PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : Twin Peaks : بحث و تبادل نظر پیرامون فصل سوم سریال



yaser63
05-12-2017, 12:04 PM
http://picoup.ir/images/85720808021964300954.jpg (http://picoup.ir/)


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt4093826/?ref_=nv_sr_2):Wikipedia: (https://en.wikipedia.org/wiki/Twin_Peaks):metacritic: (http://www.metacritic.com/tv/twin-peaks/season-3)


در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل سوم سریال Twin Peaks که پخش آن در در هجده قسمت از بیست و یکم ماه می 2017 (دوشنبه اول خرداد 96) از شبکه Showtime (https://en.wikipedia.org/wiki/Showtime_(TV_network)) آغاز می گرددد بحث و گفتگو کنید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.



.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48139&p=223369#post223369).:inf-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=44218)

smh2011
05-26-2017, 01:38 AM
2قسمت اول رو دیدم.. چقدر خوب که همون حس و حال و فضای سریال حفظ شده. چقدر همه بازیگران پیر و چاق شدن!!!! اون دختر که قبلن توی کافه بود و آخر قسمت دوم برشگت رو به سختی تشخیص دادم. کوپری که باب کنترلش میکنه رو اصلن دوست ندارم . به شدت با شخصیت اصلی خود کوپر فرق داره.
در کل توی قسمت اول سوال های زیادی رو مطرح کرد و توی همون قسمت دوم خیلی سعی کرد که ارتباط برقرار کنه و اتفاق های زیادی که افتاد. خوبیش اینه که 18 قسمت وقت هست و خیلی خوب و با خوصله میشه همه چیز رو تعیین تکلیف کرد.

پ.ن: فقط اون کلانتر قبلی توی این قسمت نبود. ازش خیلی خوشم میومد.

Marlon Brando
05-26-2017, 07:07 PM
>> دومین اپیزود از سیزن 3ام هم چند ساعت پیش دیدم.کاملا روند سریال نسبت به فصل های اول و دوم که حول شهر تویین پیکس بوده تغییر کرده و بین شهرهای آمریکا در حال جا به جا شدن یه طورایی برام یاد اور "فارگو"یی که سورئال اش کردند.به نظرم سریال مزیت های خاصی نسبت به رقبای جدید اش داره که اونرو از بقیه سریال ها بهتر جلوه میده:
- سریالی که تقریبا بیست سال پیش ساخته شده و کارگردان تقریبا بواسطه فصل های قوی قبلی نیاز به شخصیت پردازی نداره.
- پس از گذر سال ها حس نوستالژیک در طرفدارنش ایجاد میکنه.
- و کارگردان بسیار بزرگی پشت سریال قرار گرفته.
این سه مورد و موارد دیگه ایی که من ازش میگذرم فضا زیادی به کارگردان میده تا او بتونه راه های زیادی برای پیشبرد هدف اش در پی بگیره و چه کسی بزرگتر از "لینچ" که این هدف به ثمر بنشونه.
به نظرم حتی این دو اپیزود از سیزن ها قبلی این سریال به مراتب سورئال تر هستند و واقعا به مانند یک پازل اند که مخاطب باید با صبر و حوصله اونها کنار همدیگه قرار بده اما نکته ی بعدی که ممکن برای بعضی ها بد جلوه بده پیر شدن خیلی از شخصیت هاست به دلیل گذشت 26 سال,که اونهم به نظر با چند قسمت و عادت کردن به اونها و همینطور اضافه شدن شخصیت های جدید و جوان که تا به حال کمتر تو این دو اپیزود دیدیم بر طرف بشه.
امیدوارم سریال همینطور زیبا جلو بره و ما رو تو دنیای خودش غرق کنه در پایان متن ام با یک جمله به پایان میرسونم:

تنها یک دیوانه میتواند دنیایی همچون "تویین پیکس" را خلق کند.دنیایی که در ان تنه ایی درخت پیشگویی می کند,مردی قد بلند راهنماییت می کند و مردی کوتاه قد برایت می رقصد در راهرویی که هیچگاه پایانی ندارد!

bayani
05-28-2017, 03:27 AM
یعنی تخیل تا چه اندازه :Smiley10:
تا ایپزود 4 که نه خوشم اومد نه چیزی از اتفاقات این فصل دستگیرم شد.وقتی خود کارگردان اعتراف میکنه که بعد از فصل یک توی ادامه روند سریال دچار بزرگترین اشتباه دوران حرفه ای خودش شده ، چرا باید همین روال توی این فصل ادامه پیدا کنه ؟ رسما این 4 قسمت هیچی نداشت برای من به جز یه سری صحنه های خسته کننده و ازاردهنده.
من موندم رو چه حسابی توی جشنواره کن اینهمه تحویلش گرفتن و بعد از اتمام پخش 2 قسمت تماشاچیا 5 دقیقه ایستاده تشویقش کردن :Smiley15:
البته این نظر شخصیه منه که هرچی خاطره خوب داشتم رسما به فنا رفت:Smiley19: میدونم با توجه به قسمت های زیادی که مونده برای قضاوت زوده ولی من خیلی انتظارم از دیوید لینچ بیشتر از اینا بود.

