Better Call Saul:بحث و تبادل نظر پیرامون فصل پنجم

[yaser63]

http://picoup.ir/images/34477488441200858489.jpg (http://picoup.ir/)


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt3032476/?ref_=nv_sr_1):RottenTomatoes: (https://www.rottentomatoes.com/tv/better_call_saul/s05/):metacritic: (http://www.metacritic.com/tv/better-call-saul/season-5)


در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل پنجم سریال Better Call Saul که پخش تلویزیونی آن از بیست و سوم فوریه 2020(پنجم اسفندماه98) از شبکه AMC آغاز می‌گردد، بحث و گفتگو کنید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید، تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده‌اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.
»»لطفا مسایل مربوط به زیرنویس و لینک دانلود را صرفا از منابع مرتبط با موضوع پیگیری بفرمایید.




.:inf-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=43696&p=156454&viewfull=1#post156454)

[opeth1h]

فصل پنجم - قسمت اول

Magic Man - مرد جادویی

پایان فصل چهارم مصادف بود با تغییر شخصیت کامل جیمی مک گیل و سکانس پایانی فصل چهار علناً به کیم میگه من ساول گودمنم و فصل تموم میشه
شروع فصل جدید هم مصادف با رمز گشایی قسمت سیاه و سفید داستان یعنی جایی که جیمی مک گیل تبدیل به جین تاکویک شده و در باری خارج آلبوکرکی با سری کم مو مشغول به کاره
نقطه عطف این قسمت طولانی بودن داستان آینده (سیاه و سفید) نسبت به فصل های گذشته هست و همینطور حضور مرحوم رابرت فراستر توی یه دیالوگ نفس گیر با جیمی که میشه گفت پروندش تو سریال به اتمام می رسه
تقابل سالامانکا (لالو) و گوستاوو به اوج خودش رسیده و باید منتظر موند تا ضرباتی به هم بزنن/تمام سکانس های این سریال حساب شدست زمانی که ناچو به لالو از نارضایتی مشتری ها از آمفتامین میگه شاهد یه سکانس جذاب از حضور لالو در محله زاغه نشین مربوط به توزیع مواد سالامانکاها هستیم و باز هم آتش جنگ سالامانکا با گوستاوو سر تحویل جنس نامرغوب بالا میگیره تا اینکه مافیای توزیع سه نفره با عذر خواهی گوستاوو ولی با نگاهی غضب آلود مسئله رو موقتی رفع میکنن (آتش زیر خاکستر)
مایک دوست داشتنی هم توی چند تا سکانس دیدنی مشاهده شد و اوج این قسمت سکانس پایانی دادگاه انتخاب بین بد و بدتر
شروع خیلی خوب برای سریالی که شاهکار این روزای تلویزیونه

9/10

[opeth1h]

فصل پنجم _ قسمت دوم
50 درصد آف
شخصیت ساول گودمن یعنی وکیل دو دره بازی که با هر ترفندی دنبال پول در آوردنه تا به خواسته هاش (برای نمونه خونه مجللی که اول اپیزود با کیم میبینه) برسه داره کم کم تکمیل میشه
داستان موازی سالامانکا و گوستاوو هم با چاشنی مایک مثل همیشه فوق العاده جذاب دنبال میشه
سکانس تحویل مواد از لوله در عین سادگی خیلی جذاب بود مثل بقیه سکانس های این سریال
ساده..جذاب..پند آموز..کراس اور داستان ساول گودمن و سالامنکا چیزیه که تو قسمت بعد منتظرشیم..جذاااااب
9/10

[l-lamidreza]

کیم وکسلر واقعا از لحاظ روانی شخصیت ناپایداریه. رسما یه جور دیوونه‌اس شبیه خود جیمی. از یه طرف کاملا با موضع دروغ‌گویی و ریاکاری جیمی مخالفه (حداقل در ظاهر و جلوی خود جیمی) ولی وقتی خودش وارد تنگنا میشه از همون رویکرد استفاده می‌کنه و موکلشو به‌نوعی گول میزنه که دادگاه برگزار نشه.
همیشه هم تو یه جور دوراهیه و دائم در حال فکر کردنه. حتی وقتی جیمی ازش می‌خواد ۳ تا خیابون پایین تر برن (برای بازدید خونه‌ی آرمانی و مجلل جیمی) باز هم کمی مکث می‌کنه. از جیمی ناراحته و انتظار عذرخواهی داره که چرا مغزش رو برای گول زدن موکل‌هاش شستشو میده ولی خودش هم کم و بیش از این کارها برای پیش‌برد کارش استفاده می‌کنه. در کل بین وجدانش و جیمی همیشه تردید داره.
از اونجایی که همه می‌دونیم تک تک نماهای این سریال با فکر و هوشمندانه انتخاب شده خیلی دوست دارم یه حرکت غیرمنتظره از کیم علیه جیمی ببینم. از اون حرکتا که باعث میشه خود جیمی هم بریکینگ بد شه و از رو افسارگسیختگیش کیم رو نابود کنه D: چقدر این تقابل دو شخصیت جالبه که با اینکه هر دو توی یک خونه باهم زندگی می‌کنن ولی شبیه به یک کاپل و زوج به نظر نمیان و این بنظرم یکی از هنرهای ظریف این سریاله!‌

شخصیت برادرزاده‌ی هکتور فوق‌العاده دلنشینه و دوئل خوبی رو با گاس بوجود اورده. داستان‌های فرعی سریال هم کماکان چاشنی به‌جایی به سریال میدن. از هم پاشیدگی روان مایک بخاطر کشتن ورنر زیگلر و در ادامه‌ش به‌یاد اوردن کشته ‌شدن پسر با سوالای مکرر نوه‌اش نشون میده چقدر این سریال فیلمنامه‌ی به‌جا و پخته‌ای داره. یه دیالوگ از جیمی تو فصلای قبل هست که بنظرم شخصیت وینس گیلیگان و پیتر گولد رو به‌هنگام ساختن این سریال تو یه جمله‌ی بی نقص نشون میده:

Perfection is the enemy of perfectly adequate. Jimmy McGill

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/36959866428976777354.jpg



قسمت اول و دوم

تماشای این سریال بالاترین لذته، حتی اگر هیچ اتفاق خاصی نیوفته ولی داستان به بهترین شکل و ظریفترین مدلش جلو میره.

همه انتظار داشتیم سال گودمن رو از همین قسمت اول ببینیم ولی اینطوری نیست. همونطوری که جیمی میگه "این تازه اولشه".
جیمی به عنوان کسی که کوچکترین برداشت و حسی نسبت به عدالت و قانون نداره، با این مفهوم به شکل اقتصادی برخورد میکنه و فقط به فکر سود کردنه. اما اون سال گودمن توی بریکینگ بد به جایی رسیده بود که دیگه حتی جون آدمها براش ارزشی نداشت.

از تاکیدش روی تخفیف پنجاه درصدی واسه جرایم غیر خشن گرفته تا اون سکانس بازدید خونه نشون میده هنوز اول راه تبدیل شدن جیمی به یه وکیل بد هستیم.

کیم لنگر اخلاقی این سریاله. به خاطر جیمی امکان داره لیز بخوره به سمت قسمت خاکستری اخلاق و قانون، ولی همیشه برمیگرده و در تمام طول سریال در حال کلنجار رفتن با این حس دوگانه س. بالاخره یه جایی جیمی یه کار غیرقابل بخشش میکنه و اونجاست که کیم باید مهمترین انتخاب زندگیش رو انجام بده.

به شدت منتظر ادامه این فصلم. (اگر کرونا بذاره)



http://picoup.ir/images/31631492177749914821.jpg

[opeth1h]

قسمت سوم
اپیزود نسبتا آرومی بود ولی بسیار سرنوشت ساز در روند سریال..ترکیب ساول گودمن و سالامانکا برای کار روی پرونده دومینگو شروع ساول گودمنیه که توی برکینگ بد دیدیم همینطور ورود هنک و استیو به پرونده دومینگو کراس اور رو تکمیل کرد و باید منتظر تقاطع های جذابتر بین دو سریال باشیم
سکانس های لالو و ساول گودمن جذابیت رو تکمیل تر کرد و همینطور شخصیت با ثبات کیم وکسلر در مسا ورده چیزیه که ازش انتظار میرفت
به نظر میاد وینس گیلیگان توی این اپیزود استفاده زیادی از نماد ها برای شرح آینده ساول گودمن کرده
بستنی ای که از دست ساول میوفته تبدیل به تلی از فساد توسط موجوداتی میشه که ماهیتشون استفاده برای بقاست به نوعی روند فساد روح ساول رو دیدیم همینطور اون روح شرور رو پایان اپیزود در اشتراک با کیم در شکستن شیشه های آب جو و سیگار اشتراکی
9/10

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/82836397676202103395.jpg



قسمت سوم
یکی از مهمترین دیالوگهای چاک به جیمی توی فصلهای گذشته این بود که جیمی بدون اینکه بدونه و به عاقبت رفتارهاش فکر کنه یه کاری رو انجام میده که در نهایت به ضرر بقیه تموم میشه و بهشون ضربه میزنه.

در واقع از دید چاک، جیمی یه عنصر نامطلوبه که مهم نیست چقدر تلاش میکنه، در نهایت کاری میکنه که بقیه آسیب ببینن.
حالا به فصل دوم بریکینگ بد فکر کنید. المان تکراری اون فصل یه عروسک سوخته در نزدیکی والتر بود. آخر فصل میفهمیم که یک حرکت خودخواهانه از والتر در نهایت منجر به اون فاجعه میشه. در واقع زنجیره ای از وقایع داریم که به نظر بی ربط میان ولی کم کم و با کامل شدن پازل میبینیم که همه به هم مربوطن و در واقع هر کدوم عواقب اعمال کاراکترهای داستانن.

حالا به قسمت دوم این فصل فکر کنید. توی پستم واسه این قسمت دو تا عکس گذاشتم، کارگردان زحمت زیادی کشیده و اول و آخر اپیزود دو سکانس مشابه گرفته، بنابراین حتما هدفی از اونها داره. این دوتا سکانس نماد همون زنجیره حوادثی هستن که گفتم. عروسک شکسته ای که دومینگو رو به کریزی ایت تبدیل میکنه و بستنی ای که در نهایت تبدیل به یه لکه کثیف میشه.
جیمی با تخفیف پنجاه درصدیش حرکتی رو شروع میکنه که در نهایت تبدیل میشه به یه دردسر بزگتر، اما نکته مهم اینه که شاید بشه گفت همین حرکت جیمی شروع ماجراییه که به فاجعه ای ختم میشه که تو بریکینگ بد دیدیم.(با حرفهای لالو به جیمی و قضیه خبرچینی کریزی ایت واسه هنک)


1.سکانس مذاکره جیمی و لالو رو ببینید و از نورپردازی درست و کارگردانی خوب لذت ببرید.
2.مایک هم این قسمت یه حرکت کلاسیک داشت.
3.کیم خواست از روش جیمی استفاده کنه و نتونست.
4.این فصل بریکینگ بدی ترین فصل سریاله.

پ ن: من نسخه ای رو میبینم که پیش نمایش قسمت بعدی رو نداره. این قسمت بچه ها لطف کردن ورود یه شخصیت مهم رو اسپویل کردن:Smiley36:

[Heisen-berg]

اونجور که من شنیدم متاسفانه هنک و استیو گومز فقط تو دو اپیزود این فصل هستند.

یعنی این اپیزود و اپیزود بعد

[bayani]

واقعا وینس گلیکان نابغست.چقدر نماد ها و ارجاعات رو خوب نشون میده.فیلمبرداری و کارگردانی هم که حرفی واسه گفتن باقی نمیزاره.
توی این اوضاع اسفناک اینروزا فقط و فقط دیدن یه اپیزود این سریال میتونه حالمو خوب کنه:Smiley17:

[Heisen-berg]

قسمت چهارم از خود برکینگ بد هم، برکینگ بدتر بود :)

[opeth1h]

قسمت چهارم- NAMASTE
خوش آمدگویی
توی بعضی از ایالت های امریکا نوشتن شعار یا تیکه کلام روی پلاک مجازه همونطور که تو فصل آخر برکینگ بد تو آلباکورکی دیدیم روی پلاک هایزنبرگ عبارت live free or die نوشته شده بود به معنی یا آزاد زندگی کن یا بمیر
حالا تو این اپیزود عبارت یوگایی نمسته یا همون خوش آمدگویی و حس مثبت روی پلاک هملن کنایه از دعوت اون از جیمی یا ساول گودمن برای همکاری مجدد در اچ اچ ام
یه مولفه اصلی تو این سریال انجام یه کاربی معنی در ابتدای اپیزود و معنی دار شدنش در پایان همون قسمته
شروع این قسمت با خرید سه توپ بولینگ و نتیجه نهایی یعنی شکستن شیشه های خودرو حامل نمسته مثال اونه
از نکات جالب این قسمت ترفندهای زیرکانه ساول گودمن در نقش وکیل خلاف کارهای خرده پا بود که قاضی و دادستان و کل هیات دادگاه رو به ستوه آورده������
کپچر جنایی داستان هم مثل همیشه عالی جلو میره شطدنج فرینگ اینبار با فدا کردن چند مهره و مقداری پول باز هم به نفعش تموم شد تا در ادامه ببینیم به کجا میرسه
9/10

[opeth1h]

قسمت چهارم- NAMASTE
خوش آمدگویی
توی بعضی از ایالت های امریکا نوشتن شعار یا تیکه کلام روی پلاک مجازه همونطور که تو فصل آخر برکینگ بد تو آلباکورکی دیدیم روی پلاک هایزنبرگ عبارت live free or die نوشته شده بود به معنی یا آزاد زندگی کن یا بمیر
حالا تو این اپیزود عبارت یوگایی نمسته یا همون خوش آمدگویی و حس مثبت روی پلاک هملن کنایه از دعوت اون از جیمی یا ساول گودمن برای همکاری مجدد در اچ اچ ام
یه مولفه اصلی تو این سریال انجام یه کاربی معنی در ابتدای اپیزود و معنی دار شدنش در پایان همون قسمته
شروع این قسمت با خرید سه توپ بولینگ و نتیجه نهایی یعنی شکستن شیشه های خودرو حامل نمسته مثال اونه
از نکات جالب این قسمت ترفندهای زیرکانه ساول گودمن در نقش وکیل خلاف کارهای خرده پا بود که قاضی و دادستان و کل هیات دادگاه رو به ستوه آورده😉
کپچر جنایی داستان هم مثل همیشه عالی جلو میره شطدنج فرینگ اینبار با فدا کردن چند مهره و مقداری پول باز هم به نفعش تموم شد تا در ادامه ببینیم به کجا میرسه
9/10

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/90994457897916523300.jpg



قسمت چهارم

اول. کیم توی این فصل بارها و بارها داره نشون میده رویِ اخلاقی و مثبت ماجراست. برخلاف "چاک" که دست کمی از جیمی نداشت، کیم همیشه طرفِ خوبِ ماجراست و برای رسیدن به عدالت ابایی از استفاده از روشهای جیمی نداره.

دوم. سکانس تعقیب و گریز نیمه دوم این قسمت، یکی از اون حرکات نابِ گاس فرینگ بود.(مشابه قضیه دُن اِلادیو تو بریکینگ بد)
نقشه فرینگ مطمئنا توی این فصل قربانی میگیره، فرینگ از اوضاع راضی نیست و خُب اونا که بریکینگ بد رو دیدن میدونن فرینگِ ناراضی چه کارایی از دستش برمیاد.

سوم. سکانس نهایی این قسمت، به قول جیمی یه ترفند بصری بود که ثابت کنه سال گودمن مثل جیمی مگ گیل آرزوی حضور توی اچ اچ ام رو نداره و در واقع حالا نقش همون مردِ پشت اسب:Smiley35: رو داره.

اما تجربه این سریال و سریال بریکینگ بد نشون میده مسائل اینقدر هم ساده نیستن؛ جیمی نقشه ای داره برای هاوارد و یه حسی بهم میگه حضور جیمی در مقابل مساورده و کیم و احتمالا رابطه ش با هاوارد توی قسمتهای بعدی دقیقا همون انفجاریه که انتظارش رو داریم، انفجاری که جیمی رو کاملا تبدیل میکنه به سال گودمن و یه بلایی سرِ کیم و هاوارد میاره که مطمئنا غم انگیز خواهد بود.

چهارم. به شدت عاشق ماجرایِ جدید مایک شدم. از اونجایی که معتقدم قراره اتفاقات بدی توی داستان فرینگ و لالو بیوفته، فرستادن مایک دنبال نخود سیاه حرکت هوشمندانه ای بود.

پ ن: کدوم سریالی رو سراغ دارین که بشه در مورد یه قسمت 45 دقیقه ایش انقدر حرف زد. یه جورایی داره میزنه رو دست بریکینگ بد:Smiley69:

[abbas stannis]

چقدر مایک رو دوست دارم :Smiley41: خیلی با شخصیتش حال میکنم
پیر شدن بازیگر نقش مایک چقدر غصه دارم کرده هر فصل داره شکسته تر میشه :Smiley24::Smiley24:
اکثرا شاید سکانس هایی که جیمی و کیم حضور دارن رو بیشتر دوست دارن ولی من با نسبت نود به ده سکانس های مایک رو بیشتر دوست دارم :Smiley35:

[opeth1h]

قسمت پنجم
تقدیمی به ماکس
عمومیت نداره ولی اکثر اپیزودهای پنجم سریال ها برای پر کردن فصل هستن و یکم از آب و تاب شروع و پایان سریال فاصله دارن با این وجود چون با سریال شاهکار گیلیگان طرف هستیم با وجود پیروی جزیی از قاعده ذهنی من باز هم جذابیت ها ادامه داره ..داستان فرعی اکر و زمین های تحت مالکیت مساورده یکم زیادی بهش پرداخته شده ولی باز هم سریال کیفیتش سر جاشه
مایک و هر نگاهش یه مجموعه تعلیق و خشم و تجربست.. حفظ پیوند مایک و ساول بعد از مدت ها اونم از دو داستان فرعی و با یه تماس تلفنی نشون از هوش گیلیگان داشت
8/10

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/52889635544456211384.jpg



قسمت پنجم

میانه فصل پنجم، شروع پروسه هرج و مرج و پایان سریاله.

مهمترین اتفاق این قسمت، شروع سراشیبی شخصیت کیم بود. توی قسمتهای قبلی این فصل معلوم بود اتفاقات بدی قراره واسه کیم بیوفته و این قسمت همه چیز کاملا نمایان شد. جیمی یه دیالوگ مهم داشت:"واقعا اَکِر ارزشش رو داره؟"
معلومه که نه، واسه کیم دیگه نه اکر اهمیت داره نه هیچ چیز دیگه، کیم میخواد انتقام بگیره. به عنوان نماینده آدم خوبا قراره روبروی ثروتمندا و اهالی قدرت یه تنه وایسه (دیالوگش تو قسمت سوم در مورد زندگی سخت و فقیرانه بچگی هاش و دیالوگش تو این قسمت که با خشونت به رئیسش میگه نیازی به محافظت هیچکس نداره)

کیم از اون ابرقهرمانای واقعیه که خیلی کم توی فیلم و سریالا میبینیمشون اما...

اما کیم شکست خواهد خورد و انتهای این جاده ای که تو این قسمت توش قدم گذاشت، نابودیه؛ چون نه به اندازه جیمی بی اخلاقه و نه اونقدر خشن که جلوی کله گنده ها دووم بیاره. حداقل من اینجور فکر میکنم.

اتفاق مهم دیگه شروع پروسه یه انتقام متفاوته.

قتل مکس (دوست ویژه گاس که کل قضیه ش رو توی بریکینگ بد دیدیم)، گاس رو تبدیل میکنه به یه فرد تشنه انتقام که در لحظه لذت از انتقام کشیدن ذوب میشه (همون سکانس فیس آف:Smiley35:). اما این اپیزود نشون داد مایک مهمترین مهره گاس تو این راهه. بدون مایک شاید هیچوقت گاس نمیتونست به انتقام کاملش برسه ولی حالا راه بازِ بازه و خُب هممون میدونیم آخرش چی میشه.


اگر فکر میکنید جیمی این وسط هیچکاره س و داره اوامر کیم رو اجرا میکنه، به سکانسشون توی تخت دوباره نگاهی بندازین. جیمی عملا داره با یه سری صحبتهای کنایه ای به کیم القا میکنه که باید یکبار برای همیشه به این صاحبای ثروت و قدرت حمله کرد. اون بخش رو دوباره ببینید.
(همه میدونیم جیمی واسه خودش یه پا جوکره، حالا بدون اینکه کیم متوجه بشه اون رو هم وارد بازی میکنه)

آقای ایکس رو هم پسندیدم:Smiley69:

Rhea Seehorn عالیه این فصل و حتما باید تو فصل جوایز اسمشو بارها بشنویم.

[Yelawolf]

قسمت چهارم:

ابتداي قسمت جيمي وارد يه فروشگاه دست دوم فروشي ميشه که کتري و چوب گلف و هر چيزي که به هم هيچ ربطي نداره رو امتحان ميکنه و درآخر توپ بولينگ ميخره و ببننده هزارتا فکر براش مياد که بازم چي تو ذهنشه !

تو اين فصل بايد ببينيم چي ميشه بين جيمي و کيم وکسلر . چون ما تو برکينگ بد هيچ اثري از کيم نميبينيم، يعني هرچي که از شخصيت جيمي تو برکينگ بد نشون ميداد، کيم تو زندگيش نبود در نتيجه بايد تو اين فصل شاهد اختلاف و جدايي بين جيمي و کيم باشيم .

کيم هم شخصيت جالبي داره. با جيمي خيلي وقت ها مردم رو تلکه ميکردند اما در مورد قانون خيلي جديه و معتقد که جيمي چون وکيل شده نبايد با هر روشي کار خودش رو پيش ببره و نبايد مخالف قانون عمل کنه توي سکانس بعد ميبينم که شيشه هاي آبجو رو با هم ميشکنن و صبح فرداش جيمي معتقد مسئول هاي ساختمان بايد جمع کنن شيشه ها رو چون پولشو ميگيرن ( مثه نگاه خيلي ها که به پاکبان ها دارند) اما کيم خودش مياد و شيشه ها رو جارو ميکنه . تو همين سکانس کوتاه و بي اهميت نشون داده ميشه که رفتار هاي کوچک ميتونه شخصيت يه فرد رو تشکيل بده .

