قسمت خیلی خوبی بود مخصوصا تیکه ای که ریک پیر مردرو کشت.من 8 دادم. به نظر منم آدمخوارن اینا و کسایی که باهاشون کنار میان زنده میمونن و کسایی که نمیتونن کنار بیان خورده میشن، تو بازیشم سیزن اول یه خانواده آدمخوار بودن، فقط امیدوارم سیزن بعد کسی رو از دست ندن چون این سیزن به اندازه کافی شخصیت کشته شد یه سوالم واسم پیش اومده اینه که با اون در و پیکر باز چجوری پر از واکر نشده، حتی زندان با اون مستحکم بودنش جدا از حمله گاورنر بازم در مقابل واکرا آسیب پذیر بود
اینکه سریال چطور تموم میشه و چگونه اصلاً قابل حدس زدن نیست، چون شبکه عمدتاً میخواد تا جایی که میتونه سریال رو پیش ببره، چه بسا شاید تا سیزن 10 هم به راحتی بره.
اول از همه بگم که سریال خیلی عالی تموم شد... بیننده رو شدیداً توی کف گذاشت که فصل 5 ممکنه چی پیش بیاد....
دوم به جریاناتی که توی سریال رخ داد میپردازیم
1. ریک تو یه حرکت ناگهانی گلوی جو رو از هم درید، خیلی حرکت غیرقابل پیشبینیای بود، چون همونطور که قبلاً تو سریال میدیدیم ریک همیشه سعی بر این داشت که شخصیت "خودِ واقعیش" رو حفظ کنه و از مسیر "انسانیت" منحرف نشه، اما با تمام این اوصاف آیا ریک مَردیه که با تمام جون از خودش و خونوادهش و کسایی که دوستشون داره به هر طریقی محافظت میکنه یا یه فرد میانساله که میخواد توی این دنیای آخرالزمانی به کِشتِ چغندر و گوجهفرنگی و نخود و (مار*یجو*آنا ) بپردازه؟ خیلی راحت میشه فهمید که اولی درستتر از دومیه و همهمون ریکِ "هیولا" رو بیشتر از ریکِ کشاورز دوست داریم.
2. قشنگی سریال اونجا بود که ریک و داریل و میشون و کارل به ترمینال میرسن، به چیزی که از اول منتظرش بودیم، و یه گروه از آدمای ساده رو میبینن که دارن شعار "پناهگاه برای همه، جامعه برای همه" رو مکرراً توی رادیو و رسانهها پخش میکنند تا افراد دیگهای هم بهشون ملحق شن، با اینکه همهگی از اول میدونستیم که اینجا یه تله و دامه اما لحظهای دو به شک شدیم که شاید اینها آدمهای خوبی باشن (30%) و (70%) آدمهایی بد. سکانسی که به ریک گفت اسلحههاتون رو بذارید تا بگردیمتون همهمون منتظر یه حرکت ناگهانی از سمت دو گروه بودیم و منتظر بودیم که یکیشون خلافی ازش سر بزنه تا ریک اون رگِ دیوونگیاش بالا بزنه و همه رو قتل عام کنه، اما افسوس که این صحنه جای دیگهای رخ داد... درست بعد از اینکه ریک پتوی ساشا و جلیقهی گلن و نهایتاً ساعت جیبی هرشل (روحش شاد و یادمش گرامی، براش فاتحه بفرستید) رو دید! همونطور که انتظارها میرفت کارش رو ادامه داد و بعد از اون توی فرارشون شاهد جنازههایی بودیم که توی مسلخگاه بودن، آیا جنازهی بث هم توی اونا بود؟ از کجا معلوم ظرف غذایی که بهشون تعارف شد گوشت بث نبود؟ اینجاست که به این پی میبریم که این گروه از اون گروههای دورهگرد و تروریست نیستن و دودستی به پناهگاهشون چسبیدن و امکان نداره که با ماشین راه افتاده باشن بث رو دزدیده باشن! پس بث زندهست!
کارول و تایریس کجان؟ آها! تو راه ترمینال ان! پس به زودی به گروه میرسن. فلش بکهایی که به گذشته زده میشد برای چی بود؟ توی فلش بک ها شاهد این بودیم که یک بار هرشل سراغ ریک اومد و از خواب بیدارش کرد تا برن یه کاری بکنن و بهش گفت "اسلحهات رو همراه خودت نیار"، یک بار دیگه هم شاهد این بودیم که کارل داشت اسلحه باز و بسته میکرد که ریک اومد بهش گفت باید بریم جایی و اسلحهت رو هم با خودت نیار و حتی اسلحهی خودش رو هم کنار اسلحهی کارل گذاشت، پس کاری که داشتن انجام میدادن حتماً و صد در صد ربط به این داره که اونها توی اون واگنی که گیر کردن بدون اسلحه قادر به انجام کاری هستن! یک بار هم پاتریک رو نشون داد که داره با اسباببازی بچههای 4 تا 12 سال بازی میکنه! من که دلیل فلشبکها رو هرچقدر نگاه کردم نفهمیدم و نتونستم متوجه بشم که دقیقاً میخواد با نشون دادنش چه نکتهای رو به ما بفهمونه. در ضمن ریک یه ساک پر از اسلحه رو توی باغچه خاک کرد که مطمئناً توی فصل پنج به کارشون مییاد.
