معرفی و بررسی بهترین آثار سینمایی 2018

[Nevah]

http://uupload.ir/files/jrbk_96962859138016067071.jpg




سلام به همه هدف این تاپیک معرفی فیلم های خوبی که به تدریج امسال میبینید.اگه فیلم خوب و خاصی نظرتون را جلب کرد،میتونید در این تاپیک و حداقل 10 خط به بقیه معرفی کنید.و در صورت استقبال و در پایان سال یه جمع بندی از فیلم های خوب 2018 داشته باشیم.فیلم ها رو باید زمانی که دیدید معرفی کنید و پیشاپیش به معرفی فیلم های چند ماه دیگه نپردازید.سال 2018 بر خلاف دو سال قبل که فیلم های خوب خیلی کم بود.فیلم های ارزشمند بیشتری در دسترس مخاطبین قرار داده،فیلمساز های خوب دوباره امسال هوس به فیلم ساختن کردن.تاپیک به تدریج تا پایان سال خورشیدی و قبل شروع سال جدید تکمیل و کامل خواهد شد.

تشکر از رضا / Rezaraki بابت طراحی پوستر

[Nevah]

http://uupload.ir/files/q19c_annihilation.jpg


Annihilation (https://www.imdb.com/title/tt2798920/?ref_=nv_sr_1)




خود_نابودی تایتل مناسب تری برای فضای این فیلمه،چهار میلیارد سال پیش سلول ها با تعمیم خودشون حیات را در سرتاسر این کره خاکی گسترش دادند و در نهایت انسان ها با همین تحولات عظیم سلولی بوجود آمدند. و با تغییرات فراوان و یک سیر طولانی به نمونه ی بهتری تبدیل شدند.اما این بهتر شدن به سمت کامل شدن بشر پیش نرفت. شبیه هر خلقت دیگری،سلول ها نیز با خودشون دشمنی پیدا کردند،و بعد از مدتی سلول های سرطانی بدون هیچ کشف درمانی،انسان ها به زجر و بدبختی کشاندند.فیلم سعی داره در قرن 21 و با عصر پیشرفت تمدن تکنولوژی از مبارزه پیوسته انسان ها با سلول های بد خیم صحبت کنه که در مقیاس بزرگتر و در هاله ای از شک و تردید حضور این مهمان ناخوانده در میان جمع بشری دردسر ساز شده،این اتفاق بد یمن میتونه نمادی از ظلم،زیاده خواهی انسان ها باشه که در این فیلم در قالب دنیایی ساختگی با چالش های زیست محیطی و بیولوژیکی به بیننده معرفی میشه.یکی از نقاط مثبت این فیلم حضور ناتالی پورتمن در این فیلم که دیدنش را برای شما جذاب تر می کنه،مطمئننا موضوع فیلمنامه و شخصیت داستانی اش جذب ش کرده و ما هم شاهد نقش آفرینی متفاوتی ازش هستیم.فضای فیلم خیلی شبیه به آخر الزمان است با این تفاوت که تعادل مناسبی میان موضوع علمی که نتیجه این اتفاق است و روایت داستانی اش برقرار کرده،دلیل این اتفاق برای ما جدیده،و حتی میتونه یکی از دلایل پایان دنیا باشه،فیلم در زمان قبل از این حادثه اتفاق می افته و بصورت یک پروژه علمی، و عملیات مخفی انجام می گیره،فضا خیلی شبیه به فیلم شبح سبزه با این تفاوت که بیگانه ما تغییر ماهیت و ژنتیکی داره و خیلی آرام و بی سروصدا قربانی هاشو گرفتار میکنه.قصد نابودی یا کشتن شکار هاشو نداره بلکه سعی در زیاد کردن و یکسان سازی ژنتیکی اونا داره یا مثلا شبیه فیلم های بیگانه ریدلی اسکات با این تفاوت که زیاد از زمان حال سبقت نمیگیره و تمامی اتفاقات غیر منتظره را در زمان حال و نه در فضایی دور و ناشناخته ، بلکه در همین کره زمین به تصویر می کشه.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/7sdu_یسبیسبسی.jpg

Sicario: Day of the Soldado (https://www.imdb.com/title/tt5052474/?ref_=nv_sr_1)



یکی از بهترین فیلم های سال 2018 قطعا ادامه فیلم سیکاریو/ یا آدم کش سال 2015 میباشد.نویسنده فیلمنامه تنها ثابت سازنده فیلم است و با تغییر کارگردان و حذف بازیگران کلیدی همچون امیلی بلانت پیش بینی می کردم فیلم به خوبی نسخه قبلی از آّب در نیاید.اما برعکس این ریسک بالا جواب داد و با یک فیلم دسته اول سینمای اکشن رو برو هستیم.فیلم را باید یکباره دید و مخاطب نباید حین دیدن وقفه ای ایجاد کند به قول منتقد شیکاکو تایمز ( لطفا هنگام تماشا برای رفتن به دستشویی یا خوردن اسنک خود را از هیجان عجیب فیلم محروم نکنید)فیلم خیلی سریع داستان را از سر میگیرد و با روایت موضوعی جدید از خانواده خلافکار ها و کارتل های مکزیکی ذائقه ی بیننده را تحت کنترل خود می گیرد و او را مجذوب خود می کند.ادم کش بیننده را با سوالات اخلاقی زیادی مواجه و درگیر میکند.اخلاقیاتی که در این فیلم در پشت بدنه ی سیاست،قدرت،ثروت گم میشد،مرز خوبی و بدی، درست رفتار کردن و بدی کردن جابجا میشود.و طرح این مسائل هنر نویسنده و کارگردان فیلم را نشان میدهد که به خوبی توانسته اند این مسائل را با هم در یک اثر دوساعته تلفیق کنند.شخصیت خوب و بد در فیلم مشخص نیست همه چیز نسبی و خاکستری است هر کدام دلایل خود را برای انجام کارهای خود دارند،هدف وسیله و راه را تعیین می کند.شکه کننده،غافلگیری،جسور، تاریک و پوچی ستون های اصلی فیلم را تشکیل میدهند و این طور میتوان یک ادامه خوب برای یک فیلم ساخت.انتخاب Stefano Sollima به عنوان کارگردان و سازنده اثر تلویزیونی Gomorrah برای این فیلم خوب جواب داده کارگردانی که خوب بلد است داستان را از دید مامورین DEA و کارتل های قاچاقچی،از پشت دوربین روایت کند.




http://uupload.ir/files/zfzi_یسبسیبسیب.jpg



داستان چند سال از ماجرای فیلم اول گذشته و حال کارتل ها سود و منفعت را در قاچاق انسان می بینند چون بر خلاف مواد مخدر انسان به عنوان کالایی بدون خرج و مخارج برای کسب سود مالی بیشتر جواب میدهد.داستان روایتی پیچیده از درگیری بی انتهای بین مامورین مرزی و کارتل های مواد مخدر همسایه جنوبی آمریکاست.مکزیک سرزمینی که با خلافکاری شناخته می شود و به دلیل مرز مشترک چند هزار مایلی با امریکا و شهر تکزاس به دردسری بزرگ تبدیل شده است.داستان خوب به این حقایق پرداخته و خیلی سریع در 20 دقیقه اول این مسائل را با طوفانی از درگیری و مبارزه بین مامورین و موج انبوهی از پناه جویان نشان می دهد.پناه جویانی که برای زندگی بهتر به مدینه فاضله امریکا هجوم می اورند و در این بین کارتل های مواد با گرفتن پول های زیاد از زمین و دریا تروریست ها را وارد مکزیک می کنند و همچون کالایی که مالیات ندارد به عنوان تهدید امنیت ملی روانه ی خاک امریکا می کند.قسمت دوم داستان فیلم دیدگاهای سیاسی فراوانی را نشر میدهد.صف آرایی مخالفان و موافقان ساخت دیواره بزرگ مرزی. کسانی که مخالف خشونت علیه پناهجویان اواره مکزیکی هستند را در مقابل راست گرایان میهن پرست مخالف حضور تهدید های تروریستی قرار میدهد.و کشور امریکا را با بحران داخلی فراوانی مواجه می کند.جنگی که میدان نبردش مشخص نیست حد و مرز مشخصی ندارد و اغلب در سایه عملیات های ویژه نظامی و ترور های کور خود را پنهان می کند.نبردی که برای هیچکدام از طرفین سودی جز تلف شدن هرز شدن و نابود شدن در پی ندارد.جنگی که هیچوقت پایان نمی پذیرد و این موضوع در پایان های باز زیبای کارگردان به خوبی نشان داده می شود.داستان فیلم با ترور های وحشتناک مسلمانان سوق داده شده به شهر کانزاس در امریکا شروع میشود و خیلی ود به یک بحران امنیت ملی برای دولت امریکا تبدیل میشود.جایی که کهنه سرباز سی ای ای به واشینگتن فرا خوانده می شود و از او خواسته میشود خیلی سریع و با کثیف کردن دست هایش به این ماجرا پایان دهد.همکاری او با کارکتر سینتیا ( Catherine Keener) جالب است زنی که خیلی بی احساس و تابع قوانین است کشمکش ها و اختلافت بین این دو مجری عملیات در ادامه داستان بیننده را گیج می کند که حق را به چه کسی بدهد.در کل شخصیت های اصلی داستان از جمله مَـت گریور ( (Josh Brolin ) سینتیا و همچنین آلخاندرو سرد و خونسرد هستند و احساسات از شخصیت انسانی انها حدف شده است برای انها موفیقت،کار و از خود راضی شدن تنها در به انجام و پایان رساندن ماموریت ها خلاصه میشود.اضافه شدن شخصیت ایزابل ریس ( Isabela Moner ) به داستان روحی تازه تزریق کرده است و همچنین پسر نوجوانی که به واسطه ی فامیلش وارد کارتل میشود و قصد دارد تبدیل به یک ادم کش حرفه ای شود،داستان را چند بعدی کرده است.اضافه شدن شخصیت های جدید علاوه بر طرح داستانی جدید برای ادامه این فیلم حس تازگی و پویا بودن فیلمنامه را نیز حفظ کرده است.صحنه های نبرد و اکشن فیلم به خوبی فیلمبردای شده و شما را در قلب نبرد قرار میدهد.علاوه بر فیلمبرداری بی نظیر، موسیقی مرموز فیلم نیز در ایجاد کردن حس تعلیق و ساختن بحران بسیار موفق عمل کرده،هنگام شنیدن طنین این موسیقی ضرب اهنگ فیلم سرعت بیشتری به خود میگیره و هر لحظه شما را بیشتر به سمت دردسر نزدیک می کنه و اندرنالین خونتون را بالا می بره.بدون شک این ویژگی ها، آدم کش/ روز سرباز را به عنوان یک فیلم خوب در بین بهترین های سینمایی سال 2018 جای میدهد.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/hs8_ققققق5555.png

درخت گلابی وحشی (https://www.imdb.com/title/tt6628102/?ref_=nv_sr_1)



اثری نجیب/آرام/ و قابل احترام نگاهی به شخصی ترین و پر دل و جرات ترین فیلم نوری بیلگه جیلان

یکی از فیلم های خوب امسال قطعا (درخت گلابی وحشی) جدید ترین اثر سینماگر ترک است.برای دیدن فیلم باید 3 ساعت زمان صرف کنید.و چشم و گوشتان را خوب باز کنید و دل به فیلم دیالوگ محور فلسفی اما الزامی برای زندگی سخت امروز بسپارید. اگر فیلم های قبلی این کارگردان صاحب سبک را دیده باشیدقطعا با روند کار او آشنایی دارید و میدانید فیلم هایی که او می سازد الزاما و تنها برای طبقه ی روشن فکر جامعه نمی باشد و تنها هرکس که برای خودش وجدان داشته باشد،قدرت فکر کردن داشته باشد و به دنبال حقیقت زندگی باشد،آثارش به دل مینشیند. جدیدترین کارش گلابی وحشی برای تغذیه فکر و اندیشه ملس و خوشمزه است.واجب نیست برای کندوکاو دنیای جیلان اثار قبلی او را ببینید اما هربار و با ساختن فیلم جدیدی از این کارگردان تحسین شده هوس می کنید که مروری دوباره بر روی فیلم های قبلی اش داشته باشید.پایان باز فیلم هایش و سوالات بی جواب اش در ادامه کارهایش و در سکانسی در قالب اثر جدیدش با حضور شخصیت های تازه وارد، به بحث و گفتگو گذاشته می شود.اگر این بحث فعال و پویا نتیجه داشته باشد آن سوال برای مخاطب حل میشود و کارگردان به موضوعات و سوالات دیگر می پردازد اگر شخصیت های داستان جوابی پیدا نکنند قطعا آن سوال در فیلم بعدی اش با هدف به رسیدن جواب به بحث گذاشته می شود.دنیای جیلان و جهانی بینی اش بی و حد و مرز است و تمام فیلم هایش در واقع ادامه به بحث گذاشتن یک مطلب است و آن تمرین دموکراسی و انتقاد به موضوعات مهم سیاسی و اعتقادی و فرهنگی در شرایط کنونی ترکیه ی توسعه یافته به عنوان کشوری که در حالی که بافتی اسلامی و سنتی دارد، در حال وارد شدن و پا گذاشتن به دنیای مدرن به روز می باشد.و این تناقض بین فکر و حقیقت سنتی با مدرن جیلان را دچار سردرگمی کرده است،همچون زمانی است که شما خیلی میدانید اما به نقطعه ای می رسید که احساس می کنید در واقع هیچ چیز نمی دانید.این وسواس عجیب جیلان باعث شده که او سوالات پیچیده ذهنش را با مخاطبینش در فیلم هایش به اشتراک بگذارد و انها را نیز به چالش تفکر نسبا به این سوالات پیچیده ذهن نامحدود دعوت کند





http://uupload.ir/files/3xq5_director2.jpg



گلابی وحشی داستان پسری جوان است که به تازگی از دانشگاه تربیت معلم فارغ التحصیل شده، اما فقر، بی کاری باعث شده امیدی به آینده نداشته باشد.تنها انگیزه او برای گذران دوران، نوشتن است او دوست دارد نویسنده شود و کتاب چاپ کند تا مردم با نظرات و جهانبینی اش اشنا شوند در واقع به عقیده من جیلان خود را جای همین شخصیت اصلی داستان که جوانی سردرگم و ناامید از اینده است گذاشته و داستان خود را از دید همین شخصیت به پیش می برد.فیلم عجله ای برای پیش بردن داستانش ندارد.شما را با جوانی به نام سیناس تنها می گذارد و به ارامی و هم قدم با او وارد دنیای جیلان می شوید.داستان فیلم به طور خلاصه در مورد پسری است که بعد از اتمام تحصیلات به زادگاه خود باز می گردد.او فردی روشنفکر و عاری از تعصب و قضاوت بی مورد است که باید با سختی ها،چالش ها و حقایق تلخ نشی از شرع و سنت فرهنگ و خانواده دست و پنجه نرم کند.از طرف دیگر فیلم به رابطه ی میان پدر و پسر و شکاف سنی و ادارکی میان این دو و همچنین موضوعات غیر قابل فهم انها از دید یکدیگر می پردازد.فیلم های این سینما گر تحیسن برانگیز همچون درس فلسفه است حضور در این فضا برای شناخت خود و خواسته هایمان در کلاسی با هوای تازه روستایی و محیط ناب وحشی طبیعی اش الزمایی نیست اما عدم حضور در سر این کلاس و ندیدن اثارش از دست دادن یک فرصت ناب است.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/vfdl_ivha_custody_quad_uk(1).jpg


حضانت (https://www.imdb.com/title/tt6002232/?ref_=nv_sr_1)
درامی سخت و آزار دهنده هنگام تماشا در مورد طلاق و گرفتن حضانت بچه ها



