86471181,AdibTE,AlirezAlirezA,amingeneral,AmiR RezA,arso,A_TWD,bbas,bibak20,BIG FELLAH,D O R D I,Dexter_171,eli99,gafaneh,HAMID13,hosseinf722,Irag,ShInOdA,Julie,kingnessi,Mikado,nevermind,Noyze,pedram136,peyman_eun,Ramin1991,Sina_Saw,smgh470,stalker,TrUe.MadnesS,Vic Mackey,VIVA THE ROCK,WalTer WhiTe,white_beard,yaser63
فکر کنم باید سریالو چند بار باید دید. مثل فیلم اطلس ابر که من با هر بار دیدنش بیشتر لذت می بردم و نکات مبهم فیلم بیشتر برام مشخص می شد. این سریال منو بیشتر بعضی سکانسهای فیلم اطلس ابر یاد آوری می کنه خصوصا چرخه اتفاقایی که تو زندگی می افته و ما چندین بار زندگی می کنیم بی آنکه زندگی قبلیمون یادمون بیاد. به نطرم بهترین اپیزود این سریال اپیزود 5 بود و منم فقط به این اپیزود 10 می دم. و بقیه اپیزودها از نظر من لایق امتیاز 9 هستند.
نکته ای که به نظرم می آد بعضی از دوستان انتظار غافلگیری پیدا شدن قاتل نظیر سریال the killing را داشتند و با این دید نگاه کردن به نظرم درست نیست و مفهوم این سریال و هدف این سریال فراتر از صرفا پیدا کردن قاتل بود و بعضی از دوستان به درستی اشاره به غول آخر داستان که قاتل نبود کردند. و شما نباید انتظار داشته باشید حتما این غول آخر باید شکسته بشه چون تو زندگی واقعی هم 95 درصد این غول های بزرگند که پیروزند و عدالت در مقام شکست خورده ای بیش نیست.
نمیدونم والا یه سری از دوستان چی دیدن که توقعشون اینقدر بالاست که ما ندیدیم!
سریال چی کار باید میکرد که نکرد؟وقتی که قاتلو نشون میدن کاملا مشخصه که هدف سریال حل معما نبوده! اصلا اگه مدل سریالارو برای پیدا کردن قاتل ببینی بنظرم نصف لذتش رو از خودت گرفتی.
سر تا سر سریال حساب شده بود که تو هشت قسمت جمو جور شد که میتونست تعدادش بیشتر هم باشه.
تم خاکستری رو به نحو احسن به سریال تزریق کرده بودن که با دیالوگ های "راست" این رنگ خاکستری پررنگ تر هم میشه. تو 6 قسمت اول زمانی که راست با اون دو تا کاراگاه صحبت میکنه درحالی که یه دستش سیگاره یه دستش آبجو فکر کنم سنگین ترین دیالوگای سریالی رو ما همین جا شنیدیم!بعضی اوقات که بحث فلسفی میشد خیلی خوب و روشن شعاع دایره اطلاعاتی نویسنده دیده میشه که از همه چیز صحبت میکنه!چیزایی که درکش سنگینه! فکر کنم داخل "ترو دیتکتیو" باید دنبال اینجور چیزا گشت نه قاتل ماجرا
_ در مورد پایان سریال یه چیزی رو بگم اونم اینه که تعداد سریالایی که با پایان بندیشون تعداد هوادارای خودشونو صد در صد حفظ میکنن یا بیشتر از نیمی از بینندگان رو با پایان بندیشون راضی نگه میدارن خیلی خیلی کم هستند!! معمولا ببیندگان، حتی طرفدارای پروپاقرص چون پایان سریال محبوبشون با چیزی که تو ذهنشون میگذشته اغلب خیلی فاصله داشته میگن خوب تموم نشد یا معمولی بود
ــ در مورد نحوه دیدن سریال فکر کنم همه دیگه متوجه شدن که این سریالو باید بیشتر از یک بار اون هم پشت سر هم دید! در پایان به این 8 قسمت نمره 9.5 / 10 میدم.
خب آقا نتونستن .... اصن آخر ماجرا همین بود دیگه ، نتونستن کله گنده ها رو بگیرن ، نتونستن سرچشمه این علائم و نشانه ها رو بفهمن ، نتونستن هیچ کدوم رو زنده بگیرن که ازش حرف بکشن
داستان اینجوری بود ، قرار نیست همیشه تا ته ماجرا را در بیارن که!!
