نه ببینید، خود Elodie Yung اصالتاً فرانسویه. الکترا که فرانسوی نیست. طبق چیزی که توی کامیک های مارول گفته شده، الکترا بچه ناف یونان هست
لهجه ش در واقع اینجا انگلیسی بریتانیایی بود. لهجۀ شرق و جنوب شرق انگلستان محسوب میشه. لهجه ای که اطراف لندن دارن که به Home Counties معروفه.
به نظر من نباید خیلی به خود این فصل خرده بگیریم... تمام این مسخره بازیا زیر سر کمیک های Daredevil هست. این فصل هم تا حد خیلی زیادی وفادار بوده به کمیک هاش. حتی موقعی که پانیشر، دردویل رو به زنجیر می کشه و به دستش اون اسلحه رو می بنده، دقیقاً و عیناً مشابهش رو داخل کمیک داریم.
از نظر شخص خودم که بعضی از کامیک های Daredevil رو خوندم، به جرأت میتونم بگم که واقعاً کامیک های ضعیفی رو داره (از هر لحاظ - داستان و ...). در مقایسه با اون فاجعه ای که من خونده بودم، این 2 فصل به معنای واقعی کلمه شاهکار بودن! خوشحالم که بعد از دیدن فصل اول نا امید نشدم، و یه فصل قوی دیگه از سری Daredevil رو دیدم.
ماورایی بودن بعضی از بخش های فصل دوم، واقعاً ناگزیر هست. شما حساب کنید، دنیای Daredevil، همون دنیایی هست که افرادی مثل Thor نیمه خدا درونش وجود دارن. تمام این چرندیات هم زاییدۀ ذهن پلید یک پیرمرد پر حاشیه به نام استن لی هست برید یقه اون رو بگیرین. این پیرمرد پر حاشیه به شرطی اجازه داده که از کامیک هاش در دنیای فیلم و سریال استفاده بشه، که خودش حداقل 3-4 ثانیه هم که شده به یه شکلی در این فیلم یا سریال ها حضور داشته باشه
مثلاً حضورش در Daredevil این شکلی بوده:
یا مثلاً داخل جسیکا جونز:
یا مثلاً سری های اول Spider Man که واضح تر حضور داشته:
و خیلی جاهای دیگه.
در مورد کَرِن هم کاملاً بهتون حق میدم. تازه مراعات کردید؛ خالق این کاراکتر هم، همون پیرمرد پر حاشیه ست. پدر کَرِن که هنوز هیچ اشاره ای بهش نشده، دکتر پکستون هست که به Death's Head معروفه. همونطور که گفتم، مراعات کردید. کاراکتر Karen علاوه بر منشی دفتر وکالت و روزنامه نگار بودن، چیزای دیگه ای هم بوده. مثلاً ایشون مجری رادیو هم بودن. در عین واحد، سابقاً پورن استار بودن و خب کارگر جنسی هم بودن خیلی چیزای دیگه هم بودن (مشاور حقوقی، فعال اجتماعی و ...). اگه خیلی از کاراکترش خوشتون نمیاد، لازم نیست نگران باشید. چون توسط دوست عزیزمون، Bullseye کشته میشه. اینجوری:
خلاصه اینطور بگم که، اونقدرا هم که میگید، این فصل ناامید کننده نبود. فقط کافیه یکی دو تا از کامیک هاش رو بخونید تا اوج نا امیدی رو دریابید
به نظرم یکی از بخش های زیبای این فصل، مربوط میشه به اواخر قسمت سوم. وقتی که "مت"، به یکی از دست هاش اسلحه بسته شده، و با اون یکی دستش یه زنجیر داره و حدوداً یه 5 دقیقه ای به شکل هنری تموم بر و بچ Dogs of Hell رو به خاک و خون میکشه. اکشنش، واقعاً اکشن کم نظیری بود. مت و زنجیر توی دستش و حرکاتی که با اون زنجیر انجام میده، به طور ناملموسی مخاطب رو به یاد یکی دیگه از کاراکترهای مارول، یعنی Ghost Rider میندازه.
امتیاز من به این فصل 8.7 از 10 هست. واقعاً عالی بود.
هر کمیکی دوران خوب و بدی داره اگه با استاد فرانک میلر اشنایی داشته باشید میدونید که ایشون دردویل رو به این چیزی که الان هست رسوند شوکه کننده ترین و بهترین لحظه های کمیک های دردویل رو به وجود اورد که میتونم به
مشاهده محتوا اسپویلر
اشاره کنم که به بهترین نحو به تصویر کشیده شد حتی بتمن و مرد عنکبوتی که تقریبا میشه گفت توی این دو یونیورس(dc و marvel )پرطرفدراترین کاراکتر ها هستن هم داستان های خوب و بد داشتن چون یه نفر نویسنده اون کار نیست و چندین نویسنده داره.