اسم قسمت A بود که بنده فکر میکنم به خاطر واگن A بود که توش زندانی شدن
و اما میرسیم به لحظهای که ریک با اقتدار میگه "They're gonna feel pretty stupid when they find out" اما چی رو بفهمن؟
اینکه "They screwed with the wrong people"
شدیداً منتظر فصل پنجم هستم، از همین الآن دارم خماریش رو میکِشم، هرکسم از واکینگ دد خوشش نمییاد
Just look at the flowers
امتیاز من به این قسمت : 9.5/10 که رُندش میکنم به 10
.Music is the only honest religion, that makes everyone interesting through their individual faith
♪ بهترین موزیک ایرانی که تا الآن شنیدید رو اینجا بذارید ♪
خب اپیزود خوبی بود!ولی نه برای فاینال اپیزود!ریک تو این قسمت نیمه ی تاریکشو به نمایش گذاشت و با وحشی گری تمام جو(از یه کاراکتر خوشمون اومده بودا!)رو کشت.
ریکی که شین رو به خاطر بی عاطفگی و دست به هرکاری زدن برای حفظ جون کارل و لوری کشت حالا به فردی به مراتب بدتر و وحشی تر از شین تبدیل شده!ایا اگه شین الان زنده بود ریک بازم با کاراش مخالف بود؟
و اما در مورد ترمینوس...این افراد مطمئنا گروهی مثل گروه جو نیستن!مطمئنا هدفی برای زندانی کردن ریک و بقیه در سرشون دارن!برخلاف دوستان به نظر من بهترین سکانس اونجا بود که ریک دونه دونه وسایل گلن و ساشا و بقیه رو دست افراد ترمینوس دید!اندرو لینکلن قطعا بهترین و مسلط ترین بازیگر سریال از اپیزود اول تاکنون بوده!ولی حیف که سازندگان به خوبی ازش بهره نبردن!(به جز یکی دو صحنه مثل صحنه ی کشته شدن شین و یا شنیدن خبر مرگ لوری)منفی ترین و بزرگترین ایراد این قسمت چیزی نیست جز سردی و بی عاطفگی شخصیت ها!لحظه ای که گلن و مگی ریک رو تو کانتینر دیدن انگار نه انگار فکر می کردن ریک و دریل مردن و خیلی عادی صحبت کردن!مگی هم همچنان الزایمرش ادامه داره و کسی به نام بث براش مهم نیست!به امید فصلی بهتر...
7/10
هنوز یک گروه به ریک ملحق نشده گروه کارولشون بدون شک برای فصل بعد یه حرکت رو باید از طرف اونا ببینیم
احتمال اینکه بث همراه اونا باشه هست اگه می خواستن شخصیت بث رو حذف بکنن بدون شک تا الان زامبی شده بود
به نظرم پایان خوبی بود و ما رو بدجور توی خماری بردسکانس های فوق العاده ای داشت و از هر نظر خوب بود،به بیشتر نکات سریال دوستان اشاره کردن و دیگه تکرارشون نمیکنم
فقط به نظرم خیلی راحت میتونستن این قسمت رو زودتر پخش کنن،چون قسمت های قبلی فقط آب بندی بود
به این قسمت 8 دادم
با توجه به این عکس، ميشد حدس زد كه "ترمينوس" همچين جايي از آب در مياد ....
تا فصل بعد كه حدود 5 ماه ديگه است بايد خماري كشيد ......
من موافق این قسمت قشنگ بود در واقع عالی بود ولی چه به درد میخوره 16 قسمت بسازن که 2 قسمت عالی داشته باشه ؟ یا همه قسمت ها رو قشنگ بسازین یا اگه نمیتونیم مگه مجبورین 16 قسمت بسازین چه خبره ؟ مثل فصل اول 6 قسمتی بسازین
منم میخواستم بعد از فصل 4 سریال رو بزارم کنار ولی این قسمت رو که دیدم دوباره دو دل شدم
پ.ن :فقط اندریو لینکلن
امتیاز 10 به این قسمت.