سکانس بعد: دو تا خلافکار که به اميد 50 درصد تخفيف جيمي هر کاري دلشون خواست کردند، شخصيت هاي فاني هستند مخصوصا اون ديالگش که حيمي داره جرم هاشون رو ميخونه : ادرار در مکان عمومي و طرف بر ميگرده ميگه طبيعت صدات ميزنه بايد جوابشو بدي:Smiley36:

سکانس بعدي: کيم ميخواد رئيسش رو متقاعد کنه که زمين اون بنده خدا اکر رو ازش نگيرن و توي زمين ديگه کارشون رو راه بندازن هرچند از نظر قانوني مثلا حق با شرکته اما کيم يا از روي دلسوزي براي اون پيرمرد و يا اين که قبول داره هر چيز قانوني هميشه صحيح نيست ميخواد اين کار انجام نگيره و پيرمده تو خونش بمونه .

جيمي هم جالبه ميشه وکيل اون پيرمرده اکر حتما قسمت بعدي ديدني ميشه و ببينيم چجوري ميخواد از حق پيرمرد دفاع کنه و شايد رو در روي کيم قرار بگيره ( هرچند خود کيم هم دوست نداره پيرمرده رو بيرون بندازن)

تو اخر قسمت هم فهميدم که توپ هاي بولينگ رو جيمي براي انتقام ميخاسته و حالب بود ( هزارتا فکر کردم که ميخواد با اين توپا چيکار کنه)

8 از 10

[l-lamidreza]

قسمت ۶

شخصیت سیاه جیمی روز به روز پلیدتر می‌شه و به نظرم این قسمت دیگه داستانای مایک و لالو و گاس حرفی برای گفتن در مقابل اتفاقات شوکه کننده‌ای که جیمی به سر هاوارد و کیم میاره ندارن. جیمی نمایش فوق العاده سیاهی رو علیه کیم تو مساورده از خودش نشون داد. قبل از کیم، جیمی چاک رو پودر کرد و به نوعی اونو از میون برد ولی همه‌ی ما کمی حس همزات پنداری با جیمی داشتیم (بلاهایی که از کودکی از طرف چاک به سر جیمی اومد و همیشه زیرپای جیمی رو خالی کرد). به نوعی با اینکه همه میدونیم حق چاک از بین رفتن نبود ولی تا حدی فلش بک ها و اتفافات گذشته تسلی خاطر بود. اما تو این اپیزود خودم به شخصه شوکه شدم!‌ جیمی برای بالاکشیدن خودش حتی کیم رو هم زیر پاش له میکنه. دیالوگ‌های سکانس آخر واقعا عالی بود مخصوصا زمانی که کیم به جیمی گفت که من بازنده بودم و برنده اصلی تو بودی ولی جیمی اونقدر سیاه شده که حتی نمی فهمه با برنده شدنش کیم رو زیر پاش له کرده (یا بهتره بگم تنها کسی که تو این دنیا داره و معشوقه‌ش هم هست).

حدس میزنم این اپیزود شروع پودر شدن کیم وکسلر باشه و شخصیتی که مثل چاک ذره ذره از بین خواهد رفت. آخرین دیالوگ کیم وکسلر به جیمی رو هنوز کاملا درک نکردم بنظرتون اینکه گفت من این وضعیتیو تحمل نمی کنم و ما یا باید از هم جدا شیم یا ازدواج کنیم دلیلش چی میتونست باشه؟ قاعدتا با این درد و رنج نمی‌تونست آپشن ازدواج رو مطرح کنه. خودم حدس میزنم کیم این وسط به نوعی کم اورده و تسلیم شخصیت جیمی شده و میدونه که جیمی نمی تونه تغییر کنه پس فکر میکنه تنها راهی که بتونه جیمی رو تا حدی کنترل کنه یا حداقل با خودش با این شرایط جیمی کنار بیاد اینه که ازدواج کنه و تا ابد خودش رو وابسته به جیمی کنه. یه جورایی خودش رو چفت کنه به جیمی که مطمئن شه هر اتفاق بدتری بیفته باز هم در کنارش بمونه!

[bayani]

وای که چقدر خوبه این جیمی.از اون شخصیت های خاص و پلیدی هست که اتفاقا باب میل ببینده هست .منم موافقم از اون معدود اپیزودایی بود که از بس خوب بود از پارت گنگستری سریال هم جذابیتش بیشتر بود.واقعا جیمی یه کارکتر وکیل نابغه و دوست داشتنی هست که نظیرشو ندیدیم تو هیچ سریالی.یکی از مواردی که راجب این سریال از اول دوس داشتم 2 بخشی بودن داستان هر اپیزوده که واقعا لذت بخشه هر 2 پارتش.وقتی کیم به جیمی گفت تو چشمام نگاه کن و بگو که اخرین باره و این اتفاق نیفتاد و باز هم اسم ازدواجشون رو اورد واسه منم عجیب بود.دلم واسه اون وکیله میسوزه:Smiley36:
کلا ماجرای خونه پیره مرده یکم زیادی داشت دنبال میشد گرچه که اصلا خسته کننده نبود واسم و هیجان خوبی داشت.

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/98896610255616513802.jpg



قسمت ششم

شکست کیم خیلی زودتر از اون چیزی که فکرش رو میکردم فرارسید. کیم خیلی زود جا زد و اینو خیلی نپسندیدم ولی قابل پیش بینی بود.
کیم خیلی محافظه کارتر از اونیه که فکرشو میکردم و این کاملا برخلاف کیمِ یاغی و کله خرابیه که تو قسمت قبل و فلش بکِ ابتدای این قسمت دیدیم. علامت سوالی که باید جوابشو تو قسمتهای بعد ببینیم.

بالانس شخصیتی جیمی/سال از این قسمت دیگه کاملا از بین رفت. دیگه جیمی رو خیلی کم میبینیم و بلافاصله سال جایگزین میشه (سکانس توصیه دلسوزانه به اون دوتا خانوم محترم تو دادگاه و بلافاصله پیشنهاد بعدیش).

از ابتدای فصل منتظر اون حرکت غیر قابل بخشش جیمی در حق کیم بودیم و توی این قسمت انتظارمون به پایان رسید. کی فکرشو میکرد اون حرکت در واقع شاید دیالوگ پایانی کیم باشه :Smiley35:

همین یه نیم خط دیالوگ کل ادامه سریال رو تحت تاثیر قرار میده و میتونه تمام پیش بینی هامون از آینده رو بهم بزنه. وقتی از فیلمنامه خوب نوشتن حرف میزنم منظورم یه همچین چیزیه.

قسمت قبل مایک یه سکانس خوب داشت؛ جایی که مث قدیم میخواست یه حرکت جالب انجام بده و شارژر بسازه ولی به شکل مضحکی بی نتیجه موند. ذهن آشفته مایک اجازه نداد پتانسیل و هوش بالاش رو بکار ببنده و متعجبمون کنه.(قبل از اینکه بپرسه شارژر دارین یهو بره یکی بسازه) ولی این قسمت یه مایک متفاوت رو دیدیم و نقشه ش به خوبی جواب داد. کار کردن برای فرینگ تنها راه مایک برای فرار کردن از خودشه. دقیقا مثل والتر که هایزنبرگ بودن تنها راه فرار از خودش بود.

دستگیری لالو اوضاع رو خیلی پیچیده و احتمالا تاریک میکنه.

[opeth1h]

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQual1ctZ3zaF8OR9czMJ9DFr7cYzUGu mgfIXPT9XQIVLhCkmg7-A&s

اپیزود ششم - گودمن مقابل وکسلر

بلاخره بعد شش اپیزود توی این فصل یه قسمت اومد که بگم دیگه خیالم راحت شد, صد در صد بهش 10 میدم
یه لحظه از ذهنم خطور کرده بود که وینس گیلیگان با داستان فرعی اکر و مساورده داره به سریال آب میبنده که با این قسمت مشخص شد که اون موضوع فرعی که البته حواشیش هم جذابیت های خودش رو داشت جهت تعیین تکلیف رابطه کیم و جیمی و یا حتی تعیین سرنوشت نهایی کیم وکسلر توی سریال بود - از این بگذریم چرخش ناگهانی جیمی به سمت قلب خودش و نادیده گرفتن کیم و توجیهاتی که برای کیم میاورد که این کار رو برای هر دو نفر انجام داده خیلی طبیعی و زیبا بود و به نوعی زندگی واقعی رو نمایش میداد که هر شخص در نهایت دنبال رسیدن به هدف خودشه و من رو یاد اپیزود اوزیماندیاس برکینگ بد انداخت از این گذشته چی بگم از بازی ریحا سی هورن , بعد مدت ها یه هنرپیشه زن تونست منو تحت تاثیر قرار بده البته امی و گلدن گلوب همیشه نسبت به این سریال بی تفاوت بوده که اهمیت چندانی نداره
این سریال به اینجا ختم نمیشه و یه سریال دیگه با محوریت مایک داخل خود سریال داریم که به زودی سرنوشت لالو رو مشخص میکنه / ترفند های پلیسی جنایی مایک برای به دام انداختن لالو خودش به تنهایی یه سینمایی کامل بود
10/10

[Elli47]

حدس میزنم این اپیزود شروع پودر شدن کیم وکسلر باشه و شخصیتی که مثل چاک ذره ذره از بین خواهد رفت. آخرین دیالوگ کیم وکسلر به جیمی رو هنوز کاملا درک نکردم بنظرتون اینکه گفت من این وضعیتیو تحمل نمی کنم و ما یا باید از هم جدا شیم یا ازدواج کنیم دلیلش چی میتونست باشه؟ قاعدتا با این درد و رنج نمی‌تونست آپشن ازدواج رو مطرح کنه. خودم حدس میزنم کیم این وسط به نوعی کم اورده و تسلیم شخصیت جیمی شده و میدونه که جیمی نمی تونه تغییر کنه پس فکر میکنه تنها راهی که بتونه جیمی رو تا حدی کنترل کنه یا حداقل با خودش با این شرایط جیمی کنار بیاد اینه که ازدواج کنه و تا ابد خودش رو وابسته به جیمی کنه. یه جورایی خودش رو چفت کنه به جیمی که مطمئن شه هر اتفاق بدتری بیفته باز هم در کنارش بمونه!

قضیه ی ازدواج رو فکر میکنم به خاطر شهادت و دادگاه و این قضایا پیش کشید ، که از جیمی درادامه دروغ نشنوه

[l-lamidreza]

قضیه ی ازدواج رو فکر میکنم به خاطر شهادت و دادگاه و این قضایا پیش کشید ، که از جیمی درادامه دروغ نشنوه

خیلی دور از ذهنه این نظرتون به این دلیل که تاریک ترین شخصیت سریال جیمیه و افکار پلید رو اون مثل ویروس به کیم منتقل میکنه. اینکه کیم که ذاتا فرد خوبیه بخواد ازدواج رو دستمایه مسائل حقوقی کنه خیلی بعیده. بیشتر بحث احساسی مطرحه بنظرم. به بروز احساسات کیم تو سکانس آخر توجه کنین.

[Elli47]

خیلی دور از ذهنه این نظرتون به این دلیل که تاریک ترین شخصیت سریال جیمیه و افکار پلید رو اون مثل ویروس به کیم منتقل میکنه. اینکه کیم که ذاتا فرد خوبیه بخواد ازدواج رو دستمایه مسائل حقوقی کنه خیلی بعیده. بیشتر بحث احساسی مطرحه بنظرم. به بروز احساسات کیم تو سکانس آخر توجه کنین.

دقیقن به همین خاطر میگم، حدسم اینه که کیم بین دوراهی اخلاق و احساس قرار گرفته و تنها راهی که میتونه این دو رو باهم داشته باشه ازدواج میدونه

[ali_74]

سلام قسمت هفت وم کی میاد؟ کلا چند قسمته این فصل؟ تمدید شده؟

[Mia_3D]

سلام قسمت هفت وم کی میاد؟ کلا چند قسمته این فصل؟ تمدید شده؟

سه شنبه ها لینک ها میان. 10قسمت. واسه فصل بعد(آخر) تمدید شده

[smh2011]

قسمت ششم حس عجیبی برام داشت. نمیدونم به چه دلیلی ولی هیچچی از اتفاقات اپیزود هفته پیش تو ذهنم نبود. هر صحنه و سکانسی که میدیدم مجبور بودم چند ثانیه صبر کنم تا یادم بیاد چی به چی بوده. داستان پرونده میساورده داشت تاحدودی کشدار میشد که سر بزنگاه جمع و جور شد. تجربه نشون داده که هر وقت جیم وارد ساخت تیزر و فیمبرداری میشه حسابی روی مدار ساول گودمن میچرخه. این بار هم همین بود البته بازم به طور قطعی نمیشه گفت که دیگه جیمی کامل به ساول تبدیل شده چراکه هراز چند گاهی از همون قسمت اول سریال لحظه های این چنینی رو شاهد بودیم ولی این بار به نظرم جیمی کاملن توی باتلاق افتاد و ساول از بالا داره غرق شدنش رو نگاه میکنه و هر از گاهی هم پاشو میزاره رو سر جیمی و فشارش میده.
نکته دوم این بوده که کیم با وجود همه کد های اخلاقیش هر وقت جیمی حرکات ساول گونه انجام میده شدیدن به جیمی کشش پیدا میکنه و رابطه احساسیش با جیمی در داغ ترین حالت قرار میگیره. و همیشه هم زمانی اتفاق میفته که جیمی و کیم دارن از هم دور میشن و رابطشون رو به سردی هست که جیمی تبدیل به ساول میشه و ریست شدن ماجرا. اما این پیشنهاد ازدواج ارجاع دیگه ای به شروع غرق شدن جیمی هست و اتفاقن ازدواج کیم یه جورایی قوس شخصیتی جالب تر و کامل تری رو ارائه میده و نابودیش و سقوطش رو به دنبال داره.
به عبارتی توی این اپیزود مایک و جیمی نزدیک ترین فاصله رو با شخصیتشون توی بریکینگ بد داشتن. هیچوقت جیمی رو تا این حد ساول گودم ندیده بودیم. همچنین مایک که چقدر با پرستیژ نقشش رو جلو برد.
چیزی که شدیدن توی سریال دوست دارم اینه که اونقدر با صبر و تمانینه داستانش رو پایه ریزی میکنه که هر اتفاقی که میفته در عین توییست وار و غیر قابل پیش بینی بودن کاملن قابل پیش بینی و واضح به نظر میرسه و این بعنی یه داستان گویی درست و درجه یک.
بی صبرانه مشتاقم که ببینم داستان هملین و کریزی 8 به کجا میرسه. نمیدونم چرا ولی کلن با شخصیت لالو حال نمیکنم با یا بدون دلیل. نه که کاراکتر ضعیفی باشه یا مشکل از سریال باشه. اتفاقن برعکس نتیجه درستی شخصیت پردازی و درک صحیح بازیگر از نقشش هست که اونو برام تا این حد غیر قابل تحمل کرده.

[Raylan Givens]

قسمت 6 ممکنه یه ادای احترامی هم به جسی کرده باشه. اون‌جایی که کارآگاه رابرتز تلفنی با یه نفر در مورد جنازه و صاریغ (Possum) حرف می‌زد رو حواس‌تون شد؟ حالا قسمت معروف «مگس» یا همون Fly رو یادتونه؟ جسی یه داستان برای والتر از خونۀ عمه‌ش (خاله‌ش؟) تعریف می‌کرد که یه صاریغ توـش گیر کرده بود.






You ever have, like, a wild animal trapped in your house?0
Not that I can recall, no.0
We did, this one time, back when it was my aunt's house... back before she died of cancer. It was a possum. Big freaky-looking b**ch.0

[Yelawolf]

قسمت ششم :

بازم اولین سکانس با چیر های کوچیک و بی اهمیت شروع شد که در ظاهر بی اهمیت اما کلیت و واقعیت رو نشون میده، بچگی وکسلر و مادرش رو نشون داد و معلوم شد تو چه شرایطی بزرگ شده و این که از همون بچگی هم آدم مصممی بود و روی تصمیم خودش وایمیسه.

جیمی : تو این دو قسمت اخری دوباره تبدیل شده به جیمی فصل های گذشته که برای به کرسی نشوندن حرف خودش شروع میکنه به پرونده سازی :Smiley36: خدایی خیلی با حال بود به رییس مساورده انواع اتهامت رو بهش زد از فساد اخلاقی تا حمایت مالی از تروریست ها واقعا آسمون ریسمون میبافه جیمی :Smiley14:

مایک : واقعا عالی بازی میکنه منو یاد مرحوم پدر بزرگم مینداره قیافش :Smiley34: واقعا خیلی حقه های جالبی میزنه . میدونید جیمی اسمون ریسمون میبافه و از خودش ایده تولید میکنه برا به هدف رسیدن اما مایک مثل یه کارآگاه باهوش عمل میکنه . فقط یه چیزی در مورد شخصیت مایک به نظرم منطقی نیست این که چطوری تو فصل قبلی اون مهندس آلمانی رو سر به نیست کرد در حالی که با بقیشون کاری نداشت کسی که انقدر دقیق و حساس باید بدون باقی کارگر ها هر کدومشون میتونن برن سراغ پلیس و کسی که حاضر یکی رو سر به نیست کنه این ریسک بزرگ رو نمیپذیره که باقی شاهد ها رو آزاد بزاره که ول بچرخن.

کیم و جیمی : سکانس پایانی هم باز دیالوگ خوبی داشت کیم گفت : منو بازی دادی و دیگه بهت اعتماد ندارم . واقعا درست گفت تو هر رابطه ای اعتماد خیلی مهمه . جیمی برا رسیدن به هدفش همه کاری میکنه البته باید گفت جیمی با این همه دغل بازیا در کل یه کارکتر خاکستری داره ، مثلا تو فصل های قبلی هر چقد ر هم که بردارش رو گول زد وقتی پای مرگ برادرش وسط اومد خودش رو نشون داد .
باز دیالوگ اخر سریال منطقی نبود یعنی کیم از اول تا اخر جیمی رو زیر سوال برد و همش بوی جدایی میداد حرفاش اخر سر برگشت گفت شاید ازدواج کنیم :Smiley10:

امتیاز 8 از 10
راستی بچه ها تو اینستاگرام رسمی بتر کال سال امشب لایو گذاشته بودن و کیم وکسلر هم اومد به سوال های مردم جواب دادو که جالب بود راجع به همه چیز پرسیدن اونم جواب داد . پیج سریال رو فالو کنیدو تیکه هیا جالبی میذاره

[عبدالله]

فقط یه چیزی در مورد شخصیت مایک به نظرم منطقی نیست این که چطوری تو فصل قبلی اون مهندس آلمانی رو سر به نیست کرد در حالی که با بقیشون کاری نداشت کسی که انقدر دقیق و حساس باید بدون باقی کارگر ها هر کدومشون میتونن برن سراغ پلیس و کسی که حاضر یکی رو سر به نیست کنه این ریسک بزرگ رو نمیپذیره که باقی شاهد ها رو آزاد بزاره که ول بچرخن.


تا جایی که یادمه مایک بقیه کارگرا و مهندسا رو بصورت گروه های دونفره (وبعضا یه نفره) از ایالت‌های مختلف آمریکا به نوبت پس فرستاد آلمان.
پس درواقع ول نمیچرخن جایی. برگشتن سر خونه زندگیشون. بعد توی آلمان برن به پلیس چی بگن؟ بگن هم پلیس آلمان بدون مدرک قابل استناد نمیتونه بره آمریکا تحقیقات که... قضیه مردن خود ورنر زیگلر هم که خیلی خوب لاپوشانی و توجیه کردن

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/29845180675207838343.jpg



قسمت هفتم
اتفاقی که توی شروع این قسمت افتاد و دلیل اتفاق افتادنش سرنوشت کل سریال رو عوض میکنه و حتی میتونه روی بریکینگ بد هم تاثیرگذار باشه. تا الان مطمئن بودم کیم توی تایم لاین بریکینگ بد وجود خارجی نداره ولی الان دیگه اصلا مطمئن نیستم.

این قسمت نشون داد چرا از رفتار کیم توی قسمت قبلی متعجب شدم. کیم احتمالا پیچیده ترین و متفاوت ترین شخصیت این سریاله. فردی که به شدت به قانون و اخلاق پایبنده، هر از گاهی از قدرتش برای کمک به افراد ناتوان استفاده (سواستفاده) میکنه اما در نهایت طناب بین اون و اخلاق هیچوقت پاره نمیشه. واسه همینه که کیم با اون شدت در مقابل ریچ قرار گرفت و شخصا فکر میکردم میخواد تا آخرش همراه جیمی بره و انتقام بگیره ولی بلافاصله به خودش اومد و جا زد.
البته این وسط عشق به جیمی هم هست (یا شاید عشق به نجات جیمی) ولی برای کیم هیچ چیز بالاتر از قانون و اخلاقیات نیست (به چهره نه چندان خوشحال جیمی و چهره هیجان زده کیم توی دادگاه دقت کنید)

این فصل اوج هنرنمایی "ری سیهورن" بازیگر نقش کیم وکسلر بوده و کارش فوق العاده س ولی سکانس پایانی این قسمت نشون داد "باب اودنکرک" هنوزم که هنوزه بهترینه و ظهور ناگهانی سال گودمن در مقابل هاوارد یکی از بهترین بازی های این فصل بوده.

