Prison Break : بحث و تبادل نظر پیرامون فصل پنجم سریال

[yaser63]

http://picoup.ir/images/40240422218218429659.jpg (http://picoup.ir/)


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt4928092/?ref_=tt_mv_close):RottenTomatoes: (https://www.rottentomatoes.com/tv/prison_break):metacritic: (http://www.metacritic.com/tv/prison-break/season-5)


در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل پنجم سریال Prison Break که پخش رسمی آن از چهارم آوریل 2017 (به وقت ایران: چهارشنبه شانزدهم فروردین 96) از شبکه FOX آغاز می گردد بحث و گفتگو کنید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.



.:inf-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=42161).:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48004&p=220965#post220965)

[mahdi20]

سلام

من عاشق این سریال هستم یادش بخیر اولین سریال که شروع کردم برای دیدن همین سریال بود و زبان اصلیش رو دیدم و خیلی لذت بردم.

داستان فصل جدید این سریال به چه صورت هست؟ چند قسمت هست فصل 7؟

با تشکر از تیم تحریریه و دوستان.

[KING STANNIS]

سلام

من عاشق این سریال هستم یادش بخیر اولین سریال که شروع کردم برای دیدن همین سریال بود و زبان اصلیش رو دیدم و خیلی لذت بردم.

داستان فصل جدید این سریال به چه صورت هست؟ چند قسمت هست فصل 7؟

با تشکر از تیم تحریریه و دوستان.

قرار بود ده اپیزود باشه اما ب 9 اپیزود کاهش پیدا کرد داستانش هم راجب بعد از مرگ جعلی مایکل و معماهای حل نشده فصول قبلی هست ضمن اینکه فصل پنجم هستش نه هفتم fox هم گفته اگه باز خورد خوب باشه برای فصل ششم تمدید میشه...

[yasharhi]

من هم اولین سریالی که دیدم این بود ، اون زمانا همه lost میدیدن ولی من از اون اصلا خوشم نیومد ولی با فرار از زندان خیلی حال کردم یادمه یه شب داشتم فصل جدیدش رو میدم که هر قسمتش که تموم می شد اونقدر هیجان انگیز تموم می شد که سریع میزدم قسمت بعدی رو هم میدیدم و میگفتم این قسمت رو هم ببینم بخوابم ، حدودا 4 قسمتش رو پشت سر هم اونطوری دیدم ، دقیقا یادم نیست چند سال پیش بود ولی فکر میکنم 10 سالی میشه که دیدمش. یادش بخیر اون زمانا خیلی دوران خوبی بود

[KING STANNIS]

http://picoup.ir/images/25231613582922146918.jpg

[alimori]

http://picoup.ir/images/13023774451466628345.jpg
کاری به منتقدا ندارم. مث همیشه از سریال لذت میبرم. :Smiley17:

[Ali.99]

» مـتـن از دَم حـاوی اسـپـویـل :Smiley14:

قسمت اول :Smiley35:

اصلاً اونقدری که انتظار داشتم نظرمو جلب کرد.
از همون یَمن و باز شدن پای داعش به سریال نااُمید شدم :Smiley2:
آهنگ تیتراژ یه سری تغییر ملو داشت جالب بود :Smiley36:
چیزی که برام جالب با بهتره بگم عجیب بود، نورپردازی لوکشین یمن بود:Smiley39:
شاید یکی از جنرالایزهای این فصل، سیاه شدن تصویر بود. فصول قبل عادت داشتیم هر از 10 دقیقه یه بار یه پارازیت :Smiley14: پخش میشد.
توی قسمت اول فصل جدید که اینو حذف کرده بودن و همون سیاه شدن تصویر رو اضافه کرده بودن :Smiley69:
بحثم سر اینه که، از دقیقه‌ی اول تا آخر سعی کردن بیننده رو غافلـگیر کنن و یه ایده جدید به سریال داده باشن...
حقیقت اینه که این، خودش تبدیل به یه یک‌نواختی شده. :Smiley15: و یه mind-numbing از سریال درآورده:Smiley26:
منظورم اینه که، همیشه یه سری معما وجود داره و برداشتِ نقش‌های بزرگ و کوچیک سریال ازش و یه فکر ناب توسط مایکل، و
رقم خوردن سلسله حوادثی همراه با هیجان که در نهایت منتج به یافتن جواب اون میشه:Smiley14: این بار هم معمای « هیچکس » مطرح شده
یکی از ایرادهایی که همیشه حین دیدن پرزن بریک داشتم، این بود که غیر قابلِ پیش‌بینی بودنش، برام قابل پیش‌بینی بود.
مثلاً کی بود که از همون فصل ۱ نگفته باشه اون فردی که اتهام قتلشو به لینکُن زدن، هنوز زنده‌ست؟
درباره‌ی بازی بازیگرا هم بگم که، دومنیک پُرسل، هنوز غرق در نقش میک روریِ لجندزه. مثلاً اون صحنه‌ی زد و خورد توی یمن، نمایش لینکُن برام خیلی مصنوعی بود.
مثلاً اینکه خاک‌کردن متوفیٰ اینقدر مسخره‌ست که کسی توی تابوت نبوده و خاک شده؟ کت و شلواره بعد ۷ سال چقدر تر و تمیز مونده بود!!! من یه هفته لباسامو نشورم کلا رنگش عوض میشه. بعد لباس کرمی...:Smiley14::Smiley14:
این شو باید باید واقعی جلوه کنه، نه فیکشن! گر چه هیچ وقت طرز فکر بازیگرا برای من واقعی نبود. مثلاً اون صحنه توی خونه‌ی سارا، شلیک از پُشت در و کُشتن سارا کارِ ۳ ثانیه هم نبود
ولی چون نقش سارا نباید حذف بشه، پلیس خودشو کمتر از ۱ دقیقه میرسونه و به عقل اون خانومه نمیرسه که از همین پشت در شلیک کنه:Smiley14::Smiley36:
حالا من که نه، ولی کسایی که متخصصن و نمازخوان، میدونن نماز خوندن این شکلی که به تصویر کشیده شده بود نیست :Smiley9:
از هر چی بگذریم، از بازی خوب رابرت نپر در نقس تی‌بگ نمیشه گذشت... باز هم مثل قبل، انگار این بشر برای این نقش آفریده شده :Smiley10::Smiley17:
بالأخره، 2ماه فرار از زندان و دو ماه هم هیجان... حتی از نوع مصنوعش هم به دل می‌شینه. :Smiley125:
در کل،‌ امیدوارم قسمت‌های آتی وضع بهتر از این بشه، علیرغم اینکه چشمم آب نمی‌خوره و
به نظرم فاکس برای درآمد مالی سریالُ احیا کرده. اونم یه احیای کلیشه‌ای. امیدوارم اشتباه کنم :Smiley35:
به هر حال، برای من نمره‌ی متاکریتیک 48/100 قابل درکه. نمره‌م به قسمت اول : 6.5/10

[Hossein_124]

قـسمت اول
------------
http://up.trolls.ir/uploads/149138767872651.gif

فـرار از زنـدان بعد از لـاست و 24 سومـین سـریالی بود که دیدم من. چقدر هم دیدنش لذت بخش بود، یه سریال هیجانی با یه موضوع که هرکسی رو جذب میکنه. وقتی خبر ساخت فصل جدید رو شنیدم خیلی خوشحال شدم مخصوصاً وقتی که گفتن مایکل زنده س.

قـسمت اول خیلی معمولـی بود تا اونجـا که لینکلن اینا رفتن زندان که مایکل رو ببینن. تصور من و فکر کنم هممون این بود که مایـکل بیاد اشکش در بیاد و یه خوش و بِشی دوبرادر باهم بکنن ولی قشنگ برعکس این انتظار بود. مایـکل اومد و گفت نمیشناسمتون! اون سکانس که مایکل اومد فوق العاده بود واقعا، نگاه های مایـکل و لینکلن و اون سـردی مایکل و اون بستن چشمی که به نشانه ی حسرت داشت :Smiley19:
تو همین قسمت اول خیلی سوال ها پیش اومد که بدون شک یواش یواش جواب هاشم میگیریم. برای من از همه مهم تر اینه که؛ مایـکل چطور زنده ـس؟ و چـرا این همه سـال مخفـی موند؟ چـطور دوباره افتاد زندان (اونم تو یـمن) ؟ و کلـی سوالای دیگه. پسـرِ مایکل خیلی خوب بود، قشنگ میشه مایـکل رو توش دید http://picoup.ir/images/09635209502692061707.gif

امیـدوارم یـه فصل خاطره انگـیز دیـگه رو ببینیم.
پ.ن : جـای الکـس مـاهـون واقعاً خـالـی ـه..

[alimori]

واسه اپیزود اول خوب بود. دلم میخواست اون زنه که رفت سارا رو بکشه به جای پا میزد سر شوهره رو میترکوند جا واسه مایکل وقتی برگشت باز باشه:Smiley14::Smiley14:
سکانسی هم که مایکل اومد پشت فنس و اون نگاهاش عالی بود. با خالکوبی جدیدش هم حال کردم حتما یه قضیه ای پشت خالکوبیاش هست:Smiley39:
تی بگ هنوزم عالیه لامصب. بعد مایکل بهترین شخصیت سریاله
امیدوارم بهتر از این ادامه بده و واسه فصل بعد تمدید شه:Smiley17::Smiley17:

[pro_translator]

توی تیتراژ موقعی که مایکل رو نشون میده همچین کدی روی صفحه نمایش داده میشه:



/* Make sure we always allocate at least one indirect block pointer */
nblocks = nblocks ? : 1;
group_info = kmalloc(sizeof(*group_info) + nblocks*sizeof(gid_t *), GFP_USER);
if (!group_info)
return NULL;
group_info->ngroups = gidsetsize;
group_info->nblocks = nblocks;
atomic_set(&group_info->usage, 1);

پایین صفحه:



if (gidsetsize <= NGROUPS_SMALL)
group_info->blocks[0] = group_info->small_block;
else **
for (i = 0; i < nblocks; i++) **
kgid_t *b;

این کد (که در اصل هسته لینوکس) از سایت HackerTyper.com یا GeekTyper.com گرفته شده که هر چیزی توی سایت تایپ کنی مثل سریال‌ها این کد نوشته میشه...

[MeHr@n]

هر چقدرم مشکل داشته باشه باز فرار از زندانه و بیشترا باهاش خاطره دارند و ازش لذت میبرند مثل خودم
قسمت یکشم خوب بود مخصوصا خالکوبی جدیدش و این که با تی بگ یک کارایی داره که دست هم براش جور کرد:Smiley14::Smiley36:

[KING STANNIS]

بالاخره انتظارها ب سر رسید چقد دلم لک زده بود براش از روز اول امید داشتم ک دوباره میسازن و دوباره لذت میبرم اما کاش اون پارازیت های همیشگی ک هیجان میداد ب کار هم بود ولی خب ب همینم راضیم دیدن کرکترای نوستالژیک بعد 8 سال واقعا لذت بخشه ضمن اینکه شما وقتی ی کاری رو بعد اینهمه سال دوباره ادامه میدی قطعا نقص هایی هم داره ک امیدوارم در ادامه رفع بشه تم تیتراژ کمی عربی شده ک قابل درکه و اولین چیزی ک ناراحتم کرد چهره بازیگرا بود ک پیری رو ب اغوش کشیدن و قدرت جوونی شاید نداشته باشن میریم ک داشته باشیم 8 هفته نفس گیر رو...ی چیزی رو ک خیلی مطمئن هستم اینکه fox بعد 8 سال نمیاد 9 اپیزود بسازه و تمام قطعا فصل 6 هم درکاره اما امیدوارم ب سرنوشت این روزای واکینگ دد مبتلا نشه و خاطرات خوب فرار از زندان همیشه برامون زنده بمونه نمره این اپیزود 9.

[Raylan Givens]

بازگشت خوبی داشت و اونقدرا هم که فکر می‌کردم بد نبود. تی‌بگ هم مثل همیشه عالی بود؛ فقط منتظرم در طول فصل، مسخره‌بازی در بیاره و به بقیه رکب بزنه :)) ولی تیتراژش خوب نبود؛ تیتراژ اصلیش حرف نداشت.


Paul Scheuring خالق سریال هم گفته که برنامه‌ای برای ساخت فصول بعدی نداره، و فصل پنجم، فصل پایانی سریال خواهد بود.


I couldn’t tell you another story about this group of people. Maybe somebody else can, or by accident, I’ll somehow, possibly, dream up another prison escape that’s new and fresh, but I would bet against it,” he told Collider

[2012]

به نظر من اشتباه کردن نباید ادامه شو میساختن

[Rick Grimes]

http://www.upsara.com/images/moig_uqp3_170327155735_prison_break_photo_exlarge_ 169.jpg



چون میخواستم با بهترین کیفیت ممکن این سریال رو ببینم منتظر موندم و امروز دیدم ( چه عذابی کشیدم من ! )

نگرانیم برای فصل جدید این بود که نکنه چون چندین سال گذشته و نمیتونن همه ی عوامل فصول قبلی رو دور هم جمع کنن این 9 اپیزود نتونه تم خودش رو از قبل حفظ کنه و تغیراتی توش احساس بشه که اوناایی که قبلا چهار فصل رو دنبال کردن با فصل جدید ارتباط برقرار نکنن، اما نگرانیم بی‌مورد بود چون عینا من اون فضای فصول قبل رو حس کردم و بسی لذت بردم .

مثل همه ی سریال های تاریخ این سریال هم با اپیزود اول معلوم شد ضعف ها و نقات قوتی داره که درکنار هم این سریال رو تشکیل میدن . از نظر من نقطه ضعفی در روند داستان پیدا نمیشد، نقاط ضعفی که من بیشتر احساس کردم در اون صحنه های اکشن بود ( مخصوصا اون سکانسی که لینکلن از ماشین پرت میشه بیرون ) و تنها مشکل من با داستان، خوشبختی بیش از حد سارا بعد از مرگ مایکل بود و اینکه نخواست بره دنبال مایکل و زنده بودن مایکل رو انکار میکرد . البته میشه اینطور برداشت کرد که انگار عشق مایکل درونش مرده .
منتقد " USA TODAY " میگه :
« They may be willing to jump to Michael’s aid the moment they learn he’s being held in a prison in Yemen, but the show seems to realize that viewers need some semisympathetic explanation for his behavior »


رفتم امتیاز IMDB رو چک کردم و خوشحال شدم که امتیاز به حقی گرفته [ 9.4 از 1,670 رای تا به این لحظه ] . اما توی متاکریتیک 48 گرفته که اصلا نقدهاشون رو قبول ندارم .

بالاخره بعد از مدتی یه سریال پخش شد که تمام هفته توی استرس این باشم که قسمت بعد چی میشه ! (البته بعد از TWD که تازگی تموم شد )

[Sherwood]

اخ اخ چقدر درست داشتم و دارم اين سريالو .... واسه ارتباط بيشتر دو قسمت اخر فصل قبل رو با قسمت جديد نگاه كردم خيلي چسبيد .... فقط يه تغييراتي رو مكان قبر و همينطور سنگ قبر و تاريخ مرگ ديدم كه بايد دوباره نگاه كنم������������������
بعد قسمت اخر و نزخرف واكينگ دد اين سريال ديدنش لازم الوجود بود

[Charlie]

چقد کلیشه ای شروع شد. حالا نمی دونم پنج شش سال پیش هم همینجوری بود و سطح سلیقه ما بالا رفته، یا نه، این اپیزود این مدلی بود. همه خاطرات خیلی خوبی از فرار از زندان داریم و امیدوارم این چند اپیزود، ناامیدمون نکنه. عشق من این به اصطلاح پارازیتای وسط سریال بود :( چرا آخه حذفش کردن.

