از زمان پخش اپيزود اخر سيزن پنجم و مرگ مشکوگ استنيس اين شايعه بين هواداران پخش شد که وي زنده است و قراره در زماني که کسي فکرشو نخواهد کرد به سريال برگرده به همين منظور تئوري هاي مختلفي رو هم مطرح کردن که اينجا ميخواهيم با نگاهي دقيقتر بهش بپردازيم و نظرات شما رو بدونيم.
تئوري اول
در ابتداي سيزن در واقع قبل از شروع فصل تريلري از سريال پخش شد با نام Game of Thrones Season 6- Hall of Faces اين تالار مخصوص کساني است که مرده اند و صورتشان توسط افراد بي چهره جمع اوري شده.اما نکته اينجاست که اگر دقت کنين تمام کساني که در اين تريلر صحبت ميکنن(ند-راب-کیتلین...) در سريال مرده اند حتي جان اسنو اما صورت استنيس کنار جان اسنو هست و هيچ صحبتي نميکنه به نظر شما علت چيه؟ايا زندس؟؟
تئوري دوم
هواداران احتمال انجام معامله اي بين استنيس و برين ميدهند حالا اين معامله چيست هنوز مشخص نيست اما شايد اين باشد که در کنار استارکها بجنگ شمال براي انها کينگزلندينگ براي تو.وسط جنگ جان اسنو با رمزي سر و کله استنيس از پشت سر پيدا بشه و به جان کمک کنه و شمال پس بگيره مطمنا جان و تمامي خاندان شمال ميان زير پرچم استنيس و داستان جالب خواهد شد
تئوري سوم
اين فصل تفريبا توي اکثر اپيزودها تاکيد ميشه استنيس مرده و جاي سوال است که چرا اينقدر تاکيد ميشه ؟؟؟
تئوری چهارم
از انجایی که نوشتن داستان توسط مارتین هنوز کامل نشده و شاید در کتاب استنیس روی تخت اهنین بنشیند(منظور انتهای کتاب اخر هستش که نوشتنش هنوز شروع نشده) قطعا باید استنیس را به صحنه برگردانند چرا که وی در کتاب هنوز زنده است.
تئوری پنجم
نامه رمزی به جان اسنو
سوال اصلی این است که این نامه را چه کسی فرستاده است؟ در کتاب نویسندهی این نامه یکی از معماهای داستان است. یک تئوری میگوید که آن را منس ریدر نوشته تا جان اسنو را راضی به رها کردن کسلبلک و جنگ کند (یادتان باشد در کتاب نامه زمانی میرسد که جان اسنو هنوز توسط برادرانش کشته نشده). کلا پیچیدگیهای توطئهای زیادی پیرامون این نامه وجود دارد، اما ظاهرا بهطرز قابلدرکی سازندگان برای سریال از این معماپردازیها دوری کردهاند. چون برخلاف کتاب که نامه توسط زاغ میرسد، در سریال میبینیم که پیغامرسانی با نشان خاندان بولتون نامه را تحویل میدهد. حداقل در سریال یکجورهایی مطمئنیم که کار، کار خودِ رمزی است.
اما شاید هم نه! عدهای از تحلیلگران باور دارند که هویت نویسندهی نامه در سریال هم دقیقا مشخص نیست. نکتهی اول این است که هر دو نسخهی نامه سرشار از فحش و بد و بیراه است. این یعنی هرکسی که نامه را نوشته سعی کرده تا از این راه جان اسنو را تحریک به حرکت به سوی جنوب و جنگ کند. اما نسخهی نامه در سریال دارای اطلاعاتی است که شک و تردیدمان را برمیانگیزد.رمزی جان را به درآوردن چشمانش تهدید میکند. اما او را هیچوقت در حال درآوردن چشم کسی ندیدهایم. نامه همچنین ریکان را «وحشی» توصیف میکند، اما این چیزی است که به نظر نمیرسد رمزی از آن خبر داشته باشد. نامه میگوید که: «من پوستشون (Skin) رو جلوی تو میکنم». اما ما میدانیم که بولتونیها از فعل Flay به جای Skin استفاده میکنند. یا «پوست دایروولفش را کف اتاقم پهن کردم». چرا به جای دایروولف از گرگ استفاده نمیکند؟ گویی نویسنده میخواهد دقیق باشد. یا «… میزارم سگهام (Dog) بقیهی کار رو انجام بدن». مگه رمزی از کلمهی «تازی» (Hound) به جای سگ استفاده نمیکند؟ خلاصه کاملا مشخص است که هدف اصلی نامه این است که جان اسنو را برای جنگ تحریک کند و طبیعتا کسی چنین هدفی دارد که آزادی وینترفل به نفعش خواهد بود.