قبلا هم گفتم لالو به این راحتی ها از میدون بدر نخواهد شد و اتفاقی که انتهای قسمت ششم افتاد در واقع شروع یه هرج و مرج جدیده.
واسه ناچو هم میشه گفت وقت داره تموم میشه و داریم به انتهای حضورش توی سریال میرسیم، حالا چگونگی رفتنش مطمئنا غافلگیر کننده خواهد بود.





http://picoup.ir/images/46884282825025064187.jpg

[Mia_3D]

7

=(( Oh Jimmy
http://picoup.ir/images/58210469002061502649.jpg
http://picoup.ir/images/12946905568381298789.jpg
http://picoup.ir/images/38731713087197073768.jpg
conflict بین جیمی و ساول خیلی زیبا به تصویر کشیده میشه. بازی باب اینجا و صحنه آخر محشر بود

امیدوارم در انتها نگن کیم همیشه تو بریکینگ بد هم وجود داشته و ندیدیمش
خیلی بده واسه سریالی با این سطح نویسندگی. بعید میدونم همچین باشه
با اون جمله جیمی راجب چاک خیلی دلم برای هوارد سوخت
امیدوارم نویسنده ها پایان تراژیک واسه ش درنظر نگرفته باشن
9.5/10

[opeth1h]

https://m.media-amazon.com/images/M/MV5BYTIyMmNiMjEtMWFkOC00ZWRlLWE0OWYtYTZlYWU4YWU5NW Q4XkEyXkFqcGdeQXVyNjczOTE0MzM@._V1_.jpg

JMM
یا
Jimmy Mcgill Macquarie
یا
Justice Matters Most
یا
Just Make Money
ازدواج سرد و بی روح در عین حال متناسب با شخصیت جیمی و کیم صرفاْ برای لاپوشونی پرونده مساورده و بوسه های سرد از سمت هر دو نفر کم کم داره یکی از جذاب ترین زوج های سریالی رو به وجود میاره که البته این سرما بعضی اوقات هم میتونه تحریک کننده باشه (صحنه بی نور این قسمت)
هرچی سریال جلوتر میشه چهره پر ابهت تری از لالو نمایش میده که با بازی عالی تونی دالتون جذاب تر هم شده و کراس اور وحشتناک عالی این سریال با برکینگ بد در سکانس ملاقات گاس فرینگ با پیتر شولز صاحب مافیای قدرت کارتل در اروپا و لیدیا مهره اصلی اون ,سریال رو باور پذیرتر از قبل کرده
9.5/10

[Habibfallah]

سلام خدمت دوستان
من فصل اول سریال رو همون زمان پخش دیدم و فصل دوم هم فکر میکنم دیدم ولی خب زیاد امیدوار کننده و جذاب نبود. فکر میکنم داستان تا اون جایی پیش رفت که برادرش خودشو داخل خونه زندونی کرده بود و اختلال روانی داشت و از الکتریسیه میترسید.
میخواستم بدونم آیا سریال الان ارزش تماشا کردن داره یا نه؟

[l-lamidreza]

سلام خدمت دوستان
من فصل اول سریال رو همون زمان پخش دیدم و فصل دوم هم فکر میکنم دیدم ولی خب زیاد امیدوار کننده و جذاب نبود. فکر میکنم داستان تا اون جایی پیش رفت که برادرش خودشو داخل خونه زندونی کرده بود و اختلال روانی داشت و از الکتریسیه میترسید.
میخواستم بدونم آیا سریال الان ارزش تماشا کردن داره یا نه؟

سلام دوست عزیز. ببینید تماشای فیلم یا سریال گذروندن اوقات فراغت محسوب میشه و انتخاب نوعش هم سلیقه‌ایه. نه کسی میتونه شما رو مجاب به لذت بردن ازش بکنه و نه امتیاز و رتبه‌بندی و محبوبیتش میتونه نظر شما را تغییر بده. دوستانی که میان اینجا و راجع به اپیزودها بحث میکنن (از جمله خودم) از طرفدارهای پروپا قرص تیم وینس گیلیگان و پیتر گولد هستن و استارت دیدنشون به این سریال از بریکینگ بد شروع شده و به نوعی حس نوستالژیک و تجدید خاطره رو تداعی می‌کنه. شما لزوما برای لذت بردن از حال و هوای این سریال حتما می‌بایست بریکینگ بد رو از قبل دیده باشین تا بیشترین ارتباط پذیری رو از سریال بگیرید. پیشنهاد من (با فرض اینکه بریکینگ بد رو کامل دیدین و میدونید که این سریال وقایع پیش از شروع بریکینگ بد رو نشون میده) اینه که یک فرصت دیگه به خودتون بدید و فصل سوم رو شروع کنید. سوال پرسیدن از دوستان طرفدار این سریال در مورد ارزش تماشای اون هیچ فایده‌ای برای شما نداره چون همه متفق‌القول عاشق این سریال هستن.

[Habibfallah]

سلام دوست عزیز. ببینید تماشای فیلم یا سریال گذروندن اوقات فراغت محسوب میشه و انتخاب نوعش هم سلیقه‌ایه. نه کسی میتونه شما رو مجاب به لذت بردن ازش بکنه و نه امتیاز و رتبه‌بندی و محبوبیتش میتونه نظر شما را تغییر بده. دوستانی که میان اینجا و راجع به اپیزودها بحث میکنن (از جمله خودم) از طرفدارهای پروپا قرص تیم وینس گیلیگان و پیتر گولد هستن و استارت دیدنشون به این سریال از بریکینگ بد شروع شده و به نوعی حس نوستالژیک و تجدید خاطره رو تداعی می‌کنه. شما لزوما برای لذت بردن از حال و هوای این سریال حتما می‌بایست بریکینگ بد رو از قبل دیده باشین تا بیشترین ارتباط پذیری رو از سریال بگیرید. پیشنهاد من (با فرض اینکه بریکینگ بد رو کامل دیدین و میدونید که این سریال وقایع پیش از شروع بریکینگ بد رو نشون میده) اینه که یک فرصت دیگه به خودتون بدید و فصل سوم رو شروع کنید. سوال پرسیدن از دوستان طرفدار این سریال در مورد ارزش تماشای اون هیچ فایده‌ای برای شما نداره چون همه متفق‌القول عاشق این سریال هستن.

خیلی ممنون از پاسخ جامع و کامل شما
بله همینطور که عرض کردین بنده بریکینگ بد رو تماشا کردم و چندین بار هم تماشا کردم ولی خب این سریال بر خلاف بریکینگ بد اونقدها به دلم ننشست و حس میکردم زیادی کش میده و خط داستانی مشخصی نداشت. خواستم ببینم دوستان و به قول شما عاشقان میتونن اینو بگن که در ادامه هم سریال خط داستانی مشخصی پیدا میکنه یا خیر. هر چند برای طرفداران سریال تمام قسمت ها جذاب هست و نمیتونن بد بگن ازش ولی شاید بشه یه توضیحاتی بدون اسپویل کردن داد.

[Alex Vause]

خیلی ممنون از پاسخ جامع و کامل شما
بله همینطور که عرض کردین بنده بریکینگ بد رو تماشا کردم و چندین بار هم تماشا کردم ولی خب این سریال بر خلاف بریکینگ بد اونقدها به دلم ننشست و حس میکردم زیادی کش میده و خط داستانی مشخصی نداشت. خواستم ببینم دوستان و به قول شما عاشقان میتونن اینو بگن که در ادامه هم سریال خط داستانی مشخصی پیدا میکنه یا خیر. هر چند برای طرفداران سریال تمام قسمت ها جذاب هست و نمیتونن بد بگن ازش ولی شاید بشه یه توضیحاتی بدون اسپویل کردن داد.

با احترام. به نظرم اگر از دو فصل اول سریال لذت نبردی سریال های هیجان انگیز دیگری رو برای تماشا انتخاب کن
نمونه اش هم زیاده بپرسید دوستان معرفی می کنند. :Smiley69:

[smh2011]

خیلی ممنون از پاسخ جامع و کامل شما
بله همینطور که عرض کردین بنده بریکینگ بد رو تماشا کردم و چندین بار هم تماشا کردم ولی خب این سریال بر خلاف بریکینگ بد اونقدها به دلم ننشست و حس میکردم زیادی کش میده و خط داستانی مشخصی نداشت. خواستم ببینم دوستان و به قول شما عاشقان میتونن اینو بگن که در ادامه هم سریال خط داستانی مشخصی پیدا میکنه یا خیر. هر چند برای طرفداران سریال تمام قسمت ها جذاب هست و نمیتونن بد بگن ازش ولی شاید بشه یه توضیحاتی بدون اسپویل کردن داد.

ریتم و روند سریال که به نظرم فرق پندنانی نکرده. همچنان با طمانینه قدم هاشو برمیداره . درواقع مثل یه زمین هست مه بذرها کاشته میشه، کود و آب داده میشه چندین ماه تا در نهایت توی فصل پنجم شروع به برداشت محصول میکنه. فی الواقع اگه نتونستی سریال رو اوایل ببینی هنوز هم نمیتونی. و البته به نظرم تقصیر سریال نیست. حاصل انتظار اشتباهی هست که خود منم یه مدت از اون داشتم. بریکنیگ بد شامل لحظات انفجاری زیاد و بزرگتری نسبت به بتر کال سال بود. والبته اینکه از سرانجام شخصیت ها آگاهی نسبی داریم پس مغر ناخودآگاه اهمیت کمتری براشون قائل میشه. نویسنده هم آگاه هست و به همین دلیل وقت و حوصله بیشتری رو روی فرآیند تبدیل و جزئیات میزاره.

[l-lamidreza]

قسمت ۸

عجب اپیزودی بود... چیز بیشتری هم نیازه واسه گفتن؟

فکر کنم از نظر کمترین دیالوگ در کنار بیشترین هیجان، این اپیزود رتبه اولو از بین همه‌ی فصل ها میگیره!

http://picoup.ir/images/83869944931487414619.jpg

[alimori]

اپیزود 8
وینس گیلیگان بازم نبوغ خودشو نشون داد با کارگردانی این اپیزود. شاید هر سریال دیگه ای بود تحویل پول اصلا دغدغه ای نبود و حتی شاید نشونش هم نمیدادن. اما تو دنیای برکینگ بد همه چی به واقعی ترین شکل ممکن نشون داده میشه و تحویل پول به ظاهر ساده ساول را تا لب مرگ میبره. همه چی درجه یک بود و چه شات هایی گرفته این وینس گیلیگان. این بیابون های بی انتهای دنیای برکینگ بد تبدیل شده به یکی از عنصر های سریال. این سکانس بالا هم که عکسشو گذاشتن بی نظیر بود. نمره 10 کمه واسش. مایک هم که عشقه دیگه. کاشکی یه اسپین آف ازش میساختن دوران جوونیش رو نشون میدادن. تو بیابون چی جوری آب درست میکرد دهن سرویس.

[mehdi bayern]

این قسمت چقدر ارجاع داشت به اپیزود اوزیماندیاس برکینیگ بد، واقعا شاهکاره این سریال و وینس گیلیگان یه نابغس که می‌تونه ۵۰ دقیقه با ۲ تا ادم تو بیابون یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ سریال‌سازی رو رقم بزنه

و چه فیلمبرداری بی نظیری داره این سریال هر سکانس مثل یه تابلوی نقاشی میمونه

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/48564574398355037155.jpg



قسمت هشتم
گفته بودم این سریال داره از بریکینگ بد جلو میزنه :Smiley35:

از ارجاعات مختلفش به بریکینگ بد و فیلمبرداری و کارگردانی و موسیقی فوق العاده ش که بگذریم، این قسمت سه تا اتفاق خیلی بزرگ داشت.


یک. she's in the game now
ملاقات کیم با لالو دلیل واضح و روشنی برای همین جمله بالاست که مایک به جیمی گفت. هر اندازه که جیمی بخواد انکار کنه و از کیم محافظت کنه دیگه فایده نداره، کیم وارد بازی شده.


دو. هدف جیمی
مکالمه مایک و جیمی یه نکته مهم داشت. اینکه مایک میدونه دقیقا چرا اونجاست و چکار داره میکنه، حالا نوبت جیمیه که تکلیفش رو با خودش مشخص کنه:
JMM: فقط پول دربیار یا JMM: عدالت مهمترین چیزه یا هر دلیل دیگه ای. جیمی باید هدفش رو مشخص کنه.


سه. آینده
دزدیدن پول سالامانکا عاقبت خوشی نداره. هنوز معلوم نیست مایک قراره چکار کنه و یا اینکه اون افراد از خود سالامانکا بودن یا اینکه جاسوسی از بین گروه اطلاعات رو به گروه رقیبی داد؛ هر چیزی که هست جنگی شروع شده و خونین هم شروع شده و عاقبت خوشی هم نخواهد داشت.





http://picoup.ir/images/70084777355222151758.jpg


http://picoup.ir/images/79021056038686625311.jpg

[shahramjj]

اپیزود 8
وینس گیلیگان بازم نبوغ خودشو نشون داد با کارگردانی این اپیزود. شاید هر سریال دیگه ای بود تحویل پول اصلا دغدغه ای نبود و حتی شاید نشونش هم نمیدادن. اما تو دنیای برکینگ بد همه چی به واقعی ترین شکل ممکن نشون داده میشه و تحویل پول به ظاهر ساده ساول را تا لب مرگ میبره. همه چی درجه یک بود و چه شات هایی گرفته این وینس گیلیگان. این بیابون های بی انتهای دنیای برکینگ بد تبدیل شده به یکی از عنصر های سریال. این سکانس بالا هم که عکسشو گذاشتن بی نظیر بود. نمره 10 کمه واسش. مایک هم که عشقه دیگه. کاشکی یه اسپین آف ازش میساختن دوران جوونیش رو نشون میدادن. تو بیابون چی جوری آب درست میکرد دهن سرویس.

کاملا موافقم نمره 10 از 10 رو این اپیزود حقشه. و همچنین در فضای نیومکزیکویی که گیلیگان خلق کرده و مایک پلیس ب این محیط بوده باید خیلی باهوش می بود و هست که به این سن رسیده چه اسپین آفی بشه زندگی مایک.کاش گیلیگان اونو هم بسازه.....امیدوارم.چرا که این فضا لذتش تمومی نداره.....

[l-lamidreza]

http://picoup.ir/images/48564574398355037155.jpg



قسمت هشتم
گفته بودم این سریال داره از بریکینگ بد جلو میزنه :Smiley35:

از ارجاعات مختلفش به بریکینگ بد و فیلمبرداری و موسیقی فوق العاده ش که بگذریم، این قسمت سه تا اتفاق خیلی بزرگ داشت.


یک. she's in the game now
ملاقات کیم با لالو دلیل واضح و روشنی از همین جمله بالاست که مایک به جیمی گفت. هر اندازه که جیمی بخواد انکار کنه و از کیم محافظت کنه دیگه فایده نداره، کیم وارد بازی شده.


دو. هدف جیمی
مکالمه مایک و جیمی یه نکته مهم داشت. اینکه مایک میدونه دقیقا چرا اونجاست و چکار داره میکنه، حالا نوبت جیمیه که تکلیفش رو با خودش مشخص کنه:
JMM: فقط پول دربیار یا JMM: عدالت مهمترین چیزه یا هر دلیل دیگه ای. جیمی باید هدفش رو مشخص کنه.


سه. آینده
دزدیدن پول سالامانکا عاقبت خوشی نداره. هنوز معلوم نیست مایک قراره چکار کنه و یا اینکه اون افراد از خود سالامانکا بودن یا اینکه جاسوسی از بین گروه اطلاعات رو به گروه رقیبی داد؛ هر چیزی که هست جنگی شروع شده و خونین هم شروع شده و عاقبت خوشی هم نخواهد داشت.





http://picoup.ir/images/70084777355222151758.jpg


http://picoup.ir/images/79021056038686625311.jpg


در مورد نکته سومی که اشاره کردید اوایل اپیزود وقتی دوقلوها پول ها رو از سوله برداشتن، یکی از افراد اونجا تماس گرفت با همون باندی که به ساول گودمن حمله کردن و در واقع لو داد اونارو. مایک هم بی شک هیچ کاری با پول ها نمی کنه و دو دستی اونا رو تقدیم به لالو میکنه چرا که گاس فرینگ مجبوره از کسب و کار لالو حمایت کنه و نذاره بلایی سرش بیاد. اگه یادتون بشه در اپیزود های قبلی جایی گاس فرینگ گفته که اگه یه مو از سر سالامانکا ها کم بشه کارتل این قضیه رو از چشم من میبینه برای همین فعلا داره با لالو و دوقلوها سازش میکنه و بخاطرش بهای سنگینی (نابود کردن رستوران خودش) رو می پردازه.

کیم وکسلر با رفتنش پیش لالو گور خودش رو کند و این اپیزود تقریبا داریم به نتیجه میرسیم که چرا این شخصیت در بریکینگ بد نبوده!‌ فکر کنم اگه خیلی بخوان پایان این فصل رو جذاب کنن کیم وکسلر رو از بین میبرن.


کاملا موافقم نمره 10 از 10 رو این اپیزود حقشه. و همچنین در فضای نیومکزیکویی که گیلیگان خلق کرده و مایک پلیس ب این محیط بوده باید خیلی باهوش می بود و هست که به این سن رسیده چه اسپین آفی بشه زندگی مایک.کاش گیلیگان اونو هم بسازه.....امیدوارم.چرا که این فضا لذتش تمومی نداره.....

متاسفانه همین الان هم کهولت سن مایک شدیدا به چشم میاد و بر خلاف میل باطنی هممون که دوست داریم مایک رو ببینیم بعید میدونم بعد از سریال بتونه بازی کنه‌.

[l-lamidreza]

این اپیزود نکته های کوچیک زیادی داشت ولی این یکی خیلی به دلم نشست!‌ قبول نکردن فویل آلومینیومی و نگاه مستاصل ساول گودمن شما رو یاد کی انداخت؟ کارما!‌

http://picoup.ir/images/33119530266668797000.jpg (http://picoup.ir/)

[opeth1h]

https://cheesecake.articleassets.meaww.com/427151/uploads/d6a600f0-787d-11ea-beab-7fe3318082b2_800_420.jpeg
اپیزود هشتم
مرد کیسه ای (Bagman)
انصافاً حرف زیادی نمیمونه این اپیزود به اصطلاح Break the Internet برای فن های سریال بود و هنوز دارن در موردش صحبت میکنن یه موضوع ساده مثل تحویل گرفتن و تحویل دادن پول به تنازع برای بقا و پاسخ کارما به ساول در رابطه با برادرش چاک و اون ورق آلومینیوم معروف بر میگرده
برای همه پیش اومده درست جایی که فکر میکنیم کاری قراره بی دغدغه و بدون مشکل جلو بره هزاران سنگ جلو پامون میوفته ولی آیا میشه این تجربه رو در قالب تصویر و سریال در آورد؟ جواب:به بهترین شکل ممکن اپیزود هشتم فصل پنجم Better Call Saul
از کدوم قسمت شات های باورنکردنی این اپیزود میشه صحبت کرد؟ از ستاره های بی نظیر شب توی کویر نیومکزیکو و رتیل واقعی و کوه های بی نظیر یا از تصاویر دوربین گیلیگان که از زیر لاستیک ماشین تا هلی شات بالای ارتفاعات و زوم های بینظیر روی صورتهای درمونده مایک و ساول
پیشنهاد میکنم نسخه نتفلیکس رو تماشا کنید تا از کیفیت بینظیر تصاویر بیشتر بهره مند شید
لحظه ای که ساول با خوشحالی و آبوگادو گویان در انتظار پوله با آب قمقمه معروفش خاک روی کفششو تمیز میکنه و ساعاتی بعد مجبور به نوشیدن ادرار خودش برای بقا میشه/نمادی از اینکه آینده به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست به خصوص در سریال های گیلیگان
100/100

[Yelawolf]

قسمت هشتم:

هر قسمت رو میگفتیم بهترین قسمت ولی به نظرم قسمت 8 واقعا بهترین قسمت بود و چه فلش فورواردی زد برای برکینگ بد ( فصل دوم قسمت 8) اون جایی که جسی و و مستر وایت به زور جیمی رو مجبور میکنن وکیلشون بشه و شما رو با این اسکرین شات از برکینگ بد تنها میزارم:Smiley36: اون زمان که برکینگ بد میدیدم ما هم نمیدونستیم لالو کیه
http://picoup.ir/images/88834538465525859702.png
چقد بازی مایک رو دوست دارم من امتیاز 10 از 10

-----
اینم دو تا اسکرین شات رو از نت اوردم
http://picoup.ir/images/86185716624055206411.png

http://picoup.ir/images/86382847285870961168.png

[l-lamidreza]

قسمت هشتم:

هر قسمت رو میگفتیم بهترین قسمت ولی به نظرم قسمت 8 واقعا بهترین قسمت بود و چه فلش فورواردی زد برای برکینگ بد ( فصل دوم قسمت 8) اون جایی که جسی و و مستر وایت به زور جیمی رو مجبور میکنن وکیلشون بشه و شما رو با این اسکرین شات از برکینگ بد تنها میزارم:Smiley36: اون زمان که برکینگ بد میدیدم ما هم نمیدونستیم لالو کیه
http://picoup.ir/images/88834538465525859702.png
چقد بازی مایک رو دوست دارم من امتیاز 10 از 10

-----
اینم دو تا اسکرین شات رو از نت اوردم
http://picoup.ir/images/86185716624055206411.png

http://picoup.ir/images/86382847285870961168.png

آقااااا باید اقرار کنم که در مورد اسکرین شات اولی که گذاشتی پرام ریخت!‌ یادم بود که ساول اونجا گفته بود فلانی فرستادتون ولی فراموش کرده بودم لالو رو!‌ خیلی عجیب شده یعنی ردپای دیگه‌ای هم از لالو تو بریکینگ بد وجود داشته؟ صرفا چون اون زمان ساول گودمن به اسم لالو اشاره کرده سازنده‌ها اونو تو قالب بتر کال ساول اوردنش؟‌

اسکرین شات های بعدی هم عالی بود!‌ دمت گرم.

[ali_74]

کاش دنیای برکینگ بد تموم نشه با این شاهکاراشون واقعا دیگه اگه این سریالم تموم بشه دارم فکر میکنم قراره چی ببینم؟ و این تلخ ترین قسمت ماجراس

نمره من 10/10

[kingnessi]

قسمت هشتم:

هر قسمت رو میگفتیم بهترین قسمت ولی به نظرم قسمت 8 واقعا بهترین قسمت بود و چه فلش فورواردی زد برای برکینگ بد ( فصل دوم قسمت 8) اون جایی که جسی و و مستر وایت به زور جیمی رو مجبور میکنن وکیلشون بشه و شما رو با این اسکرین شات از برکینگ بد تنها میزارم:Smiley36: اون زمان که برکینگ بد میدیدم ما هم نمیدونستیم لالو کیه
http://picoup.ir/images/88834538465525859702.png



بلافاصله رفتم این قسمت رو دیدم. این شات خیلی جالبه ولی مهمتر از این دیالوگ قبلی سال گودمنه: "قبل از جمله بالا میگه کار ایگناسیو (ناچو) بود من نبودم"
در مورد ناچو هم جوری اسمشو آورد انگار میخواست بگه برید سراغ اون پس شاید هنوز زنده باشه. حالا یا به دلیل کاری که با هکتور کرد یا اینکه قراره ضربه ای دیگه به لالو یزنه.

