Westworld | بحث اپیزودیک | فصل دوم، اپیزود هفتم

[HMNN]

http://picoup.ir/images/04423228294583683170.jpg

Season 2, Episode 7, Les Écorchés
فصل دوم، قسمت هفتم

.:IMDB:. (https://www.imdb.com/title/tt6243306/?ref_=m_tt_ep_pr)

خلاصه داستان اين قسمت: آشوب به مرکز فرماندهی پارک می‌اید. برنارد ملاقاتی با دوستِ قدیمیِ غیر منتظره‌ای دارد.

[ali_k]

تو این اپیزود دقیقا داشتیم چی میدیدیم؟؟!! :Smiley39:

[Sherwood]

بدون تردید حداقل 60 درصد این قسمت رو متوجه نشدم که چی به چیه

دیگه از حدش گذروندن پیچیدگی رو

[Alex Vause]

فوق العاده بود. با اپیزود 4 برای بهترین بودن رفابت میکنه. مشکلی که وجود داره و شاید باعث شده باشه گیج بشید تئوری های بعضا اعراق شده ای هست که مطرح میشه. من شخصا این فصل ترجیح دادم نقد اضافی نخونم و فقط با برداشت خودم پیش برم. چون مشخص بود این فصل خیلی خط زمانی عوض میشه و کاملا بیننده رو گیج میکنه اگه بیش از حد پیچیده کنید قضیه رو. یک سری می گفتند آرنولد در قالب برنارد بر میگرده و ... که گفتم این تئوری اصلا درست نیست. ما با برنارد طرف هستیم تمام مدت. برناردی که توسط فورد پس از مرگ آرنولد و از روی خاطراتش ساخته شده اما تو این اپیزوذ دقیقت دیدیم "صحیت سنجیِ" برنارد (کاری که ویلیلم جوان سال ها با جیمز دلوس انجام داد و به نتیجه نرسید) توسط دلوریس صورت میگیره ! علتش هم این بود که آرنولد قبلا خیلی با دلوریس وقت گذرونده بود و اگه تو این صحت سنجی برنارد می تونست دلوریس رو فریب بده که در انتها دیدم داد فورد به اون چه که میخواست میرسید. این دیالوگ هایی که بین دلوریس و برنارد رد و بدل میشد هم به همین علت بوذ. برناردی که خودش هم در ابتدا خبر نداشت یک میزبانه.

یک مرور دیگه باید بکنم روی این قسمت، ادامه اش رو تو پست بعد میگم.

[Alex Vause]

شماره گذاری کردم تا بتونم توضیح بدم. این چیزی بود که من فهمیدم:

(1) سکانس اول صحبت های برنارد و اشلی استابز فرمانده تیم حفاظتی پارک هستش که این سکانس بعد از پیدا شدن برنارد کنار دریاچه که در قسمت اول دیدیم رخ میده ! یعنی نیروهای پشتیبانی جدید که برنارد رو پیدا کردند آوردنش به مرکز کنترل. یعنی بعد از تمام اتفاقاتی که تو این قسمت می بینیم از جمله کشتن محافظین و احتمال میزبان ها (هنوز این رو ندیدیم) به دست برنارد. (به دستو فورد). بعد جلوتر می ریم و شارلوت و بقیه متوجه میشند برنارد میزبانه.

(2) اولین سکانس بعد از تیتراژ سریال دقیقا بعد از سکانس قبلی اتفاق می افته و شارلوت میخواد اطلاعات ذخیره شده در مغز ابرناتی (واحد کنترل) که توسط دلوریس دزدیده شده رو پیدا کنه و از برنارد میخواد که جای اون رو مشخص کنه. (3) سپس به سکانسی پرش می کنیم که ابرناتی هنوز در اختیار شارلوت و نیمش قرار داره و هنوز دلوریس بهشون جمله نکرده. (4) در این بین میریم سراغ برنارد و الیسا که در واحد "کریدل" هستند و به پایگاه داده نفوذ کردند. جایی که برنارد با فورد که خودش رو در کریدل آپلود کرده (به کمک برنارد) دیدار میکنه. اینجا فورد توضیح میده هدف اصلی پروژه رو برای برنارد و اون رو به جایی که دلوریس باهاش سال ها کار میکرده تا پروسه صحت سنجی صورت بگیره می بره. در ادامه ی این سکانس می بینیم که فضا تاریک میشه به صورت نمادین و فورد کنترل برنارد رو در اختیار میگیره.