کارگردان Xavier Legrand فیلم کم می سازه اما جدیدترین اثرش با نام حضانت درامی سخت و آزار دهنده در مورد جدایی یک زوج و گرفتن حضانت پسر شان می باشد.مشکلات روحی فراوانی که برای این خانواده درهم شکسته و ازهم دور شده در پی تصمیم به جدایی زن و شوهر از هم پیش می آید برای تماشاگر میتواند ناراحت کننده باشد.اما کارگردان با دیدی منطقی به مسائلی همچون طلاق والدین و خشونت خانگی یکی از والدین نسبت به بچه ها عمل کرده است.تعادلی سخت اما مناسب و بجا میان کشمکش و دعواهای خانگی توسط فیلمساز ایجاد شده و بحث مفصلی در مورد خشونت و کودک آزاری پدر عصبی و روانی خانواده در طول فیلم بیان می کند.فیلم نگاهی انتقاد آمیز به سیستم حقوقی فرانسه دارد که چرا بچه ها باید قربانی پدری عصبانی و نامتعادل از لحاظ روحی شوند زمانی که دادگاه با وجود مدرک حکم به آزادی زن و جدایی اش نمی دهد.بازی های فیلم بسیار حرفه ای از اب درامده به طوری که این فیلم در حد درخشش استنلی کوبریک مورد تحسین و قیاس واقع شده.فیلم حضانت با برسی عوامل بی شماری در جدایی یک زوج به اثرات مخرب این مشکل در جامعه بخصوص طبقه متوسط فرانسه می پردازد.زمانی که بچه های بی گناه قربانی سیستم قضایی و به عنوان گروگان میان زمین و آسمان در محیطی پر التهاب و ترسناک پدرشان قرار می گیرند.بازی Denis Ménochet در نقش پدر این خانواده بسیار جذاب و حرفه ای میباشد.فیلم سال پیش در جشنواره ونیز توانست جایزه خرس نقره ای را برای این کارگردان فرانسوی به ارمغان بیاورد.مطئننا پیشنهاد میکنم زمانی که اعصاب ارامی دارید به دیدن این فیلم بپردازید.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/mxzz_180126-the-tale-1920.jpg

خاطرات درهم شکسته ناشی شده از معضل تکراری سواستفاده کردن از معصومیت کودکان
نگاه انتقادی سینماگر به مسئله کودک آزاری
The Tale (https://www.imdb.com/title/tt4015500/?ref_=nv_sr_1)


زمانیکه از یک خاطره یا تجربه تلخ و گران،ناراحت میشویم و حال بدی پیدا می کنیم، شروع می کنیم به حرف زدن با خودمون،سعی داریم با مکالمه هایی که در ذهنمان اتفاق می افتند،به تسلی خاطر دست پیدا کنیم.مسئله کودک آزاری برای فرد قربانی بسیار سخت است و از آن غیر ممکن تر مسئله کنار امدن با این اتفاق است.در طول دوران زندگی فرد قربانی،خاطرات ان چند سکانس شوم بارها بارها تکرار می شوند.برای آن دسته از کودکان دیروز با این پیش تجربه سخت،دست یافتن به آرامش ذهنی، خیالی و به دور از واقعیت است.فیلم روایت/داستان ساخته جنیفر فاکس به موضوع کودک آزاری می پردازد و کمپانی HBO با افتخار از ابتدای استارت پروژه تا اکران عمومی با اغوشی باز این کارگردان متبحر مستند ساز را حمایت کرده است.برای برجسته کردن پیام اصلی فیلم حضور بازیگری توانا در ایفای هر نقشی همچون (لارا درن) کافی بود.این فیلم براساس واقعیت است و تجربه ای که شخص کارگردان در دوران کودکی با آن مواجه شده است.فیلم روایت توپی پر برای اطلاع رسانی موضوع کودک آزاری دارد و بسیار دقیق به این مسئله می پردازد.نام فیلم the tale است به معنای همان روایت یا داستان، جنیفر فاکس کارگردان و نویسنده است و همینطور مواقعی خبرنگاری هم میکند،او دوست دارد به هر موضوعی به چشم یک استوری یا داستان نگاه کند.در فیلم لارا درن در نقش استاد دانشگاهی است که به دانشجویانش نحوه روایت یک اتفاق را می آموزد.و اینکه نحوه ی نقل یک داستان و روایت بسیار مهم است و اگر به درستی انجام نشود خبر مهمی را غیر مهم و غیر ضروری می کند و همینطور خبر بی اهمیت را به سر خط اخبار می کشاند.فیلم پر است از سکانس های حال و گذشته که لارا درن جوان در نقش جنیفر خردسال سعی دارد با علم و اگاهی امروزی اش دوباره داستان و اتفاق گذشته اش را بازنویسی کند.روایت را تغییر دهد عاقلانه در مورد تصمیمات ان دوره از زندگی اش بیاندیشد و اگر امکان داشته باشد برای رسیدن به آرامش انها را ویرایش کند یا اینکه توجیح مناسبی برای برخورد شخص متجاوز پیدا کند.اما هرچه گذشته اش را بیشتر کندوکاو میکند به نتیجه و جواب کمتری دست پیدا می کند.خود کارگردان سعی کرده شخصیت داستانش را طوری بسازد که ان تجربه را تلخ نداند و اینکه خودش را قربانی جنسی خطاب نکند بلکه اعتقاد دارد جنیفر 15 سالگی ان زمان این مسئله برایش بسیار جا افتاده و معمولی بوده و از روی اختیار اتفاق افتاده و نه اجبار و همین موضوع است که همین نکته فیلم را سخت و غیر قابل تحمل می کند.جدا از این جزییات و صحبت ها، در مورد این فیلم پارسال و در تاپیک ساندنس 2017 صحبت کردیم به عنوان یکی از فیلم های تحسین برانگیز ان جشنواره اعلام شد و اینکه موضوع فیلم مهم است و بازی های درخشانی بای خلق داستان صورت گرفته .امسال دو فیلم خوب با موضوع کودک ازاری داشتیم یکی همین فیلم و دیگری فیلم حضانت که در مورد ان فیلم نیز صحبت شد.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/ni4b_unfriended-main-poster.jpg

چگونه خلاقیت و نوآوری در طرح ایده داستان می تواند به داد سینمای وحشت برسد؟
نگاهی به دو فیلم خوب Unfriended: Dark Web (https://www.imdb.com/title/tt4761916/?ref_=nv_sr_1) و Searching (https://www.imdb.com/title/tt7668870/?ref_=nv_sr_1)



تو این پست دو تا فیلم خوب در ژانر ترسناک داریم که ترجیح دادم به دلیل تشابه موضوع تو یک پست خدمتتون معرفی کنم.هر دو فیلم سرشار از خلاقیت و نوآوری در ایده،فیلمنامه و حتی کارگردانی هستند.دارک وب را داریم که پایانی تلخ داره و از اون طرف فیلم جستجو که پایانی ختم به خیری به بیننده اهدا میکنه.همه ی ماها روزانه ساعتی را صرف کار کردن با کامپیوتر موبایل شبکه های اجتماعی می کنیم،اپ های مختلف را امتحان می کنیم، در نهایت نامیدی و تنهایی،دوستان فراوانی در اینترنت و دنیای مجازی داریم.وقتی سهم اینترنت و گلوبالیزیشن مجازی تو زندگی انسان ها افزایش پیدا می کنه شکل زندگی،خوشی و لذت هایش و قلب شکستی ها و ترس هایش، ترنسفورم و تغییر شکل پیدا می کنه،میرسیم به سینما و ژانر وحشت که ایده هایی همچون راهبه و جن گیری سنتی و کلیسا و کشیش و خون عیسی مسیح جواب تشنگی مخاطبان سینمای وحشت به روز رو نمیده.در حالی که برنامه های ویندوزی و موبایلی خیلی سریع ایده های جدید و اپ های نوآور به مخاطب خودش معرفی می کنه،سینمای وحشت در انتقال ترس به شیوه به روز و اپدیت به مخاطبینش فلج شده.این خیلی مسئله نامید کننده ای برای طرفداران ژآنر ترسناک است اما امسال با تشکر از تکنولوژی، فیلم دارک وب را دیدیم،ما نمیتونیم یک ساعت پشت کامپیوتر و لپ تاپ لم بدیم، چون خسته میشیم با اینکه کارا خیلی سریع انجام میشه اما ایده دیدن و شاهد بودن اینکه کسی با کامپیوتر هیجان و ترس را برای شما فراهم می کنه خیلی جالب است و اصلا خستگی هنگام دیدن این دو فیلم احساس نمی کنید مگر اینکه کار با کامپیوتر را ندانید در ان صورت شما با جهانی که این دو فیلم خلق می کنه کاملا غریبه و بیگانه خواهید شد.20 دقیقه ابتدایی هر دو فیلم ممکنه عادی تکراری و حوصله سر بر باشه اما با صبور بودن هر دو فیلم ایده های جالبی برای کشتن و سربه نیست شدن ادم ها برای شما فراهم می کنند و هر چیز که از یک فیلم ترسناک انتظار داشته باشید هر دو فیلم و بخصوص دارک وب برای شما فراهم میکنه،از اون طرف فیلم جستجو بیشتر دنبال جواب برای پیدا کردن سوالات بی شماری است که یک شهروند عادی نسبت به مفقود شده ناگهانی دخترش از جامعه،سیستم قضایی و پلیس طلب می کنه. اما زمانی که پدر داستان فیلم نامیدوارانه متوجه میشه که کیس دختر گمشده اش داره سرد و بایگانی میشه،او خود دست به کار می شود و از طریق پیگیری فعالیت اینترنتی دخترش به حقیقت دست پیدا می کند،جستو بیشتر فیلمی معمایی و کاراگاهی است پدری که ناگهان با کمک از کاربری نرم افزار ها خود را در قالب یک کاراگاه میبیند که خیلی بهتر از پلیس های شهر میتونه سرنخ پیدا کنه و تبهکار و قاتل را پیدا کنه.از اون طرف فیلم دارک وب که ادامه موفق فیلم اول این مجموعه با موضوع سوشال مدیا و بخصوص فیسبوکه، سعی می کنه ما را با اون روی اینترنت که جهانی تاریک با حضور قاتلین متجاوزین تبهکاران است اشنا کنه و به ما ثابت کنه که در حد و اندازه های خلافکاران واقعی،این نسل جدید سیاه میتونن ما را تهدید و خیلی نزدیک به مرگ و خود تباهی ببرند،و در نهایت به همین سادگی این جهان و داستانهایش میتونه سینمای وحشت و ترس را سرپا نگه بداره.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/osi_0000_revenge_01.jpg


Revenge (https://www.imdb.com/title/tt6738136/?ref_=nv_sr_2)

فیلمی هیجانی درمورد انتقام از متجاوز گرها با رویکردی فمینستی
ترمیناتور ظریفی که در صحرا خون به پا می کند


فیلم انتقام اولین تجربه سینمایی این سینماگر زن خانم میباشد.و با اولین فیلمش توانست خیلی زود بلیط حضور خود را در میان سازندگان ژآنر خشونت و ترس را تثبیت کند.جایی که سازندگان فیلم های آسی چون I Spit on Your Grave یا Haute Tension حضور دارند.شخصیت اول داستان دختری جوان و دلربا به نام جن است که با دوست پسر پولدار خود برای گذراندن یک آخر هفته لاچکری به ویلای دوست پسرش ریچارد در دل صحرا میرود.اما حضور دوستان ریچارد این دختر جوان را وارد ماجرایی در حد شکنجه در دل شکنجه گاهی همچون صحرای بی کران مراکش می رود که خلاصی از آن بسیار غیر ممکن است.فیلمنامه بسیار خوب به جزییات ریز اهمیت داده.در اکثر فیلم ها با موضوع انتقام تلافی کردن،بیننده به دنبال یک ضد قهرمان و شخصیت منفی درجه یک می گردد تا همراه با قهرمان داستان خشمش را جلوی پرده ی سینما یا تلویزیون فریاد بزند.در فیلم انتقام خبری از اون ضد قهرمان دیوانه وار یکه تاز نیست.بلکه سه مرد و در راس انها دوست پسر جن می باشد که در محله ی اول با خیانت در اعتماد دوست دخترش برای خودش نفرین ابدی عذاب مرگ را می خرد.





http://uupload.ir/files/dp04_0002_revenge_03-h_2017_0-1024x577.jpg



فیلم از یک نوع زیبایی انتزاعی شاعرانه برخوردار است،از نحوه چیدمان مبلمان و دکوراسیون داخلی وسایل داخل ویلا گرفته تا هیاهو وغوغای بی از اندازه رنگ قرمز خون در دل و جان صحرا و بدن متجاوزگرها. خلق تضاد میان حس ظریف و احساسی زنانه با روحیه خشن مردانه،که کنترلی در شهوت. جسم خود ندارند تحسین برانگیز است.بیننده خود را همچون قربانی در این برزخگاه گرم آتشین تنها و بی کس میبیند.ایجاد حس همزاد پنداری میان تماشاگر و فیلمساز و شخصیت اول فیلم بی نقص و عالی از آب در امده. زمانی که تماشاگر حدس می زند جنی تا مرز جان دادن در صحرایی عاری از زندگی پیش می رود.نابهنگام و غیرمنتظره با قدرت غیر ماورایی به زندگی بر می گردد اما نه انگونه که در شاهکار aMC تبدیل به یک زامبی متحرک شود،بلکه همچون یک انسان فلاکت بار و مستاصل که می بایست در اولین و مهمترین قدم با قوطی آبجو و فندک زخم های کاری خود را التیام بخشد.همه ی این کارهای غیر ممکن از زنده ماندن به عنوان غریضه اصلی موجود در هر انسان تا رهایی از خونریزی و مرگ فجیع به طرز باورمندی، توسط یک دختر جوان زیبا،خوش اندام همچون باربی و خوش گذان و امروزی پدید می آید.بیننده خیلی زود با قهرمان داستان همراه می شود و به عنوان شاهدی برای انتقام این دختر جوان از خونریزی و سلاخی و در یک کلام جهنمی که این دختر عصبانی به پا می کند لذت می برد.به طور قطع یکی از فیلم های خوب امسال انتقام می باشد.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/qht_disobedience-4-bleeker-street.jpg

Disobedience (https://www.imdb.com/title/tt6108178/?ref_=nv_sr_1)
رویارویی عشقی غیر متعارف با جامعه ای خشک و متعصب
تقابلی میان سرکشی عشق و پایبندی بر اصول دین



فیلم نافرمانی ایمانی غیر معمول بر دو اصل حرفه ای سینمایی یعنی ادیت و بازیگری دارد.دلیل موفقیت فیلم نیز بازیگری های قدرتمند شخصیت های اصلی داستان است،که مثلتی عاشقانه را به وجود اورده اند.همچنین نقش ادیت و دستچین سکانس هایی در کنار هم که اغلب بدون دیالوگ یا همراه با اواز مذهبی مخصوص زمان عزاداری می باشد،غیر قابل چشم پوشی است.فیلم جدید سباستین لیو خیلی شبیه به فیلم موفق two lovers است اما اینبار شخصیت اصلی یک زن است که عاشق همجنس خود می شود.فیلم با وزنه ی سنگین فرامین دینی رنگ مذهبی و اعتقادی و سنت های مربوط به یهودیت ارتدکس را به خود می گیرد.دلیل موفقیت فیلم نیز سخت گیری های غیر معمول این شاخه از یهودیت است که با سنگینی وزن خود به این فیلم عاشقانه غیر متعارف امروزی وقار و وجهه ی خاصی می دهد.داستان در مورد دختری به نام رانیت کروشکا ( Rachel Weisz ) است که با مرگ پدرش که اسقف اعظم یهودیت است،نابهنگام تصمیم می گیرد بعد سالیان دراز به زادگاه خود سفر کند.زمانی که به منزل خانواده ی پدریش می رود با دوست صمیمی دوران نوجوانی خود، اِستی ( Rachel McAdams )مواجه میشود و متوجه میشود که با شاگرد پدرش داوود ازدواج کرده است.مسئله ای که در ظاهر بنظر معمولی و عادی است اما در ادامه ی داستان وجهه ی چند بعدی و پیچیده گی اش سرباز می کند.