اشاره ش به مک گیل از اونجایی خیلی مهمه که تنها وابستگی سال گودمن به گذشته و اسم مک گیل ازدواجش با کیمه وگرنه راحت میتونه اسمشو عوض کنه. بنابراین کیم میتونه زنده باشه. (یه جا از لفظ گودمن و همکاران هم استفاده میکنه)

احتمال زنده بودن لالو خیلی زیاده و این یعنی میتونه دنبال سال گودمن باشه و شاید آخر و عاقبت سال هم بشه مث والتر. توی اون فلش فورواردهای سیاه و سفید اول هر فصل احتمالا یه اتفاقی بیوفته(شاید لالو پیدا کنه سال رو)

منبع: اینجانب (هرکی قبول نداره به خانم ابوطالبی مراجعه کنه (https://www.aparat.com/v/C5EGw/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C_%D9%86%DA%98%D8%A7% D8%AF%3A%D8%A2%D8%A8%D9%88_%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B 2_%D9%87%D9%85%D9%88%D9%86_%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DB%8 C_%DA%A9%D9%87_%D9%85%DB%8C_%D8%B3%D9%88%D8%B2%D9% 87_%DA%86%D8%B1%D8%A7_%D8%AC%D8%A7%DB%8C)) :Smiley14::Smiley14:

[Alex Vause]

اولین مشتری خدابیامرز "وکیوم گای" :Smiley10:

http://picoup.ir/images/03140026394409845702.jpg (http://picoup.ir/)

[Raylan Givens]

سربه‌هوایی دوقلوهای سالامانکا هیچ‌وقت عاقبت خوشی نداره...





http://picoup.ir/images/96245551146516783799.png

[hgot]

واقعا ایپزود هشتم ، خیلی خفن بود ،
همه چیز حساب شده ، حیرت آور بود.
تعلیقی که این قسمت کاشت ،
حالا سوال اینه که کیم چه میشود ?
تاکید مایک بر اینکه اون هم وارد بازی شده .

https://s.yimg.com/ny/api/res/1.2/SchlwWzep43oTin8hlKAZQ--~A/YXBwaWQ9aGlnaGxhbmRlcjtzbT0xO3c9NjIwO2g9NDIw/http://media.zenfs.com/en-us/homerun/tvline.com/78dcb852299b1a6863ad166d0e6d64ee

[Alex Vause]

به نظر من کشته شدن کیم با توجه به اون دیالوگ ساول در مورد لالو تو بریکینگ بد منتفیه. به نظر من تو قسمت های بعدی شاهد تقابل جیمی و کیم خواهیم بود. جیمی از یه طرف میخواد ازش محافظت کنه و از طرف دیگه کیم میخواد جیمی از این بازی بیاد بیرون و به همین دلیل جیمی و کیم مسیرشون از هم جدا میشه. چیزی هم که دوست دارم اتفاق بیافته تو فصل اخر اینه که یه قسمت کامل به اتفاقات بعد از Breaking Bad اختصاص داده بشه.

در مورد توجه به جزئیات تو این سریال صحبت زیاد شده اما اونجایی که مایک دستکش هاش رو میذار زیر اسلحه تا سر نخوره خیلی برام جالب بود! اینقدر به جزئیات اهمیت داده میشه! فوق العاده است.

http://picoup.ir/images/63485944737978598782.jpg (http://picoup.ir/)

[l-lamidreza]

به نظر من کشته شدن کیم با توجه به اون دیالوگ ساول در مورد لالو تو بریکینگ بد منتفیه. به نظر من تو قسمت های بعدی شاهد تقابل جیمی و کیم خواهیم بود. جیمی از یه طرف میخواد ازش محافظت کنه و از طرف دیگه کیم میخواد جیمی از این بازی بیاد بیرون و به همین دلیل جیمی و کیم مسیرشون از هم جدا میشه. چیزی هم که دوست دارم اتفاق بیافته تو فصل اخر اینه که یه قسمت کامل به اتفاقات بعد از Breaking Bad اختصاص داده بشه.

در مورد توجه به جزئیات تو این سریال صحبت زیاد شده اما اونجایی که مایک دستکش هاش رو میذار زیر اسلحه تا سر نخوره خیلی برام جالب بود! اینقدر به جزئیات اهمیت داده میشه! فوق العاده است.

http://picoup.ir/images/63485944737978598782.jpg (http://picoup.ir/)




دیالوگ ساول در مورد لالو چه ارتباطی به کیم داره تو بریکینگ بد؟

[Alex Vause]

دیالوگ ساول در مورد لالو چه ارتباطی به کیم داره تو بریکینگ بد؟

برداشتم این بود خیلی بعیده کشته باشنش... چون به نظرم کشته شدن کیم چیزی نبود که بهش اشاره نشه. و حالا که کم کم پازل لالو-ناچو-ساول داره تکمیل میشه به نظرم جیمی برای اینکه جلوی کشته شدن کیم رو یگیره یه بلایی سر لالو میاره. نظر شخصیمه (بدون سند بدون منبع :دی) :Smiley69:

[l-lamidreza]

برداشتم این بود خیلی بعیده کشته باشنش... چون به نظرم کشته شدن کیم چیزی نبود که بهش اشاره نشه. و حالا که کم کم پازل لالو-ناچو-ساول داره تکمیل میشه به نظرم جیمی برای اینکه جلوی کشته شدن کیم رو یگیره یه بلایی سر لالو میاره. نظر شخصیمه (بدون سند بدون منبع :دی) :Smiley69:

راحت باش اینجا همه‌ی لذتش به بدون سند و منبع حرف زدنشه!‌

ببین نمیشه باهات مخالفت کرد ولی اینکه گفتی قضیه کیم چیزی نبود که اشاره نشه این حسو بهم داده که انگار سال ۲۰۰۹ که داشتن فصل دوم رو می ساختن همزمان به اسپین آف فکر میکردن که یک «کیم» نامی هم وجود داشته. البته انقدر این دو تا سریال با هم چفت و بست دارن که نمیشه حتی کاملا اینو انکار کرد. همین الانشم فهمیدیم ۱۱ سال پیش تو فصل دوم سال گودمن داشته به ماجرای هکتور اشاره میکرده که در واقع هیچ کدوم از تماشاگرا نمیتونستن قضیه رو بفهمن!

کلید اصلی فرضیه شما دقیقا دست وینس و پیتر گولده که آیا اون زمان واقعا داشتن پازل اسپین آف ها می چیدن یا خیر؟ نظر منو بخوای کم ریسک ترین جواب میتونه این باشه که یه سری چیزا تو ذهنشون در مورد پیشینه کاراکترا خلق کردن ولی نه اونقدر جدی که فیلمنامه بشه و نه اونقدر شوخی که هیچ معنا و مفهومی نده.

[عبدالله]

اول اینکه، سیزن 1 برکینگ بد که پخش شده، aMC حتی مطمئن نبوده که برای دو تمدیدش کنه یا نه. سر اون قضیه ی سال 2008 و فروپاشی اقتصادی و اعتصاب نویسندگان، از 9 قسمت به 7 قسمت میرسه حتی. و کلا اینطوری بوده که سیزن 1 بین مردم سر و صدایی نمیکنه. واسه همین سیزن 2 در حالی نوشته و ساخته شده که خود گلیگان و گلد مطمئن نبودن خود سریال قراره چه آینده ای داشته باشه. چه برسه به اسپین آفش.

پس اینکه تو یه قسمت فصل دوم یه اسم میاد احتمالا صرفا یه اسم بوده. اما هنر این دو بزرگوار در این بوده که نشستن برکینگ بدو با دقت دیدن و از تک تک اِلمان‌هایی که ممکن بوده استفاده کردن. نمیدونم تو این تاپیک کسی گفت یا نه. ولی مثلا ما کمپانی مادریگال رو توی برکینگ بد داشتیم، که خیلی خوب توی این سریال هم واردش کردن و همین هفته پیش بود که گاس تو هتل با رئیسش پیتر + (https://www.express.co.uk/showbiz/tv-radio/1265565/Better-Call-Saul-Peter-Schuler-Breaking-Bad-series-AMC-Norbert-Weisser-Madrigal-JMM) در مورد برادرش و اینا صحبت کردن:

http://up.vbiran.ir/uploads/11385158654067721262_BB%20(2).jpg

و توی برکینگ بد ما با پیتر آشنا شده بودیم، پنج دقیقه اول اپیزود 2 فصل 5:

http://up.vbiran.ir/uploads/44778158654067613549_BB%20(1).jpg


دوم اینکه سیر نوشتن و سبک گلیگان و اتاق نویسنده‌هاش اینطوریه که یه مقصد نهایی در نظر میگیرن ولی اصلا همه چیز رو مو به مو برنامه ریزی نمیکنن... میان یه مشکلی رو بوجود میارن بعد خودشون هم می‌شینن فکر میکنن چطور باید این مشکل رو حل کرد. به نقل از زومجی:

"وینس گیلیگان بارها گفته است که آنها شاید یک نقشه‌ی مات و محو از مقصد داشتند، ولی سعی می‌کردند داستانشان را فصل به فصل و حتی اپیزود به اپیزود برنامه‌ریزی کنند. این همان چیزی است که ساختار داستانگویی «برکینگ بد» و حالا «ساول» را همیشه غیرقابل‌پیش‌بینی و سرزنده نگه می‌داشت و می‌دارد. هدفِ گیلیگان با انتخاب این روش، از قصد انداختن خودشان در هچل بوده است. اینکه نویسندگان از قبل تمام اتفاقات آینده را پیش‌بینی کنند برای گیلیگان مثل فاصله افتادن بین نویسندگان و کاراکترها می‌ماند. باعث می‌شود که دستِ نویسندگان در حال تکان دادن عروسک‌ها مشخص شود. باعث می‌شود نویسنده‌ها به جای فکر کردن شبیه کاراکترهایشان، شبیه یک مشت نویسنده‌ی سریال تلویزیونی فکر کنند. باعث می‌شود عنصرِ غافلگیری و سراسیمگی در دنیای واقعی در قصه کمرنگ‌تر شود. همچنین برنامه‌ریزی آینده‌ی دور داستان در مقایسه با قصه‌گویی در لحظه مثل خرید نان می‌ماند. می‌توانید یک روز ۲۰‌تا نان بخرید و آن را در فریزر ذخیره کنید تا برای مدتی دیگر هر روز صبح نیازی به رفتن به نانوایی و خرید نان برای صبحانه نداشته باشید. ولی سنگک یخ‌زده‌ی شُل و ول و بی‌مزه‌ای که برای خوردن در مایکروویو داغ می‌شود کجا و نان تازه‌ای که یکراست از تنور سر از سفره در می‌آورد کجا.

در همین خصوص گیلیگان تعریف می‌کند که وقتی در آغاز فصل پنجم «برکینگ بد»، ماجرای مسلسل‌ خریداری شده توسط والت در صندوق عقب ماشینش را معرفی کردند، اصلا نمی‌دانستند که سرانجام این مسلسل چه می‌شود و بعد به تدریج تصمیم گرفتند که چگونه از این مسلسل استفاده کنند. یکی از رازهای قصه‌گویی قوی «برکینگ بد» و «ساول» این است که نویسندگان دستی دستی برای خودشان چالش درست می‌کنند. کاراکترها را در هچل می‌اندازند و بعد دور هم می‌نشینند و فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند آنها را از هچل در بیاورند." + (https://www.zoomg.ir/2018/8/30/285955/better-call-saul-season-4-episode-4-review/)

در کل میخوام بگم که خیلی بعیده اینا از قبل به فکر این چیزا بوده باشن. اتفاقا هنرشون در همین کاریه که الان میکنن و ارزش یه اسپین آف رو بالا میبره.

[ali_74]

پرومو قسمت ۹ ندارید؟
و ی سوال دیگه این داداشا چرا هیچی نمیگن حرف نمیزنن؟ واقعا سواله

[phoenix90]

پرومو قسمت ۹ ندارید؟
و ی سوال دیگه این داداشا چرا هیچی نمیگن حرف نمیزنن؟ واقعا سواله

سریال توضیحی در این مورد نمیده.نیازی هم نیست.اینکه حرف نمیزنن به خاطر دراماتیزه کردن بیشتر سریاله.از این تیپ هیتمن ها تو سریال فارگو هم داشتیم.
کلا سایکوپث ها ویژگی های عجیب و غیر قابل درکی دارن و این به خودی خود اونها رو جالب میکنه.

[Raylan Givens]

پرومو قسمت ۹ ندارید؟
و ی سوال دیگه این داداشا چرا هیچی نمیگن حرف نمیزنن؟ واقعا سواله

Better Call Saul S05 E09 Trailer | 'Bad Choice Road' | Rotten Tomatoes TV
(https://www.namasha.com/v/brtbnQuY)



ظاهراً دو قسمت پایانی خیلی هیجانی‌ان.

[l-lamidreza]

پرومو قسمت ۹ ندارید؟
و ی سوال دیگه این داداشا چرا هیچی نمیگن حرف نمیزنن؟ واقعا سواله

اینستاگرام سریال رو دنبال کنید.

این کلیپ رو امروز پست کردن:‌

https://www.instagram.com/p/B-2ZAkHlkDo/?utm_source=ig_web_copy_link

[phoenix90]

راحت باش اینجا همه‌ی لذتش به بدون سند و منبع حرف زدنشه!‌

ببین نمیشه باهات مخالفت کرد ولی اینکه گفتی قضیه کیم چیزی نبود که اشاره نشه این حسو بهم داده که انگار سال ۲۰۰۹ که داشتن فصل دوم رو می ساختن همزمان به اسپین آف فکر میکردن که یک «کیم» نامی هم وجود داشته. البته انقدر این دو تا سریال با هم چفت و بست دارن که نمیشه حتی کاملا اینو انکار کرد. همین الانشم فهمیدیم ۱۱ سال پیش تو فصل دوم سال گودمن داشته به ماجرای هکتور اشاره میکرده که در واقع هیچ کدوم از تماشاگرا نمیتونستن قضیه رو بفهمن!

کلید اصلی فرضیه شما دقیقا دست وینس و پیتر گولده که آیا اون زمان واقعا داشتن پازل اسپین آف ها می چیدن یا خیر؟ نظر منو بخوای کم ریسک ترین جواب میتونه این باشه که یه سری چیزا تو ذهنشون در مورد پیشینه کاراکترا خلق کردن ولی نه اونقدر جدی که فیلمنامه بشه و نه اونقدر شوخی که هیچ معنا و مفهومی نده.

دقیقن همینطوره.کلا همه سریالها همینطورن و سازنده ها فقط یه ایده کلی تو ذهنشون دارن و به مرور اون رو بسط میدن.شخصیت هایی مثل مایک و گاس فرینگ همه بعد از یکی دو سال خلقشون به ذهن سازنده های برکینگ بد رسید.حتی جسی پینکمن رو تو فصل دوم بنا به گفته خود گیلیگان میخواستن حذف کنن اما به خاطر بازی خوب ارون پاول منصرف میشن.

[smh2011]

چقدر قسمت هشتم خوب بود. همه چیز عالی و یادآور آزیمندیاس بود... توی 2-3 روزی که از دیدنش برام میگذره هر بار خواستم بیام راجبش 2خط بنویسم از شدت ذوف و اشتیاق نمیتونستم ذهنم رو متمرکز کنم. اون قدر خوب بود که توی این اوضاع قرنطینه تا یکی دو روز منو بی نیاز کرد از هرگونه فیلم و سریال... هرچیزی که میخاستم ببینم ذهنم اون پس میزد و عملن میگفت بسه دیگه بزار یه مدت با همین کیف کنم....
از همون لحظه ای که کیم پیشنهاد ازدواج رو داد همینجا هم کفتم که سقوط کیم شروع میشه. توی این قسمت با ملاقاتش با لالو اونقدر این پروسه سرعت میگیره که حتی شاید توی همین فصل مجبور بشیم باهاش خداحافظی کنیم.... مرگ کیم دستکم تا اینجا یه مقدار زیادی غیرمنطقی هست. چراکه توی بریکنگ بد و حتی توی فلش فوروارد های همین بتر کال سال هم هیچگونه ضایعه ای که بشه ربطش داد به کیم ندیدیم.. ساول گودمن همیشه شنگول ئ علاقه به دور زدن قانون و انجام هار کاری برای پیروز شدن بوده و دلیلش نمیتونه مرگ کیم باشه. بلکه تبدیل جیمی به ساول - که توی این اپیزود عملن جیمی مک گیل وارد بیابون های آباکورکی شد ولی ساول گودمن بیرون میاد- عاملی برای نابودی - منظور مرگ نیست بلکه ترک و فاصله گرفتن- کیم هست. از وینس گیلیگان و پیتر گواد هم بعیده که چنین سناریو چیپی رو درنظر بگیرن. همونطور که یکی دیگه از دوستان هم گفته بود احتمالن اولین سفارش جارو برقی تاریخ دنیای بریکینگ بد مربوط به جیم باشه. حتی ساول هم تمام اعمالش توی بریکینگ بد میتونه دلیلی باشه تا بار خودشو ببنده تا به کیم بپیونده.
بحث مشخص بودن سناریو از همون اول مطرح شد که حتی خود نویسنده ها هم اون رد کردن. درسته توی ماجرای دزدیدن ساول توسط والتر و جسی ، ساول میگه که لالو شما رو فرستاده ؟!
ولی خب این به هیچ عنوان ملاکی برای اینکه بگیم از اون موقع قصد اسپین آف داشتن نیست. بالاخره برای هر کاراکتر نویسنده ها یه بک گراند در نظر میگرین از همون اول که توی دیالوگ ها و رفتار هاش خودشو نشون میده. یک سری پتانسیل های نهفته که برای ادامه سریال یا استفاده کنن یا نکنن. بعضی شخصیت ها مثل کیم اصلن زمان نوشته شدن بریکینگ بد وجود خارجی نداشتن. و این هنر نویسنده هست که در آینده جوری این شخصیت ها رو اضاف کنن که هیچ لطمه ای به داستان و شخصیت پردازی قبل از خودش نزنه
( سریال های زیادی هستن که نتونستن این رو رعایت کنن. نمونه اخیرش هم فصل چهارم money heist که کلی داستان و شخصیت رو اضاف کرد و حسابی همه چیزو خراب کرد. یا فصل آخر Game of thrones )
نویسنده ها اعلام کردن که از اول هیچگونه پایان بندی برای خدوشون درنظر نگرفتن که اتفاقن خودش یه مدل محدودیت هست. یک سری داستان و شخصیت ها معرفی میشن که باید به منطقی ترین و بهترین حالت ربط پیدا کنه به سریال قبلی.....
شدیدن منتظر ادامه و فصل ششم هستم.... قبلن اعلام شده که فصل ششم هم 10 قسمته ولی یک حس درونی بهم میگه که ای کاش مثل فصل آخر بریکینگ بد تعداد قسمت های بیشتری شاهد باشیم.

[phoenix90]

یه نکته مهم
فکر کنم همه قبول داشته باشیم که این فصل بهترین فصل سریال بوده تا به حال.
حالا اینم درنظر بگیرین که بین فصل چهار و پنج گیلیگان یه فیلم سینمایی هم ساخت با این وجود نذاشت کیفیت سریال پایین بیاد . همچین آدمی با همچین عقبه ای اگه نیاز ببینه میتونه فصل آخر رک با تعداد قسمتهای بیشتر بسازه.

[ali_74]

فلش بک های سیاه سفید ب نظرتون برا قبل داستان والتره یا کلا بعدش؟
و اینکه احتمال اومدن والتر و جسی چقد هست تو سریال؟

[Raylan Givens]

فلش بک های سیاه سفید ب نظرتون برا قبل داستان والتره یا کلا بعدش؟

فکر نمی‌کنم فلش‌بک باشن، فلش‌فورواردن و آینده رو نشون می‌دن. و به احتمال زیاد چندین سال بعد از قضایای والتر و فصل پایانی «برکینگ بد»ـه.

[amin_orang]

چقدر قسمت هشتم خوب بود. همه چیز عالی و یادآور آزیمندیاس بود... توی 2-3 روزی که از دیدنش برام میگذره هر بار خواستم بیام راجبش 2خط بنویسم از شدت ذوف و اشتیاق نمیتونستم ذهنم رو متمرکز کنم. اون قدر خوب بود که توی این اوضاع قرنطینه تا یکی دو روز منو بی نیاز کرد از هرگونه فیلم و سریال... هرچیزی که میخاستم ببینم ذهنم اون پس میزد و عملن میگفت بسه دیگه بزار یه مدت با همین کیف کنم....
از همون لحظه ای که کیم پیشنهاد ازدواج رو داد همینجا هم کفتم که سقوط کیم شروع میشه. توی این قسمت با ملاقاتش با لالو اونقدر این پروسه سرعت میگیره که حتی شاید توی همین فصل مجبور بشیم باهاش خداحافظی کنیم.... مرگ کیم دستکم تا اینجا یه مقدار زیادی غیرمنطقی هست. چراکه توی بریکنگ بد و حتی توی فلش فوروارد های همین بتر کال سال هم هیچگونه ضایعه ای که بشه ربطش داد به کیم ندیدیم.. ساول گودمن همیشه شنگول ئ علاقه به دور زدن قانون و انجام هار کاری برای پیروز شدن بوده و دلیلش نمیتونه مرگ کیم باشه. بلکه تبدیل جیمی به ساول - که توی این اپیزود عملن جیمی مک گیل وارد بیابون های آباکورکی شد ولی ساول گودمن بیرون میاد- عاملی برای نابودی - منظور مرگ نیست بلکه ترک و فاصله گرفتن- کیم هست. از وینس گیلیگان و پیتر گواد هم بعیده که چنین سناریو چیپی رو درنظر بگیرن. همونطور که یکی دیگه از دوستان هم گفته بود احتمالن اولین سفارش جارو برقی تاریخ دنیای بریکینگ بد مربوط به جیم باشه. حتی ساول هم تمام اعمالش توی بریکینگ بد میتونه دلیلی باشه تا بار خودشو ببنده تا به کیم بپیونده.
بحث مشخص بودن سناریو از همون اول مطرح شد که حتی خود نویسنده ها هم اون رد کردن. درسته توی ماجرای دزدیدن ساول توسط والتر و جسی ، ساول میگه که لالو شما رو فرستاده ؟!
ولی خب این به هیچ عنوان ملاکی برای اینکه بگیم از اون موقع قصد اسپین آف داشتن نیست. بالاخره برای هر کاراکتر نویسنده ها یه بک گراند در نظر میگرین از همون اول که توی دیالوگ ها و رفتار هاش خودشو نشون میده. یک سری پتانسیل های نهفته که برای ادامه سریال یا استفاده کنن یا نکنن. بعضی شخصیت ها مثل کیم اصلن زمان نوشته شدن بریکینگ بد وجود خارجی نداشتن. و این هنر نویسنده هست که در آینده جوری این شخصیت ها رو اضاف کنن که هیچ لطمه ای به داستان و شخصیت پردازی قبل از خودش نزنه
( سریال های زیادی هستن که نتونستن این رو رعایت کنن. نمونه اخیرش هم فصل چهارم money heist که کلی داستان و شخصیت رو اضاف کرد و حسابی همه چیزو خراب کرد. یا فصل آخر Game of thrones )
نویسنده ها اعلام کردن که از اول هیچگونه پایان بندی برای خدوشون درنظر نگرفتن که اتفاقن خودش یه مدل محدودیت هست. یک سری داستان و شخصیت ها معرفی میشن که باید به منطقی ترین و بهترین حالت ربط پیدا کنه به سریال قبلی.....
شدیدن منتظر ادامه و فصل ششم هستم.... قبلن اعلام شده که فصل ششم هم 10 قسمته ولی یک حس درونی بهم میگه که ای کاش مثل فصل آخر بریکینگ بد تعداد قسمت های بیشتری شاهد باشیم.

فصل آخر 13 قسمتیه

[l-lamidreza]

قسمت ۹:

انتظار تعلیق و هیجان خیلی بیشتری داشتم به نسبت اینکه اپیزود بعدی تموم میشه این فصل. وقتش بود یه شوک ریز تو این اپیزود بهمون بدن انصافا. ولی بازم چیزی از ارزش های این سریال کم نمیشه!

[phoenix90]

اتفاقا به نظر من این اپیزود اگه بهتر از اپیزود قبلی نبوده باشه ضعیف ترم نبود. یه اپیزود فوق العاده دیگه از یه فصل نزدیک به پرفکت.

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/95488328128651439222.jpg




:Smiley35: God damn she's Good, man

قسمت نهم

جیمی: هیچوقت آدم شجاعی نبود و هیچوقت هم نخواهد بود. هیچوقت به عواقب اعمالش توجه نمیکنه و اگر هم بهشون توجه بکنه کاری برای بهتر کردن اوضاع انجام نمیده و نهایتا غر میزنه. جیمی نمونه کاملی از شخصیت اکثریت ما آدمهاست: ترسو، حریص، دروغگو و مستاصل. جیمی برای سال گودمن شدن باید حداقل یاد بگیره با عواقب کارهاش کنار بیاد.

کیم: از اونجایی که لالو متعجب بالای چاه تو بیابون ایستاده بود، تنها چیزی که بهش فکر میکردم کیم بود؛ میدونستم قراره بیاد سراغ جیمی و این وسط قربانی شدن کیم تراژیک ترین سناریو بود، ولی آخرش علاوه بر اینکه یه درس بازیگری کامل بود نشون داد که کیم همه اون چیزهایی که جیمی نداره رو یکجا داره.
اون سکانس برداشتن درِ بطری از اتاق کارش هم اشاره فوق العاده ای بود. کیم دیگه نیازی به مساورده نداره (پروژه ای که دیگه هیجان انگیز نیست براش) و چالش جدیدش رو پیدا کرده: "چالش نجات (همراهی) جیمی"، و اون در بطری نشونه ش بود.

مایک: این شخصیت درواقع آینده سال گودمنه، آینده ای که در اون سال همه چیز رو پذیرفته و به قول مایک کاملا وارد بازی شده و قواعدش رو میدونه.
دیالوگ مایک و گاس توی این قسمت به نظرم نشون داد مایک قرار نیست در مورد ناچو دستورات گاس رو اطاعت کنه و احتمالا نافرمانی بکنه.

ناچو: ناچو تقریبا مث جسی پینکمن بدرد این دم و دستگاه نمیخوره و خود واقعیشو که یه جوون ترسیده و احساساتیه پشت یه خشونت ساختگی پنهان کرده. همونقدری که جسی با جلوتر رفتن توی دنیای سیاه بریکینگ بد، دست و پاشو گم کرد و میخواست فرار کنه، ناچو هم برای فرار از این باتلاق داره دست و پا میزنه.
باید ببینیم مث جسی میتونه فرار کنه یا نه.

لالو: کار لالو تموم نشده، شخصا فکر نمیکنم کار لالو هیچوقت تموم بشه. نگاه آخرش به هکتور و اون دستور برگشتن به مکزیک به نظرم شروع یه داستان جدیده.



http://picoup.ir/images/68134230397096621664.jpg

[عبدالله]

باید اعتراف کنم که غبطه میخورم به حال گلیگان، گولد و تیمشون.
فکر کنم واقعا هر شب با آسوده‌ترین حالِ ممکن سر روی بالشت میذارن
و میدونن که بهترین کاری که میشده رو کردن و میکنن
خوش به حالشون :Smiley96:

اپیزود سراسر تعلیق نهم، نوشته Thomas Schnauz (https://en.wikipedia.org/wiki/Thomas_Schnauz) بود. یکی از خوبای تیم
کسی که اپیزود معروف One Minute تو برکینگ بد رو نوشته.
همون یک دقیقه خفه کننده هنک توی ماشین رو...
سایر اپیزودهایی که نوشته میشه به Bug و End Times اشاره کرد
و دیگه اپیزود Say My Name که کارگردانیش هم خودش کرده
و توی ساول هم مثلا اپیزود آخر سیزن قبل


پ.ن: شاید جالب باشه بدونید که تو اپیزودی که ماشین رو میندازن ارتفاع 10 فوت بوده + (https://twitter.com/TomSchnauz/status/1250105047217659904)
اما بخاطر بارندگی و خوردگی خاک، وقتی میان این اپیزودو فیلم بگیرن ارتفاعش شده 15 فوت :))

http://up.vbiran.ir/uploads/7089158690247921143_Be.jpg

[alimori]

من هنوز یاد اون اپیزود هنک تو ماشین میفتم و دوقلوها که دارن میان سراغش خیس عرق میشم. تعلیق رو دست این سکانس ندیدم.

[opeth1h]

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTlYP0A0Vdvm-NkB9FL2Hp9-V1zta_UIT4SNgfXN6IGqBhwLJp7&s
قسمت 9- جاده اشتباه
همه چی عالی
این سریال دقیقاً همون سریالیه که دوست دارم اپیزوداش بی انتها بودن , شخصیت کیم وکسلر توی سریال زنی هست که میتونم یه عمر باهاش زندگی کنم:Smiley69:
10 دقیقه آخر بهترین سکانسی بود که چند وقت اخیر توی فیلم و سریال دیدم
خونسردی لالو ازش شخصیت خیلی جالبی ساخته
کم کم پازل پیشینه دشمنی فرینگ و سالامانکا داره تکمیل میشه تا به اتفاق معروف برکینگ بد برسه
10/10

[hgot]

زن و شوهر ، یا دو تا دوست
بعد از یه مدتی
اخلاقشون ، رفتارشون، کردارشون
شبیه هم میشن ، کیم کشیده شد به سمت سال.
تو این قسمت واقعا مصداق پیدا کرد ،
انصراف کیم از اون شغل هم ناخودآگاه کیم بود
هر چه جلوتر می ریم کیم دوست داشتنی تر میشه.

[Raylan Givens]

http://picoup.ir/images/43475902601166214744.png


کیم بالأخره تصمیم گرفت تمام‌وکمال وارد بازی بشه. حالا چرا این درِ بطری تکیلا ان‌قدر مهم هست؟ این درِ بطری برای یک برند تکیلای ساختگی با نام Zafiro Añejo مختص دنیای «برکینگ بد»ـه که برای اولین‌بار در قسمت معروف Salud (https://www.imdb.com/title/tt1683085/)که به‌عنوان یکی از شاهکارهای BB ازـش یاد می‌شه اون رو دیدیم که درـش گاس، باهاش دون الادیو رو مسموم کرد. در BCS هم برای اولین‌بار در قسمت اول از فصل دوم شاهدش بودیم که جیمی و کیم خودشون رو خواهربرادر جا زدن و اولین شیادی‌شون رو با هم انجام دادن. پس با برداشتن این درِ بطری مشخص شد که کیم جبهه‌ش رو انتخاب کرده و حتی با این‌که ظاهراً تغییری نکرده و به‌اصطلاح اسم‌ـش رو مثل جیمی عوض نکرده (همون‌طور که خودش هم به این موضوع اشاره کرد) ولی باطناً یاغی‌بودن رو پذیرفته.


این تغییر جبهه رو می‌شه در اواخر قسمت که جیمی به لالو می‌گه اگه پول رو پس می‌خوای برو برـش دار، و کیم بلافاصله خودش رو وارد گفت‌وگو می‌کنه و به حمایت از جیمی می‌پردازه هم دید؛ چون می‌دونه اگه لالو بره سراغ ساک و جای گلوله رو روی لیوان قهوه ببینه، به دروغ‌گفتن جیمی پی می‌بره.

[bayani]

قسمت ۹:

انتظار تعلیق و هیجان خیلی بیشتری داشتم به نسبت اینکه اپیزود بعدی تموم میشه این فصل. وقتش بود یه شوک ریز تو این اپیزود بهمون بدن انصافا. ولی بازم چیزی از ارزش های این سریال کم نمیشه!

http://uupload.ir/files/ag09_1111.jpg

[l-lamidreza]

http://uupload.ir/files/ag09_1111.jpg

بله فکر میکنم حدود از سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ تا الان مرتب IMDb رو چک میکنم و میدونم رتبه‌بندی چه معنی ای میده. کمی حرفه ‌ای تر برخورد کن دوست من اینجا نظرات فارغ از هر عامل تاثیرگذاری مثل رتبه‌بندی IMDb پست میشه :Smiley17:

[phoenix90]

این سریال تو خیلی از اپیزودهاش دقایق پایانیشون طوفانی بوده اما ده دقیقه آخر این اپیزود از نظر تعلیق و هیجان جزو بهترین اپیزودهای سریال بود.
اون تق تق کوبیدن لالو به آکواریم به اندازه با اسنایپ زدن پاترول توسط مایک تو اپیزود قبل و پنجاه دور تو هوا چرخیدن و معلق زدنش هیجان داشت.اپیزود قبلی همه میدونستیم مایک و جیمی قرار نیست طوریشون بشه اما اینجا هراتفاقی ممکن بود برای کیم و حتی لالو بیفته.

یکی از چیزایی که تو دنیای برکینگ بد خیلی دوست دارم این شخصیت های منفی چندین بعدیش هستش.یعنی شخصیتهای منفیش همیشه شخصیت پردازی مشخصی دارن.شعور دارن و به طور یکنواخت رو یه خط سیر منفی تکراری حرکت نمیکنن.گاس فرینگ و آنکل جک و برادرزادش و توکو و لالو و چاک ...همه شون طوری شخصیت پردازی شدن که مخاطب هیچوقت فقط حس نفرت نسبت بهشون نداره.راجع به هرکدوم از این شخصیتها ماها حسهای مختلفی رو تجربه میکنیم.حتی گاهی بهشون احترام میذاریم.

در مورد imdb ، کسی که با فیلم و سینما مدت زیادی سروکار داشته مطمئنا اینو قبول داره که بین متا و راتن و imdb موثق ترین و قابل اعتمادترین سایت imdb هستش.بعد از اون متا و در نهایت راتن که ایرادات متعددی داره.آیا نمره دهی تو این سایت بی اراده ؟ هرگز نه اما ایراداتش نظر به تمام مراجع دیگه کمتره.
نمره دهی اپیزودیک سریالها تو imdb واقعا در نود و پنج درصد مواقع درسته و اون چیزیه که باید باشه.
اپیزود نهم بترکال سال به نظر من کاملا در حد و اندازه های اپیزود هشتم بود و نمرشم کاملا حقشه.

[bayani]

بله فکر میکنم حدود از سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ تا الان مرتب IMDb رو چک میکنم و میدونم رتبه‌بندی چه معنی ای میده. کمی حرفه ‌ای تر برخورد کن دوست من اینجا نظرات فارغ از هر عامل تاثیرگذاری مثل رتبه‌بندی IMDb پست میشه :Smiley17:

درود
بله میدونم نظرات فارغ از ریت imdb هست و ما تو فضای دوستانه بحث میکنیم
فقط خواستم اشاره کنم که شاید واسه بعضی ها این اپیزود جذاب تر از قسمت قبل بوده (البته نه برای من)و همچنین ریتی رو کم شاهدش بودیم حتی توی گات
:Smiley17:

[KING STANNIS]

کل اپیزود خوب بود ولی اینجاش عالی بود
لامصب این لالو عالی بازی میکنه نمره اپیزود 10

http://picoup.ir/images/36215554658191169100.jpg

[pro_translator]

با نهایت احترام به نظرات دوستان، به نظر خودم این فصل دیگه دارن زیادی کشش می‌دن و تلاش بی‌خودی برای داستان‌سازی جدید می‌کنن...

از یه وکیل تسخیری با یه داستان جالب رسیده‌ایم به یه داستان شدیدا درگیر کارتل...

به نظر نمی‌آد داستان فعلی سریال از قبل روش فکر شده باشه و مدام دارن چیزهای جدید غیرضروری بهش اضافه می‌کنن انگار دیگه نمی‌دونن باید چی کار کرد و فقط دارن داستان رو کش می‌دن...

ماشین Suzuki Esteem جیمی که به همین راحتی از شرش خلاص شد یا فاصله‌ی عجیب جیمی با شهر که مجبور شد به خاطرش اینقدر چیز خودشو بخوره و... علت پشتشون چی بوده...

هنوز نفهمیده‌ام پیشنهاد مصنوعی و غیرمنتظره‌ی هوارد و واکنش عجیب و غیرمنطقی جیمی (در حالی که می‌شد بگه نه) چه نیتی پشتش بوده...

با این که جیمی می‌تونست پیشنهاد هوارد رو قبول کنه و پیشرفت کنه و به درآمد قانونی برسه و روی پرونده‌ی خودش کار کنه...

یا این که چرا چپ و راست از شغل‌های خوب استعفا می‌دن و شارلاتان‌بازی‌های بی‌دلیل درمی‌آرن...

یا پرونده‌ی Sandpiper Crossing case چطور پیش رفت و کی پولش به جیمی می‌رسه؟

مجددا،‌ نظر دیگر دوستان هم قابل احترامه... :Smiley17:

[Alex Vause]

با نهایت احترام به نظرات دوستان، به نظر خودم این فصل دیگه دارن زیادی کشش می‌دن و تلاش بی‌خودی برای داستان‌سازی جدید می‌کنن...

از یه وکیل تسخیری با یه داستان جالب رسیده‌ایم به یه داستان شدیدا درگیر کارتل...

به نظر نمی‌آد داستان فعلی سریال از قبل روش فکر شده باشه و مدام دارن چیزهای جدید غیرضروری بهش اضافه می‌کنن انگار دیگه نمی‌دونن باید چی کار کرد و فقط دارن داستان رو کش می‌دن...

ماشین Suzuki Esteem جیمی که به همین راحتی از شرش خلاص شد یا فاصله‌ی عجیب جیمی با شهر که مجبور شد به خاطرش اینقدر چیز خودشو بخوره و... علت پشتشون چی بوده...

هنوز نفهمیده‌ام پیشنهاد مصنوعی و غیرمنتظره‌ی هوارد و واکنش عجیب و غیرمنطقی جیمی (در حالی که می‌شد بگه نه) چه نیتی پشتش بوده...

با این که جیمی می‌تونست پیشنهاد هوارد رو قبول کنه و پیشرفت کنه و به درآمد قانونی برسه و روی پرونده‌ی خودش کار کنه...

یا این که چرا چپ و راست از شغل‌های خوب استعفا می‌دن و شارلاتان‌بازی‌های بی‌دلیل درمی‌آرن...

یا پرونده‌ی Sandpiper Crossing case چطور پیش رفت و کی پولش به جیمی می‌رسه؟

مجددا،‌ نظر دیگر دوستان هم قابل احترامه... :Smiley17:

صد البته که نظر شما هم کاملا محترمه اما به نظرم جواب سوال هایی که پرسیدید تو فصل های قبل و تو دل شخصیت جیمی مک گیل نهفته است. هر قسمت که نه هر سکانس پازلی از نبدیل شدن جیمی به ساول گودمنه. هیچ چیز اضافه ای وجود نداره. حالا در این بین یه شخصیتی به نام کیم هم مثلا هست که خوب سریال در مورد روابط جیمی و کیم هم هست. و تاثیرش رو شخصیت جفتشون. جیمی یا ساول پیشنهاد هاوارد رو رد میکنه و دنبال کار پشت میزی نیست چون همون جیمی هست که با رفیق خدابیامرزش مارکو سر مردم کلاه میذاشت و مدرک وکالتش از یه دانشگاه غیر انتفاعیه :Smiley14: (با احترام به دوستانی که تو این موسسات تحصیل میکنند). و مورد بعدی که اصلا داریم داستان ساول گودمن رو می بینیم به قول جسی "یه وکیل خلافکار" ... پس انتظار نداریم شارلاتان بازی در نیاره ، دروغ نگه و از کسی مثل هاوارد انتقام نگیره ...

[phoenix90]

کلا نکاتی که شما گفتی هیچکدوم ایراد نبود.یه تعدادش بحث سلیقه س و یه تعدادش رو هم کلا اشتباه گفتی و سریال رو درست ندیدی.
شما تمام پستهای مربوط به فصل آخر رو ببین،یه پست نمیبینی کسی توش از سریال ایراد گرفته باشه.حالا این رو با تمام سریالهای دیگه مقایسه کن ببین آیا هیچ سریالی وجود داره که همه نسبت به خوب بودنش همچین اتفاق نظری داشته باشن؟

[l-lamidreza]

این دوستمون در مورد داستان سندپایپر درست میگه به نظرم. اگه یادتون باشه یه بخش زیادی از فصل رو به خودش اختصاص داد و در نهایت اونقدر که حولش مانور داده شد به سرانجام نرسید. مخصوصا اون میتینگ فوق العاده که چاک پیشنهاد فکر کنم ۲۰ میلیون دلار حق‌السکوت برای خودش داده بود به ریچ. با اینکه خیلی به پیشرفت کاراکتر جیمی و رابطه‌اش با چاک کمک کرد ولی خود پرونده لایق یه اختتام درست حسابی بود!

[smh2011]

با نهایت احترام به نظرات دوستان، به نظر خودم این فصل دیگه دارن زیادی کشش می‌دن و تلاش بی‌خودی برای داستان‌سازی جدید می‌کنن...

از یه وکیل تسخیری با یه داستان جالب رسیده‌ایم به یه داستان شدیدا درگیر کارتل...

به نظر نمی‌آد داستان فعلی سریال از قبل روش فکر شده باشه و مدام دارن چیزهای جدید غیرضروری بهش اضافه می‌کنن انگار دیگه نمی‌دونن باید چی کار کرد و فقط دارن داستان رو کش می‌دن...

ماشین Suzuki Esteem جیمی که به همین راحتی از شرش خلاص شد یا فاصله‌ی عجیب جیمی با شهر که مجبور شد به خاطرش اینقدر چیز خودشو بخوره و... علت پشتشون چی بوده...

هنوز نفهمیده‌ام پیشنهاد مصنوعی و غیرمنتظره‌ی هوارد و واکنش عجیب و غیرمنطقی جیمی (در حالی که می‌شد بگه نه) چه نیتی پشتش بوده...

با این که جیمی می‌تونست پیشنهاد هوارد رو قبول کنه و پیشرفت کنه و به درآمد قانونی برسه و روی پرونده‌ی خودش کار کنه...

یا این که چرا چپ و راست از شغل‌های خوب استعفا می‌دن و شارلاتان‌بازی‌های بی‌دلیل درمی‌آرن...

یا پرونده‌ی Sandpiper Crossing case چطور پیش رفت و کی پولش به جیمی می‌رسه؟

مجددا،‌ نظر دیگر دوستان هم قابل احترامه... :Smiley17:

بعضی از سوال هاتون جوریه هست که به نظر میاد سریال یا با دقت دیده نشده یا اصن دیده نشده.
فاصله عجیب جیمی با شهر...
منظور رو دقیق نمی فهمم که علت چی، چی بوده... علت فاصله از شهر که این بود که پول از مکزیک از توی بیابون بیاد به آمریکا و از مرز اصلی بخاطر مسائل کارتل رد نشه ( عبور 7میلیون دلار پول نقد از مرزاونم پول کارتل زیاد کار درستی نیست. توی دیالوگ ها هم گفته میشه که چیزی نزدیک 50 کیلومتر باید توی بیابون طی بشه و توی مسیر برگشت از جایی که ماشین خراب میشه هنوز نزدیک 30-40 کیلومتر فقط تا جاده فاصله هست. راحت از شر ماشین خلاص شدن هم متوجه نمیشم.. هدف مایک این بود که همون یدونه نفری که دنبالشون بود ماشین رو نبینه.. حتی توی قسمت 9 هم مایک به یه نفر میگه که بره ماشین رو جمع و جور کنه و ناپدیدش کنه ولی لالو زودتر سر میرسه.

پیشنهاد هاواراد و نه گفتن جیمی....
توی فصل قبل دیدم که جیمی جوری رفتار میکنه که هاوارد خودشو مقصر مرگ چاک میدونه و حسابی میریزه بهم و بعد از کلی دکتر رفتن بالاخره هاوارد خودشو جمع و جور میکنه و این پیشنهادش هم به نوعی آخرین زور هاش هست که عذاب وجدانشو از بین ببره.
این همه مقدمه چینی میشه - نزدیک به دو فصل- که شخصیت جیمی تغییر کنه و از اون فردی که دنبال پرونده های افراد مسن بود به ساول تبدیل بشه ( به این نکته هم توجه کنیم که جیمی از اول معصوم نبوده و قبل از وکلات به جیمی قالتاق معروف بوده یه بعد از مرگ رفیقش به خودش میاد پس درواقع جیمی پتانسیلش رو داشته . حتی توی بهترین روز های اخلاقی خودش هم چند بار با کیم یه کلاه برداری های کوچیکی میکنن) پس الان خیلی غیرمنطقی هست که با یه پیشنهاد جیمی بره و برای هاوارد کار کنه... در واقع الان اصلن هدف جیمی پول درآوردن زیاد نیست و افق دیدش خیلی بزرگتر از ایناست. به جورایی بخاطر اتفاقاتی که افتاده جیمی کاملن مقصودش درخلاف با هاوارد و شرکتش هست و دیالوگ " خدایی که از انگشتاش صاعقه میزنه" کاملن همین رو نشون میده. البته که هنوز جیمی عذاب وجدان میگیره وقتی توی دادگاه لالو قدم برمیداره ولی تخم مرغ درد شتر دزد میشه و کار و اتفاق غیر اخلاقی ای که روز اول سخت بود به مرور رمان راحت تر میشه انجامش. پس نه پیشنهاد واوارد مصنوعی هست جواب جیمی غیر منطقی با وجود این همه مقدمه چینی و دونه پاشی.

