فکر کنم دومین یا سومین استندآپ از
Bill Burr هست که دیدم جدیدا رو دیدم. نمیدونم چرا ولی احساس می کنم این یکی از اون دو تا بهتر بوده شاید چون چیزیای کمتری (به نسبت اونچه که باید) از اونا یادم مونده. یه چیزی که خیلی اذیتم می کرد شباهت هایی هست که بین طرح کلی موضوعات وجود داره
(بیننده های حرفه ای تر بهتر می دونن، من یه حدس مبهم می زنم فقط) چه با اجراهای قبلی خودش چه با اجرایی که از
ریچارد پرایور دیدم.
شاید روند کلی استندآپ همینه و من توی قلمرو تازه ای از سرگرمی ام.
در مورد اجرا : تیکه های خنده دار زیاد داشت مسائل جدی هم طعنه آمیز می گفت مخصوصا قسمتی که راجع به
تایگر وودز و
آرنولد صحبت میکرد با خنده بود ولی واقعا جای فکر داره که مقصر کدوم دسته هستند مردان پولدار یا زنان آویزان !!
قضیه
ایچی و تیکه اش به
سیاه پوستا و سفید پوستا هم مرز رو رعایت میکرد و یکی به نعل و یکی به میخ بود. از همه جالبتر برای من قضیه تربیت بچه با اون بازی پرتاب و گرفتن بود خیلی اون تیکه اش خنده دار بود.
کلا شباهت قضیه سگ
بیل با سگ
ریچارد هم برام جالب بود. جفتشون دیدشون یکی بود و جک هاشون هم تقریبا شباهت داشت.
تقلید نحوه بیان یا تکرار حرکات توسط سگ یا جان بخشی (آدم پنداری) به حیوانات فکر کنم جز اصلی استندآپ ها باشه. تیکه
تمپر رو هم فکر کنم توی اجرای دیگه ازش دیدم فقط موضوعش یه خورده متفاوت تر بود.
فیس لیفت و
لس آنجلس هم خوب بود به نظرم ولی بازم شبیه جریان
مردان فمنیست و
چاق های پر ادا توی اجراهای دیگش بود.
با توجه به اینایی که گفتم انگار پلن کلا یکیه و فقط چالشش توی نحوه بیان موضوعات مختلفه که اجراهاش رو از هم متمایز میکنه.
خب چیزی که خیلی اذیتم میکنه حرفای بچه ها راجع به
روتین و جک کوتاه و این دسته از موضوعات هست که چیزی ازشون نمیفهمم.
هیچکس توی اجرای روتین کمدی به کارلین نزدیک نیست
کمتر کمدینِ جدیدی رو پیدا میکنید که جوک کوتاه تعریف کنه، همه شون داستان تعریف میکنن.
یکم تحقیق کردم از
ویکی پدیا و دوست دارم یه قراری با بچه هایی که
استندآپ بین هستن از همینجا بذاریم اونم اینه که، هر بار استندآپی رو که دیدید به بقیه معرفی کردید و نظرتون رو راجع بهش گفتید در انتهای نظرتون قسمتی قرار بدید و راجع به اجزای استندآپ کمدی یه نکته کوتاه برای شناخت بهتر بقیه بگید. مثلا اولیش رو خودم میگم شاید منظورم بهتر درک بشه. (آسونش با من
)
جک کوتاه (تک خطی) : جکی که توی یه خط ارائه میشه و بهترینشون به مختصر و مفید بودنشونه در عین حال باید سرشار از معنی هم باشن. از بین شخصیت های داستانی جیمز باند بعد از شکست هر آدم بدی توی داستانش یه دونه از این نوع جک رو توی آستین داره. [
اینجا] می تونید چند تا از این نمونه جک ها رو ببینید.
پ.ن : قرار بالا اختیاری و صرفا برای افرادی مثل من هست که تازه واردیم اگه نخواستید شرکت کنید یا حالشو نداشتید نادیده بگیرید.