در این زمینه سه مظنون اصلی داریم. (۱) لیتلفینگر؛ کسی که همین الان در حال حرکت به سمت وینترفل است. (۲) آمبرها؛ کسانی که به نظر میرسد بهصورت مخفیانه میخواهند بولتونها را چپه کنند و (۳) استنیس؛ که ممکن است هنوز زنده باشد. و البته ممکن است با همکاری هرکدام از این سه مظنون طرف باشیم. خب، نویسندهی نامه هرکسی است، باید به اطلاعات خاصی دست داشته باشد: رمزی ریکان را گروگان گرفته. سانسا فرا کرده. روس مرده است. ریکان «وحشی» است. بگذارید به درون مظنونهایمان عمیقتر شویم؛ خب، به نظر نمیرسد لیتلفینگر به «تنهایی» از گروگان گرفته شدن ریکان به دست رمزی خبر داشته باشد و به نظر نمیرسد استنیس هم به «تنهایی» از خصوصیت «وحشی»بودنِ ریکان اطلاع داشته باشد. پس توطئهگران هرکسی هستند، به احتمال زیاد یک طرفشان را آمبرها تشکیل میدهند. چون آنها کسانی بودند که ریکان را تحویل رمزی دادند و ریکان هم مدتها با آمبرها زندگی کرده تا آنها با خصوصیات شخصیتیاش آشنا باشند. از آنجایی که لیتلفینگر با خیال راحت ارتش ویل را برای جنگ شمال آماده کرده، احتمال اینکه او با آمبرها همکاری کند بیشتر است. این یعنی حتی اگر استنیس و آمبرها نویسندگان اصلی نامهی صورتی باشند، باز نمیتوان عنصر لیتلفینگر را به عنوان کسی که در ادامه به این توطئه پیوسته است نادیده گرفت. ماجرای نامه یکی از جذابترین معماهای کتاب است که سالها طرفداران را انگشت به دهان گذاشته است. تمام این نظریهپردازیها نشان میدهد که (شاید) خوشبختانه سازندگان قصد دارند پیچیدگی کتاب را به سریال هم منتقل کنند.
تئوری ششم
عکسهای لو رفته از پشت صحنه البته شاید عکسها فیک و یا مربوط به چیز دیگری باشند اما قابل بررسی و تحلیل است
ظاهر وطرز لباس پوشیدن شخص داخل چوبها بسیار به استنیس شبیه است.اگه دقت کنین در هر دو عکس یه جورایی به پای راست اشاره شده.نظر شما چیست؟
تئوری هفتم
مجدد نام استنیس دراین اپیزود برده میشود و سر داوس سیورث به پشت پرده قتل شیرین باراتیون توسط ملیساندرا پی میبرد.داوس گوزنی را که نشان خاندان باراتیون است و برای SHIREEN ساخته پیدا میکند.اما با نگاهی دقیق به این گوزن چوبی شاید این نکته مدنظر سازندگان است که قبل از یاداوری حادثه تلخ سوزاندن شیرین میخواهند ما به یاد استنیس بیفتیم پادشاهی که به مانند گوزن شاخ و پا شکسته قدرتهای خود را از دست داده اما قرار است او را فراموش نکنیم زیرا احتمالا سازندگان برنامه ای برای بازگشت او دارند.
انتهای سیزن قبل صحبت هایی ازبحث و جدل بین مارتین و عوامل سازنده به میان امد مبنی بر اینکه 2 character از سریال بی هماهنگی حذف شدند.همان طور که هاند بنجن استارک و جان به سریال برگشتند شاید استنیس هم برگردد.نظر شما چیست؟؟؟