آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

[Gallow]

http://picoup.ir/images/72222022160962294454.jpg----http://picoup.ir/images/34400752645694395151.jpg


«اینجا بدون من» بیشتر از آنکه به زندگی، به واقعیت زندگی، وفادار باشد به خود سینما و نکات آن اشاره دارد به موضوعاتی که قادر است تمامی بار غیرقابل تحمل واقعیت را از دوش مخاطب بردارد و برای ساعتی او را در یک رویایی دلپذیر غرقه کند. این دقیقا همان پدیده است که "احسان" در هر زمانی و در موقعیت های نابهنجار و مشقت های زندگی به آن متوسل می شود و به سوی سینما روانه می شود که گویا از تمامی اتفاقاتی دوری کند و خودش را از همه چیز پرت کند. همراه شدن با مصائب سه شخصیت فیلم چیزی فراتر از همذات‌پنداری است، همدردی مخاطب را به تجربه‌ای تازه‌ و بدیع تبدیل می‌کند.

از طرفی بهرام توکلی در پرداخت شخصیت‌ها هم بسیار موفق عمل کرده‌ است. به طور مثال، اگر در یک طرف ماجرا احسان را داریم که حتی بیان کردن نحوه‌ی خودکشی پیشنهادی از طرف او یادآور خودکشی صادق هدایت است که کاملاً با شخصیت علاقه‌مند به ادبیات و نوشتن احسان هم‌خوانی دارد، در طرف دیگر ماجرا رضا را داریم که یک شخصیت کاملاً معمولی و یک پسر خوب و کاملاً مناسب برای ازدواج با یلداست. احسانی پسری عشق به سینما که قصد سفر به مکانی را دارد ولی همیشه در حالتی بی حرکت و در خلصه به سر می برد. در مقابلش مادری با شور و ذوق بسیار و رویای شیرینی برای آینده دو فرزند خود در سر دارد، اما مشکلات زندگی به قدری به او فشار می آورد که تسلیم به پایان زندگی خود میشود ولی تن به آن نمی دهد. یلدا با وجود وضعیت معیوب جسمیش، مجموعه‌ای ظریف و شکننده از عروسک‌های شیشه‌ای دارد و با دوری کردن از مردم و معاشرت دچار مشکل است.

فیلم‌نامه این فیلم اقتباسی از نمایشنامه "باغ وحش شیشه‌ای" اثر "تنسی ویلیامز" است. بدون شک می توان گفت با کارگردانی "بهرام توکلی" هر آنچه را که یک مخاطب برای تماشای یک فیلم نیاز دارد و فراتر از آن را برای او به نمایش می گذارد.

امتیاز : 10 از 10
«پرسه در مه» دومین تجربه سینمایی بهرام توکلی، پس از فیلم تحسین شده «پابرهنه در بهشت» است.

با بازگو شدن اتفاقات توسط امین صدایش را می‌شنویم که انگار از پس ذهن اوست. می‌خواهد خاطرات و گذشته اش را بازیابی کند. در بضی مواقع حالتی فلش بک در اعماق این داستان ها و در بعضی دیگر آن طور که او در ذهن خود فکر می کند برای مخاطب نمایان می شود. همسرش رویا که با رفتار های غیر عادی او سازگاری می کند و بچه دار شدن خود را از او پنهان اما امین فقط فقط در حال تفکر بر قطعه مدنظرش که آن را ماه خطاب می کند. ماه را هیچ‌کس نشنیده است و در حین رسیدن به آن، با سوتی ممتد در ذهنش مواجه می‌شود. این مسئله زندگی‌اش را تحت الشعاع قرار می‌دهد تا آن جا که اختیارش را از دست می‌دهد، آرامشش سلب می‌شود و به انزوا می‌رسد.

زاویه دید و روایت داستان بارها تغییر می‌کند؛ گاهی اول شخص و گاهی سوم شخص. برخی جاها یک خاطره یا تصور ذهنی امین تکرار و هربار بخشی از آن دیده می‌شود. به این‌ها اضافه کنید جابه جایی پلان‌ها و نگه داشتن تکه ای از پازل داستان برای نمایش در انتهای فیلم.

به هر حال فیلم تلنگری است درباره حالتی که شاید برای هرکدام از ما اتفاق افتاده است یا اتفاق می‌افتد. در کاری به قدری زیاده روی می کنیم که باعث ناراحت شدن دیگران و یا دوری از زدنگی روزمره امان می شود. موضوع در فیلم گرایش مادی دارد و درباره خلق اثر هنری است اما ممکن است برای بعضی معنوی هم باشد.

سکانس های مختلف و بازگو شدن داستان از طرف شخصیت های مختلف فیلم و موسیقی نهفته در فیلم و‌ حاکم بر تصاویر، اثری فرم گرا در برگرفته است. اینگونه تکنیک ها را می توان از کارگردانی مانند بهرام توکلی انتضار داشت.

امتیاز : 8 از 10

[86471181]

در مقابلش مادری با شور و ذوق بسیار و رویای شیرینی برای آینده دو فرزند خود در سر دارد، اما مشکلات زندگی به قدری به او فشار می آورد که تسلیم به پایان زندگی خود میشود ولی تن به آن نمی دهد.
البته در واقع تن به پایان زندگی میده
از اونجا که صابر ابر پیشنهاد میده شیر رو باز بذارن و بمیرن ، اتفاقهای بعدی که نشون میده و رضا برمیگرده و همه چی روبراه میشه ، همش تو رویا هست ( در واقع همشون خودکشی کردن و مردن با توجه قرائنی که تو فیلم نشون میده مثل اینکه همه چی به خوبی و خوشی ختم میشه و خود اصل نمایشنامه )

[hadi2006mi]

http://picoup.ir/images/90023296931007000249.jpgقصه ها


خلاصه داستان:شخصیتهای فیلمهای قبلی رخشان بنی اعتماد مثل روسری ابی خون بازی خارج از محدوده زیرپوست شهر ونرگس به سال 1390 اورده میشوند و مثل یک دایره دوربین کنجکاو به زندگی هر کدام سرکی میکشد تا ببیند جامعه چه بلاهای جدیدی سرشون اورده است.طوبی زیر پوست شهر 7 ماه حقوق نگرفته است پسرش در جریان اعتراضات 88 دستگیر شده است ودر بدر دنبال پول وصیقه پسرش هست سارا خون بازی تو ngo ترک اعتیاد فعالیت میکندو....
فیلم بیشتر یک مانیفیست از دیدگاه بنی اعتمادی هست که میخواهد به روش خود به مسایل سیاسی سال 88 عکس العمل نشان دهد ولی شاید برای مردم خسته این زمانه بازگو کردن این تلخی روزهای گزشته مرهم درد نباشد.
فیلم به شدت از خرده داستانهای که خیلی سر دستی بهم وصل می شوند ضربه میخورد (بنی اعتماد گفته 7 فیلم کوتاه بوده که بهم وصل شده است)شایذ اگر روی 3 تا داستان با عمق بیشتر پرداخته میشد با اثر به مراتب قویتر و جاندارتری روبرو بودیم.
فیلم در مجموع از بازیهای روانی برخوردار است(بخصوص بازیهای عالی گلاب ادینه وباران کوثری . فرهاد اصلانی)و تماشاچی تا اخر با فیلم همراه میشود ولی مطمئنم اگر در زمان خودش (دو سال پیش)پخش میشد یک سیمرغ برای شجاعت وزارت ارشاد ان زمان داشت ولی در سینما ما همیشه دیر میرسیم
فیلم ارزش دیدن دارد من بهش نمره 7 می دهم

[Irag]

http://picoup.ir/images/09485549607688485664.jpg http://picoup.ir/images/74847933215725833618.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1457767) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1839482?free-ride)


The Conjuring : ادوارد و لورن وارن، نام زن و شوهري آمريكايي‌ست كه در زمينه‌ي پديده‌هاي فراطبيعي مربوط به ارواح تحقيق مي‌كردند حالا من و شما بايد مخاطب ماجراي يكي از پرونده‌هاي اين زوج باشيم ماجرايي كه در دهه‌ي 1970 اتفاق افتاده زماني كه كارولينو و راجر با پنچ دخترشان به خانه‌ايي درب و داغان! اسباب‌كشي مي‌كنند ولي به محض ورود با اتفاقات عيجب و غريب مواجه مي‌شوند و ...

مهم‌ترين اتفاق يه فيلم به سبك "احضار" ترسيدن و ترسناك بودن‌ه كه خدايي اين فيلم منطقي و بادقت كاملا متعادل به اين قضيه رسيدگي كرده كه بيشتر بايد به پاي "تعليق" جذاب و فيلبمرداري جذابش‌ه گذاشت. نه به سبك فيلم‌هاي نمونه‌ي اسلشر يا شبيه به اسلشر با يه عالمه خون و خون‌ريزي و افراط در شخصيت‌پردازي و ساديسم‌بازي كه بيشتر از اينكه "ترسناك" باشند منزجركننده‌ به نظر مي‌رسند.
اجرا كه حرف نداره مثل سقوط "لورن" يا كشيده شدن موي يكي از پنچ دختر خانواده توسط دست نامرئي يا قسمت مربوط به فيلمبرداري با دوربين‌ قديمي و نورپردازي تو زيرزمين ... كلا فيلم هيچ‌وقت اون لذت تصوير رو از من و شما دريغ نكرده و حسابي براي لذت بردن از يه "ترس" واقعي برنامه داره.

تنها چيزي كه وسط اين همه خوبي "بد" به نظر رسيد روش حل معماي خانه (جرياني كه بعد از سقوط لورن مي‌بينيم) است به نظرم نياز بود يه ذره بيشتر معما معمايي‌تر مي‌شد! و لورن سخت‌تر و دردناك‌تر اين فصل "حل" معما و زيررمين رو ادامه مي‌داد البته تا همين اندازه بخاطر "واقعي بودن اتفاقات" فيلم هم منطقي به نظر مي‌رسه.
شخصا كه اصلا با فيلم‌هاي ترسناك حتي "جن‌گير" معروف! حال نمي‌كنم و بيشتر دوست دارم يه داستان با تم "جنايي" توي دلم رو خالي كنه ولي از اين يكي خيلي خوشم اومد.
بيشتر از همه‌ي اين‌ها "مذهبي" بودن فيلم برام مهم بود.

امتياز: 7.5

Free Ride : موضوع از اين قراره »» خانوم كارگردان تصميم گرفته تا داستان واقعي زندگي خودش و خواهر و مادرش (اين خانواده‌ي تنهاي 3 نفره!) رو براي ما روايت كنه روايتي از زندگي يك زن مجرد با 2 بچه كه يه روز تصميم مي‌گيره تا پدر بچه‌هاش رو بخاطر "تندمزاج" بودن ترك كنه و به "فلوريدا" پيش دوست خفن‌ش "سندي" نقل مكان كنه ورود به "فلوريدا" همانا وارد شدن در فروش "ماريجوآنا" همانا! همين.

كل اين فيلم 80 دقيقه‌ايي قراره همين باشه يه گزارش نه‌چندان احساسي از يه مادري كه مجبوره براي داشتن يه زندگي آرام و جذاب براي بچه‌هاش در خريد و فروش مواد با "Boss‌Man" مشاركت كنه. تنها نكته‌‌ي جالب اين وسط اينكه در پايان تازه شما متوجه‌ي نام كارگردان و راوي قصه مي‌شويد »» همان دختر كوچولوي خانواده دوشيزه "شل". در اين فيلم "خلاقيت" و "ابتكار" اصلا معني ندارند يعني قصد و هدف بر "خلق" كردن مقدم شدن.
100درصد اين فيلم يه "ضدپيشنهاد" خالص‌ه يعني شك نكنيد.

امتياز: 0

[om3ga]

http://8pic.ir/images/05831519337833697789.jpg

The Counselor



واقعا نمیدونم در مورد این فیلم چی بگم!!! فیلم اصن تکلیفش با خودش معلوم نیست! انگار ریدلی اسکات گفته : خب بریم یه فیلم بسازیم آخر هفته ای ، به "پیت" هم زنگ بزنین زود خودش رو برسونه!!!
تا نصفه های فیلم پا در هوا میمونه آدم که "آغا قصه چیه الان؟! کی به کیه؟!"
از همون تیتراژِ اول فیلم حرفای فیلسوفانه رو همچین 2دستی میکوبه تو صورت آدم!!! تا آخرش هم همینجوری ادامه میده! هر کدوم از بازیگرا میاد یه حرف فیلسوفانه میگه بعد یه ژست آب دوغ خیاری میگیره که "دیدیدن منم بلدم"... حالا بعد این حرفای فیلسوفانه واسه خاطر "نمک" یه تیکه میپرونن و اینجوری میشه پایان "فیلسوفیسم" !!!
انگار بشینی در مورد جهان هستی و ارسطو و وجود خدا و اینا حرف بزنی بعد آخرش بگی "هار هار بزن عمو پورنگ ببینیم" !!!
همونطوری که گفتم فیلم تکلیفش با خودش معلوم نیست ، اگه فیلم فیلسوفانس پس اون صحنه های اکشن بی سر و ته چیه اون وسط...اگه اکشنِ این همه حرف فیلسوفانه چیه!!!
آخر فیلم فقط یه "سردرد" واسه آدم میمونه و تاسف واسه 2 ساعتی که برا دیدن این فیلم گزاشته!!!

امتیاز : 3

[justUnited]

واقعا نمیدونم در مورد این فیلم چی بگم!!! فیلم اصن تکلیفش با خودش معلوم نیست! انگار ریدلی اسکات گفته : خب بریم یه فیلم بسازیم آخر هفته ای ، به "پیت" هم زنگ بزنین زود خودش رو برسونه!!!
تا نصفه های فیلم پا در هوا میمونه آدم که "آغا قصه چیه الان؟! کی به کیه؟!"
از همون تیتراژِ اول فیلم حرفای فیلسوفانه رو همچین 2دستی میکوبه تو صورت آدم!!! تا آخرش هم همینجوری ادامه میده! هر کدوم از بازیگرا میاد یه حرف فیلسوفانه میگه بعد یه ژست آب دوغ خیاری میگیره که "دیدیدن منم بلدم"... حالا بعد این حرفای فیلسوفانه واسه خاطر "نمک" یه تیکه میپرونن و اینجوری میشه پایان "فیلسوفیسم" !!!
انگار بشینی در مورد جهان هستی و ارسطو و وجود خدا و اینا حرف بزنی بعد آخرش بگی "هار هار بزن عمو پورنگ ببینیم" !!!
همونطوری که گفتم فیلم تکلیفش با خودش معلوم نیست ، اگه فیلم فیلسوفانس پس اون صحنه های اکشن بی سر و ته چیه اون وسط...اگه اکشنِ این همه حرف فیلسوفانه چیه!!!
آخر فیلم فقط یه "سردرد" واسه آدم میمونه و تاسف واسه 2 ساعتی که برا دیدن این فیلم گزاشته!!!

من دیشب این فیلم رو دیدم اینقدر حالم بد شد که نپرس !
دستت درد نکنه حرفهای دل منو زدی حیف 1 گیگ دانلود!

[hadi2006mi]

خانه پدری

http://picoup.ir/images/24374735810574787898.jpg

خلاصه داستان:پدر و پسری دخترشون بخاطر کار خطایی که کرده است به قتل میرسانند و در زیرزمین خونه دفن میکنند و داستان این قبرستان خانگی در طی 70 سال به تصویر کشیده می شود.
نحوه قتل انقدر خوب به تصویر کشیده شده بود(دلیل توقیف فیلم برای 4 سال)که خانوادها دست بچهاشونو گرفتند و همون اول فیلم از سالن بیرون رفتند.
فیلمنامه ضعف بزرگ فیلم بود فیلمی که دور ایده قتل میچرخید و به بازخورد ادمهای نسلهای مختلف میپرداخت کشش یک فیلم 90 دقیقه نداشت شاید یک فیلم کوتاه عالی میشد.
فیلم بشدت تلخی بود که منو یاد کتاب جنایات و مکافات مینداخت وبرای عیاری کلاه از سر بر میدارم بخاطر ایستادگیش در مورد حذف نکردن سکانس ابتدایی و شوک داستان که این باعث شد 4 سال فیلمش تو صندوق بموند.
بعضی فیلمها اینقدر تلخ هستند که دوست نداری دیگران رو در تلخیش شریک کنید فیلم خانه پدری این خاصیت رو داشت با همه بازیهای خوب و میزانسنهای عالی و فیلمبرداری درخشان.
من به فیلم نمره 6 میدهم

[arefeh-7]

the flu

http://movies.omy.sg/wp-content/uploads/2013/09/20131003_movie-poster_TheFlu.jpg


محصول 2013 کره جنوبی

فیلم در مورد انفلانزای مرگ اوری که تو شهر لب مرزی کره شیوع پیدا می کنه ...

موضوع فیلم با اینکه تکراری و بقیه کشور ها ساخته های مشابه ای دارن اما سعی شده بیشتر واکنش دولت ومردم رو نقد کنه البته حالت تهاجمی این فیلم بیشتر به دولت بر می گرده
فیلم تو بعضی صحنه ها اغراق امیز عمل میکنه تا بتونه جدی بودن حادثه رو نشون بده ولی خوب زیاد در موردش موفق عمل نکرده بود چند تا ضعف کوچیک هم توی صحنه های اکشن داشت ولی اصلا تو ذوق نمی زنه
نکته های مثبت هم زیاد داشت مثل بازی فوق العاده بازیگر ها و فیلم نامه خوب وصحنه پردازی قوی در کل فیلمیه که با خیال راحت می تونین در کنار خانواده از دیدنش لذت ببرین

یکی از سکانس های عالی این فیلم اون لحظه ای که یکی از پورفسورها داره در مورد شیوع بیماری و واگیر دار بودن اون توضیح بده که یکی از مسئولین دولتی میگه واگیر دار یعنی چی ? بعدش میگه این حرف های اضافه رو تموم کن باید بریم سر اصل مطلب یعنی قطع کردن اینترنت وخط ها

در مورد بازیگر خردسال (Park Min-Ha) می تونم بگم به تنهایی لیدری فیلم رو به عهده داره طوری که بازیش با بازی هیوک وسوا برابری میکنه و تو سکانس اخر هر بیننده ای رو تحت تاثیر قرار میده

امتیاز :8

[Irag]

http://picoup.ir/images/56634052828366841069.jpg http://picoup.ir/images/27306944030768696446.jpg http://picoup.ir/images/24162904738752226572.jpg


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1727388) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0830558/) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0790636)


The Way Way Back : دانكن »»»»» مسافرت »»»» تحول!
در بهترين حالت اين يه تله‌فيلم اخلاقي‌ه با جاذبه‌ي حضور يه "نقش اول نوجوان" كه زياد هم خسته‌كننده نيست. بخصوص بخاطر قابل درك بودن تمامي حرف‌هايي كه در تمامي لحظات فيلم زده ميشه تقريبا مشابه اتفاقي كه در فيلم The Kings Of Summer (http://www.imdb.com/title/tt2179116) ميفته. بد نيست اين دو تا رو كنار هم (نه پشت سرهم!) ببينيد.

امتياز: 5

The Girl Next Door : داستان فيلم در رابطه با يه زيرزمين‌ه كه توي اين زيرزمين يه دختر نوجوان توسط يه تيم كامل از آشنايان و دوستان نزديكش به رهبري زني حدودا 50 ساله به نام "روث" شكنجه ميشه از هر جنسي كه مي‌پسنديد (جنسي،جسمي ...) داستان فقط همين‌ه و به غير از اين هم نيست. در طول فيلم فقط به "بازي" خشك و شخصيت‌هاي شبيه به "دلقك" فيلم مي‌خنديدم يه بي‌منطقي بي‌نظير كه نمونه نداره.
انگار در پذيرايي خونه‌ي شما يه چندتا بچه سرگرم خاله‌بازي باشند در اين زيرزميني كه توي خلاصه داستان بهش اشاره كردم دقيقا چنين اتفاقي ميفته خاله‌بازي آقاي كارگردان با چندتا بچه كه حسابي خنده‌داره. اگه ادعاي اول فيلم مبني بر اينكه "براساس يك داستان واقعي" ساخته شده نبود تقريبا مي‌شد بيخيالي طي كرد.

امتياز: 0

Dallas Buyers Club : روايتي از زندگي يك بيمار مبتلا به "ايدز" آقاي ران وودرووف كه از باج دادن به يه نظافتچي بيمارستان تا معامله و خريد و فروش انواع و اقسام داروهاي خارجي راه مبارزه هم‌زمان با بيماري و همچنين مديران FDA رو شروع مي‌كنه مبارزه‌ايي كه به مدت 7 سال اون رو بعد از اولين روزي كه فهميد HIV داره زنده نگه داشت ...

داستان يه زندگي واقعي يه مبارزه‌ي واقعي با يه عالمه اتفاق واقعي كه زياد هم هاليوودي و خوش و خرم نيستند و اين دقيقا همون چيزي‌ه كه فيلم رو "ماندگار" نمي‌كنه بخصوص بعد از فصل "سه ماه بعد" كه ديگه ريتم فيلم با اون "گوب گوب" كردن‌هاي لذت‌بخش و فصل‌بندي روزانه‌ي خودش رو از دست ميده و بايد يه عالمه تكان‌هاي ارزون و كم‌هزينه‌ي فيلم (فيلمبرداري تنها 25 روز طول كشيد) به همراه دلسوزي اجباري براي يه منحرف‌جنسي (كه دائم وقت و بي‌وقت به سمت شما شليك ميشه) رو تحمل كنيم!
موضوع خوب بودن "مك‌كانهي" و "لتو" هيچ‌ربطي به لاغري عجيب وغريب‌شون نداره و اصلا اين به غير از چندثانيه ابتدايي فيلم ديگه اهميتي نداره "فوق‌العاده" بودن اين دوتا برمي‌گرده به خلاقيت "بازيگر" كه به اندازه‌ي "خلاقيت" كل فيلم جاذبه خيره‌كننده است! (باور كنيد.)

فراموش نكنيد داستان اين فيلم هم به مانند فيلم‌هاي سر و زبان داره امسال يعني "كاپيتان فليپس" و "دغل‌كاري آمريكايي" و "Rush" و "احضار" ... يه داستان براساس واقعيت‌ه كه حالا با خلاقيت و ايده‌پردازي به اين شكل جذاب و خواستني (حالا اين يكي زياد نه!) خلق شدن. در حالي‌كه اين‌ور دنيا دقيقا همين‌جا سينماي ما توي چارديواري آپارتمان مشغول تكرار داستاني با محوريت "خيانت"ن.

امتياز: 6.5

[hadi2006mi]

همه چیز برای فروش

http://picoup.ir/images/14514943242234546231.jpg

خلاصه داستان:
مرد جوان کارگری که سرپرستی خانواده‌اش را برعهده دارد تلاش می‌کند تا برای برادر سرباز کوچکترش در همان کارگاهی که خودش کار می‌کند شغلی دست و پا کند. برادر سرباز او در استادیوم فوتبال دچار حادثه‌ای می‌شود که درمان وی مستلزم مخارج سنگینی است.
یک فیلم تلخ دیگر در جشنواره فجر که پول نفت و عدم توجه به تماشاچی در ان بیداد میکرد.فیلم به سبک فیلمهای شرق اروپا هرچی بدبختی و بیچارگی و درماندگی انسانهای حاشیه نشین هست رو به تصویر میکشد .صابر ابر(مرد جوان کارگر)برای بدست اوردن پول شر خر می شود و مجبور میشود از کلی ادم بدبخت تر از خودش پول جور کند و مثل اکثر فیلمهای ایرانی یک پایان سر دستی فیلم رو جمع میکند .تنها نقطه قوت فیلم(توجه کنید تنها)میزانسن و فیلمبرداری بالاتر از حد سینمای ایران بود درکنار فابهای استاندارد در فضاهای بیرونی که معلوم هست کارگردان برای در اوردنش خیلی حوصله و تلاش کرده است ولی اگرنصف این تلاش رو میزاشت رو فیلمنامه کار میکرد تماشاچی وسط فیلم سالن رو ترک نمیکرد
دیدن فیلم در هوای ابری و روزهای تعطیل ممنوع است من به فیلم نمره 4 میدهم

[Irag]

http://picoup.ir/images/22188397185196312310.jpg http://picoup.ir/images/15497417923717926844.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0118767/) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2468826/)


Brother 1997 : دنيل كه تازه از خدمت (در ارتش) برگشته به پيشنهاد مادرش (سر ميز ناهار) راهي سن‌پترزبورگ ميشه تا با برادر بزرگتر خودش زندگي كنه برادري كه بنا بر فرض مادر توانسته يه زندگي موفق و بي‌دردسر براي خودش دست و پا كنه ولي ...

شايد نزديك‌ترين تم به اين فيلم روسي كه توش "شهر" شخصيت داشته باشه يه عنصر "مهم" تصوير بشه و قهرمانش رو صاحب "سلاح" بكنه و ازش يه قاتل خونسرد و عاشق موسيقي بسازه كه زياد از كاري كه مجبور به انجامش‌ه لذت نمي‌بره و بيشتر دوست داره دائم هدفون توي گوشش باشه تا از آخرين آلبوم گروه راك مورد‌علاقش لذت ببره و "دنيل" رو با يه عده خلافكار خشن و در عين حال عجيب و غريب (ارجاع به عادت استفاده از "ضرب‌والمثل" توسط نقطه‌ي مقابل دنيل و آدم بد قصه) درگير كنه فيلمي مثل فيلم "در بروژ" مك‌دانا باشه البته اين چيزي‌ه كه فعلا به ذهنم مي‌رسه.
فيلم لحطات فوق‌العاده‌ايي داره ولي سادگي در اجرا و بي‌روح بودن بعضي‌هاش واقعا براي يه مخاطب با سن و سال 2014 ابدا جذابيت نداره مخاطبي كه همين لحظات رو در بهترين شكل ممكن تجربه كرده و نيازي به تماشاي يه مدل قديمي‌ش نداره.

امتیاز: 6

Don’t Cry Mommy 2012 : يوليم كه بعد از مرگ دخترش ديگه از پيگيري مطالباتش از راه قانوني خسته شده به دنبال يه روش انساني‌تر (منظورم انتقام به صورت خودجوش‌ه) مي‌گرده ...

حرفي كه شايد در فيلم و سريال‌هاي كره‌اي بارها تكرار شده كه آخرين نمونه‌اش Silenced (http://www.imdb.com/title/tt2070649/)(به عنوان يه تجربه‌ي شخصي نه به عنوان نمونه‌ي آخري در كل سينماي كره) بود كه كليت اون حول محور يه انتقاد و اعتراض داستاني به نحوه‌ي اجراي قوانين و پيگيري شكايات و كم‌اثر بودن جريمه‌هايي است كه به نظر كشور كره رو حسابي عذاب ميده. اينجا يه مادري داريم كه تازه از همسرش جدا شده و براي تنها دختر نوجوانش بدترين اتفاق ممكن ميفته و از اين پس بايد "مادر" (يوليم آ) رو به عنوان معترض به وضع موجود بپذيريم و ازش بخاطر "روش" فراقانوني كه انتخاب كرده حمايت كنيم.
"گريه نكن مامان" تنها اعتراض داره و زياد جلوه‌ي سينمايي تاثيرگذار كه بخاطرش "سينمايي" بشه رو نداره يه ادعا مي‌كنه و زود هم تموم ميشه بدون اينكه بخاطر يه لحظه از اون چيزي كه نمايش داده در "خاطر" مخاطب باقي بمانه. و براي كسي كه از سينماي كره "پارك‌چان‌ووك (http://www.imdb.com/name/nm0661791/)" و "جون هو بونگ (http://www.imdb.com/name/nm0094435/?ref_=tt_ov_dr)" رو مي‌شناسه تماشاي چنين فيلمي مثل "رفتن به پيك‌نيك"ه! اونم با خانواده :)

امتياز: 5

[hadi2006mi]

سیزده

http://picoup.ir/images/93362075818524605993.jpg

خلاصه داستان:
داستان پسر ۱۳ ساله‌ای است در سن رشد، پدر و مادرش از هم جدا می‌شوند. او به دلیل تنهایی و عقده‌هایی که برایش به وجود آمده به جوان‌های بزرگتر از خودش پناه می‌برد و این باعث تغییر و تحولی در وی می شود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر می یابد.
دومین فیلم هومن سیدی بعد از افریقا یک حرکت رو به جلو بود خوشبختانه این فیلم فیلمنامه بهتری نسبت به کار قبلی داشت ولی از نطر بازی 4 جوان و نوجوان فیلم کار رو خراب کردند و پاشنه اشیل فیلم شدند.ولی بازی بازیگرهای حرفه ای فیلم (امیر جعفری و ریما رامین فر)خوب از اب دراومده ولی چون بیشتر بار فیلم روی دوش نوجوانها و جوانهای فیلم بوده است بازیها با هم هماهنگ نیستند
فیلم به معضل طلاق و تاثیر اون بر روح وروان فرزند سیزده ساله این ازدواج نافرجام میپردازد که برای فرار از این مشکلات شروع به ناهنجاری میکند و با دوستان خلافی اشنا می شود که او را به ورطه سقوظ نزدیک میکندفیلم چند تا سکانس انارشیستگونه خوب دارد که تو سینما ایران کم دیده شده است و در کنارش چند تا سکانس تیپ که مثلن میخواهد نشون بده که پسر نوجوان فیلم هنجارشکن می شود.
در مجموع به اینده فیلمساز امیدوارم و فیلم ارزش یکبار دیدن دارد.من به فیلم نمره 7 میدهم

[Gallow]

http://picoup.ir/images/80169466105215406844.jpg

"آسمان زرد کم عمق" نوشتن در مورد فیلم های توکلی باعث میشه که در ذهن همیشه نکات و المان های مشترکی در بین آثارش به وجود بیاد اما در عین حال هر کدام از فیلم ها داستانی مستقل داره.

چیزی که در همان ابتدای فیلم روبه رو میشیم تصور ذهن کارکتر های فیلم و روایتی ذهنیشونه که با ادغام شدن در اتفاقاتی که در زمان حال به وقوعه ترکیب میشه.
دقیقا این یکی از همون المان های مشترک در بین آثار توکلیه نمونش فیلم اینجا بدون من که در پایان داستان به طور فوق العاده ای آن چه رو که در ذهن صابر ابر نمایانه رو به نمایش میزاره.

در کل تمام شخصیت ها در فیلم درونگرا هستند. فضای سرد و غم آلود فیلم نقش به سزایی در محتوا فیلم داره. فضا سازی و نور، بسیار کار شده که محیط فرسوده خانه به نوعی غم درش حاکمه.
همه شخصیت ها به نوعی دچار مشکلی هستند و یا از اتفاقی که براشون افتاده رنج می برند. مشاجره عروس و دامادی در شب اول عروسیشان، تصادف مرگبار غزل و مشکلات مهران همه و همه دست به دست یکدیگر دادند که فضای کاملا تلخی رو ترسیم کنند.

دیالوگ ها در نحایت تاثیر گذاری در فیلم رد و بدل می شود. نقش ها به بهترین نحو اجرا شده و توصیف ناپذیرند. الخصوص غزل که حالت های چهره اش و رویاروی با مشکلات به روی خود نمی آورد ولی تماشاگر کاملا او را درک می کند؛ یا زمانی که متوجه تصادف می شود و لکه های خون رو بر روی ماشین پاک می کند به قدری این کار در آرامش و حالت خلصه و گنگ انجام می دهد که گویا اتفاقی نیافتاده.

این چهارمین اثر این کارگردان است که مانند دیگر فیلم ها او به وجد آومدم و تجربه ی کاملا جدید و در عین حال فراموش نشدنی رو برام رقم زده.

امتیاز : 10 از 10

[Julie]

چند روزی میشه به جای نشستن پایه لذت گذری سریال دارم فیلم میبینم به خاطر همین ببخشید اگه تعداد زیاده!!
Dallas.Buyers.Club.2013
http://picoup.ir/images/09819881063524771828.jpg (http://picoup.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0790636/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : داستان از اونجا شروع میشه که وودورف ی روز به طور ناگهانی متوجه میشه ایدز گرفته و فقط 30 روز زنده میمونه حالا باید با این بیماریش مبارزه کنی و ...
یکی از قشنگ ترین فیلم های 2013 قطعا همین فیلمه ! با بازیگری فوق العاده ای که داشت هر بیننده ای رو میخکوب میکنه!
نقد آوانگارد : وقتی با ی مشکل مواجهی مجبوری حلش کنی !!
9.5/10
...
...
...
...
2013 The Great Gatsby
http://picoup.ir/images/76036644527321373128.jpg (http://picoup.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1343092/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : گتسبی بزرگ برای دیدن معشوقش که حالا ازدواج کرده هر چند وقت یک بار تو خونش جشن برگزار میکنه تا اون بیاد ولی هیچوقت این اتفاق نمیافته و گتسبی با یکی از فامیلای زن که از قضا همسایشونم هست آشنا میشه و از این طریق ...
قطعا یکی از پرخرج ترین فیلمهای امسال همین فیلم بود!با بازی های فوق العاده ولی فیلم از درون حرفی برای گفتن نداشت به جز ی داستان تکراری و دیالوگهای مثلا عمیق من چیز دیگه ای ندیدم
نقد آوانگارد : پر زرق و برق ولی از درون تهی
7/10
...
...
...
...
An Education
http://picoup.ir/images/68750414671853398100.jpg (http://picoup.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1174732/?ref_=nv_sr_1)
خلاصه : دختری که تو ی خونواده شدیدا سخت گیر زندگی میکنه و میخواد به آکسفورد بره ولی با ی مرد آشنا میشه و ...
اگه در حال حاضر دانشجو یا محصل هستید حتما این فیلمو پیشنهاد میکنم!
نقد آوانگارد : وابستگیهای ما شاید تهی هستند !
8/10
...
...
...
...
1954 Sabrina
http://picoup.ir/images/63063672982163669253.jpg (http://picoup.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0047437/?ref_=nv_sr_2)
خلاصه : دختر راننده یک خانوداه سلطنتی عاشق پسر اون خانواده میشه ولی پسر بهش توجهی نداره تا اینکه دخترک میره پاریس و ...
شاید داستان تکراری این فیلم باعث بشه که خیلیها اونو نپسندن ولی اگه فیلمهای کلاسیک رو دوست دارین حتما این فیلمو ببینین ! """همه چی درون خانوادست """
نقد آوانگارد : چقدر مسخرست!زندگی رو میگم که ببین آدمو ب کجا میکشونه!

8/10

[Shayea]

آسمان زرد کم عمق

چیزی که خیلی توی این فیلم توجه منو جلب کرد ،سیر غیر خطی داستان بود.
تاحالا فیلم ایرانی ندیده بودم که داستانش غیر خطی و نامنظم باشه!
اینجا باید شهامت فیلمساز رو هم درنظر گرفت!

و واقعا هم فیلم زیبایی بود .
توکلی با فیلما ی اخیرش ثابت کرده که حرفای زیادی واسه گفتن داره.

ولی لطفا فیلمی که ازش توی جشنواره اکران شد (بیگانه) رو نبینید!
ضعیف ترین فیلم توی کارنامه ی کارگردان همینه.
بدجوری زد توی ذوق من !

[Irag]

http://picoup.ir/images/47534512710535504229.jpg http://picoup.ir/images/85795048276088720844.jpg http://picoup.ir/images/15451863750382126040.jpg http://picoup.ir/images/96118298089301350225.jpg http://picoup.ir/images/41563609973373750393.jpg


Gloria 2013 (http://www.imdb.com/title/tt2425486/‎) : داستان يه خانم مسن به نام "گلوريا" كه توي برزخ پيري گرفتار شده و حالا به اولين درخواست دوستي از طرف يه پسر هم سن و سال خودش! (منظورم يه آقاي خيلي پيره) جواب مثبت ميده و سعي مي‌كنه توي اين يكنواختي دوران كمي جذابيت و تنوع ايجاد كنه ...
اين فيلم يه خبر خوب داره يه خبر بد: خبر خوب اينكه بازيگر نقش اول جناب خانوم "گلوريا" فوق‌العاده بازي مي‌كنه خبر بد هم اينكه فيلم در مجموع بيش از "خلاصه داستان" بالا چيزي تقديم شما نمي‌كنه بخصوص براي يكي مثل من كه عاشق يه اتفاق سينمايي و عاشقانه است و انتظار داره يكي اين "عادت" فيلمبرداري مضر و بيمارگونه‌ي دوربين عصبي رو بيخيال بشه. (الان اوضاع در سينماي دنيا به استثناي هاليوود جوري‌ه كه پياده‌روي يه شخصيت فرعي هم با بالا و پايين شدن بي‌مورد دوربين‌! رو بايد تحمل كنيم.)

Filth 2013 (http://www.imdb.com/title/tt1450321) : كارآگاه گروهبان بروس رابرتسون از اون دست آدم‌هاست كه فقط به فكر "به‌دست‌آوردن"ه و هر روز و هر ساعت و هر دقيقه به فكر رسيدن به بالاترين رتبه‌ي ممكنه حالا در اين مقطع داستاني "بروس" شيطان‌صفت و خيلي بد قصه‌ي ما فقط به اين فكر مي‌كنه كه تمام رفقا و همكارانش رو چطور و با كدام روش شيطاني كنار بزنه تا از كارآگاه گروهبان بروس رابرتسون به "كارآگاه بازرس" تبديل بشه.
يه روش كارتوني تا حدودي به سبك "پرتقال كوكي (http://www.imdb.com/title/tt0066921)" نيازه تا چنين شخصيتي در قالب دوجين سكانس و لحظات بيمار و پزشك و يه عالمه طعنه و كنايه‌ي بريتيش به من و شما معرفي بشه تا (بلكه) (شايد) (اگه ممكن باشه!) چنين چيز غيرقابل كنترل و نامتعارفي درك بشه. با اين روش بيشتر مخاطب سردرد مي‌گيره تا تحت تاثير قرار بگيره.

A Space Odyssey 1968 (http://www.imdb.com/title/tt0062622?2001:-a-space-odyssey): احتمالا انسان در فضاست ...
زماني كه به يك "عكاس" محترم مدتي طولاني دوربين فيلمبرداري قرض بديد چنين حادثه‌ايي رخ ميده »» يه آلبوم داريد با كلي تصاوير متحرک.

Frozen River 2008 (http://www.imdb.com/title/tt0978759) : دو تا مادر داريم يكي به نام "ري" كه تازه شوهرش با يه عالمه پول از شهر خارج شده تا با هزينه‌ي خانواده يه عالمه "قمار" كنه و حالا ري مانده با دوتا پسر 5 ساله و 15 ساله و طرف ديگه مادري داريم به نام "ليلا" كه بعد از دست دادن شوهرش و جدا كردنش از تنها پسر 1 سالش توسط خانواده‌‌ايي با مرام سرخ‌پوستي حالا براي در آوردن هزينه‌ي يه زندگي جديد نياز داره تا يه ماشين با صندوق عقب خوب و جا‌دار پيدا كنه و دوتا از اين شهروندان غيررسمي و غيرقانوني آمريكا رو از منطقه‌ي "ماهوكه" وارد "Messena" كنه يه قاچاق غيرحرفه‌ايي و كاملا آماتوري ...
توي همون قاب اول و تصوير اول كاملا مشخصه كه با يه فيلم "غيرسينمايي" و "مستقل" طرفيم كه به هيچ‌وجه دوست نداره شما از دنياي فيلم لذت ببريد و بيشتر از اينكه قصدش جذب شما باشه با يه عالمه "فيلمبرداري" خام و تلويزيوني (اونم در سال 2008) كم هزينه سعي مي‌كنه فقط "حرف" بزنه. پيدا كردن چنين فيلم‌هاي اجتماعي و سرد آمريكايي كه بازيگرهاش اصلا زيبا نيستند، سخته و اين دقيقا تنها دلیل و نکته‌ی مثبت براي تماشاي "رودخانه‌ي يخ‌زده"ست.

10Things I Hate About You 1999 (http://www.imdb.com/title/tt0147800): "كمرون" تازه وارد مدرسه با يه نگاه عاشق "كت" خواهر "بيانسه" ميشه ولي براي به‌دست‌آوردن اين دخترخانوم مجبوره طبق قانوني كه پدر اين دو دختر وضع كرده عمل كنه يعني تنها در صورتي "كت" مي‌تونه با به پسر قرار بزاره كه ابتدا "بيانسه" خواهر بزرگ‌تر و غيرمعمول خانواده با يه پسر بيرون رفته باشه حالا "كمرون" بايد دنبال يه پسر غيرمعمول مشابه "بيانسه"‌ي متفاوت و غيرمعمول پيدا كنه تا اين مسير پر از "سرعت‌گير" رو هموار كنه ...
يه فيلم چيپ دبيرستاني (به سبك سريال Freaks and Geeks (http://www.imdb.com/title/tt0193676/) ) كه به ضرب حاشيه‌هاي غيرداستاني و بي‌ربط جذاب به نظر مي‌رسه مثل بازي و تماشاي فيس بچه‌گانه‌ي چندتا از بازيگران بزرگسال فعلي كه خب اين هم با يه سرچ توي گوگل جذابيتش از بين ميره.

مجموع امتياز هر 5 فيلم: 1+1+1+1+0= 4

[Gallow]

زماني كه به يك "عكاس" محترم مدتي طولاني دوربين فيلمبرداري قرض بديد چنين حادثه‌ايي رخ ميده »» يه آلبوم داريد با كلي تصاوير متحرک.

ایرج جان امکانش هست که برای بنده یک توضیح مختصری در مورد این آلبوم تصاویر بدید!
به خاطر اینکه تا حدی که من اطلاع داشتم این فیلم سیر حرکت انسان رو از نخستین روزهای زندگی میمون ها بر زمین و جهان بدوی تا عصر پریان رو تعقیب می کنه.
تصویر پردازی فیلم که از لحاظ فلسفی و زیبا شناختی، به جای کلام در تمام طول فیلم سخن میگه، می خواستم بودنم که این موضوع برای شما آلبوم تصاویر محسوب میشه ؟!

[hadi2006mi]

ناخواسته

http://picoup.ir/images/32451446012054418394.jpg

اولین فیلم برزو نیک نژاد یک تریلر جاده ای در مورد یک روحانی هست که در طی مسیر عاشق دختر مسافر تو راهی خود میشود یک فیلمنامه خوب در کنار بازیهای دلنشین و یک پایانبندی متفاوت در سینما ایران.برای اولین کار فیلم بسیار قابل قبولی بود لحن فیلم رو دوست داشتم من به فیلم نمره 8 میدهم دیدن این فیلم رو از دست ندهید


کلاشینکف

http://picoup.ir/images/40698390847964646705.jpg

فیلم درمورد یک سرباز که ناخواسته دامادشون که خواهرش سر مسایل ****** زده بود و رو تخت بیمارستان فرستاده بودرو به قتل میرسوند در یک ساعت اول فیلم میخواست یک تریلر باشد برادری به دنبال پول عمل خواهرش ولی یکدفعه لحن فیلم با حضور گرم عطاران به کمدی تغییر لحن میدهد این تغییر لحن رو نفهمیدم و درک نکردم از دید طنز فیلم بفروشی هست یک بازی درجه یک از عطاران رو که مطمئنم از دست نخواهید داد.من به فیلم نمره 7 میدهم


لامپ صد

http://picoup.ir/images/61798274117847918133.jpg

اولین فیلم سعید اقاخانی در مورد یک معتاد هست که در دو دنیا توهم و واقعیت در حرکت است و یک ساعت اول فیلم در این مسیر حرکت میکند و تا حدودی اجرا خوبی دارد ولی بعد از یک ساعت اول فیلم ریتم خودشو از دست میدهد جایی که میخواهد ترک کند و نزدیک به تله فیلمهای تلویزیونی می شود فیلم المانهای فروش ندارد یک محسن تنابنده پریشون و یک ساره بیات نچسب .من به فیلم نمره 6 میدهم فیلم تو یک عصر جمعه ببینید

[Julie]

1975 One Flew Over the Cuckoos Nest
ترجیح میدم از این فیلم پوستر نزارم
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0073486/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : ی مرد که به خاطر نا هنجاری های اخلاقی به زندان رفته بعد از مدتی دیوانه شناخته میشه و تیمارستان منتقل میشه و با دیوونه های اونجا دوست میشه و ...
از نکات مثبت فیلم این بود که همچین فیلمی طوری ساخته شده که علاوه بر رسوندن تمام مفهومهای هیچگاه فیلم سقوط نمیکنه و خسته کننده نمیشه همچنین بازی فوق العاده جک نیکلسون به فیلم صلابت خاصی داده !
نقد آوانگارد : حداقل نصف مردمی که اون بیرونن از شماها دیوونه ترن!(یکی از دیالوگهای خوبه جک نیکلسون توی فیلم)
9.5/10

[Snow]

http://picoup.ir/images/18937781960999499388.jpg
Gravity 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1454468/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه:داستان فیلم درباره ی دو فضانور با بازی جورج کلونی و ساندرا بولاک هست که در فضا با مشکلات بزرگی مواجه میشن و باید تمام تلاششون برای زنده موندن رو بکنن...
از نظر من این فیلم توجه بیش از حدی بهش شده!داستان و فیلمنامه ی فیلم از حد یک فیلم معمولی بالاتر نمی ره !علی رغم بازی قابل قبول جورج کلونی در نقش خودش ولی ساندرا بولاک انطور که باید طبیعی بازی نکرده و کمی حس مصنوعی بودن به ادم دست میده!بزرگترین نقطه ی قوت فیلم جلوه های ویژه ی اون هستن که به صورت اعجاب اوری واقعی از کار در اومدن!در کل اگر جلوه های ویژه ی این فیلم نبود قطعا جزو کاندیدا های اسکار هم قرار نمی گرفت!
نمره:7/10
...
...
http://picoup.ir/images/02700041327352937714.jpg
Her 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1798709/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه:داستان درباره ی مردی به نام تئودور(خواکین فنیکس)که در عشقش شکست خورده و تبدیل به مردی گوشه گیر وتنها شده که ناگهان با یه سیستم عامل سخنگو اشنا میشه و کم کم بهش علاقه مند میشه...
این فیلم از نظر من قطعا بهترین فیلم 2013 هست!و مطمئنا در اسکار نادیده گرفته خواهد شد!چون اسکار همیشه برای یه عده ی خاص بوده!بازی خواکین فنیکس در این فیلم فوق العاده درخشان هست و حالات صورتش در بعضی از سکانس ها به اندازه ی خط ها دیالوگ تاثیر داره!ایده ی این فیلم واقعا نو و مبتکرانه هست و پایانش سوالات بی جواب زیادی رو در ذهن مخاطب به وجود میاره!و در اخر موسیقی های به کار رفته در فیلم واقعا با فضای فیلم همخوانی دارند و زیبا هستند...
نمره:9.5/10

[AR!@N]

http://picoup.ir/images/05248502623561982993.jpg
فیلم در مورد یک مشت بیگانه بی خاصیته که میان زمین میرن تو بدن آدم ها و اونجا زندگی می کنن و سبب مرگشون میشن .
فیلم کلا هیچ نکته مثبت ،نوآوری و حتی جلوه های ویژه درست حسابی ام نداره . بازیگر بی حد و اندازه افتضاح ، کل فیلم توی 2
تا لوکیشن فیلم برداری نشده ، شخصیت پردازی ها بسیــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــار ضعیف اند ،حتی یک پایان درست حسابی هم نداره.
کلا این خانم استفنی مایر هیچ چیزی به عشق و عاشقی ابلهانه یک مشت تینیجر احمق تو زندگیش نفهمیده!

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1517260/)
امتیاز من : 0/10

[ali_n540]

Gravity 2013
http://www.imdb.com/title/tt1454468/?ref_=fn_al_tt_1
شما اگه این فیلمو به صورت دو بعدی نگاه کنید باز یه فیلم عالیه چه برسد به اینکه بصورت سه بعدی تماشا کنید
توصیه من به دوستان این که حتما به صورت سه بعدی این فیلمو تماشا کنید تا یه تجربه بینظیری را کسب نمایید فقط می تونم بگم از دیدن صحنه های بینظیر فیلم میخکوب شده بودم انگار خودم در آن فضا بودم قبلا هم فیلم سه بعدی دیده بودم ولی هیچکدام به پای جاذبه از این نظر نخواهد رسید فقط صحنه های کمی از فیلم بینظیر زندگی پای تو حالت سه بعدی در حد این فیلم بود بقول بعضی دوستان شاید داستان خیلی قوی در حد فیلمهایی نظیر پدر خوانده یا هر فیلم بزرگی که تو نظرتون هست نداشته باشه ولی اصلا نمی شه ایرادی به داستان فیلم گرفت. و به نظر من بازی ساندرا بولاک هم خیلی خوب بود. به نظرم کسایی که از فیلم خوششان نیامده اگه به صورت سه بعدی ببینند مطمعنم نظرشون بر می گرده.
امتیاز من برای نسخه 3 بعدی: 10

[lastshepherd]

http://picoup.ir/images/57652294817679586331.jpg

(2013) Gravity (http://www.imdb.com/title/tt1454468/)

امتیاز: 7.5/10




خلاصه داستان >> مهندس فضانوردی که جهت تعمیر تلسکوپ هابل به فضا رفته بود، بعلت خراب شدن سفینه، در فضا گیر افتاده و برای نجات خود تلاش می کند.

نگاهی به فیلم >> معمولا داستان تلاش برای زندگی ماندن (مخصوصا در موقعیت های عجیب و قریب) با بازی خوب بازیگران، به عنوان یک فرمول شدیدا می تواند منتقدان را تحت تاثر قرار دهد، به صورتی که این فیلم توانسته امتیاز 96/100 در سایت متاسورس را از آن خود کند. نمونه ی این فرمول را در سال 2000 در فیلم دور افتاده با بازی تام هنکس دیدیم. شاید جلوه های بصری بی نظیر فیلم (هر چند من فیلم را دو بعدی دیدم، اما واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم) که با خوش ذوقی کم مانندی به تصویر کشیده شده را بتوان علت موفقیت فیلم دانست اما از بازی خوب بازیگران (هر چند که تعداد آن ها زیاد نیست) نیز نمی توان گذشت. متاسفانه فیلم در پرداخت داستان های فرعی فیلم موفق عمل نکرده، به صورتی که داستان اصلی را تحت تاثیر می گذارد و باعث کاسته شدن جذابیت آن می شود (به قول آشنا کارگردان برای داغ کردن داستان و ایجاد حس همدردی از فرمول های هندی در این فیلم استفاده کرده است). دانش فضایی شخصیت اصلی برای من بسیار عجیب بود! سفینه ای با یک فرمانده و دو مهندس که یکی از آن ها از فضاپیما بکلی سر در نمی آورد و در بسیار موارد غیر عقلانی عمل می کند که واقعا این سبک اشکالات در این فیلم که ادعای نوآوری دارد، قابل قبول نیست. از دیگر موارد قابل ذکر به موسیقی فیلم نیز می توان اشاره کرد که بسیار زیاد به فضای داستان کمک کرده و با آن همراهی می کند.

[Snow]

http://picoup.ir/images/43709860273930213390.jpg
Frozen 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt2294629/?ref_=hm_cht_t5)
خلاصه:در سرزمینی خیالی پادشاهی دارای دو دختره که یکیشون دارای قدرت جادویی هست که با اون می تونه هر چیزی رو منجمد کنه!پادشاه و همسرش این راز رو سر به مهر نگه می دارن تا اینکه هر دو در اتفاقی کشته می شوند و حکومت به این دختر می رسه...
باز هم جادوی دیزنی!تمامی ساخته های این کمپانی حس خوبی رو در دل ادم ایجاد می کنن و برای ادم های نوستالژی بازی مثل من مثل یک سفر خیالی به دوردست هاست!صداگذاری بر روی شخصیت ها به طور کاملا حرفه ای و خوبی انجام شده.خط داستانی هم علاوه بر کلیشه های همیشگی دیزنی طراوت و تازگی های زیادی داره.موسیقی این فیلم هم با نام let it go به قدری زیباست که با وجود اینکه متعلق به یک انیمیشن هست نامزد دریافت اسکار شده!شوخی ها هم کاملا به جاست و شخصیت ادم برفی(الاف)هم بسیار بامزه از کار در اومده!این انیمیشن مطمئنا بخت اصلی دریافت اسکار امساله!
نمره:9/10
...
...
http://picoup.ir/images/99975605477654647484.jpg
Captain Phillips 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1535109/)
خلاصه:داستان در مورد ناخدای کهنه کاری به نام ناخدا فیلیپس(با بازی تام هنکس)هست که حمل باری در دریای اطراف سومالی رو بر عهده میگیره که در بین راه مورد هجوم دزدان دریایی قرار میگیره...
داستان فیلم با توجه به اینکه از روی کتاب بیوگرافی فردی با همین نام ساخته شده است طبیعی از کار در اومده و هیچ چیز متناقضی در اون دیده نمیشه.کارگردانی اون هم بسیار خوب انجام شده و فیلمبرداری رو دست در بعضی سکانس ها به القای حس فیلم به مخاطب کمک زیادی کرده.و اما بازیگران!مطمئنا عوامل فیلم بازیگری بهتر از تام هنکس برای ایفای این نقش پیدا نمی کردند!هنکس که قبلا توانایی های خودش رو در فیلم هایی مثل دور افتاده و فارست گامپ نشون داده اینبار هم درخشان ظاهر شده.به طوری که در پایان فیلم مخاطب فکر می کنه اون واقعا کاپیتانه!ولی نکته ی جالب در رابطه با بازیگران.بازیگر نقش موسی(سر دسته ی دزدان)هست که با وجود ناشناخته بودن از پس این نقش مهم به خوبی بر اومده و به حق نامزد اسکار شده.تنها نکات منفی فیلم نبود موسیقی مناسب و داستان به نسبت کلیشه ای اون هست.
نمره:8.5/10

[Irag]

»» يه روايت نامتعارف و تازه از زندگي چارلز برانسون، مردي كه به مدت 36 سال در زندان انگليس بسر برد و نهايتا همان‌جا مرد. اين روايت همگي از زبان خود "چارلز برانسون يا همان پترسون واقعي است.
اگه فيلم‌هاي رفن رو ديده باشيد و مثل من از جديدترين فيلمش "فقط خدا مي‌بخشد" شروع به تماشاي فيلم‌هاش كرده باشيد ديگه از همان تيتراژ خودتون رو براي ورود به دنياي نه‌چندان واقعي اين كارگردان آماده مي‌كنيد و زياد از رفت و برگشت‌ها و سكوت و تصاوير فيلم جا نمي‌خوريد. شما مخاطب يه روايت "رفن"ي هستيد از زندگي يك جامعه‌ستيز رواني ...
همون چيزي كه ازش مي‌ترسم دقيقا توي اين فيلم اتفاق ميفته: سخنراني شخصيت + يكنواختي ايده (كه تا آخر هم به همين شكل باقي مي‌ماند) + نماد سخنگو! (گاهي اوقات نماد‌ها بي‌جان و بعضي‌ها كه خيلي حرفه‌ايي هستن پنهان‌اند ولي توي اين يكي چون قصه‌ايي وجود نداره نماد هم زبان وا مي‌كنه) تحمل 90 دقيقه بيانه‌خواني و نمايش‌بازي يه شخصيت واقعا سخته. در "برانسون" عكس فيلم‌هاي قبلي كه از اين كارگردان ديده بودم شخصيت اول ديگه سكوت نمي‌كنه و تا آخرين لحظه در بالاي "سن" نمايش خودش رو با اصولي كه به نظرش درست هستند معرفي مي‌كنه.
به همين خاطر فيلم فقط زماني تموم ميشه كه بيانه‌ي "چارلز" به آخرين خطش برسه.

ويژگي شخصيت‌هاي تمام فيلم‌هاي رفن در مرد اول همين فيلم‌ وجود داره: يه مرد خشن و علاقه‌مند به بوكس با يه بدن كاملا ورزيده (اين رو از تاكيد خود رفن در نمايش عضلات هر 3 تا فيلم آخرش ميشه فهميد) كه يه وقتي عاشق ميشه يه وقتي ظريف ميشه لبخند مي‌زنه. حالا كه حرف از مشتركات شد توي اينجا هم باز همان "فضاي تماما قرمز" Drive (http://www.imdb.com/title/tt0780504/?ref_=nm_knf_t1) يا فقط خدا مي‌بخشد وجود داره.
رفن بيشتر از اينكه مرد سينما باشه مرد تصوير و عكسه و معتقدم براي توليد و كارگرداني موزيك ويديو استعداد و موفقيت بيشتري داره.
نميشه توصيه‌ي خاصي براي تماشا كردنش داشت به غير از اينكه شخصا انگيزه‌ايي براي دنبال كردن سينماي خاص و متفاوت "رفن" داشته باشيد.

امتياز: 0

http://picoup.ir/images/02372389822062147185.jpg



http://www.picoup.ir/images/23423472445132953874.png (http://www.imdb.com/title/tt1172570)

[Julie]

Requiem for a Dream 2000
http://8pic.ir/images/04489463605421398014.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0180093/?ref_=nv_sr_1)
خلاصه : هری به مواد معتاد میشه و همراه دوستش میفتن تو کار قاچاق مواد و خودشونم ازش استفاده میکنن که در همین حین مادر هری و دوست دخترش هم درگیر همین موضوع میشن که باعث میشه ....
نقد آوانگارد : درد و زجر برای پوچ، انسان به دنبال چیست ؟
وقتی شروع به دیدن فیلم کردم به هیچ فکر نمیکردم که چنین فیلم رو میخوام ببینم ! البته با "قوی سیاه" با سینمای خاص آرنوفسکی آشنا شده بودم ولی نتونسته بودم باهاش اتباط خوبی برقرار کنم ! حس میکردم بازم ی داستان سیاه پر از اغراق میخوام ببینم، ولی اینبار اینطور نبود شدیدا این حس در اواسط فیلم سرکوب شد، حالا با ی پدیده مواجه شده بودم پدیده ای با عنوان "مرثیه ای بر یک رویا " !
اولین فیلمی بود که دیدمو ترسیدم شاید به خاطر هماهنگی این فیلم با جامعه امروزی هم سن و سالای خودم بود ! اولین فیلمی که میخوام حتما به خیلی از دوستام نشونش بدم شاید این فقط یک رسانه باشه! ولی من به هیچ عنوان شک ندارم که نویسنده و کارگردان و فیلمبردار در نهایت ظرافت کارشون به اجرا در آوردن!و این فیلمو به واقعیت خیلی نزدیک کردن!
موسیقی متن عجیب و غریب این فیلم رو میشه با موزیک متن فیلم هایی مثله درایو و .. مقایسه کرد !
نمره 10/10
.
.
.
.

Three Colors: Blue
http://8pic.ir/images/54448134603816305585.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0108394/?ref_=fn_al_tt_4)
خلاصه : ژولی بعد از تصادفی که باعث مرگ همسرش و دخترش میشه تلاش میکنه تا زندگی نویی رو شروع کنه.
شاید یکم زود بود که وارد دنیای کیشلوفسکی بشم من سه رنگ رو قبلا دیده بودم و اصلا به دلم نچسبیده بود به خاطر همین با خودم گفتم مگه میشه کارگردانی به بزرگی کیشلوفسکی معروف باشه به سه گانه سه رنگش ولی این فیلما بد باشه به خاطر همین شروع کردم به دیدن این فیلما ولی باز هم چیزی پیدا نکردم جز قدرت باور نکردنی کارگردان ،به هیچ عنوان متوجه هدف و منظور داستان نمیشم
تم آبی داستان که شاید در دوره خودش ابتکاری بود ولی حالا دیگه تم رنگی برای ایجاد احساس مخاطب چیزه عادی ای باشه !
موسیقی ای که اگه فقط به عنوان موسیقی بهش نگاه کنی شاهکار محسوب میشه ولی وقتی در حین فیلم پخش میشه تو ذوق میزنه و همیشه تو چشمه و تو لایه های فیلم فرو نرفته !
اما دو چیز بود که واقعا این بار از اون لذت بردم جهش های زیبای صحنه ها البته ابداء هیچکاک بود توی سینما،دومی بازی فوق العاده بینوچی بود که واقعا تو خیلی از صحنه ها فیلمو نجات داد
نمره 8/10

پ.ن:احتمال تغییر نظرم در مورد بلو خیلی زیاده چون هنوز باور نکردم که این فیلم فیلم ساده ای احساس میکنم من متوجه این فیلم نشدم.

[Irag]

http://picoup.ir/images/19322866353859355756.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1677561/‎)


Colourful 2010


»» پورا پورا : تو روحي هستي كه بعد از انجام يه گناه خيلي بزرگ،مردي. اما يه شانس ديگه داري كه دوباره در قالب جسم پسري به نام "كوباياشي ماكوتو" به دنيا برگردي و خودت رو اصلاح كني ...

اين‌ها همه ديالوگ پسربچه‌ايي با روپوش مدرسه‌ است كه در دنياي آخرت جلوي روح سرگردان رو گرفته و ازش ميخواد فعلا وارد ايستگاه مرده‌ها نشه و براي جبران گناه زشتي كه در دنيا مرتكب شده براي گذراندن مراحل كارآموزي يك بار ديگه شانس خودش رو براي احياي يه زندگي جديد امتحان كنه.

ايده‌ي فوق‌العاده‌ايي كه خب يادم نمياد با داستان انيمه‌ي ديگه‌اي حداقل در ايده اشتراك داشته باشه. ولي متاسفانه اين ايده و حتي اجراي فوق‌العاده تا 20 دقيقه‌ي ابتدايي "جذابيت" داره يعني تا جايي كه "كوباياشي" جسم با يه روح جديد به زندگي برمي‌گرده اونم در حاليكه ما تا همين لحظه اطلاعات جالبي از زندگي تلخ "كوباياشي" بدست آورديم »» مثل خودكشي ماكوتوي نوجوان! ولي بعد از اين ديگه خبري از اون موج تند و ضربه‌هاي اوليه نيست چون تقريبا همه چيز مشخصه و از اين پس بايد "يكنواختي" زيبايي طبيعت و رفاقت و دوستي ماكوتو رو تحمل كنيم و هم‌زمان از نقاشي عجيبش كه به نظرم اصلا هم زيبا نيست لذت ببريم.
حتي يه زماني از انيمه "انگيزه"‌ي ماكوتو براي كشف علت خودكشي "جسم"ش توجه من و شما رو جلب مي‌كنه ولي اين برگ برنده هم بعد از يه مدتي توي ريتم كند و ديالوگ‌هاي طولاني نابود ميشه.

خلاصه اينكه انيمه‌يColorful بيشتر دوست داره يه محصولي براي انتقال مفهوم و معنا باشه تا يه محصول سرگرم‌كننده كه هر دو كار رو باهم انجام بده و خب از يه نظر اين طريق انيمه‌ها كه اكثرا هم سينمايي هستند "شريف" و قابل احترام‌ند چون در مقابل بازار ارزان و پر سر و صدا و تجاري انيمه‌هاي هفتگي ايستادند و حاضر نيستند به اندازه‌ي آنها "سريع" و "تند و تيز" باشند تا در 20 دقيقه شاهد 100 تا اتفاق با معرفي 50 شخصيت باشيم. بدترين اتفاق اين انيمه، 2ساعت زماني است كه حتي ممكنه يه مخاطب خوره‌ي "انيمه" رو هم به زمين گرم بزنه!

امتياز: 5

[hadi2006mi]

آذر، شهدخت، پرویز و دیگران

http://picoup.ir/images/40959376217510770819.jpg

همسر خانه‌دار یک بازیگر مشهور سینما در آخرین فیلم او با وی همبازی می‌شود و آنچنان مورد توجه منتقدان قرار می‌گیرد که منجر به حسادت او می‌شود. روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر می‌کند و به باغچه خانوادگی دماوند می‌رود. با بازگشت دخترشان به ایران روابط آنها دستخوش تحولاتی می‌شود.
نقطه قوت فیلم:فیلمنامه ارژینال بازیگران:کلیه بازیگران مناسب نقشها بودند نقطه ضعف:نریشن روی فیلم رو مخم بود امتیاز:ارزش یکبار دیدن دارد نمره 7 می دهم


شیار 143

http://picoup.ir/images/52532614033095579779.jpg

الفت چشم انتظار فرزند است که خبر خوبی از راه می‌رسد. اما امتحان بزرگ در راه است.
نقطه قوت فیلم:فیلمنامه وکارگردانی متوسط بازیگران:بازی درجه یک مریلا زارعی نقطه ضعف:ریتم کند فیلم وعدم وجود غافلگیری امتیاز:با توجه به تعریفها انتظار فیلم بهتری داشتم ولی فیلم خوبی بود نمره 6.5 می دهم


امروز

http://picoup.ir/images/99795510170678929644.jpg

یونس راننده‌ تاکسیِ کهنه‌کار، در پایانِ یک روزِ کاری به زن جوانی کمک می‌کند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقاتِ زیادی در انتظارِ اوست.
نقطه قوت فیلم:کارگردانی درجه یک میرکریمی بازیگران:شبنم مقدمی خیلی عالی بود نقطه ضعف:ریتم کند و یک پرستویی ضعیف امتیاز:از فیلم خیلی بد تعریف میکردند ولی منو ازارنداد در مسیر فیلم (به همین سادگی ) بود نمره 6 می دهم


ارایش غلیظ

http://picoup.ir/images/94027364133397558917.jpg

گروه پنج نفره‌ای می‌خواهند محموله‌ای شامل ترقه، فشفشه و اسباب آتشبازی را که متعلق به آنها نیست بفروشند. هیچ کدام از آنها کامروا نمی‌شوند مگر پنجمین نفر که به تردید همیشگی‌اش میان خیر و شر غلبه می‌کند
نقطه قوت فیلم:ندارد بازیگران:کلیه بازیگران مناسب نقشها نبودند بهداد افتضاح بود نقطه ضعف:فیلمنامه ضعیف در کنار اجرا شلخته وسردستی امتیاز:از نعمت الله ساخت این فیلم مثل سقوط بود شخصیتها پرداخت خوبی نداشتند ارزش یکبار دیدنم ندارد نمره 0 می دهم


خواب زدها

http://picoup.ir/images/67449967956308173471.jpg
مادر فیروز به خواب همه‌ دوستان، آشنایان و کارمندان او می‌رود و از همین طریق هشدار می‌دهد که فقط بیست و چهار ساعت بیشتر فرصت ندارد تا رضایت نازگل مشرقی دختر خدمتکارش را به دست آورد و در غیر این صورت خواهد مرد. فیروز نازگل را پیدا می‌کند و تلاش می‌کند رضایت او را بدست آورد ولی...
نقطه قوت فیلم:ندارد بازیگران:تنها اکبر عبدی شقایق فراهانی خوب بودندبقیه افتضاح به معنای کامل کلمه بود نقطه ضعف:یک فریدون جیرانی حیران در تجربه سبکها و ژانرها امتیاز:خواهشنذ این فیلم نبینید اصلن معلوم نبود چی میخواست بگه وهدفش چی بود نمره 0 میدهم حیف صفری که دادم

[Gallow]

پ.ن:احتمال تغییر نظرم در مورد بلو خیلی زیاده چون هنوز باور نکردم که این فیلم فیلم ساده ای احساس میکنم من متوجه این فیلم نشدم.

