برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 13 از 24 اولیناولین ... 3111213141523 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 از مجموع 232
  1. #1
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,355
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,064 بار در 1,456 پست سپاس گزاری شده

    سینمای ایران | بحث و تبادل نظر


    با ورود نخستین دوربین فیلم‌برداری در زمان مظفرالدین‌شاه و ورود آن به ایران سینمای ما آغاز میشود.. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی ساخته شد. ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب می‌آید.
    نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیک‌ها در شهر تبریزتأسیس شده بود، آغاز به کار کرد؛ اما به دلیل عدم دسترسی به فیلم‌های جدید، در سال ۱۲۹۵ تعطیل شد

    تا سال ۱۳۰۹ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند می‌پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.


    اولین‌ها


    • اولین فیلمبردار ایرانی: میرزا ابراهیم خان عکاس باشی (۱۲۷۹)
    • اولین سینمای ایرانی: گراند سینما (۱۳۰۵)
    • اولین فیلم صامت ایرانی: آبی و رابی، اوانس اوگانیانس (۱۳۰۹)
    • اولین فیلم ناطق ایرانی: دختر لر، اردشیر ایرانی (۱۳۱۲)
    • اولین فیلم دوبله فارسی: دختر فراری، اسماعیل کوشان (۱۳۲۵)



    فیلمفارسی اصطلاحی است که اولین بار توسط دکترهوشنگ کاووسی درمجلهٔ فردوسی برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن فیلم گنج قارون است. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای هالیوود و هند و در فضایی ایرانیزه ساخته می‌شدند.

    كاوسی با ساختن «واژه- اصطلاحِ» كاربردی فیلمفارسی، توانست ضدگفتمانی را در برابر گفتمان مسلط آن روزهای سینمای ایران كه از دوره‌ی شروع مجدد در سال ۱۳۲۷ توسط کسانی مثل اسماعیل كوشان، تماماً در حوالی «فیلمفارسی» سیر می‌كرد ایجاد كند... او اصرار می‌كرد كه فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود كه می‌خواست از به‌هم‌آمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه كند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژه‌ی «فیلمفارسی» سینمایی را هدف می‌گرفت که به‌زعم خودش نه فیلم بود و نه فارسی؛ بلکه آمیزه‌ای نچسب از این دو بود.


    با نمایش گنج قارون در سال ۱۳۴۴، سینمای فیلمفارسی اوج خود را تجربه کرد و موجی از فیلم‌های «گنج قارونی» سینماهای ایران را درنوردید. این روند طی سال‌های بعد از فرط تکرار به ابتذال کامل کشیده شد و در سال ۱۳۴۸ با ظهور فیلم‌هایی مانندگاو و قیصر تغییری اساسی کرد؛ جریان تازه‌ای ایجاد شد که موج نوی سینمای ایرانلقب گرفت.


    از چپ به راست : اساتید ؛ جمشید مشایخی ، محمدعلی کشاورز ، داریوش ارجمند ، علی نصیریان ، اکبر زنجانپور،‌بهروز وثوقی و سرکارخانم ثریاقاسمی.


    سینمای پس از انقلاب

    بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران تقریباً در وضعیتی نابسامان بسر می‌برد. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود، عناصری چون خشونت و *** را اجباراً از سینمای ایران خارج ساخت و از طرف دیگر به دلیل مصادره بسیاری از سینماها و شرکت‌های تولید فیلم و اعمال نظارت دولتی بر آنها به طور غیر مستقیم نقش عامل سودآوری در سینما کمرنگ تر شد. این عوامل همراه با تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که با توجه به محدودیت‌ها، محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت. در این دوره فیلمسازان جوانی چون محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی کیا، جعفر پناهی، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند.

    همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بین‌المللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در کشور برگزار می‌گردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نموده‌است.


