سينماي كره تركيبي از محصولات توليده شده در دو كشور كرهجنوبي و كرهشمالي است؛ در طي دو قرن گذشته، آثار توليد شده در اين دو كشور مستقيما تحت تاثير تحولات سياسي بسياري بودهاند؛ از اشغال به دست ژاپنيها گرفته تا جنگ بين دو كره در سال
1950 – كه باعث شد تا حجم عظيمي از فيلمهاي تاريخ سينماي كره از بين برود! - و حتي دخالت مستقيم دولتهاي هر دو كشور در اين صنعت. امروزه هر دو كشور به كار توليد فيلم مشغولاند اما سينماي كرهجنوبي بخش پر رونق اين صنعت است و در سطح بينالمللي براي خود جايگاه معتبري دست و پا كرده. در كشور كرهشمالي فيلمهاي چندان پرتعدادي توليد نميشود و همان تعداد كم هم به مضمونهاي كمونيستي و انقلابي مي پردازند. بهدلیل سیاست بستۀ کرۀ شمالی، دستیابی به اطلاعات بیطرفانه از سینمای این کشور به سادگی ممکن نیست. یوناس شونر، که از شرکتکنندگان در جشنوارۀ فیلم کشورهای در حال توسعه و غیرمتعهد در سال
2000 در پیونگیانگ بود، گفته است:
«این کشور تنها یک فیلم بلند و یک فیلم مستند در معتبرترین جشنوارۀ داخلی خودش شرکت داده بود
». او معتقد است آمار بالای فیلمهای ساختهشده به دلیل این است که در گزارشها، فیلمهای کوتاه، کارتونها و حتی قسمتهای کوتاه سریالهای تلویزیونی را نیز جزو فیلمهای ساختهشده به شمار میآورند.
اولين نمايش فيلم در محلي نزديك به سئول در سال
1898 صورت گرفت. يك سال بعد، برتن هولمز، جهانگرد آمريكايي وارد سرزمين كره شد و براي اولين بار از آن تصويربرداري كرد. او نتيجه كارش را براي خانواده سلطنتي كره به نمايش گذاشت و آن را به غربيها هم نشان داد. اولين سالن سينمايي درست و درمان كره در سال
1903 افتتاح شد و در ماه نوامبر سال
1907 پارك-سونگ-پيل
(Park Sung-pil) سينماي
"دانسونگ-سا
" را در سئول تاسيس كرد كه همچنان به فعاليت خود ادامه ميدهد. تا آن زمان فقط فيلمهاي خارجي به نمايش درميآمد تا اينكه شخص سونگ-پيل همت كرد و به عنوان حامي توليدات داخلي وارد صحنه شد. او براي توليد فيلمي به نام
"انتقام وفادارانه
" سرمايهگذاري كرد و به اين ترتيب اولين فيلم سينماي كره در تاريخ
27 اكتبر
1919 به نمايش درآمد. در سال
1921 اولين فيلم بلند سينماي كره به نام
"چونهيانگ-جئون
" (Chunhyang-Jeon) ساخته شد. دوره طلايي آثار صامت سينماي كره به كمك ژاپنيها تا اواخر سال
1935 ادامه داشت و در همان سال بود كه اقتباس ديگري از داستان چونهيانگ-جئون به كارگرداني لی میونگ وو
(Lee Myeong-woo) به نمايش درآمد و عنوان اولين فيلم ناطق سينماي كره را به خود اختصاص داد.
»» دوران طلایی
دهه پنجاه با جنگ و پس از آن هم تفكيك دو كره شروع شد اما در ادامه به آغاز طولانيترين دوره سينماي كره ختم شد. پس از آتشبس در سال
1953 رئيسجمهور وقت كرهجنوبي، "سینگ من ری" براي احياي صنعت سينماي كشورش حرفه توليد فيلم را از ماليات معاف كرد. كارگردانان خوشذوقي مثل "هیون ماک"
(Yu Hyun-mok).