[Mohammad Tz]

شروع خوبی بود مثل همیشه ریتمی سریع و بدون اتلاف وقت. مایکل هم با نشون دادن کف دستش مشخص بود که میخواد غیر مستقیم یه چیزی بگه حتی موقع رفتن هم کف دستشو به سمت عقب گرفته بود تا دیده بشه عموما در حالت عادی کسی موقع راه رفتن دستشو اونجوری نمیگیره و بدون شک بعدا متوجه میشن. تئودور هم که مثل قبل عالی بازی کرده دست جدیدش هم مبارکش باشه. سارا هم که ازدواج کرده البته نمیشه سرزنشش کرد چون فکر میکرده که مایکل مرده و قطعا نمیشد که به خاطر مرگش تا ابد ماتم بگیره. در کل اپیزود خوبی بود لذت بردیم امیدوارم فصل های بعدی هم در کار باشه

[Being Amin]

تنها حدسی که میتونم بزنم اینه که مایکل از طریق خالکوبی کف دستش (چشم) میخواست به لینکولن بفمونه که ما رو زیر نظر دارن! اون چشم ها منو یاد چشمِ معروف پشت اسکناس یه دلاری میندازه که نماد ایلومیناتی‌هاست؛ پس میشه نتیجه گرفت پای سازمان بزرگی این وسط در میونه که قصدشون فقط کشتن مایکل نیستو میخوان ازش استفاده کنن! اگه این فرضیه رو در نظر بگیریم، رفتار مایکل با لینکولن قابل توجیه‌ـه!

فرضیه در و داغونی هست خو ولی دور از ذهن نیست :Smiley36:



خالق سریال هم گفته که برنامه‌ای برای ساخت فصول بعدی نداره، و فصل پنجم، فصل پایانی سریال خواهد بود.

گوش ما از این حرف ها پره. قبلا هم میگفتن فصل چهارم آخریه و دیگه ساخته نمیشه http://tvworld.info/images/smilies/ym-generic/ymg%20%2821%29.gif

[New_Sense]

بعله بعد از سالهای خیلی طولانی فصل 5 سریال فرار از زندان

اون همه اتفاقات و کمپانی و پدر و مادر مایکل و لینکن و در اخر مرگ مایکل .

و خب توی قسمت اول چیزی که جالب بود و هست این که ؛ فکر میکنم متوفق القول موافق باشیم فیلم التهاب قبل رو داره و همین اکشن ها و شروع جذاب و نشون دادن تقریبا تمامی شخصیت های مهم ؛ برگ برنده این قسمت هست .

یعنی شاید اگر تی بگ رو توی این قسمت از مقدمه با چهرش و وضعیتش شروع نمیکردن میشد گفت این قسمت اونقدر جذاب نمیشد ؛ مگه میشه کسی بعد این همه سال تی بگ رو دوباره ببینه و به وجد نیاد ؛ شخصیت منحصر به فرد فرار از زندان که به شدت همیشگی میمونه .

تفاوتی که این اپیزود فصل 5 با اولین اپیزود فصل 1 داره اینه که اون زمان هنوز نمیدونستیم شخصیت ها کی هستن و اشتیاق سرکش شناخت شخصیت ها و داستان توی بیننده زیاد بود ؛ اما توی فصل 5 و این اپیزود بیننده دیگه تمامی شخصیت ها رو کامل میشناسه و میدونه داستان چیه ؛ مطمن زندان و فراری دادن یک شخصیت با این تفاوت که چطور مایکل زنده است ؟ و چی شد که این همه مدت زنده بود و خبری ازش نبود ؟

این چرایی داستان مایکل مهمترین وضعیتیه برای واکنش بیننده ؛ چون بیننده اینبار میخواد به این چرایی برسه .

سریال یک کار مثبت دیگه هم کرده توی این اپیزود ؛ به نظر من واقعا باید سارا تانکردی پس بزنه لینکن باروز رو ؛ و این حرکت درستی توی داستان بود ؛یعنی چی ؟ 7 یا 8 سال گذشته و خب سارا دیگه یه عشق رو کمو بیش فراموش کرده و توی این مدت ازدواج کرده ؛ و به خاطر شخصیت سارا چون دکتر هست (اصولا دکترها رو روی منطق و عقل میشناسن تا روی احساسات) نمیتونه بپذیره که مایکل میتونه زنده باشه .

نکته دیگه ای که داستان فعلا این اپیزود رو خوب شروع کرده درگیری همه شخصیت ها با یک جریان هست ؛ یعنی اینکه تی بگ به واسطه شخصیتی از زندان ازاد میشه و به واسطه شخصیتی مجهول دستش عمل میشه و درگیر داستان مایکل و یا شخصیت جدید مایکل میشه ؛ در کنارش لینکن درگیر میشه و خب سارا تانکردی به دلیل سو قصد به جانش وارد داستان میشه و اون شخصیت سیاه پوست مسلمان که اسمش فراموش کردم هم به واسطه اعتقادش ؛ تنها نکته بد وارد شدن شخصیت سوکری هست به داستان ؛ یهو سرکلش پیدا میشه و این یکم توی داستان پردازی عجله ای شده .

در مورد اینکه چرا داستان توی یمن و زندان یمن پیش میره ؛ با اینکه ما ایرانیا کلا با وضعیت فیلمها و سریال هایی که امریکایی هستن ولی وارد لوکیشن های عربی میشن و زبون عربی دارن ؛ مشکل داریم ؛ اما تنها داستانی که به نظرم میتونست کشش داشته باشه همین بحث خاورمیانه و یمن و جنگ داخلی هست ؛ چون هر زندانی توی امریکا و اروپا رو انتخاب کنن به ورطه تکرار میوفتادن .

خیلی بحث میشه کرد روی داستان اما توی اپیزود اول خیلی نمیخوام مانور بدم روی احتمالاتی که احساس میکنم شاید پیش بیاد . ولی همین که داستان پیچیدگی داره به نظرم جذاب هست .

و خب صحنه اخر که مایکل اومد و گفت مایکل نیست و چشم کف دستش منو یاد فیلم « هزار توی پن » افتاد ؛ فعل از حوصله این بحث خارجه ؛ ولی خب صحنه ای به شدت خوبی بود و همین باعث شد منتظر اپیزود بعد باشیم که ببینم واقعا میخواد چی بشه .

[Leonardo_D]

شروع خيلي خوبي بود و ارزش اين همه صبر رو داشت...
هنوز هم بهترين سريال هست واسه من.... اميدوارم ادامه پيدا كنه!

[.Ven0m.]

من دوست داشتم ـش
بعد از سال ها شخصیت هایی که دوست دارم واسم زنده شدن.
خیلی دوست دارم شخصیت منفی مایکل باشه ، به نظرم عالی میشه.

[KING STANNIS]

پرومو اپیزود دوم کیفیت 720 p

دریافت (http://s9.picofile.com/file/8291511234/Trailer_s5e2_Promo_720p.MP4.html)

[Duran]

.
.

قصد ندارم در مورد خود سریال نظر بدم چون این سریال جزو خاطرات همگی هست و شخصیتها و بازیهای ماندگاری داشته .
اما یکی از شخصیتهای این سریال هست که بازیش نه تنها در این سریال بلکه هر مجموعه ای که بازی کرده و من دیدم رو مخم بوده (یه Pain in the ass حقیقی ) .... خانم Sarah Wayne Callies
.
.


http://s8.picofile.com/file/8291525242/sara1.jpg
http://s9.picofile.com/file/8291523718/sara.jpg
.
.
اینطور که در بیوگرافیش میدیدم در ایلینویز بدنیا اومده و به هاوایی مهاجرت میکنه و در رشته هنرهای زیبا در هنرستان ملی تاتر دنور فارغ التحصیل میشه .....
به نظرم اگر به بازیهاش دقت کنید معمولا خیلی خشک و بی روح بازی میکنه و مشخصه خودش هم به این ضعفش واقفه و به همین خاطر با استرس بازی میکنه ...
یکی از بزرگترین و ابتدایی ترین مشکلهای بازی ایشون زمانهایی هست که نگاهش با دوربین تلاقی پیدا میکنه .....من اسمش رو گذاشتم خانم سربه زیر چون اکثر اوقات در این زمان به نحو عجیبی عکس العمل نشون میده و نگاه و حتی سرش با درجه بسیار زیاد به پایین متمایل میشه .
مشکل بسیار مهم دیگه ای که داره عدم انتقال حسهای متفاوت در زمان بازیش هست ... یه بازی ینواخت و بی روح .
بازیهاش در سریالهای Prison Break و The Walking Dead و Colony رو مقایسه کنید .... انقدر یکسان و البته بی روح و همراه با عدم اعتماد به نفس هست که من در تعجبم چرا زودتر مثل The Walking Dead از سریال خارجش نمیکنن .

[shahab01]

در موردعدم انتقال حسهای متفاوت نظرم باهاتون یکیه ولی یه ملاحت خاصی داره؟قیافش

Sent from my Nexus 5 using Tapatalk

[donald]

دوستان من سریالش یادم رفتم. مخصوصا فصل اخرش. یکی بطور خلاصه جریان فصل چهارمش واسم تعریف کنه . مخصوصا جریان مرگش چی بود

[KING STANNIS]

http://picoup.ir/images/07590484064461546973.jpg

اینم از این

[maasoudn]

اما یکی از شخصیتهای این سریال هست که بازیش نه تنها در این سریال بلکه هر مجموعه ای که بازی کرده و من دیدم رو مخم بوده (یه Pain in the ass حقیقی ) .... خانم Sarah Wayne Callies
حرف دل منو زدی اصلا حالم ازش بهم میخوره هرجا که بازی کرده، دقیقا همون PitA برازندشه :Smiley35:

[Hossein_124]

قـسمت دوم
-------------
http://up.trolls.ir/uploads/149200827493871.gif

لیـنکلن قشنگ داره حجت به عمل میاره و کارایی که مایکل براش کرد رو جبران میکنه، دمت گرم لینکلن:دی این قسمت هم خوب بود کلاً نمیشه بگی بد بود، هرچی باشه فرار از زندانه. تی بگ تو داستان نیست لعنتی یا اینکه خیلی کم هست، تی بگش بیشتر بشه بدون شک جذاب تر هم میشه. سارا قشنگ با دیدن ویدئویی که لینکلن فرستاد دودل شد. من موندم شوهرش چقدر ریلکسه، سارا میاد میگه درمورد مایکل میخوام باهات حرف بزنم و بهم کمک کن و اینا بعد طرف خیلی خونسرد اینکارو میکنه، غیرت نداره مرتیکه :d

با کارایی که مایکل میکنه و چیزایی که میبینیم آدم میمونه چی رو باور کنه. باور کنیم بیگناهه یا باور کنیم قاتله؟ دیگه سکانس آخر این اپیزود قشنگ یه کلیف هنگـر سنگین بود؛ ولی هر اتفاقی بیوفته از قبل مایکل برنامه ریزی کرده همه چیز رو، از جمله همین نامه ای که برای پسرش فرستاد که میدونست سارا میخونه. "A Storm Is Coming..a" مایکل داره میاد یا اینکه به قول معروف اوضاع قراره خیلی قاراش میش بشه(چون سارا تو قسمت قبل مایکل رو هم "طوفـان" خطاب کرد).

دوباره "کـلرمن" اومد :)) این لعنتی انگار قرار نیست دست از سرِ سارا برداره. ولی حضورش و اون چیزهایی که به سارا گفت و فیلمی هم که بهش نشون داد یه چیز رو مطمئناً به بیننده میرسونه و اونم اینه که؛ پشت همه ی این قضایا آدم های خیلی قدرتمند و بزرگی هستن چون اگه اون ویدئو واقعیت نداشته باشه(که شک دارم) و مثل اتفاقی که برای لینکلن تو فصل اول افتاد بشه پس یه کله گُـنده ای پشت پرده هست ولی با انگیزه ای نامعلوم چون نمیشه حدس زد چرا میخوان مایکل رو از صفحه ی روزگار محو کنن.




http://up.trolls.ir/uploads/149200874428631.jpg

http://picoup.ir/images/09635209502692061707.gif

[Rick Grimes]

http://www.upsara.com/images/1si_42.jpg
چه زود قسمت دوم هم پخش شد رفت ! همش 7 قسمت دیگه مونده (از الان غم تموم شدنش رو دارم) . اپیزود خوبی بود .

تا الان اصلا درست و حسابی نشون نداده معماری زندان چطوریه ! فکرکنم بزودی از زندان فرار کنن و بیشتر ماجرای فرار مربوط به فرار
از خود شهر ـه در حال سقوط باشه .
همه سریال یه طرف باز هم مایکل و اون ابداعات عجیب و غربش یه طرف . عجب "Prison lighter" ـی ساخت ! کف کردم !
میخوام امتحان کنم ببینم میشه یا نه؟ (چقدر آدم درگیر این سریال میشه. یاد اون زمانی افتادم که با رفیقم سعی میکردیم
ساخت اون قو های کاغذی رو یاد بگیریم)
فقط نتونستم 20 سال حبس واسه همجنسگرایی رو باور کنم ! فکرنکنم همچین قانونی وجود داشته باشه !
سکانسی که "ابو رمل"از زندان آزاد شد و اومد بغل مایکل عجب حسن ختام خوبی واسه اپیزود دوم بود .

[KING STANNIS]

اپیزود دوم

داستان وارد فاز گیج کردن بیننده شده نمیدونی چی باور کنی قتل تروریست بازی یا همدستی با رییس تروریستا نبود تی بگ احساس شد.این فصل احتمالا زیاد رو نحوه فرار مانور نمیدن بنظر میاد وقایع بعد از فرار و این 7 سالی ک مایکل نبودتش رو بیشتر نشون بدن.
دعوت میکنم پرومو اپیزود بعد ببینین.

پرومو اپیزود سوم (http://s9.picofile.com/file/8291885426/VID_20170412_151202.mp4.html)

[Duran]

.
خب قسمت دوم رو هم دیدیدم .....
باز هم قصد نقد سریال رو ندارم و میخوام به بازیها اشاره کنم .
یکی از بازیگرای حاشیه ای که در این قسمت به نظرم خیلی خوب ظاهر شد خانم Inbar Lavi (https://en.wikipedia.org/wiki/Inbar_Lavi) هست .
یه خانم هات و دورگه از مادر مراکشی و پدر لهستانی

http://s9.picofile.com/file/8292004550/ibar_profile.jpg http://s9.picofile.com/file/8292004200/ibar5.jpg

علیرغم نقش بسیار کم رنگی که براش درنظر گرفته شده و حضور کلی دو اپیزودیش در این فصل به نظرم بهتر از چیزی که در سناریو براش درنظر گرفته شده بود رلش رو بازی کرد .
در صحنه هایی که به عنوان بومی و راننده قرار هست دو مسافرش (لینکلن و سی نت C-Note’) رو به حومه شهر ببره .... در صحنه های ایست بازرسی ها دقت کنید انقدر طبیعی بازی میکنه که واقعا تحسین برانگیزه.


http://s8.picofile.com/file/8292003818/ibar1.jpg
http://s9.picofile.com/file/8292003850/ibar2.jpg

.

از اون هنرپیشه های یه مقدار بدشانسه ولی در سریالهای معروف و زیادی هم نقش های کمرنگ داشته .
این رو مقدمه ای کردم برای آشنایی بیشتر با این هنرپیشه و آخرین کارش که سریالی هست به نام Imposters (https://en.wikipedia.org/wiki/Imposters_(TV_series)) که خیلی اتفاقی تماشا کردم و به نظرم جالب هست .

.

http://s9.picofile.com/file/8292004976/ibar4.jpg http://s8.picofile.com/file/8292003900/ibar3.jpg

.

اگر فرصت شد باید یه تاپیک جمع و جور در مورد این سریال بی ادعا بزنم .