برخورد ویلیام با میو و بلایی که سر ویلیام میارند هم واضحه و باید ببینیم ویلیام که هنوز زنده است در ادامه چه اتفاقی برای میافته. بعیده شخصیت به این مهمی اتفاق بزرگی در انتظارش نباشه. بعد از این سکانس دوباره بر میگردیم به (3) یکم جر و بحث های شارلوت و استابز رو می بینیم و در ادامه سکانس (4) با این تفاوت که اینجا می بینم فورد داره به برنارد دستور میده چیکار بکنه. از این جا به بعد بجز سکانس اخر دیگه خط زمانی داستان تغییر نمیکنه تا جایی که بر میگردیم به سکانس (2).

نکته ای که وجود داره و در قسمت های بعدی می بینیم اتفاقاتی هست که بعد از کشته شدن نگهبان ها به دست برنارد به دستور فورد میافته. برنارد از این ساختمان خارج میشه ، احتمال سراغ میزبان ها میره ! شاید اون ها رو میکشه ! (تدی رو دیدیم که تو اون دریاچه افتاده بود) بعد نمی دونیم چی میشه که برنراد کنار دریاچه پیدا میشه و برمیگردیم به سکانس (1) این قسمت.

[ali_k]

ممنون، الان بهتر شد...

پس اگه فلش بکهایی که مشخصه مربوط به گذشته ست رو کنار بذاریم، سریال همچنان تو این فصل دو تا خط زمانی اصلی داره:

یکی از شروع شدن کشتار تو مهمونی فصل قبل تا سکانس ساحل این فصله
(که یه بازه 13-14 روزه ست و همه خط های داستانی دلوریس، میو و ویلیام که تا اینجا دیدیم تو این بازه جریان داره)

دومی هم از سکانس ساحل به بعده... که سریال تا الان تو اپیزودهای فرد رفته سراغش و داستانش اینطوریه:

شارلوت دوباره دنبال ابرناثیه...
E1: نیروهای حفاظتی برنارد رو تو ساحل پیدا میکنن و به سمت مرکز کنترل حرکت میکنن
e3: به مرکز کنترل میرسن و برنارد و شارلوت همدیگه رو میبینن
e5: میزبانایی که تو دریاچه بودن رو برای بررسی و برنامه ریزی مجدد به مرکز کنترل میارن
e7: میفهمن که برنارد هم میزبانه و برانکه به ابرناثی برسن از برنارد بازجویی می کنن

چیزی که یه مقدار پیچیده اش کرد اینه که خط داستانی برنارد تو جفت این خط های زمانی جریان داشت...
البته تو این اپیزود معلوم شد سکانسی که تو E4 دیدیم که برنارد یه پرینت ذهنی رو برمیداره میذاره جیبش،
پرینت ذهنی فورد بوده و کلا این کار رو قبل از مهمونی فصل یک انجام داده

[MrP]

اپیزود خیلی خوبی بود.
یه چیزی فقط در مورد این کریدل ذهنم رو مشغول کرده.از صحبت هایی که تو این اپیزود شد ظاهرا" کریدل فقط محل بایگانی ذهن میزبان ها هستش و مربوط به کنترل میزبان هانیستش ، که این اون نظریه که فورد از طریق ربات ها با ویلیام حرف میزده رو نقض می کنه.همینطور که ویلیام داشت تقریبا" کشته میشد و برخلاف خواسته فورد هستش.خود فورد هم یه جا گقت که قول دادم شما رو آزاد بزارم ، پس فکر نکنم فورد هیچ تاثیری بعد از کشته شدنش رو ربات ها بزاره.
من برداشتم از این اپیزود این بود که فورد همه ربات های داخل دریاچه رو کشته بود و از اونجاییکه طبق گفته خود فورد که زیاد نمیتونه تو بدن میزبان ها مثل جیمز دلوس دووم بیاره قبل از بیداری برنارد کنار ساحل ظاهرا" به یه بدن دیگه ذهن خودش رو منتقل کرده واحتمال قوی بر خلاف جیمز دلوس فورد تو یه بدن دیگه دووم بیاره و اون کی می تونه باشه معلوم نیست یا شاید همون خود برنارد باشه

