(La Casa de Papel (Money Heist : بحث و تبادل نظر پیرامون فصل پنجم

[yaser63]

https://picoup.ir/images/42944199731345015097.jpg (https://picoup.ir/)


:Wikipedia: (https://en.wikipedia.org/wiki/Money_Heist):RottenTomatoes: (https://www.rottentomatoes.com/tv/la_casa_de_papel/s05).:IMDB:. (https://www.imdb.com/title/tt6468322/)

در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل پنجم و پایانی سریال La Casa de Papel که انتشار اپیزودهای پارت اول آن از سوم سپتامبر 2021 (عصر جمعه دوازدهم شهریور 1400) از سوی سرویس Netflix آغاز می گردد، بحث و گفتگو بفرمایید(اپیزودهای پارت دوم هم سوم دسامبر یا دوازدهم آذر منتشر خواهد شد). لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.



.:inf-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=48633)

[MrKiavash]

سلام

به هیچ وجه اگر این نیمه اول فصل 5 و ندیدید باز نکنید!



تنها سخنی که میتونم به زبون بیارم این هستش که دوست دارم نویسنده این سریال و پیدا کنم و یه بلایی سرش بیارم
2 شخصیت قشنگ سریال کشته شدن و واقعا انگاری شبیه گیم آف ترونز داره میشه. قسمت آخر فصل 5 من دقیقا یاد سکانس hold the door سریال Game of Thrones انداخت و واقعا نباید بعضی از اتفاق ها توی این سریال ها نباشه تا لذت ببینده بیشتر شه. فصل های قبل که برلین مرد و سریال از این ه بعد هول محور پرفسور داره می چرخه که ببینم چی میخواد کنه و میشه گفت شخصیت های کارزماتیک شو از دست داده.

داستان نسبت به فصل های قبل میشه افت داشته ولی باز هم قشنگ هستش و جذاب.

[kingnessi]

https://picoup.ir/images/93673731330987635687.jpg



پایان نیم فصل

این سریال دقیقا همون چیزی رو ارائه میده که انتظارش رو داری؛ از همون اول هم همینطوری بوده شاید توی دو سه فصل اخیر کمی تکراری شده باشه ولی بازم از اصل خودش خارج نشده. برخلاف خیلی سریالهای دیگه که ادعاهایی بیشتر از ظرفیت و توانایی خودشون دارن، این سریال دقیقا اندازه خودش ظاهر میشه و شما میتونی دوستش داشته باشی یا نداشته باشی.

من از همون اول دوستش داشتم و هنوزم دارم. :Smiley35:

این فصل هم مشابه فصل قبل شروع شد و هیجان بالایی داشت، کمی روابط بین کاراکترها توی این نیم فصل ضعیف بود ولی آخرش باز بهتر شد و پایان خوبی داشت که مارو منتظر بخش آخر نگه میداره.
بهتر بود کاراکترهای جدید رو این فصل وارد میکردن و موکولش نمیکردن به بخش آخر.
پ ن: چرا نایروبیِ این فصل اینقدر کم بود؟ :Smiley96:

[alimori]

نیم فصل تموم شد و باید تا 12 آذر تو خماری 5 قسمت آخر باشیم. این 5 قسمت واقعا قوی بود و اجازه پلک زدن به من نداد .
دو سه تا نکته: باید دید نقش پسر برلین که مهندس الکترونیک بود توی 5 قسمت آخر چیه. نصیحت های برلین به پسرش هم باید قاب کرد زد به دیوار هر روز ببینیش. خداییش حق میگه :Smiley36:
آرتورو کماکان این فصل با اقتدار روی مخ بود و مثل اینکه قصد مردن هم نداره.
و میرسیم به قسمت 5. خداییش فکر نمیکردم توکیو رو توی این سریال بکشن. اونم توی نیم فصل. و چه مرگ باشکوهی داشت با اون چشمک آخرش به گاندیا. :Smiley19:
الکس پینا ( خالق سریال ) هم قبلا گفته بود تلخ ترین پایان بین سریال ها رو نوشتم و مثل اینکه داره به قول خودش عمل میکنه.
در کل این 5 قسمت سراسر اکشن و هیجان بود و کاملا ارزش صبر کردن داشت.
یه چیز دیگه هم بگم خیلی دنبال اتفاقات منطقی تو این سریال نباشید. مثل ترن هوایی سوار شین و از هیجانش لذت ببرید.