    موفقیتهای بین‌المللی سینمای ایران


    • از مهمترین رویدادها:
    • برنده خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره فیلم برلین برای فیلم طبیعت بی جان ۱۹۷۴ سهراب شهید ثالث
    • برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره مسکو برای فیلم سفر بهرام بیضایی
    • جایزه خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین برای فیلم باغ سنگی ۱۹۷۶ پرویز کیمیاوی
    • جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۹، به فیلم آب، باد، خاک ساخته امیر نادری
    • جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۵، به فیلم دوندهساخته امیر نادری
    • برنده جایزهٔ نقرهٔ بهترین فیلم جشنواره سه قاره، فرانسه ۱۹۹۳، برای فیلم ساراداریوش مهرجویی
    • جایزه پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو، ۱۹۹۷، به فیلم آیینه ساخته جعفر پناهی
    • جایزه بزرگ بهترین فیلم در جشنواره سه قاره، فرانسه، ۱۹۹۶ به فیلم یک داستان واقعی کار ابوالفضل جلیلی
    • جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن، فرانسه، ۱۹۹۵، به فیلم بادکنک سفید اثر جعفر پناهی
    • برگزیده شدن بچه‌های آسمان جزء ۵ نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی دراسکار ۱۹۹۸
    • جایزه روبرتو روسلینی در جشنواره کن، فرانسه، ۱۹۹۲، به عباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثارش. جایزه فرانسوا تروفو در جشنواره فیلم جیفونی، ۱۹۹۲، بهعباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثار
    • نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن برای فیلم زیر درختان زیتون ۱۹۹۴ عباس کیارستمی
    • نامزد جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم اویتا ۱۹۹۶ داریوش خنجی
    • برنده شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز برای فیلم دایره جعفر پناهی
    • برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس ۱۹۹۷ عباس کیارستمی
    • برنده جوایز کلیسای جهانی، تقدیرنامه منتقدان بین‌المللی، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه ویژه از بیست و یکمین جشنواره فیلم مونترال برای فیلمبچه‌های آسمان ۱۹۹۷ مجید مجیدی
    • برنده جایزه طلایی از جشنواره فیلم توکیو برای فیلم مسافر جنوب ۱۹۹۷ پرویز شهبازی
    • جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ برای فیلم زمانی برای مستی اسب‌ها بهمن قبادی
    • برنده جایزه منتقدین جشنوارهٔ فیلم لندن ۲۰۰۲ برای فیلم من ترانه ۱۵ سال دارمرسول صدرعاملی
    • برنده خرس شیشه‌ای جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برای فیلم لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند ۲۰۰۵ بهمن قبادی
    • برنده خرس نقری برای از جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۰۸ به فیلم دربارهٔ الیاصغر فرهادی
    • برنده خرس طلایی راز جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین
    • برنده جایزه ویژه فیلم‌های خارجی جایزه گلدن گلوب در سال ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه اسکار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه ستلایت ۲۰۱۱ بهترین فیلم برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه سزار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمیناصغر فرهادی
    • دریافت جوایز بودیل و دیوید دی دوناتلو ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلمجدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم سیدنی، بهترین فیلم از نگاه مردم درجشنواره فیلم ونکوور، فیلم تحسین شده حلقه منتقدان فیلم نیویورک، بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان از هیئت ملی بازبینی فیلم در سال ۲۰۱۱
    • دریافت جایزه بهترین فیلم بیست وچهارمین جشنواره فیلم شیکاگو آمریکا برای فیلم روز روشن حسین شهابی سال۲۰۱۳
    • دریافت جایزه قرقاول طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا هند درسال ۲۰۱۳ برای بهترین فیلم پرویز مجید برزگر
    • دریافت جایزه قرقاول نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا هنددرسال ۲۰۱۴ برای فیلم روز روشن حسین شهابی


    سالهاست سينماي ايران از مشكلات فراواني رنج مي برد. اين مشكلات موجب شده است كه رفته رفته هنر هفتم كه از قدمت طولاني در ايران برخوردار است مخاطبان خود را از دست دهد و كم كم شاهد سالن هاي خلوت و بعضا بدون تماشاگر سينما باشيم. به اعتقاد بسياري از كارشناسان سينما، يكي از مشكلات اساسي در سينماي ايران، نبود فيلمنامه هاي خوب و جدي است كه اين معضل موجب شده است بسياري از فيلمهاي ما فاقد هرگونه پيام خاص و بار ارزشي باشد.


    به مانند تاپیکهایی که برای کشورهای دیگر (کره ، ژاپن، آلمان و...)در انجمن ایجاد شد این بار فرصت آن را داشتیم تا تاپیکی برای سینمای کشور درانجمن ایجاد کنیم. باشد که موردتوجه شما عزیزان قرار گیرد.

    اهداف تاپیک

    > بحث و تبادل نظر پیرامون سینمای ایران، خوبی ها و بدیهای آن درچارچوب احترام متقابل به نظر دیگران و قوانین سایت.

    > به اشتراک گذاری تجربه ی شخصی خودتان از آخرین فیلم ایرانی که تماشا کردید.

    > مکانی برای مطلع شدن از اخبار سینمای داخل و جلوگیری از ایجاد شدن تاپیک های متعدد در انجمن.(به منظور رعایت قوانین کپی /رایت بعد از درج اخبار درصورت غیراختصاصی بودن حتماً لینک منبع را ذکر نمائید.)

    > محلی برای حمایت از سینمای ایران





  2. #121
    حافظه دستان من پر شده از دامان تو
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل سکونت
    Shiraz
    ارسال ها
    312
    سپاس
    293
    از این کاربر 4,218 بار در 329 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    پروپاگاندای دروغ


    نقدی بر فیلم «مصادره»


    شکی نیست اولین فیلم مهران احمدی نه تنها کمدی نیست بلکه جریان فکری و ایدولوژی سیاسی بر آن حاکم است که بر پایه طنز بیان میشود ، یک نوع پروپاگاندای حکومتی بر محتوا قرار دارد که متاسفانه انگ زنی و دروغ پایه و اساس آن است ، یک فیلمنامه به شدت ناشیانه که حتی شخصیت های خود را در نیمه راه ول میکند و ناگهان به سراغ دست آویز های دیگر برای بیان طنز میرود که باز هم در آن به هیچ راهی نمیرسد ، اینکه یک فیلم همانند فاکتورهای قبلی به سراغ بازیگر مشهور و کاملی به نام رضا عطاران برود ، نمیتوان به عنوان یک کمدی و طنز جذاب از آن نام برد ، در این دهه اخیر سینمای ایران در هرزمانی که برای فروش مبنای خود را کمدی گذاشته است ، تنها رضا عطاران به عنوان شاخصه کمدی در آن قرار گرفته است ، که متاسفانه به شدت رضا عطاران (با هر نوع بازی خوب) به کلیشه های رایج کمدی در ایران نزدیک شده است .

