقعیت نزدیک میشه ... دلایلش زیاده

چیزی که من برداشت کردم تو این 5 قسمت این بوده ... هنوز قسمت 6 رو ندیدم :Smiley19:

ویلیام و دوستش لوگان بعد از مرگ آرنولند به پارک میاند ! اما دلیلشون تفریح نیست و قصد خرید پارک رو دارند ( تو صحبت هاشون قبل از دیدار با ال لازو میشه فهمید ) اینجا ویلیام به دلوریس برخورد میکنه ، دلوریسی که توسط آرنولند داره کم کم به قدرت تفکر و آزادی میرسه ، ویلیام اینجا عاشق دلوریس میشه ، البته عاشق یه روبات نه بلکه یه هوش مصنوعی که کم کم داره مثل یه انسان درک میکنه اما اینجاست که فورد دست به کار میشه و جلوی وقوع فاجعه رو میگیره ( اینکه میزبان ها آزادی پیدا کنند ). فورد دلوریس رو دوباره به چرخه داستانیش بر میگردونه و اینجوری تمام خاطراتش با ویلیام رو از دست میده . ویلیام هم 30 ساله به پارک میاد تا هزار تو رو پیدا کنه ! اما برای چی ؟ برای اینکه اعتقاد داره آرنولد هزار تو رو جوری طراحی کرده که میتونه میزبان ها رو به آزادی برسونه و شاید ویلیام اینجوری میخواد انتقامش رو از فورد بگیره . چون فورد در حالت عادی توانایی کنترل کردن تمام میزبان ها رو داره ، اما اگه ویلیام یا همون مرد سیاه پوش ! بتونه راز نهفته در هزار تو رو کشف کنه میتون به میزبان ها قدرت ازادی و تفکر بده و اون ها رو علیه فورد بسیج کنه

[civilianm]

نقد قسمت پنجم
http://www.zoomg.ir/2016/11/1/154659/westworld-season-1-episode-5-review/
من از جمله کساییم که فکر می کنه خط زمانی یدونه اس. حسم می گه. دلیلی واسش ندارم.
هنوز نمی دونم فورد چرا تدی و با سیاه پوش راهی کرده. قبلا تو وست ورد کارش چیزه دیگه ای بود. بعد فورد یهو براش داستان جدید تعریف کرد تا همراه مرد سیاه پوش بشه. راستی این مرد سیاه پوش اسمی هم داره؟!

http://www.zoomg.ir/2016/11/1/154659/westworld-season-1-episode-5-review/
راستی شرمنده اگر گذاشتن این لینکا تبلیغات به حساب میاد و از نظر قانون اینجا غلطه بگید که برش دارم. چون نیت من اصلا تبلیغات نیست و فقط پیگیر داغ تر کردن بحث های مربوط به وستم. تا همه بتونیم لذت بیشتری ازین سرگرمی ببریم.
و شاید چیزی هم یاد بگیریم.

Sent from my C5502 using Tapatalk

[Forrest Gump]

بذارید اینطوری بگم که ویلیام (با بازی جیمی سیمپسون) مهمانی هست که بهمراه رئیس، شریک تجاری و برادر زن آینده‌اش یعنی لوگان (با بازی بن بارنز) 30 سال پیش به وست ورلد میرن، تا علاوه بر تفریح، وست ورلد رو برای خریدن ارزیابی کنن.
در اون زمان ویلیام با دلوریس آشنا میشه، دلوریسی که توسط خالقش آرونولد به یه Pre Consciousness رسیده و این مسئله باعث میشه اتفاق هولناکی (احتمالا چیزی شبیه فیلم) در پارک رخ بده و اینگونه میشه که علاوه بر قوس شخصیتی ویلیام و بی رحم شدنش نسبت به اندرویدها، وست ورلد دوباره برنامه ریزی بشه، اسلحه‌ی میزبان ها سطح خطرشون به حداقل برسه (به تفاوت اثر شلیک گلوله در خط زمانی ویلیام که بهشون ضربه وارد میکنه و خط زمانی مرد سیاه پوش که گلوله بهش هیچ اثری نداره توجه کنید)، احتمالا مرگ آرنولد رقم بخوره و بطور کلی تغییراتی در وست ورلد پدید بیاد.
ویلیام بخشی از سهام وست ورلد رو خریداری میکنه و بدین ترتیب باتوجه به صاحب امتیاز بودن رفت و آمدش در وست ورلد تسهیل پیدا میکنه (هم از نظر هزینه و هم از نظر اینکه ناظرین وست ورلد کاری به کارش ندارن) و 30 سال گذشته رو به وست ورلد میاد تا به مرکز هزارتو برسه و هدف پشت اون رو پیدا کنه و اینگونه به مرد سیاه پوشی (با بازی اد هریس) تبدیل میشه که در زمان حال داریم می‌بینیم... توجه کنید که در دنیای واقعی مرد سیاه پوش انسان بدی نیست، یک میلیونر هست که حتی مؤسسه خیریه داره و اگر هم می‌بینید که در پارک آدمکشی میکنه بخاطر این هست که اونها رو تنها یک سری اندروید میدونه.

تمام چیزایی که گفته شد بر اساس مدارکی هست که تو این پنج اپیزود و بویژه در اپیزود آخر بهشون اشاره شده و ممکنه با اپیزودهای بعدی بعضی هاش تغییر کنه. باز اگه سوالی بود و وقتی بود در خدمتم.