[metti]

.
خب قسمت دوم رو هم دیدیدم .....
باز هم قصد نقد سریال رو ندارم و میخوام به بازیها اشاره کنم .
یکی از بازیگرای حاشیه ای که در این قسمت به نظرم خیلی خوب ظاهر شد خانم Inbar Lavi (https://en.wikipedia.org/wiki/Inbar_Lavi) هست .
یه خانم هات و دورگه از مادر مراکشی و پدر لهستانی

http://s9.picofile.com/file/8292004550/ibar_profile.jpg http://s9.picofile.com/file/8292004200/ibar5.jpg

علیرغم نقش بسیار کم رنگی که براش درنظر گرفته شده و حضور کلی دو اپیزودیش در این فصل به نظرم بهتر از چیزی که در سناریو براش درنظر گرفته شده بود رلش رو بازی کرد .
در صحنه هایی که به عنوان بومی و راننده قرار هست دو مسافرش (لینکلن و سی نت C-Note’) رو به حومه شهر ببره .... در صحنه های ایست بازرسی ها دقت کنید انقدر طبیعی بازی میکنه که واقعا تحسین برانگیزه.


http://s8.picofile.com/file/8292003818/ibar1.jpg
http://s9.picofile.com/file/8292003850/ibar2.jpg

.

از اون هنرپیشه های یه مقدار بدشانسه ولی در سریالهای معروف و زیادی هم نقش های کمرنگ داشته .
این رو مقدمه ای کردم برای آشنایی بیشتر با این هنرپیشه و آخرین کارش که سریالی هست به نام Imposters (https://en.wikipedia.org/wiki/Imposters_(TV_series)) که خیلی اتفاقی تماشا کردم و به نظرم جالب هست .

.

http://s9.picofile.com/file/8292004976/ibar4.jpg http://s8.picofile.com/file/8292003900/ibar3.jpg

.

اگر فرصت شد باید یه تاپیک جمع و جور در مورد این سریال بی ادعا بزنم .

چقدر این بازیگر تو خود فیلم شبیه طناز طباطبایی هست
دوستان قبول دارین؟

قسمت دوم هم به نظر من بهتر از قسمت اول بود
من که دوست دارم

[smh2011]

قسمت دوم از همه لحاظ ضعیغ تر از قسمت اول بود.
قسمت اول همون چیزی بود که همه طرفردارا انتظارشو داشتن و یجوری عطشمونو برطرف کرد.
دسوت داشتم بیشتر با محیط داخلی زندان و پیشینه هم سلولی های مایکل آشنا بشیم. یه سرنخ هایی میداد ولی خب در حد 2-3 خط دیالوگ کمه انصافن. البته هنوزم دیر نشده. بیشتر کیف فرار از زندان به ابن بود که مثل خود مایکل زندان و زندینیاشو میشناختیم و باهاش همذات پنداری میکردیم... الان مایکل همه چیو میدونه و مانه.....
اینم که مایکل عوض شده باشه خیلی چیز واضحی هست که نشده. اگه مایکل از اینجور آدما بود توی 81 قسمت قبلی اینقدر موقعیت های بهتر بود که عوض می شد و کارش به اینجا ها نمیرسید.
یه چیز دیگه هم که بدجور توی ذوقم زد جایی بود که رفتن تو خارج از شهر که تحت کنترل داعش بود. خیلی راحت و بی دردسر رفتن و برگشتن. معلوم نشد از کجا رفتن رو پشت بوم که کسی ندید و نمیتونست بره... خیلی بیش از حد راحت از این تیکه رد شدن . کاشکی یکم بیشتر به جزئیاتش توجه میکردن مث قبل.
البته 2-3 تا تیکه فرار از زندانی ناب هم داشت. مثل قضیه آدامس و لحظه ای که سارا دنبال مایک میگشت و پیدا شد. کاشکی از اینجور صحنه ها بیشتر ببینیم
ولی به هرحال بازم خوب بود و هنوز خیلی خیلی خیلی باید از این ها ضعیف تر باشه تا بگیم بد بود.

[Nevah]

فرار از زندان موضوعی که باید حساب شده و دقیق و منطقی برای بیننده بیان بشه،
فصل اول سریال رو بیاد بیارید چقدر روی جزئیات حساب باز شده بود
22 قسمت مناسب همراه با فلش بک های کم اما لازم برای تعریف بهتر شخصیت ها عالی بود

باعث خوشحالیه که سریال شروع شده اونم بعد از مدت طولانی
اما روند و سرعت سریال در فصل جدید درست مثل فصول دوم سوم و چهارم شده
نکته عجیب برای من مسلمون شدن سی نوته که خیلی تو ذوق می زنه
درسته که در فصل اول نشون داده شده بود در عراق و کویت سرباز جنگ بوده اما مسلمون شدنش خیلی غیر عادی جلوه می کنه
ونورث میلر و دومینیک هم به جمع تهیه کننده ها پیوستن
همه چیز نشون میده که سریال برای چند فصل برنامه ریزی شده
نامه عجیب زنده موندن مایکل همراه با عکسی تاریک از جایی نا مشخص برای تی بگ در فاکس ریور و از طرف دیگه پیدا شدن شخصی بی نام و نشان که پول عمل جراحی دست او را داده بنظرم برنامه ای بزرگ پشت این کارها نهفته است
تنها کسی که هنوز کینه مایکل رو بیاد داره و زنده هم هست همین تی بگه که حضورش در سریال الزامیه
در کل بعد از دیدن دو قسمت باید طرفداران سریال صبر حوصله کنند و بنظرم به تدریج و با تمدید احتمالی برای فصول بعد خیلی از ماست مالی کردن ها و نحوه شروع و زنده موندن مایکل مشخص میشه و جاهای خالی هم پر میشه
من بشخصه سریال رو هر هفته خواهم دید

[KING STANNIS]

اپیزود سوم

داستان ب طرز جالبی چندتا گرهو باز کرد امان از این کلرمن ک همیشه پشت پرده داستانه.team up سارا و تی بگ خیلی میتونه جالب باشه و اما فرار ناموفق در اپیزود سوم با توجه ب اینکه شیش اپیزود باقی مونده خیلی سوال برانگیز بود و شاید چیزی پشتش باشه.
http://picoup.ir/images/54675206635046346189.jpg

در عین نابودی شهر نگهبانا خوب حواسشون جمع بود.لینک هم هیروی شیبا شد و ...خخخخخ.و جالب اینجاس توی این هفت سال مایکل زندانهای دیگه ای رو هم ترکونده.امان از دست این مرد شاید اگه روز اول میدونست فراری دادن لینک اینهمه دردسر ساز میشه شاید بیخیال میشد.نمره این اپیزود 9.

[Hossein_124]

قـسمت سـوم
---------------
http://up.trolls.ir/uploads/14926239677621.gif

آه مـایکل http://picoup.ir/images/09635209502692061707.gif ایـن ناامیـد شدن مایکل تو این سکانس و سکانس پایانیِ سریال بدون شک برای خیلی ها که با این سریال خـاطرات ساختن دردناک بود، بـرای من هم کمـر شکـن بود. فکرشم نمیکردم که موفق نشن، مایکل و برنامه ریزی هاش شکت بخوره؟ پـووف. این یـارو رمـل رو چطور میخواد حالا قانع کنه که نکشتتش؟! چـه کردی با خودت مایکل، چه کردی.

وقتی مایکل با اون دوستش باهم حرف میزدن قشنگ مشخص شد که مایکل این همه سال چیکار میکرده، برای سی.آی.اِی کـار میکردن و کسایی که اونا میخواستن رو از زندان فـراری میدادن. کی فکرشو میکرد مایکل نون خوره سی.آی.اِی بشه، من یکی که همچین فکری نمیکردم. ولی اون ویدئویی که بـرای سارا ضبط کرد با اون اشکـی که ریخت نمیشه گفت مایکل برای خودش اینکارارو کـرده. کـلاً با این سه قسمت حـال کردم، مخصوصاً سکـانس های پایانیِ هر اپیزود که فوق العاده ـس.

تیبگِ لعنتـی حرف که میزنه جیگرم حـال میاد، این خشن شدن سارا دستوراتی که بهش داد هم در نوعِ خودش جالب بود ولـی تی بگ رو هممون میشناسیم و میدونیم آخرش یکـاری میکنه :دی همونطور که انتظارش میرفت کلرمنِ لعنتی هیچوقت ول کن این خانواده نیست، تمام اون رفتم سرِ زندگی عادی و معمولی هم کشـک، مثل همیشه یه غلطی داره میکنه.
لینکلن هم که همش داره مُـشت میخوره بدبخت از این و اون :d ای کاش تی بگ رو همراه خودشون میبردن یمن، خیلی خفن میشد :)) خـلاصه از روندِ سـریال راضیم و دارم لذتـی که باید ببرم رو میبرم. بعضی وقتها نیاز نیست یه داستان قوی و تیمِ خوفناک پشت یه سریال باشه تا لذت ببری، بعضی وقتها فقط برای لذت بردن نیازه که خـاطرات رو برات زنده کنن.

[Mia_3D]

قسمت 3
خوب بود، یکم غیرقابل پیش بینی بود خوشم اومد
البته تغییر نظر شیبا ب لینک خیلی قابل پیشبینی بود از همون اینجاش مطمئن بودم
http://picoup.ir/images/05069253777640879587.jpg (http://picoup.ir/)

یاد بریکینگ بد و قتل های توی زندانِ والت افتادم اینجاش:Smiley19::Smiley24:
http://picoup.ir/images/84764463707667034102.jpg (http://picoup.ir/)

پ.ن

LINC BE LIKE
http://picoup.ir/images/92544241372188895117.gif (http://picoup.ir/)

[Rick Grimes]

http://www.upsara.com/images/ykh1_mv5bzgnmztfhmdetn2ewyy00ntnjlwiwzditm2q0owq1n zhiymvkxkeyxkfqcgdeqxvynjc5mjg0nju_._v1_sy1000_cr0 ,0,904,1000_al_.jpg

صحنه اشک مایکل خیلی بد بود .مایکل مثلا قراره یه آدم بی احساس نابغه باشه!! این آدم انگشتای پاش رو قطع کردن گریه نکرد!!
با اینکه بنظرم کمی زندان ـش تخیلی ـه و فرارش برای مایکل که از سیلا و فاکس ریور فرار کرده کاری نداره ( مگه اینکه این فرار ناموفق هم جزئی از نقشش باشه )
هیجان فوق‌العاده ای داشت ولی دوست دارم بیشتر از اون حرکات خلاقانه مایکل ببینیم .

[New_Sense]

فکر کنم تا اینجا ؛ سریال توانسته داشته هاش به نمایش بزاره ؛ بعد این همه سال توقع یک چیز عجیب و غریب و اتفاقات خیلی غافلگیرکننده نباید داشته باشیم ولی تا این اپیزود به نظرم غافلگیر کننده بوده ؛ اصلا بحث این نیست که سریال چقدر پتانسیل نمایشی داره و چقدر میتونه مانور بده ؛ ولی خب موضوعیت دیگه فرار از زندان فاکس ریور نیست ؛ فاکس ریور همه چیز شسته و رفته بود ؛ نقشه ها دقیق ترسیم شده برای همه چیز پیش بینی شده ؛ و البته هیجان خاص خودش رو داشت ؛ ولی دیگه زندان صنعا همه چیز پیش بینی نشده ؛ میبینیم مایکل روی هرچیزی بیرونی حساب باز کرده ؛ و در لحظه انگار تصمیم میگیره ؛ مثلا روی اون بچه حساب باز کرده ؛ و ادامس بهش میده ؛ و یا روی قطعی برق بیرون از شهر حساب بازکرده ؛ در صورتی که همانطور که دیدیم نمیشد مطمن بود برق شهر قطع میشه یا نه ؛ و همین غیر قابل پیش بینی بودن ؛ این فصل از سریال رو جذاب میکنه ؛ هرچند ایراد هم توی روایت داستان وجود داره ؛ یه مقداری بعضی چیزا مشخصه ؛ مثلا اون مرده که پاسپورت جعل میکرد مشخص بود دروغ میگه و تله هست ؛ ولی خب اینجا شخصیت ها میدونن که ممکنه توی تله بیوفتن ولی فرار کردن از یه شهر جنگ زده بهتر از موندن هست .

این اپیزود پر از نکات کلیدی داشت ؛ و گره های داستانی رو تا حدودی باز کرد ؛ اول اینکه کاملا مشخص شد کانیل اوتیس کیه ؛ ولی به صرف گفتن و دیالوگ نمیشه باورپذیر کرد داستان رو ؛ به نظرم حتما باید یه روایت یک خطی یا فلش بکی چیزی از روند تبدیل شدن مایکل به کانیل اوتیس و اینکه چرا مایکل قبول کرد رو سریال بده .

مطمنا مایکل شخصیتی بود که دقیقا 4 فصل قبل رو جنگید با سیاست و کمپانی و حتی مادرش تا به این برسه که از سیاست و از مافیا و از جاسوسی فرار کنه و یه زندگی ارامش بخشی داشته باشه ؛ ولی چرایی این موضوع که مایکل تبدیل بشه به جاسوسی با هویت دیگه ای برای فراری دادن شخصیت های سیا ؛ وارد زندان میشه ؛ یه مقداری نامشخص هست .

یا مثلا سارا به این پی برد که کلرمن یه طرف قضیه هست ؛ هرچند من مطمنم کلرمن در شخصیت خوب ظاهر میشه و مثل قبل نیست و باز هم فقط برای درگیری ذهن بیننده اینطور روایت شد .

نکته بعد که فکر کنم قابل پیش بینی شد ؛ رابطه ای که بین شیبا و لینکلن پیش میاد و احتمال عشق هم هست .

و وجود تی بگ دوست داشتنی که انگار خلق شده فقط واسه این شخصیت و رفاقتی که با سارا شاید باز کرده که باعث بشه تی بگ هم در عین رفتار های کاملا مشخص تبدیل بشه به یکی از خوب های داستان .

(واقعا واسه شخصیت تی بگ یک تحلیل چند صفحه ای میشه کرد ؛ چون به نظرم دقت نویسنده ها توی شخصیت پردازی این کارکتر به شدت بالا بوده واقعا حیرت آوره)

ولی خب با همه این تفاسیر ؛ اون ذهنیتی که ما و کلا دنیا از داعش داره رو خوب توی سریال به نمایش گذاشته شده ؛ همین داستان کشتن و مساله مرگ و خلافت این عده به روند بد ها و خوب ها ؛ به داستان جذابیت بخشیده . و خب همین چیزا باعث میشه ما ندونیم که مایکل چی تو ذهنش هست و میخواد چیکار کنه و دلیل اینکه به داعش کمک میکنه چیه و بعد دلیلش رو میفهمیم و خوشایند هست .

و خب به نظرم همین یک فصل برای تمام شدن همیشگی فرار از زندان کافی باشه ؛ دیگه بعد از این فصل نباید به نظر من فصل دیگه ای ساخته بشه گ چون عملا در ورطه تکرار افتادن هست .

دلیل جذابیت کمو بیش این فصل هم اینه که سریال بعد از سالها اومده و خاطرات زنده شده و داستان ناب و دقیقا منطبق به جریانات سیاسی دنیا هست که واسه سریالی که تب و تاب تند و التهاب داره ؛ کفایت میکنه .

[Hossein_124]

قـسمت چهـارم
----------------
http://up.trolls.ir/uploads/149322379393591.gif

ایـن قسمت چقدر خوب بود، دوباره اون حـسی که موقعِ دیدن فصل های قبل فـرار از زنـدان داشتم رو تجـربه کردم، حس اینکه قلبت تند تر میزنه و میخوای اون اتفاقی که فکر میکنی نیوفته؛ این قسمت هم همش میگفتم الانه که بیان بگیرنشون و نمیتونن فرار کنن(مخصوصاً موقعی که میخواستن از انفـرادی فرار کنن و شورشی ها بیرونِ در بودن)، خیلی قسمت خوب و هیجانی ای بود.