eric
05-29-2017, 02:02 AM
این فصل از اون چیزی که انتظار می رفت سورئالش بیشتره منم چیزی دستگیرم نشد...باز فکر می کردم این سیزن کوپر بر میگرده توین پیکز و بقیه داستانا همونجا قراره دنبال شه...این چند اپیزودی هم که پخش شد زیاد از جو سریال خوشم نیومد امیدوارم مابقی قسمتا کوپر از این مشنگی و گیجی در بیاد و برگرده توین پیکز
پ.ن: لینچ مشکل شنوایی داره یه جاهایی با صدای بلند حرف می زنه یه جاهایی هم آروم حرف می زنه...من نفهمیدم قضیه چیه

Chandler Bing
05-29-2017, 10:39 PM
چقدر خوب بود. چهارتا اپیزودش رو یک روزه دیدم.

یه جا خونده ام که نوشته فیلمنامه این 18 قسمت کلا 400 صفحه است. اگه با فرمول یک دقیقه=یک صفحه حساب کنیم میبینیم که بقیه اپیزودها هم همینطوری خواهد بود، سکانس‌های بلند بدون دیالوگ که اکثرشون هم بدون موسیقی هستند. نمونه اش سکانس باکس شیشه ای و سکانس ابتدایی قسمت سوم که بسیار مرموز بود. پس اگه از روند فصل جدید خوشتون نمیاد، امید به تغییرش نداشته باشید.
تا اینجا که همه چیز عالی بوده. سوال های زیادی مطرح کرد که خیلی هاشون جواب داده نمیشن. شخصیت های دوست داشتنی سریال برگشتند، فقط متاسفانه مایکل اندرسون (the man from another place) برنمیگرده که به جاش این درخت رو کاشتند. :))
به شدت منتظر اپیزودهای بعدی هستم:Smiley41:


پ.ن: لینچ مشکل شنوایی داره یه جاهایی با صدای بلند حرف می زنه یه جاهایی هم آروم حرف می زنه...من نفهمیدم قضیه چیه

آخر اپیزود چهارم سمعک اش رو تو آخرین level میذاره تا بتونن زمزمه کنند و حرف بزنند، برای اینکه کسی صداشون رو نشنوه.

bayani
06-28-2017, 02:14 AM
هشت قسمت از فصل سوم گذشته و هنوز هیچ کدام از اتفاقات و روایت کلی داستان مشخص نیست. اصلا معلوم نیست شخصیت ها کی هستن از کجا اومدن ربطش چیه !
داستان از کجا شروع شده به کجا داره میره ، کلا نامفهوم
انگار دیوید لینچ حسابی زده به سرش :Smiley104:
توی عمرم فصلی به این بی سر و تهی ندیده بودم.من نمیدونم چطور میخواد اخر کار جمعش کنه از بس تخیلی و نا پیوسته هست.
اهالی و شخصیت های دوست داشتنی Twin peaks هم که اصلا هاله ای ازشون بغیر از کوپر توی سریال هستن و کلا به فراموشی سپرذه شدن.
چی فکر میکردیم چی شد !

Samya
06-28-2017, 09:18 AM
برخلاف بعضی از دوستان که شاکی هستن از وضعیت سریال؛ من اتفاقاً خیلی خیلی راضی هستم تا اینجای کار!

فی الواقع معتقدم سریال یه سر و گردن از فصل اول و دومش بالاتر هست. فوق العاده‌ـست! وقتی قسمت هشتم رو می‌دیدم، باورم نمیشد دارم یه قسمت از یه سریال تلویزیونی می‌بینم! این کار در ابعاد سینمایی انجام شده بود!

در مورد قسمت هشتم، موافقم که هیچ چیزی نداشت؛ در عین حال معتقدم که همه چیز داشت!

درسته که داستان در قسمت هشتم خیلی جلو نرفت؛ ولی متوجه شدید با چه حقایقی در مورد این سریال مواجه شدیم؟

حقایقی که قبلاً داخل کتاب The Secret History of Twin Peaks (http://s9.picofile.com/file/8299030284/The_Secret_History_of_Twin_Peak_Mark_Frost.pdf.htm l) خونده بودیم.

لینچ از قسمت اول تا همین قسمت هشتم، ما رو داشت آماده می‌کرد تا یه چنین وقایعی رو بهمون نشون بده!

به پوستری که توی اتاق "گوردِن" نصب شده دقت کنید:

http://picoup.ir/images/58965619083511416940.png
http://picoup.ir/images/62837182788333715668.jpg

همه چیز از همین انفجار هسته‌ای شروع میشه.

سکانسی که مرثیه‌ای بود برای قربانیان هیروشیما (https://en.wikipedia.org/wiki/Threnody_to_the_Victims_of_Hiroshima)!

سکانس‌هایی که یادآور اون دروازۀ ستاره‌ای 2001: ادیسۀ فضایی (https://www.youtube.com/watch?v=ou6JNQwPWE0) شدند.

