PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اکران اختصاصی بهار 98 | فیلم پنجم: Landscape in the Mist



kingnessi
06-12-2019, 03:22 PM
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██




نام فیلم:
Landscape in the Mist
کارگردان و نویسنده:
Theo Angelopoulos
بازیگران:
Tania Palaiologou
Michalis Zeke
ژانر: درام
کشور سازنده: یونان
زبان: یونانی
مدت زمان: 127 دقیقه
سال ساخت: 1988


Landscape in the Mist سومین و آخرین قسمت از "سه گانه سکوت" ، اثر بیادماندنی و بزرگ Theo Angelopoulos کارگردان بنام یونانیست.

Angelopoulos این سه گانه را در سال 84 آغاز و در سال 88 به پایان رسانید.

آخرین سه گانه Angelopoulos به دلیل مرگ نابهنگام او در سال 2012 ، برای همیشه ناتمام ماند.

Landscape in the Mist به عنوان نماینده یونان به شصت و دومین دوره جوایز اسکار معرفی شد ولی نتوانست نامزد جایزه بشود.




























http://picoup.ir/images/84363661255090149691.jpg





























برای هر سینمادوستی و هر کسی که به هنر علاقمند است ، واجب است حتی برای یکبار هم که شده به تماشای هنر Angelopoulos بنشیند. Angelopoulos به گواه اکثر منتقدین ، یکی از تاثیرگذارترین و جریان سازترین فیلمسازان تاریخ سینماست. استایل کارگردانی و فیلمسازی او که شامل برداشت های طولانی (اغلب با حضور تعداد زیادی بازیگر) ، نماهای عمیق و دور ، روایت اپیزودیک داستان ، استفاده هوشمندانه و هنرمندانه از دوربین و همچنین میزانسن های چشمنواز است ، در طول سالها باعث اعجاب و تحسین مردم و منتقدان شده است.


قوانین و مقررات
(http://tvworld.info/showthread.php?t=49227)


http://picoup.ir/images/22993305025265129116.png (https://www.imdb.com/title/tt0096288/)http://picoup.ir/images/24972147485515191514.png (https://www.aparat.com/v/zRjpA/Landscape_in_the_Mist_%281988%29_-_Theo_Angelopoulo)


معرفی کننده: aramis2800 (http://tvworld.info/member.php?u=8162)




جوایز و افتخارات
http://picoup.ir/images/90462758681782007176.jpg

بازیگران:



Tania Palaiologou (https://www.imdb.com/name/nm0657337/)
http://picoup.ir/images/68893119338952257716.jpg
Michalis Zeke (https://www.imdb.com/name/nm0954450/)
http://picoup.ir/images/83887463851254970156.jpg








http://picoup.ir/images/42578724406035669992.jpg
خلاصه داستان: دو کودک که به دنبال پدر خود میگردند پا به جاده میگذارند و شروع به سفر میکنند. آنها تصور میکنند پدرشان در آلمان است و این سفر طولانی و حتی دردناک آنها را با چهره دیگری از زندگانی آشنا میسازد.







آخرین مهلت : تا پایان روز سه شنبه دو هفته آینده (سوم تیرماه) مهلت دارین نظر بدین.



چهارشنبه هم تاپیک جدید آماده میشه

:Smiley17:


██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██
██
██
██
██
██
██
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
(http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)██ (http://tvworld.info/showthread.php?t=46417)
██
██

kingnessi
06-17-2019, 12:46 AM
http://picoup.ir/images/43701432657957724467.jpg


از جنبه فنی:

میگن توی فیلمهای خوب از همون سکانس اول میشه نقش کارگردان رو حس کرد و استعداد هنریش رو دید. "دوتا بچه از تاریکی بیرون میان ، یه دیالوگ کوتاه که نشون میده برای انجام کاری مصمم هستن و محو شدن توی عمق قاب". همه داستان فیلم همینه و همه چیز از همون اول به بیننده ارائه میشه. با دیدن هنر Angelopoulos و امثال اون میشه فهمید کارگردانی یعنی چی و چقدر کار مشکلیه.

نحوه نورپردازی این فیلم یه کلاس درس کامله. استفاده از رنگ های خاکستری و سایه ها توی سکانس های مختلف فقط یه بخش ماجراست.
بعد از اینکه فیلم از میانه گذشت و اون سکانس هولناک رد شد ، شاید هر کارگردان دیگه ای بود تمام اتمسفر فیلم رو بهم میریخت ، رنگ ها تاریک تر میشدن و حتی موسیقی هم غمگین تر میشد اما Angelopoulos این کار رو نمیکنه و همون روند و رویه قبل رو ادامه میده و این میتونه کنایه ترسناکی باشه از عادی بودن اونچه که دیدیم ؛ اینکه این سطح پلیدی برای دنیای ما یه چیز عادی و روتینه (که واقعا هم همین طوره) ؛ همین نکته این فیلم رو خیلی ترسناک تر از قبل میکنه.

http://picoup.ir/images/19292873466863034889_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=19292873466863034889.jpg)


انتخاب و استفاده از موسیقی یکی دیگه از هنرهای Angelopoulos هست. اکثر فیلم بدون موسیقی و با استفاده از صداهای طبیعی محیط روایت میشه ولی هرازگاهی ، دقیقا سربزنگاه ، موسیقی مسحورکننده فیلم رو میشنویم که لذت بردن از سکانسها رو چندبرابر میکنه.