انگـار کلـرمن اینبار واقعاً تو این قضیه دست نداشت و داشت زنـدگیِ خودش رو میکرد، حرکات و دیالوگ هایِ تی بگ مثل همیشه عالـی بود و مثل همیشه ول کن ماجرا نبود و تا خـود مهره یِ اصلی هم رفت(البته اگه اون نفری که نشون دادن باشه).
درام این قسمت هم خیلی خوب بود مخصوصا چنـدتا سکانس که یکی از اون ها بدون شک رسیـدن لینکلن و مایـکل بهم بودhttp://picoup.ir/images/09635209502692061707.gif. یکی هم وقتـی مایکل سفارش میکرد به دوستش اگه زنده نتونست از اینجا فـرار کنه برن به پسـرش بگن پدرت دوست داره . تـلاش هایِ لینکلن برای رسیدن به مایکل هم عالی بود، مخصوصاً اونجا که از رو دیوار در رفتن و لینکل اسم مایکل رو داد میزد، چقـدر داشتن همچین برادری نعمتـه:دی
حـالا قسمت هایِ بعدی رو میپردازن به فـرارشون از این جهنم دره، رمـل هم که کشتن دیگه کـلِ داعش دنبالشونن :| چقـدر جـای خالی الکس مـاهون تو این اتفاقات حـس میشه، خیلی میتونست بهتر کنه سـریال رو، واقعاً حیف شد که نیست. تـا اینجـا من که راضیـم و انتظاراتم رو بالا نبردم و دارم لـذت میبرم واقعاً.
ایـن قسمت نمیدونم چطـور شد وقتی اسم یمـن رو دیدم یادِ یمن رفتن چنـدلر افتادم :Smiley14:

http://up.trolls.ir/uploads/149322462378021.gif

[lorde4]

اولش من فکر میکردم همه بازیگرا رو دوباره اوردن کنار هم . ولی وقتی سوکره اومد و خیلی بی دلیل با خودشون نبردنش ! همونجا مشخص شد که ضعف سریالی داریم . چ توو بازیگرا چ توو روند داستان که با قسمت 4 مشخص کرد که ضعفی توو روند داستان نمیتونه باشه (خدا کنه تا اخرش همینجور باشه !) نبود الکس ماهون هم بی تاثییر نیست . شاید هم جفتشون بعدا ب سریال اضافه بشن (البته اگه برای فصل بعد تمدید بشه)

تی بگ نمیدونم چرا ولی نقشی رو بهش دادن اصلا با تی بگ قبل یکی نیست و تنافض داره . (انگار چون شخصیت تی بگ طرفدار زیادی از جمله خودم داره این نقشو یکم مثبتش کردن) درکل من و شاید خیلی های دیگه از اینکه تی بگ تقریبا مثبت شده خوشمون بیاد و راضی باشیم ولی از لحاظ عقلانی فکر نمیکنم جور در بیاد ! (اخه واسه یکسی مثلل تی بگ چ اهمیتی داره مایکل زنده باشه . که حالا بخواد بیوفته دنبال کاراش !!)

یک سوال هم برام پیش اومده اینکه مردن کلرمن رو باز هم نشون ندادن . میشه امیدوار ب زنده بودنش بود ؟ یا نه ؟

پ.ن 1 : دقت کردین سریال چقدر پرودیوسر داره ؟!!! از جمله مایکل و لینک !

پ.ن 2 :
ما همه وقتی اسم یمن بیاد نا خوداگاه یاد چندلر میوفتیم :Smiley36: !!:::Smiley36:

[KING STANNIS]

http://picoup.ir/images/09538625775549244924.png ]

پرومو اپیزود پنجم با نام Contingency

دریافت (http://s9.picofile.com/file/8293312226/VID_20170427_202534.mp4.html)

[smh2011]

اولش من فکر میکردم همه بازیگرا رو دوباره اوردن کنار هم . ولی وقتی سوکره اومد و خیلی بی دلیل با خودشون نبردنش ! همونجا مشخص شد که ضعف سریالی داریم . چ توو بازیگرا چ توو روند داستان که با قسمت 4 مشخص کرد که ضعفی توو روند داستان نمیتونه باشه (خدا کنه تا اخرش همینجور باشه !) نبود الکس ماهون هم بی تاثییر نیست . شاید هم جفتشون بعدا ب سریال اضافه بشن (البته اگه برای فصل بعد تمدید بشه)

تی بگ نمیدونم چرا ولی نقشی رو بهش دادن اصلا با تی بگ قبل یکی نیست و تنافض داره . (انگار چون شخصیت تی بگ طرفدار زیادی از جمله خودم داره این نقشو یکم مثبتش کردن) درکل من و شاید خیلی های دیگه از اینکه تی بگ تقریبا مثبت شده خوشمون بیاد و راضی باشیم ولی از لحاظ عقلانی فکر نمیکنم جور در بیاد ! (اخه واسه یکسی مثلل تی بگ چ اهمیتی داره مایکل زنده باشه . که حالا بخواد بیوفته دنبال کاراش !!)

یک سوال هم برام پیش اومده اینکه مردن کلرمن رو باز هم نشون ندادن . میشه امیدوار ب زنده بودنش بود ؟ یا نه ؟

پ.ن 1 : دقت کردین سریال چقدر پرودیوسر داره ؟!!! از جمله مایکل و لینک !

پ.ن 2 ::::Smiley36:

تغییرات تی بگ و مثبت شدنش اصلن قابل باور نیست و آخر سر به نظرم یه جا زهرشو میریزه
ولی خب دلیل اینکه عکس زنده بودن مایکل به دستش میرسه اینه که تنها کسی بوده که مایکل جاشو میدونسته که کجا باید عکسو ارسال کنهو
در کل بعد از 2 فسمت که افت کرده بود بالاخره سریال توی قسمت چهارم خیلی خوب به اصل خودش برگشت و اون هیجان ناب و داشتیم
درر کل از همون قسمت اول اشکالات روایی و گیر هایی داستان داشته که با یکم دقت میشد بهتر بشه.
همین قسمت جایی که لینکلن سررسید پشت تیربار اگه فقط5ثانیه نشون میداد که لینک میاد پشت سر طزف و یهویی وارد نمیشد بهتر بود. یا اون بچه هه یهو سروکلش پیدا شد.
یکم این که فقط 9 قسمت هست این فصل به ضرر سریال تموم شده و بعضی چیزارو خوب نمیتونن بش بپردازن.
با نادیده گرفتن این اشکالات ریز به شدت قسمت خوبی بود.

[New_Sense]

اپیزود به اپیزود سریال داره جذاب تر جذاب تر میشه ؛ و احساس میشه سریال توی داستان گویی خیلی خیلی جلو رفته ؛ توی 4 اپیزود اول این فصل کاملا ما با دنیای این فصل و حال و هوای داستان و اتفاقات روبرو شدیم ؛ و کاملا دیگه میدونیم چی شد و چی قراره بشه البته به صورت فرضیات .

جالبی سریال توی داستان گویی هست ؛ و افت و خیز داستانی که پیش میارن ؛ با اینکه توی همین اپیزود با چند نکته خوب دیگه طرف شدیم و امیدوار کننده هست ؛ روش پرداخت به داستان و کنش های و واکنش های اشخاص خیلی تاثیر گذار هست توی روند و ادامه داستان .

دقیقا توی اپیزود قبل سکانس اخر گریه مایکل رو دیدیم و ناامیدی و این اپیزود خنده مایکل و دیدارش با لینک و خوشحالی ؛ همین تغییر های اساسی نشون میده چقدر روند داستان سریع پیش میره ؛ و عوامل دنبال کش و قوس دادن داستان نیستن . و خب پیچیدگی داستان هم جذابیت خاصی رو به روایت میبخشه .

اما نکات اساسی این اپیزود ؛ مرگ کلرمن که مطمنا کشته شده و فرضیات نمردنش و اینا بیخوده؛ در صحنه قبل از مرگ جمله به شدت خوبی گفت و کاملا نگاه انسانی داره ؛ « سرشت انسان اینه که دنبال حقیقته ؛ تو هم یه روز میفهمی ؛ یا اون زن میفهمه ؛ بعدش دروغ باید حقیقت رو بکشه »
این سکانس دقیقا مشابه زمانی هست که کلرمن ادما رو میکشت بدون هیچ تفکری و اینجا دقیقا مشابهش واسه خودش اتفاق میوفته . در واقع کلرمن با انسانیت و تغییرش میمیره . و بد اقبالی بزرگ واسه سارا و مایکل ؛ چون کلرمن خیلی میتونست بهشون کمک کنه .

نکته دوم تغییر محسوس تی بگ هست ؛ با اینکه هممون با تی بگ منفی ازش خاطره داریم در واقع اینبار داستان دیگه مربوط به تجاوز و قتل یک نفر یا دو نفر نیست ؛ و بحث در مورد پوسایدن هست و سیاست های جنگ طلبانه ؛ دلیل اینکه تی بگ به دنبال کشف حقیقت هست در واقع به نظرم ریشه در گذشته داره ؛ تی بگ هنوز ته قلبش مایکل رو نبخشیده و مطمنا توی یک فرصت بازهم در صدد ضربه زدن به مایکل قرار میگیره ؛ یه جورایی بد بودنش در مواجه با بدن بودن پوسایدن و دار دستش قرار گرفته و همین باعث شده تی بگ یه فرد بهتر جلوه کنه ؛ اما بی شک باید در مورد تی بگ این رو بگیم که پتانسیل بسیار بالایی در تغییر احساس و تغییر نگرش و کلا تغییر داره ؛ و اینو توی فصل های قبل کاملا دیدین و فقط تنها بدشانسی تی بگ به اقبال و سرنوشتش هست که همیشه توی زمان های سرنوشت ساز توی موقعیت بد قرار میگیره .

نکته بعد مرگ ابو رمال هست ؛ مرگ ابو رمال در واقع هم خوب بود و هم بد برای مایکل و دوستاش ؛ چون با این وضعیت هم دشمنی به نام داعش رو کاملا رو در رو دارن و هم پوسایدن رو بیرون از یمن به عنوان دشمنشون قرار میگیره .

یه مقداری شاید اگر بخوایم خرده بگیریم و گیر بدیم به داستان ؛ به صحنه ورود لینکن و پشت تیربار قرار گرفتنش هست ؛ عملا توی اون بلبشو و اوضاعی که معلوم نیست مایکل و دوستاش کجا هستن ؛ پیدا کردنشون سخت میشه و خب سر بزنگاه رسیدن لینکن بیشتر بار جذابیت بخشی به داستان داره و پیش برد داستان .
پیچیدگی داستان فرار از زندان خوبیش اینه که هیچ چیز غیر ممکن نیست ؛ مایکل مغز متفکر 4 سال نخ نخ از لباسش جدا میکرده و یک قاشق به بدبختی دزیده و بعد پی برده به لولاهای سلول مقابلش ؛ این پیچیدگی ها همگی برای این سریال کاملا قابل توجیه هست و کاملا خوب هست .

و در آخر پی بردن تی بگ به شخصیت شوهرجدید سارا ؛ که عملا نمیشه گفت این شخص پوسایدن هست و یا نه ؛ ولی خب باز هم بیننده ها و همگی به دنبال حقیقت هستند .


یادی کنیم از شخصیت های دوست داشتنی فصل های گذشته که هر کدوم به نوبت خودشون خاطراتی رو برامون رقم زدن .


براد بلیک

آلکس ماهونه

جان آبروزی

[Rick Grimes]

http://www.upsara.com/images/obzo_1.jpg







و در آخر پی بردن تی بگ به شخصیت شوهرجدید سارا
من نفهمیدم اون شوهر سارا ـست. الان اینجا رو خوندم متوجه شدم ! :Smiley69:


اگه بخوام نظر خودم رو بگم با اینکه این قسمت پیشرفت داستانی ـش خوب بود اما اصلا ازش راضی نبودم و همه چیز خیلی آبکی بود [ آخه دری که حداقل 50 کیلو وزن داره، لولا ـش با سر یه قاشق که از جاش در نمیاد !! ]
سکانس کلرمن رو خیلی دوست داشتم و تقابل عقاید قدیمی کلرمن با شخصیت جدیدش عالی بود .
یارو داعشی ـه داشتن رئیسشون رو میکشتن اونوقت اون داشت با گوشیش فیلم میگرفت!! تازه 3 دقیقه بعد رفت رو اخبار تلویزیون !! به سرعت آپلودش کار ندارم، ولی وقتی یارو مرد چطوری ارسالش کرد!!
آخه چرا مایکل دیگه مثل قبل مغز متفکر نیست و همش داره شانس میاره و کسی سر بزنگاه کمک ـش میکنه !؟
با اینکه این اپیزود رو دوست نداشتم ولی به آینده امیدوارم و فکرمیکنم باقی ـش خوب از آب در بیاد .

[K.Gatsby]

در مجموع نظر شخصیم راجب این چهار قسمت با توجه به کیفیتی ک از فرار از زندان چه از لحاظ روایت و چه داستان و.. سراغ داشتم فقط میتونم بگم یک فصل هندی و ابکی
منم مثل خیلی از دوستان سریال دیدن با فرار از زندان شروع کردم و به اصطلاح فن هستم اما متاسفانه اصلا این فصل حتی نزدیک به اصالت و استاندارد های فصل های قبلی نیست

[KEVIN GARVEY]

در کنار حوادث قابل پیش بینی که این فصل داره خیلی جالب میشه پوسایدن الکس ماهون باشه.

[Hossein_124]

قـسمت پنجـم
--------------
http://up.trolls.ir/uploads/149380970731061.gif

ایـن سکانس پـایانی چقدر شبیـه اون سکانس از فصـلِ اول بود وقتی که همه میخواستن با هواپیـما فـرار کنن ولـی اونجا هم مجبور شدن بدون اونا پـرواز کنن و برن و کلی پلیس ریختن دنبالشون و مجبور شدن با پایِ پیاده فرار کنن، تنها تفاوتش اینه که تو اینجـا به جای پلـیس داعـش هستن. این قسمت از اینکه ماسـکل حـرفِ لینک رو گوش نمیداد و فقط میخواست کـار خودش رو کنه اعصابم خورد شده بود ولـی خیلی واضـح بود که مایـکل دیگه نمیـکشه(که نقشه هاشو عملـی کنه) و به لیـنک رو میاره که این اتفاق هم افتـاد.
چه حماقتی کرد این سـارا :| یعنی تی بگ اومد بهش نشون داد عکس رو و رفت مایک رو گـرفت و وقتی شوهرش اومد سریـع عکس رو بهش نشون داد :| کی آخه اینکارو میکنه؟!! البته اگه نشون هم نمیـداد با این قیافه ی ترسیده ای که سارا داشت هرکس جایِ جیکوب بود هم میفهمید. اینکه آخرش اون دوتا رو دستگیر کردن و داستانِ ردیاب توی پـول رو من که تو کتـم نمیره حالا سارا باور کرد یا نکـرد هنوز معلـوم نیست. بدبختـیِ مایکل رو قشنگ میشد تو اون سکـانس که به لیـنک توضیـح میداد چـرا اینکارا رو کرد و اگه نمیـکرد چی میشد دید، بدون هیـچ اعتماد به نفسی و چنـگ زدن به شانس کاراشو پیش میبرد. حـالا ببینیم چطور میـخوان از این خراب شده برن بیرون، خیلی دلم میخواد مایکل و سـارا همو ببینن که به نظر حالا حالاها این اتفاق نمیـوفته.

[lorde4]

نظر خاصی ندارم فقط واسه کسایی ک سواله براشون : 10 میلیون ریال فک کنم یچیز حدود 150 میلیون ما بشه !!!!!

