Luca Brasi
09-22-2021, 10:31 PM
https://picoup.ir/images/94855309542926221139.jpg (https://picoup.ir/)
بروكلين نه-نه هم به پايان رسيد و عصر سيتكام هاي موفق و نبوغانه رو به خاموشي رفت ؛ يكي از وجه تمايزهاي اين مجموعه با تمام سيتكام ها اينكه "اكثر سكانس و پلان ها" در نماهاي بسته برداشت نشده و بر خلاف خيلي از سيتكام ها كه يكي دو لوكيشن ثابت دارند بشدت لوكيشن هاي متنوع در مختصات هاي جغرافيايي متفاوت داره (از خيابون و پاساژ گرفته تا دره و بيابون و جنگل و روستا و برج و ... اونهم نه فقط براي يكي دو سكانس خاص گاهي چندين اپيزود متوالي) از اين رو اين مجموعه يك فضاي خيلي خيلي متفاوت تر از تمام سيتكام هايي كه ديدين و در آينده خواهيد ديد ، داره
https://picoup.ir/images/91845663096465788550.jpg (https://picoup.ir/)
نكته ي بعدي كه خيلي حائز اهميت تيم بازيگري مجموعه است كه بازهم بر خلاف اكثر سيتكام ها خيلي گسترده است (اينجا با پنج شش دوست و همكار كه تقريبا لايف استايل مشابه با دغدغه هاي يكسان دارند طرف نيستيم در اين مجموعه تقريبا هر كاراكتر دنياي خودش را دارد و نكته اصلي اختلاف عقيدتي و شخصيتي بين آنها است كه اكثر در زاويه ١٨٠ نسبت به يكديگر قرار دارد) و با در نظر گرفتن نقش هاي فرعي ( همان سياهي لشگرها) مديريت سكانس ها بخصوص در قسمت هايي كه با يك خط داستاني خيلي شلوغ طرف هستيم (كه در يك نما شاهد ١٠ الي ١٢ بازيگر هستيم) فوق العاده عالي صورت گرفته كه نتيجه ي آنرا در يك ميزانسنبندي دقيق و منظم ميبينيم كه به شكل يك اپيزود ١٠/١٠ بنمايش در مي آيد.
در انتها به خط داستاني ماجرا ميرسيم كه اتفاقا نقطه ي عطف اصلي است ، طبق يك سنت ديرينه (از زمان سينفلد و فرندز تا تئوري بيگ بنگ و آشنايي با مادر و ...) اصولا خط داستاني سيتكام ها بر پايه "شخصيت ها است" چه در ارتباط با هم چه بصورت مجزا (دغدغه هاي شلدون كوپر! كراش هاي متعدد لنرد روي پني! دنباله فيبوناچي عاشقانه راس روي ريچل! كودكي فاجعه بار چندلر بينگ! و ...) بروكلين نه-نه هم از اين قاعده مستثني نيست اما در طول هشت فصل سريال فقط و فقط با اين دو مورد رو به رو نيستيم! در اين مجموعه موضوعات و سوژه هاي پليسي - جنايي با طعم كمدي همواره سر فصل تمام قسمت ها است و روابط بين كاراكتر ها (همان سنت ديرينه) در پس زمينه داستان قرار گرفته و از اين رو فارغ از يك "مجموعه فقط كمدي" ميتوان بعنوان يك سريال پليسي خوب هم آنرا در نظر گرفت.
يكي ديگر از تفاوت هاي ديگر اين مجموعه با آثار مشابه ديگر : استفاده از بازيگران سياه پوست و لاتين در داستان است (چه نقش اصلي چه مهمان) و پرداخت يك شخصيت يونيكـ و متفاوت روي آن ها است ، رئيس پليسي كه همجنس گرا است و در عين حال بشدت باسواد و منطقي است ، ستواني كه با داشتن اندامي ورزيده و چهره اي خشن بشدت مهربان و خون گرم است و ...اگر نگاهي به سيتكام هاي معروف داشته باشيم ميبينيم كه هيچگاه رد پايي از بازيگران سياه پوست در آنها نيست چه برسد كه بخواهند نقش اصلي هم باشند
https://picoup.ir/images/67933456746606462476.png (https://picoup.ir/)
بروكلين نه-نه هم به پايان رسيد و عصر سيتكام هاي موفق و نبوغانه رو به خاموشي رفت ؛ يكي از وجه تمايزهاي اين مجموعه با تمام سيتكام ها اينكه "اكثر سكانس و پلان ها" در نماهاي بسته برداشت نشده و بر خلاف خيلي از سيتكام ها كه يكي دو لوكيشن ثابت دارند بشدت لوكيشن هاي متنوع در مختصات هاي جغرافيايي متفاوت داره (از خيابون و پاساژ گرفته تا دره و بيابون و جنگل و روستا و برج و ... اونهم نه فقط براي يكي دو سكانس خاص گاهي چندين اپيزود متوالي) از اين رو اين مجموعه يك فضاي خيلي خيلي متفاوت تر از تمام سيتكام هايي كه ديدين و در آينده خواهيد ديد ، داره
https://picoup.ir/images/91845663096465788550.jpg (https://picoup.ir/)
نكته ي بعدي كه خيلي حائز اهميت تيم بازيگري مجموعه است كه بازهم بر خلاف اكثر سيتكام ها خيلي گسترده است (اينجا با پنج شش دوست و همكار كه تقريبا لايف استايل مشابه با دغدغه هاي يكسان دارند طرف نيستيم در اين مجموعه تقريبا هر كاراكتر دنياي خودش را دارد و نكته اصلي اختلاف عقيدتي و شخصيتي بين آنها است كه اكثر در زاويه ١٨٠ نسبت به يكديگر قرار دارد) و با در نظر گرفتن نقش هاي فرعي ( همان سياهي لشگرها) مديريت سكانس ها بخصوص در قسمت هايي كه با يك خط داستاني خيلي شلوغ طرف هستيم (كه در يك نما شاهد ١٠ الي ١٢ بازيگر هستيم) فوق العاده عالي صورت گرفته كه نتيجه ي آنرا در يك ميزانسنبندي دقيق و منظم ميبينيم كه به شكل يك اپيزود ١٠/١٠ بنمايش در مي آيد.
در انتها به خط داستاني ماجرا ميرسيم كه اتفاقا نقطه ي عطف اصلي است ، طبق يك سنت ديرينه (از زمان سينفلد و فرندز تا تئوري بيگ بنگ و آشنايي با مادر و ...) اصولا خط داستاني سيتكام ها بر پايه "شخصيت ها است" چه در ارتباط با هم چه بصورت مجزا (دغدغه هاي شلدون كوپر! كراش هاي متعدد لنرد روي پني! دنباله فيبوناچي عاشقانه راس روي ريچل! كودكي فاجعه بار چندلر بينگ! و ...) بروكلين نه-نه هم از اين قاعده مستثني نيست اما در طول هشت فصل سريال فقط و فقط با اين دو مورد رو به رو نيستيم! در اين مجموعه موضوعات و سوژه هاي پليسي - جنايي با طعم كمدي همواره سر فصل تمام قسمت ها است و روابط بين كاراكتر ها (همان سنت ديرينه) در پس زمينه داستان قرار گرفته و از اين رو فارغ از يك "مجموعه فقط كمدي" ميتوان بعنوان يك سريال پليسي خوب هم آنرا در نظر گرفت.
يكي ديگر از تفاوت هاي ديگر اين مجموعه با آثار مشابه ديگر : استفاده از بازيگران سياه پوست و لاتين در داستان است (چه نقش اصلي چه مهمان) و پرداخت يك شخصيت يونيكـ و متفاوت روي آن ها است ، رئيس پليسي كه همجنس گرا است و در عين حال بشدت باسواد و منطقي است ، ستواني كه با داشتن اندامي ورزيده و چهره اي خشن بشدت مهربان و خون گرم است و ...اگر نگاهي به سيتكام هاي معروف داشته باشيم ميبينيم كه هيچگاه رد پايي از بازيگران سياه پوست در آنها نيست چه برسد كه بخواهند نقش اصلي هم باشند
https://picoup.ir/images/67933456746606462476.png (https://picoup.ir/)