به نظر من یک پایان عالی برای این فصل بود. از قسمت قبل حدس زده بودم که بی در و پیکری ترمینوس باید مشکوک باشه و خب تو این قسمت دیدم که همین طوری بود.
ولی بازم برام عجیبه که چرا تو این ترمینوس اصلا خطر حمله زامبی ها رو در نظر نگرفتن. چرا دیوار هاش به فاصله یهای تعیین شده نگهبان نداره و گروه ریک راحت تونستن دور تا دور حصار ها بگردن. در ورودیش هم که هیچ قفلی نداشت.
یه مورد غیر منطقی هم تو این قسمت، پس دادن اسلحه های گروه ریک تو ترمینوس بود. من یا هر کس دیگه اگه تو یه همچین دنیایی رهبر یه کمپ پناهندگی ای که حالت شهری مثل وودبری یا ترمینوس داره بشیم، اولین کاری که باید در مواجهه با تازه وارد ها انجام بدیم ، خلع سلاح اوناست. شاید نویسنده ها مجبور بودن این صحنه غیرمنطقی رو تو سریال بذارن تا دو دقیقه بعدش ریک راحت تر بتونه اسلحه رو یکی از ترمینوسی ها بکشه. ولی خب می تونستن یه سلاح تو جیب اون مرده که ریک گروگانش گرفت بذارن و ریک هم از طریق قاپ زدن اون سلاح، طرف رو گروگان بگیره.
صحنه غیرمنطقی دیگر هم برخورد سرد دو گروه در واگن بود. همونطوری که یکی از دوستان اشاره کرد، بث هم که ظاهرا کلا فراموش شده واسه مگی
اما صحنه های جالب و هیجان انگیز زیاد داشت. تلاش کارل برای نجات دادن اون غریبه ای در جنگل و فرار گروه در ادامه، حرکت زامبی گونه ی ریک، ورود به ترمینوس و تمدن اونجا، صحنه ی تعقیب و گریز در ترمینوس. هماهنگی بین تیرانداز های ترمینوس تو گیر انداختن گروه ریک واقعا عالی و بی نظیر بود.
به نظر منم ترمینوسی ها از پناهجویان به عنوان منبع غذایی استفاده می کنن و از گوشت آدم ها تغذیه می کنند. تو یه صحنه از فرار گروه ریک دیدیم که یه محوطه رو نشون داد که دورش حصار بود و کف زمین پر بود از استخوان های آدم، به طوری که گوشت اون ها کاملا کنده شده بود. استخوان ها هم یه سریشون کاملا تازه بودن و هنوز قرمزی خون روی اون ها نمایان بود. همون لحظه از کانتینر های اطراف هم صدای آدم هایی اومد که درخواست کمک می کردن. معلومه که اون بدبختا قراره به زودی سلاخی بشن.
در کل این اپیزود با وجود ضعف های کمی که داشت، ارزش امتیاز 10 رو داره و پایانی خوب برای این فصل بود.
شخصیت کارل هرچه زودتر تبدیل به زامبی بشه من راحت تر سریالو نگاه میکنم..!!
9از10به این قسمت.!!عالی تموم شد فصل 4.
قسمت خیلی خوبی بود اون سکانسی که ریک گردن طرف رو پاره کرد برا 20 ثانیه سرجام خشکم زد فکرکردم زامبی چیزی شده که اینجوری گردن طرفو پاره کرد بنده خدا اونیکه کارل رو گرفته بود از ترسش کارلو ول کرد واقعا سکانس عالی بود وقتی وارد ترمینوس شدن مطمئن بودم جایی جالبی نیست و مثل اینکه شخصیت منفی فصل جدیدم هم اونیکه رئیس ترمنیوسه البته بچه خوشگله قیافش به این حرفها نمیخوره بهترین دیالوگ هم در این قسمت که قاطی کردن و خشن شدن ریک رو نشون میده
they screwing with the wrong people
9دادم بدلیل اینکه نسبت به قسمت اخر فصلهای دیگر کمی ضعیف بود
امتیاز 10 به این قسمت واقعان لازمه چرا ؟ چند دلیل
اول اینکه این قسمت تو کل 16 قسمت به نظر من بهترین قسمت بود تمام چیزایی که از حس نوستالوژیک (فلش بک هایی که از زندان و شادی اونا نشون میده) تا حس اکشن و حس عاطفی و منطق فلسفی را داشت به شدت یک تراژدی بود و در اصل شاید اگر به خوایم بگیم چرا این فصل نسبت به فصلای قبل کمی افت هیجان داشت به خاطر به چالش کشیدن و گذاشتن قضاوت واسه بیننده بود چرا که در جای جای این 16 قسمت به درون مایه ولایه های روانشناختی انسان به معنای واقعی انسان بودن را به سنجش میکشونه و از تو میخواد که به این فکر کنی و چراهایی واست به وجود بیاد , اگر دوستان دقت کرده باشین همه کامنتایی که میزاریم یک چرایی واسمون وجود داره و این خود سیاست نویسنده و کارگردان هست .