[smh2011]

قسمت 5
یه سقوط آزاد تمام عیار
همه چیز به طرز عجیبی بی منطق و پر از سوتی بود.
متاسفانه تعداد قسمت های کم سریال باعث شده که خیلی از خرده داستان ها نادیده گرفته بشه.
تقریبن همه چیز بی دلیل بود.
از همون اول شروع میکنم. خارج از اینکه لینک چرا تو این شلوغی مایکل رو برد تو اتاق وقتی تیتراژ شروع شد انتظار داشتم که به سبک فصل اول کل قسمت یا دست کم نصف این قسمت رو فلش بک بزنن و همه داستان زنده موندن مایکل رو خیلی خوب توضیح بدن که ندادن.
سارا هم که کلن انگاز نه انگاز این همه اتفاقات رو شاهد بوده و خیلی راحت همه چیزو رفت گذاشت کف دست جیکوب
صحنه های درگیری توی عمان هجا لازم باشه تعداد داعشی ها زیاد میشه و یهویی هم تعدادشون کم میشه. این یارو عینکیه هم بد بازی میکنه و هم به بدترین شکل ممکن و الکی ترین شکل نقشه مایکل رو حدس زد.
لینکلن هم که یهویی از ماشین که پیاده شده کت برش بود در صورتی که تا قبل از اون با یه نی شرت سفید بود.
لینک زنگ میزنه به سی نوت و گوشی رو میده به مایکل چراشو من نمدونم. بعد مایکل از لینک میپرسه که چقدر تا فرودگاه راه هست.. لینک هم که مثل اینکه کل نقشه شهر رو حفظ هست و زمان دقیق میگه و بعدش هم که 5 دقیقه ای میرسن.
سید زخمی میشه و افتاده زمین و بعد یهویی خیلی سریع از رو زمین بلند میشه و اون یارو عینکیه هم نمیفهمه.
این یکره ایه هم که خیلی رو اعصابه و الکی شده فرشته نجات.
چند تا نکته قوت هم داشت
اول اینکه پر از صحنه های نوستالژیک بود.
صحنه رفتن اون بر قطار ها که توی فصل دوم هم شاهدش بودیم( جایی که بلیک با شات گان افتاده بود دنبالشون) صحنه پرواز هواپسما که مثل اخر فصل اول بود.
صحنه ای که مایکل از نرده بودن توی زیرزمین بیمارستان بالا رفت رو توی فصل اول زیاد شاهدش بودیم

یه سوالی هم که یادشون رفته جواب بدن سرطان مایکل هست. تا جایی که یادمه سرطان مایکل دوباره برگشته بود که درحال مرگ بود ولب الان هیچ خبری نیست.
کاشکی این پوسایدن آشنا از اب دربیاد. ماهون که نمیشه باشه چون خود ماهون جز اونایی بود که عفو شد.
کلن حسابی از این قسمت ناامید شدم

[KING STANNIS]

اپیزود پنجم
یاد مرحوم جان ابروزی افتادم با اون هواپیماش

http://picoup.ir/images/38091369933483321827.jpg

[Mia_3D]

قسمت 6

این قسمت اصلا خوشم نیومد مث قسمت قبل پر از ایراد بود
و بدتر از اون کاملا قابل پیشبینی بود یعنی خیلی سکانس ها قبل از دیدن میدونستم چی قراره بشه مثلا نقشه ی عمر، حتی مرگش یا اینکه همه ی سنگ ها قرمز بودن - سنگ روی پدال - کور شدن اون یکی چشم داعشی - پیدا شدن مایکل توسط ترقه و... همشون خیلی واسم واضح بودن

فقط من بودم یا شما هم مطمئن بودید ک نفوذی همین کیشیدا هست:|:Smiley36:
http://picoup.ir/images/04276669831378358554.jpg (http://picoup.ir/)
اینا چقد احمق هستن، نفوذی همیشه همونیه ک بهش میگی احتمالا ی نفوذی داریم بینمون : ) :Smiley104:(البته شوخی میکنم ولی جدن تو سریالا همیشه همینه:Smiley14:)

این آمریکایی ها هم رسوا کردن تو هر سریال باید شخصیت همجنسگرا باشه :| اصلا شده پروتکل ـشون وگرنه انگار اجازه ساختن ندارن
اون مرد رفیق مایکل ک مث ی قهرمان مُرد حالا هم این زن واسه پوسایدن کار میکنه فعلا شد 2 تا :|

از این دیالوگش خیلی خوشم اومد:
‫لینک: وقتی مایکل با دنیا دربیوفته، دنیا همیشه جلوش می‌بازه

اینجاشم ک فراری از مخمصه بصورت
EZPZ
همانند کلِ سیزن
http://picoup.ir/images/84514833501967579296.jpg (http://picoup.ir/)

5.5/10
ب امید اینکه 3 قسمتِ نهایی بهتر باشه

[KING STANNIS]

اپیزود ششم
اپیزود متوسطی بود امیدوارم برا 3تای اخر افت نکنه.این عکسی هم ک برای رفیقش فرستاد جالب شد با توجه ب اینکه سریع رفتن در خونه طرف.راستی یمن با اینکه در حال سقوط،صد در صدیه اما چ نتی داره...خخخخ

پرومو اپیزود هفتم با نام wine dark sea

دریافت (http://s9.picofile.com/file/8294558692/VID_20170510_201734.mp4.html)

[New_Sense]

چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی !

فکر کنید به فاصله دو اپیزود ؛ یعنی اپیزود چهارم تا ششم چقدر ممکن هست فیلمنامه و اساس داستان پر از مشکل باشه که بنده بیام الان در موردش بنویسم ؛ فاجعه ای که میتونم بگم این اپیزود کاملا رخ داد ؛ و البته از اپیزود پنجم استارتش خورده شد .

یعنی مگه ممکنه روایت و داستان در سینما تصادفی باشه ؟ داستان این اپیزود پر از ایراد و فاجعه روایت گویی هست ؛ از اپیزود قبل که مشکل داستانی رو دیدم هی گفتم اینو بیخیال شم و یکم مهربون تر باشم با سریال ولی دیگه این اپیزود فاجعه بار بود ادامه حیات یک مسیر اشتباه و یک روایت غلط .

از اپیزود پنجم شروع میکنم با اینکه اپیزود پنجم پر از اشکالات هست ولی بزار یک موردش رو بگم که گریبانگیر ایپزود ششم شد ؛ دلیل نکشتن اون داعشی ( همون داعشی یک چشمی با عینک مزخرف) چی بود ؟ چرا این شخص اومد و به واسطه همین داعشی یکی از دوستای مایکل که همسلولیش بود کشته شد ولی اینا اون داعشی رو نکشتن ؟ و فقط کتکش زدن اونم تصنعی و بعد دستنبد زدن بهش وصلش کردن به اون دوستشون که چی بشه ؟ اینجا هست که واقعا ضرب المثل ایرانی واسه یه سریال امریکایی کاربرد داره ؛ «چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی » به واسطه کشته نشدن این شخص ؛ کل اپیزود این قسمت تلف میشه ؛ و البته هنوز باهاش کار دارم صبر کنید ! شما حساب کن اینا بعد از اینکه در اپیزود پنجم نرسیدن به هواپیما و شیبا به لینک زنگ زد و صداش قطع و وصل شد گفت عمر رو پیدا کن ؛ یک حالتی به بیننده دست داد که بیننده فکر کرد لینک متوجه نشده پشت تلفن ؛ اما توی این اپیزود لینک میگه شیبا گفته عمر رو پیدا کن ؛ این چه نوع تمهیدی هست تو سریال ؟ و چی واسه بیننده داره ؟ و جالب تر این هست بعد دوباره با دل استراحت زنگ میزنه به لینک و دلبری میکنه ؛ یه دلبری بی خود و بی منطق ؛ بیننده از قبل با رابطه احساسی این دو ارتباطی برقرار نکرده و این دلبری به شدت ناشیانه و از ضعف داستان هست ؛ و بعد اینا به دنبال عمر میگردن و دقیقا زمانی که عمر میخواد بره پیداش میکنن ؛ و حالا عبث بودن داستان چیه که دوباره از یک سوراخ گزیده میشن ؛ این عمر همون کسی بود که اپیزود های اول پاسپورت لینک رو گرفت و دستش رو گذاشت تو حنا ؛ و خیلی راحت گول میخورن و میرن دنبال جیپ ؛ خب اینا ویپ رو میزارن پیشش که حواسش بهش باشه ؛ حالا صحنه های کاملا مشخص که بیننده میتونه حدس بزنه چی میشه که اگر بگذریم ازش؛ این عمر اصلا حرکت هم نمیکنه اماده وایساده تا اینا از راه برسن ؛ چقدر روایت ناشیانست ؛ و فکر کنید اینا خیلی ساده از بین جمعیت گذشتن و رفتن صحرا ( فصل های قبل داعش کل شهر رو گرفته بود و کسی نمیتونست به همین راحتی بره بیرون از شهر) و اینا بدون هیچ مشکلی شهر ترک میکنن و میرن صحرا .

اینجا برگردیم به دو تا مزدور پوسایدن که اصلا تکلیفشون معلوم نیست چی هست ؟ خیلی ساده به دلیل اشنایی قبلی وارد مقر امنیت ملی امریکا میشن ؛ مقری که به شدت سخت گیرانه هست و دقیقا رد یک جاسوس با پهباد میگیرن ؛ به نظرتون یکم این روش داستان گویی پیش پا افتاده نیست ؟ و خیلی راحت داعش میفرستن دنبالشون . خیلی شیک و مجلسی

بعد اینا وارد صحرا که میشن دو تا ماشین هستن و میرسن پمپ بنزین و داعش خبر دار میشه و میاد سراغشون ؛ من اینجا رو اگر یک سریال امریکایی نبود شک میکردم که این سریال نکنه هندی باشه ؛ یک تانکر بنزین اماده اونجا قرار گرفته و اینها هم دقیقا یک گلوله توی کلتشون دارن ( توی پرانتز کلت دقت کنید) و خب دقیقا داعش با اون تعداد که زیاد هم هستن قرار میگیرن در شعاع اون تانکر بنزین و یک گلوله ویپ و تمام
یعنی مضحک نیست واقعا ؟ این چه داستان پردازی عبث بی معنا و مزخرفی هست ؛ یعنی من نمیدونستم بخندم و یا لعن بفرستم ؛ تمامی داعشی ها هم میمیرن . توی سینما که روایت براساس داستان نوشته شده پیش میره هیچ چیز نمیتونه تصادفی باشه بلکه یک فیلمهای خاص که تمهیدات خاصی رو میطلبه که فعلا در موردش نمیگم ؛ مثلا خیلی راحت میتونستن اون تانکر زمانی که داره سوختگیری میکنه نشون بدن و شوفرش سوارش میشه و داره میره همون لحظه مثلا داعش تیر میزنه و راننده شوفر کشته میشه و تانکر می ایسته یک چنین تمهیداتی ؛ حالا این نمونه یک مثال بود ؛ یک تمهیداتی که بیننده باور کنه که تصادفی نیست چیزی .

میرسیم به اصل ماجرا نکشتن اون داعشی تک چشم که به شدت هم کارکتر بدون طراحی هست که میشه مگس ماجرا و پر پای اینا میپیچه ؛ اینجا من یک سوال اساسی باید به فیلمنامه نویسان سریال بپرسم ؛ نشان دادن یک درگیری و مواجهه شخصیت بد داستان با شخصیت های اصلی ماجرا ایا باید از قبل روایت منطقی از وجود شخصیت بد داستان برای بیننده بیان شده باشد یا نه ؟ وقتی از قبل شخصیتی به واسطه هیچ منطق داستانی از بین نرفته است پس کش و قوس امدن برای روایت درگیری شخصیت اول داستان با او حرکتی عبث و بی خودیه . شما میدونی که با کشته شدن اون کارکتر داستان به جای دیگه کشیده میشه ولی با کشته نشدنش کاملا داستان فدای این همه موش و گربه بازی و ماشین بازی داخل صحرا میشه ؛ و در ضمن ماشین بازی که باز هم تصادفی هست ؛ این کارکتر از 500 کیلومتری وایساده و با کلاشینکف ولی با حالت قناصه داره تیر میزنه به ماشین ها اینا ؛ این یعنی چی ؟ ولی سکانس بعد میبینی هیچ کاری نمیکنه و فقط تعقیبشون میکنه و بعد جالب تر اینجاست که میگم تصادفی ؛ اینا دو تا ماشین شدن ؛ امکانش بود این داعشی دنبال ماشین لینک بره ؛ ولی یهو تصادفی رفت دنبال مایکل ؛ چرا ؟

و نماهای بعد جالب تر میشه ؛ مایکل با یه حرکت هوشمندانه که اصلا فرار از زندانی نیست این حرکت بیشتر حرکت جیمز باندی هست که به شخصیت مایکل اصولا نمیخوره و بیشتر مختص لینک هست تا حدودی ؛ از ماشین خارج میشه پشت ماشین داعشی مستقر میشه و میره دنبالش و اخر پیچ گوشی میکنه تو چشمش ؛ و تیر میخوره ؛ و شب میشه و همینجور تصادفی باز هم تاکید میکنم تصادفی در دل تاریکی شب که اصلا ردی نداشته و نمیتونست برسه یک معجزه میشه ( روایت معجزه در سینما هم فهمیدیم ) و اون ترقه ها باعث میشه مایکل پیدا بشه .

واقعا چیدمان و روایت این داستان چقدر اشتباه هست ؛ پر از اشکلات تکنیکی هست ؛ حتی در مورد قرارگیری دوربین ها هم خیلی اشتباه وجود داره که من چشم پوشی میکنم ولی دیگه توی داستان پردازی باید لازمه و جدید و قاطعیت حفظ شه اونم واسه سریالی که استخوان شکسته هست و 4 فصل گذرونده و زمانی جز محبوب ترین ها بوده و ثابت شدست .


در اپیزود قبلتر همین سریال یک دوستی گفت چرا از این فصل فرار از زندان تعریف کردی ؟ منم گفتم به خاطر اینکه بعد از چند سال اومده و منم نمیخوام با 4 فصل قبل مقایسش کنم و داستانش یه مقداری تازه هست ولی حقیقتا دوست داشتم اوانس بدم ولی الان مطمن نیستم . امیدوارم 3 اپیزود باقی مونده ناامیدم نکنه .

وگرنه این فصل با این روش در زباله دان تاریخ قرار میگیره .

[عبدالله]

در اپیزود قبلتر همین سریال یک دوستی گفت چرا از این فصل فرار از زندان تعریف کردی ؟

راستش اتفاقا این سوال منم بود!
از استادی مثل شما بعید بود از روی احساسات نوستالژیک، گول چنین ابتذالی رو بخوره
اما باز دم شما گرم که اومدی و گفتی این مسائل رو. خیلی‌ها هنوز هم کتمان میکنن و میگن این فصل شاهکاره و اوج هیجانه
بنظر من سریال از همون اپیزود اول، خودش رو لو داد و معلوم بود با چی طرف هستیم و همینجا اطمینان میدم در سه اپیزود بعدی معجزه‌ای نخواهد شد
و همین روند مسخره ادامه پیدا میکنه.

به شخصه با تموم شدن سریال، این 9 قسمت رو پاک میکنم و فراموش میکنم این فصل بوده...

[ESR]

آغا همش تقصیر این لفتآورزه که توقع منو از سریالا بالا برده.. دیگه اصلا هیچ سریالی جواب منو نمیده.. حتی دیگه فرار از زندان هم جوابمو نمیده..
این قسمت هم که کلا هندی بازاری بود برا خودش(خداییش ظلم در حق بالییووده که از این اصطلاح استفاده کردم)..
در مجموع شاهد یه اپیزود ناامید کننده بودیم:Smiley15:

[WALKING DE4D]

فرار از زندان با این فصل جدیدش کلی خاطره گدشته زنده کرده ولی تعداد قسمت سریال کمه و یه سردرگمی تو سریال دیده میشه
و خیلی از مسایل سطحی و گذرا به حال خودشون میزارن و میرن سراغ ادامه داستان مشکل دیگه این فصل فرار از زندان اینه که اکثر اتفاقاتی که میوفته قابل پیش بینی و غافل گیری خاصی تو سریال دیده نمیشه جای خالی سوکره الکس ماهون خالیه تی بگ که 4 فصل فوق العاده بود و یکی از دلیل جذاب بودن سریال بوده تو این فصل نقشش اصلا خوب نبوده
ربط دادن سریال به داعش جالب نبود میتونستن خلاقیت بهتری داشته باشن و سریال جذاب کنن نه اینکه 4تا داعشی میان یدفعه با یه کپسول منفجر میشن یک دفعه هم با 2تا تیر به مخزن بنزین
خیلی ضعف دیگه که بگذریم فرار از زندان حتی با این نقطه ضعف هاش هم برای من جذاب :Smiley30:

[Rick Grimes]

http://www.upsara.com/images/yw8e_12.png

• طـرف فرماندهی تیم کنترل پهباد توی سوریه رو برعهده داره، اونوقت فقط برای اینکه یه شب با یه دختری باشه میاد همچین کاری میکنه! هیچکس هم روی کارهاش نظارت نداره!