کارگردان انتخاب هایی میکنه که شاید هیچکس دیگه اونها رو انجام نمیداد. Angelopoulos دوربین رو دور از کاراکتر ها میکاره و به آرومی و با چرخش زاویه دید ، اونها رو دنبال میکنه.

در مورد استایل کارگردانی Angelopoulos میشه خیلی بیشتر از این نوشت ولی نباید بازی بازیگرهای فیلم رو هم فراموش کرد بخصوص بازیگر نقش "وولا" که فوق العادست.

از نظر داستان:

Angelopoulos توی فیلمهاش همیشه دغدغه معنا داره ، اگر یه جا بشه بدرستی و به حق از اصطلاح "فیلم معناگرا" استفاده کرد ، در مورد آثار این کارگردانه.

یه داستان توی سطح داریم که خیلی ساده س: بچه ها دنبال پدرشون میگردن. اما معنای داستان و عمق اون یه چیز دیگه س. بچه ها بدنبال پدری میگردن که دوستشون داشته باشه ، حتی شده برای یک لحظه ؛ پدری که کنارش آرامش پیدا کنن ، اگر سینمای Angelopoulos رو دنبال کنید ردپای این تِم رو توی تمام فیلمهاش میبینید، گشتن بدنبال یه چیز بهتر ، به دنبال آرامش و یا شاید خدا (نقل به مضمون از یکی از مصاحبه های کارگردان)

آدمهای بی هدفی داریم که فقط یه رویه رو تکرار میکنن ، از موسیقی لذت نمیبرن ، مرغ دریایی که از ترس خیس شدن پرهاش پرواز نمیکنه و خلاصه اینکه زندگی رو اونجوری که باید باشه درک نمیکنن و این بین به بهانه این دو کودک معصوم ، مجالی پیدا میکنیم که نگاهی بندازیم به این جامعه که مدل کوچیکی از جهان ماست با همه بی هدفی و پلیدی هاش و جهان بینی کارگردان رو از لنز دوربینِ جذابش تماشا کنیم.

درخت پایانی نماد چیه؟ هر چیز خوبی که نداریم ، هر چیزی که میخوایم و بهش دست پیدا نمیکنیم ، شادی، رهایی ، عشق و یا هر چیز دیگه ای. درخت نماد رسیدن بچه ها به آرامشه. به آرامش و به حقیقتی که فقط اونها میفهمنش.


Angelopoulos با استفاده از دو شخصیت فرشته مانندش سعی کرده نوری رو بتابونه به زندگی مِه گرفته انسان و چشم اندازی برای بیننده فراهم کنه که خودش و جامعه رو توی اون ببینه ؛ و کنایه اینکه این ورود نور به تاریکی یکی از رسالت های اصلی سینماست.

امتیاز 10/10

http://picoup.ir/images/08654219648335155399_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=08654219648335155399.jpg) http://picoup.ir/images/49788097733704800031_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=49788097733704800031.jpg)
http://picoup.ir/images/48156122823019467962_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=48156122823019467962.jpg)
http://picoup.ir/images/81839054456851376234_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=81839054456851376234.jpg)
به عمق تصویر توجه کنید


http://picoup.ir/images/76350092455292842820_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=76350092455292842820.jpg) http://picoup.ir/images/55785492640896565656_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=55785492640896565656.jpg)
فیلم پیشنهادی : Us

(https://www.imdb.com/title/tt6857112/)
پ ن1: یه سکانس تو بخش پایانی فیلم هست که برای جلوگیری از اسپویل عکسی ازش نذاشتم ؛ فقط همینقدر بگم که مطمئنم دیگه همچین سکانسی توی سینما تکرار نخواهد شد. Angelopoulos یکبار انجامش داد و تمام.

پ ن2: اگر میتونین حتما با زیرنویس انگلیسی تماشا کنید.

raha_91
06-17-2019, 04:55 AM
Landscape in the Mist فیلمی با موسیقی بسیار زیبا که با شنیدنش به شما حس غربت دست می دهد.به نظر می رسد آنگلوپولوس در این فیلم،به نوعی شرایط سیاسی و

اجتماعی کشورش را نیز بررسی می‌کند.فیلم "چشم اندازی در مه "به عنوان سومین فیلم از سه‌گانه سکوت آنگلوپولوس شناخته شده است.