کیشلوفسکی ژرف تر از همیشه در روان آدمی به کنکاش می پردازه و با درگیر کردن مان در سلسله ای از نماد های شخصی از نقطه نظر ژولی، ما را با زندگی دورنی او هم آواتر می کنه.

اگر به سینمای کیشلوفسکی علاقه دارید، می تونید به این تاپیک (http://tvworld.info/showthread.php?42823-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%8C-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-gt-Krzysztof-Kieslowski)مراجعه کنید. تا حدودی می تونه در پیش زمینه فیلم ها کمک بکنه.

[Irag]

»» سانجرو يه سامورايي به نظر بيكار و سرخوش‌ه كه وقتي بين دو راهي جاده قرار مي‌گيره با بالا انداختن يه چوب مسيرش رو انتخاب مي‌كنه! مسيري كه سامورايي تنها و خونسرد قصه‌ي ما رو به يه "ناكجاآباد" پرآشوب مي‌رسونه شهري كه در آن يه طرف "سيبي" (صاحب فاحشه‌خانه) با يه عده سامورايي شمشير به دست آماده به جنگ در مقابل "يوشيترا" (صاحب كاروانسرا) و اراذل و اوباش جيره‌خوارش صف‌آرايي كردن و تنها شغل پردرآمد اين شهر به غير از "شمشير"زدن براي يكي از اين دو گروه، تابوت‌سازي‌ه ...
يه اسم ژاپني، يه كارگردان ژاپني، تاريخ 1961 ، از همه مشكل‌تر يه فيلم "سياه و سفيد"!
اين‌ها همه قبل از شروع ترسناك (+ دردناك) به نظر مي‌رسند ولي وقتي فيلم بدون حتي يه "1ثانيه" بيهودگي پيش ميره و تمام تصاويرش خيره‌كنندست و اتفاقات يكي پس از ديگري شيرين‌ به نظر مياد ديگه اين برچسب‌ها رو فراموش مي‌كنيد. خداروشكر قصه‌‌ي يوجيمبو با "ديالوگ"‌هاي منظومه‌ايي و اساطيري و غيرقابل تحمل فاسد نشده و در كنار موسيقي و قاب‌بندي‌هاي با ذوق و سليقه‌ي كارگردان به يه خوراكي خوشمزه تبديل شده كه به نظرم ميشه براي چندين بار تماشاش كرد.
غناي بصري فيلم تا مدت‌ها شما رو از سينماي يكنواخت و بي‌ارزش اطراف‌تون (بخصوص امسال) زده مي‌كنه و اين هم مي‌تونه خوب باشه هم بد!
اگه مثل من از "راشامون" با اون همه تلخي و سياهي و پيچيدگي خيلي بدون مقدمه سراغ "يوجيمبو" بريد كاملا غافلگير مي‌شويد دنياي متفاوت اين دوتا فيلم و نمك و خوشمزگي دومي در مقابل جديت و تلخي اولي اصلا قابل مقايسه نيست. هر چقدر در "راشامون" داستان پيچيده است و نياز به يه اعصاب راحت و آسوده داره اين يكي مثل یه خوراکی خوشمزه لذت بخشه.
اگه دوست داريد يه "وسترن سامورايي" يا "وسترن ژاپني" ببينيد از دستش نديد. فيلمي كه 3 سال بعد از ساخت و اكرانش كراگرداني مثل "لئونه" رو مجبور كرد مدل آمريكايي‌ش رو با عنوان "A Fistful of Dollars (http://www.imdb.com/title/tt0058461/)" بسازه. شايد بد نباشه حتي شيفتگان سينماي تارانتينو (مثل خودم) اين فيلم رو تجربه كنن بعضي اتفاقات "يوجيمبو" مثل "فرياد زدن سامورايي جوان و "مامان" "مامان" كردنش زماني كه تنها گرفتار قهرمان قصه شده و راهي براي فرار نداره تقريبا همون ايده‌اي‌ست كه در "بيل را بكش" قسمت اول تكرار شده. "عروس" هم مثل "سانجرو" بعد از يه توصيه‌ي تربيتي به سامورايي جوان رحم مي‌كنه.

امتياز: 9

http://picoup.ir/images/73506047684923306534.jpg


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0055630/)

[Julie]

Good will hunting
http://8pic.ir/images/14239325329604565714.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0119217/?ref_=nm_flmg_act_45)
خلاصه : پسری که خدمتکار یک دانشگاه مشهوره از هوش بالایی برخورداره ولی راه زندگیشو گم کرده.
به جز بازی خوب رابین ویلیامز(مثله همیشه) فیلم چیز خوب دیگه ای نداشت !! چند تا دیالوگ که از قبل تو ذهن ی نفر ساخته شده بودن و به زور تو ی فیلم گنجونده شده بودن
"فیلمی معمولی برای یک جمعه ی حوصله سربر "
نقد آوانگارد : شروع هیجان انگیز پایانی مزخرف
6/10

[lastshepherd]

http://picoup.ir/images/64142736631299127260.jpg
http://picoup.ir/images/97591690803423217550.jpg


(2013) Welcome to the Jungle (http://www.imdb.com/title/tt2193265/)
(2013) We're the Millers (http://www.imdb.com/title/tt1723121/)


امتیاز: 0/10
امتیاز: 0/10






خلاصه داستان >> ریس یک شرکت طراحی تبلیغاتی، برای ساخته شدن نیروهایش آن ها را همراه یک آموزش دهنده ی نظامی به میان جنگل می فرستد.
خلاصه داستان >> یک دلال مواد مخدر برای پرداخت بدهی خود مجبور به وارد کردن مواد مخدر می شود. او برای اینکه خطر کمتری تهدیدش کند، یک خانواده ی صوری تشکیل می دهد.



نگاهی به فیلم >> من مخالف دیدن فیلم های دم دستی هالیوود نیستم، بعضی وقت ها آدم دلش فیلمی را می خواهد که شده برای دو ساعت از اطرافش دور شود، با فیلم همراهی کرده و مدتی خوش باشد. اما هرگز با دیدن فیلم هایی که ببینده اش را احمق فرض می کند کنار نیامده ام. در اینجا مغلمه ای بی سر و ته از بی مزه ترین اتفاقات دم دستی که بعد از دیدن آن ها از خود متنفر می شوید را شاهدیم. کارگردان با داستان نداشته ی خود سعی در سرگرم کردن ببینده به هر نحوی را دارد که این کار را به بدترین وجه ممکن انجام داده، بازی تصنعی و سرد بازیگران جز بدتر کردن اوضاع کار دیگری نمی کند. فیلم اول برای من جز افسوس چیزی باقی نذاشت، اما ما میلر هستیم را می شود به عنوان یک فیلم قابل تحمل عنوان کرد. تنها چیزی که بعد از دیدن این دو فیلم باقی می ماند، افسوس برای بازیگرانی است که روزی شنیدن نام آن ها برای ما پیام آور شادی و شور بود. کسانیکه با آن ها می خندیدیم و ناراحت می شدیم. از پیروزی آن ها خوشحال و از شکستان غمگین می گشتیم.

[Julie]

من فکر نمیکردم که توی این تاپیک فیلم رو به صورت جدی نقد کنن به خاطر همین تا حالا پست هایی که تو این تاپیک که میزاشتم روی اصول نبود و فقط محض معرفی فیلم بود و اینکه فیلم خوبی برای دیدن هست یا نه!
ولی بعد از اینکه حدود سه چهار ساعت نشستم کل نقد بچه ها و صحبت هشون نگاه کردم فهمیدم که نه اتفاقا این تاپیک از خیلی از انجمنهای سینمایی هم جرفه ای تره به همین خاطر سعی میکنم از این به بعد توضیح های (نه نقد های) حرفه ای تری نسبت به فیلم ها بنویسیم


Moon Rise Kingdom
http://8pic.ir/images/12245521484682715256.jpeg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1748122/?ref_=nv_sr_1)

خلاصه : پسر بچه ی یتیمی که در یک کمپ آموزشی است با دختری که مشکلات مشابهی با پسر دارد آشنا میشود و همین دلیلی برای فرار او از کمپ میشود.
یکی از دوستان بهم پیشنهاد داده بود که این فیلمو ببینم ولی احساس خوبی نسبت به این فیلم نداشتم به خاطر همین بود که مدتها این دست و اون دست میکردم تا اینکه امروز بعد از خوندن پستهای و نقد های بچه ها این حس تو من ایجاد شد تا برم این فیلمو ببینم
فیلم در فضایی مثلا پست مدرن داره صورت میگیره و در تمام طول یک ساعت و نیم سعی داره این نکته رو تو چشمه شما بکنه،داستانی ساده که برای پر شدن یک ساعت و نیمی فیلم کارگردان دست به هر کاری زده از جمله ی اونا میشه به موارد زیر اشاره کرد :
1.افزایش تعداد کاراکترها (مثل همون پیرمرد که از اول تا آخر فیلم همراهمونه و اون خانومی که فقط سیم تلفن رو جا به جا میکنه و کلا سه کلمه حرف میزنه)
2.اضافه کردن سکانس هایی که اصلن ربطی به داستان اصلی نداره (مثله سکانسی که مرد و زن وکیل رویه تخت خوابیدن و درباره موکلاشون صحبت میکنن)
3.همون موزیکی از اول تا آخر فیلم دربارش صحبت میشه حتی تا آخرین لحظه تیتراژ پایانی (یکی نیست بگه بهشون باشه بابا شمائم بلدی آهنگ شاهکار رو فیلمت بزاری)
و...
کلا فیلم از سه قسمت تشکیل شده بود 20 دیقه اول که مخاطب خوابش میبره و برا مخاطب پر از مجهولاته و20 دیقه ای که پسره و دختره با همن تا زمانی که فرنچ کیس انجام بدن و ما بقی فیلم که خواسته داستان رو به سمت درام ببره که تو این عمل هم کاملا نا موفق بود
فیلم پر از صحنه هایی بزرگ نمایی شده برای نماد سازی داشت و دقیقا هم برعکس عمل میکرد اونقدر به ی صحنه جلوه ی ویژه میدادن که مخاطب اصلا یادش میره که چه چیزی قراره از این فیلم دریافت کنه ! مثلا سکانسی که بچه ها تصمیم میگیرن به دوستشون کمک کنن بیشتر منو یاد فیلم 12 مرد خشمگین انداخت و مثلا میخواست دنیای کودکان رو به دنیای بزرگسال پیوند بزنه
بعد از این همه اتفاقات ناخوشایند بزگترین ایراد فیلم شخصیت پردازی بود به طوری که در نهایت لطف شما به زور چند خطی از شخصیت های داستان میشنوین و شخصیتهای فرعیم که اصلا ....
ولی نکات مثبتی هم داشت این فیلم یکی بازی فوق العاده دختره یکی ایده فوق العاده فیلم و یک هم فیلم برداری خوب این فیلم
1/10

پ.ن: یک نمره ام بخاطر فرنچ کیس بود.

[Julie]

Lovely Bones
http://8pic.ir/images/62202348205686231791.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0380510/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : دختری که کنار خانوادش در حال سپری کردن زندگی عادی خودشه تا اینکه همسایشون این دختر رو به قتل میرسونه.
اوایل تابستون بود که به سی دی فروش محلمون رفتم و یه نگاهی به فیلماش انداختم و وقتی اسم این فیلمو دیدم خیلی خوشم اومد.بهترین اسم ممکن برای این فیلم انتخاب شده بود!طوری که منو خیلی جذب کرد ولی وقتی اومدم خونه و فیلم رو دیدم نظرم به کل عوض شدو از فیلم متنفر شدم تا اینکه دیروز بین فیلمایی که دوستان بررسی کرده بودن دیدمش و با نمره 9 ""ایرج""!!!! و 10 ""سردرد "" ترجیح دادم که یکبار دیگه این فیلمو ببینم تا شاید نظرم در موردش تغییر کنه!
ولی باز هم همون نا امیدی برام پیش اومد : همه چیه فیلم به صورت عالی در کنار هم قرار گرفته شده، یک داستان شاهکار! بازیگرای فوق العاده! دیالوگ های به جا و مناسب و همه چی دست به دست هم داده تا فیلمی فوق العاده بسازه ولی ولی ولی (سه بار تاکید) بزرگترین ایراد فیلم استفاده از افکت های زیاد و رنگارنگ هست! در سکانس هایی که میشد با فضاسازی طبیعی فضای فیلم رو تسخیر کرد پیتر جکسون برای نشون دادن اینکه افکت گذاری بلده با افکت تمام صحنه رو خراب کرده و به جای فضای سورئال ،فضای کودکانه در حد انیمیشن های پیکسار ساخته ! انقدر این افکت گذاری ها برای من آزار دهنده بود که بعضی جاها اصلا به کل یادم میرفت که داستان فیلم چی بوده و داره چه اتفاقایی میافته !

5/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/44853244301303756684.jpg


.:IMDB:.


»» ويولن، يه باس عمودي، ماندولين و يه گيتار و بانجو اينا همه‌ي زندگي "ديدر" قبل از آشنا شدن با عشق زميني‌اش "اليسا"ست. اليسا نيز يه هنرمند خالكوبي خوش سليقه است كه نام تمام "مردان" زندگي سابقش رو روي بدنش خالكوبي كرده! خواندن همه‌ي اينا باعث ميشه قبل از تماشاي فيلم احساس كنيد با يه درام موزيكال (اين‌جوري صداش مي‌كنن!) عاشقانه‌ به سبك "Once (http://www.imdb.com/title/tt0907657)" طرف هستيد ولي خب اين تصور شما در اولين سكانس از بين ميره و با تلخ‌ي يه اتفاق خيلي واقعي اونم به روايت "اروپايي" روبه‌رو مي‌شويد. (سعي مي‌كنم اتفاق رو پيش خودم به امانت نگه‌دارم تا خودتون فيلم رو تماشا كنيد.)

داستان سواي ديالوگ‌ها (سخنراني) و نمادهاي بي‌تاثيرش به شدت ساده و خب قابل درك‌ه چون اين قرار نيست يه چالش غيرواقعي و فانتزي باشه اتفاقي كه براي هركسي ممكنه بيفته. و تا اينجا همه چيزش مشابه فيلم‌هاي اجتماعي است ولي تفاوت فيلم و نكته‌ي جذابش نحوه‌ي روايت و رفت و برگشت‌هاي مداوم و منظم و دقيق زماني است. يعني كل فيلمنامه‌ي اين فيلم بلژيكي برپايه‌ي همين روايت پايه‌ريزي شده. يه وقتي بايد با "اليسا" و "ديدر" آشنا بشويم كه به قول معروف "كار از كار گذشته"! و اين دوتا با بدترين فحش‌ها همديگر رو گوشمالي دادن!

تا اونجايي كه خبر دارم اين فيلم بيشترين نامزدي را در جايزه فيلم اروپاي امسال داشته و در بخش فيلم‌هاي خارجي زبان اسكار هم حضور داره.

پ.ن اول: بازهم هشدار ميدم كه اين فيلم يه "داستان تلخ" با يه روايت تلخ‌تر!

پ.ن دوم: يه چيز قابل ملاحضه در اين فيلم كه نبايد ساده گرفتش هم "موسيقي"ست هم "متن" موسيقي و كلام خواننده كه خب شما اين‌ها رو از زبان دو شخصيت اول فيلم بايد گوش كنيد و فهم و درك شعرها كه بهتره براي نزديك‌تر شدن به فيلم از اين‌ها سردربياوريد حالا با يه زيرنويس خوب يا غير از اون.

پ.ن سوم: امسال چقدر بازی خوب از بازیگران لیدی دیدم Veerle Baetens (http://www.imdb.com/name/nm0046424/?ref_=tt_ov_st) هم یکی دیگه از این خوب‌ها بود.

امتياز: 6.5

[Snow]

http://picoup.ir/images/64570249178378038405.jpg
Wolf of wall street 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0993846/)
خلاصه:داستان فیلم چگونگی تبدیل شدن فردی به نام جوردن بلفورت(دی کاپریو)به گرگ وال استریت و غرق شدن اون در پول و فساده...
ژانری دیگر در کارنامه ی اسکوسیزی!اسکورسیزی که قبلا اثاری در زمینه های درام و خشن و معناگرا در کارنامه ی خود داشت اینبار شانس خودش رو در زمینه ی کمدی-درام امتحان کرده!و شانس هم با اون یار بوده!
داستان فیلم با وجود طولانی بودن فیلم(نزدیک 3 ساعت)هرگز برای مخاطب خسته کننده نمیشه و مخاطب دائم به فکر پایان سرنوشت جوردن هست.دی کاپریو که از زمان همکاری قبلش با اسکورسیزی((Departed (2006) به پختگی بیشتری رسیده در این فیلم بسیار درخشان ظاهر شده و به جرات می شه گفت اگر کس دیگری به جای او بازی میکرد فیلم به یه شکست بزرگ برای اسکورسیزی تبدیل میشد!گروه بازیگران کاملا حرفه ای و به جا انتخاب شدن و به خوبی از پس نقش خودشون بر اومدن.موسیقی فیلم در حد شاهکار نیست ولی با فیلم تناسب خوبی دارد!البته فیلم خالی از اشکال هم نیست و حفره هایی در فیلمنامه و زندگی شخصیت جوردن وجود داره!در کل اگر حتی از همه چیز فیلم متنفر باشید بازی جادویی دی کاپریو(که به احتمال زیاد اسکار امسال رو به دست میاره)کاری میکنه که از فیلم لذت ببرید!
نمره:8.5/10
http://picoup.ir/images/94931569067102135266.jpg
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0780504/?ref_=ttsnd_snd_tt)
Drive 2011
خلاصه:فیلم در مورد مردیست که زندگی خودش رو با کار در گاراژ و رانندگی برای خلافکاران در شب میگذرونه همه چیز طبق روال پیش می ره تا اینکه زن جوانی با او همسایه می شود و مشکلات اون اغاز میشه...
راستش من علاقه ای به دیدن این فیلم نداشتم!داستان به نظر کلیشه ای میومد و بازیگران و کارگردانِ مشهوری هم نداشت!اما با تعریف هایی که ازش شنیدم تصمیم به دیدنش گرفتم و بعد فهمیدم که داشتم یه شاهکارو از دست میدادم!رایان گاسلینگ در این فیلم با تمام وجودش بازی میکنه و به فیلم رنگ می بخشه.شخصیت پردازی در این فیلم در اوج قرار داره و با اینکه حتی تا پایان فیلم اسم شخصیت اصلی بر ملا نمی شه ولی مخاطب با اون کاملا ارتباط برقرار می کنه!فیلم بیشتر به صورت نمادین با مخاطبش ارتباط برقرار می کنه و حرفش رو مستقیم نمی زنه.در اکثر سکانس ها نگاه ها نقش زبان رو برای بازیگرا دارند و با زبان بدن احساساتشون رو به زیبایی بیان می کنن.موسیقی فیلم از حد خود فیلم هم فراتر میره و شاید یکی از بهترین soundtrack های چندین سال اخیر باشه!جالبه بدونید فیلمنامه این فیلم توسط یک ایرانی به نام حسین امینی نوشته شده!در پایان می تونم بگم که این فیلم فیلمی برای مخاطبان عام نیست و مخاطبای خاص خودش رو جذب میکنه.شاید به همین علت که نمره های این فیلم اکثرا یا بالای 9 هستند یا زیر 4...
نمره:9/10

[arefeh-7]

http://www.downloadrooz.ir/wp-content/uploads/2013/12/gandom.jpg



بوی گندم محصول 1392 و هنوزم تو سینماها در حال اکران و اولین کار محمد رضا خاکی محسوب میشه

خلاصه پخش شده :

داستان فیلم از این قرار است که سه دوست از کودکی با هم قرار می‌گذارند تا کنسرتی را در جوانی بر روی سکوی نفتی ابوذر خلیج فارس مهم‌ترین سکوی نفتی ایران برگزار کنند. زیرا پدر یکی از این سه دوست به نام «عرفان» روی این سکوی نفتی شهید شده است و...

البته خلاصه ای که پخش شده فقط محض خندست و فیلم هیچ شباهتی به خلاصه نداره یعنی حتی 1 درصد

خلاصه اصلی :گندم یه دختر روانیه البته شعر هم میگه عاشق معلم موسیقیش میشه که این معلم دوتا دوست صمیمی داره (چشم یکی از رفقا دنبال گندم هست )این زوج خوشبخت عقد می کنن در همین احوالات می خوان اهنگ خلیج فارس رو اجرا کنند ، عرفان مشکل کلیه داره بعد از عمل پیوند کلیه تو تصادفی کشته میشه و حالا گندم نمی تونه قبول کنه عرفان مرده هنوز با عرفان حرف می زنه تا اخر فیلم سعی میشه به گندم بفهمونن عرفان مرده ....

فیلم نامه موضوعی بی سر ته داشت با دیدن فیلم نمی دونی واقعا داستان چی رو می خواد دنبال کنه ابتدای داستان ماجرای گندم (الناز شاکر دوست)میانه داستان پرت ونزدیک به انتهای داستان ماجرای عرفان (مصطفی زمانی )و انتهای داستان هم زمان فیلم رو طوری می خواستن پر کنند که تمام سکانس هایی که گندم با توهم عرفان حرف می زد رو یک بار با عرفان یک بار بی عرفان مو به مو پخش می کرد

اصلا نمیشه گفت مربوط به دفاع مقدسه چون کل سکانسی که روی این موضوع داشت مانور میداد نگاه عرفان به عکس پدرش بود و تیکه ای که عکس زمان جنگ علی اوسیوند رو نشون داد که البته وقتی کل فیلم ربطی به موضوع جنگ نداره گمان میره این کار برای خلاص شدن از دست وزارت ارشاد بودو زودتر اکران شدن !!!

بازی زمانی ،شاکردوست و اوسیوند خوب بود ولی وقتی کاراکتری تعریف نشده باشه وفیلم نامه حرفی برای گفتن نداشته باشه حتی با بازی عالی هم نمی تونی بابازیگر ها ارتباط برقرار کنی البته بازی افتضاح رضا یزدانی و پولاد کیمیایی کاملا به چشم میومد



امتیاز :0

[kingmiladkh]

Rush

محیط پیرامون ما و انسان هایی که دور تا دور ما رو فرا گرفتند، به ذاته شخصیت های پرداخت شده ای هستند که تنها فقدان یک قصه دراماتیک باعث میشه علاقه ای به شنیدن داستان زندگیشون نداشته باشیم، جامعه بهترین و کامل ترین شخصیت ها رو برای ایفای نقش در یک موقعیت درامتیک به ما تحویل میده و تنها کاری که یک ذهن مستعد برای استخراج یک فیلم با شکوه، از دل جامعه باید انجام بده، یک چشم تیز بین برای انتخاب درست و استعداد دراماتیزه کردن وقایع و ترجمه آنها به زبان سینماست. ران هاواردِ کارگردان بی شک همون کسیه که زبان سینما رو میشناسه و توانایی ترجمه یک واقعیت رو به زبان سینما داره و جیمز هانت و نیکی لائودا هم شخصیت های درستی هستند که از دل این جامعه با آدمهای رنگارنگ فراوانش به درستی انتخاب شدند.
یک اثر سینمایی به یک سری مصالح اولیه نیاز داره تا به یک درام قابل قبول و اثر گذار تبدیل بشه، اولینش بستر و موقعیت داستانی مناسب برای شکل گیری داستان و حضور شخصیت هاست، دوم یک پروتاگونیست با عزم و اراده راسخ برای رسیدن به مقصود و سوم یک آنتاگونیست در حد و اندازه پروتاگونیست، هر چه توازن این دو نیروی موافق و مخالف بیشتر باشد کشمکش ها جذاب تر و داستان تاثیر گذار تر از آب در خواهد آمد.
جیمز هانت و نیکی لائودا، شخصیت های واقعی هستند و همین واقعی بودن و شناخت اینکه واقعیت تا چه اندازه میتواند بی رحم باشد، کارکترها را برای مخاطب مهم و باعث بوجود آمدن نگرانی در مخاطب برای سرنوشت شخصیت ها شده است، هنر ران هاوارد در این بوده که سعی نکرده با اسطوره سازی بُعد واقعی شخصیت ها را از آنها بگیرد.
ران هاوارد صحنه های درستی از چالش و رقابت و زندگی این دو نفر انتخاب کرده و تمامی این انتخاب های درست، در نهایت منجر به فیلمی با کیفیت و آینه ای تمام نما، از شخصیت های انسانی، بررسی رقابت و کنکاش در روحیه قهرمانان شده است و این سوال مهم که براستی در زندگی چه چیزی ارزش دارد؟!
با جرات میتونم بگم در حال حاضر راش بهترین فیلمی بوده که در سال 2013 دیدم، ران هاوارد کارگردان پر نوسانیه، اما وقتی روی دور باشه، آثار با شکوهی خلق میکنه.

[Julie]

Kill Bill vol1
http://8pic.ir/images/60905137981618295283.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0266697/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : اصولا نوشتن خلاصه برای فیلم های تارانتینو سخته ولی در کل فیلم در مورد یک خانومی هست که به دنبال انتقام گرفتن از کساییه که روزه عروسیش میخواستن بکشنش.
کوتاه ترین نظری که میشه داد اینه که اگه از فیلمای جنگی ژاپنی و چینی که پر از تخیلات و اتفاقات عجیب غریبن خوشتون میاد چرا فیلمو به کارگردانی تارانتینو نبینید ؟
کلا فیلم چیز خاصی نداشت برای اشاره کردن با توجه به کارگردان میشد فهمید که فیلم پر از ایده های تصویر برداری و نور پردازی و ... هست.
5/10

[hadi2006mi]

nebraska

http://picoup.ir/images/31095246377062592061.jpg

پیرمردی که فکر میکند در شهری برنده جایزه یک میلیون دلاری شده است چند بار از خانه فرار میکندتا بالاخره پسر خانواده تصمیم میگیرد با پدر راهی جاده شود برای گرفتن این جایزه خیالی و در طی سفر به رازهای خانوادگی پی میبرد که در نگرش اون به پدرش تاثیر میگزارد وسعی میکند با کمال میل رویاهای پدر به حقیقت تبدیل کند
یک فیلم داستانگو که نشان میدهد فیلمنامه دقیق چقدر در ساخت یک فیلم خوب نقشی اساسی دارد فیلم علاوه بر قابهای عالی(که حتی با توجه به فیلمبرداری سیاه و سفید)به چشم میومد از بار طنزیم برخوردار بود.به موارد ذکر شده بازیهای روان فیلمم اضافه کنید تا منوجه بشید که کاندید شدن برای جایزه اسکار بیدلیل نبوده است.
داستان دعواهای همیشگی پدرها و پسرها و پیروزی پدرها ایتنبار هم تکرار میشود ولی با شیرینی که الکساندر پین بخورد شما میدهد تا زمانی در ذهن شما نقش خواهد بست دیدن این فیلم زیبا رو از دست ندهید هرچند مدت زمان فیلم یکم زیاد به نظر میرسد من به فیلم نمره 7 میدهم

[Irag]

http://picoup.ir/images/40827929075311362303.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0455960/)



The Hitcher 2007


»» جيم و گريس براي لذت بردن از تعطيلات آخر هفته مي‌زنن به جاده‌ايي كه "جان رايدر" تقلبي منتظرشون‌ه!
جنس فيلم كاملا جوره يه 3 تا شخصيت با اسم‌هاي دم‌دستي كه راحت ميشه تلفظ‌شون كني (جيم،جان و گريس) با يه جاده‌ايي كه تمومي نداره به اضافه‌ي يه غريبه‌ي رواني كه همه جا حضور داره از بازداشتگاه يه كلانتري وسط ناكجاآباد بگيريد تا توي يه اتوبوس از رده خارج افتاده توي انباري يه پاركينگ با عمر 200ساله! خلاصه به جاي تصور يه انسان با مشخصات يه مرد‌خشن اسلحه به دست يك "روح" رو تصور كنيد كه قدرت اين رو داره همه جا و همه كس رو آزار بده بدون اينكه زخمي برداره!

براي يه "B Movie (http://en.wikipedia.org/wiki/B_movie)" زياد منطق مهم نيست (يا اصلا مهم نيست) بيشتر اون "خود اتفاقات" مهم هستند. اينكه سريع،پشت سرهم،بي‌دليل و با دليل فقط "اتفاق" باشند. البته هر فيلمي انگيزه‌ايي داره يا ميشه براش انگيزه و منظور تراشيد ولي خب چون اين فيلم كلا "شيء" ساده‌ايي‌ه توي همون تيتراژ ابتدايي با نقش بستن اين جمله كه : "سالانه 42000 نفر در بزرگراهاي آمريكا كشته مي‌شوند." تقريبا ميشه متوجه‌ي خشونت "جان‌رايدر" و همچنين ترافيك "انفجار ماشين‌ها" و "تكرار تصادفات" شد. ديگه پيام از اين واضح‌تر و سرگرم‌كننده‌تر!
براي لذت بردن از اين فيلم فقط 80 دقيقه وقت داريد و چقدر هم عالي.

امتياز: 5
پ.ن: برای تماشای این فیلم میشه بهانه جور کرد از بازی "ند استارک (http://www.imdb.com/character/ch0154681/)" محبوب تا شنیدن موسیقی پایانی.

[Julie]

Gravity
http://8pic.ir/images/31672208533778254890.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1454468/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : در یک ماموریت فضایی برای چند فضانورد " آمریکایی" مشکلاتی پیش می آید.
وقتی که رفتم سراغ قیلم انتظار یک شاهکار از همه نظر رو داشتم ولی نه دلتنونو صابون نزنید و انتظاراتون رو پایین بیارید و فقط انتظار یک ایده جدید برای فیلم ساختن داشته باشید ! تو کل فیلم کاملا از فیلم راضی هستید پس ارزش یک ساعت و نیم وقت گذاشت رو داره ولی فیلم داستان خاصی نداره و دیالوگ ها و مضمون های سیاسی و احساسی فیلم جلوه خوبی ندارند به طوری که خیلی جاهای فیلم تصنعی بودن دیالوگ ها کاملا مشهوده ! ولی فیلم برداری و ایده انقدر خوبه که اعصابه شما رو بهم نریزه. یکی دیگه از خوبی های این فیلم اینه که شما راحت میتونید کنار خانوادتون بشینید و فیلم رو ببیند.
7/10
پ.ن : حتما فیلم رو تو ی نمایشگر بزرگ و ترجیحا سه بعدی ببینید وگرنه کل لذت فیلم رو از دست میدید چون فیلم کلا جلوه ی دیداری داره تا شنیداری.
پ.ن.پ.ن : عمرا این فیلم اسکار بهترین فیلم سال رو بگیره،وال استیریت رو هنوز ندیدم ولی قطعا حقه آمریکایی بهتر از این فیلم بود.
.
.
.
.

Artist
http://8pic.ir/images/60564530385687732503.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1655442/?ref_=fn_al_tt_1)
وقت خودتون رو هدر ندید
افتضاح به معنای واقعی
0/10

[Julie]

Detachment
http://8pic.ir/images/87209556139751736295.png (http://8pic.ir/)

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1683526/?ref_=nv_sr_1)
خلاصه : معلم جایگزین وارد یک مدرسه میشود ، مدرسه ای که در آن اتفاقات خیلی خاصی میافته!
نوشتن برای چنین فیلمی خیلی سخته ! هر چقدرم که تلاش کنی که از این فیلم تعریف نکنی نمیشه ! فیلمی که شاید آرزو داشتم وجود داشته باشه رو امروز دیدم !
کمتر اتفاق میافته که کسی بخواد وارد دنیای نوجوونا بشه و واقعا زندگی حقیقی اونارو نشون بده ! شاید این به خاطر اینه که نوجوونیه بقیه طور دیگه ای گذشته یا تغییر نسل و فاصله انداختن سالها بین ما و نسل های دیگمون باعث میشه که هر موقع فیلمی در مورد نوجوونا ساخته میشه تماما در مورد چیزهایی صحبت میکنه که از نظر یک نوجوون حالا دیگه مسخرست !!! ولی مثله اینکه تو این مورد هم استثنا هایی وجود داره اولین تجربه من تو دیدن چنین فیلمهایی" مزایای سر به زیر بودن " بود وحالا برای بار دوم این سبک فیلم رو تجربه کردم!
کمتر اتفاق میافته تو دنیای سینما "واقعیات" به تصویر کشیده بشن و مخاطب از اون لذت ببره ! همیشه این تخیلات و این عقاید هست که فیلمها رو میسازه و مخاطب رو هدایت میکنه به سمتی که دوست داره !
تو این فیلم "صنعت " سینما کنار گذاشته شده و یادی از "هنر " فیلم شده ! به شخصه فکر میکنم وقتی هنر صنعتی نباشه زیباتر و بدیع تر میشه! واسه همین فیلم منو شگفت زده کرد از همون تیتراژ اول فیلم میشه کاملا متوجه شد که با ی فیلم کاملا متفاوت مواجه هستین. معمولا تیتراژ ها طوری ساخته میشن که توجه مخاطب به اسامی و اشخاص جلب بشه ولی این فیلم از همون اول ایده ای رو پیاده میکنه که مخاطب از همون اول به دنبال "مفهوم" و "هنر" بگرده ! هنرمند به دنبال این نیست که نشون داده بشه هنرمند به دنبال اینه که مخاطب باهاش همدردی کنه از هنرش لذت ببره بعد اون رو بشناسه و این نکته تو این فیلم رعایت شد که باعث تعجب من شد چون تنها هنری که میشه بیخیال موضوع "نشون داده شدن " شد سینماست و اگر این نکته(به دنبال هنر بودن نه به دنبال شهرت بودن) در مورد سینما رعایت بشه ! میشه کاملا فهمید که شما با یک هنرمند واقعی مواجه هستید !
لبخند ، بغض ، گریه، عشق ، نفرت،همه و همه به معنای واقعی تو این فیلم دیده میشه.
10/10
پ.ن : پیشنهاد میشه ببینید حتما
پ.ن.پ.ن : ساعت 2 و 18 دیقست وگرنه این فیلم نیاز به حداقل سه برابر این توضیح داشت!
http://8pic.ir/images/56150486074590917460.png (http://8pic.ir/)

[Julie]

بر خلاف نظر منتقدان، لولیتا اثری درباره جنسیت نیست، بلکه درباره عشق است و درباره انواع تحریفات و سوء تفاهماتی که مفهوم عشق از لحاض روان شناختی در ذهنیت آدمها پدید می آورد.
باورم نمیشه بالاخره کسی پیدا شد که این قسمت فیلم رو درک کرده باشه.

[lastshepherd]

http://picoup.ir/images/09579013023651074365.jpg

(2013) Disconnect (http://www.imdb.com/title/tt1433811/?ref_=ttcrv_crv_tt)
(http://www.imdb.com/title/tt1454468/)
امتیاز: 6/10




خلاصه داستان >> سه داستان متفاوت که به صورت موازی پیش می روند، هر سه بوسیله ی یک نخ ارتباطی اجتماعی، به هم مرتبط می شوند. پسری 15 ساله که گرفتار یک فیک آی دی مونث می شود، زن خبرنگاری که در تلاش است با جوانی که س س کم می کند، مصاحبه کند. مرد و زنی که گرفتار اخاذی اینترنتی می شوند.

نگاهی به فیلم >> سه داستان موازی در مذمت اینترنت به صورت کلی و فضاهای مجازی به صورت جزئی تر. این فیلم در اصل مثل یک بیانیه ی سیاسی بود. اعلام آسیب (با آسیب شناسی تفاوت بنیادی دارد) و تمام. داستان فیلم مانند یک سخنرانی در ذهن مخاطب کوبیده می شد. بعد از شروع و سکانس ابتدایی شما با فضایی برخورد می کنید که به صورتی قدرتمندی می تواند محکم پیش برود (از نظر جذابیت و ارزش داستانی) ولی تصنعی بودن دیگر داستان ها باعث از دست رفتن این پتانسیل نهفته در این قسمت که خود قابلیت پرداخت به صورت یک فیلم مستقل را دارد، می شود. شما در حین دیدن فیلم مدت زمان زیادی را صرف خواندن چت بازیگران با هم می کنید. روابط تین ایجری (دختران دبیرستانی با هم، روابط ایجاد نشده و گم گشته بین پدر پسر) می بینید که این به استقلال بدنه ی سنگین فیلم که قصد ارائه موضوعی جدی را به تماشاگر دارد، آسیب بسیار زیادی زده است. مشکل این بود که فیلم گمشده به نظر می رسید، در پایان آن تازه از نظر محتوایی به ابتدای آن می رسیم. تمام فیلم پر از تنش است، تنش هایی گاها بیهوده که به فاجعه منجر می شود، غیر از خط داستانی شروع، داستان دوم (پسر) هم هر چقدر پرداخت و بازی بازیگران آن را خوب در نظر بگیریم (شاهد یکی از بهترین بازی های جیسن بیتمن خواهید بود)، قسمت های زیادی از آن اضافی بود و بسیار سبک و سرهم بندی شده به نظر می رسید. داستان سوم (زن و مرد) به راحتی بدون آسیب به فیلم قابل حذف بود.

پ.ن: متاسفانه داستان فیلم در دست های قدرتمند کارگردان، خرد شده بود. فیلم نامه پتانسیل خوبی داشت و جای کار زیادی داشت که متاسفانه انتظاری که داشتم رو برآورده نکرد.

[Julie]

3Iron
http://8pic.ir/images/90599007009018734620.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0423866/)
خلاصه : پسری مشغول پخش کاغذهای تبلیغاتیه و کاغذارو دقیقا روی قفل در خونه میچسبونه تا درصورت نبود صاحب خونه وارد خونه بشه و تا برگشتن صاحب خونه اونجا زندگی میکنه.
به هیچ وجه دوست نداشتم که به سمت سینمای آسیا بخصوص شرق آسیا برم. معمولا وقتی همه به شدت به سمت یک سینما یا یک موسیقی هجوم میبرن من ترجیح میدم سراغش نرم.ولی خوب نمره 7 ایرج و داستان جالبی که تو خلاصه این فیلم خوندم منو مجاب کرد که این فیلم رو ببینم!
از اون دسته فیلم هایی که مخاطب باید حوصله داشته باشه تا از هنرش لذت ببره!مثل گوش دادن به سمفونی های بتهوون! ریتم کند فیلم کمک زیادی به فیلم کرده،به شخصه از ضرب آهنگهای تند و پر چونگی سینمای غرب و آمریکا خسته شده بودم واین فیلم مثله یک چایی بعد از یک روز خسته کننده خیلی بهم چسبید.
از مهمترین چیزایی که دیدم تقلید درست (نه کورکورانه به سبک ایرانی) از سبک فیلم برداری فیلم های دهه 50 و 60 هست که تو اون دوران معمولا اکثر فیلم ها ضرب آهنگی شبیه به همین فیلم داشتند." فید شدن تصویر منو یاد استنلی کوبریک مینداخت."
توی یک سکانس من متوجه شدم که فیلم باید عجیب و غریب باشه (سکانسی که موتوری که دقیقا شبیه به پسرست از تونل خارج میشه و دوربین با چرخش پسررو نشون میده که کنار موتورشه) "اینجا دقیقا یاد سکانسی که تو فیلم سرگیجه پسره دختررو نجات میده افتادم اونجا هم دقیقا همین شک رو داشتم
ضبط صوت ها هم برام خیلی جالب بودن یکیشون دقیقا شبیه ضبط صوتی بود که وقتی من 8 سالم بود داشتیم (خاطراتمو زنده کرد)

7.5/10
تاپیک دانلود فیلم (http://tvworld.info/showthread.php?2295-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF) (از ایرج هم به خاطر لینک ممنونم)
پ.ن : با توجه به تایمی که فیلم رو دیدم آخر فیلم ترس داشتم !
پ.ن.پ.ن : چون فیلم های شرقی نمیبینم چند تا سوال برام پیش اومده:
آیا فرهنگ برهنگی توی کشور های آسیایی واقعا اینطوریه ؟ یا فیلم قرار بود ساختار شکن باشه ؟(اگر قرار بود ساختار شکن باشه نمره اش به 4 تقلیل میافت)
آیا موسیقی ای که پخش میشد عربی بود؟
آیا سینمای شرق آسیا هم بعد از گذروندن دوران اوج (مثله سینمای آمریکا در دهه 50 و 60 و 90) به ذلت و خواری افتاده یا اینکه هنوز هم فیلم هایی با سطح کیفی ای مثل این ساخته میشه ؟

[Irag]

http://picoup.ir/images/79518678356421961709.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1854513/)



Blancanieves 2012


»» آنتونيو گاوباز حرفه‌ايي و معروف شهر سويل در جريان آخرين نمايش‌ش بر اثر ضربه‌ي مهلك يك دستگاه گاو وحشي مشكي رنگ دچار نقص فني و براي هميشه "ويلچر"‌نشين ميشه و دقيقا در همين زمان همسر حامله‌اش "كارمن" خانوم در اتاق مجاور همان بيمارستان "كارمن"كوچك رو به دنيا و پدرش تقديم مي‌كنه و به جاش‌ مثل يه مادر فداكار جانش را از دست ميده و حالا زندگي جديد "كارمن" كوچك با نامادري تازه به دوران رسيده‌ و خودشيفته‌اش در زيرزمين طويله‌مانند خانه‌ي اشرافي پدر فلج و مظلوم‌ش تازه شروعي دردناك‌تر از قبل است ...

الهام گرفته از داستان برادران گريم اين ادعاي سازنده است و "سفيد برفي به روايت اسپانيايي" هم ادعاي بنده‌ي حقير از اين فيلم به ظاهر سياه و سفيد صامت است. داستان تقريبا همان "سفيد برفي" است با همان "ويژگي"‌هاي جذابش كه دائم با شنيدين عنوان "سفيد برفي" در ذهن‌ ما نقش مي‌بنده. فقط اينجا خبري از رنگ‌آميزي شيرين و دلرباي دنياي داستان نيست و همه چيز سياه و سفيد و بي‌صدا (موسيقي رو فاكتور بگيريد) طراحي شده + اينكه چون روايت داستان به دست يه اسپانيايي افتاده همه‌ي اتفاقات بايد با "گاوبازي" شروع و با "گاوبازي" به اتمام برسند.

خب همين "الهام" گرفتن و خلاقيت "صامت"سازي داستاني كه بايد با بهترين كيفيت و بهترين صداها و بهترين رنگ‌ها ساخته مي‌شده، يه عده سينمادوست كه به "متفاوت" ديدن اهميت ميدن رو براي تماشا و لذت بردن از اين فيلم اسپانيايي راضي كنه. ولي خب اين همه‌ي ماجرا نيست و شايد يكنواخت بودن در اجرا بدون كمترين خلاقيت و بهره نگرفتن از دنياي سينماي جديد باعث شده زياد كار دلچسب از آب درنياد. (حالا فقط كافيه "سفيد برفي و شكارچي" به روايت آمريكايي رو تماشا كنيد. + (http://www.imdb.com/title/tt1735898/) )
برتري "سفيد برفي" نسبت به فيلم‌هاي جديد "صامت" كه اكثرا كوتاه هستند اينكه روي همون "سادگي روايت داستان" و شخصيت‌پردازي ساده تاكيد داره. اگه يه ذره فيلم از شدت "پليدي" و رابطه‌ي "نامادري و سرهنگ" كم مي‌كرد اون وقت مي‌شد راحت تماشاي اين فيلم رو براي يه عده بچه دبستاني هم توصيه كرد! دقيقا يه نمايش تصويري شبيه به همان چيزي كه شما در فيلم "آرتيست (http://www.imdb.com/title/tt1655442/)" تجربه كرديد.

توصيه و پيشنهادي براي "حتما" ديدنش ندارم چون هنوز تا يه "اتفاق" سينمايي بسيار فاصله داره و شايد تمام اهميت قضيه براي وطن سازنده و خاطره‌بازي يه عده منتقد باشه.

امتياز: 5

[Irag]

http://picoup.ir/images/50171758166942306024.jpg http://picoup.ir/images/21775500542206866784.jpg



http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1560970) http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1531901)


Neds : گلاسكو 1972 پسري به نام "جان مگ‌گيل" شاگرد اول كلاس A در حال تبديل شدن به موجودي ترسناك و هيولايي چاقو به‌دست توي خيابون‌هاي گلاسكوست! اين يه خلاصه‌ي نه‌چندان دقيق از همه اون چيزي‌ه كه قراره شما رو به مدت 2 ساعت نصيحت كنه اونم با لحني كه گاهي اوقات طنزه و باحال به نظر مي‌رسه و گاهي هم تلخ و عصبي انگار كه تكليف معلوم نيست. مثل سكانس دعواي خياباني جان با "پسر خدا" و چاقو خوردن "پسر‌خدا" و پيروزي جان. (با همين ريتم خوانده شود)

عوض اين بلاتكليفي يه چيز كاملا مشخصه اونم اينكه از ابتدا قراره جامعه "جان" رو به برادرش "بني" (يكي مثل همه‌ي قلدرهاي محله) تبديل كنه. مدرسه و تنبيه بدني، خانه و يه پدر الكلي، محله و نوجوان چاقو به دست به اضافه‌ي "يه ماشين كپي به نام جان‌مگ‌گيل" كه واو به واو اتفاقات اطرافش رو كپي مي‌كنه و فقط منتظر يه فرصتي مثل تعطيلات تابستانه است تا اين نيروي بالقوه رو بالفعل كنه.
مشكل تمام اين فيلم‌ها اينكه براي يه "پايان" خوب ساخته نشدن و اگه اجازه هم داشتن تا زمان "مرگ" جان‌مگ‌گيل روايت رو ادامه مي‌دادن! و حالا در يه پايان مضحك كاملا نمادين جان به همراه رفيق يا همان اعمال بد گذشته‌اش بايد از كنار يه گله شير به سلامت عبور كنن.

امتياز: 5

Byzantium : النور وب: داستان من با "كلارا" شروع ميشه ...

من: گول حرف‌هاش نخوريد توي يه داستان خون‌آشامي يا اصطلاحا "ومپاير‌استوري" با برچسب "هاليوود" داستان با "فرانك" شروع ميشه يه قطب مثبت كه قراره در پايان به زوج ومپاير قصه‌‌ي غيرجذاب ما ملحق بشه. همه چيز "فرانك"‌ه حتي مي‌تونم توصيه كنم كه علاوه بر حرف‌هاي النور گول ريتم فوق‌العاده و اجراي خوب و لوكيشن هولناك آپارتماني سكانس ابتدايي رو هم نخوريد چون خيلي زود همه‌ي اين چيزهاي عالي به زير متوسط تبديل ميشه دقيقا مشابه "مضحك" بودن يه انجمن دو نفره‌ي خيلي‌خطرناك كه به ماموران تعقيب و گريز شيفت شب بيشتر شبيه هستند تا "مخفي".
يه سري محدوديت‌ها براي يك اجراي فوق‌العاده بخصوص در اين جور داستان‌ها كه با خون و دندان سر و كار داريم در هاليوود وجود داره كه هرگز اجاره نميده تا حداقل به جاي اين داستان غيرجذابش از تصوير "لذت" ببريم.

اميتاز: 0

[AR!@N]

http://picoup.ir/images/98513237735397918303.jpg

The Lincoln Lawyer (http://www.imdb.com/title/tt1189340/)

فیلم در مورد یکی از پرونده های وکیلی به نام میک هالر (متیو مک کاناهی) هست . متهم پسری از یک خانواده پولدار که به جرم تجاوز و حمله
به یک فاحشه دستگیر شده . فیلم شروع بسیار خوبی داره و بازی زیبای McCounaughey جذابیت فیلم رو دو چندان کرده . بهترین
بخش های فیلم هم مربوط به جلسه های دادگاه میشه بزرگترین مشکل فیلم پایانش هست که بسیار ضعیف و کلیشه ای کار شده و گند زده به کل فیلم .
امتیاز 7/10


http://picoup.ir/images/55084410820965808291.jpg

An American Crime (http://www.imdb.com/title/tt0802948/)

داستان این فیلم واقعی هست و در مورد یک زنه که دختری رو که باهاش زندگی میکرده رو تهایتا به کشتن میدن.
پدر و مادر سیلویا (Ellen Page) او و خواهرش برای مدتی پیش همسایه شون گرترود میزارن تا به سفر برن و روی
مشکلات زناشویی خودشون کار کنن . خلاصه کل فیلم شکنجه شدن این 2 تا دختر توسط گرترود و صحنه هایی
از دادگاه در حال برگزاری هست . همین تمام! هیچی نداره دیگه! هیچ اتفاق دیگه ای نمی افته تو کل فیلم .
تنها چیز قابل تحمل بازی الن پیج بود که نسبتا خوب بود این امتیاز هم به خاطر اون میدم فیلم رو ببینین به ده نمکی امیدار میشین.
3/10

[Headache]

http://picoup.ir/images/80974227618489684750.jpg


Closed Circuit - 2013


خلاصه داستان:
بدنبال انفجار تروریستی در لندن دو وکیل مامور میشوند تا از تنها مظنون باقیمانده زنده در دادگاه دفاغ کنند...


نظرشخصی:
خوب همین اول بگم که فیلم دارای یه سری خرده مشکلاتی هست اما گذشته از اون اگه بخوام فیلم رو تو یه خط توصیف کنم:
تا حالا شده به قصد برداشتن شیِ دست دراز کنید و دستتون به فاصله چند میلیمتری ازش له له بزنه و نتونید بگیریدش؟ خوب این فیلم دقیقا همین حس رو بهتون منتقل میکنه.

بنظرم با اینکه شاید موضوعیت فیلم تکراری باشه اما کلا به نکات و موضوعات خوب و بکری پرداخته، اینکه ما در اجتماع واقعا به کی میتونیم اعتماد کنیم و اینکه حقیقت رو چطوری باید بگیم؟ حقیقتی که نگفتنش معادل زیر پا گذاشتن وجدانمونه. هم معنی خیلی از حرفای تو فیلم برای ما واژه نام آشنایی "مصلحت" است که به دفعات شنیدیم در این سالها. اینکه آیا واقعا مصلحت یک سیستم یا یک گروه و دستگاه ایجاب میکنه که ما از خیلی از حقایق صرفنظر کنیم، ما تا چه حد میتونیم دروغگو و بی تفاوت باشیم و چشممون رو به روی حوادث واقعی ببندیم و شتر دیدی ندیدی.

این فیلم اصلا قهرمان پروری نداره، عاری از جلوه های ویژه است و در نهایت خیلی رک و بدون پرده حرفاشو میزنی، حرفهایی که سعی در انتقال پیام مهمی دارن.


امتیاز:8

[Julie]

Her
http://8pic.ir/images/32744379944844669906.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1798709/?ref_=nv_sr_1)
داستان : تئورور به تازگی با همسرش کاترین به هم زده و از نظر روحی به شدت بهم ریخته یک روز در حال قدم زدن در راه محل کار خودش هست که با یک تبلیغات مواجه میشه و از این طریق با یک سیستم عامل کامپیوتری دوست میشه.
نظر : پرداختن به درون گرایی و ایجاد رابطه های غیرواقعی هدف اصلی فیلمه، البته این نوع فیلم ها دو دسته مخاطب دارند دسته اول کسایی هستن که خودشون درون گرا هستن و علاوه بر جلوه های ظاهری فیلم به عمق فاجعه و دردها و مشکل ها پی میبرن و دسته دوم کسایی هستن که در طول فیلم بیشتر متعجب هستند ! البته این فیلم سعی داشت تا دنیای درون گراها را به دنیای امروزی متصل کنه و هشداری باشه برای نسل های آینده (وشاید حتی نسل خوده ما) که به دور از دنیای واقعی پشته کامپیوتر خودشون بشینن و احساسات واقعی آدم ها رو از یاد ببرن.
البته ساختار این نوع تفکر از پایه اشتباه هست ولی اینکه یک درونگرا وارد این نوع رابطه ها بشه خیلی عجیب نیست ولی فیلم یک اصل رو در پایان فیلم زیر پا گذاشت هونطور که در فیلم امیلی نیز همین اتفاق تکرار شد ، پایان خوش و رسیدن دو نفر به هم، چیزی که در دنیای واقعی تنها یک دروغه دوست داشتنیه.
بازیگری رو هیچوقت از یادم نمیره ،صدای اسکارلت جانسون هم به همین شکل،قطعا سال 2013 هم مثله 2012(مرشد) تا به اینجا بهترین بازیگر بوده از نظر من و همینطور میشه امسال رو ساله امی آدامز دونست نقش آفرینیش در این فیلم هم فوق العاده بود.
توجه کنید به : رابطه ای که دختر تئودور با سامانتا برقرار میکنه،برخورد دخت طوریه که به نظرش این اتفاق عادی و معمولی هست و این دختر هم همون نسل آینده است که راحت تر با این طور روابط برخورد میکنه//
تنها دو نفر در کل فیلم درون گرا نیستند، همکار تئودور و همسرش که میشه گفت تنها این دو نفر در فیلم تصویری مثبت دارند و شاد هستند (حتی سامانتا هم رفتار هایی درونگرایانه در اواسط رابطه نشون میده)
موسیقی : ارزش موسیقیایی فیلم قطعا بالا هست و هیچ وقت از فیلم فراتر نرفته و هیچ صحنه ای نیست که شما احساس کمبود موسیقی یا افراط توی اون ببینید.
ارزش گذاری : پایان بندی بی منطق ولی دلچسب و دوست داشتنی
8.5/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/79320451738627867112.jpg

http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt2193215)



The Counselor : روايتي از زندگي كوتاه اطرافيان مردي با عنوان "وكيل" كه اولين ماموريت و همكاري خودش رو با كارتل‌هاي مواد مخدر خيلي خطرناك (با لهجه‌ي هاليوودي) مكزيك شروع نكرده با شكست تمام مي‌كنه ...
قرار بوده يه ايده‌ي خيلي بي‌رحم و يه نظريه‌ي خشن (اينكه اين ساختمان فاسد صدها راه ورودي داره ولي در مقابل هيچ راه خروجي وجود نداره تازه براي درك اين نظريه‌ تمثالي هم هست اگه فراموش نكرده باشيد همان ريسمان فلزي دور گردن وستري) به يه فيلم پيچيده تبديل بشه. ولي نتيجه چي شده؟! هيچي يه مشت سكانس‌هاي طولاني دونفره‌ي گفت‌وگو محور در خصوص شخصيت زنان و مردان كه تقريبا يه جمله با "نظريه"پردازي فلسفي آن هم از طرف يه مشت خلافكار هوس‌باز پول‌پرست فاصله داره كم نمانده كار به چاپ كتاب هم كشيده بشه.
اينقدر اين جملات درشت و گوشتي هستند كه بعد از يه مدت فقط دوست داريد از زبان شخصيت‌ها يه "سلام و عليك" ساده بشنويد. "وكيل" يه ويديوي خسته‌كنندست كه به جاي "تماشا" بيشتر بدرد "مطالعه" ميخوره. البته اينطور هم نيست كه فقط فيلم اسكات يا فيلمنامه‌ي "مك كارتي" توي دنياي سينما اين مشكل رو داشته باشند اوه اتفاقا خيلي از فيلم‌هاي به اصطلاح تاريخ سينما و از ما بهترون هم به همين نتيجه مي‌رسند.

پ.ن: در خلاصه داستان به "عمد" با "اطرفيان" شروع كردم.
امتياز: 0



http://picoup.ir/images/64953894428898268537.jpg

http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt0331811)





11:42 : يه تصادف در ساعت 11:14 دقيقه،سقوط يه جنازه روي ماشين "لوين" از همه جا بي‌خبر،دزدي دافي از همكار خودش توي سوپرماركت،زخمي شدن "بازي" و ايده‌ي احمقانه‌اش براي حفظ "شغل"ش،فرار بي‌هدف "لوين" از پليس وظيفه‌شناس شيفت شب،سقوط سر مجسمه‌ي قبرستان روي سر رقيب عشقي "دافي" و ...
چه خبره! يه تصادف و صدها اتفاق قبل و بعدش. يه روايت نامنظم و شكسته از يك تصادف ساده يا شايد بهتره بگم تصادفي كه فقط ساده به نظر مي‌رسه ولي براي رسيدن تا همين‌جا يعني پايين پل و سقوطش روي ماشين "لوين" هزارتا چرخ خورده.

برعكس فيلم بالا اين يكي خداي "اتفاق" و پرهيز از ديالوگ‌هاي غيرضروريه قراره همه‌ي آدم‌هاي يه شهر تا ساعت 11:14 دقيقه توي سكانس اول بدون اينكه حاضر باشند نقش ايفا كنند. فقط حيف كه اين فيلم يه ايده‌ي خيلي خوبه (شايد هم تكراري يه چيزي مثل فيلم "تصادف") كه اصلا سينمايي نيست يعني از سر و شكلش كاملا مشخصه يه فيلم تجربي كم‌هزينه است و با يه ميني‌سريال تك قسمتي يا فيلم تلويزيوني هيچ فرقي نداره.

اميتاز: 6

[lastshepherd]

http://picoup.ir/images/68436425212248704987.jpg

(http://www.imdb.com/title/tt1433811/?ref_=ttcrv_crv_tt) (1922) Nosferatu
(http://www.imdb.com/title/tt0013442/)
امتیاز: 9.3/10




خلاصه داستان >> ملاکی برای کنت ترانسوینیا، نوسفراتو که درخواست خانه ای در شهر داشت، ملکی پیدا می کند. او برای انجام کارهای قرارداد به درخواست کنت،، دستیار خود هانس را به قلعه ی کنت می فرستد.

پیش از فیلم >> نوسفراتو داستان عجیبی دارد، این که شاید ما می توانیم آن را امروز با کیفیت FHD ببینیم، بیشتر شبیه معجزه است. هرچند مورنائو قسمت هایی از داستان را عوض کرد و نام کاراکتر ها را تغییر داد، اما مدتی بعد از اکران فیلم، بیوه استوکر (همسر خالق دراکولا) از سازندگان بخاطر رعایت نکردن حق کپی رایت شکایت کرد. مثل اینکه مقدار پولی که سر آن توافق کرده بودند او را راضی نکرده بود. دادگاه به نفع بیوه حکم صادر کرد و دستور داد تحت نظارت نمایندگان دادگاه تمام نسخه های موجود از فیلم را بسوزانند. این کار با موفقیت کامل انجام شد. مدت ها بعد نسخه های مختلفی از فیلم پیدا شد. درحدود سال 2005 میلادی تصمیم به بازسازی آن گرفته شد که چندین و چند انسیتوی حرفه ای ترمیم فیلم به این کار پرداختند، نسخه های مختلف فیلم را به هم چسباندند، نوشته ها را بازسازی کردند، موسیقی گذاری کرده و با کیفیت عالی در اختیار علاقه مندان فرار دادند (بعد از اعلام خبر بازسازی نسخه های مختلف زیادی توسط کلکسیونر های شخصی در اختیار ترمیم کنندگان قرار گرفت).

نگاهی به فیلم >> فیلمسازان آلمانی، از موثرترین افراد در بنیان گذاری آنجه ما امروز سینما می نامیم، هستند. نمونه های بینظیری از ساخته های آن ها به یادگار مانده است. یکی از فرزندان خلف این نسل، نوسفراتو ست. داستان هیولایی خونخوار، مسبب طاعون و سیاه بختی. به هر جا قدم می گذارد تباهی به همراه دارد. داستان نوسفراتو، ملقب به خون آشام ...
فیلم های کلاسیک کشش عجیبی دارند، مخصوصا عاشقانه های آن. خون و ترس هم به آن اضاقه شود، دیگر نمی توان از آن دل کند. هر چند معتقد به کمالگرایی در سینما نیستم، اما این فیلم به عنوان یکی از فیلم های ساختاری ژانر وحشت ترکیب بی نظیری را ارائه می کند. مکس شرک (به عنوان دراکولا) هر چند به صورت حضوری، بیش از 10 دقیقه در فیلم حضور ندارد، اما سایه ی حضورش (به قولی بال های سیاهش) بشدت بر فیلم سنگینی می کند و تمامی فیلم و بازی ها عملا تحت تاثیر حضور ناپیدای اوست. برعکس چیز هایی که به نام فیلم ترسناک عنوان می شوند و از روش سکوت، جیغ برای بهم ریختن اعصاب بیننده استفاده می کنند، کارگردان وحشت و ترس به بیننده را از طریق تعلیق و روایت داستانی القاء می کند به شکلی که حتی یک محرک خارجی می تواند موجب واکنش شدید شما شود. یکی از جالب ترین قسمت های فیلم روش روایت داستان است. فیلم دو راوی دارد، یکی فیلم (شخصیت جاناتان) و دیگری شخصیت من یا دانای کل. من شاعرانه صحبت می کند، نکاتی در مورد داستان و شخصیت ها مخصوصا دراکولا را فاش می کند، تاسف می خورد و قضاوت می کند. اما هانس پا به پای داستان پیش رفته، فریب می خورد، یاد می گیرد و مباره می کند. این سبک روایت جذابیت داستان را دو چندان کرده و گاه به گاه شما را شگفت زده می کند. با اینکه من (راوی) هر از گاهی به سابقه ی دراکولا اشاره می کند اما، در این فیلم زیاد به گذشته پرداخته نمی شود و داستان در زمان حال می گذرد که این کار جلوی پاشیدگی روایی داستان را میگیرد. هرچند پایان بندی آن طور که باید من را راضی نکرد و من را به عنوان تماشاگر منتظر گذاشت (انتظار یک پایان سنگین را داشتم) اما این فیلم را به عنوان یکی از بهترین های امسال (بهترین فیلم هایی که امسال دیدم) می دانم.

پ.ن: هر چند قصد داشتم اشاره ای به دراکولای کاپولا هم داشته باشم (این فیلم را هم به تازگی دیدم)، اما جهت جلوگیری از طولانی شدن نوشته از این کار خودداری کردم. دراکولای کاپولا در برابر این فیلم بسیار بهم ریخته بنظر می رسید و عملا کودکانه بود.

[Julie]

Big Lebowski
http://8pic.ir/images/88715165678934739986.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0118715/?ref_=nv_sr_1)
داستان : لبوفسکی فردی بیکار و بی نظم است و با دوستانش به کلوب بولینگ میرود، ول میچرخد، خوش میگذراند، و ناگهان درگیر یک داستان عجیب و غریب میشود که باعث به هم ریختگی بیشتر زندگی او میشود.
نظر : فیلم بهم ریخته و عجیب غریب با شروعی طوفانی که احساس کردم با فیلم فوق العاده ای رو به رو میشم ولی نه خبری از اون ایده های فوق العاده نبود مثلا من تا آخر فیلم در گیر بودم که چرا حدود نیم ساعت از فیلم صرف شخصیت هایی شد که آخر سر من نفهمیدم چی شدن و کی بودن(مثل همون مرد بولینگ باز با لباسهای بنفش).
اگر قرار بود تصویری از جامعه ای کشیده بشه که سیاست توسط مردم پایین دست مسخره میشه و روزگارشون رو با خندیدن به اونا میگذرونن و یا اینکه مذهب و اشخاص مذهبی رو تمسخر میکنن خوب لازم به دیدن یک فیلم 2 ساعته نیست کافیه شما سری به شبکه های اجتماعی بزنید و ببینید که مردم ما در حال حاضر گرفتار همین موضوع شدن و این نوع تفکر رو روشنفکرانه و فقیهانه میدونن در حالی که بسیاری از همین تمسخر کن ها چیزی در چنته ندارن و برای اینکه خودش نشون بدن دست به هر کاری میزنن.
اگز قرار بود طرز تفکر روشنفکرانه مردم آمریکا نسبت به روابط جنسی نشون داده بشه باز هم مراجعه کنید به جامعه خودمون اما اینبار نه در شبکه های اجتماعی بلکه در بطن جامعه ی خودمون، این نوع تفکرات که به جز تقلید کورکورانه ای از فیلم ها و کتابها و ... نیست رو خواهید دید.
توجه کنید به :سالی که این فیلم ساخته شده همزمان با سالی هست که فیلم gia با بازیگری آنجلینا جولی ساخته شده که از نظر محتوایی اشتراکاتی با همین فیلم هم داره به همین خاطر فکر میکنم این فیلم در زمان خودش روایت خوبی از جامعش داشته ولی حالا فکر نکنم جذابیتی برای یک آمریکایی داشته باشه چه برسه به یک ایرانی//
موسیقی : از نظر موسیقیایی حرف خاصی برای گفتن نداشت فقط اینکه برام یاد جیپسی کینگ رو زنده کرد
ارزش گذاری : فیلمی لا اُبالی درباره لا اُبالی گری
4/10

[K.Gatsby]

تو دو هفته اخیر فیلم زیاد دیدم و چون حس تک نویسی برای هر مورد نبود، این سری 5تا اول هست:

Paranormal Activity 4
(http://www.imdb.com/title/tt2109184/?ref_=rvi_tt)
http://8pic.ir/images/17857332002411981084.jpg

خلاصه داستان: والا نمیدونم چی بنویسم:Smiley15:

کلا حس ترسوندن خوبه اما بع از یک مدتی خسته کنننده و زننده میشه. این فیلمم دقیقا همین کیفیت ارائه میده!
فیلم اول با یک سری کارهای ابتدایی سعی میکنه مخاطب بترسونه و در عین حال جذب کنه (که موفق هم میشه) اما
دقایق بعدی مثل یک خط صاف پیش میره با کمی دست انداز! اگر یک جور جذابیت تو کل فیلم تزریق میکردند
خیلی بهتر بود. خلاصه تنها زمانی که تماشاگر انتظاری که از یک فیلم ترسناک داره براورده میشه ده دقیقه پایانی بود
که اونم پر واضح بود که هلهلکی قصد جمع کردن فیلم داشتند. توجه داشته باشید این اولین بار بود که سراغ "فعالیت های غیر عادی" رفتم.

