هايائو ميازاكي دومين پسر از چهار پسر كاتسوجي ميازاكي، در پنجم ژانويهي سال
1941 متولد شد. پدرش مدير كارخانهي هواپيمايي ميازاكي بود كه در آن قطعات هواپيما توليد ميكردند؛ شغلي كه باعث شد در دوران جنگجهاني، برخلاف اغلب ژاپنيها، وضع مالي قابل قبولي داشته باشند. مادرش وقتي او شش سال داشت، به بيمارياي در ناحيه ستون فقراتش دچار شد كه هشت سال بستري شدن او در بيمارستان را در پيداشت؛ تاثير اين دوران سخت كودكي را ميتوان در اغلب آثار ميازاكي مشاهده كرد. ميازاكي در همان دوران نوجواني و با خواندن داستانهاي مصور در مجلههاي پسرانه، علاقهمند شد نويسندهي مانگا بشود؛ طبق گفتهي او، تاثير هنرمندان خلاق اين مديوم مانند سوجي ياماكاوا و اوساما تزوكا تا مدتها با او بود. ظاهرن بهخاطر همين تاثير بود كه ميازاكي بعدها بخش زيادي از آثار اوليهاش را از بين برد؛ چرا كه معتقد بود آنها تقليدي از آثار تزوكا بوده و اين نوع كپيكردن مانع پيشرفتش بهعنوان هنرمند شده است.
هايائو ميازاكي در سال سوم دبيرستان بود كه با تماشاي اولين انيمه رنگي ژاپني با نام "قصهي مار سفيد"
(تاييجي يابوشيتا 1958)، به انيمه علاقه پيدا كرد؛ او عاشق اين اثر و قهرمان آن شد و تاثيري ديرپا از آن گرفت. ميازاكي در دانشگاه در رشتهي علومسياسي و اقتصاد به تحصيل پرداخت و عضو كلوپ تحقيقاتي "ادبيات كودك" شد. پس از فارغالتحصيلي در سال
1963، در استوديوي انيميشنسازي "توئهيي" استخدام شد و رفتهرفته استعدادهاي خودش را نشان داد. در سال
1968 به عنوان انيماتور اصلي "هولس:شاهزادهي خورشيد" مشغول به كار شد و فرصت همكاري نزديك با مربياش ايسائو تاكاهاتا، كارگردان اين انيمه را پيدا كرد. ميازاكي در سال
1971 و پس از همكاري جدي در ساخت انيمههاي سينمايي "جزيرهي گنج حيوانات"
(هيروشي ايكدا)، "عليبابا و چهلدزد بغداد"
(هيروشي شيدارا) و كارگرداني مشترك چهارده اپيزود از سريال "لوپن3" به همراه ايسائو تاكاهاتا، كمپاني توئهيي را ترك كرد. در سال
1985 و بعد از موفقيت چشمگير اولين انيمهي سينمايي ميازاكي – نويسيكا از درهي باد – به همراه ايسائو تاكاهاتا و ياسويوشي تاكاما استوديوي انيمهسازي "جيبلي" را بنا كردند و اولين فيلم استوديوي ايشان با نام "لاپوتا: قلعهاي در آسمان" ساخته شد و موفقيتهاي داخلي و بينالمللي استاد ميازاكي در
8 انيمهي سينمايي كه كارگرداني آنها را برعهده داشت ادامه پيدا كرد. هايائو ميازاكي
72 ساله اواخر سال
2013، براي چندمين مرتبه اعلام كرد كه قصد بازنشستگي دارد و تاكيد كرد كه اين بار كاملن بر تصميم خود مصر است. كمتر از يك ماه پيش توشيو سوزوكي، تهيهكننده و مدير عمومي كمپاني جيبلي اعلام كرد كه با بازنشستهشدن ميازاكي، استوديو جيبلي توقفي كوتاه خواهد داشت.
Nausicaa of the Valley of the Wind 1984 : ميازاكي از سال
1982 شروع به طراحي و نوشتن مانگاي "نويسكا از درهي باد" براي مجلهي "انيماژ" كرد. در پي استقبال خوانندهها از اين مانگا، صاحب اين نشريه كه در زمينهي توليد فيلم هم فعاليت داشت،ميازاكي را به توليد انيمهاي براساس اين مانگاي هنوز ناتمام تشويق كرد و ميازاكي با اين شرط پذيرفت كه كارگردان اثر خودش باشد. توليد اين انيمه تنها نه ماه طول كشيد ولي يك ميليون دلار خرج برداشت! در سال
1985 پخشكنندهي آمريكايي اين فيلم، نام آن را به "جنگجوهاي باد" تغيير داد و فيلم را با تدوين مجدد روانهي بازار كرد كه با عصبانيت شديد ميازاكي روبهرو شد. از آن پس ميازاكي از تمام پخشكنندههاي خارجي آثارش تعهد گرفت كه هيچدستي در فيلم نبرند.
My Neighbor Totoro 1988 : در سال
1988 يكي از مهمترين و ماندگارترين آثارش را ميسازد: همسايهام توتورو" كه در ان كاراكتر غولپيكر خرگوش / گربه مانندي وجود دارد در كنار لوگو، تبديل شد به علامت مشخصهي استوديو جيبلي: "من نميتوانم فيلمهايي بسازم كه خشناند يا دربارهي آدمهاي بدذاتاند يا در آن همه خوشحالاند. نميتوانم اين نوع فيلمها را بسازم. فكر ميكنم وقتي بچهها سه – چهار ساله ميشوند، بايد "توتورو" را ببينند، فيلم خيلي معصومانهاي است. توتورو در زمان اكران نتوانست در گيشه به موفقيت برسد و دو سال بعد با پخش عروسكهاي كاراكتر توتورو تازه توانست خرج خود را دربياورد.