قطرات بارانی که به سمت بالا سرازیر شدند تا ساده‌ترین قوانین طبیعت رو زیر سؤال ببرند.

http://picoup.ir/images/16664285111236489189.png

همۀ این تصاویر و صداها برای چی بودن؟ تا یه چیزو نشون بدن. هرج و مرج!

هرج و مرجی که بشر به وجود آورده و بر هرج و مرج طبیعت تأثیر گذاشته و باهاش ترکیب شده!

اون آدمای عجیب و غریب که قیافه‌ـشون سیاه شده بود، اونا از جای دیگه نیومده بودن! اونا از همین‌جا بودن. چطوری انقدر عجیب و غریب شدن؟ شاید تأثیر همون انفجار اتمی بوده باشه.

همونطوری که یه موجود عجیب و غریب (قورباغۀ بالدار سوسک مانند خزندۀ چندش آور!) از همون محل انفجار به وجود اومد.

تولد "باب" در اثر همون انفجار اتمی، از کثافت‌ترین مَتریال موجود (همون حباب‌های کثیف رو میگم که از بینی اون انسان بدون صورت خارج میشد).

در مقابل، تولد ایدۀ "لارا پالمر" جهت مقابله با "باب" رو شاهد بودیم.

فضای مورد علاقۀ "دیوید لینچ" رو شاهد بودیم. همه‌ـش دوس داشت فضای دهۀ 50 رو یه جوری بگنجونه، و بالاخره تونست!

قسمت هشتم، مهیج بود، ترسناک بود، تاریک بود، مبهم بود، هنری بود!

با اینکه هیچ پیشرفتی در داستان اصلی نداشت، ولی پیدایش خیلی چیزا رو مشخص کرد. برای همینه که میگم، هیچ چیز نداشت و همه چیز داشت!

در نوشته های بعدی‌ای که در این تاپیک خواهم داشت، به خیلی از جزئیات این قسمت اشاره می‌کنم. اگه وقت داشتم، خیلی بیشتر توضیح میدادم و جزئیات بیشتر رو هم می گفتم. ولی بیان کردن یه چنین مسائلی خیلی سخته. جمع کردن همۀ اتفاقاتی که توی این قسمت افتاد و فکر کردن روش و به زبون آوردنش به طوری که چیزی رو از قلم نندازی واقعاً سخته!

threeFX
07-04-2017, 02:38 AM
کوپری که جای داگی هست واقعا دیدنش لذت بخش هستش و البته پارادوکسی که به رخ کشید برامون با اون حرکت سریع و گرفتن اسلحه از دست اون کوتوله و باز هم کمک از بالا رسیده به کوپ برای اینکه بتونه زنده بمونه تا در طرف دیگه این هرج و مرج بوجود اومده تعادل بین اون و کوپر شرور برقرار باشه تا فرصتی بشه کوپر شرور بمیره و برگرده به تالار قرمز ...
به شخصه قسمت 8 رو ولی اصلا نپسندیدم ... فکر کنم خیلی از این فضاها رو میشد در دیالوگ هایی برای بیننده به تصویر کشید تا ... به هر صورت یکی از دوستان مطلب خوبی رو گفت این فصل سوم تلفیقی از twin peaks و فارگو سورئال شده هستش ...

2 تا سوال کلیدی داشتم ... یکی چرا حرکت در دنیای برزخ یا همون تالار قرمز به نوعی خاص هست و چرا صداها در اون متفاوت هست هستش ؟ آیا نویسنده / کارگردان داره اشاره به مطلبی تاریخی و مذهبی میکنه ؟ کسی از این مطلب اطلاعی داره ؟

Samya
08-31-2017, 01:54 AM
کوپری که جای داگی هست واقعا دیدنش لذت بخش هستش و البته پارادوکسی که به رخ کشید برامون با اون حرکت سریع و گرفتن اسلحه از دست اون کوتوله و باز هم کمک از بالا رسیده به کوپ برای اینکه بتونه زنده بمونه تا در طرف دیگه این هرج و مرج بوجود اومده تعادل بین اون و کوپر شرور برقرار باشه تا فرصتی بشه کوپر شرور بمیره و برگرده به تالار قرمز ...
به شخصه قسمت 8 رو ولی اصلا نپسندیدم ... فکر کنم خیلی از این فضاها رو میشد در دیالوگ هایی برای بیننده به تصویر کشید تا ... به هر صورت یکی از دوستان مطلب خوبی رو گفت این فصل سوم تلفیقی از twin peaks و فارگو سورئال شده هستش ...

2 تا سوال کلیدی داشتم ... یکی چرا حرکت در دنیای برزخ یا همون تالار قرمز به نوعی خاص هست و چرا صداها در اون متفاوت هست هستش ؟ آیا نویسنده / کارگردان داره اشاره به مطلبی تاریخی و مذهبی میکنه ؟ کسی از این مطلب اطلاعی داره ؟



تویین پیکس از همون اول ویژگی های سورئال/فانتزی/رازآلودی/جنایی رو در خودش داشته. شاید فارگو به نوعی تحت تأثیر این سریال توسعه پیدا کرده باشه؛ همینطور که خیلی از سریال های دیگۀ امروزی، الگویی از Twin Peaks هستند. ولی قطعاً سبک تویین پیکس، یه سبک متفاوت هست که همیشه ویژگی های خوبش رو حفظ کرده. به شخصه هیچ سریال تلویزیونی‎ای رو ندیدم که این ریسک رو بکنه، و یه قسمت کامل رو به یه سری سکانس ها و برداشت های سورئال تخصیص بده.
در نوع خودش حرکتی بی نظیر و منحصر به فرد بود. اگرچه خیلی ها رو مأیوس کرده بود، ولی خب کم کم توی این قسمت های آخر دلایل نمایش اون سکانس ها رو داریم می بینیم.

