The Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود چهارم

[yaser63]

http://picoup.ir/images/23221786325308002269.jpg

Season 7, Episode 4, The Spoils of War


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt5775846/?ref_=tt_eps_cu_n)

خلاصه داستان اين قسمت : در حالی که آریا به وینترفل می رسد جیمی با موقعیت غیر منتظره ای مواجه می گردد.



قوانین تاپیک:
1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت چهارم از فصل هفتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد.
2-از قرار دادن هرگونه مطلب و اسپویلر مرتبط با قسمت های آتی سریال در این تاپیک,چتباکس و... خودداری نمایید.اسپویلرهای فصل هفتم سریال صرفا و فقط در این (http://tvworld.info/showthread.php?t=46899) تاپیک قرار خواهد گرفت.
3-از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در این تاپیک خودداری نمایید.
4-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.


.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48244&p=226756#post226756) .:sub-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48286&page=4&p=226859#post226859)

[Heisen-berg]

هیجان یک ربع اخر خیلی بالا بود.

برای اولین بار از جیمی خوشم امد. شجاعتش قابل تحسین بود. دم بران هم گم اژدها رو زخمی کرد

چه بدجا تصموم شد. جیمی اسیر شد ؟!


ولی انصافا اژدها در مقابل ادمیزاد ؟! ادم یاد درگیری بتمن با سوپر من میوفته .

[KEVIN GARVEY]

انصافاً یکی از بهترین اپیزود های گات بود.
همه چی داشت.
چقدر خوب بود گرد هم اومدن آریا و برن و سانسا. کاش جان هم بینشون بود.

اینهمه گفتید چرا جنگ نشون نمیدن، اینم جنگ. اندازه نبرد حرامزادگان هیجان داشت انصافاً.

نفهمیدم تریون موقعی که جیمی نیزه رو برداشت پرت کنه به دنریس، چی گفت. ؟

یه لحظه گفتم دنریس پرپر شد.

نگاه اآریا و ترس بیلیش هم خیلی جالب بود.

ولی دیگه فکر کنم نهایت قسمت بعد هم که پخش بشه دو قسمت انتهایی تماما ربط داره به شاه شب. چون دیگه بانک آهنین که از سرسی حمایت نکنه و ارتش سرسی هم که به *** رفت شاید قسمت بعد ربط داشته باشه به جیمی و سرسی و پایتخت، دو قسمت بعدش دیگه میره واسه شب طولانی :Smiley35:
یادم رفته بود، تشکر هم از یاسر عزیزم بابت تاپیک و لینکهای دانلود

[.Ven0m.]

قسمت 4ـم یکی از اتفاق های سریالی زندگیم بود
کیفیتش مناسبه
به نظرم نگاه کنین ، من که خودم بیشتر هایپ شدم دوشنبه 1080 میگیرمش

"I've noticed you staring at her...good heart"
:Smiley14:

پ.ن:بعد کی اومدم پست بزارم به عشق این اپیزود ، به جا این که عطشمو کم کنه واسه دوشنبه بیشتر کرد :Smiley19: بیست دقیق آخر زیر 1080p حرامه

[lady snow]

من هفت تا بهار و تابستون زندگیمو با گات گذروندم. هر سال آخر تابستون افسردگی گرفتم به خاطر تموم شدم سیزن. :Smiley36:
کیفیت بد هیچوقت جلو منو نمیگیره برای دیدن گات. مطمن هستم همه فن گاتهای واقعی حس منو دارن. خودمونو عشق هست. بزار هر چی میخوان به ما بگن. اونی که به تو میگه سه روز صب میکنم کیفیت خوبش بیاد مگه آدم گات رو با کیفیت بد میبینه. مطمن باشین فن گات واقعی نیست. هیجان این روزا دیگه تکرار نمیشه. اینارو گفتم چون یه سری تو اینستا چرت پرت گفتن بهم.
میخوام از بروبچ تیوی وورلد تشکر کنم بابت زدن تایپیک. داشتم دیوونه میشدم از اینکه نمیتونم با کسی درباره اپیزود حرف بزنم.:Smiley35:
خب بریم سر کارمون. فقط همینقدر بگم یه رب آخر داشتم ناخن میخوردم. چون نمیدونستم بین جیمی و دنریس و دروگون کدومشون کشته میشن. تا نیم ساعت بعد از دیدن هم تموم تنم میلرزید ازبس آدرنالین زده بود بالا
انقده اپیزود خوبی بود که دیگه نمیخوام به این فک کنم دنریس و بروبچ چطوری انقدر زود به جیمی اینا رسیدن
آریا. خدا میدونه چقدر منتظر همچین صحنه ای بودم. آریا و برن در وینترفل. آریا شمشیرزن بزرگ شمال. امیدوارم با جان تو جنگ شمال همراه بشه. هنوزم حس میکنم آریا جان رو نمیبینه. میره کینزلندینگ. حالا هم شده مامور برن
هیجان که فروکش کرد بازم میام نظر بیشتر میدم. این قسمت دیگه ناچارم 10 بدم
منم حتما دوشنبه کیفیت خوبش رو دان میکنم. این فقط دستگرمی بود:Smiley36:

[naafas]

دوستانی که دیدید کیفیت خیلی پایینه؟

[Heisen-berg]

در حد ویدیو های 360 یوتوب

[lady snow]

دوستانی که دیدید کیفیت خیلی پایینه؟

در مقایسه با 1080 آره کیفیتش پایینه. ولی اونقدر خوب هست که بتونی ببینی
الان که همه چی اسپویل شد برات اینجا :Smiley39:

[naafas]

در مقایسه با 1080 آره کیفیتش پایینه. ولی اونقدر خوب هست که بتونی ببینی
الان که همه چی اسپویل شد برات اینجا :Smiley39:

نظرات رو نخوندم. زیرنویس هم اومده؟

[lady snow]

نه‌. اصن فک‌نکنم برای این کیفیت زیرنویس بیاد

[тнor]

واقعا قسمت پایانیش جای حرف نداشت پس حرفی نمیزنم. به قول لیدی اسنو انقد هیجانش زیاد بود که به تله پورت کردن شون کاری ندارم:Smiley36:
صحبت های جان و داوس و فیو و لس من و یاد زنده یاد استنیس انداخت:Smiley36:
یه حسی بهم میگه یه چند دقیه کم داشت نمیدونم من فقط اینجوریم یا شما هم با من هم فکرید
اریا و برین خوب مچ شدنا خدایش تا به حال غیر تورموند واز هیز بازی هایش کسی نتونسته بود انقد عصبانیش کنه:Smiley14:

[wishtasp]

اپیزود خوبی بود در کل هم صحنه های شمال و هم حمله دوتراکی ها
نگاه آریا به بیلیش خیلی معنادار بود و در کل با وجود برن و آریا در وینترفل لیتل فینگر شانس کمی برای زنده موندن داره
هر چند معلوم نیست دارو دسته بریک دندریون و هاوند سر راه به وینترفل میرن یا مستقیم میرن سمت دیوار ... فراموش نکنیم در فصل اول و زمانی که بیلیش خنجر رو گلوی ند استارک گذاشت هاوند در تالار حضور داشت!
اون تیری که به دروگون خورد خیلی نگران کنندست و نشون میده سلاح جدید سرسی کارایی داره
فقط معلوم نیست آیا اون تیر زهرآگین بوده یا نه که اگر اینطور باشه کار دروگون بچاره تمومه ... واقعا قدرت آتیشش باور نکردنی بود حتی بی 52 هم نمیتونه همچین کاری بکنه :Smiley105:

در مورد جیمی و اینکه زنده میمونه یا نه نمیشه نظر خاصی داد ولی اگه قرار بود بمیره حتما با آتش اژدها میسوخت اینکه یکی پرتش کرد تو آب احتمالا قراره نجات پیدا کنه که در این صورت یا اسیر میشه یا جریان آب اونو به مکان دیگه ای میبره

نکته جالب برای من برخورد دنریس با جان بود که خیلی عوض شده بود و به نظر میرسه از اون خوشش اومده و یا اعتماد پیدا کرده... وقتی میخواستن برن تو غار به محافظاش گفت نیان و در کنار ساحل هم از جان پرسید به نظرت باید چیکار کنم که جان در جواب گفت اگه بخوای با اژدها به ردکیپ حمله کنی و مردم بگناه رو بکشی فرقی با اونا نداری ( یه چیزی تو این مایه ها )
شایدم پیشنهاد حمله به جیمی در راه بازگشت از های گاردن رو جان داده باشه
به هر حال قسمت اعظمی از لنیسترها و همینطور ارتش تارلی و متحدانش به خاکستر تبدیل شدن و به نظر میرسه سرسی قویترین نیروهاش روی زمین رو با این ضد حمله هوشمندانه ارتش دنریس از دست داد و همینطور غنائم جنگی که براش خیلی مهم بودن تا بتونه تو زمستون دوام بیاره
من به قسمتهای قبلی 10 ندادم ولی این قسمت به نظرم با وجود تمام کاستی ها ارزش 10 دادن رو داره

[naafas]

منم نتونستم مقاومت کنم و دیدم عالیییی بود یکی از بهترین قسمتهای گات
آریا بلاخره بعد ۶ فصل به وینترفل برگشت نگاهش به قلعه و پرچم استارک و بعدم دیدارش با سانسا و برن. خنجر هم که مال خودش شد. صحنه مبارزش با برین عالی بود سانسا دهنش باز مونده بود و در آخر نگاهی که به بیلیش کرد.... منتظر دیدار جان و آریا هستم
اون تیکه ای که جان یقه تیون رو گرفت دوس داشتم . توی غار نگاه جان و دنریس به هم جالب بود ...
تیکه آخر محشر بود خیلی هیجانش بالا بود نفسم بالا نمیومد با اینکه لنیسترها حقشونه ولی اصلا دلم نمیخاست جیمی طوریش بشه چه دل و جراتی داشت که به طرف اژدها رفت. بران بود پرتش کرد توی آب؟؟؟ و نگاه تیریون دل رحم به ارتش لنیستر و برادرش..
تا دوشنبه صبر کنیم زیرنویس بیاد دوس دارم بدونم لیتل فینگر به برن چی گفت و همینطور میرا

[KEVIN GARVEY]

دوستانی که انگلیسی بلدن جواب بدن :Smiley15:
لحظه ای جیمی رفت نیزه برداره پرت کنه تریون چی گفت؟ :Smiley39:

[:: ERFAN ::]

جنگ نابرابری بود انصافا!هر چند بازم تله پورت داشت این بار به نفع دنریس،شخصیت جیمی با گفتن ارتشم رو ترک نمیکنم به درخواست بران برای این که فلنگ رو ببندن برن کینگز لندینگ،درجه محبوبیتش برام چند برابر شد،در کل از بعد از قطع دستش از این رو به اون رو شده برای من،حالا هم که با وجود معلولیتش موند و ارتشش رو ترک نکرد،قابل تحسینه،مکالمه رندیل تارلی و جیمی رو هم درست متوجه نشدم ولی فکر کنم گفت همه طلاها سالم به کینگز لندینگ رسیدن،پس با این حساب سرسی هنوز حمایت آیرون بنک رو از دست نداده
دروگون دوست داشتنی هم که کل خط داستانی مربوط به اژدهاها رو داره یه تنه به دوش میکشه بر خلاف اون دو تای دیگه:Smiley36:زخمش هم مطمئنا جدی نیست چون تو ترلیر فصل نشون دادن هنوز باهاش کار داریم
متاسفانه مثل اینکه قراره خط داستانی عاشقانه بین جان و دنریس جدی جدی شکل بگیره:Smiley19:
بیلیش هم خیلی برام جالبه که بدونم که میخواد بین اون همه استارک دقیقا چه حرکتی بزنه؟امیدوارم رو این شخصیت خیلی بیشتر از اینا مانور داده شه و اون حجم از تیزهوشیش تحت تاثیر خارج شدن داستان سریال از خط کتاب پاک از یاد نرفته باشه

اضافه شده در : 18 minutes


دوستانی که انگلیسی بلدن جواب بدن :Smiley15:
لحظه ای جیمی رفت نیزه برداره پرت کنه تریون چی گفت؟ :Smiley39:
فکر کنم گفت free your idiot(بیخیال حماقت(ت) کردن شو)، هر چند مطمئن نیستم!

[wishtasp]

دوستانی که انگلیسی بلدن جواب بدن :Smiley15:
لحظه ای جیمی رفت نیزه برداره پرت کنه تریون چی گفت؟ :Smiley39:

خیلی واضح نبود ولی به نظرم وقتی جیمی نگاه میکرد به نیزه گفت: حماقت نکن free your idiot
و وقتی نیزه رو برداشت و شروع به حمله کرد گفت : ای احمق ای احمق ملعون you are idiot you are ****ing idiot

[lady snow]

غم انگیزترین سکانس صورت غمگین تیریون وقتی داشت به ارتش لنیستر نگاه میکرد. به خانوادش
طعنه انگیزترین سکانس ازدست رفتن طلاهای بران بود. تیریون رو به لنیسترا فروخت. نه قلعه گیرش اومد نه طلا.

درمورد جیمی. از وقتی دستش رو از دست داد و کم کم شخصیتش تغییر کرد به سمت کارکتر مثبت. من همش اونو تو ارتش آزورآهای تصور میکردم. بخصوص بعد از اینکه صاحب شمشیر هم شد. حالا نمیدونم مارتین بالاخره باهاش چیکار میکنه ولی من اگه نویسنده بودم اینکارو میکردم:Smiley69:

[Heisen-berg]

منم نتونستم مقاومت کنم و دیدم عالیییی بود یکی از بهترین قسمتهای گات

تا دوشنبه صبر کنیم زیرنویس بیاد دوس دارم بدونم لیتل فینگر به برن چی گفت و همینطور میرا

خنجر رو بهش داد و گفت " اخرین کسی که ازش استفاده کرده میخواست باهاش گلوت رو ببره ، اما مادرت نذاشت. اما اون یکی دیگه خنجر ، اونی که جون مادرت رو گرفت ، حاظر بودم قلب م بدم اما جلوش رو بگیرم ، اما اونجا نبودم ، تو اون لحظه ای که بیشتر از همیشه به من احتیاج داشت ، اما الان به خاطر اون اینجا م ، تا کاری رو ( برای شما ) بکنم که اگر اون بود میکرد.حفاظت از فرزندانش ، هر چیزی که خواستی به من بگو براندون

" بران : " میدونی این خنجر متلعق به کیه ؟

بیلییش : " نه ، سوال جالبیه ، همین باعث شروع شدن جنگ شد ، به یک نحوی این خنجر باعث شد این کسی باشی که الان هستی. کسی که از خونه ش بیرون انداخته شده ، فرستاده شده به اون سمت دیوار ، فک کنم اون سمت دیوار چیز هایی دیدی که اکثرا ادما باور نمیکن ، بعد از گذشتن از همه ی اینا دوباره به خونه برگشتی اما فقط هرج و مرج رو تو دنیا میبینی

بران : هرج و مرج یه نردبانه... ( اشاره به دیالوگ بیلییش به وایریس تو کینگزلیندیگ)





فکر کنم گفت free your idiot(بیخیال حماقت(ت) کردن شو)، هر چند مطمئن نیستم!

free نه flee

فرار کن احمق !

[hamidreza272]

آقا اینها که کشتی اینها نداشتند. چطور اونهمه دوتراکی به اونجا رسیدند!!!! دیگه سریال داره به شعور مخاطب توهین می کنه

[prongz]

آقا اینها که کشتی اینها نداشتند. چطور اونهمه دوتراکی به اونجا رسیدند!!!! دیگه سریال داره به شعور مخاطب توهین می کنه
قبلش تو مکالمه تیریون با دنریس خیلی واضح میگه به اندازه ی دوتراکی ها کشتی هست
خوب وایسید زیرنویسش بیاد بعد ببینید چه کاری

[Yellow King]

واااای چه چیزی بود جزو خوبای کات بود عالی بود! چه هیجانی داشت نبرد آخر. خیلی بعیده جیمی طوریش شده باشه فکر کنم اسیر بشه دوباره با بران
آریا اومد وینترفل فکر میکردم یه خورده احساسی تر باشه اینا کلا سردن :|

[wlh]

اشاره به دیالوگ بیلییش به سانسا تو کینگزلیندیگ
بیلیش به واریس :Smiley35::Smiley35:

[naafas]

خنجر رو بهش داد و گفت " اخرین کسی که ازش استفاده کرده میخواست باهاش گلوت رو ببره ، اما مادرت نذاشت. اما اون یکی دیگه خنجر ، اونی که جون مادرت رو گرفت ، حاظر بودم قلب م بدم اما جلوش رو بگیرم ، اما اونجا نبودم ، تو اون لحظه ای که بیشتر از همیشه به من احتیاج داشت ، اما الان به خاطر اون اینجا م ، تا کاری رو ( برای شما ) بکنم که اگر اون بود میکرد.حفاظت از فرزندانش ، هر چیزی که خواستی به من بگو براندون

" بران : " میدونی این خنجر متلعق به کیه ؟
در واقع آخرین نفر که ازش استفاده کرده خود بیلیش بود وقتی به ند استارک خیانت کرد و خنجر رو زیر گلوی ند گذاشت. برن مطمینا اینو میدونه . حالا واقعا خنجر مال کیه؟ مرسی بابت ترجمه

[Heisen-berg]

بیلیش به واریس :Smiley35::Smiley35:

اره ، چون موقعی که داشت این حرف رو میزد ، دوربین داشت سانسا رو نشون میداد که به کشتی نگاه میکرد ، من این صحنه تو ذهنم مونده بود.

[тнor]

در واقع آخرین نفر که ازش استفاده کرده خود بیلیش بود وقتی به ند استارک خیانت کرد و خنجر رو زیر گلوی ند گذاشت. برن مطمینا اینو میدونه . حالا واقعا خنجر مال کیه؟ مرسی بابت ترجمه
اگه درست یادم مونده باشه
قبل این اتفاقات مال خود بیلیش بود که به گفته خودش وقتی داشت توی اون خانه چیز به کتلین استارک میگفت که تو یه تورنومنت سر شرط بندی به تیریون باخته
و اگه اشتباه نکنم اونو بعدا از تیریون میدزده و به یه قاتل میده که بهاش بران رو بکشه
در واقع عملا با باختنش به تیریون باعث شروع جنگ شد
درواقع قصدش از اول هم شروع جنگی بود که توش لنیستر ها مقصر اصلی باشن
خلاصه اون همه برنامه ریخت تا جان ارن رو بکشه اونم به اسم لینستر ها تا ند استارک بیاد وزیر اعظم بشه (نظر شخصی خودم اینه که از اول میخواست باهاش ند رو بکشه تو اون گیر و دار کیتلین رو تصاحب کنه:Smiley14:که با سقوط بران برنامه هاش بهم ریخت)
البته اگه یادتون باشه یه اشاره کوچیک دیگه ای هم به صورت تصویری به خنجر مذکور توی یکی از کتابای که سم میخوند شد احتمالا این خنجر عزیز یه زنجیره دیگه از اتفاقات بازم رو دوشش باشه

[b3hrouz]

اولین بار بود که نفسم بند اومد موقع دیدن ی سریال این قسمت واقعا قشنگ ترین قسمت کل سریال تا الان بود خیلی هیجان داشت

[mohamad_baggio]

یه جورایی میشه گفت شروع جنگ به خاطر پیتر بیلیش بود...همه مون فکر میکردیم که hand of the King یعنی جان آرن رو سرسی و جیمی کشتن ، چون به رابطه ی اونا پی برده بود و با دنبال کردن حرام زاده های کینگ رابرت ، میخواست جانشین واقعی که هم خون رابرت باشه رو پیدا کنه...همین میشه بزرگترین انگیزه برای سرسی و جیمی که جان آرن رو به قتل برسونن...احتمالا هم همه فکر میکردن که کار اونا بوده...

ولی توی فصل چهارم و موقعی که بیلیش و خواهر کتیلین تالی (اسمش لایسا بود؟؟) صحبت میکردن ، مشخص شد که خودشون جان آرن رو کشتن که البته بلیش ازش خواسته بود که این کار رو بکنه و لایسا هم چون برعکس کتیلین ، به شدت عاشق پیتر بیلیش بود حاضر شد که جان آرن که همسرش بود رو با سم بکشه...

بدون شک اون نامه ای هم که توی قسمت اول فصل یک برای کتلین فرستاده بود و نوشته بود جان آرن به مرگ عادی نمرده و به قتل رسیده و لنیسترها در این قضیه دست داشتن هم ایده و فکر پیتر بیلیش بوده...بیلش میدونست که ند استارک با خوندن این نامه ، بدون شک پست دست پادشاه رو قبول میکنه و به کینگز لندینگ میاد...درضمن به ند استارک در پیدا کردن حرام زاده های رابرت مخصوصا گندری هم کمک کرد و کم کم ند استارک متوجه شدن که جافری و تامن و مارسلا بچه های واقعی رابرت نیستن...

در واقع بیلیش تمام اینا رو از قبل برنامه ریزی کرده بود و هدفش این بود که گرگ ها و شیرها به جون هم بیوفتن...فکر میکنم بین هفت قلمرو ، استارک ها و لنیسترها از همه قوی تر بودن و جنگیدن این 2 خاندان باهم ، باعث به همریختگی و هرج و مرج تمام هفت قلمرو میشد...و هرج و مرج دقیقا چیزی بود که بیلیش میخواست...یه بار توی صحبت 2 نفره ش با واریس گفت که هرج و مرج مثل یه نردبان می مونه...و واقعا هم از این هرج و مرج استفاده کرد و خودش رو خیلی بالا کشید...البته یه انگیزه فرعی هم داشت و این بود که با کشوندن ند استارک به کینگز لندینگ و به دام انداختن و کشتنش ، خودش رو به کتلین استارک برسونه که به این هدفش نرسید...

سقف آرزوی پیتر بیلیش ، حضور در میز مشاوران پادشاهو یا لرد و محافظ یکی از هفت قلمرو نیست بلکه صندلی آهنین و تمام هفت قلمرو و پادشاهی رو میخواد و میدونه بهترین کار برای رسیدن به این هدف ، ایجاد تفرقه و خاندان های بزرگ رو به جان همدیگه بندازه تا همه شون ضعیف بشن تا بتونه به هدف نهاییش برسه

...............................................

پ.ن: کسی زیرنویس این قسمت رو نداره؟؟ شاید بعضی سایت های دیگه زیرنویس این قسمت رو داشته باشن...البته کلیات تمام صحبت ها و مکالمات رو فهمیدم ولی توی بعضی جزئیات مشکل دارم...اگه کسی زیرنویس داره ، ممنون میشم لینکش رو بزاره

[lady snow]

دوستان اینجور که من از حرفای سرسی متوجه شدم دستشو فرستاده تا با طلاهای های گاردن براش سرباز بخره. درسته؟ فک میکردم سپاه لنیستر تارومار بشه دیگه جنگ تخت آهنین تموم میشه میریم سراغ پادشاه شب. ولی انگار قراره تا آخرش جنگ اینورم داشته باشم.

اضافه شده در : 3 minutes



البته اگه یادتون باشه یه اشاره کوچیک دیگه ای هم به صورت تصویری به خنجر مذکور توی یکی از کتابای که سم میخوند شد احتمالا این خنجر عزیز یه زنجیره دیگه از اتفاقات بازم رو دوشش باشه

منم مطمئن هستم پشت این خنجر داستان دیگه ای هم هست. شاید اصن با این خنجر پادشاه شبو بکشن. :Smiley36: آخه چرا باید عکسش تو کتاب سیتادل باشه

[lorde4]

آقا اینها که کشتی اینها نداشتند. چطور اونهمه دوتراکی به اونجا رسیدند!!!! دیگه سریال داره به شعور مخاطب توهین می کنه

داداش شما اونجا بودی ک تعداد کشتی ها رو دیدی ؟

یا اینکه انتظار داری یه قسمت از سریال رو اختصاص میدادن ب معرفی و تعداد کشتی و اینکه چندتا دوتراکی توش جا میشه ؟؟

[T-REX]

اند هیجان بود. دیگه وقتش بود دنریس خودش وارد میدون بشه. خوب زهر چشمی ازشون گرفت. اینا که کشتی برا آوردن دوتراکی ها دارن، خوب برن ارتش دورن رو هم بیارن دیگه. اون دو تا اژدهای دیگه کجا بودن؟؟ نکنه دنریس فرستادشون جای دیگه تا همزمان دو جا رو هدف قرار بده.

از چشم های دنریس تو غار عشق می بارید. یه طورخاصی به جان نگاه می کرد. خدا کنه جان خامش نشه.

ایول به هوش و فراست سرسی. با سرمایه گذاری بانک آهنین و این طلاهایی که به دست آورده می خواد از طریق golden company اسوس مزدور وارد کنه. سلاح جدید هم که کارایی خودش رو نشون داد. فقط باید زهر آلودش کنن یا یه جوری با آتیش وحشی ترکیبش کنن.


لحظه ای جیمی رفت نیزه برداره پرت کنه تریون چی گفت؟

گفتش His great idiot

[siavash_sat]

به نقل از ویکی وستروس :
زمانی که کتلین به کینگز لندینگ رسید تا به شوهرش در مورد هدف حمله به پسرشان، برن(Bran)، بگوید، پتایر که از رسیدن او با خبر شده بود، او را منصرف کرد و در یکی از ف/اح/ش/ه خانه هایش جا داد. کتلین به خاطر ایامی که آن دو در ریوران گذرانده بودند، به بیلیش اعتماد کرد و به او خنجری که با آن به پسرش حمله شده بود را نشان داد. پتایر گفت که آن خنجر را می شناسد و ادعا کرد که زمانی مال او بوده است اما آن را در یک شرط بندی به تیریون لنیستر(Tyrion Lannister) باخته است[۱]. این دروغ - پتایر در واقع آن خنجر را به شاه رابرت باخته بود - به طرز غیر مستقیم شعله های جنگ پنج پادشاه(War of the Five King) را برافروخت. چرا که کتلین بر همین اساس تیریون را دستگیر کرد.

[Mia_3D]

گفتش His great idiot
:|
Flee, you idiot
یکی از کاربرا هم گفتن...

[Red Hood]

:|
Flee, you idiot
یکی از کاربرا هم گفتن...

Flee you idiot
یعنی فرار کن احمق

[ya33er]

اند هیجان بود. دیگه وقتش بود دنریس خودش وارد میدون بشه. خوب زهر چشمی ازشون گرفت. اینا که کشتی برا آوردن دوتراکی ها دارن، خوب برن ارتش دورن رو هم بیارن دیگه. اون دو تا اژدهای دیگه کجا بودن؟؟ نکنه دنریس فرستادشون جای دیگه تا همزمان دو جا رو هدف قرار بده.

از چشم های دنریس تو غار عشق می بارید. یه طورخاصی به جان نگاه می کرد. خدا کنه جان خامش نشه.

ایول به هوش و فراست سرسی. با سرمایه گذاری بانک آهنین و این طلاهایی که به دست آورده می خواد از طریق golden company اسوس مزدور وارد کنه. سلاح جدید هم که کارایی خودش رو نشون داد. فقط باید زهر آلودش کنن یا یه جوری با آتیش وحشی ترکیبش کنن.



گفتش His great idiot

طلاهارو که از دست داد |:

[mockingbird]

آیا زدن تاپیک قبل از اومد اپیزود رسمی مصداق بارز اسپویلر نیس؟شاید بقیه هم دوست داشتن در بحث شرکت کنن/نه به اون ممیزیا که پست های مارو به خاطر پیش بینی حذف میکنین نه به این حرکات!!!سیاست خودی و نخودی زیبنده این سایت نیس.

[naafas]

یه زیرنویسش برا این قسمت اومد تیریون میگه فرار کن احمق

[mohamad_baggio]

راستی یه سوال دارم ، اگه میدونین خواهش میکنم جواب بدین چون بدون زیرنویس بعضی جاهاشو متوجه نشدم...

سوالم اینه که وقتی دنریس حمله کرد ، اون طلاها هنوز توی کاروان لنیسترها و تارلی ها بود یا از قبل فرستاده بودنش سمت کینگز لندینگ؟؟؟ آخه کلی ارابه توی جاده بود که دنریس همه رو ترکوند!!...نمیدونم طلاها هم همراه اون ارابه ها بود یا نه...

به هر حال طلاها هم جدا فرستاده باشه ، بازم دنریس یه آسیب جدی به لنیسترها زد...چون بعد از شکست دادن تایرل ها و فتح هایگاردن ، تمام گندم و جو و کلا غلات تایرل ها که امتیاز بزرگی واسشون بود رو به غنیمت گرفتن و همونا میتونست امتیاز بزرگی واسشون بود که با توجه به تعداد ارابه ها معلوم بود خیلی زیاد بود...ولی دنریس نذاشت از اون غنیمت استفاده کنن و همه رو ترکوند...

درضمن احتمالا تجهیزات و غلات خودشون در کستلی راک هم بود و از قبلش خالیش کردن هم باهاشون بود...درسته به جنگ فتح هایگاردن رو نشون ندادن ، ولی منطق میگه که این چنگ با توجه به اینه تایرل ها حتی بدون تارلی ها ، بازم ارتش بزرگی بودن و هایگاردن هم قلعه مستحکمی بوده ، یکی دو روز نبوده و طول کشیده که احتمالا برای این محاصره و جنگ ، منابع غذایی و تجهیزات کستلی راک رو با خودشون برده باشن...اگه اینطور بوده باشه ، یعنی هم غنیمت ها جنگی شون رو از دست دادن و هم منابع خودشون رو...

.................................................. ..

پ.ن: گویا قراره یه میتینگ سری برگزار بشه که جیمی و تریون هم در اون حضور دارن و راجع به صلح و متحد شدن علیه شاه شب صحبت بشه

[T-REX]

طلاهارو که از دست داد

نه طلاها رسید دربار. آذوقه رو از دست دادن


یکی از کاربرا هم گفتن...
تو زیرنویسش این طور نوشته

[jon_snow71]

قیافه لنیستر ها رو دیدین وقتی دوتراکی ها رو دیدن :Smiley14:
عاشق این دوتراکی هام :Smiley30:
من نمیفهمم واقعا , کالیسی چرا هیچ وقت اون دو تا اژدهای دیگشو با خودش همراه نمیکنه
اگه اون دو تا هم بودن اژدهای خودش زخمی نمیشد :Smiley104:
جیمی رو دوست دارم ای کاش تا اخر باشه ♥ ♥

[alpay_fm]

اپیزود خیلی جالبی بود
اریا تو شمال غوغا کرد
دنی رو ارتش لنیستر ها خراب شد
جان بلاخره میخواد بادابادا مبارک بادا دوباره راه بندازه
جیمی واقعا تغییر کرده این تغییر بزرگ رو به جامعه وستروس تبریک میگم
دلم برای داداش سم سوخت البته درسته سم حق قانونیش بود ولی این بیچاره کلی تمرین کرده بود تا شمشیر پدرش رو تو جنگ به دست بگیره امیدوارم جون سالم به در برده باشه پدرش هم همچنین درسته خیلی کله شقه ولی جنگنده خوبیه و به درد نبرد اصلی فیلم درکنار جان و دنی میخوره

[klax0n]

عاشقانه های دنریس نسبت به جان
مراحل از کف رفتن جان در عشق دختری با قلب خوب
زوایای پنهان رابطه میساندی و کرم خاکستری
دوگانگی آریا نسبت به سانسا، از طرفی خواهر و از دیگر سو مقصر اصلی مرگ پدرش
حسادت سانسا نسبت به آریا و برن و حس غریبه و متفاوت بودن عمیقش با بقیه اعضای خانواده
درگیری ذهنی شدید و تلاش لیتل فینگر برای برنامه ریزی های شوم
واموندگی دهن برین، پاتریک و ... از رقص شمشیر آریا
طعنه های زیرکانه شوالیه پیاز
آهنگ با شکوه رامین جوادی در نمایش شکوه و آرمش ارتش لنیستر
استراتژی جنگی جان برای نشان دادن ضرب شست به لنیسترها
نابودی سپاه لنیستر
نمایش دوگانگی احساس و ضعف تیریون لنیستر در رابطه با کشته شدن هم نوع هاش
نمایش عجز سپاه لنیستر و مظلوم جلوه دادن آنها در عین رذالت عمیقشان
احساس پست برین وقتی کیف سکه هاش نقش زمین شد
احساس شعف برین بعد از زخمی کردن دراگون

نمایش همه این ها باعث شد به این قسمت ۱۰ بدم

ولی همه این ها باعث نمیشه تغییر روند سریال نسبت به فصل های پیشین و گل و بلبل شدن برای کسب رضایت بینندگان رو از یاد ببریم
به هر حال قسمت های زیادی باقی نمونده و سریال باید یه جوری جمع شه ...

[ya33er]

نه طلاها رسید دربار. آذوقه رو از دست دادن

نه اون صحنه ای که سرسی و اون نماینده ی بانک آهنین دارن باهم صحبت میکنن سرسی میگه که طلاها همراهه برادرمه و هنوز نرسیده:Smiley35:

[Mia_3D]

نه اون صحنه ای که سرسی و اون نماینده ی بانک آهنین دارن باهم صحبت میکنن سرسی میگه که طلاها همراهه برادرمه و هنوز نرسیده:Smiley35:

من خواهش میکنم، بجای اینکه اینقدر اسپم بدید، یکم با دقت سریالو نگاه کنید

http://picoup.ir/images/10961823490679057005.jpg

[sssss5sssss]

من نمیدونم واسه چی دوتراکی ها بیخیال بران شده بودن و راحت به سمت درگون نیزه پرتاب میکرد !!!!! حتی قبل از پرتاب نیزه ی دوم که به درگون اصابت کرد (هرچند تصویر زیاد واضح نبود ) فک کنم دو تا دوتراکی توی چند متری بران داشتن قدم میزدن :Smiley26::Smiley43::Smiley101::Smiley108::Smiley9 5:

[тнor]

من خواهش میکنم، بجای اینکه اینقدر اسپم بدید، یکم با دقت سریالو نگاه کنید

http://picoup.ir/images/10961823490679057005.jpg
وست ورلد و نگاه نکردم هنوز ولی بربچ تو تی وی تایم این صحنه رو به عنوان کراس اور با وست ورلد زدن البته کاری به این سه سرباز جان فدا ندارما

[naafas]

من نمیدونم واسه چی دوتراکی ها بیخیال بران شده بودن و راحت به سمت درگون نیزه پرتاب میکرد !!!!! حتی قبل از پرتاب نیزه ی دوم که به درگون اصابت کرد (هرچند تصویر زیاد واضح نبود ) فک کنم دو تا دوتراکی توی چند متری بران داشتن قدم میزدن :Smiley26::Smiley43::Smiley101::Smiley108::Smiley9 5:
برای اینکه جذابیت داستان و مسیر داستان اینطور ایجاب میکرد که کسی به بران کاری نداشته باشه اگه قرار بود به بران حمله میکردن و اجازه نمیدادن اونوقت اژدها تیر نیمخورد و جیمی به سمت اژدها نمیرفت

[WALKING DE4D]

۸/۱۰
فقط در همین حد تا فردا با کیفیتشو دان کنم :)
بلاخره دنریس و دوتراکی ها وارد عمل شدن فقط چرا اون ۲تا ازدها دیگه تو جنگاشون نیستن نمیدونم شاید بخاطر کاهش هزینه از این قبیل کاراس
جیمی کی نجات داد؟ حتما جیمی اسیر دنریس میشه و در عوضش یارا و دورین هارو میخواد ....

[raymond]

سلام اقا امروز کیفیت خوب دانلود کردم و میگم که این اپیزود هم بی نظیر بود. خیلی جالبه که جان و دنریس به هم علاقمند شدند و اینقدر دنریس بهش اعتماد کرده به نظرم کار درستی میکنه. تیکه های سرداووس چرا اینقدر خوبه :Smiley14:
قسمت شمال همش منتظر بودم یکی دست بیلیش رو کنه و اونجایی که برن گفت به بیلیش خیلی حال کردم درباره نابسامانی و اشفتگی که یکدفعه بیلیش بسیار جا خورد. جنگ اخر هم که واقعا حال کردم و میخکوب بودم . راستی اسم قسمت بعدی مشخص شد.
the blood of the dragon . پیشنهاد میشه پورمو رو ببنید تا مثل من تو کف بمونید توی این یک هفته.:Smiley36:

[diavolo]

یعنی جدا توقعات اینقدر از سریال اومده پایین که باگ های ناجور سریال تو این دو فصل رو بدون دلیل و صرفا چون مسیر داستان ایجاب می‌کرد توجیه میکنید؟باید قبول کرد نویسنده های سریال خط کاریشون کاملا از مارتین جدا شده و به جای پیروی از منطق حاکم بر دنیای سریال از علایق طرفدارا دارن پیروی میکنن و جالبه که همه به این موضوع واقفیم و باز هم باهاش کنار میایم

[KEVIN GARVEY]

اوه پسر،،،،
پرومو قسمت پنجم دیوانه کننده است.

سه قسمت آخر آدمو میکشه

[mah banoo]

خیلی خیلی جلو خودم گرفتم که این چند روز با کیفیت نامناسب نبینم سریال اما همین الان اگر بدونم قسمت بعد لو رفته به سرعت دانلود می کنم بدون هیچ پشیمونی! :Smiley69:
چقدر هیجان داشت این قسمت حتی بعد از دو بار دیدن هم استرسش مونده تو تنم.
من چند فصل منتظر برگشت آریا به خونه ام و البته یه ملاقات با شکوه با جان اما متأسفانه فقط یه جان داریم و نمی تونم فعلا از دنریس دورش کنم:Smiley69:
چقدر مبارزه آریا و برین باشکوه بود چقدر مات موندن سانسا خوب بود! برعکس این که خیلی ها منتظر گول خوردن دوباره سانسا از لیتل فینگر هستن من فکر می کنم سانسا عاقل شده خیلی خیلی عاقل تر از شروع سریال! والا من هنوز بیلیش به خاطر کاری که کرد نبخشیدم:Smiley7:
برن چرا اصلا حرف نمی زنه! یه جوری ساکته انگار هیچ چیز مهمی نیست! در صورتی که خیلی چیزا می دونه. خوب حال بیلیش گرفت:Smiley36:
چقدر این طنز زیرپوستی سرداووس می چسبه واقعا:Smiley14:
خدایی تیون یه مشت حقش بود از جان بخوره خیلی لطیف باهاش برخورد کرد!
چه جنگی! چقدر جیمی باحال بود دیگه اون همه دوتراکی می گه از پسشون برمیایم حالا سربازاش در حال سکته هستن! دروگون عزیزم هم که زخمی شده:Smiley19: واقعا نمی دونم جیمی چه فکری کرد که می تونه با وجود دروگون به دنریس آسیب بزنه!:Smiley15:

[KEVIN GARVEY]

در مورد جیمی هم شاید یا مطمئنن با جریان آب فراری میشه و اسیر نمیشه. البته باقی ارتش لنیستر ها هم به دنریس میپیوندن.

چه بشه این سه اپیزود آخر. همونطور که یکی از عوامل گفته‌بود قسمتهای 6/7 خیلی جالبن و ورای تصور ما هستن. کاش این یه هفته هم زود میگذشت. :Smiley104:

[Longmire]

شاید اولین اپیزودی از سریال بود که خیلی جلوی خودمو گرفتم چیزی برام اسپویل نشه
سکانس اضافه ای تو این اپیزود من ندیدم. اومدن آریا به وینترفل و صحبتاش با سانسا و حتی صحنه مبارزش خیلی زیبا بود. اونطوری هم که نگاه به بلیش کرد به نظرم دیر یا زود فاتحش خوندس
اوج اپیزود دیگه سکانس آخر و جنگ بود. اونقدر که نگران بران بودم کشته نشه جیمی زیاد مهم نبود :Smiley36: خیلی هم خوب خودشونو تو نبرد نشون دادن. با حرف دوستمون موافقم با جریان آب سر از جایی در میاره

[shahin7]

یعنی جدا توقعات اینقدر از سریال اومده پایین که باگ های ناجور سریال تو این دو فصل رو بدون دلیل و صرفا چون مسیر داستان ایجاب می‌کرد توجیه میکنید؟باید قبول کرد نویسنده های سریال خط کاریشون کاملا از مارتین جدا شده و به جای پیروی از منطق حاکم بر دنیای سریال از علایق طرفدارا دارن پیروی میکنن و جالبه که همه به این موضوع واقفیم و باز هم باهاش کنار میایم

دوستان توروخدا به هرچی گیر میدید به این خط زمانی و مکانی داستان گیر ندید.یکی میگه چرا جان زود رسید پیش دنریس.یکی میگه چرا دوتراکی ها تو کشتی جا شدن!! سعی کنید لذت ببرید و انقر سیس منتقد و بزرگ اندیش نگیرین.مطمعن باشید کارگردان های سریال از من و شما بیشتر حالیشون میشه که الان اونا دارن گات رو میسازن و من و شما اینجا کامنت میزاریم

[saeedporreza9]

فقط باید در مورد 20 دقیقه آخر حرف زد.:Smiley36:
چه جنگی بود این جنگ.یک دونه دراگون اینجوری کرد وای به حال 3 تاشون.بران چه کرد.جیمی هم پاک قاطی کرد.اونی هم که جیمی رو نجاتش داد فک کنم دیکان بود.:Smiley35:

[vampire_sh17]

وایییییی اگه جیمی بمیره من از افسردگی دق میکنم -_-
یک ربع اخر اپیزود انقدر گریه کردم داشتم خفه میشدم:Smiley14::Smiley14:
امیدوارم دنریس و اژدهاهاش بمیرن ._. کاش رمزی زنده بود شکنجش میکرد -_-
اریا که خیلی باحال شده تونست برینو شکست بده احتمالا تو اپیزود بعد سکانسی از سگ شکاری هست
حس خوبی نسبت به برن ندارم یه جوری شده
این اپیزود یکی از اپیزود هایی بود که هر چند وقت یه بار باید نگاه کنم گریه کنم:Smiley14::Smiley36:

[New_Sense]

جهنم لنیسترها


بالاخره بعد از یک هفته ؛ اپیزود چهارم رو با کیفیت خوب دیدم ؛ البته به لطف هکرهای محترم که این اپیزود رو لو دادن خیلی از دوستان نتونستن تحمل کنن و بدون زیرنویس و با کیفیت پایین نگاه کردن ؛ البته حق باید داد سریال گات در واقع اینقدر سوپرایز و زیبایی بصری و خط داستانی هیجان انگیزی داره که بیننده های پرپاقرص سریال نتونن تحمل کنن ؛ ولی خب برای اینکه از حجم اسپویل ها در امان باشم بیشتر ترجیح دادم یک هفته مداوم از فضای مجازی بعضی از مناطق اسپویل دار دوری کنم .

از این حرفا که بگذریم ؛ بی شک این قسمت رو میتوان برابری کنه با نبرد حرامزادگان در فصل قبل و حتی جنگ بلک واتر در فصل های قبل ؛ جدا از اینکه بخوام در مورد 20 دقیقه آخر صحبت کنم ؛ اول از اپیزود شماره 3 چند نکته رو بگم که فکر میکنم پیش زمینه ای بود واسه اپیزود چهارم و در واقع در اپیزود سوم ما با شطرنجی از دو ملکه مواجه بودیم و استراتژی که دو ملکه برای مقابله با دشمنانشون در حال چینش متحدانشون هستن ؛ جالبه توی بازی شرنج در واقع این شاهان هستن که در مقابل هم قرار میگیرن ولی در فصل هفتم گات به ما نشون داده شد در دنیای وستروس این ملکه ها هستن که میتونن پادشاهی کنن ؛ همانند امروز دنیای مدرن که میبینید سیاستمداران خانم در عرصه های سیاسی نقش آفرینی میکنن.

در استراتژی و تاکتیک که بین ملکه ها ما میبینم به این پی بردیم که در واقع این سرسی هست که حتی هوشمندانه تر از پدرش تایوون لنیستر عمل میکنه ؛ و برای جنگ از متحدین به شدت وحشتناک همانند یورون و از روشهای پست برای کشتن دشمنانش استفاده میکنه ؛ و بلعکس در مقابل ما با ملکه ای طرفیم به نام دنریس تارگرین که در واقع استراتژی و تاکتیک کامل و درستی برای جنگ و پیروزی در مقابل سرسی نداره ؛ همانطور که دیدید در قسمت قبل خیلی راحت 3 تا از متحدینش که شامل مارتل ها ؛ تایرل ها ؛ و گریجوی ها رو از دست میده ؛ و این نشان از ضعف استراتژی و هوشمندی در جنگ رو داره که دنریس در نقطه مقابل سرسی قرار میگیره ؛ اما در اپیزود سوم چیزی که در واقع بیان واقعیت درونی اشخاص ؛ ذات شخصیت هایست که به واسطه فرزند یک پدر بودن در اونها نشات نمیگیره و میتونه از اونها شخصیتی متفاوت نشون بده ؛ مخصوصا زمانی که جان اسنو به دیدار دنریس میره مواجه و برخورد این دو شخصیت نکته قابل اهمیت اینه که فرزندانی هستند که راه پدران خودشون رو نمیخوان برن . ولی تنها تفاوت آنها نگاه اونها به مقوله جنگ و دشمنانشون هست .

جان اسنو با تعظیم نکردن جلو دنریس نشون داد که هدف از اتحاد به معنای سر تعظیم فرود آوردن نیست و خب دنریس هم برای نشون دادن صداقتش ؛ به جان کمک کرد که شیشه های اژدها رو برداشت کنه .

چیزی که در اپیزود سوم به ما نشان داده شد در واقع هوشمندی سرسی بود که تونست از متحدین دنریس کم کنه و خب تعادلی ایجاد بشه برای جنگ نهایی بین این دو ملکه ؛ زجرکش کردن الاریا سند با همون روش دورنی (دادن سم) به دخترش ؛ ایجاد یک متحد قدرتمند در دریا به نام یورون گریجوی و سپردن جنگ به برادرش یا معشوقش جیمی و اتحاد تارلی ها ؛ و خب دور زدن استراتژی دنریس ؛ و رها کردن کسترلی راک .

در پایان اپیزود 3 ما پایان یک خاندان مواجه هستیم ؛ پایان خاندان تایرل ها با مرگ بانو النا ؛ اما نکته قابل اهمیت در 10 دقیقه آخر اپیزود سوم دیالوگ های بین بانو النا و جیمی هست ؛ شاید باید باور کرد که بانو النا به مراتب باهوش هست اما به واسطه جنگجو نبودن خاندانش (همانطور که خودش اشاره کرد ) هایگاردن رو از دست میده و خب اون که از عشق بین جیمی و سرسی خبر داره ؛ به جیمی اینو میگه که سرسی تو رو به نابودی میکشونه ؛ جیمی رو میتونیم شخصیت محبوبی بشناسیم ؛ شخصیتی که به مرور از یک شخصیت مو بور لنیستری و بی رحم تبدیل میشه به شخصیتی که حتی برای مرگ دشمنش یعنی بانو النا از سم استفاده میکنه بدون هیچ و دردی ؛ در واقع در صحنه آخر جیمی پی میبره که این همه مدت در اشتباه بوده و برادرش تیریون در برابر خواسته های سرسی و پدرش مجازات شده و حتی تا یک قدمی مرگ رفته ؛ و در واقع تیریون هیچ گناهی در مرگ جافری نداشته .