    من سالوادور نیستم ، نهنگ عنبر ، هزارپا و ... همگی برای فروش بیشتر و کمدی که هنوز کمدی نشده است از رضا عطاران به عنوان بازیگر نقش اول خود استفاده کرده اند انگار اپیدمی عطاران به همه کارگردان های ایران سرایت کرده است و در جا همین که کف جیبشان خالی میشود به سراغ یک کمدی با رضا عطاران میروند .

    متاسفانه مصادره هم از این امر مستثنا نیست ، اما فاجعه این فیلم زمانی رخ میدهد که اشارات سیاسی مستقیم و غیر مستقیم به جریانات فکری مختلف دارد ، و خیلی مضحکانه بدون هیچ فرمی بیانه های خود را صادر میکند .

    از اوایل فیلم شخصیت اسماعیل (رضا عطاران) در کافه با گروه خوانندگانی آشنا میشود و بعد با یکی از آن زن ها آمریکایی ازدواج میکند و در اواسط فیلم زمانی که آنها به آمریکا برمیگردند آن زن آمریکایی دوباره با شوهر قبلی خود ارتباط برقرار میکند و از رضا عطاران جدا میشود ، در اینجا این نوع بیانه چه چیزی را میخواهد نشان دهد ؟ همه زن های آمریکایی بی وفا هستند ؟ همه زن های آمریکایی خراب هستند ؟ در جای دیگر زمانی که زکی (همون سیدی) پسر اسماعیل بزرگ شده است در آمریکا با دختری آشنا میشود اما زمانی که متوجه میشود که نمیتواند زمین های پدری را بفروشد ، آن دختر به خاطر پول از او جدا میشود ، باز هم اینجا این سوال پیش می آید آیا همه دختران آمریکایی آهن پرست هستند ؟ آیا این تفکر اشتباه و غلط در یک فیلم چیزی جز یک پروپاگاندای دروغ نیست ؟

    فیلمنامه به شدت ناشیانه هست و پر از سوتی های غیر قابل باور ، شخصیت رییس ساواک زمانی که انقلاب میشود به خارج از کشور فرار میکند و در آنجا یک برنامه تلویزیونی اپوزیسیون تاسیس میکند که بر ضد حکومت فعلی ایران فعالیت دارد ، در خود برنامه سرودهای که میخوانند اهنگ های از هایده و ستار هست ، جالب است که این آهنگ ها هیچ ارتباط سیاسی به مساله ندارد ، فیلم دقیقا هرچیزی بی خود و بی جهتی را بازیچه قرار میدهد و جزییات به شدت اشتباهی را برای بیننده نشان میدهد .

    مثلا زمانی که قبل از انقلاب است در کافه که رضا عطارن میرود گاهی بر روی دیوار عکس داریوش را میینیم ، قطعا همگی میدانیم که داریوش یک خواننده کافه ای نبوده است .

    شخصیت اسماعیل زمانی که باالجبار به آمریکا فرار میکند هیچ کاری پیدا نمیکند و در کافه مشغول نظافت کافه داری میشود ، این چه بیانه ای است ؟ آیا منظور این است که هرکسی بعد از انقلاب ایران به آمریکا مهاجرت کرده دچار یاس و بدبختی شده است ؟

    در جایی دیگر زمانی که در جام جهانی فوتبال 1998 ایران میتواند آمریکا را ببرد ، صحنه های بازی در تلویزیون پخش میشود و در همان حال و اسماعیل و زکی در حال دیدن آن هستند ، زکی از گل زدن ایران خوشحال میشود و دیالوگ های بعدی ، در اینجا بازهم بیانه صادر میشود سوال اصلی این است منظور از این شیوه روایت چیست ؟ ایران همیشه آمریکا را میبرد ؟

    جالب است زمانی که فیلم «آرگو» به عنوان یک فیلم ضد ایرانی اکران شد و جایزه اسکار را برد همگی با این نحوه روایت این فیلم مشکل داشتند و میگفتن سیاه نمایی و دروغ در فیلم بیداد میکند هر چند در حوصله این نقد نمیگنجد که در مورد آرگو صحبت شود اما در فیلم مصادره دقیقا همانند آرگو ، آمریکا ستیزی و یک فیلم ضد آمریکایی را ما شاهد هستیم که تنها هدفش نشان دادن این است که رویای آمریکایی یک دروغ بیش نیست و ایران بهتر از امریکا می باشد ، اساسا این تفکر به کل در مورد هر کشوری غلط است ، شاید اگر فرم بیان این نوع تفکرات خاص باشد و بتواند یک فرم سینمایی قابل قبولی را نشان دهد بتوان آن را یک حقیقت دانست اما در مصادره کاملا این تفکر غلط و پوچ است .