[Julie]

https://picoup.ir/images/67569962290961152670.jpg

>> خب خدا رو شکر می‌بینم که مثل فصل 4 مجبور نیستم بیام اینجا کلی توضیح بدم که آقا این سریال هدف و داستان مشخصی داره که توی همه فصلاش با رعایت همون اصول‌هاش پیش رفته. حالا چون یه هایپی از طرف تینیجرهای مقیم اینستاگرام روش وجود داره یه سریا میان الکی سریال رو تخریب می‌کنن. در مورد این 5 قسمت هم باید بگم، قسمت 2 واقعا جزئه بدترین قسمتای کل سریال بود و از اولشم معلوم بود دقیقا چه اتفاقی میافته. قسمت 1 و 3 نسبتا متعادل بودن، هر چند پیشرفتی توی وضعیت کاراکترا ایجاد نکرد اما مقدمه‌سازی خوبی بود و گزافه گویی نداشت. اما قسمت 4 و 5 واقعا عالی بودن و لذت بردم. کلی هیجان وجود داشت و سکانس‌های اکشنش مثل همیشه در اومده بودن و از اینا مهم‌تر روابط بین کاراکترا تو این دو قسمت منو یاد فصلای اول انداخت و از اولم همین نقطه قوت سریال محسوب می‌شد. داستان برلین و خانوادشم خیلی حرکت خلاقانه‌ای برای اضافه کردن کاراکتر برای نیم فصل دوم بود و پیش‌نمایش خوبی از یه سوپرایز بزرگ بود. مطمئنن بعد اینکه سریال تموم بشه دلم واسه کاراکتراش تنگ میشه.

[Habibfallah]

من که هر فصل رو میبینم و دنبال میکنم ولی ای کاش این سریال همون فصل ۲ تموم شده بود.
خیلی از سریال ها از یجایی به بعد فقط میشن تکرار مکررات و واقعا نباید خاطرات خوبی که ازشون داریم رو خراب کنن.
مثلاً به نظرم این سریال ۲ فصل کافی بود واسش، گیم آف تا فصل ۵ خوب بود. نرو دتکتیو فصل ۱، فارگو فصل ۱، دکستر تا فصل ۵، ۲۴ تا فصل ۴ و خیلی های دیگه
کمتر سریالهایی رو دیدم که بتونن تا آخر عالی باقی بمونه. بقیه واقعا فقط سریال رو خراب کردن.

[smh2011]

واقعن چرا؟؟
این عکس العمل من توی بیشتر لحظات این فصل بود.
درسته که سریال فقط قصدش ایجاد هیجان حتی کاذب هست. ولی خب هر چیزی باید طبق یک سری قوانین ی پیش بره. منطق حداقلی پشت اتفاقات باشه.
من مخاطب از این سریال داستان و شخصیت پردازی درجه یک نمیخام ولی خب برای لذت بردن باید یک سری موارد حداقلی رعایت بشه.
2تا مثال میزنم برای حرفم. حتی Breaking bad هم که یجورایی بنچ مارک شخصیت پردازی حساب میشه یک سری گاف هایی داره. مثل سوراخ شدن سقف خونه جسی با ترکیب اسید.
یا توی فرار از زندان که نهایت اینجور ژانگولر بازی ها بود. مایکل دو تا خمیر دندون رو با دو تا ماده شیمیایی پر میکرد. توی فاضلاب با هم ترکیب میشدن و خاصیت خورندگی پیدا میکردن تا جایی که یه لوله بزرگ فاضلاب میپوسید.
یا اینکه با 8 تو سوراخ X مانند توی یه دیوار بتنی که تازه با یدونه همزن ایجاد شده دیوار بتنی فرو میریخت. یا کل نخاله های حاصل کندن یه سوراخ بزرگ رو 5-6 نفر میریختن توی جیبشون و روی چمن ها خالی میکردن.
ولی مسئله اینجا بود که خالق سریال این قانون رو برای خودش مینویسه که توی دنیای من همچین اتفاقی منطقیه و رعایتش هم میکنه و پاش رو از اون فراتر نمیزاره.
ولی خب مانی هایست پره از این ژانگولر بازی هایی که دنیای سریال رو قاطی پاتی میکنه.
روی چه حسابی سرنگ و داروی بیهوشی توی مخفیگاه پرفسور باید باشه؟
توکیو لحظه آخر میپره تو هوا نارنجک رو میگیره و قبل فرود به زمین پرتاب میکنه نارنجک رو و از توی یک حفره نارنجک رد میشه!!! ( این رو برای کسی که سریال رو نمیشناسه تعریف کنی بدون شک فکر میکنه که داری یه گیف فیلم هندی رو براش تعریف میکنی ... از اینا که طرف با موز یه گله سرباز رو میکشه)
سرهنگ ارتشی که تنها شرطش برای ورود به عملیات اینه که باید فقط و حتمن با تیم خودش کار کنه ولی اون مامور کچلی که توی اپیزود قبل برای قطع نخاع نشدن و رسیدگی پزشکی از موزه بیرون میاد به راحتی به تمیش وارد میشه و اتفاقن کل ماموریت رو هم به فنا میده ......
تازه این گروه خفن ارتش که وارد میشن تفاوتی با بقیه ندارن. اونا هم بلدن فقط دستشون رو روی ماشه نگه دارن و دیوانه وار شلیک کنن.
همه و همه و تمامی این تصمیم های عجیب و ضد و نقیض فقط برای خلق تک لحظه های خفن و به اصطلاح فک انداز گرفته شده. سرهنگ ارتشی میگه تیمم رو میاخم. اون میگه هر کدوم یه جایی هستن جواب میده همشون دم درن. یه صحنه نشون میده که 4-5 تا آدم گولاخ پشت در هستن با سر و وضع های خفن تر. یه موسیقی هم میاد روش تا ما پشمامون بریزه که چقدر اینا خفنن. بابا خفن بودن اینا رو توی داستان نشون بده. بفرستشون با یه نقشه خوب داخل مهلکه تا دهن دزدا رو سرویس کنن نه اینکه مثل بقیه تیراندازی کنن و آخر سر هم زرتی منفجر بشن.
برخلاف دوستان که میگن سریال حرف قلنبه سلنبه نمیخاد بزنه من این عقیده رو حداقل توی این فصل ندارم. سریال هر وقتی که اکشنی برای ارائه نداره دم از آزادی میزنه. آهنگ بلا چاوتوی فصول قبل نمونه بارزش بود.
توی فصل قبل پرفسور پول ی رو وسط جمعیت از توی بالون پخش میکن و اصلن با همین مفاهیم آزادی کلی طرفدار جمع میکنه بین مردم.
به طرز مارول واری کاراکتر هاش وسط نبرد ها شوخی میکنن با هم.
توی یه سکانس انگیزشی هم دزد ها رو طرد شده های جامعه معرفی میکنه ( گ.ی/ ترن.س و...) حداقل 4تا سکانس نشون بده که اینا بخاطر این مسائل رو به دزدی آوردن تا باورش کنیم یا کلن بی خیالش شو و اکشن بی مغز ت رو نشون بده.
رابطه ریو و توکیو هم کلن تا اپیزود پنجم به حاشیه رفته بود. ولی لحظه آخر ریو یه مته برمیداره و میفته به جون سقف.. بابا مته زدن تو سقف مگه به این راحتیا هست. اونم توی این حجم... مگه اون سقف بتنی میلگرد نداره؟! مگه میشه به این راحتی بتن رو سوراخ کرد....میدونم میگین ایراد بنی اسزائیلی هست ولی خب میشد منطقی جلوه ش داد. مثلن یه فلش بک پرفسور میگفت سقف این ساختمون از جنس فلانه و با فلان تکنیک راحت میشه سوراخش کرد.
یا اینکه توی شرایطی که نقشه کل ساختمان رو پرفسور قورت داده مونیکا که مواد زده باید یهو آسانسور مخصوص غذا رو ببینه تا بقیه فرار کنن.
البته فاقد نکته مثبت هم نبود این فصل. برخلاف فصل قبل حضور برلین آزار دهنده نبود و به داستان سریال لطمه نمیزد. حتی شاید بشه گفت بهترین لحظات این نیم فصل متعلق به برلین بود که خیلی خوب پایه گذاری ورود یه شخصیت رو برای نیم فصل بعدی کرد. ( نه مثل فصل قبل که یهو یکی از زندانی ها همدست از آب در بیاد به عنوان توییست.)

[afshin2014]

خب نیم فصل رو دیدم. واقعا دوست داشتمش و حق میدم از یه طرف به دوستانی که ایراد میگیرن و از بی منطق بودنش میگن و از یه طرف به طرفداراش هم حق میدم چون واقعا هیجانش بالاست . پایان هر قسمت مجاب میکنه که قسمت بعد رو ببینیم و همین واقعا در کمتر سریالی پیش میاد معمولا کلیف هنگر ها برای قسمت اخر فصل هست ولی اینجا هر قسمت اینجوریه. در کل من به خاطر علاقه به خود پروفسور و یه جوری همزاد پنداری در شرایط سخت پیش اومده برای کارکتر ها ضعف ها رو بعضا میبینم ولی ازش میگذرم ولی این سریال از اون سریال ها میشه که چه بخوایم چه نخوایم همیشه در تاپ لیست افراد زیادی قرار میگیره که وقتی نسل بعد ازشون میپرسه یه سریال هیجان انگیز بگید ببینم میگن مانی هیست . اما در کل سوالی که پیش میاداین هست که ایا تمام سریال ها باید منطق داشته باشن یا داشتن هیجان و منطق در کنار هم سخته ؟ ایا نمیشه یه سریال بر اساس تخیل ساخته بشه ولی در دنیای واقعی اجرایی بشه ؟

[MrP]

»» با یه جمع 6 نفره نشستم این سریال رو به اصرار بقیه دیدم، متفق القول میگفتن بیا بشین داستانو از اولش میگیم چی بوده و بهترین سریاله تاریخه و نبینی عمرت به فناست، و منی که این اواخر Got و Mr Robot رو دیده بودم!!!!
علی رغم میل باطنیم که این سریال رو دراپ کرده بودم 5 قسمت رو دیدم ،باید اول از همه بگم: از برلین بکشین بیرون و دوم، همون 2 فصل اول که خود شبکه اسپانیایی ساخت شرف داره به چند بار دیدن تا این آبدوغ خیاری که نتفلیکس ساخته. سوم : تو که 5 تا نارنجک داشتی چرا خودتو منفجر کردی همونا رو مینداختی تو اتاق سربازها کارشون رو تموم میکردی. بقیه رو هم دوستان گفتن
امتیاز 3

[Elli47]

سریال به نظر من خیلی خوب تموم شد، کاملا از پایانش راضی بودم. :Smiley69:

[1passenger]

سریال آبدوغ خیاری بود ، 2 فصل را هم تماشا کردم و تنها دلیلی که باعث شد تا انتها ببینم شاید برای قهرمان سریال اتفاق بدی رخ بده یکم سورپرایز شم که هیچ اتفاقی نیفتاد !

[afshin2014]

قطعا از اسکویید گیم هیجان بیشتر و کارکتر های جذاب تری داشت. چه بخوایم چه نخوایم این سریال و شخصیت پروفسور هم تا همیشه در یاد ها خواهد ماند. بعدا توضیحاتم رو راجع به نیم فصل پایانی می نویسم.

[kingnessi]

https://picoup.ir/images/71872842420287964244.jpg



پایان سریال

فینال شایسته و بایسته ای بود.
یکی دوتا غافلگیری هم داشت که خوب بودن و دراومدن، داستان هم خوب جلو رفت و خوبم تمومش کردن؛ آیا از این بهتر میشد؟ قطعا بله، ولی همین پایانم خوب بود و راضی کننده.

فلش بک های برلین هم بالاخره توی این نیم فصل به کار نویسنده اومدن و از اون حالت دکوری که داشتن خارج شدن، بخصوص اون فلش بک دزدی موزه که خیلی خوب توجیه شد.

این سریال قدرتش رو از کاراکترهای سمپاتیکش میگرفت و صدالبته هیجان فوق العاده زیادش، این یکی دو فصل آخر اون هیجان کمتر و تکراری شده بود ولی کاراکترها کارشونو تا آخر خوب انجام دادن.
سریال خوبی بود و از وقتی که برای دنبال کردنش توی این چندسال گذاشتم راضیم.



.adiós ladrónes

[MeHr@n]

پایان این سریال بیشتر برای رضایت بیننده بود و اصلا با منطق جور در نمی آمد. شما فرض کن همه اعضا رو داری و با چهار تا مشت زدن بیخیال شکنجه یا کارهای دیگه میشی!. تو واقعیت اگه بود بعد اینکه بازار برگشت تک تکشون رو میکشتن تا یکی به حرف بیاد همین پروفسور دوتا چک زنشو میزدن خودش حرف میزد!

[Julie]

پایان

https://picoup.ir/images/74749799694186451721.jpg

خب بالاخره سرگرم‌کننده‌ترین سریال در حال پخش هم تموم شد. با همه اشکالات داستانی و روایی اما انقدر کاراکترها خوب بودن که به شخصه از همه فصول این سریال لذت بردم. جزئه معدود سریال‌هایی بود که همونطوری که دوست داشتم تموم شد و دلم برای کاراکترهای سریال (به‌خصوص برلین) تنگ میشه. بعضا هم دیدم ایرادهای عجیبی از سریال گرفته می‌شه، اما این کیفیت در انتخاب دیالوگ‌ها، کاراکترها و پیش‌ بردن داستان و تدوین‌ها چیزی هست که تو دنیای سریال خیلی کم پیدا می‌شه.

[khafan11]

سریال پُر بود از گاف های عجیب و غریب ولی بامزه ترین سکانسش 90 تُن طلا رو با 2 تا خاور جا به جا میکردن :Smiley14:

[Luca Brasi]

پایان این سریال بیشتر برای رضایت بیننده بود و اصلا با منطق جور در نمی آمد. شما فرض کن همه اعضا رو داری و با چهار تا مشت زدن بیخیال شکنجه یا کارهای دیگه میشی!. تو واقعیت اگه بود بعد اینکه بازار برگشت تک تکشون رو میکشتن تا یکی به حرف بیاد همین پروفسور دوتا چک زنشو میزدن خودش حرف میزد!

من بعد از ديدن سه فصل نفس گير كه هيجان و ابتكار و "منطق روايي" رو به زيبايي در هم تنيده بود
تا حدي كه يادمه فصل ٣ رو از ساعت ١٠ شب تا ٧ صبح پشت بنده هم ديدم
فصل ٤ دلسردم كرد چون با گذشت داستان منطق روايي رنگ باخت و جاشو يه هيجان كاذب گرفت
و شد يه سريال معمولي [افت ريت سريال از ٨.٨ به ٨.٢ هم مصداق همين موضوعه]
دقيقا اپيزود يكي مونده به اخر فصل چهار رو نديده كل سريال رو شيفت ديليت كردم
و ميدونستم كه دقيقا فصل اخر جوري تموم ميشه كه مخاطب دلش بخواد نه اينكه "اونطور كه بايد تموم بشه"

[Ray Deadman]

از باگ های فراوان داستان که بگذریم منطق روایی عجیب و غریبی داشت که بعضی وقتا حتی منطق خودشم نقض میکرد و کلن میزد تو کانال هندی، یجورایی هم مشخص بود که چجوری قراره تمومش کنن
کاش حداقل سر همون دو فصل تمومش کرده بودن، باز بهتر ازین پایانش بود
در کل مانی هیست سریال بدی نیست بلکه سریال بیچاره و مفلوکی است ( فراستی طور خوانده شود:Smiley14:)

[MaMaLoM]

"آب, دوغ و خیار" تنها برچسبیه که میتونم به پیشونی سازندگان آمریکاییِ این سریال اسپانیایی بزنم!
این 5 قسمت آخر اندازه کالکشن فیلم اِستپ آپ صحنه آهسته و موزیک و 3کس داشت: )))))
خداییش این 5 قسمتو اسکیپ‌وار توی 40 دقیقه‌ ببینی نه تنها از داستان جا نمیمونی بلکه از لحاظ بصری هم چیزی از دست نمیدی:))
بولشت محض, فحش رکیک به شعور بیننده, کشتن وقت و انرژی ... ارمغان‌های نتفلیکس از این سریال بود. و درنهایت به خودم گفتم کاش همون موقع که نسخه اورجینال رو دیدم دیگه ادامه نمیدادم اما خب چون سریال مهیج و به قول دوستان "فرار از زندانی" بود مجبور بودی خودتو آلوده‌ی این عطش اقتصادی نتفلیکس بکنی که اینم شد نتیجه‌اش ...
اگه بخوام باگ بگیرم که 6 صفحه میشه نوشت. نه بحث باگ نیست ما هم میدونیم سریال اکشنه و غیرواقعی بودن یکی از عناصرشه, بحث از باگ گیری گذشته دیگه
ای خداااا یارو زده به خزانه مملکت بعد اینور دونفر درگیر گرایشاتشون شدند دارن با موزیک و صحنه آهسته تو گاوصندوق 3کس میکنن :Smiley14::Smiley14::Smiley14::Smiley14:

[smh2011]

نیم فصل دوم هم همون همیشگی بود. البته که کشدار کردن داستان بیشتر حس میشد. توی این 5قسمت سر هر کاراکتری به یه چیزی گرمه تا طرف مقابل بیاد بهش برسه و بحران درست بشه اونهم وسط مهلکه ای به این بزرگی. یکی داره به3کس با زنش تو گاوصندوق فکر میکنه. یکی کراش دوران جوونیش رو میطلبه یکی میخاد مخ اون رو بزنه.
از اون طرف یه صلح برای عمل جراحی سربازا برقرار میشه.
این که میگم همون همیشگی یعنی تموم ایراداتی که قبلن به چشم میومد رو بازم شاهدش بودیم.
پایان بندی سریال با تموم اشکالاتش پایان بندی شایسته ای بود و به دیدگاه خالقین سریال مبنی بر فک انداز و حماسی طور نشون دادن دزدی، میخورد.
پارت اول سریال و قبل از سیطره نتفلیکس بر اون قطعن اکشن بهتر، سرراست تر و داستان قوی تری نسبت به پارت دوم داشت.
پارت دوم تکرار مکررات، کپی دست دوم از خود سریال بود که رفته رفته هیجانش رو برای من از دست داد.

[sarkhail]

5 قسمت اول از فصل آخر رو دیدم.

به این که تو مانی هیست یه سری اتفاقاتی میفته و یه سری کارهایی انجام میشه و بعضی وقت ها هم انجام نمیشه که هیچ بویی از منطق ندارن، عادت کردیم. ببینید کسی به اون سکانس که توکیو نارنجک رو تو هوا میگیره و از سوراخ پرتاب میکنه به اون طرف، گیر نمیده. از این حرکت ها تو فیلم های اکشن زیاد دیدیم و به هیچ وجه هم گله ای نیست. اما آخه تو جنگ آخر توکیو، چرا طرفین از نارنجک استفاده نمیکردن؟؟؟؟ کاماااااان. بنداز اون لامصب ها رو بره دیگه.

مثل همیشه یه سری فلش بک ها هم به گذشته داشتیم و شاهد رو شدن پسر برلین بودیم که شاید تو 5 قسمت دوم فرشته نجات گروه بشه (البته اگه گروهی باقی بمونه). اما خب این اواخر دیدن برلین برام مثل این میمونه که نویسنده ها نقطه ضعف بیننده رو پیدا کردن (جذابیت برلین) و حالا هم دیگه دست بردار نیستن. خب شما که اینقدر به این کاراکتر علاقه داشتید، از اول حذفش نمی کردید. حالا حداقل تو فصل های قبلی یه فلش بک بود و قابل هضم، تو این فصل که رسما در کنار گروه پروفسور، شاهد یه سرقت دیگه هم از گروه برلین بودیم. چه کاریه آخه. مثل این میمونه که تو فصل چهار بیای رگنار رو بکشی و نصف فصل 5 فلش بک باشه به گذشته رگنار.

روی هم رفته باید بگم دو تا قسمت اول برام جذابیت چندانی نداشت. اما از قسمت سوم هیجان خوبی به سریال تزریق شد و تو قسمت چهارم و به خصوص پنجم به اوج خودش رسید. همین که تو میدونی با شرایطی که به وجود اومده، یکی از شخصیت ها حذف میشه اما نمیدونی کدوم شخصیت، خودش کلیه. از قضا دست گذاشتن رو شخصیت های کله گنده و حذف کردنشون رو همیشه دوست داشتم و اگه نویسنده بتونه در ادامه سریال رو درست دربیاره، باید به هوشش آفرین گفت. فکر می کنم 5 قسمت دوم به مراتب خونین تر باشه و شاهد حذف شخصیت های بیشتری باشیم. بریم ببینیم خدا چی میخواد

[ali_n540]

حقیقتا سریال متوسط رو به ضعیفی بود با یک تفاوت بزرگ که بشدت سرگرم کننده بود(خصوصا در 4 فصل اول) و خیلی بهتر از سریال های ابر قهرمانی ضعیفی هست که تلوزیون و سینما را پر کرده اند(البته نه همه شان) به نظرم به سریال هایی مثل 24 یا فرار از زندان و این سریال نیاز هست منتها این سریال ضعیفتر از دو سریال محبوب دهه گذشته بود خصوصا 24. باگ داشتن را ایراد نمی گیرم منتها در حد و اندازه خودش. این سریال هر لحظه اش باگ داشت بدترین تصمیم هم در نیمه اول فصل آخر(و فصل 4) برای دو شخصیت محبوب این سریال گرفته شد انتظار ما از این سریال اینه که حال خوب کن باشه( مثل نسخه اول فیلم taken) چون بیشتر برای سرگرمیه نه این که به غیر منطقی ترین شکل با شخصیت هاش عمل کنه. و به نظرم با وجود هیجان بالا در چهار فصل قبلی و نیمه اول فصل 5، نیمه دوم یهو تخلیه شد و بجای اینکه به اوجش برسه تو چند قسمت اخر مثل یک سریال درام غیر منطقی شد. نقطه ضعف منطق این سریال این بود که پرفسور سریال برای پیچیده ترین مشکلات راه حل داشت ولی تو ساده ترین مسائل گیر می کرد و گرفتار می شد.

[sarkhail]

پایان سریال

حقیقتش قسمت چهارم و پنجم از نیم فصل اول رو که دیدم، گفتم سریال تو قسمت های باقیمونده خوب میشه. اما خب اتفاق خاصی نیفتاد و پایان بندی هم در ساده ترین شکل ممکن بود. واقعا حرف یه سری از بچه ها رو درک نمی کنم که میگن این سریال هدفش مشخصه و خارج از هدفش حرکت نکرده و این صحبت ها. سریال هدفش اینه که یه داستان پر هیجان رو به مخاطبش ارائه کنه، ولی خب آخه چطوری ارائه میکنه؟ تو لحظه آخر که ظاهرا دیگه دزدی تموم شده، یه عده میان و میزنن رو دست گروه پروفسور و طلاها رو میدزدن. هیجان به اوج خودش میرسه، ولی خب در نهایت با یه کاغذ سه در چهار همه چی حل میشه. مذاکرات تامایو و پروفسور به بن بست خورده و تامایو شروع کرده به شمارس معکوس برای صدور دستور شلیک. دوربین کات میخوره و خارج از بانک رو نشون میده و ما صدای شلیک گلوله میشنویم. صحنه آهسته میشه و گروگان ها آزاد میشن و دزدها هم تو کیسه جنازه از بانک خارج میشن. آهنگ جگرسوزی پخش میشه و صورت بهت زده دنور رو میبینیم. قراره بیننده از هیجان و اضطراب فرش خونه رو گاز بگیره، ولی واقعا کسی بود که بهت زده باشه و حتی برای چند لحظه فکر کنه که تو اون کیسه ها جسد هست؟؟؟؟

یعنی میخوام بگم سریال حتی تو ارائه یه داستان هیجانی هم لنگ میزنه، پس چطور ازش دفاع می کنید؟ یا شایدم سریال هدف دیگه ای داشته و ما کلا تو دیوار بودیم. در هر صورت تو این چند تا قسمت باقیمونده هم از گاف های غیر منطقی بی نصیب نبودیم. ولی چند تاش دیگه رسما توهین به شعور مخاطب بودن. مثلا چطور نود تن طلا رو با یه بارکش یا نهایتا دو تا کامیون این طرف و اون طرف میبرن؟ یا مثلا ستون میفته رو پای هلسینکی و استخون رونش خرد میشه، اما دو سه روز بعد میبینیم که با پای خودش داره سوار هلیکوپتر میشه.

به عنوان کسی که از فصل اول و دومش هم آنچنان لذتی نبردم ولی خب صرفا به خاطر وجود کرم تماشای سریال رو ادامه دادم، باید بگم تماشای مانی هیست اتلاف وقته. به نظرم این سریال تقریبا در هر زمینه ای یه سریال دست دوم و حتی سوم محسوب میشه و مطمئنا بهتر اینه که دسته اول ها رو دید، دسته دوم ها رو دید، بعد اگه بازم لنگ موندی بیای سراغ دسته سوم ها. ولی خب پس هر شکستی یه درسی هست برای پیروزی. من هم از این شکست استفاده کردم و مثلا دیگه برای سریالی مثل اسکویید گیم که دقیقا به خاطر هیجانی بودنش هایپ شده وقت نذاشتم و نخواهم گذاشت. :Smiley35:

[codec_pack]

سلام من به این سریال توی imdb نمره 1 از 10 رو دادم، چونکه 0 جزو گزینه ها نبود.