بعضی از دوستان انتقادایی میکنن که واسم جالبه اول اینکه فرانک دارابونت رفت پس سریال دیگه به درد نمیخوره , درسته دارابونت از کارگردانایی عالی دنیا میشه نام برد ولی حالت بت گونه در نظر گرفتنش نشون میده که ما فقط به دنبال اسم و رسم یک سریال به منزله وجود کارگردانش هستیم .
واسم جالبه خیلی از دوستان دیگه نمره هایی که میدن کیلویی هست مثالا" میگه من 4 میدم یا 5 , خوب به چه دلیل ؟ چون هیجان نداشت یا ریک رو نداشت . نیگاه کنید وقتی ما ها همزمان چند تا سریال باهم ببینیم متاسفانه چون تفاوت تو ژانر سریال هایی که میبینیم هست از یکی بیشتر از باقی ایراد میگیریم و تمام کاسه کوزه ها رو روی سر The Walking Dead بدبخت میشکونیم .
و البته در مورد این اپیزود :
من فکر میکنم دلیلی که ترمینوس اصلا خطر حمله زامبی هارو نداره اول اینکه این گروه امکانش هست همونطور که میشون خودش از طریق اون 2 زامبی که زنجیر کرده بودش محافظت میکرد اونا هم تو چنین حالتی از طریق زامبی از این جایگاهشون محافظت میکنن و شاید هم زامبی هارو پرورش میدن البته شاید . اونجایی که گروه ریک وارد شد دقت کردین رئیس گروه گفت چرا نگهبانا حواسشون نبوده پس نگهبان هست ولی خوب سر به هوا بوده در ضمن اگه در ورودی قفل باشه دعوت پذیری واسه باقی آدما نداره چون اینا تبلیغات وسیعی کردن و میخوان بگن که ما حتی درو دریند قفل نمیکنیم واسه مهمان ها .
در جایی که اسلحه هارو به گروه ریک پس دادن فکر میکنم میخواستن صداقت خودشون نشون بدن تا اینا متوجه نشن که کلکی تو کاره و همچنین از طریق اون گوشتای پخته اونا رو گیر بندازن .در مورد صحنه سرد بین دو گروه تو واگن هیچ نظری ندارم .
در مورد فلش بک هایی که به صحنه زندان و برخوردای ریک و هرشل وجود داشت اول حس نوستالوژیک به شما بده و دوم قضاوت به شما بده و سوم کاری که این بین انجام دادن و ما هنوز خبر نداریم که کجا رفتن و چیکار کردن نشون بده .
صحنه جنگ بین ریک و پاره کردن گردن طرف بسیار شوک آور و تکان دهنده بود و مطمئنن در عین ناباوریمون و احساس چندش بودن هممون لذت بردیم و دندونمون فشردیم واین نشون میده که همه ما ریشه عصبی برای جنگ با باقی انسان ها داریم و تفکرات مدرنیته حاکم امروز ما چنین تاثیری رو ما گذاشته .
در یکی صحنه های فرار آخرین سکانس ها میبینیم اونا به یه اتاق که حالت عبادتگاه هست میرسن و جملات رو دیوار ها
never again
never trust
we first, always
نوشته شده رو میخونن . فکر میکنم تفکرات گروه ترمینوس اینجا مشخص میشه چون در سکانس بعدی از سقف گرفته میشه و اسم همه آدمایی که هست رو زمین نوشته شده و کنار هر اسم چیزایی که علاقه دارن مثل گیتار و عروسک و توپ و ... فکر میکنم نشون میده اینا به چیزی معتقد هستند شاید منظور به خوی انسانی گروه هست .
جالبه که درزمان فرار اونا به واگن A میرسن جای جای این مشخصه که گروه ترمینوس اونارو به این واگن رسونده و احتمال اینکه این واگن ها به بیرون هدایت شه هست چون هنوز ریل قطار به بیرون راه داره و ادامه مسیر وجود داشت شاید به منطقه دیگه ای فرستاده بشن و گروه ریک از واگن فرار کنن و با این گروه بجنگن , و البته این گروه ترمینوس همه آدماش خیلی شیک و تمیز بودن و نمیخوره آدمای جنگجویی باشن , که البته همه اینا به فصل 5 برمیگرده و تحمل ما برای شروع فصل جدید .
در آخر این نقدی بود بر این قسمت امیدوارم فصل جدید با قسمتهایی عالی تری شروع بشه .