ابتدای داستان فیلم به همراه بیان داستان آفرینش به قدری ساده است که شما ناخودآگاه به درون فیلم می روید.


به قول " تارکوفسکی فیلم ساز فقید روسی " «نکتهٔ ماجرا ارزش هر کدام از رفتارها و اهمیت هر کدام از اعمال ماست، حتی پیش پا افتاده‌ترین‌شان. هیچ عملی را

نمی‌شود عوض کرد… غیرقابل برگشت بودن تجربه انسانی چیزی است که به زندگی و اعمال ما معنا و تشخص می‌بخشد» ؛ که در این داستان این دو کودک با یک

سفر (به نظر من تلخ) تجربه غیر قابل انکاری را از زندگی واقعی بدست می آورند.به طوریکه یک لحظه شما احساس می کنید خواهر مادر شده وبرادرش پسر اوست.

یکی از جالبترین صحنه های فیلم بارش برف در یونان بود، که انگار همه افراد حاضر در آن مکان سنگ شده بودند.

و ...

https://www.tarafdari.com/sites/default/files/contents/user129463/content-sound/blog-09.-the-landscape-in-the-mist.jpg



گفتنی است این فیلم برای بخش بهترین فیلم خارجی در اسکار سال 1990 پیشنهاد شد ، که جایزه ای دریافت نکرد.ولی شیر نقره ای جشنواره ونیز1988 به آن تعلق گرفته است.





پیشنهاد من فیلم:
Dancer in the Dark (https://www.imdb.com/title/tt0168629/?ref_=fn_al_tt_1)

اثر:لارس فون تریر (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D8%B1%D8%B3_%D9%81%D9%88%D9%86_%D8%AA %D8%B1%DB%8C%D8%B1)

aramis2800
06-17-2019, 12:40 PM
چشم اندازی در مه روایتگر سفر پردرد و رنج خواهر و برادری است در پی یافتن پدر (کماکان که گویا همگی آثار آنگلوپولوس روایتگر سفر است, همانگونه که در "ابدیت و یک روز" پیرمرد داستان ما با آن موسیقی خیال انگیز به روزهای خوش گذشته سفر میکند, همچنان که مرد پرورش دهنده زنبور در "زنبوردار" پا در جاده میگذارد ...) اما سفری تلخ همراه تجاربی ناامیدکننده در برخورد با افرادی دروغ گو و دغل باز. آنگلوپولوس در اینباره میگوید: "چشم اندازی در مه" تنها درباره ی دو کودک، در جستجوی پدرشان نیست. سفری آغازین بسوی زندگی است. در مسیر آن ها همه چیز می آموزند: عشق و مرگ، دروغ و راستی، زیبایی و ویرانی. سفر حقیقتا راهی است برای تمرکز بر آنچه زندگی به همه ی ما داده است.

این فیلم قسمت سوم از سه گانه سکوت است (البته نه اینکه لازم باشد قسمت های قبلی را حتما ببینیم تا بتوانیم چشم اندازی در مه را درک کنیم , خیر.) به قول خود آنگلوپولوس: "در نظر من، «سفر به سیترا» بر سکوت تاریخ، «زنبوردار» بر سکوت عشق، و «چشم‌اندازی در مه» بر سکوت خداوند دلالت دارد."

برای من چشم اندازی در مه بهترین اثر آنگلوپولوس است. آن را با تمام وجودم حس میکنم. بدون شک "ابدیت و یک روز" معروفترین اثر اوست و "نگاه خیره اولیس" روایتی بهتر دارد و "گام معلق" لک لک سیاسی تر است اما "چشم اندازی در مه" تاریک ترین و بی رحم ترین اثر اوست کماکان که سیاهی و سفیدی در کل فیلم حکم فرماست و برادر و خواهر ما در جستجوی سرابی هستند. سکوت و کم نوری و باران در سرتاسر فیلم وجود دارد و سرگردانی دو کودک که شاید روایتگر سرگردانی بشر ازلی است.

این فیلم از هر نظر کامل است: کارگردانی, فیلمبرداری, روایت و فرم و موسیقی متن بینظیر النی کاریندرو.
ریت من:10 از 10

http://picoup.ir/images/71831522211260987439_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=71831522211260987439.jpg)
http://picoup.ir/images/58558825079926698477_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=58558825079926698477.jpg)
http://picoup.ir/images/00726365976093020499_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=00726365976093020499.jpg)

KimiaM
06-19-2019, 01:58 AM
من هیچ من فقط می شنیدم گاهی وسطای فیلم چشممو می بستم و فقط گوش میدادم .
و اینکه طراح نور و طراح صحنه ، بیسته کارشون .

Mikado
06-20-2019, 02:28 AM
برای من دیدن این فیلم بسیار سخت بود، سال هاست که دیگر فیلم هایی به این سبک نمیبینم. سعی میکنم در تدوین و ریتم تند فست فودهای هالیوود غرق شوم تا رئالیته دنیا را فراموش کنم و مغزم توان فکر کردن به چیزی نداشته باشد.