زاویه دید اشتباهی هست که بگیم یه فردی که هرچی زود زده و نتونسته از راه درست و درمونش پیشرفت کنه و حالا داره کم کم وارد مسیر غیر صحیح میشه بیاد با یه پیشنهاد ساده برگرده به پول قانونی.
و در مورد استعفا از شغل های خوب....
دغدغه های درونی هر فردی فرق میکنه.. شغلی که شما میگین خوب برای کیمی بخاطر اخلاقیاتش پرونده های عام المنفعه هست. نه اینکه زمین و خونه یه پیرمرد رو ازش بگیره. درسته پیشرفت و پول توی شغل الانش تا حدودی تضمین شده است ولی کیم هم افق دیدش چیز دیگه هست. ( توی زندگی واقعی خودمون هم همینه... از دید بقیه شاید یه شغل یا موقعیت برای ما خوب و عالی باشه ولی اون چیزی که ما میخایم نباشه حتی با وجود درآمد خوب)
در مورد پرونده سندپایپر حضور ذهن ندارم ولی شاید در آینده دیده نتیجش معلوم بشه.

البته چیزی که باعث میشه این سوالات و انتقادات بوجود بیاد روند آرام سوز سریال و کمتر بودن صحنه ها و اتفاقات پر هیجان.. در واقع نویسنده ها نخاستن روند تغییر جیمی دقیقن مثل والت باشه... والت توی همون قسمت اول سریال تبدیل شدنش به یه تولید کننده مواد شروع و تکمیل میشه و حتی خودش هم باهاش کنار میاد و در ادامه و 61 قسمت بعدی شاهد عواقبش براش خودش و بقیه هستیم.
جیمی توی این 5 فصل هنوز کامل به ساول تبدیل نشده و این 50 قسمت در مقابل تک قسمت تاحدودی قرار میگیره.

[عبدالله]

پرونده لایق یه اختتام درست حسابی بود!
اندکی صبر، سحر نزدیک است... (لیترالی)

http://up.vbiran.ir/uploads/39976158716500844502_[20200418]%20002.jpg

[pro_translator]

از دوستانی که انقدر محترمانه (برعکس جاهای دیگه که شروع می‌کنن به حمله و توهین) پاسخ دادن بسیار تشکر می‌کنم و تفاوت اینجا با جاهای دیگه اینجور مواقع مشخص می‌شه :Smiley17:

نکته‌هایی که دوستان گفتن دیدگاه‌های مختلف رو می‌رسونه و من هم از کسانی هستم که تا بیکار می‌شه یه اپیزود رو رندومی نگاه می‌کنه پس هر قسمت این سریال رو بارها دیده‌ام :Smiley36:

دیدگاه من در مورد کش دادن این سریال شاید در مقایسه با سریال‌های دیگه باشه...

ببینید مثلا چاک آخر فصل ۳ خودکشی کرد ولی الان هاوارد توی فصل ۵ پیداش شده و رفتار خیلی عجیبی داره و به نظرم با این که اصلا پیشنهادش جدی گرفته نشد یه چیز اضافه‌ای بود توی سریال...

اگه هاوارد برای وجدان خودش این کار رو کرد که چرا جیمی انقدر انتقام سختی ازش گرفت؟ مثل انداختن گوی رو ماشینش یا تخریب شخصیتش با فرستادن اون ۲ نفر به یه دیدار رسمیش...

این‌ها در حد شوخی معمولی نیستن و مشخصه که جیمی داره زیاده‌روی می‌کنه و هاوارد هم که راحت کنار کشید و به نظرم این بخش از داستان اصلا نیاز نبود...

اگه در آینده دوباره یه اتفاقی بیافته که وجود این بخش از داستان ضروری باشه براش در اون صورت درسته...

ولی این که جیمی دنبال پول نیست (همونطور که یکی از دوستان فرمودن)، به نظرم ایرادش اینه که جیمی تمام این کارها رو به خاطر پول می‌کنه و نه فقط هیجانش...

چون لالو هم بی‌خیال جیمی شد و جیمی خودش پیشنهاد پول داد هم در مرحله‌ی اول که ۸٬۰۰۰ دلار گرفت و هم در مرحله‌ی دوم برای آوردن پول...

جیمی وقتی پرونده‌اش رو به هاوارد نداد به خاطر این بود که دنبال میز خودش بود و HHM حاضر نشد استخدامش کنه و کلا بحث و دعواش با برادرش همونجا شروع شد...

البته قابل درکه که کلا جیمی بعد از همه‌ی این اتفاق‌ها کلا عوض شده و یه پرونده مثل Sandpiper Crossing دیگه توجهش رو جلب نمی‌کنه ولی انتظار داشتم یه صدایی ازش دربیاد...

ولی کلا از داستان خارج شد... البته خودش هم نقش خیلی مهمی داشت و در نهایت همون پرونده باعث خودکشی چاک و رسیدن جیمی به اینجا شد...

ببینین من نگفتم چرا اصلا باید شارلاتان‌بازی وجود داشته باشه من گفتم شارلاتان‌بازی‌های بی‌دلیل وگرنه این که جیمی خودش یه آدم دغلکار هست نکته‌ی سریاله...

مثلا همچین انتقامی از هاوارد... حالا مثلا ماشینش رو خراب کرد باشه، اون ۲ تا خانوم چی بود فرستاد جلوی کلیف تخریبش کرد؟

بعد این که جیمی خودش اصلا به چاک اهمیت نمی‌ده و پروانه‌ی وکالتش به همین دلیل باطل شد پس همچین انتقام‌های بچگانه‌ای واقعا غیرضروریه...

هاوارد هم وقتی برگشت پیش جیمی نیت بدی نداشت واقعا و وقتی از چاک خواست از شرکت بره کاملا به لحاظ بیزنسی حق با هاوارد بود و چاک داشت شرکت رو از بین می‌برد...

یه دوستمون فرمودن کسی از سریال ایراد نگرفته توی فصل‌های اخیر... خوب این حرف دقیقی نیست حالا مگه کل دنیا اینجا نظر داده‌ان؟ :Smiley36:

از بحث‌های اضافی داستان هم دخالت مایک در مورد خارج شدن ایگناسیو به جرم تهدید پدر ایگناسیو به نظرم یه چیز مسخره‌اس که به خاطرش با گاس بخواد چپ بیافته که این مورد با اخلاقیات من جور درنمی‌آد... این مشکل ایگناسیو هست و ربطی به مایک هم نداره تا وقتی ایگناسیو هم گاف نده مشکلی پیش نمی‌آد...

مثلا لالو خیلی خیلی سریع ماشین رو پیدا کرد توی بیابون به اون بزرگی و گلوله‌ها رو پیدا کرد... مثلا انتظار داشتم سوار ماشین با ایگناسیو کلی دنبالش بگردن...

اول هم که به ایگناسیو گفت بره اگه ایگناسیو نپرسیده بود مطمئنی هیچوقت به فکرش هم نمی‌رسید دنبال ماشین بگرده...

بعد این که چطوری با حرف‌های کیم بی‌خیال داستان شد؟

* چطور نوه‌ی مایک زمان بریکینگ بد سنش همینقدره؟ :Smiley36:

* ما تا الان یاد گرفته‌ایم که کیم خودش می‌تونه شارلاتان و دروغ‌گوی خیلی خوبی باشه و چه بسا از جیمی بهتر... (مثل همین رویاروییش با لالو)

ولی مدام دارن پافشاری می‌کنن که نمی‌تونه با خودش کنار بیاد و قبول کنه... مثلا می‌گه من به موکلم دیگه دروغ نمی‌گم بعد می‌ره داستان جیمی رو پیاده می‌کنه...

و موارد مشابه زیاد هستن و به نظرم حالاحالاها هم تموم نمی‌شن...

یه سری از کاراکترها انقدر نقششون محکم شده (مثلا ایگناسیو و کیم) که فقط به کمک اون حاجیز کوییک ونیش می‌تونن حذفشون کنن که توی بریکینگ بد نباشن...

ببینید حرفم در کل اینه که خیلی از صحنه‌ها اصلا وجودشون بی‌دلیله و به داستان اصلی ربطی ندارن...

مثل فیلم Raiders of the Lost Ark که Indiana Jones اصلا ربطی به داستان اصلی نداره...

[عبدالله]

از دوستانی که انقدر محترمانه (برعکس جاهای دیگه که شروع می‌کنن به حمله و توهین) پاسخ دادن بسیار تشکر می‌کنم و تفاوت اینجا با جاهای دیگه اینجور مواقع مشخص می‌شه :Smiley17:

دقیقا همینطوره. از معدود جاهایی هست اینجا که هنوز میشه رو درک سینمایی کاربراش حساب کرد.



ببینید مثلا چاک آخر فصل ۳ خودکشی کرد ولی الان هاوارد توی فصل ۵ پیداش شده و رفتار خیلی عجیبی داره و به نظرم با این که اصلا پیشنهادش جدی گرفته نشد یه چیز اضافه‌ای بود توی سریال... اگه هاوارد برای وجدان خودش این کار رو کرد که چرا جیمی انقدر انتقام سختی ازش گرفت؟ مثل انداختن گوی رو ماشینش یا تخریب شخصیتش با فرستادن اون ۲ نفر به یه دیدار رسمیش... این‌ها در حد شوخی معمولی نیستن و مشخصه که جیمی داره زیاده‌روی می‌کنه و هاوارد هم که راحت کنار کشید و به نظرم این بخش از داستان اصلا نیاز نبود...

ببینین من نگفتم چرا اصلا باید شارلاتان‌بازی وجود داشته باشه من گفتم شارلاتان‌بازی‌های بی‌دلیل وگرنه این که جیمی خودش یه آدم دغلکار هست نکته‌ی سریاله...
مثلا همچین انتقامی از هاوارد... حالا مثلا ماشینش رو خراب کرد باشه، اون ۲ تا خانوم چی بود فرستاد جلوی کلیف تخریبش کرد؟

ببین، بنظرم این قسمت از شخصیت پردازی داستان رو درست متوجه نشدی یا نخواستی روش درست فکر کنی. قضیه خیلی سادس، یه نفر مرده (چاک)، یه تراژدی اتفاق افتاده، افرادی که به متوفا مرتبط بودن هم متأثر شدن (از جمله جیمی و هاوارد) >> یکی شون که هاوارد باشه (صرف نظر از اینکه تقصیر کیه و چیه) تونسته با مدیتیشن به آرامش برسه (پلاک ماشینش نوشته NAMAST3 در اپیسودی که اصلا عنوانش نمسته هستش) یکی دیگه‌شون که جیمی باشه (که رابطه طبیعتا خونی داره) با زدن خودش به بیخیالی و دایورت کردن قضیه دارای آشوب درونیه. (حتی پیشنهاد کیم برای رفتن پیش روانپزشک رو هم اول پشت گوش میندازه، و آخر هم انجام نمیده!

پس طبیعی هست که بعد اون همه ماجراهایی که گفتی، وقتی هاوارد اون پیشنهاد رو با چنین آرامش خاطری به جیمی میکنه، جیمی خروشان بشه... جالبه خشمش هم در ابتدا بازم با شیطنت بروز پیدا میکنه، میره همون ماشینی که پلاکش NAMAST3 هست رو آسیب میزنه، آرامش و اعتبار هاوارد تو رستوران رو... چون در ناخودآگاهش نمیتونه بپذیره که خودش چنین آشوبی داره ولی یکی دیگه تونسته به چنین آرامشی برسه.

اما یه صحنه فوق مهم داریم تو سریال. جایی که جیمی بغل دست لالو تو دادگاه نشسته و می‌بینه لالو حتی کسی که زده کشته رو هم به جا نمیاره و بعد خانواده مقتول رو میبینه و کلا یه شوک خیلی عجیب و غریبی بهش وارد میشه (بشین رندم یه بار دیگه ببین این قسمت رو)، درست بعد این اتفاق، کات به جایی که میگی >> جیمی پشت دیوار داره به خانواده مقتول نگاه میکنه، داره از درون مثل سیر و سرکه میجوشه، بلافاصله هاوارد ظاهر میشه میگه "چی شد جواب پیشنهادم؟"
پس طبیعی هست که جیمی که میتونسته (اگر چه ها و چه ها میشد) یه وکیل عادی و خوب توی اچ اچ ام باشه کارش رسیده به دفاع از یه قاتل بی وجدان، خشم درونی بروز پیدا میکنه و جلوه بیرونی میگیره. اونم در کلایمکس خودش: میپره به هاوارد، میگه تو دیگه برای من خیلی کوچیکی، شرکتت دیگه به چشم نمیاد، من خدایی هستم که از دستاش صاعقه میزنه (ناخودآگاه داره نرمالیزاسیون میکنه این قضیه هولناک رو در قالب و در جلد ساول گودمن) پس با این مقدمه بریم سراغ کوت بعدی:



چون لالو هم بی‌خیال جیمی شد و جیمی خودش پیشنهاد پول داد هم در مرحله‌ی اول که ۸٬۰۰۰ دلار گرفت و هم در مرحله‌ی دوم برای آوردن پول...

پس اگه دفعه دوم جیمی هست که پیشنهاد پول میده بخاطر اینه که بگه آره من واقعا خدا هستم و با خدایان دارم می‌پلکم. و اینکه لالو هم داره نقش بیخیال شدن رو بازی میکنه و بازی ذهنی انجام میده که اتفاقا جیمی رو مجاب کنه و بازیش هم میگیره.
(ضمنا در مواجهه اول که جیمی پیشنهاد هشت هزار دلار داد، بخاطر این بود که فکر میکرد برای یه کار ساده انقدر زیاده که لالو قبول نمیکنه، خبر نداشت این چه خر پولیه! و یجورایی میرسیم به همون جمله مایک تو این قسمت گفت که مسیرهایی که انتخاب میکنیم هر چند کوچک ما رو به اینجا رسونده)




از بحث‌های اضافی داستان هم دخالت مایک در مورد خارج شدن ایگناسیو به جرم تهدید پدر ایگناسیو به نظرم یه چیز مسخره‌اس که به خاطرش با گاس بخواد چپ بیافته که این مورد با اخلاقیات من جور درنمی‌آد... این مشکل ایگناسیو هست و ربطی به مایک هم نداره تا وقتی ایگناسیو هم گاف نده مشکلی پیش نمی‌آد...


اولا که مایک آدمیه که اصول و قوانین خودش رو داره. بعلاوه اینکه صدها پیرهن پاره کرده پس اگه بقول تو با گاس میخواد چپ بیفته حتما میدونه یه صلاحی توش هست... و اتفاقا سکانسی که بنظرم خدایگان شخصیت پردازی برای یک Prequel محسوب میشه و یه سری از منتقدها این هفته بهش اشاره کردن. فقط به جهت اینکه یه جوونی که دو سال بعد من تازه زیرنویس زدن رو شروع کرده، نیاد بگه تازه زبان یاد گرفتی و اینا، منبع فارسی میدم: + (https://www.zoomg.ir/2020/4/18/315016/better-call-saul-season-5-episode-9-review/)


"در اپیزودِ چهارمِ فصل سومِ بریکینگ بد، گاس و مایک درباره‌ی کناره‌گیری والت از پختن صحبت می‌کنند. در همین حین، عموزاده‌ها با کشیدنِ تصویرِ داس در جلوی خانه‌ی والت، مشغولِ تهدید کردن او به مرگ هستند. آن‌ها فقط به خاطر اینکه والت، کارمندِ گاس حساب می‌شود، قادر به عملی کردن انتقامشان نیستند. بنابراین مایک به گاس پیشنهاد می‌کند چرا ماجرای عموزاده‌ها را با والت در میان نمی‌گذارد. بالاخره والت از ترس هم که شده، راضی به همکاری با گاس برای در امان ماندن از دستِ عموزاده‌ها خواهد شد. اما گاس جواب می‌دهد: «اعتقاد ندارم که ترس، محرکِ تاثیرگذاری باشه».

این جمله در چارچوب بریکینگ بد این‌طور به نظر می‌رسد که گویی گاس دارد عدم اعتقادش به ترساندن را به مایک گوشزد می‌کند، اما باتوجه‌به دیدارِ آن‌ها در اپیزودِ این هفته، جمله‌ی گاس در بریکینگ بد، معنای دیگری به خود می‌گیرد؛ حالا انگار گاس دارد اعتقادِ خودِ مایک را به او یادآوری می‌کند؛ انگار دارد به او می‌گوید: «یادت میاد سر ماجرای ناچو بهم گفتی ترس، محرکِ خوبی نیست». این صحنه نشان می‌دهد نه‌تنها گاس فرینگ با تمامِ دانشِ جنایتکاری‌اش، چیزهایی هم از خردمندی مایک یاد گرفته است، بلکه شنیدنِ این جمله از زبان گاس در بریکینگ بد نشان می‌دهد که احتمالا مطیع نگه داشتنِ ناچو ازطریقِ ترس درنهایت به پشیمانی گاس منجر می‌شود؛ به خاطر همین است که او بعدها تصمیم می‌گیرد تا این‌بار به نصیحتِ مایک عمل کرده و حرکتِ مشابه‌ای را با والت تکرار نکند.

بخشِ کنایه‌آمیزِ ماجرا این است که گاس درنهایت مجبور به تهدید کردنِ والت می‌شود. بعد از اینکه گاس، زن، پسر و دخترِ نوزادِ والت را در بیابان تهدید به مرگ می‌کند، ترسِ والت باعث می‌شود تا تمام تمرکزش را روی یافتنِ راهی برای نابودی گاس بگذارد. به عبارت دیگر، یکی از دلایلی که به نابودی گاس منتهی می‌شود، عدم جدی گرفتنِ نصیحتِ مایک در اپیزودِ این هفته است."

پس اصلا بحث‌های اضافی به شمار نمیاد که هیچ؛ هم یه ارجاع داره به سریال مادر، هم شخصیت پردازی مایک و گاس رو توی هر دو سریال انجام میده (خیلی حرفه سریالی که تموم شده رو همچنان شخصیت پردازی کنی) و هم مقدمات سرنوشت نهایی ناچو رو برامون ایجاد میکنه.




مثلا لالو خیلی خیلی سریع ماشین رو پیدا کرد توی بیابون به اون بزرگی و گلوله‌ها رو پیدا کرد... مثلا انتظار داشتم سوار ماشین با ایگناسیو کلی دنبالش بگردن...

یکم اینا دیگه ملانقطی هست بنظرم. حالا دو سه دقیقه اضافه تر اونا تو بیابون باشن یا نباشن به اصل که هیچ، به فرع موضوع واقعا صدمه ای نمیزنه



ولی مدام دارن پافشاری می‌کنن که کیم نمی‌تونه با خودش کنار بیاد و قبول کنه... مثلا می‌گه من به موکلم دیگه دروغ نمی‌گم بعد می‌ره داستان جیمی رو پیاده می‌کنه...

دقیقا این در راستای قوس شخصیتی کیم هست. کیم داره (یا بهتره بگیم داشت) روی یه طناب باریک حرکت میکرد، بالاخره هم به یه سمت افتاد


من خودم اعتقاد دارم فصل 4 واقعا سیزن خوبی (در حد و اندازه هایی که از گلیگان گولد انتظار داریم) نبود. دو تا داستان جدا و دو دنیای جدا از هم که حتی لحظه‌ای به هم ارتباط پیدا نمیکردن (فقط یه جا جیمی به مایک پیشنهاد دزدی مجسمه میده، مایک میگه نه و تمام). ولی این سیزن واقعا عالیه و به جرئت حتی یه صحنه اضافی هم نداره.

[l-lamidreza]

بحثاتون واقعا به جا و لذت بخشه و دمتونم گرم که انقدر با حوصله و موشکافانه تحلیل میکنید. یه نکته راجع به اینکه گفتید مایک باید راحت قضیه ناچو را بگذره بگم که ما نه در طول سریال برکینگ بد و نه این سریال ندیدیم مایک بخواد افسار گسیخته بشه (مثل همه‌ی شخصیت های دیگه‌ی این دو سریال) و مصداق بارز یک «اجیر شده» است؛ یعنی دقیقا همون چیزی که قول داده و وظیفه داره رو انجام میده و پاشو از گلیمش دارز تر نمیکنه و همینطور کمتر از چیزی که قول داده انجام نمیده. تو یک سکانس ناچو از مایک قول گرفت که با آخرین ماموریتی که علیه سالامانکا انجام میده کارش تموم شده هست و مایک هم گفت که من کمکت میکنم این وضعیت خلاص شی و بکشی بیرون از کل این داستان. برای همین من مطمئنم بخاطر قولی که داده در نهایت همه‌ی سعی ش رو میکنه که ناچو رو فراری بده. دقیقا کاراکتر مایک به لحاظ افسارگسیختگی شخصیت‌هایی مثل سال گودمن، والتر وایت و حتی گاس فرینگ تو نقطه‌ی امن داستان قرار داره و ما همیشه حس امنیت خاصی نسبت به پسامد کنش‌هاش داریم.

[pro_translator]

دقیقا همینطوره. از معدود جاهایی هست اینجا که هنوز میشه رو درک سینمایی کاربراش حساب کرد.