من سعی می کنم بر اساس شواهدی که داخل خودِ سریال هست، این بخش رو براتون توضیح بدم؛ اگه جایی گنگ یا نامفهوم بود، بهم بگید تا بیشتر توضیح بدم.

قبل از اینکه وارد خودِ منطق تویین پیکس بشم، اول یه سری مقدمه میگم، که شاید چندان مرتبط نباشه به سریال، ولی دونستنش خالی از لطف نیست.

می دونید که توی دنیای واقعیِ ما، فعلاً 3 بُعد فیزیکی وجود داره. حالا 1 بُعد نخودی هم اون وسط هست :d میشه 4 بُعد :| خط، سطح، فضا و زمان. این چیزی هست که از لحاظ علمی حداقل میشه گفت اعتبار بیشتری نسبت به بقیۀ نظریه ها داره.

اما نظریه های دیگه ای (مثل نظریۀ کالوزا-کلین، نظریۀ ابر ریسمان و ...) معتقدن بُعدهای پنجم، ششم، و ... هم وجود داره. طبق نظریۀ ابر ریسمان و بنا بر نظریۀ سازگاری، فضا-زمان می‌بایست حداقل 10 بُعد (6+3+1) داشته باشه.

اینطور گفته میشه که اینکه ما فقط 3 بُعد فضا رو می‌بینیم، میتونه دو دلیل داشته باشه:

1. بُعدهای دیگه در یه اندازۀ خیلی کوچیکی فشرده شدن.

2. ممکنه دنیایِ ما روی یه "ساب منیفولد (https://en.wikipedia.org/wiki/Submanifold) سه بعدی" که به فارسی "زیرچندگونای سه بعدی" یا "زیر خمینۀ سه بعدی" معنی میشه، وجود داشته باشه که متناظر با یه پوسته (Brane (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B4%D8%A7_(%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A7%D9%86 %E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C))) باشه و همۀ ذرات شناخته شده و گرانش و ... توی اون محصور شده باشن.

دقت کنید، من اصلاً در مورد نظریۀ "اِم" صحبت نمی کنم. صرفاً خواستم یه مقدمه ای داده باشم که اگه در مورد بُعدهای مختلف جهانی صحبت کردم، یه نفر نیاد بگه این چرا خزعبلات به هم می بافه :d می خوام بگم خیلی از این موارد به لحاظ تئوری وجود دارند، ولی با تصورات ما و اون مواردی که توی داستان ها و فیلم ها و ... می‌خونیم و می‌بینیم، زمین تا آسمون فرق می‌کنن :d

بریم سراغ منطق سریال؛

توی تویین پیکس، غیر از 4 بُعدی که در بخش بالایی بهشون اشاره کردم، دو مکان استثنایی وجود داره، که گفته میشه این دو مکان، هر کدوم یه بُعد متفاوت جهانی هست. اسم یکی از این ابعاد، Black Lodge هست و اسم اون یکی White Lodge. این دو بُعد از طریق یه اتاقی، به اسم "اتاق قرمز" یا "تالار قرمز" به همدیگه متصل هستند.


http://picoup.ir/images/77395171769143879677.jpg

Black Lodge (لژ سیاه - مکان شر و تاریکی)، بُعدی هست که در اون تاریکی و شَر هست. White Lodge (لژ سفید - مکان روشنایی و نیکی)، بُعدی هست که در اون روشنایی و نیکی هست.

عشق کلید دَرِ ورودی لژ سفید هست. ترس کلید دَرِ ورودی لژ سیاه هست.

البته مفهوم لژ سیاه و سفید رو به همین راحتی نمی‌تونیم در موردش صحبت کنیم؛ نمیشه به راحتی گفت سفید نماد نیکی و روشنایی هست و سیاه نماد شر و تاریکی. مفهومش خیلی مشابه "یین و یانگ (https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%DB%8C%D9%86_%D9%88_%DB%8C%D8%A7%D9%86%DA%AF )" هست. یه جورایی بر اساس همون هست. این دو لژ از هم جدا نیستند، بلکه مکمل همدیگه هستند. روشنایی بدون تاریکی معنایی نداره.