امتیاز: 3

=========^^^^^^^^^^^^^^=================^^^^^^^^^^ ^^^^^^^^^^^^==============

The Counselor (http://www.imdb.com/title/tt2193215/?ref_=nv_sr_1)

http://8pic.ir/images/35006737303694025626.jpg

خلاصه: داستان مشاوری که دچار طمع میشه و سعی میکنه با یک معامله به ظاهر ساده به ثروت خوبی دست پیدا کنه....

ایده اینکه یک مشت ادم زرنگ و خلافکار یک جا جمع بشند و سعی کنند سر هم به ترتیب کلاه بزارند خیلی کلیشه ای است
اما بازم ایده خوبیه. به شرط اینکه درست پردازش بشه که متاسفانه این فیلک کلا ایده رو ترکوند! 30-40 دقیقه ابتدایی
فیلم کاملا گویا این حرف من است. فیلم تا قبل از ملاقات اولیه مشاور با بردپیت قابل قبول بود اما بعدش اصلا. بازی ها هم که
اصلا در حدو و اندازه اسم بازیگرا نبود. کارگردان به سبک "ده نمکی:Smiley36:" تلاش کرده بود با " اسم ها" و یکم رنگ و لعاب جنسی
بیننده بیشتری جذب کنه که حتی به نظرم تو این امر هم موفق نبود.

امتیاز: 4

========================»»»»»»»»»»»»== ===============»»»»»»»»»»»»»»»»»� �»»»=============

Escape Plan
(http://www.imdb.com/title/tt1211956/?ref_=nv_sr_1)

http://8pic.ir/images/51612600908593035828.jpg

خلاصه داستان: " رندلس" در یک شرکت خصوصی تهیه امنیت کار میکنه و برای جلب مشتری به زندان های مختلف نفوذ میکنه تا
امنیت ضعیف زندان هارو نشون بده تا فروش بیشتر داشته باشند اما تو یک مورد نفوذ، همه چی فرق میکنه....

همه چیز مصنوعی. داستان، بازی ها و حتی جلوه های ویژه فوق ابتدایی. تنها چیز جالب فیلم وجود بازگیرای معروف و ایده فیلم بود.
هر چند که نه بازیگرا در حد خودشون بودند و نه ایده درست تعریف شده بود. کلا این فیلم از اون دسته فیلم های بود که مناسب
شبکه سه است. از اونایی که تو عید پخش بشه و ضرغامی کلی به به و چَه چَه کنه! فیلم به شدت منو یاد فرار از زندان انداخت.
البته از حق نگذرم پایان بندی فیلم یک غافلگیری داشت که خوب بود.

امتیاز: 1

========================««««««««««««« «««=====================««««««««««=== ===========

ِDALLAS Buyers Club (http://www.imdb.com/title/tt0790636/?ref_=fn_al_tt_4)

http://8pic.ir/images/77397156804949492649.jpg

خلاصه داستان: یک کابوی خوش گذرون که دچار ویروس HIV میشه و تلاش میکنه تا جای ممکن به زندگی ادامه بده....

یک فیلم خوب با داستانی چالشی و درگیر کننده. بازی ها خوب بود اما عالی نبود. چیزی که بازی ها رو خوب کرده بود
خود بازیگرا بودند نه بازی که کارگردان از اون ها گرفته بود. کاملا مشخص بود کارگردان از یک سری نکته های ساده اما
شاید مهم تو بازی ها و خود فیلم گذشته بود. البته شاید من خیلی وسواس به خرج دادم. کلا از این داستان تازه
مضمون متفاوتش خیلی لذت بردم. واقعا فیلم خوبی بود. البته بعضی جاها تو پردازش داستان و شخصیت ها یکم ضعیف عمل کرده بود.

امتیاز: 7

=======================##################========= =====############==============

http://8pic.ir/images/53947641132104365323.jpg

اصلا فیلم داستان نداره که بخوام خلاصه بنویسم....
یک فیلم پر از هجو و جبر گرایی و عقب موندگی. در واقعه چیزی که گفتم کل محتوا فیلم بود. اما از دید سینمایی یک فیلم گیشه ای.
به شخصه به سه دلیل واقعا برای سینما متاسفم:
1- برچسب هنرمند و کارگردان هنری به اسم افردای مثل ده نمکی میچسبه.
2- کسایی مثل اکبر عبدی به خاطر بعضی از مسائل باید تو اینجور فیلم های فوقِ فوقِ ضعیف بازی کنند.
3- حضور افرادی مثل امثال شریفی نیا چه در سینما و چه در رسانه ملی و همچنین وجود برچسب هنرمند پشت اسمش.

امتیاز: زیر صفر

فیلم محبوبم یعنی " ابی گرم ترین رنگ است" هفته پیش دیدم اما با یک دیدن درموردش چیزی نمیتونم بگم.
منتظر فرصت مناسب هستم تا دوباره تماشا کنم. در غیر این صورت اولین فیلم تو این لیست بود.به محض تماشای مجدد لیست، بعدی مینویسم.

[Julie]

Love And Other Drugs
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0758752/)
داستان : پسری در قسمت فروش یک شرکت داروسازی مشغول به کار میشه و بعد از مدتی با مگی آشنا میشه.
نظر : چیز خاصی برای گفتن نیست یک داستان متوسط با کارگردانی ضعیف و پر از صحنه های جنسی و اعصاب خورد کن.
توجه کنید به : -
موسیقی : -
ارزش گزاری : ارزش یکبار دیدن رو داره.
3/10

Old Boy
http://8pic.ir/images/44698658117682190629.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0364569/?ref_=fn_al_tt_1)
داستان :
مردی برای 15 سال زندانی میشود و پس از آزاد شدن فقط 5 روز مهلت دارد تا دلیله "زندانی" بودن خود را بفهمد.
نظر :
اولین چیزی که به ذهنم رسید بعد دیدن این دوتا فیلم این بود ، این کجا و آن کجا ، قصه ی عجیبی بود،نه تنها قصه شاید کل فیلم عجیب و غریب بود،صحنه به صحنه فیلم برنامه ریزی شده و با ارزش هست،ممکنه با از دست دادن یک سکانس دو ثانیه ای خیلی جاهای فیلم تاریک و نا مشخص بمونه، پل های زمانی فوق العاده ای تو خیلی از صحنه ها زده شد وگرنه این فیلم هم میتونست از اون دسته فیلم ها گیج کننده و پر حرف و حوصله سر بر بشه.
سیک راوی گونه فیلم خیلی دلپذیر بود سبکی که در سالهای اخیر در فیلم های اروپا و آمریکا(برای مثال آناکارنینا)شدیدا شکست خورده.
رنگ آمیزی گرم هم در مورد طراحی صحنه دلنشین هست و همچنین صنعتی-سنتی بودن فرهنگ شرق هم از جلوه های مثبت این فیلم میتونه باشه.
فیلمی که راحت تر از فیلم های دیگه حرفهای خودشو زد.
توجه کنید به :
تیکه هایی که از تلویزیون پخش میشه و تناقض اونها با حرف مرد که میگه تلویزیون این چیزا رو به ما نشون نمیده (همچنین حالت انتقام جویانه ی همین تیکه های فیلم)
نقش" زبان" در کل فیلم چه در رابطه های جنسی چه در برخورد با چکش و چه در ...
و بازهم تقلید های درست و به جای کارگردان از فیلم هایی مثله باشگاه مشت زنی دیوید فینچر و مرثیه ای بر یک رویای آرنوفسکی و حتی فید شدن صحنه همراه با موسیقی که شگرد کیشلوفسکی هست و مواردی دیگه که اونا کمتر به چشم میومدن .
تقلید فیلم درایو از تیتراژ صورتی رنگ این فیلم که ایجاد تناقض با فضای اصلی داستان میکنه.
همه در حال انتقام گرفتن از یکدیگر هستند ولی انتقام حتی به کسی که قرار نیست انتقام بگیره هم رحم نمیکنه.
تیتراژ پایانی
موسیقی : 10/10
ارزش گزاری : اگه هنوز این فیلم رو ندیدین حتما ببینین.
10/10
پ.ن : تصمیم گرفتم سینمای پارک چان ووک رو دنبال کنم.
پ.ن.پ.ن: هنوز هم مات و مبهوت نماد های فیلم هستم شاید اگر فیلم رو نمادگرایانه دید میشه شرق و غرب و تقابل اون رو هم تو فیلم ببینیم.

[Irag]

http://picoup.ir/images/85204709979934656074.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2024544)



12Years a Slave 2013


»» روايت سالومون نورتاپ هنرمند، شهروند سياه‌پوست نيويوركي (آزاد در مقابل برده) كه در سال 1841 در واشنگتن دزديده شد و در 1853 از يك مزرعه‌ي پنبه (در حالي كه از شهروند سياه‌پوست به كاكاسياه تنزل پيدا كرده بود) نجات پيدا كرد ...

»» وقتي اسمي از "روايت" و "براساس داستان واقعي" و "سالومون نورتاپ" و "خاطره‌نگاري" و اين چيزها برده ميشه ترس برم ميداره كه باز دوباره بايد به "پرگويي" و جملات قصار يه راوي با صداي رنج‌ديده روي قبل و بعد تصاوير اصلي فيلم گوش كنم در حالي‌كه خدا رو شكر در اين فيلم نه تنها خبري از نريشن يه پيرمرد سالها رنج‌ديده نيست بلكه تمام فيلم از سكانس ابتدايي تا آخرين سكانس يه كلام هم از زبان شخصيت فيلم شنيده نميشه مگر آن چيزهايي كه مجبوره به "ارباب" و ديگران بابت كاري كه انجام ميده پاسخگو باشه و چه چيزي بهتر از اين.

»» 12سال بردگي، فيلم "زوج‌هاي خوشبخت"ه! : مك‌كوئين و فاسبندر، هانس و مك‌كوئين، هانس و تمام فيلم،سرگرمي و فيلمنامه، خشونت و دريدگي و خشونت و عصبيت، مستر فورد و مستر اپس ... اين‌ها همه زوج‌هاي خوشبختن كه در چنين فيلمي با چنين فضايي جواب ميدن. فقط كافي بود ميزان خشونت اين فيلم به "تم" رايج فيلم‌هاي هاليوودي تبديل بشه ديگه هيچ‌وقت از پرتاب شيشه‌ي خالي مشروب به صورت "پتسي" ناراحت نمي‌شديم يا زمان به داركشيدن "سالومون" و ادامه‌ي يه صبح و عصر مثل هر روز "درد" نمي‌كشيديم. (سينمايي‌ترين لحظه‌ي فيلم همين قسمت دار و سالومون بود.)

»» نيازي به بيان و سخنراني در رابطه با "رنجي كه مي‌بريم" نيست مجموعه‌ي همه‌ي اين اتفاقات كافيه. همين پايان هم خودش كامله نيازي به رد و بدل شدن حتي يه كلمه بين سالومون و پتسي در اون پايان فوق‌العاده نيست. حالا شما بد نيست يه مروري كنيد فيلم‌هاي قبل از اين رو در چنين مواقعي آدم‌ها با بهترين جملات كه به عقل هيچ بشري نمي‌رسه سعي مي‌كنند شعاري‌ترين بيان رو داشته باشند! (منظورم فيلم‌هاي درجه‌ي دو نيست.)

خيلي از شخصيت‌ها در اين فيلم هستن كه بخاطر "ظالم" بودن يا "مظلوم" بودن سريع فهميده ميشن ولي اين وسط "همسر ارباب اپس" يه شخصيت تازه و يه ايده‌ي شاهكاره كه به غير از اون "سروري" سفيد بر سياه يك بهانه‌ي تازه براي "خشونت" داره. شخصا بيشتر از همه از اين شخصيت خوشم اومد. "زن" بودن اين يكي برام تازگي داشت.

»» حضور دو خوش‌تيپ "بنديكت" انگليسي (اونم به عنوان يه ارباب جنوبي!) و "بردپيت" هاليوودي (به عنوان يه نجات‌دهنده‌ي جذاب شبه عمو سام) دوتا ضدحال "بدخيم" بودن كه روي تمام لذت تماشاگر "ادرار" نمودن. به اضافه‌ي اينكه اي‌كاش مقدمه‌ي خوشبختي "سالومون" بيشتر از اين بود.
خلاصه اينكه اين فيلم بعد از "محبوسان" و "جاذبه" سومين فيلمي بود كه حسابي بهم چسبيد.

امتياز: 6.5

[hadi2006mi]

به اضافه‌ي اينكه اي‌كاش مقدمه‌ي خوشبختي "سالومون" بيشتر از اين بود.
این دقیقن دلیلی که با این فیلم ارتباط برقرار نمیشه رنج کشیدن سیاه پوست به یک نقطه عطف دراماتیک که بتونه ادم رو منقلب کند ختم نمیشود شاید من خیلی رمانتیک هستم ولی فکر کنید شوهر طرف 12 سال نبوده بعد تو خونه خیلی شیک ایستادندو دارند یکی یکی به استقبالش میرند شاید سکانسهای ورود به خونه رو باید با یکم تعلیق در میاوردند نقطه پایانی جذابتری از فیلم در میومد

[Irish]

اولین پست من در این تاپیک هست و میخواهم فیلمی رو که معرفی کنم

نام فیلم : Nebraska

http://ia.media-imdb.com/images/M/MV5BMTU2Mjk2NDkyMl5BMl5BanBnXkFtZTgwNTk0NzcyMDE@._ V1_SX214_.jpg

خلاصه داستان : داستان مردی به نام وودی که از مونتانا تا نبراسکا به همراه پسر خود سفر میکند تا ببیند آیا برگه بلیط بخت آزمایی را برنده شده است یا خیر

نظر من : در راستا نزدیک شدن به مراسم اسکار تصمیم گرفتم این فیلم رو ببینم ، این فیلم تنها فیلمی بود که از بخش نامزد بهترین فیلم ها ندیده بودم وتصمیم به دیدن اون گرفتم . اولین چیزی که جلب توجه کرد سیاه و سفید بودن فیلم بود . که هرچی جلو تر میرفت واسه من بیشتر جا افتاد مخصوصا جایی که خاطرات گذشته در خانه پدری وودی مرور میشدن و زیبا تر میشد اما اوایل فیلم کمی آزار دهنده بود برای من . به نظرم اسکریپت فیلم خیلی ناب بود . یه موضوع دست نخورده که من رو به فکر وادار کرد در زندگی شخصی خودم و فکر میکنم که اگه فیلمی باعث بشه به خودتون و زندگی شخصی خودتون فکر بکنید موفق بوده . اینکه واسه پدرهامون تا حالا چکاری انجام دادیم و چقدر واسشون وقت گذاشتیم و سعی کردیم خوشحالشون کنیم . این واقعا برای من تاثیر گذار بود . از نظر اسکریپت بسیار فیلم خوبی بود به نظر من . از بعضی بازی های تو این فیلم هم خوشم اومد مثلا بازی June Squibb که بازی خوبی بود مخصوصا اون صحنه که سر خاک بازمانده های خانواده گرنت بودن . Bruce Dern هم به نظرم عالی بود با اینکه زیاد دیالوگ نداشت اما به میمیک هاش واقعا تاثیر گذار بود . بر عکس من زیاد با بازی Will Forte ارتباط برقرار نکردم در نهایت هم فکر میکنم Bob Nelson بتونه در آینده باز هم ایده های خوبش رو به عنوان نویسنده ببینیم

امتیاز من به فیلم : 8.5

[Pooria_H]

Amelie
نمره: 10/10
http://picoup.ir/images/17626884813972394024.jpg

یک فیلم فرانسوی عالی درباره‌ی شخصیتی به نام امیلی که در خیالات زندگی میکنه.
این فیلم با تصاویر گرم + رابطه‌ي گرمی که بیننده با شخصیت‌های فیلم پیدا میکنه + فیلم‌نامه‌ی قوی و بازی‌ عالی بازیگران٬ این موردها دست به دست هم میدن تا فیلمی تأثیرگذار و بیادموندی به جا بمونه.
برخلاف کاور فیلم که امیلی رو رنگ پریده نشون داده٬ امیلی شخصیت گرمی داره و نورپردازی و رنگ بندی تصاویر هم متناسب با فیلم گرمه.
استفاده از راوی در اول فیلم برای معرفی شخصیت‌ها و بعد کنار رفتن راوی و واگذاری به بیننده خوبه و کلا روایت فیلم خوب کار شده.
ظنز فیلم رو دوست دارم٬ موسیقیش رو دوست دارم٬ دیگه از چیش تعریف کنم :Smiley36:

[Pooria_H]

Gravity
نمره: 5/10
http://picoup.ir/images/78363397508898607929.jpg

فیلم حرف زیادی برای گفتن نداره. فیلم نامه معمولی داره و تنها عامل جذب بیننده تصاویر زیبا هست.
بطور خلاصه بخوام بگم داستان زن مهندسی هست که دخترش رو از دست داده و از تنها چیزی که در فضا لذت میبره سکوت و آرامشش هست. تو فضا هم اعصاب درست نداره! اتفاقی که در فضا براش میفته مثل یک شلیک اونو یکدفعه به زندگی امیدوار میکنه.
تنها برداشت من این بود که این زن ته قلبش دنبال چیزی برای امیدوار شدن به زندگی بود (خلق شخصیت مجازی همکارش و حرف زدن با اون که بهش کمک میکنه٬ که در واقع خودش هست.) این میتونه تنها ویژگی چالش برانگیز فیلم و عامل دراما بودنش باشه.

[Irag]

http://picoup.ir/images/77839688797463478295.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1821549/) http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?2292-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-m-n-o-p&p=142279&viewfull=1#post142279)



Nebraska 2013


»» وودي الكلي و مكانيك جوان خوش‌دست سابق و پيرمرد فراموش‌كار و لجباز فعلي تمام هم و غمش رسيدن به "لينكولن" و گرفتن اون جايزه‌ي 1ميليون‌دلاري كذايي است جايزه‌ايي كه يه تبليغ بي‌نمك و بي‌ارزش براي اشتراك در يه مجله‌ي محلي بيشتر نيست ولي فعلا براي وودي از همه چيز اين دنيا باارزش‌تر به‌نظر مي‌رسه ...
به قول يه منتقد خارجي "كمدي" يا "درام"؟! نبراسكا تلفيقي از هر دوتاي اين‌ها با كمترين بزرگنمايي. اون كمترين‌ هم بايد بنويسيم به حساب برادران نامي خانواده يعني "كول و بارت" دو شخصيت كه به معناي واقعي كلمه "انگل جامعه" به حساب ميان و گرنه مابقي دقيقا همون اتفاقي است كه با بازگشت يه پيرمرد ظاهرا پولدار به وطن سابقش ميفته نه كم نه زياد.
چندتا "چيز" معركه وسط اين داستان ملو و آهسته ولي گزنده (براي جامعه‌ي آمريكايي) وجود داره كه موردي بهش اشاره مي‌كنم:

»» اين تا به امروز بهترين و مستندترين دعواي پدري و پسري بود (البته پسر كوچك) كه توي سينما ديده بودم. با "رك"گويي بي‌وقفه‌ي وودي پدر كه اوجش شايد سكانس مي‌گساري پدر و پسر باهم بود.
»» پين (كارگردان فيلم) همان بلايي رو سر "وطن و گذشته‌ي وودي" مياره كه "ريتمن" در فيلم "Young Adult (http://www.imdb.com/title/tt1625346/)" پيشاپيش تجربه كرده بود. بد نيست بعد از اين فيلم يه سري هم به فيلم "ريتمن" بزنيد.
»» و مي‌رسيم به "جون اسكوئيب" در نقش "كيت" همسر وودي و مادر ديويد و دقيقا همين جا به‌خاطر بازي فوق‌العاده‌ي اين "فسيل" ماده از سر جامون بلند ميشيم و حدود نيم‌ساعت فقط دست مي‌زنيم. نمي‌دونم چه كسي مي‌خواد با اين "شاهكار" رقابت كنه "كيت" اينقدر مادر ديويد و همسر وودي بود كه اصلا فكر كردم واقعا اين‌ها باهم نسبت دارن.
»» درك و توضيح خيلي از جزئيات فيلم براي من به عنوان يه تماشاگر ايراني مفيد فايده نيست. و بهتره يه آمريكايي در خصوصش توضيح بده.

جالبه اين فيلم هم به مانند فيلم پر از درد و رنج "12 سال بردگي" (كه به غير از اين مورد فعلي هيچ تشابه ديگه‌ايي با هم ندارند) صاحب يك پايان دوگانه است يعني وقتي فيلم تمام ميشه دقيقا نمي‌تونم بگم اين يه پايان خوش بود يا تلخ انگار همه چيز به خود من وابسته است كه چطور دوست دارم فكر كنم كدام موقعيت رو دوست دارم انتخاب كنم. اين جور هم بدك نيست حداقل توي اين دوتا فيلم جواب داده.

امتياز: 7

[Julie]

Roman Holiday
http://8pic.ir/images/19899503722171812211.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0046250/?ref_=fn_al_tt_1)
داستان : روزی پرنسس از زندگی شاهانه خودش خسته میشه و به کوچه و بازار میزنه و یکی از بهترین تجربه های زندگیش توی همین روز اتفاق میافته.
نظر : داستان خاصی نداشت با توجه به سال ساخت فیلم هم انتظار بیشتر نمیرفت،ولی ارزش یکبار دیدن رو داشت.اگه بخوام یه سکانس خوب از فیلم انتخاب کنم همون سکانسی رو انتخاب میکنم که پرنسس تویه خیابون خوابیده.
ارزش :
4/10
پ.ن : من فقط به خاطر آدری هیپبورن دیدم.
.
.
.

American Beauty
http://8pic.ir/images/48037497122931900323.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0169547/?ref_=fn_al_tt_1)
داستان : دخترک تنها و درون گرا با پدرش (که آدم دست و پا چلفتی ای هست) و مادرش (که آدم زور گویی هست و دوت داره همه چی در کنترلش باشه)
مشکل داره و متوجه میشه که پسر همسایه عاشق اون شده.*باور کنید برای همچین فیلمی خلاصه نوشتن خیلی سخته نمیدونمم چرا*
نظر : از اون دسته از فیلم هایی هست که دوست دارم چندین و چند بار ببینم،ساده گویی کارگردان باور نکردنیه در هیچ سکانسی لازم نیست که شما نماد یا چیز دیگه ای رو متوجه بشین ولی در همین سادگی آدم رو به فکر وا میداره.
اینکه دید کارگردان به عشق با سه داستان متفاوت به هم گره خوردن رو خیلی دوست داشتم.هر کدوم از افراد خانواده به نوعی دنبال عشقی بودن که تو خانواده خودشون هرگز پیدا نکرده بودن و هر کدوم به یک نوع پایان از عشق رسیدن.یکی رسید،دیگری مرد،آن یکی هم دیوانه شد.

فیلم در یک جمله : عشق جنونی برای تحرک زندگی
ارزش :
10/10

[lastshepherd]

http://8pic.ir/images/09533509210150436383.png

(2013) Blue Is the Warmest Color (http://www.imdb.com/title/tt2278871/)

امتیاز: 7.5/10




خلاصه داستان >> /.

>> جهت رعایت فضای فروم و عدم تبلیغ فضای فکری کارگردان، فعلا از توضیح در مورد فیلم معذورم. دیدن این فیلم به افراد زیر 21 سال توصیه نمی شود.

[hadi2006mi]

صاحب يك پايان دوگانه است يعني وقتي فيلم تمام ميشه دقيقا نمي‌تونم بگم اين يه پايان خوش بود يا تلخ انگار همه چيز به خود من وابسته اس
من با نظرت کاملن موافقم شاید یکی از دلایل سیاه و سفید فیلمبرداری کردن این فیلم همین تناقضی هست که در انتها نصیب تماشاچی میشود که ایا باید خوشحال شود که پیرمرد به اروزهایش که براورده کردنش برای فرزندش کاری نداشت رسید یا ناراحت شود که پدر همه جایزه رو برای فرزندانش میخواهد یا از خود گزشتگی پدر در همه این سالها که علی رغم شاد بودن درکتار همسرش بخاطر بچهاش باقی موند.الکساندر پین بعد از فیلم اولاد و این فیلم معلوم میکنه میشه روی فیلمهای دیگه ای که خواهد ساخت حساب کرد

[Irag]

http://picoup.ir/images/85500078694552527131.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2017038)


»» در 1700 مايلي رشته جزاير سوماترا وسط سياره‌ي آب، قايق "ويريجينا جين" سوراخ شده حالا پيرمرد مانده و اقيانوس و طوفاني كه باسرعت هر چه تمام‌تر خودش رو به تنها موجود روي آب نزديك مي‌كنه ...

يه مسكن بدون درد در رابطه با ايمان و اميد و مبارزه با كمترين جاذبه‌ي سينمايي اصلا اين فضا طوفان و آب و دريا و پيرمرد تنها و گرفتار، برعكس برادرخوانده‌ي خلاقش »» جاذبه، جذابيت نداره اين گرفتاري تقصير "موقعيت" و فيلم نيست بيشتر خود طبيعت‌ه دريا و آب و باران كه جذابيت نداره. فيلم زياد متوقف ميشه و زياد "طول" ميكشه انگار براي هر اتفاق كه هيچكدوم جذاب هم نيستن بايد از كارگردان يه "تايم‌اوت" براي استراحت درخواست كرد. در كل ميشه بخاطر اين همه تلاش براي ساخت چنين فيلمي (1 بازيگر با 5جمله) به همه‌ي تيم سازنده خسته نباشيد گفت. و اساسا این فیلم به جای اینکه فیلم خالقش یعنی جناب J.C. Chandor باشه متعلق است به بازی (زندگی و مبارزه‌)‌ی بازیگر بی‌نظیرش Robert Redford عزیز. حس نکردن بازی ردفورد بهترین اتفاق سینمایی است یعنی ردفورد همان پیرمرد تنها وسط سیاره‌ی آب‌ه که تا لحظه‌ی آخر برای زندگی می‌جنگه.

امتياز: 6.5

[Pooria_H]

The Hidden Blade 2004 (http://www.imdb.com/title/tt0442286/)
نمره: 6/10
http://picoup.ir/images/50339102689500074810.jpg


فیلم روی داستان مشخصی نمیگرده که بتونم رشته‌ای و در دوخط تعریف کنم. به طور خلاصه دو موضوع داره٬ یکی علاقه‌ی یک سامورایی به دختری کارگر و دیگری موضوع خیانت یک خانواده به قبیله‌ و قضیه‌ای که پیش میاد.


فیلم در زمان قرن نوزدهم و ورود اولین سلاح‌های گرم به ژاپن اتفاق می‌افته. شما عقب موندگی مردم پایبند سنت رو در فیلم به خوبی میبینید که حالت طنر هم داره. چون زمان جنگ نیست و البته فیلم هم اکشن نیست انتظار صحنه‌های مبارزه زیادی نداشته باشید٬ فیلم دو تا صحنه‌‌ی مبارزه داره که البته صحنه‌های جذابی هستند. شما با یک فیلم ژاپنی واقع گرایانه از ژانر دراما روبرو هستید٬ حتی اگر در این فیلم‌ها یک صحنه‌ی اکشن نبینید و یا یک قطره خون هم ریخته نشه باید بگم خشونت رو خیلی بهتر از فیلم‌های غربی نظیر «بیل رو بکش» نمایش میدن! چون اینجا کلاس مردم شناسی نیست لازم نیست به تفاوت اعتقادات اشاره کنم٬ شما اگر از بچگی در محلی با اعتقادات اونجا بزرگ نشده باشید نمیتونید اون‌ها رو درک کنید. مردم ژاپن هم حداقل سنتی‌هاشون مردمی به شدت معتقد به عقایدشون هستند.

فیلم خسته کننده‌ای نیست و ارزش یکبار دیدن رو داره.

[kingmiladkh]

ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی 2

ماهی ها محروم ترین قشر جامعه حیوانات رو تشکیل میدند، در منطق دنیایی که سبزیجات سنخگو و میوه های ناطق، حق زندگی کردن دارند و نباید تبدیل به خوراک برای انسان ها بشوند، تعذیه از یک ماهی امری بدیهی و پسندیده است و کسی برای هیچ ماهی محکوم به مرگی سوگواری نمیکنه، در دنیایی که کارکتر هاش فریاد میزنند، این موجود نباید کشته شود چون جان دارد، کشتن ماهی ها نه تنها عملی ناشایست نیست، بلکه باعث دوستی و الفت میان کارکترها میشود، یاد انیمیشن ماداگاسگار افتادم جایی که شیر قصه در تلاش برای اینکه به دوستان حیوان خودش صدمه نزند، به ماهی خواری روی آورد و به این نتیجه رسید که ماهی ها هم مزه بدی ندارند و دیگر دوستان حیوانش هم خوشحال بودند که او از گوشتخواری دست برداشته و ماهی خوار شده، من بعد از دیدن ابری با احتمال ... دلم برای این جماعت ماهی ها خیلی سوخت، اینکه ما جماعت چقدر خود خواهیم، اینکه اگر از کسی شناختی نداشته باشیم قربانی کردنش چه سادست و اینکه چون ماهی ها حرف نمیزنند، پس حقشون هم خورده میشه، حتی صحنه ها قطع کردن درختها هم خیلی تراژیک تر از خوردن ماهی هاست، قطعا این ماهی هم درگیر داستان زندگیش بوده که گرفتار موجودات دوست داشتنی قصه شده و اگر داستان رو از نگاه ماهی دنبال کنیم، دیگه اینها همون شخصیت های دوست داشتنی یه انیمیشن پر زرق و برق رنگ و وارنگ نیستند بلکه قاتلین بیرحمی هستند که با شخصیت منفی قصه که در پِـی جلوگیری از اجرا شدن اهداف پلیدش هستند، فرقی ندارند.

[lastshepherd]

http://picoup.ir/images/88652803908465431333.jpg

(1981) Lion of the Desert
(http://www.imdb.com/title/tt0081059/)
امتیاز: 8.5/10




خلاصه داستان >> بعد از حمله ایتالیا به لیبی، نیروهای خود جوش به فرماندهی عمر مختار اقدام به دفاع از خاک کشور می کنند.

نگاهی به فیلم >> مدت ها پیش فیلم را به صورت دوبله دیده بودم، این دفعه فرصتی شد تا فیلم را با کیفیت بالا و به صورت اورجینال ببینم. بدون هیچ شکی، شیر صحرا یکی از بهترین فیلم های ساخته شده در بحث مبارزه برای آزادی یا بقولی آزادی خواهی است. من هرچند در مورد فیلم ها بشدت سختگیرم و خیلی کم تحت تاثیر قرار می گیرم، از دیدن پایان فیلم گذشتم. فیلم داستان بزرگی دارد، داستان مردمی سست، خسته و تسلیم که سینه های آنان فقط به درد تیرباران شدن می خورد، مردمی تسلیم مرگ. اما در میان این گروه پیرمردی است که تن به ذلت و خاری نمی دهد، خود برمی خیزد و دیگران را هم به مباره می خواد. هر چند آن شکل که ما می خواهیم داستان زندگیش به پایان نمی رسد، اما او اسطوره ای می شود برای مردمی که دنبال آزادیند. صحنه هاای جنگی فیلم فوق العاده از کار درآمده، نبرد اسب و آهن، جنگ های بیابانی و جنگ های کوچه به کوچه. تمام بازی ها، فیلم نامه و تصویر در خدمت فیلم قرار دارد و بدون هیچ اغماضی با پیروزی ها و شکست ها، اسارت ها و شکنجه ها، آزادی ها و پیروزی ها بیننده را همراه می کند. بی شک عقاد به عنوان یکی از بزرگترین کارگردان مسلمان تاریخ به یادگار خواهد ماند.

پ.ن: مردمی که در وقت عمل به تماشا بایستند، لیاقتشان اسارت است.

[Mikado]

.................................................. ......................
.................................................. ......................
.................................................. ......................
.................................................. ......................
.................................................. ......................
.................................................. ......................
.................................................. ......................
.................................................. ......................


آخرین فیلمی که دیده ام فیلمی است که نمیخواهم اسمش را بگویم، وقتی سعی میکنید لذت دیدن یک فیلم را با دیگری شریک شوید و یا از آن بگویید، آنرا تا سطح خواسته های خود از آن فیلم پایین می آورید، مطمئنا من در مورد فیلم هایی که هر روزه برای رفع خستگی میبینم حرف نمیزنم، در مورد تجربه هایی که برای گذران لحظه هم هست حرف نمیزنم، فیلم هایی هست، کتاب هایی هست، نوشته هایی هست که فقط آنچه باید باشد نیست، چیزی فراتر از نوع خود است، انگاری که قالب خود را بشکند و از آن بیرون بیاید و فریاد بزند که من میتوانم بیشتر از آنی باشم که تو میخواهی و تو را از فعل دیدن و شنیدن و حس کردن بیرون میکند، آنجا که لذت لحظه، آنی به نوستالژی در حال گذر تبدیل میشود، یعنی که آفریننده اثر از خود ردی گذاشته بر لحظه ای خاص و آنرا ماندگار کرده باشد، آنجاست که دیگر نمیخواهی با توضیح تمامی جزئیات آنچه بر تو گذشته و یا توصیف لحظه های اثر، آنرا تا سطح درک خود پایین بیاوری، بعضی فیلم ها اینگونه است.
"آخرین فیلمی که دیدم" هم اینگونه بود.

[Irag]

http://picoup.ir/images/43290635483290632082.jpg http://picoup.ir/images/32986364202627536578.jpg



http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1886493) http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1646959)


Catch 44 : تس و كارا و داون 3 تا دختر خانوم خلافكار محترم از طرف "عمو مل" ماموريت دارن تا به يك "بار" بين راهي سرك بكشند تا بلكه كاميون و راننده‌‌ايي كه جرات پيدا كرده و در محدوده‌ي "عمو مل" مواد جابه‌جا مي‌كنه رو پيدا كنند ولي اوضاع توي بار اونجوري كه "تس" و رفقا مي‌خواستند پيش نمیره ...

اين فيلم كپي مو به موي فيلم‌هاي استاد تارانتينوست. تمام اتفاقات و تمام شخصيت‌پردازي و جك‌‌تعريف كردن‌هاي بي‌موقع و حكايت تعريف كردن تمامي شخصيت‌هاي خلافكار فيلم و خونسردي آدمكش‌ها و بازي با كلمات و رفت و برگشت‌ها در روايت و حتي استفاده از 3 زن جوان خوش‌چهره ولي خشن بددهن و اصلا خود اين دنياي خلافكاري و تصادفي كشته شدن و گير افتادن توي يه موقعيت مثلثي (تس و راني و بيلي) با اسلحه‌هايي كه هم‌زمان به سمت هم نشانه رفتن و استفاده از داستان‌هاي بي‌ربط مثل "گاو‌چرون" و يه "سرخپوست" يا لطيفه‌ي داون در رابطه با اعترافات خواهران در كليسا و ضرب‌المثل قبل از شليك به مغز و ...

فهميدن اينكه چقدر اين فيلم، تحت تاثير سينماي "Q.T (http://tvworld.info/showthread.php?42543-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%8C-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-gt-Quentin-Tarantino)"ست به كمتر از 1 دقيقه هم كشيده نميشه در همان سكانس اول همه چيز مثل روز روشنه (زماني كه تس و كارا و داون بعد از يه گفت‌وگوي طولاني بدون مقدمه به سمت اهالي "بار" اسلحه مي‌كشند) ولي خب كپي كردن و يا تاثير گرفتن از سينماي يكي ديگه اصلا "بد" نيست ولي با اين بازيگر‌ها و اين داستان و اين دنياي نخواستني به اندازه‌ي استفاده از يه جنس "چيني" ميشه ازش لذت برد يا شايد هم كمتر. كپي يا ارجاع هم بايد يه كپي و ارجاع خلاق باشه نه صرفا جهت عرض ارادت!

امتياز: 0

Bedevilled 2010 : خانوم چانگ كارمند بانك سر يه سوءتفاهم و اشتباه كوچيك مجبور ميشه به مدت 1 هفته به يك "مرخصي"اجباري بره. مكان و مقصد كجاست؟! به واسطه‌ي دعوت‌نامه‌ي "بوك‌نام" دوست دوران كودكيش، خانم چانگ سئول رو به قصد اقامت در جزيره‌ي مو-دو ترك ميكنه. اما پياده شدن از تنها قايق اين جزيره همانا و ورود به جهنم تنها دهكده‌ي اين جزيره همانا ...

دوباره سينماي كره و يه فيلم با تم "انتقام" اونم با يه عالمه آدم‌هاي بد و نفهم و به دور از فرهنگ كه توي يه جزيره‌ي متروك، دورهمي در ظلم كردن به يك زن تنها به نام "بوك‌نام" هم‌قسم شدن! از دختر كوچك بوك‌نام تا شوهر بي‌در و پيكرش بگيريد تا جن...ه 1ساعته شهري و حتي خان چانگ همه و همه مثل يك تيم فوتبال فقط به فكر گل زدن به دروازه‌ي "بوك‌نام" بخت‌برگشته هستند.

اغراق در فيلم آنقدر زياده كه تقريبا "تلخ"ي و "سياه"ي فيلم به سمت "چرك" و "كصافط" كشيده شده يعني فقط مهم اون اوج مزخرف بودن اهالي و شدت طلمي است كه تنها زن جوان دهكده بايد تحملش كنه. تقريبا مشابه همون تحول غيرمنطقي و بي‌مزه‌ايي كه خيلي بي‌مقدمه "بوك‌نام" رو از يه زن بي‌سر و زبان مظلوم به يه قاتل "حرفه"‌ايي تبديل ميكنه در اين حد كه توانايي سلاخي يه ايستگاه پليس رو هم داره!
"مسخ شده" برعكس امتيازش توي سايت IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1646959) كه ممكنه شما رو به اشتباه بندازه جزو خوب‌هاي سينماي كره محسوب نميشه و نسبت به باقي شاهكارهاي سينمايي اين كشور "عقب‌مانده"تر از اين حرف‌هاست.

امتياز: 5

[Rhaegar]

http://sofrep.com/wp-content/uploads/2013/07/wahlberg-lone-survivor-opt.jpg
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1091191/)
Lone Survivor:زمانیکه اولین اطلاعات فیلمو شنیدم و تریلرشو دیدم و فهمیدم که کارگردانش پیتربرگ هست با خودم گفتم وای نه باز قراره یه فیلم ضعیف براساس داستان واقعی بسازن و باتوجه به اثر قبلی کارگردان که فیلم ضعیفی بود کلا نظری نداشتم نسبت به فیلم تا اینکه یکی دوماه پیش فیلمو خریدم و علاقه ای به دیدنش نداشتم تا اینکه امشب از سر بیکاری نشستم فیلمو دیدم و به خودم لعنت فرستادم که چرا این شاهکارو از دست داده بودم.
داستان فیلم درباره عملیاتی به نام Red Wings هست که هدف این عملیات نابودی یکی از سران گروه طالبان هست و برای این کار یک گروه 4 نفره از خبره ترین افراد ارتش امریکارو میفرستن.در حین عملیات با یک گروه از چوپانان روبرو میشوند که جرقه اصلی فیلم از اینجا زده میشه.براساس تصمیمی که گروه میگیره چوپانانو ازاد میکنن ولی ازادی اونا یعنی حمله طالبان به گروه و درگیری مهیج فیلم شروع میشه.
فیلمای زیادی رو دیدم که یک جوخه یا گروه برای زنده موندن و اتمام ماموریت تا پای جونشون مایه میزارن و بهترین فیلمایی که تو این سبک دیدم عناوینی مانند tears of the sun و black hawk down بودن و الان با افتخار میگم فیلم تنها بازمانده هم به این لیست اضافه میشه.پیتربرگ به زیبایی تمام تلاش این گروه رو برای زنده ماندن روایت میکنه و در اکثر اوقات چنان با روح و روانتون بازی میکنه که شروع میکنین به دشمن فحش دادن!اینکه این گروه 4 نفره هرکدومشون مشغله های زندگی خودشونو دارن و دیدم که چگونه دولت پشتیبانی ضعیفی از جون ادما میکنه واقعا از اواسط فیلم به بعد دلم گرفت.فیلم برداری فیلم از نظر من حرف نداره مثلا صحنه سقوط از کوه یا نبرد همه طرفه گروه با طالبان عالی ساخته شده بود.فیلم ضعیف هایی هم داره ولی بار احساسی فیلم و به نوعی تلاش برای زنده ماندن و تهعد برادری که این 4 نفر بهم داشتن فیلم اینقدر زیباست که گیر اساسی به فیلم نمیدم.اساسا هیچ انتظاری از فیلم نداشتم ولی تونستن منو جذب خودش کنه و تو سبک خودش یکی از بهترین فیلمایی که دیدم.بازیگرا با اینکه انگار والبرگ نقش اصلیه و به بقیه کم توجهی شده ولی تک تکشون در حد خودشون خوب از پس نقش براومدن.همینطور موسیقی متن خوب فیلم رو هم باید ستایش کرد که تم حماسی و امید به دوباره زندگی خاصی داره و کامل درخور فیلمه.قطعه اصلی Lone Survivor به قدری زیباست که پس از دیدن فیلم امکان نداره دنبال دانلودش نباشید.
در کل من از فیلم لذت بردم و گیر الکی نمیدم.تونست نظر منو به خودش جلب کنه و با اینکه ادعایی نداشت ولی جزو بهترین فیلمایی بود که این اواخر دیدم.
7/10

[Julie]

شروع کردم به نگاه کردنه بریکینگ بد ، یک هفته ای میشه که فیلم ندیدم ولی این فیلم به تنهایی تونست چه از نظر تایمی و چه از نظر محتوا این یک هفته رو جبران کنه

Blue Is The Warmest Color
داستان : ادل در یک نگاه عاشق اِما میشود، با اینکه آنهادر کنار هم بودن را دوست دارند ولی جامعه اینطور فکر نمیکند.
نظر : "گاهی اوقات لازمه که آدمیزاد فراتر از قوانین و ساختارها باشخ ولی ممکنه که این موضوع برای خیلی ها ناپسند باشه" محتوایی بود که فیلم خیلی روش تاکید داشت،جرئت کارگردان برای ساخت چنین فیلمی واقعا تحسین برانگیزه،میتونست از خیلی قواعد و موضوعات دیگه ای برای پیاده کردن این محتوا استفاده کنه ولی دست گذاشت رو نقطه حساسی از جامعه،جایی که بشر هنوز برای تایید کردن یا رد اون شک و تردید داره.
ارزش :
9.5/10
پ.ن :کیفیت فیلمی که دیدم پایین بود به همین خاطر پوستر نذاشتم
پ.ن.پ.ن : جا برای بحث و گفتگو زیاد داره این فیلم فکر کنم باید تاپیک جداگانه داشته باشه!

[K.Gatsby]

http://8pic.ir/images/86864926948717656055.jpg

Out Of Furnace
(http://www.imdb.com/title/tt1206543/?ref_=nv_sr_1)
خلاصه: "رادنی" برادر "راسل" یک بدهی قدیمی داره و برای جبران کردن این بدهی درگیر مسابقات خیابونی شده. تو یکی از همین مسابقات کشته میشه و راسل که تازه از زندان ازاد شده به فکر گرفتن انتقام خون برادرش میوفته...


از همین خلاصه داستانی که نوشتم اینجوری بر میاد که مثل همیشه یک فیلم انتقامی به سبک اکشن ریلی ( بکش برو جلو) باشه.
اما اصلا این طور نیست. فیلم فوق العاده کند و خسته کننده است. من هی میگفتم الان یک چیزی بشه، الان یک چیزی بشه....ولی هیچی نشد.
انقد داستان الکی و بی سر و ته ای داره که اواخر فیلم با خودم گفتم: میدونم تو انتقام میگیری. ولی لطفا انتقام بگیر دیگه! یک تکونی بخور! خسته شدیم.
با توجه به نمره متا فیلم انتظاری بیشتری داشتم ولی متاسفانه انتظاراتم براورده نشد. یک مثال بهتر از این نمونه فیلم، به نظرم Killing them softly است
همین طور که فیلم چیز زیادی برای گفتن ندارپشت منم چیز زیادی نمیتونم بگم. کلا فیلم الکی و به قولی هویجوری فاز سنگین بود.

امتیاز:5

[Overlord93]

what Dreams May Come 1998 تنها شاهکار هالیوودی که موضوع معاد رو پیش میکشه. بازی خارقالعاده رابین ویلیامز و بهتر از اون کوبا گودینگ جونیور فیلم رو بینظیر جلوه داد. از شاخصه های دیگر این فیلم جلوه های بینظیر و چشم انداز های شاهکار جزو لذت بخش ترین اسانس های این فیلم قدرتمنده. این فیلم به زیبایی توانست با جلوه های ویژه اش بهشت و جهنم رو از دیدگاه مسیحیان جلوه بده که تحسین برانگیزه. کل زیبایی فیلم روی روایت و جلوه های ویژه بینظیرش میچرخه. این فیلم رو زمانی که 7 سالم بود هنگامی که اومد گوشه هاییش رو از شبکه سیما دیدم. شیفته این فیلم شدم و حالا یادم اومد و ترغیب به دانلودش شدم. اونهایی هم که ندیدن حتما ببینن که با زندگیتون بازی میکنه.
داستان فیلم درباره یک دکتره که در آینده با زنی ازدواج میکنه. اونها بچه دار میشن و پس از پانزده سال که بچه هاشون بزرگ شدن حادثه ای رخ میده و در طی تصادف رانندگی هر دو فرزندشون کشته میشن. بعد از سال ها از مرگ فرزندان این دکتر و همسرش کم کم اتفاقات گذشته رو از یاد میبرن تا اینکه در طی یک حادثه دلخراش دیگه این دکتر نیز کشته میشه و به دنیایی که به اون معاد میگن میره. او خوش شانسه و به بهشت میره. اما همسر وی که در دنیای جسم هست کم کم احساس پوچی میکنه و اون هم ترغیب به رفتن به اون دنیا میشه
http://sorcerersworkshop.disneyfans.com/sales/ban_whatdreamsmaycomescenic.JPG

[Irag]

http://picoup.ir/images/69745471115491776954.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0434008/)



Election 2005


»» تا چند وقت ديگه تشكيلات غيرقانوني "ترياد" (همون مافياي خودمون فقط مدل هنگ‌كنگي‌ش) قراره يه انتخابات درون گروهي راه بندازه بلكه رئيس جديد از ميان آقايان "بيگ‌دي" و لاك" مثل همه‌ي اين 100 سال كه اين سنت انتخابات پابرجا بوده انتخاب بشه. ولي انتخابات امسال (در قرن 21) يه نامزدي داره به نام "بيگ‌دي" كه اعتقاد چنداني به سنت و قوانين ترياد براي انتخاب رئيس نداره بيشتر دوست داره از راه پول و خون به قدرت برسه تا ... (خب مافياست ديگه آخه انتخابات ديگه چه كوفتيه!)

Election از اون دست فيلم‌هاي مافيايي است كه تا آخر بايد دنبال شخصيت‌ها و راه و رسم‌ها و سنت‌ها (مثل عصاي باارزشي كه در راه به دست آوردنش حتي 1 پليس چيني هم كشته ميشه چه برسه به اعضاي يه گروه مافيايي) بدوي تا بلكه بخاطر اين همه زحمت در پايان و در اون سكوت محشر سكانس آخر "لذت" و "غافلگيري" جايزه بگيري. خيلي دوست داشتم از آخر به اول فيلم رو تعريف كنم ماجراي اصلي و شخصيت "لاك" هميشه در سايه رو بيشتر توضيح بدم ولي خب همه‌ي داستان همه‌ي اين بالا و پايين شدن، آگاهانه "عطف" شده به همون آخري كه نبايد اسمش رو آورد!
وقتي يه فيلم از سينماي "چين" يا "هنگ‌كنگ" انتخاب مي‌كني هميشه از يه نظر خيالت راحته اونم اينكه تا چند دقيقه ديگه (فاصله‌ي بين انتخاب + دانلود و تماشا كردن!) با يه "فيلم سينمايي" واقعي روبه‌رو ميشي با يه دنياي كاملا "سينمايي" كه توي اون "دوربين" هويت داره و تصاوير با خط‌كش "پرده" (سينما) متر شدن ديگه نه اعصابت بخاطر تكان‌هاي دوربين خورد ميشه نه بخاطر بي‌سليقگي كارگردان. انگار همه‌ي فيلم‌هاي چيني بايد مثل "پرچم قرمز" گنده و هيكلي باشند!

يه پيشنها در حاشيه دارم براي كساني كه به اين دست فيلم‌هاي گنگستري شرقي علاقه‌مند هستند وقتي بعد از فيلم حسابي حالتون آپلود شد به نظرم بريد سمت »» Outrage (http://www.imdb.com/title/tt1462667/) يه فيلم ژاپني با تم مشابه. احساس مي‌كنم تاكاشي كيتانو خيلي اتفاقي يه Election ژاپني ساخته.

امتياز: 7

[Julie]

Psycho
http://8pic.ir/images/13358497519364255744.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0054215/?ref_=fn_al_tt_1)
داستان : ماریون چهل هزار دلار میدزدد و از شهر فرار میکند و به یک متل میرود.
نظر : اینجا از طرف من یک اشتباه رخ داد دیدن این فیلم بعد از سرگیجه و پنجره عقبی و .... کاملا اشتباه بود،فیلمی که صلابت و سنگینی فیلم های قبلی هیچکاک رو نداشت و برای اولین بار من تونستم رو دست هیچکاک بزنم و از بدو ورود ماریون به متل متوجه آخر داستان بشم.حرکات دوربین و موسیقی متن و بازیگرا عواملی بودن که باعث شدن من تا آخر پای فیلم بشینم و در آخر به این نتیجه رسیدم که این فیلم مشخصه های سقوط یک کارگردان رو داشت و از همین جا به بعد بود که هیچکاک نتونست موفقیت های گذشته اش رو تکرار کنه.
دیالوگ : من ازحالتی که پیدا کرده متنفرم. از مریضی ای که داره متنفرم.
ارزش :
6.5/10

[Gallow]

این نتیجه رسیدم که این فیلم مشخصه های سقوط یک کارگردان رو داشت

اشتباه به نتیجه رسیدید،این فیلم در‌سال 1992 در‌فهرست میراث فرهنگی آمریکا و در‌گنجینه شاهکارهای سینمایی‌هالیوود قرار گرفت. هیچکاک با این فیلم جزو اولین کارگردانانی میشود که فضای هراس و فیلم ترسناک را به زندگی واقعی و مردمان آورد.
فیلم روانی را می توان خالص ترین اثر هیچکاک دانست . تمامی المان های فیلم های هیچکاک در درون بافت فیلم روانی دیده می شه.
نما های فیلم برداری کاملا استادانه به شیوه هیچکاک گرفته شده، هیچکاک که یکی از علاقمندان سینمای اکسپرسیونیسم المان بود در روانی با فضا سازی اکسپرسیونیستی و فیلمبرداری حیرت انگیز جان راسل که نامزد اسکار شد. فضای رعب اورد صامت های دهه بیست المان را به خوبی در این فیلم معاصر در می اورد . یکی از نخستین فیلم هایی که هیچکاک با حذف کاراکتر اصلی و جایگزین کردن دو شخصیت دیگر به فیلم داستان را به کلی می شکند و در نیمه ی دوم فیلم بیننده را دانای کل قرار می دهد . مخاطب در نیمه ی دوم از اطلاعاتی آگاهی داره که هیچ کدام از شخصیت نسبت به آن بی خبر هستند . (کاری که نولان بعد گذشت سال ها در فیلم میمنتو استفاده کرد)

[[JOKER]]

به نظر من روانی از بهترین فیلم ها هیچکاک و بهترین فیلم های تمام ادوار ـه سینماست! اصلا اون فضای ترسناک و مرموز و فیلمبرداری و موسیقی متنش برای من تکرار نشدنی ـه و مهم تر از اون اینکه هیچکاک همچین شاهکاری رو 50 سال پیش خلق کرده. من به خاطر همین فیلم هم یه دنیا مدیون هیچکاکم.


http://picoup.ir/images/34504790435208551336_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=34504790435208551336.jpg)

[Julie]

من به دنبال این نیستم که یک فیلم رو کلاس آموزشی خودم قرار بدم چون یک کارگردان و یا یک فیلمبردار و فیلمنامه نویس نیستم ، من هر چیزی رو که میبینم مینویسم شاید از نظر شما روانی بهترین اثر هیچکاک باشه ولی نه از نظر من سرگیجه اثری فاخر تر و به مراتب قوی تری از روانی بود که اول متنم هم اشاره کردم کاش روانی رو قبل از این فیلم ها میدیدم چون فیلم های قبلی انتظار من رو خیلی بالا بردن.وقتی سرگیجه رو دیدم یکی از دوستام گفت که بهترین اثر هیچکاک روانی هست منم که عاشق سرگیجه شده بودم انتظارم تا حد خیلی زیادی برده بودم بالا برای این فیلم شاید همین نکته باعث شد که این فیلم به نظرم سقوط بیاد البته خود این فیلم دقیقا نقطه ی پایانی هیچکاک بود و هیچکاک با پرندگان نا امید کننده تر از همیشه ظاهر شد.
اینکه شما از هیچکاک انتظار فضا سازی ضعیف تری رو داشته باشی خیلی ناراحت کنندست این از شاخصه های اصلی هیچکاک هست که فضاسازی های فوقالعاده ایجاد کنه ! در کل اگر ناراحتی برای طرفدارهای هیچکاک پیش اومد ازشون عذر میخوام
پ.ن : من معمولا توی نمره دادن علاوه بر معیار های معمولی به این قضیه هم نگاه میکنم که این فیلم اثر کیه؟ چه انتظاری باید ازش داشت ؟ و در چه سالی اکران شده ؟شاید همین باعث شده که نمره کمی پایین تر بیاد.مثلا اگر این کار برای یک کارگردان نام آشنا نبود قطعا نمره 10 میگرفت.

[86471181]

من به دنبال این نیستم که یک فیلم رو کلاس آموزشی خودم قرار بدم چون یک کارگردان و یا یک فیلمبردار و فیلمنامه نویس نیستم ، من هر چیزی رو که میبینم مینویسم شاید از نظر شما روانی بهترین اثر هیچکاک باشه ولی نه از نظر من سرگیجه اثری فاخر تر و به مراتب قوی تری از روانی بود که اول متنم هم اشاره کردم کاش روانی رو قبل از این فیلم ها میدیدم چون فیلم های قبلی انتظار من رو خیلی بالا بردن.وقتی سرگیجه رو دیدم یکی از دوستام گفت که بهترین اثر هیچکاک روانی هست منم که عاشق سرگیجه شده بودم انتظارم تا حد خیلی زیادی برده بودم بالا برای این فیلم شاید همین نکته باعث شد که این فیلم به نظرم سقوط بیاد البته خود این فیلم دقیقا نقطه ی پایانی هیچکاک بود و هیچکاک با پرندگان نا امید کننده تر از همیشه ظاهر شد.
اینکه شما از هیچکاک انتظار فضا سازی ضعیف تری رو داشته باشی خیلی ناراحت کنندست این از شاخصه های اصلی هیچکاک هست که فضاسازی های فوقالعاده ایجاد کنه ! در کل اگر ناراحتی برای طرفدارهای هیچکاک پیش اومد ازشون عذر میخوام
پ.ن : من معمولا توی نمره دادن علاوه بر معیار های معمولی به این قضیه هم نگاه میکنم که این فیلم اثر کیه؟ چه انتظاری باید ازش داشت ؟ و در چه سالی اکران شده ؟شاید همین باعث شده که نمره کمی پایین تر بیاد.مثلا اگر این کار برای یک کارگردان نام آشنا نبود قطعا نمره 10 میگرفت.
درود دوست عزیز
این مطلب (https://naghdefarsi.com/world-movies-review/6487-psycho.html?start=2) حاوی اطلاعات مفیدی در مورد این اثر می باشد ، امیدورام که برای درک بهتر این اثر راهگشای شما باشد :| :Smiley17:

[Julie]

درود دوست عزیز
این مطلب (https://naghdefarsi.com/world-movies-review/6487-psycho.html?start=2) حاوی اطلاعات مفیدی در مورد این اثر می باشد ، امیدورام که برای درک بهتر این اثر راهگشای شما باشد :| :Smiley17:
دوست عزیز من بعد از دیدن هر فیلم سعی میکنم اول برداشت خودم رو در نظر داشته باشم و بعدش هم به دنبال نقد ها میرم و اکثرشون رو هم میخونم.
ممنون از پیشنهادت:Smiley17:

[Julie]

City Of God
http://8pic.ir/images/70452614977652153642.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0317248/?ref_=nv_sr_1)
داستان : سه دوست در شهر ریو زندگی میکنن و برای گزران عمر دست به خلاف میزنن و این راه آنها در این شهر ادامه پیدا میکند.
نظر :.عجب شاهکاری بود.کلمات برای توصیف این فیلم عاجزند.دست کارگردان رو باید بوسید.بعضی جاها حس میکنید فیلم وحی شده.اصن خدا بود فیلم حتما حتما حتما ببیندید این شاهکار رو ....
ارزش :
10/10
***** پنج ستاره هم اضافی
اعتراض

[WalTer WhiTe]

http://picoup.ir/images/69094909557182091715.jpg






ریتینگ از نگاهِ والتر




امتیاز 0 : یک مشت فحشِ رکیک به سازنده :d
امتیاز 1 : توهین به شعور بیینده !
امتیاز 2 : بی هدف و پوچ
امتیاز 3 : بهتر از این می تونست باشه ولی منابع رو هدر داده
امتیاز 4 : به شدت باسمه ای و متمایل به شعار زدگی !
امتیاز 5 : معمولی
امتیاز 6 : میشه دید و لذت برد (با توجه به سلیقه ی نهانِ اشخاص)
امتیاز 7 : خوب ، هدف دار
امتیاز 8 : بسیار خوب ، طوری که اکثرا لذت کافی رو خواهند برد
امتیاز 9 : چیزی از یک شاهکاره سینمایی کم نداره
امتیاز 10: در سه حرف می گنجه "خدا "

[Irag]

http://picoup.ir/images/39139348822067017145.jpg http://picoup.ir/images/87118547987106252816.jpg



http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt2042568) http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1361835/)


Inside Llewyn Davis : يه شب بعد از اجرا "لوئين" بيرون بار از يه مرد غريبه كتك ميخوره ... (انتظار نداريد كه براي اين يكي خلاصه بنويسم!)

بعضي فيلم‌ها "شخصيت‌محورن" و خودشون رو فداي شخصيت دوست‌داشتني يا دوست‌نداشتني‌‌شون مي‌كنند خب اين‌ها خوب‌هاش كم نيست ميشه مثلا يكي دو ‌تايي پيدا كرد! ولي بعضي فيلم‌هاي ديگه هم هستن "حس"‌محورن كه اصلا نميشه توي اين دسته فيلم خوب پيدا كرد متاسفانه "درون توخالي لوئين ..." از اين دسته است.
چرا؟ اهان! هان؟ چرا؟ اره! هان؟ ... قسمتي از درون لوئين كه بارها و بارها با همين كلمات شبيه به ديالوگ تكرار ميشه. با اين تعداد Why با علامت سوال جلوي فيسش ميشه از شخصيت "اولاف" توي انيميشن "يخ‌زده" هم جلو زد. البته فقط در اين قسمت وگرنه با اين ريتم خسته‌كننده همه از شما جلو مي‌زنن خيالتون راحت.

برعكس فيلم‌هاي هاليوودي با يه آدم بااستعداد كه حتما يه جايي زمين مي‌خوره و حتماترش! يه جا جلوتر دوباره از جا بلند ميشه اونم تمام قد، (Rush) (http://www.imdb.com/title/tt1979320) اين يكي روايتي است از دائم شكست خوردن اون آدم بااستعداد. پس اگه دنبال يه اتفاق هيجان‌انگيز و اميدوارانه هستيد توي "درون" اين يكي از اين خبرها نيست. (از اين بابت هم خيالتون راحت) بخصوص بخاطر پايانش كه دوباره يه شب بعد از اجرا "لوئين" بيرون بار از يه مرد غريبه كتك ميخوره.

امتياز: 2

The Silence : بیست و 3 سال از آخرين روزي كه "پيا" با دوچرخه از وسط مزرعه‌ي گندم رد شد مي‌گذره حالا دوباره حادثه‌ي اون روز اتفاقا در همان ماه و همان روز تكرار ميشه قرباني امسال "سينيكا" تنها دختر خانوم و آقاي "وگهام"ه كه هوس كرده توي تاريكي شب از وسط مزرعه گندم رد بشه (اونم براي آخرين بار) ...

شروع خوبه و پايان تلخ و واقعي و اتفاقا برعكس خيلي از اتفاقات غيرمنطقي و اشتباهات ريز و درشت فيلم‌هاي جنايي اين فيلم "آلماني" حسابي حواسش جمع‌ه و از اين نظر كم نمياره ولي مشكل كجاست كه اينقدر اين فيلم سرد و خشك و نامفهوم به نظر مي‌رسه بعضي لحظات كه اصلا قابل درك نيست! مثل واكنش خانواده‌ي وگهام كه تا پايان فيلم احساس مي‌كني اين "سينيكا"ي نوجوان مقتول مظلوم دختر واقعي اين خانواده نيست. به نظرم مي‌رسه مشكل همين "آلماني" بودن و اين "ماشين"ي شدن احساسات اين جماعت اروپايي است حتي اگه "تيمو" به سرش بزنه و اون تصميم وحشتناك رو بگيره.

پ.ن: در فيلم اول "داستان" مظلومه توي فيلم دومي "احساس" ناياب‌ه. حالا اگه يه چيزي باشه كه هر دوتاي اينا رو كنار هم داشته باشه اون جنسش مرغوبه.

امتياز: 6.5

[hadi2006mi]

August: Osage County

http://picoup.ir/images/80347755946706730138.jpg
یک فیلم قصه گو با نقطه عطفهای که به موقع بیان میشود تا شما گزشت دو ساعت فیلم رو احساس نکنید داستان از گم شدن پدر شروع میشودو پس از دور هم جمع شدن خانواده و پیدا شدن جسد پدری که خودکشی کرده است باعث تنش و سر براوردن چهره واقعی 3 دختر و مادر و خانه ای که رازهای زیادی برای گفتن داردفیلم تا حدودی به شکاف نسلها و ارمانهای نسلهای مختلف که برای نسل بعدی غیر قابل لمس هست میپردازد فیلم بیشتر شاید حرف نسل ما نیز باشد که ما نه قهرمان هستیم نه مظلوم ما ادمهای نسلهای خاکستری هستیم.
کستینگ فیلم بسیار عالی بود یک جولیا رابرتز فوق العاده در کنار مریل استریپی که مثل همیشه عالی بازی میکند و اگر میخواهید شرلوک هلمز (بندیکت)چگونه گریه میکند این فیلم رو ببینید
من به این فیلم نمره 7 میدهم

[Irag]

http://picoup.ir/images/72170497333443189220.jpg



http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1322269/)



August Osage County 2013


»» آقاي بورلي شاعر و مدرس دانشگاه يه روز بدون اينكه به "وايولت" همسر پيرتر از خودش خبر بده از خونه ميزنه بيرون حالا وايولت مانده و خدمتكار سرخپوست (يا همان بومي آمريكايي)ش (+ يه عدد سرطان دهان) مثل اينكه چاره‌ايي نيست بايد به باقي خانواده (آيوي و كارن و باربارا و خاله متيفي و حتي چارلز كوچيكه) خبر داد مثل اينكه اين بار استاد "بورلي"، جدي جدي گم شده ...

اتفاق خاصي نميفته فقط "در" خانه‌ي يه زوج پير باز ميشه و من و شما به مدت 2ساعت بايد تك تك لحظاتي كه يه خانواده بعد از مدت‌ها كنار هم جمع شدن رو تماشا كنيم.
اول فكر مي‌كني خب يه فيلم آمريكايي‌ه خانوادگي دراماتيك با كلي بازيگر اسم و رسم‌دار مسن كه توي فيلم باهم نسبت خانوادگي هم دارن اونم از جنس درجه يكش احتمالا اين‌ها قراره بعد از مرگ "پدر" (ستون خانواده و از قضا آدم بااستعداد جمع هم هست ولي الان نيست!) كنار هم جمع بشن و در پايان با تعريف از خاطرات گذشته و عشق و باقي قضايا به "اوج" برسند ولي كورخونديد! توي "آگوست در بخش اوسيج" از اين خبرها نيست. اين‌هايي كه مي بينيد از چارلز كوچيكه و جين نوجوان تا "خاله متيفي و شوهرش" همه يه پا آدم‌هاي خسته و داغان با كلي روحيات متفاوت هستن اينقدر متفاوت كه باورتون نميشه اين‌ها چطور كنار هم قرار گرفتن.

