Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود ششم

[yaser63]

http://picoup.ir/images/19899692355950637601.jpg (http://picoup.ir/)

Season 7, Episode 6, Death Is the Enemy

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt5775864/?ref_=ttep_ep6)

خلاصه داستان اين قسمت: ....





قوانین تاپیک:
1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت ششم از فصل هفتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد.
2-از قرار دادن هرگونه مطلب و اسپویلر مرتبط با قسمت های آتی سریال در این تاپیک,چتباکس و... خودداری نمایید.اسپویلرهای فصل هفتم سریال صرفا و فقط در این (http://tvworld.info/showthread.php?t=46899) تاپیک قرار خواهد گرفت.
3-از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در این تاپیک خودداری نمایید.
4-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.


.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48244&p=226756#post226756) .:sub-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48286&page=4&p=226859#post226859)

[Rhaegar]

بنظرم با اختلاف بهترین قسمت کل سری بود.فوق العاده بود
خفن ترین صحنه هایی که تو این سریال دیدم از محاصره شدن جان و یاراش تا اومدن دنی و کشته شدن اژدها!یه صحنه که تورموندو داشتن میبردن قشنگ گفتم اینم مرد چه شانسی اورد!:Smiley10:
خداروشکر اژدهاییم که مرد دروگون نبود صحنه زنده شدنشم عالی بود.فصل 8و باید بدن کارگردان این قسمت خیلی خوب بود نه صحنه اضافی دقیقه به دقیقش مهم و هیجانی بود.

[sssss5sssss]

واقعا قسمت عالی ای بود و کارگردانیش بی نظیر . حیف از بنجن استارک هم که حذف شد :Smiley24: هر چند که لحظات کمی تو سریال بود ولی خدمتی که اون با کمک کردن و نجات دادن جون برن و جان به استارک ها و کل مردم وستروس کرده رو تا حال کسی نکرده . جریان اریا و سانسا هم داره به جاهای باریکی میرسه :Smiley119:امیدوارم بیلیش تو فصل هشتم نباشه و تو اپیزود7 حذفش کنن اونم توسط آریا :Smiley105:

[Heisen-berg]

کی نامه رسید به دراگون استون و کی دنی رسید به اونور دیوار ؟! :Smiley39:

[WALKING DE4D]

۹/۱۰ دیگ بهترین نمره ای ک به این سریال دادم ۱۰ ندادم شاید قسمت بعدی سوبرایز قشنگ تری داشته باشه فعلا این مدلیم :Smiley10:
فقط همین دوستان زحمت اسپویل کشیدن :) :Smiley36:

[prongz]

لحظه ای که اژدها رو زدن دقیقا داشتم می گفتم نکنه اینم بشه وایت واکر ! ولی بعد که افتاد تو اب خیالم راحت شد.دیگه خدایی خیلی تخیلی بود یه مشت اسکلت بپرن تو اب از ته دریا اژدها بکشن بیرون اون اژدها با اون هیکلش قطعا رو اب نمونده.اصلا زنجیر به اون کلفتی از کجا گیر اوردن اهنگری دارن مگه؟؟؟در هر صورت احتمالا ازش خروج یخ شاهد باشیم.تو این اپیزود اسم نغمه ی یخ و اتش معنی پیدا کرد

[alireza-hbh]

خوبی سریال اینه اینقدر ابهت داره موقع دیدنش فقط لذت میبری، حتی اگه بخوای سوتی یا ایراد بگیری باز هم از یه جایی به بعد بیخیال میشی و فقط با دیدنش حال میکنی! الان این قضیه تله پورت دنی و اینکه بنجن (ره) شده بود سوپرمن، شاید تو ذوق میزنه ولی به شخصه در مورد اول اصلا اذیت نکرد، مورد دوم هم مرگ حماسی ای بود...
نمیدونم چرا همه از بیلیش بدشون میاد،سیاست و فرمانروایی همچین شخصیتی میخواد دیگه!! حیف شخصیتش همیشه درجه دو بوده ولی به نظرم خوب حایی اومده، شمال بهترین جای ممکنه براش، این استارک ها برخلاف بعضی ها که ژن خوب دارند:Smiley69: همشون ژن حماقت دارند! آریا نشون داد هنوز بزرگ نشده البته طرف مقابلش هم به بلوغ فکری نرسیده هنوز!:Smiley104: چه صفایی میکنه بیلیش این وسط...
به شخصه از چند مورد در این قسمت خیلی خوشم اومد:
نحوه روشن شدن شمشیرها...صحبت کردن تورموند در مورد زن رویایی اش...جلوه های ویژه خیره کننده و چه هدف گیری کرد شاه شب و چه سقوطی کرد اژدهای بیچاره
این تبدیل شدن مرده ها رو نمیشه جور دیگه ای نشون داد؟!!! آخر یکی از فصل ها بود که اون نوزاد رو تبدیل کردن، اژدها هم همونجوری تبدیل شد که، مثلا میتونستن نشون بدن که شاه شب سوارش شده و میاد از جلوی دوربین با چشمهای آبی رد میشه....
ولی به نظرم در کل یکی از پنج قسمت برتر کل سریال بود...دمشون گرم:Smiley36:

[snr]

واقعا سریال عالی پیش میرود ولی فقط یک سوال ذهن من را مشغول کرده آیا زنده کردن جان اسنو در پلات اصلی نبوده و بخاطر هواداران چنین شد. یا اگر بوده چه دلیلی برای مرگش بود اینکه از نگهبانی خارج بشود که قبلا به عکس تعهداتش با یک زن بوده و اینکه مگر میشود بدون هیچ تغییری مرده زنده شود.

[тнor]

چند لحظه میشه که تمومش کردم و دقیقا این حس رو دارم که جناب نایت کینگ از اول هم نظرش این بود که اژدهاها بیان بعد حمله رو شروع کنه
البته میدونم میگید که رودخونه یخ نزده بود خب این موجود از یخ هست و میتونه یخ درست کنه پس چرا رودخونه رو منجمد نکنه کل قدرتی که این یارو داره منجمد کردنه
در واقع یه جورای مثل مستر تو استرین که با کرم هاش کنترل میکنه اینم با یخ هاش کنترل میکنه دیگه
والا میخوام برای مناطق فیلم هم نظرمو برای خودم نگه دارم دوستانی که به تلپورت دنی گیر میدن به نظرم کاملا منطقی بود
اونا یه شب و تا صب اون وسط خوابیدن تا بعد از ظهر که هاند به فنا داد همه چیز رو گندری هم که خودش رو تا شب رسوند پرواز هم که تایم پیغام روسوندن و رسیدن دنی رو توجیح کرد
خودم باورم نمیشد جان بیرون بیاد
اما این دست گرفتنه کار دست شون میده:Smiley14::Smiley14::Smiley14: اولین بار بود که دنی به یه مرد اونطوری نگاه میکرد مخصوصا وقتی جای زخم ها رو دید
ای کاش قسمت هفت هم لیک منظورم همین امروزهه بشه بشینیم با خیال راحت یه سال صبر کنیم

هنوزم که هنوزه معتقدم که لایت برینگر با خون دنریس قراره درست بشه البته این و میگم اگر در صورتی که نایت کینگ فرق داشته باشه با بقیه منظورم اینه که این یکی ها ساخته دست خودش هستن
من که ندیدم هیچ کدوم شون از خودشون حرکت جادویی بکنن پس فقط خودش جادو داره و با یه چیز خاص فقط می میره
احتمالا فصل بعدی با تلافت سنگین ارتشش رو شکست بدن ولی ببینن خودش نمیمیره و اونطوری بشه که لایت برینگر رو درست کنن
البته بگم که خیلی وقت پیش همه چیز اسپویل شده بود برام به لطف یکی از بچه ها:Smiley36: اونجا نوشته بود که اژدها تبدیل میشه ولی من با درست از اب در نیومدن یه سری چیزا و اینکه خیلی چیزا و دیده نشدن هیچ کدوم از اون دوتا اژدها های مفلوک تو این فصل همون لحظه که سه تا شون رو یه جا نشون داد فهمیدم که شهادت یکی شون حتمیه

دوستانی که گیر میدن چرا به این گیر نمیدین که نایت کینگ هدف ثابت رو ول کرد و چسبید به هدف متحرک؟
اون یکی که درجا دمش رو گذاشت رو کولش فرار کرد:Smiley14::Smiley14::Smiley14:





https://d12qk6n9ersps4.cloudfront.net/3979970/medium-clean.jpg
اینم توجیه اینکه زنجیر ها و امکانات شون از کجا اومدن

[vampire_sh17]

خیلی خودمو کنترل کردم صبر کنم تا دوشنبه با پخش ببینم ولی نشد -_-
این اپیزود فوق اعاده بود واقعا از تک تک سکانساش لذت بردم اگه به این اپیزود نمره 10 ندیدم به کدوم اپیزود بدیم پس
صحبت های تورموند درباره برین عالی بود :Smiley14:
اونجایی هم که میخواستن واین واکر بگیرن باحال بود:Smiley14:
کلا همه ی سکانسایی که وایت واکر ها بودن عالیییی بود همه چیز :Smiley35:
فقط این حس غیب دنریس یکم عجیب بود چون گندری تا بره تا نامه بفرسته تا نامه برسه به دراگون استون تا دنی راه بیوفته تا برسه هر جور حساب کنی طول میکشه:Smiley39::Smiley39:
چشمای وایت واکرا خیلی خفنه :Smiley36:
نایت کینگم عجب ابهتی داره :Smiley35: ناموسا اسباشون خیلی خنده داره:Smiley14::Smiley14:
سکانسای که تو شمال دیوار بود اصلا حرفی واسه گفتن نداشت فقط عالی بود همین:Smiley35::Smiley35:
بنجن یکی از بهترین شخصیتا بود با اینکه حضورش در سریال بسیار کم بود گرگ تنها حیف شد که مرد:Smiley24::Smiley24::Smiley24::Smiley24:
لحضه ورود دنریس خیلی خوب بود با اهنگ زیباش *-*
همه یه جوری سوار دروگون شده بودن وایت واکری که گرفتنن بسته یندی میکردن انگار سوار اتوبوسن:Smiley14:
مرگ ویسریون هم دردناک بود:Smiley8: توقع داشتم جان سوار ریگال شه ولی نشد -_-
سکانسی که دنریس داشت جانو دید میزد:Smiley14::Smiley14:
یکی نیست به سانسا بگه اخه تو فوضولی به وسایل مردم دست میزنی-_-
وقتی که جان به دنریس گفت دنی خیلی خوب بود:Smiley41:
و بالاخره جان زانو زد دنریس همونجا پا نشد نرقصید خیلی بود:Smiley14::Smiley14::Smiley14:
بازگشت ویسریون هم باحال بود من موندم این وایت واکرا این زنجیرارو از کجا میارن قبلا فک میکردم مثله زامبی ها عقل ندارن این اپیزود فهمیدم غیر از عقل اهنگریم بلدن .__.

پ ن : جدا من نمیتونم تا 6 شهریور صبر کنم تا اپیزود اخره :Smiley59:

[Yellow King]

آقااااا پشمااااااااااااااااااام فقط همین! :|


امام بود این، گات نبود که! :|


امتیاز 1000 از 10 ! :|||||

[freedom world]

به نظرم با این قسمت، موسیقی،صدا گذاری،فیلم برداری،تدوین،جلوه های ویژه،فیلمنامه،بازی،نور،صد ا،....،کارگردانی، و در نهایت کل سینما و تلویزیون تمام شد.

بهترین اپیزود تاریخ تلویزیون را با کیفیت عالی،روی پرده و با صدای دالبی ببینید.

واژگان در توصیف عظمت این قسمت کم خواهند آورد.

این قسمت را بالاترین کیفیت و روی سیستم پخش درست و حسابی ببینید.

[alimori]

چه فیلمبرداری داشت این اپیزود. نماهای لانگ شاتی که از اون ور دیوار میگرفت وحشتناک خوب بود
جلوه های ویژه ، کارگردانی ، بازیگری تو بالاترین سطح ممکن بود
این نایت کینگ خیلی خوبه لعنتی. از فصل اول فقط تو چند تا سکانس اومده که همشون جزو بهترینای گاته. خیلی خونسرد نیزه رو گرفت پرت کرد اژدها رو اورد پایین. سکانس خوفی بود:Smiley10:
این شمشیر آتشین بریک هم واسه خودش ابهتی داشت. در وصف این اپیزود هر چی بگیم کمه.
خواهشا این قدر به زمان سریال گیر ندید که اون چرا این قدر زود رسید ،اون چه جوری از اونجا رسید اینجا. مطمئن باشید سازنده ها از من و شما بهتر این چیزا رو میدونن. اگه میخواستن با ریتم آروم بسازن یه ده فصل دیگه باید ادامه میدادن. به شخصه از این ریتم تند سریال لذت میبرم.
خلاصه ببینید و لذت ببرید. :Smiley48::Smiley48::Smiley48::Smiley48::Smiley48:

[l-lamidreza]

واقعا نیاز به توضیح اضافی نداره این اپیزود! خفن ترین و زیباترین اپیزودی که تابحال از این سریال ساختن! بعد دیدن این قسمت جای پسربچه ای بودم که سوار خطرناک ترین ترن شهربازی شده و تنها راهی که براش مونده همراه شدن با پیچ و خم ترن اه و مجبور به هیجان و استرسه!
واقعا هرکس که هر فیلم و سریالی تو هر ژانری میبینه باید got رو یکبار تجربه کنه؛ یک تجربه ی سینمایی در مقیاس شاهکار.

[ya33er]

یا اما.م زاده گات!
عالی بود!
از شوخی های تورموند و حرفایه رد و بدل شده بینه کاراکترا تا جنگاشون واقعا عالی بود!
یک ساله پیش حدس میزدم که یکی از دراگونا اضافست و باید بمیره!ولی فکر نمیکردم توسط نایت کینگ و این که آخرشم تبدیل به اژدهای مرده بشه!واقعا عالی بود این قسمت.

[jon_snow71]

یا ابلفضل :Smiley10::Smiley19::Smiley24: چه قسمتی بود
اون موجودا خرس بودن حمله کردن ؟!!!

یه لحظه فکر کردم تورموند کارش تموم شد :(
اژدهای بیچاره :((:((:(( ولی چه راحت کشته شد :|:| اینطوری باشه که دو تا دیگه از اون نیزه ها پرت کنه اون دو تای دیگه هم زرتی میمیرن :Smiley104:
لعنتی حالا کی میخواد اون اژدها رو بکشه .....

سکانس اخر دنی و جان اشکمو در اورد :((

[KING STANNIS]

درود بر شرفت نایت کینگ.چ حرکتی زد.چ درسی ب دنریس داد.
این اسمایل ها تقدیم ب نایت کینگ جوووونم.

:Smiley30::Smiley41::Smiley30::Smiley17:

[prongz]

http://www.upsara.com/images/ih4u_3.jpg


تو این سکانس گفتم الان میزنه پس گردن تیریون میوفته پایین

[x7music]

فوق العاده بود این قسمت باز دوشنبه میبینیمش با دقایق بیشتر :Smiley35: با تشکر از بچه های محلمون تو هک کردن این قسمت :Smiley17: به دوستام مسیج دادن قسمت اخرم سریع بدن بیرون hboورشکست بشه :Smiley36: سکانسهای پشت دیوار عالی بودن ولی تقابل بین اژدهای مرده و زنده چطور میشه ؟

[:: ERFAN ::]

عجب چیزی بود:Smiley10:!حضرت نایت کینگ چه کرد:Smiley36:اولش که نیزه به دست شد فک کردم دروگون رو میخواد بزنه ولی مثل اینکه هدف متحرک رو ترجیح میده:Smiley36:الان این ویسریون که مریدش شد هنوزم توانایی شلیک آتیش داره؟یعنی قراره از این به بعد از دهنش یخ خارج شه؟جالب بود که اگه احیا کننده این وایت واکرا بمیره اونا هم به فنا میرن،صحنه نجات جان هم بنظرم بهتر بود با همون دروگون میرفت تا اینکه عمو بنجن فداش بشه و در یک حرکت حماسی نجاتش بده،دیالوگ های آریا هم خیلی جالب بودن،میخوای به لیانا مورمونت هم بگی من فقط یه بچه بودم؟جافری عزیزم؟!:Smiley14:بیلیش همچنان به دنبال بالا رفتن از نردبان هرج و مرج،برن چه میکنه؟یعنی قسمت بعدی بالاخره جان و آریا هم رو میبینن‌؟

[manowar]

لامصب اونجایی که اون خرسه یهو اون یارو رو گرفت کل هیکلم لرزید.چقدر یهویی بود.نصفه شب نزدیک بود از صدای نامتعارفی که بلند شد یهویی کل خونواده بیدار بشن

اوه اوه اوه چی شد آخرش ببخشید اما یون جان اینا پاره است.ارتش مردگان همینو کم داشت که اینم جور شد http://www.sherv.net/cm/emo/funny/1/dragon-chase-smiley-emoticon.gif http://uupload.ir/files/nk3f_untitled.jpg

[dariushi]

با احترام به نظر ساير دوستان
به نظر من اين قسمت بدترين اپيزود كل هفت فصل اين سريال بود.
هيچ يك از وقايع اين قسمت با عقل و منطق اين سريال جور در نميومد.
پيام رساندن گندري و خبر رسيدن به دنريس و كمك كردن اون خيلي سريع بود
حمله نكردن واكرها در ابتدا
جان سالم بدر بردن جان بطور بسيار عجيب از غرق شدن و زخمي شدن
سر رسيدن يهويي بنجن
چرا با خود شيشه اژدها نبرده بودند؟
چطور هزاران وايت واكر نتوانستند چند نفر را بكشند؟
دلبستگي شديد جان و دنريس بهم ديگه
ديالوگهاي بچه گانه بين سانسا و اريا
برن كجا بود تا به مناقشات بين اريا و سانسا و همچنين اگاه كردن انها از توطئه لرد بيليش و كمك كردن به جان
در كل اپيزود بسيار تند و توهين امير به شعور مخاطبين بود.
در كل فك ميكنم اين اپزيود فيك از سريال بود و باورو نميشد دارم گات ميبينم

[naafas]

عالی بود صحنه های جنگ میخکوب شده بودم آدرنالین رفته بود بالا خیلی زیبا بود همه چیز از صحبتهای بین هفت نفر تا جنگیدنشون با مرده ها ، فکر میکردم دو سه تاشون میمیرن ولی فقط توروس مرد. چقدر در مورد اینکه دو سوار اژدها به غیر دنریس کیا هستن حدس زده بودن یکیشون که مرد و شاه شب دیگه سوار بر اون اژدها میشه واقعا دردناک بود صحنه مرگ اژدها و نگاه های دنریس. بنجن هم مرد بالاخره:Smiley19:
بیلیش کار خودشو کرد اختلاف انداخت بین دو خواهر برن پس چکارس تو وینترفل چرا دست بیلیش رو نمیکنه :Smiley39:واقعا نگران آریا و سانسا هستم هر چند طرفدار آریا هستم ولی به نظرم زیادی سخت میگیره سانسا موقعی که نامه رو نوشت تحت فشار بود و فکر میکرد با اینکار پدرشو نجات میده . برین هم داره میره پیش جیمی دوباره:Smiley35: تیریون این وسط به فکر جانشینه دنریسه چرا

[Sir Nikk]

سلام به همه دوستان، سکانس فوق العاده ای بود بسیار خوشمان آمد
فقط می تونم به اون دوست عزیزی که نمره یک داد جمله معروف آقای عامل رو بگم
<< خسته نباشی دلاور، خداقوت پهلوان>>
10/10 من موندم یه سری از دوستان از سریال انتظار دارن در حد ارباب حلقه ها باشه هر قسمت

[sajad-tnt]

دوستان شایعه هایی داره زمزمه میشه که برن خود نایت کینگ هست و بخاطر اینکه در زمان سفر داشته اینطوری شده.
و برای کشتن نایت کینگ باید با خنجر خود برن رو کشت!...
دوستان این شایعه بنظرتون چقدر میتونه حقیقت داشته باشه؟.

[EYE]

در کل قسمت عالی ای بود
بخشای اونور دیوار خیلی زیبا کار شده بود
فقط یه کم میزان امداد های غیبی این قسمت زیاد بود که تو ذوق میزد.4-5 جا نزدیک بود که شخصیتا کشته شن که امداد میرسید.اگه GoT قبل بود, از اون 4-5 جا, تو 3 جا شخصیتا میمردن.ولی اینجا هر وقت نویسنده ها احساس میکردن کسی باید بمیره یکی از سربازا رو که اصلا بیننده خبر نداشته تو صحنه وجود داره رو به قتل میرسوندن.به استثنای توروس...
--------------------------------------------------------
یه چیزی که الان وجود داره,تقسیم بندی کرکتراس:
1)یه طرف شخصیتای خاکستری ولی با نیتای بد داریم(لنیستر ها و ضمائم)
2)یه طرف شخصیتای خاکستری و نیمه خاکستری با نیتای خوب و شریف داریم(استارک ها و دنریس و ...)
3)این بین, وایت واکر ها رو داریم که نقش شرور های کلاسیک داستان های فانتزی رو ایفا میکنن

اسم داستان نغمه یخ و آتشه.به گفته ملیساندرا الان یخ و آتش بهم رسیدن(دسته دوم تو تقسیم بندی بالا)
امیدوارم داستان کلیشه ای نشه و نتونیم صرفا بخاطر عنوان داستان(یخ و آتش) شخصیت های اصلی و برنده نهایی جنگ رو انتخاب کنیم.نگران کلیشه ای شدنم...
--------------------------------------------------------
9/10

[nasim777]

سلام به همه دوستان
به نظر منم بهترین اپیزود تاریخ سریالی تا به اینجا بوده

بچه ها من همه کامنتاتونو خوندم خیلی حرص خوردم بعضیاتون چقدر تک بعدی نگاه میکنین و بهونه بنی اسرائیلی میگیرین
اخه ژانر فانتزی که نباید هی گیر بدین چرا فلان شد

واکرا نزدیک ایست واچ بودن ، گندری طفلک همه راهو دوید و با سریع ترین زاغ خبر به دنی رسید سرعت اژدها هم که حرفی توش نیس خب طبیعیه که فوری دنی رسید حالا شما انتظار داشتین کل لحظات اونروز تیم جان اسنو را که در انتظار دنی و اژدها گذشت براتون نمایش بدن؟

چرا شاه شب هدف متحرک را زد؟ خب لابد اون بهش نزدیک تر بوده تا هدف ثابت وگرنه معلومه که عقل سلیم حکم میکنه اژدهاسوار را بیاره پایین. عقل و شعور شاه شب هم که برای همه روشنه

حرفای اریا و سانسا براتون بچگانه بود؟ طبیعیه که سانسا هنوز بچس و ترسیده و اریا میخواد زهرچشم ازش بگیره که حساب کار دستش بیاد

رابطه عاطفی بین جان و دنی براتون غیرقابل هضمه؟ یکی از دوستان گفت خون خون را میکشه راست میگه
از طرفی یکی بیاد شما رو وسط معرکه نجات بده عاشقش نمیشین؟ جان اسنو که حاضر شد زانو هم بزنه

واکرا چرا اولش حمله نکردن؟ حمله کردند یخ ها نازک شد و شکست و غرق شدن برای همین حمله نکردن و محاصره کردن

برن کجا بود ؟ برن کلاغ سه چشمه مشغول مکاشفات مهمه بیکار که نیس به دعوای بین خواهراش رسیدگی کنه

همه چبز کاملا منطقی و به جا بود ، نظر شخصی بنده:Smiley17:

[alpay_fm]

سلام به همه دوستان
به نظر منم بهترین اپیزود تاریخ سریالی تا به اینجا بوده

بچه ها من همه کامنتاتونو خوندم خیلی حرص خوردم بعضیاتون چقدر تک بعدی نگاه میکنین و بهونه بنی اسرائیلی میگیرین
اخه ژانر فانتزی که نباید هی گیر بدین چرا فلان شد

واکرا نزدیک ایست واچ بودن ، گندری طفلک همه راهو دوید و با سریع ترین زاغ خبر به دنی رسید سرعت اژدها هم که حرفی توش نیس خب طبیعیه که فوری دنی رسید حالا شما انتظار داشتین کل لحظات اونروز تیم جان اسنو را که در انتظار دنی و اژدها گذشت براتون نمایش بدن؟

چرا شاه شب هدف متحرک را زد؟ خب لابد اون بهش نزدیک تر بوده تا هدف ثابت وگرنه معلومه که عقل سلیم حکم میکنه اژدهاسوار را بیاره پایین. عقل و شعور شاه شب هم که برای همه روشنه

حرفای اریا و سانسا براتون بچگانه بود؟ طبیعیه که سانسا هنوز بچس و ترسیده و اریا میخواد زهرچشم ازش بگیره که حساب کار دستش بیاد

رابطه عاطفی بین جان و دنی براتون غیرقابل هضمه؟ یکی از دوستان گفت خون خون را میکشه راست میگه
از طرفی یکی بیاد شما رو وسط معرکه نجات بده عاشقش نمیشین؟ جان اسنو که حاضر شد زانو هم بزنه

واکرا چرا اولش حمله نکردن؟ حمله کردند یخ ها نازک شد و شکست و غرق شدن برای همین حمله نکردن و محاصره کردن

برن کجا بود ؟ برن کلاغ سه چشمه مشغول مکاشفات مهمه بیکار که نیس به دعوای بین خواهراش رسیدگی کنه

همه چبز کاملا منطقی و به جا بود ، نظر شخصی بنده:Smiley17:
کلا حرف دل من وزدی
ماها داریم فانتزی میبینیم
اگه قرار باشه گیر بدیم که کل داستان مورد داره
اصلا چطور صورت یه نفر رو میشه مثل ماسک پلاستیکی در اورد بعد بزاریش رو صورت خودت بعد کل هیکلت تبدیل به اون شخص بشه یعنی منظورم اینه که یارو زنه هیکل مردانه در میاره یا لاغره چاق میشه و...
اصلا اژدها از کجا اومد مگه اژدها تو دنیای واقعی هست
مگه میشه از یخ ادم داشته باشیم
اصلا چطور زخم های داخلی جان اسنو تو یک چشم بهم زدن خوب شدن
مگه اتیش مانیتور سه بعدی که هاند توش اون کوه رو دید
دوستان بیدار شید ما داریم سریال فانتزی یو علمی تخیلی میبینیم
در ضمن اون دوست مون که گفت چرا ابسیدین با خودش نبرده بود بهتر صحنه جنگ اخر رو یه نگاه بندازه که خودم شخصا دیدم چندتا شون از تو لباس شون شیشه اژدها در اوردن
در ضمن یک نفر که با مغز مبارزه کنه میتونه با صد نفر که بدون مغز دارن بهش حمله میکنن رو شکست بده

[jackie aprile]

درباره اینکه بران وسط توطئه های وینترفل کجاست

براندون با چه زبونی بگه که دیگه استارک نیست؟ مطمئن باشید که اگه خیر و صلاح ملک و مملکت رو در این ببینه که جفت خواهرای سابقش کشته بشن و همدست بیلیش بشه، مضایقه نخواهد کرد.

[prongz]

کلا حرف دل من وزدی
ماها داریم فانتزی میبینیم
اگه قرار باشه گیر بدیم که کل داستان مورد داره
اصلا چطور صورت یه نفر رو میشه مثل ماسک پلاستیکی در اورد بعد بزاریش رو صورت خودت بعد کل هیکلت تبدیل به اون شخص بشه یعنی منظورم اینه که یارو زنه هیکل مردانه در میاره یا لاغره چاق میشه و...
اصلا اژدها از کجا اومد مگه اژدها تو دنیای واقعی هست
مگه میشه از یخ ادم داشته باشیم
اصلا چطور زخم های داخلی جان اسنو تو یک چشم بهم زدن خوب شدن
مگه اتیش مانیتور سه بعدی که هاند توش اون کوه رو دید
دوستان بیدار شید ما داریم سریال فانتزی یو علمی تخیلی میبینیم
در ضمن اون دوست مون که گفت چرا ابسیدین با خودش نبرده بود بهتر صحنه جنگ اخر رو یه نگاه بندازه که خودم شخصا دیدم چندتا شون از تو لباس شون شیشه اژدها در اوردن
در ضمن یک نفر که با مغز مبارزه کنه میتونه با صد نفر که بدون مغز دارن بهش حمله میکنن رو شکست بده
دوست عزيز اينكه ما در يك دنياي فانتزي به سر مي بريم خيلي متفاوته با اينكه در يك دنياي بي قانون به سر ببريم. اينطوري هر اتفاقي مي تونه توجيه شه مثلا يهو ند استاركم زنده شه برگرده ولي. هنر ساخت دنياي فانتزي همينه كه قوانين خودشو خلق كني محدوديت هاي خودشو خلق كني.تو سريال ما وايت واكر داشتيم از اول پس يه قانونه ولي ايا تلپورتم داشتيم؟ وايت واكر غواص هم داشتيم؟ اينكه وايت واكر ها از ترس اين كه نيوفتن توي اب حمله نكردن بعد ميرن زير اب اژدها بيرون ميكشن بهش نميگن فانتزي ميگن تناقص. مثلا دنياي ارباب حلقه ها هم پر از فانتزي بود اما چيزي كه به تكاملش رسوند عدم وجود هيچ تناقص اشكاري توي داستان سرايي بود

[haven]

به نظر من با از بین رفتن یکی از اژدها توازن قوا بین انسان ها و ارتش مرده ها برقرار میشه.هر چند بستگی داره که تا چه حد جان اسنو میتونه سرسی رو برای جنگ با وایت واکر ها متقاعد کنه

[rza]

دوست عزیز ما در همون فصل همین مورد رو داشتیم ند استارک نامه دریافت میکنه که رابرت داره به کینگزلندینگ میاد ولی 15 دقیقه بعدش میرسه بعد دوباره قسمت بعدش میرسن به کینگزلندینگ جان تو یه قسمت میرسه نایت واچ ولی وحشی ها با اینکه نزدیک تر بودن چهار قسمت طول میکشه میرسن تایوین با اینکه از استنیس عقب تر بود ولی سر بزنگاه رسید بهش تازه تایرل ها رو هم با خودش آورد سریال مجبور نیست بیاد تمام سفرها رو نشون بده بلکه فقط سفرهای مهم مثل سفر آریا و تازی سفر جان و منس ریدر . سفر راب و کتلین و سفرهای مهمی که در داستان و شخصیت ها تاثیر دارن و رو نشون میده مثلا همین قسمت سفر جان و برو بچ بعد از دیوار رو نشون داد یا سفر آریا تو این فصل وقتی یه شخصیت به یه مقصدی میرسه دلیلی بر این نیست که در همون لحظه رسیده بلکه چند هفته طول کشیده الآن فصل هفت . هفت قسمت و فصل هشت شش قسمت و در مجموع 13 قسمت سازندگان وقت دارن که کل داستانو تمومش کنن حالا بیان از این 10 قسمت اختصاص بدن به صفر کارکترها کار بی دلیلیه بعدش کجا نشون داد وایت واکرها رفتن تو آب شما الآن بری لب دریا ماهی بگیری خودت شیرجه میزنی تو آب تور یا قلاب رو میندازی گردن ماهی ؟ وایت واکرها در اینجا همین کار رو کردن مثل ماهیگیری عمل کردن تو فیلمنامه لو رفته هم که من خوندم نوشته بود وایت ها از زنجیر به عنوان قلاب استفاده میکنن یعنی باور این انقدر سخته ؟؟ ارباب حلقه ها تناقص نداشت؟ وقتی گندالف رفت رتش گمشده رو بیاره گفت من در سومین روز بر میگردم ولی تو فیلم جوری نشون داد انگار 20 دقیقه گذشته یا سرعت حرکت پروانه چقدره مگه ؟؟ تو کمتر از 10 دقیقه رفتن عقاب ها رو آوردن و خیلی فیلم هندی بهشون کمک کردن .. یا اونهمه جنگی که صورت گرفت از شخصیت های مثبت داستان فقط یه برودمیر مرد بقیه خیلی کلیشه ای همه دشمنانشونو شکست دادن جنگ واقعی اینگونه نیست دوست در جنگ واقعی همیشه نیروی خیر برنده نیست مثل اتفاقاتی که در سریال دیدیم مرگ ند استارک و عروسی خونین و آیا در تقابل جیمی و دنی کدام یک خیر و کدام یک شر بودن؟ هیچکدام لنیسترهاتمام تایرل ها رو قتل عام کرده بودن و دنی هم کل سربازها رو با آتش کشیده بود

[lady snow]

وای وای چی بود چه استرسی :Smiley10::Smiley10:
چن سال پیش هممون پیشبینی میکردیم که فصل آخر دنریس با اژدهاش میاد واکرا رو میکشه و آدرا رو هم جان و ارتشش از بین میبرن. به عنوان جنگ آخر فصل. چقدر دیدن این قسمت برام هیجان انگیز بود. چقدر تصویرسازی کرده بودمش تو ذهنم.
مردن یکی از اژدها خیلی تلخ بود. ولی خب اینم جزو پیشبینی ها بود همیشه. اژدهای یخی. نمیدونم اسمش چی میشه. واکر اژدها :Smiley14:
بهتر بود یه شخصیت اصلی هم کشته میشد. لحظه به فنا رفتن تورموند خیلی استرس داشتم.

من انتظار داشتم عاقا ریگار بیاد دنبال جان سوارش کنه ببرتش. نشد. بنجن به جان گفت تو باید مارو نجات بدی. پس بنجن هم هویت واقعی جان رو میدونه؟ شاید کلاغ سه چشم تو غار بهش گفته که پرنس موعود کیه.
از رابطه عاشقانه بین دنریس و جان متنفرم. امیدوارم نویسنده ها همچین بلایی سرم نیارن.
من متوجه نشدم الان دنریس و جان هم با کشتی دارن میرن کینگزلندینگ؟
خب خب به نظر میاد داریم به تئوری معروف جنگ دو برادر نزدیک میشیم. هاوند برگشت پایتخت. امیدوارم آریا هم با برن بیاد کینگزلندینگ. جمعشون جمع میشه.

برگردیم به محل تجمع استارکهای احمق. خدایی موقع تقسیم عقل خدا به استارکا یه ارزن هم نداد. من به نامه ای که از کینگزلندینگ اومد شک ‌دارم. نکنه نامه هم کار بیلیش باشه میخواد اطراف سانسا ابله رو خالی کنه.
برن از دادن چاقو به آریا یه هدفی داشته. امیدوارم آریا به فنا نره تو این فصل. اگه قراره شخصیتی از استارکا حذف بشه من ترجیحم سانسا هست. به همراه بیلیش.

پ.ن‌. اول فصل یکم این باگهای زمانی اذیتم میکرد ولی بعدش به خودم گفتم از چن قسمت باقیمانده فقط لذت ببر که دیگه تکرار نمیشه. پس بیخیال تمام سوتیها و باگها...

[naafas]

اژدهایی که کشته شده بود کدوم بود؟

[lady snow]

یه پیشبینی هم دارم که میزارمش تو اسپویل. چون به نظرم خیلی احتمالش بالاست

سرسی میخواد همه دشمنا رو تو کینگزلندینگ جمع کنه و یکجا با وایلد فایر بکشتشون. شاید جیمی مجبور شه سرسی رو بکشه و جلوش رو بیگیره

[Star of GT]

اژدهایی که کشته شده بود کدوم بود؟

ویسیریون کشته شد

[KEVIN GARVEY]

البته که تاپیک پیش بینی نیست اینجا و همه دوستان از زیباییه این قسمت گفتن و منم نمیتونم چیزی اضافه کنم فقط حدسم از قسمت آخر رو میگم.....


کلا قسمت آخر شاید فقط ریخته شدن دیوار رو نشون بده و الباقی داستان ربط داره به داخل. مطمئن هستم دنریس میمیره ولی بدست کی نمیدونم. تازی با برادرش روبرو میشه و انتقامشو میگیره. سانسا هم شاید از دست بیلیش راحت شه و شاید بیلیش هم بمیره.

کلا دیگه با نایت کینگ خداحافظی کنید تا فصل بعدی، نهایت پنج دقیقه‌ای خط داستانی شاه شب رو میبینیم، مطمئن باشید. :Smiley69:

[KEVIN GARVEY]

جان هم به حقیقت گمشده خودش میرسه صددرصد و حتما بعداز مرگ دنریس. دیالوگ های تریون و دنریس رو تو این اپیزود در رابطه با جانشین به یاد بیارید :Smiley35:

[Hope]

عجب قسمت بود بلاخره پوستر اول فصل که یه اژدها یخی رو نشون میداد به واقعیت تبدیل شد

تنها نقطه ضعف این قسمت رسیدن سریع پیغام از دیوار به دنی بود :Smiley36: که اونم توی هیجان این قسمت گم میشه


فوق العاده بود 10/10

[Tha Real Nigga]

به نظرم قسمت خوب و دلهره اوری بود و در مورد قسمت بعد هم نظری ندارم ولی نباید خیلی نگران بشیم هنوز دو تا ازدها و کلاغ سه چشم اینطرف هستن و نیروی بسیار عظیمی که اگه متحد بشن میشه شاه شب رو شکست داد البته به این اسونی ها نیست :Smiley36:

[manowar]

با این اوصاف فکر می کنید قسمت بعد هم زودتر از موعد بیاد؟یعنی هفته بعد میاد؟

[nasim777]

با این اوصاف فکر می کنید قسمت بعد هم زودتر از موعد بیاد؟یعنی هفته بعد میاد؟

من بعید میدونم بعد از این دو تا سوتی اچ بی او

[Hope]

با این اوصاف فکر می کنید قسمت بعد هم زودتر از موعد بیاد؟یعنی هفته بعد میاد؟

به نظرم تمام این سوتی ها رو اچ بی او داد تا فاصله قسمت اخر این فصل به قسمت قبلش دو هفته بشه..تا رکورد دیگه ای بزنه

[lady snow]

با این اوصاف فکر می کنید قسمت بعد هم زودتر از موعد بیاد؟یعنی هفته بعد میاد؟

بعد از هند و اسپانیا دیگه نوبت بروبچ استرالیاست که قسمت آخرو بفرسته بیاد :Smiley69:

فک نمیکنم hbo بخواد اینطوری خودشو تحقیر کنه که رکورد بزنه. با توجه به روند اتفاقات در این فصل و فصل بعدی خواه ناخواه رکورد زده میشه.

[T-REX]

وای وای چرا این چوری شد این فصل؟ بیچاره HBO همین لیک و هک بازی ها رو درآوردن که اینا هم به کمبود بودجه خوردن و تعداد اپیزودها کم شده.
دیگه کم کم می ترسم دفعه بعد که سایت رو باز کنم تاپیک فصل هشت رو ببینم:Smiley19:

[vampire_sh17]

بهترین دیالوگ این اپیزود هم به نظرم بین جان و لرد بریک بود

لرد بریک : مرگ دشمن ماست . تنها دشمنمون
جان : ولی همه ما میمیریم
لرد بریک : دشمن همیشه پیروز میشه ولی با این حال باید دربرابرش مقاومت کنیم

واقعا عالیه این دیالوگ :Smiley35:

اونجایی که سانسا به اریا گفت من سختی هایی کشیدم که تو ازشون زنده بیرون نمیومدی:Smiley14::Smiley14::Smiley14:

[Sσнєiℓ]

وای دیگه زیادی اغراق میکنید خدایی. اونقدرها هم بی عیب و نقص نبود والا. البته نسخه ای که من دانلود کردم کیفیت تصویر خوبی نداشت و تیک میزد. : ( فعلا تا دوشنبه صبر میکنم تا نسخه باکیفیت اصلی بیاد و بعد بهتر قضاوت کنم.

فقط اون زامبی اسکلتی عشق بود.:Smiley30: یکبار اومد سمت کلیگین که با پتک زد به سرش. دوباره اومد. اینبار انداختش توی آب. باز اومد بالا میخاست تورموند رو با خودش ببره. یحتمل عاشق مردهای درشت هیکل و قوی بود و میخاسته کلیگین رو بغل کنه. اون سنگی که خنگول پرتاب کرد هم لابد در دنیای زامبیها مثل گل رز در دنیای زنده ها نشانه ابراز عشقه. :Smiley14::Smiley14::Smiley14:

صحنه اصابت نیزه به اژدها و ریختن خونش و غرشهای اون دو اژدهای دیگه هم ایول داشت.

متاسفم که جان داره با دنریس خوب میشه. دیگه نمیشه خیلی از دنریس متتفر باشیم. :Smiley15:

صحنه های درگیری گروه اعزامی با ارتش مرده ها هم انتظارها رو برآورده نکرد. البته شاید نباید از نبردهای تن به تن با یک ارتش مرده به اندازه نبردهای معمول انتظار حرکات جذاب داشت.

[yaldakh]

اونجایی که سانسا به اریا گفت من سختی هایی کشیدم که تو ازشون زنده بیرون نمیومدی
خدایی سختی هایی که آریا کشیده اصلا سانسا در برابرشون سوسکم نیست
درسته این دنیا فانتزیه ولی باید قانون مند بشه چیه یهو طی العرض میکنن میرسن همجا بعد 6 فصل منتظر بودیم دنریس برسه وستروس
برن چرا یه حرکتی نمیزنه بین بیلیشو آریا سانسا
جان فک کنم حقش باشه رو ریگال بشینه
بنجن چرا همراه جان نرفت آخه:Smiley19:بعد یهو از کجا پیداش شد اصلا
سانسا عوض شده دیگه اون دختر بچه نیست ولی آریا فک میکنه هنوز همونه
از برادر ناتنی جان هم که تو کتاب زندس خبری نیست پسر ریگار و الیا
جالبه برام تو گزینه های اینکه اژدها سواران کین تو تاپیکش یکی از گزینه ها نایت کینگ بود :Smiley69:هر کی گذاشته بود دید خوبی داشت به آینده

[EYE]

برن چرا یه حرکتی نمیزنه بین بیلیشو آریا سانسا
برندن استارک الان یه حالت دکتر منهتنی(واچمن) داره
دیگه انسان نیست...به نوعی داره نخ هایی که عروسک ها(انسانها) رو حرکت میدن رو میبینه
فک نکنم براش مهم باشه خونوادش از هم پاشیده بشه...

البته نسخه ای که من دانلود کردم کیفیت تصویر خوبی نداشت و تیک میزد
من نسخه 2گیگی از کانال وستروس رو گرفتم که تصویر و صدای قابل قبولی داشت
با اون ببینید خوبه

[EYE]

به نظرم تمام این سوتی ها رو اچ بی او داد تا فاصله قسمت اخر این فصل به قسمت قبلش دو هفته بشه..تا رکورد دیگه ای بزنه
عزیز مگه جنگه؟ |:
حرکت پلشت واری هستش و مطمئنا خودش توش دستی نداشته(میدونید چقدر ضرر محتمل شده؟حداقل برای این قسمت.چون نسخه لیک شده این قسمت برخلاف قسمت هک شده قبل,دارای کیفیت خوبی هم هست.خیلی از بیننده ها الان دیدن)

[lady snow]

صحنه های درگیری گروه اعزامی با ارتش مرده ها هم انتظارها رو برآورده نکرد. البته شاید نباید از نبردهای تن به تن با یک ارتش مرده به اندازه نبردهای معمول انتظار حرکات جذاب داشت.

به نظر منم خوب درنیومد. اون ترس و استرسی که تو هاردهوم بوجود آوردن اینجا نبود.

[nilou6]

اما این دست گرفتنه کار دست شون میده اولین بار بود که دنی به یه مرد اونطوری نگاه میکرد مخصوصا وقتی جای زخم ها رو دید
اینایی که گفتید رو انگار خودم نوشتم ! وقتی داشتم میخوندم دیدم خودم دقیقا همه اینا رو میخواستم بگم ک شما گفتید ! با همین لحن حتی !!!:Smiley35::Smiley14: بچز این جمله بالایی خخخخ واقعا اولین بار بود دنی یه مرد و اینجوری نگاه میکرد ولی بجون خودم به دیدن زخمها مربوط نبود به دیدن اون سیکس پک بی نقص زیر زخمها مربوط بودا !!!!!!:Smiley14::Smiley14::Smiley14::Smiley14::Smi ley69:

[nasim777]

خاطرتون هست دنی وقتی به خانه نامیرایان رفت جادوگره 3 تا پیشگویی کرد و گفت 3 بار به دنی خیانت میشه؟

پیش بینی شما در مورد خیانت ها چیه؟ اولی مورمونت و دومی شاید سرسی!!!

[saeedporreza9]

ای بابا :Smiley10:
حالا کیفیتش خوبه و 71 دقیقه هستش؟منظورم اینه که کامله؟

[KEVIN GARVEY]

دوستان شرمنده.
بیشتر دوستان نسخه 66 دقیقه ای رو گرفتن و بعضی ها هم همون 71 دقیقه ای که قبلا تو تایم های قسمت ها گفته بودن. تو اون 5 دقیقه آخر اتفاق بزرگی میوفته یا پایان بندی و تیتراژ پایانه.؟

[ESR]

من فقط یه چیزی رو متوجه نمیشم... چرا اونجایی که دنریس دستش رو سمت جان دراز کرد؛ جان سوار اژدها نشد و همچنان به جنگیدن ادامه داد؟؟..چرا آخه؟:Smiley15:
حتی اگر باز بگیم بخاطر اون اسیرشون هم بوده!! اصلا قابل توجیه نیست که جون اون همه آدم و دراگون رو بخطر انداخت!!!
یکی بیاد منو قانع کنه:Smiley39:

[rahavix]

من خیلی لذت بردم
ولی از نظر منطق هم داستان زیاد ایراد داشت
من هم قبول دارم که وحشت هاردهوم رو اینبار حمله واکرها نداشت
اون ارتشی که از دیوار و دیوار راست غار کلاغ سه چشم بالا میرفت رو اینبار ندیدیم!
جدا از این دریاچه احاطه کننده جان چرا باید یخ ضعیف داشته باشه، نا سلامتی اینجا دیگه خود شماله ها
تازه وقتی وایت واکرها هم میان کلی با خودشون سرما میارن، توجیه نداره که صبر کنن دریاچه دوباره یخ بزنه!
اینکه نایتس کینگ منتظر اژدها بود به نظرم منطقی میاد برای اینکه به جان و دسته ش حمله نکرد تا اینکه منتظر یخ زدن بمونه!
اون صحنه های تقابل نگاه جان و نایتس کینگ که توی هارد هوم بود رو اینجا نداشتیم!
یا مثلا از غولها خبری نیست
اصلا اولش نشون ندادن که خود نایتس کینگ هم همراه ارتشه!
اون لحظه ای که کارش هم تموم شد و سوار اسبش شد هم خیلی باحال بود! با چه کبکبه ای سوار اسبش شد!
لباس نایتس کینگ هم در مواقع مختلف فرق میکنه
یه جا آستین نداره و الان آستین داره و طرح لباسشم فرق میکنه
بعضی جاها قیافه نایتس کینگ خیلی با هم فرق داره
بعضی جاها هم چشمهاش خیلی سطحی طراحی شده
انگار کار گرافیک کامپیوتری کار یه شرکت نیست
دفعه قبل هم پرسیدم؛ توی غار عکس نایتس کینگ ریش داشت، آیا این بابا از اول پادشاه بوده یا اینکه میتونستیم پادشاههای مختلفی داشته باشیم از اول دوران؟

همه اینها رو گفتم ولی خداییش تقریبا همه ش در برابر کلیت قضیه و لذتی که آدم از این سریال میبره به راحتی قابل اغماضه.
حیف که توی 10 فصل نساختنش
الان واقعا ریتم تند این فصل یه کم با فصلهای قبل نمیخونه
کاش مثلا هر فصل رو 13 قسمت میگرفتن که مثلا همین 6 یا 7 ساله تمومش میکردن.
فقط به این فکر کنید که اگه این سریال تموم بشه، همه یه دفعه ای توی چه خلا بی سریالی میفتیم! چی میخاد جای اینو پر کنه!؟

[rahavix]

حساب کن اگه سریال ریتم فصلهای قبل رو داشت الان مثلا از سفر گروه جان به پشت دیوار چقدر داستان فرعی قشنگ میشد درآورد!
من منتظرم ببینم این شاه شب اصلا دهنش باز میشه یه صدایی ، حرفی، جیغی چیزی ازش دربیاد!
طفلک خیلی بی صداست! همه چی رو با تله پاتی انجام میده!

[wishtasp]

دوستانی که اپیزود 6 رو ندیدن قبل از دیدن این اپیزود اپیلاسیون فراموش نشه :|

[koresh92]

دوستان من هر سایتی رفتم مدت زمانش 66 دقیقه بود اونایی که نسخه طولانی تر رو دیدن میشه آدرسشو بگن

[saeedporreza9]

چی بگم؟ مگه از این قسمت چیز بیشتر میخواستین؟ فقط باید یه بار دیگه 2 شنبه باکیفیت بهتر دیده شود :Smiley35:

[lady snow]

خاطرتون هست دنی وقتی به خانه نامیرایان رفت جادوگره 3 تا پیشگویی کرد و گفت 3 بار به دنی خیانت میشه؟

پیش بینی شما در مورد خیانت ها چیه؟ اولی مورمونت و دومی شاید سرسی!!!
شایدم داریو ناهاریس.

[mohamad_baggio]

دوست عزيز اينكه ما در يك دنياي فانتزي به سر مي بريم خيلي متفاوته با اينكه در يك دنياي بي قانون به سر ببريم. اينطوري هر اتفاقي مي تونه توجيه شه مثلا يهو ند استاركم زنده شه برگرده ولي. هنر ساخت دنياي فانتزي همينه كه قوانين خودشو خلق كني محدوديت هاي خودشو خلق كني.تو سريال ما وايت واكر داشتيم از اول پس يه قانونه ولي ايا تلپورتم داشتيم؟ وايت واكر غواص هم داشتيم؟ اينكه وايت واكر ها از ترس اين كه نيوفتن توي اب حمله نكردن بعد ميرن زير اب اژدها بيرون ميكشن بهش نميگن فانتزي ميگن تناقص. مثلا دنياي ارباب حلقه ها هم پر از فانتزي بود اما چيزي كه به تكاملش رسوند عدم وجود هيچ تناقص اشكاري توي داستان سرايي بود

توی فصل چهارم بود (اگه اشتباه نکنم) کهموقع رسیدن برن و جوجن و میرا رید به نزدیک درخت کلاغ سهچشم ، بعضی از واکرها از زیر خاک در اومدن...شاید اونا نیازی به نفش کشیدن ندارن و اگه وایت ها بهشون دستور بدن ، زیر آب هم میرن...

ولی به نظرات شما احترام میزارم و متینه و حرف شما هم کاملا درست و منطقیه و یک دنیای فانتزی هم باید یک سری محدودیت ها و قوانین خودش رو داشته باشه...مثلا یه مورد که من رو متعجب کرد ، اون زنجیزهای به شدت بزرگ بود که اصلا نمیدونم چطور ساخته شده بودن....

ولی خب شاید حرف دوستان اینه که سریال اونقدر جذاب هست که بشه از بعضی ایرادات هم چشم پوشی کرد

[тнor]

خاطرتون هست دنی وقتی به خانه نامیرایان رفت جادوگره 3 تا پیشگویی کرد و گفت 3 بار به دنی خیانت میشه؟

پیش بینی شما در مورد خیانت ها چیه؟ اولی مورمونت و دومی شاید سرسی!!!
من چرا خاطرم نیست البته رفتم فصل دو رو یه نگاه اجمالی هم کردم اما به نتیجه ای نرسیدم

[EYE]

اون زنجیزهای به شدت بزرگ بود که اصلا نمیدونم چطور ساخته شده بودن....
نساختن
پیدا کردن با خودشون کشوندن اینور اونور

[vampire_sh17]

برن چرا یه حرکتی نمیزنه بین بیلیشو آریا سانسا
برن خیلی داره سیب زمینی بازی در میاره -_- یا شاید چون می دونه در اینده اتفاقی میوفته کاری انجام نمیده



از برادر ناتنی جان هم که تو کتاب زندس خبری نیست پسر ریگار و الیا
اون تو سریال اصلا زنده نیست فکر کنم چون اگه زنده بود باید طبق کتاب با تیریون رو به رو میشد

[Hope]

من فقط یه چیزی رو متوجه نمیشم... چرا اونجایی که دنریس دستش رو سمت جان دراز کرد؛ جان سوار اژدها نشد و همچنان به جنگیدن ادامه داد؟؟..چرا آخه؟:Smiley15:
حتی اگر باز بگیم بخاطر اون اسیرشون هم بوده!! اصلا قابل توجیه نیست که جون اون همه آدم و دراگون رو بخطر انداخت!!!
یکی بیاد منو قانع کنه:Smiley39:

:| دقیقا منم همین سوالمه چرااااا الکی جنگید...البته اگر خودشو درگیر نمیکرد کسی نمیتونست سوار دراگون بشه...اینطور خودمون قانع کنیم :Smiley69:

[vampire_sh17]

خاطرتون هست دنی وقتی به خانه نامیرایان رفت جادوگره 3 تا پیشگویی کرد و گفت 3 بار به دنی خیانت میشه؟

پیش بینی شما در مورد خیانت ها چیه؟ اولی مورمونت و دومی شاید سرسی!!!

سه خیانت به دنریس میشه
یکی واسه طلا یکی واسه عشق یکی واسه خون
اولین خیانت که واسه خون بود توسط اون جادوگری بود که بچه دنی کشت تا دروگو نجات بده و نداد

دومی توسط سر جورا حالا به خاطر طلا یا عشق خوب سر جورا اول که عاشق دنریس نبود ولی از اول واسه واریس جاسوسی میکرد احتمال اینکه خیانت سر جورا برای طلا بوده باشه بیشتره

پس با این وجود 1 خیانت باقی میمونه که احتمالا برای عشقه شخصا توقع داشتم از جانب داریو ناهاریس باشه ولی از طرف جان هم نمیتونه باشه (واسه چی باید به دنریس خیانت کنه )-_-

به نظر شما کی میتونه باشه ؟

[ESR]

من هنوز روی اون جمله ایی هستم که کلاغ سه چشم به برن گفت : « تو راه نمیری، پرواز خواهی کرد»..
الان که یکی از اژدهایون دست پادشاه شب افتاده نظرتون درباره اینکه پادشاه شب یه ربطی به برن داشته باشه و یا خود برن باشه چیه:Smiley39:

[тнor]

سه خیانت به دنریس میشه
یکی واسه طلا یکی واسه عشق یکی واسه خون
اولین خیانت که واسه خوم بود توسط اون جادوگری بود که بچه دنی کشت تا دروگو نجات بده و نداد

دومی توسط سر جورا حالا به خاطر طلا یا عشق خوب سر جورا اول که عاشق دنریس نبود ولی از اول واسه واریس جاسوسی میکرد احتمال اینکه خیانت سر جورا برای طلا بوده باشه بیشتره

پس با این وجود 1 خیانت باقی میمونه که احتمالا برای عشقه شخصا توقع داشتم از جانب داریو ناهاریس باشه ولی از طرف جان هم نمیتونه باشه (واسه چی باید به دنریس خیانت کنه )-_-

به نظر شما کی میتونه باشه ؟
چرا من یادم نمیاد تو سریال به سه خیانت اشاره شده باشد
اگه هم باشه برادرش اونو فروخت تا تاج طلایی به دست بیاره اون زنه جادوگر به خاطر عشقش به دروگو بهش خیانت کرد و عشقش رو کشت بعد هم که معلوم شد جورا بهش خیانت کرده

[ya33er]

سه خیانت به دنریس میشه
یکی واسه طلا یکی واسه عشق یکی واسه خون
اولین خیانت که واسه خوم بود توسط اون جادوگری بود که بچه دنی کشت تا دروگو نجات بده و نداد

دومی توسط سر جورا حالا به خاطر طلا یا عشق خوب سر جورا اول که عاشق دنریس نبود ولی از اول واسه واریس جاسوسی میکرد احتمال اینکه خیانت سر جورا برای طلا بوده باشه بیشتره

پس با این وجود 1 خیانت باقی میمونه که احتمالا برای عشقه شخصا توقع داشتم از جانب داریو ناهاریس باشه ولی از طرف جان هم نمیتونه باشه (واسه چی باید به دنریس خیانت کنه )-_-

به نظر شما کی میتونه باشه ؟

در افسانه ها ذکر شده که فقط آزورآهای میتونه شاه شب رو با شمشیره آتشینش که چندین ماه آهنگری شده و از روحه همسرش درست شده بکشه.از اونجایی هم که شمشیره آزورآهای رو تا حالا تو سریال ندیدیم و با توجه به این که کلا 7-8 قسمته دیگه هم از داستان باقی نمونده پس باید این شمشیر داخله سریال ساخته بشه و جان ودنی هم که عاشق هم شدن پس شاید خیانت سوم خیانته جان به دنی باشه که دنی کشته بشه و شمشیره لایت برینگر ساخته بشه

[vampire_sh17]

من هنوز روی اون جمله ایی هستم که کلاغ سه چشم به برن گفت : « تو راه نمیری، پرواز خواهی کرد»..
الان که یکی از اژدهایون دست پادشاه شب افتاده نظرتون درباره اینکه پادشاه شب یه ربطی به برن داشته باشه و یا خود برن باشه چیه

احتمالا موقع حمله نایت کینگ به وستروس خودش سوار ویسریونه و برن میره تو بدن نایت کینگ و اینطوری پرواز میکنه :Smiley39::Smiley39:

[vampire_sh17]

چرا من یادم نمیاد تو سریال به سه خیانت اشاره شده باشد
اگه هم باشه برادرش اونو فروخت تا تاج طلایی به دست بیاره اون زنه جادوگر به خاطر عشقش به دروگو بهش خیانت کرد و عشقش رو کشت بعد هم که معلوم شد جورا بهش خیانت کرده

تو کتاب کار ویسریس خیانت محسوب نشده بود و دنی همچنان منتظر سومین خیانت بود

[vampire_sh17]

در افسانه ها ذکر شده که فقط آزورآهای میتونه شاه شب رو با شمشیره آتشینش که چندین ماه آهنگری شده و از روحه همسرش درست شده بکشه.از اونجایی هم که شمشیره آزورآهای رو تا حالا تو سریال ندیدیم و با توجه به این که کلا 7-8 قسمته دیگه هم از داستان باقی نمونده پس باید این شمشیر داخله سریال ساخته بشه و جان ودنی هم که عاشق هم شدن پس شاید خیانت سوم خیانته جان به دنی باشه که دنی کشته بشه و شمشیره لایت برینگر ساخته بشه
احتمال زیاد این اتفاق میوفته و شمشیر از خون دنیریس ساخته میشه و خیانت سوم که برای عشقه اینه
اینو میدونیم که امیلیا کلارک در اسپین اف هایی که قراره برای گیم اف ترونز ساخته بشه حضور نداره یعنی احتمال داره شخصیت دنریس در پایان فصل هشتم برای ساخت شمشیر لایت برینگر کشته بشه :Smiley10::Smiley20::Smiley20::Smiley20::Smiley39: :Smiley39::Smiley39:

[mehrdad_dvd]

شاه شب با اون خنجری که بیلیش به برن داد کشته میشه.
پیش بینی بنده هست البته

[lady snow]

دوستان میشه درمورد نسخه هایی که 6 /7 دقیقه کم دارن یه توضیحی بدید.
آیا تو اون چند دقیقه اتفاق مهم میوفته یا اینکه تیتراژ پایانه

منم 66 دقیقه دیدم و پایانش تیتراژ اومد. که یعنی پایان سریال.

در مورد اینکه دنریس کشته میشه شکی نیست. اما اینکه توسط جان کشته بشه و شمشیر ساخته بشه بعید میدونم. من تئوری کشته شدن نایت کینگ با خنجر بیلیش رو بیشتر قبول دارم. البته که جادوی برن نقش محوری رو خواهد داشت.
درمورد خیانت من منتظر اومدم داریو به وستروس و پیوستنش به سرسی هستم. :Smiley36:
چن روزه خیلی داره راجع به تئوری اینکه برن و شاه شب یکی هستن بحث میشه ولی دلایلی که گفته میشه اصلن قابل قبول نیست. یکی ازون تئوریهای احمقانه سریال هست.

[lady snow]

اسپین آفها قراره درباره تاریخ گذشته وستروس باشه. دنریس اصن نقشی نداره نه تنها دنریس بلکه بقیه کارکترهای الان سریال هم تو اسپین اف نیستن

[shahin7]

من ازینکه با خط زمانی داستان و سفر به زمان رو به رو بشیم استقبال میکنم.مثل زمانی که هودور رو دیدیم و فلش بک و این چیزا...ولی این بار راجبه چیزای عظیم تر

موضوع دیگه اینکه من فکر کنم قسمت بعدی میریم به کینگزلندینگ و فقط سرسی و جنوب رو میبینیم.شاید هم چند لحظه از شاه شب...مقداری از برن و احتمالا پیش زمینه ای از نشون دادن زامبی به سرسی
راستی من هم این قسمت رو 66 دقیقه دیدم و هیچ نسخه ای بیشتر ازینو ندیدم جایی.قضیه چی؟

این قسمت 10/10

[nasim777]

سه خیانت به دنریس میشه
یکی واسه طلا یکی واسه عشق یکی واسه خون
اولین خیانت که واسه خون بود توسط اون جادوگری بود که بچه دنی کشت تا دروگو نجات بده و نداد

دومی توسط سر جورا حالا به خاطر طلا یا عشق خوب سر جورا اول که عاشق دنریس نبود ولی از اول واسه واریس جاسوسی میکرد احتمال اینکه خیانت سر جورا برای طلا بوده باشه بیشتره

پس با این وجود 1 خیانت باقی میمونه که احتمالا برای عشقه شخصا توقع داشتم از جانب داریو ناهاریس باشه ولی از طرف جان هم نمیتونه باشه (واسه چی باید به دنریس خیانت کنه )-_-

به نظر شما کی میتونه باشه ؟

افرین عالی بود
سومی شایدم جیمیه بعد صلح به خاطر عشقش به سرسی خیانت کنه به دنی

[nasim777]

من هنوز روی اون جمله ایی هستم که کلاغ سه چشم به برن گفت : « تو راه نمیری، پرواز خواهی کرد»..
الان که یکی از اژدهایون دست پادشاه شب افتاده نظرتون درباره اینکه پادشاه شب یه ربطی به برن داشته باشه و یا خود برن باشه چیه:Smiley39:

شاید منظورش از پرواز اژدها نبوده همینکه در غالب کلاغ پرواز میکنه بوده
اما اون نظریه که برن شاه شبه هم مطرحه ولی به نظر من نیست

[saeedporreza9]

دوستان چه تئوری های جالبی میدن! :Smiley36:

[Arash_72]

اگه برن شاه شب باشه من این سریال رو شیفت دیلیت میکنم احمفانه تر ازین نمیشه

[vampire_sh17]

افرین عالی بود
سومی شایدم جیمیه بعد صلح به خاطر عشقش به سرسی خیانت کنه به دنی
ممنون:Smiley17:
اره احتمال خیانت جیمی هم خیلی زیاده یا شاید داریو به دنی خیانت کنه و به سرسی بپیونده:Smiley39::Smiley39:

[wishtasp]

من هنوز روی اون جمله ایی هستم که کلاغ سه چشم به برن گفت : « تو راه نمیری، پرواز خواهی کرد»..
الان که یکی از اژدهایون دست پادشاه شب افتاده نظرتون درباره اینکه پادشاه شب یه ربطی به برن داشته باشه و یا خود برن باشه چیه:Smiley39:

چنین چیزی امکان نداره
در فصل 6 دیدیم که شاه شب دست برن رو علامت گذاری کرد و دنبالش اومد تا بکشدش یعنی اونو یه خطر جدی میدونه
کل خط داستانی برن بر این اساسه که اون میخواد قدرتی بدست بیاره تا نایت کینگ رو شکست بده اصلا برای همین به اونطرف دیوار برای دیدن زاغ سه چشم رفت
شاه شب 8000 سال سنشه و برن یه نوجوانه و ...
با قدرتی که از شاه شب دیدیم فهمیدیم که هیچ چیزی در وستروس جلودارش نیست حتی اژدها و آتش... هم در فصل 6 قسمت 5 و هم در این اپیزود دیدیم که هر وقت نایت کینگ از روی آتش رد میشه آتش خاموش میشه
قدرت اون ماورای قدرت وایت واکر هاست و معلوم نیست که شیشه اژدها و حتی لانگ کلوی جان اسنو هم روی اون اثری داشته باشه حالا که یک اژدهای یخی هم در اختیار داره و به احتمال زیاد از اون برای فروریختن دیوار استفاده خواهد کرد
تنها امیدی که برای نجات وستروس مونده کاملتر شده قدرت برن هست... باید ببینیم آیا برن قدرت وارگ روی اژدهای یخی رو پیدا میکنه و میتونه کنترلش کنه؟

[koresh92]

من هنوز روی اون جمله ایی هستم که کلاغ سه چشم به برن گفت : « تو راه نمیری، پرواز خواهی کرد»..
الان که یکی از اژدهایون دست پادشاه شب افتاده نظرتون درباره اینکه پادشاه شب یه ربطی به برن داشته باشه و یا خود برن باشه چیه:Smiley39:

شاید منظورش از پرواز کردن همین وارگ شدنش روی کلاغ ها بوده برای پرواز که حتما نباید یه اژدها رو کنترل کنه البته شایدم کنترل اژدهای شاه شب رو بتونه ازش بگیره

[naafas]

دوستان در مورد سه خیانت یکیش که مطمینا همون جادوگرس که باعث شد بچه دنریس بمیره. تو فصل سه فکر کنم دنریس میره به شهر کارث اژدها رو میدزدن بعد معلوم میشه کار خدمتکار دنریس و یکی از بزرگای شهره . این خیانت محسوب نمیشه ؟

[KEVIN GARVEY]

منم 66 دقیقه دیدم و پایانش تیتراژ اومد. که یعنی پایان سریال.

در مورد اینکه دنریس کشته میشه شکی نیست. اما اینکه توسط جان کشته بشه و شمشیر ساخته بشه بعید میدونم. من تئوری کشته شدن نایت کینگ با خنجر بیلیش رو بیشتر قبول دارم. البته که جادوی برن نقش محوری رو خواهد داشت.
درمورد خیانت من منتظر اومدم داریو به وستروس و پیوستنش به سرسی هستم. :Smiley36:
چن روزه خیلی داره راجع به تئوری اینکه برن و شاه شب یکی هستن بحث میشه ولی دلایلی که گفته میشه اصلن قابل قبول نیست. یکی ازون تئوریهای احمقانه سریال هست.

در مورد داریو ناهاریس، فکرکنم اینو جایی خوندی و اسپویل شدی شدید.
منم لحظه ای نوشته ای دیدم زود اومدم بیرون، احساسم میگه دنریس میمیره شدید، ولی بدست کی نمیدونم. یحتمل ناهاریس هم میتونه باشه.
اگه دقت کنید دنریس قبل از شروع فصل تاکید داشت که تپ فصل 8 حضور داره وهمین میتونه رد گم کنی باشه. و اونجایی که تریون پرسید جانشینت کیه.
در مورد برن و شاه شب و شمشیر آزور های و اینجور چیزهای، فکر کنم تو سریال اینچنین نباشه، یحتمل تو کتاب حتما اونجوریه.

اینکه جان چجوری میفهمه حقیقت ماجرا رو و داره سوار کشتی میره به سمت دراگون استون و با برن ملاقات نمیکنه، سواله؟

و اینکه قسمت بعد بیشترش ربط داره به ماجراهای داخل وستروس، ما نهایتن شاه شب رو هنگام فرو ریختن دیوار میبینیم. نهایت 5 دقیقه. بعد اونم ما میمونیم و یکسال و اندی انتظار و البته حوض مون :Smiley14:

[Daisy]

دوستان اینقدر دنبال این که چی میشه نباشید ، بدون ذهنیت فیلم رو نگاه کنید خیلی زیباتر هست :Smiley69:

خودتون رو درگیر یه عده اسپویلر نکنید لذت داستان توی ندونستنش هست:Smiley17:

[lady snow]

در مورد داریو ناهاریس، فکرکنم اینو جایی خوندی و اسپویل شدی شدید.
منم لحظه ای نوشته ای دیدم زود اومدم بیرون، احساسم میگه دنریس میمیره شدید، ولی بدست کی نمیدونم. یحتمل ناهاریس هم میتونه باشه.
اگه دقت کنید دنریس قبل از شروع فصل تاکید داشت که تپ فصل 8 حضور داره وهمین میتونه رد گم کنی باشه. و اونجایی که تریون پرسید جانشینت کیه.
در مورد برن و شاه شب و شمشیر آزور های و اینجور چیزهای، فکر کنم تو سریال اینچنین نباشه، یحتمل تو کتاب حتما اونجوریه.

اینکه جان چجوری میفهمه حقیقت ماجرا رو و داره سوار کشتی میره به سمت دراگون استون و با برن ملاقات نمیکنه، سواله؟

و اینکه قسمت بعد بیشترش ربط داره به ماجراهای داخل وستروس، ما نهایتن شاه شب رو هنگام فرو ریختن دیوار میبینیم. نهایت 5 دقیقه. بعد اونم ما میمونیم و یکسال و اندی انتظار و البته حوض مون :Smiley14:

نه اتفاقا تئوری خودمه. خودم عاشق تئوری دادنم. من میگم کارکتر به این مهمی نباید همینجوری رها بشه. بهرحال یجایی دوباره سروکله داریو ناهاریس باید پیدا بشه بمیره و اینجوری از سریال حذف بشه. بهترین چیزی هم که به فکرم رسید همین بود. اصلا فکر نمیکنم داریو دنریس رو بکشه. دنریس و جان دو کارکتر اصلی هستن و مرگشون نباید انقدر دم‌دستی باشه. مرگ دنریس باید خیلی حماسی تر از این حرفا باشه‌. که واسه مرگ دنریسم یه تئوری خفن دارم.
اگه چیزی برای خودم اسپویل بشه حتما میزارمش تو اسپویلر که برای بقیه اسپویل نشه. این خیلی برام‌ مهمه

[wishtasp]

یک حالت برای مرگ حماسی دنریس میشه در نظر گرفت و اونهم نبرد دنریس سوار بر دروگون در مقابل نایت کینگ سوار بر ویسیریس یخی !
البته باید یکسال و اندی شایدم بیشتر منتظر بمونیم تا فصل 8 بیاد

[viper8000]

چیزی به نظر من رسید اینه که.عملا شاه شب قدرت برای عبور از دیوار نداشت. و نیاز به اژدها داشت. (توجیخ میکنه .چرا تاحالا حمله نکرده . پشت دیوار همچنان منتظر مونده بود/چون نمیتونست حمله کنه)
یعنی اگه جان بیخیالشون میشد . و امیدش به دیوار میموند. شاه شب کاری از پیش نمیبرد.ولی حالا با جادو(اژدها) میخواد جادوی دیوار رو از بین ببره/و وسایل لازم برای کشتن اژدها(نیزه) رو اماده کرده بود
/توجیحی هم که چرا اول اژدهای نشسته رو نزد. هم این میشه.که شانسش رو با کوچکترین اول امتحان کرد. امکان کشتنش بیشتره. تا بخواد به بزرگترینشون حمله کنه.

[тнor]

چیزی به نظر من رسید اینه که.عملا شاه شب قدرت برای عبور از دیوار نداشت. و نیاز به اژدها داشت. (توجیخ میکنه .چرا تاحالا حمله نکرده . پشت دیوار همچنان منتظر مونده بود/چون نمیتونست حمله کنه)
یعنی اگه جان بیخیالشون میشد . و امیدش به دیوار میموند. شاه شب کاری از پیش نمیبرد.ولی حالا با جادو(اژدها) میخواد جادوی دیوار رو از بین ببره/و وسایل لازم برای کشتن اژدها(نیزه) رو اماده کرده بود
/توجیحی هم که چرا اول اژدهای نشسته رو نزد. هم این میشه.که شانسش رو با کوچکترین اول امتحان کرد. امکان کشتنش بیشتره. تا بخواد به بزرگترینشون حمله کنه.
شما کاملا حق دارید اما یادتون نره وایت ها میتونن از دیوار عبور کنن
یعنی ایشون قشنگ میتونه افرادش رو بفرسته خودشم بشینه نگاه کنه شاید موفقیت چندانی به دست نیاره چون بالا سر ارتشش نیست ولی خب ضرر زیادی رو به انسان ها متحمل میشه

[viper8000]

شما کاملا حق دارید اما یادتون نره وایت ها میتونن از دیوار عبور کنن
یعنی ایشون قشنگ میتونه افرادش رو بفرسته خودشم بشینه نگاه کنه شاید موفقیت چندانی به دست نیاره چون بالا سر ارتشش نیست ولی خب ضرر زیادی رو به انسان ها متحمل میشه

اون میخواد برنده شه.اگه اون نخاله ها رو بفرسته شاید بتونه یه عده رو بکشه. اما باعث میشه کل وستروس متحد بشن.سودی براش نداره.میتونسه خیلی وقت پیش اینکارها رو بکنه.چه کاریه. صبر کنه. پس دنبال یه چیز خاص(اژدها) بوده/
اصلا افرادش بیان کل وستروس رو بگیرن. اما خودشس نتونه بیاد اینور دیوار چه فایده ای براش داره.خخ

[irani11]

همه چیز عالی بود این قسمت بجز سرعت اتفاقات سریال.
کلاغه با سرعت موشک هم میرفت نمیتونست اینقدر سریع از دیوار برسه به دراگون استونز.انگار تلپورت میکنند تو سریال

[viper8000]

24 ساعتی محاصره بودن/کلاغ هاشون هم تقویت شده هستن(تو دنیای واقعی حداکثر سرعت گونه ای از کلاغ ها به 70 مایل بر ساعت میرسه)از پراید که بهتره
یعنی حدود 110 تا فکر کنم

[KEVIN GARVEY]

یه چیزی رو دوستان دقت نمیکنن در مورد اژدهایی که نایت کینگ کشت، و چرا هدف متحرک رو زد اینه که، دروگون پشتش به شاه شب بود ولی ویسیریون از جلو داشت نزدیک میشد و تیری که پرتاب بشه باید با سینه اش برخورد کنه....

دوستان دلیل شاه شب واسه زدن هدف متحرک فقط همینه

[pantheon]

یه چیزی رو دوستان دقت نمیکنن در مورد اژدهایی که نایت کینگ کشت، و چرا هدف متحرک رو زد اینه که، دروگون پشتش به شاه شب بود ولی ویسیریون از جلو داشت نزدیک میشد و تیری که پرتاب بشه باید با سینه اش برخورد کنه....

دوستان دلیل شاه شب واسه زدن هدف متحرک فقط همینه

نکته بعدی اینکه موقعی که شاه شب تصمیم گرفت نیزه رو پرت کنه دروگون رو زمین مشغول سوار کردن افراد بود و تعداد محدودی وایت رو که از جلو به سمتش میومدن آتیش میزد ولی ویسریون رو هوا به بخش های متراکم ارتش مرده ها حمله میکرد و اونا رو از بین میبرد

[T-REX]

تمام قسمت هایی که تمرکزشون رو دیوار یخی و اون سمتش هست جز بهترین اپیزودهای گات هستن. عجب خرس قطبی مخوفی بود. حالا تصور کنید که یه اژدها چه ها می تونه بکنه! ولی اگه پوست استخون بشه، دیگه پرواز کردنش خیلی مسخره میشه. :Smiley14:

نایت کینگ حتی یه ذره هم غافل گیر نشد. ککش هم نگزید. انگار از اومدن اژدهاها خبر داشت و براش فرقی نمی کرد که کدوم یکی رو هدف قرار بده.

چرا تو ارتش واکرها من هیچ غولی ندیدم؟؟؟:Smiley39: نکنه یه ارتش دیگه داره و اون رو روانه سمت دیگر دیوار یخی یا حتی خود قلعه سیاه کرده باشه؟!!!

به نظرم زمزمه حذف یا بچه دار شدن دنریس تو این قسمت از صحبت های تیروین و پرسشش درباره جانشین بعدی دنریس زده شده. من احتمال میدم همین طوری که سرسی 3 تا بچش رو از دست داده و چهارمی رو تو راه داره، ممکنه دنریس هم هر سه تا فرزندش (اژدهاش) رو از دست بده و بعد چهارمی رو بیاره.

پیش بینی من اینه که احتمال حضور داریو ناهاریس تو سریال خیلی زیاده. اونم از طریق مزدورهایی که قراره کابرین از اسوس با خودش بیاره. خیلی محتمله که ناهاریس هم بین همون مزدورها باشه. حتی ممکنه که سرسی با دیدن تعداد زیاد مزدورها غره بشه و تصمیم بگیره که به دنریس نارو بزنه و پیمانش رو بشکنه، ولی ناهاریس این بین یه حرکت هایی بزنه و نقشه های سرسی رو نقش بر آب کنه.

[nasim777]

تمام قسمت هایی که تمرکزشون رو دیوار یخی و اون سمتش هست جز بهترین اپیزودهای گات هستن. عجب خرس قطبی مخوفی بود. حالا تصور کنید که یه اژدها چه ها می تونه بکنه! ولی اگه پوست استخون بشه، دیگه پرواز کردنش خیلی مسخره میشه. :Smiley14:

نایت کینگ حتی یه ذره هم غافل گیر نشد. ککش هم نگزید. انگار از اومدن اژدهاها خبر داشت و براش فرقی نمی کرد که کدوم یکی رو هدف قرار بده.

چرا تو ارتش واکرها من هیچ غولی ندیدم؟؟؟:Smiley39: نکنه یه ارتش دیگه داره و اون رو روانه سمت دیگر دیوار یخی یا حتی خود قلعه سیاه کرده باشه؟!!!

به نظرم زمزمه حذف یا بچه دار شدن دنریس تو این قسمت از صحبت های تیروین و پرسشش درباره جانشین بعدی دنریس زده شده. من احتمال میدم همین طوری که سرسی 3 تا بچش رو از دست داده و چهارمی رو تو راه داره، ممکنه دنریس هم هر سه تا فرزندش (اژدهاش) رو از دست بده و بعد چهارمی رو بیاره.

پیش بینی من اینه که احتمال حضور داریو ناهاریس تو سریال خیلی زیاده. اونم از طریق مزدورهایی که قراره کابرین از اسوس با خودش بیاره. خیلی محتمله که ناهاریس هم بین همون مزدورها باشه. حتی ممکنه که سرسی با دیدن تعداد زیاد مزدورها غره بشه و تصمیم بگیره که به دنریس نارو بزنه و پیمانش رو بشکنه، ولی ناهاریس این بین یه حرکت هایی بزنه و نقشه های سرسی رو نقش بر آب کنه.

به نظر من نه دنریس بچه دار میشه و نه بچه سرسی به دنیا میاد!
جانشین دنریس که مشخصه برادرزادشه
فکر نمیکنم دیگه داریوناهاریس را ببینیم و واقعا امیدوارم نبینبمیش چون تا اینجای کار که بود و نبودش یکی بود

[ESR]

از همه این بحثا بگذریم من نمیفهمم فاز اون یه نفری که نمره یک داده چی بوده.:Smiley14::Smiley39:

[فرزان]

عضو شدم تا به یک سری از ایراداتی که دوستان از سریال میگیرن پاسخ بدم.

در اپیزود battle of bastards زمانی که wun wun دروازه ی قلعه ی استارکها رو میشکنه،برای چند لحظه اون و جان بهمدیگه نگاه میکنن;در همون لحظه رمزی با کمان وون وون رو میکشه.
منطقا رمزی در اون سکانس باید به سمت جان تیرش رو پرتاب میکرد،جان به هیچ وجه متوجه رمزی نبود و قاعدتا کشتن جان انتخاب بهتری میتونست برای رمزی باشه نظر به کشتن غولی که بدون پرتاب اون تیر هم از شدت جراحاتش میمرد و خطری نداشت.
به چنین ایراداتی در اصطلاح میگن plot hole.

بعضا اینها رو میشه توجیه کرد اما در بعضی مواقع توجیه منطقی براشون وجود نداره.
سکانسی که بهش اشاره کردم رو میشه به این صورت توجیه کرد : رمزی در ابتدا وون وون رو کشت چون میدونست جان آدمی نیست که پیشنهاد مبارزه ی تن به تن رو در ادامه رد کنه اون هم جلوی سایر افرادش و با توجه به اینکه کمان در اختیار رمزی بود،اطمینان داشت میتونه جان رو هم بکشه.

برن استارک میتونه در زمان سفر کنه.از گذشته ی همه ی کرکترها خبر داره اما به سانسا میگه هنوز قادر نیست به طور کامل از قدرتش استفاده کنه ! به چنین حربه ای در اصطلاح میگن plot armor .سازنده ها این مونولوگ رو توسط برن استفاده کردن تا بیننده نتونه این ایراد رو بگیره که : پس چرا برن همون اول به سانسا راجع به لیتل فینگر نمیگه ? قاعدتا اگه برن در همون ابتدا از گذشته ی لیتل فینگر میگفت تنشی که در ادامه بین سانسا و آریا اتفاق افتاد روی نمیداد و این چیزی نیست که سازنده ها بخوان.

دنریس منطقا میبایست با هر سه تا اژدهاش به لشکر لنیسترها حمله میکرد،اما چنین کاری نکرد.علتش ساده س،اگر اینکارو میکرد صحنه ی حماسی حمله ی جیمی به سمت دنریس عملا اتفاق نمیفتاد،صحنه ای که اوج اون اپیزود بود.در این مورد سازنده ها plot armor مربوط به دنریس رو به زبون جیمی جاری میکنن جایی که جیمی به سرسی میگه دنریس فقط با یه اژدهاش بهمون حمله کرد،اگه واقعا میخاس ما رو نابود کنه هر سه تا اژدهاش رو وارد عمل میکرد.یه دلیل نه چندان منطقی اما در عمل یه توجیه نسبتا مناسب برای انجام یه فرار رو به جلو از ایراد گیری های بیننده ها.

در واقع به چگونگی زنده موندن یک کرکتر در جریان یک داستان به منظور پیش بردن مسیر داستان به سمت هدف و مقصود نویسنده میگن plot armor.

نمونه های بسیاری از این دست مثالهایی که در بالا بهشون اشاره کردم در سریال وجود داره.شما در نظر بگیرین صدها و هزارها سرباز با یک ضربه شمشیر در میدان نبرد کشته میشن اما در battle of the green fork تیریون از مرگ حتمی نجات پیدا میکنه،اتفاقی که منطقا نباید برای شخص آماتوری با قوای بدنی ضعیفی مثل اون بیفته
در بعضی مواقع شکاف موجود در طرح داستان قابل چشم پوشیه اما در بعضی مواقع شدیدن توی ذوق میزنه.

اتفاقی که در مورد game of thrones افتاده اینه که طرفدارهای سریال در بسیاری از مواقع با گفتن اینکه این یه سریال فانتزی و تخیلی هستش،سعی در توجیه ایرادات موجود در داستان میکنن،که خب تا حدودی این توجیه درسته.
اما این رو در نظر بگیرین که هر فیلم و کتاب و داستانی،به موازات بیان طرح اولیه ش،یه سری فرمول رو در لا به لای سطور اثرش تعریف میکنه.ما ساحره ی قرمز پوشی داریم که با جادوی سیاه رنلی باراثیون رو میکشه،زنی داریم که سه تا اژدها داره،پسر بچه ای که در زمان سفر میکنه،دخترکی که صورت قربانی هاش رو میپوشه و وارد شخصیتشون میشه.اینها جزوی از فرمول و اصولی هستن که توسط نویسنده طرح و توسط مخاطب پذیرفته شدن.اما ما نمیبینیم که برای مثال سرسی از داخل زندان high sparrow خودش رو غیب کنه و توی کاخ خودش ظاهر بشه.این رو نمیبینیم که ند استارک زیر شمشیر جلاد غیب بشه یهو.سریال فانتزیه اما قرار نیست از چهارچوب اصول و قواعدی که تعریف کرده خارج بشه.
سازنده،سریال رو با توجه به فرمولی که تعریف کرده پیش میبره،اما لحظه ای که حس کنه استفاده از فرمول سریال،در منافات با مسیر داستانه،فرمول خودش رو نقض نمیکنه بلکه از plot armor استفاده میکنه.

عیار یک اثر موفق رو در مجموع،نحوه ی درست استفاده از این plot armor هاست که مشخص میکنه.هیچ اثری وجود نداره که از این آوانتاژ در خودش استفاده نکرده باشه،با یه مقدار دقت کردن میشه حتی از سریالی مثل breaking bad هم نمونه های بسیاری رو ذکر کرد.

میخواستم به تفصیل راجع به ایرادات بنی اسراییلی که دوستان راجع به پرش های زمانی موجود در داستان میگیرن صحبت کنم اما پست طولانی میشه.
بحث کردن و سر و کله زدن راجع به این قضیه جدن خیلی ابتدایی و آماتور هستش.اگه قرار بود ما فواصل زمانی رو منطقا سپری کنیم اسم این سریال ماجراهای اوشین میشد نه game of thrones.اگه قرار باشه در طول سفر و جا به جایی از یک نقطه به نقطه دیگه رویداد مهمی روی بده ما جریان سفر رو میبینیم،مثلا زمانی که جوراه مورمونت تیریون رو داخل قایق به سمت مرین برد ما چند و چون سفر و حمله ی اون افراد مبتلا به grey scale در رودخونه و مبتلا شدن جوراه به این بیماری رو دیدیم اما حقیقتا منبع اقتباسی سریال اونقدر حجیم و غنی هستش که عملا نمیشه در یه بازه ی زمانی ده قسمته،که به هفت قسمت کاهش پیدا کرده،به نحوه و سرعت جابه جایی ها ایراد وارد کرد.در این مورد موضوعی که میتونه این نقیصه رو برطرف کنه نحوه ی تدوین و چیدمان سکانسهاست که در بعضی مواقع به شدت هنرمندانه و فوق العاده بوده اما گاهی هم توی ذوق زده اما قابل درک بوده.

بزرگترین ایرادی که به شخصه میتونم به سریال وارد کنم این عدم مدیریت درستشون روی لو نرفتن داستان تا پیش از روی آنتن رفتنشه.
من چند ماه قبل کل طرح این فصل رو اپیزود به اپیزود مطالعه کردم.اعجاب انگیز اینه که درصد درست بودن موارد leak شده صد در صده.طعنه آمیز اینکه طرح داستانی فصل هشتم هم leak شده و اون چیزی که من مطالعه کردم،به طور عجیبی به نظر درست و واقعی میاد.اتفاقی که برای سریالی با این وسعت چیزی فراتر از فاجعه س.دو اپیزود این فصل هم که پیش از موعد مقرر لیک شدن و اتفاقا مهمترین اپیزودها هم بودند.

اینکه HBO چه میزان ضرر و زیان دیده از این بابت رو در حال حاضر نمیدونم اما یک سال بعد با سر زدن به IMDB میشه به این موضوع پی برد.battle of bastards توسط 150 هزاز نفر ریت داده شده و قاعدتا اپیزود چهارم و ششم این فصل هم باید به چنین آماری برسن،اتفاقی که به انجام رسیدنش رو شدیدن بعید میدونم.

[nilou6]

به نظر من نه دنریس بچه دار میشه و نه بچه سرسی به دنیا میاد!
جانشین دنریس که مشخصه برادرزادشه
فکر نمیکنم دیگه داریوناهاریس را ببینیم و واقعا امیدوارم نبینبمیش چون تا اینجای کار که بود و نبودش یکی بود

منم امیدوارم دیگه نبینیمش !! البته واسه من شخصیت داریو بشدت جذاب و تاثیر گذار بود تا زمانی ک Ed Skrein
این شخصیت رو بازی میکرد :Smiley41: بعد از اون واسه منم بود و نبودش یکی شده بود ! اصلا با عوض شدن قیافه اش انگار ک پرسونالیتی و استوری لاین و ... باقی قضایای این بشر هم توی سریال عوض شد !!!:Smiley39: سرسی که محاله دیگه بچه پس بندازه همونا ک بربادشون داد واسه کل سریال کافی بودن !!:Smiley35:

[Daisy]

عضو شدم تا به یک سری از ایراداتی که دوستان از سریال میگیرن پاسخ بدم.

در اپیزود battle of bastards زمانی که wun wun دروازه ی قلعه ی استارکها رو میشکنه،برای چند لحظه اون و جان بهمدیگه نگاه میکنن;در همون لحظه رمزی با کمان وون وون رو میکشه.
منطقا رمزی در اون سکانس باید به سمت جان تیرش رو پرتاب میکرد،جان به هیچ وجه متوجه رمزی نبود و قاعدتا کشتن جان انتخاب بهتری میتونست برای رمزی باشه نظر به کشتن غولی که بدون پرتاب اون تیر هم از شدت جراحاتش میمرد و خطری نداشت.
به چنین ایراداتی در اصطلاح میگن plot hole.

بعضا اینها رو میشه توجیه کرد اما در بعضی مواقع توجیه منطقی براشون وجود نداره.
سکانسی که بهش اشاره کردم رو میشه به این صورت توجیه کرد : رمزی در ابتدا وون وون رو کشت چون میدونست جان آدمی نیست که پیشنهاد مبارزه ی تن به تن رو در ادامه رد کنه اون هم جلوی سایر افرادش و با توجه به اینکه کمان در اختیار رمزی بود،اطمینان داشت میتونه جان رو هم بکشه.

برن استارک میتونه در زمان سفر کنه.از گذشته ی همه ی کرکترها خبر داره اما به سانسا میگه هنوز قادر نیست به طور کامل از قدرتش استفاده کنه ! به چنین حربه ای در اصطلاح میگن plot armor .سازنده ها این مونولوگ رو توسط برن استفاده کردن تا بیننده نتونه این ایراد رو بگیره که : پس چرا برن همون اول به سانسا راجع به لیتل فینگر نمیگه ? قاعدتا اگه برن در همون ابتدا از گذشته ی لیتل فینگر میگفت تنشی که در ادامه بین سانسا و آریا اتفاق افتاد روی نمیداد و این چیزی نیست که سازنده ها بخوان.

دنریس منطقا میبایست با هر سه تا اژدهاش به لشکر لنیسترها حمله میکرد،اما چنین کاری نکرد.علتش ساده س،اگر اینکارو میکرد صحنه ی حماسی حمله ی جیمی به سمت دنریس عملا اتفاق نمیفتاد،صحنه ای که اوج اون اپیزود بود.در این مورد سازنده ها plot armor مربوط به دنریس رو به زبون جیمی جاری میکنن جایی که جیمی به سرسی میگه دنریس فقط با یه اژدهاش بهمون حمله کرد،اگه واقعا میخاس ما رو نابود کنه هر سه تا اژدهاش رو وارد عمل میکرد.یه دلیل نه چندان منطقی اما در عمل یه توجیه نسبتا مناسب برای انجام یه فرار رو به جلو از ایراد گیری های بیننده ها.

در واقع به چگونگی زنده موندن یک کرکتر در جریان یک داستان به منظور پیش بردن مسیر داستان به سمت هدف و مقصود نویسنده میگن plot armor.

نمونه های بسیاری از این دست مثالهایی که در بالا بهشون اشاره کردم در سریال وجود داره.شما در نظر بگیرین صدها و هزارها سرباز با یک ضربه شمشیر در میدان نبرد کشته میشن اما در battle of the green fork تیریون از مرگ حتمی نجات پیدا میکنه،اتفاقی که منطقا نباید برای شخص آماتوری با قوای بدنی ضعیفی مثل اون بیفته
در بعضی مواقع شکاف موجود در طرح داستان قابل چشم پوشیه اما در بعضی مواقع شدیدن توی ذوق میزنه.

اتفاقی که در مورد game of thrones افتاده اینه که طرفدارهای سریال در بسیاری از مواقع با گفتن اینکه این یه سریال فانتزی و تخیلی هستش،سعی در توجیه ایرادات موجود در داستان میکنن،که خب تا حدودی این توجیه درسته.
اما این رو در نظر بگیرین که هر فیلم و کتاب و داستانی،به موازات بیان طرح اولیه ش،یه سری فرمول رو در لا به لای سطور اثرش تعریف میکنه.ما ساحره ی قرمز پوشی داریم که با جادوی سیاه رنلی باراثیون رو میکشه،زنی داریم که سه تا اژدها داره،پسر بچه ای که در زمان سفر میکنه،دخترکی که صورت قربانی هاش رو میپوشه و وارد شخصیتشون میشه.اینها جزوی از فرمول و اصولی هستن که توسط نویسنده طرح و توسط مخاطب پذیرفته شدن.اما ما نمیبینیم که برای مثال سرسی از داخل زندان high sparrow خودش رو غیب کنه و توی کاخ خودش ظاهر بشه.این رو نمیبینیم که ند استارک زیر شمشیر جلاد غیب بشه یهو.سریال فانتزیه اما قرار نیست از چهارچوب اصول و قواعدی که تعریف کرده خارج بشه.
سازنده،سریال رو با توجه به فرمولی که تعریف کرده پیش میبره،اما لحظه ای که حس کنه استفاده از فرمول سریال،در منافات با مسیر داستانه،فرمول خودش رو نقض نمیکنه بلکه از plot armor استفاده میکنه.

عیار یک اثر موفق رو در مجموع،نحوه ی درست استفاده از این plot armor هاست که مشخص میکنه.هیچ اثری وجود نداره که از این آوانتاژ در خودش استفاده نکرده باشه،با یه مقدار دقت کردن میشه حتی از سریالی مثل breaking bad هم نمونه های بسیاری رو ذکر کرد.

میخواستم به تفصیل راجع به ایرادات بنی اسراییلی که دوستان راجع به پرش های زمانی موجود در داستان میگیرن صحبت کنم اما پست طولانی میشه.
بحث کردن و سر و کله زدن راجع به این قضیه جدن خیلی ابتدایی و آماتور هستش.اگه قرار بود ما فواصل زمانی رو منطقا سپری کنیم اسم این سریال ماجراهای اوشین میشد نه game of thrones.اگه قرار باشه در طول سفر و جا به جایی از یک نقطه به نقطه دیگه رویداد مهمی روی بده ما جریان سفر رو میبینیم،مثلا زمانی که جوراه مورمونت تیریون رو داخل قایق به سمت مرین برد ما چند و چون سفر و حمله ی اون افراد مبتلا به grey scale در رودخونه و مبتلا شدن جوراه به این بیماری رو دیدیم اما حقیقتا منبع اقتباسی سریال اونقدر حجیم و غنی هستش که عملا نمیشه در یه بازه ی زمانی ده قسمته،که به هفت قسمت کاهش پیدا کرده،به نحوه و سرعت جابه جایی ها ایراد وارد کرد.در این مورد موضوعی که میتونه این نقیصه رو برطرف کنه نحوه ی تدوین و چیدمان سکانسهاست که در بعضی مواقع به شدت هنرمندانه و فوق العاده بوده اما گاهی هم توی ذوق زده اما قابل درک بوده.

بزرگترین ایرادی که به شخصه میتونم به سریال وارد کنم این عدم مدیریت درستشون روی لو نرفتن داستان تا پیش از روی آنتن رفتنشه.
من چند ماه قبل کل طرح این فصل رو اپیزود به اپیزود مطالعه کردم.اعجاب انگیز اینه که درصد درست بودن موارد leak شده صد در صده.طعنه آمیز اینکه طرح داستانی فصل هشتم هم leak شده و اون چیزی که من مطالعه کردم،به طور عجیبی به نظر درست و واقعی میاد.اتفاقی که برای سریالی با این وسعت چیزی فراتر از فاجعه س.دو اپیزود این فصل هم که پیش از موعد مقرر لیک شدن و اتفاقا مهمترین اپیزودها هم بودند.

اینکه HBO چه میزان ضرر و زیان دیده از این بابت رو در حال حاضر نمیدونم اما یک سال بعد با سر زدن به IMDB میشه به این موضوع پی برد.battle of bastards توسط 150 هزاز نفر ریت داده شده و قاعدتا اپیزود چهارم و ششم این فصل هم باید به چنین آماری برسن،اتفاقی که به انجام رسیدنش رو شدیدن بعید میدونم.

شما قطعا از دیدن سریال لذت نمیبری .

[فرزان]

شما قطعا از دیدن سریال لذت نمیبری .

موضوع اینه که بحث و حواشی راجع به سریال game of thrones همیشه زیاد بوده.تارنمای reddit مربوط به این سریال اخیرن از مرز یک میلیون نفر هم عبور کرد.تئوری ها و نظریات عجیب و جالبی همواره در مورد نحوه ی پیش رفتن داستان سریال توسط طرفدارها ارائه میشه که غالبا غلط از آب در میاد.من چند ماه قبل زمانی که به plot leak برخوردم احساسم این بود که قاعدتا این هم مثل خروار خروار تئوری هایی که غلط از آب در میان هستش،اما اینطور نبود و حتی جزئیاتی که توش ذکر شده بود درست بود.از طرف دیگه این leak به هیچ عنوان فراگیر نشده بود و اصلا تصورش رو هم نمیکردم لیکی که عده معدودی متوجهش بودن و جدی گرفتنش،درست از آب در بیاد.
در مورد جزییاتی که از فصل هشتم منتشر شده تصورم این بود که قاعدتا کار نگارش plot فصل بعد نباید شروع شده باشه و با علم به این موضوع و اطمینان از اینکه حاصل سرهم بندی های طرفدارهاست خوندمش،اما الان،بعد از ماجرای هک HBO و سبک و سیاق leak منتشر شده شدیدن حس میکنم هرچیزی که توش نوشته شده بود درسته.

[nosheh]

من که فقط سریال رو می بینم و میام اینجا رو میخونم خنده ام میگیره!:Smiley14:
چقدر درگیر میشین با یک سریال غیر رئال!
یعنی اونقدر که سریال رئال آدم رو درگیر میکنه اینا نه... خدایی چطوری؟:Smiley36:

البته بگم من علاقه وافری به سریال دارم و ریز به ریز رو می بینم... ولی فقط همون موقع :Smiley36:

البته بگم من سنی ازم گذشته :Smiley14::Smiley14::Smiley14::Smiley14:

[manowar]

من که فقط سریال رو می بینم و میام اینجا رو میخونم خنده ام میگیره!:Smiley14:
چقدر درگیر میشین با یک سریال غیر رئال!
یعنی اونقدر که سریال رئال آدم رو درگیر میکنه اینا نه... خدایی چطوری؟:Smiley36:

البته بگم من علاقه وافری به سریال دارم و ریز به ریز رو می بینم... ولی فقط همون موقع :Smiley36:

البته بگم من سنی ازم گذشته :Smiley14::Smiley14::Smiley14::Smiley14:

منم 37 سالمه خیلی هم به این سریال علاقه دارم.تازه فهمیدم داریو ناهاریس بازیگرش عوض شده :Smiley14: اما هرچی زور می زنم یادم نمیاد چرا و چطور غیبش زد.مرده؟ماموریت رفته؟
بعضی موقع میام اینجا فکر می کنم تاپیک اشتباه اومدم،یه چیزایی دوستان میگن که اصلاً یادم نمیاد.شاید یکی از دلایلش این باشه که چندباری وسط سریال بچه داد زده بابا بیا منو بشور :Smiley7::Smiley18:

[nosheh]

شاید یکی از دلایلش این باشه که چندباری وسط سریال بچه داد زده بابا بیا منو بشور :Smiley7::Smiley18:

حالا ما بچه 14 ماهه اون وسط میاد جلوی تی وی هی کم و زیاد می کنه :Smiley15::Smiley15::Smiley15: وضعیتی اصن:Smiley104:

[mockingbird]

با توجه به انتشار فیلنامه فصل 8 و قاطی کردن بالیوود با هالیوود باید منتظر یه پایان گاگولیدی باشیم:Smiley14:

[:: ERFAN ::]

تو فصل چهار قسمت چهار یه صحنه ای هست که یکی از همون افرادی که تو خونه ی کرستر،مورمونت و خود کرستر رو کشتن جلوی دایروولفی که زندانی بود آب قمقمه ش رو خالی میکنه رو زمین،بعد از اون به محض در اومدن صدای کلاغا که برای اومدن وایت واکریه که برای برداشتن بچه اومده آب روی زمین به طور کامل منجمد میشه،در حالی که حتی به اون اب آنچنان نزدیک هم نبود!
http://picoup.ir/images/27908185161894758352.png (http://picoup.ir/)


http://picoup.ir/images/69429542247132741354.png (http://picoup.ir/)
حالا این موجوداتی که چنین توانایی ای رو دارن چرا تو این قسمت منتظر موندن تا از یخ زدن آب به طور کامل اطمینان پیدا کنن بعد حمله کنن؟

[nasim777]

تو فصل چهار قسمت چهار یه صحنه ای هست که یکی از همون افرادی که تو خونه ی کرستر،مورمونت و خود کرستر رو کشتن جلوی دایروولفی که زندانی بود آب قمقمه ش رو خالی میکنه رو زمین،بعد از اون به محض در اومدن صدای کلاغا که برای اومدن وایت واکریه که برای برداشتن بچه ست اومده آب روی زمین به طور کامل منجمد میشه،در حالی که حتی به اون اب آنچنان نزدیک هم نبود!
http://picoup.ir/images/27908185161894758352.png (http://picoup.ir/)


http://picoup.ir/images/69429542247132741354.png (http://picoup.ir/)
حالا این موجوداتی که چنین توانایی ای رو دارن چرا تو این قسمت منتظر موندن تا از یخ زدن آب به طور کامل اطمینان پیدا کنن بعد حمله کنن؟

اگه بگیم منتظر اژدها بودن کارت راه میفته داداش:Smiley36:

[maasoudn]

حالا این موجوداتی که چنین توانایی ای رو دارن چرا تو این قسمت منتظر موندن تا از یخ زدن آب به طور کامل اطمینان پیدا کنن بعد حمله کنن؟

حالا بغیر از این مسئله که احتمالا منتظر اژدها بودن ولی مسئله حجم اب هم هستا اون اب قمقمه هه رو تو اون هوا بریزی زمین خود به خود ده دقیقه ای یخ میزنه اونجا یه دریاچه بود :Smiley36:
به هرحال بازم اگر میخواست میرفت زور میزد حداقل یه تیکه شو یخ میزد برو بچش بریزن جلو :Smiley36::Smiley35:

[:: ERFAN ::]

اگه بگیم منتظر اژدها بودن کارت راه میفته داداش
یعنی میگید اینا منتظر اومدن اژدها بودن بعد داشتن اونطوری گله ای مثل مور و ملخ هجوم میبردن و گروه جان رو تعقیب میکردن و بخاطر فرو رفتن یخ ها تلفات میدادن؟
البته اون فرضیه هم میتونه درست باشه که مثلا شاه شب توانایی وارگ کردن داشته باشه و به یه طریقی گندری و اون کلاغی که سمت دراگون استون رفت رو زیر نظر گرفته و از اومدن اژدها اطلاع داشته ولی بنظرم ندادن تلفات بیشتر و صبر کردن برای یخ زدن مجدد, مانع پیشرویشون شد حداقل از اون حمله ی اولیه و تلفاتی که دادن و حمله مجدد بعد از سنگ اندازی هاوند و اطمینان از یخ زدگی آب اینطوری بنظر میاد

[mohammad1992]

دوستان قسمت 7 چند دقیقه است؟

[nasim777]

دوستان قسمت 7 چند دقیقه است؟

حدودا 81 دقیقه

[тнor]

یعنی میگید اینا منتظر اومدن اژدها بودن بعد داشتن اونطوری گله ای مثل مور و ملخ هجوم میبردن و گروه جان رو تعقیب میکردن و بخاطر فرو رفتن یخ ها تلفات میدادن؟
البته اون فرضیه هم میتونه درست باشه که مثلا شاه شب توانایی وارگ کردن داشته باشه و به یه طریقی گندری و اون کلاغی که سمت دراگون استون رفت رو زیر نظر گرفته و از اومدن اژدها اطلاع داشته ولی بنظرم ندادن تلفات بیشتر و صبر کردن برای یخ زدن مجدد, مانع پیشرویشون شد حداقل از اون حمله ی اولیه و تلفاتی که دادن و حمله مجدد بعد از سنگ اندازی هاوند و اطمینان از یخ زدگی آب اینطوری بنظر میاد
داداش شاه شب هم باید نون بخوره خب اگه تماشاچی ها رو به وجد نیاره که شب گرسنه میخوابه زنشم از خونه میندازتش بیرون راجب یه قسمت هم قبل از پخش شدنش نمیایم دوازده صفحه نظر بدیم بعد بهم راجب نظرات گیر نمیدیم یا این دوست مون توی چند نظر قبل از نحوه استفاده نویسنده از این کلمات تخصصی برای حفظ روند فیلم استفاده نمیکنه که
البته اینم بگم که خیلی وقتا افراد ماهر در شطرنج چندتا پون رو فدایی میدن تا شاه حریف رو گیر بندازن البته برای اینکه واقعا جان و بقیه بر و بچ رو تا یخ زدن اب اونجا نگه داره لازم بود همه یخ دور بر بشکنه تا اینا فکر فرار به سر شون نزنه و یه اسپات برای تیر اندازی بی نقص در دسترسش باشه


----------------------------------------------------
البته مسئله اصلی اینه که ما هرچقدر بشینیم دقیق تر تجزیه تحلیل کنیم هرچقدر دقیق تر کالبد شکافی کنیم انها باز همون جوری که خودشون صلاح میدونن فیلم رو میسازن
در واقع نظر من برا شون مهم نیست
اگه ناراحت بشم دیگه نگاهش نمیکنم و انقد هرس نمیخورم

[koresh92]

http://picoup.ir/images/76173669540483517512.jpg
این کوهی که هاند تو رویاش دید و رفتن همون کوه که فرزندان جنگل توش شاه شب رو بوجود اوردن

[rahavix]

دقت کردید اون دختره همراه سم داشت در مورد عقد پدر و مادر جان حرف میزد؟

[Sherlock]

دوستان کسی می‌تونه تفاوت صحنه‌های اضافه‌تر نسخه‌ی اصلی رو نسبت به نسخه‌ی لیک شده خیلی اجمالی بگه؟

[bayani]

واقعا برام عجیبه چرا بعضی از دوستان اینقدر موشکافانه وارد بعضی از جزییات پش پا افتاده و سطحی میشن
اونم توی یه سریال فانتزی :Smiley15::Smiley15:

[diavolo]

واقعا برام عجیبه چرا بعضی از دوستان اینقدر موشکافانه وارد بعضی از جزییات پش پا افتاده و سطحی میشن
اونم توی یه سریال فانتزی :Smiley15::Smiley15:

چون همین جزییات پیش پا افتاده و سطحی باعث تفاوت بین این سریال و سریال های دیگه ی این ژانر میشه. متاسفانه به نظر میاد توقعات از این سریال فوق العاده خیلی اومده پایین که دوستان حتی با مطرح کردن مشکلاتی که خودشون هم بهش واقفن مشکل دارن

[Longmire]

وقتی اپیزودی از این سریال لو میره تو هر شبکه اجتماعی با احتیاط میرم که یه وقت اسپویل نشه. خصوصا اینستاگرام که پره
خوشبختانه از این اپیزود چیزی برام لو نرفت. اول وینترفل که دعوای سانسا و آریا داره جدی تر میشه و بیلیش هم این وسط از خداشه این دوتا علیه هم بشن. امیدوارم اپیزود بعدی شر این شخصیت کنده بشه و بعد از هفت فصل ما هم راحت بشیم
و صحنه های پشت دیوار. کل کل هاوند و تورموند که خیلی باحال بود. بعدش هم رفتن تو دام واکرها. تورس هم که متاسفانه کشته شد. دنریس که به موقع رسید ولی خب یکی از اژدهاها هم که مرد. مردنش هیچی باهاش میشد کنار اومد زنده شدنش اونم بدست شاه شب دیگه خدا ختم بخیرش کنه. یحتمل اپیزود بعد از دیوار رد میشن. اون قسمتی که جان بهش نگاه کرد یاد فیلم مومیایی 3 افتادم که آخرای فیلم برندن فریزر تو کاخ جت لی رو صدا میزنه و میگه پس شرافتت کجا رفته و یک به یک میجنگن. البته شاه شب بعیده شرافت داشته باشه
یادمم رفت به بنجن اشاره کنم که نیومده کشته شد ولی خیلی به موقع رسید. و حیف هم شد. بعد از این همه وقت جان چه زمانی پیداش کرد
ممنون از دوستان بابت ترجمه این قسمت. هرچقدر تشکر بشه واقعا کمه

[Yellow King]

دقت کردید اون دختره همراه سم داشت در مورد عقد پدر و مادر جان حرف میزد؟
بله
تایید شد که جان فرزند قانونی ریگار تارگرین و لیانا استارک ـه. دیگه یه حرومزاده نیست
با این اوصاف جان یه تارگرین اصلیه و و میشه پادشاه برحق وستروس!

[vampire_sh17]

با این اوصاف جان یه تارگرین اصلیه و و میشه پادشاه برحق وستروس!
درسته که الان جان فرزند قانونی ریگار به حساب میاد ولی وارث تخت اهنین نیست چون ریگار زود تر از مد کینگ مرد و با این اوصاف ویسریس میشه وارث ویسریس هم که نابود شد پس وارث تاج و تخت دنریسه:Smiley2:

[Yellow King]

درسته که الان جان فرزند قانونی ریگار به حساب میاد ولی وارث تخت اهنین نیست چون ریگار زود تر از مد کینگ مرد و با این اوصاف ویسریس میشه وارث ویسریس هم که نابود شد پس وارث تاج و تخت دنریسه:Smiley2:
اصلا ربطی نداره کی زودتر مرده که!
کلا اولویت زن تو این داستان وارث تخت پادشاهی آخر از همه است. و وقتی یه مرد هنوز مونده (جان)، هیچجوره دنریس نمیتونه وارث باشه!

[nosheh]

اصلا ربطی نداره کی زودتر مرده که!
کلا اولویت زن تو این داستان وارث تخت پادشاهی آخر از همه است. و وقتی یه مرد هنوز مونده (جان)، هیچجوره دنریس نمیتونه وارث باشه!

ایران نیست که زن رو بزارن آخر:Smiley15::Smiley15::Smiley15::Smiley15::Smi ley15::Smiley15:

[nasim777]

ایران نیست که زن رو بزارن آخر:Smiley15::Smiley15::Smiley15::Smiley15::Smi ley15::Smiley15:

رسم توی هفت اقلیم اینطوریه
استارک ها رو نگاه کنید الان وارث وینترفل برنه که خودش قبول نکرد
قبل از اینکه برن برگرده سانسا بود چون دیگه فرزند پسر نبود

[WALKING DE4D]

موقعی که جان افتاد توی اب :) علامت گرگ که رو شمشیر جان بود چشماش بسته بود :Smiley36: وقتی جان از زیر اب میاد بیرون یدفعه چشم گرگ باز میشه :Smiley14:
چند روز منتظر بودم یکی بهش اشاره کنه ولی نکرد :Smiley36: سانسا هم تحت تاثیر اریا قرار گرفت کم کم به لحظات ملکوتی لیتل فینگر نزدیک میشیم
سکانس اخر ک صحبت بین دنی و جان مدام مننتظر این بودم رابطه بین اینا صورت بگیره که این طوری نشد ظاهرا باید تا ۲ شنبه بعدی منتظرش بمونیم مگه اینکه هکر همیشه در صحنه به وعده خودشون عمل کنن و قسمت اخر بزارن رو سایت ها :Smiley14:
فقط اون غول هایی که قسمت قبل تبدیل شده بودن \را تو این قسمت خبری ازشون نبود :Smiley15:

[nasim777]

موقعی که جان افتاد توی اب :) علامت گرگ که رو شمشیر جان بود چشماش بسته بود :Smiley36: وقتی جان از زیر اب میاد بیرون یدفعه چشم گرگ باز میشه :Smiley14:
چند روز منتظر بودم یکی بهش اشاره کنه ولی نکرد :Smiley36: سانسا هم تحت تاثیر اریا قرار گرفت کم کم به لحظات ملکوتی لیتل فینگر نزدیک میشیم
سکانس اخر ک صحبت بین دنی و جان مدام مننتظر این بودم رابطه بین اینا صورت بگیره که این طوری نشد ظاهرا باید تا ۲ شنبه بعدی منتظرش بمونیم مگه اینکه هکر همیشه در صحنه به وعده خودشون عمل کنن و قسمت اخر بزارن رو سایت ها :Smiley14:
فقط اون غول هایی که قسمت قبل تبدیل شده بودن \را تو این قسمت خبری ازشون نبود :Smiley15:

در مورد چشم گرگ شمشیر میگن برن بود که داشت میدید
اما به نظر من بی ربطه چون باز شدن چشم خیلی واضح نبود و روش فوکوس نشد
و هیچ اشاره ای هم بهش نشد مثلا بعدش ندیدیم برن در حال مکاشفه باشه که بتونیم صحنه ها رو به هم ربط بدیم
شاید قصدی پشتش بوده که بعدا حذف شده
من به شخصه معتقدم چشم باز نشد بلکه یه کم اب و برف روش ریخت حالتش عوض شد

این قضیه ساخت ذهن هواداراس درست مث مرگ جان اسنو که خونش شبیه به گرگ شده بود و هوادارا میگفتن وارگ شده و وارد گوست شده

[smh2011]

قسمت پر هیچانی بود... با اینکه لیک شده بود ولی برام اسپویل نشد.. اینم بگم که بالاخره اولین قسمتی از این فصل بود که خمون روزی که رسمی اودمش منم دیدمش. مشکل تله پورت همه شخصیت ها که مشکل اصلی این فصل هست اون هم بخاطر تعداد قسمت های کمتر ین فصل. تا وسطای این قسمت بود که گفتم خداروشکر این قسمت این مشکل رو نداره مگرنه خیلی زود جان و دارودستش میرسیدن به مکان مورد نظر ولی از همونجا به بعد بود که دیگه همه چیز برعکس شد. تله پورت ها حتی سریع تر هم شد... جالبیش میدونی چیه؟؟ اینکه جان چپ و راست نامه میفرسته به درگون استون و زودی هم میرسه ولی یه نامه نمیفرسته به سانسا که اوضاع از چه قرار هست... یعنی توی شمال دستگاه تله پورت ندارن که نامه های سریع بفرستن؟!!!!
از مشکل تله پورت که بگذریم منطق های داستانی هم توی سریال کم شده. قبلن اکثر تصمیم های شخصیت ها و روند پیشروی داستان منطقی بود. از این هم بگزریم که بنجن کججا بود که یهو سر و کلش پیدا شد؟! راه بهتری برای کشتنش نبود؟؟؟؟ خب آخه چرا باید جان رو با اون وضعیت تنها بفرسته؟ چرا خودش باهاش نره؟ اگو تو مسیر جان یهو از رو اسب میفتاد چی؟ حتی میشد بنجن سوار اسب بشه و یکم برن جلو و یه وایت واکر بگیرتش و از رو اسب بکشتش پایین. یه سکانس -10-20 ثانیه ای لازم بود. حتی اینجوری مرگش هم دردناک تر می شد.
کلن خط داستانی وینترفل بدجور داره اذیتم میکنه. اینکه جان نامه نمیفرسته.... برن کلن هیچ حرفی نمیزنه که اوضاع از چه قراره..... اگه برن گذشته و خیلی چیزا رو دیده پس چرا حرف نمیزنه تا همه چیز مشخص بشه.؟! سانسا کع لرد بیلیش رو میشناسه و پشت سرش به آریا اونچوری حرف میزنه پس چرا میره باهاش دردو دل میکنه؟
از همه مشکلات که بگذریم از لحاظ اکشن و سرگرم کنندگی قسمت خوبی بود. فک کنم اولین قسمتی از سریال بود که زمان بالای یک ساعتش اذیتم نکرد و گذر زمان رو نفهمیدم.
پ.ن: عاقا نویسنده ها طبق اون چیزی که تو ذهنم میگذره دارن پیش میرن..... همش دوست داشتم یه ازدها بره سمت وایت واکر ها که رفت. الان دوست دارم هودور رو به عنوان وایت واکر ببینم... ببینم چی میشه...
و یه چیز دیگه... کاشکی یکم درباره گذشته وایت واکر ها و اینکه چجوری بوجود اومدن و این یارو چجوری نایت کینگ شده رو شاهد بودیم. تنها چیزی که میدونیم اینه که از همون اول وایت واکر ها هم بودن و با چه های جنگل هم درگیر بودن.... اصن میشه یه اسپین آف ساخت دربارشون که نایت کینگ که بود و چه کرد>
....

[mockingbird]

8 از 10/ناشکری نکنین پارسال یادمه همه از فصل 6 گله مند بودن امسال فصل 6 رو رو سرمون گذاشتیم/اونایی که 10 دادن هم صرفا دچار هیجانات کاذب و تبلیغات برای این سریال هستن.

[KING STANNIS]

عقرب کایبرن یا نیزه نایت کینگ...
مسئله این است!!!

[New_Sense]

چرا باید ایرادات بنی اسرايیلی نگیریم ؟

دوستانی اعتراض کردن در مورد مسائلی که به نظر من خیلی ایرادات سطحی و جزئی هست ؛ چون واقعا هدف از سینما و تلویزیون و کلا هنر نمایشی سرگرم کردن مخاطب هست ؛ ما با یک مستند رئال و خطی طرف نیستیم که وارد جزییات بشه و یا مستند پزشکی کاملا ریز بین ؛ ما با یک سریال رئال و کاملا واقعی طرف نیستیم که منتظر مطرح کردن ریز جزییات باشیم و کارگردان و نویسنده تمامی ریز جزییات رو برای ما حل کنن ؛ متاسفانه مخاطب سریال باید چند تا چیز رو با خودش حل کنه ؛ اول اینکه هدف از دیدن فیلم و سریال واسش چیه ؟ اگر لذت بردن و سرگرمی باشه تازه اصل اول نگاه بزرگان سینما همچون هیچکاک چاپلین و فورد و ... رعایت کرده ؛ چون هدف سرگرمی هست و لذت بردن از دنیایی غیر واقعی ؛ هرچقدر سینمای رئال دنیا رو هم مرور کنید بازهم به گستره واقعیت حقیقی دنیا نمیرسه ؛ و حتی در سینمای رئالیتی کنش های واقعی در بستر واکنش های غیر واقعی هست ؛ واسه همین اولین هدف مخاطب باید مشخص باشه و اینو بدونه ؛ اگر سریال یا فیلم و یا هر هنر نمایشی که از طریق چشمها وارد ذهنیات میشه هدف اولیش سرگرمی و لذت بردن هست ؛ اگر این مساله حل بشه تازه میرسیم به مرحله دوم ؛ که فیلمهایی ساخته میشه که غیر ازسرگرمی به تو ذهنیت یک دنیای ایده آل و خلاق رو میده و به تو چیزهایی رو میده که راه رو بهت نشون میده ؛ و بستر سازی میکنه واسه یک هدف مشخص به نام هنر ؛ هنر چیزی فراتر از واقعیت هست ؛ نکته بعدی که در مخاطبای سینما و تلویزیون مطرح هست اینکه متاسفانه به دلایل شخصی و یا کم دیدن فیلم و سریال های متفاوت به یک یا دو ژانر خاص علاقه پیدا میکنن و حیطه دیدن فیلم و سریال واسشون در همین دو یا نهایت سه ژانر تعریف میشه ؛ واسه همین وقتی ژانری متفاوت رو میبیننن به جای اینکه سوالاشون در حیطه و حال و هوای اون ژانر باشه ؛ به دنبال قیاس کردن ژانر متلا رئال هستن با ژانر فانتزی تخیلی و همین میشه واسشون مشکل ؛ از هدف اولیه سریال لذت نمیبرن و متاسفانه ایراداتی میگیرن که بی اساس هست .

اینجا هدف من توجیه عملکرد سریال نیست و نمیخوام بگم داستان خوب پیش رفته و یا بد رفته ؛ ولی تا اینجای کار با وضعیتی که بیشتر مخاطبای سریال دیدن و از سریال لذت بردن ؛ نشون میده سریال خوب پیش رفته و نشون میده توانمندی کارگردان ها و نویسنده ها رو ؛ میخوام چند ایراد دوستان رو بگم و یکم در موردش توضیح بدم که به نظرم خیلی ایرادای غلطی هست .

اگر ما بخوایم در این ژانر و سبک سریال های مشابه و یا فیلمهای تقریبا مشابه ای رو مثال بزنیم با سریال بازی تاج و تخت مطمنا اونچنان زیاد نیستن ؛ و اینقدر با این حجم کیفیت ساخته نشده که بگیم خب پس این سریال به این دلایل بدتر از اونا هست .
مجموعه درخشان ارباب حلقه ها که مصداق بارز این ژانر هست که به سریال نزدیکه ؛ اونجا هم با موجودات عجیب و غریب طرف بودیم و دقیقا با مشابه سازی با این سریال میبینم اگر در بستر دنیای رئال بخوایم ایراد بگیرم خیلی ایراد به ارباب حلقه ها وارده

مثلا سوال شده «پيام رساندن گندري و خبر رسيدن به دنريس و كمك كردن اون خيلي سريع بود »
برعکس سریع نبود شما دقت کنید جان بهش گفت تو از همه سریع تری و تو برو و حتی تورمند چکش رو ازش گرفت سریع تر برسه ؛ و گندری میدوید اینو دقت کنید ؛ جان و گروهش موقعی که از دیوار خارج شدن راه میرفتن تا برسن به اون منطقه مورد نظر ولی گندری داشت میدوید ؛ واقعا نباید ایراد بنی اسراییلی گرفت ؛ زمانی هم که گندری رسید خب مطمنا کلاغ ها خیلی سریع تر میرن ؛ این ایراد دقیقا مصداق همون نگاه رئالیتی هست به دنیای فانتزی و تخیلی ؛ و در آخر دیدین که یک روز تمام جان و گروهش منتظر بودن .

یا مثلا سوال شده « چرا واکر ها موقعی رسیدن حمله نکردن ؟ »
برعکس موقعی رسیدن حمله کردن دیدین که تعدادی زیادی از واکر ها پس از شکسته شدن دریاچه داخلش افتادن ؛ در اصل در اینجا شاه شب هدف اصلیش به نظر من به دست اوردن یک اژدها بود ؛ و خب دیدین که این هاوند بود که تحریک کرد یکی از واکرها رو تا شروع کنن به حمله .

یا مثلا گفتن «جان سالم بدر بردن جان بطور بسيار عجيب از غرق شدن و زخمي شدن »
اول اینکه جان زخمی بود همون خنجر هایی که توی بدنش فرو کرده بودن رو دیدین که بعضیاشون سر باز کردن ؛ و دیدین که جنگید توی زمانی که میخواست برسه به اژدها و سوار شه گرفتنش هلش دادن توی آب ؛ شما دقت کنید جان یکی از مهمترین شخصیت ها هست برای ایجاد تعلیق و ترس مخاطب باید این چینش به وجود بیاد ولی به همین سادگی نباید بمیره .

«چرا بنجن یهوی رسید ؟ »
خب از قبل که نباید مشخص بشه بنجن میخواد چیکار کنه ؛ قبلا هم گفتم توی زمانی که درام پیش میاد و مخاطب هر لحظه منتظر هست که شخصیت محبوبش بمیره باید شخصیت ثانویه وارد بشه ؛ بنجن برعکس تمامی شخصیت های ریز و درشت توی سریال فکر نمیکنم کسی باهاش همزاد پنداری کنه ؛ چون عملا اونچنان چیزی از فصل 1 تا الان ازش ندیدیم غیر از اینکه یه جورای فرشته نگهبان خاندان استارک هست ؛ هم زمانی که براندون استارک داشت فرار میکرد اومد کمکش و هم الان که جان اسنو در حال فرار بود ؛ پس عملا حذف چنین شخصیت های لازمه

«چرا با خود شيشه اژدها نبرده بودند؟»
اول اینکه شیشه اژدها باید تبدیل بشه به سلاح و شمشیر و دوم همینجور ازش مثل خنجر استفاده نمیکنن ؛ و دوم هدف اینا اسیر کردن یک واکر ارشد نبود اینا میخواستن یه سرباز ناچیز اینا رو بگیرن پس نیاز به شیشه اژدها نیست ؛ شیشه اژدها در اصل برای واکرهای ارشد یا همون آدرها باید استفاده بشه

«چطور هزاران وايت واكر نتوانستند چند نفر را بكشند؟»
مطمنا سریال رو درست ندیدید ؛ اون تایمی که واکرها حمله کردن دیدین که اینا دیگه کارشون تموم بود و خب این دنریس و اژدهاها بودن اومدن کمک و اینا نجات پیدا کردن ؛ نمونه بارز ایرادات الکی این سوال هست .

یا مثلا « تله پورت ها چرا اینقدر سریع هست ؟»
واقعا ایراد الکی هست ؛ تله پورت ها بیشتر از طریق کلاغ هست ؛ اینجا باید فرمول سرعت به کیلومتر یک کلاغ رو بدم تا توجیه بشن دوستان ؟ یه مقدار ایرادات رئال کمتر بگیرین

«چرا نایت کینگ به اژدهای متحرک نیزه پرتاب کرد ؟ »
البته که ما جای نایت کینگ نیستیم و نمیدونیم توی ذهنش چی بوده ولی اگر دقت کرده باشید اون اژدها در حال پرواز یک حالت حجومی داشت و مطمنا خطر بیشتری داشت تا اون اژدهای ایستاده که حتی پشتش به نایت کینگ هست


«چرا آریا با سانسا دعوا کرد و تهدید به مرگش کرد ؟ »
خب مشخصه لرد بیلیش بالاخره توطئه خودش رو انجام داد واسه اینکه این دو تا خواهر رو به جون هم بندازه

«چرا دنریس به جان علاقه مند شد ؟ »
از اپیزود های قبل نویسنده ها طوری داستان رو چیدن که به این برسن که دنریس به جان علاقه مند میشه اما میتونیم از این منظر هم نگاه کنیم ارتباط خونی بین این دو تا باعث کشش بینشون میشه ؛ به هر حال این علاقه مندی باز هم لازمه درام های بعدی و تراژدی های بعدی میتونه باشه


و هزاران سوال دیگه که میتونید بپرسید که همگی نگاه رئال هست به داستان و ایراداتی هست بنی اسراییلی ؛ پس بیایم ایرادات بنی اسراییلی نگیریم و از دیدن هر اپیزود لذت ببریم .

در مورد این قسمت در پست بعدی نظرمو میگم ؛ در کل ایراد گرفتن و ریز بین بودن خوبه و واسه نقد کردن عالی هست به شرطی که ایرادات کاملا با حال و هوای اون ژانر بخوره و از سر بلا تکلیفی و لذت نبردن گفته نشه .

[mockingbird]

این سریال کلا 20 درصش رئالیسمه بقیش فانتزیه اما فانتزی هم باید یه چارچوبی داشته باشه واسه خودش همون طور که 5 فصل اول و حتی فصل 6 داشت افرادی هم که صرفا طوطی وار تحت هیجان سریال نمره بالا میدهند بیشتر تو بعد داستانی که یحتمل به مزاقشون خوش اومده غرق شدن سریال به لحاظ فیلمبرداری دیالوگ اون لانگ شات لوکیشن ها حتی متن موزیک افت کرده.

[naafas]

چرا باید ایرادات بنی اسرايیلی نگیریم ؟

دوستانی اعتراض کردن در مورد مسائلی که به نظر من خیلی ایرادات سطحی و جزئی هست ؛ چون واقعا هدف از سینما و تلویزیون و کلا هنر نمایشی سرگرم کردن مخاطب هست ؛ ما با یک مستند رئال و خطی طرف نیستیم که وارد جزییات بشه و یا مستند پزشکی کاملا ریز بین ؛ ما با یک سریال رئال و کاملا واقعی طرف نیستیم که منتظر مطرح کردن ریز جزییات باشیم و کارگردان و نویسنده تمامی ریز جزییات رو برای ما حل کنن ؛ متاسفانه مخاطب سریال باید چند تا چیز رو با خودش حل کنه ؛ اول اینکه هدف از دیدن فیلم و سریال واسش چیه ؟ اگر لذت بردن و سرگرمی باشه تازه اصل اول نگاه بزرگان سینما همچون هیچکاک چاپلین و فورد و ... رعایت کرده ؛ چون هدف سرگرمی هست و لذت بردن از دنیایی غیر واقعی ؛ هرچقدر سینمای رئال دنیا رو هم مرور کنید بازهم به گستره واقعیت حقیقی دنیا نمیرسه ؛ و حتی در سینمای رئالیتی کنش های واقعی در بستر واکنش های غیر واقعی هست ؛ واسه همین اولین هدف مخاطب باید مشخص باشه و اینو بدونه ؛ اگر سریال یا فیلم و یا هر هنر نمایشی که از طریق چشمها وارد ذهنیات میشه هدف اولیش سرگرمی و لذت بردن هست ؛ اگر این مساله حل بشه تازه میرسیم به مرحله دوم ؛ که فیلمهایی ساخته میشه که غیر ازسرگرمی به تو ذهنیت یک دنیای ایده آل و خلاق رو میده و به تو چیزهایی رو میده که راه رو بهت نشون میده ؛ و بستر سازی میکنه واسه یک هدف مشخص به نام هنر ؛ هنر چیزی فراتر از واقعیت هست ؛ نکته بعدی که در مخاطبای سینما و تلویزیون مطرح هست اینکه متاسفانه به دلایل شخصی و یا کم دیدن فیلم و سریال های متفاوت به یک یا دو ژانر خاص علاقه پیدا میکنن و حیطه دیدن فیلم و سریال واسشون در همین دو یا نهایت سه ژانر تعریف میشه ؛ واسه همین وقتی ژانری متفاوت رو میبیننن به جای اینکه سوالاشون در حیطه و حال و هوای اون ژانر باشه ؛ به دنبال قیاس کردن ژانر متلا رئال هستن با ژانر فانتزی تخیلی و همین میشه واسشون مشکل ؛ از هدف اولیه سریال لذت نمیبرن و متاسفانه ایراداتی میگیرن که بی اساس هست .

اینجا هدف من توجیه عملکرد سریال نیست و نمیخوام بگم داستان خوب پیش رفته و یا بد رفته ؛ ولی تا اینجای کار با وضعیتی که بیشتر مخاطبای سریال دیدن و از سریال لذت بردن ؛ نشون میده سریال خوب پیش رفته و نشون میده توانمندی کارگردان ها و نویسنده ها رو ؛ میخوام چند ایراد دوستان رو بگم و یکم در موردش توضیح بدم که به نظرم خیلی ایرادای غلطی هست .

اگر ما بخوایم در این ژانر و سبک سریال های مشابه و یا فیلمهای تقریبا مشابه ای رو مثال بزنیم با سریال بازی تاج و تخت مطمنا اونچنان زیاد نیستن ؛ و اینقدر با این حجم کیفیت ساخته نشده که بگیم خب پس این سریال به این دلایل بدتر از اونا هست .
مجموعه درخشان ارباب حلقه ها که مصداق بارز این ژانر هست که به سریال نزدیکه ؛ اونجا هم با موجودات عجیب و غریب طرف بودیم و دقیقا با مشابه سازی با این سریال میبینم اگر در بستر دنیای رئال بخوایم ایراد بگیرم خیلی ایراد به ارباب حلقه ها وارده

مثلا سوال شده «پيام رساندن گندري و خبر رسيدن به دنريس و كمك كردن اون خيلي سريع بود »
برعکس سریع نبود شما دقت کنید جان بهش گفت تو از همه سریع تری و تو برو و حتی تورمند چکش رو ازش گرفت سریع تر برسه ؛ و گندری میدوید اینو دقت کنید ؛ جان و گروهش موقعی که از دیوار خارج شدن راه میرفتن تا برسن به اون منطقه مورد نظر ولی گندری داشت میدوید ؛ واقعا نباید ایراد بنی اسراییلی گرفت ؛ زمانی هم که گندری رسید خب مطمنا کلاغ ها خیلی سریع تر میرن ؛ این ایراد دقیقا مصداق همون نگاه رئالیتی هست به دنیای فانتزی و تخیلی ؛ و در آخر دیدین که یک روز تمام جان و گروهش منتظر بودن .

یا مثلا سوال شده « چرا واکر ها موقعی رسیدن حمله نکردن ؟ »
برعکس موقعی رسیدن حمله کردن دیدین که تعدادی زیادی از واکر ها پس از شکسته شدن دریاچه داخلش افتادن ؛ در اصل در اینجا شاه شب هدف اصلیش به نظر من به دست اوردن یک اژدها بود ؛ و خب دیدین که این هاوند بود که تحریک کرد یکی از واکرها رو تا شروع کنن به حمله .

یا مثلا گفتن «جان سالم بدر بردن جان بطور بسيار عجيب از غرق شدن و زخمي شدن »
اول اینکه جان زخمی بود همون خنجر هایی که توی بدنش فرو کرده بودن رو دیدین که بعضیاشون سر باز کردن ؛ و دیدین که جنگید توی زمانی که میخواست برسه به اژدها و سوار شه گرفتنش هلش دادن توی آب ؛ شما دقت کنید جان یکی از مهمترین شخصیت ها هست برای ایجاد تعلیق و ترس مخاطب باید این چینش به وجود بیاد ولی به همین سادگی نباید بمیره .

«چرا بنجن یهوی رسید ؟ »
خب از قبل که نباید مشخص بشه بنجن میخواد چیکار کنه ؛ قبلا هم گفتم توی زمانی که درام پیش میاد و مخاطب هر لحظه منتظر هست که شخصیت محبوبش بمیره باید شخصیت ثانویه وارد بشه ؛ بنجن برعکس تمامی شخصیت های ریز و درشت توی سریال فکر نمیکنم کسی باهاش همزاد پنداری کنه ؛ چون عملا اونچنان چیزی از فصل 1 تا الان ازش ندیدیم غیر از اینکه یه جورای فرشته نگهبان خاندان استارک هست ؛ هم زمانی که براندون استارک داشت فرار میکرد اومد کمکش و هم الان که جان اسنو در حال فرار بود ؛ پس عملا حذف چنین شخصیت های لازمه

«چرا با خود شيشه اژدها نبرده بودند؟»
اول اینکه شیشه اژدها باید تبدیل بشه به سلاح و شمشیر و دوم همینجور ازش مثل خنجر استفاده نمیکنن ؛ و دوم هدف اینا اسیر کردن یک واکر ارشد نبود اینا میخواستن یه سرباز ناچیز اینا رو بگیرن پس نیاز به شیشه اژدها نیست ؛ شیشه اژدها در اصل برای واکرهای ارشد یا همون آدرها باید استفاده بشه

«چطور هزاران وايت واكر نتوانستند چند نفر را بكشند؟»
مطمنا سریال رو درست ندیدید ؛ اون تایمی که واکرها حمله کردن دیدین که اینا دیگه کارشون تموم بود و خب این دنریس و اژدهاها بودن اومدن کمک و اینا نجات پیدا کردن ؛ نمونه بارز ایرادات الکی این سوال هست .

یا مثلا « تله پورت ها چرا اینقدر سریع هست ؟»
واقعا ایراد الکی هست ؛ تله پورت ها بیشتر از طریق کلاغ هست ؛ اینجا باید فرمول سرعت به کیلومتر یک کلاغ رو بدم تا توجیه بشن دوستان ؟ یه مقدار ایرادات رئال کمتر بگیرین

«چرا نایت کینگ به اژدهای متحرک نیزه پرتاب کرد ؟ »
البته که ما جای نایت کینگ نیستیم و نمیدونیم توی ذهنش چی بوده ولی اگر دقت کرده باشید اون اژدها در حال پرواز یک حالت حجومی داشت و مطمنا خطر بیشتری داشت تا اون اژدهای ایستاده که حتی پشتش به نایت کینگ هست


«چرا آریا با سانسا دعوا کرد و تهدید به مرگش کرد ؟ »
خب مشخصه لرد بیلیش بالاخره توطئه خودش رو انجام داد واسه اینکه این دو تا خواهر رو به جون هم بندازه

«چرا دنریس به جان علاقه مند شد ؟ »
از اپیزود های قبل نویسنده ها طوری داستان رو چیدن که به این برسن که دنریس به جان علاقه مند میشه اما میتونیم از این منظر هم نگاه کنیم ارتباط خونی بین این دو تا باعث کشش بینشون میشه ؛ به هر حال این علاقه مندی باز هم لازمه درام های بعدی و تراژدی های بعدی میتونه باشه


و هزاران سوال دیگه که میتونید بپرسید که همگی نگاه رئال هست به داستان و ایراداتی هست بنی اسراییلی ؛ پس بیایم ایرادات بنی اسراییلی نگیریم و از دیدن هر اپیزود لذت ببریم .

در مورد این قسمت در پست بعدی نظرمو میگم ؛ در کل ایراد گرفتن و ریز بین بودن خوبه و واسه نقد کردن عالی هست به شرطی که ایرادات کاملا با حال و هوای اون ژانر بخوره و از سر بلا تکلیفی و لذت نبردن گفته نشه .




نمیدونم چرا انقدر دوستان ایراد میگیرن نگاه کنید لذت ببرید خودتونو درگیر مسائل حاشیه ای نکنید سریال فانتزیه

[codec_pack]

یه جمله یه فوق العاده هست، که از بس گفته شده، دیگه کسی ازش استفاده نمیکنه!

اگه خوشت نمیاد نبین! مخصوصن تو که اکانت hbo نداری! بله تو! چرا نگاه پشت سرت میکنی؟ خودت رو دارم میگم!

[EYE]

سریال افت کرده
ولی هنوز از بهتریناس
بخاطر سرعت بالای سریال یه عالمه مشکل و حفره پیش اومده
سعی کنید نادیدشون بگیرید و از جهانش لذت ببرید(البته این حرف رو برای این سریال زدن افسوس داره.ای کاش یک یا حتی 2 سال صبر میکردن تا مشکل بودجه حل شه و بعد این فصل رو میساختن تا مجبور نشیم این رو بگیم)
بطور کلی فصلی بشدت ضعیف تر از 4 فصل اول و ضعیفتر از فصل ششم و فصلی بهتر از فصل پنجم رو شاهدیم(1=2=3=4>6>7>5)
اما کلا خیلی از فنها(بخصوص خودم)تحت جو بلافاصله بعد از دیدن قسمت نمره میدیم
اما بشینید و لذت ببرید(کاشکی مجبور نبودم این حرف رو بزنم)

[areff]

یعنی فقط 6 سال صبر کردیم تا همچین اپیزودی ببینیم

[anzalichi]

اپیزودی که میتونست تاریخی بشه پر از سوتی در اومد. سوالات منو جواب بدید دیگه کارتون ندارم.


1- اون زنجیرهارو از کجاشون در آوردن وایت واکرا باهاش اژدها رو کشیدن بیرون؟
2-چرا پادشاه شب این اژدهایی که ده بیست قدم باهاش فاصله داشت و دنریس روش نشسته بود رو نزد اون اژدهای درحال پروازو زد؟
3-بنجن از کدوم گوری رسید؟ خدا فرستادش؟ تو کل 6 فصل سریال هیچ نشونی ازش نبود یهو دقیقاً جایی که هیچکی انتظارشو نداشت سروکله ش پیدا شد. غافلگیریه خوبی نبود. در حد و اندازه های GoT نبود.
4 هر جوری حساب کنیم تا پیک جان اسنو برسه به ایست واچ و کلاغ بفرستن برای دنریس و اون شال و کلاه کنه تا شمال دیوار باید جان اسنو و دارو دسته ش میمردن توسط وایت واکر ها...این کلاغ با چه سرعتی در ساعت حرکت کرده؟؟ بقالیه سر کوچه نیست که مرد حسابی. دراگون استون تا وینترفل و شمال دیوار یعنی انقدر فاصله ش کم بود؟؟


دیگه نشد داستانی که نشونم میدن رو قبول کنم. کتابای جورج مارتینو سفارش دادم بخونم. این چی بود آخه.



پ.ن: اسمامون چرا انقدر کوچیک شده :))

پ.ن2 : بچه ها نباید جواب میدادن.. کارگردان اصلاً نباید چنین چیزایی میزاشت تو اپیزودش.

[nasim777]

اپیزودی که میتونست تاریخی بشه پر از سوتی در اومد. سوالات منو جواب بدید دیگه کارتون ندارم.


1- اون زنجیرهارو از کجاشون در آوردن وایت واکرا باهاش اژدها رو کشیدن بیرون؟
2-چرا پادشاه شب این اژدهایی که ده بیست قدم باهاش فاصله داشت و دنریس روش نشسته بود رو نزد اون اژدهای درحال پروازو زد؟
3-بنجن از کدوم گوری رسید؟ خدا فرستادش؟ تو کل 6 فصل سریال هیچ نشونی ازش نبود یهو دقیقاً جایی که هیچکی انتظارشو نداشت سروکله ش پیدا شد. غافلگیریه خوبی نبود. در حد و اندازه های GoT نبود.
4 هر جوری حساب کنیم تا پیک جان اسنو برسه به ایست واچ و کلاغ بفرستن برای دنریس و اون شال و کلاه کنه تا شمال دیوار باید جان اسنو و دارو دسته ش میمردن توسط وایت واکر ها...این کلاغ با چه سرعتی در ساعت حرکت کرده؟؟ بقالیه سر کوچه نیست که مرد حسابی. دراگون استون تا وینترفل و شمال دیوار یعنی انقدر فاصله ش کم بود؟؟


دیگه نشد داستانی که نشونم میدن رو قبول کنم. کتابای جورج مارتینو سفارش دادم بخونم. این چی بود آخه.

بچه ها اینا رو جواب دادن
رجوع کنید به پستای قبلی


یه کامیک خیلی خوب از سام سلماسی از کانال وستروس براتون میزارم، کلیک کنید

2635

[Benix]

به دوستانی که ایراد های فوق مسخره میگیرن پیشنهاد میکنم اوکیا رو ببینن
چطور ممکنه کسی بخواد از دیدن این سریال ناراضی باشه و بگه این فصل خیلی سریال افت کرده؟
تا همین قسمت 100 حدس و گمان میشه زد در مورد هر یک از کاراکتر های سریال! برای اینکه قسمت بعدی بیاد لحظه شماری میکنیم
بعد شما میگید چرا کلاغش تند رفت؟ قرار بود کلاغ این قسمت بره و فصل بعد به مقصد برسه؟ یعنی چی این گیرهای مسخره؟

دیگه به حدی ایرادات دوستان زیاد شده که به شخصه خیلی از پست هارو نمیخونم! شما که نمیتونید از سریال لذت ببرید یا تحمل ندارید
در یک قسمت کلاغ به مسیرش برسه مجبور نیستید چنین پست هایی بدید

[New_Sense]

دوباره الان این اپیزود رو واسه دوستانی که مشکل تله پورت گندری داشتن بررسی کردم ؛ جالب اینجاست که توی دقیقا اپیزود همه چیز واضح هست ولی خب دوستان ایرادای الکی میگرن .

اول اینکه توی دقیقه 34/40 گندری رو شروع حرکتش به سمت دیوار هست برای خبر دادن

دوم دقیقه 37/07 نشون داده میشه که هوا تاریک شده و گندری تازه نزدیکای دیوار رسیده

سوم دقیقه 38/17 هوا روشن شده و اون سکانس تورمند و جوراه حتی چشماشون بستس و تازه باز میکنن این نشون میده یه شب تا صبح رو اونا اونجا منتظر موندن ؛ پس عملا اینا یه شب تا صبح رو منتظر موندن ولی منطق سینما و داستان این نیست که زمان رو دقیقا با زمان واقعی یکسان کنن واسه همین فقط از طریق تاریک و روشن شدن هوا اینطور مشخص شده ؛ حتی هاوند خواب بود که از خواب پا میشه و یه لگد به اون وایت واکر میزنه .

زمانی که سر جوراه میاد همون صبح پیش جان بهش میگه به زودی یخ میزنیم و اب هم همینطور پس دلیل حمله نکردن وایت واکر ها واسه این بود که اب یخ بزنه تا نشکنه و داخلش بیوفتن .

دقت کرده باشید دقیقه 44/43 هست که دنریس سوار اژدها میخواد بشه بره به سمت جان اسنو و گروهش ؛ که عملا صبح همون روز هست

دقیقه 45/38 هست که دوربین روی آب دریاچه که یخ زده یه پن میکنه که پشت زمینه توی لانگ شات وایت واکر ها هستن و توی مدیوم شات پای هاوند و چکشش هست ؛ این نشون میده اب دریاچه یخ زده و باید گروه منتظر حمله وایت واکر ها باشن ؛ پس دلیل متوقف شدن وایت واکر ها مشخصه

دقیقه 51/36 هست که دنریس میرسه و اژدهاش اتیش میفرسته

خب از تایمی که گندری رفته تا تایمی که دنریس میاد میشه 17 دقیقه ؛ به نظرم واسه مدیوم نمایشی تایم 17 دقیقه دقیقا مصداق تایم واقعی یک عصر تا فردا صبحش هست .


با این تفاسیر به نظرم کاملا تله پورت گندری و زمانبندی درست بوده و دوستان الکی ایراد گرفتن .

[anzalichi]

من میخام ایراد بنی اسراییلی بگیرم..جواب داری بیا ..توهین نکن .. کمه کمش نزدیک10ساله فیلم و سریال میبینم. کار امروز و دیروزم نیست که از رو بیکاری یه چیز گفته باشم. اینم که این مدل ایراد میگیرم برا اینه که سریال رو به اندازه شما دوست دارم. ولی بت نمیسازم ازش.. جزئیات تفاوت ایجاد میکنه دوست عزیز.. تا اپیزود 6 همه چیز میزون بود. دوسه تا مورد بچگانه باعث شد بیام یه چهارتا سوال بپرسم شما ناراحت شدی. همونقدری که نظر من واسه شما مهم نیست ناراحتی شما هم برای من مهم نیست. حرف من این بود که از یه سریال حداقل انتظاری که میره اینه که روایتش منطقی باشه. چیزی که من دیدم خیلی با منطق فاصله داشت. تنها توجیحی که به ذهنم رسید این بود که چون اخرای سریاله خواستن سریع برن برای داستان فصل هشت اماده شن.

یاسر اگه خواستی پاک کن :*

[saeed_iri]

عاالی بود ، به قول فردوسی پور چیه این GOT :Smiley10: فقط نمیدونم برای کسانی مثل من که کتاب رو نخوندیم چطوری میخوان در تعداد اندک اپیزود های باقی مانده بوجود آمدن پادشاه شب و داستان آزور آهایی رو پردازش کنن .
یکی از محبوب ترین شخصیت های سریال ازنظر من بنجن بود ،اما این یکهو از غیب رسیدنش با اینکه برام بهترین اتفاق بود ولی خیلی بالیوود وار بود!:Smiley69:

[عبدالله]

بنظرم این صحبتایی که دوستان برای پیدا کردن باگ های سریال میکنن و عده ی دیگه ای میان رفع باگ میکنن خیلی چیز خوبیه
نشون میده که مخاطب های این انجمن (حداقل) آدمایی نیستن که همه چی رو سر سری بگیرن... بحث بنظرم بیشتر سر اینکه لذت بردن باشه، سرِ فهمیده لذت بردنه!
خیلی فرق هست تو این دوتا... خیلی از دیوونه ها (بلا نسبت همه) دارن از زندگی لذت میبرن. اساسا بخاطر شیرین عقل بودن خیلی دردا و مسائل رو نمیفهمن و خب لذت میبرن از زندگی
اما خب کسایی که یکم فراتر از خورد و خوراک تو زندگی فکر میکنن، معمولا آدم های ناراحت تری هستن. دیگه این بر خودِ ما هست که به کدوم روش زندگی کنیم!


اما در کل بحث های بالا بنظرم یجورایی پاک کردن صورت مسئله است. تلپورت کلاغ نامه بر یا زنجیر یا غواصی واکرا یا غیره همش بحثای فرعیه
درواقع ما از بزرگترین مشکل فصل غافل شدیم. و این مشکل انقدر مسخره و درواقع بچگانه است که شاید اگه الان اپیزود 5 و 6 رو ندیده بودیم باورمون نمیشد
و اون این هست که: یه سری از مهم ترین کاراکترها (مثل جان اسنو! شاه شمال) میره اونطرف دیوار زامبی بدزده واسه سرسی خانم! که ایشون که حتی ارتش هم نداره بیاد صلح کنه!

واقعا خنده داره که این همه آدم بلند شن برن اونور دیوار برای یه همچین کار مسخره ای! این بی عقلی از تریون بعید بود ولی خب تقصیری نداره نویسنده ها چون کتاب رو ندارن، اینطوری دارن خرابش میکنن

مخلص کلام اینکه وقتی یه همچین حفره ی سیاهی وسط فیلمنامه باشه، خب معلومه کلی هم باگ ریز از بغلش میزنه بیرون!

[jon_snow71]

كاري با اين بحث هاي بيهوده درباره ي تلپورت و از اين چيزا ندارم
ولي سرسي ارتش نداره ك بخواد اصن صلح كنه ������������

عزيزم ارتش سرسي كلا توسط دوتراكي ها نابود نشد
بيشترشون رفته بودن
بعد تازه ������ اين گريجوي ها مگه شلغمن اين وسط با اون همه كشتي

[saman98]

الفاتحه مع صلوات :(:(:(:(:(:(:(:(:(:(:(

تقدیم با عشق به Viserion عزیز :((((((

یه سوال اقا اخر عاقبت دراگونا چی میشه؟‌راهی هست Viserion رو برگردوند و اژدهاش معمولیش کرد دوباره؟‌

اون دو تای دیگه داستانشون چی میشه؟ اگه مثلا دنریس بمیره چی به سر اژدها ها میاد؟‌ من بیشتر از هر شخصیتی نگران اژدها ها هستم :((((((

نکنه بمیرن؟ :\\\\\

https://3.bp.blogspot.com/-yppPvXOIrlw/WDOWA4_VI3I/AAAAAAAAOiw/SzHlqpMh9lQ-31-t_XQ9upIFzOCAT52egCLcB/s1600/GOT_insp_Viserion.jpg

[koresh92]

دوستان دلیل تفاوت سطح منطق و ریز کاری های فیلنامه این فصل با فصلای قبل اینه که داستانش در یک سال و به سرعت نوشته شده و با متنای قبل که از روی رمانی بود که نویسنده اش برای هر جلدش پنج سال یا بیشتر وقت میذاشت تا کاملا همه چیزش بهم بخوره هست مثل این میمونه که یه سریال بسازن از روی شاهنامه بعد فصلای اخرش رو خودشون بنویسن علت تفاوت لذت از باور پذیری محیط و اتفاقات تفاوت سطح فیلمنامه نویس ها و زمان گذاشتن شون با نویسنده اصلی کتاب ترانه ای از یخ و آتش
ولی با این حال هنوزم سریال قوی ترین سریال در سبک خودشه

[smh2011]

دوستنی که میگن چرا ایراد بنی اسرائیلی میگیرین؟؟؟
خب دلیل داره.
اکثر ایرادات مشکل هایی هستن که توی فصل های قبل نبودن با کمتر دیده شده.
توی فصل های قبل یه شخصیت که میخاست از یه جا بره یه جای دیگه دست کم 1-2 قسمت طول می کشید و توی این مدت خیلی خوب شخصیت پردازی می شد. نمونه هاش هم زیاد هست. از خود دنریس گرفته تا جیمی که توی سفر دستش هم قطع شد و حداقل برای من از یه شخصیت نچسب به یکی از دلنشین ترین شخصیت ها تبدیل شد. خود جان اسنو 1-2 فصل طول کشید تا بیرون از دیوار بره وحشی هارو پیدا کنه و وایت واکر ها رو هم ببینه. بعد الان توی چن ساعت پیاده روی به وایت واکر ها میرسیم. حتی اگه فرض رو بر این هم بزاریم که وایت واکر ها نزدیک تر شدن پس الان باید بتونن توی 1-2 روز به دیوار برسن. از یه طرف داریم میگیم که زمستون رسیدهو خود سانسا هم توی قسمت 6 گفت که سفر خیلی سخت شده ولی جان توی پند قسمت قبل توی چند دقیقه از شمال میره به دراگون استون و برمیگرده میرسه به دیوار... حتی یک قسمت هم طول نمیکشه تا برسه. یا دنریس که حمله کرد به سپاه جیمی خودش که سریع با اژدها پرواز میکنه ولی سپاهش چجوز با سرعت میان؟!
بیاید قبلو کنیم که این مشکل ها وجود داره. چیزی از لذت سریال کم نمیکنه. اتفاقن هیجان سریال بخاطر زیاد بودن اتفاق های هر قسمت بیشتر هم شده. ولی یکی از ذلایل چیزی نزدیک به شاهکار سریال دقت و توجه به همچین ریزه کاری هایی بود. توی همین ریزه کاری ها و جزئیات سریال خودشو از بقیه سریالا جدا می کرد. بزرگترین دلیلش هم کم تر شدن تعداد قسمت های فصل و همچنین جلو زدن سریال از کتاب بود. خیلی از پرداخت ها توی کتاب انجام می شد و نویسنده ها فقط نتیجه رو برداشت میکردن ولی الان باید همه چیز رو خودشون خلق کنن

[hamed224]

بر عکس بقیه من سرعت سریالو دوست دارم ....هر چقدرم باعث بشه جزئیات رو حذف کنن مثل رفت و برگشت های حین مسافرت که خیلی قبلا رو اعصاب بود با یک کات مسیر رو کوتاه میکنن نخواد ما هی سیر و سفر شخصیت هارو ببینیم یه راست میره سر اصل مطلب ، با تمام ایراداتی که دوستان میگیرن بازم هیجان سریال سر جاشه.....

[T-REX]

و اون این هست که: یه سری از مهم ترین کاراکترها (مثل جان اسنو! شاه شمال) میره اونطرف دیوار زامبی بدزده واسه سرسی خانم! که ایشون که حتی ارتش هم نداره بیاد صلح کنه!
واقعا خنده داره که این همه آدم بلند شن برن اونور دیوار برای یه همچین کار مسخره ای! این بی عقلی از تریون بعید بود ولی خب تقصیری نداره نویسنده ها چون کتاب رو ندارن، اینطوری دارن خرابش میکنن

احسنت. به نکته بسیار پهن و کت و کلفتی اشاره کردید. مهمترین شخصیت های سریال برن عملیات انتحاری بعد تلفات سنگین هم بدن که این وسط سرسی خانم می خواد باور بکنه یا نکه. واقعا دلیلی مسخره تر از این بلد نبودن جور کنن؟ :Smiley14:(واکرها از آنچه که در آیینه می بینید به خود سرسی نزدیکترند!)
بعد اون دو تا (دن و سگ شکاری) چرا با دنریس برگشتن؟ اونا که هدفشون زامبی ربایی نبود؟
نکنه فکر می کردن شاه شب میاد باهاشون نبرد تن به تن می کنه که حالا برگشتن :Smiley15:!!!
تو جذابیت و بالا بودن هیجان سریال شکی نیست ولی بعضی چیزها واقعا آزار دهندست. من که فقط به عشق سرسی دنبالش می کنم.

متاسفانه سریال از فصل قبل با زنده کردن جان اسنو، پرستیژ و ابهتش رو برای من از دست داد. این فصل هم که پر شده از سوتی و باگ و واکر غواص و کلاغ تیزرو

[bayani]

من با توجه به کم بود بودجه شبکه و کمتر شدن اپیزود های سریال هیچ مشکلی با ریتم تندش و یا تلپورتی که میگین و زنجیر و غواصی و یخ دریاچه و چرا اون اژدها رو زد این و نزد و. ...نداشتم ولی این نکته ای که دوستمون اشاره کرد و قضیه زامبی دزدی برای اثبات به سرسی که متحد و ارتشی خاصی نداره و علنا شکست رو قبول کرده بود با توجه به عظمت کتاب و سریال واقعا مضحک بود و اصلا قابل توجیه نیست .

[KEVIN GARVEY]

یه نکته ای که دوستان در مورد رسیدن شاه شب به دیوار رو دقت نمیکنن اینه که، آقا شاه شب همینجوری نمیاد که مستقیم بره سمت دیوار. نباید ارتشی چیزی جمع کنه. اینهمه قبایل وحشی اونور دیوار هست. به گفته تورموند صدتا یا بیشتر هستن. خوب این بابا باید تو راه لشگر کشی اونارو به ارتشش اضافه کنه باید اونارو بکشه و بعد به ارتشش اضافه کنه.
در مورد تلپورت و این حرف ها بنده خدا دوستمون new sence بهترین توضیح رو داد.
در مورد اژدها هم چون پشت دروگون بهش بود نزدتش، اژدها یک که پرواز میکرد داشت مستقیم میومد و ضربه باید به سینه اش برخورد میکرد.
پ ن، دوستی بود تو انجمن به بار پستی نوشته بود تو تاپیک سریالی، نوشته بود نمیتونم از قاب بندی و فلان پ فلان ایراد بگیرم. بابا مگه میدونی قلب بندی اصلا یعنی چی.
الان هم دوست خوبم ممد انزل، میگه ده ساله فیلم میبینم. با فرض اینکه الان 21 سالت باشه یعنی داداشمون از 11 سالگی فیلم میدیده. من باب شوخی عرض کردم.... :Smiley36:

[Mia_3D]

اول اینکه توی دقیقه 34/40 گندری رو شروع حرکتش به سمت دیوار هست برای خبر دادن
...
دقیقه 51/36 هست که دنریس میرسه و اژدهاش اتیش میفرسته

آفرین آفرین، 34:40 درسته ولی در واقع دقیقه 48 هست ک دنریس میرسه :Smiley14:

ی سوال دیگه، جان و 6 نفر از یاران با وفایش در ظهری یخبندان مقابل یزیدیان(army of the dead) ک هزاران نفر بودن مدتی(ک میگن یکی دو روز شد، زیاد مهم نیس) کاملا محاصره بودن، بعد چطور یهویی وقتی امداد غیبی(بنجن) پیداش میشه(اینکه خودش روی جان ی GPS کار گذاشته ک موقع مشکل پیداش میشه، بماند)، یهو راهی برای فرار براش باز میشه؟

و اینکه نایت کینگ و رفقاش همون اول جان و یاران رو با اون نیزه ها نمیزنن هم جالبه :)

[New_Sense]

آفرین آفرین، 34:40 درسته ولی در واقع دقیقه 48 هست ک دنریس میرسه

ی سوال دیگه، جان و 6 نفر از یاران با وفایش در ظهری یخبندان مقابل یزیدیان(army of the dead) ک هزاران نفر بودن مدتی(ک میگن یکی دو روز شد، زیاد مهم نیس) کاملا محاصره بودن، بعد چطور یهویی وقتی امداد غیبی(بنجن) پیداش میشه(اینکه خودش روی جان ی GPS کار گذاشته ک موقع مشکل پیداش میشه، بماند)، یهو راهی برای فرار براش باز میشه؟

و اینکه نایت کینگ و رفقاش همون اول جان و یاران رو با اون نیزه ها نمیزنن هم جالبه



شما احتمالا اون نسخه ای که زمانش کوتاه تر هست رو دانلود کردی و دیدی ؛ وگرنه زمانی که دنریس میرسه دقیقا همین تایمی هست که گفتم ؛ اینم یکی از ایرادای دیدن نسخه های هک شده :Smiley36:

این همون ایراد بنی اسراییلی هست که شما داری میگیری :Smiley69:


اگه بخوایم اینطوری بهش نگاه کنید باید بگید چرا موقعی دنریس رسید به گروه جان اتش اژدهاش رو سر نایت کینگ نریخت ؟

یا چرا دانداریون اصلا شمشیرش اتیش میگیره چه معنی داره ؟

یا چرا هاوند با چکش مبارزه میکنه مگه شمشیر نداشت؟

چرا جان سر شمشیر مورمنت به جای خرس عوض کرد؛ کردش گرگ ؟

چرا در گنجه بازه؟ چرا دم خر درازه؟ چرا دومنت درازه؟ کو تخم مرغ تازه؟



سوالای اسپم و بی نتیجه و بی منطق میشه همین سوالایی که دوستان میفرمایند .

[maasoudn]

بنظر منکه قضیه زامبی دزدی منطقی بود بغیر خود سرسی حتی دنریس هم این قضیه رو اون طور که باید باور نداشت و صرفا برای اینکه جانو طرف خودش نگه داره ، داشت به این قضیه بها میداد الان دنی کامل این مسئله رو درک کرده ، حالا بریم سراغ سرسی که کلا اینارو باور نداره و فرضا هم ارتشی نداشته باشه کلا مردم جنوب به این قضایا باور ندارن و براش هم نمی جنگند پس باید بهشون اثبات بشه تا بتونن از جنوب هم نیرو جمع کنند

[lady snow]

منم ریتم تند الان رو دوست ندارم. ریتم کند قبلی برای من دلچسبتر بود با اینکه تا قسمت هشتم جون به لب میشدیم ولی باز من ترجیحم همون داستان پردازی از سرحوصله هست.

اما واقعیت اینه که ریتم تند در این فصل اجتناب ناپذیره. جدا از بحث بودجه ما در انتهای سریال هستیم و کارکترها بهم رسیدن پس تعداد لوکیشنها و تعداد داستانها کم شده. طبیعی هست که داستان سریع پیش بره و باگهای زمانی پیش بیاد. فصلهای گذشته ما دو سه تا داستان تو خود کینزلندینگ داشتیم که خودش چن تا لوکیشن جداگانه بود. تو براووس میرفتیم پیش آریا. تو میرین به دنریس سر میزدیم. بعد وینترفل. بعد کسل بلک. بعد اون طرف دیوار. این وسطا بعضی وقتا به خاندانهای کنار رودخونه هم سر میزدیم. خب طبیعیه با وجود این همه خط داستانی و کارکترهای مختلف بین داستان هر شخصیت فاصله می افتاد. تو هر قسمت همه این داستانها باهم پیش میرفتن. سه قسمت طول میکشید تا یکی از یه لوکیشن بره به یه لوکیشن دیگه. ولی الان بیشتر کارکترهای مهم در یک لوکیشن هستن دیگه داستان مجزا از هم ندارن. یا باید الکی بشینن اونجا باهم چای بخورن گپ بزنن که داستان کش بیاد یا باید داستان رو یجوری جلو ببرن که سریال گات از هیجان نیفته. که سازنده ها پلن دوم رو انتخاب کردن.

تنها چیزی که تو این فصل خیلی روی اعصابم بود پرواز کشتیهای یورن گریجوی بود
ایده آوردن وایت واکر به نظر منم خیلی بچگانه بود ولی اینا میخواستن حتما یه اژدها رو بدن به نایت کینگ و اینم تنها راهش بود
در کل من ازین فصل راضی هستم. با وجود سوتی و باگ زمانی. این داستان هرجور دیگه ای که پیش میرفت انقدر جذاب نمیشد.

[masoud 99]

این مسئله گرفتن یه واکر و بردنش نزد سرسی برای اثبات وجود واکرا که خیلی ازش انتقاد شده بنظرم واقعا منطقیه دوستان میگن سرسی که ارتش خاصی نداره ولی یادمون نره برا جنگ با واکرا همه ی مردم باید بجنگن زن و مرد حتی بچه ها همنطور که جان اسنو گفت پس نشون دادن واکر برای اثبات وجود اونا به عامه ی مردم هست شما دیدید که اون استادا حرف سم باور نمیکردن دیگه چه انتظاری میشه از عامه مردم داشته باشیم پس این کار برا این بوده که مردم اگاه کرد که یه دشمن واحد دارن و اگه میخوان پیروز بشن باید باهم متحد بشن.

[Rick Grimes]

http://s8.picofile.com/file/8304284642/6.jpg
دیگه از نظر هیجان تبدیل به یک شاهکار بی رقیب شده... اصلا نتونستم سر این اپیزود پلک بزنم، چون میترسیدم حتی یه ثانیه رو از دست بدم.
چقدر هم طــولـانـی بود...
حالا فقط باید منتظر اختتامیه‌ی این فصل باشیم و ناراحت از اینکه بعد از پایان این فصل دیگه چی میخوایم نگاه کنیم
فقط بگم که از اینکه کینگ جان عاشق دنی :) شد خوشم نیومد... از جان بعیده این سـوسـول بـازیـا

[rahavix]

من اگه جای سازندگان باشم
یه پایان باز اینطوری درست میکنم
که برای اسپین اف های اینده
دستم برای برگردوندن وایت واکرها خالی نباشه:
توی آخرین صحنه یه نفر مثل بیلیش که احتمالا به تاج و تختش نرسیده
یه نفر دیگه مثل سرسی یا دنی رو
با یه تیکه شیشه اژدها
دوباره تبدیل به وایت واکر میکنه!:Smiley69:
این دفعه نایتز کویین درست میشه!:Smiley14:
خداییش هر اسپین افی هم که بدون وایت واکرها درست کنن بدرد نمیخوره!

[nasim777]

من اگه جای سازندگان باشم
یه پایان باز اینطوری درست میکنم
که برای اسپین اف های اینده
دستم برای برگردوندن وایت واکرها خالی نباشه:
توی آخرین صحنه یه نفر مثل بیلیش که احتمالا به تاج و تختش نرسیده
یه نفر دیگه مثل سرسی یا دنی رو
با یه تیکه شیشه اژدها
دوباره تبدیل به وایت واکر میکنه!:Smiley69:
این دفعه نایتز کویین درست میشه!:Smiley14:
خداییش هر اسپین افی هم که بدون وایت واکرها درست کنن بدرد نمیخوره!

اسپین اف ها رو از روی کتاب میسازن پس اینطوری نمیشه
و به شخصیت ها و زمان های دیگه پرداخته میشه
غیر از این عمل کنن ارزش سریال پایین میاد

[:: ERFAN ::]

جان و 6 نفر از یاران با وفایش در ظهری یخبندان مقابل یزیدیان(army of the dead) ک هزاران نفر بودن مدتی(ک میگن یکی دو روز شد، زیاد مهم نیس) کاملا محاصره بودن، بعد چطور یهویی وقتی امداد غیبی(بنجن) پیداش میشه(اینکه خودش روی جان ی GPS کار گذاشته ک موقع مشکل پیداش میشه، بماند)، یهو راهی برای فرار براش باز میشه؟

و اینکه نایت کینگ و رفقاش همون اول جان و یاران رو با اون نیزه ها نمیزنن هم جالبه
در مورد محاصره که دیگه کسی نمونده بود که بخوان همچنان در حالت محاصره بمونن دنریس که رفته بود جان هم که یه مدت زیر آب بود و خبری ازش نبود,خود شاه شب هم به عنوان رئیسشون کار خیلی مهمتری داشت و به همراه اکثر مریداش حرکت کردن تا زنجیرا رو بیارن و به اژدهاش برسه:Smiley36:اینکه عمو بنجن چطوری جان رو پیدا کرد تو فصل 6 قسمت 6 اگه یادت باشه بعد از جان فشانی هودور همین عمو بنجن برن رو نجات میده و همونجا به میرا میگه که کلاغ سه چشم(احتمالا منظورش کلاغ سه چشم سابق قبل از مرگشه) دنبالم فرستاده پس این شخصیت میتونه با کلاغ سه چشم یه ارتباطاتی داشته باشه(احتمالا ارتباط ذهنی یا یه چیزی تو این مایه ها),و برن هم که مطمئنا به عنوان کلاغ سه چشم میتونسته از محل درگیری و دردسری که برای جان پیش اومده آگاه باشه و احتمالا مثل دفعه قبل اینبارم کلاغ سه چشم بنجن رو فرستاده

در مورد اژدها هم چون پشت دروگون بهش بود نزدتش، اژدها یک که پرواز میکرد داشت مستقیم میومد و ضربه باید به سینه اش برخورد میکرد.
بنظرم ربطی به اینکه حتما باید سینه ش رو میزد نداره,خب همین شاه شب مگه بلافاصله بعد از کشتن ویسریون قصد نداشت با یه نیزه دیگه دروگونی که روی زمین نشسته بود رو هم هدف بگیره؟اگه هشدارای جان که سریع تر حرکت کنن نبود همین دروگون رو هم وقتی رو زمین نشسته بود و پشتش بهش بود نابود میکرد!شاید به این برگرده که اون اژدها با اون سرعتی که داشت پرواز میکرد و مشغول آتش زدن وایت ها بود تلفات بیشتری رو داشت به ارتش شاه شب وارد میکرد نسبت به دروگونی که ثابت روی زمین مشغول سوار کردن گروه جان بود و نهایتا یه محدوده کوچکی از وایت ها رو داشت آتش میزد

[capitantom]

http://s8.picofile.com/file/8304284642/6.jpg
دیگه از نظر هیجان تبدیل به یک شاهکار بی رقیب شده... اصلا نتونستم سر این اپیزود پلک بزنم، چون میترسیدم حتی یه ثانیه رو از دست بدم.
چقدر هم طــولـانـی بود...
حالا فقط باید منتظر اختتامیه‌ی این فصل باشیم و ناراحت از اینکه بعد از پایان این فصل دیگه چی میخوایم نگاه کنیم
فقط بگم که از اینکه کینگ جان عاشق دنی :) شد خوشم نیومد... از جان بعیده این سـوسـول بـازیـا




اگه صحنه بعد از اینکه جان از اب میاد بیرون و شمشیرشو برمیداره رو با دقت نگاه کنید، چشمای گرگ روی شمشیر باز میشه
دلیل خاصی داره ایا؟ برن از طریق چشمای این گرگه میتونه ببینه؟

[mehrdad_dvd]

http://s8.picofile.com/file/8304343734/photo_2017_08_23_04_25_33.jpg
http://s8.picofile.com/file/8304343742/photo_2017_08_23_04_25_55.jpg

[nasim777]

اگه صحنه بعد از اینکه جان از اب میاد بیرون و شمشیرشو برمیداره رو با دقت نگاه کنید، چشمای گرگ روی شمشیر باز میشه
دلیل خاصی داره ایا؟ برن از طریق چشمای این گرگه میتونه ببینه؟

عوامل سریال گفتن اتفاقی بوده به خاطر مه و خیس شدن شمشیر

[modern_gesprach]

اينم از جان اسنو سينه خيز زانو زد قبلش هم كه سرسي به غلط كردن افتاده بود الان هم نوبت پادشاه شب‌ـه
كه بچه دزدي مي كنه بگه غلط كردم كسي جلودار تارگرين ها نبوده و نيست

[mehrdad_dvd]

عوامل سریال گفتن اتفاقی بوده به خاطر مه و خیس شدن شمشیر

تو این گیف با حرکت آهسته کاملا مشخصه که باز میشه چشمهاش

http://s9.picofile.com/file/8304375842/doc_2017_08_23_13_48_47.mp4.html

[lady snow]

http://picoup.ir/images/13172511351982525452.png (http://picoup.ir/)

[Yellow King]

تو این گیف با حرکت آهسته کاملا مشخصه که باز میشه چشمهاش

http://s9.picofile.com/file/8304375842/doc_2017_08_23_13_48_47.mp4.html
دوست عزیز خود کارگردان این قسمت گفت که اتفاقی بوده!
اگه برنامه ای داشتن که اصلا راجع بهش مصاحبه ای نمیکردن

[عبدالله]

:Smiley14:


http://up.vbiran.ir/uploads/26326150348242923727_20905671_1266314350158363_432 5392432008003584_n.jpg

[:: ERFAN ::]

میانگین نمرات منتقدان Rotten Tomatoes به قسمت 6 که نشون میده از نظرشون این قسمت ضعیف ترین قسمت کل فصل بوده:

http://picoup.ir/images/22839998169793002867.jpg (http://picoup.ir/)
شاید بهتر باشه واقعا صبر کنن تا کتاب های مارتین تموم شه بعد فصل آخر رو بدن،حیف گات.....:Smiley24:

[ESajad]

فرق گیمز اوف ترونز با خیلی از سریال های دیگه این بود که داستان،فضا سازی و لوکشین های بی نظیری داشته
انگار سریال نمی دیدی یک فیلم سینمایی بزرگ می دیدی تمام نکته ها دیالوگ ها سکانس ها با برنامه ریزی هستند
شما اپیزود دیوار فصل سوم رو ببیند در حد یک فیلم سینمایی برای این اپیزور پول حرج کردن
الان نویسنده کتاب تغمه اب واتیش کتابش رو تموم نکرده یعنی ممکنه داستان خیلی متفاوت از سریال باشه
وقتی به طور دلخواه از چندین جلد کتاب داستان های خاصی رو در بیاری و خیلی از داستان های جذاب فرعی رو حذف کنید
نمونش بانوی سنگدل یا داستان جنگ های رابرت،فرزندان جنگل رو حذف کنی مجبور در فصل های انتهایی فط به کلیت داستان
تکیه کنی و همون رو تا انتها بری دیگه راه برگشتی نیست الان میشه داستان مثلا زندگی ایگان تارگرین رو نشون داد نمیشه
پس میان داستان رو به راحتی تموم می کنند شما فصل قبل رو بینید چه قدر طولانی و کند بود داستان ها چه قدر کند پیش می رفتند
من الان فک می کنم جان اسنو و رفقا یک هسرو ناکامورا یا یک دریچه تو سریال لاست دارند که اینقد سریال داستان وزمان رو طی می کنند
قبول شما میخواهید یک کلاغ رو بفرستید دنریس رو بیاره خوب خیر سرتون شما نویسنده هستید یک تیم نویسندگی کامل دارید
مارتین رو دارید یک داستان یک اتفاق یک داستان برای این اتفاقات بوجود بیارید نه یک کلاغ با موتور فوق جت بفرستید تا دنریس رو بیاره
خیلی از طرفداران این سریال که ابهت و بزرگی این سریال رو در فصل های ابتدایی دیدن دل زده می شوند چرا
شش فصل به کندی و با انتظار فوق العاده کشنده ای رو طی کردن تا فصل جدید رو ببنید ولی به یکباره
اینقد اتفاق و داستان حوادث روی که شش فصل منتظرش بودید رو به خورد ببینده میدی که به این حجم اتفاق عادت نداره
گاف های داستانی زیادی داره که اصلا برای این سریال قابل قبول نیست میدونید چرا چون سازندگان این سریال توقع بیننده های خودش رو تا این حد
بالا برده که فقط حد کمال این سریال رو قبول می کنند با دیدن این فصل متوجه شدم که گیمز اوف ترونز دیگه بهترین سریالی نیست که دیدم
دوم بحث هزینه و بودجه برای سریالی مثل گیمز اوف ترونز و شیکه اچی بی او مسخره است
قبل از شروع این فصل رییس شبکه اچی بی گفت تا هر زمانی که سازندگان این سریال بخواهند ما هزینه ای ساخت این سریال رو براورده می کنیم
پس مشکل هزینه نیست مشکل اینه که سازندگان گیمز اوف تزونز دیگه از سریال گات خسته شدن میخوان سریع تمومش کنند
فقط اگر یکی از دوستان میدونه به من بگه فصل ششم از روی کدوم کتاب ساخته میبشه ایا کتاب اخره که تموم نشده یا نه
این هایی که من گفتم ایراد و گیر الکی نیست انتظاراتیه که من از سریال گیمز اوف تورنز دارم

[KEVIN GARVEY]

یادمه تو همین تاپیک های سریال تو فصول قبل همه گیر میدان به کشدار بودن داستان. مثلا یکی میگفت

چرا شاه شب نمیرسه به دیوار که البته هنوز نرسیده.
چرا اریا اونجوریه، چقدر میخواد ول بچرخه
چرا دنریس اونجوریه، چرا به وستروس نمیره
چرا برن به کلاغ سه چشم نمیرسه و......

الان که همه اشون خط داستانی شون کامل شده و داستان داره هسته اصلی شو نشون میده همون دوستان که این حرف ها رو میزدن الان دارن به سرعت داستان گیر میدن.


نمونه اش بنده خدایی تو سایت زومجی قشنگ این قسمت رو از بالا تا پایین گرفت روش کلا شستس..
بابا این همون سریاله که چه چه میزدی؟

یاد همون دوستی میوفتم که میگفت نمیتونم از قاب بندی ایراد بگیرم :Smiley14:

[ya33er]

دوستان از سریال لذت ببرید.کلا 8 قسمته دیگه مونده.چه بخواید.چه نخواید.چه کمپین بزنید.چه امضا جمع کنید چه نکنید کلا 8 قسمته دیگه مونده و قراره داستان از این هم سریع تر پیش بره!
فصلایه پیش همه از این شاکی بودن که چرا انقدر داستان کند یش میره که چرا دنریس بعد از 6 فصل هنوز به وستروس نرسیده و چرا و چرا و چرا...
8قسمته دیگه از سریال مونده با لذت ببینیمش و بذاریم تموم شه بره:Smiley17:

[jackie aprile]

با اینکه جوگیر شدم روز لو رفتن نسخه lake به این اپیزود نمره 10 دادم ولی اعتراف میکنم ضعیفترین اپیزود در این 66 اپیزود بوده تا حالا. خیلی اتفاقات محیرالعقول توش افتاده که حتی با استدلال فانتزی بودن سریال هم نمیشه روشون ماله کشید. از کلاغ و فاصله و تله پورت و... که بگذریم، من بزرگترین مشکلم با سیاهی لشکرهای غیبی گروه جان اسنو هست که ما همیشه تو نماهای دور و نزدیک و بسته و باز فقط 7 تا آدم میدیدیم ولی یکهو تو صحنه خرس فهمیدیم نفرات دیگه ای هم بودن ولی نامرئی بودن.( این صحنه رو من اونروز دو سه بار عقب- جلو کردم و مدام اعضای گروه رو سرشماری میکردم و میدیدم اینا که هفت نفرشون زندن. پس اون کی بود که پاره پوره شد؟ بعد متوجه سیاهی لشکر نامرئی و دقیقه نودی شدم) یکی دو تا از این سیاهی لشکرهای نامرئی هم فکر کنم روی صخره مردن
یا قضیه اون زنجیر و کلی ماجرای دیگه

منم فکر میکنم که بنیاف و وایز واسه سریال بعدیشون هیجان زده هستن و میخوان زودتر سر و ته GOT رو هم بیارن

[shahins]

سلام به دوست گرامی
در اینکه این قسمت پر از اشتباهات عجیبه کارگردانی بود شکی نیست، ولی اگر آخر قسمت پنج رو نگاه بکنی وقتی اون هفت نفر میان بیرون یکسری باربرهم دارن پشت سرشون میان...

[ESajad]

با اینکه جوگیر شدم روز لو رفتن نسخه lake به این اپیزود نمره 10 دادم ولی اعتراف میکنم ضعیفترین اپیزود در این 66 اپیزود بوده تا حالا.
خیلی اتفاقات محیرالعقول توش افتاده که حتی با استدلال فانتزی بودن سریال هم نمیشه روشون ماله کشید.
از کلاغ و فاصله و تله پورت و...
که بگذریم، من بزرگترین مشکلم با سیاهی لشکرهای غیبی گروه جان اسنو هست
که ما همیشه تو نماهای دور و نزدیک و بسته و باز فقط 7 تا آدم میدیدیم ولی یکهو تو صحنه خرس فهمیدیم
نفرات دیگه ای هم بودن ولی نامرئی بودن.( این صحنه رو من اونروز دو سه بار عقب- جلو کردم
و مدام اعضای گروه رو سرشماری میکردم و میدیدم اینا که هفت نفرشون زندن. پس اون کی بود که پاره پوره شد؟
بعد متوجه سیاهی لشکر نامرئی و دقیقه نودی شدم) یکی دو تا از این سیاهی لشکرهای نامرئی هم فکر کنم روی صخره مردن
یا قضیه اون زنجیر و کلی ماجرای دیگه

منم فکر میکنم که بنیاف و وایز واسه سریال بعدیشون هیجان زده هستن و میخوان زودتر سر و ته GOT رو هم بیارن

دقیقا من همین نکته رو ایراد بزرگی میدونم من میگم اون شخصی که خرس دریدش شاید بیرون از دیوار بوده باشه و جزیی از این گروه نباشه
ولی اونی که از روی صخره پرت شد و تیکه پاره شد نه هاوند بود نه تورمند نه دنداریون نه جورا پس کی بود اینا گروهشون هفت نفر بود
گندی به قلعه برگشت فقط توروس کشته شد اونی که از روی صخره پرت شد کی بود ؟

دوم ببیند سازندگان سریال این همه برای رسیدن دنریس به وستروس وقت صرف کردن که دقیقا هم درست بوده دنریس داشت ارتشش رو جمع میکرد
ریتم تند سریال به هیجان سریال اضافه میکنه خیلی عالی میشه ولی بی خیال شدن واقعیت های زمانی وستروس و اسوس کلا جهان نغمه و اتش رو خراب میکنه
و به داستان سریال خیلی ضربه میزنه
همیشه قرار نیست چون گیمز اوف ترونز رو دوست داریم اشتباهات رو قبول نکنیم ولی باقی سریال ها زیر تیربار انتقادات نابود کنیم
اگر بین هرکدوم از این قسمت ها مثل قسمت دوم چهارم و ششم یک قسمت مقدمه چینی و داستان گویی وجود داشت خیلی بهتر بود

[New_Sense]

دقیقا من همین نکته رو ایراد بزرگی میدونم من میگم اون شخصی که خرس دریدش شاید بیرون از دیوار بوده باشه و جزیی از این گروه نباشه
ولی اونی که از روی صخره پرت شد و تیکه پاره شد نه هاوند بود نه تورمند نه دنداریون نه جورا پس کی بود اینا گروهشون هفت نفر بود
گندی به قلعه برگشت فقط توروس کشته شد اونی که از روی صخره پرت شد کی بود ؟

دوم ببیند سازندگان سریال این همه برای رسیدن دنریس به وستروس وقت صرف کردن که دقیقا هم درست بوده دنریس داشت ارتشش رو جمع میکرد
ریتم تند سریال به هیجان سریال اضافه میکنه خیلی عالی میشه ولی بی خیال شدن واقعیت های زمانی وستروس و اسوس کلا جهان نغمه و اتش رو خراب میکنه
و به داستان سریال خیلی ضربه میزنه
همیشه قرار نیست چون گیمز اوف ترونز رو دوست داریم اشتباهات رو قبول نکنیم ولی باقی سریال ها زیر تیربار انتقادات نابود کنیم
اگر بین هرکدوم از این قسمت ها مثل قسمت دوم چهارم و ششم یک قسمت مقدمه چینی و داستان گویی وجود داشت خیلی بهتر بود



متاسفانه دوستان عزیز اصلا توی دیدن سریال دقت نمیکنن ؛ و چون دقت نمیکنن سوالاشون جواباش توی سریال هست . اینا گروهشون هفت نفر نبود ؛ بیشتر از هفت نفر هست .
توی اون جنگ با خرس و وایت واکر ها این سربازای نایت واچ بودن که کشته میشدن

الانه که دوستان بگن خب مگه میشه باید یکی از افراد اصلی کشته میشد ؛ بعله میشه از اون هفت نفرم توروس کشته شد .

https://www.uplooder.net/img/image/15/9d1a012e698ec85ffd415a11bd385858/Screenshot-(29)1.png


https://www.uplooder.net/img/image/17/b89c1c8c8af14b76bdf0965341fc87b4/Screenshot-(31)1.png

[jackie aprile]

اقا من انتقادم بابت سیاهی لشکرهای نامرئی رو پس میگرم. چون نیک نگریستم دیدم که اینا 12 نفر بودن حتی. منتهی چون تو این قسمت خیلی روی هفت سامورایی یاران حلقه تاکید شده بود، آدم هفت نفر می بینه همشون رو
من بزرگترین بحرانم بابت این ایپزود بود که حل شد. روی بقیه حوادث محیرالعقول با استدلال فانتزی بودن ماله میکشم

[New_Sense]

من بزرگترین بحرانم بابت این ایپزود بود که حل شد. روی بقیه حوادث محیرالعقول با استدلال فانتزی بودن ماله میکشم




آخه ایرادای شما هم محیرالعقول هست ؛ اگه یه ایراد کامل درست بگیری که توی همین اپیزود یا توی اپیزود های قبلی جوابش نباشه ؛ من قبول میکنم .


حتی در مورد تلپورت کلاغ ها که همتون هی ایراد میگیرید ؛ اونروز دقت کردم توی اپیزود 5 یا 4 بود زمانی که برن استارک (کلاغ سه چشم) وارگ شد و کلاغ ها رو فرستاد سمت نایت کینگ تا ببینه کجا هستن شما سرعت کلاغ ها رو دیدین چون دقیقا دوربین از چشم کلاغ داشت صحنه ها رو میگرفت ؛ خب پس باز هم نتیجه میگیریم منطق تلپورت کلاغ ها و سرعتشون با زمانبندی استارت فرستادن گندری از یک شب تا صبح که طول کشید تا به دنریس خبر بده ؛ دقیقا درسته .


میگید آخر اپیزود چطوری وایت واکرها زنجیر به اون بزرگی اوردن ؟


یعنی ادم شاخش در میاد از این سوال ؛ منطق داستانی اینطور حکم میکنه که اونا این زنجیر رو داشته باشن ؛ یعنی چی ؟ یعنی زمانی که استاد کینزلندیگ اون تیرکمان عظیم جسه رو توی زیرزمین نشون سرسی داد باید این منطق سوال شما باشه چطور کله به اون بزرگی یکی از اژدها های تارگرین ها بود رو جابه جا کردن توی زیرزمین ؟


اینطور سوال پرسیدن در مورد سریال فقط فقط الکن بودن سوال رو نشون میده ؛ سوالای غیر منطقی و غیر هدفمند که نشون میده 2 تا نقد فیک و غیر حرفه ای از دو تا سایت بدون هویت خوندید که ایراد گرفتن و شما هم به خودتون گفتین پس اینا ایراده .


روند سریال تند هست قبول کسی منکرش نیست ؛ اما ایا خاندان معروفی مونده که بخواد سریال روش مانور بده ؟ توی این فصل تمام خاندان ها از والدر فری تا تایرل تا مارتل و حتی تارلی همگی نابود شدن ؛ توقع نباید داشته باشید که سریال دقیقا منطق روایی فصل قبل رو رعایت کنه ؛ تمامی شخصیت های ریز و درشت زیر پرچم دو ملکه قرار گرفتن یا سرسی یا دنریس ؛ خب پس دیگه نمیدونم دنبال چه مجهولاتی هستید که سریال ریتمش کند بشه ؟


میگید بینوف و وایس دنبال اینن که سریال تموم شه و سریال بعدیشون بسازن ؟ یعنی واقعا اینقدر ساده لوحانه به داستان نگاه میکنید ؛ سریال بازی تاج و تخت برعکس اعتباری که به اینا داده به خیلی از ادمای بزرگتر از اینا نداده ؛ اینا هنوز یه فصل دیگه دارن تا پایان ؛ پس نمیان کیفیت فدای تموم کردن بکنن ؛ و دوم hbo درخواست اسپین آف داده ؛ مشخصه که سریال اینقدر واسشون هم سود داشته هم اعتبار که اسپین آف هم میخوان درست کنن .


میگید به عقل جور در نمیاد که دنریس و جان تصمیم گرفتن یه وایت واکر رو اسیر کنن تا نشون سرسی بدن تا باور کنه ؟

حرف شما تا زمانی درسته که بدونیم سرسی جزو کدوم خاندان و جز کدوم جغرافیای وستروس هست ؛ وقتی سرسی از جنوب وستروس هست و تا حالا غیر از اپیزود اول فصل 1 که وارد وینترفل شد هیچوقت پاش شمال نزاشته چه برسه حتی سمت دیوار رفته باشه ؛ توقغ دارین داستان جن و پری رو قبول کنه .

همین الان یه مثال معاصر میزنم ؛ همین الان به شما بگن یه جانور فضایی هست توی فلان سیاره و یا ادم فضایی ها وجود دارن توی فلان قسمت کهکشان ؛ آیا شما تا قبل از اینکه ببینید قبول میکنید ؟ غیر از اینکه تا امروز هنوز ثابت نشده با سند و مدرک معتبر که ادم فضایی وجود داره یا نه .

حالا همین مثال رو بست بدید به سرسی و اهالی جنوب ؛ خود دنریس تا زمانی که نیمد با ارتش وایت واکر ها درگیر نشد و یکی از اژدهاهاش از دست نداد ؛ باور نکرد این ارتش مردگان اصلا وجود داره . خود استادای اعظم اولدتاون با اینکه یعنی دانشمند و عالم هستن هنوز قبول ندارن که وجود داره . پس باید قبول کنیم اینا باید یه سند محکم بیارن که سرسی ببینه تا قبول کنه .


مطمنا الان دوستان میگن من میخوام عیبای این سریال این فصل یا این اپیزود رو نگم ؛ برعکس به هیچ وجه اینطور نیست شاید ایرادای کوچیکی باشه ولی اینقدر کوچیک و ساده هست که به نسبت پیشرفت داستان تا الان این ایرادا واسه من ناچیز هست و به زبون نمیارم . در ضمن هنوز یک اپیزود دیگه مونده ؛ و هنوز زود هست کل یک فصل رو قضاوت کرد .


اگر نوشته های من تایپیک های دیگه مثل واکینگ دد و یا فرار از زندان خونده باشید دیدید تا زمانی که ایرادی فاجعه بار نباشه نگفتم و زمانی که از حد معینی رد شده باشه بی هیچ تعارفی دقیقا با مثال نظرمو گفتم .

[jackie aprile]

آخه شما رو چه استدلالی مطمئنی که کلاغهای ایست واچ ( و کلا کلاغ های نامه بر) از جنس کلاغ های مورد استفاده براندون هستن؟

من دنبال بهانه جویی الکی نیستم چون گات واسم عزیزه وگرنه میتونستم بند کنم به اینکه چطور گندری اون راه رو برگشت و تو اون برف و بوران تو سرزمینی که تازه پا توش گذاشته راهش رو پیدا کرد و گم و گور یا تلف نشد. منتهی ترجیح میدم خیلی وارد این جزئیات نشم و با سریال حال کنم

[nasim777]

آخه شما رو چه استدلالی مطمئنی که کلاغهای ایست واچ ( و کلا کلاغ های نامه بر) از جنس کلاغ های مورد استفاده براندون هستن؟

من دنبال بهانه جویی الکی نیستم چون گات واسم عزیزه وگرنه میتونستم بند کنم به اینکه چطور گندری اون راه رو برگشت و تو اون برف و بوران تو سرزمینی که تازه پا توش گذاشته راهش رو پیدا کرد و گم و گور یا تلف نشد. منتهی ترجیح میدم خیلی وارد این جزئیات نشم و با سریال حال کنم

اگه قراره نوع کلاغ ها متفاوت باشه مشخصه که کلاغ های نامه بر سریع ترین نوع هستند
در راستای تایید حرف های دوستمون دو تا مقاله از کانال وستروس براتون کپی میکنم

تحلیل طرفداران سریال در مورد برخی موارد غیرقابل قبول قسمت ششم

سوالات بسیاری در مورد بعضی صحنه های باور ناپذیر قسمت ششم فصل هفتم توسط فن ها مطرح شد، بسیاری دنبال این هستند که جواب قانع کننده برای اتفاقاتی که در سریال رخ داد پیدا بکنند و مدام غر میزنند که اتفاقات با عقل هیچ انسانی جور در نمی آید. مثلا چرا جان و همراهانش با اسب به آن طرف دیوار نرفتند؟ چرا بریک از شمشیر آتشین خود برای ایجاد گرما و حرارت استفاده نکرد تا گرم شوند؟ چرا آریا تا این حد از دست سانسا عصبانی بود؟ چرا بنجن برای نجات جان آمد و در حالیکه می توانست همراه او برود، نرفت؟ و از همه مهمتر، آیا مدت زمانی که جان و بقیه روی صخره نشسته بودند، آنقدر طولانی بود که دنریس خود را به آنجا برساند؟ آیا هیچ توضیحی برای تایم لاین این فصل از سریال و به ویژه قسمت ششم وجود دارد؟

به طور خلاصه می دانیم که جان، توروس، سگ (هاوند) ، بریک، جوراه و تورمونت و عده ای سرباز ناشناس بر روی صخره ای در وسط یک دریاچه یخ زده به دام افتادند. جان پیش از این گندری را به سمت ایست واچ فرستاد و گفت تنها راه نجات ما دنریس است. آیا ممکن است در این زمان کوتاه گندری به ایست واچ باز گردد، پیغامی از ایست واچ به دراگون استون فرستاده شود و دنریس نیز با فرزندان بزرگ و زیبای خود به دویار باز گردد ؟

اگر نبودِ اسب را با قصد پنهان ماندن از دست وایت واکر ها و سرعت بالای رسیدن گندری به ایست واچ در عرض چند ساعت را بخاطر ترشح سریع آدرنالین در خونِ او توجیه کنیم که البته از لحاظ فیزیکی امکان پذیر است و اینکه آنها تنها یک روز از ایست واچ به سمت شمال دیوار راه افتاده بودند. و حال ایا سرعت رسیدن پیام به دنریس و آمدن او توجیه پذیر هست؟

کلاغ های نامه رسان می توانند در طی دو روز از ایست واچ به دراگون استون (حدس زده میشه فاصله این دو 2000 مایل می باشد) برسند و با این حساب اگر حرکت دنریس به سمت ایست واچ را هم اضافه کنیم، چیزی حدود 4 روز برای رسیدن به آنجا زمان نیاز است. از طرفی هم سرعت حرکت اژدها به مراتب بالاتر از کلاغ است و امکان اینکه اژدها بتواند در عرض یک روز و یا حتی یک نصفه روز به ایست واچ برسد هم بسیار بالاست. پس می توان رسیدن دنریس برای نجات جان اسنو و همراهانش را در طی دو روز و نیم تا حدودی ممکن دانست.

ماندن جان و همراهانش در مدت 3 تا 5 روز روی صخره ها امکان پذیر است. چرا که محکم شدن یخ دریاچه به اندازه ای که لشگری از روی آن عبور کند، تنها در این مدت زمان ممکن است. به عبارت دیگر، توجیه سیر زمانی قابل قبول است. البته به شرطی که شما با مواردی چون دمای هوا، سرعت سفر و انگیزه شاه شب از نکشتن افراد حاضر با نیزه های یخی خود، در حالیکه آنها نمیتوانند کوچکترین دفاعی از خودشان بکنند، کنار بیایید.

مخالفانی نیز در این مورد وجود دارد: طرفدارانی که معتقدند باید جزئیات بیشتری از این صحنه به نمایش در می آمد. این حقیقت که همه چیز تا این حد غیر ممکن به نظر می رسید، چهره خوبی ندارد. حتی اگر بتوان آن را توجیه کرد. بله، طرفداران این سریال همیشه به دنبال راهی برای رمزگشایی اتفاقات بودند. رمزگشایی اتفاقاتی که می توانست در گذشته رخ داده باشد و یا در آینده اتفاق بیفتد. نه بررسی احتمالات اینکه آیا اتفاقات رخ داده ممکن الوقوع است

🔸بنجن استارک چگونه و از کجا فهمید برادرزاده اش به او نیاز دارد؟

طرفداران بازی تاج و تخت پس از اینکه بنجن استارک در فصل شش برن استارک و میرا رید را در جنگل نجات داد دیگر او را ندیدند.

در این فصل پس از نبرد جان و گروهش با وایت واکر ها زمانی که او تقریبا شکست خورده بود سواری ماسک دار زندگی او را نجات داد. نجات دهنده او کسی نبود به جز عمویش بنجن استارک کسی که نجات دهنده برن و میرا هم بود.

ظاهر شدن سریع او سوال‌هایی برای ما ایجاد کرد که او چطور و چگونه می‌دانست دقیقاً چه زمانی جان به او احتیاج داشت.

این اتفاق می‌تواند تنها یک توضیح منطقی داشته باشد اگر به یاد داشته باشید زمانی که بنجن برای نجات برن و میرا آمد به آنها گفت کلاغ سه چشم این درخواست را از او کرده است. و حالا با در نظر گرفتن این حقیقت که برن استارک کلاغ 3 چشم است منطقی است که بگوییم ممکن است او این در خواست را از بنجن کرده باشد.

از آنجایی که برن کلاغ 3 چشم است او می‌تواند تمام اتفاق‌هایی را که در حال وقوع است ببیند و از همه چیز آگاهی دارد حتماً نظاره‌گر نبرد بوده و پس از دیدن مرگ ویسریون و غرق شدن جان از عمویش درخواست کمک کرده باشد مانند زمانی که کلاغ 3 چشم قبلی این کار را کرد.

اگر این طور باشد مشخص است که روز به روز قدرت برن در حال افزایش است و این می‌تواند دلیلی باشن که چرا مدتی است دیده نمی‌شود در حالی که دو خواهرش در حال دعوا هستند. برای او جنگ در مقابل وایت واکرها اهمیت بسیار بالاتری نسبت دعوای میان دو خواهرش دارد.

[Nevah]

سلام به دوستان
اخرین باری که این همه شور و هیجان برای یک سریال یا یک اپیزود خاص دیدم بر می گرده به نیمه دوم فصل اخر برکینگ بد
باعث خوشحالی که کاربران عزیز این تاپیک را با طیف گسترده از نظر های متفاوت پر طرفدار کردن و خدایی خودش شبیه به یه کتابه اینجا که در خصوص این اپیزود نوشته شده
منم نظر خودمو میگم این فصل هر قسمت بهتر از قبل تر و تا الان قسمت ششم بهترین اپیزود این فصل بوده
خدایی من که لذت بردم
یه پیشنهاد هم برای دوستانی که ایراد های کارشناسانه فاقد اعتبارمی کنن دارم
شما دارید سریالی را میبینید که انبوهی شخصیت را دارا میباشد با داستانی فوق العاده و بودجه ی عظیم و غیر قابل تصور خرج این اثر هنری شده ،مجانی هم که دارید میبینید ، پس لطفا ایراد نگیرید ،اگه گله مندید یا عصبانی یا طراح پرسش من پیشنهاد میدم سریال های وطنی عاشقانه و شهرزاد را دانلود کنید که هم قانونیه و هم پولی

[alisoltani87]

جدای از نقاط ضعف و قدرتی که این قسمت داشت، چن نکته جالب درمورد کلیت داستان و قلم مارتین هست که نظرم رو جلب کرده و با شما درمیون می ذارم:

- توی داستان ما با دو خدا روبروییم که به یکی شون «لرد آو لایت یا ارباب روشنایی» و به اون یکی «پادشاه شب» گفته میشه، جدای از این که مبحث دو خدایی به خودی خود جالبه (این که یه دنیای دو خدایی چطور اداره میشه)، ما اینجا دو خدای مرگ و زندگی داریم، خدای مرگ که ظاهرا همین پادشاه شبه، انسان ها و موجودات رو میکشه تا به ارتش خودش ملحقشون کنه، ولی خدای روشنایی گویا تواناییش محدودتره، و یا اون ها رو آتش می زنه که به ارتش شاه شب ملحق نشن، و یا بهشون ویژن یا بینش میده تا بدونن وظیفه شون در خلال این نبرد چیه، به اضافه این که داشتن بعد فیزیکی پادشاه شب، شاید به این معنی باشه که ارباب روشنایی هم بعد فیزیکی داره، ولی آیا میشه انتظار داشت که توی قسمت یا قسمت های آتی ببینیمش؟ اگر تحلیلم درست باشه احتمالا بعد از اتمام ماجرا یه انسان متواضع ببینیم که به عنوان ارباب روشنایی معرفی میشه.
همچنین این که خدایان دیگه ای هم در وستروس هستن، مث خدایان قدیم که بچه های جنگل بهشون باور داشتن و جادوشون از اون خداها بوده و پادشاه شب رو اون ها به وجود آوردن، که آیا اون ها هم وجود دارن و آیا خدای اون ها خدای واقعیه و این پادشاه تاریکی و ارباب روشنایی در حد آفریده های اون ها هسن؟
در کل مبحث خدا توی این داستان برخلاف دنیای واقع بعد ملموس تری داره، و اثراتش رو مستقیم میشه دید.

چیزی که امیدوارم اینه که مارتین تحت فشار سازندگان سریال ناچار نشه و نشده باشه، داستانش رو زودتر تموم کنه، و این که بشینه و سر صبر شاهکاری که مد نظرش بوده رو خلق کنه و جاهای خالی داستان رو پر کنه.

بعد هم یه سوال: آیا ویسیروس از دهانش یخ میاد یا آتش؟

[mahan birabt]

خیلی سوراخ پیدا کرد قصه.....بحث زمانیش حالا هیچی سوتی های فاحش توش زیاد دیده میشد..از این سریال واقعا بعید بود.... مشخصه ضعف فیلمنامه بلای جان فصل هفتم سریال شده.

یه سوال ؟؟؟ اونجا که جان آدرررو کشت همه زامبی ها مردند...چرا پس یکیشون زنده موند؟؟ که اینا تونستند اسیرش کنند!!!؟؟

[alisoltani87]

همون اندازه که شما آزادی این نظر رو بدی، بد نیس این آزادی رو واسه دوستای دیگه هم قائل باشی که نظر هرچند متفاوت خودشون رو بدن. این اندازه راحت درست نیس حق آزادی بیان رو فدای علاقه نداشتنمون به شنیدن نظر مخالف کنیم.
به جاش واسه دوستانی که نمی تونن نظر مخالف رو بپذیرن یه راهکار بهتر دارم همون ابتدا وقتی می بینن که نظر مخالفه نظرشونه از خوندنش صرف نظر کنن، تا آسیبی نرسه به فضای ذهنی ای که دارن ازش لذت می برن.

[alisoltani87]

واسه خودشون هم سوال شد و درموردش بحث کردن، دنیای مردگان دنیای ناشناخته ایه، خودشون این حدس رو زدن که احتمالا اون هایی که مردن رو همون که وایت واکری که کشته شد تبدیل به زامبی کرده بوده و واسه همین مردن

[:: ERFAN ::]

در مورد مسئله زنجیر،وحشی های اون طرف دیوار از زنجیر بهره میبردن،حتی در جریان حملشون به دیوار در فصل چهارم خود سریال هم در صحنه ای نشون داد که برای کنترل ماموت هاشون از زنجیر استفاده میکنن :
http://picoup.ir/images/67939421720159755947.png (http://picoup.ir/)
خب شاه شب هم که بعد از فتح هاردهوم به هر نوع امکاناتی که وحشی ها داشتن دست پیدا کرد از جمله زنجیرهاشون:Smiley69:

[M.Amir]

در مورد مسئله زنجیر،وحشی های اون طرف دیوار از زنجیر بهره میبردن،حتی در جریان حملشون به دیوار در فصل چهارم خود سریال هم در صحنه ای نشون داد که برای کنترل ماموت هاشون از زنجیر استفاده میکنن :
http://picoup.ir/images/67939421720159755947.png (http://picoup.ir/)
خب شاه شب هم که بعد از فتح هاردهوم به هر نوع امکاناتی که وحشی ها داشتن دست پیدا کرد از جمله زنجیرهاشون:Smiley69:

اصلا چرا باید به همچین سوالهایی پاسخ داده بشه؟ این سریال نیازی به توجیه نداره.

یکی نوشته بود بعد از گذشت این همه وقت اینها از سرما یخ نزدن؟
خب برادر من برفرض که اینها با شمشیر آتشین هم خودشون رو گرم کردن. صبح روز بعد تصویری نشون داده بشه که 7-8 نفر نشستن دور شمشیر خودشون رو گرم میکنن مسخره نیست؟! داریم واقعا؟!

اینهایی که دم از ضعف کارگردانی میزنن اصلا کارگردانی یعنی چی؟! بگید ما هم بدونیم.
این قسمت درام محض بود. کارگردانی همیشه فدای درام شده و میشه و خواهد شد!
من هم قبول دارم سرعت اتفاقات این فصل به شدت رفته بالا. این رو افرادی که فصول ابتدایی رو پخش هفتگی میدیدن ممکنه یکم اذیتشون کنه.
اما خب اگر باز هم کند پیش میرفت یوزرها میگفتن چقدر داره کشش میده. (مثل فصول قبل که داشت کاراکترهاش رو به خوبی معرفی میکرد). کلا ایراد گرفتن همیشه راحت هست. با دید ایرادگیری کسی بخواد پیش بره، میتونه!
خلاصه که اگر خیلی از این ایرادهایی که گرفته میشه رو در مقایسه با درام این قسمت بذارین متوجه میشین که واقعا این ایرادها لذت سریال رو از خود شما میگیره فقط. روی ما تاثیری نداره.

[عبدالله]

من خیلی سعی کردم در این تاپیک 19 صفحه‌ای روی سخنم با کسی نباشه. اما این دوستمون New_Sense یه ماله‌کشی هایی انجام میدن که آدم حیرت میکنه
و در حالت عادی اگه یه کاربر ساده‌ی انجمن، این حرفا رو بزنه، خب آدم از کنارش میگذره ولی آدم متعجب میشه از کسی که تگ "تیم سینما" داره یه همچین حرفایی بشنوه

اولا اینکه شما خیلی خیلی احساسی دارین در مورد سریال صحبت میکنید. خیلی صحبت هاتون از منطق به دوره...
مثلا تاپیک اپیزود 5 رو اشاره میکنم که من تو صفحه سوم در مورد نامه سانسا نوشتم که:

این نامه چیز خاصی مثل نامه قبلی سانسا که برای بیلیش نوشت و درخواست کمک کرد، نبود که رمزنگاری بخواد
این همون نامه ای هست که سانسا تو فصل 1 برای برادرش نوشت و از راب خواست بیاد جلوی جافری زانو بزنه

بعد شما چندتا پست بعد تر در یه شبهِ نقد طولانی و بلند بالا ، بدون اینکه پستای قبلی رو نگاه کرده باشید، می‌نویسید که:

البته به نظر من شاید در اون نامه حرفی از اصل و نسب جان اسنو بیان شده باشه که در واقع برای خلع پادشاهی جان اسنو کافی باشه .

که یعنی آگاهی و تسلط چندانی بر بحث های تاپیک و حتی داستان خود سریال ندارید!

یا در مورد فصل آخر فرار از زندان، که عیب‌های اون سریال بر هیچ جنبده‌ای پوشیده نبود، در اپیزودهای اول دفاعیات بلند بالایی نظیر همین کاری که الان در مورد گات می‌کنید، میکردید
که در اواخر فصل خودتون تیتر زدین:

چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی !

فکر کنید به فاصله دو اپیزود ؛ یعنی اپیزود چهارم تا ششم چقدر ممکن هست فیلمنامه و اساس داستان پر از مشکل باشه که بنده بیام الان در موردش بنویسم ؛ فاجعه ای که میتونم بگم این اپیزود کاملا رخ داد

هدفم از این ضغرا کبرا چیدن‌ها این بود که شاید تلنگری بتونم بزنم و یکم شما یا سایر دوستان رو بیدار کنم. یه سریال هیچوقت یهویی و از یه اپیزود مشخص افت نمیکنه
افت کردن سریال ها روندی پیوسته داره. و وقتی از همون اپیزود اول فرار از زندان سوتی ها شروع شدن و در اپیزود 2 ادامه پیدا کردن، میشد به راحتی ادامه‌ی راه رو متصور بود
اما وقتی بخاطر علاقه (هیجان، خاطرات قدیم و نوستالژی و هر چیزی که میخواین اسمش رو بذارید) و به بهانه‌ی لذت میایم چشممون رو، روی مشکلات می‌بندیم، نتیجه‌اش میشه همین عاقل کند کاری!
فصل هشت سریال تموم میشه و پست بلند بالایی از شما میخونیم که سریال چقدر بد شده... اونم وقتی که 19 صفحه در هر تاپیک بخاطر دفاع الکی و ماله‌کشی صرف کردین

من تکرار مکررات نمیخوام بکنم، و صحبت ها رو در این پست (#144 (http://tvworld.info/showthread.php?t=48343&p=227793#post227793)) گفتم. از اینکه سرسی هیچ ارتشی نداره و نویسنده‌ها با این مسخره بازی زامبی‌دزدی فقط وقت خریدن تا سرسی مزدور استخدام کنه
با مغلطه و عوض کردن مسیر بحث که کار به جایی نمی‌بریم:

اگر در مورد کشته شدن سیاه‌لشگر هفت سامورایی ایراد وارد کردن همه، بخاطر این نیست که بلد نیستن تعداد آدما رو بشمارن!
بخاطر این هست که کشته شدن سیاه‌لشگر اصلا کارکردی نداره تو اون صحنه ها...
به نقل از زومجی:
"مسئله این است که در طول این اپیزود، دوربین حتی برای یک ثانیه هم که شده هیچکدام از سیاهی‌لشکرها را از نزدیک نشان نمی‌دهد. مشکل اول این است: از آنجایی که ما چهره‌ی آنها را ندیده‌ایم، هروقت یکی از آنها کشته می‌شد برای چند لحظه فکر می‌کردم یکی از اعضای هفت سامورایی کشته شده‌اند و بعد که دوربین جلو می‌رفت متوجه می‌شدم که نه. مشکل بعدی هم این است که آوردن یک سری کاراکتر بی‌خاصیت صرفا برای سلاخی شدن از تعلیق و تنش اکشن می‌کاهد. چون تماشاگر می‌داند اول کاراکترهای اضافی باید حذف شوند تا نوبت به اصلی‌ها برسد."

اگر از سرعت کلاغ نامه بر گفته میشه، بخاطر نحوه‌ی روایت این اپیزود از زمان هست (به اعتراف خود کارگردان این اپیزود الن تایلر (http://variety.com/2017/tv/news/game-of-thrones-season-7-episode-6-beyond-the-wall-timeline-director-1202534403/)) نه بخاطر صحنه‌ی اپیزود 5 که برندون کلاغ ها رو هدایت میکنه
چرا که در اون اپیزود زیاد بودن مسافت و کم بودن سرعت کلاغ ها با کات خوردن های متوالی نشون داده میشه. یک لحظه کلاغ ها در ایست واچ هستن، کات میخورد! و صحنه‌ی بعدی بالای سر واکرها
این به معنای سرعت بالای اونها نیست! این به معنای کات دادن کارگردان برای کوتاه کردن زمان این سکانس هست!

اینکه گندری ‌ای که چطور تاحالا برف ندیده به عمرش، این مسافت رو میدوه و تو این سرما (سرمای شمال دیوار وحشتناک متفاوته) بدون اینکه راه رو گم کنه به دیوار میرسه مشکل هست و اینکه جان گندری رو برای اینکار انتخاب میکنه فاجعه در شخصیت پردازیه.

این صبر کردن نایت کینگ برای یخ بستن دریاچه و هیچ کاری نکردنش پر از تناقضه.

باز به نقل از زومجی:
"دلیل آوردند که شاه شب تمام این اتفاقات را از قبل برنامه‌ریزی کرده بود. اینکه شاه شب برای هفت سامورایی و دنی و اژدهاش تله پهن کرده بود. برخی طرفداران باور دارند شاه شب از آنجایی که مثل برن قدرت سبزبینی دارد (مثلا در اپیزود قبل، او متوجه کلاغ‌های جاسوس برن می‌شود)، پس می‌تواند آینده را ببیند. در نتیجه او از قبل می‌دانسته که هفت سامورایی برای دزدیدن یکی از زامبی‌هایش می‌آیند و در ادامه دنی برای نجات آنها می‌آید و منتظر بوده تا از این طریق به قهرمانان‌مان رودست بزند، آنها را غافلگیر کند و یک اژدها به کلکسیون مردگان متحرکش اضافه کند. طرفداران این تئوری از این طریق سعی می‌کنند تا مشکلات این اپیزود را توجیه کنند، اما خب، این موضوع در نهایت چیزی بیشتر از تئوری دست و دلبازانه‌ای برای توجیه کردنِ ضعف نویسندگی این روزهای سریال نیست. چون حتی اگر این تئوری درست هم باشد، چندین ضداستدلال در همین اپیزود برای آن وجود داشت. طرفداران این تئوری می‌گویند به خاطر همین بود که شاه شب، قهرمانان‌مان را با نیزه‌هایش از راه دور نکشت و به خاطر همین بود که زامبی‌ها برای کشتن آنها به درون آب شیرجه نزدند. شاه شب می‌دانست که دنریس و اژدهایش برای نجات دادن هفت سامورایی از راه می‌رسند و منتظر آمدن آنها ایستاده بود. اما سوال این است که چرا زامبی‌ها بعد از منجمد شدن ‌دوباره‌ی دریاچه به حمله‌شان ادامه می‌دهند؟ نه به خاطر دستور شاه شب، بلکه به خاطر سنگی که سندور به سمت آنها پرت می‌کند. زامبی‌ها آن‌قدر باهوش هستند که متوجه شکستن یخ می‌شوند و از حرکت می‌ایستند، اما هیچکدام از آنها آن‌قدر باهوش نیستند که یخ دریاچه را دوباره چک کنند. در نهایت این سندور است که باعث توجه آنها به یخ می‌شود. اگر سندور آن سنگ را پرتاب نمی‌کرد، احتمالا زامبی‌ها تا زمان یخ زدن و مُردن هفت سامورایی، از سر جایشان تکان نمی‌خوردند. راستی، اصلا چرا قهرمانان‌مان به جای دست روی دست گذاشتن، از چکش گندری برای شکستن یخ‌های دور جزیره استفاده نمی‌کنند؟ همه طوری بی‌کار و بی‌عار منتظر نشسته بودند که انگار صدر درصد از آمدن دنی مطمئن بودند.

اگر شاه شب آینده را دیده است، پس مطمئنا او باید بداند که اژدها بزرگ‌ترین تهدیدشان محسوب می‌شوند. در نتیجه باید خودش و دیگر وایت‌واکرها را با نیزه‌های فراوان مجهز می‌کرد تا به محض رسیدن دنی و اژدهاش، آنها را مورد شلیک رگباری و همه‌جانبه‌ی نیزه قرار بدهد. اگر من شاه شب بودم مطمئنا به یک اژدها قانع نمی‌شدم. تازه اگر شاه شب آینده را دیده است، پس باید بتواند آینده‌ی دورتر را هم ببیند و باید بتواند گذشته را هم ببیند و باید بداند که جان اسنو و دنریس و کسانی که در این ماموریت حضور دارند، تنها کسانی هستند که «واقعا» به تهاجم آدرها اعتقاد دارند و تنها کسانی هستند که می‌توانند جلوی آنها را بگیرند. پس منطقی است که کشتن آنها در اولویت قرار داشته باشد، اما چرا شاه شب بی‌خیال دروگون و سوارا‌نش می‌شود و ویسریون را هدف قرار می‌دهد؟ آهان نویسندگان! بماند که در ویدیویی که اچ.بی.اُ بعد از هر اپیزود سریال پخش می‌کند، سازندگان حرفی از تله‌گذاری شاه شب نمی‌زنند. از این نمی‌گویند که شاه شب از قصد هفت سامورایی را به سمت گرفتار شدن روی صخره‌ی وسط دریاچه هدایت کرده است. بلکه می‌گویند ما دنبال ابزاری برای زنده نگه داشتن طولانی‌مدت کاراکترها علیه زامبی‌ها می‌گشتیم و در آخر به ایده‌ی جزیره‌ای وسط دریاچه رسیدیم. سازندگان از این نمی‌گویند که شاه شب منتظر این لحظه بوده است، بلکه می‌گویند شاه شب با دیدن اژدها، سریعا تصمیم می‌گیرد تا از این فرصت نهایت استفاده را ببرد. پس لطفا سعی نکنید نویسندگی بد سریال را با تئوری‌های زورکی توجیه کنید."

این ها و چندین و چند مشکل دیگه‌ی این اپیزود، همگی مشکل هستند. اگر نمیخواید ببینید باشه! اگر میخواید کورکورانه از این جهالت لذت ببرید باشه! اما لطفا اینگونه ماله‌کشی نکنید!

[KING STANNIS]

خدایی اینقدر ک تمرکز گذاشتین از گات ایراد بگیرین.اگه رو زندگیتون تمرکز میکردین الان همه دکتر حسابی و پروفسور صمیعی بودن.لذتشو ببرین.بدونه هزینه تازه زیرنویس مشتی با مترجمای انجمنمون و سروقت.
What the فاز؟
اگر هم کسی از حرفم ناراحت میشه عذر میخوام.
پست هم پاک شد اکیه.
:Smiley30:

[New_Sense]

من خیلی سعی کردم در این تاپیک 19 صفحه‌ای روی سخنم با کسی نباشه. اما این دوستمون New_Sense یه ماله‌کشی هایی انجام میدن که آدم حیرت میکنه
و در حالت عادی اگه یه کاربر ساده‌ی انجمن، این حرفا رو بزنه، خب آدم از کنارش میگذره ولی آدم متعجب میشه از کسی که تگ "تیم سینما" داره یه همچین حرفایی بشنوه

اولا اینکه شما خیلی خیلی احساسی دارین در مورد سریال صحبت میکنید. خیلی صحبت هاتون از منطق به دوره...
مثلا تاپیک اپیزود 5 رو اشاره میکنم که من تو صفحه سوم در مورد نامه سانسا نوشتم که:
نوشته اصلی توسط عبدالله
این نامه چیز خاصی مثل نامه قبلی سانسا که برای بیلیش نوشت و درخواست کمک کرد، نبود که رمزنگاری بخواد
این همون نامه ای هست که سانسا تو فصل 1 برای برادرش نوشت و از راب خواست بیاد جلوی جافری زانو بزنه
بعد شما چندتا پست بعد تر در یه شبهِ نقد طولانی و بلند بالا ، بدون اینکه پستای قبلی رو نگاه کرده باشید، می‌نویسید که:
نوشته اصلی توسط New_Sense
البته به نظر من شاید در اون نامه حرفی از اصل و نسب جان اسنو بیان شده باشه که در واقع برای خلع پادشاهی جان اسنو کافی باشه .
که یعنی آگاهی و تسلط چندانی بر بحث های تاپیک و حتی داستان خود سریال ندارید!


دوست عزیزم اگه من گفتم نامه سانسا شاید این باشه فقط پیش بینی خودم رو گفتم ؛ من مثل شما نیستم برم زودتر قبل از اپیزود بعد نامه مربوطه به ترجمه فارسیش رو از گوگل ترانسلت در بیارم ؛ پیش بینی من غلط از آب در اومد این ربطی به آگاهی داشتن و تسلط نداره ؛ من اخلاقم اینه اسپویلر و کلا هرچیزی که سریال هنوز به من نداده رو نمیخونم ؛ من کتاب نغمه یخ و آتش رو نخوندم و نمیخونم ؛ چون متر و معیار من کتاب نیست بلکه چیزی که به چشمم بیاد ؛ اینی که میگید ماله کشی باید بگم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است .
ایرادای کاملا رئالیستی و بدون منطق و کاملا تحت جو میگیرید و بعد جالب تر اینه که بهتون ثابت میکنن که ایراداتون اشتباه هست و غیرمعقول ناراحت میشید .




یا در مورد فصل آخر فرار از زندان، که عیب‌های اون سریال بر هیچ جنبده‌ای پوشیده نبود، در اپیزودهای اول دفاعیات بلند بالایی نظیر همین کاری که الان در مورد گات می‌کنید، میکردید
که در اواخر فصل خودتون تیتر زدین:
نوشته اصلی توسط New_Sense
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی !
نوشته اصلی توسط New_Sense
فکر کنید به فاصله دو اپیزود ؛ یعنی اپیزود چهارم تا ششم چقدر ممکن هست فیلمنامه و اساس داستان پر از مشکل باشه که بنده بیام الان در موردش بنویسم ؛ فاجعه ای که میتونم بگم این اپیزود کاملا رخ داد
هدفم از این ضغرا کبرا چیدن‌ها این بود که شاید تلنگری بتونم بزنم و یکم شما یا سایر دوستان رو بیدار کنم. یه سریال هیچوقت یهویی و از یه اپیزود مشخص افت نمیکنه
افت کردن سریال ها روندی پیوسته داره. و وقتی از همون اپیزود اول فرار از زندان سوتی ها شروع شدن و در اپیزود 2 ادامه پیدا کردن، میشد به راحتی ادامه‌ی راه رو متصور بود
اما وقتی بخاطر علاقه (هیجان، خاطرات قدیم و نوستالژی و هر چیزی که میخواین اسمش رو بذارید) و به بهانه‌ی لذت میایم چشممون رو، روی مشکلات می‌بندیم، نتیجه‌اش میشه همین عاقل کند کاری!
فصل هشت سریال تموم میشه و پست بلند بالایی از شما میخونیم که سریال چقدر بد شده... اونم وقتی که 19 صفحه در هر تاپیک بخاطر دفاع الکی و ماله‌کشی صرف کردین



اول اینکه فکر کنم شما باید تفاوت مدیوم تلویزیون و سینما رو درک کنید و اینو بدونید وقتی فیلم سینمایی مطرح میشه داستان از 2 ساعت تا کلاسیک های خیلی بزرگ 4 ساعت طول میکشه و خب یک فیلم بر مبنا داستانش از شروع تا پرده اول و از پرده اول تا پرده های بعدی نسبت به ژانر و زیر ژانر هایی که داره تا آخر که پایان بندی یک فیلم هست ادامه پیدا میکنه واسه همین زمانی که شما یک فیلم 2 ساعته میبینی میتونی منطقی و خیلی با صراحت نقد کنی اون فیلم رو و به همین دلیل نقد کردن یک فیلم به دلیل شروع و پایان به هر حال یکم بهتره .

اما وقتی مدیوم سریال هست و تلویزیون و داستان یک سریال به زمانبندی و پیشبرد داستان و شخصیت های اصلی و یا فرعی ربط داره شما نمیتونی قاطع بگی این سریال خوبه یا بده ؛ و به دلیل محدودیت تا زمانی که سریال یک فصلش تموم نشه نمیتونی نقد کامل کنی ؛ حتما یه سریال از یک اپیزود مشخص امکانش هست افت کنه و 2 اپیزود بعد رشد کنه ؛ این یه چیز ثابت شدست ؛ منم به خاطر وجدان خودم نمیایم اگه یه سریال اپیزود خوبی داشت بیام زودی با عجله و خیلی عجولانه بگم نه افت داره اونم بدون منطق ؛ در مورد فرار از زندان هم همینطور بود سریال بعد از چند سال دوری ساخته شده ؛ نباید از همون اول با نگاه عصا قورت داده به سریال نگاه کرد ؛ پیشبرد داستان به مرور افت کرد و تا اخرین اپیزود که من مفصل نظرمو گفتم ؛ وقتی که سریال کامل تموم شد به نقدش پرداختم .

خوبه یه مقداری روی این دو مدیوم اول مطالعه کنید بعد بدون عجله نظرتون بگید .

سریال بازی تاج و تخت تا همین اپیزود اینقدر دقیق و درست روی موضوعش پیش رفت که من مطمنم به هیچ وجه در اپیزود آخر فاجعه نمیشه ؛ برعکس اپیزود آخر یکی از بهترین اپیزودهای این سریال میشه .

متاسفانه توی نظرات قبل گفتم اومدید نقل قول از یک سایت بی هویت گرفتید زومجی یک سایتی که به قولی سرگرمی هست فقط برای معروف شدن و بالاتر رفتن رنکش یه تعداد منتقد نابلد رو پول داده براش مینویسن ؛ اگه سایتی که روی سینما و عمدتا هنر نمایشی کار میکرد نقل قول میکردید حداقل امیدوار میشدم .


خوبه به جای نقل قول های خیلی سطحی و ناچیز یکم روی نوشته های خودتون و توضیحات خودتون بسنده کنید .

[عبدالله]

خوبه یه مقداری روی این دو مدیوم اول مطالعه کنید بعد بدون عجله نظرتون بگید .

من به مدیوم ها آشنا هستم. منظور رو نگرفتید متاسفانه. من نگفتم چون شما تگ "سینما" داری، باید سینمایی ببینید
گفتم شما چون بواسطه تگت باید بیشتر با مسائلی مثل فیلمنامه و بطور کلی فرم آشنا باشی، نباید اینطوری ضعف های فیلمنامه رو نادیده بگیری
نه اینکه سریال تفاوتش با فیلم چیه...

ضمنا مثل شما من همچین پیش قضاوت هایی نمیکنم

من مثل شما نیستم برم زودتر قبل از اپیزود بعد نامه مربوطه به ترجمه فارسیش رو از گوگل ترانسلت در بیارم ؛

حالا اگه شما سواد خوندن ندارین و مجبورین برین گوگل ترنسلیت مشکل خودتونه! اما من همون نامه رو توی فیلم خوندم و پست دادم.
بازم بحث رو عوض میکنید و مغلطه. هدف جمله من این بود که شما حتی نامه ای که تو فیلم هست رو نمیخونید (نمی بینید) و بر اساس احساستون حرف میزنید!
من کِی گفتم برین اسپویل بخونید!؟؟



متاسفانه توی نظرات قبل گفتم اومدید نقل قول از یک سایت بی هویت گرفتید زومجی یک سایتی که به قولی سرگرمی هست فقط برای معروف شدن و بالاتر رفتن رنکش یه تعداد منتقد نابلد رو پول داده براش مینویسن ؛ اگه سایتی که روی سینما و عمدتا هنر نمایشی کار میکرد نقل قول میکردید حداقل امیدوار میشدم .
خوبه به جای نقل قول های خیلی سطحی و ناچیز یکم روی نوشته های خودتون و توضیحات خودتون بسنده کنید .

و باز هم مغلطه! شما بجای اینکه محتوای سخن کسی رو نقد کنید یا جوابش رو بدید، شخصیت اون فرد رو می‌کوبید!
اینکه سایت برای سرگرمی هست (که البته گویا خودتون هم دنبال سرگرمی و لذت هستید بیشتر تا بجای فکر و میخواید از سریال لذت ببرید فقط) چه اهمیتی داره!؟
اگر میتونید اشکال هایی که گفته رو مرتفع کنید! نه اینکه نویسنده حرف رو بکوبید! من اگر نقل کردم بخاطر این هست که حرف های من رو خیلی کامل تر بیان کرده و من نیازی به دوباره تایپ کردن ندیدم!

اما همه ی صحبت های من که نقل قول نبود! چرا در مقابل حرف های من ، خودتون رو زدید به اون راه و چیزی نگفتید!


منم به خاطر وجدان خودم نمیایم اگه یه سریال اپیزود خوبی داشت بیام زودی با عجله و خیلی عجولانه بگم نه افت داره اونم بدون منطق. در مورد فرار از زندان هم همینطور بود سریال بعد از چند سال دوری ساخته شده ؛ نباید از همون اول با نگاه عصا قورت داده به سریال نگاه کرد ؛ پیشبرد داستان به مرور افت کرد و تا اخرین اپیزود که من مفصل نظرمو گفتم ؛ وقتی که سریال کامل تموم شد به نقدش پرداختم .

منم نخواستم بیاین از سریال بد بگین! کِی همچین چیزی گفتم! فقط خواستم کلاه خودتون رو قاضی کنید و توجیهات الکی نیارین! همین.
الانم اگه بگین سریال خوبه من مشکلی ندارم. اما اگه بگین گندری برنده جایزه دو ماراتون در یخبندانه (با ریه‌هایی ضد یخ گونه!) و تصمیم جان ( که فرمانده ی با بصیرتی هست ) برای فرستادن گندری کار درستی بوده و مطابق شخصیت پردازی جان هست اون موقع مشکل دارم! وقتی بیاین بگین منتظر موندن یک روزه ی نایت کینگ تناقض نداره من مشکل دارم!

[New_Sense]

باید بیشتر با مسائلی مثل فیلمنامه و بطور کلی فرم آشنا باشی، نباید اینطوری ضعف های فیلمنامه رو نادیده بگیری
نه اینکه سریال تفاوتش با فیلم چیه...

به نظر شما اینا ضعف هست ؛ به نظر من اینا ضعف حساب نمیاد ؛ اینکه ایرادت به گندری و مسابقات ماراتون و کلا این نمونه ایرادهای ملانقطه ای رو من ضعف حساب نمیارم .




حالا اگه شما سواد خوندن ندارین و مجبورین برین گوگل ترنسلیت مشکل خودتونه! اما من همون نامه رو توی فیلم خوندم و پست دادم.
بازم بحث رو عوض میکنید و مغلطه. هدف جمله من این بود که شما حتی نامه ای که تو فیلم هست رو نمیخونید (نمی بینید) و بر اساس احساستون حرف میزنید!


دوست عزیز نامه ای که توی اون اپیزود داده شده اول اینکه مترجم عزیز به فارسی ترجمه نکرده بود و دوم اینکه هدف این بود که بیننده توی تعلیق قرار بگیره اون نامه چیه واسه همین تا اپیزود بعدی کسی نامه رو نمیخونه ؛ یا شما هنوز احساسات رو نمیدونید چیه ؛ یا کلا درکی از احساسات توی درام ندارید .



اینکه سایت برای سرگرمی هست (که البته گویا خودتون هم دنبال سرگرمی و لذت هستید بیشتر تا بجای فکر و میخواید از سریال لذت ببرید فقط) چه اهمیتی داره!؟
اگر میتونید اشکال هایی که گفته رو مرتفع کنید! نه اینکه نویسنده حرف رو بکوبید! من اگر نقل کردم بخاطر این هست که حرف های من رو خیلی کامل تر بیان کرده و من نیازی به دوباره تایپ کردن ندیدم!

اما همه ی صحبت های من که نقل قول نبود! چرا در مقابل حرف های من ، خودتون رو زدید به اون راه و چیزی نگفتید!


هدف سینما ؛ سرگرمی و لذت بردن از دنیای فرار تر از دنیای واقعیت هست ؛ چه ربطی داره ؛ اون سایت مورد نظر نقد فیلم بازی کلا همه جور سرگرمی میکنه واسه همین سایت تخصصی نیست ؛ در مورد سینما و سریال مثل همین تی وی ورلد خودمون که میتونیم بگیم یه سایت تخصصی هست ؛ در ضمن من نقداشون خوندم کاملا فیک هست ؛ و خیلی موقع ها خیلی تابلو هست که از نقدای خارجی کپی برداری میکنن و با ویرایش مجدد فارسی به اسم خودشون ثبت میکنن .

تمامی ایرادات گفته شده توی صفحات قبلی نوشتم و توضیح دادم و همش رو بقیه دوستان خوندن ؛ خیلی هاشم دوستای دیگه جواب دادن کافیه مراجعه کنید .




منم نخواستم بیاین از سریال بد بگین! کِی همچین چیزی گفتم! فقط خواستم کلاه خودتون رو قاضی کنید و توجیهات الکی نیارین! همین.
الانم اگه بگین سریال خوبه من مشکلی ندارم. اما اگه بگین گندری برنده جایزه دو ماراتون در یخبندانه (با ریه‌هایی ضد یخ گونه!) و تصمیم جان ( که فرمانده ی با بصیرتی هست ) برای فرستادن گندری کار درستی بوده و مطابق شخصیت پردازی جان هست اون موقع مشکل دارم! وقتی بیاین بگین منتظر موندن یک روزه ی نایت کینگ تناقض نداره من مشکل دارم!


من تمامی حرفام با مثالای خود سریال گفتم ؛ خود سریال ایرادای شما رو جواب داده ؛ جالبه که شما دوستان ایرادگیر اصلا سریال با دقت نگاه نمیکنید ؛


بیشتر از این در مورد جوابای شما دوستان توضیح دادن آب تو هاون کوبیدنه ؛ چون ذهنتون متاسفانه به دنبال لذت بردن از یک درام نیست ؛ بیشتر انگار دارید یه مستند علمی نگاه میکنید و ذهنتون اینطوری برداشت میکنه .

شما میتونید هزاران هزار سوال و ایرادا در بیارید واسه این اپیزود و یا کلا این فصل ؛ ولی چیزی عوض نمیشه ؛ چون تمامی سوالا و ایرادا ارزش منطقی نداره ؛ غیر از اینکه خودتون رو اذیت میکنید .

[عبدالله]

به نظر شما اینا ضعف هست ؛ به نظر من اینا ضعف حساب نمیاد

تصمیم زامبی دزدی برای اثبات به کسی که ارتش نداره
رفتن شاه شمال به شمال دیوار برای اینکار
استراتژی های تماما غلط جان اسنو (نظیر اینکه در جایی که هیچ عقبی وجود نداره، فرمان عقب نیشینی میده! ، نظیر جایی که سوار اژدها نمیشه و بخاطر کشتن دوتا زامبی بیشتر همه رو به خطر میندازه ، نظیر اینکه بدترین شخص ممکن رو برای خبر دادن انتخاب میکنه کسی که حتی برف ندیده! و نظیر های دیگر ...)

رو ضعف فیلمنامه و ضعف شخصیت پردازی جان اسنو نمیدونید؟! خب پس حرفی باقی نمیمونه... من تقاضا داشتم کلاتون رو قاضی کنید. و با انصاف و تخصص صحبت کنید. نمی کنید دیگه...



سریال بازی تاج و تخت تا همین اپیزود اینقدر دقیق و درست روی موضوعش پیش رفت که من مطمنم به هیچ وجه در اپیزود آخر فاجعه نمیشه ؛ برعکس اپیزود آخر یکی از بهترین اپیزودهای این سریال میشه .

خب من میخوام یه چیزی رو همین الان و همینجا اثبات کنم! (بدهیه ولی مثکه لازم هست برای دوستان!)

شما از یه طرف میگید که تا سریال تموم نشه نمیتونم بگم پایانش بد میشه و قضاوت رو میذارید برای بعد از پخش
اما در آنِ واحد میاید میگید اپیزود آخر یکی از بهترین ها میشه.

یعنی اگر سریال در فصل های اولیه خیلی قوی و دقیق کار کرده، ازش این نتیجه رو میگیرید که سریال بعدا هم خوب و دقیق خواهد بود
اما از اینکه سریال در همین اپیزود های اخیر ( که خب طبعا نزدیکتر هست به دیدگاه فعلی نویسنده ها) بد کار کرده نمیتونید نتیجه بگیرید که سریال بعدا همین مسیرِ بد رو پیش میگیره

همین رفتار متناقض که اثبات شد رو من تعمیم میدم به کل صحبت هاتون و اون نکته ای که عرض کردم احساسی صحبت میکنید
بله، ما هم از ته دل دوست داریم همه چی خوب پیش بره اما مثل همون سناریو ای که برای فرار از زندان بود، و مسیری که پیش گرفت که میشد فهمید داره به کجا میره
برای گات هم چنین پیش بینی ای دور از انتظار نیست.

[nasim777]

تصمیم زامبی دزدی برای اثبات به کسی که ارتش نداره
رفتن شاه شمال به شمال دیوار برای اینکار
استراتژی های تماما غلط جان اسنو (نظیر اینکه در جایی که هیچ عقبی وجود نداره، فرمان عقب نیشینی میده! ، نظیر جایی که سوار اژدها نمیشه و بخاطر کشتن دوتا زامبی بیشتر همه رو به خطر میندازه و ...)

بنده نظر شخصیم اینه که اگه کاراکترا همگی دانای کل باشن و از هر خطایی به دور باشن سریال هیچ جذابیتی تداره
کاراکتر جان اسنو هم اشتباه زیاد داشته نمونش رفتنش به دیوار و اصلا جان اسنو معروف بود به همینکه هیچی نمیدونه
حالا اینکه ما ازش توقع داشته باشیم همه رفتاراش کاملا عقلانی باشه حتی تصمیمای انی که میگیره مث فرستادن گندری این دیگه اشتباه ماست
من اگه جای جان بودم به شخصه گندری را میفرستادم برای کمک حتی اگه یه درصد احتمال بدم کمک برسه چون گندری جنگنجو نبود که تو نتیجه جنگ با اون خیل عظبم واکر و وایت واکر تغییری ایجاد کنه و از همه جوون تر و تازه نفس تر بود
مسلمه که گندری تا جایی که توان داشت دوید و البته نقش ترس و هیجان و ادرنالین را نباید تو سرعتش دست کم گرفت

جان به خاطر کشتن دو تا واکر نبود که سوار اژدها نشد بلکه فداکاری کرد و با واکرا درگیر شد تا این فرصت برای بقیه فراهم بشه تا سوار بشن و واکر اسیر شده را سوار کنن

در مورد اثبات وجود واکرها به سرسی هم به نظر من کار عاقلانه ای کردن
اولا اینطور نیس که سرسی دیگه هیچ ارتشی نداشته باشه هنوزم ارتششو داره هرچند خیلیاشونو تو جنگ قبل از دست داد
دوما لازمه که فعلا یه اتحاد داخلی صورت بگیره برای شکست دشمن خارجی پس به جای اینکه نیروهای همدیگه رو بکشن و تلفات بدن تجدید قوا میکنن برای مقابله با شاه شب
سوما دنریس ادم جنگ طلبی نیست برای همین از طرح صلح موقت استقبال کرد وگرنه با اژدها حمله میکرد به کاخ دنریس و زنده زنده نیسوزوندش تا جنگ خاتمه پیدا کنه
چهارما با اثبات وجود واکرا به سرسی کل وستروس باخبر میشن از وایت واکرا و برای شکست شاه شب به تک تک ادمای وستروس نیاز هست

[New_Sense]

خب من میخوام یه چیزی رو همین الان و همینجا اثبات کنم! (بدهیه ولی مثکه لازم هست برای دوستان!)

شما از یه طرف میگید که تا سریال تموم نشه نمیتونم بگم پایانش بد میشه و قضاوت رو میذارید برای بعد از پخش
اما در آنِ واحد میاید میگید اپیزود آخر یکی از بهترین ها میشه.

یعنی اگر سریال در فصل های اولیه خیلی قوی و دقیق کار کرده، ازش این نتیجه رو میگیرید که سریال بعدا هم خوب و دقیق خواهد بود
اما از اینکه سریال در همین اپیزود های اخیر ( که خب طبعا نزدیکتر هست به دیدگاه فعلی نویسنده ها) بد کار کرده نمیتونید نتیجه بگیرید که سریال بعدا همین مسیرِ بد رو پیش میگیره

همین رفتار متناقض که اثبات شد رو من تعمیم میدم به کل صحبت هاتون و اون نکته ای که عرض کردم احساسی صحبت میکنید
بله، ما هم از ته دل دوست داریم همه چی خوب پیش بره اما مثل همون سناریو ای که برای فرار از زندان بود، و مسیری که پیش گرفت که میشد فهمید داره به کجا میره
برای گات هم چنین پیش بینی ای دور از انتظار نیست.


من پیشبینیم رو در مورد اپیزود آخر این فصل گفتم چه ربطی به قضاوت داره ؟ واقعا خودتون میفهمید چی دارید میگید ؟

کلا هر چقدر توضیح برای امثال شما دقیقا الکی وقت هدر دادن هست .


زمــان گفتــگو نـرمــش نشـــان ده ---- نه جـای عیـب جویی و عـتاب است

میـــان نیـــک و بــد بــردار پــرده ---- که اندر این میان صدها حجاب است

بـه قـولـت ار مخــاطب خشـم دارد ---- درونـش ملتـهب قلـبش مـذاب است

چـو درمـانـده شـود او مـی ســتیزد ---- جـوابش بی ثمـر کارش خراب است

ببـــــندد خشــــم وی راه تعقــــل ---- نبیـند ، نشنود ، گـویا بخــواب است

چو گـوش مســتمع بـا تـو نبـاشـــد ---- رهـا کن بحث را رنج و عـذاب است

وجود حـاضـر و غـایب همین است ---- ز خود دور و به دنبـال سـراب است

بـه حــال و بـاور خـود ، واگذارش ---- کـه در جهـل مرکـب کامـیاب است

همانا سـعی تو مشت است و سندان ---- همــه گفـتار تـو نقـش بـر آب است

[عبدالله]

بنده نظر شخصیم اینه که اگه کاراکترا همگی دانای کل باشن و از هر خطایی به دور باشن سریال هیچ جذابیتی تداره
کاراکتر جان اسنو هم اشتباه زیاد داشته نمونش رفتنش به دیوار و اصلا جان اسنو معروف بود به همینکه هیچی نمیدونه
حالا اینکه ما ازش توقع داشته باشیم همه رفتاراش کاملا عقلانی باشه حتی تصمیمای انی که میگیره مث فرستادن گندری این دیگه اشتباه ماست
من اگه جای جان بودم به شخصه گندری را میفرستادم برای کمک حتی اگه یه درصد احتمال بدم کمک برسه چون گندری جنگنجو نبود که تو نتیجه جنگ با اون خیل عظبم واکر و وایت واکر تغییری ایجاد کنه و از همه جوون تر و تازه نفس تر بود
مسلمه که گندری تا جایی که توان داشت دوید و البته نقش ترس و هیجان و ادرنالین را نباید تو سرعتش دست کم گرفت

جان به خاطر کشتن دو تا واکر نبود که سوار اژدها نشد بلکه فداکاری کرد و با واکرا درگیر شد تا این فرصت برای بقیه فراهم بشه تا سوار بشن و واکر اسیر شده را سوار کنن

در مورد اثبات وجود واکرها به سرسی هم به نظر من کار عاقلانه ای کردن
اولا اینطور نیس که سرسی دیگه هیچ ارتشی نداشته باشه هنوزم ارتششو داره هرچند خیلیاشونو تو جنگ قبل از دست داد
دوما لازمه که فعلا یه اتحاد داخلی صورت بگیره برای شکست دشمن خارجی پس به جای اینکه نیروهای همدیگه رو بکشن و تلفات بدن تجدید قوا میکنن برای مقابله با شاه شب
سوما دنریس ادم جنگ طلبی نیست برای همین از طرح صلح موقت استقبال کرد وگرنه با اژدها حمله میکرد به کاخ دنریس و زنده زنده نیسوزوندش تا جنگ خاتمه پیدا کنه
چهارما با اثبات وجود واکرا به سرسی کل وستروس باخبر میشن از وایت واکرا و برای شکست شاه شب به تک تک ادمای وستروس نیاز هست

اول من تشکر میکنم که حداقل شما بجای کوبیدن شخصیت یکی دیگه. روی موضوع مورد بحث صحبت میکنید
بله اشتباه کردن باید باشه. اما بنظر من (و خیلی های دیگه از جمله منتقدین روتن و غیره) این اشتباه نویسنده هاست بیشتر تا اشتبای خود کاراکتر جان اسنو
یعنی برای پیش برد داستان راهی پیدا نکردن جز اینکه جان اسنو با اون درایت جنگی چنین اشتباهات بچگانه ای بکنه...

با انتخاب گندری، شما یه مبارز خوب کمتر از دست دادین (بماند که گندری چون مبارز خوبی بود اومد!!) ولی در اصل پیغامتون به دنریس نرسید :)

اما ماجرای پایتخت اصلا به این پیچیدگی نیست. اژدهایان بدون آتش میتونن فرود بیان و کینگزلندینگ رو بگیرن. بدون خون ریزی... و ملکه جدید تمام نیروها رو به شمال بفرسته.
بر فرض اگه هم سرسی قانع بشه هم همینکارو میخواد بکنه! فقط مسئله اینجا همون زمان خریدن برای سرسی بود که خب نویسنده ها فقط این راه به ذهنشون رسید!

من تازه به فاجعه ی ماجراهای وینترفل اشاره نکردم...

در کل احساس میکنم اکثر گفتنی ها رو گفتیم تو این 19 صفحه. من بیشتر برای اینکه یه سری استدلال بد مثل اینکه شمارش کسی بلد نیست یا کلاغ های اپیزود قبلی سریع میرفتن (در حالی که اون تکینک کارگردان بود) خواستم به New_Sense قضیه فرار از زندان رو یاد آور بشم و بگم مثل همون دفاعیات الکی اونجا، اینجا رو دیگه کوتاه بیان! که خب نشد مثکه و اصرار دارن روی ندیدن بعضی چیزایی که همه دارن از وجودشون صحبت میکنن

موفق باشید همگی

[New_Sense]

در کل احساس میکنم اکثر گفتنی ها رو گفتیم تو این 19 صفحه. من بیشتر برای اینکه یه سری استدلال بد مثل اینکه شمارش کسی بلد نیست یا کلاغ های اپیزود قبلی سریع میرفتن (در حالی که اون تکینک کارگردان بود) خواستم به New_Sense قضیه فرار از زندان رو یاد آور بشم و بگم مثل همون دفاعیات الکی اونجا، اینجا رو دیگه کوتاه بیان! که خب نشد مثکه و اصرار دارن روی ندیدن بعضی چیزایی که همه دارن از وجودشون صحبت میکنن


ممنون از یادآوریتون اونجا هم اپیزودها تا میانه فصل خوب بود و مشکلی نداشت ؛ خدارو شکر امثال شما که بیشتر سرتون توی زومجی سایتای فیک میگرده ؛ میبینید که توی این همین 19 صفحه بیشتر دوستان تاکید داشتن این اپیزود خوب بود و همه از مشکلات فیلمنامه صحبت نکردن رفیق ؛ شما هستی خیلی اصرار داری که بگی همه حرفات درست هست و دقیقا ایرادات منطقیه ؛ در هر صورت اپیزود آخر مونده و قضاوت عجولانه و ایرادای غیر منطقی شما رو میزاریم توی تایپیک آخر .

موفق باشی

[nasim777]

اما ماجرای پایتخت اصلا به این پیچیدگی نیست. اژدهایان بدون آتش میتونن فرود بیان و کینگزلندینگ رو بگیرن. بدون خون ریزی... و ملکه جدید تمام نیروها رو به شمال بفرسته.

اونوقت همه میگن دنی هم مث باباش دیوانس که هنوز نرسیده همه رو میفرسته شمال برای جنگ با ارتشی که هیچکس باورشون نداره
و از کجا معلوم اگه دنی بدون خونریزی توی کینگزلندینگ فرود میومد مث تارلی ها که جلوش زانو نزدن نمیشد؟
هرکسم ازش اطاعت میکرد از ترس اژدها بود اما دنی میخواد ثابت کنه که ملکه بهتریه نسبت به سرسی
پیشنهاد صلح هم همینو ثابت میکنه

[jackie aprile]

یک عده هستن اینجا که از خود مارتین و D & D هم بیشتر عرق دارن رو این سریال و فکر میکنن اگه کسی انتفاد یکنه یا پول گرفته یا طرفدار فلان سریاله یا نفهمه . بعضی ها هم که مغلطه مسخره و تام و نخ نما شده "پول که واسش ندادین" ( انگار احیانا تو ایران واسه سرویس HBO میتونیم پول بدیم و ندادیم و داریم دزدکی دانلود میکنیم ) و " بزنید یه کانال دیگه" :4: و ... رو میکشن وسط. یک نفر هم که اومد گفت اصلا واسه چی سوال ها و انتقادها رو جواب میدین؟
دوستان take it easy. همینطور دوستانی که زیادی هم به جزئیات وارد میشن و واسه هر چیزی سوال و ابهام و سوتی مطرح میکنن، شما هم take it easy

[lady snow]

میگم دوستانی که از سرعت کلاغ ناراحتن. بهتر نیست سوالو جور دیگه ای مطرح کنیم. اصن کلاغه چطوری میفهمه باید بره دراگون استون :Smiley36:
ناراحت نشید. جهت فان گفتم. به نظر من نه روی سریال تعصب داشته باشید نه روی کتاب. هر دو اینها برای لذت بشریت بوجود اومدن. پس فقط لذت ببرید و خوشحال باشید در روزگاری زندگی کردید که تونستید سریال به این بزرگی رو در هفت سال در پخش هفتگی ببینید. با این همه تئوری و پیشبینی و اسپویل. من فکر نمیکنم دیگه سریالی در این قرن ساخته بشه که این همه حاشیه اطرافش باشه که لذت دیدنش رو چند برابر کنه

[عبدالله]

خدارو شکر امثال شما که بیشتر سرتون توی زومجی سایتای فیک میگرده؛

من نمیدونم از توهین کردن به کلی کاربر که نقدای زومجی رو هم میخونن، چه چیزی نصیب شما میشه؟
کما اینکه از کجا میدونید من نقدای خارجی سریال رو نخوندم؟! مشکل اینجاست که اگه از نقدای خارجی میاوردم، باید دو ساعت هم ترجمه میکردم!
(فقط ارجاع میدم شما رو به نقد David Sims از آتلانتیک که اتفاقا توی روتن، تاپ کرتیک محسوب میشه و این قسمت از نقدش:


It quickly became apparent that the episode was geared toward one big, memorable image -- zombie dragon -- and it didn't care how much nonsense we had to endure to get it.


برای اینکه لازم نباشه تو گوگل ترنسلیت هم بزنید باید بگم گفته "این اپیزود به سمت یک صحنه‌ی به یاد ماندنی سوق پیدا میکنه و اون اژدهای زامبیه." و در ادامه گفته "و سریال براش مهم نیست که در این مسیر چقدر مزخرف و چرت و پرت تحویلمون میده"

پس دقت کنید فقط من اینو نمیگم. یه سایت زومجی با 200 تا کاربر اینو نمیگه! منقدهای خارجی هم خیلی هاشون همینو گفتن



میبینید که توی این همین 19 صفحه بیشتر دوستان تاکید داشتن این اپیزود خوب بود و همه از مشکلات فیلمنامه صحبت نکردن رفیق ؛ شما هستی خیلی اصرار داری که بگی همه حرفات درست هست و دقیقا ایرادات منطقیه
اما از این بدتر شما این همه کاربر همین تاپیک رو نادیده گرفتید. از شانس بد شما، من امروز بیکارم :) و حتی میتونم تک تک پست هایی که تو همین تاپیک اشکال وارد کردن دوستان رو نقل قول بذارم اما فعلا به شماره پست بسنده میکنم. شماره پست های:
4 / 6 / 22 / 30 / 39 / 47 / 51 / 56 / 57 / 67 / 94 / 109 / 112 / 120 / 129 / 133 / 136 / 138 / 142 / 144 / 147 / 148 / 150 / 151 / 153 / 169 / 171 / 174 / 183 / 188

و بله خیلی ها از این اپیزود خوششون اومده اما توجه کنید مشکل من با خوب بودن نبود، اینکه کسی خوشش بیاد امری سلیقه ای هست. مشکل من با ضعف‌های فنی هست

و در آخر اینکه منظور من از اپیزود آخر، اپیزود 7 نبود. اپیزود 6 فصل آخر بود. ایشالا به اون زمان هم میرسیم و من میام مثل همین فرار از زندان نقل قول میکنم تو تاپیک بحث قصل آخر
تا اون موفع ببینیم چی میشه :Smiley35: :Smiley52:



میگم دوستانی که از سرعت کلاغ ناراحتن. بهتر نیست سوالو جور دیگه ای مطرح کنیم. اصن کلاغه چطوری میفهمه باید بره دراگون استون

مسئله اینجاست که ما در دنیای سریال، درست به مقصد رسیدن کلاغ‌ها رو پذیرفته ایم ( از همون اپیزود 1 که کلاغ پیام میرسونه به کتلین که شوهر خواهرت مُرده!)
اما سریال در چند اپیزود اخیر چیزایی رو به نمایش گذاشته که تا حالا ندیدیم و خلاف قوانین درونی خود سریال هست.
برای توضیح بیشتر ارجاعتون میدم به این کامنت :


دوست عزيز اينكه ما در يك دنياي فانتزي به سر مي بريم خيلي متفاوته با اينكه در يك دنياي بي قانون به سر ببريم. اينطوري هر اتفاقي مي تونه توجيه شه مثلا يهو ند استاركم زنده شه برگرده ولي. هنر ساخت دنياي فانتزي همينه كه قوانين خودشو خلق كني محدوديت هاي خودشو خلق كني.تو سريال ما وايت واكر داشتيم از اول پس يه قانونه ولي ايا تلپورتم داشتيم؟ وايت واكر غواص هم داشتيم؟ اينكه وايت واكر ها از ترس اين كه نيوفتن توي اب حمله نكردن بعد ميرن زير اب اژدها بيرون ميكشن بهش نميگن فانتزي ميگن تناقص. مثلا دنياي ارباب حلقه ها هم پر از فانتزي بود اما چيزي كه به تكاملش رسوند عدم وجود هيچ تناقص اشكاري توي داستان سرايي بود

[Nevah]

به نظرم مناظره این دو عزیز تاپیک رو جذاب کرده و هر دو دلیل و منطق خودشون رو دارن ، فقط میمونه زاویه دید،نگرش که اونم بحث سلیقه اس
اما یه نکته یادم اومد اونم اینکه یادمه چند سال قبل هم با پایان دکستر خیلی ها نسبت به فینالی سریال مایوس شدند .اما حقیقت اینه که وقتی سریالی هفت سال یا هشت سال میتونه طرفداراشو نگه بداره دیگه جایی برای گله مندی از لحظات و اپیزود های نزدیک به فینالی نمیمونه،اگه طرفدار واقعی باشید فقط لذت می برید

[New_Sense]

من نمیدونم از توهین کردن به کلی کاربر که نقدای زومجی رو هم میخونن، چه چیزی نصیب شما میشه؟
کما اینکه از کجا میدونید من نقدای خارجی سریال رو نخوندم؟! مشکل اینجاست که اگه از نقدای خارجی میاوردم، باید دو ساعت هم ترجمه میکردم!
(فقط ارجاع میدم شما رو به نقد David Sims از آتلانتیک که اتفاقا توی روتن، تاپ کرتیک محسوب میشه و این قسمت از نقدش:


واقعا نمیدونم ادامه بدم این بحث رو یا نه ؛ جالبه شما دقیقا هر حرفی من میزنم میخواید از طریق حرف خودم ثابت کنید که دارم توهین میکنم یا قضاوت میکنم ؛ اول اینکه کاربر عقل داره نیاز نیست شما بشین دایه کاربرا ؛ کافیه 4 تا سایت معتبر نقد بره و مقایسه کنه با زومجی تا متوجه بشه کدوم سایت نقد درست و حسابی مینویسه .

از اینکه امروز کل وقتتون رو گذاشتین و اینقدر تو گوگل سرچ کردید تا یه نقد اونم نامشخص بدون هیچ منبعی تحویل بنده بدید معلومه چقدر واقعا حرفه ای هستید و نقدهای زیادی میخونید ؛ در ضمن ممنون واسه ترجمه ؛



و سریال براش مهم نیست که در این مسیر چقدر مزخرف و چرت و پرت تحویلمون میده"


این دقیقا ترجمه خیلی دقیقی هست که شما کردی اصلا هم تعبیرات شخصی خودتون توش نیاورید ؛ واقعا احسنت دارید . بعدم دیوید سیمز خیلی شخصیت معتبری نیست





اما از این بدتر شما این همه کاربر همین تاپیک رو نادیده گرفتید. از شانس بد شما، من امروز بیکارم و حتی میتونم تک تک پست هایی که تو همین تاپیک اشکال وارد کردن دوستان رو نقل قول بذارم اما فعلا به شماره پست بسنده میکنم. شماره پست های:
4 / 6 / 22 / 30 / 39 / 47 / 51 / 56 / 57 / 67 / 94 / 109 / 112 / 120 / 129 / 133 / 136 / 138 / 142 / 144 / 147 / 148 / 150 / 151 / 153 / 169 / 171 / 174 / 183 / 188

و بله خیلی ها از این اپیزود خوششون اومده اما توجه کنید مشکل من با خوب بودن نبود، اینکه کسی خوشش بیاد امری سلیقه ای هست. مشکل من با ضعف‌های فنی هست

و در آخر اینکه منظور من از اپیزود آخر، اپیزود 7 نبود. اپیزود 6 فصل آخر بود. ایشالا به اون زمان هم میرسیم و من میام مثل همین فرار از زندان نقل قول میکنم تو تاپیک بحث قصل آخر
تا اون موفع ببینیم چی میشه



والا به نظرم این همه عدد نیاز نبود بنویسید ؛ کافیه برید توی قسمت نظر سنجی امتیازات به این اپیزود و ببینید چند نفر نمره 10 و یا 9 دادن ؛ فکر کنم کاملا مشخص باشه ؛ اصلا هم نیاز نیست خودتون خسته کنید این همه شماره پست بنویسید مخصوصا امروز بیکارید الکی وقت هدر میدید .


اگر استناد حرفاتون بدون نقل قول از سایتی نبود و خودتون ایرادا رو میگفتین اون موقع با اینکه دوست ندارم تکرار مکرارت جوابا رو بگم ولی دقیقا مثل خودتون سکانس به سکانس میگفتم که اشتباه دارید میکنید .

ایرادات فنی نیستن دوست عزیز ؛ وقتی شما میگی فیلمنامه ربطی به ایراد فنی نداره ؛ یکم مطالعه کنید فرق ایراد فنی غیر فنی رو متوجه بشید .

[lady snow]

به نظرم مناظره این دو عزیز تاپیک رو جذاب کرده و هر دو دلیل و منطق خودشون رو دارن ، فقط میمونه زاویه دید،نگرش که اونم بحث سلیقه اس
اما یه نکته یادم اومد اونم اینکه یادمه چند سال قبل هم با پایان دکستر خیلی ها نسبت به فینالی سریال مایوس شدند .اما حقیقت اینه که وقتی سریالی هفت سال یا هشت سال میتونه طرفداراشو نگه بداره دیگه جایی برای گله مندی از لحظات و اپیزود های نزدیک به فینالی نمیمونه،اگه طرفدار واقعی باشید فقط لذت می برید
اتفاقا من جزو اون مخالفا بودم. یادمه بعد از اپیزود آخر تا چن روز شوکه بودم و عصبی. بیشتر برای سرنوشت خواهر دکستر ناراحت بودم. ولی بعد از یکی دو هفته متوجه شدم واقعا اگه هر جور دیگه ای سریالو تموم میکردن بازم من راضی نمیشدم چون عاشق این سریال بودم انتظارم بالا بود ازش.
الان در مورد گات هم همینطوره. انتظار بیش از حد و عشق زیاد به سریال بعضی وقتا جلو لذت بردن رو میگیره

[عبدالله]

کافیه 4 تا سایت معتبر نقد بره و مقایسه کنه با زومجی تا متوجه بشه کدوم سایت نقد درست و حسابی مینویسه .
از اینکه امروز کل وقتتون رو گذاشتین و اینقدر تو گوگل سرچ کردید تا یه نقد اونم نامشخص بدون هیچ منبعی تحویل بنده بدید معلومه چقدر واقعا حرفه ای هستید و نقدهای زیادی میخونید ؛ در ضمن ممنون واسه ترجمه ؛

بدون هیچ منبعی؟! دوست عزیز، دارم کم کم به سواد فارسی شما هم شک میکنم! یکم به خودتون بیاید
پس این چیه؟

نقد David Sims از آتلانتیک

بجای اینکه برین تحقیق کنین ببینین من چند ساعت تو گوگل بودم، کافی بود زحمت بکشید اسم David Sims از آتلانتیک رو سرچ کنید! :Smiley14:
صرفا جهت اینکه زحمتتون رو کم کنم، بفرمایید اینم لینک (https://www.theatlantic.com/entertainment/archive/2017/08/game-of-thrones-season-7-episode-6-beyond-the-wall-roundtable/537363/)

4 تا منبع از نقد های منفی این قسمت میخواین؟! من 6 تا بهتون میدم!!
منبع 1 (http://www.indiewire.com/2017/08/game-of-thrones-timeline-problems-fantasy-rules-hbo-1201868932/) ازindiewire
منبع 2 (https://www.theguardian.com/tv-and-radio/2017/aug/21/game-of-thrones-recap-season-seven-episode-six-beyond-the-wall) از guardian
منبع 3 (https://www.vanityfair.com/hollywood/2017/08/game-of-thrones-season-7-episode-6-beyond-the-wall-who-died-low-stakes) از vanityfair
منبع 4 (https://www.forbes.com/sites/erikkain/2017/08/20/game-of-thrones-season-7-episode-6-review-the-not-so-magnificent-seven/#4c3b0e564840) از forbes
منبع 5 (http://uproxx.com/sepinwall/game-of-thrones-recap-beyond-the-wall-review/) از uproxx
منبع 6 (https://www.slantmagazine.com/house/article/game-of-thrones-recap-season-7-episode-6-beyond-the-wall) از slantmagazine

همونطور که می‌بینید یه منتقد این حرفو نزده! اما خب ظاهرا همه منتقد ها فیک و مقوا هستن از نظر شما. فقط شما بلدین!
بازم اگه کمه منابع خجالت نکشید لطفا... بگید که هم منبع بدم هم اگه لازمه دونه دونه نقل قول کنم از منتقد های خارجی...

بازم تاکید میکنم، شما دنبال مغلطه هستید، همش به شخصیت من، اینکه من چقدر حرفه ای هستم چقدر فلانم دارین میپردازین، همونی که اول صحبت گفتم. حرف طرف رو ول کردید دارین خود طرف رو تخریب میکنید! من میگم کاری به رضایت کاربرها ندارم. اینکه کسی از چیزی خوشش بیاد سلیقه ای هست. من از طرح مشکلات توسط کاربرها گفتم نه میزان رضایتشون (اما شما بازم مغلطه میکنی و میگین نمره ها رو نگاه کنم! )
کاربری بود که تمام مشکلات رو بر شمرد اما گفت من سریال رو دوست دارم، علاقه دارم و بهش 10/10 میدم. اینکه 10 داده فرق داره با اینکه شما میگی همه کورن و هیچکس ایرادی ندیده و گویا من تنهام!



این دقیقا ترجمه خیلی دقیقی هست که شما کردی اصلا هم تعبیرات شخصی خودتون توش نیاورید ؛ واقعا احسنت دارید.
بفرمایید شما ترجمه کنید ببینم چطوری میخواین ماله بکشین باز؟! نه جدا تقاضا دارم شما معنی اون جمله رو بفرمایید ببینم چطور میخواید معنیش رو عوض کنید که مفهوم اینکه سریال چیزای بی معنی‌ای رو در مسیر اژدهای زامبی شدن نشونمون داده رو بپوشونید! معنی کنید لطفا!!


والا به نظرم این همه عدد نیاز نبود بنویسید ؛ کافیه برید توی قسمت نظر سنجی امتیازات به این اپیزود و ببینید چند نفر نمره 10 و یا 9 دادن ؛ فکر کنم کاملا مشخص باشه ؛ اصلا هم نیاز نیست خودتون خسته کنید این همه شماره پست بنویسید مخصوصا امروز بیکارید الکی وقت هدر میدید .
بله منم اشاره کردم که :

بله خیلی ها از این اپیزود خوششون اومده اما توجه کنید مشکل من با خوب بودن نبود، اینکه کسی خوشش بیاد امری سلیقه ای هست. مشکل من با ضعف‌های فنی هست



اگر استناد حرفاتون بدون نقل قول از سایتی نبود و خودتون ایرادا رو میگفتین اون موقع با اینکه دوست ندارم تکرار مکرارت جوابا رو بگم ولی دقیقا مثل خودتون سکانس به سکانس میگفتم که اشتباه دارید میکنید .

لطفا بار دیگه پست من رو بخونید، دو پاراگراف اش نقل قول هست ( که خیلی هم منطقی و درست هست ) اما خب باشه این امتیاز رو میدم بهتون که اون قسمتش رو نبینید (مثل بقیه چیزا که نمی‌بینید!)
قسمت هایی که نقل قول نیست رو پاسخ بدید، باقی مسائل پیشکش. اگه درست پاسخ دادید منم مطرح میکنم. فعلا که جز مغلطه و گفتن اینکه من از سایت های فیک دیدن میکنم حرف دیگه ای نداشتین!!


ایرادات فنی نیستن دوست عزیز ؛ وقتی شما میگی فیلمنامه ربطی به ایراد فنی نداره ؛ یکم مطالعه کنید فرق ایراد فنی غیر فنی رو متوجه بشید .
بازم مغلطه و بازی با لغت
منظور من از فنی، در ادامه و پیرو بحثمون هست. بحثمون این بود که شما بواسطه تگتون (و به ظاهر حرفاتون) آدمی هستید اهل فن. فنی اینجا در مقابل بیننده عادی قرار میگیره.
وگرنه قرار نیست در مورد میزانسن و دکوپاژ و یا تکنیک های CGI صحبت کنیم. اتفاقا کارگردانی این قسمت خیلی هم خوب بود و آلن تایلر با اون فیلمنامه بدی که در درست داشته بهترین کار رو ارائه داده... بگذریم که خود فیلمنامه نویسی هم فنون خاص خودش رو داره، اصلا کلی کتاب و کلاس داریم بنام "فنون فیلمنامه نویسی"!!
اما خب شما فقط میخوای با لغات بازی کنید و خودتون رو بزنید به اون راه!

[pooya]

دوستان عزیز این بحث دو طرفه دیگه کافیه، لطفا تاپیک رو به حاشیه نبرید وگرنه مجبور میشیم پست ها رو پاک کنیم. با تشکر از همه دوستان:Smiley17:

[Sσнєiℓ]

من هم از این اپیزود چندان خوشم نیومد البته نه بخاطر چیزهایی مثل اون زنجیر رو از کجا آوردند! یا به گفته دوستان زود رسیدن کلاغها! صحنه کشته شدن اژدها رو یکی از بهترین صحنه های کل سریال میدونم و در واقع ناجی این قسمت. و نیز صحنه های بسیار زیبای برخورد آتش و یخ.

دو نکته رو دوست دارم اشاره کنم.
اول اینکه سریال خودشو در فصلهای پیش اثبات کرده و همه ما لذت بردیم. دیگه هر سریالی یه پایانی داره. اما مثل اینکه بعضیا توقع دارند هیچوقت تموم نشه! الان وقت جمع کردن داستانه و خب با توجه به تعداد شخصیتهای سریال و پیچیدگی داستان کار دشواریه. این به خودی خود میتونه باعث افت سریال بشه. که البته من قبول ندارم این فصل سریال افت کرده. باید فصل تموم شه بعد میشه نظر داد.

ضمنا وایت واکرها برخلاف وایت ها در مقابل آتش آسیب پذیر نیستند. بعضیا این نکته رو در نظر نگرفتند و اژدها ها رو تهدیدی برای شاه شب دونستند. یا گفته شد چرا دراگون گلاس نیاوردند. خب اگه اشتباه نکنم دراگون گلاس فقط برای کشتن وایت واکرها کاربرد داره نه وایت ها. پس نیاز چندانی به دراگون گلاس نداشتند.

[hgwxx7]

این تیکه رو از نقد گاردین گرفتم , باحاله :
Daenerys has now mentioned so often that she can’t have children I’m beginning to fear a subplot where Jon’s resurrected sperm are somehow magical enough to impregnate her.

[esiunited]

به نقل از زومجی:
"مسئله این است که در طول این اپیزود، دوربین حتی برای یک ثانیه هم که شده هیچکدام از سیاهی‌لشکرها را از نزدیک نشان نمی‌دهد. مشکل اول این است: از آنجایی که ما چهره‌ی آنها را ندیده‌ایم، هروقت یکی از آنها کشته می‌شد برای چند لحظه فکر می‌کردم یکی از اعضای هفت سامورایی کشته شده‌اند و بعد که دوربین جلو می‌رفت متوجه می‌شدم که نه. مشکل بعدی هم این است که آوردن یک سری کاراکتر بی‌خاصیت صرفا برای سلاخی شدن از تعلیق و تنش اکشن می‌کاهد. چون تماشاگر می‌داند اول کاراکترهای اضافی باید حذف شوند تا نوبت به اصلی‌ها برسد."

دوست عزیز این الان مثلا چه ایرادیه؟ خب قسمت قبل سکانس اخر که 7 نفر رو نشون میده شروع میکنن به حرکت و بعدم چند نفر رو نشون میده از سایه ها میان بیرون و پشتشون راه میفتن. بعدم که شروع این قسمت عمدا چنتا لانگ شات به ما میده که نشون بده تعداد افراد گروه بیشتر از 7 تای اصلیه و حدود 4-5 نفر از افراد نایتس واچ یا وحشیا که در ایست واچ مستقر بودنم باشون همراهن.

بعد با وجود اون 7 نفر که افرادی هستن که ما به خوبی میشناسیمشون و الان یه عدشون برای اولین باره با هم برخورد دارن و چیزی که ما از سریال انتظار داریم نشون دادن رابطه های این شخصیتهاس و دیالوگ های جالبی که بینشون شکل میگیره ، چه لزومی داره سریال بیاد افرادی که صرفا به عنوان سرباز ناشناس همراه گروه اومدن رو نشون بده و وقت صرف شخصیت پردازی اونها بکنه؟
الان اگه این گروه هیشکی رو همراه خودش نمی اورد و خود 7 نفر اصلی و مهم داستان تنها میومدن این ور دیوار خود شما نمیومدی بگی جان اسنو چقدر احمقه که هیچ همراهی با خودش نیاورده؟ تعلیق و تنش به چه قیمتی؟ به قیمت کشته شدن پشت سر هم شخصیتهای اصلی اونم 7 – 8 قسمت مونده به پایان سریال؟ تو کدوم فیلم و سریالی نیست که اول شخصیتهای کم اهمیت تر بمیرن و بعد خطر متوجه اصلیا بشه که گات قراره مستثنی باشه؟ خب تو صحنه خرس هم که دیدیم سربازا برای بررسی کردن راه داشتن جلوتر راه میرفتن و برای همینم اونا زودتر گرفتار شدن. اگه به این منتقد باشه که سریال باید همون فصل 2-3 تموم میشد...


زامبی‌ها آن‌قدر باهوش هستند که متوجه شکستن یخ می‌شوند و از حرکت می‌ایستند، اما هیچکدام از آنها آن‌قدر باهوش نیستند که یخ دریاچه را دوباره چک کنند. در نهایت این سندور است که باعث توجه آنها به یخ می‌شود. اگر سندور آن سنگ را پرتاب نمی‌کرد، احتمالا زامبی‌ها تا زمان یخ زدن و مُردن هفت سامورایی، از سر جایشان تکان نمی‌خوردند. راستی، اصلا چرا قهرمانان‌مان به جای دست روی دست گذاشتن، از چکش گندری برای شکستن یخ‌های دور جزیره استفاده نمی‌کنند؟ همه طوری بی‌کار و بی‌عار منتظر نشسته بودند که انگار صدر درصد از آمدن دنی مطمئن بودند.

اولا زامبی ها هیچ قدرت تفکری ندارند و صرفا یه چیزی تو مایه های زامبی های واکینگ دد هستند با این تفاوت که علاوه بر دویدن سمت زنده ها و علاقه به کشتن اونا تحت هدایت نایت کینگ هم هستن و به دنبال اون میرن. کی گفته تا دریاچه شکست همه وایسادن؟ مثل اینکه افتادن اون همه زامبی در دریاچه رو ندیدید! اصن دلیل بیشتر شکسته شدن یخها افتادن زامبیای بیشتر و بیشتر توش بود تا جایی که دیگه راهی برای عبور نبود و همین مانع واکرها شد نه تعقل و هوش...
این سوالا قشنگ نمونه کامل ایراد گرفتنه. چرا این چرا اون... اگه قرار بود من و شما نویسنده باشیم که خب میدادن ما مینوشتیم داستان رو. مگه قراره نویسنده ها طبق ذهن و تصورات ما سریال بسازن؟ خب شکستن یخهای دور همون سنگی که روش بودن به چه دردی میخوره؟ خندق وقتی فایده داره که با مکان استقرار فاصله داشته باشه که قطعا دیوانگی محض بود اگه اون سنگ رو رها میکردن و از موقعیت خوبشون دور میشدن برای شکستن یخهایی که دوباره قراره یخ بزنه یا ممکنه با شکستن یخها خودشون توی دریاچه بیفتن. صحنه ای هم که ارتش مردگان حمله میکنن و شخصیتها در حال مبارزه هستن کلملا نا امیدی تو چهره همشون مشخصه و از همه بیشتر جان که تو صحنه ای که یکی از سربازها میفته کاملا مستاصل بودن و نا امید بودن تو چهرش هست پس قضیه مطمئن بودن از اومدن دنریس هم منتفیه. این 7 نفر عده ای بودن که جز بهترین جنجگوهای وستروس بودن و ترسی از جنگیدن نداشتن و فقط و فقط هم تلاششون و کارهاشون در راستای زنده موندنشون بود. حالا هر کسی اعتقاد داره این باید اون جوری میکرد اون باید اونجوری میکرد... اینا تصویر سازی های ذهنیه که هر کس میتونه برا خودش یه جور داستان رو بنویسه...


اگر من شاه شب بودم مطمئنا به یک اژدها قانع نمی‌شدم.

باز هم مثل اینکه منتقد عزیز صحنه پرتاب نیزه به سمت دروگون رو فراموش میکنه و میگه نایت کینگ به یه اژدها قانع شده...


ازه اگر شاه شب آینده را دیده است، پس باید بتواند آینده‌ی دورتر را هم ببیند و باید بتواند گذشته را هم ببیند و باید بداند که جان اسنو و دنریس و کسانی که در این ماموریت حضور دارند، تنها کسانی هستند که «واقعا» به تهاجم آدرها اعتقاد دارند و تنها کسانی هستند که می‌توانند جلوی آنها را بگیرند. پس منطقی است که کشتن آنها در اولویت قرار داشته باشد، اما چرا شاه شب بی‌خیال دروگون و سوارا‌نش می‌شود و ویسریون را هدف قرار می‌دهد؟

باز هم تعیین تکلیف منتقد برای نویسنده... هیچ بایدی در کار نیست. ایا ما تا الان دیدیم برن اینده دور رو ببینه که منتقد عزیز معتقدن نایت کینگ باید تا اخرالزمان رو حفظ باشه؟ کلا منتقد به نظر میرسه دیگه از سریال خسته شده و برای کشتن همه شخصیتا خیلی عجله داره. ویسریون داشت ارتش نایت کینگ رو نابود میکرد و با اتیش داشت به سمت نایت کینگ حرکت میکرد و هدفی بود که کاملا میشد به قلبش نیزه زد نه دروگونی که پشتش به نایت کینگ بود...


اگر شاه شب آینده را دیده است، پس مطمئنا او باید بداند که اژدها بزرگ‌ترین تهدیدشان محسوب می‌شوند. در نتیجه باید خودش و دیگر وایت‌واکرها را با نیزه‌های فراوان مجهز می‌کرد تا به محض رسیدن دنی و اژدهاش، آنها را مورد شلیک رگباری و همه‌جانبه‌ی نیزه قرار بدهد.

دوست عزیز حتی رفقای یخی نایت کینگ هم قدرت کشتن اژدها با پرتاب نیزه با دست رو ندارن که اگه داشتن طرف نمیومد نیزه رو بده به نایت کینگ تا پرتاب کنه. قطعا قدرت اون پرتاب رو کسی جز خود نایت کینگ نداره مثل هزارتا قدرت دیگه که ما هنوز ازش خبر نداریم ولی هر چیزی میتونه باشه چون داستان صرفا نایت کینگ رو یه موجود با قدرت بسیار تعریف کرده و هر کاری ممکنه ازش بر بیاد و نمیشه ازشم ایراد گرفت. ولی قطعا از اون اسکلتا توقع ندارین همچین پرتاب نیزه ای بکنن..


اینکه گندری ‌ای که چطور تاحالا برف ندیده به عمرش، این مسافت رو میدوه و تو این سرما (سرمای شمال دیوار وحشتناک متفاوته) بدون اینکه راه رو گم کنه به دیوار میرسه مشکل هست و اینکه جان گندری رو برای اینکار انتخاب میکنه فاجعه در شخصیت پردازیه.

این الان چیش فاجعس؟ گندری برف ندیده تو عمرش دلیل بر احمقی و خنگی اون شخصیته؟ الان مثلا خود جان اسنو چون برف تو وینترفل و کسل بلک زیاد دیده و یحتمل فامیلشم برفه باید میرفت کلاغ خبر میکرد و بقیه رو تنها میزاشت؟ یا تورمند که جزو وزنه های جنگی و مبارزاتی گروه بود و از قضا سرعتشم پایینه؟ اونجا بحث بحث برف نیست بحث سرعت دویدن و نفس داشتن جوانی هست که تو هر دوتاش گندری در اولویت قرار داره. بقیه اعضای گروهم که فکر نمیکنم ید طولایی در دویدن در برف داشته باشن چون اونها هم تا حالا پشت دیوار رو تجربه نکردن مثل گندری...واقعا چی میشه که این تبدیل میشه به فاجعه براتون؟ به جز دیدن سریال با دیدن منفی و ایراد گرفتن از تک تک سکانهاست؟

من قصدم از این صحبتها این نیست که بگم سریال هیچ ایراد فنی نداره و یا هیچ plot hole تو فیلم نامه وجود نداره. چرا داره و من خودم هم به داستان رفتن گروه به اونور دیوار و بردن وایت واکر برای سرسی انتقاد داشتم که خب حالا قضیش در قسمت آخر بیشتر باز خواهد شد ممکنه قسمت اخر این تصمیم رو درست نشون بده برامون مثه قانع کردن کل مردم جنوب و اساتید سیتادل و نه فقط قانع کردن سرسی در مور وجود واکرها که خب اگه این اتفاق بیفته قطعا همون چیزی میشه که جان میخواست یعنی اتحاد تمام زنده ها.

ولی بعضی ایرادات هست که کاملا از روی غرض مطرح میشه و الان جو طوری شده هر منتقدی ( منظورم شما نیستی منتقدهای سایتها از خارجی تا ایرانی منظورمه) بیاد از گات ایراد بگیره دیگه فکر میکنه شده بهترین منتقد و همه چیز دون. بقیه کسایی هم که سریال رو دیدن و لذت بردن میشن ناقص العقل یا بیننده عام. مطمئن باشید بیننده های عام باهوش تر از این هستن که اگه سریال دچار افت فاحش شد تشخیصش ندن. تنها فرق بیننده ها با منتقدها اینه که منتقد میشینه سریال رو ببینه تا از هر تیکش یه ایراد بکشه بیرون ولی بیننده با این دید نمیبینه اتفاقات رو.

[عبدالله]

تعلیق و تنش به چه قیمتی؟ به قیمت کشته شدن پشت سر هم شخصیتهای اصلی اونم 7 – 8 قسمت مونده به پایان سریال؟ تو کدوم فیلم و سریالی نیست که اول شخصیتهای کم اهمیت تر بمیرن و بعد خطر متوجه اصلیا بشه که گات قراره مستثنی باشه؟

در مورد اشکال اول، تا حدود زیادی حق با شماست و من قانع شدم به شخصه. البته در جواب این سوالتون که کدوم سریالی نبوده که گات مستثنی باشه، باید بگم تو خود گات اینطور نبوده.
تمام مرگ و میرهایی که باعث شدن ما گات رو یه سریال متفاوت بدونیم و تو تعریف‌هامون بگیم این از اون سریالا نیست که همه شخصیت های اصلیش تا آخر زنده باشن. سریالی بود که هر لحظه احتمال مرگ کاراکترهای اصلیش میرفت. اما الان دیگه اینطور نیست!

اما بطور کلی دم شما گرم که هم منطقی و هم بدور از توهین به مخاطبتون، پاسخ دادید. روی خود موضوع دارین صحبت میکنین که خب این باعث میشه یه نتیجه ای حاصل بشه. مرسی :Smiley17:



اولا زامبی ها هیچ قدرت تفکری ندارند و صرفا یه چیزی تو مایه های زامبی های واکینگ دد هستند با این تفاوت که علاوه بر دویدن سمت زنده ها و علاقه به کشتن اونا تحت هدایت نایت کینگ هم هستن

در مورد اشکال دوم... دقیقا مشکل همین یک خطی هست که نوشتین! من نمیدونم کدوم قسمتش رو قبول کنم!
اگر زامبی ها هیچ قدرت نفکری ندارن و تحت فرمان نایت کینگ هستن: پس چرا با یه سنگ انداختن سگ، یهو شروع به حمله میکنن؟ یعنی حمله هم به فرمان نایت کینگ انجام شد؟
(اگر آری؟ خب چرا... نایت کینگ اگر قصد حمله داشت چرا منتظر سنگ اندازی سگ شد؟ اگر خیر پس یعنی سر خود عمل کردن و از نایت کینگ دستور نمیگیرن و در نتیجه نمیشه گفت هیچ قدرت تفکری ندارن) بالاخره کدوم درسته؟!
آیا این به معنی تناقض نیست؟!


این سوالا قشنگ نمونه کامل ایراد گرفتنه. چرا این چرا اون... اگه قرار بود من و شما نویسنده باشیم که خب میدادن ما مینوشتیم داستان رو. مگه قراره نویسنده ها طبق ذهن و تصورات ما سریال بسازن؟

این جملات هم یکم سفسطه آمیزه. چون بحث ما سر این نیست که بیایم نویسنده ها رو خراب کنیم تا خودمون نویسنده فصل 8 بشیم!
انتظار ما اینه که نویسنده‌ها منطقی بنویسن. همین. نه طبق ذهن ما. طبق چیزی که منطق جمعی قبول داشته باشه. و با توجه به سر و صداهای به شدت زیادی که با این اپیزود به پا شد (در سراسر جهان) یعنی روند داستان با منطق جمعی جور نبوده. بازم اشاره میکنم که خیلی از ماها (من جمله خودم) بخاطر دوست داشتن سریال به این اپیزود نمره قبولی بدیم و این اشکالی نداره. اما ایرادات هم درنظر داشته باشیم.


باز هم مثل اینکه منتقد عزیز صحنه پرتاب نیزه به سمت دروگون رو فراموش میکنه
این قسمت رو متوجه نشدم. یعنی میفرمایید نایت کینگ اول دروگون رو هدف گرفته بود و بعد هدفش رو تغییر داد؟ چون از روی تصویر نمیشه اینو با قاطعیت گفت
اما چیزی که با قاطعیت میشه گفت اینه که زدن دروگون و سوارهاش خیلی خیلی اقدام منطقی تری بود. و مسئله اینکه به قلب اژدها باید بخوره و اینا رو هم مطرح نکیند. چون حتی به قلبش هم نخورد! به گردنش زد... یا نگین هدف هوایی رو میشه با نیزه زد زمینی رو نمیشه...