با همه این توصیفات ما به اپیزود چهارم میرسیم ؛ اپیزودی بسیار قابل اهمیت و مهم برای استارک ها و برای لنیستر ها ؛ که شاید بشه گفت ؛ برگشت همه استارک ها به خانه ؛ از هم پاشیده شدن همه لنیسترها از هم بیانش کرد ؛ در سکانس اولیه ما مواجه میشیم به تخلیه نیروهای لنیستر و تارلی از هایگاردن و خیال خوش و راحت جیمی که برای برگشت مقر فرماندهی هست که البته جیمی ذهنش پر از سوالهایی هست که احساس میشه بعد از برگشت به کینزلندیگ میخواد از سرسی بپرسه ؛ در سکانس بعد ما دیدار لرد بیلیش رو میبینیم با برن استارک (کلاغ سه چشم) در اینجا نکته مهم در مورد برن استارک پیدا کردن شخصیت اصلی خودش هست ؛ در واقع اینجا برن همانند آریا ؛ دیگه شخصیتی به نام لرد برن نیست ؛ و از زمانی که تبدیل به کلاغ سه چشم شده و چشم جهان بینی پیدا کرده ؛ اون احساس سرد و خشک رو داره ؛ و احساس میشه که برن از تمامی ماجراها و حتی پشت پرده های خاندان ها با خبره ؛ لرد بیلیش زمانی که خنجر والریایی رو به برن میده ؛ با خیال اینکه برن رو میتونه گول بزنه و خب با استفاده از بازی با احساستش بتونه ازش استفاده کنه اون خنجر رو برن میده ؛ اما در مقابل این برن هست که جواب خیلی مهمی بهش میده « هرج و مرج یک نردبانه» چیزی که لرد بیلیش در واقع در ذهنش هست و به دنبال همین هدف هست .

برگشت آریا به وینترفل دیدار با سانسا و همچنین دیدار با برن ؛ در واقع اتحاد سالهای دور این خاندان رو نشون میده ؛ شاید بشه گفت نویسنده ها در این سکانس ها هدفشون نشون دادن گذشته شخصیت ها و حال امروز اونها بوده ؛ آریا که به شدت خوب شمشیر میزنه و برن که به شدت چشم بصیرت داره و سانسا که رهبر خوبی شده .

اومدن جان اسنو و بردن دنریس به اون غار برای ایجاد اتحاد میان خاندان ها صورت میگیره ؛ چیزی که جان اسنو برای به باور رسوندن دنریس به اون نشون میده ؛ که شاه شب و وایت واکر ها شوخی نیستن .

و اما میرسیم به 20 دقیقه آخر یعنی جهنم لنیستر ها ؛ شاید به جرات میشه گفت 20 دقیقه آخر این اپیزود یک جنگ تمام عیار با مدیوم سینما هست ؛ و حتی تا جایی که اگر بر پرده بزرگ سینما دیده بشه ؛ به وهم و وحشت این جنگ افزوده بشه .

در این جنگ دنریس در واقع نشون میده که برای استراتژی و هوشمندی و شطرنج بازی کردن نیمده ؛ و جنگ برای پادشاهی یک شوخی نیست ؛ تا قبل از این جنگ ما فقط یک نمونه کوچکی از جنگ اژدها رو دیده بودیم ؛ ولی در این اپیزود به جیمی لنیستر و تمامی خاندان لنیستر نشان داده شد ؛ که اژدهای دنریس یک افسانه نیست و مطمنا برای مرگ و اتش و خون ساخته شده .

یکی از نکات قابل اهمیت ترس و دلهره در چشمان جیمی هست مخصوصا زمانی که با اژدها دنریس مواجه میشه و نکته بسیار پر تامل تر ؛ صحنه نگاه تیریون به نبرد و مرگ تمامی خاندان و متحدان خونی خود در نبرد هست ؛ و شاید بشه گفت ادرنالین و تعلیق در سکانس تیرکمان اینقدر بالا میره ؛ که نفسا در سینه حبس میشه و شاید بهترین لحظه ؛ لحظه ایست که تیریون در مواجه با اشتباه جیمی ؛ اون رو احمق خطاب میکنه و برای برادرش حرص میخوره .

مطمنا بعد از دیدن این اپیزود به جادوی سریال گات و به نبردهای شاهکار این سریال ایمان میارید .

تا اپیزود بعد با جهنم لنیسترها تنهاتون میزارم .

[yaldakh]

یه ربع بیست دقیقه آخرو در حد یه قسمت 9 کار کردن:Smiley36:
خود برن که میدونه خنجر برای کیه نه ؟
بازم نسبت به آریا یه احساس بیشتری نشون داد تا رویاروییش با سانسا
کاش منم نصف این ارتش آنسالیدا و دوتراکیا رو داشتم با یه ازدها میتونستم نصف مشکلات زندگیمو حل کنم

[KING STANNIS]

با اینکه از تارگرین ها و لنیسترها خوشم نمیاد اما با این حرکت چریکی دنریس حال کردم.اگر دقت کنین رگه هایی از خلق و خوی مدکینگ در دنریس وجود داره ک شاید کار دستش بده مثل بی اعتمادی ب مشاورینش.نگاه های جان و دنریس هم خبر از عشقی میده ک احتمالا تا اخر فصل اتفاق بیفته و ی سکانس Love ببینیم...خخخخ
در مورد عقرب سرسی هم با اینکه کارامد بنظر میرسه اما شب دراز است و اژدهاها بیدار.اپیزود بعدی کاش کلا در مورد نایت کینگ باشه.حرکات زیبای اریا در شمشیر بازی هم فوق العاده بود و منو ب یاد no one خدای بی چهره انداخت.
نمره من 9.

[ali_k]

خود برن که میدونه خنجر برای کیه نه ؟

برن کلا قصد داشت بیلیش رو متوجه کنه که از خیلی چیزها خبر داره... و سوالی که کرد هوشمندانه بود...
چون بیلیش جواب سوالش رو اینطوری داد: "همین سوال بود که جنگ پنج پادشاه رو شروع کرد" (یعنی برن این رو میدونه)...
همینطور وقتی میگه "هرج و مرج یه نردبونه" (سوای از اینکه این دیالوگ رو بیلیش در صحبت خصوصیش با وریس داشت)،
در واقع میخواد این سرنخ رو به بیلیش بده که کاملا نسبت به طرز فکر و خط مشی اون آگاهی داره...

[lady snow]

هنوز جهنم لنیسترها مونده. آخر این‌جهنم نابودی کامل خاندان لنیستر هست.
یادتون هست اولین مکالمه بین دنریس و تیریون. دنریس گفته بود میخواد این چرخ رو خورد کنه و چیزی به عنوان خاندان دیگه در وستروس وجود نداشته باشه.
حب الان چن تا خاندان باقی موندن؟ با توکل به خدا و دعای خیر طرفداران آخرین خاندانم به زودی نابود میشه. :Smiley36: فقط میمونه استارک و تارگارین. خب در خاندان استارک برن دیگه لرد استارک نیست ازدواج‌ نمیکنه بچه دار نمیشه. پس عملا استارکها هم دیگه ادامه نسل ندارن.

[Benix]

یکی از بهترین اپیزود های کل گات بود بدون هیچ صحنه و دیالوگـ اضافی! فقط باید لذت برد :)

دوستان با توجه به نگاهای تِریون به مرگ لنیستر ها و اینکه دنریس بهش گفت بعضی از مشورت هایی که رسوندی جالب نبوده
بنظر شما میتونه خیانتی در کار باشه؟ من آلان پرومو قسمت بعد رو دیدم و این صحنه خیلی من رو به شک انداخته که نکنه خیانتی به دنریس بشه!

http://s8.picofile.com/file/8302870684/123123.jpg

پ.ن: با توجه به اینکه قسمت های قبل سرسی خیلی راحت 3 تا خاندانی که از دنریس
حمایت میکردن رو نابود کرد این حمله کمترین چیزی بود که باید تقدیم به سرسی میشد :)

بران خیلی راحت و بدون هیچ مزاحمتی کار خودش رو کرد و در آخر هم زنده موند! این اصلا جالب نبود برای من!
واقعا جا داشت بعد اینکه درگون زخمی بشه بکشتش نه اینکه اینقدر راحت بره کنار و حتی جیمی رو هم نجات ( احتمال میدم البته ) بده!!!