ببین، بنظرم این قسمت از شخصیت پردازی داستان رو درست متوجه نشدی یا نخواستی روش درست فکر کنی. قضیه خیلی سادس، یه نفر مرده (چاک)، یه تراژدی اتفاق افتاده، افرادی که به متوفا مرتبط بودن هم متأثر شدن (از جمله جیمی و هاوارد) >> یکی شون که هاوارد باشه (صرف نظر از اینکه تقصیر کیه و چیه) تونسته با مدیتیشن به آرامش برسه (پلاک ماشینش نوشته NAMAST3 در اپیسودی که اصلا عنوانش نمسته هستش) یکی دیگه‌شون که جیمی باشه (که رابطه طبیعتا خونی داره) با زدن خودش به بیخیالی و دایورت کردن قضیه دارای آشوب درونیه. (حتی پیشنهاد کیم برای رفتن پیش روانپزشک رو هم اول پشت گوش میندازه، و آخر هم انجام نمیده!

پس طبیعی هست که بعد اون همه ماجراهایی که گفتی، وقتی هاوارد اون پیشنهاد رو با چنین آرامش خاطری به جیمی میکنه، جیمی خروشان بشه... جالبه خشمش هم در ابتدا بازم با شیطنت بروز پیدا میکنه، میره همون ماشینی که پلاکش NAMAST3 هست رو آسیب میزنه، آرامش و اعتبار هاوارد تو رستوران رو... چون در ناخودآگاهش نمیتونه بپذیره که خودش چنین آشوبی داره ولی یکی دیگه تونسته به چنین آرامشی برسه.

اما یه صحنه فوق مهم داریم تو سریال. جایی که جیمی بغل دست لالو تو دادگاه نشسته و می‌بینه لالو حتی کسی که زده کشته رو هم به جا نمیاره و بعد خانواده مقتول رو میبینه و کلا یه شوک خیلی عجیب و غریبی بهش وارد میشه (بشین رندم یه بار دیگه ببین این قسمت رو)، درست بعد این اتفاق، کات به جایی که میگی >> جیمی پشت دیوار داره به خانواده مقتول نگاه میکنه، داره از درون مثل سیر و سرکه میجوشه، بلافاصله هاوارد ظاهر میشه میگه "چی شد جواب پیشنهادم؟"
پس طبیعی هست که جیمی که میتونسته (اگر چه ها و چه ها میشد) یه وکیل عادی و خوب توی اچ اچ ام باشه کارش رسیده به دفاع از یه قاتل بی وجدان، خشم درونی بروز پیدا میکنه و جلوه بیرونی میگیره. اونم در کلایمکس خودش: میپره به هاوارد، میگه تو دیگه برای من خیلی کوچیکی، شرکتت دیگه به چشم نمیاد، من خدایی هستم که از دستاش صاعقه میزنه (ناخودآگاه داره نرمالیزاسیون میکنه این قضیه هولناک رو در قالب و در جلد ساول گودمن) پس با این مقدمه بریم سراغ کوت بعدی:



پس اگه دفعه دوم جیمی هست که پیشنهاد پول میده بخاطر اینه که بگه آره من واقعا خدا هستم و با خدایان دارم می‌پلکم. و اینکه لالو هم داره نقش بیخیال شدن رو بازی میکنه و بازی ذهنی انجام میده که اتفاقا جیمی رو مجاب کنه و بازیش هم میگیره.
(ضمنا در مواجهه اول که جیمی پیشنهاد هشت هزار دلار داد، بخاطر این بود که فکر میکرد برای یه کار ساده انقدر زیاده که لالو قبول نمیکنه، خبر نداشت این چه خر پولیه! و یجورایی میرسیم به همون جمله مایک تو این قسمت گفت که مسیرهایی که انتخاب میکنیم هر چند کوچک ما رو به اینجا رسونده)




اولا که مایک آدمیه که اصول و قوانین خودش رو داره. بعلاوه اینکه صدها پیرهن پاره کرده پس اگه بقول تو با گاس میخواد چپ بیفته حتما میدونه یه صلاحی توش هست... و اتفاقا سکانسی که بنظرم خدایگان شخصیت پردازی برای یک Prequel محسوب میشه و یه سری از منتقدها این هفته بهش اشاره کردن. فقط به جهت اینکه یه جوونی که دو سال بعد من تازه زیرنویس زدن رو شروع کرده، نیاد بگه تازه زبان یاد گرفتی و اینا، منبع فارسی میدم: + (https://www.zoomg.ir/2020/4/18/315016/better-call-saul-season-5-episode-9-review/)



پس اصلا بحث‌های اضافی به شمار نمیاد که هیچ؛ هم یه ارجاع داره به سریال مادر، هم شخصیت پردازی مایک و گاس رو توی هر دو سریال انجام میده (خیلی حرفه سریالی که تموم شده رو همچنان شخصیت پردازی کنی) و هم مقدمات سرنوشت نهایی ناچو رو برامون ایجاد میکنه.




یکم اینا دیگه ملانقطی هست بنظرم. حالا دو سه دقیقه اضافه تر اونا تو بیابون باشن یا نباشن به اصل که هیچ، به فرع موضوع واقعا صدمه ای نمیزنه



دقیقا این در راستای قوس شخصیتی کیم هست. کیم داره (یا بهتره بگیم داشت) روی یه طناب باریک حرکت میکرد، بالاخره هم به یه سمت افتاد


من خودم اعتقاد دارم فصل 4 واقعا سیزن خوبی (در حد و اندازه هایی که از گلیگان گولد انتظار داریم) نبود. دو تا داستان جدا و دو دنیای جدا از هم که حتی لحظه‌ای به هم ارتباط پیدا نمیکردن (فقط یه جا جیمی به مایک پیشنهاد دزدی مجسمه میده، مایک میگه نه و تمام). ولی این سیزن واقعا عالیه و به جرئت حتی یه صحنه اضافی هم نداره.




مرسی بابت پاسخ.

یه مسئله‌ای که گفتین جیمی خشم درونی داره واقعا سریال این رو محکم رد کرده... به خصوص بخشی که جیم داشت مصاحبه می‌شد برای پس گرفته پروانه‌ی وکالتش اسمی از چاک هم نبرد و وقتی داشت با کیم حرف می‌زد گفت:

I don't think about Chuck. Okay? I don't miss Chuck. Chuck was alive, and now he's dead, and that's that. Finito. Life goes on.

من به چاک فکر نمی‌کنم خوب؟ دلم واسه‌اش تنگ نشده. چاک زنده بود، حالا مرده، تموم شد رفت پی کارش. والسلام... زندگی ادامه داره...

اینجا به مخاطب ثابت شد که چاک هیچ ارزشی برای جیمی نداشته و حتی بر خلاف سریال‌های دیگه که معمولا یه صحنه‌ی قاطی کردن شخصیت رو نشون می‌دن هیچوقت ندیدیم جیمی به هم بریزه...

چون جیمی آدمی هست که سر مراسم ختم پدرش مثلا گریه کنه (حالا مارکو غریبه بود)...

نفرت جیمی بیشتر از هاوارد هست و نفرت عمیقی هم هست... کارهایی که جیمی کرد بچگانه بودن و این که فکر می‌کرد هاوارد نمی‌فهمه کار جیمی بوده اون ۲ مورد احمقانه بوده‌ان...

این که من گفتم چرا نرفت HHM کار کنه به خاطر این بود که به شدت با استعفای کیم مخالفت کرد که خودم الان به این نتیجه رسیدم که مقایسه درست نیست :Smiley36:

مایک داستان‌های خودش رو داره، درست...

ولی واقعا در مورد پسرش غیرمنطقی ترسیم شده... این که سر نوه‌ی خودش به خاطر سوال پرسیدن در مورد پدرش اینجوری قاطی کرد اغراق بسیار بزرگی بود...

مایک به خاطر پسرش ۲ نفر رو کشت، هر وقت اسمش اومد قاطی کرد و به نوه‌ی خودش هم رحم نکرد... این کینه‌ی عمیق چیه که از وجود مایک حذف نمی‌شه؟

سریالی که تموم شده و prequel ازش ساخته شده یعنی وقایعی که اتفاق می‌افتن تا به اون نقطه از داستان برسه مجبوره که منطبق پیش بره و از چهارچوب خارج نشه...

پس هنر خاصی نیست وقتی مجبورن...

//

ولی در کل با حرف‌هاتون موافقم... مرسی که توجیه کردین منو :Smiley35:

اون سن کیلی (نوه‌ی مایک) به نظرم یه باگ تو سریاله :Smiley69:

به نظرم Mr. Robot کلا انتظارم رو از سریال‌ها خیلی خیلی بالا برده و من با همون سبک Mr. Robot دارم سریال BCS رو می‌بینم :Smiley14:

[عبدالله]

ولی در کل با حرف‌هاتون موافقم... مرسی که توجیه کردین منو

خواهش. چون پست قبلی طولانی شد، اینو سعی میکنم مختصر بگم

اینکه تو ظاهر جیمی میگه داداشم برام مهم نیست (داداشی که اتفاقا تمام فکر و ذهن جیمی برای اثبات خودش به اون بود) یه چیزه
اینکه واقعا جیمی داره چه ترومایی رو پشت سر میذاره یه چیز دیگس... (این همه به درون و بیرون تاکید کردم)
و اتفاقا بهم ریختن جیمی همین سکانس مورد صحبت بود. سریال چطوری باید بهم ریختن نشون بده پس...

در مورد مایک هم بنظرم داری یک طرفه نگاه میکنی. خیلی مختصر اوریجین استوری مایک و پسرش رو مرور کنیم
مایک چرا اون دو نفر رو کشت؟ چون اون دو نفرِِ گناه‌کار فکر میکردن پسر مایک قراره لوشون بده و اونا پسرِ بی‌گناه رو میکشن.
حالا مایک توی فصل چهارم چیکار میکنه؟ به خاطر این که وگلر نتونه قضیه رو لو بده این مهندس آلمانی بی‌گناه رو میکشه.
کات به صحنه‌ای که تو باره، مایک خونسردی که میشناسیم داره مفرط مشروب میخوره، عکسی که یادآوره وگلره رو میخواد بکَنه از دیوار.
کات به صحنه‌ای که داره با نوه‌ش تو حیاط صحبت میکنه و نوه می‌پرسه آیا بابام هم مثل شما یه پلیس خوب بود؟ فوقع ماوقع
منطق و غیرمنطقی، تصمیم با شماست.

من خودم مستر روبات رو ستایش میکنم، و اینجا هم جای بحثش نیست اما اینکه تمام سران ایول کورپ رو تو مهمونی گیر بندازی
اونم با یه هک در پارکینگ و گیر کردن راننده‌ها پشت در تا بتونی همه تلفناشون رو هک کنی، این رو یه نفر میتونه بگه منطقی نیست.

در مورد prequel متوجه منظور من نشدی، بحث سر منطبق بودن نبود، این بود که با دیالوگ آخر مایک به گاس در مورد ناچو تو این سریال؛
درواقع یه شخصیت پردازی جدید در مورد دیالوگ اونها تو سریال برکینگ بد انجام شد. اینه که گفتم خداس. فرق داره با خارج نشدن از چهارچوب.

سن نوه، با وجود اینکه از درجه اهمیت خیلی کمی برخورداره (چون عملا کاراکتر درجه سه چهار حساب میشه)، ولی درسته و ایراد وارده
البته اشتباه ما اینه که داریم یه سریال تموم شده رو با یه سریال در حال پخش مقایسه میکنیم.
از کجا معلوم جریان کیلی چی میشه؟ شاید جوابی داشته باشه در سیزن بعد
(مثلا کیلی کشته بشه و بفهمیم مایک فقط خاطره کیلی در این سنی که میبینیم رو تو برکینگ بد داشته...
من گلیگان نیستم و قطعا سناریو من خوب نیست. ولی میخوام بگم تا تموم نشده نمیشه در موردش پیش قضاوت کرد)
تازه اگه به سن و سال بخوایم گیر بدیم، بنظرم همین که مایک تو BCS ده سال پیر تر از BB هست خیلی بدتره.
ولی واقعا به معنی واقعی کلمه گیره اینا

[pro_translator]

من خودم مستر روبات رو ستایش میکنم، و اینجا هم جای بحثش نیست اما اینکه تمام سران ایول کورپ رو تو مهمونی گیر بندازی
اونم با یه هک در پارکینگ و گیر کردن راننده‌ها پشت در تا بتونی همه تلفناشون رو هک کنی، این رو یه نفر میتونه بگه منطقی نیست.

خوب در این مورد فکر نکنم این تاپیک مناسب باشه ولی اگه خاطرتون باشه ۸ روز طول کشید و عذر هم استعفای فیلیپ پرایس بود...

یه چیز واجب و ضروری... و این که هک هم ۹۰٪ آماده‌سازی از قبل و ۱۰٪ اجرا هست و سناریویی که به تصویر کشیده شد فکر کنم حالت نسبتا قابل باوری بود...

:Smiley17:

[Raylan Givens]

لالو :Smiley14:





http://picoup.ir/images/72516046579287968656.jpg





ولی خیلی ارتفاع بود. دفعۀ اول که دیدم دهن‌ـم باز موند :))

[ali_74]

سلام.پرومو قسمت ده ندارید ممنون

[Raylan Givens]

سلام.پرومو قسمت ده ندارید ممنون

سلام. از این‌جا (https://www.instagram.com/p/B_IhdNOFirN/)می‌شه دید.

[phoenix90]

یه اپیزود کوبنده دیگه داشته باشه تبدیل میشه به یکی از بهترین فصلای سریالی که تا به حال دیدم.امیدوارم کیم بمیره.با اینکه خیلی دوسش دارم اما این اتفاق پشمها رو به پرواز در میاره واسه فصل آخر.

[pro_translator]

یه اپیزود کوبنده دیگه داشته باشه تبدیل میشه به یکی از بهترین فصلای سریالی که تا به حال دیدم.امیدوارم کیم بمیره.با اینکه خیلی دوسش دارم اما این اتفاق پشمها رو به پرواز در میاره واسه فصل آخر.

فکر می‌کنم شخصیت‌هایی مثل کیم و ایگناسیو که توی Breaking Bad نیستن با کمک همون Haji's Quick-Vanish مثل جیمی رفته‌ان...

[Alex Vause]

یه اپیزود کوبنده دیگه داشته باشه تبدیل میشه به یکی از بهترین فصلای سریالی که تا به حال دیدم.امیدوارم کیم بمیره.با اینکه خیلی دوسش دارم اما این اتفاق پشمها رو به پرواز در میاره واسه فصل آخر.

جیمی تو Breaking Bad شادتر از اونیه که کسی مثل کیم مرده باشه

[ali_74]

جیمی تو Breaking Bad شادتر از اونیه که کسی مثل کیم مرده باشه

اره ولی شاید با خودش دیگه اون موقع کنار اومده با این فقدان

[phoenix90]

آره خب اما اینطوری هم میشه به قضیه نگاه کرد که اینکه هیچ اصولی تو برکینگ بد نداشت و قشنگ فرو رفته بود تو نقش کرکتر ساول گودمن به خاطر مرگ کیم بوده باشه
یعنی دیگه کسی نبوده که به نوعی وصلش کنه به جیم مک گیل و بعد از مرگ کیم با غرق کردن خودش در کارش سعی داشته همه اونچیزی که به کیم به نوعی مربوط میشده رو فراموش کنه کاری که به نوعی بعد از مرگ چاک هم انجام داد هرچند چاک و کیم قابل مقایسه نیستن ابدن
من هرجور فکر میکنم میبینم حالت منطقیش اینطوریه که تو اپیزود دهم احتمالا اتفاقی میفته که کیم مجبور میشه الباکرکی رو ترک کنه و غیب بشه توسط vacuum guy اما از طرف دیگه دوباره استفاده کردن از شخصیت وکیوم واسه غیب کردن یه شخصیت یه جورایی نخ نما شده به نظر میاد و فکر نکنم دوباره تکرار بشه (چون یه بارم جیمی خودش قراره اینطوری غیب بشه)
در کل مرگ کیم اتفاق فوق العاده کوبنده ایه واقعا فوق الهاده میشه اگه رخ بده :دی

[Alex Vause]

چیزی که من دوست دارم ببینم اینه که کیم رو دوباره بعد از پایان Breaking Bad تو اون فضای سیاه و سفید و فلش فورواردها ببینیم ! شاید تو اخرین قسمت سریال! ... و بحثی هم پیش میاد اینه که واقعا فصل بعد قراره چی ببینیم ؟ جیمی که تبدیل شده به ساول ! واقعا این قسمت خیلی مهمه !

[phoenix90]

من از 2014 به این طرف فیلم و سریال با زیرنویس فارسی ندیدم
سالش رو دقیق میدونم چون آخرین فیلمی که با زیرنویس فارسی دیدم nightcrawler بود یادمه هی منتظر زیرنویسش بودم خبری نمیشد رفتم وبلاگ امیر طهماسبی ازش خواهش کردم دست بجنبونه و اینو ترجمه کنه چقد سخت بود انتظار بعدش با خودم عهد کردم باید رو انگلیسیم کار کنم هرچند همون موقعم زبانم بد نبود.تو این شیش سال نمره 117 تافل رو گرفتم که خیلیا تو شیرین ترین آرزوهاشونم نمیتونن ببیننالبته که هدفم از تقویت زبانم فقط دیدن فیلم و سریال نیود
شاید بگین داره فخر فروشی میکنه دقیقا من دارم همین کارو میکنم انگلیسی چیزیه که باید بهتون بربخوره و خجالت زده بشین بابت بلد نبودنش تا آخرش مجبور بشین دست به کار بشین واسه یاد گرفتنش
خیلی وقت بود واسه زیرنویس منتظر نمیموندم چون زیرنویس انگلیسی همیشه حاضر و آمادست اما این اپیزود بترکال سال هنوز زیرنویس انگلیسیشم نیومده خدا بگم چیکارت کنه amc :دی

[wlh]

من از 2014 به این طرف فیلم و سریال با زیرنویس فارسی ندیدم
سالش رو دقیق میدونم چون آخرین فیلمی که با زیرنویس فارسی دیدم nightcrawler بود یادمه هی منتظر زیرنویسش بودم خبری نمیشد رفتم وبلاگ امیر طهماسبی ازش خواهش کردم دست بجنبونه و اینو ترجمه کنه چقد سخت بود انتظار بعدش با خودم عهد کردم باید رو انگلیسیم کار کنم هرچند همون موقعم زبانم بد نبود.تو این شیش سال نمره 117 تافل رو گرفتم که خیلیا تو شیرین ترین آرزوهاشونم نمیتونن ببیننالبته که هدفم از تقویت زبانم فقط دیدن فیلم و سریال نیود
شاید بگین داره فخر فروشی میکنه دقیقا من دارم همین کارو میکنم انگلیسی چیزیه که باید بهتون بربخوره و خجالت زده بشین بابت بلد نبودنش تا آخرش مجبور بشین دست به کار بشین واسه یاد گرفتنش
خیلی وقت بود واسه زیرنویس منتظر نمیموندم چون زیرنویس انگلیسی همیشه حاضر و آمادست اما این اپیزود بترکال سال هنوز زیرنویس انگلیسیشم نیومده خدا بگم چیکارت کنه amc :دی


این نسخه رو بگیر Better.Call.Saul.S05E10.720p.WEB-DL.Xlf.MrMovie رو خودش زیر نویس تقریبا خلاصه و جالبی داره جوری چیدمان انجام داده و مرتب کرده زیر نویس رو که چشم آدم خسته نمیشه.

[Heisen-berg]

قسمت دهم: یک موضوع غیرقابل بخشش



پایان این فصل، پایان فصل قبل

http://s11.picofile.com/file/8394691450/fofo.JPG

[phoenix90]

به خوبی دو اپیزود قبلی نبود اما در کل یه اختتام عالی بود برای یه فصل فوق العاده

حالا کی صبر کنه اینهمه مدت برای فصل آخر
امیدوارم به سبک فصل آخر برکینگ بد دو پارت 8 قسمته باشه فصل آخر

[kingnessi]

http://picoup.ir/images/21125416866362956552.jpg



پایان فصل

منتظر بودم یه گرهی از داستان باز بشه ولی اوضاع پیچیده ترم شد.

توی قسمت پنجم یه سکانس بود که جیمی با چرب زبونی به کیم القا میکنه که باید از کوین (صاحب بانک مساورده) انتقام بگیره و با حالت موذیانه ای کیم رو وارد نقشه خودش کرد. آخر این قسمت یه سکانس متضاد داریم:
کیم با چرب زبونی جیمی رو راضی میکنه که بلایی سر هاوارد بیارن.

یکی از بزرگترین علامت سوالهایی که این قسمت ایجاد کرد همینه. آیا واقعا کیم میتونه مغز متفکر پشت پرده سال گودمن باشه. همه ما از وقایع بریکینگ بد و طی این پنج فصل میدونیم جیمی شخصیت شجاعی نیست و بسیار ترسوئه ولی کیم از اونطرف بخصوص توی این چند قسمت اخیر نشون داد که خیلی شجاعه. سوال مهم اینه:

آیا کیم وکسلر واقعا خطرناکتر از سال گودمنه؟؟

تئوری جالبتر اینه که کیم داره تبدیل میشه به والتر وایت و این خطرناک شدن بخصوص توی سکانس دونفره پایانی این فصل به وضوح پیداست.

یکی دیگه از علامت سوالهای بزرگ مربوط به لالو سالامانکاست.



چیزی که من فکر میکنم اینه که لالو رو دیگه توی این سریال نخواهیم دید.(منهای اون بخش فلش فوروارد) تا جایی که میدونیم جیمی معتقده لالو ناپدید شده و مسئولیتش هم با ناچو وارگاست.

تو قسمت قبلی هم گفتم کار لالو هیچوقت تموم نشده. احتمالا توی تایم لاین بریکینگ بد هم زنده ست و شاید در فکر انتقام از سال گودمن.