[New_Sense]

یک سوال اینجا مطرح هست ، اگر کریدل یک جورایی حافظه پشتیبانی تمامی میزبان ها هست ، این کردیل باعث میشده هر میزبان حتی اگر نابود بشه دوباره بشه حافظه داستانیش رو برگردوند ، واسه همین توی این پارک میتونستن دوباره هر شخصیت حتی اگر بدنش نابود بشه دوباره بدن تازه ای از اول واسش بسازن و همون داستان قبلی رو توی بدنش آپلود کنن ، تا اینجا مشکلی نیست ، دلورس موقعی که وارد مسا شد که کلا کریدل رو نابود کنه و یه جورایی مغز و واحد کنترل پدرش رو ببره ، کریدل رو به دلیل اینکه دیگه هیچ انسانی نتونه ازش به عنوان ابزار داستانی استفاده کنه نابود کرد ، یعنی یه جورایی زمان نابودی کریدل هر میزبانی به هر دلیلی نابود بشه دیگه برنمیگرده به داستان قبلیش ، سوال اینطوری مطرح میشه که فورد توی همون کردیل خودش رو آپلود کرده بود یعنی مغزش رو تا بتونه ادامه بده ، وقتی کردیل نابود شد یعنی فورد نابود شد ؟ یا به واسطه ورود مغز برنارد به کریدل خودش رو از کریدل کشید بیرون ؟ یا فورد شاید مغز و ذهنش روی واحد کنترل برنارد یا همون گوی برنارد آپلود کرد ؟ این سوالی هست که هنوز متوجهش نشدم .

در مورد ویلیام یه چیزی جالب بود که از زمان برگشت دخترش پیشش انگار فورد دیگه کاری به خط داستانیش نداشت و عملا اینجا باز هم ویلیام اسیر بازی فورد میشه ، چون فکر میکنه تکرار بودن میو و دخترش توی اون کلبه باز بازی جدید فورد هست و وقتی واقعا تیر خورد به این پی برد که فورد دیگه از خط داستانیش اومده بیرون .

در مورد میو هم چیزی که جالب میکنه داستان رو اینه که هوشیاری میو توی میزبان ها رسید به حد اعلا خودش تا جایی که با دستور ذهنی میزبان ها به فرمانش عمل میکنن ، اما خودش دقیقا با اینکه میدونست این دختری که داره در اصل سیستماتیک یک داستان هست و بازی هست باز هم اومد برای پیدا کردن دخترش ، جالبی این صحنه هایی که میو در برابر ویلیام قرار میگیره اینه که میو به حد نگاه انسانی میرسه ، حد عشق که فکر میکنم واسه میو که یک ربات هست یه چیز فراتر از حتی هوشیاری باشه .

در مورد اون دره گلوری هنوز کامل مشخص نیست جریان چیه ، ولی یک چیزی که داستان رو کاملا چرخش 180 درجه ای میده زمانی که برنارد توی کریدل با فورد هم صحبت میشه ، و برنارد متوجه میشه که این پارک نسخه آزمایشی هست واسه یه چیز بزرگتر در اصل انگار این انسان ها هستن که با اومدن به وست ورلد و ثبت تمامی علایقشون و دی ان ای شون برای تبدیل شدن به یک نسخه میزبان آماده میشن ، یعنی هر شخصی که وارد پارک میشه نسخه ای ازش میمونه که جاودانه بمونه ، نسخه ای که از ذهنش نشات میگیره ، بدنشون که راحت ساخته میشه ، واسه همین توی اون دره گلوری داستان رو مشخص میکنه .

فکر میکنم همین قضیه باعث شده که ویلیام یک عمر تلاش کنه ذهن اصلی جیمز دلورس توی بدن جدیدی کپی کنه که عملا نمیتونه ، و دقیقا فورد به این مساله واقف هست .