اما امشب بالاخره سعی کردم به بیست سال پیش برگردم و باز هم فیلمی ببینم که میدانم باعث خُرد شدن میشود و شد.

من کاری از آنجلوپلوس ندیده بودم تا به حال، ابتدا فکر کردم این فیلم را قبلا دیده ام ولی اشتباه کردم. ندیده بودم و چه خوب که تا به حال ندیده بودم چون اگر بیست سال پیش آنرا دیده بودم مطمئنا بیشتر مرا خُرد کرده بود.

در اینکه این فیلم درباره چیست و این همه نماد در آن چه میکند حرف خاصی ندارم بزنم. این فیلم برای بیشتر ما میتواند یک تجربه شخصی باشد. چیزی که این خواهر و برادر به دنبال آن هستند برای هر یک از ما میتواند چیزی باشد که هیچ وقت به آن نرسیدیم و هیچ وقت نمیرسیم، مگر مانند انتهای فیلم:

spoiler alert - رنگ سفید
شاید مرگ در آخر بتواند ما را به خواسته خودمان برساند.
spoiler alert - رنگ سفید

چیزی که جدا از جو سنگین فیلم توجه مرا به خود جلب کرد، صحنه ها و نمادهایی بود که در فیلم های ایرانی پس از این فیلم بسیار تکرار شده است. نمیدانم کسی تا به حال از نقد نویسان ایرانی این نکته را دیده است یا نه، اما مثلا در اولین حضور خواهر و برادر در کنار دریا و صحنه ای که کاراکترها با فاصله ایستاده اند و هر یک مشغول کاری و دوربین تراولینگ میکند به راست برای من یادآور سکانس اول هامون بود. سکانسی که آنرا شاهکار سینمای ایران میدانند و برای من جالب است که هامون یکسال بعد از این فیلم ساخته شده و احتمالا فقط خود مهرجویی میتواند پاسخ دهد آیا این سکانس معروف فیلمش کپی از آنجلوپولوس و این فیلم بوده یا نه.

یا مثلا شاید یک مثال کم رمق تر، لانگ شات های تک درخت در بیابان که کیارستمی در تمام عمرش در فیلم ها و مخصوصا عکس ها آنرا تکرار میکرد و حتی یک مجموعه عکس به این نام داشت. البته اگر در مورد کیارستمی کسی بگوید برعکس بوده هم نمیتوانم مخالفت کنم، چرا که آنجلوپولوس کارهای کیارستمی را دوست داشت و دنبال میکرد.

در آخر باید بگویم، آنجلوپولوس به سینما به عنوان یک هنر نگاه میکرد، هنری که پشتوانه ذهنی اش میتواند تمام نمادهای یونانی و اساطیری باشد که در فیلمش تکرار می شود. دیدن یک فرم هنری (آنجلوپولوس) و یک محصول (هالیوود) متفاوت است. اما لازم است هر از گاهی به هر دو سری بزنیم.

ممنونم از دوستانی که اکران را برپا کردند تا این تجربه تکرار نشدنی را داشته باشم.


موسیقی فیلم (http://uupload.ir/view/pphz_eleni_karaindrou_-_adagio.mp3/)

پیشنهاد من فیلم : Departures (https://www.imdb.com/title/tt1069238/) از کشور ژاپن




Departures

aramis2800
06-20-2019, 12:34 PM
وقتی صحبت از تئو آنگلوپولوس میشود باید از النی کاریندرو هم سخن گفت.
در دنیای سینما انیو ماریکونه, جان ویلیامز, برنارد هرمان, هانس زیمر, جیمز هورنر و .... با آثارشان معروف و شناخته شده هستند اما کمتر کسی از النی کاریندرو سخن میگوید.
تئو آنگلوپولوس و النی کاریندرو در سال 1982 و زمانی که آنگلوپولوس در هیئت داوری جشنواره بین المللی فیلم Thessaloniki بود و النی کاریندرو جایزه موسیقی متن فیلم آن جشنواره را برد همدیگر را شناختند و پس از آن موسیقی متن تمام هشت فیلم بلندی که آنگلوپولوس فقید تا لحظه مرگ کارگردانی کرد را ساخت.
او در مورد آثار خود میگوید: رابطه آنچه که میسازم با حرکت دوربین مهمتر از رابطه اش با فیلمنامه است کماکان که معانی کلمات در پشت لغات است من بدنبال ریتم درونی هستم
او را بعنوان بانوی موسیقی میشناسند و در مورد آثار او گفته اند: هیچ چیزی به اندازه موسیقی کاریندرو وسیع نیست.