http://picoup.ir/images/61944026488098280479.jpg

پرسش سؤالاتی مثل "چرا پردۀ اون مکان قرمز هست؟"، یا "چرا کفِ زمین اون مکان به شکل زیگ زاگ سیاه و سفید هست؟"، یا سؤالاتی از این دست، عملاً بیهوده‎ـست. چون این دنیای دیوید لینچ هست. دیوید لینچ بارها از این نمادها قبل و بعد از تویین پیکس توی آثاری که ساخته استفاده کرده. در واقع اغلب آثاری که دیوید لینچ می‌سازه، توی همون دنیایی اتفاق می افته که خودش خلق کرده. از اولین فیلم لینچ تحت عنوان "کله‌پاک‌کن (https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D9%BE%D8%A7%DA%A9%E2%8 0%8C%DA%A9%D9%86)" گرفته تا آثاری مثل "مخمل آبی (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AE%D9%85%D9%84_%D8%A2%D8%A8%DB%8C)"، "بزرگراه گمشده (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%87_%DA%AF% D9%85%D8%B4%D8%AF%D9%87)"، "جاده مالهالند (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%85%D8%A7%D9%84%D9%87% D8%A7%D9%84%D9%86%D8%AF_(%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85) )"، "اینلند امپایر (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D9%86%D9%84%D9%86%D8%AF_%D8%A7%D9%85% D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%B1)".

پرسیدید که چرا توی لُژها زبانی که باهاش صحبت می‌کنن متفاوت هست؛ چرا نوع حرکت خاص هست؟

همونطور که می‌دونید، توی لُژها، صحبت کردن به شکل "برگردان" صورت می گرفت. یعنی واج‌ها و آواهای کلمات و عبارات به صورت برعکس گفته می‌شدن. همچنین حرکت ها هم به شکل برعکس بود.

این حرکات در واقع وام گرفته از Heyoka (https://books.google.com/books?id=HltJMMq1_60C&lpg=PP1&pg=PA203#v=onepage&q&f=false) هست. (برای اطلاعات بیشتر، Heyoka رو به یه صفحه از یه کتابی که در ادامه توضیح میدم لینک کردم؛ ستون سمت چپ، پایین صفحۀ 203 و ستون سمت راست، بالای صفحۀ 203 میتونید در موردش مطالعه کنید.)

کتاب بالا که بهش لینک کردم، دانشنامۀ شمن‌باوری (شمنیسم (https://en.wikipedia.org/wiki/Shamanism)) هست. شمنیسم‌ها معتقدند که با استفاده از یه سری رسوم و سنت های خاص میتونن به "بُعدهای دیگۀ جهان" برن.


http://picoup.ir/images/56235885251798140987.jpg

حالا Heyoka که یه نوع یا نسخۀ خاص یا متفاوت شمن‌ها به حساب میان، همۀ کارهاشون رو برعکس انجام میدن! حرکاتشون برعکس هست، حرف زدنشون برعکس هست، و قس علی هذا :d

قصد دیوید لینچ از وام گرفتن از حرکات و عقاید این قشر و قبیله، این نبوده که به چیز خاصی اشاره کنه. صرفاً میخواسته دنیایی که خلق می‌کنه کاملاً ناشناخته و ناآشنا نبوده باشه. مخاطب نمونه هایی از اون دنیایی که دیوید لینچ ساخته رو قبلاً دیده باشه و باهاش آشنا بوده باشه. به عبارتی برای این کار از تکنیک Known-to-Uknown استفاده کرده.

bayani
09-09-2017, 09:06 PM
به نقل از ای سینما:

یادگاری ابدی دیوید لینچ

از شب گذشته (به وقت ایران) که دو قسمت پایانی سریال «تویین پیکس» پخش شد، موجی از حیرت آمیخته به گیج شدن در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی پخش شده است. همه طرفداران سریال دیوید لینچ می‌دانستند که قرار نست با پایان سرراست و گره‌گشایی از همه معماها روبه‌رو شوند، اما کاری که لینچ و همکارش مارک فراست در پایان انجام دادند، احتمالا تا مدت‌ها در ذهن تماشاگران می‌ماند؛ بخصوص که احتمال می‌رود هرگز دنباله‌ای بر داستان شهر تویین پیکس و مامور فدرال دیل کوپر ساخته نشود.

18 ساعتی که لینچ در قالب فصل سوم «تویین پیکس» مقابل چشمان ما گذاشت، همزمان کیفیتی رویایی و کابوس‌وار داشت. با همان منطق رویا و کابوس: هر اتفاقی ممکن است، نظم روایی خاصی برقرار نیست، آدم‌ها می‌توانند تغییر کنند، اماکن جابه‌جا شوند، زمان بشکند و... مهم‌تر از همه این که رویا می‌تواند هر لحظه تمام شود و کابوس می‌تواند ادامه داشته باشد. مهم‌ترین منطق دنیای «تویین پیکس» همین است: رویا و کابوس. به همین دلیل است که شاید همه نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و درهم‌ریختن نظم منطقی دنیای رئال آنها را پس بزند.

اما اگر درگیر این دنیای پیچیده شوید، خلاصی از آن ناممکن به نظر می‌رسد. 25 سال پیش وقتی ساخت فصل سوم «تویین پیکس» از طرف شبکه ای‌بی‌سی لغو شد، سوال‌های بی‌پاسخ زیادی باقی مانده بود. بازگشت سریال بعد از 25 سال مثل یک پیشگویی حیرت‌انگیز بود. لورا پالمر در رویای دیل کوپر به او گفته بود: «25 سال بعد دوباره می‌بینمت.» و واقعا همین اتفاق افتاد. دیل کوپر همراه با شخصیت‌ها و ماجراهای دیگر بازگشت. اما حالا که 18 قسمت فصل سوم به پایان رسیده، اگر پاسخ برخی سوال‌ها مشخص شده، در عوض بی‌شمار سوال دیگر باقی مانده که شاید دیگر فرصتی برای پاسخ به آنها نباشد.

منتقدان برداشت‌های مختلفی از این حماسه سوررئالیستی دیوید لینچ دارند؛ عده‌ای آن را نمایش پوچی و تاریکی درون زندگی امریکایی خوانده‌اند و برخی می‌گویند این بهترین مصداق برای نمایش نگاه بدبینانه لینچ به مفهوم خیر و شر است. وقتی که قهرمانش سر درگم در مکانی که ظاهرا برایش آشناست مانند یک غریبه می‌ایستد و می‌فهمد همه تلاش‌هایش در دنیای واقعی و آن برزخ موسوم به «لژ سیاه» بی‌نتیجه مانده و نیروی شر همچنان در جهان می‌خزد. برداشت خوشبینانه‌تر آن است که لینچ در پایان شر را پیروز نشان نمی‌دهد و هنوز بارقه‌ای از امید برای جنگیدن باقی مانده است... هریک از این برداشت‌ها به نظرمان نزدیک‌تر باشد، تفاوتی ندارد. کار دیوید لنچ در «تویین پیکس» تجربه‌ای بی‌همتا در قاب تلویزیون باقی خواهد ماند. درست مثل همان سوال هولناک دیل کوپر که «الان چه سالیه؟» و آن جیغ بلند و گوش‌خراش لورا پالمر تغییر هویت داده که طنینش تا سیاهی تصویر و پایان داستان –و احتمالا تا مدت‌ها در اعماق ذهن ما- بی‌تغییر حفظ می‌شود.



نظر شخصی :
به یاد نمیارم که سریالی به این گنگی و نامفهومی تا حالا دیده باشم ، مشخصا منظور از فصل دوم به بعد هست . از همون ابتدا که فصل سوم شروع شد اینقدر معماهای بی جواب و گنگ پیش روی مخاطب از فصل دوم بود و توی فصل جدید هم پیش اومد
که در اخر هم هیچ جواب مشخص و قانع کننده ای براشون وجود نداشت. کلا با سبک و سیاق سینمای لیچ غریبه نیستم ولی واقعا درک مظمون این سریال برام سخت بود.درسته بعضی دوستان معنی و مفهوم یه سری نکات و صحنه ها رو بهش اشاره کردن ولی درکل قبول کنید که بعد این همه سال کیفیت و فیلمنامه این فصل در خوره اسم لیچ نبود.

EYE
09-09-2017, 09:51 PM
که در اخر هم هیچ جواب مشخص و قانع کننده ای براشون وجود نداشت. کلا با سبک و سیاق سینمای لیچ غریبه نیستم ولی واقعا درک مظمون این سریال برام سخت بود.درسته بعضی دوستان معنی و مفهوم یه سری نکات و صحنه ها رو بهش اشاره کردن ولی درکل قبول کنید که بعد این همه سال کیفیت و فیلمنامه این فصل در خوره اسم لیچ نبود.
نمیدونم سلیقست
ولی بنظر من این فصل خیلی بهتر بود
فصلای قبلی عالی بودن ولی به بالاترین درجه نرسیدن.اما این فصل رسید.یسری مشکلات 2 فصل قبل داشتن که اونا این فصل برطرف شدن و به این دلیل, حداقل برای من این فصل تبدیل به یه شاهکار شد
یسری فیلم و سریالا هستن که ابهام و گنگیشون اذیت کنندس.بنظر من تویین پیکس گنگی و گیجیش اذیت نمیکرد. نصف لذت سریال,باز حداقل برای من,همین گیجیش بود
لینچ بیشتر از اینکه سعی کنه برای راز و رمز ها دلیل بیاره و توجیهشون کنه,بیشتر دنبال ایجاد کردن "حسه" و تو این بحث رو دستش کسی نیست
طرفدار متعصب لینچم.ولی با این حال فیلمایی مثل ایریزر هد یا لاست هایوی رو هنوز نمیدونم قضیشون چیه.دنبال این هم نیستم که بفهمم قضیشون چیه.دربارشون نمیرم هم بخونم.چون این همه تحلیلایی که برای فیلمای لینچ نوشته میشه,چرندی بیش نیستن.چون میخوان دنیاشو توجیه کنن
ولی توجیه لازم نیست
مالهالند فیلمیه که وقتی تموم شد,بغض داشتم.در حالیکه نمیدونستم داستان چی هست اصلا.همش برمیگرده به "حس"
باز تویین پیکس تو دنیای لینچ بنظر من پیچیدگیش از اکثر فیلماش کمتره.سورئال رو تو پس زمینه نگه میداره ولی جاهایی که میخواست گیج کنه,گیج میکرد
دنیایی که توش پرونده های جنایی رو بر اساس خواب و رویا و علاقه های یه مامور فدرال (بخصوص به تبت) حل میکنن,نباید توش دنبال منطق و جواب گشت
فقط باید ازش لذت برد

del@
04-28-2018, 11:48 PM
من فقط فصل یک تا قسمت هفت رو دیدم ...
یک سوال، الان تا فصل سه به سرانجام میرسه یا نه !؟ یا اینکه همش پیچ در پیچ و تو در تو باقی میمونه و نتیجه نداره !؟؟