حالا مساله این هست که آیا ذهن مهمان ها رو میشه توی دنیای واقعی روی یک بدن آپلود کرد ؟ یا نه باید در کریدل این مساله اتفاق بیوفته که البته کردیل نابود شده ، یا همین دره گلوری جواب همه سوال ها هست ؟

[MrP]

New Sense در مورد سوال هایی که پرسیدی.ظاهرا" کریدل فقط مرکز بایگانی بوده و برای کنترل ربات ها نبوده و فورد هم فقط اونجا مخفی شده بود.احتمالا" هدف از زنده نگه داشتن السی هم این بوده که برنارد رو به کریدل برسونه تا از اون طریق فورد بتونه با کپی کردن واحد کنترل خودش روی برنارد وارد دنیا بشه و تو اون سکانس تیراندازی معلوم بود که مغز فورد کاملا" با بدن برنارد ادغام شده و حالا بدن برنارد می تونه مغز فورد رو تحمل کنه و تحلیل نره باید تو قسمت های بعدی معلوم بشه.تنها سوالی که ذهن منو درگیر کرده تسلط فورد به پارک هستش تا قیل از بیرون اومدنش از کریدل هستش و اصلا" رو ربات ها تاثیر می ذاشته یا نه ؟و اینکه ویلیام اینطور فکر می کرده که فورد داشته باهاش حرف میزده و یا برخلاف اون اصلا" فورد نبوده و ویلیام اینطور تصور می کرده مثل همون برخوردی که تو این اپیزود با میو داشت و احتمال کشته شدنش بود.

[New_Sense]

New Sense در مورد سوال هایی که پرسیدی.ظاهرا" کریدل فقط مرکز بایگانی بوده و برای کنترل ربات ها نبوده و فورد هم فقط اونجا مخفی شده بود.احتمالا" هدف از زنده نگه داشتن السی هم این بوده که برنارد رو به کریدل برسونه تا از اون طریق فورد بتونه با کپی کردن واحد کنترل خودش روی برنارد وارد دنیا بشه و تو اون سکانس تیراندازی معلوم بود که مغز فورد کاملا" با بدن برنارد ادغام شده و حالا بدن برنارد می تونه مغز فورد رو تحمل کنه و تحلیل نره باید تو قسمت های بعدی معلوم بشه.تنها سوالی که ذهن منو درگیر کرده تسلط فورد به پارک هستش تا قیل از بیرون اومدنش از کریدل هستش و اصلا" رو ربات ها تاثیر می ذاشته یا نه ؟و اینکه ویلیام اینطور فکر می کرده که فورد داشته باهاش حرف میزده و یا برخلاف اون اصلا" فورد نبوده و ویلیام اینطور تصور می کرده مثل همون برخوردی که تو این اپیزود با میو داشت و احتمال کشته شدنش بود.


آره در مورد فورد و برنارد درست قبول دارم فورد دقیقا خودش رو کپی کرد روی مغز برنارد و وارد دنیای واقعی شد ، قطعا کریدل برای کنترل ربات ها نبوده ولی زمانی که دلورس با شارلوت هیل داشت بحث میکرد شارلوت بهش میگه که « وقتی فایل های پشتیبانیتون رو نداشته باشین اگه کشته بشین دیگه کارتون تمومه و ... » در جواب هم دلورس بهش میگه « ...وسیله ای که دارین که مارو از نو بسازین و بتونین تغییر بدین ما نابودش میکنیم تا از غل زنجیر شما دربیایم » این یعنی اینکه عملا هر میزبانی بعد از انفجار کریدل اگر کشته بشه مثل دنیای واقعی عمل میکنه دیگه پشتیبانی برای برگشت ذهنش و مغزش نداره . مساله ای که هست اگر این معنی داشته باشه ، آیا برنارد به هر دلیلی کشته بشه یا صدمه ببینه فورد هم نابود میشه یا نه ؟ الان برنارد با ذهن و مغز فورد پیش میره ، الانم توی چنگ شارلوت هستش ، در ضمن میو اونجا با اون همه جراحتی برداشته اگر بمیره عملا داستان میو هم باید تموم بشه چون کریدلی نیست تا بتونه برش گردونه ، ولی زنده میمونه و اون مدیر داستان نویسی احتمالا نجاتش میده

[ESajad]