باز هم تعیین تکلیف منتقد برای نویسنده... هیچ بایدی در کار نیست. ایا ما تا الان دیدیم برن اینده دور رو ببینه که منتقد عزیز معتقدن نایت کینگ باید تا اخرالزمان رو حفظ باشه؟
این پاسختون هم صحیحه و بنظرم ایراد وارده صحیح نیست. اما حالا به آینده دورتر هم نرویم. اگر نایت کینگ از آمدن دنریس خبر دارد پس از قصد جان استو و دنریس برای نابودی ادرها هم خبر دارد (این دو مقوله تقریبا همزمان رخ داده نه در آخر الزمان.)


گندری برف ندیده تو عمرش دلیل بر احمقی و خنگی اون شخصیته؟
ما نه از احمقی صحبتی به میون آوردیم نه از خنگی.
بلکه به این مورد اشاره کردیم که کسی که برف ندیده (که متعاقبا نه شمال دیوار را دیده و نه با این شرایط آن عادت دارد ؛ دقیقا نقطه مقابل تورمند) چطور میتواند در سرمای آنطرف دیوار اینگونه این مسیر را بدود؟ و در ان طوفانی که چشم خرس گنده را به سختی می بیند گم نشده و به دیوار برسد...
توجه کنید از سرمایی حرف میزنیم که میگویند حتی نفس کشیدن هم در آن هوا دشوار است چه برسد به تند تند دویدن و نفس نفس زدن. و همه اینها باعث میشه تصمیم جان "احمقانه" جلوه کنه...
اما حالا که به تورمند اشاره شد به صحنه‌ی گرفتار شدنش توسط زامبی ها هم اشاره کنیم... که به مدت حدودا 1 دقیقه زیر زامبی ها گرفتار شده بود اما هیچ آسیبی به او وارد نشد
در حالی که سیاه لشگری که از تپه پایین افتاد، ظرف 5 ثانیه دریده شد: عکس (http://up.vbiran.ir/uploads/968015036089789515_Game%20of%20Thrones%20S07E06%20 1080p%2010bit%20WebRipmkv_005045125.jpg) این انتخابگری هوشمندِ زامبی ها در اینکه چه کسی را بکشند چه کسی را نکشند تناقض نیست؟

و این تفاوت اساسی زامبی های این قسمت با زامبی های هاردهومه... زامبی های هاردهوم همه ی ما رو به وحشت می انداختن. همه رو میدریدن. بی شمار از وحشی ها رو کشتن اما اینجا با یک چرخش شمشیر کارشون ساخته میشد و درواقع مثل زامبی های واکینگ دد کبریت بی‌خطر بودن که این مهم باعث ضربه زدن به تنش ناشی از اکشن ها میشه...


در آخر بازم تشکر میکنم بابت بحث سازنده تون... حداقل من رو در مواردی قانع کردید.

[Ali.99]

دیدم بازار بحث داغ‌ـه، گفتم منم یه چیزی بگم :Smiley36:


(اول بگم که معتقدم، نظرِ هر کس درباره‌ی یه فیلم، سریال یا آهنگ یه چیزِ شخصی‌ـه و قابل احترام. و نباید به‌خاطر نظرش مؤاخذه بشه، همینطور اگه کسی در همین موارد هم با نظر کسی مخالفه، نظرِ اونم مورد احترام‌ـه، اما نباید با بی‌سواد خطاب کردن کسی، بحث رو به جایی کشوند که ربطی به ماجرا نداره. و همینطور درست هم نیست که گفت، کسی نباید از این سریال ایرادی بگیره چون در مجموع خوب بوده!!! هدف، نه کوبوندن سریال‌ـه، و نه هواداری متعصبانه از سریال در مقابل انتقادات و ضعف‌ها. به‌نظرم خیلی خوبه اگه ۳ تا ایراد میگیریم، ۲ تا تعریف هم کنیم.)

بگذریم؛ شاید توی این قسمت بالای ۱۰ تا ایراد دیدم. بدترینش هم که کمتر دیدم درباره‌ش حرفی زده بشه، پرتاب نیزه‌ی ماورای طببـیعی نایت کینگ بود که برای منی که مهندسیِ مکانیک می‌خونم خنده‌دار بود. حتی می‌تونم توضیح هم بدم. ضربه‌ای که از برخورد حاصل میشه از حاصل‌ضرب سرعت جسم در جرمش بدست میاد و از اونجایی که تکانه از قانون پایستگی پیروی می‌کنه، باید جمع تکانه‌ی یخ و اژدها در ابتدا و اانتها برابر باشه، که با توجه به جرم‌هاشون شدنی نیست. حتی نیزه‌ی دوم هم که پرت کرد، به تصویر دقت کید، کات‌دار میاد و رد میشه! سرعت گندری و بقیه چیزهایی که میگید هم درسته. عـلمی بخواییم نگاه کنیم، شدنی نیست. بقیه‌ی مسائل هم همین‌طور. میشه هزار تا چرا به سریال وارد کرد و هر کدوم رو یک نقص قلمداد کرد. میشه فلان تصمیم فلان شخصیت رو ضعف نویسندگی دونست. میشه ریز شد و از همون فصل ۱ همه چیزو بُرد زیر بار انتقادات.

اما با تمام این تفاسیر از درام و اکشن، برخورد آتش و یخ، دیالوگ‌های آریا که برای من لااقل مفهوم داشت، از موسیقی متن فوق‌العاده رامین جوادی و کلی المنت دیگه، خوشم اومد، باهاشون حال کردم و بهش 9/10 میدم.
با اینکه نظرات منتقدین خارجی رو خوندم، نظر کاربرای خودمون هم خوندم، نمره‌ی اپیزود هم 9.4/10 هست، ولی این‌ها ملاکی برای اینکه من از سریال خوشم بیاد، یا نیاد، نمیشه.

کسی هم می‌تونه بیاد و دقیقاً به‌خاطر همین اشکالات به این قسمت 3/10 بده و درست مثل کلی از کاربرهای همین سایت یا IMDb بگه این قسمت ضعیف بود.

و این نباید دلیل برای حرف به کرسی نشوندن باشه، یا دلیـلی باشه برای اینکه بگیم کسی نباید ایراد بگیره. اتفاقاً ایراد گرفتن تا حدی نشون میده که بـیننده با فکر سریال رو می‌بـینه.

به اعتقادِ من با اینکه نکات خوبی توی نظرات و نقدها بیان میشه، اما نظرات منتقدین و نمرات نمی‌تونه عامل تأثـیرگذاری در نظر هر کس، مبنی بر اینکه اپیزود عالیِ عالی هست یا سوراخِ سوراخ، محسوب بشه. همون‌جوری که اون طرفی که نقد می‌کنه نظر خودشو نوشته، ما هم جای استناد، نظر خودمونو بنویسم.

درست مثل قسمت ۴، که همه می‌گفتن عالیه و... ولی سکانسِ آخر همون قسمت که اینقدر ازش تعریف شد، یه سوتی ناجور داشت. اونم اینکه اون آب اولش اونقدر کم عمق بود که جیمی با اسب از داخلش حرکت کرد، بعد بران که پرید و از روی اسب نجاتش داد، نهایتاً ۵ فیت فاصله گرفتن و آبه شد یه دریای عمیق؟ولی بازاون‌قدر اون قسمت خوب بود و چیزهای دیگه‌ش به دلم نشست که این ایراد بزرگ رو نادیده بگیرم.

(عیب درآوردن از یه سریال، کاری نداره. ولی واقعاً درست نیست فقط عیب‌ها رو دید و درام، جملات مفهومی، موسیقی و قاب‌بندی و همین طراحی لباسِ خیلی جالب رو نادیده گرفت. بهتره یک طرفه قضاوت نکنیم. از اون سمت هم، جانب‌داری نکنیم و بگیم سریال بی‌نقصه و کسی ایراد نگیره.)

درسته، شاید اگه کتابِ این فصول هم چاپ شده بود و بر اساس اون می‌رفتن جلو عالی میشد واقعاً، مشخص شد جمع کردن این سریال توی ۱۳ قسمت که الان ۷ تاش بیشتر نمونده، به این راحتی‌ها نیست.
حالا توی این ۶ قسمت باید تکلیف نایت کینگِ"حالا به لطف نویسنده‌‌ی داستان" اژدهادار و دار و دسته‌ش (شاید با داشتنِ به اپیزود به اسم Battle of Dragons)، یورون گریجویی که به گفته‌ی بازیگرش شرارتِ رمزی در برابرِ شرارتِ اون هیچه، هویت جان، انتقام آریا، رابطه‌ی فعلاً نه چندانِ خوب سرسی و جیمی، ماجرای برن، کشمکش سانسا، آریا و بیلیش، و نهایتاً بازیِ تاج و تخت؛ مشخص بشه.

و همه و همه‌ش ۶ قسمت مونده و نویسنده‌هایی که این فصل نشون دادن تبحر مارتین رو ندارن.

شدنی‌ـه؟
بدون سرعت‌دادن به اتفاقات و رقم‌زدن عجیبِ اتفاقات مثل این قسمت احتمالش کمه.

[esiunited]

اگر زامبی ها هیچ قدرت نفکری ندارن و تحت فرمان نایت کینگ هستن: پس چرا با یه سنگ انداختن سگ، یهو شروع به حمله میکنن؟ یعنی حمله هم به فرمان نایت کینگ انجام شد؟
(اگر آری؟ خب چرا... نایت کینگ اگر قصد حمله داشت چرا منتظر سنگ اندازی سگ شد؟ اگر خیر پس یعنی سر خود عمل کردن و از خودشون تفکر دارن و به دستور نایت کینگ نایستاده بودن، اونقدر عقل داشتن که با دیدن به اب افتادن دوستاشون واستن! نمیشه گفت هیچ قدرت تفکری ندارن!) بالاخره کدوم درسته؟!
آیا این به معنی تناقض نیست؟!

خب ببینید این موضوع واقعا نمیشه به جواب صد در صدی توش رسید چون داستان هنوزم که ما داریم به اخر سریال میرسیم جواب و توضیح کاملی در مورد ماهیت و نحوه عملکرد واکرا و وایت ها بمون نداده که اتفاقا به نظرم این جزو ضعف ها بوده. باید در فصل های قبل بیشتر به داستان پشت دیوار پرداخته می شد که الان که کار به تقابل رسیده ما تقریبا باشون اشنایی کاملی داشته باشیم. ولی خب سریال سعی کرد با کم نشون دادن از واکرا بیشتر بیننده رو برای اواخر داستان تشنه نگه داره که یه ابزار بود که ازش استفاده کردن و الان این شور و شوق و سر و صدایی هم که مثلا این قسمت به پا کرد برای همین جدید بودن مقوله واکرهاست و کلی سوال و معما که تو ذهن بیننده ها خلق کرد.


این قسمت رو متوجه نشدم. یعنی میفرمایید نایت کینگ اول دروگون رو هدف گرفته بود و بعد هدفش رو تغییر داد؟ چون از روی تصویر نمیشه اینو با قاطعیت گفت
اما چیزی که با قاطعیت میشه گفت اینه که زدن دروگون و سوارهاش خیلی خیلی اقدام منطقی تری بود. و مسئله اینکه به قلب اژدها باید بخوره و اینا رو هم مطرح نکیند. چون حتی به قلبش هم نخورد! به گردنش زد... یا نگین هدف هوایی رو میشه با نیزه زد زمینی رو نمیشه...

اینجا من منظورم نیزه دومیه که نایت کینگ سمت دروگون پرتاب میکنه و دنریس به سختی با تغییر جهت جاخالی میده ازش... منتقد زومجی نوشته نایت کینگ به یه اژدها قانع شده که من گفتم این طور نبود و نایت کینگ رفت برای زدن اژدهای دوم که خب فرار کرد و نشد. واقعا هم دیگه لوث میشد اگه میخواست بیشتر از یه اژدها بدست بیاره.


ما نه از احمقی صحبتی به میون آوردیم نه از خنگی.
بلکه به این مورد اشاره کردیم که کسی که برف ندیده (که متعاقبا نه شمال دیوار را دیده و نه با این شرایط آن عادت دارد ؛ دقیقا نقطه مقابل تورمند) چطور میتواند در سرمای آنطرف دیوار اینگونه این مسیر را بدود؟ و در ان طوفانی که چشم خرس گنده را به سختی می بیند گم نشده و به دیوار برسد...
توجه کنید از سرمایی حرف میزنیم که میگویند حتی نفس کشیدن هم در آن هوا دشوار است چه برسد به تند تند دویدن و نفس نفس زدن. و همه اینها باعث میشه تصمیم جان "احمقانه" جلوه کنه...

خب واقعیتش اینه که با توضیفاتی که از شمال دیوار هست اصن رفتن به اونجا تقریبا غیر ممکنه ولی خب مقتضیات داستان این بود که افراد برن و ما شاهد درگیری باشیم. و اینکه بقیه هم به جز تورمند و تا حدودی جان تجربه اون شرایط رو نداشتن ولی خب فرستادن تورمند برای کمک هم زیاد عقلانی به نظر نمیرسه چون تورمند هم مبارز فوق العاده ایه و هم قطعا کمتر و کندتر از گندری میتونه بدوه. هر چند بازم این بحث به نظرم بحث جالب و کلیدی نیست...


اما حالا که به تورمند اشاره شد به صحنه‌ی گرفتار شدنش توسط زامبی ها هم اشاره کنیم... که به مدت حدودا 1 دقیقه زیر زامبی ها گرفتار شده بود اما هیچ آسیبی به او وارد نشد
در حالی که سیاه لشگری که از تپه پایین افتاد، ظرف 5 ثانیه دریده شد: عکس

اینجا هم خب ببینید تفاوت هست بین افتادن یهویی اون سرباز بین گله مردگان تا درگیری و کشیده شدن تورمند. تورمند داشت با مرده ها میجنگید ولی چون تعدادشون زیاد شد تونستن دو سه تایی بگیرنش که خب چنتاشون رو میزد ولی دوباره چنتا دیگه میگرفتنش بعد اومد بره عقب از تو اب پاش رو گرفتن دو تایی که هاوند اومد و نجاتش داد. درسته به نظر میرسید کارش تمومه ولی صرفا یه صحنه حماسی و نشون دهنده اوج خطر بود. ولی اون سرباز پرت شد از صخره بین کلی واکر که خب فرق داره. اگه صحنه تورمند رو هم نشون نمیدادن دیگه خیلی درگیریا شیک و تر و تمیز میشد جوری که انگار راحت میشه همه واکرها رو چنتایی زد که خب دیدیم اینجوری نیس و اگه دنریس هم نرسیده بود همشون کارشون تموم بود.


و این تفاوت اساسی زامبی های این قسمت با زامبی های هاردهومه... زامبی های هاردهوم همه ی ما رو به وحشت می انداختن. همه رو میدریدن. بی شمار از وحشی ها رو کشتن اما اینجا با یک چرخش شمشیر کارشون ساخته میشد و درواقع مثل زامبی های واکینگ دد کبریت بی‌خطر بودن که این مهم باعث ضربه زدن به تنش ناشی از اکشن ها میشه...

در این مورد هم من با این که جنگ هاردهوم زیباتر و دلهره آور تر بود کاملا موافقم ولی خب یه دلیل اصلیش غافلگیری افراد بود که انتظار اومدن اون لشکر و نابت کینگ رو نداشتن و همینطور غافلگیری بیننده ها. ولی در این اپیزود هم ما و هم شخصیت ها کاملا میدونن قراره کجا برن و چی منظرشونه و با خودشون دراگون گلس بردن و برای جنگیدن با واکرها آمادن. خنجر جورا ، تبر هاوند و تبر تورمند از دراگون گلسه و شمشیرهای بریک و توروس و جان هم که کاملا قابلیت کشتن واکرها رو داره. برای همینه که با هر ضربه واکرا میمیرن. اگه ببینید هاوند اول با پتک گندری میجنگه ولی میبینه هر چی واکرا رو میزنه چیزیشون نمیشه که خب پتک رو میندازه و تبر رو ورمیداره...


در آخر بازم تشکر میکنم بابت بحث سازنده تون... حداقل من رو در مواردی قانع کردید.

منم تشکر میکنم از شما. بالاخره این انجمن برای همین بحث ها درست شده و بحث بدون تعصب و توهین خیلیم خوبه.

[عبدالله]

در مورد پست بالا باز میشه صحبت ها کرد یا بحث‌های دیگه رو وسط کشید مثل اینکه چرا جان سوار اژدها نشد و رفت زامبی بکشه در حالی که پشت سرش اژدهایی بود که با یک دَمِش میتونست کل زامبی های جلوی جان رو بکشه!


ممکنه قسمت اخر این تصمیم رو درست نشون بده

اما تقاضا دارم ادامه‌ی بحث رو به تاپیک اپیزود 7 موکول کنیم
چرا که تا به اینجای کار، به معنی واقعی کلمه فریم به فریم اپیزود رو بررسی کردیم و مفصل درموردش صحبت کردیم. ولی خیلی از استدلال‌ها و ضد استدلال‌ها گره خورد به اپیزود 7

و اپیزود 7 در موارد زیادی از مباحث، واقعا میتونه یه Game changer مهم باشه و خیلی چیزا رو روشن کنه
مثلا اگه غول های زامبی رو در نقطه‌ی دیگری بجز ایست واچ نشون بده. اونوقت ایرادی که برای استفاده از زامبی ها برای کشیدن زنجیر ( بجای غول‌ها ) گرفته میشد توجیه بهتری پیدا میکنه
یا مهم ترین مسئله این فصل یعنی زامبی دزدی!

پس فعلا بدرود :Smiley19:

[l-lamidreza]

انصافا عجیب ترین گفتگو هایی بود که تو نقد و بررسی هایی که تو‌عمرم خونده بودم دیدم. یک ایراداتی از فیلمنامه ی فانتزی تخیلی این سریال میگیرین که آدم یاد نقد های گدار و تروفو موقعی که تو‌مجله فیلمای موج‌ نوی فرانسه رو میکوبیدن و بعد ها خودشون مولف همین سبک شدن.
سریال از لحاظ وسعت فیلمنامه خیلی پخته اس بی انصافی نیست از ۱۰۰ درصد فیلمنامه ۵ درصد حفره های ریز پیدا کردین و بقیه ی ۹۵ درصد و بیخیال شدین؟ سریال با همه ی این کم و کاستی ها حتی اگه برای بعضی از دوستان به چشم‌هم بیاد جزو بهترین های ژانر خودش و حتی تاریخ شوی تی وی ه. ایراد بگیرین ولی انقدر بولد نکنین اونارو که کل‌ بنیان سریال زیر سوال بره، حقش نیست انصافا.

[ESajad]

متاسفانه دوستان عزیز اصلا توی دیدن سریال دقت نمیکنن ؛ و چون دقت نمیکنن سوالاشون جواباش توی سریال هست . اینا گروهشون هفت نفر نبود ؛ بیشتر از هفت نفر هست .
توی اون جنگ با خرس و وایت واکر ها این سربازای نایت واچ بودن که کشته میشدن
الانه که دوستان بگن خب مگه میشه باید یکی از افراد اصلی کشته میشد ؛ بعله میشه از اون هفت نفرم توروس کشته شد .




درسته طبق این عکس حق با شماست
ولی هنوز هم ایراداتش رو داره امیدورام یک روز سازندگان سریال در این مورد دقیقا صحبت کنند

[Sσнєiℓ]

در این مورد هم من با این که جنگ هاردهوم زیباتر و دلهره آور تر بود کاملا موافقم ولی خب یه دلیل اصلیش غافلگیری افراد بود که انتظار اومدن اون لشکر و نابت کینگ رو نداشتن و همینطور غافلگیری بیننده ها. ولی در این اپیزود هم ما و هم شخصیت ها کاملا میدونن قراره کجا برن و چی منظرشونه و با خودشون دراگون گلس بردن و برای جنگیدن با واکرها آمادن. خنجر جورا ، تبر هاوند و تبر تورمند از دراگون گلسه و شمشیرهای بریک و توروس و جان هم که کاملا قابلیت کشتن واکرها رو داره. برای همینه که با هر ضربه واکرا میمیرن. اگه ببینید هاوند اول با پتک گندری میجنگه ولی میبینه هر چی واکرا رو میزنه چیزیشون نمیشه که خب پتک رو میندازه و تبر رو ورمیداره...



منم تشکر میکنم از شما. بالاخره این انجمن برای همین بحث ها درست شده و بحث بدون تعصب و توهین خیلیم خوبه.
با تشکر از توضیحات خوبتون. اما اینجا رو اشتباه نمیکنی؟ مستقیما اشاره شد که اون سلاحهای جورا، هاوند و تورموند از دراگون گلسه یا حدس زدین؟
آخه دراگون گلس اصلا در مقابل Wight ها(زامبی های عادی) کارایی نداره و کاربردشون در کشتن وایت واکرها هستش. شایدم من اشتباه میکنم.


Stabbing an Other with dragonglass will cause it to melt into a puddle of very cold liquid, not shatter to pieces.

Dragonglass is useless against wights: Sam discovers that by stabbing a wight with a dragonsglass dagger, and the dagger shatters to pieces.

[nasim777]

با تشکر از توضیحات خوبتون. اما اینجا رو اشتباه نمیکنی؟ مستقیما اشاره شد که اون سلاحهای جورا، هاوند و تورموند از دراگون گلسه یا حدس زدین؟
آخه دراگون گلس اصلا در مقابل Wight ها(زامبی های عادی) کارایی نداره و کاربردشون در کشتن وایت واکرها هستش. شایدم من اشتباه میکنم.


Stabbing an Other with dragonglass will cause it to melt into a puddle of very cold liquid, not shatter to pieces.

Dragonglass is useless against wights: Sam discovers that by stabbing a wight with a dragonsglass dagger, and the dagger shatters to pieces.

تو کتاب بله
اما تو سریال عوامل سریال اعلام کردن شیشه اژدها هم واکرها رو میکشه هم وایت واکرا

[ESajad]

شمشیر جان اسنو لانگ کلو فولاد والرینی خیلی راحت ادرها رو می کشه اصلا ذوب میشه شما قسمت ششم رو ببیند
با ضربه شمشیر جان اسنو ادرها نابود میشن ولی وقتی به وایت واکر ضربه میزنه این اتفاق نمی افته فوق استخون های وایت واکر ها شکسته میشه
حتی وقتی برای اولین بار سامول تارلی از شیشه اژدها استفاده میکنه ادر ذوب میشه و از بین میره

یک سوال خیلی جالب که بعد از دیدن قسمت ششم برای من پیش اومد این بود :
اژدهای دنریس با نفس اتشین خودشون همه چیز رو خاکستر می کنند الان این دراگ واکر چه خاصیتی خواهد داشت
ایا نفس یخ کننده و منجمد کننده ای خواهد داشت یا نه ؟
و این نیکته ایا الان نایت کینگ با این اژدها میتونه از روی دیوار پرواز کنه
وقتی از روی دیوار فرار کنه دیگه طلسمی نگهدارننده ای وجود نخواهد داشت ؟

یک نکته جالبی که امروز خوندم این بود که کلاغ سه چشم که برن رو اموزش میداد
با بازی فوق العاده بازیگر سوئدی مکس وان سیدوی بزرگ
بریندن ریوز نام داره که یک تارگرین حرام زاده محسوب میشه که بازم این تارگرین عاشق خواهر ناتنی اش میشه
الان فقط نزریدک یک ساعته دارم در مورد بعضی از شخصیت های این سریال مطالعه می کنم
خیلی از شخصیت ها از این سربال حذف شده یا فقط اسمی از اونا برده شده

[Sσнєiℓ]

تو کتاب بله
اما تو سریال عوامل سریال اعلام کردن شیشه اژدها هم واکرها رو میکشه هم وایت واکرا

منبعشو دارید؟
برای خودمم عجیب بود که چرا جان این همه هزینه و وقت و ریسک رو برای رسیدن به دراگون گلسهای دراگون استون متحمل شد. فک کردم کشتن چند تا وایت واکر که تازه با شمشیرهای والرین هم امکانپذیره ارزششو داشت؟

[nasim777]

منبعشو دارید؟
برای خودمم عجیب بود که چرا جان این همه هزینه و وقت و ریسک رو برای رسیدن به دراگون گلسهای دراگون استون متحمل شد. فک کردم کشتن چند تا وایت واکر که تازه با شمشیرهای والرین هم امکانپذیره ارزششو داشت؟

والا منم تو کانال وستروس خوندم
یه مقاله در مورد اهمیت شیشه اژدها که براتون کپیش میکنم

* در طی سکانسی که در حال مشورت بودند جان اسنو با اشاره به دسته بزرگ وایت ها گفت: ما میدونیم که شیشه اژها هم وایت واکر ها و هم ارتششونو میکشه. دیو هیل طی مصاحبه ای که چند روز پیش از اینکه این قسمت پخش بشه انجام داد بیان کرد که چند تغییر در سری فیلم ها ایجاد کرده.در کتاب ها شیشه اژها تنها قادر به کشتن وایت واکر هاست و وایت ها تنها با اتش کشته میشوند انها تا زمانی که تیکه تیکه شوند ازمبارزه دست نمیکشند و حتی بعد از تیکه شدن هم بعضی از اعضای اونها جداگانه حرکت و مبارزه میکنه(‍ مثلن دستی که به سوی انسان میخزه...)

* هیل دلیلی برای این تغییر ها بیان نکرد. احتمالا بخاطر اینکه فیلم برداری از بدل هایی که واقعا در اتش هستند ( درحالی که لباس نسوز دارند) کمی مشکل است و تغییر آن به صحنه ای که حتی شیشه اژها هم بتواند اثر آتش را داشته باشد موقعیت قابل کنترل تری برای فیلم برداری ایجاد میکند. هیل اینطور اظهار کرد که تغییرات او در طی فصل 6 در نزاع غار کلاغ 3 چشم در ایپیزود "در" معرفی شده و ظاهرا به علت موقعیت درهم و شلوغ بطور کامل مشخص و شفاف سازی نشده...

* در کتاب ها سم با روش ازمون و خطا متوجه شد که شیشه اژدها هیچ اثری روی وایت ها نداره :
در راه برگشت به کسل بلک یک وایت به او و گیلی حمله میکند ( در سریال یک آدر حمله میکند) سم وایت را با شیشه اژها خنجر میزد و وایت هیچ اتفاقی براش نمیافتد، سپس سم وایت را با خنجر فلزی میزند ولی خنجر فقط زره وایت را میشکافد ( حتی اگه زره نداشت در بهترین حالت سم فقط میتوانست تکه ای وایت را جدا کند و این نمیتوانست جلویش را بگیرد) سم نا امیدانه چوب مشتعلی را چنگ زده و به سمت دهان وایت میبرد و در لحظه وایت نابود میشود. بعد ها سم این موضوع را که وسلیه ای که برای کشتن آدر موثر است برای وایت ها نیست را برای ملیساندرا بیان میکند ملیساندرا توضیح میدهد که غیب گو ها وایت ها را زنده کرده اند ولی با این حال انها همچنان گوشت مرده هستند ولی انهایی که آدر نام دارند چیزی بیشتر هستند

[rrio99]

اگه دقت کنید مورمنت خنجرهای از شیشه اژدها داشت. که اون خرسم با همون شیشه اژدها تونست کارشو تموم کنه

[wishtasp]

با تشکر از توضیحات خوبتون. اما اینجا رو اشتباه نمیکنی؟ مستقیما اشاره شد که اون سلاحهای جورا، هاوند و تورموند از دراگون گلسه یا حدس زدین؟
آخه دراگون گلس اصلا در مقابل Wight ها(زامبی های عادی) کارایی نداره و کاربردشون در کشتن وایت واکرها هستش. شایدم من اشتباه میکنم.


Stabbing an Other with dragonglass will cause it to melt into a puddle of very cold liquid, not shatter to pieces.

Dragonglass is useless against wights: Sam discovers that by stabbing a wight with a dragonsglass dagger, and the dagger shatters to pieces.

اینکه اون سلاح ها دراگون گلاس بودن شکی نیست و تو سریال کاملا مشخصه اون دو خنجری که دست جورا بود (جورا متخصص شمشیر زنیه) . تیغه تبری که دست تورموند بود ، حتی هاوند هم پتکشو زمین میندازه و تبری کوچک از لباسش بیرون میاره که با یک ضربه وایت ها رو میکشه. به جز جان اسنو که لانگ کلو ی خودش رو در دست داره و بریک که شمشیر مشتعل خودشو داره به نظر میرسه بقیه از گلاس استفاده میکنن
همونطور که به درستی اشاره کردید شیوه نابود کردن وایت واکر ها (White Walkers) که اسم دیگشون آدر (Other) هست با سربازانشون که وایت (Wights) نامیده میشن متفاوته وایت واکرها ظاهرا به آتش مقاومند( حداقل عبور شاه شب و آدرهای دیگه از روی آتش رو فصل فبل اپیزود 5 دیدیم) و با شیشه اژدها یا فولاد والریایی میمیرن در حالیکه وایت ها فقط باید سوزانده بشن و شیشه اژدها روی اونها تاثیری نداره
http://awoiaf.westeros.org/index.php/Wights

اما ظاهرا در سریال تصمیم گرفتن که دراگون گلس و فولاد والریایی رو سلاحی برای کشتن کل مرده ها معرفی کنن در همین اپیزود آخر میدیدم که گلاس و یا لانگ کلو با تنها یک ضربه اونا رو میکشتن و همونطور که در صحنه های مختلف دیدیم راه دیگه کشتن وایت ها خرد کردن اعضای مهم بدنشونه طوری که نتونن حرکت کنن.

فصل 7 اپیزود 3 دقیقه 38 -> تیریون به دنریس : ظاهرا میشه از دراگون گلس سلاح هایی ساخت که وایت واکر ها و سربازهاشون رو بکشه ، یا متوقف کنه ، یا نابود کنه ، مطمئن نیستم باید از چه فعلی استفاده کنم!

[king-hitler]

بچها سلام‌ببخشید این سوال رو دوباره میپرسم

خواهشن کمکم کنید این اهنگ‌پیدا کنم


من هر چی میگردم موزیک متن این فصل هفت رو پیدا نمیکنن
حاوی اسپویل


بخصوص اهنگ قسمت دوم ک بیشتر برا اریا زده میشه وقتی گرگشو میبینه یا برمیگرده وینترفول

دو قسمت از اهنگهارو اپلود کردم ممنون میشم گوش کنید و بگین اسم اهنگ‌چیه


http://s8.picofile.com/file/8304253792/Game_of_Thrones_S07E02_Stormborn_720p_AMZN_WEB_DL_ Tehmovies_me_00h43m05s_00h43m29s_002.mp3.html


http://s9.picofile.com/file/8304253884/Game_of_Thrones_S07E04_The_Spoils_of_War_720p_AMZN _WEB_DL_MkvCage_Tehmovies_me_00h11m25s_00h11m48s_0 02.mp3.html

[VoiCe]

من دلم میخواد شاه شب همه رو بکشه خودش بشینه رو تخت پادشاهی d: ،آخ ک چ لذتی داره ،لامصب این شاه شب یه چیز دیگس ،نگاش میکنی اصلا یه دلهره ای ب آدم میده خیلی خوبه...

[nasim777]

بچها سلام‌ببخشید این سوال رو دوباره میپرسم

خواهشن کمکم کنید این اهنگ‌پیدا کنم


من هر چی میگردم موزیک متن این فصل هفت رو پیدا نمیکنن
حاوی اسپویل


بخصوص اهنگ قسمت دوم ک بیشتر برا اریا زده میشه وقتی گرگشو میبینه یا برمیگرده وینترفول

دو قسمت از اهنگهارو اپلود کردم ممنون میشم گوش کنید و بگین اسم اهنگ‌چیه


http://s8.picofile.com/file/8304253792/Game_of_Thrones_S07E02_Stormborn_720p_AMZN_WEB_DL_ Tehmovies_me_00h43m05s_00h43m29s_002.mp3.html


http://s9.picofile.com/file/8304253884/Game_of_Thrones_S07E04_The_Spoils_of_War_720p_AMZN _WEB_DL_MkvCage_Tehmovies_me_00h11m25s_00h11m48s_0 02.mp3.html

لینک دانلود البوم فصل هفت
(http://dl.bazidl.com/?dir=SoundTrack%20%26%20Music/%40Westerosir%20Ramin%20Djawadi%20-%20Game%20Of%20Thrones%20-%20Season%207%20%282017%29)
از سایت وستروس

http://dl.bazidl.com/SoundTrack%20%26%20Music/%40Westerosir%20Ramin%20Djawadi%20-%20Game%20Of%20Thrones%20-%20Season%207%20%282017%29/folder.jpg

[diavolo]

به نظرم تمام این اختلاف نظر ها و جنگ و دعوا هایی که تو این دو فصل شکل گرفت و در این اپیزود به نقطه اوج خودش رسید بر میگرده به دلیل علاقه پیدا کردن هر کدوم از ماها به سریال. شخصا به این دلیل عاشق سریال شدم که بالاخره تونستم یک دنیایی رو ببینم تو تلویزیون که توش هرکس تاوان اشتباهاتش رو میده، عنصر شانس زیاد درش دخیل نیست، اعتماد کردن 100 درصد به نزدیک ترین اطرافیانت هم میتونه تاوان سختی رو به همراه داشته باشه و سیاست بازی درش حرف اول رو میزنه. خلاصه بخوام بگم جذب بازی تاج و تخت شدم تا جنگ ها، اژدهایان، جادو و ... . واضحه که منطق و حرکت در چهارچوب تعریف شده این دنیا برام خیلی مهم باشه و تخطی از این قوانین برای من غیر قابل تحمل و فکر میکنم خالق این دنیا یعنی مارتین هم با چنین هدفی این دنیا رو خلق کرده باشه و قصدش کنار زدن کلیشه های رایج دنیاهای فانتزی بوده. دلیل تمام سختگیری های من و امثال من سر جزییات(که تو این اپیزود رسید به کلیات!) این دو فصل اخیر به این خاطره که خود این سریال من رو عادت داده به این کار؛به اهمیت دادن به روابط علت و معلولی. بعید میدونم شما هم به همین دلیل عاشق این سریال شده باشید و با این دو فصل مشکلی نداشته باشید.
در آخر هم بگم من هنوز هم با همه این مشکلات سریال رو عاشقانه دوست دارم و منو به وجد میاره( هرچند لحظه ای!) و وادارم میکنه دوشنبه ها صبح زود از خواب بلند بشم و تو اولین فرصت دانلودش کنم ولی خب دوست دارم که به روند اصلیش برگرده

[kntu]

اگه این قسمت بی ارزش بود 23 صفحه در موردش بحث نمیشد

من خودم چه توی دیدن سریال چه برا فیلم سطح انتظار خودم رو خیلی پایین نگه میدارم و حتی با چیزای ساده ای مثل مود فیلم هم حال میکنم
اصلا هم دنبال ایراد نمیگردم حتی اگرهم ببینم چشم پوشی میکنم که لذت ببرم
مگه اینکه اشتباهات انقدر فاحش باشه که تجربه ادم رو کلا خراب کنه
که گیم اف ترونز هیچ وقت اینجوری نبوده و تو ذوق نزده
از نظر من هم یقینا بهترین سریالیه که دیدم
و توی دنیاهای فانتزی هم باهاش بیشتر از دنیاهای هری پاتر و تالکین حال میکنم
اگه بنا به این مدل ایراد گرفتن باشه از همه داستان ها میشه ایراد گرفت
توی دنیاهای دیگه فانتزی قهرمان داستان به طرز معجزه اسایی همیشه تنهایی یه لشکر رو شکست میده با امدادهای غیبی

[naafas]

اگه این قسمت بی ارزش بود 23 صفحه در موردش بحث نمیشد

من خودم چه توی دیدن سریال چه برا فیلم سطح انتظار خودم رو خیلی پایین نگه میدارم و حتی با چیزای ساده ای مثل مود فیلم هم حال میکنم
اصلا هم دنبال ایراد نمیگردم حتی اگرهم ببینم چشم پوشی میکنم که لذت ببرم
مگه اینکه اشتباهات انقدر فاحش باشه که تجربه ادم رو کلا خراب کنه
که گیم اف ترونز هیچ وقت اینجوری نبوده و تو ذوق نزده
از نظر من هم یقینا بهترین سریالیه که دیدم
و توی دنیاهای فانتزی هم باهاش بیشتر از دنیاهای هری پاتر و تالکین حال میکنم
اگه بنا به این مدل ایراد گرفتن باشه از همه داستان ها میشه ایراد گرفت
توی دنیاهای دیگه فانتزی قهرمان داستان به طرز معجزه اسایی همیشه تنهایی یه لشکر رو شکست میده با امدادهای غیبی

دقیقا همینه مثلا سریال دکستر صد تا ایراد میشد ازش بگیری مخصوصا پایان داستان ولی طرفدارا قبولش کردن البته فازش فانتزی نبود اما تو ژانر خودش با تمام ایرادا یکی از بهترینها بود و میشد از ایرادا چشم پوشی کرد الان هم من گات رو با تمام نقدایی که دوستان میکنن بهترین سریال میدونم واقعا تو دنیای فانتزی بی نظیره

[KING STANNIS]

خب دیدم تا بحث گرمه و اپیزود اخر نیومده دو تا ویدئو براتون بذارم تا شاید بعضی از،سوالات برا دوستان حل بشه.

http://picoup.ir/images/82144581305649915100.png

اولین ویدئو در رابطه با برن وارگ کردنش و نحوه سفر در زمان و تاثیراتش هست ک زیرنویس فارسی هم داره.

دریافت (http://uploadboy.me/1685cwc7x999/4_5830430752998687363.mp4.html)


دومین ویدئو هم نحوه طراحی گرافیکی همین اپیزود و CGI هستش در رابطه با کل اپیزود و البته تبدیل ویسریون توسط نایت کینگ.

دریافت (http://uploadboy.me/b7hqlw0569ol/4_5834473485455327785.mp4.html)


امیدوارم لذت ببرین.

:Smiley30::Smiley30::Smiley30:

[lady snow]

این همه اشکال گرفتیم ازین قسمت. پشت صحنه رو دیدم. واقعا چه سختی کشیدن واسه لذت بردن‌ ما. برای سکانس به سکانسش

[WALKING DE4D]

فقط مگه تو فضل گذشته نگفته بودن هیج واکر از دیوار نمیتونه عبور کنه و میمیره؟ برام جای تعجب چطور یه واکر زندانی کردن بردن اون سمت دیوار :Smiley14:
تازه قسمت ۷ گرفتم دارم میبینم تمام نشده تو قسمت ۷ نرفتم که داستان لو نره برام

[тнor]

فقط مگه تو فضل گذشته نگفته بودن هیج واکر از دیوار نمیتونه عبور کنه و میمیره؟ برام جای تعجب چطور یه واکر زندانی کردن بردن اون سمت دیوار :Smiley14:
تازه قسمت ۷ گرفتم دارم میبینم تمام نشده تو قسمت ۷ نرفتم که داستان لو نره برام
چون برندون فا//کینگ استارک با مارک نایت کینگ از دیوار عبور کرد و حالا فقط دیوار فزیکی مونده
همون قضیه شامل اون درخت فصل قبل هم که تا برندون مارک نشده بود تا میرفتن تو اون سوراخ از بین میرفتن

[:: ERFAN ::]

فقط مگه تو فضل گذشته نگفته بودن هیج واکر از دیوار نمیتونه عبور کنه و میمیره؟ برام جای تعجب چطور یه واکر زندانی کردن بردن اون سمت دیوار :Smiley14:
تازه قسمت ۷ گرفتم دارم میبینم تمام نشده تو قسمت ۷ نرفتم که داستان لو نره برام
جادوی دیوار رو وایت ها تاثیری نداره و فقط در مورد وایت واکراست، فصل یک قسمت هشت سریال هم با نشون دادن حمله یه وایت به اتاق مورمونت تو خود دیوار اینو نشون داد که وایت ها میتونن از دروازه ورودی دیوار عبور کنن و جادوی دیوار روشون تاثیر نداره

[eminemkamy]

با وجود اینکه بهترین سریال تاریخه هم برای من و هم طبق آمارو بازخوردو غیره و با وجود اینکه این قسمت خیلی داشت جالب میشد اما کمی فیلم هندی شده بود هی اون میومد اینو نجات میداد هی میومندن اینو نجات میدادن.مطمعا اگه سریال همون دی ان ای خودشو حفظ میکرد الان بیشتر شخصیت های این قسمت مرده بودند.