• مایکل داره با یارو چت میکنه میگه تصویرت رو ندارم و وب‌کم خرابه، اونوقت از صفحه اسکرین‌شات میگیره! WTF ?!

• یارو با AK 47 میوفته دنبالشون توی صحرا و منتظره که بنزین‌شون تموم بشه! یعنی نمیتونه یه کم گاز بده بره کنار ماشین اونا و به رگبار ببندشون!

• طرف یهو از آمریکا یا گوشیش زنگ میزنه به داعش و با فرمانده‌شون صحبت میکنه و مکان مایکل رو لو میده! یعنی شماره داعش رو از کجا اورد. خدا داند!

• یکی از مشکلات بزرگم با این فصل اینه که دیگه مایکل اون نبوغ قبل رو به خرج نمیده. بیشتر یا شانس میاره یا لینکلن نجاتش میده. تقریبا نیمی از زیبایی فصول قبل بخاطر اون کارهای خارق‌العاده مایکل بود.

پـ نـ : هنوز که خبری از فصل ششم نیست اما اگه بخوان با همین فرمون ادامه بدن، دیگه ساخته نشه بهتره. قبل از شروع فصل شک داشتم که ممکنه خوب در نیاد، ولی بد شروع نشد اما تا این قسمت روند رو به سقوط داشته. ای‌کاش بد تمومش نکنن

[lorde4]

بازم نظری ندارم !!

فقط . غاز اخه ؟؟؟ :Smiley39: یمنی ها برعکس اذری هان ؟؟ :Smiley10:

[almost_there]

سلام

اولی رو حق با توئه احتمالا هم دختره خیلی هاته :))

دوم اینکه وبکم مایکل خراب نبود وبکم اون یارو خراب بود یعنی تصویر مایکل میرفت تصویر طرف نمیومد

سوم اینکه د.اعش زیرنظر پوسایدون کار میکنه و اون دو نفر هم از طرف پوسایدون اومدن مایکل رو بکشن

چهارم اینکه آره انگار سنش رفته بالا بازده مغزش اومده پایین

[KING STANNIS]

پرومو اپیزود هشتم با نام Progeny

دریافت (http://s9.picofile.com/file/8295297750/VID_20170517_190018.mp4.html)

[Hossein_124]

قسمت هشتم
---------------
این سکـانس واقعاً شـوکه کننده بود. کی فکرشو میـکرد تـی بگ هم احـساس داشته باشه!

http://up.trolls.ir/uploads/149563000905311.gif

اشـک تو چـشاش جمع شده بود:Smiley19:

[KING STANNIS]

انچه در اخرین اپیزود خواهیم دید...

دریافت (http://s8.picofile.com/file/8295826568/VID_20170524_193547.mp4.html)

We want prison break season 6

[friendz]

سلام سلام سلام
خسته نباشید عزیزان
nojan عزیز
chandler bing خان:Smiley17::Smiley17::Smiley30::Smiley30:
1080 نمیزارید؟

[Cnα3ZαR]

دوستان کسی فهمید چرا تی بگ ، ویپ رو کشت ؟

[Yellow King]

دوستان کسی فهمید چرا تی بگ ، ویپ رو کشت ؟
نکشتش که. ویپ پسرش بود! :|

[Mia_3D]

در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.


دوستان کسی فهمید چرا تی بگ ، ویپ رو کشت ؟

محض رضای خدا 4خط رو بخونید بعد نظر بذارید:|

[Longmire]

پایان فصل
در کل میشه گفت بازگشت خوبی بود ولی کامل نبود. منظورم اینه ایراد زیاد داشت. روندش بیشتر جاها سریع بود بعضی وقتا کند میشد. در حد فصلای اول و دوم که اصلا نبود ولی نمیشه گفت افتضاح بود خوبیای خودشو داشت
یکی از ایرادای اصلیش نبود الکس ماهونه بود. میتونستن قسمت آخر بذارنش خیلی خوب میشد. تی بگ هم حضورش میتونست بیشتر باشه البته در همین حد هم منطقی بود. دیگه رسما پرونده سریال بسته شد البته اگه این فصل هم پخش نمیکردن فکر نمیکنم کمبودی احساس میشد. از دوستانی که زحمت آپلود و ترجمش رو کشیدن صمیمانه قدردانی میکنم

[Rezaraki]

میگم ممکن نیست ویپ نمرده باشه و این جزو نقشه اونها باشه؟
لحظه تیر خوردنش حس کردم لوله تفنگ رو به بیرونه! نه رو به شکمش. درست دیدم؟

[KING STANNIS]

http://picoup.ir/images/68767063150243625069.png

[amir_24]

سلام دوستان.. اپیزود آخر این فصل رو دیدم و نظرم برای این اپیزود و کل فصل رو در چند خطی مینویسیم که حاوی اسپویل هستش..
قسمت اخر همه چیز داشت ها! هم میشه گفت وضعیت واقعا بد بود و هم میشه گفت خوب بود!
از مرگ پسر تی بگ و مردن پوسایدون در فاکس ریور توسط خود تی بگ، تا خالی بندی ها و کات کردن های متعدد سکانس های داخل سریال و نمایش چندی باره نبوغ و استعداد اسکافیلد..
نتیجه ای که بخوام از کل فصل 5 بگیرم اینه بشخصه با دیدن افتتاحیه فصل به همراه هیجان و هایپی که داشتم براش، حاضر نیستم دوباره قصل 5 رو ببینم، ولی 4 فصل اول رو چرا! فصل 5 یکجورایی حاصل آره گفتن و توجه به درخواست ها و صداهای طرفداران 2آتیشه سری پریزن برک هست و بس. واقعا همینه. حفره ها و نواقصی های متعدد و آزادهنده ای رو دیدیم در این فصل که دلیل مشترک و اصلی اکثرشون به محدودیت در تعداد اپیزودهای این فصله، شاید دلیل همین محدودیت هم نداشتن فیلمنامه، تفکر، عدم سرمایه گذاری شبکه فاکس، وجود شک و تردید برای رسیدن یا نرسیدن به هدف ، پیش بینی بازخوردها یا n دلیل دیگه باشه ولی هرچی که بود و تموم شد، فرار از زندان شاید بهتر بود همون 8-9 سال پیش با مرگ مایکل تموم میشد... یا شاید هم بهتر بود گل و بلبل بودن آخر ماجرا رو توی همون 4فصل اول تموم میکردن و دیگه فصل 5 قربانی نمیشد... فصل 5 فصلی متوسط بود و چون توقع میرفت بخاطر فرار از زندان بودنش و اون هیجان و هایپ و پیچش ها و کرکترها و اتفاقاتش، موفق عمل نکرد این فصل و این شد پایان ماجرا...

[New_Sense]

فرار از زندان فصل 5


فرار از زندان هم تمام شد .

قبل از اینکه در مورد این فصل به صورت اجمالی حرفی بزنم ؛ یکم به اپیزود 8 و 9 این قسمت بپردازیم .

چیزی که عجیبه این فصل اینقدر اتفاقات و درگیری ها از ژانر اکشن یا حادثه ای تبدیل میشه به عملی و تخیلی که فکر میکنم نویسنده های محترم فرار از زندان ؛ این فصل رو همزمان که در حال نگارش بودن ؛ فیلم «ورود» دنیس ویلنوو هم میدیدن و خب گفتن بزار حالا که مد شده ماهم یکم حرکتای علمی و تخیلی بزنیم.
مثلا لینکن باروز دقیقا در آخر اپیزود 8 تقریبا 9 یا 10 تا تیر خورد از لوکا آبروزی ؛ اونم با فاصله تقریبا نیم متری ؛ عملا توی این فاصله به غیر از شلیک اول که میگیم به شیشه ماشین خورد بقیش به لینکن باید خورده باشه (البته اگر مایکل اسکوفیلد اسلحه لوکا ابروزی فشنگ مشقی نزاشته بوده باشه ) با این اوصاف که لینکن افتاد و بعد اون اتفاقات توی خونه که باعث شد پوسایدن پسرشون رو گروگان بگیره ؛ شما اون مدت زمان رو حساب کنید ؛ و اینا برگشتن اومدن دیدن لینکن تیر خورده ولی هنوز زنده هست ؛ واقعا سوال هست چطور ممکنه اون همه تیر یه نفر بخوره ولی هنوز زنده باشه اونم از اون فاصله ؟ صبر کنید داستان هنوز تموم نشده ؛؛ لینکن میبرن بیمارستان که تحت مراقبت پزشکی باشه ؛ بعد در چند سکانس جلوتر که سارا میاد بیمارستان ؛؛ میگن که آقای باروز خودش خواسته که بره بیرون از بیمارستان ؛ چطور ممکنه شخصیت لینکن باروز هنوز بتونه راه بره توی اون وضعیت و بعد بره به کارخونه لوکا ابروزی و حتی باهاش درگیر بشه و بزنتش ؟ صبر کنید هنوز داستان تموم نشده ؛ با این وضع خب باید لینکن برگرده بیمارستان دیگه ؛ در سکانس هایی جلوتر زمانی که مایکل با سارا و بقیه حرف میزنه یک دفعه لینکن ظاهر میشه و انگار نه انگار 8 یا 9 تا تیر خورده و خیلی سرحال هست ؛ این یک نمونه از داستان پردازی هول هولکی نویسنده های تخیل اندیش فصل 5 فرار از زندان هست . اگر دوست دارید با من همراه باشید تا کلا ببینیم دیگه چی برامون به ارمغان آوردن ؛ ادامه رو بخونید.


ما با پوسایدنی طرف هستیم که به شدت باهوش هست و کارکتری که شباهت ذهنی به الکس ماهونه داره با این تفاوت که الکس ماهونه به شدت چهره و اکت بازیگری توی نشون دادن یک شخصیتی که خیلی باهوش هست رو داشت ولی پوسایدن عملا فقط شخصیت پردازیش براساس داستان پیش میره و چیزی از نگاه شخصی اون به مقوله هوش نمیبینیم ؛ مثلا توی نقاشی که پوسایدن میکشه و مایکل گول میخوره فقط روند داستانی باعث میشه بیننده فکر کنه که پوسایدن باهوش هست ؛ ولی الکس ماهونه باهوش بودنش در شخصیت پردازیش بود ؛ با یک مثال توضیح میدم ؛ توی فصل 2 بود که الکس ماهونه مامور شد که مایکل رو بگیره ؛ کاری که نویسنده های اون فصل کردن نشون دادن ریزترین جزییات شخصی الکس ماهونه بود ؛ هم روند داستان پیش میرفت و هم از قرص خوردن های الکس ماهونه پرده برداری میشد ؛ شخصیت کاملا برای بیینده باورپذیر شد و به عنوان یک کارکتر خیلی جذاب معرفی میشه ؛ اما ما توی این فصل هیچ چیزی از عقبه پوسایدن نداریم ؛ پوسایدن چرا از سیا اومد بیرون ؟ چرا اینطور شرور شد ؟ و اصلا پوسایدن این فصل هدفش از اون همه کشتن چی هست ؟ حتی سوتی که خود نویسنده ها دادن هم خیلی جالبه ؛ زمانی که سارا به پوسایدن میگه چرا ابو رمال رو میخواستی ازاد کنی ؟ پوسایدن عملا هیچ جوابی نداره ؛ این دقیقا مشابه شخصیت پردازی نصفه و نیمه سریالی هست که هیچ چیزی برای عرضه نداره . ایراد دیگه ای که به پوسایدن وارده ؛ چطور یک نفر با این همه وصفی که از اپیزود اول در موردش شد فقط دو نفر مزدور داره ؟ و انگار هیچ نیروی دیگه ای دور برش نیست ؛ یعنی نویسنده ها به دنبال ساخت نوستالوژی 4 فصل قبل بودن و مشابه سازی 2 کارکتر مزدور فصل های قبل (کلرمن) ولی هیچ احساسی برای بیننده رقم نمیزنه .


تی بگ دوست داشتنی که متاسفانه اینبار با اینکه یه سر و گردن هنوز از خیلی از شخصیت های سریال بالاتره ولی رخت پیری بر چهرش نشسته بود کاملا ؛ دیگه ما با این تی بگ به شدت خشن و کاریزما عجیب طرف نبودیم ؛ با اینکه به شدت تی بگ رو دوست دارم ولی نویسنده های داستان در حق این شخصیت خیلی جفا کردن ؛ اگر زمانی کسی سریال فرار از زندان ندیده باشه بهش میگم تی بگ ؛ 4 فصل اول رو فقط ببین ؛ و دیگه کاری به تی بگ فصل پنجم نداشته باش ؛ نویسنده های عزیز اصولا توی قرعه انداختن انگار خوب واردن ؛ مثلا مایکل نامه ای به تی بگ میرسونه که میگه ویپ پسر واقعیش هست ؛ یهو قرعه برمیگرده و تی بگ که از اپیزود های قبل در سایه قرار گرفته بود خودنمایی میکنه ؛ اونم خودنمایی بیهوده ؛ چون عملا ویپ احساسی رو برای بیننده رقم نمیزنه ؛ تنها به خاطر اکت بازیگری خوب تی بگ و لحظه های خاص تی بگ و نوستالوژی که از قبل ما از اون داریم احساس میکنیم که تی بگ چقدر پسرش رو میخواد و دوست داره ؛ جالبه یه اپیزود برای این چنین چیز مهمی که خیلی خیلی جای مانور داره ؛ وقتی بحث پسر تی بگ هست و تی بگی که عملا قاتل و جانی هست ؛ این تناقض احساسی عشق تی بگ به پسرش و کمک بهش و شخصیت اصلی خودش میشه یه درام خیلی جذاب رو ادامه داد ؛ ( چیزی که نویسنده های فصل 1 و 2 به خوبی فهمیده بودن [اشاره به زمانی که تی بگ عاشق اون زن شد که دو فرزند داشت ] و همین باعث شد یک درام به شدت قدرتمند رو رقم بزنن که بیننده به حال تی بگ حتی گریه کنه ) به هر حال تی بگ هم توی این موش و گربه بازی این فصل نویسنده ها ؛ نوستالوژی شد که در اخر بازهم یاد و خاطره فاکس ریور رو زنده کنه . با این حال همیشه در قلب من یک کارکتر محبوب باقی میمونه .


فاجعه ای به نام مایکل اسکوفیلد ؛ این فصل (به غیر از اپیزود آخر) به یک مایکل که راحت گول میخوره و راحت وا میده طرف شدیم ؛ و البته مایکل اسکوفیلدی که عملا دیگه مانند مجردیش اونقدر جسور و خوب نیست ؛؛ مایکلی که نویسنده ها خیلی به یاریش میان و شانس و معجزه و هرچیزی که تصادفی باشه براش رقم میزنن و باعث میشه مایکل همه کارش درست بشه ؛ مایکل فصل 5 به شدت از مایکل فصل 1 پایین تره ؛ دقت کنید به شیوه شانسی که اپیزود های اول باعث شد که مایکل از زندان صنعا فرار کنه ؛ و بازهم از شانس خوبش توی مارسی یهو قرعه بندازن و لینکن با یک هواپیما دزدکی بیارتش آمریکا ؛ و یا باز توی اون صجرا با معجزه زنده بمونه و اون زخمی که داشت وقتی رسید امریکا کاملا خوب بشه ؛ و البته ما هیچوقت نفهمیدیم توی فصل 4 آخرین اپیزود که مایکل خودش به برق وصل کرد و عملا باید مرده باشه چطور زنده موند ؟ با 2 تا فلش بک نامربوط و فقط دیالوگ که نمیشه توجیه کرد مرگش رو ؛ البته چرا اگر نویسنده ها فیلمای عملی تخیلی رو در اکشن ادغام کنن ؛ و البته خصومت شخصی پوسایدن به مایکل چی بود ؟ چرا باید زن و بچه مایکل رو صاحب بشه ؟ مطمنا عشق نبوده چون هیچ جای داستان ما عشقی از پوسایدن نمیبینم نسبت به سارا و مایک ؛ پس چی بود ؟ یا مثلا مایک بدون هیچ نقشه قبلی رفت خونه زنش با لینکن و همینطور نصف شب درب باز کرد و خونه رو گشتن ولی هیچی پیدا نکردن ؛ یه مقداری از اون مایکل فصول اول دورتره ؛ یا دیگه بدتر پسرش رو توی اون خونه دید و راحت رفت تو خونه تا پسرش رو ببینه ؛ مخصوصا وقتی از پوسایدن و هوشش خبر داره ؛ یه مقداری این کارها عجیب هست و همه چیز روی تقدیر و شانس انگار پیش میره .


