Game of Thrones | بحث اپیزودیک | فصلِ چهارم ، قسمت نهم

[Mani Vampire]

Season 4, Episode 9 | The Watchers on the Wall

خلاصه‌ی داستان این قسمت: جان اسنو و برادرانش و ارتشی از 102 نفر باید در برابر وحشی‌هایی که فقط و تنها با یک هدف متحد شده‌اند و آن چیزی جز رساندن خود به آنسوی دیوار، جایی که وایت‌واکرها به آن دسترسی ندارند نیست، بجنگند و دیوار را حفظ کنند...

[hadiuss]

من 6 داده بودم به این قسمت ولی دوباره صحنه مبارزه تو حیاط رو دیدم 5 بار و جنگ بلک واتر رو هم 5 بار نگا کردم...
به نظرم طرز فیلم برداری و صحنه های مبارزه تو حیاط خیلی قشنگ کار شده بودم... نمرم رو از 6 به 8 نغییر میدم...
اگه تعداد نفرات شمالی ها رو بیشتر کار میکردن 10 میدادم...
حالا دوستانی که تو دلشون بهم فحش دادن بیا
ن معذرت خواهی کنن

[slimshady]

خدایا فیلم سینمایی بود یا سریال؟؟؟؟؟
خدا همشونو عاقبت بخیر کنه. عوامل سریال رو میگم.

[shifter]

قسمت فوق العاده ای بود...
خیلی لذت بردم..
از سر الیسر هم خوشم اومد خیلی...وقتی دید داره حمله شروع میشه جلوی جان اسنو به اشتباه خودش اعتراف کرد بعدشم با قدرت اومد جلوی دروازه و جنگید...فرار نکرد..برعکس اون یکی که لرد کامندر تو پایتخت بود و الان اسمش یادم نیست که فرار کرد و قایم شد.
سخنرانیش هم عالی بود...مثل حرفای تیریون تو فصل قبل موقع جنگ بلک واتر...
کلا باهاش حال کردم

[MIPERB]

همش جنگ بود من میخواستم ببینم کوتوله چی میشه اما همش جنگ بود
ولی ایپزود خوبی بود ولی بلک واتر و اتش سبز خیلی حماسی تر حتی ضربه ی اخری که تو سر تیریون خورد 10 داشت
اما این بیشتر حوصله سر بر بود هر چند اخراش خوب بود
بنظر من تیکه تیکه نشون بدن بهتره همون بلک واترم وسطش گفتگوی سانسا و سرسی نشون میداد اما این همش جنگ
در کل نمره 8 از 10

[sogoly]

چون 30 ثانیه قسمت 8 شوکه ام کرد............یعنی شوکه امون کرد ........

گفتم حتما واسه قسمت بعد باید یه پارچ آب قند بزارم کنار دستم....... وای به روز تیوین عزیزم............واااااای........

که خوب این قسمت انتظار منو برآورده نکرد...........اما قسمت داسش خیلی خیلی چسبید.......فقط کاش آدم های بیشتری رو می کشت...

فقط سه چهار تا آخه

[HaaMeeD]

قسمت پیش پسر عموی خل وضع لنیستر ها رو یادتونه ؟

[پژمان]

اولا دعوا بده
دوم سریال زیباس و یه اثر هنری نیاز به ذهنیت بالا برای درک داره
15 دقیه اول سریال جملات بسیارزیبای را میگن که تو زندگی روزمره خیلی شاید پیش بیاد برای من خیلی از اون حرفها هم تجربه شده هم درس عبرته مخصوصا صحنه روی دیوار که جان اسنو و فرمانده دیوار حرف میزنن و فرمانده میگه یه فرمانده باید سر افراد باهوشش غر بزنه این دقیقا هست قانون نانوشته ای هست که همه جا حتی تو ادارات و کارهای روزمره بکار میره خوب دقت کنید میبینیدش و بنظرم اویزون گوشتون کنید هم توشرکتهای خصوصی و دولتی همینه
سریال داری صحنه های عشق و ترسو نفرت به زیبیایی تمام بود و نشون داد یه فرمانده میتونه بزدل بشه و یه بزدل به شجاعت برسه فقط ایمانه که هدف میده برای زنده موندن
خیلی مخلصیم 8 دادم چون لنیسترارو نداشت

امیدوارم زمین دهن باز کنه همه ی لنیسترا رو یجا بخوره ؛ نیست و نابود بشن از صحنه ی روزگار

[mrrad]

خیلی زیبا بود، 10 .

