»» کانال یوتوب مایکل استیونز «Vsauce» رو از خیلی قدیما دنبال میکردم و تا قبل از این مجموعه هم کلی ویدیو عالی تو کانالش بود، اون اوایل شوخ طبعی خیلی خوبی هم داشت که کم کم هر چی پیشرفت کرد شوخ طبعی جاشو به مسائل علمی داد. یه مشکلی که بعد از این ماجرا با کانال پیدا کردم این بود که سوالای علمیای مطرح میکرد که نه اون شوخ طبعی توشون بود و نه اصلا سوال مهمی بود. برای مثال «آیا لمسکردن مریخ مشکلی نداره؟»، «کی صاحب ماهه؟» و بسیاری مثال دیگه. ترجیح میدم مطلب علمیای رو دنبال کنم که دید بهتر نسبت به زندگی و شرایط بهم بده و ابزاری برای مدل کردن و ساختاردادن به چیزایی که بهشون فکر میکنم باشه و یا حداقل سوالهای مهمی که تو ذهنم هست رو بهم جواب بده نه اینکه مطلبی رو ببینم که هدفش این باشه که بگم «واو، دنیا چقدر بزرگه» یا «عه جدی، شگفتاااا!» چون معمولا بعد دیدن همچین مطلبی بیشتر از اینکه اون دیالوگا به ذهنم بیاد، این دیالوگ به ذهنم میاد که «خب که چی؟». اون اواخر بعد از دیدن چند تا ویدیو از کانال و گفتن خب که چی کلا کانال رو به دست فراموشی سپردم بیخیالش شده بودم و این مجموعه رو هم ندیده بودم تا اینکه حامد عزیز این تاپیک رو زد و خب خیلی عالیه که این سریال بیشتر در مورد ذهن هست و مغز برای من جالبترین موضوع علمی برای مطالعس. حتما این سریال رو خواهم دید.
تشکر از حامد بهخاطر تاپیکهای عالیش
قسمت اول: Isolation
»» تو دنیای امروزی، ما حتی تحمل اینو نداریم که چند دقیقه یکجا بشینیم و هیچکاری نکنیم، حالا تو این اپیزود آزمایشی انجام میشه که تو اون سه روز کامل مایکل تو اتاق ایزوله قرار میگیره که توش نه ساعتی هست نه تفریحی هست نه کتابی هست و فقط میتونه بخوره و بخوابه. نتایج آزمایش بعد از گذشتن 48 ساعت اول خیلی جالبه، مایکل کاملا زمانو از دست داده، افکارش متناقض شده، فرق واقعیت و توهم رو دیگه نمیتونه تشخیص بده، حتی به نظر میاد فرق خواب و بیداری رو هم نمیتونه تشخیص بده. قسمت جالبش اینه که حتی قدرت شمردن رو هم از دست میده. قبلترها یکی از دوستام این سوالو واسم مطرح کرده بود که اگه یه بچه رو از لحظه تولد ایزوله کنیم نتیجش بعد چند سال چی میشه، آیا دی ان ای ما برای ما تصمیم میگیره که سمت و سوی شخصیتیمون به چه شکله، یا اینکه ورودیهای مغزمون باعث این اتفاق میشه. جواب دادن به این مدل سوالا واقعا سخته. حتی برای فکر کردن بهشون هم نیازه زمینه علمی خوبی تو فرگشت، مغز و اعصاب، روانشناسی و حتی فلسفه داشته باشیم. ولی اگه بخوام با توجه به این یه قسمت در مورد این سوال چیزی بگم، اینه که بعد از چند هفته اون بچه دیوونه میشه.
قسمت trolley problem رو دیدم، از این که زحمت ایجاد شرایطی شبیه به واقعیت رو به جون خریده بود واقعا حال کردم، هر چند انتظار داشتم رو تعداد بیشتری این آزمایش رو انجام بده!