به نظر من ایرادی نداشت ، و اینکه سریال یه لحظه بیننده رو به این فکر انداخت که این دو تا جفتشون میمیرن ، خودش خیلیه!! کار هر سریالی نیست
برای من True Detective بهترین سریال نیست ، ولی "خاص ترین" سریاله ، خاص ترین 8 اپیزود دنیا
خدمت دوستان گرامی عرضه بدارم که :
1. این سریال ، نه یک سریال اکشن هست و نه جنایی ،مضمون اصلی سریال تغییر حالات و رفتار افراد در بستر زمان و اتفاقاتی هست که برای افراد رخ میده ، عصاره این سریال اون دیالوگ های آخر راست و مارتیه ، یه شخصی مثل راست که مرگ دخترش کلا باعث تغییر دیدش به دنیا و زندگی میشه ، بعد از 17 سال میاد میگه که داستان زندگی ، داستان روشنایی در مقابل تاریکیه ، و در نهایت پیروزی با روشنایی هست. این سریال واقعا ذهن بیننده رو درگیر یافتن جهان بینی صحیح از دنیا و حوادثش میکنه.
2. نویسنده غیر مستقیم میگفت معماهای داستان زیر سر خانواده تاتل هاست ولی نویسنده مثل بقیه سریال ها هدفش دستگیری تاتل ها نبود و تمرکزش روی دو شخصیت اصلی داستانه .
یه نکته دیگه اینکه : سریالی با این مضمون عمیق و مهم 8 قسمت براش خیلی کم بود و میتونست حداقل 2 فصل طول بکشه ...
پ.ن: از همین الان گلدن گلاب 2015 برای متیو رزروه .
سکانس حذف شده ی جدایی راست از لوری:
کد:http://wbads.vo.llnwd.net/o25/u/telepixtv/videos/extratv/20140312/594/0_0349q0tp_0_addw3znu_2.mp4
It was the best of times, it was the worst of times
it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
it was the season of Light, it was the season of Darkness
it was the spring of hope, it was the winter of despair
we had everything before us, we had nothing before us
we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell
داستان پیچیدگی های زیادی داشت اکثر کسایی که گفتن پایانش خوب نبوده اصلآ کل داستانو متوجه نشدن. داستان 2 تا پایان داشت یکی اپیزود 5 یکی هم آخرین اپیزود اتفاقایی که تو این 2 اپیزود پیش آمد مثل هم بودن. قاتل ها (البته همه افراد و مکان ها و وسایلی که با اینا در ارتباط بودن) مثل لایه هایی بودن که همدیگرو پوشش میدادن .
کاراگاه ها هیچوقت حتی نتوستن نزدیک هم بشن به افراد رده بالای اون فرقه. نشون دادن که به راحتی تاتل رو کشته بودن. مطمعنا مصبب همه اون اتفاقات اون یک نفر نبود که میگن قاتل رو تو اپیزود 7 نشون دادن. داستانش مثل یه هزار تو بود میخواست بگه این آدما رو هیچوقت نمیشه پیدا کرد.
ولی بهترین قسمتش اون دیالوگ های آخر راست بود که داشت در مورد تاریکی حرف میزد به نظر من اونجا سورپرایز این سریال بود.
بسیار عالی بود منتظر فصل بعدی هستم
کافه سینما-امیر قادری:
گفتم که درباره آن چه در این سفر دیدهام، در قالب سفرنامه بیشتر خواهم نوشت. فعلن اما برویم سراغ دومین تجربه این دو سه هفته که برای نوشتن در این ستون انتخاباش کردهام. محصول تازه شبکه اچ بی او، سریال کارآگاه واقعی. و اگر بخواهم به بحث بالا ربطاش بدهم، باید به این نکته اشاره کنم چه کیفی دارد وقتی میبینی جانشینان استودیوهای فیلمسازی بزرگ آمریکایی سالهای آغازین سینما، یعنی شبکههای تلویزیونی امروز، از اچ بی او گرفته تا شوتایم و نت فلیکس و استارز و اف ایکس، دارند وظیفه پیشینیانشان را انجام میدهند. یعنی امید و اعتقاد به روشنی و پیروزی خیر را، از پیچیدهترین راههای ممکن، توی پاچه ۹۹ درصد انسانهای منکر باقیمانده کره زمین میکنند. و هر چه قدر مسیرهای شیطان برای خلق حس ناامیدی و بیعملی در میان مخلوقات کره زمین پیچیدهتر میشود، خالقان این محصولات هم برای تزریق ایمان، از راههای پیچیدهتری وارد میشوند. این بار با دو کارآگاه، یکی نماینده بشر امروز با همه تردیدها و خیر و شرهایش، که اغلب در قالب یک ناظر جلوه میکند، و دیگری که نقشاش را متیو مککاناهی بازی میکند، یک بدبین، کسی که خلق انسان را اشتباهی در مسیر حرکت طبیعت میداند. و باید ببینید که سازندگان مجموعه، چه مسیری را برای رساندن این شخصیتها به نظرگاه و دیالوگ پایانی خلق میکنند: وقتی به آسمان پرستاره بالای سرشان نگاه میکنند و به مخاطبشان قول میدهند که بالاخره نور ستارهها، سیاهی گستردهتر اطرافشان را درخواهد نوردید و پیروزشان خواهد کرد.
سریال کارآگاه واقعی که نیک پیتزولاتو خلقاش کرده البته بیشتر از آن که یک مجموعه هشت قسمتی باشد، یک فیلم سینمایی هشت ساعته است. که الگوهای نوآر را به تمامی رعایت کرده و گسترش داده است. و به علاقهمندان سینما به خصوص، یادآوری میکند که چارچوبهای فیلم نوآر، همچون وسترن، چه قابلیتی برای گنجاندن مفاهیم پیچیدهتر عصر تازه دارد. این بار روشنایی پنهان شده در پس تاریکی (عکس تعریفی که معمولا از فیلم نوآر ارایه میشود)، محملی میشود برای خلق ایمان و امید و رستگاری، که این بار از سمت یکی از بدبینترین شخصیتهای تاریخ سینما متولد میشود. لحظه مورد علاقه من اما نخستین لحظهای است که شخصیت عادی ماجرا، که وودی هارلسون نقشاش را بازی میکند، اجازه همراهی کارآگاه مککاناهی را میدهد. کشش همیشگی نظم به سمت بینظمی، برای خلق یک نظم تازه پس از طی یک مسیر دردناک. "کارآگاه واقعی" را ببینید و مقایسهاش کنید با فیلمهای جنایی قدیمی بسیار سادهتر تاریخ سینما که اغلب توسط چند تا سینه فیل دماغ گنده دیده میشد. و حالا هشت و نیم میلیون نفر قسمت آخر این مجموعه بسیار پیچیدهتر را فقط از طریق سایت اچ بی او دانلود کردهاند. (تماشاگران مستقیم شبکه و شمار بازدیدهای غیر قانونی، مثل ما، که بماند.) آن تجربه شخصی مذهبی که گفتم، در عصر تکنولوژي این چنین عمیقتر میشود و گسترش مییابد.
بعد از مدتها تونستم بشینم کامل ببینم این سریال رو...راستش موندم تو خماری!!!
با اون ریتم سریعی که میرفت جلو سریال...اونهمه نشانه...اونهمه سمبل...اونهمه داستان...خیلی عادی تموم شد اصن!!!
ضد حال خوردم اصن از "آدم" شدن راست...خیلی همذاتپنداری میکردم با "راستِ تاریک"...ولی اون حرفای آخرش رسما سطل آب یخ ریخت رو سرم!!!
شبیه فیلم فارسیای خودمون شد اصن...یکی که خلافکاره یه اتفاق معنوی براش میفته...شب میره خودشو میبنده در مسجد...فرداش یه آدم پاک و مومن و اینا میشه!!!!
------
جدا از این مسایل واقعا سریال خوبی بود...بعضی قسمتا...بعضی دیالوگا...بازیگرا...واقعا عالی بودن!!!
در کل لذت بردم از نگا کردنش
?! where is jessica hyde
حیف که هر فصل بازیگراش عوض میشن
خیلی با نقش راست ارتباط بر فرار کرده بودم
سریال واقعا سنگینی بود دیالوگ های عالی داستان جذاب ریتیم خوب سریال بازیگرهای بسیار خوب برای این قصل دست به دست هم داد که سریال خوبی رو شاهد باشیم
ولی توقع ببینده ها خیلی زیاد شده از این سریال باید فصل دوم هم از بازیگر های توانمند و داستان جذابی استفاده کنند
من آن هيولايي كه او ميخواد باشم ،نيستم
پس من نه انسانم نه حيوان وحشي
من چيزي كاملاً جديدم
با مجموعه قوانين خودم
من دكسترم