النی کاریندرو و تئو آنگلوپولوس در هشت فیلم با یکدیگر همکاری کردند:

Eternity and a Day (https://www.imdb.com/title/tt0156794/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/szkk_eleni_karaindrou_-_eternity_and_a_day.mp3/)

The Beekeeper (https://www.imdb.com/title/tt0091506/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/kw8s_eleni_karaindrou_-_the_beekeeper.mp3/)

Trilogy: The Weeping Meadow (https://www.imdb.com/title/tt0366721)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/u5zh_eleni_karaindrou_-_the_weeping_meadow.mp3/)

The Dust of Time (https://www.imdb.com/title/tt0765442/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/a7c8_eleni_karaindrou_-_the_dust_of_time.mp3/)

Ulysses' Gaze (https://www.imdb.com/title/tt0114863/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/jhu6_eleni_karaindrou_-_ulysses_39_gaze.mp3/)

The Suspended Step of the Stork (https://www.imdb.com/title/tt0102439/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/60qw_eleni_karaindrou_-_the_suspended_step_of_the_stork.mp3/)

Voyage to Cythera (https://www.imdb.com/title/tt0088241/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/wuav_eleni_karaindrou_-_voyage_to_cythera.mp3/)

Landscape in the Mist (https://www.imdb.com/title/tt0096288/)

http://uupload.ir/css/images/udl5.png (http://uupload.ir/view/lixp_eleni_karaindrou_-_landscape_in_the_mist.mp3/)

http://picoup.ir/images/63871960044942938171.jpg (http://picoup.ir/)

del@
06-20-2019, 01:23 PM
خوب .. اصلا فیلم رو دوست ندارم جزء موسیقی متن
نمیدونم چه عنوانی باید به فیلم بدهم، ولی یک فیلم جهانی نیست، فقط یک فیلم یونانی است که یونانی ها هم شاید کامل درکش نمیکنند

همین سکانس برف که دوستان بیان کردند، ماها درک نمیکنیم چرا همه خشکشون زده، چرا باید همه مسحور برف بشن!؟
بلکه بعد از 2 ساعت که فکرت تماما مشغول چنین نکاتی هست (که کل فیلم حاوی چنین نمادهایی است) و سپس، با خواندن نقد است که تازه میفهمیم بهخاطر اینکه در یونان به ندرت برف میاید،
این بارش برف، همه را مات و مبهوت خودش کرده است..

یا حتی مضمون سفر به آلمان ..
با این همه نماد چه باید کرد!؟

نمره من 6 است.
کیشلوفسکی با مخاطب کمی راه میاد که تیودور اصلا راه نمیاد.

عبدالله
06-21-2019, 06:59 PM
فیلم ادیسه ای هست از دو تا بچه، که برای پیدا کردن پدر نداشته‌شون بصورت شاعرانه ای سلوک میکنند و در آخر به پدر مقدس میرسن
حالا اینکه اصلا جای شعر و شاعری تو سینما هست یا نه یکم محل تامله... ولی در اینکه باید سینما بسازی فک نکنم تردیدی باشه
این فیلم سینمای چندانی نمیسازه. نه آنتاگونیست درست و درمون داره نه پروتاگونیست داره، نه خاکستری داره، یکم رو هواست اینش
فیلم کلا یه تجاوز داره که خوب در اومده و شاید یه مقدمه درگیر کننده ابتدایی، تقریبا همین دوتا هم نجاتش میده
همچنین تعمل سازنده در بکار گیری این همه نماد برای گفتن همه چی و هیچ هم جالبه، استفاده از نماد برای چی؟ نماد خودآگاه چه کارکردی داره؟
اونجا که یه دست از تو آب در میاد و به درستی بزرگواری اشاره کرد به فلینی، چقدر تو زندگی شیرین فلینی خوبه و چقدر اینجا این دست تو چشمه، چقدر رو هستش. چقدر گل درشته...
یه پسر کوچولو داریم که بالغه (شایدم عقل کله)، موقع ویالون زدن بلافاصله مودبانه می‌شینه رو صندلی، دست میزنه، دیالوگ های سنگین فیلمو میگه. خیلی پرته...
ولی در کل فیلم با مخاطب ارتباط بر قرار میکنه، برخلاف اینکه دیدم یکی گفته بود برف رو نفهمیده، اتفاقا خیلی خوب ایناش در اومده، کاملا مشخصه از ری اکشن ها که اینا برف ندیده ان
درسته تعلیقش ضعیفه، درسته نبوغ و اصالت خاصی نداره، درسته تو دکوپاژ یه سری ایرادات داره، اما موسیقی بی نظیر و تصویر برداری کاردرست و بلده کارش اونو محترم و شایسته شاید یک بار دیدن میکنه