واقعيتش رو اگه بخوايد با وضعيتي كه تك تك شخصيت‌ها دارن (تازه اگه استارت داستان رو فاكتور بگيريم علت مرگ بورلي) اين فيلم بيشتر از اينكه حال خوب كن باشه يه حال خراب كن باكيفيته! در اين حد كه 20 دقيقه فقط يه ضرب بايد در سكانس "شام مراسم تدفين" شاهد مشت و لگد كلامي يه خانواده‌ي به نظر صميمي باشيد. اتفاقا بهترين سكانس فيلم هم توي همين به اصطلاح شام مراسم تدفين اتفاق ميفته.
دقت كرديد اينجور فيلم‌ها همه يه جور تموم ميشن حالا توي هاليوود كمتر ولي توي سينماي خودمون تا دلتون بخواد مورد داريم. "آكوست در بخش اوسيج" هم مثل "همه"ي فيلم‌هاي آپارتماني (اصطلاحي كه فعلا رايج‌ه) تموم ميشه. نه يه صحنه كم نه يه صحنه زياد.
"وايولت" مريل استريپ اينقدر خوب بود كه بدك نيست اسكار رو از "كيت بلانشت" پس بگيرن.

امتياز: 6.5

پ.ن: اگه از تلخی این آمریکایی رنجیده خاطر شدید؛پیشنهاد می‌کنم یه سری به Still Walking (http://tvworld.info/showthread.php?41418-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-79-%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D 9%8F%D8%B1%D9%84%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-Still-Walking) بزنید مدل آرام و شرقی.

[lastshepherd]

http://picoup.ir/images/94922438610292425516.jpg

The Wizard of Oz (1939) (http://www.imdb.com/title/tt0032138/)
امتیاز: 3/10




خلاصه داستان >> طوفانی دورتی و سگش را به سرزمین جادویی از می برد، او در مسیر خود، جادوگر شرق را از بین می برد، با مترسک، آدم آهنی و شیری همراه می شود و به قصد برگشت به شهر خود از جادوگر شمال کمک می خواد.

نگاهی به فیلم >> دیدن آواز خواندن یک گروه عجیب و غریب در یک صحنه ی نافرم با آدم های عجیب و غریب تر، اعصابی پولادین می خواهد. عملا 80 درصد فیلم به آواز خوانی با صداهایی نه چندان جالب و لیریک های بشدت ناموزون می گذرد. بعد از دیدن این فیلم شما نسبت به روش فیلم سازی دیزنی به بصیرت خواهید رسید. تاریخ انقضاء فیلم مدت هاست تمام شده و بدون شک دیدن آن حتی برای حس نوستالژی که ایجاد می کند، یک اشتباه محض است.

پ.ن: سری کتاب های سرزمین از نوشته ی ال. فرانک باوم یکی از لذت بخش ترین تجربه های رمان خوانی دوران نوجوانی من بود.

[Snow]

http://picoup.ir/images/97427865302091546415.jpg
INTOUCHABLES 2011
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1675434/?ref_=ttcrv_crv_tt)
خلاصه:مردی ثروتمند به نام فیلیپ که در طی حادثه ای از گردن به پایین فلج شده به دنبال پرستاری برای خودش می گرده تا اینکه با دریس اشنا میشه...
من توی ژانر هایی که فیلم ها رو با اون ها طبقه بندی میکنم ژانری دارم به نام*فیلم های حال خوب کن!*این فیلم قطعا در این ژانر جا میگیره.بوی زندگی در سرتاسر فیلم احساس میشه و به طور عجیبی(نمی دونم چرا)حس خوبی رو در مخاطب ایجاد میکنه.بازی دو بازیگر نقش اصلی واقعا درخشانه به طوری که من فکر کردم بازیگر فیلیپ واقعا از گردن به پایین فلجه!روابط بین شخصیت ها واقعا طبیعی در اومده و باعث همزادپنداری با شخصیت ها میشه.قاب بندی ها و فیلمبرداری هم با وجود ناشناخته بودن کارگردان فیلم واقعا حرفه ای انجام شده.در مورد موسیقی هم ترجیح میدم چیزی نگم چون به شکل بی رحمانه ای با فیلم همخوانی داره و حس عجیبی رو ایجاد میکنه.در کل این فیلم فیلمی ساده و به دور از زرق و برق فیلم های پرخرج هالیوودی هست که رسالت هنری خودش رو کامل انجام میده
امتیاز:9.5/10
پ.ن:این فیلم در رتبه ی 38 برترین فیلم های تاریخ IMDB می باشد

[Julie]

آخرین فیلمی که دیده ام فیلمی است که نمیخواهم اسمش را بگویم، وقتی سعی میکنید لذت دیدن یک فیلم را با دیگری شریک شوید و یا از آن بگویید، آنرا تا سطح خواسته های خود از آن فیلم پایین می آورید، مطمئنا من در مورد فیلم هایی که هر روزه برای رفع خستگی میبینم حرف نمیزنم، در مورد تجربه هایی که برای گذران لحظه هم هست حرف نمیزنم، فیلم هایی هست، کتاب هایی هست، نوشته هایی هست که فقط آنچه باید باشد نیست، چیزی فراتر از نوع خود است، انگاری که قالب خود را بشکند و از آن بیرون بیاید و فریاد بزند که من میتوانم بیشتر از آنی باشم که تو میخواهی و تو را از فعل دیدن و شنیدن و حس کردن بیرون میکند، آنجا که لذت لحظه، آنی به نوستالژی در حال گذر تبدیل میشود، یعنی که آفریننده اثر از خود ردی گذاشته بر لحظه ای خاص و آنرا ماندگار کرده باشد، آنجاست که دیگر نمیخواهی با توضیح تمامی جزئیات آنچه بر تو گذشته و یا توصیف لحظه های اثر، آنرا تا سطح درک خود پایین بیاوری، بعضی فیلم ها اینگونه است.
"آخرین فیلمی که دیدم" هم اینگونه بود.
اولین بار که این نوشته رو دیدم،با خودم فکر کردم یک فیلم چه چیزی میتونه باشه که یک نفر چنین تعریفی ازش داشته باشه"لذت لحظه، آنی به نوستالژی در حال گذر" اولش با خودم گفتم، شاید این فیلم تنها یک شاهکار(چه کلمه ی احمقانه ای برای چنین فیلمی) باشه و تونسته باشه میکادو رو به وجد بیاره
ولی کاملا در اشتباه بودم، چند بار خواستم بفهمم که اسم فیلم چی هست ولی نتونستم،چند روزی گذشت و چند بارهم این متنو خوندم ولی بازهم چیزی دستگیرم نشد و من هاج و واج در طلب این فیلم بودم تا اینکه توی یکی دیگه از تاپیک ها اسم فیلم لو رفت و من تونستم این کنجکاویم رو ارضاء کنم.و وقتی که فیلم تموم شد تنها چیزی که به ذهنم رسید مخفی کردن این فیلم از دیگران بود

[K.Gatsby]

World War Z

http://8pic.ir/images/60604303710458849974.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0816711/?ref_=fn_al_tt_1)

خلاصه:دنیا درگیر مقابله با زامبی ها است و تیمی خاص به دنبال یافتن راه حال...

اولین چیزی که نظر منو جلب کرد حضور کاراگاه "لیندن" عزیزم به عنوان خانم "جری(برد پیت)" بود. بعد از
دو- سه تا فیلم ضعیفِ بردپیت این فیلم خوب بود و نسبتا هم پیت خوب بازی کرد. حداقل از بازی های کوتاه
چند دقیقه ای خیلی بهتر بود. فیلم هم که قرار نبود ترسناک باشه. ولی خب اکشن هیجان- هراس انگیز خوبی بود.
سرگرم کننده بود و نسبت به زمان فیلم صحنه های خسته کننده کم بود. گستردگی فیلم و فیلم برداری چشم نواز بود.
اون همه شلوغی و اون همه دقت و ریزه کاری خیلی خوب کار شده بود.

امتیاز: 7
================================================== =

Gangster Squad


http://8pic.ir/images/35656126568858066318.jpg

.:IMDB:.
(http://www.imdb.com/title/tt1321870/?ref_=nv_sr_1)

خلاصه: لوس انجلس تبدیل به شهر مافیایی "مک کوهن" شده و گروهی به نام "جوخه گنگستر ها" برای مقابله با "مک کوهن" تشکیل میشه...

وجه تشابه این فیلم با فیلم بالایی حضور "لیندن" عزیز در نقش همسر فداکار و مادر نمونه است.
فیلم خیلی خوب شروع میشه و کاملا بیننده تو حال و هوای اون روزای لوس انجلس میبره.
در ادامه به خوبی از گذشته شخصیت ها صحبت میکنه و خیلی خوب شخصیت ها را پردازش میکنه.
تا قبل از اینکه فیلم مستقیما به درگیری های بین مافیا " مک کوهن" و "جوخه گنگستر ها" بپردازه
خیلی خوب و با برنامه پیشرفت اما هرچی بیشتر جلو میرفت فیلم دچار بی برنامگی و سردرگمی میشد.
تیم بازیگری خوبی داره و در کل عملکرد بازیگرها به نظرم خوب بود. "جان (Josh Brolin)" خیلی خوب بازی کرد.
هرچند از "رایان گاسلینگ" خوشم نمیاد اما به خاطر نقشش در "Drive" قبولش دارم اما بازیش تو این فیلم به نظرم ضعیف بود.

امتیاز: 6

[voldemort]

Lady Snowblood 1973

http://picoup.ir/images/31674627609086035505.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0158714/)



نام

برفدانه ـی قاتل |Lady Snowblood



ژانر

Action | Drama | Thriller



کارگردان

Toshiya Fujita



نویسندگان

(Kazuo Kamimura (story), Kazuo Koike (story



ستارگان

Meiko Kaji, Toshio Kurosawa, Masaaki Daimon





يوکي...
تو واسه "انتقام" متولد شدي
دخترک بينوا
دختري از دوزخ

آخرین فیلمی که دیدم Lady Snowblood بود به معنای برفدانه قاتل که داستان دختری هستش که در پی انتقام است و... .

يوکي...
تو واسه "انتقام" متولد شدي
دخترک بينوا
دختري از دوزخ

کل داستان در این چند واژه ی بالا خلاصه شده.

ـخوشي رو فراموش کن ، اندوه رو از ياد ببر
عشق و نفرت رو بيخيال شو..
و به جز "انتقام" همه چيز رو از خاطرت محو کن ...
پس نبايد اندوهي در قلبت باشه
کودکي که از دوزخ اومده نبايد اينطوري صحبت کنه

ـ"کودکي از دوزخ"!
تا حالا چند دفعه با صدا زدنم به اين اسم منو دست انداختين ؟!

این فیلم محصول سال 1973 ژاپن به کارگرانی توشيا فوجيتا هستش که به نوعی میشه گفت که یک نوع فیلم صاحب سبک برای خودش به حساب میاد.
دوستداران سینما حتما با نام کوئنتین تارانتینو خالق آثاری چون pulp fiction،inglorious basterds،Kill Bill و.... آشنا هستند.تا اونجایی که بنده میدونم برفدانه قاتل یکی از فیلمهای محبوب ایشونه و فیلم Kill Bill با نام ترجمه ی فارسی بیل را بکش با الهام از این فیلم ساخته شده و یا اینکه حداقل در ساخت قسمت هایی از فیلم و خلق بعضی از صحنه ها و شخصیت ها از برفدانه قاتل الهام گرفته.
بعد از دیدن فیلم کامل پی خواهید برد که چرا تارانتینو این فیلم را دوست داره.دقیقا تمام اِلمان هایی که تارانتینو توی فیلمهای خودش استفاده می کنه در این فیلم کاملا مشهود و ملموسِ.
صحنه های پاشیدن خون و صدای اونها,نحوه ی فیلمبرداری و قاب بندی تصاویر,نحوه ی روایت داستان و... .
نمونه ای از شباهت برفدانه قاتل با بیل را بکش.

http://picoup.ir/images/79492499648244448414_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=79492499648244448414.jpg)

گرچه این نوع سکانس ها را گرفتن طبق نظر بنده به نوعی شبیه یک امضا برای این کارگردان به حساب میاد که نمونه اش را می تونید در عکس زیر مشاهده کنید.

http://picoup.ir/images/93745429486321180865_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=93745429486321180865.jpg)

در کل فیلم خوبی بود.از ترکیب خون و برف خودتون حساب کنید که چه چیزی بیرون میاد.دو شعری هم که در فیلم استفاده شده بود خیلی عالی بودند و کاملا با فضای فیلم و داستان همخوانی داشتند.شعری که اول فیلم خوانده میشه تقریبا همون شعری هست که در آخر فیلم پخش میشه و فقط میتونم بگم فوق العادست.کاملا باجریان فیلم هماهنگ و یکدست هستند این دو شعر.
صحنه ی آخر فیلم خیلی جالب بود.در ابتدا با خودم گفتم خوبه که شخصیت اصلی داستان بعد از گرفتن انتقام داره می میره,ولی بعد از دیدن اون سکانس پایانی نظرم عوض شد.به نظرم بهترین پایان بندی برای این فیلم بود و اگر فیلم به صورت دیگه ای به پایان می رسید حق مطلب را ادا نمی کرد. برخواسته از خاکستر!!!
قسمت دوم فیلم هم ساخته شده و منتظرم ببینم که این بار "انتقام" چه خواهد کرد.

شعر ابتدایی:
شبيه مراسم تدفين ، برف مي باره
بخاطر صبح مرده
همچنانکه دخترک راه مي رود
سگان ولگرد در فاصله اي دور ، زوزه مي کشند
صداي کفشهاي چوبي اش ، هوا را از هم مي شکافد
عدالت و رحمت
اشک ها و روياها
ديروز و امروز
کلماتي که در حال حاضر بر او اثري نمي گذارند
زني که در رودخانه ـي انتقام خودش را غوطه ور کرده است
مدت ها پيش زنانگي خود را از ياد برد
..........
شعر پایانی:
شبيه مراسم تدفين ، برف مي باره
بخاطر صبح مرده
همچنانکه دخترک راه مي رود
سگان ولگرد در فاصله اي دور ، زوزه مي کشند
صداي کفشهاي چوبي اش ، هوا را از هم مي شکافد
با وزنه اي بر روي شانه هايش
به راه خود ادامه ميدهد
حفاظي از آنسوي تاريکي او را در برگرفته
زني که بر لبه ـي مرگ و زندگي راه ميرود
چشمه ـي اشکهايش سالها پيش خشکيد

از هینجا هم از مترجم این اثر "بامداد" عزیز تشکر می کنم.

تا بحال اینهمه برای زیرنویسی عذاب نکشیده بودم . زیرنویس ناقصی داشت و منم در جریانش نبودم و چون توی نرم افزار صدای فیلم پخش نمیشد متوجه نشدم و زمانی که کلی از فیلم ترجمه شده بود نشستم که به همراه فیلم ببینم ، دیدم که در خیلی از دیالوگ ها زیرنویس نبود و با سختی تکمیلش کردم .. شانس ماست که تمام فیلم هایی که انتخاب میکنیم زیرنویسشون ناقصه ..!
دیگر توضیحات و قرار دادن شات های فوق العاده از فیلم را میذارم به عهده ی "ایرج" عزیز.

[AdibTE]

Free Birds 2013
پرندگان آزاد

http://picoup.ir/images/78328891368445353199.jpg (http://picoup.ir/)

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1621039/?ref_=fn_al_tt_1)


خلاصه داستان:
داستان در مورد یه بوقلمونه که برای اینکه بوقلومون ها از لیست غذایی آدم ها برداشته بشه دست به کار های عجیبی میزنه و ...

نظر من:
واقعا انیمیشن خیلی جالب و خنده داریه مخصوصا بوقلومون ها که کیفیتی عالی دارن و حرکاتشون بامذس فیلم رو جذاب کرده


امتیاز : 8

[Irag]

http://picoup.ir/images/71523613520510624164.jpg


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1816518/)



Ernest And Celestine 2012

ّّ»» ماجراي رفاقت عجيب بين يك موش و يك خرس اونم در دنيايي كه خرس‌ها و موش‌ها از كودكي با "ترس" و "نفرت" از يكديگر بزرگ مي‌شوند ...

ايده‌ي اصلي و اون مركز و اون ته قضيه و اون دل ماجراي اين دنياي خرس‌ها و موش‌ها (البته توي اين يكي هنوز موش‌ها جانوران فاضلاب هستند با دنياي انسان‌ها و موش‌ها از اين جهت فرقي ندارند.) همان شعار و فرهنگ مادي فرانسوي است كه "زنده‌باد تفاوت‌ها" (يا يه چيز نزديك به اينا) حالا هرچي ميخواد باشه »» موش يا خرس يا فلان و فلان و ...

ارنست و سلستين مثل همه‌ي شخصيت‌هاي دوست‌داشتني در داستان‌هاي دوست‌داشتني موجودات تنها با يه عالمه استعداد بي‌نظير هستند كه مثل هميشه يه "بزرگ"‌تر مانع رشد چنين استعدادي شده. ارنست (خرس) يه هنرمند موسيقي است كه صرفا براي گدايي ازش استفاده مي‌كنه ولي به وقتش توي اون خونه‌ي داغانش براي اولين شبي كه "سلستين" (حالا به عنوان يه انگيزه مي‌شناسيمش نه فقط يه دوست يه شبه) مهمونش هست بهترين موسيقي‌متن انيميشن امسال رو اجرا مي‌كنه و از طرف ديگه "سلستين" رو داريم كه يه نقاش نوجوان معركه است كه اين توانايي رو داره از هر "چيزي" روي زمين قلم بسازه و ...

"تنها"يي اين دوتا هم كه ديگه نيازي به توضيح نداره وقتي سكانسي مثل "تعقيب و گريز" و يا "دادگاه" رو تماشا كنيد همه چيز كاملا براي "سوزش دل" از طرف شما آماده است! اتفاقا يكي از بهترين كارگرداني‌هاي اين انيميشن توي همين دو تا سكانس اتفاق ميفته وقتي كل دنياي موش‌ها بخاطر "ارنست" دنبال "سلستين" مي‌كنند و بالافاصله در ادامه‌ي همين تعقيب و گريز (در دنياي بيرون از فاضلاب) ماجرا برعكس ميشه و يا در دادگاه كه ...

خلاصه اين يه جور تشويق و دعوت براي تماشاي يه انيميشن متفاوت بخصوص در قسمت "طراحي"‌ه چون از "آبرنگ" براي خلق دنياي اين انيميشن استفاده شده كه از زمين تا زيرزمين با دنياي انيميشن‌هاي 3بعدي آمريكايي فاصله داره. اين پيشنهاد در چنين سالي كه كلي انيميشن‌هاي هم‌سطح و معمولي ديديم "معركه" است لطفا از دست نديد.

امتياز: 7
پ.ن: تنها بدی این انیمیشن اینکه باید قار و قور دوبلورهای فرانسوی رو تحمل کنیم!

[K.Gatsby]

Captain Phillips


http://8pic.ir/images/14757692947844720651.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1535109/?ref_=nv_sr_2)

خلاصه: "کاپیتان فیلیپس" ناخدا کشتی حمل مواد غذایی به سمت افریقا، درگیر حمله دزدان دریایی میشه...

فیلم به اندازه برنامه نجات کاپیتان با برنامه بود. جوری که به مخاطب اجازه نمیداد یک لحظه از جاش تکون بخوره
و چشم از صفحه برداره. انقدر جذابیت و هیجان فیلم زیاد بود که متوجه گذر زمان نشدم.
فیلمبرداری فیلم خیلی خوب بود. طوری که حتی در اون وسعت به کوچکترین جزئیات دقت شده بود.
صحنه هایی از فیلم یکمی اغراق داشت. مثلا اون لحظه ای که اول با خدمات امنیتی کشتیرانی بریتانیا تماس گرفتند
و درخواست کمک داشتند اما اون ها جدی نگرفتند. اما وقتی با همون نهاد امریکایی تماس گرفتند، بلافاصله کمک رسید.
همچنین گفتن دیالوگی مثل این کاپیتان: حتما باید کاری غیر از ماهیگیری و ادم ربایی وجود داشته باشه...
موسی: شاید تو امریکا باشه.....

بازی تام هنکس فوق العاده بود. واقعا باور پذیر بود. من دوست داشتم بعد از عملیات نجات هم یک برگشتی به کشتی اصلی
زده میشد. همچنین شاید بهتر بود اگر دقایقی موازی با داستان اصلی تو کشتی کاپیتان، با کشتی گروه نجات وجود داشت.
در ضمن اون لحظه شلیک تک تیر انداز بارها نگاه کردم. عالی بود مخصوصا لحظه گفتن کلمه Execute.

امتیاز: 9

[Irag]

http://picoup.ir/images/60066401857313702240.jpg http://picoup.ir/images/34882310291590515388.jpg



http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt0839938/) http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1206543/)


Out Of The Blue : يه مرد اسلحه به‌دست به نام "ديويد گري" راه افتاده و مردم شهر رو به گلوله مي‌بنده خواهش مي‌كنم يكي جلوش رو بگيره ... (13 نوامبر 1990،منطقه‌ي آرموآنا)

يه فيلم داريم براساس واقعيت، همين كافيه تا همه چيز اين فيلم از شكل فيلمبرداري گرفته تا روايت ساده و مستند ببينيم. واقعيتش رو بخوايد باور اينكه داريم يه فيلم با يه داستان مي‌بينم سخته اين "چيز" بيشتر شبيه يه "گزارش"تصويري است كه به جاي آدم‌هاي واقعي بازيگران جايگزين شدن اتفاق هم كه خيلي وقته از پيش افتاده (اين رو درنظر گرفته باشيد كه فيلم براي مصرف داخلي ساخته شده) پس تا پايان بايد دنبال چه چيز ديگه‌ايي باشيم »» هيچي! اين آقاي "هيچي" رو اضافه كنيد به "يكنواختي" تصوير كه تا "سينما"يي شدن خيلي فاصله داره.

مردي بدون گذشته بدون آينده با كمترين جزئيات كه كشف انگيزه‌اش به غير از اون جنون لحظه‌ايي فوق‌العاده سخته و اصلا هم نيازي به اين كشف نيست چون اين اتفاق كاملا واقعي‌ست كه توي اين واقعيت يه مرد با جنون لحظه‌ايي مرتكب اين همه جنايت شده. مگه اينكه مثل اون يارو توي فيلم "درخشش" رنگ‌آميزي در و ديوار مقصر باشند!

امتياز: 5

Out Of The Furance : برادر "الف" يك عدد برادر زحمتكش و غيرتي است كه بر اثر يه تصادف ناخواسته به زندان ميفته و برادر "ب" كه تازه از ارتش بازگشته يك عدد برادر جوان و زودجوش و آتيشي است كه به "يك شب و راه صد ساله" اعتقاد عجيبي داره ولي همين باور، برادر "ب" رو گرفتار مي‌كنه حالا "برادر الف" كه تازه توسط "سرنوشت" به وحشيانه‌ترين شكل ممكن (مثلا از دست دادن نامزد و افتادن در زندان) شكنجه شده بايد براي پيدا كردن "زنده" يا "مرده"‌ي برادرش (همون "ب") راهي منطقه‌ي ...

در واقع داستان فيلم به سادگي همين "الف و ب"ست و براي لذت بردن از يه قصه‌ي 100درصد تكراري همه چيز آماده است.حدس مي‌زنم كل داستان فيلم فقط بخاطر اون ايده‌ي پاياني شكل گرفته كه اتفاقا بهترين و متفاوت‌ترين قسمت فيلم هم همين ايده‌ي پاياني‌ست. زياد هم نبايد بي‌رحم باشم چون دنياي فيلم بخصوص دنيايي كه يه برادر بخاطر برادرش همه كار مي‌كنه و از پدرش سالها پرستاري مي‌كنه توي سينماي امروز كمتر پيدا ميشه. یه دنیای کاملا مردانه و خشن.

اميتاز: 5

[osture]

http://picoup.ir/images/46134371823624446329_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=46134371823624446329.jpg)

http://picoup.ir/images/83776420289556513769.png (http://www.imdb.com/title/tt1922777/?ref_=fn_al_tt_1)
Ratings: 6.8/10 from 82,980 users
Sinister - 2012 - شوم
مقدمه :من یکی از هوادارای ژانر وحشت هستم - کلا فیلم و سریال دیدنم رو اول از ترسناک شروع کردم تا جایی که همرو دیدم - برخلاف همه من اولین سریالم سوپرنچرال بود
سومین فیلم ترسناکی هست که میام اینجا مینویسم - و هیچ ژانری اندازه این ژانر نمیچسبه باور کنید
خلاصه داستان : شخصیت اول داستان یه نویسنداس که در مورد قتل هایی که قاتلین دستگیر نشدن یا دستگیر شدن ولی همه ی جزئیات فاش نشده کتاب مینویسه
روش کار اینه که - خوانوادشو برمیداره و میره به اون خونه ای که قتل ها و جنایات توش رخ داده - دیوونس نه ؟ خب اولین مورد توی فیلم های ترسناک کارهای احمقانه هست
همیشه به خودمون میگیم این اخه چرا چراغ قوه بر میداره میره تو تاریکی ببینه چه خبره - اخرم بفهمه چه خبره چکار از دستش بر میاد
ولی توی سبک وحشت این چیزا عادیه همیشه هست نمیشه نباشه - نباید به این چیزا گیر داد - ادامه میدم
میره تو خونه کتاب مینویسه - یه نویسنده معروف هست که یه کتابش خوب گرفته ولی همه ی کتاب هاش درمورد ادم ها بوده
ولی این خونه که مثل قبلی ها نیست ....
_____ فیلم حلقه رو دیدن ؟ کانال 4 ایران هم پخش کرده حتما بینین خیلی خوبه من 13 سالم بود دیدم
یه حلقه فیلم بود هر کی میدید دهنش سرویس میشد میمرد - خونی نمیشدا بنفش میشد از ترس
این فیلم "شوم" هم یه جورایی یه ایده از اون فیلم داشت
الان میگین تقلید - تکرار - ولی بازم میگم اساس همه ی فیلم های ترسناک یکیه
همیشه یه خونه هست جن زدست - حالا گفتم جن زده - همیشه ماورائی ببینین اره (Saw) نیبینین شعره فقط :Smiley15:
همیشه یه خانواده مورد حمله قرار میگیره
همه ی عناصر کلیشه ای و تکراری ولی با اینکه تکرایه ولی بازم میترسین
این فیلم مام همه چیزش تکراریه -- فکر کنم 4 نفر فیلم " احظار " رو دیدن و اینجا نوشتن ازش اینم مثل اون یه خانواده وارد یه خونه میشه و ....
ولی
فرق این فیلم که 82,980 بهش رای دادن اینه که یه تفاوت های خوبی داره
یهو وارد سریال میشیم چپ و راست گربه نمیاد بگه پخ یا هی لوس بازی - نمیخواد فقط بترسونه داستان داره - ما قراره همراه با شخصیت اول فیلم (نویسنده کتاب هست)
مدرک جمع کنیم اول که کتاب رو بنویسه - تعلیق
چجوری مدرک جمع میکنه اون قتل های رخ داده که 5 خانواده بوده به 5 روش کشته شدن رو فیلم هاشون رو میبینیم
فیلم های قدیمی با دستگاه پخش قدیمی خیلی خوبه این مورد - یه چیز جدید بود - ولی باز بگم فیلم حلقه از این چیزا داشت

داستان یه روال داره ما هر چند دقیقه با یه چیز رو به رو میشیم - اینکه شخصیت اول سریال چجوری بترسه خیلی تاثیر گذاره - و این شخصیت ما خوب میترسید منتقل میکرد حس رو
اروم اروم داستان پیش میره همینطور که گفتم ما یه فیلم ترسناک داریم همراه این فیلم میخوایم یه کتاب بنویسیم و تعلیق اینه که کتاب رو مینویسیم اخر؟

موزیک متن عالی - یعنی موزیک رو تنها گوش بدین مو به تن سیخ میشه - هدفون میخواد
من از این فیلم خوشم اومد ولی همیشه رو پایان مشکل دارم
اینم پایان مشکل داشت بیشتر نمیگم اسپویل میشه
7 میدم
----
من این فیلم رو ساعت حدودای 3 شب دراز کشیدم با تبلت دیدم اسکرین شاتی که گرفتم ساعت زیرش هست
فیلم ترسناک میبینیم که بترسیم خوداذاری داریم دیگه پس باید شب ببینی من نتونستم رو صندلی با پی سی ببینم چون نتونستم ترسیدم
ولی بلاخره شب دیدم همیشه شب میبینم
- نمیشه هی استوپ کنی اس ام اس بدی باز پلی کنی باید 1 تیکه زوم رو تصویر - باید دقت کرد مثل وقتی که ترو دتکتیو میدید دقت میکردی
اینجوری شدیدا میترسی - ولی روز ببینی 10 بار استوپ کنی خب عزیزم نگا نکن

هدفون یادت نره حتما لازمه

تعطیلات عید جون میده کنار بقیه شب چراغ خاموش از این فیلم ها دید - این فیلم اصلا صحنه نداره حتی 1% - منم خودم زودتر دیدم که اماده کنم واسه دیدن با بقیه
پیشنهاد میدم حتما حتما ببینید

[arefeh-7]

The Tower
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSqrbv8-jk5XFwC6UpIbMQgH58F1f2whJmh0-jUMY_qL2xT6a6dlA



محصول سال 2012 کره جنوبی

خلاصه : فیلم در مورد یه برج تجاری که دچار آتش سوزی میشه و تلاش آتش نشان ها برای خارج کردن مردم

این فیلم خیلی شباهت به فیلم های که تو سال های 2000 تو امریکا نشون داده میشد داره که همیشه هم ابر قهرمانی (از ارنولد گرفته تا فرانکی و سیلوستر ....)دیده میشد و مردم رو نجات می دادن وهمه چی به خوبی و خوشی تموم میشه

جذب مخاطب تو این ژانر تکراری یکم سخته ،جلوه های بصری خوب این فیلم تقریبا با فیلم های هالییودی برابری می کنه و اصلا تو ذوق نمی زنه یکی از ویژگی های برجسته فیلم شخصیت پردازی کارکترهاست یعنی با یه ابرقهرمان طرف نیستیم و چندین شخصیت تو فیلم خود نمایی می کنند البته به میزان تاثیرشون تو داستان
فیلم اصلا خشک نیست هم طنز و هم صحنه های احساسی توی فیلم کاملا ملموس ودلپذیره تا نیم ساعت اول معرفی کارکترهاست که یه کم کسل کنندست ولی بعد از اون جزابیت داستان بیشتر میشه
در کل فیلمنامه خاصی نداره و یه فیلم سرگرم کننده محسوب میشه وبه جز تیکه اول فیلم بقیش رو میشه کنار خانواده ببینین :Smiley36:

امتیاز:6

[Julie]

It's a Wonderful Life
http://8pic.ir/images/12252742770563941026.png (http://8pic.ir/)

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0038650/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه : پسر جوانی که آرزوهای بزرگی دارد به دلیل مرگ پدرش نمیتواند به آرزوهایش برسد.
نظر : هر کس بنا به فراخور حال و روزگارش برایش اتفاق میافتد که حسی عجیب نسبت به خود داشته باشد.حس اضافه بودن،حس جا ماندن از همه و له شدن زیرپای انسان های قدرتمند.حسی که هیچ چیز آن را تسکین نمیدهد حتی وجود انسانهایی که در کنارت هستند ولی زمانی فرا میرسد که این فیلم به شما یاد آوری میکند که شما کجا هستید و چه کار میکنید.البته شاید این یک حس شخصی باشد.
ارزش : تنها از نظر فنی(انتخاب سکانس ها،برخورد شخصیت ها و ...) میشد به این چنین داستان و نقلش ایراد گرفت.
8/10

[K.Gatsby]

The Wolf Of Wall Street

http://8pic.ir/images/79283314718465901818.jpg

.:IMDB:.
(http://www.imdb.com/title/tt0993846/?ref_=nv_sr_2)

خلاصه: نمایش زندگی "جوردن بلفورت" معروف به گرگ وال استریت....

این فیلم انقدر بزرگه که اصلا تو چند خط قابل وصف نیست. اولین چیزی که بعد از دیدن فیلم به ذهن ادم میاد
اینکه چرا واقعا دی کاپریو این بازیگر توانا تا حالا اسکار نگرفته؟یا چرا حداقل امسال اسکار نگرفت؟
اگر نگیم که این بهترین بازیش بود، حداقل جز سه تا از بهترین بازی هایی بود که انجام داده.
بازیش عالی بود. همه چی داشت.دی کاپریو انقدر عالی و جدی این نقش ایفا کرد که شاید تو زندگی واقعیش انقد جدی و خوب نباشه!
کلا یکی از مشخصه های لئو جدی گرفتن نقشش هست.فرقی نداره کارگردان کی باشه یا اصلا امیدی به موفقیت فیلم باشه یا نباشه،
دی کاپریو انقدر نقشش جدی میگیره که از ضعیف ترین نقش تا کوتاه ترین حضور بهترین عملکرد ارائه میده.
شاید چون همیشه خوب بوده و هست هیچوقت بهش اسکار نرسیده. شاید باید یک بازی ضعیف داشته باشه و یک مدت افتابی نشه
و بعدش با یک بازی خوب برگرده تا بهش اسکار بدن.

اسکورسیزی از سر تجربه هایی که به واسطه کار کردن با دی کاپریو از قبل داشت واقعا میدونست که چجوری بهترین عملکرد و بازی ازش بگیره.
همیشه واسم سوال که تو فیلم های شاخص چرا ادم بدِ داستان بر خلاف واقعیت و فیلم های رده پایین، اخر داستان برنده نمیشه؟
فرقی نداره فیلم اقتباسی یا برگرفته از واقعیت باشه. به هر حال تماشاگر دوست نداره قهرمان خودش و قهرمان داستان بازنده ببینه.
در کل فیم کمدی های خوبی داره اما یک جورایی دقایق پایانی بیشتر کمدی تلخ داره.
به نظر من این فیلم با شکوه ترین فیلم امسال بود. فیلمی که تاثیر عمیقی رو بیننده میزاره.
کاری میکنه که بعد از پایان فیلم مدام بهش فکر میکنی و ذهنت همش درگیر میشه.
قطعا این بهترین فیلم امسال دی کاپریو بود اما اگر بحث سلیقه باشه من خودم فیلم " گتسبی بزرگ" بیشتر میپسندم هر چند که قابل قیاس نیستند.
واقعا نمیدونم در مرد فیلم چی بگم. این شکوه و عظمت بصری اسکورسیزی و دی کاپریو که در قالب فیلم هست را باید دید ، لذت برد و ستایش کرد.
این همه صبر برای دیدن فیلم ارزش داشت چون پایان امسال منو ساخت و در واقع این فیلم، سال 92 فیلمی منو ساخت و پایان داد.

امتیاز: 10

[Irag]

http://picoup.ir/images/43874847469368145739.jpg



http://picoup.ir/images/11728841691584560032.png (http://iranmdb.com/movie/%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D 9%86)


»» دختري به نام "آسمان"، همين امروز، جنازش، توي پارك، پتوپيچ، توسط ماموران شهرداري پيدا شده (!) دو كارآگاه به نام "تدين" (پيرمرد خشن كه به رعايت تمامي قوانين بازجويي و تعقيب و گريز و پليس‌بازي به شيوه‌ي مدرسه‌ايي علاقه‌ايي نداره) و "روانگر" (جوان و آرام و به شدت مودب و عاشق‌پيشه) مسئول پيگيري پرونده‌ي قتل اين دختر جوان مي‌شوند دختري كه زماني هوش از سر آقاي روانگر كارآگاه برده بوده ...ه

كارگردان: فرامرز قريبيان فيلمنامه‌نويس: سام قريبيان، نامزد دريافت سيمرغ بلورين، يه فيلم پليسي و ... اين شناسنامه‌ي فيلمي به نام "گناهكاران"ه كه خيلي بعيده كسي براي انتخاب و تماشا كردنش وسوسه نشه. من انتخابش كردم و از 90درصد لحظات فيلم لذت بردم.

گناهكاران در واقع يه نمونه‌ي برجسته‌ي پليسي نيست كه ديگه بي‌همتا باشه و تك و تنها بالاي جدول خوش بگذرونه نه اصلا اينطور نيست ولي اينقدر دنياي سينماي "ما" (يا بهتر بگم "آنها" تا مخاطب رو از اين قضيه سوا كنم و تمام گناه رو بندازم روي دوش همين اساتيد و جواناني كه فيلم مي‌سازن) يكنواخت و تكراري و كليشه و هيجان‌كش و افسرده است كه ميشه بخاطر همين يه كوچولو ضربه‌ي پاياني و شخصيت‌پردازي جذابش (بخصوص در بخش روانگر جوان و عاشق) گناهكاران رو با نام "متفاوت‌ترين فيلم اين چند سال اخير سينماي ايران" صدا كرد.
شيك و مرتب بودن تمام تصاوير فوق‌العادست انگار خوش‌پوش بودن و خوش‌تيپ بودن دو شخصيت محبوب ما روي تك تك تصاوير تاثير گذاشتن. يه رامبد جوان داريم كه اصلا "جدي" بودنش توي ذوق نمي‌زنه انگار خلق شده تا "روانگر" صبور و مودب باشه.

آغاز فيلم با معرفي قرباني و بعد معرفي اولين مرد داستان و بعدترش معرفي دومين مرد داستان بدون كمترين حرف اضافي به صورت كاملا كلاسيك و سرگرم‌كننده پيش ميره و با همين "تم" تا آخر ادامه پيدا كنه يعني قصه تعريف كردن و قصه تعريف كردن و قصه ... مشخصه كه فيلم توسط يه "عاشق سينما" ساخته شده. اين موضوع رو هم ميشه از ارجاعات باوقت و بي‌وقت فيلم فهميد هم از شيوه‌ي داستان‌گويي.

گناهكاران از دوتا اتفاق يكي خواسته و يكي ناخواسته ضربه ميخوره:

خواسته: اينكه هر وقت دلش بخواد "بومي" ميشه و از كپي كردن مو به موي سينماي اون‌ور‌آبي دل مي‌كنه و هر وقت هم نخواد خودش رو شيفته‌ي اون‌ور نشون ميده مثل عادت "پالتو"‌پوشي مستر تدين كه با آقاي تدين خيلي فاصله داره. (اين البته كوچكترينش بود.)

ناخواسته: اين فيلم هم يه پايان عالي داره هم يه پايان افتضاح حالا چطوري ممكنه؟ اين ديگه برمي‌گرده به سفارشات بيرون از سينما و اظهارنظر‌هاي غيرسينمايي كه باعث شده فيلم از يك پايان فوق‌العاده به دوتا پايان تبديل بشه. (يه ذره توضيح دادنش سخته خودتون فيلم رو تماشا كنيد.)

امتياز: 8

[MIPERB]

طی یه عملیات انتهاری ( نمیدونم چطور مینویسن :Smiley36:) روز چهارشنبه سوری 4 تا فیلم دیدم
1 نقشه فرار
درباره ی یه مردی که استاد فرار است و اینبار میخوان برای همیشه اونو در سلول های شیشه ای نگه دارند
فرار از زندان رو تبدیل به فیلم کنند :Smiley14:
نمره 7 از 10
2 سریع و خشن 6
پلیس میگرتشون و برای تبرئه شدن ان ها میگه باید شاو را بگیرند همچین زن تورنتو زنده است
بخاطر مرحوم پاول والکر دیدم
1 ساعت اولش مضخرف خوابم گرفت ولی از تیکه بزرگراه به بعد محشر شد
نمره 8 از 10
3 حاشیه اقیانوس ارام
یه سری ربات برای مقابله با هیولاها انتخاب میشن و دو نفر داخل این ربات ها هستند
اینم محشر بود جلوه های ویژه و نکته هاش همچنین حضور چارلی هانام
نمره 7 از 10
4 جک غول کش
طبق معمول پرنسس گرفتار غول ها میشود و....... :Smiley15:
نمره 5 از 10
پ.ن همش رو شبکه های سیما به صورت دوبله گذاشتن :Smiley36:

[ali_n540]

The Wolf of Wall Street
http://www.imdb.com/title/tt0993846/?ref_=nv_sr_1
من به دو بازیگر علاقه زیادی دارم یکی دی کاپریو و دیگری تام هنکس که به عقیده من این دو بازیگر در حال حاظر بزرگترین actor های سینمای جهان هستند و بندرت می شه فیلمی متوسط ازشون پیدا کرد ولی با این فیلم نطر من بیشتر به تام هنکس متمایل شد(تام از دی کاپریو فیلمهای بزرگ بیشتری داره) نه اینکه فیلم بدی باشه ولی فیلمش با توجه به تعریفی که ازش می کردند به من نچسبید(هر چند فیلم خوبی هست) شاید دلیلش به خاطر صحنه های غیر اخلاقی که تو فیلم بود باشه چون شخصا دوست نداشتم بازیگر محبوب من با این شدت این صحنه ها را بازی کنه. اینم بگم من هیچوقت فیلم تایتانیک را کامل ندیدم و اصلا هم فیلم مورد علاقه من نیست و از نقش دی کا پریو تو اون فیلم هم خیلی خوشم نمی آد ولی از اون فیلم به بعد تبدیل به سوپر استار شد و تا این فیلم هر فیلمی ازش دیده بودم از بازیش لذت می بردم به نظرم بازیش تو گتسبی بزرگ که فیلم متوسط رو به بالایی بود از این فیلم بهتر بود. و حقش اسکار نبود هر چند متیو هم به خاطر فیلم دالاس هم شایسته نبود ولی بازیش تو true detective فوق العاده بود.
امتیاز من به این فیلم:7.5 از 10
توضیح: دی کاپریو اینقدر بازیگر بزرگ و توانمندی هست که حداقل 2 اسکار را مثلا برا بازی در شاترآیلند یا inception و ... بگیره و مطمئنا ظلم بزرگی در این مورد بهش شده است.

[Julie]

10 Things I Hate About You
http://8pic.ir/images/61751457025190123743.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0147800/?ref_=fn_al_tt_1)

خط داستانی : داستان در مورد دو دختر هست که پدرشون به شدت سختگیر هست و نمیزاره که با کسی قرار (Date) بزارن.
نظر : نمیشه گفت فیلم کاملی بود ولی من چیزی که میخواستم رو از این فیلم دریافت کردم.وقتی شروع کردم به دیدن فیلم میدونستم که فیلم تینیجری هستش و من هم به دنبال دیدن ی فیلم تینیجری بودم حالا چه بهتر شد که دو تا از بازیگزای مورد علاقم (هیث لجر و جوزف گوردون لویت) توی این فیلم بودن و من هم سریع شروع کردم به دیدنش و واقعا هم جدا از هنر های سینمایی لذت بردم از این فیلم.
ارزش :
7/10

Proghunter Mr Hublot
http://8pic.ir/images/54505312924370117449.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0453451/?ref_=fn_al_tt_1)

نظر : کمتر پیش میاد از یه انیمیشن کوتاه خوشم بیاد ولی این یکی واقعا نظرمو جلب کرد با اینکه دست روی یک موضوع تکراری گذاشته بود ولی تا حالا این موضوع انقدر خوب روایت نشده بود و همه چی به موقع بود همه صعود ها و سقوط ها عالی بود.
ارزش :
9.5/10
Garden of Words
http://8pic.ir/images/66714470179259384971.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt2591814/?ref_=fn_al_tt_1)
داستان : پسرک کفش ساز در روزهای بارونی به یک آلاچیق وسط یک پارک میره تا اینکه اونجا با یک دختر آشنا میشه.
نظر : همیشه فکر میکردم که خوش رنگ و لعاب بودنه انیمه ها هیچ وقت در راستای مثبت گرایی یک انیمه قرار نمیگیره و همیشه حس های منفی رو منتقل میکنه ولی اینجا بر خلاف اکثر انیمه های دیگه، یک فضای مثبت و مینیمال برای نقل یک داستان نچندان پیچیده با رنگ بندی فوقالعاده حتما چشم های شما رو خیره میکنه.فکر میکنم همین کارگردان سه گانه ای هم داره که ایرج معرفی کرده بود با دیدن این انیمه واقعا مشتاق دیدن اوناهم شدم.
ارزش :
7/10
پ.ن : هر سه برای ایام عید مناسب هستند.

[ali_n540]

The Hobbit: The Desolation of Smaug
http://www.imdb.com/title/tt1170358/?ref_=fn_al_tt_4
یادمه سه ماه پیش این فیلمو با کیفیت پایین دیدم و همان موقع هم در اینجا در موردش توضیح دادم ولی الان که با کیفیت بلوری نشستم دیدم به نظرم بعضی سکانسها را به دلیل کیفیت پایین از دست داده بودم باید بگم این نوع ژانر فیلم مورد علاقه منه به شرطی که کار جدی باشه و مثل فیلم های نارنیا و ... بچه بازی و خیلی فانتزی نباشه. از فیلم اول بهتر بود ولی باز فیلم دوم ارباب حلقه ها که در سطح پایینتری از دو فیلم اول و سوم قرار داره(نه خیلی) از این بهتر بود شما با وجود اینکه ارباب حلقه ها طولانی تر از این فیلم هست بدون احساس خستگی می تونید بشیند 3 ساعت و نیم تا 4 ساعت هر فیلمو با لذت ببینید ولی احساس می کردم این فیلم بعضی جاها اندکی خسته کننده می شد البته نه خیلی.
بزرگترین سکانسهای فیلم رویارویی سایرون با گاندالف و بیلبو با اسماگ با صدای جادویی Benedict Cumberbatch یا همان شرلوک هلمز خودمون هست که کلاس فیلمو بالا می بره به شخص از این فیلم بیشتر از گرگ وال استیت با بازی دی کاپریو بزرگ لذت بردم و به نظر می آد فیلم سوم از این هم بهتر باشه.
یکی از نکات مثبت فیلم هم بازی Evangeline Lilly در نقش تاریل الف بود که خاطرات سریال فراموش نشدنی لاست را یادآوری می کرد.
اگه بخوام مقایسه ای بین این فیلم و سریال بازی تاج و تخت و ارباب حلقه بکنم مطمنا ارباب حلقه جایگاه اول و این فیلم بعد از بازی تاج و تخت در جایگاه سوم قرار می گیره و حالا حالا ها تو این ژانر فیلم یا سریالی به بزرگی این عناوین ساخته نخواهد شد برای من ارباب حلقه ها شاید بهترین فیلم نباشه ولی بیشک بزرگترین فیلمی هست که تا حالا دیدم و خواهم دید.
امتیاز من به این فیلم: 8.2
در یکی از پستهای گدشته در مورد فیلم قسمت دوم بازیهای گرسنگی کمی اغراق کرده بودم و امتیاز بالایی داده بودم و اونم به دلیل این بود مدت زمان زیادی بود فیلمی ندیده بودم البته نسبت به فیلم اولش فیلم بهتری بود ولی با توجه به امتیازی که به این فیلم می دم برای قسمت اول بازیهای گرسنگی امتیاز 1 و قسمت دوم امتیاز 6 می دم.

[Irag]

http://picoup.ir/images/68435415057779193241.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0291350) http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?43024-Anime-Movie-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A 7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C&p=144936&viewfull=1#post144936)


»» دوربين روشن ميشه و آقاي گينا اولين سوالش رو از بازيگر محبوب روزهاي قديم سينماي ژاپن ليدي فوچيوارا چيوكو مي پرسه: خانم چيوكو شما چطور بازيگر شديد؟ خانوم بازيگر جواب ميده : همه چيز از يه روز برفي و به امانت گرفتن يه "كليد" شروع شد ...

اگه انيمه‌ي Perfect Blue (يا Paprika (http://tvworld.info/showthread.php?43024-Anime-Movie-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A 7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C&p=145490&viewfull=1#post145490)) رو ديده باشيد حتما براي ديدن بقيه كارهاي اين كارگردان ژاپني وسوسه شديد بخصوص بخاطر اون داستان فوق‌عصبي و پيچيده‌‌ايي كه در Perfect Blue تجربه كرديد و ازش لذت برديد (احتمالا). مژده بدم كه كار دوم اين نابغه هم به زيبايي و پيچيدگي همان قبلي‌ست فقط "فضا"ي داستان عوض شده و ديگه خبري از جنايت و خشم و خشونت نيست اين بار بايد همان "شخصيت" دختر جوان محبوب بازيگر رو در يه قالب ديگه همراهي كنيد با اين تفاوت كه هرچقدر در قبلي مجبور بوديد گره‌هاي معما رو باز كنيد توي اين يكي فقط بايد هم پاي دختري به نام "چيوكو" بدويد او خودش مسئوليت باز كردن گره‌ها رو برعهده گرفته!

مرز بين واقعيت و دنياي خيالي سينما و عادت به بازيگري و سرك كشيدن به دنياي يك بازيگر، زندگي خصوصي سوپراستار سينما همه‌ي اينا جذابه و اتفاقا تمام دنياي انيمه‌ي ما با همين موضوعات پيش ميره ولي اين‌ها تمام دنياي داستان اين انيمه نيستند تنها بهانه‌ايي براي قصه‌ي اصلي‌ند.

این انيمه به اندازه‌ي دوتا فيلمنامه، بهانه براي "جذابيت" و ادامه دادن يه داستان سراسر عاشقانه وجود داره: اولي همين "مجنون" شدن چيوكو و روايت و اجراي همزمان اتفاقاته،شما همچنان كه داستان رو مي‌شنويد بايد دنبال كشف واقعيت يا خيال هم باشيد همچنين در كنارش بايد حضور "آقاي گينا" و همكار فيلمبردار شيرين‌زبانش را هم "حس" كنيد به اضافه‌ي هم‌دردي با آقاي گينا به عنوان يه "مرد هميشه عاشق در سايه"!
دقت كنيد شما مخاطب يك عدد داستان عاشقانه نيستيد اينجا بيش از 2تا قلب هستند كه حسابي مي‌زنن. (توضيحش بماند براي زماني كه انيمه رو تماشا كرديد.)

حرف آخر: خلاصه اينكه اگه دنبال يه داستان عاشقانه‌ي متفاوت (به معني واقعي كلمه) هستيد يه 80 دقيقه زمان خالي براي خودتون جور كنيد تا از قصه‌ي خانوم بازيگر "فوجيوارا چيوكو" لذت ببريد.

امتياز: 8.5

[Julie]

The Wolf Of Wall Street
http://8pic.ir/images/20454604103318649611.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0993846/?ref_=fn_al_tt_1)

خلاصه : جوردن جاه طلب به دنبال به دست آوردن ثروت است.
نظر : مادی گرایی ، چیزی که سرتاسر فیلم را در بر گرفته و شمارا آزار میدهد،
از همان ابتدا گرگ داستان، خود را برای به دست آوردن پول به هر دری میزند(حتی کوچک کردن خودش) تا بتواند آن را بدست بیاورد.اما امیدواری ای وجود دارد که شاید بتوان این نوع خصلت را کنترل کرد! اما با چه چیزی؟ با استمناء؟با شهوت ؟ با خوش گذارنی های دروغین ؟ با ...؟ سوالی که در کل داستان بی جواب خواهد ماند.سوالی که شاید برای ماریتن اسکورسیزی جرقه ای بوده تا بخواهد داستان جوردن را بازگو کند! جوردنی که روزی به گرگ وال استریت مشهور بوده ولی حالا به استوره ای برای مخاطب معاصر تبدیل شده! واین بازگویی نه برای لذت مخاطب بلکه برای مواجه ی او با تغییرات حاصل شده در زندگی روزمره انسانیست.
اما اسکورسیزی مخاطب خود را به خوبی میشناسد و به دنبال یک روایت سنگین و یا کند(تنها عاملی که باعث میشه بیشتر منتقدان این فیلم رو ی شاهکار ندونن) نیست اسکورسیزی میداند که مخاطب او را اغلب جوانان امروزی در بر میگیرند و بیان او باید بیانی تند و صریح و سریع باشد تا مخاطبش بتواند با او ارتباط برقرار کند.در این فیلم عشق به حسرت تبدیل میشه و شهوت به عشق (مهمترین پیام داستان) در حالی که من نوعی بدون اینکه متوجه بشوم این نکته در زندگیم نهفته است و چه بسا که پایه ذهنی من به وسیله رسانه ها اینگونه برنامه ریزی شده است(اینکه چرا اسکورسیزی خود با رسانه، رسانه را زیر سوال میبرد بحث مفصل و جدایی دارد.).
در اینکه گرگ وال استریت یک شاهکار هست هیچ شکی وجو ندارد اما انگار خیلی از ما قبول نکرده ایم که حالا ایده های مثل فیلم هر و این فیلم و یا دالاس با زندگی امروزی ما راحت تر سینک میشوند.
ارزش :
10/10
پ.ن : شکی نیست که مک کاگنی اسکار را به حق برد ولی دیکاپریو هم به خوبی از پس این نقش برآمده بود و حتی بهتر از گتسبی بزرگ ظاهر شده بود.
پ.ن.پ.ن : داستان همچین بی ربط به ایران هم نیست من اگر همچین فیلمی را میسواختم اسمش رو میزاشتم زندگی ب.ز

[Irag]

http://picoup.ir/images/78799001360477710751.jpg http://picoup.ir/images/94182467144859299277.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2431286) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1690953)


Philomena : توي شهر بازي يه دختر نوجوان كاتوليك دست از پا خطا مي‌كنه و راهي مدرسه‌ي راهبه‌ها ميشه تا اونجا در كنار ساير دخترهاي نوجوان يا جوان مثل خودش اون "حروم‌زاده"‌ي كوچولوي ايرلندي رو به دنيا بياره و به سنت و شيوه‌ي معمول مدرسه بعد از مدتي اين حروم‌زاده‌ي فسقلي به خانواده‌‌ي ثروتمند كاتوليك‌تر! سپرده ميشه و حالا بعد از گذشت 50 سال خانوم "فيلومينا لي" براي اولين بار اين راز كوچولو رو با "دخترش" در ميان مي‌گذاره داستاني كه به زودي هوش از سر "مارتين" وزير رسانه‌ايي سابق دولت انگليس و خبرنگار حرفه‌ايي بي‌.بي.سي مي‌بره و موجب ميشه تا مارتين دست به قلم بشه و داستان يه پيرزن ايرلندي با يه گذشته‌ي مثلا غم‌انگيز رو قلمي كنه ...

برگرفته از اتفاقات واقعي. فيلم در همين نقطه ايستاده و جلوتر از اين نميره البته شايد براي بعضي‌ها "موضوع"، "آمريكا"، نماينده‌ي جمهوري‌خواه، منحرف جنسي، چشم‌اندازه زيباي كاخ‌سفيد، مذهبي‌هاي خيلي بد، مهم باشه و زياد از خسته‌كننده بودن فيلم و "مثل همه" بودن اين دست فيلم‌ها دلگير نباشند ولي در پايان چيزي از "سينما" گيرتون نمياد.

هشدار: موضوعات بيشتر از خود فيلم و سينما مهم‌تر نيستند يعني هيچ چيزي بيشتر از اين دوتاي آخري مهم نيست. حالا ميخواد اين موضوع سر و صدا راه بندازه يا حساس‌برانگيز باشه چه اهميتي داره ما قراره از "هنر" لذت ببريم نه از "چشم‌انداز كاخ سفيد" يا حكايت غم‌انگيز يه حروم‌زاده‌ي منحرف!

پ.ن: در ضمن خيلي از اين فيلم‌ها كه قراره در اوقاتي از شب يا روز داستان، ما رو با "تزريق احساسات" تحت تاثير قرار بدن لازمه كه از "بازيگران" پير يا جوان سواري بيشتري بگيرند فقط كافي بود اين لحظات احساسي رو يه بازيگر ايراني اجرا مي‌كرد اون موقع تفاوت رو احساس مي‌كرديم. كلا يه ذره درك اين جماعت اروپايي سخته.

امتياز: 2

Despicable Me 2 : يه آدم خلافكار خيلي بد توي روز روشن وسط قطب شمال "آزمايشگاه فوق‌محرمانه‌" رو "بلند" مي‌كنه، آزمايشگاهي كه توي اون از "واكسن 41PX" نگه‌داري ميشه يه واكسن با خواص فوق‌العاده خطرناك كه امكان به خطر افتادن دنيا رو از 99درصد به 100درصد مي‌رسونه! خب دقيقا همين لحظه است كه به يك آدم باهوش و كاربلد با سابقه‌ي دزدي‌هاي كلان (مثلا دزديدن ماه) نيازمنديم ...

يك بار مصرف و توخالي و مثل هميشه پاي يه "مكزيكي" در ميانه. در واقع "من نفرت‌انگيز" از اون ايده‌ي اوليه و بزرگ "پدر اجباري" و دنياي خلافكاري در كنار دنياي "پدر بودن" تبديل شده به دنياي ايده‌هاي ريز و تيكه‌هاي كوچيك كه همين‌ تيكه‌ها هم كاملا در اختيار اون كپسول‌هاي زرد رنگ شيطون قرار گرفتن.
نمي‌دونم قراره تا كجا پيش بره ولي امكان اينكه يه روزي دختران گرو، يه گروه مشابه "فرشتگان گرو" براي خودشون دست و پا كنند هم هست. خلاصه اينكه تمام حرف‌ها (اگه واقعا حرفي هم باشه!) قبلا زده شده اين يكي بيشتر يه ادامه‌ي اجباري‌ست.

امتياز: 5.5

[Irag]

http://picoup.ir/images/98751838315785693590.jpg http://picoup.ir/images/19695093086860345380.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0848537) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1498569)


Epic : يه جنگ كوچيك اون پايين‌ها توي دل يه جنگل وسيع بين "محافظين جنگل" (با نام ليفمن) و "نابودگران جنگل" (با نام بوگان‌ها) در حال شكل‌گيري‌ه بخصوص در اين زمان كه ملكه‌ "تارا" بايد براي خودش يه جانشين انتخاب كنه و از طرف ديگه "بوگان"‌ها به رهبري ماندريك خيلي بدجنس و خيلي بد! منتظر چنين فرصتي هستند تا قبل از انتخاب جانشين، براي هميشه از "شر" ملكه و محافظين جنگل خلاص بشن ... (من الان دقيقا طرف بوگان‌ها هستم!)

قسمتي از انيميشن به مابعد خودش مربوطه اصلا به لذت بردن از اين چيزي كه مي‌بينيد مربوط نميشه اونم مسئله‌ي هميشه جذابه "ميزان موفقيت يه اثر اقتباسي". كه فعلا مهم نيست بخصوص درخصوص اين انيميشن غيرجذاب و يكنواخت كه تقريبا ميشه گفت به غير از ايده‌ي داستان اصلي (همين دعواي محافظين و نابودگران و تمثيل آدم‌هاي كوچيك و بزرگ) چيزي گيرمون نمياد. يعني اگه مثل من منتظر يه حركت جديد يا يك ايده‌ي مغزپركن! هستيد توي Epic چيزي نصيب‌تون نميشه. دلتون به حال طبيعيت مي‌سوزه اين خيلي كمك مي‌كنه كه ديگه نسوزه.
خيلي متعادل باشم به زمين و زمان انيميشن گير ندم در بخشي از لحظات اتفاق‌هاي خوبي هم ميفته مثل تقابل هميشه جذابه آدم بزرگ‌ها و آدم كوچيك‌ها كه توي خانه‌ي پدر ام.كي (M.K) براي چند لحظه Epic رو تماشايي مي‌كنه.

امتياز: 5

Restless : حكايت دختري كه سرطان داره و تا 3ماه ديگه بيشتر زنده نيست + پسري كه 1هفته است با آنابل آشنا شده (منظورم از پسر همون ايناك‌ه كه عادت داره بدون دعوت به مراسم ختم غريبه‌ها بره) + روح يه خلبان ژاپني كه با يه كاميكازه‌ي (استشهادي) جان خودش رو تقديم وطن كرده خلاصه اينكه جمع اموات و اموات دوستان حسابي جمع‌ه ...

تقريبا حكايت همان حكايت عاشقانه‌ايي است كه در فيلم‌هايي مثل "A Little Bit of Heaven (http://www.imdb.com/title/tt1440161)" و "Now Is Good (http://www.imdb.com/title/tt1937264)" و يا شايد "50.50 (http://www.imdb.com/title/tt1306980)" تجربه كرديد يعني روايتي از چند روز پاياني يك جوان مبتلا به سرطان كه حالا هركدوم به شيوه‌ي خودشون توي اين موقعيت دست و پا زدن كه به نظرم "خوش‌بينانه"‌ترين روايت 50.50ه بود و غم‌انگيز‌ترينش هم Now Is Good و حال‌خوب‌كن‌ترينش هم "يه تيكه كوچولو از بهشت" البته با يه پايان كاملا واقعي تا مي‌رسيم به "بي‌قراري" كه متفاوت‌نما‌ترين! و شخصي‌ترين روايت از اين حكايت‌ه.
يه فيلم ساكن و بي‌حركت و وراج و عجيب و غريب و شعاري كه فقط كارگردان فيلم "فيل" توانايي ساختنش رو داره. من كه حاضرم Now Is Good غم‌انگيز و انگليسي رو براي بار سوم تماشا كنم تا اين يكي. به جاي تظاهر كردن بايد يه چيز واقعي ساخت.

امتياز: 0

[Julie]

Now Is Good
http://8pic.ir/images/92356833787766450138.png (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1937264/)
Wiki (http://en.wikipedia.org/wiki/Now_Is_Good)

داستان : دختری به نام تسا در حال دست و پا زدن در بیماری سرطان است.
نظر : از نظر داستانی و بصری واقعا فیلم بی نظیری بود شاید مهمترین وجه فیلم این بود که روی روابط بین نقش های فرعی و اصلی به خوبی کار شده بود و تک تک کاراکترها به خوبی پرداخته شده بودند از پدری که به موقع ناراحت است به موقع جدی تا مادری که احساساتش توی چهره اش موج میزند اما در کل فیلم رنگ بندی فیلم آزار دهنده بود البته از نظر هنری رنگ بندی نیز زیبا بود ولی وقتی به دنیای واقعی مراجعه میکنیم با این حقیقت مواجه میشیم که زندگی یک سرطانی بسیار سیاه تر و آزار دهنده تر است مخصوصا سرطان خون که باعث به هم ریختن سیستم عصبی و تند مزاجی شخص میشود!
اگر این یک مورد را از این فیلم فاکتور بگیریم واقعیت اینه که فیلم رو بی عیب و نقص خواهیم یافت.
ارزش :
8/10
پ.ن : پیشنهاد میشه رمان این فیلم رو قبل از دیدنش بخونید تا لذت دو چندان ببرید.

[Irag]

http://picoup.ir/images/17235607982037830579.jpg http://picoup.ir/images/13206314427136891669.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2025526) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0359950)


War Of The Arrows : حكايت قهرمان‌بازي كماندار كره‌ايي‌ جوان به نام "نام‌يي" (صاحب تيرهايي با ته‌رنگ قرمز) كه در مقابل تجاوز قوم مغول (منظورم از قوم مغول واقعا خود قوم مغول‌ه) ايستادگي مي‌كنه و جان خواهر و مردم سرزمينش رو نجات ميده ...

يه فيلم ملي تاريخي قهرماني كره‌ايي با محوريت "كمان‌ها" يا "صاحبان كمان". انگار اين حكايت يه دعواي كاملا مستند بين قوم كره و قوم مغول بوده كه تير و كمان نقش مهمي اين وسط ايفا مي‌كنند. مثل دعواي موشكي و فضايي بين آمريكا و روسيه كه تا به امروز هم بي‌ربط و باربط با عناوين مختلف "سينما"يي شده. (آخريش همين "جاذبه"‌ي خودمون بود.) حالا اين سمت كره‌ي زمين دعوا سر ميزان قدرت بين "كمان‌به‌دست"‌هايي با تيرهاي "نيم‌پوندي" و جواني باانگيزه‌ي انتقام و محافظت از ناموس و ... با "تيرهايي قرمز رنگ"‌ه.
بعيد مي‌دونم به غير از مخاطب كره‌ايي كس ديگه‌ايي از اين فيلم استقبال كنه چون فيلم يه داستان كليشه‌ايي و ملي ميهني داره كه اصلا توي اجرا با نمونه‌هاي مثلا هاليوودي يا حتي چيني و هنگ‌كنگي قابل مقايسه نيست.

امتياز: 5

The Secret Life Of Walter Mitty : مجله‌ي لايف به زودي زود يعني توي همين 1هفته كه با "والتر" عاشق آشنا مي‌شويم قراره براي هميشه بخش "كاغذي" خودش رو تعطيل كنه و به صورت يه مجله‌ي انلاين و اينترنتي منتشر بشه به همين خاطر هنرمند و عكاس معروفي به نام "شان اوكانل" براي طرح جلد آخرين شماره‌‌ي مجله‌ي لايف، 25 تصوير (كه فعلا در حد نگاتيو توي دستان والتر هستند) ارسال مي‌كنه و اصرار داره تا تصوير 25م به عنوان عكس روي جلد آخرين شماره‌ي كاغذي مجله چاپ بشه و اين دقيقا همون تصويري است كه توي زيرزمين بخش نگاتيو مجله‌ي پرآوازه‌ي لايف به مسئوليت آقاي والتر ميتي ناپديد شده ...

تماشاي اين فيلم مثل گوش كردن يه موسيقي سرخوش و پرانرژي و مثبت‌انديش POPه پر از نصيحت و چيزهاي خوب خلاصه يه دنياي اميدوارانه كه اتفاقا توي پس‌زمينه‌ش يه قلب‌ قرمز درشت زيبا هم به نام "خانوم شرل ملهاف" حضور داره كه هر وقت از فتح كوه و پرش از هواپيما و مبارزه با كوسه و سفر به افغانستان والتر خسته شديد "شرل" با يه فيس كاملا سرخوش حاضر ميشه قبل از دل والتر دل شما رو به دست بياره.

مو به مو داستان و اتفاقات فيلم همان چيزهايي است كه احتمالا در كتابها يا سي‌دي‌هاي مثبت‌انديشي يا در اجلاس‌هاي مشابه همين چيزها از زبان سخنران جلسه شنيديد. يه فيلم پر از شعار كه خداروشكر بعد از پايانش ميشه گفت يه فيلم "سينمايي" ديدم.

امتياز: 6

[brad]

http://picoup.ir/images/94813467138172123301.jpg
47Ronin

کارگردان : کارل رینچ
بازیگران : کیانو ریوس ، هیرویوکی سانادا ، کو شیباساکی


فیلم ۴۷ رونین برگرفته از رمان ۴۷ رونین ، داستان حماسی - تخیلی از ژاپن است که سامورایی ها نقش شوالیه های حافظ تاج و تخت و نگاه دار جان ارباب هایشان هستند ، فیلم از ابتدا سعی در نشان دادن جایگاه سامورایی و اقتدار او را دارد اما در همان ابتدا بیننده خود را درگیر داستانی دیگر و از زندگی یک سامورایی در می یابد ، کای (با بازی کیانو ریوس) پسرک جوانی است که توسط ارباب منطقه ای نجات می یابد و تحت حمایت وی بزرگ می شود هرچند سامورایی های اطراف این ارباب خیلی از او خوششان نمی آمد . هرچند کای با کمک به این گروه و نجات جانشان و هشدار دادن خطر به آنها نقش مثبتی ایفا میکند اما عدم اعتماد این گروه سامورایی و توطئه نقش منفی فیلم به کمک یک زن جادوگر باعث میشود ارباب این منطقه کشته شود و این گروه سامورایی ترد شوند و به رونین تبدیل گردند ، داستان این فیلم از نبرد بین اهریمن ، جادوگر ، سامورایی و انسان تشکیل شده ، داستان فیلم پتانسیل یک فیلم بسیار عالی را داشت اما داستان جویده جویده ، در چند سکانس بسیار طولانی به موضوعی ساده پرداخته و در چند سکانس موضوع کاملن کوتاه و کم ارزش نمایش داده شده است .
فیلم ترکیبی از فیلم های گیشه ای هالیوودی و سینمای کلاسیک سامورایی ژاپنی است ، طوری که داستان حماسی و انتقامی سامورایی ها کمتر به چشم می آید ، ارزش و مقام سامورایی بارها در فیلم های مختلف و کلاسیک به عرصه سینما آمد و شاید می توان گفت این فیلم ضعیف ترین آن در بین آثار مشابه می تواند باشد .

امتیاز : ۵/۱۰
http://picoup.ir/images/31406420995823667110.jpg



http://picoup.ir/images/06567690865291747733.jpg







http://picoup.ir/images/52621469621171801513.jpg


از زیباترین و کلاسیکترین سکانس های فیلم ، سکانس هم پیمان شدن سامورایی هاست ، این سکانس دقیقن شما را به یاد سکانس فیلم های کلاسیک ژاپنی می اندازد و ارزش سامورایی را دوباره نمایش می دهد .


















سکانس آزمایش رهبر ۴۷ رونین توسط معبد اهریمن یکی دیگر از سکانس های زیبای این فیلم می تواند باشد . جایی که رهبر ۴۷ رونین شاهد مرگ تک تک دوستان و حتی فرزند خود بود و حق کشیدن شمشیر خود را نداشت !

[Julie]

Pi
http://8pic.ir/images/66525750076197687876.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0138704/?ref_=fn_al_tt_1)
Wiki (http://en.wikipedia.org/wiki/Pi_%28film%29)

خلاصه : مکس نابغه و نظریه پرداز در اعداد، به دنبال یک عدد 216 رقمی است.
نظر : حرف زدن درباره چنین فیلمی و کلا داستان های نمادین خیلی سخته مختصر و مفید اینکه مرز میان جنون و نابغه بودن به اندازه ی یک تار موئه
این تمام چیزی بود که میتونم درمورد فیلم بگم
اما آرنوفسکی، کسی که شناخت کاملی روی مخاطب داره ذهن مخاطب رو درگیر میکنه به هم میریزه و اونو دوباره میسازه هر گاه بخواد اعصابت رو به هم میریزه هر وقت بخواد ضربان قلبتو بالا میبره و هر وقت هم بخواد خشمگینت میکنه!واقعا یک کارگردان چه چیز دیگه ای به جز این قدرت نیاز داره؟
یک امای دیگر برای کلاینت منسل که روح و روان آدم رو با صدا بهم میریزه دو سال پیش بود که آهنگ مرگ،راهی برای ترساندن رو گوش دادم و تاثیر عمیقی روی من گذاشت و حالا این سومین بار بود که روی تصویر هایی که آرنوفسکی خلق کرده بود ضرب آهنگ ها کلاینت منسل بشدت منو به وجد آورد
ارزش :
8.5/10

[1passenger]

http://www.axgig.com/images/99638197811918868966.jpg

غم انگیز ترین فیلمی که دیدم بتازگی دوباره تماشا کردم ..!


«جوانا کریمر» (استریپ) همسر یک مجری تبلیغات جوان و خوش آتیه به نام «تد» (هافمن) و مادر پسرهفت ساله ای به نام «بیلی» (هنری)، تصمیم می گیرد برای دست یابی به استقلال شخصی، خانه را ترک کند و به راه خودبرود. «تد» نیز در اوج فشار کار، خود مراقبت از «بیلی» را به عهده می گیرد…


برای دانلود ازاینجا میتونید کمک بگیرید

http://tvworld.info/showthread.php?3122-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-i-j-k-l&p=145886&viewfull=1#post145886

http://moviefa.biz/images/b93d908v0rf3f7bldzy8.jpg

کلکسیون اسکارهارو گرفته با بازی داستین هافمن

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/49538661690132464742.jpeg (http://picoup.ir/)

طبقه¬ی حساس
خلاصه: همسر حاج آقا کمالی در میان سالی از دنیا رفته و کمالی او را در قبر دو طبقه¬ای دفن می¬کند و بعد از سفر کاری به چین متوجه می¬شود دلال قبر، قبر را به دو نفر فروخته...
طبقه¬ی حساس با کاگردانی تبریزی و نویسندگی قاسمخانی یه فیلم وسوسه¬انگیز برای تعطیلات بود که البته این وسوسه فقط 30 دقیقه¬ی اول (شاید هم کمتر!) فیلم من رو تحت تأثیر قرار داد. بازی خوب عطاران که شاید حتی گزینه¬های اولیه بازی در این نقش بهتر از عطاران هم می¬تونستند از عهده¬ی نقش بربیان اگر چه گرفتن سیمرغ (هر چقدر هم که به ناحق بوده باشه!) نشون دهنده¬ی بازی خوبش بوده. بهاره رهنما هم جز بازیگران محبوب من محسوب می¬شه و نمی تونم ازش ایرادی بگیرم! کلاً فیلم از نظر بازیگر فیلم قوی بود به جز خود آقای نویسنده و البته محمدرضا فروتن که به نظر من خیلی خیلی سخت یک نقشی رو خوب بازی می¬کنه!
ضعف فیلم از نظر من فیلم¬نامه¬ی ضعیفی بود که از نویسنده¬ی مارمولک به هیچ عنوان توقع نداشتم! قبل از دیدن فیلم نقد ها رو خونده بودم و می¬دونستم که نباید توقع آن¬چنان داشته باشم اما فیلم همون توقع پایین من رو هم برآورده نکرد! طنز فیلم مجموعه¬ای از شوخی¬های مردونه¬ای هست که از نظر من مناسب جمع خانواده نبود و پایان¬بندی اگرچه زیبا اما به شدت غیر قابل باور!
فیلم رو به پیشنهاد من و با خانواده دیدم و چقدر خوشحال شدم که برادرم به خاطر لجبازی نیومد!
امتیاز: 6
این امتیازی بود که دو ساعت بعد از دیدن فیلم بهش دادم اما در حال حاضر به نظرم خیلی خیلی امتیاز خوب و با ارفاقی هست برای این فیلم!


http://picoup.ir/images/44868985341176619526.jpeg (http://picoup.ir/)

چ
خلاصه: چمران به همراه تیمسار فلاحی به پاوه میان تا به عنوان نماینده دولت به درگیری ها در پاوه خاتمه بدن...
فیلم قراره دو روز از زندگی شهید چمران در پاوه و مواجه با کموله ها و دموکرات ها رو روی پرده ببره اما از نظر من بیشتر از این که پرداخت به زندگی چمران باشه فاجعه یک جنگ داخلی رو نمایش می¬ده. کشته و دستگیر شدن اعضای خانواده به دست هم، بدبختی و بیچارگی مردم بی¬گناه، مرگ، کشت و کشتار... از این نظر خیلی خوب با تماشاگر ارتباط برقرار می¬کنه و بیننده رو تحت تأثیر قرار می¬ده. بازی فوق العاده مریلا زارعی خیلی توی این امر مؤثر بوده اما فریبرز عرب نیا از نظر من اصلاً موفق نیست! یعنی در تمام لحظاتی که دارید فیلم رو تماشا می¬کنید می¬دونید که این شخص چمران نیست! آرامش بیش از حد و سکوتی که اصلاً هوشمندانه به نظر نمی¬رسه از چمران شخصیت نه چندان مهمی می-سازه! بابک حمیدیان هم خوب از پس نقش براومده گرچه اصغر وصالی از نظر من شخصیت جالبی نداشت نمی دونم شخصیتش واقعی بوده یا نه!
جلوه های ویژه¬ی قابل قبولی داشت اگرچه جلوه¬های کامپیوتریش در بعضی از صحنه خیلی ضعیف بود اما قابل چشم پوشی بود.
امتیاز:7.5

من از سینما به جز فیلم دیدن چیزی نمی دونم! هر چیزی هم که می نویسم براساس احساسات خودمه! چون این تاپیک رو دوست دارم تصمیم گرفتم بنویسم گاهی اگر خیلی بی اطلاع بودم دوستان ببخشند.:Smiley35:

[1passenger]

چ
خلاصه: چمران به همراه تیمسار فلاحی به پاوه میان تا به عنوان نماینده دولت به درگیری ها در پاوه خاتمه بدن...
فیلم قراره دو روز از زندگی شهید چمران در پاوه و مواجه با کموله ها و دموکرات ها رو روی پرده ببره اما از نظر من بیشتر از این که پرداخت به زندگی چمران باشه فاجعه یک جنگ داخلی رو نمایش می¬ده. کشته و دستگیر شدن اعضای خانواده به دست هم، بدبختی و بیچارگی مردم بی¬گناه، مرگ، کشت و کشتار... از این نظر خیلی خوب با تماشاگر ارتباط برقرار می¬کنه و بیننده رو تحت تأثیر قرار می¬ده. بازی فوق العاده مریلا زارعی خیلی توی این امر مؤثر بوده اما فریبرز عرب نیا از نظر من اصلاً موفق نیست! یعنی در تمام لحظاتی که دارید فیلم رو تماشا می¬کنید می¬دونید که این شخص چمران نیست! آرامش بیش از حد و سکوتی که اصلاً هوشمندانه به نظر نمی¬رسه از چمران شخصیت نه چندان مهمی می-سازه! بابک حمیدیان هم خوب از پس نقش براومده گرچه اصغر وصالی از نظر من شخصیت جالبی نداشت نمی دونم شخصیتش واقعی بوده یا نه!
جلوه های ویژه¬ی قابل قبولی داشت اگرچه جلوه¬های کامپیوتریش در بعضی از صحنه خیلی ضعیف بود اما قابل چشم پوشی بود.
امتیاز:7.5
تنها فیلمی که سینما رفته ام دیدم همین چ حاتمی کیا بود .! ۲روز زندگی چمران

به نظر من جز ده فیلم برتر ایرانی بود که اکران شده ..! جلوه های ویژه خیلی خوبی هم داشت خیلی هم طبیعی بود ...مخصوصا قسمت سقوط هلیکوپتر ... !‌موزیک فیلمشم کار فردین خلعتبری بود ..!
http://hodana.ir/files/fa/news/1392/12/12/9457_278.png
مریلا زارعی تو این فیلم فوق العاده بود ! خیلی تاثیر گذار بود نقشش ..! کمی هم غم انگیز بود فیلم
http://persianv.com/pimg/persian/blog_3/201084_1.jpg

...
http://nokhostan.com/wp-content/uploads/2013/09/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%84%D8%A7-%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%86-%D8%AD%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%A7.jpg
تعداد سالن های اکران فیلم های نمکی معمولا دو برابر باقی فیلم هاست ..!تقریبا دو برابر چ سالن پخش دارد با این حال خوب فروخته ..!

درنهایت به نظر من ارزش دارد یک وقت بزارید سینما دسترسی دارید ببینید فیلم رو //! کیفیت فیلم های ایرانی هم رفته بالا دالبی بود پخش صداش
http://persianv.com/pimg/persian/blog_3/201084_1.jpg

اکثر بازیگرا هم کرد نبودن تو این فیلم خوب تونستن با لهجه کردی صحبت کنن .۱

[Julie]

تعداد سالن های اکران فیلم های نمکی معمولا دو برابر باقی فیلم هاست ..!تقریبا دو برابر چ سالن پخش دارد با این حال خوب فروخته ..!
علاوه بر این تبلیغات تلویزیونی این فیلم چندین برابر فیلمه چ هست،اونوقت انتظار دارن کارگردان های ایرانی به سمت ساخت اسطوره های انقلابی باشند با این وضعیت فکر نمیکنم پیشرفتی حاصل بشه،
امیدوارم هم مردم و هم بازیگر ها(مخصوصا اکبر عبدی که خودش رو با این فیلم مسخره عام و خاص کرده) سینمایی تر بشند تا فیلمهایی مثله فیلمه ده نمکی فروششون حتی به مرز 100 میلیون تومن هم نرسه.
علاوه بر گفته های دوستان یک نکته هم وجود داره در مورد این فیلم؛ عنوان انتخاب شده برای فیلم (چ) یک ایهام بسیار حرفه ای داره که علاوه بر یادآور شدن چمران منو به یاد چه گوارا نیز انداخت که نقاط مشترک زیادی با هم دارند.

[1passenger]

علاوه بر این تبلیغات تلویزیونی این فیلم چندین برابر فیلمه چ هست،اونوقت انتظار دارن کارگردان های ایرانی به سمت ساخت اسطوره های انقلابی باشند با این وضعیت فکر نمیکنم پیشرفتی حاصل بشه،
امیدوارم هم مردم و هم بازیگر ها(مخصوصا اکبر عبدی که خودش رو با این فیلم مسخره عام و خاص کرده) سینمایی تر بشند تا فیلمهایی مثله فیلمه ده نمکی فروششون حتی به مرز 100 میلیون تومن هم نرسه.
علاوه بر گفته های دوستان یک نکته هم وجود داره در مورد این فیلم؛ عنوان انتخاب شده برای فیلم (چ) یک ایهام بسیار حرفه ای داره که علاوه بر یادآور شدن چمران منو به یاد چه گوارا نیز انداخت که نقاط مشترک زیادی با هم دارند.

سینمایی که پرمخاطب ترین فیلماش میشه رسوای و اخراجی مسعود نمکی ..! lol

من خبرهارو خوندم ..! بچه مدرسه ای های سراسر کشور بردن تماشای فیلم معراجی ها ..!

http://www.axgig.com/images/96386615730316701507.png

[Irag]

http://picoup.ir/images/71323560244043168754.jpg http://picoup.ir/images/33212123641153536568.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0255589) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1954315)


The Isle : زني كه در همان سكانس ابتدايي تن‌فروشي مي‌كنه و مردي كه در سكانس بعدي بعد از تماشاي يه خواب وحشتناك اماده ميشه با هفت‌تير توي دستش، مغز خودش رو "پراكنده" كنه! در اين دنياي پر از اميد و زندگي و خوبي و محبت قراره همين زوج (مذكر و مونث) نسبت به هم "احساس" پيدا كنند ...

به نظر مي‌رسه شاهد يه داستان عاشقانه نامتعارف (اگه همين اصطلاح و توصيف هم كافي باشه كه گمون نمي‌كنم) از جنس كارگردان مريض‌احوال كره‌ايي جناب آقاي كيم‌كي‌دوك باشيم. اگه با سينما و دنياي آشفته‌حال اين مرد آشنا باشيد كنار آمدن با تك تك رذالت‌هاي اخلاقي زنجيره‌واري كه در كوتاه‌ترين زمان ممكن به سمت شما پرتاب مي‌شوند كار چندان سختي نيست.
كرم توي دهان، نحوه‌ي پوست‌كندن قورباغه‌ي نيمه‌زنده، سلاخي نصفه‌نيمه‌ي يك عدد ماهي زنده يك مرتبه بيرون آب و مرتبه‌ي ديگر داخل آب، تجاوز، تن‌فروشي، مدفوع و ... هنوز حالتون بد نشده پس اين يكي رو داشته باشيد ماهي‌گرفتن از **...** ! راحترين مسير براي ساختن يه دنياي كثيف به تصوير كشيدن تك تك ايناست. خلاقيت اين وسط چي ميشه؟! (بيخيال)

در "جزيره" نمادها و نشانه‌ها از قصه تعريف كردن ارزش بيشتري دارند و اين "بي‌ارزش"ترين قسمت جزيره است.

امتياز: 0

Borgman : مردي به نام "كميل" كه به تازگي (همين چند دقيقه پيش در همان سكانس ابتدايي) از دست يه كشيش و يه هيزم‌شكن و يك عدد شكارچي نجات پيدا كرده زنگ اولين خانه‌ي ويلايي رو مي‌زنه. كميل فقط يه درخواست داره اونم يه "حمام داغ"‌ه ...

افتتاحيه عالي و قاب‌ها خوشگل (با همين غلظت) حركات و ريتم همه چيز خوب و به‌اندازه است جوري كه باوجود نامفهوم بودن تك تك لحظاتش باز هم ارزش دنبال كردن تا آخر رو داره ميشه بيخيال بي‌منطقي رفتارها شد و تمام ارجاعات مابعد فيلم (شايد كوچكترين‌ش همون جمله‌ي ابتدايي قبل از شروع فيلم باشه) رو ناديده گرفت و در اين لحظه و بخاطر "سينمايي" بودنش از همه‌ي اين چيزهاي پر از منظور بي‌ارزش براي مخاطب و احتمالا خيلي باارزش براي كارگردان، گذشت كرد.
فيلمي براي لذت بردن در "لحظه" و پي‌بردن بهش در "آينده" مگه اينكه "دفترچه‌ي راهنما" همراه داشته باشيد.

امتياز: 5

[arefeh-7]

[QUOTE=SonOfAustralia;145927]سینمایی که پرمخاطب ترین فیلماش میشه رسوای و اخراجی مسعود نمکی ..! lol



به نظر من علاوه بر این تبلیغات گسترده به خاطر درون مایه طنز هم جذب مخاطب زیاد میشه اکثریت مخاطبا برای سرگرمی یا تفریح به سینما میرن و خانواده ها هم میگن خوب یه فیلم هم در مورد دفاع مقدس هم کمدی این انتخاب رو براشون خیلی راحت می کنه
کسی اهمیت به قضایای دیگه نمیده مثل خیلی از فیلم های سبک وسطحی تو همه جای جهان که فروش میلیاردی دارن و مخاطب خیلی راضی از سینما بیرون میره

به نظرم نباید از اکبر عبدی خرده گرفت اون هم داره به عنوان یه بازیگر کارشو انجام میده و اهمیتی نمیده که ده نمکی چه پیشینه ای داره

خیلی از بازیگر هایی که فقط می خوان کارشون رو کنن تو این چند وقته زیاد دیدم که به ساز هر فیلم و فیلمنامه ای موضع عوض می کنن به عنوان مثال امین حیایی و شریفی نیا

اصلا فیلم ده نمکی بالای 100 میلیون فروش کنه مهم نیست این چیزی از ارزش فیلم های قوی کم نمی کنه

[Dark Angel]

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSYUVdHm470qvI6-wuCcu9ktGXBsftNAVxdMn8fXNtOUzOfA1e71Aخلاصه فیلم:

فیلم دربارۀ زندگی دو خانواده مرفه است که در حال فروپاشی است. در این میان حوادثی که برای دختر یکی از خانواده ها که نوزده سال دارد(باران کوثری) پدید می آید، سبب برملا شدن بسیاری از رازهای زندگی آدم های قصه می شود.

با این که فیلمه زیاد جدید نیست ولی من تازگیا دیدمش ..

فیلم قشنگی بود به نظر من شبیه فیلم هیس دختران فریاد نمیزنند بود ولی خیلی قشنگ بود .

بازی باران کوثری رو دوست داشتم به خوبی می تونست نقشش رو بازی کنه و به نظر من راحت میشد باهاش ارتباط برقرار کرد.

اگه بخوام امتیازی به این فیلم بدم 9میدم

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/78414875420979927413.jpeg (http://picoup.ir/)
G.I. Joe Retaliation
خلاصه: جی.آی.جو انتقام در ادامه ی جی.آی.جو خیزش کبری ساخته شده. جایی که زارتان در انتهای قسمت اول خودش رو با استفاده از فناوری نانو به شکل رئیس جمهور در میاره و وارد کاخ سفید می شه، حالا زارتان به دنبال نابود کردن گروه جو هست...
جی.آی.جو خیزش کبری رو قبل از سال جدید دیده بودم و قسمت دوم رو به عنوان اولین فیلم خارجی در سال جدید دیدم. داستان ارتباط چندانی با قسمت اول نداشت تمام بازیگران اصلی عوض شده بودند. (من حتی احساس می کنم چشم مار هم متفاوت بود!) اما برعکس قسمت اول پرداخت خوبی نشده بود یعنی هیچ پیش زمینه ای از حضور این افراد در جی. آی.جو داده نشد! فیلم حرف خاصی برای زدن نداشت جلوه های ویژه ی خوبی داشت و نقطه قوت فیلم هم همین بود!!
امتیاز: 6
خودم می دونم اصلاً ملاک امتیازیه درستی ندارم!!


http://picoup.ir/images/47285746623510885818.jpg (http://picoup.ir/)
Eternal Sunshine of the Spotless Mind
خلاصه: جول در روز ولنتاین به طور ناگهانی تصمیم می گیره مسیر هر روزه ی خودش رو عوض کنه و به مونتاک بره ...
این فیلم جز لیست رمانتیک ترین فیلم های تاریخ بود و از اونجایی که خیلی از اون لیست رو ندیده بودم تصمیم گرفتم آروم آروم لیست رو ببینم. فیلم واقعاً خوبی بود!! چقدر من نسبت به جیم کری احساس خوبی دارم! چقدر اولای فیلم طفلکی بود! کیت وینسلت هم خوب بود یعنی همه چیز فیلم خوب بود حتی دکتر هاوارد! واقعاً فیلم نامه ی قوی داشت اگر کسی داستان رو ندونه اولای فیلم کاملاً گیج می شه اما کم کم همه چیز جا می افته. تنها چیزی که در نگاه اول تو ذوق آدم می زنه پوستر فیلمه! یعنی من همش فکر می کردم دو تا نقش اصلی پیر داره! در صورتی که وقتی فیلم رو دیدم قشنگ ترین صحنه ی فیلم همون عکس پوستره!
امتیاز:8.5

[Julie]

A Single Man


http://8pic.ir/images/45809535544787033849.jpg (http://8pic.ir/)


IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1315981/)
Wiki' (http://en.wikipedia.org/wiki/A_Single_Man)

خلاصه : جورج مردی همجنسگراست که به تازگی جیم را از دست داده و حالا زندگی برای او پایان یافته است.در ضمن جرج استاد دانشگاه در رشته ادبیات هم هست.
نظر :
فیلم راضی کننده بود،ولی کامل نبود،تعلیق های بیش از حد فیلم در بسیاری از سکانسهای اضافه به شدت آزار دهنده و اعصاب خورد کن بود(سکانس تصمیم خودکشی،سکانس شبی که جورج به سراغه زنه میره) در عوض یک چیز بسیار راضی کننده بود اینکه کارگردان هیچ وقت تغییر موضع نداد و تا آخر مثله یک مرد حرف هاشو زد و فیلم رو به پایان رساند.
جورج کاراکتری نیست که به سادگی از کنارش گذشت جورج همه چیز راضی کننده برای سن خودش را داد تنهاست و آزاد،به هر جا که بخواهد میرود هر چه را که بخواهد میپوشد هر کاری را که بخواهد میکند خلاصه زندگی خودش را دارد ولی آرام و قرار ندارد حالا چرا مگه این چیزی نیست که همه ی انسانهاخوانش هستند ؟ چیزی که اورا آزار میدهد تنهاییست،تنهایی که معلوم نیست خوشایند است یا ناخوشایند!آیا این بی شباهت به ما نیست(جدا از گذشته های جورج)
ارزش : دقیقا نصفه فیلم منو راضی نگه داشت.
5/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/23732301715744022783.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0158714) http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?3122-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-i-j-k-l&p=144933&viewfull=1#post144933)



Lady SnowBlood 1973


»» "يوكي"، تو واسه انتقام متولد شدي ... اين شروع حكايت "بانوي انتقام"يست كه فقط به دنيا آمده تا بنابر وصيت مادرش، جان يه گروه 4نفره از قاتلين حرفه‌ايي رو بگيره. گروهي كه در كشتن پدر يوكي و رنج دائمي مادر بانوي انتقام نقش داشتن ...

از فصل‌بندي داستان و عناوين شاعرانه و اديبانه‌ي هرفصل گرفته تا روايتش همگي نشان از يه فيلم "كلاسيك" دارن نه يه فيلم انتقامي كم‌هزينه‌ي مسخره ولي نتيجه‌ي كار خيلي به يه فيلم "پاپ" اتفاقا كم‌هزينه شباهت داره. حتي ميشه روي اتفاقات لحظه‌ايي فيلم هم واسه اين "شاعرانگي" و اديبانه بودنش حساب باز كرد. مثل "بارش برف به رنگ خون" درست زماني كه "يوكي" به دنيا مياد. به عناوين هر فصل از فيلم دقت كنيد: (جالبه)

» فصل اول: انتقام به عشق و نفرت گره مي‌خورد
» فصل دوم: گريستن عروسك‌هاي خيزران جهنمي
» فصل سوم: چتر خونين، قلب پوشيده از گل
» فصل چهارم: خانه‌ي خوشي، دوزخ پاياني.

دنياي فيلم و تمام اتفاقات فيلم شباهت زيادي به "كتاب‌هاي مصور" داره يعني ميشه همه‌ي اين داستان و همه‌ي اين فصل‌بندي‌ها رو به يه "مانگا"ي ژاپني تبديلش كرد. (به شرط اينكه خود داستان فيلم از روي يه مانگا ساخته نشده باشه!). يه داستان با تم "انتقام" خيلي سرراست و يكنواخته. بنابراين به يه چيزهايي اين وسط نياز داره تا خوشمزه بشه داستان "ليدي" از اين چيزهاي خوشمزه‌كننده كم نداره مثل گره خوردن فصل اول و فصل پاياني يا قبر گيشيرو يا همين حضور يه زن ميان گروه 4نفره‌ي قاتل يا دلباخته شدن "يوكي" و داستانك مرد مطبوعاتي!

Lady SnowBlood يكي از منابع هميشه محبوب تارانتينو براي ساختن فيلم‌هاش بوده حالا يا با مراجعه‌ي هميشگي يا فقط يه چيزي بوده گوشه‌ي ذهن استاد كه توي ساختن يه چيزي مثل Kill Bill (هر دو قسمت) خيلي كمكش كرده. البته جداي از اين استفاده و بازي با داشته‌هاي ذهني اين رو هم بايد در نظر بگيريم كه واقعا از لحاظ شكل و ريتم و شخصيت‌پردازي و زيبايي‌شناسي حتي اگه تمام فيلم تارانتينو كپي هم باشه قطعا يه كپي برتر و باشكوه‌تر از اصله. فقط كافيه نحوه‌ي قرار گرفتن 4 شخصيت بد اين فيلم ژاپني رو با كپي‌ش در فيلم Kill Bill در نظر بگيريد. از نفر دوم سمت راست فقط يه پيشوني توي قاب جاي گرفته!
فضاي داستان،دنياي فيلم، خيلي ساده و حتي شايد بعضي اوقات بخاطر اغراق‌هايي كه توي شخصيت‌پردازي يا خشونت اتفاق ميفته (مثل فواره زدن خون و صداي لذت‌بخش "فيش") خنده‌دار به نظر برسه ولي همين "فيش" و اين همه خشونت غيرواقعي مثل يه مايه‌ي چسبنده به داستان چسبيدن نميشه ازش جدا كرد.

امتياز: 7

پ.ن: كنار اومدن با همچين چيزي كه پر از اشتباهات سهوي و عمديه يه ذره براي مخاطب امروزي سخته حتي تا آخر تماشا كردنش هم شايد غيرممكن به نظر برسه ولي واقعا تجربه‌ي جذابيه بخصوص براي كسي كه دوست داره با فيلم‌هاي ژاپني به سبك اين فيلم بيشتر آشنا بشه.

پ.ن: اگه مثل من دیوانه‌ی تک تک فیلم‌های Q.T (http://tvworld.info/showthread.php?42543-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%8C-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-gt-Quentin-Tarantino&p=144561#post144561) هستید (بالاخص Kill Bill) بد نیست به این Link (http://wiki.tarantino.info/index.php/Kill_Bill_References_Guide/japanese)مراجعه کنید و از رفرنس‌های ژاپنی استاد لذت ببرید.

پ.ن: از دوست خوبم voldemort هم ممنونم بابت معرفی این فیلم. (پست 842 (http://tvworld.info/showthread.php?10338-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84&p=144893&viewfull=1#post144893))

[1passenger]

Prayers for Bobby فیلم که براساس ماجرایی واقعی ساخته شده است، داستان "مری گریفیث" را روایت می‌کند که به دلیل عقاید مذهبی نمی‌تواند همجنس‌گرا بودن فرزندش را تحمل کند و طرد "بابی" از خانواده، دست‌مایه‌ی اتفاقاتی تلخ، در عین حال تاثیرگذار در تاریخ جنبش حقوق مدنی همجنس‌گرایان می‌شود

http://www.imdb.com/title/tt1073510/?ref_=fn_tt_tt_1
http://picoup.ir/images/94772883378771580709.jpg

[Léon]

دهلیز


http://picoup.ir/images/82575318892708993933.png (http://picoup.ir/)

بازیگران:
رضا عطاران در نقش بهزاد

هانیه توسلی در نقش شیوا

محمدرضا شیرخانلو در نقش امیرعلی


داستان:دهلیز روایت خانواده ای 3نفره ای است که مرد خانواده(بهزاد) بعلت قتلی غیر عمد در زندان است,زن خانواده(شیوا) در تلاش برای آزادی همسرش و همچنین حفظ خانواده است و در این بین کودک(امیر علی) از همه چیز بی خبر است تا زمانی که...

لینک imdb فیلم: http://www.imdb.com/title/tt3059786/?ref_=nm_flmg_act_4

نظر شخصیِ من:بنظرم مهمترین موضوعی که از ابتدا تا انتهایِ فیلم خیلی مشخص بود "ضعف بهروز شعیبی" تو کارگردانی بود,مخصوصا تو 15-10 دقیقه آخر که فیلم از مسیر اولیه ی خودش منحرف شد و کاملا هندی تموم شد...

آثاری با مضمون "قصاص" بنظر من نسبت به مضامین دیگه تو سینما از جایگاه ویژه ای برخورداره چون علاوه بر موضوعِ جنجالی که داره هم میتونه تو این زمینه با یه فیلمنامه ی حساب شده اطلاعات حقوقی رو کاملا برای تماشاگر تشریح کنه و اطلاعاتش رو بالا ببره هم اینکه با رعایت یه سری اصول فنی تو ساخت هیجان موجود تو فیلم رو به قشنگترین وجه ممکن به تماشاگر القا کنه و در نهایت با یه پایان غیر منتظره تماشاگر رو غافل گیر کنه... متاسفانه "دهلیز" تو هیچکدوم از موارد بالا حتی در حد "راضی کننده" هم ظاهر نمیشه! حتی پیشِ پا اُفتاده ترین موارد فیلمنامه ای رو رعایت نمیکنه اَعَم از اینکه: چرا بهزاد مرتکب چنین قتلی شد؟(حتی در طول فیلم یک فلش بک هم من باب این موضوع ندارم و تمام اطلاعاتی که در این باره بدست میاریم بر اساسِ چند دیالوگ ناقص بین کاراکتر هاست)

دهلیز با یک شروع خوب متاسفانه در اواسط فیلم به بیراهِ کشیده میشه تا حدی که تماشاگر رو سردرگم میکنه(در این بین تدوین مزخرف فیلم با کات هایِ سریع و سکانس های کوتاه به هرچه سردرگم شدن تماشاگر کمک بیشتری میکنه)و در انتها از اوون فضای رئالیته ی اولیه فاصله میگیره و همونطور که در ابتدا گفتم وارد فازِ فیلمهایِ هندی میشه...



در انتها توصیه به دوستانی که میخوان این اثر رو ببینن:
توقع یه فیلمِ خوب و منسجم رو نداشته باشید تنها نکته ی مثبت فیلم بازیِ بازیگراشِ مخصوصا "رضا عطاران" که تو یه کاراکتر جدی خیلی خوب ظاهر شده,خودتون رو آماده کنید که فیلم در انتها خیلی غیرقابل باور تموم شه

نمره ی من به فیلم: 5/10

[AdibTE]

Stalled

http://www.ephotobay.com/image/url2.jpg (http://www.ephotobay.com/image/url1.jpg)

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2140429/)

خلاصه داستان : شخصی بسیار خجالتی برای تعمیر دستشویی بانوان وارد دستشویی میشود و پس از دیدن یک زن از خجالت به داخل یکی از قسمت ها رفته و در را قفل میکند.در همان زمان دختر دیگری وارد میشود و میتوجه میشود که او را گاز گرفته اند و ...

نظر شخصی : یک فیلم 1:26:00 دقیقه ای که بجز سکانس آخر فیلم فقط درون یک دستشویی هستند و زانبی ها کیفیت خوبی نداشته و فیلم بسیار بی محتوا که با درون مایه ی طنز همراهه و خیلی بی سر و تهه. اصلا معلوم نیست آخرش چی میشه :| :Smiley104:
آخرش تو یکی ازین اتاق تلفن ها که داشت با مادرش صحبت میکرد گیر میفته و وقتی سرشو بلند میکنه میبینه کل اطرافش زامبیه

امتیاز من : 3
IMDB : 4.9

پ.ن : توصیه میکنم نبینین :|

[1passenger]

دفترخاطرات یک زن معتاد به *** Diario de una ninfómana
http://picoup.ir/images/45120677290514677778.jpg (http://picoup.ir/)
والری زن جوانی است که با مادربزرگ پیرش زندگی می کند و بسیار درمورد *** ومسائل جنسی کنجکاو است .مادربزرگ او عقیده دارد دردنیا برای زنان دوراه وجود دارد وبس :

1- ازدواج

2- فحشاء

والری درپازده سالگی طی همخوابگی با دوست پسرش بکارت خود را ازدست داده و درسن بیست ونه سالگی ازمادربزرگش جدامی شود تاراهی بارسلونا شود وازطریق *** بامردان مختلف( بقول مادربزرگش )اززندگی لذت ببرد .

اومعشوقه عرب وتنومندی بنام "حسن" دارد که هرموقع مردی رابرای همخوابگی در دسترس نداشت ازاو کمکبخواهد!!!والری دراولین آشنایی اش بامردی بنام الکس به *** می پردازد واز انجا که الکس نمی تواند اورا به لحاظ ***ی ارضا کند وتمایلات تند وتیزاورا براورده سازد باخشم از والری جدا می شود وازاو میخواهد دیگر مزاحم اونشود چراکه اونمی تواند اشتهای سیری ناپذیروالری را به لحاظ *** براورده سازد ازاینرو باخشم والری را طرد می کند .

والری درجستجوی کار به دوشرکت مراجعه می کند .هنگام مراجعه به شرکت دوم رییس (جیمی) شیفته والری می شود وبه او پیشنهاد ازدواج میدهد .والری با جیمی ازدواج می کند .بعدازازدواج متوجه می گردد جیمی ازسلامت روانی بهره مندنیست ورفتارهای تناقض امیزی ازخود بروز میدهد .گاهی به اوصمیمانه عشق می ورزد وگاهی به بدترین وجه اورا طرد می کند .وقتی والری ازجیمی حامله می شود جیمی مسولیت این وضعیت را نمی پذیرد وبه والری یادآورمی شودازانجا که او بامردان مختلف رابطه داشته ممکن است نوزاد ازشخص دیگری باشد .

والری سرخورده جیمی را ترک کرده بچه اش را سقط کرده ودریک خانه فساد مشغول کار می شود .درخانه فساد والری عاشق یکی ازمشتریانش بنام جییوانی می شود درحالیکه جیووانی تمایل عاشقانه ای به او ندارد .درعوض مشتری دیگری بنام "پدرو"عاشق والری می شود ولی والری بعلت رفتارهای غیرعادی وغیرمتعارف "پدرو"دراعمال *** تمایلی به او ندارد .دراین میان یکی ازمشتریان که ازگردن به پایین فلج است !به سراغ والری می اید ووالری با احساس ترحم به سوی او می رور .صحبت های آن مرد فلج دیدگاه والری را درمورد زندگی عوض می کند ووالری درمی یابد به غیراز*** چیزهای بهتر وزیباتری درزندگی برای لذت بردن وجود دارد .

درهمین اثنا خودکشی یکی ازفاحشه ها که بخاطر نجات فرزندش تن به خودفروشی داده درکنارصحبت های آن مشتری فلج والری را به این نتیجه می رساند که فاحشه خانه را ترک کند .

والری فاحشه خانه راترک می کند به خانه نزدیکترین دوستش می رود که شوهرش را ازطریق یک اگهی در روزنامه بدست آورده !!ودرانتها ...والری تصمیم می گیرد به همخوابگی باجوان همسایه ای بپردازد که همیشه ازپشت شیشه باحسرتی توام باتمنا اندام اورادرحمام دی دمی زده است .ووقتی آن پسرجوان درپاسخ به والری می گوید پولی برای اینکار ندارد والری سخاوتمندانه می گوید پولی لازم نیست وتماشاگردچاراین تناقض می شود که بلاخره والری تغییروتحول یافته یااینکه قرار است ازاین به بعد فی سبیل الله ورایگان !!! به خدمت جنسی خلق خدا بپردازد

محصول سال 2008 جز فیلم های قدیمی هست که از تماشا دوبارش لذت بردم .!‌ :) در عین حال اینفیلم غم انگیز میباشد اگر علاقه دارید

[Julie]

Goodfellas
http://8pic.ir/images/49414088575611831568.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0099685/)
Wiki (http://en.wikipedia.org/wiki/Goodfellas)

داستان اینطور شروع میشه که یک پسر بچه عاشق گنگستر شدنه و از همون ابتدای زندگیش وارد دار و دسته های گنگستر ها میشه و جیمی که در میان گنگستر ها سری میون سرها داره، به اون تو این راه کمک میکنه و با تامی آشانش میکنه. این سه با هم دوست میشن تا پوستر و عنوان خارق العاده ای برای این فیلم بسازن، که هر مخاطب سینمایی رو به خودش جذب میکنه. ولی متاسفانه درون مایه ی این فیلم ابهت پوسترش رو نداشت و بیشتر فیلمی تو خالی و بی مفهوم بود و حتی درصدی هم از نطر جنایی(که مهمترین هدف فیلم بود) راضی کننده نبود تا جایی که وقتی به دومین ساعت از این فیلم دو ساعت و بیست دیقه ای برسین ممکنه سردرد و حالت تهوع بهتون دست بده.
ولی با همه این اوصاف قطعا این فیلم ارزش دیدن داره حداقلش اینه که شما میتونین وقتی یکی جمله ی نصف عمرت بر فناست رو بهتون میگه با خیال راحت بگین افتضاح بود (برای خودم اتفاق افتاد).
ارزش :
0.25/10
بیست و پنج صدم هم برای این دیالوگ
طلاق نه،ما حیوون نیستیم.
پ.ن:معمولا کسایی که این فیلم رو نگاه میکنند دو دیدگاه دارن یا این فیلم رو شاهکار میدونن یا قابل مقایسه و حتی بهتر از پدرخوانده که من فکر میکنم آوردن اسم پدرخوانده هم کنار این فیلم خودش نوعی بی احترامی به پدرخوانده هست.

[1passenger]

«زندگی زیباست»

http://files.cinemacenter.ir/images/5ku9qykf0yocvhtf4ugo.jpg

«زندگی زیباست» قصه مردی است که در تنگنای تاریخ تلخ جنگ جهانی دوم، سعی دارد زندگی را همچون قبل برای همسر و پسرش، شیرین و زیبا نگه دارد و برای اثبات اینکه زنده بودن و زندگی کردن حتی در سخت‌ترین شرایط نیز مسئله ارزشمندی است، جان خود را فدا می‌کند. شاهکار احساسی بنینی درباره فداکاری پدری به نام گوئیدو (با بازی فراموش‌نشدنی بنینی) است که سختی و مشقت اردوگاه کار اجباری آلمان نازی را برای فرزند کوچکش به راحتی یک بازی کودکانه پرهیجان تبدیل می‌کند و با مرگ خویش یک زندگی آزاد را به خانواده‌اش هدیه می‌کند.


http://files.cinemacenter.ir/images/4kmx5bsaw8yai86yk15.jpg


برای علاقه مندان ژانر عاشقانه

برنده سه اسکار

http://www.imdb.com/title/tt0118799/

http://files.cinemacenter.ir/images/wosyu85mhki5uhzolt50.jpg
فیلم از طریق ساختار روائی‌اش و با استفاده از قراردادهای سبک‌شناختی رئالیزم (و در واقع رئالیزم خوش‌بینانه منحصر به فرد روبرتو بنینی)، به نمایش تعارض دنیای درونی شیرین گوئیدو با تلخی زندگی سخت و مصیبت‌بار نیمه دوم اثر پرداخته و در واقع کشمکش اصلی دقیقاً همینجا در تلاش گوئیدو برای نجات پسرش از تلخی دنیای حقیقی اطرافش و پناه دادن به او در پشت سنگر ایمان و آرامش درونی خویشتن شکل می‌گیرد و این چنین است که فداکاری پدرانه گوئیدو با ایستادگی وی بر آرمان‌های ایده‌آل‌گرایانه‌اش تا پای جان، به اثبات می‌رسد.

یکی از ماندگارترین فیلم هایی که دیده ام .!

پ.ن
شمار فیلم های جدیدی که برای باراول تماشا میکنم شاید در سال 10 عدد نباشد .( نامزدهای اسکار )
و یک عادتی که دارم ترجیح میدم فیلم های قدیمی ام را چندین بار تماشا کنم :-) تا اینکه دنبال فیلم های جدید باشم

[YY11]

http://picoup.ir/images/43874847469368145739.jpg



http://picoup.ir/images/11728841691584560032.png (http://iranmdb.com/movie/%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D 9%86)


»» دختري به نام "آسمان"، همين امروز، جنازش، توي پارك، پتوپيچ، توسط ماموران شهرداري پيدا شده (!) دو كارآگاه به نام "تدين" (پيرمرد خشن كه به رعايت تمامي قوانين بازجويي و تعقيب و گريز و پليس‌بازي به شيوه‌ي مدرسه‌ايي علاقه‌ايي نداره) و "روانگر" (جوان و آرام و به شدت مودب و عاشق‌پيشه) مسئول پيگيري پرونده‌ي قتل اين دختر جوان مي‌شوند دختري كه زماني هوش از سر آقاي روانگر كارآگاه برده بوده ...ه

كارگردان: فرامرز قريبيان فيلمنامه‌نويس: سام قريبيان، نامزد دريافت سيمرغ بلورين، يه فيلم پليسي و ... اين شناسنامه‌ي فيلمي به نام "گناهكاران"ه كه خيلي بعيده كسي براي انتخاب و تماشا كردنش وسوسه نشه. من انتخابش كردم و از 90درصد لحظات فيلم لذت بردم.

گناهكاران در واقع يه نمونه‌ي برجسته‌ي پليسي نيست كه ديگه بي‌همتا باشه و تك و تنها بالاي جدول خوش بگذرونه نه اصلا اينطور نيست ولي اينقدر دنياي سينماي "ما" (يا بهتر بگم "آنها" تا مخاطب رو از اين قضيه سوا كنم و تمام گناه رو بندازم روي دوش همين اساتيد و جواناني كه فيلم مي‌سازن) يكنواخت و تكراري و كليشه و هيجان‌كش و افسرده است كه ميشه بخاطر همين يه كوچولو ضربه‌ي پاياني و شخصيت‌پردازي جذابش (بخصوص در بخش روانگر جوان و عاشق) گناهكاران رو با نام "متفاوت‌ترين فيلم اين چند سال اخير سينماي ايران" صدا كرد.
شيك و مرتب بودن تمام تصاوير فوق‌العادست انگار خوش‌پوش بودن و خوش‌تيپ بودن دو شخصيت محبوب ما روي تك تك تصاوير تاثير گذاشتن. يه رامبد جوان داريم كه اصلا "جدي" بودنش توي ذوق نمي‌زنه انگار خلق شده تا "روانگر" صبور و مودب باشه.

آغاز فيلم با معرفي قرباني و بعد معرفي اولين مرد داستان و بعدترش معرفي دومين مرد داستان بدون كمترين حرف اضافي به صورت كاملا كلاسيك و سرگرم‌كننده پيش ميره و با همين "تم" تا آخر ادامه پيدا كنه يعني قصه تعريف كردن و قصه تعريف كردن و قصه ... مشخصه كه فيلم توسط يه "عاشق سينما" ساخته شده. اين موضوع رو هم ميشه از ارجاعات باوقت و بي‌وقت فيلم فهميد هم از شيوه‌ي داستان‌گويي.

گناهكاران از دوتا اتفاق يكي خواسته و يكي ناخواسته ضربه ميخوره:

خواسته: اينكه هر وقت دلش بخواد "بومي" ميشه و از كپي كردن مو به موي سينماي اون‌ور‌آبي دل مي‌كنه و هر وقت هم نخواد خودش رو شيفته‌ي اون‌ور نشون ميده مثل عادت "پالتو"‌پوشي مستر تدين كه با آقاي تدين خيلي فاصله داره. (اين البته كوچكترينش بود.)

ناخواسته: اين فيلم هم يه پايان عالي داره هم يه پايان افتضاح حالا چطوري ممكنه؟ اين ديگه برمي‌گرده به سفارشات بيرون از سينما و اظهارنظر‌هاي غيرسينمايي كه باعث شده فيلم از يك پايان فوق‌العاده به دوتا پايان تبديل بشه. (يه ذره توضيح دادنش سخته خودتون فيلم رو تماشا كنيد.)

امتياز: 8



فرصتی شد تا با داداشم این فیلم رو ببینیم , از اونجایی که داداشم اونچنان فیلمهای خارجی نمیبینه (مگر اینکه واقعا تاپ باشه و با مزاج سینماییش سازگار) سعی کردم بدون اینکه چیزی بگم با هم این فیلم رو ببینیم و لذت ببریم.

ممنون از معرفی فیلم , در کل فیلم خوبی بود , سوتی و نقص و ضعف که زیاد داشت , اما خوشحال بودم که یک فیلم بی مزه ایرانی ندیدم و حداقلش میشد تحملش کرد (علاقه پدر و پسر به فیلم 7 هم کاملا واضح بود!)

چون کار خاصی نیست و فیلم اونچنان با ارزشی نبود نمیشه دست به نقد و این مدل صحبتها زد اما خب نظر کلیم در مورد بعضی مواردش اینه که :

1 : برای قشنگ شدن پوستر فیلم میشد ایده های بهتری داد , نه اینکه حتما تفنگ در دست چپ رامبد باشه وقتی که اون تو فیلم راست دسته !! (مگر اینکه منظور دیگه ای با پوستر میخواستن برسونن که بعیده !)

http://picoup.ir/images/53030595764827388183.jpg

2 : یه مقدار روایت کردن داستان توسط رامبد رو اعصاب و خیلی از جاها نمیدونستی فیلم رو ببینی یا روایت رو گوش بدی و کلا سعی کرده بودن هرطور شده از باکلاس بودن روایت کردن داستان یه جورایی استفاده کنن !

3 : صحنه تعقیب ماشین تو ترکیه واقعا مبتدیانه بود , تدوین , صدا گذاری , همه چیز روی اعصاب , غیر قابل تحمل بود !

4 : جاهایی هم بود که بهتر بود تو قسمت چیدمان صحنه دقت بیشتری میکردن !

http://picoup.ir/images/72129305435646434713.jpg
http://picoup.ir/images/38307852004606641386.jpg
http://picoup.ir/images/99400268945306722054.jpg

5 : صحنه کلاب ترکیه هم عجیب و جالب و مثل همیشه غیر طبیعی بود !!

6 : وقتی روانگر با تفنگ سرهنگ به خودش شلیک کرد و تفنگ رو پرتاب کرد نباید اینقدر دقیــــــق بیفته زیر دست سرهنگ !!! (بماند که بعد از برخورد گلوله مصدوم از شدت درد حداقل برای چند لحظه تو این دنیا نیست!!)

7 : خوشحالم که فیلم متفاوتی بود و باعث نشد از دیدنش پشیمون بشم , حضور بازیگران خوب ایرانی و نگهداشتن جو اصلی فیلم و بازی خوب اکثر بازیگرها از نکات مثبت و قابل تقدیر فیلم بود.

امتیاز من : -

[Irag]

http://picoup.ir/images/69197077327371588312.jpg http://picoup.ir/images/86588307070219709256.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1588170) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0338095)


I Saw The Devil : يه زن حامله توسط يه مرد غيرحامله! (از اين قاتل‌هاي خيلي بالفطره و جاني كه تا آخر هم انگيزه‌ي مشخصي براي جنايت نداره شايد بهش خوش مي‌گذره يا براي لذت بردن از قتل،خانوم مي‌كشه) كشته ميشه. و از شواهد سكانس‌هاي ابتدايي مشخصه كه اين زن حامله يك پدر كارآگاه بازنشسته داره و يك شوهر كه در پليس بين‌الملل كار مي‌كنه پس انگيزه‌ي فوق‌العاده قوي اين پدر دختر از دست داده و پدر همسر و فرزند از دست داده باعث ميشه تا براي پيدا كردن "قاتل"، خارج از برنامه‌هاي قانوني به صورت كاملا خود‌جوش عمل كنند ...

ايده‌ي جذابيه ولي خب حتي اين ايده‌ي "خودجوش"ي و انتقام و قول "جر دادن" قاتل و انگيزه‌ي سلاخي و كشتار قاتلين هم ديگه تكراري شده و اين تكراري شدن صرفا بد نيست به شرط اينكه اين انگيزه اين سلاخي‌ه اين انتقام با يه روايت تازه و يه اجراي نامتعارف مخلوط شده باشه و اين دقيقا همون چيزيه كه در "من شيطان را ملاقات كردم" نيست.

گاهي فيلم به اندازه‌ي يك فيلم جنايي دقيق و پر از جزئياته و گاهي هم مشابه يه فيلم اسلشر بي‌منطق و اغراق شده است. يه بلاتكليفي مطلق كه تا آخر (با يه تايم طولاني) ادامه داره. يه "چيز" بدي كه از اين قبلي هم بدتره توضيح "نظريه"‌ي فيلمه كه توسط يكي از شخصيت‌هاي فيلم توضيح داده ميشه (شكار و شكارچي) اين يه اتفاق فوق‌العاده منفي‌ه كه هر فيلمي رو مي‌تونه به زمين گرم بزنه!

امتياز: 6

High Tension : ماري همراه با الكس، رفيق و هم‌دانشگاهي متاهل خودش براي داشتن يه اوقات فراغت سالم و پاك راهي سفر ميشه سفري به مزرعه‌ي ذرت و خانه‌ي پدري الكس ولي اين اقامت سالم و پاك خيلي زود با ورود يه غريبه به مزرعه تبديل ميشه به جهنم خون و عروسي اره‌برقي و يه تيغ تمام فلزي ...

يه اسلشر از جنس فرانسوي خوش آب و رنگ داريم با يه قاتل اره‌برقي به دست بي‌رحم كه فعلا علاقه‌ايي به كشتن "الكس" نداره تا در پايان به يه نتيجه‌ايي در اين رابطه هم برسيم. فيلم‌هاي اسلشر اكثرا از يه "انگيزه" سرچشمه مي‌گيرند كه بعضي خيلي احمقانه و ساده هستند مثلا فرض كنيد يه اسلشر درخصوص "مهمان‌هاي عيد" بسازيم قرباني‌ها يه عده مهمون هستند كه بدموقع و بدون اطلاع قبلي ميزبان رو به دردسر مي‌اندازند حالا ميزبان براي ادب كردن‌شون دست به "اره‌برقي" يا "تبر" ميشه! (يا همچين ايده و انگيزه‌ي احمقانه‌ايي). يا بعضي مثل اين فيلم انگيزه‌ رو باتوجه به "فرانسوي" بودنش به سمت "منحرف" بودن شخصيت قاتل هل ميدن.
وسط اين همه جيغ و فرياد از ريتم و موسيقي ميشه لذت برد.

امتياز: 4

[Julie]

Inglourious Basterds
http://8pic.ir/images/82247026104260971569.jpg (http://8pic.ir/)
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0361748/)
Wiki (http://en.wikipedia.org/wiki/Inglourious_Basterds)

وقتی شروع به دیدن فیلم کردم هیچ چیز درمورد فیلم نمیدونستم جز اینکه کارگردان تارانتینوئه!وقتی فیلم شروع شد با یک صحنه کاملا آرام و ساکت(یک مزرعه دار در حال رسیدن به کارهای روزمرش هست) رو به رو شدم و به شدت شوکه شدم ولی چند ثانیه بعد که آقای نا محترمی به اسم مستعار شکارچی یهودی ها وارد خونه ی مرد مزرعه دار شد فهمیدم که فیلم درباره کشت و کشتار، قتل عام،خون و خون پاشی و.... هست.که اگه واقعا هدف اصلی فیلم نشون دادن خشونت باشه الحق که به هدف خودش به طور کامل رسیده!
در تمام طول داستان شاهد کشته شدن انسانها به هر وسیله ای( چاقو،تفنگ،چوب بیسبال و...) هستید که یکی برای برای رسیدن به قدرت انسانها را میکشد، دیگری برای ثروت و یک سرباز آلمانی(یک سرباز آلمانی شریف!)هم برای خدمت به کشورش و نجات جانش، دویست و پنجاه نفر را در طی سه روز میکشد.و همینطور کشت و کشتار تا آخر فیلم ادامه دارد حتی سکانس آخر.
ارزش :
8/10
پ.ن : دو نمره به صورت جداگانه برای سکانس سینماسکانسی که مردم کشته میشن محاسبه کردم وگرنه 6 میدادم.

[1passenger]

فیلم مونیخ Munich 2005

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/0/08/Munich_1_Poster.jpg

یکی از جنایی ترین فیلمی که دیدم

مونیخ (به انگلیسی: Munich) نام فیلمی آمریکایی است محصول سال ۲۰۰۵ میلادی در ژانر درام و تاریخی، به کارگردانی استیون اسپیلبرگ که از دیدگاهی بیطرفانه به ماجرای کشتار ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ در سال ۱۹۷۲ به دست گروه فلسطینی موسوم به «سپتامبر سیاه» و انتقام سازمان اطلاعات و وظایف ویژه (موساد) در عملیاتی سرّی با نام «عملیات خشم خدا» می‌پردازد.

خلاصه فیلم
بعد از اتفاقاتی که باعث مرگ ورزشکاران اسرائیلی در محل اقامت آنان شد ، موساد آونر را که فرزند یک قهرمان جنگ و مامور رده پایین موساد است را به جلسه با خانم نخست وزیر فرا میخواند . آونر زمانی از نوجوانی خود را در اروپا به خصوص آلمان گذرانده است و موساد با استفاده از تجربه آونر و گمنامی او که باعث راحت بودن انکار اطلاع موساد از اعمال وی می شود ، او را مامور به کشتن اعضای جنبش سپتامبر سیاه می کند که مسئول کشتار مونیخ هستند. سیر داستان فیلم تلاش آونر و همکارانش برای انجام ماموریت را نشان می دهد .

http://graphics.nytimes.com/images/2005/12/23/arts/23muni.1.583.jpg

امتیاز 10/10 میدم ..!

[WalTer WhiTe]

I Saw The Devil : يه زن حامله توسط يه مرد غيرحامله! (از اين قاتل‌هاي خيلي بالفطره و جاني كه تا آخر هم انگيزه‌ي مشخصي براي جنايت نداره شايد بهش خوش مي‌گذره يا براي لذت بردن از قتل،خانوم مي‌كشه) كشته ميشه. و از شواهد سكانس‌هاي ابتدايي مشخصه كه اين زن حامله يك پدر كارآگاه بازنشسته داره و يك شوهر كه در پليس بين‌الملل كار مي‌كنه پس انگيزه‌ي فوق‌العاده قوي اين پدر دختر از دست داده و پدر همسر و فرزند از دست داده باعث ميشه تا براي پيدا كردن "قاتل"، خارج از برنامه‌هاي قانوني به صورت كاملا خود‌جوش عمل كنند ...


فکر کنم این فیلم رو من چند وقت بعد از اینکه The Chaser رو دیده بودم دیدمش و لینکش رو توی انجمن سینما هم گذاشتم. الان که نقدت رو که خوندم یاده این (http://tvworld.info/showthread.php?42260-%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%88%D9%84-The-Chaser&p=130895&viewfull=1#post130895) نقدت در مور فیلم The Chaser افتادم و الان رفتم دوباره خوندمش! به نظر من یک سری چیزها توی این دوتا فیلم با هم اشتراک داشتند مثلا قاتلی که شما "مرد غيرحامله" خطابش کردی با قاتلی که توی اون فیلم با چکش و ابزاز آلات این جوری زن ها رو می کشت خیلی به هم شباهت داشتند. البته این درجه خشونت این قاتل خیلی بالاتر از قاتلی بود که توی فیلمThe Chaser بود . یا پلیسی که شما توی اون فیلم گفتی به عمل "ج اکشی" روی اورده به پلیسی که توی این فیلم دیوانه وار به دنبال انتقام بود یک سری شبهات هایی داشتند.مثلا نحوه عصبانیت و رفتار سادیسمی هر دو پلیس تا حدودی نزدیک به هم بود. از نظر صحنه های خون ریزی و قتل و همچنین عقده های درونی یک قاتل و نوع نمایش این چیزهای سادیسمی این فیلم یک سرو گردن از The Chaser بالاتر بود. شاید بگی مقایسه این دو تا درست نباشه ولی چون نمایش صحنه های خشونت امیز و اینکه توی هر دو فیلم دلایل روانی قاتل باعث این اتفاقات بود خیلی شبیه به هم هستند.
حالا اونجا قاتل به خاطر مشکل جنسی دست به این اعمال می زد و اینجا هم باز قاتل به خاطر مشکل جنسی که نداشت و تیرگی روابط خانودگی اش دست به این اعمال می زد.
منظورم از این خط اخر حرفم این هست که شما گفتی انگیزه مشخصی نداشت ولی اگر دقت کنی اتفاقا قاتل به خاطر ترد شدن از خانواده اش بود که انگیزه داشت و پلیس این فیلم هم وقتی این موضوع رو فهمید توانست قاتل رو از پای در بیاورد !در کل این فیلم فیلمی نبود که بشه واقعا به هر کسی معرفی اش کرد و دید. چون خشونت بالایی داشت ولی اون فیلم The Chaser از غلظت کمتری از نظر خشونت برخوردار بود و قابل دیدن تر بود!

[Irag]

http://picoup.ir/images/17353774372241758581.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0274117)


»» كارلاي يه ذره جوان (چيزي نمونده تا از جواني فاصله بگيره) باوجود مشكل شنوايي كه داره و مجبوره از سمعك استفاده كنه منشي يه شركت ساختمان‌سازي است بعد از اتفاقي كه توي يه روز كاملا معمولي براش ميفته و وسط اداره از حال ميره به پيشنهاد رئيس شركت براي يه "كمك منشي" ترجيحا مرد اقدام مي‌كنه و به اين ترتيب تقدير يا شركت استخدام؛ "پل آنژلي" رو وارد زندگي "كارلاي" تنها مي‌كنه ...

فيلم‌هاي اوديار خيلي جزئيات داره و توضيح هركدوم از جزئيات براي يكي مثل من كه فوق‌العاده از اين فيلم خوشش اومده يه ذره سخته چون ممكنه توي توصيف جزئيات بي‌منطق بشم و پرت و پلا تحويل بدم! يعني ميشه از ايده‌ي آغاز داستان يه دختر ناشنوا شروع كرد و بعد به "لب‌خواني" رسيد و از تعليق 20 دقيقه‌ي پاياني كه همه چيزش به همين ايده‌ي اوليه وابسته است دوباره شروع كرد. يه كارگردان باحوصله و دقت كه مثل اين حروف‌چين‌هاي سابق تك تك آدم‌ها و تك تك روابط رو كنار هم قرار ميده.

كارلا، اداره، كمك منشي،پل آنژلي همه چيز دونفره و عاشقانه به نظر مي‌رسه ولي نه همه چيز عاشقانه نيست يا ميشه حداقل گفت از اون عاشقانه‌هاي رويايي نيست گاهي اوقات ميشه اين وضعيت رو به "عرضه و تقاضا" ترجمه كرد! يعني در اين حد زشت و زننده ولي باز هم اين همه چيز يه داستان نيست هنوز جا داره يه چيزهايي اضافه كرد.

فيلم مبارزه‌ي خيلي خوبي هم با "توضيح ايده" داره برعكس فيلم "يك پيامبر" (+ (http://www.imdb.com/title/tt1235166)) از همين كارگردان كه با يه ديالوگ كاملا غيرضروري (سكانس تصادف با گوزن) تمام زحمت 2ساعته‌ي خودش رو به باد داد اينجا خدا رو شكر از اين خبرها نيست همه‌ي ايده در قالب يه قصه‌ تعريف شده و بس.

»» اوديار از اون كارگردان‌هايي است كه هيچ‌وقت من و شما رو به عنوان "آدم‌هاي نشسته روي صندلي سينما" فراموش نمي‌كنه بخاطر ربط و معنا و آخرت و دنيا يا هرچي كه قراره بعد از تماشاي فيلم "بيرون"‌بزنه مخاطب رو اذيت نمي‌كنه. يه نمونه‌ي قابل تحمل از كارگردان‌هاي فرانسوي كه فعلا بعد از تماشاي دوتا از فيلم‌هاش يه ذره به سمتش "كج" شدم ... (اولي فيلم يك پيامبر بود)

امتياز: 8

پ.ن: تعريف از بازي يه بازيگر رو اصلا بلد نيستم ولي "Emmanuelle Devos (http://www.imdb.com/name/nm0222922)" اينقدر خوب بود كه بعضي سكانس‌ها رو بالاي 5بار تماشا كردم.

[1passenger]

قوی سیاه black swan
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/6/68/Black_Swan_poster.jpg
قوی سیاه، تریلری روانکاوانه از فیلمساز آمریکایی دارن آرونوفسکی است که درباره یک گروه باله نیویورکی که قصد اجرای باله دریاچه قوی چایکوفسکی را دارند، ساخته شده است. این فیلم در پنج رشته از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای دریافت اجایزه اسکار نامزد شده بود.
در این فیلم، نینا (ناتالی پورتمن)، بالرین جوان و تازه کاری است که می خواهد نقش قوی ملکه را در باله دریاچه قوی چایکوفسکی بازی کند. باله ای که درباره شاهزاده خانمی است که بر اثر یک نفرین شیطانی، طلسم شده و به شکل قوی سفید درآمده. در داستان دریاچه قو، قوی سیاهی هم هست که رقیب عشقی قوی سفید است و مانع از ارتباط عاشقانه او با شاهزاده زیگفرید می شود.نقش قوی سیاه و قوی سفید را در این باله معمولا یک بالرین ایفا می کند و این اساس طرح داستانی فیلم قوی سیاه است.مدیر هنری باله (ونسان کسل)، از نینا می خواهد که هر دو نقش را بازی کند، آزمونی دشوار و مشقت بار که نینای جوان و زیبا باید از پس آن برآید.قوی سیاه در دو سطح واقعیت و خیال حرکت می کند . قوی سیاه داستان زجری است که یک هنرمند برای اثبات توانایی هایش می کشد. کمال گرایی، غایت خواست یک هنرمند به ویژه یک بالرین است و قوی سیاه نشان می دهد که یک بالرین برای رسیدن به این کمال چه مراحل زجرآوری را باید طی کند.آرونوفسکی، کارگردانی است که بیشتر با جنبه های تاریک روح انسان سرو کار دارد و شخصیت های محوری اش را در موقعیت های دشوار و بسیار دراماتیک قرار می دهد.در این فیلم نیز با تم های همیشگی آرونوفسکی روبه رو ایم: کشمکش های خانوادگی، فاصله بین نسل ها و رابطه شکننده فرزندان و والدین که در فیلم های قبلی او یعنی کشتی گیر و مرثیه ای بر یک رویا هم وجود داشت. رابطه مادر با فرزند معتاد در مرثیه ای بر یک رویا، رابطه پدری قهرمان اما نومید و سرخورده با دخترش در کشتی گیر و رابطه مادر دل نگران و محافظه کار با دختر رقصنده اش در قوی سیاه. نینا نه تنها با لیلی و ورونیکا بر سر به دست آوردن نقش قوی سیاه کشمکش دارد بلکه با مادرش که بیش از حد مراقب اوست، نیز در جدال است.قوی سیاه در دو سطح واقعیت و خیال حرکت می کند. آرونوفسکی عمدا به ما نمی گوید که آنچه نینا می بیند تا چه اندازه واقعی است و تا چه اندازه ناشی از وهم و خیال اوست. صحنه هایی در فیلم است که معلوم نیست نینا آنها را خیال کرده و وهم بوده یا در واقعیت رخ داده است. مثل صحنه همخوابگی او با لیلی بعد از مصرف مواد روانگردان (اکستسی) یا صحنه کشتن لیلی در رختکن سالن باله.