ESajad
04-29-2018, 02:03 AM
من فقط فصل یک تا قسمت هفت رو دیدم ...
یک سوال، الان تا فصل سه به سرانجام میرسه یا نه !؟ یا اینکه همش پیچ در پیچ و تو در تو باقی میمونه و نتیجه نداره !؟؟

تا فصل سه داستان تموم میشه ولی پایانش طوریه که میشه ادامش داد
ولی هنوز چیزی مشخص نشده که ادامه میدن یا نه

Lou Bloom
04-29-2018, 06:30 AM
من فقط فصل یک تا قسمت هفت رو دیدم ...
یک سوال، الان تا فصل سه به سرانجام میرسه یا نه !؟ یا اینکه همش پیچ در پیچ و تو در تو باقی میمونه و نتیجه نداره !؟؟

احتمالا منظورتون قاتل لورا پالمر هست که جواب بله ست. اواسط فصل دوم مشخص میشه.
داستان ادامه پیدا میکنه و پیچ در پیچ و تو در تو به قوت خودش باقی میمونه.
در فصل سوم حتی پیچش داستان بیشتر هم میشه!

One arm man
06-08-2018, 01:28 PM
سلام
اقا یکی بگه چی شد؟������
جودی کی بود ؟
اودری کجا بود؟
اصن قضیه چی بود؟
یه تئوری خوندم میگفت همش خواب بوده������
یکم شفاف سازی کنید
مرسی❤

EYE
06-09-2018, 11:47 PM
سلام
اقا یکی بگه چی شد؟������
جودی کی بود ؟
اودری کجا بود؟
اصن قضیه چی بود؟
یه تئوری خوندم میگفت همش خواب بوده������
یکم شفاف سازی کنید
مرسی❤

نظر کاملا شخصی:دنیای لینچ دنیای فوران احساساته.احساساتی رو تجربه میکنید که هیچ جای دیگه تجربه نمیکنید.پس فقط باید دید,حس کرد,لذت برد و دنبال معناش نگشت
البته من معتقدم tp از اکثریت کارای لینچ سرراست تره...

opeth1h
06-18-2020, 04:53 PM
https://i.insider.com/591f320a6391472d558b4a30?width=750&format=jpeg&auto=webp
https://i.pinimg.com/originals/a1/68/13/a1681379c7fa1510d96978e4f48e07b0.jpg
https://cdn1.thr.com/sites/default/files/imagecache/768x433/2017/05/twp_still1_4c_300-h_2017_0.jpg
فصل اول و دوم
زمانی که سریال تویین پیکس رو شروع کردم با توجه به نظراتی که خونده بودم انتظار داشتم از لحظه اول تا پایان با گره و معما رو به رو بشم ولی با چیزی مواجه شدم که دقیقاً دلخواهم بود یعنی یک مجموعه بی نظیر از داستان شخصیت های مختلف در شهر کوهستانی کوچکی به اسم تویین پیکس
شروع سریال و به اصطلاح تیتراژش با تصاویری از طبیعت و صنعت تویین پیکس با موزیک بی نظیر آنجلو بادالامنتی یک شروع رویایی رو رقم میزنه که یاعث شد در طول سی قسمت سریال یکبار تیتراژ رو از دست ندم
نقطه قوت تویین پیکس تنوع شخصیت های و از همه مهمتر اینکه هیچ کدوم از این شخصیت ها ظهور ناگهانی نمیکنن و همه از قبل تعریف شده و با شخصیت پردازی مخصوص دیوید لینچ کاملاً قابل باور میشن داستان اصلی سریال حول قتل لارا پالمر هست دختری با شخصیت مشکوک به خوب یا بد (توی دو فیلم تویین پیکس به طور کامل شخصیت لارا پالمر واکاوی میشه) در اثنی سریال ما شاهد صحنه هایی از مکاشفه در اتاق قرمز هستیم که مخصوصِ دیوید لینچ هست صحنه هایی پر از رمز و راز که هر کس میتونه برداشت خودش رو داشته باشه توی فصل دوم مسئله جهان موازی و پروژه بلو بوک و خیلی مسائل پیچیده و سری دیگه که از زمان خودش جلوتر بود توی سریال مطرح میشه در عین حال ما یک درام جنایی و بعضاٌ کمدی و پر رمز و راز رو با موسیقی متن بی نظیر داریم
بعد از دیدن سریال متوجه الهام گرفتن بسیاری از سریال های پر طرفدار امروزی از اون خواهید شد برای نمونه سریال ترودیتکتیو که تقریباً یه کپی رنگی از تویین پیکسه
به شخصه تمام شخصیت های سریال از دیل کوپر و کلانتر هری و شلی و دانا و بابی و بنجامین هورن و آدری و .. رو خیلی دوست دارم و به همین دلیل افت محسوس میانه فصل دوم باعث نشد از سریال فاصله بگیرم
تویین پیکس قطعاً از جمله سریال هایی هست که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد
فصل اول : 9.1
فصل دوم: 8.6
دو فیلم : 8
کل مجموعه تویین پیکس در دهه 90 ___10