یه نکته:
دوستانی که می گن وحشی ها برتری داشتند ولی شکست خوردند، اصل ارتش وحشی ها پشت دیوار بودند و یه گروه کوچیکشون(شاید 50-60 نفر نشمردم ) اومده بودن تا از اینور castle black رو غافلگیر کنند و حالا یا دیوار رو تسخیر کنند(که خیالشون از داس و کماندارها و بشکه ها و... راحت بشه) یا تا جایی که می تونند مزاحمت ایجاد کنند ولی شکست خوردند، با شکست خوردن اون عده ای که اینور دیوار بودند، اونوریا دیگه ناامید شدند چون غولشونم مرده بود و نمی تونستند دروازه رو بکنند از طرفی بالا هم میرفتند داس اونجا بود


کلا اپیزود منطقی و قشنگی بود ولی هرطور حساب می کنم نمی فهمم 6تایی چطوری یه غول رو کشتن؟(اونطور که غوله اومد سمتشون گفتم الان همشون می چسبن به دیوار!)

[majidzendaniyan]

خیلی زیبا بود، 10 .

یه نکته:
دوستانی که می گن وحشی ها برتری داشتند ولی شکست خوردند، اصل ارتش وحشی ها پشت دیوار بودند و یه گروه کوچیکشون(شاید 50-60 نفر نشمردم ) اومده بودن تا از اینور castle black رو غافلگیر کنند و حالا یا دیوار رو تسخیر کنند(که خیالشون از داس و کماندارها و بشکه ها و... راحت بشه) یا تا جایی که می تونند مزاحمت ایجاد کنند ولی شکست خوردند، با شکست خوردن اون عده ای که اینور دیوار بودند، اونوریا دیگه ناامید شدند چون غولشونم مرده بود و نمی تونستند دروازه رو بکنند از طرفی بالا هم میرفتند داس اونجا بود


کلا اپیزود منطقی و قشنگی بود ولی هرطور حساب می کنم نمی فهمم 6تایی چطوری یه غول رو کشتن؟(اونطور که غوله اومد سمتشون گفتم الان همشون می چسبن به دیوار!)

مشکل ما اینه گاهی یادمون میره که داریم فیلم میبینیم اونم از نوعی که افسانه ای و تخیلی هم هست.
تازه گاهی یه فیلم و مینویسن بر اساس واقعیت و فلان و فلان بعد کلی سوتی غیر منطقی داره،چون وقتی فیلم میشه ، یعنی "فیلم" شده !
(حالا منظورم سریال فارگو نیستاا کلا میگم چون شنیدم فارگو واقعی نبوده و الکی اولش مینویسن، البته فقط شنیدم)
اگه بخوای به فیلمهای اینجوری همش واقع بینانه و منطقی نگاه کنی، از فیلم لذت نمیبری .
فیلم پر شده از چیزهای غیر منطقی و عجیب غریب بزرگ (حالا اسم نمیبرم،زیادِ اما سر آمدش نقش اژدها و رابطشون با مادرشون و اصلا وجودیتشون ! )
اون وقت سر چیزهای ابتدایی و ریز گاهی دیدم که مخاطبا ریز شدن و ایراد گرفتن ! حرفم با شما نبود کلی گفتم .

[mrrad]

مشکل ما اینه گاهی یادمون میره که داریم فیلم میبینیم اونم از نوعی که افسانه ای و تخیلی هم هست.
تازه گاهی یه فیلم و مینویسن بر اساس واقعیت و فلان و فلان بعد کلی سوتی غیر منطقی داره،چون وقتی فیلم میشه ، یعنی "فیلم" شده !
(حالا منظورم سریال فارگو نیستاا کلا میگم چون شنیدم فارگو واقعی نبوده و الکی اولش مینویسن، البته فقط شنیدم)
اگه بخوای به فیلمهای اینجوری همش واقع بینانه و منطقی نگاه کنی، از فیلم لذت نمیبری .
فیلم پر شده از چیزهای غیر منطقی و عجیب غریب بزرگ (حالا اسم نمیبرم،زیادِ اما سر آمدش نقش اژدها و رابطشون با مادرشون و اصلا وجودیتشون ! )
اون وقت سر چیزهای ابتدایی و ریز گاهی دیدم که مخاطبا ریز شدن و ایراد گرفتن ! حرفم با شما نبود کلی گفتم .

کاملا درسته ولی سریالی که انقدر ادعای واقع گرایانه بودن داره، انتظار مخاطبا رو بالا میبره! مثلا یکی از محبوب ترین شخصیت هاش رو می کشه(راب) بعد منطقش اینه که این شخصیت در گذشته اشتباهاتی کرده که حالا باید تاوانشون رو بده، این میشه که بیننده انتظارش از واقع گرایانه بودن سریال بالا میره و به هر تیکه ی غیر واقعی سریال حساس میشه...