"كيمكي-يانگ
" (Kim Ki-young) از اين فرصت استفاده كرده و با فيلمهايشان
(The Housemaid 1960, The Aimless Bullet 1961) موفق شدند تماشاگران زيادي را به سالن سينما بكشانند. در سال
1956 فيلم كمدي
"روز عروسي
" ساخته ليبايئونگ-لي براي اولين بار موفق شد در چند جشنوارهي خارجي به نمايش دربيايد و جوايزي هم به دست آورد. رشد سينماي كره آنقدر بالا گرفت كه در اواخر دهه پنجاه سالانه
111 فيلم در اين كشور ساخته ميشد.
»» زمستان در سینمای کره
با سركار آمدن دولت پاركچانگهي در سال
1962 نظارتهاي سختگيرانهاي از لحاظ تعداد آثار توليد شده و محتواي آنها بر سينماي كره اعمال شد كه باعث كاهش آثار توليدي شد. در سال
1962 جايزه سينماي گراندبل راهاندازي شد كه يكي از معتبرترين جوايز سينماي كره به شمار ميرود و بعدها اسکار کرهای نام گرفت. در ابتداي دهه سانسور و كنترل محتوايي فيلمها به اوج خود رسيد و اين روند باعث افت كارگردانان سرشناس مثل
"كيمكي-يانگ
" هم شد. سرانجام با شروع دهه هشتاد و پشت سرگذاشتن چند رويداد مهم سياسي مثل ترور پاركچانگهي و كودتاي
12 دسامبر و قتلعام «گوانگ جو»، كشور كره از حصار تنگ تفتيش عقايد رهايي پيدا كرد و همين تحولات سياسي باعث شدند سينما هم جان تازهاي بگيرد. توليدات سينمايي و كيفيت آنها بالاتر رفت و حضورهاي موفق در جشنوارههای خارجي هم رشد پيدا كرد.
»» موج نو كرهايي: صريح و خشن
از اواخر دهۀ
1990 سینمای کره به سرعت رشد کرد و بسیاری از فیلمهای آن در میان ده فیلم پرفروش سینما قرار گرفتند و حتی از مرزهای موفقیت فیلمهای بسیار معروف هالیوود نیز فراتر رفتند. پنج فیلم از کرۀ جنوبی به رقمی بیش از ده میلیون مخاطب رسیدند. کرۀ جنوبی از معدود کشورهایی بود که فیلمهای هالیوودی سهم چشمگیری در فروش سینماهایش نداشتند. از جمله ميشه به فیلم «شیری»
(Shiri) در سال
1999 اشاره كرد كه فقط در سئول بیش از دو میلیون مخاطب داشت! و فيلمهاي محبوب آمريكايي مثل «تایتانیک»، «ماتریکس» و «جنگ ستارگان» را پشت سرگذاشت. با ظهور نسل جديد كارگردانان كرهايي همچون
"كيمكيدوك
" و
"پارک چان ووک
" و
"کیم جی وون
" و
"بونگ جون هو
" با صراحت لهجه و دنيايي پر از خشونت كه ارثيهاي ناخواسته از دو دوره سياه در تاريخ كره به نظر ميرسد: يكي دوره اشغالگري ژاپنيها و آمريكاييها و دومي دوران حكومت پاركچانگهي، باعث شد تا سينماي كره در سطح بيناللمي بيش از گذشته شناخته بشه به طوري كه بسياري از توليدات كرهاي حتي در كشورهاي اروپايي و آمريكا بازسازي بشوند. مقدمهي اين موفقيت را شايد بتوان اكران پر سر و صداي فيلم «رفیق قدیمی»
(Old Boy) چانووكپارك و كسب جايزهي ويژهي هيئت داوران جشنوراهي كن - به اصرار تارانتینو – عنوان كرد كه با موفقيت فيلمهايي همچون:
Samaritan Girl 2004 و
3Iron 2004 (هر دو از كيمكيدوك) و
Memories of Murder (به كارگرداني بونگجونهو) و ... تا به امروز دامه پيدا كرد.