    فیلم مصادره به شدت در انگ زنی و نعل وارونه زدن به حقایق و مسائل استادانه عمل میکند ، تنها فیلم بر سبک بازیگری رضا عطاران گاهی استوار است ، استفاده از میمک صورت عطاران ، بیان های خنده دار او ، بازیگری رئال او است که لحظه هایی طنز را می آفریند ، اما خود فیلم چیزی به نام کمدی ندارد و عملا برای همیشه به عنوان یک فیلم به شدت بد و به شدت فاجعه در گنجه تاریخ سینمای ایران میماند .

    استفاده از کلمات «بخورش» و یا «درشت و دراز» شاید ناخودآگاه تصویر ذهنی هرکسی از معنای این کلمات را نشان دهد و باعث خنده لحظه ای شود اما یک فیلم تنها باید بر همین الفاظ تکیه کند ؟

    متاسفانه مهران احمدی در اولین فیلم خود از لحاظ سینمایی شکست بدی خورده است ، شاید فروش و درآمد کسب کردن از طریق این فیلم تنها ارزش آن باشد .


    فیلم به شدت بد و ناشیانه است ؛ و بر پرپاگاندای دروغ استوار است ، دیدن آن توصیه نمیشود.





    New_Sense
    97/08/13


  3. 19 کاربرِ زیر از New_Sense بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #122
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,703 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    تابستانِ داغ فیلم خیلی معمولی و ساده ایه و همین سادگیه که به فیلم کیفیت میده ... برای فیلم خوب ساختن لازم نیست پروداکشن بزرگ و یا داستان عجیب و غریبی داشته باشی ، کافیه فقط داستان رو درست و به قاعده تعریف کنی ، همین ... از این لحاظ تابستان داغ منو یاد شاهکار مهمان مامان انداخت

    فیلم سعی نمیکنه شعار بده و با اینکه داستانش پتانسیل بالایی توی این زمینه داره تلاش نمیکنه همه چیز رو سیاه و زشت نشون بده ... شخصیتهاش نه فرشته و نه هیولان ، یه سری آدم عادی با تمام مشکلات شخصیشون زیر آوار مشکلات اجتماعی و اقتصادی و البته فرهنگی که جامعه بهشون تحمیل میکنه

    ابراهیم ایرج‌زاد کارگردان فیلم ، فیلم اولیه و برای تجربه اولش هم داستان خوبی رو انتخاب کرده و هم کیفیت کارش رو میشه توی محصول نهایی دید ... نسل جدید فیلمسازهای سینمای ایران دو دسته شدن ، یه دسته افرادی که با ادا و اطوارهای سیاسی و پروپاگاندای عجیب و غریب سعی دارن خودشون رو خیلی آوانگارد نشون بدن و نتیجه کارشون معمولا کپیِ دست چندم از کارهای دیگرانه و دسته دومی که با همه ضعف هایی که توی کارهاشون دارن فیلم خوب میسازن و تحویل ملت میدن ... خوشبختانه با این فیلم یه اسم جدید هم به لیست کارگردانای دسته دوم اضافه شده

    کنترل ایرج زاد روی روند پیشروی داستان و اجرای صحنه های تعلیقش نشون میده که کارش رو خوب بلده و دقیقا میدونه چطور به فیلمنامه ش جون بده ... ایرج زاد از اون دسته کارگردان های باهوش سینمای ماست که فرق بین تقلید کردن از یه کار موفق و برداشت آزاد رو میدونه و محصول نهایی که تحویل داده یه فیلم بسیار خوب و جدیده

    دقیقا بعد از شروع نیمه دوم فیلم ، فضا عوض میشه ، کلِ فیلم چه از لحاظ بازیها ، چه طراحی صحنه و فیلمبرداری 180 درجه تغییر میکنه ، ترکیب رنگها توی صحنه و حتی موسیقی از این رو به اون رو میشن و دقیقا همینجاست که فیلم کیفیت بالای خودش و هنرمندیِ کارگردانش رو نشون میده ، بالاخره بیخود و بی جهت نامزد 13 تا سیمرغ نشده

    بخش های فنی کار رو دوست داشتم و همه چیز در جای خودش درست انجام شده به خصوص طراحی صحنه و لباس و چهره پردازی که فضای فیلم رو خیلی خوب برای بیننده تشریح کرده ... گریم بازیگرها و به خصوص طراحی صحنه های داخلی خیلی خوب و فکر شده س ، به خصوص اینکه این چنین میزانسن هایی رو خیلی کمتر میبینیم

    فیلمبرداری بهمنش یکی از اون اِلمانهایی که با تغییر ریتم و لحن فیلم به خوبی تغییر میکنه و در عین سادگی بسیار عالی کار شده ... بعضی ها میگن فیلمبرداری خوب اونیه که بیننده متوجه حضورش نشه و یه جورایی دوربین رو فراموش کنه ، بهمنش دوربینش رو توی این فیلم و تقریبا توی تمام مدت ، برخلاف تجربه های قبلیش، عقب نگه داشته و با موفقیت تونسته بیننده رو ببره توی فضای فیلم جوری که انگار از نزدیک شاهد داستان هستیم