http://uupload.ir/files/8pxk_1260x671.jpg



از ابتدای شروع فیلم خیلی از مسائل گنگ و بی جواب است،دلیل دوری رانیت کروشکا و فراری شدنش از محل تولدش مشخص نیست،ارتباط نداشتن با خانواده اش برای مخاطب جای سوال داد اما با گذر زمان و در طول فیلم جواب ها یکی پس از دیگر مشخص می شوند.از نیمه دوم فیلم است که مشخص میشه داستان چی به چیه.زمانی که عطش عشق غیر قابل انکار میان رانیت کروشکا و اِستی نمایان می شود آن هم در جامعه و فرهنگی که بشدت بر روی مسائل همجنسگرایی حساس می باشد و از چشم مردم گناه کبیره به حساب می آید.مطمئننا برای کارگردان نشان دادن این عشق غیر متعارف در جامعه بسته ای همچون یهود موضوع سختی بوده اما این کارگردان شیلیایی ایمان عجیبی به قهرمان های فیلمهایش که زن هستند،دارد.فضایی که کارگردان برای فیلم جدیدش ترسیم کرده سیاه و سفید است از یقه سفید مُبلغ های مذهبی و خشک گرفته تا لباس های سیاه و همچین تضاد سیاه و سفیدی را در لوکیشن و دکور صحنه منزل داوود را شاهد هستیم.فیلمساز قصد دارد نشان دهد که هیچ چیز در این کنج دنیا معتدل و نسبی نمیتواند باشد از کوچترین اخلاق روزمره در نحوه سلام عیلک کردن گرفته تا احترام به مرده و عزاداری و دستورات سخت دین.همه چیز سیاه و همه ی امور به مذهب و فرمانهایش بستگی دارد.در چنین محیط سخت و کسل کننده ای عشق میان رانیت و اِستی غیر قابل قبول و این دو عاشق در حصار زندان نامرئی فرامین دینی و مذهبی اسیر شده اند.پایان جمع بندی و اوج داستان در 15 دقیقه اخر برای بیننده پرده برداری میشه در مراسم تعیین جانشین اسقف اعظم.موضوع فیلم همانطور که گفته شد عشق است و این اشتباه ممکن است با پوستر فیلم بوجود آید که با فیلمی شهوت انگیز یا اروتیک روبرو هستیم.اما همانطور که فیلمساز با اثار قبلی اش ثابت کرده قدرت جادویی اش در خلق شخصیت های زن ابر قهرمان با قدرت های معمولی نهفته است که برای زنده مانده و شنیده شدن صدا و حرفشان باید به جنگ با اعتقادات قدیمی کهنه مربوط به سنت و مذهب بروند.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/tjzn_39003-sweet_country_3_bunya_productions.jpg

Sweet Country (https://www.imdb.com/title/tt6958212/?ref_=nv_sr_1)
جنایت و مکافات در عصر برده داری غرب وحشی



داستان فیلم در اویل دهه ی 1920 در استرالیای مستعمره ی بریتانیا روایت می شود.چشم انداز طبیعت وحشی محسور کننده است اما در عین حال ساکنین سفید پوست و بومی های محلی اش نسبت به هم بشدت کینه توز و بی رحم هستند و زمین خشک صحرای بی رحم نیز، در طلب خون و خونریزی است.داستان در مورد خانواده ای سیاه پوست است که چندین نسل از انها از زمان مهاجرت با کشتی از افریقا و سکنی گذیدن در طبیعت وحشی استرالیا محکوک به برده گی بوده اند.برده های سیاه پوستی که برای گذران زندگی سخت و گرسنه گی نکشیدن شب خود را به صبح می رسانند.سم به همراه زن و خواهر زاده جوانش برده های رسمی مردی سفید پوست به نام فرد اسمیت ( Sam Neill ) هستند.انها نسبت به دیگر هم نوعان خود زندگی بهتری را سپری می کنند،ارباب انها منصف است و با انها مدارا می کند اما زمانی که همسایه فرد اسمیت، که مرد دائم الخمر و خشن است دست کمک از این پیرمرد برای کارهایش دراز می کند، همه چیز رنگ و بوی خشونت به خود می گیرد.هری مارچ از فرد اسمیت تقاضا می کند که برای چند روز برده هایش را جهت کارهای خانه و پرورش گله در اختیار او بگذارد.از انجایی که فِرد مردی خداشناس است تقاضای همسایه خود را رد نمی کند و سم و خانواده اش را در اختیار این مرد می گذارد.زمانی که هری مارچ به زن سم تجاوز می کند،این برده مطیع، طبع ملایم خود را کنار گذاشته و تصمیم به انتقام میگیرد و فراتر از بی قانونی آن دوره عمل میکند.این اولین فیلم بلند کارگردان Warwick Thornton (https://www.imdb.com/name/nm0861610/?ref_=tt_ov_dr) بعد از 9 سال است. دیار دل انگیز فیلمی سخت و دلگیر کننده ی از ظلم اربابان نسبت به برده هایشان است.محوریت داستان وجدان اخلاقی است که در آن دوره سخت در باطن افراد جایی برای ظهور پیدا نمی کند.15 دقیقه اخر فیلم بشدت تکان دهنده است.دیار دل انگیز از مکافات و بدبختی های سیاهان صحبت می کند در دوره ای که هیچ امیدی برای ازاد شدن از بند اسارت وجود نداشت.پایانی سخت و دشوار اما واجب و اساسی برای فراموش نکردن دوره ای که انسان ها در حق هم، بدترین ظلم ها را میکردند.دیار دل انگیز صحبت از سقوط انسان و ارزش های انسانی در دوره ای نه چندان دور می کند.در یکی از سکانس ها سم برده ی فراری را در دریاچه ای خشک میبینیم که بی هدف و مستاصل در حال راه رفتن است و با سکوت خفه کننده اش فریاد عدالت و ازادی طلب میکند.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/btx_dot_sg_0058c_rgb.jpg

Den of Thieves (https://www.imdb.com/title/tt1259528/?ref_=nv_sr_1)


اشتباه نکنید فیلم کپی کاربنی فیلم مخمصه / Heat نیست!
فیلمی سرگرم کننده از ژآنر کلاسیک ماجرای بین دزد پلیس


لانه ی دزدان فیلمی که برای فیلمنامه اصیل و اوریجینال هیچ امتیازی نمیگیره،اما میتونه شما را به مدت 2 ساعت و نیم، با سکانس های هیجانی و اکشن سرگرم کنه.داستان در بتلفیلد و گراند زیرو گوشه ای خطرناک در شهر فرشتگان اتفاق می افته،جایی که یک افسر سابق ارتش امریکا به نام مریمن بعد از گذراندن دوره محکومیتش اینبار سرکرده باندی خلاف کار و گردن کلفتی را بر عهده داره.آدمی که خیلی زود منفجر میشه اما به خوبی میتونه خشم و عصبانیتش را کنترل کنه.حریف او پلیسی به نام نیک اُبراین از اداره کلانتری لس انجلس است که همچون مریمن بسیار قلدر و عصبانی است در سکانسی به یک خلافکار میگه "ترجیح میدم با گلوله بکشمت تا اینکه بخوام تو رو تحویل قانون بدم،چون اینجوری کاغذ بازی کمتری داره".این پلیس بسیار شبیه به ویک مکی (https://en.wikipedia.org/wiki/Vic_Mackey) در سریال شیلد است.شخصیت های مثبت و منفی داستان محکم هستند،بازیگری های خوبی این فیلم داره و برای نگه داشتن شما به مدت وساعت و نیم مصمم هستند.مریمن تیم قوی از افسر های سابق ارتش و برای خوش جمع جور کرده که یک نکته ای را به ما یاداوری می کنه و اون اینه که خانواده و فاداری به تیم سرلوحه کار تیمیه.اونا بعد از چندین سرقت مسلحانه موفق اینبار قصد دارند از بزرگترین بانک شهر فرشته ها دستبرد بزنن که عملا غیر ممکن است.مریمن اعتماد به نفس بالایی داره و این نکته باعث میشه تیمش بشدت بهش وفادار باشن و بهش ایمان داشته باشن.در این مورد کفه ی ترازو به نفع تیم خلافکار هاست برای اینکه پلیس داستان ما تیم ضعیف تری در اختیار داره،این بازی موش و گربه جنایی شما را به یاد شاهکار مایکل من / heat (https://www.imdb.com/title/tt0113277/?ref_=nv_sr_1) و یا همچنین موضوع سرقت از بانک شما را به یاد فیلم The inside man (https://www.imdb.com/title/tt0454848/?ref_=nv_sr_2) می اندازه.کارگردان فیلمنامه را با کمک Paul Scheuring (https://www.imdb.com/name/nm0771228/?ref_=ttfc_fc_wr3) نوشته مردی که پشت پرده و خالق سریال فرار از زندان است.تیم دو نفره ی خوبی برای نوشتن این فیلمنامه اماده شده،فیلم به دنبال حل سوالاتی است که با چگونه اغاز می شوند و نه سوالاتی که با چرا شروع میشوند.چطور سرقت کنیم؟ چطور گیر نیوفتیم؟ چطور دوربین های مدار بسته رو دور بزنیم.اما وقتی به فیلم نگاه می کنیم متوجه می شویم شخصیت های زن بشدت در حاشیه و جانبی هستند و فیلم قصد ندارد به این که چرا زن ها نقش خیلی کمرنگ و باریکی دارند جوابی بدهد.تمام تمرکز بر روی پلات سرقت از بزرگترین بانک لس آنجلس است و به خوبی این نقشه چاپیدن پیاده میشود.لانه ی دزد ها شایسته معرفی به عنوان یکی از بهترین های سینمایی 2018 است.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/a8m3_1920.jpg