با سلام.
در مقدمه باید بگم سپاسگزارم از ادبیات زیبای شما.
من ساعاتی پیش این قسمت رو دانلود کردم و با تماشای آن تقریبا چیزی نفهمیدم :Smiley36:
ولی شاید ابهامات من تا اپیزود های آینده برطرف بشه

اما...
چندتا سوال از کل این اپیزود ها :

1-از کجا فهمیدین مرد سیاه پوش ویلیام هست؟ اگه ممکنه قسمتایی که به این موضوع اشاره میکنه رو ذکر کنید

2-
اتفاق هولناکی (احتمالا چیزی شبیه فیلم) در پارک رخ بده و اینگونه میشه که علاوه بر قوس شخصیتی ویلیام و بی رحم شدنش نسبت به اندرویدها، وست ورلد دوباره برنامه ریزی بشه، اسلحه‌ی میزبان ها سطح خطرشون به حداقل برسه

شما گفتین بر اساس دیالوگ ها و مدارک فیلم لطفا اینم بگین کجا بوده

(شاید من از زیرنویس خوبی استفاده نمیکنم این مشکلات پیش میاد)

3- چرا اینها دنبال هزارتو هستند ؟

4-اندروید ها به وسایلی که از دنیای خارج میاد واکنش نشون میدن و خاطرات بازنگری میشه ؟ یا یا رابرت داره دستکاری میکنه ؟
(منظورم دلوریس و زن سیاه پوست هست)

لطف میکنین اگه بی جوابم نذارین:Smiley17:

[Forrest Gump]

بذارید اینطوری بگم که ویلیام (با بازی جیمی سیمپسون) مهمانی هست که بهمراه رئیس، شریک تجاری و برادر زن آینده‌اش یعنی لوگان (با بازی بن بارنز) 30 سال پیش به وست ورلد میرن، تا علاوه بر تفریح، وست ورلد رو برای خریدن ارزیابی کنن.
در اون زمان ویلیام با دلوریس آشنا میشه، دلوریسی که توسط خالقش آرونولد به یه Pre Consciousness رسیده و این مسئله باعث میشه اتفاق هولناکی (احتمالا چیزی شبیه فیلم) در پارک رخ بده و اینگونه میشه که علاوه بر قوس شخصیتی ویلیام و بی رحم شدنش نسبت به اندرویدها، وست ورلد دوباره برنامه ریزی بشه، اسلحه‌ی میزبان ها سطح خطرشون به حداقل برسه (به تفاوت اثر شلیک گلوله در خط زمانی ویلیام که بهشون ضربه وارد میکنه و خط زمانی مرد سیاه پوش که گلوله بهش هیچ اثری نداره توجه کنید)، احتمالا مرگ آرنولد رقم بخوره و بطور کلی تغییراتی در وست ورلد پدید بیاد.
ویلیام بخشی از سهام وست ورلد رو خریداری میکنه و بدین ترتیب باتوجه به صاحب امتیاز بودن رفت و آمدش در وست ورلد تسهیل پیدا میکنه (هم از نظر هزینه و هم از نظر اینکه ناظرین وست ورلد کاری به کارش ندارن) و 30 سال گذشته رو به وست ورلد میاد تا به مرکز هزارتو برسه و هدف پشت اون رو پیدا کنه و اینگونه به مرد سیاه پوشی (با بازی اد هریس) تبدیل میشه که در زمان حال داریم می‌بینیم... توجه کنید که در دنیای واقعی مرد سیاه پوش انسان بدی نیست، یک میلیونر هست که حتی مؤسسه خیریه داره و اگر هم می‌بینید که در پارک آدمکشی میکنه بخاطر این هست که اونها رو تنها یک سری اندروید میدونه.

تمام چیزایی که گفته شد بر اساس مدارکی هست که تو این پنج اپیزود و بویژه در اپیزود آخر بهشون اشاره شده و ممکنه با اپیزودهای بعدی بعضی هاش تغییر کنه. باز اگه سوالی بود و وقتی بود در خدمتم.





با سلام.
در مقدمه باید بگم سپاسگزارم از ادبیات زیبای شما.
من ساعاتی پیش این قسمت رو دانلود کردم و با تماشای آن تقریبا چیزی نفهمیدم :Smiley36:
ولی شاید ابهامات من تا اپیزود های آینده برطرف بشه

اما...
چندتا سوال از کل این اپیزود ها :

1-از کجا فهمیدین مرد سیاه پوش ویلیام هست؟ اگه ممکنه قسمتایی که به این موضوع اشاره میکنه رو ذکر کنید

2-
اتفاق هولناکی (احتمالا چیزی شبیه فیلم) در پارک رخ بده و اینگونه میشه که علاوه بر قوس شخصیتی ویلیام و بی رحم شدنش نسبت به اندرویدها، وست ورلد دوباره برنامه ریزی بشه، اسلحه‌ی میزبان ها سطح خطرشون به حداقل برسه

شما گفتین بر اساس دیالوگ ها و مدارک فیلم لطفا اینم بگین کجا بوده

(شاید من از زیرنویس خوبی استفاده نمیکنم این مشکلات پیش میاد)

3- چرا اینها دنبال هزارتو هستند ؟

4-اندروید ها به وسایلی که از دنیای خارج میاد واکنش نشون میدن و خاطرات بازنگری میشه ؟ یا یا رابرت داره دستکاری میکنه ؟
(منظورم دلوریس و زن سیاه پوست هست)

لطف میکنین اگه بی جوابم نذارین:Smiley17: