نمی دونم!
احساس عجیبی دارم بعد از دیدن این قسمت.
میرین:
مرین خیلی خوب بود در کل. به نظر من اوجش اولین لحظاتش بود. مکالمه تیریون و دنریس.
تا کی تیریون می تونه دنریس رو کنترل کنه؟
بوی دیوونگی میاد!
اشاره تیریون به مخزن های "آتش وحشی". آینده کینگزلندینگ فکر می کنم برای همه مشخص باشه از الان.
دنریس جذبش خیلی زیاد شده برای من شخصاً. اون لحظه ای که به یارا نزدیک شد می ترسیدم بازوشو قطع کنه
مکالمش با یارا کمی آشفته بود. از نظر نویسندگی.
شمال! :
داوس حقیقت درباره شیرین رو فهمید.
اون گوزن چوبی رو داووس هدیه داده بود بهش.
فکر نمی کنم تاثیری تو داستان داشته باشه.(احتمالاً ملیساندرا و داووس در آینده هم با هم کار می کنن و به جان کمک می کنن)
خود نبرد از نظر فنی فوق العاده بود. بهترین نبردی بود که تو عمرم دیده بودم. از هر نبردی تو lotr (مثلاً) برام جذاب تر بود.
برای اولین بار، سریال بسیار قابل پیشبینی بود.
گات در بهترین حالت باید اینطوری باشه : سرنخ هایی درباره آینده وجود داشته باشه ولی سرنخ ها ریز باشن. با استفاده از سرنخ ها
مثل آب خوردن نباید آینده رو
کاملاً دقیق پیشبینی کرد.
قبل از وقوع اتفاقات نباید بتونیم سرنخ ها رو به راحتی به هم وصل کنیم.
سر نخ ها اصلاً ریز نبودن!
می دونستم ریکان رو می کشه برای به هم ریختن جان. ولی نمی دونستم اینقدر بی رحمانه! بازیِ رمزی (!) بسیار سنگین بود.
یه لحظه فکر کردم ریکان جون سالم به در می بره!
چه ساده لوحانه!
جان آدمی نبود که همه رو به کشتن بده به خاطر هیچ. به خاطر این که بیلیش باید نجاتشون می داد داستان رو اینطوری نوشتن.
حدس می زدم رمزی تو نبرد نمیره و بعداً کشته شه ولی اصلاً فکر نمی کردم به دست سانسا باشه! انتقامش رو گرفت. نوش جونش.
جان هم حسابی مشت زد
خیلی ارضا کننده بود دمشون گرم. فکر نمی کردم اینقدر بهمون حال بدن :دی.
فکر می کردم بیلیش رمزی رو بدون این که به جان و سانسا خبر بده تو زندان به قتل برسونه.
خیلی ها حدس می زدند در نهایت سگ هاش بخورنش. همینطور هم شد.
به نظر می رسه ارن ها و استارک ها دوباره متحد شدن! تلاش بیلیش برای کله پا کردن استارک ها و تلاش استارک ها برای کله پا کردن بیلیش می تونه بسیار زیبا باشه در آینده.
پرچم استارک ها تو وینترفل خیلی شیرین بود.
بعضی از دوستان نگران کمبود "شخصیت عوضی" هستند. نگران نباشید! یورون گریجوی اگه حتی درصدی از ترسناکیش تو کتاب رو تو سریال داشته باشه رمزی و جافری رو تو جیبش می زاره.
این قسمت در نهایت، من رو کاملاً درگیر خودش نکرد. واقعاً نگران جان نبودم. درباره نتیجه نبرد
کوچک ترین شکی هم نداشتم.
قسمتی مثل S02E09 با وجود بسیار ضعیف تر بودنش از نظر فنی، تاثیر گذاریش خیلی بیشتر بود.
این قسمت بیشتر "
شاخ ترین قسمت گات" بود تا "بهترین قسمت گات" .
امیدوارم قسمت دهم حسابی غافلگیر کننده باشه.