ولی دردویل جزو قهرمان های درجه یک مارول هست بدون شک.
البته من قصدم مقایسه شخصیت ها یا یونیورس ها نبود. منظور من چیز دیگه ای بود. شما اگه بخواید با اندیشه ای کاملاً منطقی هر کامیکی (مارول یا دی سی) رو بخونید، متوجه میشید چقدر همه چیز عجیب و غریبه. چقدر داستان ها بعضاً ضعیف کار شدن. تنها علاقه و البته قوۀ تخیل هست که باعث میشه تحمل کنیم این چیزای عجیب و غریبی که بهشون بر میخوریم رو و حتی ازشون لذت ببریم. ولی خب خیلیا اینطور نیستن. خیلیا توی داستان براشون سؤال پیش میاد که "چرا فلان اتفاق افتاد؟"؛ "چطوری اونطوری شد؟!"؛ به نظرم توی خوندن اکثر کمیک ها باید این سؤالات رو کنار بذاریم و داستان رو همونطوری که هست بپذیریم. اگه واقعاً قوی باشه در ادامه پاسخ خیلی از سؤالاتمون رو میده.
منظورم از ضعف داستانی، در بعضی از سری های Daredevil همینه. خیلی از سؤالات بی پاسخ میمونه. بنابراین کسانی که دنبال یه داستان واقع گرایانه هستن، نا امید میشن. شاید یکی از دلایلش همین چیزی باشه که شما فرمودید. نویسنده ها تعدادشون به شکلی هست که باعث میشه همون دوران خوب و بد رو به وجود بیاره.
من قصدم بیشتر مقایسۀ فصل دوم این سریال با کامیک هایی که پیرامون همون داستان های فصل دوم وجود داره، بود. دوستمون، _Nirvana_ عزیز به یه سری مسائلی اشاره کرده بودن، از جمله واقع گرایانه نبودن داستان؛ نامیرا بودن بعضی از شخصیت ها و امثالهم. بنده هم در پاسخ، به نوعی بحث کامیک رو پیش کشیدم، که بدونن وضعیت کامیک خیلی بدتر هست از لحاظ اینطور مسائل ماورائی. اگه داخل فصل دوم یه چنین مسائلی مطرح شده، صرفاً پایبندی و وفاداری فصل دوم به کامیک ها رو نشون میده و لاغیر.
در مورد فرانک میلر هم باید عرض کنم که به نظر بنده فرانک میلر به نوعی ناجی این سری از کامیک ها بود؛ خلق الکترا قطعاً نقطه عطف این سری محسوب میشد و بی شک جذاب ترین لحظات رو رقم زد.
حتی "استن لی" هم واقعاً کارهای بسیار بزرگی رو برای شکل گیری دنیای مارول انجام داده و یه عضو جداناپذیر این دنیاست. حرفایی که در موردش زدم رو خیلی جدی نگیرین باورم نمیشه با این سنش این همه پر انرژیه این بشر
یعنی دقیقا همون حرفی که من می خواستم بزنم تو گفتی..
ای " کارن " کیه خداوکیلی نصف قسمتا داره رو اون میگرده .. خیلی رو اعصابه
یعنی کسی هست از این شخصیت کارن کلا وجودش توی سریال خوشش اومده باشه.ای کاش یه نظرسنجی خوده شبکه میذاشت تا متوجه میشدن چه قدر غیرقابل تحمله
ولی دقیقا برعکسش الکترا با این که خُل میزد داشت این غیرقابل تحملی رو قابل تحمل میکرد!
قسمت اخر :
مشاهده محتوا اسپویلر
با این استاد پیری هم خیلی حال میکنم به نظرم هر سریالی به ی پیر دانا نیاز داره!
پانیشر هم خوب بود ولی خیلی خوب نبود به نظرم کمتر حرف بزنه بیشتر عمل کنه بهتره!(مثل صحنه به سیخ کشیدن کارتل ها)
این رابطه ها تو این فصل ی خورده اوایلش منو گیج کرد.فصل اول تا اونجایی که یادمه اون خانوم دکتره با این مرداک رابطشون اوکی بود نمیدونم چی شد برک شد.یا اون وکیل مو طلاییه(اسم...) با کارن هم همینطور.
( هنوز خیلی مونده تا از این نظر به وایکینگ ها برسه)
ولی کلا میشه نمره قبولی به این فصل داد
بدون شک هم هنوز بهترین سریال هیرویی هستش