The Guilty (https://www.imdb.com/title/tt6742252/?ref_=nv_sr_1)
فیلمی که حتما باید دید


امسال سینمای دانمارک سه فیلم خوب تولید کرد.هیات داوری انتخاب شده سینمایی دانمارک جهت معرفی فیلم به اکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار از بین این سه فیلم در نهایت توانست بهترین تصمیم و انتخاب را اتخاذ کند.فیلم گناهکار اولین تجربه بلند سینمایی کارگردانGustav Möller می باشد.فیلمسازی که اولین فیلمش تبدیل به شاهکار سینمایی کشورش شده و این موضوع نشان میدهد که او خیلی خوب میتواند به شیوی ای مدرن اما ساده مخاطبینش را روی صندلی سینما میخکوب کند.وقتی فیلم زیاد تماشا کرده باشید و عاشقانه سینما را پرستش کنید.کافی است تنها یک پوستر و خلاصه کوتاهی از داستان فیلم را بدانید و همچون یک عتیقه شناس ماهر حس کنید که فلان فیلم میتونه یک شاهکار سینمایی باشه.گناهکار نیز جوابی محکم " بله "به این سواله که آیا هنوز سینما میتواند تماشاگرش را مجذوب هنر هفتمش کند.فیلم داستان یک اپراتور پلیس مربوط به تماس های اضطراری است که زمان برایش بزرگترین دشمن به حساب می یاد.بعد از یک شب کسل کننده پشت میز و w
صندلی و تماس های غیر ضروری ناگهان در ساعت اخری شیف کاری اش زن تماس میگیرد که ربوده شده و درخواست کمک می کند.بدون هیچ دلیلی این تماس برای اسگر، اپراتور 911 تبدیل میشه به یک موضوع شخصی که حتما باید بهش رسیدگی کنه.در ادامه داستان شگفتی های مختلفی برای این پلیس اتفاق می افته که مطمئننا شما را شوکه زده خواهد کرد.شیوه ای که فیلمساز Gustav Möller (https://www.imdb.com/name/nm7546166/?ref_=tt_ov_dr) برای جلو بردن داستان و فیلمش به کار گرفته بسیار ساده و در عین حال تحسین برانگیز است.این همون اصالتی که من در سینما و صنعت فیلمسازی بهش اعتقاد دارم .هندزفری اسگر در فیلم کلوزاپ و شروع کننده فیلم است.، نمونه ای از مهمترین شات ها برای نشان دادن اجزای دراماتیک داستان.هنزفری که شما تا اخر فیلم عاشقش خواهید ماند.چون تنها وسیله ای که بین قربانی و پلیس و نحوه تغییر احساس و عواطف شخصیت ها و مخاطبانش نقش اصلی را بر عهده داره.با اینکه داستان یک شخصیت بیشتر نداره و اون اسگر هست.هنوز موندم که ایا شخصیت اصلی این پلیسه یا همون هندزفری؟؟ چون بدون این وسیله نه داستان جلو میره و نه پلیس شخصی را از مهلکه میتونه نجات بده.با این هندزفری تا دوساعت خاطره بازی می کنید.احساسی می شوید گریه می کنید. اضطراب و استرس می گیرد و در نهایت شوکه و سوپرایز میشید.کارگردان فیلمش را به صورت محدود به یک لوکیشن و یک شخصیت و تنها یک صدا که مربوط به پشت تلفن است، به شما معرفی می کند و در ادامه و تا انتها به تدریج شما را سرگرم و مطیع خود می کند.در مورد این فیلم زیاد نمیشه داستان را لو بدم بلکه بهتره خود شما و طبق دستور معرفی شده از سوی کارگردان این فیلم را با لذت مصرف کنید.مطمئننا در فرصتی بهتر این فیلم را وقتی اکثرا دیدن میتونیم کامل نقد کنیم.کمتر فیلمی هست که من نمره 9 یا کامل بهش داده باشم. اما واقعا بی انصافی اگه حالا و بعد از تماشای فیلم به این اثر فاخر نمره کمتر 9 بدم.خوشبختانه زیرنویس هماهنگ این فیلم نیز امروز به فارسی منتشر شده و میتونید با لذت یک فیلم خوب ببینید.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/giob_4662abcc90ae233ca54e14e527516c81.png

Hereditary (https://www.imdb.com/title/tt7784604/?ref_=nv_sr_1)

