برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 16 از 24 اولیناولین ... 61415161718 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 از مجموع 232
  1. #1
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,355
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,065 بار در 1,456 پست سپاس گزاری شده

    سینمای ایران | بحث و تبادل نظر


    با ورود نخستین دوربین فیلم‌برداری در زمان مظفرالدین‌شاه و ورود آن به ایران سینمای ما آغاز میشود.. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی ساخته شد. ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب می‌آید.
    نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیک‌ها در شهر تبریزتأسیس شده بود، آغاز به کار کرد؛ اما به دلیل عدم دسترسی به فیلم‌های جدید، در سال ۱۲۹۵ تعطیل شد

    تا سال ۱۳۰۹ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند می‌پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.


    اولین‌ها


    • اولین فیلمبردار ایرانی: میرزا ابراهیم خان عکاس باشی (۱۲۷۹)
    • اولین سینمای ایرانی: گراند سینما (۱۳۰۵)
    • اولین فیلم صامت ایرانی: آبی و رابی، اوانس اوگانیانس (۱۳۰۹)
    • اولین فیلم ناطق ایرانی: دختر لر، اردشیر ایرانی (۱۳۱۲)
    • اولین فیلم دوبله فارسی: دختر فراری، اسماعیل کوشان (۱۳۲۵)



    فیلمفارسی اصطلاحی است که اولین بار توسط دکترهوشنگ کاووسی درمجلهٔ فردوسی برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن فیلم گنج قارون است. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای هالیوود و هند و در فضایی ایرانیزه ساخته می‌شدند.

    كاوسی با ساختن «واژه- اصطلاحِ» كاربردی فیلمفارسی، توانست ضدگفتمانی را در برابر گفتمان مسلط آن روزهای سینمای ایران كه از دوره‌ی شروع مجدد در سال ۱۳۲۷ توسط کسانی مثل اسماعیل كوشان، تماماً در حوالی «فیلمفارسی» سیر می‌كرد ایجاد كند... او اصرار می‌كرد كه فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود كه می‌خواست از به‌هم‌آمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه كند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژه‌ی «فیلمفارسی» سینمایی را هدف می‌گرفت که به‌زعم خودش نه فیلم بود و نه فارسی؛ بلکه آمیزه‌ای نچسب از این دو بود.


    با نمایش گنج قارون در سال ۱۳۴۴، سینمای فیلمفارسی اوج خود را تجربه کرد و موجی از فیلم‌های «گنج قارونی» سینماهای ایران را درنوردید. این روند طی سال‌های بعد از فرط تکرار به ابتذال کامل کشیده شد و در سال ۱۳۴۸ با ظهور فیلم‌هایی مانندگاو و قیصر تغییری اساسی کرد؛ جریان تازه‌ای ایجاد شد که موج نوی سینمای ایرانلقب گرفت.


    از چپ به راست : اساتید ؛ جمشید مشایخی ، محمدعلی کشاورز ، داریوش ارجمند ، علی نصیریان ، اکبر زنجانپور،‌بهروز وثوقی و سرکارخانم ثریاقاسمی.


    سینمای پس از انقلاب

    بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران تقریباً در وضعیتی نابسامان بسر می‌برد. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود، عناصری چون خشونت و *** را اجباراً از سینمای ایران خارج ساخت و از طرف دیگر به دلیل مصادره بسیاری از سینماها و شرکت‌های تولید فیلم و اعمال نظارت دولتی بر آنها به طور غیر مستقیم نقش عامل سودآوری در سینما کمرنگ تر شد. این عوامل همراه با تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که با توجه به محدودیت‌ها، محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت. در این دوره فیلمسازان جوانی چون محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی کیا، جعفر پناهی، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند.

    همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بین‌المللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در کشور برگزار می‌گردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نموده‌است.


