ایده ی اصلی فیلمنامه ی هیچکاک به سه قسمت تقسیم شده بود. قتل در دفتر سازمان ملل ، قتل در یک ماشین در ایالت دیترویت و تعقیب و گریز نهایی در آلاسکا.آلفرد برای جزئیات بخشیدن به قهرمان فیلمش از یک خبرنگار که سالهای کاری اش را صرف تحقیق درباره ی جاسوس های سراسر دنیا کرده بود کمک گرفتند. کمکی که برای هیچکاک 10هزار دلار آب خورد. این خبرنگار مدارکی داشت که اثبات میکرد درجریان جنگ جهانی دوم ، دو دفتر دار در سفارت انگلستان برای پوشاندنِ سرنخ های جاسوس بریتانیایی نام ها را پس و پیش میکردند و با سند سازی، فردی را که هیچ ربطی به جاسوسی نداشت را اسیر تعقیب و گریز کرده بودند. داستانی که برق از سر هیچکاک پراند چرا که نزدیک به 9 سال برای ساختن یک داستان جاسوسی دست و پا میزد ولی ایده ای این چنین به مخیلاتش خطور نکرده بود. هیچکاک متنی 60 صفحه ای از شرح حال و چگونگیِ این ماجرا را به مبلغ 10000 دلار از این خبرنگار ، خرید و حالا خمیر آماده برای ورز دادن در اختیار هیچکاک قرار داشت.
در 2 مستند که در سالهای 2000 و 2001 با نامهای
"مقصدِ هیچکاک" و "چه دروغی را گفتم؟" منتشر شدند ،
William Goldman که درمورد این فیلم تحقیق کرده بود ، بیان داشت که بسیاری از ایده های هیچکاک توسط نویسنده نادیده گرفته شدند و کارگردان اصلیِ اثر Ernest Lehman بود و هیچکاک نقش ناظر را داشت.
فیلم شمال از شمال غرب 15 دقیقه ی دیده نشده دارد که به سفارش
MGM توسط هیچکاک سانسور شده است تا زمان فیلم بیش از حد نشود. شاید یکی از دلایلی که هیچکاک پس از آن هرگز انتشار فیلمهایش را به MGM نسپرد همین موضوع بود. دیالوگی که Eva Marie در سکانس عاشقانه ی درون ماشین درفیمنامه میگوید "I never make love on an empty stomach" سانسور شد و به جای make love از واژه ی discuss love استفاده شد.
فیلم برای اولین بار در جشنواره ی سن سباستین در معرض اکران قرار گرفت و از همان ابتدای اکران تمجید منتقدین را در پی داشت. نیویورک تایمز فیلم را بعنوان بهترین فیلم سال انتخاب کرد و چندین صفحه به توضیح در مورد آن پرداخت.به گزارش MGM این فیلم توانست 5میلیون و 740هزار دلار در ایالات متحده و کانادا بفروشد و اکران جهانی اش 4.1میلیون دلار دیگر نیز برایشان سود آوری به ارمغان آورد.
نویسنده و خبرنگار ، Nick Clooney بعد از تمجید از فیلمنامه ی ارنست لمان ، در دست نوشته ای ذکر کرد که به طور حتم ،
شیک ترین و آراسته ترین اثر هیجانیِ هیچکاک عنوان شمال از شمال غرب است. امضای 61 تن از منتقدین Rotten Tomatoes با رضایت 100 درصدیشان از فیلم حسن ختامیست برپیکره ی این فیلم که باید دیده شود چرا که مجله ی Empire در لیست 500 فیلم برتر تاریخ این فیلم را بعنوان شماره 98 ام معرفی کرده است. آکادمی نویسندگان ایالات متحده ، فیلمنامه ی این فیلم را در فهرست 101 فیلمنامه ی برتر تاریخ در رتبه ی 21 ام قرار دادند. همچنین انستیتوی فیلمسازان آمریکایی AFI ، این فیلم را چهلمین فیلم برتر تاریخ نامگذاری کرده است.
در کتاب Hitchcock / Truffaut نوشته ی Francois Truffaut که در سال 1967 چاپ گردید و در آن فرانسیس یادداشت های خودش را از ساعتها مصاحبه با آلفرد جمع آوری کرده است ؛ میخوانیم که هدف هیچکاک از ساخت این فیلم شکستنِ تابو ها بود. او دوست داشت اثری متفاوت با ساخته های قبلی اش بسازد و میخواست فیملش تمثیل محور نباشد. عنوانی که دقیقاً رو به روی Vertigo قرار بگیرد و 180 درجه با آن فرق داشته باشد. بااینهمه تلاشی که ازسوی هیچکاک صورت گرفت، فیلمش بازتابی از نیرنگ ، سوء تفاهم،رسوایی اخلاقی و جنگ سرد است و خواه نا خواه بدون انرژی همانند دیگر آثار هیچکاک پر از نمادها و ارجاعات روانشناسی و تمثیل میشود.
این فیلم در سه بخش بهترین تدوین،بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلمنامه نامزد اسکار شد. دو اسکار از سه اسکار یادشده به فیلم Ben Hur رسید و بهترین فیلمنامه هم به فیلم Pillow Talk رسید. در سال 1960 در جریان مراسم Edgar Award جایزه ی بهترین فیلمنامه به ارنست لمان اهدا شد.
اسم فیلم ، اقتباسی از آهنگی به نام South by Southwest است که در یکی از مناطق تگزاس بطور زنده توسط یک گروه محلی اجرا شده بود.