نمیدونم فیلم برتری الی فیشر با بازی جانی دپ رو دیدید که جانی دپ خودش رو تو اینترنت اپلود می کنه فورد هم این کار رو کرده بود تا زمانی که
خودش رو به زور جایی که دستش رو جلوی دید برنارد میذاره تو بدن برنارد کپی میکنه توهم دیدن فورد هم به این دلیل بود
من نسبت یه این قسمت هیچ حسی نداشتم نه خوب بود نه عالی نه بد گیج نشدم و داستان ولی این اچیزود نسبت به همه قسمت ها فرق داشت
شروع کننده اتفاقاتی هست که در قسمت های بعدی مشخص میشه برای خیلی از اتفافات ایده ای نداریم لی وقت پازل در اینده کانل بشه ناخوداگاه
همه چیز برامون روشن میشه که جریان چیه اصلا مهم ترین هدف فورد چیه ؟ ناجی انسان هاست،شروع کننده یک اخر زمان رباتی؟ نابود کننده دنیا ؟
هیچ چیز معلوم نیست تا قبل از این فکر میکردم فورد یک شخصیت منطقی و دانشمند رو داره ولی الان مشخص شده فورد همه مثل همه ادمها
حرص و طمع های بسیاری داره که دوست داره به جاودانگی برسه که جز قرار گرفتن در بدن یک میزبان شدنی نیست
روند فصل دوم تا اینجا کلا عوض شده خیلی خوب و دیدنی بود ولی لالن همه ایده هایی که داشتیم رو هوا مونده هیچ چیز مشخص نیست
وقتی این قسمت رو دیدم دقیقا فکر کردم که دارم ترمیناتور رو می بینم که اسکای نت داره دنیا رو تسخیر میکنه و انسان ها باید برای بقا بجنگند
فورد در این قسمت چیزی در حد یک دیوانه رسیده که معلوم نیست برای چی میخواد از انسان ها انتقام بگیره فکر میکردم
که فورد قصد داره که به میزبان ها ازادی و اختیار بده الان به این نتیجه رسیدم نابود شدن کریدور باعث میشه تمام میزبان ها گذشته و خاطره ای نداشته باشند
مثل روز اول از حافظه خالی و اماده تجربه کردن برخودار باشند این حرکت همه باعث پیشرفت هم باعث میشه بیشتر شبیه انسان ها باشند
اگر اتفاقی براشون رخ بده دیگه قابلیت بارگیری خاطرات رو نخواهند داشت
الان هیچ کسی برای بقای نسل انسان ها با اتفاقاتی که در اینده رخ میده نمی جنگه ویلیام هدفش مشخص نیست
دلوس به فکر اینه که به سود و کنترل بیشتری تو دنیا برسه فقط میو به یک درک جدیدی از احساس رسیده فکر نمی کنم این کافی باشه
اگر توجه کرده باشید ما دو تا خط داستانی مجزا قرار نداریم طبق حرف فورد وقتی میخواست بدن میزبان ارنولد رو بسازه
از دلوروس که شناخت بیشتری از ارنولد داره استفاده میکنه که بتونه تست صداقتی که ویلیام دنبالش بود رو بدست بیاره که
همین جور میشه دیدار دلوروس و ارنولد بیشتر فلش بک هستند و ما داریم از اخر به اول می رسیم در انتهای این فصل به سکانس های ابتدایی
این فصل می رسیم از اخر به اول می رسیم تا پیچیدگی فیلمنامه بیشتر بشه ما داریم اتفاقاتی که رخ داده مرور می کنیم مثل یک پازل
که باری تکمیل کردن اون از قسمت ها و جاهای مختلفی شروع می کنیم تا پازل تموم بشه و شکل اصلی ببینیم
و کارهایی که برنارد انجام داده در زمان حال و قبل از کسته شدن فورد رخ ندادهاین حوادث از قبل انجام داده شده و فلش بک هستند

[MrP]