    بی انصافیه که اینقدر در مورد تغییر فضا و لحن فیلم حرف بزنیم و از کیفیت تدوین نگیم ... تدوین کار رو خیلی دوست داشتم به خصوص که صحنه های تکراری و اضافی نداریم ، یکبار دعوای دو شخصیت رو میبینیم و همین کافیه ، دیگه لازم نیست مثل بعضی فیلم ها بارها روی یک سکانس مشابه تاکید بشه و زیاده گویی کنیم ... تدوین کار خیلی عالیه

    عیار بازیگرای فیلم توی نیمه دوم معلوم میشه ... گروه بازیگرای فیلم کارشون رو عالی انجام دادن به خصوص مینا ساداتی که بازی برونگرا و پر جنب و جوشش خیلی به چشم میاد ، و البته ایزدیار که منو یاد دوره ی درخشان گلشیفته فراهانی میندازه ... بازیگری که قابلیت این رو داره حتی نقش های مشابه رو اونقدر خوب و روون بازی کنه که هر کدوم به جای خودشون دیدنی و درگیرکننده باشن ... بازیگر نقش دختر بچه هم واقعا عالی بازی کرده و منفعل نیست ... حتی صابر ابر که سالهاست افت کرده اینجا نصفه و نیمه کارش رو خوب انجام میده

    تابستان داغ محصول یکی از پربارترین و بهترین سالهای سینمای ماست ؛ این فیلم به خوبی راهش رو از بین همه ی فیلمهای خوب سال 96 باز کرده و بدون شک یکی از بهترین فیلمهای ساله

  5. 19 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #123
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,703 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر




    انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران ، یکی از زیر مجموعه های غیر مستقیم خانه سینماست که از سال 1385 هرسال طی مراسمی برترین فیلمهای سال رو اعلام میکنه ؛ در واقع این مراسم یکی از سه مراسم سینمایی ایرانه که از نظر من نسبت به جشن خانه سینما و جشنواره فجر کمتر مصلحت اندیشی میکنه و انتخاب های بهتری داره. دوازدهمین دوره این جوایز 27 آذر ماه 97 برگزار شد که مغزهای کوچک زنگ زده آخرین ساخته هومن سیدی و شعله ور ساخته حمید نعمت الله به ترتیب در 6 و 3 بخش برنده آرای انجمن شدند.


    بهترین فیلم: مغزهای کوچک زنگ زده
    بهترین کارگردانی: هومن سیدی برای فیلم (مغزهای کوچک زنگ زده)
    بهترین فیلمنامه: هومن سیدی برای فیلم (مغزهای کوچک زنگ زده)
    دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه: حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست برای فیلم (شعله ور)

    بهترین بازیگر نقش اول مرد: نوید محمدزاده برای فیلم (مغزهای کوچک زنگ زده)
    دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد: امین حیایی برای فیلم (شعله ور)

    بهترین بازیگر نقش اول زن: سارا بهرامی برای فیلم (دارکوب)
    دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن: باران کوثری برای فیلم (عرق سرد)

    همچنین «باشو غریبه‌ای کوچک» و «خانه دوست کجاست» به عنوان فیلمهای برتر کودک 40 سال گذشته انتخاب شدند ؛ از مهدی باقربیگی (قصه های مجید) ، فرخ هاشمیان (بچه های آسمان) ، ترانه علیدوستی (من ترانه ۱۵ سال دارم) و مینا محمدخانی (بادکنک سفید) هم به عنوان برترین بازیگر زن و مرد سینمای کودک تقدیر شد.

    لیست بقیه برندگان رو از اینجا میتونید بخونید.

  7. 19 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #124
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,703 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    نَفَس 1395

    خلاصه: بهار توی یه خانواده حاشیه نشین و کم سواد زندگی میکنه ؛ علاقه ی این دختربچه به کتاب و تخیل چشمگیری که داره دردسرهای زیادی رو براش بوجود میاره ، در پس زمینه وقایع دهه پنجاه تا اواسط دهه شصت بازه زمانی فیلم رو تشکیل میده ... نَفَس داستان این خانواده رو تعریف میکنه


    یکی از مهمترین ویژگی های یه فیلم سینمایی توانایی اجرای فیلمنامه یا همون خوب قصه گفتنه ... نفس کار جدید نرگس آبیار هم داستان قشنگی داره هم به خوبی اون رو تعریف میکنه

    فیلم به خوبی به شخصیتهاش نزدیک میشه و بیننده رو درگیر احساسات و روابط اونها با دنیای پیرامونشون میکنه ... نفس قصه شیرینی رو تعریف میکنه اما زیر پوست این قصه ، زندگی سخت و طاقت فرسای شخصیت ها جریان داره... به قول سهراب "زندگانی سیبی ست ‚ گاز باید زد با پوست"

    فیلم داستان یه دختر با روح نا آرام و سرکش رو روایت میکنه که بین آدمهای معمولی با آرزوهای معمولی و زندگی های معمولی گیر افتاده ، اما خب همیشه عشق هست و هر جایی که عشق باشه میشه پرواز کرد و متفاوت بود ... بهار مثل طاووسی که کنار مرغ ها بزرگ شده همیشه یه غریبه س اما اینجاست که عشق پدر ، عشق مادربزرگ(به همون شکل عجیب و غریب خودش) و بیشتر از همه عشق به قصه های رنگارنگی که میخونه به بهار کمک میکنه ادامه بده ، اما از سرنوشت محتوم گریزی نیست...

