از صبحی منتظرم تایپک این قسمت رو بزنین 1 بدم برم ولی باز دلم تیومد 2 دادم . واقعا بار دیگر فریاد میزنیم کجایی دارابونت کبیر که ببینی چه کردن با سریالت
در ضمن باید بگم : 180 دقیقه بدون ریک
خدا رو شکر لیزی رو کشتن ، خیلی رو اعصاب بود ... کلا دیوونه بود
این قسمتم که ریک نبود ...من 5دادم
قسمت مفهومی وجالبی بود ... کلا بحث روانشناسیش خیلی بالا بود .....
حواست به این هست که وقت محدودت رو روی زمین چجوری داری میگذرونی...
خیلی زیبا و هیجان انگیز بود.هر قسمت پیام خوبی داره برای مخاطب من 8 دادم
فقط وایسادم سیزن تموم شه سزیالی که خیلی دوستش داشتم دارم ازش متنفر میشم این amc خجالت نمیکشه واقعا مثلا فلسفیه این این فلسفیه true detective هم فلسفی
قسمت خوبی بود ، شیوه ی حذف کاراکتر جالب بود و خوب کار شده بود
باید منصفانه نمره داد متاسفانه بخاطر خط داستانی که سراشیبی های خودشو داشته انصاف نیست همش بد بگیم
ایراد بزرگ ما مقایسه سریال های متفاوت با همه و همین باعث میشه از زیبایی های حداقلی سریال لذت نبریم
امتیاز 1 ؟ ؟ نمیدونم چی بگم!
قسمت خوب و قشنگی بود،بد نبود
بیشتر درام بود تا ترسناک
ولی دلم خنک شد اون لیزی رو کشت.آخیش.خیلی خز بود
7دادم
اعتراف می کنم که این قسمت من رو به شدت داغون کرد و تحت تاثیر اون خواهر کشی قرار گرفتم. با اینکه این 43 دقیقه رو در 26 دقیقه و با سرعت بالا دیدم که فقط در واقع دیده باشم ولی انصافا از 4 قسمت گذشته بهتر بود . چیزی که نمی تونم درک کنم این هست که چرا داره سعی میشه بفهمونه که زامبی ها هم ادم هستند و باید مثل لیزی ما هم زامبی ها رو درک کنیم و باهاشون هم ذات پنداری کنیم. این برای من سواله که بعد 4 فصل چرا و به چه دلیلی کارگردان داره به این سمت می رود و این ریسک رو پذیرفته و البته در کنار این ریسک همچنان از شلنگ آب نیز استفاده میکند ولی گاها مثل این قسمت برای رسوندن قصد و نیتش از شلنگ کمتری استفاده میکنه و حاظره ساختارشکنی کنه و حتی خواهر کشی راه بندازه ! در واقع کشته شدن خواهر کوچکتر توسط خواهر بزرگتر فقط به دلیل این بود که لیزی فکر میکرد دنیای زامبی ها دنیای بهتری هست و میخواست خواهر کوچکتر رو از این دنیای ترس و وحشت دور کنه! این منطق و این فلسفه برای من قابل قبول نیست و مانند فلسفه خودکشی انسانها می ماند که برای راحت شدن از این دنیای فانی دست به این عمل می زنند ! یک موضوع دیگه اینکه من فکر میکنم، این قسمت والکینگ دد دست خوش یک سری سانسور و ممیزی در رابطه با کشته شدن بچه بود که به ناچار شبکه از پخش اون سر باز زده بود ! حالا نمیدونم شما هم مثل من چنین حسی داشتید که صحنه کشته شدن رو شبکه سانسور کرده بود یا نه ؟ ولی با تمام این حرف فقط به دلیل ساختار شکنی که داشت و چون مرگ این دو خواهر رو با این وضع نشون داد برای من این قسمت جالب بود. هر چند که هنوز هم به پایان این فصل امیدی ندارم و محکوم به ادامه دادن هستم !
این قسمت بارقه ی امیدی برای بهتر شدن سریال ایجاد کرد!دیالوگ ها نسبت به دیالوگ های چیپ چند قسمت قبل پخته تر شده بود
طرز فکر لیزی باعث میشه که مخاطب به این فکر کنه ایا واقعا حق با اونه یا نه.گرچه من که شدیدا با طرز فکرش محالف بودم و خود
کارل هم وقتی دید چجوری معصومیت یک بچه رو گرفته و اونو تبدیل به یه روانیه ادمکش کرده تصمیم گرفت دست گلی که به اب داده رو جبران کنه
و کار لیزی رو یه سره کنه(شاهدشم اونجایی که میگه فکر نکنم لیزی دیگه بتونه با انسان ها زندگی کنه)که همین امر باعث شد خودش پیش تایریس
اعتراف کنه و منتظر این باشه که تقاص کارشو پس بده.به یاد موندنی ترین سکانس این قسمت هم لحظه ای بود که تایریس و کارل با دست غرق در خون لیزی و جنازه ی خواهرش
روبرو شدن(بر خلاف محمدجان من فکر می کنم اینجوری نشون دادن قتل خواهر تاثیر گذارتر از نشون دادن مستقیم بود)
نمره:8/10