البته این آزمایش نمی دونم چه نتیجه ای داره؟ جالب بود ولی نتیجه ی شناختی ای هم داره؟
مشاهده محتوا اسپویلر
منم فکر می کنم اگر تو اون شرایط بودم کاری نمی کردم! البته حالا که اینو دیدم فکر کنم بچرخونم اون کارگر بی نوا که تنهاست رو بکشم ولی خیلی هم مطمئن نیستم!
!Life's a rollercoater but still unfair
قسمت دوم: Conformity
»» تو دنیایی که روزی تریلیونها اطلاعات تولید و بین افراد جا به جا میشه، یکی از نقشهای اصلی کنترل جامعه و تعیین راه و روشهای زندگی با آبشار اطلاعاتی انجام میگیره. مثلا فرض کنید میخواید یه رستوران انتخاب کنید، بین رستورانی که شلوغه و برای غذاش صف کشیدن و رستورانی که خلوته و مگس میپرونن کدومو انتخاب میکنید؟ احتمالا اولین نتیجهای که به ذهن هر کسی میاد اینه که رستوران شلوغ غذای بهتری داره که تونسته این همه مشتری داشته باشه. ما بدون این که اشخاص و سلیقههاشونو بدونیم و استدلالهاشونو برای انتخاب رستوران بشنویم، استدلال میکنیم که غذای رستوران شلوغتر بهتره. این قسمت عموما به آزمایشهای مشابهی درباره همین موضوع میپردازه، به مسائلی مثل شایعه پراکنی، مثل خندیدن با دیگران و .... یکی از مهمترین چیزا توی دنیای ما اینه که برای تصمیم گیری در مورد هر مسئلهای از این اطلاعات استفاده نکنیم. ممکنه این اطلاعات بهصورت عمدی ساخته شده باشن تا جبهه مارو مشخص کنن، ممکنه شایعهای برای لاپوشونی یک فاجعه باشن، ممکنه دروغی برای کنترل عدهای باشند. بهتره حواسمون به این اطلاعات آبشاری و جهتی که بهمون میدن باشه چون ممکنه نتایج غیرقابل برگشتی برای خودمون و دیگران داشته باشه. وقتی دروغهای بزرگ رو عده زیادی باور دارند، اثبات دروغ بودنش کار سختیه.
قسمت پنجم Freedom of Choice
قسمت سوم و چهارم کلا ناامیدم کردن و اصلا خوب نبودن، یکی در مورد تخریب کردن و عصبانیت و یکی دیگه در مورد زندگی یه شخص با دوس دخترش که موبایلشه ، آزمایشای اول قسمت پنجم هم خیلی جالب نبود، ولی آخرین آزمایشی که انجام دادن یه چی شبیه آزمایشی بود که اینجا توضیح دادم. این یکی از آزمایشای ترسناکیه که اولین بار هر کسی باهاش مواجه بشه شوکه میشه در عین حال خیلی جذابه و جای تحقیق و تفحص زیادی داره. جبر یا اختیار مسئلهی تازهای توی دنیای بشر نیست، تو این تاپیک هم که میکادو زحمتش رو کشیده، دوستان مفصل در موردش بحث کردند.
بالاخره بعد از مدتها دو فصل اول این مجموعه رو تموم کردم. به نظرم خیلی خوب بود، خیلی آزمایشا بودن که واقعا جذاب بودن، ایدههای زیادی ازش گرفتم، مدت زمانشم طوری نبود که آدم خسته بشه و اطلاعات مفیدی داشت. حالا شاید برای هر کسی جذاب نباشه ولی برای من که روی سیگنالهای EEG و مغز مطالعه دارم یه ویو خیلی خوبی برام ایجاد کرد. تعدادی از قسمتهاشم واقعا سطحشون چه از نظر علمی و چه از نظر جذابیت خیلی پایین بود و به نظرم باید این مجموعه رو انتخاب شده دید و همش خوب نیست. به نظرم بهترین قسمت تا اینجا با اختلاف خیلی زیاد Divergent Minds بود که پیشنهاد میکنم حتما 20 الی 25 دقیقه از وقتتون رو بذارید و این قسمت رو نگاه کنید.