    موفقیتهای بین‌المللی سینمای ایران


    • از مهمترین رویدادها:
    • برنده خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره فیلم برلین برای فیلم طبیعت بی جان ۱۹۷۴ سهراب شهید ثالث
    • برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره مسکو برای فیلم سفر بهرام بیضایی
    • جایزه خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین برای فیلم باغ سنگی ۱۹۷۶ پرویز کیمیاوی
    • جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۹، به فیلم آب، باد، خاک ساخته امیر نادری
    • جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۵، به فیلم دوندهساخته امیر نادری
    • برنده جایزهٔ نقرهٔ بهترین فیلم جشنواره سه قاره، فرانسه ۱۹۹۳، برای فیلم ساراداریوش مهرجویی
    • جایزه پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو، ۱۹۹۷، به فیلم آیینه ساخته جعفر پناهی
    • جایزه بزرگ بهترین فیلم در جشنواره سه قاره، فرانسه، ۱۹۹۶ به فیلم یک داستان واقعی کار ابوالفضل جلیلی
    • جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن، فرانسه، ۱۹۹۵، به فیلم بادکنک سفید اثر جعفر پناهی
    • برگزیده شدن بچه‌های آسمان جزء ۵ نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی دراسکار ۱۹۹۸
    • جایزه روبرتو روسلینی در جشنواره کن، فرانسه، ۱۹۹۲، به عباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثارش. جایزه فرانسوا تروفو در جشنواره فیلم جیفونی، ۱۹۹۲، بهعباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثار
    • نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن برای فیلم زیر درختان زیتون ۱۹۹۴ عباس کیارستمی
    • نامزد جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم اویتا ۱۹۹۶ داریوش خنجی
    • برنده شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز برای فیلم دایره جعفر پناهی
    • برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس ۱۹۹۷ عباس کیارستمی
    • برنده جوایز کلیسای جهانی، تقدیرنامه منتقدان بین‌المللی، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه ویژه از بیست و یکمین جشنواره فیلم مونترال برای فیلمبچه‌های آسمان ۱۹۹۷ مجید مجیدی
    • برنده جایزه طلایی از جشنواره فیلم توکیو برای فیلم مسافر جنوب ۱۹۹۷ پرویز شهبازی
    • جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ برای فیلم زمانی برای مستی اسب‌ها بهمن قبادی
    • برنده جایزه منتقدین جشنوارهٔ فیلم لندن ۲۰۰۲ برای فیلم من ترانه ۱۵ سال دارمرسول صدرعاملی
    • برنده خرس شیشه‌ای جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برای فیلم لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند ۲۰۰۵ بهمن قبادی
    • برنده خرس نقری برای از جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۰۸ به فیلم دربارهٔ الیاصغر فرهادی
    • برنده خرس طلایی راز جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین
    • برنده جایزه ویژه فیلم‌های خارجی جایزه گلدن گلوب در سال ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه اسکار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه ستلایت ۲۰۱۱ بهترین فیلم برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه سزار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمیناصغر فرهادی
    • دریافت جوایز بودیل و دیوید دی دوناتلو ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلمجدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
    • دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم سیدنی، بهترین فیلم از نگاه مردم درجشنواره فیلم ونکوور، فیلم تحسین شده حلقه منتقدان فیلم نیویورک، بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان از هیئت ملی بازبینی فیلم در سال ۲۰۱۱
    • دریافت جایزه بهترین فیلم بیست وچهارمین جشنواره فیلم شیکاگو آمریکا برای فیلم روز روشن حسین شهابی سال۲۰۱۳
    • دریافت جایزه قرقاول طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا هند درسال ۲۰۱۳ برای بهترین فیلم پرویز مجید برزگر
    • دریافت جایزه قرقاول نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا هنددرسال ۲۰۱۴ برای فیلم روز روشن حسین شهابی


    سالهاست سينماي ايران از مشكلات فراواني رنج مي برد. اين مشكلات موجب شده است كه رفته رفته هنر هفتم كه از قدمت طولاني در ايران برخوردار است مخاطبان خود را از دست دهد و كم كم شاهد سالن هاي خلوت و بعضا بدون تماشاگر سينما باشيم. به اعتقاد بسياري از كارشناسان سينما، يكي از مشكلات اساسي در سينماي ايران، نبود فيلمنامه هاي خوب و جدي است كه اين معضل موجب شده است بسياري از فيلمهاي ما فاقد هرگونه پيام خاص و بار ارزشي باشد.


    به مانند تاپیکهایی که برای کشورهای دیگر (کره ، ژاپن، آلمان و...)در انجمن ایجاد شد این بار فرصت آن را داشتیم تا تاپیکی برای سینمای کشور درانجمن ایجاد کنیم. باشد که موردتوجه شما عزیزان قرار گیرد.

    اهداف تاپیک

    > بحث و تبادل نظر پیرامون سینمای ایران، خوبی ها و بدیهای آن درچارچوب احترام متقابل به نظر دیگران و قوانین سایت.

    > به اشتراک گذاری تجربه ی شخصی خودتان از آخرین فیلم ایرانی که تماشا کردید.

    > مکانی برای مطلع شدن از اخبار سینمای داخل و جلوگیری از ایجاد شدن تاپیک های متعدد در انجمن.(به منظور رعایت قوانین کپی /رایت بعد از درج اخبار درصورت غیراختصاصی بودن حتماً لینک منبع را ذکر نمائید.)

    > محلی برای حمایت از سینمای ایران





  2. #151
    بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    ارسال ها
    166
    سپاس
    10,433
    از این کاربر 3,119 بار در 175 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر

    بسم الله الرحمن الرحیم
    بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

  3. 14 کاربرِ زیر از Amirhossein17 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #152
    Smoke WeeD EvEryDaY
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    محل سکونت
    021
    ارسال ها
    1,050
    سپاس
    1,911
    از این کاربر 13,626 بار در 1,063 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر

    نقل قول نوشته اصلی توسط MrP نمایش پست ها
    خلاصه داستان: «شاهین» رو همه به عنوان جوانی بی عرضه در خانواده و می‌شناسن و او به دنبال اثبات خود برای بقیه و به خصوص برادر بزرگترش «شکور» می‌باشد. «شکور» رئیس باندی خلافکار هست که کودکان بی سرپرست و سر راهی رو کنار خود جمع کرده و مشغول به تولید و فروش مواد مخدر هست.
    مغزهای کوچک زنگ زده فیلمی هست که از نظر کیفی خوش آب و رنگ هستش و به خاطر خشونت و لحن تندی که داره باید گفت که هومن سیدی شجاعت زیادی تو ساخت فیلم به خرج داده. علی‌رغم اینکه مغزهای کوچک زنگ زده را پیشرفتی برای سینمای ایران میدانم ولی فیلم از نظر داستانی و شخصیت پردازی شدیدا" ضعیف عمل می‌کنه، شاید به لطف دیالوگ‌های طنز‌ و کنایه آمیز نوید محمد زاده و سکانس‌های خشن، فیلم جذاب به نظر بیاد ولی فیلمی که باید بیشتر یه درام تلخ باشه تو اکثر زمان تبدیل به کمدی بی در و پیکری میشه که نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد. فیلم ایده متفاوتی داره و داستان از همون ابتدا شما رو درگیر می‌کنه ولی رفته رفته داستان از همه پاشیده میشه ، شخصیت‌ها از واقعیت فاصله میگیرن، فیلم بین دو راهی جدی یا طنز بودن گیر میکنه یا به عبارت ساده یکی به نعل میزنه و یکی به میخ... . به جرات میتونم بگم فیلم قربانی شخصیت‌پردازی عجیب شاهین شده، با اینکه نوید محمدزاده معمولا" نقش‌های تکراری بازی میکنه و اینبار نقشی متفاوت از او در قالب کاراکتر «شاهین» می‌بینیم ولی دوست داشتم نوید محمدزاده همون نوید محمدزاده «ابد و یک روز» باشه، همین نوید محمدزاده «بدون تاریخ،بدون امضا»؛ واقعا" تصور اینکه کاراکتری مثل «شاهین» قهرمان داستان باشه برام غیر قابل هضمه، شخصیتی به دور از واقعیت که معلوم نیست خودش با خودش چند چنده.
    می‌توان گفت مغزهای کوچک زنگ زده علی‌رغم خوش رنگ و لعاب بودن داستان جدی‌ای رو دنبال نمی‌کنه، رسالت فیلم مشخصه: کودکان کار و سرراهی، عفت خانواده، حریم شخصی ولی پرداخت ناقصی از همه اینها داره، احساس میکنم فیلم تو خیلی جاها کات خورده، خیلی سکانس‌ها از فیلم حذف شدن، حداقل ده دقیقه زمان بیشتر می‌تونست کمی داستان رو پخته‌تر و کمی شخصیت‌ها رو قابل درک کنه، شاید چند تا سکانس اضافه می‌تونست مغزهای کوچک زنگ زده رو به فیلمی تبدیل کنه که هیچوقت از ذهن بیننده پاک نشه.
    با اینکه تجربه متفاوت و به دور از انتظاری از سینمای ایران بود ولی هنوزم خیلی فاصله با فیلم های مطرح چند ساله اخیر کشورمون داره.

    امتیاز من 6.5

    بعد از انقلاب در ارتباط با "فقر" و زندگي هاي مردم پايين شهر فيلم هاي زيادي ساخته شد كه در اين بين *شهر زيبا* اصغر فرهادي يه نقطه عطف
    چرا كه تمامي اِلِمان هاي يه فيلم خوب اجتماعي رو در خودش جا داده و يه داستان ملودرام رو فوق العاده روايت ميكنه

    مغز هاي كوچك زنگ زده فيلم بدي نيست اما ناشي بودن هومن سيدي در مقام يه كارگردان براي روايت يه داستان نيمه ملودرام در نقاط دورافتاده
    تهران باعث ميشه فيلم ضربه هاي زيادي بخوره - اگر از بازي نويد محمد زاده فاكتور بگيريم فيلم بجز داشتن چند نماي خوب و تدوين مناسب در
    چند سكانس ديگه هيچي براي گفتن نداره - فيلمنامه بشدت باگ داره و پر از ضعف هاي اساسي شخصيت ها از دم همه تيپ هستن و بهيچ عنوان
    روشون شخصيت پردازي صورت نگرفته فقط بازي هاي خوب بازيگر ها است كه به دل ميشنه والي شخصيت پردازي ها بسيار سطحي سطحي هستن

    اتفاقاتي كه در سرتاسر فيلم رخ ميده در بعضي موارد اصلا قابل باور نيست و همين مورد در ارتباط با يه فيلم ملودرام باعث ميشه كه دل مخاطب رو بزنه
    و و و و ...

    در كل اگر مغزهاي كوچك زنگ زده رو با معيار هاي اساسي و اصولي سينماي درام و ملودرام و اثاري مثل : بوتيك - ابد و يك روز - شهرزيبا - ... بخوايم
    بسنجيم اصلا فيلم خوبي نيست اصلا!!!

    ٤/١٠


  5. 11 کاربرِ زیر از Luca Brasi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #153
    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    خونمون
    ارسال ها
    235
    سپاس
    432
    از این کاربر 2,604 بار در 236 پست سپاس گزاری شده

    stop پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    امروز با دو نفر دیگه رفتم سینما، اول به اصرار من رفتیم سرخپوست دیدیم، موقع نمایش توی سینما کلا 9 نفر بودیم! بعدش به اصرار اونا رفتیم تگزاس2 دیدیم که بالای 100 نفر تو سینما بودن! بعد از اینکه تگزاس2 تموم شد بعضی از مردم شروع کردن به دست زدن!


    سرخپوست:
    فیلم جذاب و خاصی بود که مشابهش کمتر تو سینمای ایران پیدا میشه. فیلم‌نامه قوی و پر از تعلیق، موسیقی زیبا و شنیدنی، فیلمبرداری خوب، لوکیشن‌های تماشایی و خاص، شخصیت‌های جذاب و بازی‌های روان و دیدنی از ویژگی‌های مثبت این فیلم هستن. اینقدر غرق فیلم بودم که وقتی تموم شد تعجب کردم که چرا اینقدر زود تموم شد! فیلمی که همه چیزش سر جاش بود و از دیدنش لذت بردم. پیشنهاد می‌کنم حتماً ببینید.
    امتیاز من 10


    تگزاس2:
    در دومین قسمت از پنجگانه تگزاس () شاهد برخی لحظات و دیالوگهای طنز خواهیم بود که واقعا خنده‌دار هستن و لحظات سرگرم‌کننده‌ای هم برای بیننده به همراه دارن. این قسمت مهدی هاشمی اومده بود که نقش جالبی رو بازی میکرد و شخصیتش بی شباهت به شخصیت واقعیش نیست که این روزا خبراش پخش شده! اما به رسم معمول این مدل کمدی‌ها؛ دیالوگهای بی‌مزه و رو اعصاب + شخصیتهای لوس و حال به هم زن + اتفاقات بی‌منطق و بی‌ربط + بازیگرای آرایش کرده داغون + چیزای دیگه که خودتون میدونید هم توی این فیلم بود. در مجموع واسه دیدن توی جمع و لحظاتی خندیدن بدک نیست.
    امتیاز من 5



  7. 21 کاربرِ زیر از FARMANDEH بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #154
    Smoke WeeD EvEryDaY
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    محل سکونت
    021
    ارسال ها
    1,050
    سپاس
    1,911
    از این کاربر 13,626 بار در 1,063 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر




    متاسفانه خيلي وقت كه معناي واقعي *كمدي* گمشده تو سيــــــــــــــنماي ايران
    و جايگاه ـشو داده به يه سري *شوخي جلف و مسخره* و جالب تر استقبال ملت
    از اين مورده.

    خوب - بد - جلف جزء آثاري كه ميخواد در فرم و محـــــــــــــــتوا بخصوص در مورد اول
    خيلي پست مدرن عمل كنه و همين مورد باعث ميشه كه در اواسط تماشاي فيلم
    تماشاگر به مرز اســـــــتفراغ برسه از اين همه چرت بودن و چرت بودن و چرت بودن

    اگر خوب - بد - جلف رو جزء B-Movie هاي ســينماي ايران تلقي كنيم شــــــــــايد
    منطقي باشه كه براش وقت بزاريم و ببينيمش والي بعنوان يه فيلم كمدي كه قرار
    باشه لحظات شاد و مفرحي رو برامون رقم بزنه بهيج عنوان.


  9. 11 کاربرِ زیر از Luca Brasi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #155
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,708 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    خلاصه داستان: "قنبر" مردی سربه هوا و بی خیاله که در دهه شصت به دلیل سیاستهای دولت تصمیم میگیره دیگه بچه دار نشه. اما تو دهه هشتاد و با تغییر 180درجه ای سیاستهای جمعیتی () تصمیم میگیره شعار "ما میتوانیم" رو تو زندگیش پیاده کنه.

    خجالت نکش نه تنها فیلم خوبیه بلکه در شرایط امروز ارزش خیلی بالاتری داره.

    توی دوره ای که سینمای کمدی ما تبدیل به یه شوی تبلیغاتی سطح پایین شده که فقط مث یه معدن طلا پول داره واسه یه سری افراد ، ساختن یه همچین کمدی با یه همچین کیفیتی کاریه کارستون.
    البته ادعا نمیکنم خجالت نکش فیلم کاملیه که اتفاقا ضعفهای بیشماری هم داره ، ولی انصافا چند مرحله از کمدی های بفروش و تیپیکالِ چند سال اخیر بهتره. سینمای کمدی ایران متاسفانه تبدیل شده به یه چاهِ پر از پول واسه یه سری فیلمسازا (اگر بشه اسمشون رو فیلمساز گذاشت) که با کمترین تلاش و سخیف ترین و مسخره ترین و تکراری ترین داستان ها ، فقط به فکر جمع کردن پولن ... این وسط یه سری بازیگر ثابت هم دارن و البته یه سری الگوهای همیشگی که توی همه این فیلمها تکرار میشه ... تازگیا هم کارگردانهای خوش سابقه ای مثل مانی حقیقی (پنجاه کیلو آلبالو) هم به این جمع اضافه شدن تا به قول معروف "از این نمد کلاهی هم واسه خودشون بسازن"

    حالا توی یه همچین بلبشویی، یه کارگردان فیلم اولی اومده و یه فیلم کمدی ساخته که میتونه داستان تعریف کنه ، داستان جالب و قشنگی هم داره ، بازیگراش به جای "کت واک" جلوی دوربین و ادا دراوردن ، کارشون رو میکنن و بازی قابل قبولی ارائه میدن و البته مهمتر از همه اینکه فیلم احیانا با در اوردن شلوار کاراکترها سعی در خندوندن تماشاگر نداره بلکه با فیلمنامه و داستانش فضای کمدی رو بوجود میاره
    البته خجالت نکش فیلم کم ایرادی هم نیست ، مثلا در مورد فیلمنامه مشکلات اساسی وجود داره ، کنایه های سیاسی یکطرفه و گل درشتی هم داره و البته همون مشکل همیشگیِ لهجه هم هست. در مورد اصالت روایی فیلم و میزان نزدیک بودنش به واقعیت امروزِ جامعه هم ایراداتی هست مثل سطح رفاه روستایی ها و یا مسئله فرزند آوری که فیلم رو یه جاهایی سفارشی کرده ؛ اینها برای یه فیلم جدی ایرادات بزرگ و غیرقابل بخششی هستن ، اما خُب با یه کار کمدی طرفیم (اونم تو سینمای کمدی خودمون) بنابراین میشه زیاد هم دنبال معنایِ پنهان و منظورِ خاص فیلمساز نباشیم و از سرگرم کنندگیِ فیلم لذت ببریم.