در مورد شخصیت های دیگه نمیخوام خیلی نظری بدم ولی خب باز یه سوال دیگه ؛ چطور سارا و لینکن مخفی گاه مایک (پسرش) رو پیدا کردن ؟ پوسایدن که باهوش تر از این حرفا بود ؛ هیچ چیزی از این پیدا کردن مخفی گاه پسرش رو به بیننده ندادن و خیلی راحت مایک رو پیدا کردن .


چیزی که فرار از زندان فصل 5 برای من داشت ؛ داستان به شدت ناشیانه و تخیلی که نویسنده ها فقط و فقط به دنبال پیدا کردن نوستالوژی بیننده ها بودن و عملا نکته جدیدی رو برای بیننده ایجاد نکردن ؛ یک برگشت به عقب به شدت افتضاح ؛ که حتی شاید خاطرات فصل های قبل رو خدشه دار کنه ؛ نمیدونم این فصل کاملا پایان پروژه ای به نام فرار از زندان هست یا نه ؛ ولی اگر به دنبال ساخت فصل های دیگه باشن باید کاملا ایده های نو کاملا خلاقانه رو پیدا کنن که البته با این روند بعید میدونم .


توجهنون جلب میکنم به شباهت های این فصل به فصول قبل (که متاسفانه نتیجه عکس و اشتباه میده)


پوسایدن = الکس ماهونه

مزدور های پوسایدن = پاول کلرمن و دوستش

لوکا آبروزی (پسر) = جان آبروزی (پدر)

شیبا = ورونیکا دوناوان

لحظه ورود به فرودگاه برای فرار مایکل و بقیه فصل 5 = لحظه ورود به فرودگاه برای فرار مایکل و بقیه فصل 1


و خیلی از سکانس هایی که یکم دقت کنید متوجه میشید شباهت داره .


مثلا سی نوت (بنجامین مایلز فرانکلین) و سوکری در سایه هستن دو تا از شخصیت های مهم و اصلی فصل های قبل که کاملا فدای این فصل میشن فقط برای نوستالوژی بیننده . کاملا هم در خدمت مایکل هسنن .

پاول کلرمن فقط برای نوستالوژی بیننده هست چند اپیزود ؛ بود و نبودش هیچ چیزی نداشت .

راستی ال جی باروز ؛ پسر لینکن چی شد ؟ ولش کن بگذریم .:Smiley69:


مطمنا 4 فصل اول این سریال برای همیشه ماندگار میمونه .

[Mia_3D]

من فقط ب همین جمله اکتفا میکنم ک فک نمیکردم بشه تو 40 دقیقه بالای 10 سوتی بزرگ تو سریالی ببینم تا اینکه قسمت آخر این فصل رو دیدم:Smiley104:
چ بهانه ی مزخرفی پوسایدن برای داشتن کلا 2مزدور برای انجام کار هاش داشت

[codec_pack]

فرار از زندان فقط سیزن اولش خیلی قدرتمند و قوی بود. سیزن چهارمش هم خیلی افتضاح بود. اینم که این سیزن بد شده چیز عجیبی نیست.

[علی 56]

من که میخوام تصور کنم مایکل مرده و سریال همون 4 فصل اول تموم شد و این فصل رو هم اصلا به یاد نیارم به قول اصغر فرهادی " یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است " من تو سایت های مختلفی نظرات بقیه رو میخوندم و وقتی با تمسخر سوتی ها و اشتباهات این سریال رو میگفتند از یک طرف چون واقعا بعضی از سوتی ها و لحن کامنت های مردم خنده دار بود نمی شد جلوی خندمو بگیرم و از یک طرف هم ناراحت بودم که سریالی که این همه محبوب بود و نوستالژی قوی برای خیلیا داشت این طور به باد تمسخر گرفته شده و این همه سوتی داشت . از فصل 5 و 4 بگذریم ولی 3 فصل اول حداقل برای من همیشه خاطره انگیز و یکی از بهترینهاست که فضاحت فصل 5 هیچوقت از ارزش فرار از زندان اصلی کم نمیکنه. یه نفر گفته بود این فصل بیشتر شبیه هشدار برای کبری 11 هست - یکی دیگه گفته بود نویسندگان این فصل از شواهد معلوم از نوابغ ناسا انتخاب شدند- یا یکی گفته بود منطق فقط نزد فرار از زندان است و بس و به اتفاقات بی منطق آن اشاره کرده بود که الحق همه ی اون مواردی که گفته بود هم درست بود .امیدوارم فصل 6 رو نسازند یا اگه میسازند عالی و با دقت و حوصله بسازند اگر نمیتوانند نوستالژی فرار از زندان هشت سال قبل رو زنده کنند و بار دیگر آن را تکرار کنند لااقل نابودش نکنند وهمون خاطره ی خوب ازش تو ذهن بقیه باقی بمونه. من تنها چیزی که هنگام فیلم دیدن خیلی ناراحتم میکنه اینه که اتفاقات ابلهانه و بی منطقی و غیر قابل باوری توش رخ بده یا رفتارکاراکتر ها قابل درک نباشه و مسخره باشه که به نظرم اینکار توهین به بیننده است هیچ چیزی بیشتر از این غیر قابل تحمل نیست . ومتاسفانه این سریال پر بود از این جور اتفاقات مثلا مدام مایکل و دار ودسته اش از دست داعشی های مسخره ای که فقط اسلحه دست میگیرند و شلیک میکنند و فوق العاده احمق اند فرار میکنند و سنگر میگیرند و این همه بهشون تیر میزنند یک تیر هم اصابت نمی کنه به لاستیک ماشینشون یا به مایکل و دار ودسته اش .واقعا هم شبیه کبری 11 شده بود .یا مایکل و دار ودسته اش عقلشون نمی رسید که تفنگ ها رو بردارند یا با دست خالی افراد مسلح رو ناکار میکردند . یا ماجرای خالکوبی چهره ی جیکوب پشت دست مایکل غیر قابل باور بود . یا خیلی موارد دیگه که بقیه در نظراتشون در سایت ها ی مختلف یا همین جا گفتند . هر چیزی رو بتونم تو دیدن یک سریال تحمل کنم بی منطق بودن و مسخره بودن و ماست مالی کردن و آبکی بودن اتفاقات رو نمیتونم. اما هنوز هم دوست دارم فصل 6 امی ساخته بشه و اشتباهات فصل 5 رو تکرار نکنه ونبوغ و خلاقیت مایکل و تی بگ و سوکره و ماهون مثل 4 فصل اول توش دیده بشه نه یه سری اتفاقات مسخره و پیش پا افتاده مدام تکرار بشه .

[Rick Grimes]

http://www.upsara.com/images/p1oo_image.jpg



این دیگه چه پایانی بود!

نمیخوام بی انصافی کنم، چندتا صحنه کاملاََ قافلگیر کننده و باحال بود اما همونا هم سوتی داشتن

میخوام بشینم دوباره از اول فرار از زندان رو از فصل‌های 1 تا 4 نگاه کنم تا بتونم اینو فراموشش کنم

[ghazanfar]

مگه فصل 6 هم قراره ساخته بشه؟؟ مگه چندوقت پیش نگفتند که فصل 5 آخرین فصله ؟؟

[MaMaLoM]

من فقط نگاه کردم و هیچ نظری ندادم که ببینم میخوان چکار کنن واقعا!
همه اش باگ بود... هممممه اش باگ بود این فصل! نه اینکه چهار فصل اول باگ نداشته باشه، چرا اونم داشت زیااادم داشت ولی نسبت به زمان پخشش خیلی مُترقی و جلو افتاده بود اما دیگه تو سال 2017 اون حرکات و داستانا و اکشنا و ری اکشنا قابل حضم نیست واقعا... اون دوربینه تشخیص چهره که بالای درب اتاق جیکوب بود قدرت تشخیصش اینقدر بالاس که تمام چاله چوله های صورت رو ارزیابی میکنه اونوقت مایکل پشت دستشو میگیره جلو صورتش میره داخل! مضحک بودن این سکانس حد و اندازه نداره... یا مثلا اون یارو که دنبال لینک بود، همون خلافکاره! شاید اگر همین فصل رو سال 2009 میدیدم اینقدر ازش متنفر نمیشدم

[ilyar 81]

خیلی از اتفاقات سطحی و سریع و بدون فکر کار شده بود قبل از پخش فکر میکردم حالا که بعد از 8 سال میخوان ادامش رو بسازن حتما فکر شده و حساب شده عمل میکنند و عوامل سریال هم که از این فصل تعریف کرده بودند و چقدر جالب که یکی گفته بود دلیل زنده بودن مایکل کاملا باور پذیر و منطقی است و هوشمندانه و بیننده ازش خوشش میاد ! نمیدونم بیننده هاشون رو چی فرض کرده بودند . معنی هوشمندانه رو هم فهمیدیم ! اصلا معنی هوشمندانه فقط در اتفاقات کاملا هوشمندانه( ! ) فرار از زندان تعریف میشه من که خودم اصلا ماجرای زنده بودن مایکل تو کتم نرفت و تو ضیح قانع کننده ای هم نداشت . اون داعشی ها هم که خیلی مسخره بودند مخصوصا اون یک چشم . هندی بازی هم که داشت ویپ پسر تی بگ میشه . اسم فرار از زندان رو به گند کشوندند با این فصل . 4 فصل اول در مقایسه با این خیلی خوب بود و اصلا قابل مقایسه نیست . واقعا انتظار نداشتم اینجوری بشه. فصل 6 رو هم نسازن خیلی سنگین ترن تا بیش تر از این خرابش نکردن .

[lorde4]

کلا از قسمت 3 یا 4 به بعد هر کاری کردم نتونستم نظر خوبی بدم . ! الانم نظری ندارم فقط چند تا سوال . اگه کسی میدونه یا میتونه ج بده مممنون میشم .

اول قسممت 7 یه صحنه نشون داد که مایک (پسر) یکی میدزدتش . اون چی شد ؟ چی بود؟ کجا بود؟ :|

دوم بالاخره کلرمن مرد ؟ یا نه ؟

سوم کی گفته بودقراره سریال رو ببندن ؟ این که از باز هم باز تر بود !!!

چهارم .الان تی بگ بخاطر مرگ بچش از مایکل عصبانی نیست ؟ چون مایکگل انتخابش کرد برا اینکارا ؟

[Princess nazi]

طی دیدن قسمت آخر، همش منتظر بودم یه اتفاقی بیفته، یه چیزی بشه که سطح فصل پنجم سریال رو از افتضاحی که درست کردن بالاتر ببره ولی هرچی پیش رفت مضحک تر و مضحک تر شد. انگار نویسنده ها و کارگردان روی دور تند افتاده بودن که فقط به پایانی که نوشتن برسن و از همه بدتر مرگ پسر ویپ ، کسی که به قول مایکل نقش دست شلاق زنش رو داشت ، به اون طرز خنده دار و بعد کشته شدن اون مزدوره به دست تی بگ فقط و فقط واسه اینکه تی بگ برگرده فاکس ریور. واقعا کسی که به مایکل کمک میکرد از زندان های مختلف فرار کنه باید یدفعه ای قاطی کنه و طبق نقشه عمل کنه و خودش رو به کشتن بده؟
متاسفم واقعا ، بهترین اپیزود این فصل قسمت هشتم بود که هیجان و استرس رو به وجود میاورد کمی تا قسمتی ، که اون هم با اپیزود آخر و ماست مالی هاش و سوتی هاش کلا به باد رفت.

[Aamirabz]

با این وضع موجودی که در حال ساخت هست به نظرم فرار از زندان بهتر بود دیگه تولید نشه؛ چند برابر ورژن ضعیف تر فصل های قبلیه
در هر قسمت ما تقریبا قسمت بعدی رو میتونیم پیشبینی کنیم و هر قسمت تبدیل به یک کلیشه شده.
زندگی ها رویایی شدن و زیبایی و هیجان فصل های قبل رو به بیننده القا نمیکنه.

[Mia_3D]

مزدورای پوسایدن:فک میکنی چرا اون مارو انتخاب کرده ؟ چون میدونه ما تو کارمون بهترینیم پس میتونیم خارج بشیم:Smiley14::Smiley14:
یکیشون اینقد احمق بود ک نمیدونست کامل مشخصه ک زنه از 21ووید(؟) خارج نمیشه و خودشو ب کشتن داد
دومی هم از اون احمق تر و بعد اینکه پسرِ یه قاتل رو کشت ولش کرد تا بیاد گردنشو بشکنه

[shayan010]

کلا از قسمت 3 یا 4 به بعد هر کاری کردم نتونستم نظر خوبی بدم . ! الانم نظری ندارم فقط چند تا سوال . اگه کسی میدونه یا میتونه ج بده مممنون میشم .

اول قسممت 7 یه صحنه نشون داد که مایک (پسر) یکی میدزدتش . اون چی شد ؟ چی بود؟ کجا بود؟ :|

دوم بالاخره کلرمن مرد ؟ یا نه ؟

سوم کی گفته بودقراره سریال رو ببندن ؟ این که از باز هم باز تر بود !!!

چهارم .الان تی بگ بخاطر مرگ بچش از مایکل عصبانی نیست ؟ چون مایکگل انتخابش کرد برا اینکارا ؟

- صحنه بعدش نشون میده که مایکل از خواب میپره از اون جایی که در صحنه های بعدی پسر مایک رو با جیکوب می بینیم یعنی مایکل خواب میدیده. والا منم بعدا فهمبدم

- بنابر چیزی که در سریال می بینیم بله

- به نظر من بازتر نبود. حداقل برای شخصیت های اصلی

- بر اساس خط داستان و به نظر من نه- درسته مایکل ارش میخواد اما بعد از مکالمه تلفنی مایکل با پسرش و این که جیکوب رو به عنوان پدرش میشناسه این تی بگه که میگه پوسایدون کجاست تا بکشش و البته مکالمه ای که در صحنه های بعدی در راه های متل با پسرش داره و این که آدمای بدی مثل این ابورمال باید کشته بشن (و البته ابن که سرنوشت سریال و کاراکتر ها در نهایت دست سازنده هاشه و این که گفتن احتمال برگشت سریال ضعیفه مگر این که یک داستتن دست اول گیرشون بیاد. خوب مثلا تنفر دوباره تی بگ از مایکل و برگشت برای انتقام میشه جز داستان های بعدی باشه که کافیه شروع کنیم به دیدن دوباره سریال تا اون رو باور کنیم مثل زنده موندن مایکل برای ساختن فصل سریال)

به نظر من هم کلا سریال خوب بود فقط داستان تی بگ و پسرش و کلا حضور تی بگ اضافه بود. اگرچه حضور افراد قدیمی مثل تی بگ و یا سوکره یا کلرمن در سریال حتی در همین حد هم به جذابیت سریال اضافه می کنه. امیدوارم فصل دیگه ای رو نبینیم.