آره در مورد فورد و برنارد درست قبول دارم فورد دقیقا خودش رو کپی کرد روی مغز برنارد و وارد دنیای واقعی شد ، قطعا کریدل برای کنترل ربات ها نبوده ولی زمانی که دلورس با شارلوت هیل داشت بحث میکرد شارلوت بهش میگه که « وقتی فایل های پشتیبانیتون رو نداشته باشین اگه کشته بشین دیگه کارتون تمومه و ... » در جواب هم دلورس بهش میگه « ...وسیله ای که دارین که مارو از نو بسازین و بتونین تغییر بدین ما نابودش میکنیم تا از غل زنجیر شما دربیایم » این یعنی اینکه عملا هر میزبانی بعد از انفجار کریدل اگر کشته بشه مثل دنیای واقعی عمل میکنه دیگه پشتیبانی برای برگشت ذهنش و مغزش نداره . مساله ای که هست اگر این معنی داشته باشه ، آیا برنارد به هر دلیلی کشته بشه یا صدمه ببینه فورد هم نابود میشه یا نه ؟ الان برنارد با ذهن و مغز فورد پیش میره ، الانم توی چنگ شارلوت هستش ، در ضمن میو اونجا با اون همه جراحتی برداشته اگر بمیره عملا داستان میو هم باید تموم بشه چون کریدلی نیست تا بتونه برش گردونه ، ولی زنده میمونه و اون مدیر داستان نویسی احتمالا نجاتش میده

اونجایی که برنارد تو چنگ شارلوت بود بعد از پیدا کردن جسد ها تو دریاچه هستش و یا شاید یه خط زمانی دیگه باشه که هنوز بین اون و ادغام مغز فورد با برنارد هنوز معلوم نیست چه اتفاقی افتاده.احتمالا" برناردی که شارلوت داشت ازش بازجویی می کرد فورد از مغزش خارج شده.یه چیز دیگه اینکه اون چند تا برناردی که تو مخفیگاه فورد پیدا کردن احتمال این تئوری رو قوی می کنه که چند تا ورژن از برنارد همزمان تو یه خط زمانی اتفاقات دریاچه وجود داشته باشه و این برناردی که از همون اپیزود اول کنار ساحل بیدار شده کلا" یه جورایی تعطیله

[POne]

واقعا دارم لذت میبرم از این سریال
هر چیزی که از یک سریال خوب انتظاری داری داره این سریال
هیجان، اکشن، خط داستانی جذاب و تازه، دیالوگ های عالی، بازیگران خوب
9 از 10 امتیاز من

[mehrab 63]

کلا دوخط داستانی هست تو این فصل .
یه خط بعداز تیر خوردن فورد هست و داستان گیو و دلوریس و یه خط جایی که برنارد بیدار میشه .

تو خط زمانی دوم دلوریس رو هنوز نشون نداده یا میشه گفت هنوز پیروز نشدن و نتونستن از پارک دربیان .

جایی که برنارد با فورد هم صحبت میکنه در واقع ضمیرناخوداگاهش با فورد روبرو نیشه و فورد وارد ذهنش میشه . بعدتر هم حتما شاهد تقابل فورد و برنارد میشیم .

قسمت بعدی هم که اگه پرومو شو دیده باشید ربط داره به گوست نیشن ها و اتاقات سوییت واتر دقیقا بعداز جایی که فورد تیر میخوره ‌.
لا نصب هر قسمت رو باید دوسه بار و چندتا تحلیل هم خوند تا کل جریان رو متوجه شد .

[mehrab 63]

بعد اینکه جایی که برنارد توسط شارلوت رفرش میشد صددرصد داشت فیلم بازی میکرد و آدرس جایی هم که داد تله هست و ا امه داستان...

لامصب بدجوری جای خالیه گات رو پر کرده واسم.
و بعداز این در رابطه لا برنارد و فورد چیزی مثل الیوت و مستر روبات رو خواهیم دید

[shifter]

شماره گذاری کردم تا بتونم توضیح بدم. این چیزی بود که من فهمیدم:

(1) سکانس اول صحبت های برنارد و اشلی استابز فرمانده تیم حفاظتی پارک هستش که این سکانس بعد از پیدا شدن برنارد کنار دریاچه که در قسمت اول دیدیم رخ میده ! یعنی نیروهای پشتیبانی جدید که برنارد رو پیدا کردند آوردنش به مرکز کنترل. یعنی بعد از تمام اتفاقاتی که تو این قسمت می بینیم از جمله کشتن محافظین و احتمال میزبان ها (هنوز این رو ندیدیم) به دست برنارد. (به دستو فورد). بعد جلوتر می ریم و شارلوت و بقیه متوجه میشند برنارد میزبانه.