ESajad
06-24-2019, 12:26 AM
تو دوره ای که فیلم های بی سرو ته و یکبار مصرف به وفور یافت میشه
دیدن فیلم هایی مثل چشم اندازی در مه مثل یک گنج گمشده حساب میشه
فیلم زندگی دو بچه رو نشون میده که قصد دارند پدرشون رو در المان پیدا کنند
داستانی ساختگی توسط مادر بچه ها تا بهانه بی پدری رو توجیه کنه
مادر که کم رنگ ترین کاراکتر نادیده این فیلمه نمیدونه که عشق بچه ها به پدرشون فراتر از مرزها قرار داره
داستان سفر ادویسه وار دو کودک برای رسیدن به پدر نادیده که به هدف و خواسته زندگی شون مبدل شده
داستان یک کشور رو به نمایش میذاره سفری که بر پایه عشق شروع میشه
فلسفه زندگی انسان مدرن رو در بیگانگی دو کودک در قلمری بزرگسالان
با به دست اوردن تجربیات تازه رو به پیگیری میکنه سرگذشتگی ادمها،سکون در باتلاق گذشته
تاثیر سیاسی یک جامعه،رذالت های اخلاقی های انسان ها و گذشت در پیش رو بچه ها به نمایش در میاد
سفری که سرانجامش محال به نظر می رسه ولی ببینده به ههیچ وجه این نکته رو د رنظر نمی گیره
و مثل ولا و الکساندر به این باور رسیده که پیدا کردن پدر شدنی است و غیر ممکن نیست
فضای سرد و مه گرفته این فیلم حس امید رو در ببینده بوجود نمیاره همه چیز در یک زمان ایستاده
فضای خاکستری جز با حضور وولا و الکساندر تغییر پیدا نمی کنه این دو کودک نماد امید و اینده پیش رو هستند
خوادث و اتفاقاتی که در پیش روی انها قرار میگیره درس زندگی رو به نمایش میذاره
فیلم پر از نماد ونشانه هایی است که در بیشتر اوقات قابل درک نیستند و در پس زمینه داستان اصلی پنهان می مونند
داستانی که توسط وولا برای برادرش گفته میشه داستان افریتش از دیدگاه مسیحیت رو باز گو می کنه
ابتدا بی نظمی بود و بعد نور بوجود اومد زندگی از نور و امید برای دو کودک شروع میشه اینجا در بی خبری از دنیای بیرون قرار دارند
در تاریکی که توسط ادمها بوجود میاد گرفتار شده و امید و هدفی که دارند باعث میشه ادامه بدن ولی این گذر بدون گزند نبوده
و اثارش رو در تمام طول زندگی شون سایه می اندازه مخصوصا خواهر برزگتر وولا
حضور و کمک اورستوس که میشه نمادی از مسیح باشه باعث میشه راه رسیدن به پدر اسون تر بشه
یک نکته که خیلی فکر رو مشغول کرده بود وقت بود که اورستوس یک نکاتیو رو به بچه ها نشون میده
و در مورد یک درخت در دور دست در داستانی و مکانی ناپیدا صحبت می کنه چیزی که بچه ها پیدا نمی کنند
این درخت رو باید شکلی از وجود پدر ناشناخته بچه در نظر گرفت یا حتی وجود خدا رو رو یاد اوری میکنه
کسی که هیچ مشخصاتی ازش تداریم ولی میدونیم وجودش احساس ارامش و امنیت به همراه داره
اگر زندگی روزمره و سرد مردم رو در نظر بگیریم شاید میشه نبود خدا رو در زندگی شون فاکتور گرفت
اما سکانسی که منو یاد فیلم زندگی شیرین La Dolce Vita فدریکو فلینی م یانداخت پرواز دست سنگی در اسمان بود
چیزی که بی نهایت شبیه پرواز مجسمه حضرت مرم در فیلم زندگی شیرین بود چشم اندازی در مه از نظر داستان و ریتم فیلم
تاثیر و شباهت های زیایبا فیلم زندگی شیرین داره در طول زمان فیلم این حس که این دو فیلم خیلی به هم شبیه هستند رو حس میکردم
حتی یک جایی که روبینی برای دیدن یک معجزه میره یک درخت هم وجود داره این نکته رو دقیقا یادم نیست
و بیشتر این فیلم به نئورئالیسم ایتالیا زندگی بیشتر داره تا سینمای یونان و حضور نویسنده کاربلد ایتالیایی تونينو گوئرا
که نویسنده فیلم های نوستالژی اندری تاکوفسکی،Amarcord فدریکو فلینی،گل افتابگردان ویتوریو دسیکا،Blow-Up میکل‌آنجلو آنتونیونی
این تاثیر و شباهت های داستانی و روایی رو بیشتر و اشکار تر می کنه
ازنظر فرم و کادر بندی فریم در این فیلم یکی از زیباترین فیلمبرداری ها تاریخ سینما رو خواهیم دید
فیلم از ساختار کند با شات های خیلی طولانی برخوداره ولی این سکانس هامثل یک قاب نقاشی متحرک ثبت شده اند
فضای خاموش همراه با ریتم سرد و غمگین فیلم فضای غیر واقعی رو به ثبت می رسونه حس تنهایی ادمها رو به خوبی نشون میده
چیزی که کارگردان سعی داره به ببینده یاداوری کنه بدون داشتن امید فقط مردگان متحرکی بیش نیستند
و زندگی بی رحمانه ای همراه با پوچی و گمراهی رو تا لحظه مرگ سپری خواهند کرد
موسيقي الني کاريندرو همراه همیشگی در بیشتر اثار آنجلوپولوس گوش نواز،درخشان و به یادماندنی است
شاهکار، ویژگی بارز این فیلم خواهد بود که در بهترین جا حس و غم تصویر رو به گوش می رسونه
ترارژدی این فیلم رو باید در نگاه کودکانه ای که وولا والکساندر نسبت به دنیای اطراف حودشون دارند جستجو کرد
کارگردان با نگاه و دید کودکانه این فیلم واقعیت ها رو نشون میده تا با پاکی نگاه شون تیرگی و سیاهی زندگی رو نشون میده
دو سه جا ازا ین فیلم رو متوجه نشدن یکی اون دستی سنگی نشون دهنده چی بود سرنوشت نمیدونم
یکی سکانسی که عروس فراری نشون میده و چرا اینکه فقط اسم مادر در این وجود داره
دوم دو ویژگی بزرگ این فیلم برای من فراموش نشدنی هستند
یکی موزیک متن الني کاريندرو که قبلا کارهاش رو گوش داده بودم
یکی هم شخصیت مرغ دریایی هم برام جالب بود
من به این فیلم هشت میدم
امیدورام بتونم این فیلم رو دوباره ببینم فکر میکنم برای یکبار دیدن کافی نیست