    "رضا مقصودی" خودش چند تا از همین فیلمنامه هایِ مثلا کمدیِ مسخره و بی مایه ی این چند ساله رو نوشته اما در کنارش نویسندگی فیلمنامه "لیلی با من است" و "همیشه پای یک زن در میان است" رو هم داره ؛ خیلی خوبه که توی اولین تجربه کارگردانیش از نوشته های خوب و قابل قبولش الهام گرفته و مسیر درست رو انتخاب کرده. کارگردانی مقصودی خیلی بهتر از اون چیزی بود که فکرش رو میکردم و تسلط نسبتا خوبی داشته رو جریان فیلم.
    یه نکته فنی خیلی خوب دیگه ی فیلم طراحی صحنه هست ، من شخصا این میزانسن بندی ها و طراحی های سنتی و واقعی رو خیلی دوست دارم و خجالت نکش توی این زمینه کار خوبی انجام داده.

    فیلم از لحاظ فیلمبرداری چیز خاصی نداره ولی در همین حد کار فیلم رو راه میندازه اما موسیقی متن خوبی نداره و در حالی که میتونست با یه موسیقی تلفیقی با المانهای سنتی و روستایی کار خوبی صورت بگیره ، موسیقی فیلم ناامید کننده شده

    شبنم مقدمی از اون دسته بازیگراست که همیشه خوب بازی میکنه و این بارهم عالی بوده. مقدمی یه شخصیت کامل رو ارائه داده و برخلاف احمد مهران فر که بازی تکراری و بدون خلاقیتی داره ، تونسته وجهه جدیدی از خودش توی این فیلم نشون بده و کارش قابل تحسینه.

    خجالت نکش فیلم نسبتا خوبیه که ارزش دیدن رو داره به خصوص اگر مثل من دنبال یه کمدیِ ایرانی میگردین که به معنای واقعیِ کلمه یه فیلمِ سینمایی باشه.
    امتیاز 6/10

  11. 16 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #156
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    321
    سپاس
    8,094
    از این کاربر 3,621 بار در 326 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر

    اصلا قصد نداشتم در مورد خجالت نکش چیزی بنویسم اما دوست عزیز علی تو تاپیک فیلم های هندی اشاره ای به این فیلم کرده بود و وقتی اومدم تو تاپیک مربوطه دیدم که مفصل در مورد فیلم صحبت کرده و در هر صورت گفتم یه چهار خط خلق الله رو با افاضاتمون به فیض برسونیم (:
    بعضی از فیلم ها تو دنیای سینما هستن که به خورد بیننده داده میشن. یعنی من بیننده هیچ علاقه ای به اون ژانر یا به عوامل سازنده ندارم، اما اینقدر اینور و اونور میبینم و دوست و اشنا در مورد اثر صحبت میکنن که مجبور میشم برم ببینم. دیدن خجالت نکش برای من دقیقا همین وضعیت رو داشت. یکی از ویژگی های کمدی خوب و شاخص اینه که ورای همه شوخی ها و خنده ها حرف برای گفتن داشته باشه و این دقیقا میشه خط فاصله بین یه کمدی خوب و یه کمدی سخیف.
    از این نظر خجالت نکش خوب عمل کرده بود و به نحوی کاراکتر قنبر رو میشد نماد رییس جمهور وقت دونست که ندانسته و نسنجیده و بدون هیچ مشورتی کاری میکرد و همه رو تو دردسر مینداخت و با شعارهای توخالی گندش می پوشوند. نکته مثبت دیگه فیلم مربوط به بازی خوب بازیگرها میشد و البته شبنم مقدمی که میشه گفت در حال حاضر جز بهترین بازیگرهای زن ایرانه. از نقاط ضعف فیلم هم که طبق معمول تمام کمدی های ایرانی فیلمنامه بود که به نسبت آب بندی کمتری داشت اما به هر حال داشت.
    اما همه این صحبت ها رو کردم که برسم به اینجا. حقیقتش من فیلم رو با یکی از همکارهایی که سن و سالی هم ازش گذشته بود تماشا می کردم و از اونجایی که رودروایسی شدیدی هم با هم داریم تمام طول فیلم سکوتی سرد که در نتیجه شوخی های اول فیلم به وجود اومده بود، بینمون حاکم بود. نمیدونم شاید من زیادی سخت می گیرم اما فکر میکنم تو این سینمای بی در و پیکری که ما داریم و هیچ خبری از درجه بندی سنی نیست، چه اتفاقی میفته وقتی همین فیلم رو کنار اعضای خانواده ببینی یا دانلود کنی و در کانون گرم خانواده پخش کنی. من که نمیتونم جو مناسبی رو تصور کنم. حقیقتش چند تا از دوستان در مورد چند تا فیلم دیگه کمدی که به صورت خانوادگی دیده بودن همین صحبت ها رو مطرح کرده بودن اما خوب چون همیشه تنهایی فیلم میبینم اصلا تجربه شخصی تو این زمینه نداشتم. در نهایت باید بگم خجالت نکش یه فیلم کمدی خوب برای سینمای ایرانه، اما روی هم رفته یه فیلم متوسطه که چندان ارزش وقت گذاشتن نداره و اگه قرار شد وقتی هم بهش اختصاص بدید ترجیحا تنها بشینید ببینید.