(2) اولین سکانس بعد از تیتراژ سریال دقیقا بعد از سکانس قبلی اتفاق می افته و شارلوت میخواد اطلاعات ذخیره شده در مغز ابرناتی (واحد کنترل) که توسط دلوریس دزدیده شده رو پیدا کنه و از برنارد میخواد که جای اون رو مشخص کنه. (3) سپس به سکانسی پرش می کنیم که ابرناتی هنوز در اختیار شارلوت و نیمش قرار داره و هنوز دلوریس بهشون جمله نکرده. (4) در این بین میریم سراغ برنارد و الیسا که در واحد "کریدل" هستند و به پایگاه داده نفوذ کردند. جایی که برنارد با فورد که خودش رو در کریدل آپلود کرده (به کمک برنارد) دیدار میکنه. اینجا فورد توضیح میده هدف اصلی پروژه رو برای برنارد و اون رو به جایی که دلوریس باهاش سال ها کار میکرده تا پروسه صحت سنجی صورت بگیره می بره. در ادامه ی این سکانس می بینیم که فضا تاریک میشه به صورت نمادین و فورد کنترل برنارد رو در اختیار میگیره.

برخورد ویلیام با میو و بلایی که سر ویلیام میارند هم واضحه و باید ببینیم ویلیام که هنوز زنده است در ادامه چه اتفاقی برای میافته. بعیده شخصیت به این مهمی اتفاق بزرگی در انتظارش نباشه. بعد از این سکانس دوباره بر میگردیم به (3) یکم جر و بحث های شارلوت و استابز رو می بینیم و در ادامه سکانس (4) با این تفاوت که اینجا می بینم فورد داره به برنارد دستور میده چیکار بکنه. از این جا به بعد بجز سکانس اخر دیگه خط زمانی داستان تغییر نمیکنه تا جایی که بر میگردیم به سکانس (2).

نکته ای که وجود داره و در قسمت های بعدی می بینیم اتفاقاتی هست که بعد از کشته شدن نگهبان ها به دست برنارد به دستور فورد میافته. برنارد از این ساختمان خارج میشه ، احتمال سراغ میزبان ها میره ! شاید اون ها رو میکشه ! (تدی رو دیدیم که تو اون دریاچه افتاده بود) بعد نمی دونیم چی میشه که برنراد کنار دریاچه پیدا میشه و برمیگردیم به سکانس (1) این قسمت.




قسمت 1 کاملا اشتباه هست.
اون حمله به مسا قبل از پیدا شدن برنارد کنار دریاچه هست. این حمله تو اون 2 هفته ای اتفاق افتاده که بقیه خبری نداشتن از وست ورلد.
اول این اپیزود که شارلوت و اون فرمانده امنیتی که کپی های برنارد رو میبینن بعد از پیدا شدن برنارد توی دریاچه هست.
اما در ادامه حمله به مسا مال قبل از پیدا شدن برنارد هست.

[lady snow]

اول بگم این جیمز مارسدن من رو مبهوت خودش کرد. به تفاوت چهره تدی در فصل اول- چند قسمت اول فصل دوم- قسمت هفتم دقت کنید.

به طور کلی پیچیدگی داستان هم میتونه نقطه قوت سریال باشه هم نقطه ضعفش. اگر پیچیدگی جوری بشه که بیننده گیج بشه و ارتباطش با داستان قطع بشه میشه نقطه ضعف. بعضی وقتا وستوورد تو این دام میفته. پیش بردن همزمان چن خط داستانی ریسک بزرگی هست.
در این اپیزود یکی از تئوریها از دور خارج شد اما هنوز کلی تئوری جذاب دبگه باقی موندن. حیف تئوری برنالد/آرنولد خیلی جذاب بود.

دوستان این قسمت فقط دو خط زمانی داشتیم.
خط زمانی اول حال بود. پیدا شدن کلونهای برنارلد و مصاحبه برنالد با شارلوت
خط زمانی دوم مربوط به هفته اول شورش هست. گشت وگذار برنالد/فورد و خراب شدن گهواره و دعوای شارلوت/دلورس و دعوای میو/ویلیام همه در یک خط زمانی هستند.

در آخر اینکه پیشنهاد میکنم تئوریها و نقدها رو بخونید. مگه چند بار در عمر ما سریالی ساخته میشه که بشه براش تئوری پردازی کرد و از خراب شدن تئرویها لذت برد. برای من فقط در got این اتفاق افتاده بود و حالا هم در ww.