[mohammad1992]

اگه این فصل تموم شه دیگه باید خیلی صبر کنیم تا 2020 چی جای این سریال میگیره

[عبدالله]

S01E05
http://up.vbiran.ir/uploads/217215021357144638_Game%20of%20Thrones%20S01E05%20[The%20Wolf%20and%20the%20Lion].jpg

S07E04
http://up.vbiran.ir/uploads/1516715021357741894_Game%20of%20Thrones%20S07E04.j pg

exact scene but with so many changes!

[rahavix]

عاقا
شاه شب چرا توی نقاشی غار ریش داشت؟:Smiley69:

[mehrzadds]

با درود
نمیدونم چرا هیچ سایتی کیفیت رابرای دانلود Game.Of.Thrones.S07.E04.720p.hdtv.10bit.hevc.x265. PSAنذاشت. مجبور شدم خودم مستقیم از PSAدانلود کنم.

[mehrzadds]

با درود
مگه فرزنان جنگل وایت واکر به وجود نیاوردن تو قسمتی که برن با کلاغ سه چشم قبلی مشخص شده بود.پس جان تو غار چی میگه انسانهای اولیه با فرزندان جنگل با وایت واکرها و پادشاه شب مبارزه کردند؟؟
میشه یکی راهنمایم کنه.
باسپاس فراوان

[тнor]

با درود
مگه فرزنان جنگل وایت واکر به وجود نیاوردن تو قسمتی که برن با کلاغ سه چشم قبلی مشخص شده بود.پس جان تو غار چی میگه انسانهای اولیه با فرزندان جنگل با وایت واکرها و پادشاه شب مبارزه کردند؟؟
میشه یکی راهنمایم کنه.
باسپاس فراوان
درسته
ولی مسئله اصلی اینه که داشتن همونا رو هم میکشتن
در واقع کنترل اونا رو از دست میدن و خودشون قربانی نیرنگ خودشون میشن

[saman98]

اقا پشمااااممم
ده کامل

یه سوال
این دروگون چرا اینجوری شد؟ این تیرا کاری هستن که :/

خدا لعنت کنه سرسی رو....

[mahan birabt]

شاهکار بود قسمت چهارم.....جنگ ده دقیقه یه ربع آخر فوق العاده ساخته شده بود...

[irani11]

خوشبختانه این فصل تا اینجا بنظرم عالی بوده و به این قسمت هم نمره ده میدادم اما کم بودن تایم قسمتها بنظرم خراب کرده سریال روبشکلی که واقعا نظریه تلپورت کردنه شخصیتها ازارم میده.
حالا دنریس با اژدها و با سرعت حرکت میکته, ارتش دوتراکی ها چی؟یا قسمت قبل چطور ارتش یورون گریجوی هم زمان برادرزاده هاش و دورنی ها جنگید و به پایتخت برگشت و دوباره توی یه سکانس بعد در کسترلی راک کشتی های انسالید ها رو نابود کرد؟یا سرعت حرکته جان اسنو از تصمیمگرفتن تا رسیدن به دراگون استون بسیار جالب بود:Smiley10:

[EYE]

محشر
کمتر از 10 نمیشه داد
تو تاریخ تلویزیون هیچ سریالی تو طراحی جنگ به GoT نرسیده و احتمالا هم نخواهد رسید
از اونجایی که همیشه این دنیا با دنیای تالکین مقایسه میشه(مخصوصا از نظر جنگ ها) باید اعتراف کنم که تنها 20 دقیقه از نبرد های Spoils Of War,Blackwater,Hardhome و Battle Of Bastards رو به تمامی جنگ های جهان تالکین ترجیح میدم.تعلیق و هیجان تو هر لحظه نبرد موج میزنه
Twin Peaks و Game Of Thrones تنها سریالای در حال پخشی هستن که میبینمشون و از انتخابم کاملا راضی ام.هر هفته ی تابستونم ترکیب فوق العاده ای از سورئالیسم ناب لینچ و دارک فانتزی زیبای مارتینه.دو جواهر...

[donald]

اخر نفهمیدیم طلا ها سرسی نابود شدند یا نه

اضافه شده در : 1


محشر
کمتر از 10 نمیشه داد
تو تاریخ تلویزیون هیچ سریالی تو طراحی جنگ به GoT نرسیده و احتمالا هم نخواهد رسید
از اونجایی که همیشه این دنیا با دنیای تالکین مقایسه میشه(مخصوصا از نظر جنگ ها) باید اعتراف کنم که تنها 20 دقیقه از نبرد های Spoils Of War,Blackwater,Hardhome و Battle Of Bastards رو به تمامی جنگ های جهان تالکین ترجیح میدم.تعلیق و هیجان تو هر لحظه نبرد موج میزنه
Twin Peaks و Game Of Thrones تنها سریالای در حال پخشی هستن که میبینمشون و از انتخابم کاملا راضی ام.هر هفته ی تابستونم ترکیب فوق العاده ای از سورئالیسم ناب لینچ و دارک فانتزی زیبای مارتینه.دو جواهر...

توئین پیک فصل های گذشته ندیدم. میشه بدون دیدن اونا لذت برد؟

[Star of GT]

اخر نفهمیدیم طلا ها سرسی نابود شدند یا نه
نه نشدند - تارلی یه جایی گفت که طلاها به سلامت به مقر پادشاهی رسیدن
توی ارابه هایی که سوخت فقط آذوقه بود که از ریچ (هایگاردن) جمع کرده بودن

[saeedporreza9]

هنوز که هنوزه هیچکی از آینده سریال خبر نداره و ما دوباره و دوباره غافلگیر خواهیم شد :Smiley35:

[Nevah]

یکی از بهترین اپیزود های کل تاریخ سریال بود.حتی در حد نبرد the battle of bastards فصل پیش بود.کلی صبر کردیم تا دنریس تارگریان به نیرو های نظامی وستروس حمله کنه ،ای کاش نبرد این قسمت کمی زمان بیشتری به طول می انجامید.یکی دیگر از لحظات غرورافرین بازشگت اریا بعد از شش فصل و شش سال به وینترل فل بود

[EYE]

اخر نفهمیدیم طلا ها سرسی نابود شدند یا نه

اضافه شده در : 1



توئین پیک فصل های گذشته ندیدم. میشه بدون دیدن اونا لذت برد؟
نه به هیچ وجه
سبک آنتولوژی واری نداره و فصلا با هم ارتباط مستقیم دارن

[Daisy]

هنوز که هنوزه هیچکی از آینده سریال خبر نداره و ما دوباره و دوباره غافلگیر خواهیم شد :Smiley35:

داستان این فصل لو رفته اگه یه سرچی بزنی ، پیدا میکنی

[Sσнєiℓ]

الان قسمت پنج رو هم دیدم و چندان حرفی ندارم برای قسمت چهارم. همه چیز عالی بود فقط تحقیر شدن عشقم جیمی ناراحتم کرد. دنریس ملعون باز هم مجهز به کد تقلب از راه رسید و ... . نگاههای جیمی به اون فاجعه زنده زنده سوختن سربازانش از خود فاجعه سوزناکتر بود. سِر بران خیلی بامزه بود. باید گفت این از معدود دفعاتی بود که یک نبرد به کامش نبود و به فلاکت افتاده بود.
آریا هم که نیازی به توضیح نداره....

قسمت چهارم بهترین قسمت فصل نسبت به سه قسمت قبل بود و نمره من بخاطر جیمی ای بودنش 9.5 هستش. : )