  13. 9 کاربرِ زیر از sarkhail بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #157
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,708 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر


    خلاصه داستان: قدرت یه فرد تندرو و خودسره که میخواد به عنوان نماینده پایتخت بره مجلس و مشکل "آب" رو حل کنه


    کفگیرِ "کمال تبریزی" با چنان شدتی به تهِ دیگ خورده که دیگه به خودش هم رحم نمیکنه و توی فیلم جدیدش شروع کرده به مسخره کردن کاراکتر جوونیِ خودش و کاریکاتوریزه کردن حرکتی که خودش رو به جایگاه فعلیش رسونده.
    کمال تبریزی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفت و توی دوران اصلاح فرهنگی ، تو دانشگاهها به غربالگریِ اساتید مشغول بود ، حالا کاراکتری ابله و نامتوازن ساخته که دقیقا بکگراندش همینه.

    البته چیزی که واضحه اینه که تبریزی نوک پیکانش رو گرفته به سمت یکی دیگه از یاران قدیمیش (رئیس جمهور سابق) و البته دشمن فعلیش ؛ و با مسخره کردنِ روندِ رسیدن این شخصیت به مدارج بالا، میخواد فیلم "مردم پسند" بسازه ؛ غافل از اینکه همه این کنایه ها درمورد شخصِ خودش و دوستانش هم به یک نحوی صدق میکنه.

    اما گفتم فیلم مردم پسند ، خب این یعنی چی ؟ یه زمانی همه فیلمِ حزب الهی میساختن چون روی بورس بود ، بعد از دوم خرداد سعی کردن فیلم اصلاحاتی بسازن و بگن ما خوبیم ، اما چند ساله که تشتِ رسوایی این وری و اونوری از روی بوم افتاده و همون عده کاسبی جدیدی رو راه اندازی کردن که بهش میگن ساختن "فیلم مردم پسند" ؛ خرجش هم اینه که به راست و چپ به یک اندازه بتازی تا ثابت کنی با مردمی. این روند نه توی سینما بلکه همه بخش های اجتماع دیده میشه غافل از اینکه این افرادِ میانه رویِ جدید ، این رو هیچوقت روشن نخواهند کرد که توی سی سال گذشته زیر کدوم پرچم سینه میزدن

    کمال تبریزی هم مث بقیه سمتِ خنکِ لحاف رو فقط واسه خودش میخواد ، کارش که تموم شد میگه حرام است. از نظر فیلمساز، آقا کمالِ چماقدارِ سفارت گیر ، "خودسر" و "دلواپس" نبود ، حالا که نوبت به چماقدارای سفارت گیر جدید رسیده ، فیلم ساخته و بهشون میگه عامل نامطلوب
    کمال تبریزی از جنبه سینمایی هم داره به چاه خود ساخته ای فرو میره که هیچکس غیر از خودش نمیتونه نجاتش بده. سالهاست این کارگردان کارش رو فراموش کرده و یکی بعد از دیگری داره فیلم بد میسازه ، از طرفی فیلمنامه های فرمال و انتقادیش که قبلا به دل مخاطب مینشست ، به دلیل مصنوعی شدن و ریاکارانه بودن دیگه خریداری نداره و متاسفانه این فیلمساز کاربلد داره از سینمای ما کم کم حذف میشه.

    تبریزی با استفاده از گروه ثابت این مدل فیلما یعنی مانی حقیقی ، آزاده صمدی ، ویشکا آسایش و دیگران یه فیلم تکراری و بی رمق ساخته که به جای فیلمنامه، مجموعه ای از داستانهای بی ربطه که فقط برای کنایه زدن به سیاسیون کاربرد داره و در نهایت هیچوقت تبدیل به یک فیلم منسجم سینمایی نمیشه.

    تنها دلیل امتیاز چهاری که به مارموز دادم ، کنایه های ریزی هست که توی بخش هایی از فیلمنامه قرار داده شده ؛ درسته به کلیت داستان نمیچسبن و مث مطالب طنز کوتاه تلگرامی هستن، ولی میتونن جالب باشن مثل این یکی: "اونایی که نمیذارن وحدت ملی بکنیم رو باید سوار اتوبوس آخرت کرد ، زارت انداخت تو دره"(اشاره به ماجرای اتوبوس ارمنستان)


    امتیاز 4/10



    پ ن: البته فیلمساز در انتقاد از گروه سیاسی حاکم، نهایت ادب و متانت رو بکار برده ، بالاخره شاید آقا کمال هم بتونه از این نمد کلاهی واسه خودش بدوزه و دقیقا مشابه کاراکتر قدرت ، از این گوشه کنارا به نوایی برسه.