در کل کلاف سریال از اون چیزی که فکر میکردم پیچیده تر شد و این وسط فقط به کیم وکسلر فکر میکنم؛ عجیب منو یاد والتر وایت انداخت.
(یکی از دوستان گفته بود احتمالا کیم توی تایم لاین بریکینگ بد هم هست و شاید پشت تمام قضایا؛ همچین ایده غیرممکن و بعیدی هم نیست :Smiley35:)

پ ن: یکی از دوستان به فاصله زمانی دو سریال ایراد گرفته بود، فاصله دو تایم لاین نهایتا سه ساله (وقایع این سریال حول و حوش 2003 تا 2005 اتفاق میوفتن و وقایع کل سریال بریکینگ بد بین 2008 تا 2010)

پ ن: این فصل باید تو فصل جوایز همه جایزه هارو درو کنه:Smiley35:




http://picoup.ir/images/57036656616270956851.jpg

[ali_74]

عزیزان کسی زیرنویس فارسی قسمت اخر فصل ۵ وو نداره ماهم ببینیم؟

[Alex Vause]

عزیزان کسی زیرنویس فارسی قسمت اخر فصل ۵ وو نداره ماهم ببینیم؟

اومده از اینجا می تونی بگیری
https://subscene.com/subtitles/better-call-saul-fifth-season/farsi_persian/2196252

[l-lamidreza]

قسمت آخر:

خیلی اپیزود فینالی عجیبی بود. اصلا انتظار نداشتم همچین چیزی رو!‌ رسما تو آخرین اپیزود این فصل سال گودمن از نقش اول بودنش رفت کنار و شخصیت کیم وکسلر ظاهر شد... خیلی عجیبه یهو تو ۲ اپیزود کیم انقدر شیفت کنه رو شخصیت به این سیاهی که خود سال گودمن نتونه هضمش کنه. واقعیتش انقدر این قضیه بولد و مبهم شد برام که اصلا داستان لالو و گاس فرینگ به چشمم نیومد. انصافا نمیشه تو این وضعیت گفت که این اپیزود خوب یا بد تموم شد چون فصل بعدی همه چیزو مشخص میکنه راجع بهش.
احساس میکنم تیم گیلیگان-گولد ریسک بزرگی کردن در مورد این اتمام این فصل و جدی جدی یه چالش عجیب و بزرگ بوجود آوردن که شدیدا سوال رو در مورد اینکه کیم تو وقایع بریکینگ بد چی میشه پررنگ میکنه.
فکر کنم بهترین جوابی که میتونم به خودم بدم نامگذاری عنوان سریال به «better call kim» تو فصل بعدیه :))

[phoenix90]

با توجه به اتفاقی که واسه لالو افتاد تو این فصل،تنها توجیه منطقی واسه نبودش تو برکینگ بد میتونه زندانی شدنش باشه.به احتمال زیاد توسط خود پلیس مکزیک.جور دیگه ای نمیتونن توجیه کنن نبودش تو دنیای برکینگ بد رو چون تمام اعضای خانوادش و ابل و تبارش همه تو برکینگ بد کشته میشن از اون طرف شد مایک و گاس و دار و دستش همه توسط والتر از بین رفتن و دیگه چیزی واسه لالو نمیمونه واسه انتقام غیر از ناچو و خود سال که کمتر مقصره تو اتفاقاتی که واسه لالو افتاد.

[pro_translator]

با توجه به اتفاقی که واسه لالو افتاد تو این فصل،تنها توجیه منطقی واسه نبودش تو برکینگ بد میتونه زندانی شدنش باشه.به احتمال زیاد توسط خود پلیس مکزیک.جور دیگه ای نمیتونن توجیه کنن نبودش تو دنیای برکینگ بد رو چون تمام اعضای خانوادش و ابل و تبارش همه تو برکینگ بد کشته میشن از اون طرف شد مایک و گاس و دار و دستش همه توسط والتر از بین رفتن و دیگه چیزی واسه لالو نمیمونه واسه انتقام غیر از ناچو و خود سال که کمتر مقصره تو اتفاقاتی که واسه لالو افتاد.

یه احتمال دیگه اینه که ایگناسیو از طرف گاس مامور می‌شه لالو رو بکشه و موفق هم می‌شه :Smiley39:

[opeth1h]

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTkqlvW6cvRNFBd_FEX2NijDh9IM_jFT pf-Whma2nJ59kUcLVzw&s

قسمت ۱۰ - چیزی نابخشودنی
دیروز داشتم با یک نفر که نشسته بود ۲۸ تا باگ از فیلم زیبای پارازیت در آورده بود صحبت میکردم و نقطه مشترکمون دیدن همزمان این سریال بود و زمانی که ازش خواستم باگ های این سریال رو بگیره با کمی مکس فقط به سکانس آسانسور اشاره کرد که اونم برای خالی نبودن عریضه بود
همه چی این سریال نابه ولی هیچ چیز به پای فیلم برداریش نمیرسه به طوریکه با صدای بسته هم میشه از دیدنش لذت برد حرکت دوربین روی چرخ ها و نماهای بسته روی صورت شخصیت های از زاویه های متفاوت برای مثال زیر ملحفه توی متل و لالو موقع معرفی خانواده مکزیکیش
عمارت لالو و اتفاقات داخلش یک اسکارفیس کوچیک برای خودش بود که تونست به شخصه هیجانی رو که مدت هاست فراموش کردم به وجودم برگردونه
شخصیت کیم داره جایی میره که مادر اژدها (Game of thrones) و دلورس (westworld) باید جلوی کیم زانو بزنن
1 ساعت هیجان-فراموشی و لذت ناب و انتظار کشنده تا فصل بعدی
10/10

[عبدالله]

چیزی که من فکر میکنم اینه که لالو رو دیگه توی این سریال نخواهیم دید.
اصلا سریال این مدلی نیست که یه کسی رو همینجوری ول کنه و دیگه نبینیمش. قطعا سیزن بعد لالو و ناچو نقش مهمی دارن.
حتی همین سندپایپری هم که اپیزود قبل دوستان بهش گیر دادن و من گفتم اندکی صبر، سحر نزدیک است، دیدین که نزدیک شد.
همین که الان گاس فکر میکنه لالو مرده (طبق بیسیمی که زد) و ساول تو برکینگ بد میدونه لالو زنده است یعنی یه خبرایی قراره بشه.


نمره 117 تافل رو گرفتم
خیلی وقت بود واسه زیرنویس منتظر نمیموندم اما این اپیزود بترکال سال هنوز زیرنویس انگلیسیشم نیومده
بعنوان کسی که یه 106 ناقابل داره عرض میکنم هیچ نیازی به زیرنویس انگلیسی ندارم.
چه برسه به شما که ماشالا 117 هستین!

[giumartan]

صبر کردم فصل تموم شه بعد یکجا ببینم
خیلی لذت بخش بود

[Yelawolf]

قسمت نهم: شرحش با این عکس
کیم چقدر خوب جیمی رو نجات داد

https://imgurl.ir/uploads/l6401_.jpg

قسمت دهم :

قسمت دهم : خودش یه فیلم سینمایی بود همه چی داشت و مهم تر از همه این که خیلی هامون چون برکینگ بد رو دیدم هی منتظر بودیم یه بلایی سر لالو یا کیم بیاد اما سوپرایز شدیم و همه چیز فعلا اوکیه و تا فصل بعد هم وجود دارند . اخرش واقعا خوشحال شدم که لالو زد شتکشون کرد خیلی اکشن بود . سکانس اخری هم شیفت شدنش جالب بود یعنی از اون تیر اندازی ها و بزن بزن ، سکانس بعد سریع کیم با دستش بنگ بنگ جیمی رو زد و من خودم انقدر غرق تیراندازی بودم که یهو جا خوردم فکر کردم کیم داره تیراندازی میکنه:Smiley14:
https://imgurl.ir/uploads/l022474_.png

جا داره یه سریال از مایک ساخته بشه همینطور از لالو و ناچو هم همینطور اسم سریالشم بزارن سالمانکا فامیلی .

[عبدالله]

یه سوال. شما منطق اون تیم ضربت و مشخصا اون دو نفری که توی تونل بودن رو متوجه شدید؟
داشتن توی تونل میرفتن، یهو لالو اومد یکیشون رو کشت سر تونل، اینا همینطوری به مسیرشون به سمت انتهای تونل ادامه دادن
حتی بیسیم هم زد که چه خبره اونجا، کسی جواب نداد... طبیعتا باید برمیگشتن ببینن چه خبره نه اینکه راشونو ادامه بدن
یا حداقل وقتی دو نفرن یکی برمیگشت یکی میرفت. :Smiley39:

[giumartan]

یه سوال. شما منطق اون تیم ضربت و مشخصا اون دو نفری که توی تونل بودن رو متوجه شدید؟
داشتن توی تونل میرفتن، یهو لالو اومد یکیشون رو کشت سر تونل، اینا همینطوری به مسیرشون به سمت انتهای تونل ادامه دادن
حتی بیسیم هم زد که چه خبره اونجا، کسی جواب نداد... طبیعتا باید برمیگشتن ببینن چه خبره نه اینکه راشونو ادامه بدن
یا حداقل وقتی دو نفرن یکی برمیگشت یکی میرفت. :Smiley39:
منم همین سوال برام پیش اومد
فرینگ گفتش یه تیمه حرفه این بعدش اصلا شک نکردن که چرا راه فرار رو مخفی نکرده

و یه سوال دیگه لالو دقیقا کجا رفت که دوباره برگشت
اگه میخواست برگرده اصلا چرا رفت

[Alex Vause]

منم همین سوال برام پیش اومد
فرینگ گفتش یه تیمه حرفه این بعدش اصلا شک نکردن که چرا راه فرار رو مخفی نکرده

و یه سوال دیگه لالو دقیقا کجا رفت که دوباره برگشت
اگه میخواست برگرده اصلا چرا رفت

رفت از پشت سرشون در اومد دیگه :Smiley19: . راه قرارم مخفی نکرده شاید عجله داشته :دی
در کل تیمه زیاد حرفه ای نبود قبول دارم. مسخره ترین جاش اونجا بود که از دیوار نمیتونستند بیاند تو :Smiley14:

[Yelawolf]

یه سوال. شما منطق اون تیم ضربت و مشخصا اون دو نفری که توی تونل بودن رو متوجه شدید؟
داشتن توی تونل میرفتن، یهو لالو اومد یکیشون رو کشت سر تونل، اینا همینطوری به مسیرشون به سمت انتهای تونل ادامه دادن
حتی بیسیم هم زد که چه خبره اونجا، کسی جواب نداد... طبیعتا باید برمیگشتن ببینن چه خبره نه اینکه راشونو ادامه بدن
یا حداقل وقتی دو نفرن یکی برمیگشت یکی میرفت. :Smiley39:

خب اون دو نفر مطمئن بودن لالو از تونل گذشته و اولویتشون گیر انداختن لالو بود که فرار نکنه ، شاید هم حتی اگه شک کردن که اون بالا یه خبراییه سریع تر میخواستن به مقصد و لالو برسن . در هر صورت چه برمیگشتن یا نه سرنوشتشون تیر های لالو بود .

[Yelawolf]

منم همین سوال برام پیش اومد
فرینگ گفتش یه تیمه حرفه این بعدش اصلا شک نکردن که چرا راه فرار رو مخفی نکرده

و یه سوال دیگه لالو دقیقا کجا رفت که دوباره برگشت
اگه میخواست برگرده اصلا چرا رفت

لالو این تونل رو درست کرده بود برای همچین روزی و اگر دقت کنی لحظه آخر خود لالو دو دل بود که در راه مخفی رو ببنده یا نه و آخر سر در رو نبست تا از پشت بیاد بزنتشون . تونل هم از انتهاش میرسید به بیرون خونش که برگشت و دخلشون رو اورد .

اون تیم هم برا اطمینان یکیشون بالا وایساد نگهبانی داد و دو نفر هم رفتن تو تونل دیگه .

[عبدالله]

خب اون دو نفر مطمئن بودن لالو از تونل گذشته و اولویتشون گیر انداختن لالو بود که فرار نکنه ، شاید هم حتی اگه شک کردن که اون بالا یه خبراییه سریع تر میخواستن به مقصد و لالو برسن . در هر صورت چه برمیگشتن یا نه سرنوشتشون تیر های لالو بود .

در اینکه لالو هوشمندانه عملکرد شکی نیست ولی بشخصه رد پای نویسنده رو اواخر اپیزود کامل حس میکردم... بقول دوستان، اصلا همین که یه تیم مثلا حرفه ای برای نفوذ نیاز داشته باشه یکی بیاد براشون درو باز کنه یجورایی در راستای خواست نویسنده هست بیشتر. یا اینکه اگه اینا (حداقل یکیشون) برمیگشت احتمالا اتفاق دیگه‌ای میفتاد. به هر صورت اپیزود آخر رو دوست داشتم و نمیخوام گیر الکی بدم؛ ولی به نظرم میتونست تو پرداخت بهتر عمل کنه.

[erfan2086]

لالو این تونل رو درست کرده بود برای همچین روزی و اگر دقت کنی لحظه آخر خود لالو دو دل بود که در راه مخفی رو ببنده یا نه و آخر سر در رو نبست تا از پشت بیاد بزنتشون . تونل هم از انتهاش میرسید به بیرون خونش که برگشت و دخلشون رو اورد .

اون تیم هم برا اطمینان یکیشون بالا وایساد نگهبانی داد و دو نفر هم رفتن تو تونل دیگه .

در اون تونل زیر وان حمام بود و اگر لالو میرفت و در و میبست تا اونا بخوان ورودی پیدا کنن لالو فلنگ و بسته بود منتها لالو طمع کرد و به جای فرار مقاله کرد به همین حاطر از عمد ورودی و نبست که اونا گول بخورن، خودشم اصلا نرفت داخل تونل توی حمام مخفی شد و اونارو کشت

ولی در کل 5 سیزن گذشته و به خصوص تو دو تا سیزن آخر تقریبا هیچ اتفاقی نمیافته با اینکه بازی ها و کارگردانی عالیه ولی در کل سریال به لحاظ داستانی پیش نمیره

[عبدالله]

خودشم اصلا نرفت داخل تونل توی حمام مخفی شد و اونارو کشت

لالو بعد اینکه کارش با ناچو تموم بشه، قطعا میاد سر بخت همینایی که سریالو با دقت نمیبینن : ))
بخاطر سایز بالا در اسپویلر.


http://up.vbiran.ir/uploads/42088158819052040663_G%20(1).jpg

http://up.vbiran.ir/uploads/34207158819051918523_G%20(2).jpg

http://up.vbiran.ir/uploads/10694158819052023799_G%20(3).jpg

http://up.vbiran.ir/uploads/2924015881905205638_G%20(4).jpg

[giumartan]

در اون تونل زیر وان حمام بود و اگر لالو میرفت و در و میبست تا اونا بخوان ورودی پیدا کنن لالو فلنگ و بسته بود منتها لالو طمع کرد و به جای فرار مقاله کرد به همین حاطر از عمد ورودی و نبست که اونا گول بخورن، خودشم اصلا نرفت داخل تونل توی حمام مخفی شد و اونارو کشت

ولی در کل 5 سیزن گذشته و به خصوص تو دو تا سیزن آخر تقریبا هیچ اتفاقی نمیافته با اینکه بازی ها و کارگردانی عالیه ولی در کل سریال به لحاظ داستانی پیش نمیره

داخل تونل که رفت بعد از اون ور تونل اومد بیرون

[smh2011]

بصورت اتفاقی فهمیدم که یکی از شبکه های ماه واره ای داره Breaking bad رو میزاره. و ترغیب شدم که هر شب ببینمش. درکل فارغ از خود سریال و کیفیتش نکته دیگه ای که جذاب ترش میکنه دیدن اپیزودیک سریال هست که تبدیل به یه اونت خاص روزانه برام شده تا کل برنامه و کار هامو هماهنگ کنم هر زو تا شب ساعت10-11 وقتم آزاد باشه.
چقدر سریال همچنان تازه و ناب هست.. دروغ چرا ولی 7-8 سال پیش که شروع کردم به دیدین bb بعضی وقتا برام خسته کننده میشد. انتظار پلات های داستانی معمول و باسمه ای رو داشتم. چرا والت جین رو کشت؟ چرا اسکابلر همون اول سر با والت سر جنگ گرفت و ماجرای طلاق پیش اومد. چرا اینقدر داستان کریزی ایت طولانی پیش رفت. چرا والت دور ساندویچ کریزی ایت رو میبرید . اصن چرا اینقدر با طمانینه این صحنه رو نشون میده . کلی چرا های دیگه... ولی الان که میبینم - مسلمن سواد بصری 8سال پیش من ضعیف بوده و مسلمن دیدن همین مدل فیلم و سریال ها باعث رشد فکری و ذهنی ای شده که امروز لذت دوباره دیدنش رو برام دو چندان کرده- نه تنها سریال کند نیست بلکه خیلی هم مسلسل وار داره پیش میره.. بدون هیچ گونه درجا زدن و کش دادن داستان..
و اما چرا اینجا اومدم این حرف هارو دارم میزنم؟!
چند شب پیش بود که سال گودمن وارد سریال شد و چند تا نکته به ذهنم رسید راجبش:
اول اینکه چقدر سال زمان ورودش به سریال چاق تر بوده.. به نظرم گریمی که ما از جیمی مکگیل داریم بیشتر به فصول انتهایی bb نزذیک هست تا ورودش به سریال.
دوم اینکه چقدر سال انتهای فصل چهارم با سالی که وارد bb میشه همچنان فاصله داره.. با وجود اینکه در انتهای فصل پنجم bcs سال بیشترین فاصله رو با جیمی داره ولی هنوز فاصله زیادی با سالی که وارد فصل دوم bb میشه هست. و این کار داستان گویی برای فصل انتهایی bcs رو خیلی سخت میکنه که باید توی 13 قسمت این میزان از تغییرات صورت بگیره. البته ناگفته نماند با سابقه ای که وینس گیلیگان داره زیاد جای نگرانی نیست. چرا که توی هر فصل کلی از تغییرات شخصیتی و داستانی رو شاهد بودیم. خلاصه که بنظرم همچنان بیشتر جیمی مکگیل رو شاهد هستیم تا سال گودمن.. میان سال فصل پنجم bcs تا سال فصل دوم bb خودش نردیک به سریال 7-8 فصلی:Smiley35:به سبک واکینگ دد فاصله هست.
سوم عجیب پیر و فرسوده بودن مایک توی bcs . این بشر ار لحاظ فیزیکی خیلی خیلی ضعیف تره.و با وجود گریم همچنان پیر تر میزنه. شاید اگه بودجه عظیمی داستن تا مثل آیریش از تکنولوژیه های تغییر چهره استفاده میکنن خیلی خوب میشد ( البته میدونم یه کاشکی محاله... کل بودجه سریال رو برای همچین کاری می طلبید)
در آخر هم ارجاعاتی که ورود ساول توی bb به bcs میده. جایی که والت و جسی میبرنش توی بیابون تا تهدیدش کنن میگه لالو شما رو فرستاده... بهش بگین کار من نبوده کار ایگناسیو بوده ( پایان بندی فصل 5 bcs)

[ＳｈＩｎＯｄＡ]

https://picoup.ir/images/63378582256457100496.png

این سریال جدا من رو بد عادت کرده. مگه می‌شه همه چیز این‌قدر آن تاپ؟! استانداردهای بتر کال سال واقعا ترسناکه؛ می‌تونه لذت دیدن کلی سریال دیگه رو برات زهرمار کنه! هر اپیزودش کلاس درس کارگردانی، فیلم‌برداری، نورپردازی، کادربندی، کامپوزیشن و درک رنگه.

این فصل پر بود از سکانس‌ها و لحظات ماندگار؛ توپ‌های بولینگ، ازدواج جیمی و کیم، آش و لاش شدن مایک، انفجار لوس پولوس (مخصوصا سکانس پاک کردن سینک با اون تعلیق فوق‌العادش)، داستان جیمی و مساورده، کیم و لالو، فوران خشم جیمی بر سر هاوارد، ناچو، لالو و ترمیناتور شدنش (اون صحنه که صدای ماسه‌ها و سنگ‌ریزه‌های زیر پاش، تبدیل به غرش یه آتشفشان شد)، بازگشت اسلیپین کیمی (جای دوری هم نرفته بود!) و در نهایت اپیزود استثنایی هشتم، حامل پول.

واقعا اگه بخوام در مورد ریز به ریز جزئیات این فصل و منطقی که پشت سرشون بود صحبت کنم، یه مثنوی هفتاد مَن می‌شه؛ پس فقط به لحظه پایانی کیم بسنده می‌کنم؛ جایی که حتی خود جیمی هم جا خورد! (دقیقا برعکس فصل قبل) من از اول با این نگرش که جیمی، کیم رو فاسد کرده یا می‌کنه، کاملا مخالف بودم و هستم و خواهم بود. رابطه این دوتا شبیه اون سکانسیه که مایکل کورلئونه تو آشپزخونه پنیک می‌زنه و می‌گه "هربار می‌خواستم بیام بیرون، دوباره درگیرم کردن." درسته در بیشتر موارد این جیمی بوده که پای کیم رو به جریانات مختلف باز کرده، ولی جاهای بسیار حیاتی‌ای هم بودن که کیم، جیمی رو به جاده ساول شدن برگردونده.

حالا فصل پایانی شروع شده و باید ببینیم که سرنوشت کاراکترهایی که تو برکینگ بد حضور نداشتن به کجا ختم می‌شه...

[sarkhail]

روی هم رفته خیللللی بهتر از فصل قبل بود و داستان ار همه لحاظ جذاب دنبال می‌شد. اوج فصل رو هم باید بذاریم اون اپیزودی که توش ساول و مایکل تو بیابون‌ها سرگردون بودن. واقعاً فوق‌العاده بود. از هر لحاظی که فکرش رو بکنید؛ کارگردانی، نورپردازی، فیلمبرداری، گریم و ... یکی از بهترین اپیزودهای سریال عمرم رو دیدم.

حقیقتش فکر نمی‌کردم که لالو قسر در بره و حدس می‌زدم که این اپیزود، آخرین حضورش تو سریال باشه؛ اما خب این چقرِ بدبدن به هر ترتیبی که بود تونست جون سلام به در ببره و به نظرم در اولین فرصت هم میره سراغ ناچو. و البته با توجه به حضور گاس و مایک و ساول توی بریکینگ بد، با اطمینان میشه گفت که گزندی از لالو به این سه نفر نمی‌رسه.

کیم با اون کیم ساده‌ی فصول اولیه که با یه سر کار گذاشتن توی یه کافه احساساتی می‌شد و شروع می‌کرد به ماچ و بوس گرفتن از ساول، اصلاً قابل مقایسه نیست. این تغییر به حدیه که خود ساول هم بعضی مواقع فقط خیره نگاه می‌کنه و نمی‌دونه که الان کیم داره شوخی می‌کنه یا جدی میگه.

منم فکر می‌کنم که پرونده‌ی مساورده و هاوارد تو سریال بسته نشده و فصل بعد حتماً یه گریزی بهش زده میشه.

بالاخره بعد از 5 فصل تماشا می‌رسیم به اون سکانس‌های سیاه و سفیدی که اول هر فصل بهمون نشون می‌دادن. بریم ببینیم چی در انتظارمونه :Smiley30: