بهترین صحنه های سریال بازی تاج و تخت(به نظر کاربران)

[manowar]

توجه:قبل از خواندن مطالب این موضوع حتما در نظر داشته باشید محتوا تاپیک ممکن است حاوی اسپویلر از ابتدا تا انتها سریال Game Of Thrones باشد.
سلام
بعد از هشت سال سریال دیروز تموم شد
کاری به این ندارم که خوب تموم شد یا بد
این سریال حتی در پر انتقاد ترین ایپزودها هم صحنه های زیبایی داشت.مثل اپیزود 5 فصل 8 صحنه مبارزه دو برادر
به نظرتون بهترین صحنه در کل فصل ها چه صحنه ای بود؟خاطره انگیزترین صحنه؟شاید خیلی نشه یکیو انتخاب کرد اما همیشه یکی اول از همه به ذهنمون می رسه

از خودم شروع می کنم

فصل 5 اپیزود 10
کدوم صحنه رو می خوام بگم؟
فرار سانسا همراه با تئون از وینترفل
یه هوای برفی سنگین و مه گرفته،دیوارهای همیشه سرد وینترفل و کورسوی امیدی برای فرار برای زنده موندن.کی فکر می کرد سانسا یه روزی بشه Queen of the North
همراه با یه موسیقی حماسی زیبا
پریدن سانسا و تئون از بالای دیوار در حالی که دستای همدیگرو گرفته بودن
فرارشون تو اون برف سنگین
زمین خوردن های سانسا و التماس کردن های تئون که بلند شو الآن می رسن
صدای سگ های رمزی که دنبالشون بودن
ترس و دلهره و اضطراب و آخر سر...
این صحنه رو آپلود کردم حجمش کمه ببینید روی عکس کلیک کنید تا ویدئو باز بشه تقریباً 18 مگ هست.دو جا آپلود کردم هم تو آپارات و هم یه جای دیگه.هر دو تا ویدئو زیر یکی هستن


تماشا در آپارات
http://uupload.ir/files/ef0m_v2sbm.jpg (https://www.aparat.com/v/rRuai)
https://www.aparat.com/v/rRuai

http://uupload.ir/files/32gz_a572d310-8152-4baa-a03c-e8afa7bf3711.jpg (http://s8.picofile.com/file/8361138692/GOT_best_scence2.mp4.html)

http://s8.picofile.com/file/8361138692/GOT_best_scence2.mp4.html

[KimiaM]

به نظر من یکی از بهترین صحنه ها در نبرد حرامزادگان اونجایی که جان زیر دست و پا افتاد و برای نفس کشیدن توی اون هوای سرد تقلا میکرد . فوق العاده بود چینش ها و طراحی نور .

[Rezaraki]

به نظر من یکی از بهترین صحنه ها در نبرد حرامزادگان اونجایی که جان زیر دست و پا افتاد و برای نفس کشیدن توی اون هوای سرد تقلا میکرد . فوق العاده بود چینش ها و طراحی نور .

http://picoup.ir/images/90128752641603576161.jpg
این تیکه عالی بود! یادمه وقتی زیر دست و پا بود دیدم نفس من هم بند اومده بس که صحنه درگیر کننده بود. و اینکه هر آن انتظار داشتم جان واقعا بمیره با توجه یه اینکه هنوز گات به فنا نرفته بود و کاملا انتظار داشتم از مرگ برگرده که به ظرز کاملا بیرحمانه ای زیر دست و پا بمیره! :Smiley14: که البته نشد و فیلم هندی شد ولی به هر حال اون صحنه و اون جنگ عالی بود.

[anzalichi]

بترتیب:
1- سکانس دادگاهی تیریون لنیستر در کینگزلندینگ.
2-تمام سکانس های سندور کلگن
3- تمام سکانس هایی که جافری پادشاه بود
4- سکانس Hold the door
5- سکانس خودکشی تامن لنیستر
6-سکانس بازجویی شدن تئون گریجوی توسط رمزی اسنو
7-سکانس مرگ جان اسنو
8-سکانس فراری دادن جیمی لنیستر از کمپ دنریس در فصل آخر.

هرجور نگاه میکنم لنیسترها تمام و کمال دین خودشون رو به مخاطبان پرداخت کردن! بقیه خاندان ها Readان.

[The Vaiper]

1. دادگاه تیریون اپیزود 7 فصل 4 ام که فوق العاده بود ؛یعنی 100 بار این سکانس رو دیدم من هنوز برام تازگی داره
2. سکانس جان تو اپیزود نبرد حرامزادگان اپیزود 9 فصل 6
3.سکانس اعدام ند استارک اپیزود 9 فصل اول
4.سکانس کشته شدن گرگ جوان راب استارک اپیزود 9 فصل 3
5.سکانس کشته شدن جان اسنو توسط نایت واچ اپیزود 10 فصل 5
6. سکانس مسموم شدن جافری ملعون اپیزود 2 فصل 4

[Alireza-cRm]

برای من سکانس دادگاه تیریون با فاصله بهترین بود، اصلا هم فکر نمیکنم نزدیک بهش تو این سریال وجود داشته باشه.
همین الان هم که ببینمش مو به تنم سیخ میشه با دفعه اول فرقی نمیکنه

[ali_n540]

بی تردید سکانس نردبان بین لرد واریس و لیتل فینگر بهترین سکانس این سریاله بعد اون دادگاه تیریون.سکانس هایی که بعد فصل 4 از دیگر تکرار نشدند و در نهایت آخر عاقبت سریال این شد که اپیزود انتهایی الان با امتیاز 4.3 می درخشد

[Mariz]

بهترین سکانس سکانس chaos is ladder بود دیالوگا کلوز آپا و موسیقی متن فوقالعاده بودن به لحاظ فنی ...حتی حرفایی که رد و بدل شد بین بیلیش و واریس به خصوص بیلیشو بهش توجه کنین تو کل فصل و حتا سرنوشت کاراکترا میتونین ببینین.