  15. 18 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #158
    تاریخ عضویت
    Oct 2018
    ارسال ها
    87
    سپاس
    35
    از این کاربر 843 بار در 90 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر

    از زمان جشنواره فجر تا الان سعی داشتم تا فیلم های با کیفیتی که در حال اکران بودن رو ببینم
    تختی:
    فیلم غلامرضا تختی که برای نسل من حداقل فقط یه پهلوان ناشناخته بود، تونست یه معرف خوب باشه و خیلی خوب زندگیشو به تصویر کشید. فیلم خیلی از جاها با توجه به اینکه داستان و ماجراهای زیادی رو باید به تصویر میکشید خیلی تند پیش میرفت و ای کاش یه مینی سریال ازش تهیه میشد. حس میکنم اینجوری بیشتر میشد به جزئیات پرداخت. طراحی صحنه، تدوین، گریم بیشتر از هر چیز دیگه ای به چشم میومد و با توجه به اینکه با یه فیلمی طرف بودیم که اقتباس از یه داستان واقعی بود، داستان و فیلمنامه به شکل جذابی روایت شده بود.
    متری شش و نیم:
    این فیلم رو پنج بار رفتم و دیدم و هر سری از شکل روایت داستانش به شدت لذت بردم. با اینکه خیلی سانسور صورت گرفته بود و کارگردان فیلم هم نسبت بهش معترض بود، بازم خیلی فیلم خوش ساختی بود. نحوه معرفی شخصیت منفی فیلم، تقریبا مثل فیلم "اینک آخرالزمان" کاپولا بود که اول بیننده رو حسابی از شخصیت منفی میترسونه و بعد معرفیش میکنه. تنها نکته ای که وجود داشت این بود که ای کاش حواشی داستان کمتر میشد و کارگردان نمیخواست انواع و اقسام جرائم مربوط به مواد مخدر رو به تصویر بکشه. بازی نوید محمدزاده و پیمان معادی خیلی خوب بود و بازی پریناز ایزدیار هم با اینکه یه سکانس بود و بیشتر به دنبال استفاده از اسمش برای فروش بیشتر فیلم بودن، عالی بود و توی همون یه سکانس تونست نشون بده که با چه بازیگر توانمندی طرفیم
    سال دوم دانشکده من:
    این فیلم رو در حشنواره فجر دیدم و مطمئنم موقع اکران خیلی از بخش های فیلم سانسور میشه. خوانندگی بازیگر زن و همخوانی دخترا با هم که امری بعید تو سینمای ایرانه، سانسور میشه. موضوع فیلم رو دانشجوهای این نسل بخوبی درک میکنن و لمس میکنن و موضوعات مشابه رو به کرات در اطرافشون مشاهده کردن. در کل یه فیلم جوون پسند بود که جز بهترین کارهای صدرعاملی هم نخواهد بود.
    سرخپوست:
    بالاخره نوید محمدزاده توی یه فیلم نعره نزد و یه سبک جدیدی از بازی خودش ارائه داد و واقعا توانمندی خودش رو به رخ کشید. هر چند به نظرم هنوزم که هنوزه بهترین اثری که از نوید محمد زاده دیدم، تئاتر بینوایان بود که عالی بازی کرده بود و هر کسی که این تئاتر رو دیده باشه مطمئنا با من هم عقیدس ولی سرخپوست هم یه کار سطح بالا و کلاسیکی بود که بخوبی از پس نقشش بر اومده بود. پریناز ایزدیار هم بازی خوبی از خوش به نمایش گذاشت. فیلم از نظر موسیقی، فیلمبرداری، طراحی صحنه عالی بود ولی به نظرم فیلمنامه اونقدر ها هم که ازش تعریف میشد، قوی نبود. البته برای سینمای ایران یه شاهکار به حساب میومد و سبک معمایی به این گونه رو کمتر و یا شاید اصلا در سینمای ایران شاهدش نبودیم ولی خب میتونست بهتر هم عمل بشه. از نکات جالبی هم که برام اتفاق افتاد، همون اول فیلم به دوستام که سینما بودن نکته اصلی فیلم (مخفیگاه سرخپوست) رو گفتم و درست حدس زدم که خیلی حال داد
    شبی که ماه کامل شد:
    فیلمی که آخرش با سردرد و فحش به کارگردان از سینما خارج شدم. موضوع فیلم به شدت تلخ بود و واقعا نمیدونم چرا کارگردان های زن سینمای ایران انقد به سراغ موضوعات تلح میرن. آثار قبلی نرگش آبیار مثل شیار 143 هم یه فیلم به شدت تلخ و ناراحت کنندس. منیره قیدی فیلم ویلایی ها رو ساخت که اونم یه فیلم تلخه و پوران درخشنده فیلم هیس دخترا فریاد نمیزنند رو میسازه
    هرچقد که کارگردان های مرد ایران این روزها سراغ فیلم های آبکی و گیشه ای میرن، خانم ها به سراغ موضوعات به شدت تلخ و تکون دهنده میرن.
    بازی هوتن شکیبا توی این فیلم بی نظیر بود و با اینکه خودم به شدت موقع اعلام جوایز جشنواره فجر نسبت به جایزه ای که گرفت معترض بودم ولی بعد از دیدن دو فیلم نوید محمد زاده و این فیلم، هوتن شکیبا رو شایسته دریافت این جایزه میدونم.
    فرشته صدرعرفایی هم عالی و بی نظیر بازی کرد و گریمش به قدری خوب بود که اصلا متوجه نشدم اونه و به نظرم جایزه نقش مکمل هم شایسته ایشون بود.
    فقط جایزه بهترین کارگردانی به نظرم بهتر بود برای سعید روستایی باشه.
    در کل فیلم شبی که ماه کامل شد از هر نظر عالی بود ولی خب موضوع فیلم به شدت تلخ و تکون دهنده بود و شاید بهتر میبود کمتر این تلخی رو به تصویر کشید.
    قصر شیرین:
    رضا میرکریمی بار دیگه یه فیلم اجتماعی عالی ساخت و کاری کرد که کمتر کارگردان حتی در کلاس جهانی میتونی به این خوبی انجام بده و اونم بازی گرفتن از دو تا کودک بود.
    دو تا بازیگر خردسال فیلم میرکریمی یه بازی خیره کننده ای از خودشون ارائه دادن که حس میکردم دو تا بازیگر پخته و کامل سینمای ایران رو کوچیک کردن و این نقش رو بهشون دادن. حامد بهداد هم امسال با این فیلم روند همیشه عصبانی و عصیان گر دعوایی خودشو تغییر داد و نقش یه آدم منفور رو عالی بازی کرد.
    فیلم به شدت خوبی بود که از دیدنش لذت بردم و فیلمنامه خیلی خوبی هم داشت.