فیلمی مهیج و دلهره اور از مصیبت های تمام نشدنی خانواده ی گراهام


حداقل چند فیلم خوب فقط تو همین تاپیک معرفی شده که اثری از کارگردان اولی ها هستند میراث نیز اولین فیلم بلند Ari Aster (https://www.imdb.com/name/nm4170048/?ref_=tt_ov_dr) بحساب میاد.میراث فیلمی ترسناک و دلهره اور با داستانی درمورد ارتباط با روح.فیلم برای اولین بار در بخش اکران فیلم های نیمه شب جشنواره ساندنس اکران شد با بودجه ای ده میلیون دلاری که نزدیک 100 میلیون دلار فقط در امریکا به فروش رسانید.این دسته از فیلم ها با کارگردان هایی تازه کار اما ماهر نوید فصلی جدید از ظهور فیلمسازان را در سینما میده که میتونن این صنعت را با ساخت فیلم های خوب سر پا نگه دارند.همین فیلم میراث از فیلم های مختلفی تاثیر پذیری داشته .نشون دادن حضور ارواح در خانه و سریع غیب شدن شون مثل چیزی که تو The shinning و سکانس هایی از این فیلم که در راهرو اتاق های هتل متروکه شاهد بودیم،تعقیب افراد خانه، شنیدن صدا و اشکال و چهره هایی که هیچکس دیگه قادر به دیدنشون نیستن مثل سکانس هایی که در فیلم it follows (https://www.imdb.com/title/tt3235888/?ref_=nv_sr_1) اتفاق می افته.یکی از الزامات فیلم های روحی، داشتن یک خانه جهت فیلمبرداری وقایع فراطبیعی است و خانه ی این خانواده ی مصیبت زده جای مناسبی برای فیلمبرداری این فیلم است.خانه ای بزرگ و شبیه به ویلا در قلب جنگل و نزدیک به کوهستان با اتاق های فراوان و یک اتاق زیر شیروانی و همچنین یک کلبه گرم درختی.کارگردان با خونسردی و ساخت یک لوکیشن گرم برای یک فیلم ترسناک و با شخصیت های خوب داستانی و بدون هیچ شلوغ بازی اضافی،با ارامش مخاطینش را در فیلمش غرق می کند.موسیقی شوم و مریض این فیلم در دو چندان کردن اثر سکانس های ترس،موفق بوده.مثلا لحظه ی احضار روح چارلی،شما کاملا میخکوب بر روی صندلی می شوید.بدون شک بازیگری Toni Collette (https://www.imdb.com/name/nm0001057/?ref_=tt_cl_t3) در نقش آنی مادر خانواده در نگه داشتن این ریتم و حس ترس در مخاطب بسیار تاثیر گذار بوده،این بازیگر یک تنه فیلم را به جلو میبره.مخصوصا زمانی که متوجه میشین تو خواب راه میره، و ما متوجه میشیم روان پریشه و یا دانستن این تجربه تلخ مربوط به گذشته اش که شبی هنگامی که بچه هایش خواب بودند روی اونا تینر نقاشی میریزه و بعدش میخواسته اونا رو اتیش بزنه.فیلم شما را دریک دوراهی شک و تردید نگه میدارید از یک طرف احساس می کنید همه ی این وقایع و ماجراها زیر سر توهمات غیر واقعی و ساخت ذهن آنی است و از طرف دیگر خدا خدا می کنید که روحی وجود نداشته باشد.حاضرید به همون بیمار روانی در امدن شخصیت اصلی داستان اکتفا کنید.اما این شک و تردید را تا 15 دقیقه اخر فیلم دارید و هنوز گیج و منگ و پرسش وار، فرار های پیتر را در طول خانه و محوطه ی بیرون دنبال می کنید.فیلم میراث برای هضم کردن الم های ترس در نظر مخاطبش به یک کاتالیزگر قوی مثل یک خانواده و درام بودن داستان احتیاج داره همون اول شروع فیلم آگهی تسلیت فوت مادر بزرگ داستان را برای مخاطبش رو می کنه.در همون ابتدا این حس را می کنید که اتفاقات شوم و غیر قابل توضیح در محیطی گرم و خانواده دوست رخ میده،یا پرداختن به مشکلات افسردگی پیتر،نادیه گرفته شدن زن توسط شوهر،مشغله های کاری مینیاتوری آنی و ضرب العجل استرس زا برای این زن در شرایطی که مادر و دخترش را از دست داده،پیچیدگی های فیلم را سنگین تر می کنه.متاسفانه شاید این اخرین فرصت برای تونی کالت باشه که بتونه جایزه اسکار را ببره و چه خوب که این اتفاق بیوفته. نامزد نشدن این فیلم در گولدن گلوب و بخصوص بازی تونی کالت بشدت ناامید کننده است.میراث یکی از بهترین فیلم های سال جاری می باشد.واقعیت سینمای امروز اینه که ژانر وحشت در چند سال اخیر پیشرفت کرده.فیلم هایی با بودجه ی کم و تنها با تکیه بر فیلمنامه و ایده های ناب تونسته سهم مهمی در معرفی اثار فاخر سینما داشته باشند.

[Nevah]

http://uupload.ir/files/t6e7_v1.bjsxotyyntcyo2o7mtc5mzi7mtiwmdszntawoze5nj k.jpg

Operation Finale (https://www.imdb.com/title/tt5208252/?ref_=nv_sr_1)

دوئلی روانشناختی در مورد عدالت و خشونت از دید اسیر و اسیر کننده
ماموریت دشوار بازگرداندن طراح اصلی کشتار یهودیان در طول جنگ جهانی دوم


راه حل نهایی،برنامهٔ مخفی آلمان نازی برای کشتار جمعی و سیستماتیک یهودیان در طول جنگ جهانی دوم بود که موجب به وقوع پیوستن هولوکاست شد.در ماه می 1961،سرویس مخفی اسرائیل توانست طی یک عملیات مخفی، آدولف آیشمان یکی از طراحان اصلی و مغز متفکر کشتار یهودیان را که در ارژانتین مخفی شده بود،دستگیر کند و برای محاکمه شدن او را به اسرائیل برگردانند.در ژوئن 1962 آدولف آیشمان در یک دادگاه علنی محاکمه و محکوم به مرگ شد.در این دادگاه برای اولین بار شاهدان عینی هولوکاست فرصت یافتند داستان تاریخ زنده و مصیبت کشته شدن میلیون ها نفر در جریان برنامه ی راه حل نهایی را بصورت زنده در تلویزیون و برای میلیون ها نفر مخاطب شرح دهند.بعضی داستان ها ارزش گفته شدن دارند و حقایق تلخ جنگ جهانی دوم مطمئننا ارزش تبدیل به فیلمی سینمایی را دارن.داستان فیلم در مورد محاکمه این مرد حزب نازی نیست بلکه به جریان عملیات مخفی و فشرده یک تیم 7 نفره از متخصصین ارتش اسرائیل می پردازد که چطور توانستند هزاران کیلومتر ان طرف تر از کشور خودشون و در امریکای جنوبی این فرد را شناسایی و طرح دستگیری و برگرداندن آدولف آیشمان به اسرائیل را اجرا کنند.عملیات نهایی در قالب یک ترلیر جاسوسی دو ساعته به موضوع این ماموریت پیچیده و سخت می پردازد.فیلم برای مخاطبینی که مسائل جنگ جهانی دوم را دنبال کرده اند میتونه بیشتر لذت بخش باشه. تکنیک کارگردان Chris Weitz (https://www.imdb.com/name/nm0919363/?ref_=tt_ov_dr) در برقراری تعادلی میان خشم خودداری از خشونت در شخصیت هایش تحسین برانگیزه.هر کدام از اعضای این تیم ماموریتی حداقل چند نفر و یا همه ی آشناها و فامیل های خود را بخاطر طراح این نقشه شوم از دست داده اند.حال نخست وزیر اسرائیل از انها می خواهد که او را بدون هیچ آزاری و صحیح و سالم برای محاکمه دستگیر و به کشور باز گردانند.کنترل خشم و عصبانیت و فشار روانی یکی از نکاتی است که سازنده فیلم نسبتا موفق بوده در شخصیت هایش نشان دهد.وقتی شما فیلم مونیخ استیون اسپیلبرگ (https://www.imdb.com/name/nm0000229/?ref_=tt_ov_dr) یا حرامزاده های بی شرف تارانتینو (https://www.imdb.com/name/nm0000233/?ref_=tt_ov_dr) را نگاه می کنید.لذت خاصی می برید هنگامی که سربازان با خشونت، عدالت خاص خودشون را در حق سربازان و جنایت کاران آلمانی و فرمانده هایشان اجرا می کنند.یک لذت خاص و ناب مربوط به فیلم هایی که موضوع انتقام در آنها دیده میشود.در این فیلم و با این موضوع اصیل و واقعی انتقام به همراه خشونت نمی تواند عدالت نهایی در قبال طراح اصلی و ماشین کشتار 6 میلیون یهودی در سرتاسر اروپا را اجرا کند.در یکی از سکانس ها آدولف آیشمان به بازجوی خود و به قصد عصبانی کردنش، این نکته را می گوید " چطور محاکمه من در اسرائیل میتونه جان 6 میلیون نفر یهودی را برگردانه؟".شاید فیلم برای نسل جدید و بازمانده های اون جریان کم لطفی و در نهایت اعصاب خوردی باشه اما فیلمنامه براساس داستانی واقعی تهیه شده و سعی داره به تمامی ظالمان و جنایتکاران علیه بشریت در هر زمانی این هشدار را بده که مهم نیست چند سال طول بکشه در نهایت در هر جای دنیا ظالمان و دیکتاتور ها پنهان شده باشند دستگیر و برای محاکمه به محل وقوع جرم باز می گردند.عملیات نهایی با موضوع جنگ جهانی دوم یکی از فیلم های خوب امساله.طرفداران سینمای جنگ جهانی دوم مطمئننا از دیدنش لذت خواهند برد.

[Rezaraki]

http://uupload.ir/files/btx_dot_sg_0058c_rgb.jpg

Den of Thieves (https://www.imdb.com/title/tt1259528/?ref_=nv_sr_1)


اشتباه نکنید فیلم کپی کاربنی فیلم مخمصه / Heat نیست!
فیلمی سرگرم کننده از ژآنر کلاسیک ماجرای بین دزد پلیس


لانه ی دزدان فیلمی که برای فیلمنامه اصیل و اوریجینال هیچ امتیازی نمیگیره،اما میتونه شما را به مدت 2 ساعت و نیم، با سکانس های هیجانی و اکشن سرگرم کنه.داستان در بتلفیلد و گراند زیرو گوشه ای خطرناک در شهر فرشتگان اتفاق می افته،جایی که یک افسر سابق ارتش امریکا به نام مریمن بعد از گذراندن دوره محکومیتش اینبار سرکرده باندی خلاف کار و گردن کلفتی را بر عهده داره.آدمی که خیلی زود منفجر میشه اما به خوبی میتونه خشم و عصبانیتش را کنترل کنه.حریف او پلیسی به نام نیک اُبراین از اداره کلانتری لس انجلس است که همچون مریمن بسیار قلدر و عصبانی است در سکانسی به یک خلافکار میگه "ترجیح میدم با گلوله بکشمت تا اینکه بخوام تو رو تحویل قانون بدم،چون اینجوری کاغذ بازی کمتری داره".این پلیس بسیار شبیه به ویک مکی (https://en.wikipedia.org/wiki/Vic_Mackey) در سریال شیلد است.شخصیت های مثبت و منفی داستان محکم هستند،بازیگری های خوبی این فیلم داره و برای نگه داشتن شما به مدت وساعت و نیم مصمم هستند.مریمن تیم قوی از افسر های سابق ارتش و برای خوش جمع جور کرده که یک نکته ای را به ما یاداوری می کنه و اون اینه که خانواده و فاداری به تیم سرلوحه کار تیمیه.اونا بعد از چندین سرقت مسلحانه موفق اینبار قصد دارند از بزرگترین بانک شهر فرشته ها دستبرد بزنن که عملا غیر ممکن است.مریمن اعتماد به نفس بالایی داره و این نکته باعث میشه تیمش بشدت بهش وفادار باشن و بهش ایمان داشته باشن.در این مورد کفه ی ترازو به نفع تیم خلافکار هاست برای اینکه پلیس داستان ما تیم ضعیف تری در اختیار داره،این بازی موش و گربه جنایی شما را به یاد شاهکار مایکل من / heat (https://www.imdb.com/title/tt0113277/?ref_=nv_sr_1) و یا همچنین موضوع سرقت از بانک شما را به یاد فیلم The inside man (https://www.imdb.com/title/tt0454848/?ref_=nv_sr_2) می اندازه.کارگردان فیلمنامه را با کمک Paul Scheuring (https://www.imdb.com/name/nm0771228/?ref_=ttfc_fc_wr3) نوشته مردی که پشت پرده و خالق سریال فرار از زندان است.تیم دو نفره ی خوبی برای نوشتن این فیلمنامه اماده شده،فیلم به دنبال حل سوالاتی است که با چگونه اغاز می شوند و نه سوالاتی که با چرا شروع میشوند.چطور سرقت کنیم؟ چطور گیر نیوفتیم؟ چطور دوربین های مدار بسته رو دور بزنیم.اما وقتی به فیلم نگاه می کنیم متوجه می شویم شخصیت های زن بشدت در حاشیه و جانبی هستند و فیلم قصد ندارد به این که چرا زن ها نقش خیلی کمرنگ و باریکی دارند جوابی بدهد.تمام تمرکز بر روی پلات سرقت از بزرگترین بانک لس آنجلس است و به خوبی این نقشه چاپیدن پیاده میشود.لانه ی دزد ها شایسته معرفی به عنوان یکی از بهترین های سینمایی 2018 است.






http://picoup.ir/images/25939971464701642660.jpg
امشب دوساعت نشستیم پای این فیلم، نسخه ی اصلیش رو ندیدم و سانسور شده بود، این قسمتی که میگی "شخصیت های زن بشدت در حاشیه و جانبی هستند و فیلم قصد ندارد به این که چرا زن ها نقش خیلی کمرنگ و باریکی دارند جوابی بدهد." رو فکر میکردم به سانسورش مربوطه ولی اینطور که معلومه از خودِ فیلمشه!
مخمصه / Heat رو ندیدم و نمیتونم باهاش مقایسه کنم ولی با فرار از زندان چرا! قبل از این که این متن رو بخونم و موقع دیدن فیلم شباهتش و حال و هواش منو یاد فرار از زندان انداخت و الان که دیدم نویسنده ی فرار از زندان توی نوشتنش نقش داشت باید بگم که تعجب نکردم و اون هم کارشو خوب انجام داده و همون حس و حال و هوا و نفسی که موقع دزدی حبس میشه رو تو این فیلم هم مثل اون سریال داشتیم، اونجایی که "مریمن" تیمش رو میبره نزدیک بانک و میگه کسی اینجا رو تا حالا نتونست بزنه و به همین خاطر ما میخوایم دست برد بزنیم و بعدش یه نقشه ی دو یا سه مرحله ای که اجرا میکنن و کارهایی که از قبل پی ریزی شده و با انجام شدنش به هیجان رفته رفته اضافه میشه و پلیس هایی که همیشه یه مرحله عقب اند، همه و همه حس فرار از زندان رو تکرار کرد. ولی قبل از دستبرد و بعدش گویا دیگه نویسنده ی فرار، توی نوشتنشون نقشی نداشته و فازِ فیلم عوض میشه و باید بگم هم بعد از عملیات و هم قبلش رو کمتر از خودعملیات دوست داشتم. فکر میکنم فیلم خیلی دیر شروع میکنه به تعلیق! و بعد از دستبرد هم یکم سریع به نتیجه میرسه.
اول فیلم یکسری صحنه های کلیشه ایِ دزدیِ به غایت Badass که از فرط تکرار دیگه حوصله سر بر شده! به علاوه ی ریتم آروم فیلم بعد از اون صحنه ها، داشت از دیدن فیلم منصرفم میکرد!
http://picoup.ir/images/58340628607782308580.png
یه چیزی توی فیلم ها معمولا رو مخه برای من اونم وقتیه که یه موزیکِ یکنواختِ سوت مانند شروع میشه پخش شدن و این حسن کارکتر ها هم یه کارایی میکنن براشون و صدای مثلا بسته شدن در و پنجره ای هر از گاهی یا یه جمله دیالوگ شنیده میشه، نمیدونم یه سبکیه فکر کنم وقتی حرفی برای گفتن نیست و اتفاق هیجان انگیزی هم نمی افته و این موزیک رو پخش میکنن که خیلی حوصله سر بر نشه؟ نمیدونم ولی هر دلیلی که داره نتیجه اش رو دوست ندارم و این فیلم هم پر از این حرکته! یه پوئن منفی! ولی فیلم که جلو میره و سرقت که شروع میشه و تعلیق بیننده رو معلق(!؟) میکنه، اونجا بود که گفتم نه فیلم بدی نبود! ارزش دیدن داره! و تا آخر هم همینطور شد، هرچند فکر میکنم میشد پایان بهتری درست کرد براش.
پایانش فیلم Depated رو برام تداعی می کرد، پایانِ تکان دهنده و غیر منتظره ای بود ولی دوست داشتنی نبود، حس خوبی به آدم نمیداد، تهش فقط پوکر فیس میشی!:|
و تیر اندازیِ آخرش هم علاوه بر کلیشه ای بودن یکم به نظرم از نظر کارگردانی هم ضعیف بود، بخصوص آخرِ آخر وقتی که مریمن تک به تک با پلیسه درگیره. ظاهرا کارگردانش کارِ اولشه و خب با توجه به این شاید بشه ازش چسم پوشی کرد؟
یه چیز دیگه ام اینکه روابطِ پلیسِ داستان با خانواده اش حس میکنم اضافه بود! شاید بگیم برای شخصیت پردازیِ بیشترش بود ولی که چی؟ یه چیزی از شخصیتِ پلیسمون فهمیدیم ولی این توی داستان چه کمکی میکرد؟ رابطه ی سیاه پوسته (50Cent) با خانواده اش هم همینطور! توی داستان چه تاثیری داشت؟ نمیدونم، شاید به خاطر دیدن نسخه ی سانسور شده بعضی چیز ها رو متوجه نشدم؟
http://picoup.ir/images/52271054159360952160.jpg
نمره بخوام بدم به فیلم 7.5 میدم بهش.