opeth1h
07-20-2020, 12:35 AM
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTAVpFZzbpWgnouaelfuh4_4xt7SBGZn TH_9vmbrN7CYK0BbMm4&s
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT53PZEXx8zB5-6xzL8wJvMqxz1XMR3cMaAjwrSnNKibV7xXPha&s
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQuo7-GpemWfPyhAhUMp5c_gLr0cnYpD7JGFgTPqmGB5bFMv4E&s
https://images.immediate.co.uk/production/volatile/sites/3/2017/05/138345.299a175d-12d2-454e-93f9-cfe6b4a8f268.jpg?quality=90&resize=620,413


فصل سوم
در وصف این سریال واقعاْ موندم چی بگم شیوه داستان گویی عجیب و غریب لینچ رو که میبینم و همزمان یاد نقاشی های سورئالش میوفتم گاهی این تفکر رو ایجاد میکنه که شاید شبیه همون چیزی که به تصویر میکشه خودش هم از یه رویا و سیاره دیگه اومده
سریال تویین پیکس (بازگشت) با اینکه ادامه ای بر داستان ۱۹۹۲ هست ولی شاکله اصلیش از فیلم های تویین پیکس (آتش با من قدم میزند و قطعات گمشده میاد) در فیلم تویین پیکس و طی یه دیالوگ در اتاق قرمز به کوپر گفته میشه بیست و پنج سال دیگه همدیگرو میبینیم و دقیقا بیست و پنج سال دیگه سری بازگشت اکران میشه (اگه تویین پیکس یه مذهب بود الان مریدانش موظف به ایمان آوردن بودن)
سری سوم بسیار پیچیده تر و پخته تر و هدف مندتر از سری کلاسیکه /گویی لینچ بیست و پنج سال زمان لازم داشت تا کار نیمه تمومش رو با این شاهکار به سرانجام برسونه
علاوه بر بازیگر های سری اول و دوم بازیگر های فوق العاده ای به این مجموعه اضافه شدن که حضور هرکدومشون توی یه سریال به تنهایی برای متفاوت کردن اون کفایت میکنه بازیگرهایی مثل : مرحوم رابرت فراست و مرحوم هری دین استاتون و لارا درن و آماندا سیفایرد و تیم راث و جنیفر جیسون لی و حضور افتخاری مونیکا بلوچی در عجیب ترین صحنه سریال
ده ها فضا و چندین لوکیشن و ده ها موضوع و روایت و تنوع بازیگران و از همه مهم تر موسیقی متن بی نظیر و جادویی و اکران های کنسرتی در انتهای هر اپیزود در کلاب رود هاس تنوعی ایجاد کرده که مدت زمان یک ساعته هر اپیزود رو پر از ریتم جلو میبره بار کمدی سریال هم به دوش سکانس های لاس وگاس به خصوص شرکت بیمه و برادران میچم هست
اشاره دیوید لینچ به پروژه بلو بووک با رمز بلو رز در فیلادلفیا (جایی که لینچ بزرگ شده و جایی که اولین بار شواهد قطعی بر ارتباط انسان با فرازمینی ها شکل گرفته) با نمادهایی از سرگرد بریگز و فیلیپ جفریز مفقود شده و جنازه هایی با بدن و سر متفاوت که توی اپیزود هشتم به شکلی بسیار عجیب خیلی از این موارد به دهه پنجاه و فرازمینی ها و آزمایشات هست.ه ای ربط داده میشه همینطور الکتریسیته که نمادی از جابجایی زمان و مکان در مقالات تسلا هست و به صورت محرمانه در FBI موجوده و همزمان ارجاع داستان به ذهن انسان و دیالوگ معروف Is It Future Or Past و اپیزود های پایانی مرتبط با رویا همه چی با هم پیوند میخوره و به طوریکه بیننده نمیدونه چی درسته یا غلط ولی کلایمکس داستان پونزده دقیقه پایانی اپیزود هفدهم هست یعنی جایی که کوپری که از بیست و پنج سال آینده اومده با حضور در جنگل معروف و تغییر سرنوشت لارا پالمر باز هم خط زمانی و مرز رویا و واقعیت رو میشکنه و اپیزود پایانی و سکانس آخر همه چی رو زیر سوال میبره به نوعی شبیه سریال لاست که در پایان فرق بین مرگ و زندگی و رویا و واقعیت به بیننده واگذار میشه تویین پیکس و لینچ هم همه چی رو برای مخاطب جا میزاره
مجموعه تویین پیکس شاهکاری بود که غیر قابل تکراره و افسوس که جز فیلم های کوتاه دیوید لینچ ساخته ندیده دیگه ای برای لذت بردن موجود ندارم
10/10 و قطعاْ‌ تماشا و موشکافی بیشتر در آینده