[lady snow]

تئاتری ترین سکانس: 1- دادگاه تیریون. 2- سکانس جلسه شورا وقتی همه صندلیشونو روی زمین میکشیدن. سکانسی بدون کلام اما با هزاران حرف 3- تمام سکانسهای دو نفره تایوین لنیستر و تیریون
هولناکترین سکانس: 1- رد ودینگ 2- آتش زدن شرین
احساسیترین سکانس: 1- مرگ هودور مظلوم. جوری گریه میکردم که خودمم باورم نمیشد. 2- سکانسی که فریها راب رو با کله گرگش روی اسب گذاشته بودن جلو چشم آریا
شوک آورترین سکانس: 1- گردن زدن ند 2- کشته شدن جان 3- کشته شدن اوبرین مارتل
حماسی ترین سکانس: 1- نبرد سر آرتور دین کبیر 2- نبرد تن به تن جان و آدر
بهترین دیالوگها: 1- سکانس دو نفره واریس و لیتل فینگر. همون قضیه نردبان 2- اولین گفتگوی دو نفره تیریون و دنریس 3- سکانسهای دو نفره تایوین و تیریون 4- سکانس دو نفره جان و منس ریدر در زندان کسل بلک
بهترین موسیقی: Goodbye Brother هربار که بهش گوش میدم چیزی در جودم میشکنه. نمیدونم وقتی رامین جوادی اینو مینوشت در چه حالی بود


«هیچ وقت فراموش نکن کی هستی. بقیه دنیا اونو فراموش نمی کنن. اونی که هستی رو مثل یه زره تنت کن و اونوقته که کسی نمی تونه ازش برای آسیب زدن بهت استفاده کنه» (تیریون لنیستر)
«وقتی که در بازی تاج و تخت بازی می کنی، یا برنده می شی یا می میری» (سرسی لنیستر)
«تو هیچی نمی دونی جان اسنو» (ییگریت)
«اگه حتی یه گرگ رو زنده بذاری، گوسفندا هیچ وقت امنیت نخواهند داشت» (آریا استارک)
«برام توضیح بده چرا کشتن ۱۰٫۰۰۰ نفر در میدان جنگ شرافتمندانه تر از کشتن چند نفر سر میز شامه» (تایوین لنیستر)
«یه شیر هیچوقت خودش رو نگران افکار یک مشت گوسفند نمی کنه» (تایوین لنیستر)
«یه مرد خیلی کوچیک می تونه سایه خیلی بزرگی داشته باشه» (لرد واریس)
«من به خاطر یک جرم بسیار شیطانی تر گناهکارم. من به خاطر کوتوله بودن گناهکارم» (تیریون لنیستر)
«به سرسی بگو. می خوام بدونه که کار من بود» (اولنا تایرل)
«هرج و مرج گودال نیست. هرج و مرج یه نردبانه. خیلیا که تلاش می کنن از این نردبان بالا برن اما شکست می خورن و دیگه فرصت پیدا نمی کنن دوباره امتحان کنن. این پایین افتادن اونا رو خرد می کنه. بعضیا هم شانسی برای بالا رفتن از این نردبان پیدا می کنن. اونا به واقعیت، خدایان یا عشق چنگ می زنن. تنها نردبانه که واقعیه. بالا رفتن تنها کاریه که باید اونجا کرد» (پتیر بیلیش)
«اگه فکر می کنی که این موضوع پایان خوشی داره اصلا حواست به ماجرا نبوده» (رمزی بولتون)
«هر مردی که مجبور بشه بگه “من شاه هستم” شاه واقعی نیست» (تایوین لنیستر)
«آزاد بودن برای ارتکاب اشتباهاتم تنها چیزی بود که همیشه می خواستم» (منس ریدر)
«یه روزی می رسه که فکر می کنم در امان و شاد هستی و شادیت در دهانت به خاکستر تبدیل می شه» (تیریون لنیستر)
«اوه، هیولا؟ پس شاید بهتر باشه با نرمش بیشتری باهام حرف بزنی. هیولاها خطرناکن و این روزا پادشاهان مثل مگس می میرن» (تیریون لنیستر)

با این همه خاطره خوب چطور میشه از فصل هشت متنفر نبود.:Smiley15:

[Midnight Coffee]

خیلی زیاده . حوصله ندارم همه رو بگم :Smiley36:
یکیش اون سکانسی که آریا خاندان فری رو میکشه
صحنه کشتن نایت کینگ هم باحال بود با اینکه به نظرم یکم غیر منطقی بود :Smiley36:

[mehrab 63]

زیادن سکانسهای خرکی تو سریال ولی اونهایی که همیشه تو یاد من میمونه دادگاهییه تریون و سکانس زندان تریون و دیالوگاش با جیمی در مورد پسر عموسون و خودشون و سکانس فراری دادن جیمی توسط تریون .
سکانس دیالوگ جان و ند هم یادمه همیشه و صدالبته دیالوگهای تریون و سرسی ...
دیالوگ تایوین و سرسی هم در مورد خانواده شون هم عالی بود .
سکانس جان و سانسا درباره شب قبل جنگ با رمزی هم خوب کارشده یود