[ghazanfar]

مدیر شبکه فاکس همین چند وقت پیش اولش گفت نمیسازیم ولی یه چند وقت بعدش گفتند فصل 5 پایان فرار از زندان نیست ولی فصل 6 هم فصلی نیست که به این زودی ها ساخته بشه و فصل 6 باید خاص باشه و ایده های فصل 6 هم در حال تراوشه. بازیگرای اصلی هم از اینکه فصل جدید ساخته بشه استقبال کردند . به نظر من پایان فصل 4 خیلی خوب و منطقی بود ولی فصل 5 جذابیت فصل ها ی قبلی رو نداشت یکم بیشتر رو فیلمنامه کار میکردند میتونست فصل 5 بهتر باشه و این همه سوتی نداشته باشه . ولی یه عده ای هم انگار نشستند این سریال رو فقط برای اینکه ازش ایراد بگیرند ببینند و ایراد های بنی اسرائیلی بعضا میگیرند و همش به ایراداتش اشاره میکنند بعضی از این ایرادها واقعا در نگاه اول به چشم نمیاد به خاطر ریتم تند سریال در بعضی قسمت ها ولی ازهمون قسمت هایی که سرعت سریال هم خیلی بالا بود و ایرادات خیلی به چشم نمیومد یه عده ای نشستند ایراد گرفتند انگار فیلم رو گذاشتند رو اسلو موشن که فقط ازش ایراد بگیرند . اگه این سریال این همه بد بود و همه اش سوتی بود و هیچ چیز دیگه ای نداشت چرا این همه آدم تا قسمت آخرشو اینقدر با جزییات دیدن و در بارش نظر میدن پس یه خوبی هایی هم داشته که همون دو سه قسمت اول ولش نکردین و تا آخرش رو هم دیدین . بعضیا هم که کل سریال رو زبر سوال بردند و گفتند همه فصل هاش پر از باگ بود انصافا فصل اول تا سوم فرار از زندان پر از باگ بود ؟؟یا گفتند فصل 5 همش باگ بود وقتی داریم یه سریالی ر نقد میکنیم یه کم انصاف داشته باشیم و فقط نکوبیمش و قشنگی هاش رو هم بگیم مثل اون ماجرای نقاشی جعلی پسر مایکل یا عشق برادرانه مایکل و لینک و اون سکانس پشت میله های زندان یا وقتی که دو برادر بعد از سالها همدیگر رو بغل میکنند و لینک به خاطر نجات مایکل تمام تلاشش رو میکنه یا ماجرای آدامس و سفارش پیتزا و ...همه فقط اومدن اینجا دارن سریال رو میکوبن و بقیه هم لایک میکنند و فقط بدی هاشو میگن .قبول دارم سریال یه جاهایی خیلی ضایع بود مثل اون قسمت آخر که مایکل دستشو میگیره جلو صورتش و میره تو ولی خوبی هاش رو هم بگین حداقل . من که خودم همین که بعد از سالها این سریالو دوباره دیدم خاطراتم زنده شد و واقعا لذت بردم . امیدوارم فصل 6 رو بسازند ولی یه جوری بسازند که کسی بهش نتونه ایراد بگیره و مثل فصل اول سریال عالی باشه و نقشه های هوشمندانه مایکل توش باشه نه فقط شانس و اقبال. فصل اول فرار از زندان واقعا عالی بود .فرار از زندان همیشه یکی از بهترین ها خواهد بود هرچند فصل 5 ضعیف تر بود ولی این ربطی به فصل های قبلی اش نداره و در زمان خودش فرار از زندان بهترین سریال بود.

[vampire_sh17]

فصل 5 دوست داشتم باحال بود و جذبه فصل های قبل فرار از زندان و داشت
هر اپیزود که میومد بیشتر دوست داشتم جیکوب بکشم:Smiley104::Smiley35:
تی بگ مثل همیشه بهترین بود و وقتی پسرش کشتن و برگشت به فاکس ریور نشون داد که دوباره میتونه تو زندان پادشاهی کنه:Smiley36:
ظاهرا همه چیز به خوبی و خوشی تموم شد :Smiley35:
ولی امیدوارم سریالو ادامه بدن

[Lou Bloom]

«فرار از زندان» هم شده داستانه فیلم «سریع و خشمگین»! دیدن مورد استقبال قرار گرفته گفتن یه دونه دیگه هم ازش بسازیم!

در مورد فصل ۵ چه می‌شه گفت؟! جز بازی‌های مصنوعی و فیلمنامه تکراری و بدون ایده نو. فیلمبرداری هم سعی داشت ضعف‌ها رو بپوشونه، که خودش شد پاشنه آشیل!

ما ایرانی‌ها همینجوریش هم از قضایای خاورمیانه و حواشیش کلافه‌ایم. به قدری عمرمون پای این داستان‌ها و پیگیری وضعیت‌هاش هدر رفت که هیچ حوصله برای تفسیرهای گوناگون باقی نمونده.
بیشتر از این در مورد فصل ۵ حرف بزنم حیفه... حیفه وقت!

اگه هنوز این فصل رو ندیدید، اندک خاطره‌های قدیمی رو به فنا ندید، و از تماشاش صرف نظر کنید.

[Constantin]

عجب فصلی بود . من که خیلی حال کردم . درسته ضعف هایی هم داشت اما هیجانش بالا بود . بالاخره خوب شد که مایکل نمرد :Smiley35:

[matiyo]

سال 82 رفته بودیم باغ یکی از اقوام ، بین راه خرابه هایی بودن که توشون پر سگ بود و همیشه موقع گذر از کنارشون به طرز بسیار پرخواشگرایانه ای مشایعتمون میکردن!(ماهم که آدرنالینمون میزد بالا کلی عشق و حال میکردیم !)
هر سال 3ماه ، ماهی 4-5 بار این صحنه و سناریو تکرا میشد تاجایی که میدونستیم کدوم سگ اول حمله خواهد کرد و چند تاشون به سمت ماشینا یورش میارن! و خلاصه کی بی خیالمون میشن !
یه سگ قهوه ای ، سه تا سیاه و 2 تا سفید و سیاه !
دانشگاه شروع شد و یه مدت نتونستم برم و بعد دو سال دوباره از همون جاده و مسیر رد شدم تا به باغ فامیل دور برسم!
و در کمال ناباوری دیدم که در اون دوسال منطقه تبدیل به یه جای مدرن و تکنولوژیکی شده بود !!!!ولی تنها چیزی که تغییر نکرده بود همون خرابه با :
یه سگ قهوه ای سه تا سگ سیاه و دو تا سفیدو سیاه بودن که با کمال احترام! ماشینمون رو مشایعت میکردن .
هیچ تغییری نکرده بودن!! فقط کمی جا افتاده تر، عیال وار تر و دنیا دیده تر شده بودن!!(البته خریتشون پابرجا بود!)

بله ! جریان باروز و دوستان هم مثل جریان همون سگهای مهربانه خرابه های داستان ماست و فقط پالانشون تغییر کرده و دیگه جذابیتی نداره!
کاش بجای تکرار گذشته یه سناریو و داستان جدید رو امتحان میکردن . یعنی چی آخه! همون دسیسه های پنهانی همون فرار از دست توطعه چین ها همون فرار از زندان با ایده های شگفت انگیز مایک! و صحنه هایی که آخرش یه جوری به نفع همه میشه ! همون کش و قوس های قدیمی و تکراری...

[ya33er]

واقعا این فصل فصله افتضاحی بود!
4فصله قبلی کجا و این یکی کجا؟انقدر سریع و هول هولکی فیلمو ساختن که اصلا به این همه سوتی دقت نکردن.دقیقا هم همون داستان های قبل با حالتی جدید و در مکانی جدیدتر بازسازی شده بود.تو تمام قسمت های سریال اتفاقی نیوفتاد که از قبل آیندشو پیش بینی نکرده باشم.ابهت خالکوبیه مایکل هم که کلا از بین رفته بود.
فرار از زندان هم شده عینه سریالایه جدیده مهران مدیری.با این که میدونی دیگه اون زرق و برق گذشترو نداره ولی بازم میخوای به یاده قدیما دنبالش کنی:Smiley69:

[ahmadsp70]

فصل 6 هم داره؟😊

[mosk]

فصل 6 هم داره؟������

بله ولی تاریخ پخش مشخص نیست.

[sarkhail]

آخر سریال رو دیدم و اینقدر افتضاح بود که بدو اومدم اینجا ببینم نکنه من چیزی رو متوجه نشدم که اینقدر واسم سریال افتضاح بود. ولی خب ظاهرا دوستان اکثرا همین نظر رو دارن.

به عنوان کسی که با فصل یک تا چهار فرار از زندان هم حال نکرد باید بگم صرفا واسه این که سریال رو تموم کنم، نشستم فصل پنجم رو دیدم و خدا رو شکر که مایکل چیزباز از آب دراومد و به حول و قوه الهی فصل بعدی در کار نخواهد بود.

حقیقتش خیلی وقت بود تا این حد تو فیلم یا سریالی به عقل و شعورم توهین نشده بود. تو اون سکانس که زنه به همکارش شلیک کرد انگار یه هدف گرفتن و شلیک کردن از اون فاصله چقدر طول میکشه که مایکل پسرش رو برمیداره و در میره. بعد هم میره مثل دختربچه ها در رو میچسبه و از قضا تیرهایی که شلیک میشه به بالای دره.

ظاهرا لینکلن تیر خورده بود. تا جایی که به ما گفتن آمریکا از نظر پزشکی بسیار ضعیفه و واکسن هاش هم همه درب و داغونن. حالا این که چطور در چند ساعت لینکلن رو راه انداختن که پاشه با یه مشت بزنه طرفش رو ناک اوت کنه، الله اعلم. بمونه برای موضوع بعدی سخنرانی معظم له بلکه روشنمون کنه.

از اون طرف باز کردن در امنیتی با تتوی پشت دست هم حکایتی واسه خودش داشت. جل الخالق:Smiley10:

نمیدونم چرا یه هراسی پر شده به جونم که نکنه دکستر هم آخر و عاقبتش بشه فصل پنجم فرار از زندان. بالاغیرتا نکنید این کارها رو

[saeedporreza9]

فصل 5



بخوایم نسبت به فصل اول مقایسه کنیم سریال از نظر هیجانی افت زیادی کرده ولی کلیف هنگرهای نسبتا خوبی داشت.
با پایانش زیاد حال نکردم و خالکوبی های مایکل هنوز جا داشت برای دلربایی!
هرچقدر هم بسازن بازم به زیبایی و جذابی فصل اول نمیشه.



7/10

[wlh]

چیزی که توی ذهنمه اینه که "آیا خود خارجی ها مخصوصا آمریکایی ها به عنوان اولین مخاطب این سریال لذتی که ما ازش بردیم و میبریم رو از این سریال بردند؟" این صنعت سریال سازی آمریکا قدمتی به اندازه چند دهه داره یعنی زمانی که ما اولین تلویزیون مون رو داشتیم اونها صنعتی به اسم سریال سازی داشتند. ولی چرا این سریال اینقدر برای ما لذت بخشه؟ چون اولین برخورد نسل جدید ما با دنیای اوناست. تا قبل از اون همش دوبله های سریال های خاصی رو دیدیم ولی به یکباره با دسترسی به اینترنت به صورت همگانی یه چیزایی این وسط تغییر کرد. اون لذت فصل اول برای ما به نظرم از این جاست وگرنه خودشون چندان نباید تو نخ این سریال بوده باشن...
درست میگم ؟! یا چی؟

[hamed224]

چیزی که توی ذهنمه اینه که "آیا خود خارجی ها مخصوصا آمریکایی ها به عنوان اولین مخاطب این سریال لذتی که ما ازش بردیم و میبریم رو از این سریال بردند؟" این صنعت سریال سازی آمریکا قدمتی به اندازه چند دهه داره یعنی زمانی که ما اولین تلویزیون مون رو داشتیم اونها صنعتی به اسم سریال سازی داشتند. ولی چرا این سریال اینقدر برای ما لذت بخشه؟ چون اولین برخورد نسل جدید ما با دنیای اوناست. تا قبل از اون همش دوبله های سریال های خاصی رو دیدیم ولی به یکباره با دسترسی به اینترنت به صورت همگانی یه چیزایی این وسط تغییر کرد. اون لذت فصل اول برای ما به نظرم از این جاست وگرنه خودشون چندان نباید تو نخ این سریال بوده باشن...
درست میگم ؟! یا چی؟

سریال فرار از زندان رو نمیدونم ولی فصل اول لاست که پخش شد تمام دنیا کف کرده بودن ` اون موقع تو فرم های امریکایی و انگلیسی میدیدم که چقدر دارن درباره سریال بحث
میکنن.

[wlh]

اول که از منظر دسترسی به نت توی ایران نگاه میکردم انگار این سریال واسه ما جذابیت بیشتری داشت/ چون گفتی لاست برای خودشون خیلی هیجان انگیز بوده یه خرده پی داستان رو گرفتم ببینم چی به چیه... از منظر تعداد بیننده ها که نگاه کنی سریال لاست، 24 و فرار از زندان رو میشه موفق ترین سریال ها از لحاظ بیننده توی زمانه ی خودشون حساب کرد(البته فکر کنم بریم تو کتگوری کمدی و برنامه های سرگرم کننده مثل مسابقات و این جور دسته ها آمار افزایش هم پیدا کنه)(آمار بیشترین بیننده توی بخش سریالی به M*A*S*H اختصاص داره با حدود 49 میلیون) ولی مجموعا توی سریال ها انگار بعد از شروع دومین عصر طلایی تلویزیون (1998-1999) میشه گفت اون سال های بین 2001 تا 2009 جز بهترین سال ها برای سریال های تلویزیونی بوده... انگار یه پترن کلی بوده



lost episodes
(https://lostpedia.fandom.com/wiki/Ratings)24 episode
(https://en.wikipedia.org/wiki/24_(TV_series)#Ratings)prison break
(https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Prison_Break_episodes#Ratings)

[codec_pack]

دهه 2000s و 2010s واقعن بی نظیر بودن و خوشحالم که درش حضور داشتم و سریال هایی نظیر لاست، فرار از زندان، 24، دکستر، هاوس، گات، فارگو، برکینگ بد و ... رو همراه پخش دیدم. البته اون موقع نمیدونستم چه خبره و همیشه اینجور نمیمونه تا حالا با این آشغالایی که دارن به خوردمون میدن طول کشید که درکش کنم.
سطح فیلم و سریالا به قدری پایین اومده که منی که خوشحالیم گره خورده به این چیزاس احساس یه خلا توی وجودم میکنم.

[saeedporreza9]

چیزی که توی ذهنمه اینه که "آیا خود خارجی ها مخصوصا آمریکایی ها به عنوان اولین مخاطب این سریال لذتی که ما ازش بردیم و میبریم رو از این سریال بردند؟" این صنعت سریال سازی آمریکا قدمتی به اندازه چند دهه داره یعنی زمانی که ما اولین تلویزیون مون رو داشتیم اونها صنعتی به اسم سریال سازی داشتند. ولی چرا این سریال اینقدر برای ما لذت بخشه؟ چون اولین برخورد نسل جدید ما با دنیای اوناست. تا قبل از اون همش دوبله های سریال های خاصی رو دیدیم ولی به یکباره با دسترسی به اینترنت به صورت همگانی یه چیزایی این وسط تغییر کرد. اون لذت فصل اول برای ما به نظرم از این جاست وگرنه خودشون چندان نباید تو نخ این سریال بوده باشن...
درست میگم ؟! یا چی؟


فصل اولو چندبار دیدم و برام تکراری نشده ولی فصلای بعدیش به شاهکاری فصل اول نرسیدن.
فصل سوم هم بخاطر اون فضای زندان سونا خیلی دوست دارم.
ولی بنظرم سریالای قدیمی وقتی تموم میشن هیاهوشون کم میشه مثلا اگه گات اسپین آف نداشت شاید تا چند وقت دیگه فراموش میشد.
این سریالم اگه فصل 6 یا اسپین آفی ازش ساخته بشه بازم رو زبونا میوفته.