خلاصه داستان :در قلعه ی قرمز تیریون قول ازدواج و خویشاوندی رو به 3 متحد مختلف می ده. کتلین استارک به "استورم لند" می رسه تا متحد خودش رو به دست بیاره. ولی شاه رنلی, همسر جدیدش مارجری, و برادرش لوراس تیرل, نقشه های دیگه ای دارن. در وینترفل لووین سعی می کنه خواب های بِرَن رو تعبیر کنه..
سکانس های جالب این قسمت :
--------------------------------
نظر شما در مورد این اپیزود چیه ؟!؟
آشنا شدن با شخصیت "بریان" خیلی جالب بود. گویا این شخصیت برای جورج مارتین خیلی مهمه بوده و موقع انتخاب بازیگر خیلی ها برای این نقش تست دادن. حالا باید دید نقشش چقدر کلیدی هست در این داستان..
صحبت های تیون با پدر و خواهرش..
1 کشتی به فرمانده ی تیون
30 کشتی به فرماندهی خواهرش
شعار این خانواده : ما دانه نمی کاریم..
نقشه ی تیریون برای پیدا کردن جاسوس ملکه .
شخصیت تیریون لنیستر در 2 قمست اخیر به طرز عجیبی قوی شده و باید دید تا آخر فصل به جایگاه بالاتری می رسه ؟ یا اون طور که صحبت های سرسی در تریلر سریال رو دیدیم قراره برای این کار بهش آسیب بزنه..
فکر کردی یک تیکه کاغذ تو رو در امان نگه می داره ؟!
ند استارک هم یک تیکه کاغذ همراهش داشت.
و اما خیانت تیون به استارک ها...
و رویاروییش با خانواده ی استارک در آینده جالب خواهد بود.
و بالاخره این دیالوگ زیبا از جناب واریس :
--------------------------------------------
قدرت جاییه که مردم به وجودش اعتقاد داشته باشن. این یک حقه است, سایه ای روی دیوار.. و یک مرد کوچک می تونه سایه ی خیلی بزرگی داشته باشه.
این بنده ی خدا هم خیلی شجاعانه جنگید . و زیرکی آریا هم توی صحنه ی آخر بسیار جالب بود . قسمت بعد باید درگیری بین اینا جالب باشه...