    silence isn't empty it's full of answers

  17. 20 کاربرِ زیر از Habibfallah بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #159
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,858
    سپاس
    22,011
    از این کاربر 49,708 بار در 2,835 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    خلاصه داستان: "فرید" یه مرد شکست خورده س که تمام تلاشش اینه به دیگران ثابت کنه که آدم بی عرضه ای نیست ؛ اما اتفاقات جور دیگه ای رقم میخوره و فرید رو به راهی تاریک و خطرناک میکشونه.

    بهترین ویژگی و موفقیت بزرگ این فیلم بین دو بخش طراحی صحنه و لباس و بخش چهره پردازیه ، بخصوص چهره پردازی. در حین تماشای فیلم به تغییرات چهره امین حیایی توجه کنید ، کاراکتر فرید در طول فیلم از لحاظ شخصیتی تغییر میکنه و به موازات همین جلو رفتن تغییرات در فیلمنامه ، تغییر رو در چهره و گریم این شخصیت هم میبینیم. تعجب کردم که فیلم توی این دو بخش سیمرغ نگرفت.

    اما در کل به نظرم شعله‌ور کمی "تکنیک زده" از آب دراومده ، نمیدونم این اصطلاح درستیه یا نه ولی به نظرم فیلم توی بخش های فنی خیلی خوبه ولی به همون اندازه توی فیلمنامه خوب نیوده. نه اینکه فیلمنامه ضعیف باشه ولی انتظارم از نعمت اله و مقدم دوست داستانگویی بیشتر بود و حقیقتش اینه که انتظار فیلم پر حادثه تری رو داشتم.

    بازی امین حیایی فوق العاده خوبه و بدون شک لایق سیمرغ بود ، حیایی به طرز حیرت انگیزی شخصیتش رو روی لبه اجرا میکنه و از ابتدا تا انتهای فیلم نه افراط میکنه و نه تفریط. این بازی حیایی نشون میده از اون دست بازیگراست که اگر بخواد ، غوغا به پا میکنه.

    شعله‌ور فیلم جمع و جور و جذابیه درمورد یه شخصیت نامتوازن که بالاخره وا میده و شروع میکنه به مقابله به مثل ؛ نعمت اله چندتا از این کاراکترها تا حالا تو فیلمهاش معرفی کرده (رگ خواب ، آرایش غلیظ) ولی فرق نوید با باقی اون کاراکترها اینه که واکنش نشون میده و منفعل نیست. با اینکه انتظارم بیشتر بود و مثلا خیلی دوست داشتم فیلم وارد ژانر جنایی هم بشه ولی کارگردان تونسته بخوبی روند تبدیل یک شخصیت پریشان به یک عنصر خطرناک رو به نمایش بذاره. شاید این فیلم باب تازه ای توی سینمای نعمت اله باشه و از این به بعد شخصیتهایی رو بسازه که انفعال رو کنار بذارن و به جامعه ی نامتعادل امروزمون حمله کنن.
    "شعله‌ور" رو حتما ببینید ، فیلمی که از همه جنبه ها خوب و دیدنی از کار دراومده.

    7.5/10

  19. 17 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  20. #160
    Smoke WeeD EvEryDaY
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    محل سکونت
    021
    ارسال ها
    1,050
    سپاس
    1,911
    از این کاربر 13,626 بار در 1,063 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : سینمای ایران | بحث و تبادل نظر



    -بازيگران : ليلا حاتمي - شهاب حسيني - فرهاد اصلاني - بيتا فرهي - ...
    -داستان : فيلم روايت گر مشكلات افرادي هست كه بصورت نامحسوس به يكديگر مرتبط است ...

    دوران عاشقي فيلمي كه نه تو "فرم و محتوي" نه مسائل فنــــي هيچ حرفي براي گفتن نداره
    فيلم در روايت يك دوران عاشقي(فوق العاده آبكي) انچنان ضعيف پيش رفت كـــــــه حتي براي
    من بيننده مهم نبود كه آخرش چي ميشه عاشقي كه بين دو معشوق گير كرده كدوم يكي رو
    از زندگيش حذف ميكنه....

    نيمه اي ابتدايي داستان هيجان انگيز شروع ميشه اما انقدر اتفاقات قابل پيش بيني
    و
    دور از واقعيت بود كه ارزش فيلم رو تا حد فيلم فارسي هاي قبل انقــــلاب مياره پايين
    و
    ميشه گفت كه دوران عاشقي يه فيلم فارسي با دغدغه هاي امروزيه...

    5/10


  21. 11 کاربرِ زیر از Luca Brasi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 16 از 24 اولیناولین ... 61415161718 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.