    روایت قصه های توی فیلم که با انیمیشن های جالبی اجرا شده یکی از بخش های جذاب و قابل قبول این فیلمه ... فیلم از لحاظ چهره پردازی و طراحی صحنه عالیه و تونسته واقعیت محیط اتفاق افتادن داستان رو به خوبی به نمایش بزاره ... موسیقی کار خوب اجرا شده و توی چند جای فیلم درخشان ظاهر شده... فیلمبرداری کار خوبه اما میتونست بهتر هم باشه بخصوص در شات های از نمای بالا یه کم زیاده روی شده و دوربین روی دست هم بعضی جاها اضافه س ... تدوین کار رو دوست نداشتم ... فیلم دقایق اضافه داره و به خصوص پایان بندی ، کار تدوین گر رو خراب کرده ... بهتر بود بعد از صحنه قایق فیلم تموم میشد و سکانس های بعد از اون اضافه س

    شبنم مقدمی ثابت میکنه که یه بازیگر خوب توی کمتر از پنج دقیقه هم میتونه هنرش رو نشون بده ... مونولوگ مقدمی یکی از بهترین بخش های فیلمه ... و البته تعجب میکنم این دقایق کوتاه اجرای مقدمی دیده شد ولی یک و نیم ساعت بازی درخشان پانته آ پناهی ها دیده نشد ... پناهی ها از اون دست تئاتری هاییه که مدیوم رو میشناسن و فرق بازی سینمایی و تئاتری رو میدونن ... فیلم های زیادی از پناهی ها ندیدم ولی همین تعداد کم هم نشون میده که با یه بازیگر با استعداد و خوب طرفیم که توی این فیلم هم یه بازی استاندارد و کامل از خودش به نمایش میذاره ... بازیگر نقش بهار آنچنان درخشان نیست ولی نحوه روایتش و معصومیت و اون حس کودکانه ی واکنش هاش به زیبایی فیلم خیلی کمک میکنه ، بیشتر از این هم نمیشه انتظار داشت

    نرگس آبیار هنوز توی شروع دوره فیلمسازیش قرار داره ولی با همین فیلم و کار قبلیش (شیار 143) نشون داده استعداد قابل توجهی در کارگردانی داره و مهمتر از اون بلده بدون ادا و اطوارهای شبه فمنیستی ، در مورد زنان فیلم بسازه و اتفاقا فیلم خوب هم بسازه ... زمانی رخشان بنی اعتماد با هر فیلمش در مورد زنان و مشکلاتشون در اجتماعِ مردسالار ، آدم رو غافلگیر میکرد (که متاسفانه کارهای جدیدش اصن در حد اسم بنی اعتماد نیستن) ، و امروز به نظرم آبیار میتونه بنی اعتمادِ جدید سینمای ما باشه البته اگر یه کم بیشتر شهامت به خرج بده و بدون لکنت حرفش رو بزنه

    امتیاز 8/10

  9. 18 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #125
    اگه بارون بباره
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    محل سکونت
    تربت حیدریه
    ارسال ها
    793
    سپاس
    13,949
    از این کاربر 8,046 بار در 813 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر

    [CENTER]لونه زنبور



    یکی از آشغال ترین فیلمهای چند سال اخیر.بازی پژمان جمشیدی بد بازی محسن کیایی بدتر.کلا این محسن کیایی نمیتونه درست حرف بزنه همش تند تند حرف میزنه آدم دوست داره اون لحظه میوت کنه از نظر داستانی هم فول آبکی به نظرم از فیلمهای دیگه یه جورایی اسکی رفته بودن همونم بد اسکی رفتن.

    3/10

  11. 12 کاربرِ زیر از saeedporreza9 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #126
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,703 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    خلاصه: یکی از دوستان ستاره قصد سفر داره و دوستاش میخوان تو یه دورهمی توی تهران ازش خداحافظی کنن ... ستاره که آبادان زندگی میکنه با مخالفت پدرش روبرو میشه و نقشه ای میکشه که با هواپیما به تهران بیاد و بعد از دورهمی برگرده تا کسی متوجه نشه اما وقتی پرواز برگشت تهران-آبادان لغو میشه اوضاع بهم میریزه

    دختر ، فیلم خیلی خوبیه ... همه چیز در جای درست خودش قرار گرفته و البته غیر از این هم از میرکریمی انتظاری نمیره ، میرکریمی فیلمساز کاربلدیه که هر وقت فیلمنامه خوبی داشته باشه نتیجه نهایی فیلم خوب و قابل قبولی میشه

    فیلم داستانش رو با یه چالش شروع میکنه و بعد از اون به بهترین شکل از فاجعه ساختن از محتوای قصه ، جلوگیری میکنه ... این حرکتِ فیلمنامه به کارگردان اجازه میده بدون شلوغ بازی و التهاب در مورد شخصیت هاش حرف بزنه ، بدون تز صادر کردن در مورد وضعیت اجتماعی و مشکلات مختلف کاراکترهاش حرفش رو بزنه ، و بتونه داستان سه شخصیت اصلی رو تعریف کنه