من فیلم (Timecrimes.(2007 رو پیشنهاد می کنم

aramis2800
06-26-2019, 11:47 AM
پخش پنجم و پایانی اکران بهار 98 هم انجام شد.
"چشم اندازی در مه" یکی از چندفیلم مورد علاقه من هست که دوست داشتم نظر دوستان رو در موردش بدونم
یکی از دلایل دیگه برای پیشنهاد این فیلم نگاهی به سینمای "تئو آنگلوپولوس" فقید بود که بعنوان شاعر سینما شناخته میشه
اینکه یکی از فیلم های مورد علاقه م در بوته نقد قرار گرفت و از نگاه های متفاوت شما تونستم به این فیلم و سکانس هاش فکر کنم برای من جای خوشحالی داره
از علی عزیز که زحمت اکران ها رو میکشه و نقدش رو هم نوشت تشکر میکنم
از رها, میکادو, کیمیا, عادل, عبدالله و سجاد و محمدعزیز هم برای حضور و نقدهاشون تشکر میکنم (هرچند که نقد زیبای محمد mrp رو متاسفانه نمیبینم)
بازخورد این فیلم از نگاه شما دوستان مثبت بود هرچند که بخاطر تاریکی و تیرگی اثر و بیان حقیقت بدین شکل شاید حتی به لحاظ روحی آزرده شده باشید کماکان که خودم وقتی برای بار اول فیلم رو دیدم تا چند روزی حالم بد بود و سکانسی از این فیلم هم فکر نکنم هیچوقت از ذهنم پاک بشه ولی خوب کارکرد سینما همین هست.
فیلم به لحاظ موسیقی متن و فیلمبرداری و طراحی نور و صحنه از سوی دوستان بازخورد بسیار مثبتی گرفت
پنج نفر از دوستان فیلم رو ریت نکردن اما از چهار ریتی که به فیلم داده شد (محمد mrp ریت 8.5 رو برای فیلم در نظر گرفته بود) میانگین 8.63 حاصل شد

اگر سینمای آنگلوپولوس رو پسندیدید به شما "ابدیت و یک روز (https://www.imdb.com/title/tt0156794/)" رو که برنده نخل طلای کن در سال 1998 شد رو پیشنهاد میکنم (کار بسیار عامه پسندتری هم هست) و همینطور "زنبوردار (https://www.imdb.com/title/tt0091506/)" آنگلوپولوس رو هم در لیست خودتون قرار بدید و بار دیگه سفری تاریک رو با آنگلوپولوس تجربه کنید.




پ ن: تاپیک باز هست و در آینده اگه فرصتی داشتید و فیلم رو دیدید نقد و نظرتون رو حتما اینجا بنویسید

MrP
06-04-2020, 05:24 PM
http://picoup.ir/images/87595183808311508751.jpg


سفر اکتشافی واقعی در دریاها، جستجوی سرزمین های ناشناخته و جدید نیست بلکه به دست آوردن چشم اندازهای جدید است. (مارسل پروست)

