آیا نیازی به گفتن حرفی هم هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
10 بدون شک و تردید
If You Meet Buddha on the Road، Kill Him
از اون سریال هاست که ده بار هم پشت سر هم ببینی چیزی ازش نمیفهمی
چی شد اصلا؟ باید اون اپیزود فصل قبل که میرن تو اینده دوباره ببینم.
ولی در کل خوب بود. مخصوصا بازی والتر، تو صحنه های شکنجه بی نظیر بازی میکرد
کلا فرینج از سریال های محبوبمه که کلی حرف برای گفتن داره.
ببینیم این 13 قسمت رو چیکار میکنند.
من 9 میدم
اپيزود خوبي بود! خوش گذشت...
من آخرش هم نفهميدم اين رمز تصويري ها چيه كه آخر اپيزود تو زيرنويس بهش اشاره ميشه؟!
يكي خواهشاً توضيح بده!
مثلاً رمز تصويري اين اپيزود، DOUBT بود. الان اينو از كجا درآورديد؟؟؟
كلاً قضيه چيه؟
سلام
یه نکته ای که به نظرم جالب بود رو هم اضافه می کنم
عجیب ترین سکانس قسمت اول فصل پنجم عبارت FATIMA بود که روی دیوار نوشته شده !!!!!!
در مورد هدف این سکانس به نظرم میشه چند گزینه زیر رو در نظر گرفت :
1- اولیویا (اتا) رو در نقش تجلی از مریم مقدس( یا حتی ناجی) در نظر بگیریم
2- ارتباط جریان فاطیما با Bishop of Leiria که به طور عجیبی نام خانوادگی پیتر و والتر هم هست
3- پس از سال 1917 محل وقوع این اتفاق به زیارتگاهی برای مسیحیان تبدیل شده و شاید نمادی برای ایمان به خدا(مثل لاله سفید) باشه
4- شاید هم به پیش بینی هایی که توسط بانوی فاطیما صورت گرفته که نوید جنگ جهانی دوم (در اینجا بین انسان ها و تماشاگرها) رو داده مربوط باشه
واقعاً که توی هر سکانس این سریال هزاران نکته ریز وجود داره
منابع
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%...8C%D9%85%D8%A7
http://en.wikipedia.org/wiki/Our_Lady_of_F%C3%A1tima
http://en.wikipedia.org/wiki/Bishop_of_Leiria
If You Meet Buddha on the Road، Kill Him
آخرین باری که دیدمت 3 سال داشتی ...
من همیشه فکر میکردم 4 سال بوده ...
نه، 3 سال و 1 ماه و 5 روز ....
حرف نداشت .... عاشق این سریالم .... 10
عالی بود این قسمت البته مثله همیشه :Smiley41:
از همون احظه که وارد این دنیا شدن جالب بود بعدشم که می خواستن دنبال اولیویا بگردم همش 20 ـه
از اون تیکه ای که اولیوا توی کهربا بود خیلی خوشم اومد که اون کتاب داره از اولیویا به عنوانه میز استفاده می کرد خیلی خوشم اومد :Smiley14:
بعد لحظه ای که از کهربا اولویا اومد بیرون داشتین یه لحظه چه طور به پیتر نگا می کرد اگه چند لحظه دور تر گفته بود پیتر که این دخترمونه کله ی پیترو می کند:Smiley14::Smiley14::Smiley36:
دیونه ی بازییه دیونه واره واترم داشتین حالت چهره رو وقتی داشتن شکنجه ـش میکردن
کلا این قسمت خوب بود امتیازمم 8.5 بود که می د م 9
برخلاف اکثر دوستان من اصلاو ابدا دوست نداشتم و 3 دادم ... اما چرا
اگه برگردیم به فصل اول و دوم و 90% فصل سوم ، این سریال در مرز باریکی از علم و تخیل حرکت می کرد ، دقیقا علوم fringe ، 3 نفر نویسنده ی سریال به راستی ایده ای که به وجود آوردن رو پرورش دادن ، شاید توی هیچ سریالی انقدر پیشرفت خط داستانی و عمق و کنهه موضوع رو شاهد نبودیم ... fringe پدیده ای بود شایسته ی احترام ... با تک تک قسمت هاش زندگی کردیم