    میرکریمی بارها نشون داده در نزدیک شدن به تک شخصیت های فیلمهاش استاده و معمولا فیلم های خلوت و پردیالوگی میسازه ... توی این فیلم ما سه کاراکتر کاملا متفاوت داریم که تنها نقطه اتصالشون هم خانواده بودنه ، و البته فیلم کم کم و به آرومی این ایده رو به بیننده القا میکنه که همین علاقه و خانواده کلید حل خیلی از مشکلاته

    فیلم در مورد زنان و دختران و مشکلات مختلفیه که سر راهشون برای زندگی توی جامعه قرار داره ، اما هیچوقت سعی نمیکنه آب رو گل آلود کنه تا از اون ماهی بگیره ... فیلم های زیادی هستن که با این ترفند استدلالشون رو به بیننده اجبار میکنن ... نمونش هم کم نیست به خصوص در سینمای ما ... دختر حرفش رو رک و صریح و بدون شلوغ کاری میزنه چون استدلالش رو درست بیان میکنه و مهمتر از اون درست اثباتش میکنه

    تنها جایی از فیلم که دوست نداشتم و از کارگردان هم بعید بود حضور شعاری خانواده دوست ستاره س ... یه پدر و دختر با رابطه ای بی نقص و خیلی پروانه ای که توی دو سه تا سکانس کوتاه مقابل ستاره و پدرش قرار میگیرن ... این حضور شعاری مثل وصله ناجوری به بدنه فیلم چسبیده و ای کاش با یه تدوین مجدد حذفش میکردن

    گروه بازیگری فیلم عالی کار میکنن ، بهترین بازی فیلم رو فرهاد اصلانی داره ... میشه گفت بازی اصلانی هیچ چیز اضافه ای نداره و تمام و کمال کاراکترش رو به نمایش میزاره ... مریلا زارعی هم مثل همیشه عالیه ، با اینکه زمان کمتری در اختیارش هست ولی حضورش تمام نیمه دوم فیلم رو پر میکنه ، بازی های این فیلم یکی از یکی بهترن ... ماهور الوند هم غافلگیری این فیلمه ... بازی الوند یه جورایی یادآور ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی توی همین سن و ساله ... الوند سعی میکنه تا جایی که ممکنه با بازیش کاری کنه که بیننده توجهش توی تمام سکانس ها روی ستاره باشه و تقریبا هم موفق بوده ، البته توی سکانس های دو نفریش با اصلانی کم میاره و خب اینم طبیعیه برای یه بازیگر فیلم اولی

    فیلمبرداری کار به خصوص در نیمه دوم فیلم خیلی خوبه و واقعا عالی از کار دراومده ... موسیقی هم به بهترین شکل روی فیلم نشسته ، موسیقی خیلی جاها درام فیلم رو کامل میکنه و بدون اون فیلم ناقصه

    سبک کارگردانی میرکریمی رو دوست دارم ، همیشه سعی میکنه حرفش رو بدون لکنت و مستقیم بگه و اونقدر به خودش و حرفی که میخواد بزنه مطمئنه که از گول زدن مخاطب و ایجاد یه شرایط دروغین برای اجبار حرفش به بیننده دوری میکنه ... دختر از بهترین فیلمهای این کارگردانه و یکی از بهترینهای چند سال اخیر سینمای ما از لحاظ بازیگری

    امتیاز 8.5/10

  13. 14 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #127
    In God We Trust
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    اینترنت
    ارسال ها
    615
    سپاس
    2,527
    از این کاربر 6,622 بار در 636 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    عصبانی نیستم دومین اثری بود که از درمیشیان دیدم ، دو شاخصه در فیلم ها مهمه ، ریتم و ایجاد همزاد پنداری

    که این فیلم هر دوشو داشت ، درمیشیان خیلی خوب فضای اجتماعی و دغدغه ها رو شناسایی و تصویر میکنه ،نوید قصه عصبانی نیستم بخوبی

    قشر دانشجو و جوان جامعه رو نمایندگی میکنه و در ایجاد حس همزادپنداری در مخاطب موفقه، از این بابت فیلم خیلی خوبیه

    7/10

    سد معبر

    ]این فیلمو خیلی دوست داشتم ، دیالوگ ها ،فضا سازی ها ، خط داستانی فیلم همگی هارمونی و تناسب دلپزیری داشت ،

    مخصوصا اینکه از شعار دادن دوری میکنه و محسن قرائی داستانشو با اینکه یکم باگ فیلم نامه ایی داشت بخوبی روایت میکنه

    7/10
    J.J. Abrams
    Lost-Cloverfield-10 Cloverfield Lane-Super 8

  15. 14 کاربرِ زیر از hamed224 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #128
    In God We Trust
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    اینترنت
    ارسال ها
    615
    سپاس
    2,527
    از این کاربر 6,622 بار در 636 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    با اینکه این فیلم، فیلم داستان محوری نبودو انسجام نداشت , اما تنوع آدم های قصه و فضایی که شکل میگیره

    و اون گَرد تنهایی و سادگی که در شخصیت ها و تیپ های فیلم حضور داره رو دوست داشتم ، البته خواستید

    این فیلمو ببینید ،انتظار مناظر چشم نواز و قصه پر رونق و شخصیت های چند وجهی رو نباید داشته باشید ،

    5/10
    آمین خواهیم گفت
    J.J. Abrams
    Lost-Cloverfield-10 Cloverfield Lane-Super 8