چشم‌اندازی در مه داستان سفریست به آرمان‌شهر ولی برای رسیدن به آن باید از ویرانشهری گذشت که انسانیت و هنر مُرده است، مردمانش گاهی اونقدر در خوشی و روزمرگی غرق میشن که حتی نزدیکترین انسان‌های اطراف خود رو نمی‌بینن، شهری که حتی در آن به معصومیت دختری خردسال هم رحم نمی‌کنن و شهری که حتی در پس خنده‌ها و خوشی‌هایش هم غم پنهان شده.
فیلم با اینکه پر از طعنه و کنایه‌ست ولی درکش برای بیننده سخت نیست، فیلم خیلی آروم شروع میشه و دو تا بچه‌ای رو می‌بینم که عزم سفر دارن ولی هنوز جراتش رو ندارن، بالاخره دل به دریا میزنن و راهی سفری میشن که همان اول معلوم میشه سرابی بیش نیست ولی چرا ادامه میدن؟ چرا باید به سفری رفت که انتهایش پوچیست؟ پاسخ ساده‌ست "اُمید". اُمید تنها واژه‌ایست که ما انسان‌ها با آن زنده‌ایم ،زندگی بهتر و آرامش چیزیست که شاید خیلی از ما ها به آن نمیرسیم ولی دست از تلاش برای رسیدن بهش برنمیداریم.
نقطه اوج داستان نیمه فیلم هست جاییکه که کامیون میزنه بغل جاده و اون اتفاق تلخ میفته، بی‌اختیار چند دقیقه‌ای بعد از این لحظه گیج بودم، فیلم رو نگه داشتم تا از اون فضای غمناک فاصله بگیرم، دخترک بیچاره حالا با کثیف‌ترین ذات بشریت روبه‌رو شده بود، شاید پایان فیلم اینجا بود، جاییکه دیگه راه برگشتی نیست و دیگه دنیای بی‌رحم قهرمان معصومش رو بلعیده بود. حالا چاره‌ای جز ادامه دادن نیست، دیگر میداند چگونه باید در این دنیا جنگید و نباید به کسی اعتماد کرد و اون دنیای ظالمانه‌ای که تا قبل از اون لحظه پشت مه پنهان شده بود دیگر آشکار شد، حالا رویای برادرش رویای اوست و باید خود را به آرمان‌شهری برسانن که در آن به آرامش برسن ولی پایان هر سفری به خوشی تموم نمیشه.
فیلم از نظر فنی نیز شاهکاره به خصوص موسیقی ویران کننده ‎Eleni Karaindrou (https://en.wikipedia.org/wiki/Eleni_Karaindrou)؛ در باب کارگردانی باید بگم که من اولین فیلمی است که از آنگلوپولوس می‌بینم و محو سبک جادوییش شدم، آنگلوپولوس زیاد توضیح نمیدهد و دوست دارد بیننده خودش در سکوت مطلق به کاوش و قضاوت بپردازد ، بی‌موقع کات نمیدهد و استادانه از دوربین استفاده می‌کند و دوربین هم خیلی وقت‌ها مثل کاراکترها تماشاگره و سعی نداره کسی رو دنبال کنه . نمادگرایی در این فیلم موج میزنه که در کنار نویسندگی آنگلوپلوس مدیون نویسندگی Tonino Guerra (https://www.imdb.com/name/nm0346096/?ref_=ttfc_fc_wr3) میباشد که سابقه همکاری با Federico Fellini (https://www.imdb.com/name/nm0000019/?ref_=tt_ov_dr) داشته و این فیلم هم بی شباهت به سینمای فلینی نیست مثل همون سکانس دست سنگی که با هلیکوپتر برده میشه و در واقع مشابه سکانسی از La Dolce Vita (https://www.imdb.com/title/tt0053779/?ref_=nm_flmg_dr_20) می‌باشد. چند تا سکانس فوق‌العاده بود که دوست داشتم بیشتر در موردشون حرف میزدم مثل همون اون چند دقیقه تلخ کنار جاده و یا اون عروسی شبانه و اسب مُرده ولی تاثیر گزارترین و شوکه کننده ترین سکانس فیلم بعد از اتفاقات راننده کامیون، اون درخواست پول دخترک از سرباز تو ایستگاه قطار بود، با اینکه هیچ اتفاق تلخی تو انتها نیفتاد و حتی دیالوگی رد و بدل نشد ولی چقدر این داستان کوتاه دردآور بود و سرباز داستان داشت اشتباه راننده کامیون رو مرتکب میشد و درخواست کمک دخترک رو با فاحشگی اشتباه میگرفت ولی عذاب وجدان یا ترس مانع انجام این اشتباه شد، کما اینکه دخترک هم شاید آماده بود چون دیگر میدونست که باید برای هر چیزی بهایی پرداخت کند.
چشم‌اندازی در مه اشاره‌ای به زندگی ماست که از پیدایش تا مرگ باید سفر سختی رو پشت سر بگذاریم تا به رستگاری برسیم،همانطور که تو خود فیلم هم به داستان پیدایش اشاره میکنه" اول تاریکی بود بعد روشنایی پدیدار شد".
امتیاز من به فیلم 8.5