»» منبع: نشريه سينمايي دنياي تصوير،سال هفدهم، شماره 188
»» سينماگران برجستهي امروز كره:
»» Joon-ho Bong : با اينكه از كودكي عاشق سينما بوده اما در دانشگاه درس جامعه شناسي خوانده و مطالعات سينماييش را پس از فارغالتحصيلي انجام داده. بونگجونهو اولين كارش را با ساخت فيلمي شخصي با تم
"كمدي سياه
" با عنواني بلند و عجيب
"سگ هایی که پارس می کنند هرگز گاز نمیگیرند
" (Barking Dogs Never Bite) شروع كرد كه اصلن مورد استقبال قرار نگرفت ولي به قول معروف شكست اولين گام پيروزي است؛ استاد با ساخت دومين فيلمش،
"خاطرات قتل
" كه به زندگي اولين قاتل زنجيرهاي سرشناس اين كشور ميپردازد، به شهرت رسيد و نظر منتقدان را به خود جلب كرد و موفقيتهاي او با اكران فيلم سومش يعني
The Host كه در سال
2006 توانست با فروش
13 ميليون بليط عنوان پرمخاطبترين و پرفروشترين فيلم تاريخ سينماي كره را به دست آورد و اكران فيلم
Mother در جشنوارهي كن
2009 و همچنين ساخت فيلم علمي – تخيلي
2013 Snowpiercer اولين تجربهي بيناللمي با بازيگران و عوامل خارجي ادامه پيدا كرد.
»» Ki-duk Kim : يكي از نامدارترين فيلمسازان نامتعارف سينماي امروز كره است؛ اين فيلمساز در پاريس هنرهاي زيبا خوانده و كار هنريش را با فيلمنامهنويس آغاز كرده. در سال
1996 با ساخت اولين فيلمش
"كروكوديل
" نظر منتقدان كرهاي را به خود جلب كرد و در سال
2003 با ساخت اثر شاعرانهاي به نام
"بهار، تابستان، پاييز، زمستان .. و بهار
" جا پاي خودش را سفت كرد. معرفی مفصل این کارگردان:
+
»» Park Chan Wook : نام اين مرد با سهگانه انتقام گره خورده؛
"همدردي با آقاي انتقام
"،
"رفيق قديمي
" (پير پسر) و
"همدردي با بانوي انتقام
". سه فيلمي هستند كه نام او را به عنوان يكي از كارگردانان صاحب سبك سينماي كره در سطح جهان مطرح كرد. دوست داشته منتقد شود اما پس از تماشاي
"سرگيجه
" آلفرد هيچكاك مصمم ميشود فيلم بسازد. فیلمهای پارک در جشنوارههای بسیاری شرکت کرده و جوایز بسیاری را بردهاند که مهمترینشان جایزۀ هیئت داوران جشنوارۀ کن در سال
2004 و
2009 است. چانووكپارك در توصيف سهگانهي معروفش: "این سبک من است. من میخواهم عشق را با خشونت تلفیق کنم." او نيز دستش به ساخت يه فيلم تمام آمريكايي به نام
Stoker 2013 آلوده شده
!
»» Jee-woon Kim : متولد
1964 و استاد تركيب ژانرهاي سينماييست. كارش را با كارگرداني تئاتر شروع كرد اما خيلي زود وارد سينما شد. امضاهاي سينمايي او ميزانسنهاي پر از جزئيات و نقشآفرينيهاي تاثيرگذار هنرپيشگان است. او در سال
2008 فيلم عظيم و بسيار خوشساخت
"خوب،بد،عجيب
" (The Good the Bad the Weird) را با الهام از
"خوب،بد،زشت
" سرجيو لئونه ساخت كه محصول كمپاني سيجي اينترتيمنت كره است و با همكاري آيكون اينترتيمنت انگلستان پخش جهاني شده است. كيم.جي.وون نسبت به باقي كارگردانهاي هموطنش ميل شديدي به ساخت فيلمهاي گيشهايي و پرخرج داره كه ميشه به
2005 A Bittersweet Life و
2008 The Good the Bad the Weird اشاره كرد كه تا سال
2009 گرانترین فیلم تاریخ سینمای کره جنوبی محسوب ميشد.