  17. 10 کاربرِ زیر از hamed224 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #129
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    321
    سپاس
    8,094
    از این کاربر 3,621 بار در 326 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر

    زیاد فیلم ایرانی نگاه نمی کنم و ترجیح میدم زمانی که برای دیدن یک فیلم خالی کردم با دیدن یه فیلم خوب و خوش ساخت پر بشه. چند وقت پیش بعد از مدت ها ابد و یک روز نگاه کردم و واقعا لذت بردم. حقیقتا با خودم گفتم دیگه باید برای فیلمای ایرانی هم بیشتر وقت بذارم. دست بر قضا جمع خانوادگی یه چند روزی جمع بود و دو تا فیلم ایرانی دیگه دیدم. نهنگ عنبر 2 و گشت 2.
    هر چی که ابد و یک روز رشته کرده بود این دو تا پنبه کردن. نسخه اول جفت فیلم ها رو دیده بودم و خدایی هم فیلمای قابل قبولی در زمینه کمدی بودن، اما نسخه های دوم فاجعه بودن. امیدوارم توهین به کسی نباشه اما خدایی چطوری ملت میرن این فیلم ها رو تو سینما نگاه میکنن و تبدیلشون میکنن به پرفروش ترین های تاریخ سینمای ایران.
    تو همون جمع گفتم هممون عنبر2 رو دیدیم. حالا فکر کنید یکی بپرسه ازتون خوب تعریف کنید ببینیم داستان فیلم چی بود. نکته انحرافی فیلم اینه که اصلا داستان نداره. بیشتر شبیه به نمایش های کمدی میمونه که بازیگرا با خوندن و رقص و شوخی های ملوی ج ن س ی ملت می خندونن.
    از طرف دیگه گشت ارشاد 2. جان من فقط اون سکانس های ساز زدن خانم ها رو نگاه کنید. والا بخدا ادمی که هیچی از موسیقی هم نمیدونه متوجه میشه که دخترا اولین بارشونه ساز دستشون گرفتن یا یکی مثل ترلان پروانه که تخصصش نی هست، تا حالا از نزدیک سه تار ندیده.
    در هر صورت توصیه میشه حتی نزدیک این فیلم ها هم نرید و به دیدن همون کلیپ های مسخره بازیشون تو اینستا بسنده کنید.

  19. 9 کاربرِ زیر از sarkhail بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  20. #130
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,703 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر


    من

    خلاصه داستان :

    آذر زنی که همه جور خلافی انجام میده توسط هر دو رابطش تحت فشار قرار میگیره ... هر کدوم از این دو رابط (کسانی که اطلاعات رو بهش میدن) ادعا میکنه دیگری لو رفته و اینجا آذر باید تصمیم بگیره چکار کنه


    حتی یک نقطه از داستان این فیلم نمیشه منطق پیدا کرد.

    تمامِ داستان متناقضه ، نه با عقل جور در میاد نه میشه فهمید اوضاع از چه قراره ... مطمئنم جیمز باند هم نمیتونه همه کارهایی که شخصیت لیلا حاتمی تو این فیلم میکنه ، رو انجام بده ... هیچ جای فیلم نه کارگردانی ، نه چهره پردازی و طراحی صحنه ، نه فیلمبرداری، نه بازی حاتمی و نه هیچ بخش دیگه ای از کار نمیتونه داستان فیلم رو باورپذیر کنه ، چون اساسا داستانی شکل نگرفته و درامی وجود نداره

    ما یه شخصیت داریم که بیشتر بهش میخوره معلم کلاس اول ابتدایی باشه بعد همین شخص پا میشه میره از قاچاق انسان و پخش عرقیجات بگیر تا برسه به کارچاق کنی واسه شِبه خواننده های وطنی ، رو انجام میده ... در واقع یه آل کاپون داریم که لیلا حاتمی به شکل فوق العاده افتضاحی نقشش رو بازی میکنه

    از بی منطق بودن فیلم همین قدر بگم که تو سکانس شروع فیلم ، لیلا حاتمی به برادران امنیتی پرخاش میکنه که شما مدرکی برای دستگیری من ندارید دِ آخه لامصب از کی تا حالا نهاد های امنیتی برای دستگیری یه نفر نیاز به مدرک داشتن که حالا داشته باشن ... اونم دستگیری شخصی که توی سکانس بعدی میگه خاور خاور عرقیجات ببرین پخش کنین مردم تشنن یعنی واقعا ما الان باور کنیم لیلا حاتمی با اون گریم و اون سر و وضع این همه خلاف میکنه بعد امنیتی ها هم میدونن ولی مدرک ندارن که دستگیرش کنن؟؟؟

    فیلم بد زیاد دیدم اما بدترین فیلما اونایی هستن که ادای شاهکار ها رو در میارن ، اونایی که فکر میکنن خیلی آوانگارد و عمیقن ... این مدل فیلما بدترین فیلمایی هستن که دیدم و این فیلم هم یکی از اونهاست. فیلم یه بازی درست و حسابی داره اونم بازی غیرمنتظره و خوبِ بهنوش بختیاریه

    امتیاز 3/10

  21. 10 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 13 از 24 اولیناولین ... 3111213141523 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.