اما ... اما
fringe به ظن من خیلی وقته تموم شده،شاید تو آخرین اپیزود فصل 3 ، بذارید راحت تر بگم
تماشاگر ها و نبرد آخرزمانی اولیویا پیتر و والتر باهاشون به همه چی شبیه جز fringe ، تماشاگرها موجودی شدیدا ماورایی - وجود و چرایی بودنشون با هیچ نظریه و تئوری قابل توجیه انگاری نیست - دقت که بکنید در این قسمت ما شاهد دنبال کردن نقشه ای بودیم که سپتمبر و والتر -در اواخر فصل چهرام بذرش برای سوژه ای دست چندم و پیش پا افتاده برای ادامه دادن سریال به هر قیمت -برای ریشه کن کردن حکومت تماشاگر ها داشتن و صحبت از قطعات دستگاهی و ایده ای بود که حتی 1 درصد هم ربطی به توانایی افراد و تم اصلی سریال نداره
j.j.abrams فرینج رو نابود کرد ... خط اصلی سریال رو از پدیده های fringi به یک جست و جو قهرمان محوری برای یافتن اکسیر نجات بخش بدون منطق تبدیل کرده
fringe هنوزم زیباست ... والتر هنوزم جز جذاب ترین کاراکترهای خلق شده است - شاید در حد house و dexter - اولیویا همه ی ویژگی های یک نقش اول تحلیل گر و عمل گرا رو داره
اما حکایت fringe حکایت سریالی که فصل اولش راجع به موجودات فضایی باشه ، فصل دوم راجع به سوپر هیروها
fringe زیباست و هنوزم دنبالش می کنم اما این چیزی که در فصل پنج می بینیم هرچی که هست ، fringe نیست ، یه سریال دیگست اما با کاراکتر های سریال fringe
اضافه شده در : 8 minutes
این الفباشه
http://up.baxsite.ir/images/71064371226703251222.png
منم با این دوست عزیز موافقم یه جورایی. چیزی که من رو جذب خودش کرد تو این سریال و باعث شد دنبالش کنم گره خوردن واقعی دو کلمه "علمی" و "تخیلی" بود. جایی که بحث خیلی از داستان های فصل های اولش علمی بود و فقط یه وجب می رفت سمت تخیلی!!!
ولی از فصل چهار زمینه علمی کمرنگ تر شد.
مطمئنم اگه علاقمند سریال های کاملا تخیلی بودیم می رفتیم دنبال سریال های دیگه تو این ژانر ک کم هم نیستن!!
حالا باید دید تو 14 قسمت باقی مونده فرینج چی رو می خواد به ما معرفی کنه و چ دریچه هایی رو باز کنه !!
زمانی که سپتامبر مرد و پیتر رفت توی خاطراتش گفت ما انسانیم ولی علممون خیلی پیشرفت کرده
اون نامرد اسمش ویندمارکه نه سپتامبر که وزیر دفاع ناظان هستش
سپتامبر اون ناظریه که بهشون کمک میکنه
این دستگاه رو سپتامبر به اولیویا داده بود 20 سال قبل که قرار بود از ایستگاه مترو تحویل بگیره بده به والتر
یادت نیست مثه اینکه همه چی
نه دوست عزیز برای خلق دنیا و خلق جهان والتر از ویلیام بل میخواد مغزشو قسمتهاییشو دربیاره و در مغزهای چند نفر جاسازی کنه که در فصل سوم بود فکر کنم نیوتون میاد اون میاد مغزهارو به کله ی والتر از طریق سیمکشی وصل میکنه تا تکنولوژی استفاده شده در دروازه ورود به دنیاها رو کشف کنه و وقتی نیوتون فرار میکنه اون تیکه های مغز از بین میره
در کل ریدم تو اون طبقه بندی سپتامبر که با یه شکنجه از بین رفت
یهو یاد کاری که اون یارو فرشتهه چی بود اسمش توی سوپرنچرال روی اون داداش کوچیکه انجام داد که یاد جهنم نیوفته
اضافه شده در : 5 minutes
راستی من شنیدم میخوان توی این فصل آواز قورو راه بندازن راسته؟