Princess Mononoke 1997 : در اواخر دههي
70 ميلادي،هايائو ميازاكي طرحهايي كشيده بود براي يك فيلم در مورد شاهزاده خانمي كه با يك جانور در جنگل زندگي ميكند. او در سال
1994 شروع كرد به نوشتن طرح داستاني "شاهزاده خانم مونونوكه" و كشيدن استوريبورد. او در تصويري كردن ايدههاي اوليهش با مشكلاتي مواجه شد چرا كه بسياري از المانهاي تصويري اين داستان در انيمهي "همسايهام توتورو" استفاده كرده بود. ميازاكي با گروهش براي الهام گرفتن و طراحي فضاي داستان، سه روز را در جنگلهايي قديمي و كوههايي در جزيرهي "هنشو" گذراندند. شاهزاده مونونوكه پرخرجترين انيمه استوديو جيبليست. اين فيلم در اكران خود در ژاپن، گيشهي خيلي خوبي داشت و در صدر جدول پرفروشترين فيلمهاي تاريخ سينماي اين كشور، جايگزين "اي.تي" شد؛ ركوردي كه چند وقت بعد فيلم "تايتانيك" از آن خود كرد. هاروي وينستين، رئيس ميراماكس در ملاقات با ميازاكي خواست اجازهي تدوين مجدد فيلم را بگيرد كه در جوابش، تهيهكنندهي فيلم برايش يم شمشير سامورايي فرستاد بههمراه كاغذي كه روي آن نوشته بود: "
NO Cuts". ميازاكي قصد داشت با اين فيلم خود را بازنشسته كند، اما موفقيت عالي فيلم او را ترغيب به ساخت انيمهي بعدياش، "شهر ارواح" كرد.
Spirited Away 2001 : شانزده سال پس از برپايي استوديو جيبلي، هايائو ميازاكي بالاخره در غرب به موفقيت دست پيدا كرد: "شهر ارواح" را ساخت كه اسكار بهترين فيلم انيمه سال
2001 را گرفت
(اولين انيمهاي كه در اين بخش نامزد اسكار شد)، خرس طلايي جشنوارهي برلين را دريافت كرد، منتقدهاي جهاني آن را ستايش كردند، با استقبال تماشاگران بينالمللي مواجه شد. بزرگترين مشكل ميازاكي در ساخت اين فيلم، كمكردن مدتزمان آن بود؛ او اگر ميخواست فيلم را مطابق طراح اوليهاش بسازد، زمانش بيش از سه ساعت ميشد. جانلسهتر براي پخش اين فيلم در آمريكا، شخصن بر پروسهي دوبله نظارت كرد. ميازاكي بعدها دربارهي اين فيلم گفت كه ساخت آن "رنج و مراقبت و زحمت خيلي زيادي داشت؛ نميدانم براي چه اين فيلمها را ميسازم!"
Howls Moving Castle 2004 : او در سال
2003 ساخت فيلم جديدش را شروع كرد: "قلعهي متحرك هاول"، دومين كار اقتباسي ميازاكي، اين بار از روي داستاني با همين نام نوشتهي دايانا وين جونز. ميازاكي كه صلحطلب است، اعلام كرد اين انيمه را تحتتاثير و در واكنش به جنگ عراق ساخته است. ماركو مولر، رئيس جشنوارهي فيلم ونيز در افتتاحيهي اين فيلم گفت كه: "اين قويترين بيانيهي ضدجنگي است كه ما در كل فستيوال داريم." راجر ايبرت يكي از كساني بود كه اين فيلم را نسبت به ديگر آثار ميازاكي، اثري ضعيف ميدانست؛ نقطهي مقابل او كنت توران و جاناتان رزنبام بودند كه هر دو، آن را جزو ليست بهترين فيلمهاي سال
2005 ذكر كردند. قلعهي متحرك هاول در اسكار سال
2006 در بخش بهترين انيميشن سال نامزد شد.
Ponyo 2008 : طبق گفتهي خود ميازاكي، فيلم بعدي او "پونيو" اقتباسي بود از داستان "پري دريايي كوچك" نوشتهي هانس كريستين اندرسون". ميازاكي براي اين فيلم سال
2008اش، با وسواس تمام روي نقاشي تمام جزئيات فيلم نظارت داشت كه اين ميزان از دقت به طراحي
170 هزار تصوير مجزا منجر شد؛ رقمي كه در سطح كار ميازاكي هم ركوردي محسوب ميشود. ميازاكي در تيتراژ پاياني اين فيلم، عنوان شغلي افراد را حذف كرد و فقط اسم آدمها را طبق حروف الفباي ژاپني نوشت؛ در نتيجه با هر كس با هر ميزان نقشي كه در ساخت فيلم داشت، به طور يكسان برخورد شد. او حتي نام سه گربهاي را كه اطراف استوديو زندگي ميكردند در تيتراژ ذكر كرد! هايائو ميازاكي دوست داشت دنبالهاي بر اين فيلم بسازد، اما تهيهكنندهاش توشيو سوزوكي پيشنهاد داد كه به جاي آن، باد برميخيزد را بسازد.