ناتالی پورتمن، بازیگر و بالرین

ناتالی پورتمن برای بازی در قوی سیاه جايزه گلدن گلوب را به دست آورد

[AdibTE]

Metpo 2013
مترو

http://www.filmpatronu.com/wp-content/uploads/metro1-600x402.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2649128/?ref_=ttmd_md_nm)

خلاصه داستان: خط آهن متروی یک شهر در روسیه از زیر دریاچه ی آن شهر عبور میکند و به دلیل سستی حاصل از ساخت قدیمیِ تونل، تونل شکسته و سرنشینان آسیب میبینند و برای نجات جان خود ...

نظر شخصی: این فیلم یکی از فیلم های جالبی بود که دیدم و بنظرم افرادی که تو این نقش هستند به خوبی نقششون رو بازی میکنند. این فیلم رو میتونیم به ژانر های مختلفی از جمله درام و هیجانی همراه کمی چاشنی ترس که کنار همیدگه بخوبی جور درومدن و این فیلم رو بخوبی شکل دادن.

امتیاز : 7

پ.ن : به جان مادرم نمیدونم مبدلمون چش بود انقد ازین برفکا داشت اصلن نفهمیدم چی میگن و چی میشه ولی بلخره فهمیدم چی میشه
:| . تازه جاهای حساسش بیشتر برفکی میشد :|

[AdibTE]

Bad Grandpa
پدربزرگ بد

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/8/83/Jackass_Presents_Bad_Grandpa.jpg


.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt3063516/)

خلاصه داستان : یک مرد پیر پس از مرگ زنش و به زندان افتادن دخترش مسئولیت نوه اش را به عهده میگیرد و برای رساندن او به پدرش کار های جالبی میکنند.

نظر شخصی : این فیلم یک فیلم طنزه و به جورایی کل فیلم دارن نقش بازی میکنن ولی مردم خبردار نیستن یعنی به نحوی دوربین مخفیه. واقعا عالی بازی میکنند و حتی صحنه هایی که انجام میدن برخی افراد دهنشون باز میمونه و یا صحنه رو ترک میکنند. کسی که نقش اون مرد پیر رو بازی میکنه حدودا 35 سالشه ولی به جوری پیرش کردن مثله زیر گردنش و چشم و اینجور چیزاش که آدم مات میمونه! در کل فیلم خوبیه و جالبیش اینه که از طنز به درام میرسه!

امتیاز: 7.5


http://www.ephotobay.com/image/url2-1.jpg
http://www.ephotobay.com/image/url3.jpg
http://www.ephotobay.com/image/url-1.jpg

http://www.ephotobay.com/image/url4.jpg

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/25519980553454051329.jpeg (http://picoup.ir/)

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0993846/)

The Wolf of Wall Street

خلاصه: جوردن بلفورد جوان بیست و دو ساله ای هست که بعد از یک دوره کارآموزی بالاخره به عضویت یکی از شرکت های دلالی سهام در میاد و در اولین روز حضور رسمیش افت شدید سهام باعث تعطیلی شرکت می شه...
شاخص ترین نکته ی فیلم به نظر من بازی فوق العاده خوب دی کاپریو بود (حتی خیلی بهتر از گتسبی بزرگ) عالی بود! به جز بازی دی کاپریو حرف زدن های جوردن با مخاطب رو دوست داشتم و گرنه از نظرم فیلم نامه حرفی برای گفتن نداشت! (این فیلم موفق به کسب افتخار!! اضافی ترین صحنه های ... که در یک فیلمی دیدم شد!!) تدوین خیلی خوبی هم داشت توی نشون دادن 20-30 سال پیش (دقیق نمی دونم چه سالی بود!) یه ایراد بنی اسرائیلی هم بگیرم که خیالم راحت بشه!! سن دی کاپریو زیاد بود! یعنی اصلاً بهش نمی خورد 22 ساله باشه! با این که اگر بازی دی کاپریو نبود فیلم هیچ چیزی برای دیدن نداشت اما چین و چروک های صورتش عجیب تو چشم بود!
از این فیلم دو نسخه دانلود کردم، نسخه ی اول زیرنویسش به هیچ عنوان هماهنگ نمی شد و 8 دقیقه از زمان فیلمی که از سایت دانلود کردم کمتر بود. نسخه ی دوم خیلی راحت هاهنگ شد بعد که دقت کردم تو نسخه ی اول صحنه های ... سانسور شده بود! برام جالب بود چون بعیده کار ایرانی ها بوده باشه!!
امتیاز:7 (فقط به خاطر دی کاپریو)



http://picoup.ir/images/22768284629344316979.jpeg (http://picoup.ir/)

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0120338/)
Titanic

خلاصه: بروک سوت به دنبال الماس قلب اقیانوس وارد لاشه ی کشتی تایتانیک که در سال 1912 غرق شده می شه اما در جایی که انتظار داشت نمی تونه الماس رو پیدا کنه تنها به تصویری از دختری جوان که گردنبند رو به گردن داره دست پیدا می کنه...
به طور غیر قابل باوری (حتی برای خودم!) تا به حال موفق نشده بودم این فیلم رو ببینم! فیلمی که جز بهترین های تاریخ سینما هست و الان برای من هم شده جز بهترین فیلم هایی که دیدم! واقعاً عالی بود همه چیز فیلم، چقدر فیلم پر بود از زرق و برق! رابطه ی عاشقانه ی ساده و از خودگذشتگی کسایی که خیلی دور از باور عاشق هم شدن! جلوه های ویژه ی خیلی خیلی خوبی داشت به جز یک صحنه که برای اولین بار کوه یخ رو نشون میده و به نظرم اصلاً خوب نبود باقی صحنه ها عالی بودن مخصوصاً برای سال 97! چقدر بین دی کاپریو 22-23 ساله با دی کاپریو 39-40 ساله تفاوت هست! گرچه همون موقع هم خیلی خوب بود! کیت وینسلت رو خیلی دوست نداشتم یعنی به نظرم برای دختر 17 ساله سن و وزنش زیاد بود!! (البته خیلی خوب بازی کرده بود اما منم و ایرادهای عجیب و غریب!)
امتیاز:9

[AdibTE]

آغا امروز رفتم سینما با دوستم، جاتون خالی خیلی حال داد.

طبقه ی حساس

http://iranmdb.com/sites/default/files/styles/large/public/tabaghe_hasas.jpg

http://www.ephotobay.com/image/capture-2.jpg (http://iranmdb.com/movie/%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%B3)

خلاصه داستان : رضا عطاران در نقش یک مردی بازی میکنه که پس از مرگ همسرش برای خاکسپاری و برای خرید سنگ قبر به سنگ فروشی میروند ولی چون سنگ قبر زود آماده نمیشود، قبر بدون سنگ میماند و بعد از سفر به چین وقتی برمیگرده متوجه میشه که یه نفر دیگرو هم تو قبره زنش گذاشتن ...

نظر شخصی : رضا عطاران واقعا تو این فیلم میترکونه و واقعا سیمرغ نقش اول لیاقتش بود. این فیلم یک فیلم طنزه که بعضی جاها هم حرف هایی میزنن :D که آدمو مجبور به نیشخند میکنه:D


راستی امتیاز یادم رفت : 9

[Irag]

http://picoup.ir/images/20525188300012154220.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2852400) http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?2293-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-q-r-s-t&p=145871&viewfull=1#post145871)



A Touch Of Sin 2013


»» داستان زندگي كوتاه چند مرد و زن از اهالي چين خيلي بزرگ ... (ديگه احساس مي‌كنم بهترين و كامل‌ترين خلاصه داستان همين باشه!) يه عدد فيلم داريم از "چين" و در مورد "چين" با چندتا داستان كه به ترتيب بدون برچسب اپيزوديك و فصل بندي مرسوم بعضي فيلم‌هاي سينمايي يك به يك پيش ميرن.

ابتدا داستان مردي به نام "داهايي" كه از بي‌عدالتي شهردار و سركارگر و زبان‌نفهمي حسابدار كارخانه‌ي زغال‌سنگ به سطوح آمده و به نسخه‌ي رويايي و در عين حال واقعي "لين‌چانگ" كبير روي آورده يعني گرفتن حق با ابزار و آلات پر سر و صدا ...

اين تموم شد بريم سراغ مورد بعدي يه مرد جوان داريم (كه اسمش رو هيچ‌وقت نمي‌فهميم) هفت‌تير به دست كه از كار براي بزرگترها و خرحمالي توي روستا خسته شده و به قوت كار با "اسلحه" و سفر به ميانمار براي خريد يه سلاح جديد براي انجام يه خلاف پر ‌پول ايمان آورده ...

خب اين مورد هم به آخر خط رسيد بريم سراغ بعدي اين مورد يكمي جذابه يه زن نسبتا جوان داريم شاغل در يك كلاب شبانه كه با يه مرد متاهل رابطه داره و تقريبا مشكل اين خانوم تكراريه يعني مردي كه نسبت به اين رابطه مطمئن نيست و زني كه بيشتر از اين نمي‌تونه "پنهان"كاري رو ادامه بده و ... (اين داستان كمي پيچيده‌تر ميشه)

و اما مورد آخر پسري است به نام "ژيا هويي" هم سن و سال خود ما كه براي خرج زندگي مادرش درس و مشق رو رها كرده و دائم از اين شهر به اون شهر مشغول يه كار جديد ميشه. ژيا هويي هم مثل 3تا شخصيت بالا بيشتر يه وسيله است براي تماشاي آنچه در دل شهرهاي بزرگ اتفاق ميفته (اينجا تاكيد روي خود كشور چينه) مثل كار كردن به عنوان خدمات يك هتل چندستاره و آشنا شدن با قسمت خدمات جنسي! و دل باختن به دختري از همين قسمت پرهيجان اين هتل چندستاره! ...

در حقيقت اين آخرين داستان نيست و اين حلقه اتصال هيچكدوم از اين داستان‌ها نيست يعني هيچكدوم از اين داستان‌ها به غير از "محتوا"ي تلخ و ويژگي "خشونت" و "تحقير" مداوم شخصيت‌ها به هم وصل بشو نيستند و داستان‌ها كاملا جدا از هم پيش ميرن و اين براي كساني كه دوست دارند يه اتفاق خارج از اين همه محتواي خسته‌كننده ببينند بدترين اتفاق ممكنه. (مثل خود من)

*خلاصه اينكه شما شاهد بررسي چند پرونده اجتماعي هستيد كه نهايتا جامعه جهاني رو وادار به واكنش مي‌كنه و طبيعتا چندتا جايزه‌ي دهان پركن هم در آخر خواهيد ديد. اتفاقی که کم و بیش برای بعضی فیلم‌های سینمایی وطنی هم در خارج از کشور میفته.

امتياز: 6

[AdibTE]

Ride Along 2014

http://www.ephotobay.com/image/url-2.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1408253/)

خلاصه داستان : بن یه مامور امنیتی سادس که خیلی دلش میخواد پلیس بشه و با خلافکارا رو به رو بشه بخاطر همین میره آزمون برای کلاس هاش میده و قبول میشه ولی دوست دخترش یه داداش داره که اونم پلیسه؛ یه پلیسه حرفه ای به نام جیمز که نمیزاره بن با خواهرش اذدواج کنه مگر اینکه تو آزمون ساختگی خودش قبول بشه و ...

نظر شخصی : یه فیلم طنز با درون مایه درام و با دریافت امتیاز 6.3 از imdb جایگاه خوبی در بین فیلم های جدید داره. بازیگرا به خوبی بازی میکنن مخصوصا Ice Cube در نقش جیمز که انگار واقعا پلیس بوده به نقش خوب رو بازی میکنه و میکنن. از کثیر فیلم هایی بود که جذب فیلم شده بودم...

http://www.pluscrack.com/images/i/images/159Ride_Along_2014_PlusCr.jpg

امتیاز : 7

پ.ن : شرمنده قدرت تحریر و توضیح و اینجور چیزام کمه :Smiley39: اونم بزور مینویسم امیدوارم قابل رضایت باشه:Smiley17:

[Irag]

http://picoup.ir/images/30064142086169320159.jpg



http://www.ephotobay.com/image/capture-2.jpg (http://iranmdb.com/movie/%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%D9%BE%D9%88%D9%86%D9%87)


»» مجيد و پونه در آستانه‌ي جدايي هستند ولي اين وسط يه "معماي" حل نشدني وجود داره معمايي كه از شب بازگشت غيرمنتظره‌ي مجيد به خانه به وجود آمد ...

دوتا نكته براي لذت بردن از "به خاطر پونه" يا بهتر بگم دوتا بهانه براي تماشاي "به خاطر پونه" وجود داره بد نيست بدونيد. سعي مي‌كنم زياد هم آينده‌ي داستان و اتفاقات فيلم رو توضيح ندم:

اول: باتوجه به اينكه با يه ملودرام اجتماعي طرفيم و موضوع طلاق و اعتياد و اين چيزهاي كوفتي هم هست فيلم با يه روايت غيرخطي شما رو تا اندازه‌ايي به اتفافات و دعواهاي زن و شوهري حساس مي‌كنه در حالي كه اين دعواها و اين سكانس‌ها (بيشتر اوقات دو نفره) توي اكثر اين مدل فيلم‌ها چيزهاي خسته‌كننده و اعصاب خوردكني به نظر مي‌رسند ولي توي "بخاطر پونه" خداروشكر يه "تكنيك" ساده اين قسمت رو هم جذاب كرده و نميشه ازشون چشم برداشت بايد اين رو تا آخر دنبال كرد تا يه رابطه‌ايي با سكانس بعدي پيدا كنيم.

دوم: نمي‌دونم "بخاطر پونه" قبل از "گذشته" (فيلم فرهادي) است يا بعد از گذشته است (اين خودش مستقلا يه جمله‌ي ماورائي شد!) ولي يه چيز مشترك بين اين دوتا فيلم وجود داره كه براي مخاطب "مرد" فيلم به شدت جذابه. يه ويژگي مثبت و غافلگيركننده كه شخصيت "مجيد" رو دوست‌داشتني مي‌كنه.
همين؛به سر و شكل تلويزيوني اين فيلم مثلا سينمايي نگاه نكنيد به خاطر پونه خيلي بهتر از نمونه‌هاي تلويزيوني با داستاني كه داره شما رو جذب مي‌كنه.

امتياز: 6

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/68347275889866938581.jpeg (http://picoup.ir/)

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0837562/)

Hotel Transylvania
خلاصه: آقای دراکولا بعد از مرگ همسرش که باعث وحشتش از انسان ها شده به تنهایی دختر کوچولوش رو بزرگ می کنه و هتلی رو احداث کرده که تا به حال پای هیچ انسانی بهش باز نشده، حالا توی جشن تولد 118 سالگی میوس پای یک انسان به جشن باز می شه...
این انیمشن رو مدت ها بود می خواستم ببینم و بعضی از نقد ها پشیمونم کرده بود! انیمشن خوبی بود ایده ی خیلی جالبی داشت که می شد بهتر بهش پرداخته بشه، مثلاً ترس های دو طرفه که توی دنیا همیشه وجود داشته می تونست دست مایه ی یه طنز قوی تر باشه که نبود! اما باز هم 90 دقیقه ی لذت بخشی بود (البته نه کاملاً! بعضی جاها دچار رکود می شه)
امتیاز:7
پ.ن: به شدت از صحنه های حرکات موزون هیولاها خوشم اومد!:Smiley36:

[Dark Angel]

http://upcity.ir/images2/08229803887933514793.jpg

پیرزنی كه ادعا میكند نقاشی پیدا شده در یك كشتی غرق شده متعلق به اوست، حقایق مربوط به داستان کشتی تایتانیک را برای همه تعریف می کند. او دختری 17 ساله و ثروتمند بوده که تصمیم داشته با کشتی به امریکا برود و در آنجا با کال هاکلی ازدواج کند. مادرش او را مجبور ساخته تا به این ازدواج تن در دهد بنابراین پس از اینکه آنها سوار کشتی می شوند و کشتی حرکت می کند، او یک شب تصمیم می گیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد اما او توسط مسافر فقیر و جوانی به اسم جک داوسون که کارش نقاشی است نجات پیدا می کند. این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آن دو می شودو.....

دیشب برای دومین بار این فیلم رو نگاه کردم یعنی هر دفعه که این فیلم رو نگاه می کنم باهاش گریه می کنم ، خیلی این فیلم رو دوست دارم مخصوصا بازی لئوناردو دیکاپریو رو خیلی دوست داشتم . به نظر خیلی ها فیلم مسخره ایه ولی من خیلی دوسش دارم به نظر من جک باید زنده میموند !
امتیاز:10

[mohammad1992]

http://picoup.ir/images/14284085569530267689.jpg
The Conjuring 2013
امتیاز:7.6
موضوع : ترسناک | هیجانی
زمان : ۱ ساعت و ۵۲ دقیقه
خلاصه داستان : یک خانواده در زندگی روزانه خود با ارواح کسانی که قبلا در آن خانه زندگی میکردند روبرو میشوند! دو کارآگاه موارد ناشناخته و ماورائی به اِد و لورین در جدید ترین تحقیقات خودشان به خانه ی آنها میروند تا پرده از اتفاقات غیر طبیعی رخ داده در آن بردارند اما به زودی متوجه میشوند که این پرونده یکی از متفاوت ترین و عجیب ترین پرونده زندگی آنان است.

.
هشدار : تماشای این فیلم به افراد زیر ۱۸ سال و مبتلایان به بیماری های قلبی پیشنهاد نمیشود.

من به خاطر نقش این خانمه Vera Farmigaکه در سریال بیتس موتل بازی میکنه دیدم خیلی هیجان انگیز بود ساعت 2 در سکوت مطلق دیدم امتیازم 10

[1passenger]

او دختر

http://www.axgig.com/images/25174749128410979023.jpg

گه این فیلم را نبینید و از دنیا برید عمرتون را به بطالت گذروندین و تا وقتی ندیدین انگار زندگی نکردین .

محوریت داستان درمورد مردی است که با یک سیستم‌عامل هوشمند رایانه‌ای که دارای صدا و شخصیت یک زن است رابطه عاطفی برقرار میکند. این اولین فیلمنامه‌ایست که جونز به تنهایی نوشته است. او نخست در سال ۲۰۱۳ در فستیوال فیلم نیویورک به نمایش در آمد و پس از آن در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۳ بصورت عمومی در ایالات متحده اکران شد


http://www.axgig.com/images/07858912400352635608.jpg

سامانتا :‌ چه مشکلي پيش اومده؟
تئودور: نميدونم. فقط يه عالمه خواب.راجع به همسر سابقم، کاترين ميبينم....که توش با هم دوستيم
مثل قديما......ما ديگه باهم نيستيم....و هيچوقت با هم نخواهيم بود
سامانتا :‌اون عصبانيه؟
تئودور:آره .فکر کنم خودم رو ازش مخفي کردم..و در رابطه‌مون اون رو تنها گذاشتم
سامانتا :چرا هنوز طلاق نگرفتين؟
تئودور: خب، تو نميدوني از دست دادن
کسي که برات مهمه، چه حسي داره


امتیاز من 10 /10

بهترین فیلمی چه این چندسال اخیر دیدم ..!

[1passenger]

http://picoup.ir/images/18937781960999499388.jpg
Gravity 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1454468/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه:داستان فیلم درباره ی دو فضانور با بازی جورج کلونی و ساندرا بولاک هست که در فضا با مشکلات بزرگی مواجه میشن و باید تمام تلاششون برای زنده موندن رو بکنن...
از نظر من این فیلم توجه بیش از حدی بهش شده!داستان و فیلمنامه ی فیلم از حد یک فیلم معمولی بالاتر نمی ره !علی رغم بازی قابل قبول جورج کلونی در نقش خودش ولی ساندرا بولاک انطور که باید طبیعی بازی نکرده و کمی حس مصنوعی بودن به ادم دست میده!بزرگترین نقطه ی قوت فیلم جلوه های ویژه ی اون هستن که به صورت اعجاب اوری واقعی از کار در اومدن!در کل اگر جلوه های ویژه ی این فیلم نبود قطعا جزو کاندیدا های اسکار هم قرار نمی گرفت!
نمره:7/10
...
...
http://picoup.ir/images/02700041327352937714.jpg
Her 2013
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1798709/?ref_=fn_al_tt_1)
خلاصه:داستان درباره ی مردی به نام تئودور(خواکین فنیکس)که در عشقش شکست خورده و تبدیل به مردی گوشه گیر وتنها شده که ناگهان با یه سیستم عامل سخنگو اشنا میشه و کم کم بهش علاقه مند میشه...
این فیلم از نظر من قطعا بهترین فیلم 2013 هست!و مطمئنا در اسکار نادیده گرفته خواهد شد!چون اسکار همیشه برای یه عده ی خاص بوده!بازی خواکین فنیکس در این فیلم فوق العاده درخشان هست و حالات صورتش در بعضی از سکانس ها به اندازه ی خط ها دیالوگ تاثیر داره!ایده ی این فیلم واقعا نو و مبتکرانه هست و پایانش سوالات بی جواب زیادی رو در ذهن مخاطب به وجود میاره!و در اخر موسیقی های به کار رفته در فیلم واقعا با فضای فیلم همخوانی دارند و زیبا هستند...
نمره:9.5/10



من نمره ده میدم به این فیلم ..! چون ایرادی نداشت واقعا ..!

دوستان قبل از تماشا فیلم her حتما درمورد Alan Watts بخوانید

http://en.wikipedia.org/wiki/Alan_Watts

[Irag]

http://picoup.ir/images/21352110673278141999.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt0816442)



The Book Thief 2013


»» ليزل ميمنگر يه عاشق كتاب كه پدر و مادر و برادر كوچيكه رو از دست داده و حالا صاحب يه پدر و مادر جديد شده يعني "ليزل" تنها دختر خانواده‌ي هوبرمن. همه‌ي اين‌ها در دوره‌ي اوج سروري حزب نازي اتفاق ميفته يعني دوره‌ايي كه تمام كتاب‌هاي ضدملي آتش زده ميشه و جهود از كشور اخراج مي‌شوند دقيقا مشابه وضعيت "مكس واندربرگ" جوان كه براي فرار از دست حزب نازي به زيرزمين خانه‌ي جديد "ليزل" پناه آورده ...

[اشتباه نكنيد داستاني كه از زبان روايتگر مي‌شنويد حكايت زندگي "ليزل" نيست در واقع "ليزل" بهانه‌ايي خوشگل و خواستني است براي داستان اصلي يعني "زندگي جهودي جوان به نام مكس واندربرگ".]

دو عاشق كتاب يا شايد هم 3 عاشق كتاب نه صبر كنيد يا شايد هم 4 عاشق كتاب! به شرط اينكه "خانوم السا هيبرمن و رودي در نقش پاپا" رو به جمع دونفره‌ي ليزل و مكس جهود اضافه كنيم. خب اين جمع همه كتاب‌خوان و عاشق‌پيشه يكي پسر جوان از دست داده يكي ديگر بي‌پدر و مادر بزرگ شده و ديگري يه پير خوش‌فكره و آخري هم "جهود"ه (اين كلا براي اثبات بي‌گناهي و خوب بودن كافيه!) توي بدترين وضعيت گرفتار شدن »» "جنگ" و فرمانروايي حزب نازي، همه‌ي نشانه‌ها براي ايجاد "ضديت" كافيه ديگه.

البته فيلم به همين چيزها هم كفايت نمي‌كنه يعني دوست داره بلندتر از اين جمع 4نفره شعار بده به همين خاطر "ليزل" و "رودي" رو مجبور مي‌كنه توي يه ديالوگ پرحجم (سن‌بالا) اون منظور خيلي مهم رو فرياد بزنند: "من از هيتلر متنفرم". اين فرياد كه بارها تكرار ميشه همون حكايت غلوآميز فيلم‌هاي شعاري وطني است كه يه رزمنده با يه كلاش جان هزاران سرباز بعثي رو مي‌گيره. مشكلات اين جور فيلم‌ها كه پر از "نفرت" هستند روي آوردن به همين "حكايت‌هاي تابلو و شعاريه" در حاليكه بهتره به جاي فرياد زدن يا تمسخر، اين قسمت به "تماشاگر" واگذار بشه تماشاگري كه حسابي با تك تك آدم‌هاي مثلا مظلوم هم‌ذات‌پنداري كرده و از تير و موشك و فضاي خشن عصبي شده.

[منظور و شعار و نفرت، همه‌ي اينا يه سري چيزهاي قشنگه و بد هم نيست ولي وقتي بدرد بخور هستن كه به مابعد فيلم واگذار بشن نه توي دل فيلم به زور ديالوگ و نماد جا بگيرند.] كنار آمدن با چند زبانه شدن فيلم هم واقعا كار مشكليه گاهي اوقات ديگه غيرقابل تحمل ميشه. (مثل كلاس درس).

امتياز: 5

اعتراف: 50درصد فيلم (اگه درصدش از اين بيشتر نباشه) رو از دست دادم چون اين يه فيلم اقتباسي بود. خوب من كتاب رو نخوندم تا از اين قضيه سردربيارم.

[Headache]

http://picoup.ir/images/32328900397616912376.jpeg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2551492/)

Wajma


خلاصه داستان:
زندگی یک دختر و پسر افغانی دلداده هم را نشان می دهد که سعی میکنند از پس موانع جلوی راهشون بربیان اما...


نظرشخصی:
اول از همه بگم که تا امروز فکر نمیکردم افغانستان غیر کلیپ اعدام و ترور اصلا سینما و بازیگر داشته باشه.

وژمه، داستان وژمه و مصطفی است که در جامعه سنتی افغانستان به گذران زندگی می پردازند، جوانانی که سعی می کنند جسما همرنگ جامعه باشند اما فطرتا و ذهنا بدنبال آرزوهایی هستند که با عرف جامعه در ستیز است.
مصطفی در قالب یه جوان عاشق پیشه برای وژمه گیتار مینوازد و میخواند و آینده ای رویایی را برایش به تصویر می کشد اما در اندک زمانی آن آینده زیبا و رنگارنگ تبدیل به بخت سیاه دخترک می شود، وژمه بعد از مدتی متوجه می شود از مصطفی حامله شده، بعد از بازگو کردن این مطلب با شریک خود از سمت مصطفی به شدت ترد می شود، مادر وژمه متوجه رفتارهای غیر عادی او شده و در نهایت از کرده دخترش با خبر شده و پدر وژمه را تلفنا در جریان اتفاقات می گذارد، پدر وژمه که یک متخصص خنثی سازی مین و موشک های عمل نکرده است حالا خود به بمبی تبدیل شده که با هیچ یک از روشهای مرسوم نمی توان آن را خنثی کرد. با ورود پدر به خانه تلخی روزگار وژمه بیشتر از قبل می شود، مادر و برادر وژمه هم از گزند عصبانیت پدر در امان نمی مانند، برادر به جرم بی غیرتی و مادر به جرم کم کاری تنبیه می شوند، دخترک قصه ما در نهایت سعی به خودکشی میکند که با دخالت خانواده کارش خنثی و نیمه تمام می ماند.

واقعا نتونستم نقصی در فیلم پیدا کنم، اشاره به موضوعات روز افغانستان و ناهنجاری های فراوان جامعه افاغنه، سرگرمی های پوچ مثل نبرد سگ ها یا کفتر بازی، بی وجدانی جنس مذکر جامعه با توجه به محدودیت های شدید جنس مونث از نکات مثبت و بسیار ملموس فیلمه.


امتیاز:10

[AdibTE]

Delivery Man 2013

http://www.ephotobay.com/image/delivery-man-2013-02.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2387559/)


خلاصه داستان : دیوید که یک مرد بالغه از یه مرد خبر میرسه بهش که قبلا وقتی که برای پول اهدای اسپرم کرده حالا اسپرم های اون تبدیل به بچه شدن که به شدت دنبال پدرشون میگردن :Smiley36:

دیوید هم برای اینکه اونارو پیدا کنه دونه دونه لیست بچه هاش رو نگاه میکنه و بهشون کمک میکنه بدون اینکه بدونن و ...


نظر شخصی : فیلم، فیلم جالبیه ینی تاحالا ندیده بودم چیزی اینچنینی :Smiley36: یهو یکی میادو و میره چه چیزایی اهدا میکنه :Smiley10:. وقتی به بچه هاش میگه که من پدرتونم وقتی مردم مسخرش میکنن اون بدون اینکه خودشو معرفی کنه با وکیلش ازونا شکایت میکنه و پول میخواد ینی در اذای مسخره هایی که میکننش ازشون پول میگیره واقعا فیلم جالبی بود کلی حال کردم:Smiley36:



امتیاز : 7
IMDB : 6.4


پ.ن : آغا این فیلم هیچگونه صحنه اخلاقی نداره:Smiley69: ولی حرفایی که میزنن از صحنه ها بدتره:Smiley14::Smiley36:

[Irag]

http://picoup.ir/images/26808532198389363155.jpg http://picoup.ir/images/29531027382786505446.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt2084989) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0397619)


Upstream Color : ابتدا كه فيلم شروع ميشه شاهد يه سرقت نامتعارف از جنس "علمي – پژوهشي" هستيم مرد جواني رو مي‌بينيم كه با پرورش يه سري گياه و كرم به يك "چيز" خطرناك دست پيدا كرده تا با استفاده از اين "چيز"، ملت رو سركيسه كنه اونم به ساده‌ترين روش ممكن البته در دست‌يابي به چنين روشي مطالعه‌ي كتاب جناب آقاي "والدن" به نام "نافرماني مدني" بي‌تاثير نبوده است ... (يه ذره اين آخري ادبياتم مثل خود فيلم، پژوهشي شد.)

تا پايان سكانس اول احساس مي‌كنيم عجيب‌تر از اين پيدا نميشه (اجراي اين روش سرقت فوق‌العاده است حتما تماشا كنيد. نه تا آخر فيلم فقط تا پايان همين سكانس سرقت) ولي هرچقدر فيلم جلوتر ميره و داستان و روايت متفاوت (فقط متفاوت) فيلم حجم‌ش بزرگ‌تر ميشه بهانه‌هاي شما براي تماشاي فيلم تا به آخر، كوچيك‌تر ميشن تا جايي كه در پايان تازه متوجه مي‌شويد كه تمام مدت داشتيد به جاي تماشاي يه "داستان" متفاوت؛ "نظريه"‌‌ي تصويري تماشا مي‌كرديد.

خلاصه‌ي "رنگ سرچشمه": تمثيل و تفسير و تاويل. (هتريك) تجربه‌ي "درخت زندگي" و "يك اديسه‌ي فضايي" و "هولي موتورز" و ... تكرار همه‌ي اينا. اين سينماي نخواستني شبيه اينكه به موسيقي رپ بدون صدا گوش كنيد.

امتياز: 2

Samaritan Girl : اصلا مهم نيست دو تا دختر دبيرستاني "يو‌جين" و رفيقش با عنوان يك عدد جن**ه هندي، مشغول جمع‌آوري پول آن هم به روش كاملا غيراخلاقي هستند (تن‌فروشي‌ه كه بنابر متني كه كيم‌كي‌دوك نوشته چندان بد هم نيست حداقلش اينكه هربار بعد از انجام عمليات، Vasu Mitraي كره‌ايي لبخند مي‌زنه.) اون چيزي كه مهمه "اعتماد به نفس" عجيب اين كارگردان كره‌ايي كه چقدر راحت يك داستان به اين مهمي رو با بازي‌هاي بچگانه و آماتوري و سكوت‌هاي بي‌مورد بازيگرها و "كاريكاتور" كشيدن از جامعه (پر از آدم بد) داغان كرده.
سالي دوتا فيلم ساختن عوارض داره نمونه‌اش همين آقا.

امتياز: 0

پ.ن: اين دوتا فيلم كاملا مشابه هم هستن. كجا؟! در "توضيح نظريه". يكي به روز تصاوير جدا از هم (خوراك منظورتراشي براي منتقدين.) ديگري به زور توصيف مجسمه‌ي مقدسي در ايتاليا آن هم وسط يه گفت‌وگوي خانوادگي!

[hadi2006mi]

اون چيزي كه مهمه "اعتماد به نفس" عجيب اين كارگردان كره‌ايي كه چقدر راحت يك داستان به اين مهمي رو با بازي‌هاي بچگانه و آماتوري و سكوت‌هاي بي‌مورد بازيگرها و "كاريكاتور" كشيدن از جامعه (پر از آدم بد) داغان كرده.
سالي دوتا فيلم ساختن عوارض داره نمونه‌اش همين آقا.
ایرج جان اینجا رو با تو کاملن مخالف هستم داستان جمع کردن پول برای هدفی که دارندو تنها و اسونترین راهی که به ذهن دخترهای نوجوان میرسه همین فاحشگی هست بازیها اگر به دلت ننشسته است که من حرفی ندارم نظر شخصی خودت هست .سکوتهای که در بازیها وجود داره به نظر من در راستای القای تطهیر و شاید عذاب وجدانی هست که کاراکترها در مقاطع فیلم دچارش میشند بخصوص سکوت کارگاه در مواجه با ادمهای که با علم به این که دخترها سنشون برای فحشا کم هست ولی بدنبال لذتهای خودشون هستند و کارگاه دچاراستیصال میشه در مواجه با این ادمهای که اون داره براشون از جونش مایه میگزارد.
درباره چهره کاریکاتورگونه جامعه (ادمهای بد) هم خدمت عرض کنم انسانهای که حاضر به س... با دختری که همسن دختر خودش هست رو نمیدونم چطور باید به تصویر میکشید انحطاط و فساد جامعه رو به خوبی نشون داد این فیلم هیچ شخصیت خوبی نداشت که بخواهد به تصویر بکشد اصولن کیم کی دوک نگاه مثبتی به جامعه ندارد و امیدوار به نجات بشریتم نیست به همین دلیل در فیلمهاش رگه های از روح ازاری دیده میشود.
دیدن این فیلم رو به دوستان پیشنهاد میدم نمره اش 6 هست

[Mikado]

http://picoup.ir/images/04016198683517815103.jpg

Through a Glass Darkly (http://www.imdb.com/title/tt0055499/)


چه میکنی که شادی شوی در میان غم که آکنده شده وجودت از آن، و زندگی به اندازه کافی مگر غم ندارد که بیافزاید دور زمانه به آن با درد و رنج و بیماری و جبر زمانه؟ چه میکنی که دور شوی از تاریکی و از میان روشنایی بر خیزی؟

سه نسل در این فیلم نمایش داده میشود، هر که غم خود را دارد و از آن دوری میجوید، اینکه کدامین بیشتر به مرز سقوط رسیده است مساله نیست، اینکه چرا به این مرز رسیده اند هم جای سوال نیست، مهم واکنش هایی است که به این درد و سقوط داده میشود، بار زندگی ملالت آور تا چه حد توان خُرد کردن کسی را دارد، فروپاشی فردی و احساسی چه قضاوتی از فرد در دیدگاه دیگران ایجاد میکند.

"کارین" روشنایی را انتخاب میکند یا تاریکی، اصلا توان تصمیم در این باره را دارد؟ به واقع مساله این است؟ من این طور فکر نمیکنم، به نظر من سوال مهمتر این است که آدم هایی که صدمه میخورند تا چه حد میتوانند تحمل کنند و دقیقا کجا محل خرد شدن آنان است، مصیبت اکتسابی است یا ارثی؟ آیا ما همه از پدران خود آنچه هستیم را به ارث میبریم یا فقط تظاهر میکنیم که بهتریم؟
هر چقدر از دایره تقسیم دور شویم، باز هم سرنوشت به ما بر خواهد گشت؟

http://picoup.ir/images/08271750210157762410.png

امتیاز من به فیلم

[Léon]

http://picoup.ir/images/30782702845692835118.png (http://picoup.ir/)
http://picoup.ir/images/53315193412067911319.jpg (http://picoup.ir/)

بازیگران:
http://picoup.ir/images/61075345043119885535.png (http://picoup.ir/)


سالِ 2009 با اکران The Hangover 1 انقلابی در ژانر کمدی در سینما پدیدار شد,بعد از سالها اثری در این ژانر اکران شده بود که علاوه بر داستانِ کمدی(در عین حال خلاقانه ای) که داشت خبری از صحنه ها و شوخی های ج/ن/س/ی فراوون نبود(مثل خیلی از کمدی های چندسالِ اخیر) این اثر بارکمدی رو خیلی قشنگ رو داستان و بازیگرها پیاده کرده بود و پیش میبرد,این اثر تا حدی درخشید که تونست تو سایت معروف و معتبر IMDB با احتساب 428231رای ریت 7.8 رو اَز آنِ خودش کنه(که این ریت برای یه فیلمِ صرفا کمدی یه ریت فوق العاده ایِ) البته این درخشش به همینجا ختم نشد و The Hangover 1 تونست 73/100 متااِسکور رو هم کسب کنه...



از اوونجایی که هالیوود سابقه ی درخشانی تو گندزدن به آثار سینماییِ محبوب به شکل ادامه دار کردنشون داره تو سالِ 2011 میبینیم که قسمت دوم The Hangover اکران میشه,خیلی ها(مثل خودم) مشتاقِ دیدن قسمت دوم بودن(با خاطره ای که از قسمت اول داشتن البته) متاسفانه قسمت دوم از هر لحاظی(چه داستانی چه بازیِ کاراکتر ها) کُپی پِیست شده ی قسمت اول بود همون فرمول هایِ اولیه که باعث شهرت و محبوبیت قسمت اول شده بود تو قسمت دوم هم عینا استفاده شد...



اما داستان از اوونجایی که شروع میشه که سازندگان تصمیم میگیرن قسمت سومی هم برای این مجموعه در نظربگیرن...
تنها عاملی که(از نظر من) باعث میشه قسمت سوم The Hangover برای یک بار فقط یکبار قابل دیدن باشه Zach Galifianakis و Ken Joeng هستند...
http://picoup.ir/images/85768653068587488756.png (http://picoup.ir/) http://picoup.ir/images/80538325302881566696.png (http://picoup.ir/)



در قسمت سوم متاسفانه کلا بردلی کوپر و دوستانش(اد هلمز و داگ) هرچقدر که سعی میکنن بازی روتین و روالی داشته باشن اما کلا تو حاشیه قرار گرفتن و اصلا به چشم نمیان,داستان خیلی کلیشه ای و مسحره است,فیلمنامه دارای باگ هایِ فراوونیِ,مثل دو قسمت قبل هیچ گره ای در داستان وجود نداره(اگر هم داشته باشه خیلی راحت باز میشه) از این لحاظ The Hangover III هیچ شباهتی به The Hangover نداره انگار یه فیلمِ دیگس با همون بازیگرها همین!! البته با این همه زوال! قسمت سوم از کاراکتر هایی مثل Mr Chow و alanبهره میبره دو شخصیتی که به تنهایی لازم و کافی هستن تا شمارو روده بر کنن از خنده...

در نهایت:
قسمت سوم The Hangover یه شکست اساسیِ برای این مجموعه,که صرفا برای فروش ساخته شده بود و بس
بهیچوجه منتظر دیدن یه اثر هیجان انگیز و کمدی مثل قسمت اول(با کمی ارفاق قسمت دوم) نباشید
اگر هم ندیدینش هیچی رو از دست ندادین

ریتِ من به فیلم: 5/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/28461924329214303002.jpg http://picoup.ir/images/05067921514664615458.jpeg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1731141) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1632547)


Cold Fish : چند ساعتي بيشتر نيست كه با آقاي "شاماتو" و خانواده‌ي 3نفره‌ي جمع و جورش و فروشگاه ماهي‌گرميسري‌ش در شهر فوجيما آشنا شديم كه سر و همچنين كله‌ي مرد خوش‌مشرب و عجيب و غريبي به نام "مستر مواراتا" كه خيلي اتفاقي علاقه‌ي شديدي به اين خانواده داره؛ پيدا ميشه ...

ميخواي زنده بموني ... زندگي پر از درده! اين آخرين ديالوگ آقاي شاماتو خطاب به دختر نوجوانش‌ه زماني كه داره توي خون خودش جفتك ميزنه. و اگه مثل من اهل دنبال كردن يك فيلم ژاپني با تايم 150 دقيقه‌ايي نيستيد بهتره از همين پايان به سمت اول حركت كنيد يعني دقيقا از زماني كه تمام "حكمت" سلاخي شدن‌ها و سر و صداها با همين تك جمله معجزه‌گر تفسير ميشه.
چقدر دنياي اين فيلم كوچيك و برعكس تايم طولاني و خسته‌كنندش، زودگذره! در دنيايي كه تمام حواس‌پنچگانه يا حتي شش‌گانه‌ي استاد بزرگوار "Sion Sono" (كارگردان فيلم) معطوف به چند جمله و ديالوگي شده كه براي توجيه همه‌ي اعمال خشن و سخيفش در پايان به اونا احتياج پيدا كرده. حتي اگه همه‌ي اين اتفاقات خود واقعيت باشند نه "براساس"ش بازهم هنوز تا تبديل شدن به يه فيلم زيادي فاصله داره.

پ.ن: براي لذت بردن و سرگرمي از يه فيلم تماما خشن اين گزينه‌ي مناسبي نيست چون تمام لحظات سنگين فيلم به اعتبار "خام" بودن كنار هم قرار گرفتن نه جذابيت و دلپذير بودن.

امتياز: 5

Enders Game : دعواي تكراري موجودات بيگانه و دوستان بوستان زمين! (فعلا اينطور به نظر مي‌رسه تا جلوي انتشار يه اسپويل در قالب يك خلاصه داستان ناقص گرفته بشه) ...

نمي‌دونم اين چيزهايي كه آمريكايي‌ها از رمان‌ها و كميك‌ها مي‌سازند قراره قند توي دل چه نوع مخاطبي رو آب كنه بخصوص اگه شما اهل و خوره‌ي "مانگا و انيمه"‌هاي فصلي و سينمايي ژاپني باشيد كه حداقل هزاران بار با طراحي‌هاي متفاوت و ايده‌هاي متفاوت‌تر از اين "هاليوود" پفكي چينن داستان‌هايي با فضا و موضوعات مشابه ميل فرموديد. حالا فرقي هم نمي‌كنه چه نوجوانانه باشه يا بزرگسالانه يا اصلا پدربزرگسالانه.

[ احتمالا مخاطب هدف يا "مايكل جكسون" فقيد بوده يا "وودي آلن" (+) (http://khabarfarsi.com/ext/8110080) تا در تاريكي سينما با تماشاي "اندر" و رفقا آن هم در اندازه و رنگ‌هاي متفاوت حسابي دلي از عزا دربياورند. ]

امتياز: 0

[Irag]

http://picoup.ir/images/56302470399436866998.png



http://picoup.ir/images/84794834910756537234.png (http://www.imdb.com/title/tt1660302)


»» موريل: بايد توي مراكش دفن‌شون كني ...

بعد از تماشای فیلم میشه دو جور در موردش قضاوت کرد:

خوش‌خيم: اغراق نمي‌كنه يا حداقلش اينكه به "اغراق" تمايل نداره دوست داره اون چيزي كه هست رو نمايش بده اون چيزي كه داره از درون، "موريل" رو ذره ذره ميخوره اون "چيز" شگفت‌انگيز رو به من و شما نشون بده. همين. يعني روايتي از فاجعه به فاجعه چيزي كه تقريبا هركسي با خواندن تيتر خبر اين اتفاق واقعي توي ذهنش از زندگي موريل و منير (اين يه اسم پسرونه‌ي مراكشي‌ه!) احتمالا ساخته : يك عدد زندگي زهرماري كه با زهرمار هم تموم شده دقيقا مشابه نوع روايتي كه فيلم با يه سكانس ابتدايي از آخر به اول آغاز كرده با بازي معركه‌ و گريم بي‌نظير خانوم بازيگر Émilie Dequenne در نقش موريل.

بدخيم: فيلم مجموعه‌ايي است از "فوبيا" در اشكال و انواع مختلفش كه شايد به بهانه‌ي همين "براساس واقعيت" (شايد) بشه يه جوري بيخيالش شد به هر حال فيلم چه "صادق" باشه چه "ظريف"، اين "ترس" از چندفرزندي و وصلت با يه خارجي و بزرگتري به نام "آندره" هميشه در تمام سكانس‌ها وجود داره بخصوص براي مخاطب "مونث" كه تا مدت‌ها "موريل" (يا شايد هم تا آخر زندگيش!) رو بخاطر خواهد سپرد ... و اين "خاطره" خطرناك‌ترين اتفاقي است كه فيلم خواسته يا ناخواسته براي ايشان فراهم كرده.

حالا خوبه همه‌ي اين بدخيم‌ها يا حتي همون روايت خوب در بخش "خوش‌خيم" رو در كنار عنوان دوم فيلم قرار بديم »» "تا سرحد جنون"! بيا و درستش كن. اگه بشه اون "فوبيا" رو هم زيرسيبيلي رد كرد با اين عنوان ترسناك چه كنيم.

امتياز: 6

[Irag]

http://picoup.ir/images/32964720798041638280.jpg http://picoup.ir/images/42167508698181145627.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1069238) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0206013)


Departures : آقاي كوباياشي جوان با يه ویولن سل غول‌پيكر عضو اركستري‌ست كه همين ديشب بعد از يه اجراي مرتب در يك عدد سالن سوت و كور "منحل" شد و به همين خاطر آقاي كوباياشي با نام كوچك "داياگو" به پيشنهاد همسر مهربانش راهي روستا و محل تولدش ميشه تا زندگي آسان‌تري نسبت به شهر داشته باشند ولي موقعيت و شغل جديد "داياگو" در روستا كه شغل شريف "اجراي مراسم غسل"ه زندگي رو براي اطرافيانش ذره‌ايي سخت مي‌كنه ...

از نوازندگي و نوازش يك عدد "ویولن سل" آن هم در يه اركستر حرفه‌ايي تا نوازش اندام مرده‌ي يك پيرمرد يا يك پيرزن يا يك خانوم جوان يا حتي يك كودك خردسال چندان فاصله نيست اين رو ميشه با تماشاي زندگي مرد جوان قصه‌ي فيلم " Departures" درك كرد. ديگران هم هستند تا مثل هميشه مخالفت كنند و از "ساز" و ابزار نوازندگي جديد شما انتقاد. اين هم براي جذاب كردن اين موقعيت يكنواخت فكر كنم كافي باشه!

من با اينجور داستان‌ها يا بهتر بگم "موقعيت"‌ها مشكل ندارم ولي خب بسنده كردن به همين يك خط كافي نيست به نظرم نيازه تا يه جاهايي كار "تماشايي" بشه و تصاوير زيباتر و گرنه خب اين قراره كجا و چه زماني بين "سينما" و "فيلم تلويزيوني" فاصله بندازه.
خوبيه زندگي جديد آقاي كوباياشي اميدواري و احساسي بودنشه و گرنه بحران‌سازي براي چنين موقعيتي و رها كردنش توي بحران آسان‌ترين كار ممكنه كه خداروشكر توي اين فيلم "َشرقي" از اين خبرها نيست.

امتياز: 6

My Neighbors The Yamadas : قراره 90 دقيقه يا بيشتر با يك خانواده‌ي ژاپني از نوع "يامادا"ش آشنا بشيم. از "اتحاد مردانه" در خانواده گرفته تا "ازدواج به سبك يامادا" همه رو با تمام جزئياتش توي اين انيمه‌ي اخلاقي آموزشي قراره تماشا كنيم اين شما و اين هم خانواده‌ي "يامادا" ...

خانواده‌ي يامادا اصلا داستان نداره پس اگه دنبال يه انيمه‌ي سينمايي از جنس "قصه‌گو" و "هيجاني"ش هستيد اين بي‌ربط‌ترين گزينه براي شماست. پس لطفا از همين راهي كه اومديد محترمانه برگرديد و گرنه **...**.
خلاصه‌ترين جمله براي معرفي اين انيمه: به شوخي گرفتن يا بهتره بگم روايت "نمكي" از روزمرگي‌هاي يه خانواده‌ي ژاپني‌ست همين. كه اگه واقعيتش رو بخوايد 60درصد از مجموع اتفاقات و انواع و اقسام نصيحت‌هاي انيمه رو ميشه در يه خانواده‌ي ايراني (امروزي) پيدا كرد پس اينقدر هم با چيزي كه قراره تماشا كنيد "بيگانه" نيستيد. بخصوص وقتي به موقعيت‌هاي مشابه و تجربه‌هاي شيرين "در خانه" برسيد مثل: "دعوا سر تماشاي يه برنامه‌ي ورزشي يا سريال موردعلاقه‌ي خانوم‌هاي خانه" يا "پرسش‌هاي اعتقادي پسر نوجوان خانواده" (جبر يا اختيار!) و ...

يامادا شيرين هست ولي معلوم نيست از "كجا"ست و در "كجا" متوقف ميشه و اين در كنار بدون اتفاق بودنش بعد از يه مدت آزاردهنده و خسته‌كنندست. خلاصه اينكه قصد و هدف ورود به خانه‌ي ياماداست براي آشنا شدن و نصيحت‌گرفتن و لذت بردن از سادگي اين خانه و تقريبا همه چيز به يه انيميشن "آموزشي تربيتي بدون قصه" تبديل شده.

*توصیه: شما هم اگه مثل من زياد اهل تحمل "آموزش‌ و پرورش" نيستيد به بهانه‌ي "طراحي" فوق‌العادش امتحان كنيد.

امتياز: 6

[hadi2006mi]

خوبيه زندگي جديد آقاي كوباياشي اميدواري و احساسي بودنشه و گرنه بحران‌سازي براي چنين موقعيتي و رها كردنش توي بحران آسان‌ترين كار ممكنه كه خداروشكر توي اين فيلم "َشرقي" از اين خبرها نيست.
در ادامه صحبتهای ایرج با توجه به اهنگساز بودن شخصیت اول فیلم شما میتونید از یک موسیقی دلنشینم لذت ببرید و همچنین بازیهای فیلم به نظر من خوب از اب دراومده ودر کنار داستانی که بهر حال کششی برای دیدن فیلم تا انتها رو به تماشاچی تحمیل میکند برخی فیلمها ارزش یکبار دیدن رو دارد من به این فیلم نمره 7 میدم

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/57160184742399084418.jpeg (http://picoup.ir/)

Bride and Prejudice

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0361411/)

خلاصه: یه اقتباس دیگه از غرور و تعصب جین آستن!

بعد از دیدن دو فصل پشت هم مردگان متحرک لازم بود یه تنوعی ایجاد کنم چی بهتر از یه فیلم هندی از داستانی که عاشقشم! (در حقیقت من به هیچ عنوان جز عشاق کتاب نیستم و حتی به زور تمومش کردم! اما عاشق فیلم هاش چرا!) از نظر من در هیچ جای دنیا به اندازه ی هند (در واقع فیلم های هندی!) رنگ وجود نداره! یعنی اصلاً دلم آدم باز می شه انقدر تنوع رنگی زیاده! این داستان هم که خودش پر از تجمل و مراسم رقص و نوره! چیز زیادی نمی شه راجع به فیلم گفت به جز این که فقط فقط به درد خوب کردن حال آدم می خوره!

امتیاز: 6



http://picoup.ir/images/91814067539385810785.jpeg (http://picoup.ir/)

Monsters University

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1453405/)

خلاصه: مایک بالاخره وارد دانشگاه هیولاها می شه که به یه ترساننده تبدیل بشه اما توی روزای اول از کلاس اخراج می شه...

من خیلی خیلی زیاد کمپانی هیولاها رو دوست داشتم و فکر می کردم این فیلم قراره یک کم من رو یاد کمپانی بندازه! اما اصلاً توی این کار موفق نبود! کار گرافیکی و تصویر زیبایی داشت اما شخصیت پردازی و داستان خوب نه! البته شاید بیشتر به خاطر قسمت اول بود که ضعیف به چشمم اومده! اما در کل نیمه ی دوم بهتر از اول بود و بیشتر پسندیدمش!

امتیاز: 5.5

بعد از این که حالم سر یخ زده گرفته شد توقع بیشتری از دانشگاه هیولاها داشتم که بازم برآورده نشد!

[Mikado]

http://picoup.ir/images/95715755898504487856.jpg



Idiocracy
(http://www.imdb.com/title/tt0387808)

چقدر بد که کمپانی فاکس در زمان پخش این فیلم در سال 2006، از این فیلم ناامید بود و بدون سر و صدا و به آرامی فیلم را به گیشه بُرد!

فیلم "Idiocracy" هجویه ای است از آینده، آینده ای که در آن افرادی با بهره هوشی پایین بیشتر از افراد باهوش شروع به زاد و ولد میکنند و جمعیت احمق دنیا با یک رشد فزاینده باعث تباهی دنیا میشود، در این میان فردی با هوش ـه متوسط در قرن حاضر در یک آزمایش ارتش به خواب مصنوعی میرود و به اشتباه در پانصد سال دیگر بیدار میشود، در زمانی که هوش متوسط او تبدیل به بالاترین هوش روی کره زمین میشود.

این فیلم واقعا مهجور مانده و شاید یک دلیل عمده آن ترس فاکس از شکست سنگین آن بود، که باعث شد هیچ تبلیغی روی آن نکند. فیلم از لحاظ کمدی، لحظه های "از خنده روده بُر شونده"! ندارد، ولی کمدی آرام و جا افتاده ای است که توجه به نکات ریزی که به آن اشاره دارد میتواند توقع شما را برآورده کند. اشاره های ریز آن به ورزش، تبلیغات، تجارت، موسیقی و باقی جزئیات در نوع خود جالب است. فیلمی نیست که خیلی بتوان آن را به فردی توصیه کرد، بیننده خاص خودش را میخواهد. البته امیدوارم از دست کاتولیک های دُگم ـه نان به نرخ روز خور هم در امان بماند!

نام این فیلم بازی با کلمه "Ideocracy" است (ترکیبی از ایدئولوژی و قدرت) و ایدئولوژی را با حماقت idiocy برابر دانسته

(Idiocracy <-> Ideocracy)

[Irag]

http://picoup.ir/images/61450029563941283075.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg


»» در سال 1971 دختري به نام لوسي كه چند ماهه شكنجه شده (اين رو ميشه از سر و وضع آشفته‌اش در همون نگاه اول فهميد) از كارخانه‌ي متروكه‌ي "چمفرس" فرار مي‌كنه و به آغوش گرم "پزشكان" و مامورين مي‌پيونده و در موسسه‌ي حامي فرزندان فرانسه با دختري به نام "آنا" آشنا ميشه و هرگز از ماجراهاي آن كارخانه با كسي به غير از "آنا" حرف نمي‌زنه ...

من هم مثل خيلي‌ها شنيده بودم كه قراره يه فيلم "خوفناك" تماشا كنم و حسابي كنجكاو و بازيگوش شدم تا يه روزي توي يه شب تاريك توي يه اتاق ساكت بدون نور (مقدمه‌چيني يك عدد مخاطب كه دوست داره قبل از اينكه از فيلم تاثير بگيره خودش روي خودش تاثيرگذار باشه.) ديدمش و در آخر متاسفانه چيزي كه گيرم اومد يه سري توضيح مابعد فيلم بود در يه پس‌زمينه‌ي مشكي كه اون اتفاقات فيلم رو توجيه مي‌كرد و اين براي من بدترين اتفاق ممكن بود تمام اون كنجكاوي فروكش كرد و نهايتا هم زود فراموش شد و رفت پي‌كارش.

در Martyrs هرگز نميشه "آرامش" رو حس كرد مگه در اون سكانس آخري كه واقعيت همان سكانس هم باز يه جور "بيماري" و مرض و درد و ساديسم علمي پژوهشي پنهان وجود داره. اين فيلم مريض‌احوال و خشن و بيمار فرانسوي، چندان قصه‌گو نيست بيشتر تمركزش روي ترجمه‌ي عبارت يونايي باستاني است كه براي عنوان فيلم انتخابش كرده يعني همه‌ي اين "لوسي"‌ها و "آنا"ها و اون پيرزن متفكر جمع شدن تا در پايان شامل يه نتيجه‌ي نافهموم از همين كلمه‌ي Martyrs باشند! (چقدر احمقانه)

و مثل هيمشه هم پاي يك ايدئولوگ مذهبي در ميان است. كليشه‌اي كه راحت ميشه از كلام و ظاهر (سربندي كه مشابهت بي‌نظيري با سربند "سيك"‌هاي هندي داره) اون پيرزن عينكي و خونسرد فهميد و چقدر اين كليشه، كليشه است! (چقدر احمقانه‌تر)

خيلي‌ها اين فيلم رو بخاطر خشونتش "غيرقابل تحمل" مي‌دونن ولي به نظرم اينكه شما دائما در يك فيلم مشغول تماشاي يك چيز واحد باشيد حالا شكنجه يا قتل يا هرچي ديگه اين خودش اصولا "قابل تحمل‌تره" تا زماني كه بخاطر يك تعليق يا ابتكار يا يه ايده‌ي جديد و فضاي عصبي گرفتار فيلم بشيد و هر لحظه با تك تك ذرات چيزي كه داريد تماشا مي‌كنيد "همذات‌پنداري" كنيد و براي رها شدن يا آزاد شدن از بند فيلم "خدا خدا" كنيد به همين خاطر خيلي از اين دست فيلم‌ها مثل همين مدل فرانسوي بيشتر از اينكه اصالت داستان داشته باشند و شما رو گرفتار خودشون بكنند مقدمات "فراري" دادن مخاطب رو از پاي فيلم فراهم مي‌كنند. به همين خاطر اعتقاد دارم فيلم‌هاي اجتماعي يا حتي دراماتيك اين ويژگي "غيرقابل تحمل" رو بيشتر از اين جور فيلم‌هاي سطحي دارند.

امتياز: 0

[Irag]

http://picoup.ir/images/04899470137704650990.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0491244)


»» ادامه از داستان قسمت اوله ولي باز شروع داستان همان شروع قسمت اوله! يعني دوباره و بعد از دوسال قراره يك انتخابات درون گروهي بين اعضاي وابسته به مافياي هنگ‌كنگ معروف به "ترياد" برگزار بشه ولي اين‌بار "لاك" به عنوان رياست گروه بايد به واگذار كردن پستش به يكي از اعضاي گروه خودش رضايت بده و اگه قصه‌ي اول رو تماشا كرده باشيد حتما مي‌دونيد كه "لاك" به همين سادگي رياست رو به‌دست نياورده كه بعد از دو سال با پيروي از يه "سنت" مسخره اونم توي يه گروه خلافكاري و مافيايي از دستش بده ...

اگه تاكيدات بي‌مورد كارگردان رو پول و هوس رو بيخيال بشيم (يعني تقريبا 50درصد فيلم رو ناديده بگيريم) چيزي كه اين وسط براي من جذابه، پيروي از يه "سنت" توي يه گروه مافيايي‌ه! چيزي كه اصلا با عقل خلافكاري جوردرنمياد پيروي كردن و احترام گذاشتن به يه "سنت" فقط براي اينكه پول كثيف از مسير آييني و سنتي‌ش زودتر به گردش دربياد و خرج يه سري كارهاي خلافكارانه‌ي ديگه بشه. اين تنها يه بخش قضيه است اينكه حالا بدونيم اين سنت فقط از طريق "انتخابات" ارزشمنده هم خودش يه جور "بازي" جديده!
بازي جديده چون نه "لاك" و نه "جيمي" (پادوي لاك در قسمت قبل) اين دو خلافكار خشن، هيچكدوم به "انتخابات" اعتقاد ندارن و بيشتر از اينكه به روش مسالمت‌آميز يك راي‌ريزي معمولي ايمان داشته باشند به "قدرت" زور و بازو و برندگي "قمه"‌ و "شمشير"‌هاي مدل چيني خودشون متعهدند.

به نظرم سينماي "Johnnie To" (كارگردان فيلم) مجموعه‌ايي است از سينماي "مايكل‌مان" و "جان‌وو" و "اسكورسيزي" و ... يعني سينمايي كه عاشق "آدم‌بد"ها است و از دنياي خلافكاري با تسلط بي‌نظيرش رو تكنيك‌هاي سينماي اكشن يه جور حماسه‌ي تلخ و شيرين درست مي‌كنه. همان‌قدر كه در قست اول عاشق "لاك" شديد به همون اندازه در قسمت دوم ميشه ازش نفرت داشت.

امتیاز: 8

پ.ن: چهره‌هاي شرقي در كنار زبان (چيني) اصلا جذاب نيستند و اين مطمئنا خيلي‌ها رو از پاي فيلم فراري ميده به همين خاطر هميشه دوست داشتم يك زماني بشه از مجموعه اين دو قسمت يا حتي فيلم ديگر اين كارگردان (Drug War) مدلي هاليوودي ساخته مي‌شد اين فكر شيطاني هميشه باهم هست.

[Snow]

http://picoup.ir/images/04824123813487130255.jpg
Cold Mountain 2003
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0159365/)
داستان:مردی به نام (Inman) که به شدت عاشق نامزد خود یعنی آدا هست به جنگ فرستاده میشه و فیلم روایتگر دوری از عشق وتحمل سختی های این دو نفره...
خب من خودم هم هیچوقت نفهمیدم که چرا این داستان به شدت کلیشه ایِ دوری از معشوق و تلاش برای رسیدن به اون برای من همیشه جذابه!...
فیلم روابط بین کاراکتر ها رو خیلی خوب به تصویر میکشه و بازیگر ها(خصوصا جود لاو) نقش خودشون رو قابل قبول بازی کردن.
نیکول کیدمن هم نقش زنی رنج کشیده رو خیلی خوب و روان بازی کرده...کارگردان هم واقعا فیلم رو از یک فیلم ملودرام معمولی به یک فیلم تقریبا عالی تبدیل کرده
نحوه ی چینش صحنه های اینمن در جنگ در کنار زندگی تنها و سختِ آدا واقعا قابل تحسینه!
در کل این فیلم فقط یک داستان عاشقانه نیست...داستان خسته شدن از جنگه.خسته شدن از جنگیدن برای دعوای پوچ *بالا سری ها*
خسته شدن از دوریِ تنها عشق زندگی...
امتیاز:8/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/42895744231456504932.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1316536)



نه چنگال برای غذا خوردنه نه مته برای سوراخ کردن دیوار!


»» برنت جوان عاشق موسيقي متال پسري بي‌احتياطه به همون اندازه كه نسبت به رانندگي توي يه جاده‌ي خلوت آماتور به نظر مي‌رسه در برخورد با دختري به نام "لولا" هم همينطوره و هر بي‌احتياطي عاقبت ناخوشي داره يه وقت ممكنه پدرت رو در يه سانحه‌ي رانندگي از دست بدي و دفعه‌ي بعد "مته" مغزت رو سوراخ كنه! (با اين شدت) ...

بعد از تجربه‌ي مزخرف و اروپايي (فرانسوي) كه سر فيلم Martyrs داشتم حتما نياز بود با همين "تم" (هارور) يه مدل هاليووديش رو امتحان كنم و چقدر اين تجربه‌‌ي آخري دلچسب بود. با وجود اينكه هر دو از يه سرزمين هستند سرزميني از خون و خشونت و ترس و فوبيا به همه چيز و همه‌كس حتي چيزهاي به ظاهر كوچيك و كم‌اهميت ولي اين‌كجا و آن‌كجا.

از آشنازدايي* از ظاهر و باطن يك عدد دختر معصوم دبيرستاني بگيريد تا وحشت از رنگ صورتي و يه قلب تير خورده! اينا رو ميشه از تك تك تصاوير و تك تك رفتارهايي كه در فيلم "وجود" دارند درك كرد اينطور نيست كه براي يه لحظه همه چيز به مابعد فيلم واگذار بشه و با يه سري نماد و نشانه سر مخاطب رو "سرد" كرد. وحشت فيلم يه وحشت واقعيه فقط حال خراب‌كن نيست. حتي ميشه از "موسقي پاپ دخترونه"‌ايي كه گوش "لولا" بهش عادت داره وحشت كرد.
شايد اين فيلم هم مثل اكثر فيلم‌هاي هارور دنبال اثبات يه نظريه‌ (حتي سطحي) باشه ولي خداروشكر هرچي هست و نيست! در قالب قصه تعريف ميشه نه كسي نه شخصيتي (چه فرعي چه اصلي) هدف رو در قالب يه ديالوگ شعاري يا آموزشي توضيح ميده نه ناگهان يك عدد آدم معمولي "فيلسوف" ميشه (رجوع كنيد به تمام قسمت‌های سريال كارآگاه واقعي) هر چه مي‌خواهيد بايد توي همين 80 دقيقه پراسترس كشف كنيد و بس نه "بعدي" داره نه "قبلي".

*شخصيت "لولا" با بازي معركه‌ي خانوم Robin McLeavy معركه است ولي مشكل اينكه مقدمه‌ي آشنايي با موجودي به نام "لولا" كه احتمالا توي هر جامعه‌ايي پيدا ميشه خيلي كوتاهه انگار به كليشه يه دختر دبيرستاني كفايت شده.

امتياز: 6.5

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/49231501990327736271.jpeg (http://picoup.ir/)

The Secret World of Arrietty

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1568921/)

خلاصه: بر اثر اشتباه اریتی، شو که به دلیل مشکل قبلی پیش از جراحی به باغ خاله اش اومده متوجه حضور آدم کوچولو ها در باغ می شه...
این انیمه سینمایی رو وقتی دانلود کردم انتظار یه انیمه ی معمولی رو داشتم (برای مثال! وقتی همسایه من توتورو رو خیلی زیاد دوست نداشتم توقعی از اریتی نمی رفت!) اما الان که چند شب از دیدنش می گذره من همچنان عاشق اریتی هستم! فوق العاده بود! از طراحی انیمه گرفته تا شخصیت پردازی فقط حیف که دوبله انگلیسی بود نسخه ای که دانلود کرده بودم! عاشق اتاق اریتی، گیره زدن به موهاش، تردیدهاش! و در کل همه چیز انیمه شدم! یه موسیقی متن فوق العاده ای داشت که هنوز منتظرم فرصت کنم و دوباره گوش بدمش! یه جاهایی ساکت بودن فیلم رو دوست نداشتم اما واقعاً لازم بود!!
امتیاز: 9.5
راستش 10 رو گذاشتم برای روز مبادا!:Smiley36:


http://picoup.ir/images/53658066993398448797.jpeg (http://picoup.ir/)

The Garden of Words

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt2591814/)

خلاصه: تاکائو توی روزهای بارونی به جای مدرسه به پارک می ره و وقتش رو به طراحی کفش می گذرونه...
خلاصه ی خیلی بدیه اما طور بهتری نتونستم بنویسم! طراحیش فوق العاده بود مطمئنم اگر از بعضی صحنه ها عکس گرفته بشه کسی تشخیص نمی ده که عکس یا نقاشی! داستان رو تا یه جایی دوست داشتم یعنی فقط آخرش رو دوست نداشتم! یعنی من کلاً از اون آدم هایی هستم که عاشق ختم به خیر شدن تموم آدم ها هستم!:Smiley14:
امتیاز: 7.5
فعلاً رو دور انیمه بینی هستم! چه سینمایی چه سریالی!


http://picoup.ir/images/03335009060446207499.jpeg (http://picoup.ir/)

LOL

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1592873/)

خلاصه: بعد از تعطیلات تابستونی چد به لولا می گه که توی تابستون بهش خیانت کرده و لولا هم بدون فکر می گه اون هم به چد خیانت می کرده...
این یکی بدجور روی اعصابم بود و می خواستم پاکش کنم مجبور شدم ببینمش تقریباً! یه سری نوجوون سرخوش و دلشاد که دور هم جمع شدن و برای خالی نبودن عریضه یک کم موسیقی! فیلم هیچ چیزی نداشت که بشه بهش دلخوش کرد!
امتیاز: 4
می خواستم 2 بدم بعد دیدم هر چقدرم که بد بوده باشه من تا آخر دیدم پس لابد خیلی بد نبوده!!

[parvazpd]

RoboCop 2014
http://picoup.ir/images/16352796187114970286.jpg

همون کلیته داستان کلیشیه پلیس آهنی 1 با تغییراتی در روند داستان
یه پلیس خوب که داره دسته پلیسهای بد رو رو می کنه و خلافکارها دست بکار می شن بکشنش و در همین جریان یه شرکت که کارش ساخت رباط پلیس برای دنیاست دنبال یه سوژه خوب برای پروژشون هستن تا بتونن پلیسی آهنی ولی با احساسات بسازن تا بتونن به بازارهای امریکا راه پیدا کنن و بتونن منتقدین امریکایشونو راضی کنن و.........

اما
قبل شروع فیلم بین معرفی کمپانی ها و تیتراژ آغازین یه قسمت به فیلم اضافه شده که کله موجودیت فیلم رو می بره زیر سوال
اضافه شده چون تو داستان میگن اگه رباط ها یه بچه بی گناه رو بکشن چه حسی بهشون دست می ده و با این جمله رباطها رو غیر قابل پذیرش در امریکا می دونن ولی تو اون قسمت اولیه رباطها واقعا این کار رو می کنن
و این قسمت چیه؟؟؟
رباط ها برای آزمایش به تهران فرستاده شدن........ و شما می بینید تهران نسبت به تکنولوژی که فیلم داره 50 سال عقبه مردم داغون - خیابونا مثل روستا - و از همه بدتر کسی به نام آرش به خودش بمب می بنده تا رباط ها رو منفجر کنه و به هم دستهاش می گه "اگه کسی بی گناه کشته بشه مهم نیست، فقط این مهمه که مردن مردم رو تو تلویزیون نشون بدن" ( کاملا به زبون فارسی مسلط بود بازیگر).............. واقعا نمی دونم چی بگم ؛ یه طوری این قسمت رو ساختن که انگار تهران یه خرابست که کنترلش دست اوناست(امریکایی ها) و مردمش بی ارزش ترین موجوداتن که ازمایش رباط های مسلح رو تو شهر اونا انجام می دن....
دیگه خسته شدم که تو فیلمهای هالیود به ما توهین کنن؛ ولی این یکی رسما توش مارو بدبختهای تروریست معرفی کرده و اونا با کشتن ما فقط و فقط امنیت شهروندان امریکایی رو تضمین می کنن...
از نظر من امتیاز این فیلم کاملا سیاسی 0 (صفر ) هست
و ما تهدیدی بی ارزش برای شهروندان امریکایی هستیم؟.........:Smiley11:

[hadi2006mi]

labor day

http://miamimommysavings.com/wp-content/uploads/2014/01/Labor-Day-Movie.jpg

http://www.imdb.com/title/tt1967545/

فیلم درباره پسری هست که با مادر تقریبن روانپریش خود زندگی میکند و پدری که این مادر رها کرده و حالا پسر تلاش میکنه که کمبود عشق و محبت در زندگی مادر جبران کند ولی موفق نمیشه و در این میان سروکله زندانی فراری پیدا میشه که در ابتدا اینها رو گروگان میگیره و بعد باهاشون دوست میشه و ...
فیلم خیلی سریع وارد ماجرا اصلی میشه ولی در ادامه داستان رو خیلی کند جلو میره ویک تدوین بد باعث شده که یک فیلم خوب از نظر داستان تبدیل به یک فیلم متوسط شود. فیلم پیچشهای خوب و فلش بکهای مناسب دارد در کنارلحظهای که استرس و هیجانشم بالاست ولی نقطه ضعف فیلم خیلی خوب بودند (جاش برولین)است بهر حال مردی که تو زندون بوده نمیتونه اینقدر رئوف و مهربون باشد و پایان فیلمم خیلی دیگه رویایی هست . نقطه مثبت فیلم بازی بسیار عالی (کیت وینسلت)هست که یک کلاس بازیگری بخصوص استفاده از چشم و میمیک صورت است انگار تو ژن بعضی بازیگرها هست که همیشه میدرخشند(مثل مریل استریپ)
فیلم یک اثر از دست رفته است که مواد لازم خوب رو داشته ولی خوب کنار هم مچ نشده است من بهش نمره 5 میدم

[Irag]

http://picoup.ir/images/12466832653934696180.jpg http://picoup.ir/images/61371158231538760482.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1434435) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1853739)


Mothers Day : دنيل و همسرش يه جشن خودموني قاعدتا با حضور دوستان در خانه مهيا كردن كه با هجوم 3 مرد جوان غريبه كه كوچكترين و جوان‌ترين اين 3مرد با تير مامورين پليس زخمي شده روبه‌رو مي‌شوند و حالا اين شما و اين موقعيت وحشتناك و ترسناك ...

تم "هجوم غريبه"ها يا "غريبه در خانه" شايد هم بشه اسمش رو گذاشت چگونه با "تجاوز" بيگانه برخورد داشتم؟! يه همچين چيزهايي كه با خلاصه داستان بالا سنخيت داشته باشه و نزديك به ذهن من و شما باشه فعلا با همين عناوين قابل توصيفه. كه احتمالا با فيلم‌هاي نظير "Strangers (http://www.imdb.com/title/tt0482606)" يا "Funny Game (http://www.imdb.com/title/tt0808279)" چنين موقعيتي رو تجربه كرديد.
بعضي فيلم‌ها رو خوبه كه بدون اينكه از اسم و عنوانش اطلاعي داشته باشيد تماشا كنيد حتي اگه يه خلاصه داستان هم ازش بخوانيد هيچ ايرادي نداره و اگه شده با يه چيزي جلوي اسمش رو بگيريد مقدمات سرگرم شدن خودتون رو فراهم مي‌كنيد. اين فيلم رو بدون عنوانش (Mothers DAY) بايد تماشا كرد چون احتمالات زيادي توي همين عنوان وجود داره كه اون ايده‌ي جذاب داستان رو "خراب" مي‌كنه.

همه‌ي اين فيلم‌هاي كم هزينه و ساده با بازيگران دم‌دستي كه اتفاقا ايده‌ي جذابي دارن و پشت‌شون به يه "وحشت"واقعي گرمه يه اشكال بزرگ دارند اونم اينكه "اصلا سينمايي" نيستند و كارگردان تيزبيني ندارند وگرنه كدوم قسمت حضور يه عده غريبه به سركردگي يك "مادر" خوش‌قلب ولي جدي بده؟! خيلي هم ايده‌ي جذابي به نظر مي‌رسه ولي خب اين فيلم و فيلم‌هاي مشابه همگي در بهترين حالت يك عدد "فيلم تلويزيوني" خوش‌ساخت و سرگرم‌كننده بيشتر نيستند و بس.

امتياز: 6

You’re Next : فعلا تمام داستان بالا از "مهماني" و هجوم يه چندتا غريبه رو به خلاصه داستان اين يكي فيلم كپي كنيد تا در ادامه با تفاوت‌هاي كوچيك و بزرگ‌شون آشنا بشيم ...

اين همان بالايي است با كمي پيشرفت در روش‌هاي قتل و خون‌ريزي و به اضافه‌ي اين كه شخصيت‌ها جوان‌تر يا بهتر بگم نوجوان‌تر شدن و قهرمان داستان وحشتناك ما "يكي"ست و هيچ‌كس به غير از آدم‌بدهايي كه من و شما مي‌شناسيم واقعا "بد" نيستند و هيچ تقابلي بين دو شخصيت فيلم وجود نداره درحاليكه هرچه در بالايي از قتل و خون‌ريزي مي‌بينيم به غير از ذات بد آدم‌هاي بد داستان توجيه دومي هم داره (تقابل دو مادر) كه اين دقيقا همون امتياز مثبتي است كه فيلم اول رو "اول" كرده و دومي رو "دوم"!

امتياز: 5

[Irag]

http://picoup.ir/images/73886876660592699673.jpg http://picoup.ir/images/72827631939393410703.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt2165735) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt2106741)


Drug War : فعلا تمام حواس‌ها به تنها كاميون مشكوكي هستش كه تازه از منطقه‌ي ممنوعه‌ي پليس به سلامت عبور كرده و وارد شهر شده يه كاميون پر از مواد خام براي توليد "مخدر" كه بايد در اولين آزمايشگاه توليدي خودش رو تخليه كنه ...

"چين بدون توقف". همان قصه‌‌ي كليشه‌اي تقريبا دزد و پليس كه حالا تخصصي‌تر شده پليسه يه پليس معمولي نيست و با ستاد مبارزه با مواد مخدر كار مي‌كنه (از اون حرفه‌اي‌هاش) و دزد هم از قاپ‌زدن خسته شده و به توليد و واردات و صادرات مواد مخدر روي آورده (تازه خود همين هم باز كليشه است) خب دقيقا چه چيز اين فيلم با يه عالمه چيزهاي تكراري مي‌تونه جذاب باشه؟! حالا:

جواب يه كلمه بيشتر نيست: "اكشن". اشتباه نكنيد منظورم زد و خورد و آسفالت كردن نيست. منظورم اون "سرعت" و "ريتم" واقعي‌ست كه يه فيلم با اين همه كليشه رو سر و پا نگه ميداره تقريبا مشابه فيلم The Raid (http://www.imdb.com/title/tt1899353) يعني شروع بدون مقدمه يه جور احترام به مخاطب فيلم كه خودش استاد حدس زدن روايت فيلم‌هايي با تم پليسي است. بنابراين روايت رو از جايي شروع مي‌كنيم و جوري ادامه خواهيم داد كه نيازي به "آشنايي" تك به تك با شخصيت‌ها و حدس‌زدن‌هاي مداوم و پيش‌خواني (شغل شريف يك عدد مخاطب باهوش سينما) نباشه.

اين ريتم و روايت آنقدر هيجاني و بدون توقف و يكپارچه است كه اجازه‌ي پلك‌زدن هم نداريد كارگردان هم اصلا به شما اطلاعاتي در خصوص تاريخ و روز و شب هفته و ساعت و دقيقه نميده شما كاملا در اختيار سروان "زنگ" و كيائوبي" و همكارانش هستيد تا نهايتا به اون سكانس محشر پاياني برسيد و از دست اين همه "اكشن" خلاص بشيد. (يه نفس عميق)

امتياز: 7.5

The Bullet Vanishes : خبر "خودكشي" يك زن كارگر توي كارخانه‌ي اسلحه‌سازي به بخش مركزي اداره‌ي پليس هنگ‌كنگ مي‌رسه به اضافه‌ي اينكه انگار فساد حسابي اداره‌ي پليس تيان‌چنگ (همان شهري كه كارخانه‌ي اسلحه‌سازي هم وجود داره) رو تهديد مي‌كنه خب انگار چاره‌ايي نيست بايد يك افسر جديد و حرفه‌ايي به منطقه اعزام كرد »» آقاي سانگ‌دانگلو ...

بدون شك اين يك "شرلوك‌هلمز" چيني است. با همه‌ي كيفيت بي‌نظيري كه در پيچيدگي داستان و استفاده از ابزاري كه به خاطر جبر زمانه فعلا "پيشرفته" نيستند (خود همين سادگي‌شون معما رو سخت‌تر كرده) وجود داره ولي باز اين يه داستان و شخصيت ارجينال نيست يعني ميشه با همان نگاه اول و استفاده "آقاي سانگ‌دانگلو" از همان روش استنتاج و كد‌نويسي تا ريزه‌كاري شخصيتي‌ش كه اهل استفاده از "تير و تفنگ" نيست اين قضيه رو درك كرد.
خلاصه اينكه اگه اهل معما و بازي‌هاي شرلوك‌هلمز با اتفاقات پيچيده هستيد اين فيلم به غير از اون زبان مزخرف چيني‌ش مابقي‌ش كيفيت يك فيلم حرفه‌ايي رو داره اين آخري رو ميشه از امتياز‌ منتقدين هم فهميد.

امتياز: 6

پ.ن : هر دو فيلم متولد سينماي چين و هنگ‌كنگ هستند و مشخصه‌ي اوليه و ابتدايي و صدالبته زيباي هر دو فيلم هم "سينمايي"‌ بودن تمام لحظاته. دوربين‌هايي كه انگار بال دارند و پرواز مي‌كنند و از هر سوراخ عبور مي‌كنند و هر چقدر دوست داشته باشند ارتفاع مي‌گيرند. اينطوريه كه مخاطب احساس مي‌كنه داره يك عدد "فيلم سينمايي" تماشا مي‌كنه و مطمئنه كه اين يكي رو نميشه حتي با اين داستان تكراريش توي خونه با دوربين موبايلش فيلمبرداري كنه. (احساسي كه بعد از تماشاي بعضي فيلم‌هاي مستقل بخصوص اروپايي به آدم دست ميده)

[.Ven0m.]

https://d2nh4f9cbhlobh.cloudfront.net/_uploads/galleries/34141/donnie-darko1.jpg
Donnie Darko
چیزی که این فیلم رو خاص میکنه اینه که رئاله و سورئال نیست برخلاف چیزی که ممکنه نشون بده و یه فیلم در سبک متافیزیک هست یعنی علت و معلول داره و اگه توی دیدن فیلم دقت کنین میفهمین که چرا فلان چیز اول اینطوری وبده و بعضی از چرا های فیلم جواب داده میشه البته من نتوسنتم تموم جواب هامو بگیرم چون فیمل واقعا سنگینه و نیازمند چند بار دیدن هست از داستانش هم چیزی نمیگم که خودتون برید ببینید لذت ببرید
جا داره بگم لباس خرگوش واقعا عالی بود و واقعا خوفناکه ، آدم با هر دیدنش باز هم تنش میلرزه :D
من با دیدن این فیلم به شدت یاد سریال True detective افتادم واقعا بعضی از نماد ها و ماجرا های فیلم به این سریال ربط داره و میشه گفت سریال کمی ممکنه از فیلم الگو برداری کرده باشه البته از نظر من
در آخر این فیلم به به دوستداران فیلم های فلسفی شدیدا پیشنهاد میشه
امتیاز : 9/10

[Pooria_H]

بعد از خوندن نقد خوب ایرج (http://tvworld.info/showthread.php?10338-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84&p=115918&viewfull=1#post115918) مشتاق به دیدن این فیلم شده بودم



13 Assassins

http://picoup.ir/images/83252740561997081434.jpg


نمره‌ی بنده: 8

روایت فیلم به گونه‌ی معمول ولی خوب که اول شخصیت منفی با رفتار سادیسمی به قتل عام مردم میپردازه و اعصاب بیننده رو خرد میکنه٬ بعد بیننده میخواد این شخص بدون رحم و شفقت سزای کارش رو بده٬ که این وظیفه رو 13 آدمکش خبره‌ی سامورایی به گردن میگیرند!
اوج جریحه دار کردن احساسات بیننده صحنه‌ی کشتن یک خانواده‌ که در بین‌شون یک دخترک گریان هم دیده میشه هست٬ هر چند صجنه‌ی برخورد تیر به دخترک رو نشون نمیده ولی کودک آزاری برای آدم ها(آدم ها٬ نه حیوانات!) قابل تحمل نیست.

13 سامورایی فدایی در مقابل 200 نفر که تعدادی از این 200 نفر هم سامورایی های متعصب به دفاع از ارباب هستند٬ اما اشتباه نکنید که این غیر منطقی به نظر میرسه٬ نه... این 13 سامورایی فدایی٬ 200 رو در یک شهر متروکه در تله می‌اندازند و با هر وسیله‌ای که شده٬ انفجار و تیر و کمان٬ 200 نفر رو به 130 نفر میرسونند٬ این یک جنگ واقعی است نه یک مبارزه‌ی شرافت مندانه! ولی بعد از رسیدن به 130 نفر مبارزه‌ی شرافت مندانه شروع میشود!‌ هر سامورایی بایستی 10 نفر را بکشد٬ که با چنگ و دندان همین هم میشود!

صحنه‌های جنگ بسیار طبیعی کار شده بود٬ تا به حال چنین جنگی ندیده بودم٬ موسیقی حماسی پس زمینه‌اش هم فوق العاده ترش کرد.


پانوشت:
سامورایی های بدون ارباب(رونین) صرفا مبارزین شرافت مند و مدافع حقوق مردم نبودند٬ گروه‌های رونینی بودند که به قتل و غارت هم میپرداختند(حتی در دوره شوگان)٬ ولی چیزی که مشخصه این است که اگر سامورایی باشی و به دستور ارباب دست به هر کشتاری بزنی اشکال ندارد! این اعتقاد اکثریت مردم رعیت آن زمان بوده که البته بسیاری از مردم این زمان هم به همین حماقت دچارند. با این جمله تموم میکنم:

اعتقاد تو رو قوی میکنه٬ ولی به همون اندازه میتونه کورت کنه

[.Ven0m.]

http://upload7.ir/imgs/2014-05/38905260127525304302.jpg
جا داره اول بگم که هر کس سلیقه ای داره و نمیدونم این فیلم به من نچسبید زیاد من از فیلم انتظار بیشتری داشتم ، ولی باز هم چون فیلم های سفر در زمان خیلی خیلی کمی داریم ما این فیلم خودش غنیمتیه
موسیقی متن فیلم از نظر من افتضاحه:D بازی بردپیت عالیه و این که خیلی از دیالوگ های مشابهش توی فیلم فایت کلاب دیوید فینچر هم مشاهده میشه!
نقظه عطف فیلم همین برد پیته بعدش بروس ویلیس ، داستان فیلم هم خوب بود بد نبود ، البته فیلم حتما ارزش یکبار دیدن رو داره!
نمره:6.5/10

http://upload7.ir/imgs/2014-05/33223389147096308350.jpg
آدم میاد این فیلم رو میبینه بعد میاد جاذبه رو میبینه باید بگه تفاوت را احساس کنید:| جاذبه یه اثر کاملا ضعیف و کاملا تجاریه که ارزش یک بار دیدن هم نداره
ولی فیلم فرزندان بشر عالیه یکی از بهترین ها در نوع خودش موسیقی عالی ، جلوه های ویژه عالی ، داستان عالی ، بازی بازیگران هم عالیه ، یه جاهایی اشکتونو رو در میاره یه جاهایی هم که نفستون از هیجان فیلم بند میاد ... (اکه اشتباه نکنم یکی از قسمت های فیلم هیجان و اکشن مطلقه و اصلا کات نداره ) پیشنهاد میکنم هر کی این فیلم رو ندیده حتما ببینه ، جا داره بگم فیلم از لحاظ فلسفی هم قابل ستایشه
از بازی مایکل کین هم خوشم اومد (این بشر تکه:X)
نمره :9/10

[ali_n540]

آدم میاد این فیلم رو میبینه بعد میاد جاذبه رو میبینه باید بگه تفاوت را احساس کنید:| جاذبه یه اثر کاملا ضعیف و کاملا تجاریه که ارزش یک بار دیدن هم نداره

[/center][/quote]
یه موقع هست یه فیلمی از 10 نفر دو الی سه نفر بهش نظر مثبت دارند ولی جاذبه فیلمی بود که از 10 نفر به نظر 9 نفر شاهکار بود و کافی هست شما فقط به صورت 3 بعدی این فیلم را با موسیقی جادویی پایانیش ببینید تا برای 90 دقیقه محسور زیبایی های فیلم بشید.
با عرض معذرت از شما دوست عزیز اگر شما فیلم جاذبه را اینجا نقد می کردید و نظر منفی بهش داشتید اصلا ایرادی نداشت و می گفتیم شما اون یه نفری هستید که احتمالا از فیلم خوششون نیومده ولی اینکه بیایید در مورد یه فیلم دیگه صحبت کنید و این اثر فاخر سینما را بکوبید برای من و بیشتر دوستانی که مجذوب این فیلم شدند مطلب شما خوشایند نخواهد بود.
امیدوارم از نظر اینجانب ناراحت نشید چون من هر 2 فیلمو دیدم و از هر دو هم خوشم اومده ولی از جاذبه مثل خیلی های دیگه لذت بیشتری بردم.

[Irag]

http://picoup.ir/images/49394353227376145674.jpg



.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1560139) http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?2289-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-a-b-c-d&p=127213&viewfull=1#post127213)


»» بعد از سال‌ها پدر "علمين" از راه رسيده با دو تا از رفقاي عجيب و غريبش كه بيشتر شبيه خلافكارها هستند تا رفقاي صميمي پدر يك خانواده. اونم با كلي هديه، از "مايكروفر" بگيريد تا دامن صورتي رنگ براي برادرزاده‌ش و ... خب اين اتفاقات طبيعي به نظر نمي‌رسه انگار پدر "پسر قصه"‌ي ما (علمين) دنبال چيز باارزش‌تري‌ه! ...

شكل اوليه‌ي داستان بي‌شباهت به فيلم "بازگشت" (+) (http://www.imdb.com/title/tt0376968)اون زهرمار سرد و خشك روسي نيست يه پدري بعد از سال‌ها برگشته رفتارهاي عجيب و غريبي داره معلوم نيست واقعا "علمين" و "راكي" (دوتاپسر تقربا هم‌سن و سال هم) ‌رو دوست داره يا كندن زمين براي پيدا كردن اون بسته‌ي سفيد رنگ باارزش رو ... ولي خب داستان مشترك و شخصيت‌هاي مشابه در دنياي متفاوت فيلم BOY خواستني و فانتزي‌ شدن تا زياد هم از اين همه "بيخيالي" پدر و رفتارهاي غيرمسئولانه‌اش دل‌آزرده نباشيم.

و اگه براي يه لحظه اين "فانتزي" و دنياي كودكانه و خيال‌پردازي "راكي و علمين" رو از فيلم حذف كنيد اين چيزي كه مي‌بينيد يه اتفاق تلخ در يه قسمت احتمالا فراموش شده در دنياست: "سرزمين قبيله‌اي توانايوآپانري" (فكر نكنم توي نقشه‌ي تخصصي سرزمين نيوزلند هم چنين منطقه‌اي رو بشه پيدا كرد!). سرزميني كه به شدت فقيره و بزرگترها و حتي تنها دختر نوجوان و شاغل قصه مشغول كشت ماري‌جوآنا هستند و فعلا قهرمان كوچولوي ما مجبوره پدرش رو به جاي يه زنداني (كه حقيقت هم داره) قهرمان "ماهيگيري" و يه سرباز قهرمان تصور كنه يا تنها دل‌خوشي‌ش پوستر تمام رنگي جانور سياه و سفيدي به نام "مايكل‌جكسون" باشه ...

خوبه يه عنوان براي اينجور فيلم‌ها درست كنيم مثلا از اين به بعد با عنوان "فيلم‌هاي پدري و پسري" صداشون بزنیم.

امتياز: 6

[.Ven0m.]

آدم میاد این فیلم رو میبینه بعد میاد جاذبه رو میبینه باید بگه تفاوت را احساس کنید:| جاذبه یه اثر کاملا ضعیف و کاملا تجاریه که ارزش یک بار دیدن هم نداره

[/center]
یه موقع هست یه فیلمی از 10 نفر دو الی سه نفر بهش نظر مثبت دارند ولی جاذبه فیلمی بود که از 10 نفر به نظر 9 نفر شاهکار بود و کافی هست شما فقط به صورت 3 بعدی این فیلم را با موسیقی جادویی پایانیش ببینید تا برای 90 دقیقه محسور زیبایی های فیلم بشید.
با عرض معذرت از شما دوست عزیز اگر شما فیلم جاذبه را اینجا نقد می کردید و نظر منفی بهش داشتید اصلا ایرادی نداشت و می گفتیم شما اون یه نفری هستید که احتمالا از فیلم خوششون نیومده ولی اینکه بیایید در مورد یه فیلم دیگه صحبت کنید و این اثر فاخر سینما را بکوبید برای من و بیشتر دوستانی که مجذوب این فیلم شدند مطلب شما خوشایند نخواهد بود.
امیدوارم از نظر اینجانب ناراحت نشید چون من هر 2 فیلمو دیدم و از هر دو هم خوشم اومده ولی از جاذبه مثل خیلی های دیگه لذت بیشتری بردم.[/QUOTE]

نظرتون محترمه ولی از نظر من جاذبه لیاقت این همه توجه رو نداشت چه تو گلدن گلاب چه اسکار
درمورد فناوری سه بعدی هم باید بگم من با فیلمای سه بعدی حال نمیکنم ، سه بعدی آواتار رو دیدم و اصلا تجربه ی خوبی نبود خود فیلم به تنهایی خیلی زیباست(البته خیلیا فناوری سه بعدی رو دوست دارن و لذت میبرن:Smiley35: )
در مورد بحث 9به 10 و افراد هم باید بگم ما خیلی فیلم ها و سریال هایی رو داریم که تعداد آرایی که تو IMDB دارن یا حتی فروشی که تو گیشه دارن(آخرین نمونش همین The Amazing Spiderman 2 با شروع طوفانیش) زیاده ولی این دلیل بر این نیست که بگیم فیلم شاهکاره ، ببخشید یکم بحث رو پیچوندم :D در کل جاذبه یه طرف کارنامه ی کوارون و فرزندان بشر یه طرف دیگه...
البته من جاذبه رو اونچنان که میگید نکوبیدم فقط نظرمو گفتم:D
ببخشید اگه سرتون رو درد اوردم:Smiley17:

[hadi2006mi]

Nymph()maniac

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/1/1a/Nymphomaniac_poster.jpg

http://www.imdb.com/title/tt1937390/

فیلم داستان یک دختر بیمار شهوتپرست رو روایت میکند فیلم با پناه دادن مرد منزوی به این دختر اسیب داده شروع میشه ودختر از شب تا صبح خاطراتش تعریف میکند( کارگردان در بیان این خاطرات تا جایی که تونسته تصاویر منزجر کننده و غیر جذاب پورنو رو به تصویر کشیده است).
فیلم تقابل غرایز با قانونهای اجتماعی و همجنین عرفهای جوامع بشری رو به نقد میکشد جایی که به پدر اجازه میدهد با داشتن 3 فرزند زنشو رها کند و به دامن دختر جوانتر برود ولی یه زن اگر فرزندش رو به خاطر بیماری که دارد رها کند به شدیدترین مجازاتها محکوم میشود.
فیلم روانشناسانه لارس فون تریر که به دلیل صحنهای غیر اخلاقی(وغیر جذابش)به شدت مورد هجمه منتقدین قرار گرفته است در بیان و نوع نگاهش به معنا واقعی کلمه تازه و بکر هست و اینکه در کنار این بحثهای فلسفی بحثهای مذهبی و کلیسا رو هم قاطیش کرد و یکجورایی در مشکلات اجتماعی برای مذهب و عقاید کلیسا سهم قایل شد تا دینداران هم از زخم زبان کارگردان در امان نمانند.
فیلم جدید فون تریر در ادامه فیلمهای ساختارشکنانه و تا حدودی تجربه گرایانه خود حرکت میکند هر چند به نظر من ایدهای خاص لارس در داگویل به یک فیلم قابل قبول میرسد و در این اثر وفیلم قبلی (ملانچولیا)به یک اثر مغشوش و ضعیف میرسد.
زمان فیلم پنج ساعت و نیم هست پس اگر حالتون خیلی خوب بود وحوصله دیالوگهای طولانی و روانشناسانه رو داشتید این فیلم رو نگاه کنید من ب فیلم نمره 5 میدم

[Vic Mackey]

آخرین فیلمی که دیدم یکی از بهترین ساخته های Steven Spielberg به نام War Horse هستش .
شاید خیلیا این فیلم زیبا که محصول 2011 هست رو دیده باشن بنده چون بیشتر علاقه به سریال دارم و فیلم کمتر میبینم به تازگی این فیلم رو دیدم دو بار هم دیدم یکبار تنها یه بار هم با خانواده و خیلی روم تاثیر گذاشت یه درام جنگی فوق العاده... به تمام دوستانی که ندیدن پیشنهاد میکنم از دست ندین.

داستان فیلم در مورد یه اسب جوان وزیباست که با پسر نوجوون یه کشاورز رابطه عاطفی عمیقی پیدا میکنه پدر این جوون که یه کهنه سرباز الکلی هست که به کشاورزی مشغوله به طور اتفاقی این اسب رو در مزایده ای میبینه و در کل کلی با ارباب و زمیندار منطقه این اسب زیبارو به قیمت بسیار زیادی میخره.
این اسب به علت سن کمی که داره توانایی شخم زدن زمین کشاورزی رو نداره پسر کشاورز به پدرش قول میده اگر اسب رو نگه داره به اون شخم زدن زمین کشاورزی رو یاد میده و واسه اینکار آمادش میکنه که اینگونه هم میشه اما به دلیل طوفان تمام محصولات کشاورز از بین میره و اون مجبور میشه برای پرداخت بدهیش اسب رو بفروشه و این همزمان با شروع جنگ جهانیست ,ارتشی ها اسبهای جوون و قویرو با قیمت خوبی میخرن و با خود به جنگ میبرن از اینجا داستان اصلی فیلم که سرگذشت این اسب و پسر کشاورز در جنگ با نازیهاست شروع میشه.
.:IMDB:.
http://www.imdb.com/title/tt1568911/


http://8pic.ir/images/18869147043000612410.jpg

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/63317186309377442627.jpg (http://picoup.ir/)

Welcome to Dongmakgol

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0475783/)

خلاصه: داستان مربوط به جنگ بین شمالی ها و جنوبی ها پیش از جدایی دو کره است. وقتی تعدادی از طرفین دعوا به یک دهکده می رسن...
از سینمای کره فیلم های زیادی ندیدم گرچه کلاً سریال دیدن رو با سریال های کره ای شروع کردم و گاهاً لذت هم بردم! اما فیلم سینمایی شاید دو سه مورد بوده این فیلم هم به خاطر پوسترش دانلود کردم و وقتی دیدم تازه فهمیدم مال کره ی جنوبیه! فیلم داستان خیلی خوبی داشت، به دانگ ماکگل خوش آمدید داستان آدم هایی که نمی دونن برای چی باید با هم بجنگن و روی هم اسلحه بکشن! طنز فیلم رو هم دوست داشتم در حقیقت اوایل فیلم که دز طنزش بالاتر بود رو بیشتر دوست داشتم! جلوه های ویژه اش اصلاً خوب نبود و توقع بیشتری داشتم. فیلم پایان بندی قابل قبول داشت.

امتیاز: 8


http://picoup.ir/images/45807101254917393012.jpg (http://picoup.ir/)

The Girl Who Leapt Through Time

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0808506/)

خلاصه: ماکوتو بر اثر یک اشتباه به توانایی عجیبی دست پیدا می کنه، ماکوتو می تونه در زمان پرش کنه و به عقب برگرده...
دختری که در زمان پرید یک انیمیشن با فیلم نامه ی عالیه، فیلم نامه ی خیلی خیلی خوب و منسجم بدون شک نقطه قوت فیلم محسوب می شه، گرافیک کار نسبت به کارهایی که قبل تر دیدم مثل باغ کلمات و اریتی پایین تر هستش اما به کلیت فیلم لطمه نمی زنه، اوایل آدم خیال می کنه با یه فیلم بی سر و ته از سرخوشی های ماکوتو طرف هستیم! (چقدر قیافه اش وقتی با ذوق برای عمه اش تعریف می کرد چه کار می کنه خنده دار بود!) اما وقتی جلوتر میره بیشتر از این که بخندی غصه می خوری و می خوای ببینی آخرش چی می شه! با خودت فکر می کنی که چقدر خوبه که من نمی تونم توی زمان بپرم!

امتیاز: 8


http://picoup.ir/images/30675136207122884072.jpg (http://picoup.ir/)

Annie Hall

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0075686/)

خلاصه: الوی سینگر که یک سال پیش رابطه اش با آنی هال به هم خورده می خواد بدونه که چطور این اتفاق افتاده...
خلاصه ی خوبی نیست! اما واقعیت اینه که هیچ چیز خاصی از این فیلم توی ذهنم نمونده به جز یکی دو تا از دیالوگ های وودی آلن! از نظر من فیلم خوب نبود و نمی دونم چطوریه که توی همه ی لیست هایی که دیدم جزو کمدی ترین فیلم های تاریخه! در صورتی که توی کل فیلم فقط یکی دوبار لبخند زدم اون هم به نظرات خاص و جک های وودی آلن! فیلم انقدر برای من خسته کننده بود که نتونستم پشت سر هم ببینم و توی سه قسمت و در چند روز تمومش کردم! دارم به این نتیجه می رسم که یه مشکلی با کمدی های تاریخ دارم! الان کاملاً به خاطر دارم که چقدر بعد از دیدن "لبوفسکی بزرگ" احساس بدی داشتم!

امتیاز: 4

[Irag]

http://picoup.ir/images/92515791800641303272.jpg http://picoup.ir/images/50939145733127521568.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1234721) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt2382396)


Robocop : بيخیال خلاصه‌ي اون چيزي كه قراره در آينده اتفاق بيفته. بياييد باهم يه چيزي رو "فرض" كنيم كه خبر از همين امروز ميده. فرض كنيم يا تصور كنيم كه يه خوك‌دوني وجود داره توي اين خوك‌دوني تمام فاميل آقاي خوك جمع هستند و به اقتضاي طبيعت پر از "نجاست"شون فعلا مجبورند از تمام انچه تا به امروز "دفع نمودن" رو ميل كنند تعجب نكنيد اين كاري كه بيشتر اوقات يه خوك با افتخار انجام ميده و براش هزينه مي‌كنه (حالا بگذريم كه چگونه يك خوك خوب توليد مثل مي‌كنه و چقدر به خانواده اهميت ميده) Robocop و Argo و 300 و پرسپوليس (انيميشن) و Alexander و Homeland ... اينها نام تك تك اعضاي خانواده‌ي آقاي خوكه كه هر روز از مدفوع آقاي خوك (تهيه‌كنندگان) تغذيه مي‌كنند و رشد مي‌كنند و به اينجا مي‌رسند و چون همه چيز طبق "طبيعت" اين موجوداته پس نه اتفاق مهم و تازه‌ايي افتاده و نه چيزي تغيير كرده همه چيز داره روال طبيعي خودش رو طي مي‌كنه.

امتياز: 0

Joe : اونايي كه با دنياي فيلم‌هاي مستقل آشنا هستند حتما اسم جشنواره‌ي "ساندنس" رو شنيدن. Joe هم يكي از اون فيلم‌هايي است كه توي پوسترش لوگوي جشنواره‌ي ساندنس خورده به اضافه‌ي اينكه يه آدم جذاب هاليوودي به نام "نيكولاس كيج" هم تريپ مستقل بودن برداشته. (خنده‌دارتر از اين نميشه) در دنياي فيلم آدم‌هاي بازنده هر روز از خواب بيدار ميشن يه ذره مشروب مي‌خورن (دقيقا به همون اندازه كه مطمئنا يه انسان واقعي در دنياي خارج از فيلم رو درجا مي‌كشه) و بعد به طبعيت سم مي‌زنند و يك عدد گوزن رو كاملا غيرحرفه‌ايي سلاخي مي‌كنن و ... تمام شد نه ببخشيد "جويي" قراره نقش پدر واقعي يك پسره رو بازي كنه حالا تموم شد.

(تازه اين تمام شدن براي زماني است كه شما تحمل ريتم كند و بدون‌اتفاق فيلم رو داشته باشيد وگرنه شما اجازه داريد اين "ساندنسي" مستقل با بازي يك عدد استار هاليوودي رو" در كمتر از 20 دقيقه تماشا كنيد و در پايان هيچي رو از دست نديد.)

پ.ن: تنها نكته‌ي مثبت چنين فيلم يا فيلم‌هاي مستقلي نمايش يه دنياي چرك آمريكايي‌ست. كه اونم با چنين قصه‌هاي آبكي اصلا مهم نيست.

امتياز: 0

[K.Gatsby]

Lone Survivor

http://8pic.ir/images/45514803226892160726.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1091191/?ref_=nv_sr_1)

خلاصه: روایت عملیات " بال های قرمز".....

خیلی کوتاه بگم فیلم واقعا درگیر کننده بود و به لطف صحنه های اکشن قوی، بعضا تکان دهنده بود.
البته همیشه تو این مدل فیلم ها زیاده روی و اغراق وجود داره. ولی تو این فیلم کمتر وجود داشت.
خوب شده بلاخره فیلم سازهای خارجی متوجه شدند هرکی تو خاورمیانه ادم کش یا تروریستِ "فارسی" صحبت نمیکنه.

ببخشید اگر کوتاه شد. حوصله نداشتم زیاد توضیح بدم.

امتیاز: 7

[Headache]

تعدادی فیلم بود که میخواستم سر فرصت پای تماشا و لذت بردن ازشون بشینم که نقد ایرج رو خوندم، خیلی تعجب کردم از این تماثیل و تشبیه ها خصوصا وقتی اسم مبارک "پرسپولیس" رو در بین بقیه موارد دیدم...



http://picoup.ir/images/87958680516073383362.jpg
.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt1234721)

درباره فیلم:
روبوکاپ داستان یک افسر پلیسه که در حین انجام وظیفه آسیب شدید فیزیکی میبینه و در همون حالِ که دانشمندان پرکار دستگاهی رو طراحی کردن که به باقیمانده جسم افسر وصل میشه و تلفیقی میشه از ماشین و انسان...


نظرشخصی:
من به ندرت سمت فیلمهای میرم که دوباره ساخته، مثلا فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز رو ندیدم و دلیلش هم اینه که هنوز صحنه ها و تصاویر فیلم مرد عنکبوتی خاطرم هست و تا زمانی که فراموش نکنم واقعا نمیتونم سمت دیدن نسخه های جدیدترش برم.
روبوکاپ رو اولین بار خیلی سال قبل دیدم، فقط یادمه راهنمایی بودم و چند صحنه انفجار هم هنوز تو ذهنم شناوره.
همون ابتدای فیلم میآیم به تهران و درگیری های بی سر و ته ایی رو میبینیم که اصلا معمولا نیست برای چی؟ و چرا؟ این دوستان آمریکایی تو کوچه و خیابونآیه ما هستن، بنظرم فیلم خیلی بد شروع میشه، اگر چه احتمالا اگه همین فضا بود و فقط بجای تهران نوشته بود بغداد احتمالا کک کسی هم گزیده نمیشد منتهی اینطور نشده.
بنظرم اشارات کمرنگی به نقش رسانه ها در عوام فریبی داره فیلم، همونطوری که فضای وهم آلود تهران رو نشون میدن و مجری برنامه هم طوری صحبت میکنه که انگار مردمش باید بگن خدا شماهارو حفظ کنه که آمریکا رو امن نگه داشتید، شبیه کاری که خیلی از رسانه ها میکنند مثلا با نشون دادن تصاویر تکفیری ها و صحنه های دیگه.
در ادامه همون داستان روبوکاپ رو داریم که حالا با اندکی اکشن بازی بیشتر به تصویر کشیده شده(جلوه های ویژه بیشتر وگرنه فیلم اولیه به مراتب خشن تر از این فیلمه)، منتهی این وسط حسی که من دارم واقعا بی حسیه! با اینکه خیلی محو نسخه اولیه این فیلم رو یادمه ولی بنظرم اون نسخه رو ببینید بیشتر حال میکنید تا 2014 رو، فیلم هم هیچ نقطه قوت خاصی نداره، نه دیالوگ به یاد موندنی، نه صحنه جدیدی و...
بنظرم فقط یه مقدار میتونه برای طرفداران عشق اکشن جالب باشه.


امتیاز:2


پ ن:
بخاطر امثال پرسپولیسه که اصلا سینما وجود داره (: پرسپولیس تصویری سیاه و وحشتناک از جامعه نشون میده، تصویری که کافیه فقط برید لب پنجرتون تا ببینیدش.

[K.Gatsby]

Tokarev

http://8pic.ir/images/91831527389218368314.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2401807/?ref_=nv_sr_1)

خلاصه: در پی ربوده شدن و کشته شدن دختر "پاول"، او به فکر پیدا کردن عوامل این کار و گرفتن انتقام است.....

اینکه " نیکولاس کیج" خیلی از دوران اوجش فاصله گرفته واضحه، اما اینکه تو اینجور فیلم ها بازی میکنه واسم عجیبه.
فیلمی که نه داستان خاصی داره و نه حرفی برای گفتن. یک فیلم کاملا ساده. نه فرازی داری و نه فرودی.
من هنوز که هنوز دوست دارم کیج تو یک فیلمی مثل " The family man" بازی کنه و بدرخشه.
دیگه از لحاظ سنی هم بهش نمیخوره که تو فیلمی بازی کنه که یک تنِ همرو بزنه و چند کیلومتر پیاده یک فراری تعقیب کنه.
"Tokarev" از لحاظ داستانی نمونه خیلی خیلی ضعیف فیلم " Taken" است.

امتیاز: 1

[Irag]

http://picoup.ir/images/56600971178927996835.jpg



http://picoup.ir/images/47355130407118912583.png (http://www.imdb.com/title/tt0395972/)


»» داستاني درباره‌ي ليدي "جويي ايمس"، زني كه در يك معدن سنگ‌آهن بايد در كنار صدها مرد ديگه كار كنه مرداني كه اصلا دلخوشي از همكاري با زنان كارگر ندارند و ...

درصد موفقيت و جذابيت اين فيلم‌ها به نظرم خيلي بيشتر از اين تيم بازيگري‌ست همين كه اين چند نفر خانوم نه ببخشيد يك نفر خانوم براي زنده كردن حقش كوتاه نمياد و دائما هم شكست ميخوره و اصلا هم غيرطبيعي و آرماني پيش نميره خود به خود باعث برانگيختن حس "آفرين" و "باريكلا"ي دروني من و شما ميشه حالا ميخواد يكي به خوش‌قيافه‌ايي خانوم بازيگر (شارليز ترون) باشه يا اصلا خوش قيافه نباشه مهم نيست (البته بي‌تاثير نيست ولي فعلا مهم نيست!)
نمي‌دونم بگم متاسفانه يا خوش‌بختانه اين فيلم يك محصول "هاليوودي"ست با رعايت تمام جزئيات فيلم‌هاي هاليوودي. متاسفانه »» بخاطر اينكه هيچ‌وقت در هيچ‌كدام از لحظات شاهد يك "تلخي" بي‌پايان و يه رنج طبيعي و زهرمار نيستيم هميشه در آستانه‌ي تلخي پيش ميريم ولي هيچ‌وقت به انتها نمي‌رسيم و انگار يه چيزي مانع ميشه تا اون رنج و درد "جويي" (نه شخصيت توي فيلم بلكه جويي واقعي) رو حس كنيم. حالا شايد "زن بودن" كارگردان توي نمايش چنين تصويري بي‌تاثير نبوده باشه. خوشبختانه »» اين يك فيلم هاليوودي‌ست بخاطر اينكه ميشه در پايان "اميدواري" رو چشيد اينطوري نيست كه آخرش يه جاده‌ي بي‌انتها (نمادي از بيهودگي و نرسيدن) ببينيم.

اگه مثل من از فيلم‌هاي "مبارزه"ايي (نه لزوما مدل اكشنش) خوشتون مياد اين يكي رو حتما امتحان كنيد. مبارزه کردن جذابه حالا چه توی یه معدن سنگ‌آهن باشه و شخصیت محبوبت یه زن بی‌دفاع چه توی رینگ بوکس و وسط زمین فوتبال و شخصیت همیشه محبوبت یه مرد جوان همه فن حریف.

امتياز: 6

[arefeh-7]

http://2.nicemovie.biz/wp-content/uploads/2014/03/rsz_so_won_-_korean_movie-p2.jpg


hope)wish) محصول سال 2013 کره جنوبی

ژانر :اجتماعی
خلاصه : ماجرا از اون جایی شروع میشه که دختری به اسم امید تو راه مدرسه مورد حمله قرار میگیره و حالا خانواده تو شرایطیه که باید خودشه سرپا نگه داره

این فیلم نه از اون فیلم های انتقامیه (مثل dont cry mommy)یا نقدی باشه رو عملکرد دولت مثل (Silenced) فقط می خواد یه خانواده ساده اون هم با وضع مادی متوسط رو به پایین رو به تصویر بکشه این نگاه از دید خانواده یه جورایی مثل فیلم لانه خرگوش البته نگاهی به عملکرد دولت هم داره ولی مشخصا جز بخش های اصلی فیلم حساب نمیشه ولی همین نقد نامحسوس تاثیر بیشتری روی ببیننده میزاره

با توجه به تکراری بودن این داستان مخصوصا تو ساخت های کره ای ولی باید بگم رو فیلم نامه عالی کارشده و تمام مجموعه تونستن خوب کار کنن مثل چهره پردازی فیلم یا نقش پذیری خوب
کاراکترها

به نظرم این فرصت دادن به قشرخردسال برای اظهار وجود کردن تو بازیگری یه سرمایه هنریه که کمتر کشوری بهش توجه داره و همینم باعث پس رفت بازی قشر نوجوان اون هم توی هالییود وحتی کشورهای دیگه دونست

فقط یه ایرادی میشه از فیلم گرفت البته ممکنه اون هم سلیقه ای باشه اونم نشون دادن همکاری دوستان و هم محله ای ها برای کمک به این خانواده ویا این که شاگردهای مدرسه به دوستشون کمک کنن رو به تصویر میکشه که واقعا اکثریت جامعه این جوری نیستن نمیدونم شاید من با happy ending مشکل دارم ولی کاش قسمتی از فیلم نامه به رفتار نامناسب مردم اختصاص پیدا می کرد یا مشکلات مدرسه تا تلخی فیلم موقع یاداوریش یادت بیاد
فیلم حقا لایق جایزه فستیوال پاریس و چندین جایزه دیگست واگر اهل این ژانر هستین حتما از دیدنش لذت خواهین برد

از هنر سینما موقعی میشه لذت برد که انقد با افکارت بازی کنه تا نفهمی دور وبرت چی می گذره (حتی درد پایه شکستت یادت بره! )

امتیاز :9/5

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/63306626119919942496.jpeg (http://picoup.ir/)

Shaun of the Dead

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0365748/)

خلاصه: شان فروشنده ی یه مغازه ی لوازم خانگی که درگیری های خانوادگی و عاطفی خاص خودش باعث شده نسبت به اطرافش بی توجه باشه...
من اصلاً نمی دونستم پیش از مردگان متحرک یه همچین فیلم های بنجل و مزخرفی در مورد زامبی ها وجود داشته!! فیلم هیچ نقطه قوت و اتکایی نداره! نه فیلم نامه، نه بازیگری، نه گریم! هیچ چیز! صد رحمت به warm bodies! حیف وقتی که گذاشتم! می تونستم جاش سه قسمت سریال ببینم!

امتیاز: 0
این هم یک نمونه ی ناموفق دیگه از بهترین کمدی های تاریخ!




http://picoup.ir/images/97446041668441481737.jpeg (http://picoup.ir/)


3Idiots

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1187043/)

خلاصه: داستان زندگی احمقانه! سه تا دوست که توی دانشگاه مهندسی با هم آشنا می شن...
فیلم رو خیلی قبل تر دیده بودم چند شب قبل هم نشستم و دوبله اش رو دیدم! پس ما اینجا با دوتا فیلم متفاوت روبرو هستیم!! فیلم ارجینال فیلم بسیار خوب و دلنشینی هستش از اونا که هم می خندی هم اشکت در میاد و جزو خیلی خوب های هند هست! اما فیلم دوم که محصول صدا و سیمای ایرانه چندان تعریفی نداره! برش های بی جا، حذف بی مورد، تغییر دیالوگ از یه فیلم خوب یه فیلم هندی آبکی پر از رنگ می سازه!

امتیاز: 8
امتیاز مربوط به نسخه ی اصلی فیلمه!


http://picoup.ir/images/50713892582148313537.jpeg (http://picoup.ir/)

My Name Is Khan

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1188996/)

خلاصه: رضوان خان پسر مسلمان هندو بعد از مرگ مادرش مجبور به مهاجرت به آمریکا می شه...
این هفته شبکه نمایش فیلم های شاهرخ خان رو بررسی می کرد، یکی دو تاش رو دیدم اما از این فیلم خوشم اومد. کلاً از فیلم هایی که به بیماری های خاص روحی (مثلاً اوتیسم توی به شدت بلند و خیلی نزدیک) می پردازه خوشم میاد (یادم نیست بیماری خان چی بود اما یه جور مردم گریزی و فرار از جاهای شلوغ و نفرت از رنگ زرد) البته اصل داستان بیماری خان نبود و یه فیلم سیاسی که به گرفتاری های مسلمان ها بعد از یازده سپتامبر می پردازه و به نظر من پرداخت خیلی خوب و قابل قبولی داشت و ارزش وقت گذاشتن رو داره.

امتیاز: 7.5


http://picoup.ir/images/63468777259260678754.jpeg (http://picoup.ir/)

The Silence of the Lambs

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0102926/)

خلاصه: کلاریس برای پیدا کردن قاتل زنجیره ای که زن ها را به قتل می رساند به سراغ دکتر هانیبال لکتر روانشناس آدمخوار می رود...
هیچ حرف و سخنی برای توضیح این فیلم لازم نیست جز این که فوق العاده است! خیلی خیلی خوب!
این فیلم هم دوبله اش رو دوباره دیدم، نسبت به سه احمق حذفیاتش کمتر بود و خیلی زیاد از اصل ماجرا فاصله نگرفته بود اما محض اطمینان همون زبان اصلی دیده بشه بهتره!

امتیاز: 9.5

پ.ن: به هیچ عنوان فیلم های خوبی که دوست داری رو نباید دوبله نگاه کرد! این اصل مربوط به انیمشن ها نیست!
می خواستم بیشتر از دو فیلم رو با هم معرفی نذارم اما شد چهارتا!

[M20N-5HiN3]

http://picoup.ir/images/13449004736329982226.jpg


IMDb (www.imdb.com/title/tt1335975/?ref_=nv_sr_1)


ژانر : اکشن | ماجرایی | فانتزی

امتیاز : ۶٫۵
خلاصه داستان : یک سامورایی ژاپنی/ بریتانیایی به نام کای، به گروهی ازسامورایی های طرد شده ملحق می شود که قصد آنها گرفتن انــــــتقام ازقاتل اربابشان است اما…

فیلمی بود که به نظرم میخواست منش و رسوم سامورایی ها رو نشون بده اما داستان اصلی اما پسر بچه ای که پیش شیاطین آموزش دیده بود و بعد از فرار از شیاطین توی این دهکده توسط فرماندشون بزرگ میشه و علارقم اذیت همه مردم کاملا دل رحم و خوب بزرگ میشه ( اینو من درک نمیکنم لابد آدمای بزرگ اینطوری هستن) و کمک میکنه انتقام بگیرن.
به نظرم فیلم قشنگی بود سلیقه من جور در میومد یه فیلم فانتزی و تخیلی با بازیگر مورد علاقه وسط کلی چشم بادومی عاشقشم :Smiley36: اما ایراد زیاد داشت به نظرم :Smiley39: اول این که قضیه انتقام رو خیلی پررنگ کردن درسته باید حمله میکردن و آدم ظالم رو از بین میبردن اما هدفشون فقط و فقط انتقام بود ، نمیگفتن به خاطر مردممون یا به خاطر کسی که دوست دارم هدف انتقام بود ... همین!
دوم این که انقدر تخیل داشت توی فیلم آدم حس میکرد سامورایی ها هم جزئی از تخیلن و نبودن واقعا :Smiley39: بخصوص این که داستان 47رونین واقعی هستش .
سوم این که سامورایی ها رو خنگ نشون داده بود :Smiley39: به خاطر خارجی بودن یه نفر رو اذیت میکردن از بچگی حتی حق زندگی اونجا هم نداشت . نمیدونستن باید چیکار کنن یا چه فکری درسته! تا این که همون شخص خارجی که توسط شیاطین آموزش دیده بود کمکشون کرد!
به نظرم با این که مثلا میخواست سامورایی ها رو قهرمان نشون بده ولی ارزششون رو کم کرد :Smiley39:
در کل اما من دوست داشتم فیلم رو :Smiley36: البته دیالوگای قشنگی هم نداشت اما قهرمانانه بود :Smiley35:

من 6 میدم بهش

[Léon]

12مرد خشمگین(12Angry Men)
http://picoup.ir/images/16938639505812461214.jpg (http://picoup.ir/)


خلاصه ی داستان:
فردی به جرم قتل پدر خود بازداشت است هیت منصفه ای شامل 12مرد طی جلسه ای تصمیم میگیرن رای به گناه کار بودن یا نبودن این فرد بدهند...

نظر شخصی:
این که فیلمی بصورت سیاه و سفید 57سالِ پیش ساخته شه و جزء Top 250 IMDB با رتبه ی 8 باشه اگر نگیم کافی اما شرط لازم رو برای عالی بودنش فراهم میکنه...
داستان فیلم اقتباسی است از رمانی به قلم "Reginald Rose" که اتفاقا ایشون خودشون فیلمنامه رو هم به نگارش درآوردن...

کُل داستان بر پایه "برهان خلف" پیش میره,در ابتدا 11نفر از اعضای هیت منصفه بدون هیچ دلیلِ منطقی( صرفا طبق شواهد موجود) رای به گُناه کار بودن میدن,اما در این بین یک نفر رای به بیگناهی میده(که این کاراکتر رو جبن فوندا بازی میکنه) و دلیلش هم اینه: من نمیگم این فرد گناه کار است یا نه اما میدونم که میتونه گُناه کار نباشه و استدلالش رو بر این اساس پیش میبره و بیان میکنه...

داستان فیلم بسیار سر راست و خطیِ بدون هیچگونه پیچیدگی خاصی اما پر از ظرافت ها و نکات ریز که به مرور زمان دونه به دونشون برای تماشاگر مطرح میشه و یکی از نکات بسیار عالی فیلمنامه همین موضوعِ...شخصیت پردازی ها هم بگونه ای عالی پرداخته شده,از این 12نفر عده ای فقط بر اساسِ احساساتشون پیش میرن,عده ای صرفا بادی به هر جهت ــَن,عده ای اصلا نمیدونن تو هیت منصفه چیکار میکنن!! و این موضوع قرابت بسیار نزدیک و خوبی با داستان و فضایِ اوون داره...(مخصوصا در لحظات پایانی)

از لحاظ فنی هم 12مرد خشمگین حرف برای گفتن داره از این لحاظ که اولا فیلم یه لوکیشن بیشتر نداره اما از ابتدا تا انتها این موضوع ذره ای تماشاگر رو خسته نمیکنه برای ادامه دادن...,از لحاظ فیلم برداری کلوز آپ های بجا و منطقی از شخصیت ها داریم که تویِ موقعیت های خاص با حال و هوای فیلم ارتباط نزدیکی داره و باعث همزاد پنداری بیشتر تماشاگر با کاراکتر ها میشه...
میزانسنبندیِ لومت تو کُل فیلم واقعا تحسن برانگیزه با توجه به تک لوکیشن ــی بودن فیلم و اینکه کل کاراکتر ها همگی اکثرا همزمان در یک فضای بسته رو در روی هم قرار دارن...این سادگیِ در میزانسنبندی واقعا تحت تاثیر دهندست...

پایان باز فیلم هم یکی دیگه از اوون نکات مثبت و البته ریز داستانِ که واقعا تماشاگر رو در یک برزخ قرار میده که بعد از این همه دلیل و مدرک آخر اوون فرد گُناه کار هست یا نه!؟(از این نظر که لومت تعلیق رو اینجوری تو داستان-در انتها-وارد کرده و اینجوری تمومش کرده خیلی خوشم اوومد)

ریت من به فیلم:9.5/10

البته این فیلم حرف برای گفتن بسیار داره و در یک پست در چند خط نمیشه اوونطور که لیاقتشِ در موردش نظر داد و صحبت کرد:Smiley69: اما به دوستانی که این اثر رو ندیدن توصیه اکید میکنم که حتما وقت بزارن و ببیننش,مطمئنا بعد دیدنش کُلا دید تازه ای نسبت به اتفاقات اطرافشون خواهند داشت:Smiley35:

[Irag]

http://picoup.ir/images/42596185962707271200.jpg http://picoup.ir/images/34836642337953258549.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt2316411) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt1657510)


Enemy : یک.بي‌نظمي يك نظم كشف نشده است! (اين از افتتاحيه‌‌ي فيلم) دو.استاد دانشگاهي كه در مورد سيستم دولت‌هاي ديكتاتوري حرف مي‌زنه سه. نقل قول از انديشمندان متوهم مثل هايدگر و فلان درخصوص تكرار قرن گذشته ... خب قراره با اين حجم از اين "چيزها" در سينما چه كنيم! نظريه بشنويم يا نظريه ببينيم يا ...

اي كاش تمام فيلم مثل سكانس آخر ترسناك و عجيب بود چون اون چيزي كه من و شما از ابتدا تا آخر مي‌بينيم چندان درگيركننده و قصه‌گو نيست يه سري "چيز"هاست كه بايد با يه سري "چيز"هاي ديگه ترجمه بشه تا نهايت اون مطلوب بدست بياد و اين در كنار منبع فيلم كه يك عدد "رمان"ه كار رو سخت‌تر مي‌كنه. دنيايي از "نماد"ها كه قرار به زودي سر مخاطب خراب بشه و لذت تماشاي يه قصه‌ي جذاب با يه ايده‌ي جذاب رو ازش بگيره.
اصلا فكر نمي‌كردم بعد از "محبوسان" يه فيلم به بي‌كيفيتي Enemy تماشا كنم.

امتياز: 5

Gimme Shelter : "اگنس" فعلا يه دختر فراري حامله‌ي قرباني طلاق بي‌كس و كار به‌حساب مياد! (اگنس نمايشگاهي از بدبختي‌ست داستان هم براساس واقعيته) تا زماني كه با يه ماشين دزدي تصادف مي‌كنه و با پدر روحاني پير سياه‌پوست مهربان انجيل به دست آشنا ميشه ...

داستان واقعي اگنس و فيلمي كه براساس زندگي‌ش ساخته شده همين مقدار بيشتر نيست يعني اگه بخوايم خيلي مهربان و خوش با اين چند خط خلاصه كه نصفش پر از "صفت"‌هاي بي‌خاصيته برخورد داشته باشيم فيلم Gimme Shelter يه روايت مذهبي از زندگي پرخطره دختر خانومي به نام "اگنس" با نام واقعي "اپل". تنها نكته‌ي مثبت اين وسط هم همين "مذهبي" بودن فيلمه كه خب اين خودش كم چيزي نيست.

واقعا نميشه براي توضيح فيلم چيزي به غير از تعريف خود داستان اضافه كرد و اين به نظرم خودش بزرگترين مشكل چنين فيلم يا فيلم‌هايي‌ست. مثلا نميشه از بازي بازيگر‌ها تعريف كرد چون اينقدر ري‌اكشن‌هاي سرد و سطحي يا زيادي اغراق شده دارند كه ميشه يه جورايي حدس زد هيچكدوم فيلم رو جدي نگرفتن و مطمئن بودن اين هم ميشه يه فيلم ميان صدها فيلم امسال چه ما خوب باشيم چه بد!

امتياز: 1

[.Ven0m.]

http://www.xum.ir/images/2014/05/17/mrnobodyminimalmovieposterbybnxtdh-d556lye.jpg
من خیلی کم پیش میاد یه فیلم رو دوباره یا سه باره ببینم هرچقدرم یه فیلم شاهکار باشه باید خیلی فیلم خاص یا پیچیده یا عزیزی برام باشه که باعث بشه من اون رو دوباره ببینم
این فیلم فیلمیه که آدم با هر دیدنش باز هم ازش سیر نمیشه انقدر روایت داستان عالی و پیچیدست که با هر دیدن هم حرفی برای گفتن داره
خلاصه من بار هر بار دیدن این فیلم نهایت لذت برو میبرم و جا داره از هنرنمایی عالی همه بازیگران فیلم تقدیر کنم که گل سرسبدشون جرد لتو هست
پیشنهاد میکنم اگه میخواید یه تجربه ناب سینما به دور از استاندارد های کلیشه ای هالیوودی داشته باشید این فیلم رو از یاد نبرید !
نمره : 10/10
موسیقی متن: 10/10
داستان : سال 2092 است و تمام انسان ها جاودانه شده ان به جز یک نفر ، فردی کهنسال به نام آقای هیچکس که آخرین روز های عمر خود را سپری میکند و اکنون نیز به عنوان آخرین انسانی که بر اثر کهنسالی خواهد مرد از او یاد میشود . خبرنگاری برای بدست آوردن گذشته ی او با او مصاحبه ای شروع میکند و ...
در پایان هم به یکی از ده ها دیالوگ (همچنین فیلم مونولوگ های زیبایی هم داره) زیبای فیلم اشاره میکنم : sometimes the best move is no move at all

پ.ن: کسانی که فیلم اطلس ابر رو دیدن و خوششون اومده از این فیلم هم قطعا خوششون میاد

[BIG FELLAH]

50first dates (http://www.imdb.com/title/tt0343660/)
شاید خیلی ها مثل من به این فیلم برخورده بوده باشند و خیلی راحت ازش گذشته باشند.
بشدت دیدن این فیلم رو به همه توصیه می کنم . این فیلم درسته که از نظر هنری شاهکار نیست اما به نظر من رومانتیکترین فیلم دنیاست و هر کسی که این فیلم روی احساساتش تاثیری نگذاره به نظر من اصلا احساس نداره. شاید من زیاده روی می کنم اما خواهشا کسی اینجا نیاد بنویسه، چرت بود و سخیف بود چون من از این نظر اصلا نقد پذیر نیستم .
داستانش رو لو نمی دم اما بدونین یک کپی خیلی ضعیف از این فیلم درایران ساخته شده که دیدنش فقط داستان خیلی جالب اصلی رو براتون اسپویل می کنه. به نظر من برای روحیه ی انسان خیی مناسبه و اونایی که با یک تیپ روشنفکری این سبک فیلم ها رو کم ارزش میدونند باید اینو ببینند.
دیالوگ بیاد ماندنی:
هنری: هیچوقت فراموشم نکن
لوسی: هرگز
http://picoup.ir/images/57502783121945452786.jpg

[M20N-5HiN3]

The legend of Hercules 2014

http://picoup.ir/images/18087631946392424696.jpg

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1043726/)

داستان : یه جور بازسازی از داستان هرکولس پسر زئوس هستش ، البته کلی تغییر داشت نسبت به چیزی که میدونیم ، ملکه به خاطر این که از ظلم شوهرش و وحشی گری هاش خسته شده پناه میبره به خدایان خودش و هرا میگه زئوس از خودش بهت پسری میده اون نجاتت میده اینا...
ههم خلاصه بگم به نظرم زیادی بچگانه بود و فانتزی :Smiley36: داستانش هم دستکاری هاش رو دوست نداشتم :Smiley15: کی هرکول اسیر میشه و به عنوان گلادیاتور مبارزه میکنه؟ برادرش با این که مادراشون یکی بود خیلی منفور بود حالا شاید به خاطر این بوده مادرشون زیادی فرق میذاشته ، قهرمانانه دوست دارم اما نه دیگه این طوری کاملا حس میکردم دارم یه فیلم هندی میبینم نمیدونم چرا ، دیالوگ هیچی کاملا میتونستم حرف ها و حتی حرکات رو پیش بینی کنم! :Smiley10:

من نمره 4 میدم اونم چون یونانی باستانی بود , مربوط به خدایان زئوس اینا بود ، بازیگر اصلیش رو دوست داشتم اونم به خاطر فیلم دیگه ای که ازش دیده بودم :Smiley14: و این که از فداکاری هرکولس و فرمانده خوشم اومد

[Headache]

http://picoup.ir/images/63640386603558551382.jpg

Raising Arizona - 1987


خلاصه فیلم:
یک خلافکار سابق با یک افسر پلیس ازدواج میکند و بعد از مدتی تلاش برای بچه دار شدن درمیآبند که اجاقشون کوره و حالا بفکر دزدین یه بچه و بزرگ کردنش می افتن...


نظر شخصی:
اگه فکر کردین همه فیلم رو تو خلاصه فیلم گفتم و مزه اش پرید کاملا در اشتباهید، RA از دقیقه یک تا صدش برای شما سوژه پشت سوژه قایم کرده، اونم سوژه های ناب.
بنظرم قشنگترین فیلمی بوده که از کِیج دیدم، بازی خیلی خوب و همراه با میمیک های فوق العاده، خط داستانی و ضرب آهنگ خیلی خوب فیلم باعث میشه شما هیچ جا ازتون خمیازه سر نزنه یا چیز دیگه ای رو به دیدنش ترجیح ندید، خلاصه ببینیدش بعد ببینم بازم روتون میشه بگید هنر نزد ایرانیان است و بس یا نه (:

با اینکه متعلق به بیشتر از 20 سال پیشِ اما هنوز مفرح و جذابه.

امتیاز: 10/10

[M20N-5HiN3]

I Frankenstein 2014
http://picoup.ir/images/52171446824123889782.jpg
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1418377/)
ژانر : اکشن | فانتزی | علمی تخیلی
خلاصه داستان: موجودی که توسط دکتر فرانکنستاین خلق شده است خود را درگیر جنگی قدیمی بین دو کشور و قبیله ی جاودان می یابد .

هههم خیلی وقت بود ازین فیلما ندیده بودم خوش گذشت! داستان در مورد هیولای بدجنس و ترسناکیه که فرانکشتاین ساخته بود ، اما دید فیلمش فرق داره هیولا اون قدر هم بد نیست با وجود این که روحی نداره احساس داره از صاحب خودش یا سازنده و پدر خودش برای این بدش میاد که قول داده بوده واسش یه جفت بسازه و این کار رو نکرده :Smiley36: و این که هیولای ما گیج شده چون نه انسانه ، نه فرشتس نه شیطانه نمیتونه بفهمه چیه! یهو خودش رو وسط درگیریه خیر و شر میبینه! وسط درگیری شیاطین و گروهی که برای میکائیل فرشته خدا میجنگیدن اولش اهمیت نمیده و میره سراغ زندگیش هیچ هدفی نداشته نمیدونسته زندگیش چیه وقتی میان شیاطین سراغش میبینه نمیشه و مجبوره بیاد یه کاری کنه وقتی بر میگرده میفهمه 200 سال گذشته و دنیای الان هستش ولی خوب پیر نمیشه و جنگ و درگیری شروع میشه و حتی عاشق میشه!
حالا نظر من این که فیلم جالبی بود دیدش قشنگ بود هیولای سردرگمی که نمیدونه چی درسته چی غلط اما تا حالا کسی رو نکشته (غیر از زن فرانکشتاین که اونم برای انتقام بوده و البته جوری نشون دادن که بیننده حق رو به هیولا میده) ، اما میشد این موضوع رو خخخخخخخیلی شکیل تر و بهتر در آورد روی زمینه احساسی بازیگرا اصلا کار نشده بود فقط اکشن بود. جاهایی بود که میشد با حرفاشون حس قشنگ تری انتقال بدن اما خبری از این چیزا نبود بازیگرا خوب بلد بودن فیلم اکشن بازی کنن! و این که هیولامون به نظرم اصلا چهره یه هیولا رو نداشت از خیلی ها خوش تیپ تر و خوش استیل تر بود :Smiley14: به نظرم این ایراد بزرگی بود. باید این خیلی زشت تر میبود و ترسناک ولی با رفتارش کاری میکرد آدم دوسش داشته باشه! با استایل و تیپ ایشون به نظرم بیشتر میخواستن بازیگر محبوب اکشن باشه تا ترسناک :Smiley36: گفتن یه جور گریم کنیم بیننده خوشش بیاد ترسناکم نشد عیب نداره! :Smiley15:

من از 10 به خاطر موضوع کلی داستان و قسمتای هیجان دار و اکشنش 5 میدم

[Snow]

http://picoup.ir/images/19703697009041347649.jpg
Terminal 2004
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0362227/)
خلاصه:داستان در مورد مردی به نام ویکتور ناوروسکی هست که از بلغارستان برای انجام کاری به امریکا میاد ولی در طی سفرش جنگی در بلغارستان رخ میده و امریکا دیگه ویزاش رو به رسمیت نمیشناسه برای همین اون مجبور به زندگی در فرودگاه میشه...
خیلی وقت بود می خواستم این فیلم از تام هنکس هم ببینم که بالاخره موفق شدم...این فیلم برای من در ژانر فیلمی مثل intouchables و یا حتی forrest gump قرار میگیره یعنی همون ژانر*حال خوب کن*(بالاخره این ژانر رو ثبت جهانی میکنم!)
ایده ی فیلم واقعا جالب و جدیده.مردی که بین امریکا و کشورش گیر میکنه.کارگردانی اسپیلبرگ هم این ایده رو به خوبی پرورش میده...از نما های شلوغ و پر هرج و مرج فرودگاه که باعث ترس ویکتور میشه تا نحوه ی یادگیری زبان امریکایی و خیلی چیز های دیگه...بازی تام هنکس مثل همیشه در اوجه.تصور کنید شما می خواید نقش فردی رو بازی کنین که زبان امریکایی بلد نیست و با جنگ در کشورش روبرو میشه.تنها ابزارتون برای ابرازش صورتتونه که تام هنکس به شکل استادانه ای نیمه ی اول فیلم رو فقط با صورت با مخاطب ارتباط برقرار میکنه.شخصیت های فرعی فیلم هم خوب بهشون پرداخته شده و مخاطب باهاشون ارتباط برقرار میکنه.موسیقی متن فیلم هم بسیار جالبه و با فیلم همخوانی داره.متاسفانه بعضی اتفاق های غیر منطقی در فیلم و بعضی کمدی های بیجا مانع تبدیل شدنش به یک شاهکار میشه ودر همون حد *عالی*باقی می مونه
8/10
پ.ن:دیالوگ مورد علاقه:
اِمیلیا: «من مجبورم برم.»
ویکتور: «من مجبورم بمونم.»
اِمیلیا: «قصه ی زندگی من همیشه اینطوری بوده.»
ویکتور: «منم همینطور.»

[Mikado]

ایده ی فیلم واقعا جالب و جدیده



با اینکه خلاف قوانین این تاپیک هست که من در مورد نقد شما چیزی بنویسم، اما به نظرم دونستن این موضوع باید برای شما جالب باشه
این فیلم بر اساس زندگی یک ایرانی، یعنی مهران کریمی ناصری که هجده سال ساکن فرودگاه شارل دوگل فرانسه بود نوشته شده است، اطلاعات تکمیلی را میتوانید از ویکی پدیا فارسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86_%DA%A9%D8%B1%DB%8C% D9%85%DB%8C_%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%DB%8C) بخوانید.
http://picoup.ir/images/27844967704958182236.jpg

[Irag]

http://picoup.ir/images/70677083811872397368.jpg


http://picoup.ir/images/46937956136510132512.png (http://www.imdb.com/title/tt2177771)


»» يه آقايي به نام "فرانك استوكس" در ايالات متحده آمريكا وجود داره كه وسط دعواي پر از خون و صداي آلمان نازي و اروپاي غيرنازي (جنگ جهاني دوم) به دنبال نجات آثار هنري و تاريخي در اروپا بالاخص "فرانسوي"ست اين برادر عزيز با متقاعد كردن رئيس جمهور آمريكا دسته‌ايي از نيروهاي مجرب كه به هنرهاي تجسمي و غيرتجسمي! آشنايي دارند رو با نام "مردان آثار تاريخي" براي انجام عمليات "نجات" جمع مي‌كنه ...

مشكل اصلي "لحن"ه و بلاتكليفي كارگردان در تشخيص اينكه اين چيزي كه من خواهم ساخت قراره چه مدلي باشه يه كمدي احمقانه‌ي جنگي مشابه آثار كودكانه‌ي كارخانه‌ي "ديزني‌لند" يا يه چيزي كه بعدها بشه از روي تك تك سكانس‌هاي اين فيلم يك كاميك‌بوك سخيف كاملا آمريكايي ساخت؟! يا حتي مدلي از "007" يا مجموعه‌ي "اينديانا جونز" با تمام اون قهرمان‌بازي‌هاي غيرممكن سوپر مرد عنكبوتي؟! (شبحي از انسان‌ها كه كارهاي قهرمانانه انجام ميدن) اين بلاتكليفي كه ميشه ازش يه ليست 400صفحه‌ايي درست كرد از اول تا آخر فيلم با شماست ...

*خب شما بگيد چه چيز اين "شيء" قابل احترامه؟
شايد همين كه هنوزم ميشه از دل يه اتفاق تاريخي يه سري قصه‌هاي كاملا كوچيك مثل اين يكي خلق كرد مهم‌ترين قسمت غيرمربوط به فيلمي باشه كه "جورج كلوني" ساخته همين و بس.

امتياز: 0

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/26853438585480004347.jpeg (http://picoup.ir/)

The Lives of Others

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0405094/)

خلاصه: بعد از دو پاره شدن آلمان (شرقی-غربی) اداره ی امنیت ملی آلمان شرقی به شدت به دنبال مخالفان سیاست ها و افرادی است که قصد اغتشاش دارند...
شروع فیلم با یه بازجویی برای من اصلاً شروع جالبی محسوب نمی شه! فضای سرد آلمان و زبان سردتر فیلم هم عوامل دیگه ای هستند که من باید صفحه ی فیلم رو می بستم و می ذاشتم برای شاید یک روزی! اما فیلم رو کامل دیدم و جزو اون دسته از آثار سینمایی برای من بود که دوست داشتم تو سینما می دیدمش و بعد از پایان فیلم به احترام عشق می ایستادم و برای کارگردان که نه! برای مأمور پرونده ممتد دست می زدم! فیلم لذت بخشی بود از اون لذت بخش هایی که می شینن گوشه ی دلت و هی قند توی دلت آب می کنن!

امتیاز: 8


http://picoup.ir/images/15010373932891736001.jpeg (http://picoup.ir/)

The Reader

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0976051/)

خلاصه: مایکل در راه مدرسه دچار ضعف و بیماری می شود و با کمک زنی به خانه باز می گردد و بعد از سه ماه بعد از طی شدن دوران بیماریش برای تشکر به منزل زن می رود...
جند وقت قبل اسم این فیلم رو از دوستم شنیده بودم و کمی برام گفته بود از ماجرای فیلم اما به کل فراموشش کرده بودم تا چند روز قبل که جایی آخر فیلم رو خوندم (البته اون موقع فکر می کردم پایان داستان بوده!) به هر حال غروری که توی تعریف از هانا بود جذبم کرد که فیلم رو ببینم. الان دقیقاً نمی دونم چی می خوام در مورد فیلم بگم یا حتی بگم یا نگم!! از نظر من فیلم سردرگم بود! آدم های داستان نمی دونستند با خودشون چند چند هستن! این که عاشقن یا فارغ؟ این که این رابطه درسته یا غلط؟ که اصلاً می خوان این زندگی رو یا نه! البته خوب تو زندگی عادی هم هستن این طور آدم ها اما دیگه هر دو شخصیت اصلی اینطور باشه زیاد قابل پذیرش نیست!
از اون مظلوم نمایی که چسبونده بودن به یهودی ها هیچ خوشم نیومد! حالا گیریم جریان دادگاه درست دیگه اون آخرش که زنه تو فلسطین کشته شده بود زیادی غیر قابل باور بود!

امتیاز: 6

[مزدک]

http://8pic.ir/images/24582705862428801182.jpg
http://www.imdb.com/title/tt0929425/?ref_=fn_al_tt_1
نمره من 10 از 10
یک فیلم مستند وار رئال درباره مافیای کامورا ناپل برگرشته از کتاب gomorrah نوشته شده توسط یک نویسنده ایتالیایی
این فیلم درباره 5 گروه مافیایی شهر ناپل است که سعی میکنند خود را قوی تر از قبل کنند و از طریق کار خود ثروتمند تر شوند و در این بین 2 جوونک سعی میکنند با شکست دادن این گروه های مافیایی به قدرت بالا دست پیدا کنند و بتونن رییس مافیا ناپل بشن
فیلمی سراسر هیجان فیلمی واقعی بر اساس واقعیت دوربین به سبک دوربین روی دست فیلم برداری شده کثیفی ناپل زندگی مردم عادی که تحت الشعاع مافیا بهترین فیلم موجود

اضافه شده در : 40 minutes


http://8pic.ir/images/46132230750074906496.jpeg
http://www.imdb.com/title/tt0068646/?ref_=fn_al_tt_1
امتیاز 10/10
این فیلم برترین فیلم تاریخ سینما با بازی اسطوره ی بازیگری سلطان بی چون و چرای بازیگری مارلون براندو فقید روحش شاد بازی استثنایی بازی حرفه ای
با بازی فوق العاده ال پاچیونو و جیمز کان خدا رحمتش کند
درباره خانواده مافیایی کورلئونه که برترین و قدرتمندترین خانواده نیویورک میباشد که بعد از ترور پدر خوانده مشکلاتی که به وجود میاید برای خانواده
فیلمبرداری قوی صحنات اوور شولر و دوربین روی دست و و استفاده از کروماکی در جای درست و تدوین فوق العاده قوی فیلم..طراحی لوکیشن های قوی
ماندگار ترین فیلم تاریخ سینما

[hadi2006mi]

Yimou Zhang


http://picoup.ir/images/61177048268750429352.jpg


من از فیلمهای اکشن خوشم نمیاد ولی سینما همیشه برای شما سورپرایزی دارد بعد از دیدن فیلم قهرمان که بدلیل فلسفه جذاب پشت فیلم و پیشنهاد دوست خوبم ایرج دو فیلم دیگر این کارگردان هم دیدم.
فیلم (خانه خنجرهای پرنده)از لحاظ بصری و غنای تکنیکی و رنگی و داستانی یک ساعت ابتدایی میخکوب کننده ای دارد ماموران امنیتی برای پیدا کردن محل خانه خنجرهای پرنده به دختر خانه فسادی مظنون میشوند و ماموری را بطور نامحسوس با دختر همراه میکند و...
فیلم یک ساعت اول دلنشینی دارد تصاویر زیبا طبیعی با یک فیلمبرداری حرفه ای و صحنهای اکشن و خوش اب و رنگ و داستان خوب جلو میرود ولی یکدفعه داستان فیلم وارد فضای میشود که منطقی به نظر نمیاد جاسوسان و ستون پنجمهای که یکدفعه سر و کلشون تو فیلم پیدا میشوندو از اینجا به بعد فیلم از نظر داستانی دچار افت میشود ولی همچنان تا انتها صحنهای اشکن فیلم به خوبی تا انتها ادامه پیدا میکند.من به این فیلم نمره 6 میدهم


http://picoup.ir/images/51238317846942482058.jpg

اما فیلم سوم این سه گانه درباره خیانت وروابط پیچیده یک خاندان سلطنتی هست پادشاه بعد از شنیدن رابطه داشتن ملکه با فرزندی که از زن اولش داشت با کمک دکتر دربار زمینه سازی قتل ملکه را انجام میدهد غافل از اینکه ملکه نیز نقشهای در سر دارد و..
فیلم مانند فیلمهای قبلی خوش اب ورنگ هست فیلمبرداری عالی دارد صحنهای اشکنش کمتر هست و داستان هم غنا و فلسفه فیلمهای قبلی را ندارد و تحمل کردنش تا انتها برای من سخت بود نسبت به فیلمهای قبلی کندتر بود و شمارو از نظر داستان شگفت زده نمیکند و به نظر من ضعیفترین کار در این سه گانه است و من نمره 4 میدهم
Yimou Zhang کارگردان دوست داشتنی هست چون مدیوم سینما رو به خوبی میشناسد و تماشاگر از دیدن فیلمهایش لذت میبرد از دیدمن اگر میخواهید ببینید ابتدا Curse of the Golden Flowe سپس خانه خنجرهای پرنده و در اخر قهرمان رو ببینید ویک نکته که فیلم Curse of the Golden Flowe موجود در تایپیک فیلمهای شرقی دوبله زبان هندی هست.
مرسی ایرج جان به خاطرمعرفی این فیلمها:Smiley17:

[Irag]

http://picoup.ir/images/72684294976436991994.jpg



http://picoup.ir/images/24775499792489009044.png (http://www.imdb.com/title/tt2821088)


»» در واقع اسم فيلم يه عنوان توضيح‌دهنده‌ست كه مانع ميشه شما به چيز ديگه‌ايي غير از اين عنوان فكر كنيد اونم در فيلمي كه موضوعي كاملا اجتماعي داره. "حروم‌زاده‌ها" نام دوم تمام آدم‌هاي كله‌گنده‌ايي است كه قراره از قدرت و پول براي از بين بردن "عشق" (قرباني اين بخش آقاي ماركو سيلوستري‌ست) و "پاكي" ( قرباني اين قسمت هم همان دو تا دختر نوجواني هستند كه توي ويديوي پنهاني مورد سوءاستفاده قرار مي‌گيرند.) به نحو احسن! استفاده كنند.

سوال: به غير از اين ديگه شاهد چه اتفاق مهمي هستيم؟!
جواب: متاسفانه جواب سوال يه "هيچي" خيلي پوچ و بدردنخوره.

اين فيلم هم ميره توي ليست فيلم‌هاي يك‌بار مصرفي كه موضوعات جذابي دارند حتي تا اندازه‌ايي "معما"يي براي چشيدن دارند ولي متاسفانه كامل نيستند خيلي زود با لو دادن معما و جذب شدن به سمت "انتقادهاي" گل‌درشت و چسبيدن به تعريف موضوع، زودي از بين ميرن. ديگه بگذريم كه اصلا اين "جنس" محصولات هيچ توفيق "سينمايي" ندارند و بيشتر بايد با نام "فيلم ويديويي" دربارشون قضاوت كنيم.

امتياز: 5

[parvazpd]

حوض نقاشی
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/6/61/Painting-pool.jpg

به صورت کاملا اتفاقی این فیلمو دیدم.........
دوست ندارم در مورد فیلم نقد بنویسم چون در برابر دوستان من فقط یه فردی هستم که فیلم زیاد دیدم.............ولی درامی پر از احساس، پر از زندگی، بسیار زیبا و چه زیباتر دوتا از قویترین بازیگرا شما رو به زندگی دونفر که معلولیت ذهنی دارن می برن.

داستان در مورد رضا(شهاب حسینی) و مریم(نگار جواهریان) دو معلول ذهنی هست که باهم ازدواج کردن و صاحبه بچه شدن.......... سهیل که به سنه 10 سالگی رسیده وارد چالشهایی میشه و از داشتن چنین پدر و مادری خسته میشه؛ روزهای سخته زندگی شروع میشن و می بینید تسلیم نشدن و جنگیدن برای زندگی توسط دو نفر که از نظر بقیه ناتوان هستندو...........

چندتا از دیالوگهای زیبا که یادم مونده رو براتون می نویسم
http://www.wikipg.com/images/topic_gallery/O_EaIO_O_Ea.jpg

مریم: رضا یادته او عاقدی که ما رو عقد کرد چی گفت؟
رضا: آره...گفت فقط با هم بسازین

http://asset2.sourehcinema.ir/website_contents/uploads/2013/02/hoze-naghashi7-300x225.jpg
رضا: سهیل ببخشید که بابات شدم....یهویی شد..... تو رو خدا بهمون داد
خوب شد که برا خودت بابا مامان جدید پیدا کردی
هیچوقت گریه نکن....نه مرد گریه نمی کنه.....ولی اگه خواستی گریه کنی سرتو بالا بگیر گریه کن
اگه دوست داشتین کمی چشماتون خیس بشه یا اگه از فیلم های اکشن هالیود خسته شدین پیشنهاد می کنم این فیلم رو از دست ندین
نمره : 9.5

[Irag]

http://picoup.ir/images/43783775025409694369.jpg



http://picoup.ir/images/54921921819345790113.png (http://www.imdb.com/title/tt1967545)


»» هنري چند سالي ميشه كه از مادرش نگه‌داري مي‌كنه يعني دقيقا از زماني كه "پدر" خانواده با منشي محل كارش رابطه‌ي عاطفي‌تر يا به قول خودش نرمال‌تر داشته. مادري كه فوبياي عجيبي نسبت با ارتباط با ديگران داره و از خانه بيرون رفتن رو چندان خوشايند نمي‌دونه اين زندگي پر از يكنواختي "هنري و مادرش"‌ با ورود بيگانه‌ي فراري به نام "فرانك" متحول ميشه و ...

داستان همين جا متوقف ميشه يعني زماني كه يك بيگانه‌ي فراري متهم به قتل (اونم از نوع درجه يك و فاجعه‌بارش) زندگي يه خانواده‌ي بي‌مرد رو متحول مي‌كنه و تمام! گاهي اوقات داستان بعضي فيلم‌ها اينقدر كوتاه و ناچيزه كه تا قبل از تماشا هم ميشه بيخيالش شد ولي چرا نگاه مي‌كنيم چون كارگرداني مثل "جيسون ريتمن" قراره روايتگر اون داستان كوتاه باشه كه بارها فيلم‌هاي فوق‌العاده‌ايي ازش ديديم.

به غير از اون "ناچيز"‌ بودن و متوقف شدن داستان در همان 20 دقيقه‌ي اول يه مشكل خيلي بيروني به درون فيلم نفوذ كرده اونم خود "ريتمن"ه كسي كه تا به امروز هر چيزي كه ساخته پر بوده از "سرخوشي" و "نشاط" و "دست‌كم گرفتن" موضوعات جدي. يعني يه لحن كاملا غيرجدي كه شخصيت‌هاي اتفاقا بانمك و بيخيالي داره ولي اينجا با اين "فرانك" و "هري" و "ادل" نميشه اصلا اون "ريتمن" سابق رو ديد شايد اين اولين تجربه و بدترين تجربه‌ي اين كارگردان در تعريف يه داستان كاملا جدي باشه. شبيه ورود يه آدم فضايي به زندگي انسان‌هاست.
متاسفانه "روز كارگر" فقط يه "معمولي" خالي نيست يه معمولي خيلي معمولي‌ست!

امتياز: 5.5

[Snow]

http://picoup.ir/images/15149790254380412190.jpg
The Master 2012
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1560747/)
خلاصه:داستان راجع به سربازی به نام *فردی کوئل*(خواکین فنیکس)هست که از جنگ به خانه بر میگرده با کوله باری از عقده ها و مشکلات روانی...تا اینکه با *مرشد*(فیلیپ سیمور هافمن) اشنا میشه...
فیلم واقعا لایه لایه و تا حدودی نمادینه.اول از کارگردانی بگم.توماس اندرسون که با فیلم*خون به پا خواهد شد* بهش اعتقاد پیدا کردم اینجا هم خارق العاده کارگردانی کرده.از نحوه ی بازی گرفتن از بازیگران گرفته تا نما های هنری و به جا.اوجش رو میشه در صحنه ی برخورد فردی با کشتی مرشد دید که با تنظیم دوربین کشتی رو به یک*روزنه ی نور*برای مخاطب تبدیل میکنه.
http://picoup.ir/images/74941730766077389999.jpg
ولی نقطه ی قوت فیلم کارگردانیش نیست.این بازیگران هستند که فیلمو درخشان کردند.بازی خواکین فنیکس برای من به شکل *ترسناکی* عالی بود.این بازیگر با عمیق ترین لایه های وجودش نقش یه ادم شکست خورده و بی اعصاب که دچار عقده های فراوانی هست رو بازی میکنه.تک تک حرکاتش و نحوه ی حرف زدنش با مخاطب ارتباط برقرار میکنه.اوجش هم در سکانس اعتراف پیش مرشد که بدون کات خوردن نزدیک دو دقیقه پلک نمی زنه.یا همین نحوه ی بالا نگه داشتن لبش که باعث بیشتر شبیه شدنش به کاراکترش شده.البته از بازی خوب هافمن هم نمیشه گذشت.اون به خوبی نقش یک رهبر فرقه رو بازی کردی فردی که خودش هم در برخی جا ها نمی دونه ایا کلاهبرداره یا داره واقعیت رو میگه.بازی این دو نفر اینقدر درخشانِ که بازی اِمی ادامز با اون همه سابقه در مقابلشون محو میشه...
http://picoup.ir/images/88189778042490923160.jpg
کمی هم از داستان فیلم بگم.الگوی داستان بر اساس زندگی فردی به نام ران هابارد هست که فرقه ای به نام Scientology (en.wikipedia.org/wiki/Scientology) رو پی ریزی میکنه.این فرقه بر این باور بود که روح انسان بعد از مرگ به بدن دیگری میره و تا ابد زندگی های مختلفی رو تجربه میکنه برای همین با کمک سیستم *پاک شدن*اون ها رو با تجربه های دیگری که در زندگی قبلی داشتن اشنا میکنه تا به ارامش برسند.اندرسون در این فیلم هیچ قضاوتی در مورد این فرقه نکرده ولی کاری کرده که مخاطب در انتها دو سوال داشته باشه:ایا مرشد یک کلاهبردار بود و به حرف های خودش باور نداشت؟ایا فردی واقعا با فرقه به ارامش می رسید؟در کل سوالات بی جواب فیلم کم نیستند نمونه ی بارزش هم این که ایا فردی واقعا گروه رو ترک میکنه یا نه؟
در انتها به شما پیشنهاد میکنم حتی به خاطر بازی متفاوت و شاهکار فنیکس هم که شده این فیلم رو یکبار ببینید(گرچه باید چندبار دید تا ازش سر دراورد)در ضمن این فیلم از اون فیلم های متفاوته که یا اون رو *شاهکار* توصیف می کنید یا*آشغال*!
9/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/97224306956400803917.jpg



http://picoup.ir/images/85877483694636415231.png (http://www.imdb.com/title/tt0053434/)

Warlock 1959 :
»» بليزدل: "شما من رو استخدام مي‌كنيد و من هم دارودسته‌ي "ايب" رو از شهر بيرون مي‌كنم و بعد از چند وقت خودتون از من متنفر مي‌شويد و مجبورم مي‌كنيد تا از شهر خارج بشم!" اين دو خط ديالوگ قهرماني است كه گرفتار شهر كوچكي به نام "وارلاك" ميشه و از اونجايي كه حسابي حرفه‌ايي تشريف داره آخر و عاقبت "مارشال" بودن براي مردمي ترسو رو در همان ديدار اول شرح ميده در واقع اين همان داستان زندگي مردي با هفت‌تيرهاي طلايي در شهري به نام "وارلاك"ه ...

داستان شايد همه چيزش در اختيار شخصيت "بليزدل" و يا كوچك‌تر از اون "جاني" باشه ولي غول بي‌شاخ و دم و شخصيت پنهاني اين قصه نه يه مرد نه يه زن بلكه يه "شهر" با تمام مردمش با نام "وارلاك". غولي كه به زودي همه رو از "مارشال" بگيريد تا "گاوچرون"هاي ياغي خواهد خورد.

همه‌ي كليشه‌ها توي شهر "وارلاك" تكرار شدن اگه نگران اين هستيد كه خداي نكرده با موردي سنگين برخورد مي‌كنيد خيالتون راحت اينجا هنوزم "مرام" و تفنگ‌بازي و دوئل و عاشقانه‌هاي قابل پيش‌بيني و تقابل نهايي دو رفيق به قوت خودش باقيه.

دقيقا نمي‌دونم اين "وارلاك" با اين قصه‌ي كاملا اخلاقي‌ش كجاي سينماي "وسترن" ايستاده (دانستنش خيلي مهمه اصلا يكي از سرگرمي‌ها بعد از تماشاي يك فيلم وسترن تعريف و توصيف بازيگران توي نقش‌هاي مختلف اينجا و اونجا و مقايسه فيلم با فيلمه) ولي هرجا كه هست ارزش يك بار ديدن رو داره بخصوص براي كساني كه براي همه جور سينمايي "ارزش" قائل هستند و براشون مهمه كه وقت‌شون رو به پاي يه فيلم با درون‌مايه‌ي اخلاقي حلال كنند!

امتياز: 6.5

پ.ن: خيالتون راحت اين وسترن "تمام رنگي"ه!

[mas5oud281]

http://www.tinyez.us/pics/original/i61ODThCZnA98bgAKcRE8p1h6KA.jpg
داستان این فیلم در مورد یک زن است که پس از ربوده شدن همسرش هنگام تعطیلات در جزایر کارائیب سعی می کند به دنبال افرادی که مسئول ربوده شدن اون هستند بگردد و …
فیلمه خوبی بود اگه دنباله یک فیلم با سناریو ی ساده و روان میگردید فیلمه خوبیه.صحنه های اکشن خوبی داشت و اینکه یکی از مزیتاش این بود که داخل جزیره داستانه فیلم اتفاق میوفتادکه این ازنظره من خیلی خوب بود.
اضافه کنم که بازی Gina Carano خداییش خوب بود .
برای گذروندن یک عصر در روز تعطیل سفارش میشه.
امتیاز7/10

[Irish]

http://ecx.images-amazon.com/images/I/51YN7YnLRCL.jpg

Legends Of The Fall

اسپویلر

خلاصه : روایت گر زندگی یک پدر سختگیر و سه پسر او از سنین بچگی .


نظر شخصی : بعد از چند وقت که فیلم دیدم دوباره به نظرم گزینه خوبی بود . زمان فیلم کمی زیاد بود اما بازی ها فوق العاده بود مخصوصا هاپکینز که فوق العاده بود . همچنین برد پیت . موضوع فیلم هم زیبا بود یکی از درام هایی بود که من واقعا لذت بردم مخصوصا صحنه تیر خوردن ساموئل و تلاش برادرش برای رسیدن به اون و بار دیگر تاثیر منفی جنگ و همچنین سیاست های پست حکومتی و نقد جکومت در این فیلم به چشم میخورد .


8.5

[Irish]

http://csimg.koopkeus.nl/srv/NL/290593204973/T/340x340/C/FFFFFF/url/american-history-x-metalcase.jpg


American History X

خلاصه : داستان فردی که عقاید نئونازی دارد و برادر خود را در مسیر خود میبیند و سعی میکند برادرش را از تصمیم های اشتباه گذشته خودش آگاه سازد


نظر شخصی : یکی از فیلم هایی بود که تمام مدت من رو میخکوب کرد . کم کم معنی فیلم خوب از ذهنم داشت پاک میشد . فوق العاده بود بازی ها عالی و شسته رفته فیلم داشت به سمت کلیشه ای شدن میرفت اما با پایان خوبش ، خودش رو دور کرد از این مدعا . در کل خیلی لذت بردم


Murray: What are you doing Derek? This is your family.
Derek Vinyard: Right, my family, my family, so you know what? I don't give two shits about you or anybody else or what they think. You're not a part of it and you never will be.
Murray: That has nothing to do with it!
Derek Vinyard: Oh it doesn't? You don't think I see what you're trying to do here? You think I'm gonna sit here and smile while some fu-ck-ing kike tries to fu-ck my mother? It's never gonna happen Murray, fu-ck-ing forget it, not on my watch, not while I'm still in this family. I will fu-cki-ng cut your Shylock nose off and stick it up your ass before I let that happen. Coming here and poison my family's dinner with your Jewish, Nig-ger-loving, hippie bullshit. Fu-ck you! Fu-ck you! Yeah, walk out, as-s-ho-le, fu-c-king Cabala reading mot-herf-uc-ker. Get the f-u-ck out of my house.[flashes swastica tattoo] see this, this means not welcome.


9.6

[M20N-5HiN3]

http://picoup.ir/images/05938115833716934058.jpg
IRanMDb (http://iranmdb.com/movie/%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87)
داستان از جایی شروع میشه که یه دختر از یه خانواده فقیر که باباش کارگر رستوران و مامانش نظافت چی هتل هستش دانشگاه آزاد رودهن قبول میشه رشته داروسازی خوب چون پول ندارن نمیتونه بره و حتی پدر خانواده میخواد به خاطر این که دخترش بره دانشگاه خونشون رو بفروشه و دختره تصمیم میگیره به خاطر دانشجو شدن بره پیش مامانش مشغول به کار بشه... حالا من داستان رو کامل نمیگم اگر خواست ببینه ولی به نظر من اصلا فیلم جالبی نبود هیچ داستان خاص و درست حسابیی نداشت ، به نظرم فقط و فقط و فقط از حضور شهاب حسینی استفاده کردن مردم برن سینما و ببینن :Smiley104:
هیچ نقشی کامل تعریف نمیشه! همه فقط معرفی میشن و تا آخر هم تا مرحله معرفی میمونن! از اول تا آخر فیلم شخصیت ها معرفی میشن و نوشته های آخر فیلم میاد! انگار قسمت اول از یه سریال رو دیدیم تازه برید تا قسمت بعد بیاد. اصلا حضور بعضی از شخصیت ها خنده دار بود که را این رو معرفی کردن؟! اصلا حضورش تو فیلم واسه چی بود!
به نظرم فقط تبلیغ هتل هما بود و بس چون 95% سکانس ها توی هتل بود ، بازیگری که معرفی شد اصلا بازی نکرد فقط مثل ماست نگاه کرد و حرف های معمولی زد بدون هیچ حسی! کلا غیر از شهاب حسینی هیچ کس درست بازی نکرده بود شهاب حسینی هم این نقش خیلی خیلی واسش معمولی بود اما با این که صدای شهاب حسینی توی کل فیلم گرفته ( خوندم به خاطر آلودگی هوا بوده و نفس تنگی ) و توی فیلم میگن به خاطر سرماخوردگی هست بازم تونست نقش رو بازی کنه و حس رو انتقال بده.
یه چیز دیگه هم نفهمیدم چرا دانشگاه رودهن؟:Smiley39: چرا آمیتا بچن؟ :Smiley39: من تازه رفتم سینما دیدم :Smiley36::Smiley14:
نمره : 2

[Snow]

http://picoup.ir/images/20098335860002574902.jpg
Silver Linings Playbook 2012
IMDB (www.imdb.com/title/tt1045658/)
خلاصه:داستان در مورد ازاد شدن فردی به نام پاتریک(بردلی کوپر)هست که به علت مواجه شدن با خیانت همسرش کارش به تیمارستان کشیده.پاتریک همچنان مشکلات روحی روانیش ادامه داره تا اینکه با تیفانی(جنیفر لاورنس) آشنا میشه...
خب من تا قبل از این فیلم جزو خیل عظیم(!) متنفرانِ جنیفر لاورنس بودم.ولی با بازی ای که ازش تو این فیلم دیدم به یکی از بازیگرای زن محبوبم تبدیل شد.اون به خوبی تونسته از پس نقش چند لایه اش بر بیاد و در صحنه های احساسی احساسات رو به مخاطب منتقل کنه...
http://picoup.ir/images/42275436713871857109.jpg
داستان فیلم خیلی ساده و پیشِ پا افتادست.ولی این روابط بین کاراکتراست که تا حدودی پیچیدش میکنه.پاتریک فردی دو قطبیه که خیانت زنش باعث شده به فردی پرخاشگر تبدیل بشه.حال بعد از بیرون اومدن از تیمارستان هم می خواد دوباره دلِ زنش رو بدست بیاره و هم با پدر و مادرش ارتباط برقرار کنه.که البته در جفتش هم نا موفقه تا اینکه با تیفانی اشنا میشه.تیفانی از لحاظ مشکلات زندگی حتی بدتر از پاتریک هست ولی معجزه ی فیلم همینه که این دو نفر مکمل هم میشن و به سمت*بارقه ی امید*میرن.بازی هر دو شخصیت اصلی عالیه.صحنه های عجیب و غریب و در عین حال رومانس هم در این فیلم کم نیست
http://picoup.ir/images/26362388245140386523.jpg
بازی بازیگر ها مکمل خصوصا دنیرو هم عالیه.پدری که همه چیزش رو باخته و فقط تیمش براش باقی مونده.و حالا باید پسرش هم تحمل کنه
در کل من این فیلمو می تونم تو یه کلمه توصیف کنم.*شیرین*.اگر به یک فیلم کمدی-رومانس متفاوت و قوی علاقه دارید این فیلم پیش روی شماست
8.5/10
دیالوگ مورد علاقه: (در رستوران)
تیفانی:برای چی مخلوط شیر و بیسکوییت سفارش دادی؟
پاتریک:چون احساس نکنی که این یک قرارِ عاشقانست
تیفانی:ولی با شیر و بیسکوییت هم میشه یک قرار عاشقانه داشت!
پاتریک:ببین این یه قرار عاشقانه نیست خب؟

[mas5oud281]

http://www.tinyez.us/pics/original/sfBEqEAAW57Ze0efm7FneSJv6fa.jpg

داستان فیلم:یک مامور امنیتی پرواز در هواپیما بعد از اینکه پیام هایی مبنی بر یک باج گیری دریافت می کند، وارد عمل می شود. 150 میلیون دلار باید به حساب شخص باج گیر منتقل شود و یا اینکه جان تمام مسافران هواپیما به خطر می افتد...
نظر:فیلمی فوق العاده با دوعیب بزرگ! پایان بسیار آبکی و مزخرف! و گروه بازیگری هم اصلا و ابدا در حد و اندازه لیام نیسون ظاهر نشدن! به صورتی که نقش آفرینی لیام اصلا در حد و اندازه های این فیلم نبود متاسفانه! اگه این دوعیب برطرف میشدن مسلما فیلم ماندگاری میشد!
البته یه چیزیم بگم که یسریا مثله من با دیدن تریلرفیلم توقع فیلمه قوی ای رو داشتند که بشخصه نتونست کامل من رو راضی کنه.شاید بدونه هیچ شناخت و توقعی فیلمو میدیدم راضی میکرد.
امتیاز:6

[.Ven0m.]

X-MEN Days of future past
http://www.chroniquedisney.fr/imgFiliale/marvel/2014-xmen6-01.jpg
خب بالاخره صبر چندین چند ماه من به سر رسید و این شاهکار رو دیدم
البته کیفیت فیلم خیلی جالب نبود اما بیشترین نگرانی من در طول فیلم کیفیت صدای اثر بود که واقعا بد بود ، از اون جهت که هیچ زیرنویس انگلیسی برای فیلم نیومده !
از این ها گذشته ، این ها روی من تاثیری نزاشت و من مشتاقانه فیلم رو دیدم ، بایدا بگم که کاملا عالی و بینقص بود .
اول از همه باید به شخصیت های فیلم اشاره کنم که همه دور هم جمع بودن و این برای من عالی بود!
دوم داستان فیلم که کلا یه پله از بیشتر فیلمای ابرقهرمانی بالاتره و یه جورایی علمی تخیلی+کمی جاشنی فلسفی به حساب میاد و جا داره بگم از نظر من از شوالیه تاریکی برمیخیزد بسیار سر تر بود!!
سوم این که المان سفر در زمان بسیار عالی و قابل باور توی فیلم مطرح شده
چا داره به موسیقی متن خیلی عالی فیلم هم اشاره کنم ! همچنین جلوه های ویژه فیلم هم در سطح عالی قرار داره
تنها اشکالی که میتونم به فیلم بگیرم مدت زمان فیلمه (131 دقیقه) که به نظرم با توجه به محتوای داستان میتونست بیشتر هم باشه که بیشتر فیض ببریم :D
امتیار:9.75/10

[Irish]

http://iranmdb.com/sites/default/files/styles/movie-page-main-img/public/metropol.jpg

خلاصه داستان : زن جوان بیوه‌ای برای فرار از دست عواملی که برای آزار او اجیر شده‌اند به سینمای متروکه‌ای که دو جوان آن را اداره می‌کنند پناه می‌برد و ...

نظر شخصی : شاید خیلی ها با نظر من مخالف باشن و این کار رو کار ضعیفی بدونن ولی خوب من از اونجایی که تو سینما ایران به سبک کارهای کیمیایی علافه خاصی دارم این اثر برام جذاب بود . هنوز هم عدول نکردن از ارزش ها توسط کیمیایی . بازی ها از نظر من فوق العاده بودن مخصوصا مهناز افشار فقط پولاد کیمیایی خیلی مصنوعی بازی میکرد و حرکاتش کاملا مصنوعی بود اگه تو انتخاب بازیگر دقت میکرد و فامیل بازی نمیکردش خیلی بهتر بود . فروتن هم خوب بود اما نقطه قوت کار موسیقی فوق العاده رضا یزدانی که ترانه ای از یغما گلرویی بود و به سبک اثر واقعا میچسبید . پیشنهاد میکنم تیتراژ پایانی رو حتما بشینید اگه به دیدن این فیلم میرید . از نظر تکنیکی هم از تلفیق سیاه سفید و رنگی خیلی لذت بردم فقط دوربین رو دست کم داشت !

ضمنا نمره و مقایسه ای که میکنم نسبت به کارهای ایرانی هست و نسبت به کار های خارجی امتیاز نمیدم کار های ایرانی رو .

8.7

[EMINENT]

http://picoup.ir/images/96066537256288311989.jpg

IMDb (www.imdb.com/title/tt2024469/)

تا اونجایی که یادم میاد همیشه از فیلمایی که توی هواپیما و کشتی اتفاق می افتادن بدم میومد، اما با دیدن افسانه 1900 این قضیه درمورد کشتی متنفی شد ولی همچنان داستان هواپیما برقرار بود، گفتم شاید این دفعه با دیدن بازی لیام نسون تو هواپیما نظرم عوض بشه ولی متأسفانه اینطور نشد، کلا فیلم کلیشه بود، بدون هیچ گونه نوآوری (البته نباید پروتکل انفجار بمب و ارتفاع 2400 رو ندید بگیریم، که جالب بود و یه چیزی یاد گرفتیم!) فیلم جذابیت های محدودی هم داشت که مهیج ترین صحنه فیلم رو تو پوستر فیلم میشه دید و یه جا واقعا منو غافل گیر کرد، تو بقیه زمان فیلم کاملا بازی بازیگرا و روند داستان قابل پیش بینی بود، پایان بندی فیلم هم که یه هپی اند بووووول شیت بود که فکر میکردم کم کم نسلش منقرض بشه ولی اینجا دیدیم که به قدرت خودش پابرچاست، در کل این فیلم خوراک صداوسیماس و مطمئن باشید تا 1 ماه دیگه از 4-5 تا شبکه پخش میشه، درضمن برای با خانواده دیدن هم مناسبه:Smiley69:


4/5-10

[Julie]

Hard Candy

نه قرار بود رتبه یک فیلم های من تغییر کنه!نه قرار بود فیلم چیزی فراتر از یک داستان و یا یک تراژدی باشه !قرار بود فقط یک فیلم معمولی باشه که بعد از دیدنش بگم بد نبود، اما اینطوری نشد. شاید توی این نوشته اغراق هایی وجود داشته باشه که باعث بشه شما نسبت به این فیلم تنفر پیدا کنید پس سعی کنید با یک مغز خالی از این گفته ها سراغ این فیلم برید نه به آی ام دی بی برید نه خلاصه ای بخونید و نه نقدی،تنها و تنها ناگهانی بشینید فیلم رو ببینید تا بفهمید حسی که الان من دارم چه حسیه !
وقتی فیلم تموم شد تا چند دقیقه نمیتونستم فکر کنم،تصمیم بگیرم، راه برم و ... فقط نشسته بودم و سرمو توی دستام نگه داشته بودم و فکر میکردم و فکر تا اینکه خوابم برد.
تاثیر چند روزه این فیلم منو یاد ورتیگو هیچکاک انداخت چند روز درگیر ماجرا بودم و تازه فهمیدم یه فیلم چقدر میتونه احساسات آدمو آزار بده
10/10

[Irag]

http://picoup.ir/images/92297577080369317395.jpg



برف‌ روي كاج‌ها


»» قصه‌ايي وجود نداره! پس خلاصه‌ايي از چيزي كه وجود نداره هم وجود نداره ... اين چيزي كه شما احتمالا ديديد يا خواهيد ديد يك عدد موضوع و درگيري ذهني‌ست كه چند وقتي خيلي اتفاقي به ذهن جامد كارگردان برخورد داشته دقيقا مشابه يه تصادف مثل ... (بيخيال).

"كاريكاتور كشيدن غيرتعمدي"، اين تنها خلاصه تعريفي‌ست كه به ذهنم ميرسه و مي‌تونم بعد از تماشاي اين فيلم تحويل خودم و شما بدم. همين. گاهي اوقات آدم‌ها توي فيلم شخصيت‌هاي دنياي فيلم، اجبارا و تعمدا براي كنايه و طعنه به دنياي واقعي "اغراق"شده و غيرواقعي هستند خب اين قابل دركه و اين منطقي‌ست ولي "برف روي كاج"‌ها اين نيست بلكه دقيقا در مقابل دنياي غيرواقعي تعمدي و اجباري قرار گرفته. اين يه "نقاشي كودكانه"ست كه يه آدم گنده‌ي پشمالو كشيده نه يه كودك 5 يا 6 ساله. نه صداقتي داره نه استعدادي.

اگه قراره پيرو و دنباله‌روي سينماي آدم خاصي باشه (منظورم فيلم‌هاي فرهادي‌ست.) خب اين چيزي كه به نام "برف رو كاج"ها ساخته شده هيچ‌وقت مثل اون نميشه چون نه معمايي داره نه واكنشي نه جزئياتي همش شده هميني كه هست! ميخواي بخواه ميخواي نخواه. تازه بگذريم كه چقدر اين آدمك‌هاي واقعي در دنياي واقعي بي‌واكنش و خونسرد هستند اصلا انگار اينها ايراني نيستند! راحت ميشه با يك عدد "چوب لباسي" تعويض‌شون كرد و از فردا به جاي اون چوب يا فلز روي اين شخصيت‌هاي انسان‌نما (رويا ژاله سعيد علي و ...) لباس آويزون كرد.

»» بلاهتي كه در اين فيلم هست تنها يك رقيب ايراني داره اونم فيلمي (نه ببخشيد ماقبل فيلمي‌) به نام "پل چوبي". حالا جالبه كه در هر دو فيلم استفاده از رنگ در "بي‌هويتي" مطلق قرار گرفته‌اند يعني علاقه‌ي كارگردان به منطق استفاده مقدم شده و خب نتيجه‌ي چنين ابتكار احمقانه‌ايي [...]

موج فيلم‌هاي "خيانت" سينماي خودمون رو ميشه در مقابل موج فيلم‌هاي "مبارزه براي اميد" سينماي بلاد كفر قرار بديم عجب نتيجه‌ي دلچسبي ميشه! آخرين باري كه در سينماي ايران يه شخصيت رو در حال تلاش و مبارزه ديدم برمي‌گرده به دوره‌ي اكران فيلم‌هاي هاليوودي!

امتياز: 0 + 0 = 0

[Julie]

True Romance
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/d/d6/True_romance.jpg
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0108399/)
WIKI (http://en.wikipedia.org/wiki/True_Romance)

قبلنا وقتی کسی ازم میپرسید بهترین سکانس سینمایی که تا به حال دیدی چی بوده همیشه اولین سکانسی که بیاد میاوردم سکانس رویارویی بتمن و جوکر در فیلم شوالیه تاریکی نولان بود ولی حالا قطعا باید بین اون سکانس و سکانس درگیری دختره(آلاباما)و فردی که اومد دنبال موادا شک کنم. سکانسی که چندین و چند بار دیدمشو هر بار بیشتر لذت بردم و میشه گفت این سکانس نسخه قدیمی تر همون سکانس جوکر و بتمن هست.
این فیلمو نه به خاطر داستان و نه به خاطر بازی چشمگیر و کارگردانی شاخص و هنری بلکه فقط و فقط به خاطر همین ی; سکانس پیشنهاد میکنم ببینید شک نکنید که ارزشش رو خواهد داشت.
8/10

[Mikado]

ایرج عزیز و گرامی بنده، این دومین بار است که در نقد های خود به "وودی آلن" توهین میکنی، اینجا نه به عنوان دستیار ارشد، که به عنوان یک کاربر که این آدم رو دوست داره ازت خواهش میکنم حداقل وقتی در مورد فیلم و یا فرد دیگه ای حرف میزنی به این آدم توهین نکنی، اگر قرار به لیست کردن پدوفیل ها باشه، مطمئن باش منم لیست محکمی برات دارم اما دلیلی نمیبینم هر جایی که دستم اومد اسامی افرادی که برات خیلی مهم و عزیزند رو با انواع توهین ها و برچسب ها آلوده کنم.

متاسفم، ولی این یه خواهش دوستانه بود که باید در ملاء عام میگفتم. :Smiley17:

[Julie]

Rain Man

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/b/b2/Rain_Man_poster.jpg
IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0095953/)
Wiki (http://en.wikipedia.org/wiki/Rain_Man)

چارلی داستان یک مرد خودخواهه که قراره در ادامه داستان برادر خل وضعش که به طرز باورنکردنی ای باهوشه رو بشناسه
داستان هندی ای که توی این فیلم تعریف میشه کمی زننده و آزار دهنده است ولی برای یک بعد از ظهر دلگیر و حوصله سر بر ممکنه فیلم جالبی باشه.
از دیوونه بازی های داستین هافمن و طنز خفیفی که توی رفتاراش هست تا عصبانیت های تام کروز و احساساتی شدنش و بوسه شیک و مجلسی داستین هم نباید گذشت پس از هیچ چیز که لذت نبرید از بازیگری لذت خواهید برد.
6/10

[Irish]

http://thingelstad.com/wp-content/thingelstad/uploads/2012/02/The-Shining.jpg

The Shining - Stanley Kubrick

خلاصه داستان : در مورد مردی به همراه خانواده اش که قصد دارند زمستان خود را به عنوان نگهبان در هتلی واقع در یک منطقه سرد سپری کنند . چندین ماه تنها و بدون ارتباط با دنیای خارج

نظر شخصی : واقعا به نظر من فیلم چیزی برای عرضه نداشت جز بازی بسیار خوب استاد نیکلسن . واقعا داستان فیلم خسته کننده و بی سر و ته بود حداقل شاید من متوجه نشده باشم اما واقعا غیر از نشان دادن اینکه تنهایی ممکنه با آدم چکار بکنه چیز هاصی نداشت . در واقع نقد من به این فیلم داستان ضعیف اون بود اما خوب تا حدودی با بازی های خوب و صحنه های اکشن و فضای ترسناک با موسیقی رعب آور به نظرم میتونه بیننده رو یک بار برای دیدن فیلم ترغیب بکنه .

امتیاز : 6


http://oi28.tinypic.com/20lfgm.jpg

فریاد مورچه ها - محسن مخملباف

خلاصه داستان : در مورد زوجی که میخواهند یک سفر معنوی به هند داشته باشند و در راه این سفر بحث اعتقاد داشتن به برخی مسائل موجب تحت تاثیر قرار گرفتن رابطه ی شان میشود

نظر شخصی : واقعا فیلم برای عرضه چیزی نداشت . مخملباف در نقش نویسنده و کارگردان ضعیف بود و بیشتر از اینکه این یک فیلم خوب با نکات فلسفی خوب باشد به نظرم بهتر بود مستندی میشد درباره اعتقاد و ایمان + نمایش دادن تصاویری از هند ! بازی ها فوق العاده تصنعی بود من فقط چون موضوع و دیالوگ های متضاد برام جذاب بود فیلم رو ادامه دادم

امتیاز : 2

[Headache]

http://picoup.ir/images/39438066255964965672.jpg
The Truman Show - 1998



خلاصه فیلم:
ترومن در حین زندگی عادی متوجه تناقضات و برخی رخدادهای عجیب پیرامون محیط و حتی زندگی خصوصی خودش میشه...



نظرشخصی:
اسم جیم کری یادآور خنده و شوخی و فیلم ماسک و حرکات عجیب و غریبشه اما در فیلم ترومن یه مقداری این فضا سازی ها فرق میکنه، ابدا منتظر یه فیلم با جلوه های ویژه آنچنانی یا محیط خاص نباشد، اونچه که ترومن یدک میکشه فقط بار معناییه، باری که شاید الان بعد از دو دهه برای خیلی ها کاملا ملموس باشه و اون به بازی گرفته شدن و بازی داده شدنه، فیلم رو از خیلی جنبه ها میشه بررسی کرد، رابطه بین خدا و انسان، رابطه خود انسانها با هم و تاثیر رسانه بر جهان و نحوه تحت تاثیر قرار دادن دروغین رسانه ها و نقش فریفتگی جمعی که هر کدوم از اینا ممکنه برای یک بیننده خاص ملموس باشه اما قشنگترین حسی که من از فیلم گرفتم این بود که ما فقط محیط پیرامونمون رو میتونیم ببینم، هر چقدر هم فشار بیاریم به خودمون باز هم انسانی خواهیم بود ظاهربین.
بعضی موارد فیلم خیلی چالش برانگیزه، مثل تماشای هر روزه ترومن توسط میلیون ها بیننده که در آخر هم میبینید همه عاشقش اند و خوشحال از اینکه از قفس خودش فرار کرده اما در حین اجرای هر روزه اش هیچکس، حتی دختر رویاهاش برای نجاتش از مهلکه و گرفتن دستش کاری نمیکنه و برای شخص من کاملا قابل لمسه که انسانها از دیدن بعضی شرایط که گاها میتونه حتی بد باشه لذت میبرند و این در حالیه که خودشون رو انسان خوب و درستکاری میدونن، حالا این لذت بردن میتونه جنبه سرگرمی داشته باشه یا روزمرگی یا... که البته در پایان فیلم هم میبینم دو مامور امنیت بعد از تموم شدن شو بدنبال دفترچه راهنمای تلوزیون میگردن برای گرفتن فرکانسی جدید.

واقعا دلم نمیآد شروع کنم اونچیزی که برداشت کردم رو روی دایره بریزم برای استفاده عموم (:
خودتون ببینید و لذت ببرید.


امتیاز:10


نقد و نقاد



بلاهتي كه در اين فيلم هست تنها يك رقيب ايراني داره اونم فيلمي(نه ببخشيد ماقبل فيلمي‌) به نام "پل چوبي". حالا جالبه كه در هر دو فيلم استفاده از رنگ در "بي‌هويتي" مطلق قرار گرفته‌اند يعني علاقه‌ي كارگردان به منطق استفاده مقدم شده و خب نتيجه‌ي چنين ابتكار احمقانه‌ايي]




*Aja (http://www.imdb.com/name/nm0014960/) نیز مثل اکثر کارگردانان فرانسوی مشغول ....


راستش مطلبی مدتی بود توی گلوم گیر کرده بود و فرصت بیانش پیدا نمیشد که با آتویی که ایرج داد باب گفتنش گشوده شد و اون هم نقد و نگاه عادلانه ما به برخی موضوعاته، خوب البته اینجا تاپیک نقد فیلمه و هر شخصی میتونه فیلم رو حلاجی و کالبدشکافی کنه و ایرادی هم بهش وارد نیست اما همیشه همونطوری که نقد میکنیم میتونم مورد نقد واقع بشیم.
یک نقد منصفانه به اثر و درون مایه اون تمرکز داره و کمتر به سراغ حواشی گری میره، برای مثال خیلی از ماها چارلی چاپلین رو به عنوان یک کمدین و فیلمساز موفق و قوی قبول داریم اما زندگی شخصی جناب چاپلین فاجعه ایی محسوب میشه برا خودش و اگر بخوایم این مقولات رو با هم پیوند بزنیم نتیجه اش بی عدالتی عجیبی خواهد بود که بر اثر وارد میشه، البته این به اون معنی نیست که کارهای شخص در طول زندگی ندید گرفته بشه و مثلا اگر چاپلین آدم کشت و بعد برگشت فیلم ساخت ما فقط نگاهی به فیلم انداخته و به به و چه چه کنیم، در اصل باید به باور فیلم ساز و نوع منفعت طلبی فیلم دقت ویژه ای بشه تا آثار سینمایی جدا بشن از آثار جهت دار و سوء، همینطور نگاه نقد کننده باید به دور از جبه گیری های غیر منصفانه باشد، که البته خوب کمتر پیش میآد، اما حداکثر تلاش یک منتقد باید روی اصول و موازین اخلاقی بنا گذاری بشه و در عین حال متن باید عاری از خشونت کلامی بوده و همچنین رساننده محتوا و دید منتقد بصورت صریح و روشن باشه که خواننده رو دچار تزلزل یا کله گیجکا نکنه. مثلا در نقد یک فیلم بکار بردن اینکه این چه آشغالی بود و چقدر ابله هانه بود کمکی به رساندن مطلب نکرده که هیچ فقط ناشی از یک نوع خشم و احساس کاذب است و بس.
با رعایت یک سری خط قرمز ها نه به معنای خودسانسوری بلکه استفاده از کلمات حساب شده گرانه میتونیم نقد بهتری رو بسازیم و به مخاطب عرضه کنیم، نقدی که ارزش چند بار خونده شدن یا حتی تحسین رو داشته باشه.
کامیآب باشید ^_^

[Irish]

The Shining - Stanley Kubrick

خلاصه داستان : در مورد مردی به همراه خانواده اش که قصد دارند زمستان خود را به عنوان نگهبان در هتلی واقع در یک منطقه سرد سپری کنند . چندین ماه تنها و بدون ارتباط با دنیای خارج

نظر شخصی : واقعا به نظر من فیلم چیزی برای عرضه نداشت جز بازی بسیار خوب استاد نیکلسن . واقعا داستان فیلم خسته کننده و بی سر و ته بود حداقل شاید من متوجه نشده باشم اما واقعا غیر از نشان دادن اینکه تنهایی ممکنه با آدم چکار بکنه چیز هاصی نداشت . در واقع نقد من به این فیلم داستان ضعیف اون بود اما خوب تا حدودی با بازی های خوب و صحنه های اکشن و فضای ترسناک با موسیقی رعب آور به نظرم میتونه بیننده رو یک بار برای دیدن فیلم ترغیب بکنه .

امتیاز : 6

من باید اول از همه یه خود انتقادی شدید انجام بدم . من توقع خیلی زیادی نسبت به این فیلم داشتم با توجه به تعریف ها و ... وقتی خوندم متاسفانه انتظارات من براورده نشد و در واقع من چیزی متوجه نشدم درباره این فیلم اما خیلی فکر کردم به این موضوع و تصمیم گرفتم چند تا نقد مخصوصا نقد Roger Ebert رو در مورد فیلم بخونم و سپس متوجه شدم که چقدر سطحی نگاه کردم به این فیلم میخوام قسمت نظر شخصی رو دوباره بنویسم .

نظر شخصی : فیلم با توجه به عناصری که به کار گرفته بود درواقع یک فیلم روانشناسانه با معانی چندگانه در لایه های فیلم هست با توجه به نشانه شناسی های متعددی که در فیلم وجود داره نباید به اون با دید سطحی نگاه کرد ( ارجاع میدم به کتاب بابک احمدی - از نشانه های تصویری تا متن ) فیلم در اصل داستان در انزوا بودن انسان و بلا های متعددی که بر سر او می آید اشاره میکند البته تنهایی نه به معنای تنهایی مورد نظر ما بلکه از نظر فکری و احساسی . فیلم مملو از نشانه هایی است که شما را درگیر این موضوع میکند و اینکه یک فرد قابل اعتماد مانند پدر یک خانواده تا چه حد میتواند تبدیل به مردی بشود که نزدیکترین افراد خانواده اش از او میترسند. در کل با تجدید نظری که من انجام دادم و مطالعه ای که کردم در مورد این فیلم نمره جدیدی به فیلم میدهم .به این فیلم و مخصوصا این کارگردان نباید سطحی نگاه کرد کارگردانی که با سختگیری بسیار چندین و چند بار سکانس ها را ضبط کرد تا همان احساسی را به ما بدهد که باید بدهد .

در آخر میخواهم کلاهم را به احترام کوبریک فقید از سر بردارم .

امتیاز : 9

[mas5oud281]

http://www.tinyez.us/pics/original/5TGX6do5nemPYyHCptjqHzU4HfR.jpg

Walk of Shame 2014

http://picoup.ir/images/80542446981246070190.png (www.imdb.com/title/tt2463288/)
خلاصه داستان:یک گزارشگر تلویزیونی آرزو دارد که بتواند گزارشگر اصلی شبکه باشد اما شب قبل از مصاحبه سرنوشت سازش، با یک غریبه آشنا می‌شود و صبح روز بعد خود را جنوب شهر لس آنجلس بدون پول ، کارت اعتباری و تلفن می‌یابد . این در حالی است که ۸ ساعت بیشتر فرصت برای انجام مصاحبه باقی نمانده و…
نظر شخصی:فیلمه خوبی بود.باید سطح انتظار و اورد پایین و فقط به بازی با نمک خانم الیزابت بنکز و فیلم نامه ساده ای که داره رو بدون هیچ جبهه گیری دید و از فیلم لذت برد.
برای یک بار دیدن و حالو هوایی عوض کردن بسیار خوب بود.
ناگفته نماند که اسمه فیلمم معنی مفهومیش یعنی اینکه صب ازخب پا میشی و یادت نیس دیشب چی کردی و بدونه هیچ پولی داری پیاده میری خونه.(کاملا به فیلم اسمش ربط داره)
امتیاز:7

[pooya]

██
██
██
██
██
██
██
با سلام خدمت کاربران عزیز انجمن:
از آنجایی که در مواردی شاهد توهین به قومیت و افراد مختلف در پست های کاربر ایرج (Irag) بودیم و متاسفانه تذکر مدیران که چند مرتبه به او داده شده بود + (http://tvworld.info/showthread.php?10338-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84&p=109875&viewfull=1#post109875) + (http://tvworld.info/showthread.php?10338-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84&p=151398&viewfull=1#post151398) را نادیده گرفت، از همین جا اعلام میکنم رفتار‌هایی از این قبیل به هیچ عنوان در این فروم جایی ندارد و در صورت تکرار مجبور به برخورد شدیدتر خواهیم بود .

پ.ن: هر دو پست مربوطه پاک و اخطار (http://picoup.ir/images/66379925909247225376.png) برای کاربر خاطی درج شد.

[EliJah]

paranormal activity 5 اخرین فیلمی بود که دیدم http://www.bia2rap55.info/Forum/images/smilies/icon_twisted.gif
captain america با 300 با lone survivor دان کردم الان میرم میبینم http://www.bia2rap55.info/Forum/images/smilies/icon_twisted.gif
http://www.imdb.com/title/tt1843866/
امتیازم 7/10 به پارانورمال :Smiley19:
خلاصه : چیز خاصی نداره فیلم یه فیلم بی محتوا که جن و این چیزا داره با ترسناکه و نشون میده کسایی که از طرف شیطان و این چیزا برگزیده شدن در حده افغانستانه فیلمش ولی بازم میخش شدم چون ساعت 4 شب بود حال داد :|
http://www.imdb.com/title/tt2473682/?ref_=fn_al_tt_4

[Irag]

http://picoup.ir/images/96548348288881313610.jpg


http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?43268-Asian-Movies-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C&p=150678&viewfull=1#post150678) http://www.picoup.ir/images/23423472445132953874.png (http://www.imdb.com/title/tt2331143/)


»» كيتاي كوچولو 6سالي ميشه كه توسط يه پرستار مريض رواني توي بيمارستان "ماباشي" با "ريوسه"‌ي 6ساله عوض شده حالا نه خانواده‌ي سائيكي از قضيه خبر دارند نه نانوميا تا اينكه نمونه‌ي خون DNAي كيتا دوباره به بيمارستان "ماباشي" برمي‌گرده ...

*قطب مثبت: از Still Walking (http://www.imdb.com/title/tt1087578) شروع كنم (فيلم قبلي همين كارگردان) در آنجا هم موضوع يه معضل درون خانوادگي از جنس پدري و پسري بود حالا هم در Like Father,Like Son باز معضل همان و جنس هم همان. يعني شما بايد براي بار دوم از ميان حجم عظيم ديالوگ‌ها و تاكيدات تصويري كارگردان رابطه‌ي فراموش شده‌ي بين پدر و پسر رو كشف كنيد تنها تفاوت نسخه‌ي تازه تاسيس با قبلي اينكه "بهانه" جذاب‌ شده. ديگه نه مهماني خانوادگي و بازگشت به خانه‌‌ي پدري‌ مسئله است و نه ورود يه تازه عروس به خانواده اينجا يه اتفاق مهم‌تر افتاده جاي دوتا "پسر" عوض شده.
كشف اين قضيه (پسر واقعي پدر واقعي) هم زياد سخت نيست و نياز به تيزهوشي نداره چيزي كه احتمالا توي Still Walking كمي بهش احتياج داشتيد ولي در اينجا با تحمل يه ريتم خسته‌كننده (ضد‌ريتم) در آخر و در يه سكانس دوندگي و كاملا خام و شعاري (شبيه به سكانس پاياني قسمت آخر سريال كارآگاه واقعي) همه چيز مثل روز روشن ميشه.

*قطب منفي : اين براي اولين بار نيست كه يه فيلم غيرايراني تماشا مي‌كنم و در كمال تعجب با يه سري انسان "ماشيني" روبه‌رو ميشم كه مطمئنم اگه تمام اين شخصيت‌ها در وضعيت و موقعيت مشابه در يك فيلم ايراني بودن وضعيت "احساسي" بهتري داشتن. روابط اين جانواران چشم بادامي اصلا برام قابل درك نيست.

*يك مسئله: اينكه چرا يه فيلمي به متوسطي "اين"، توسط منتقدين يا داوران يك جشنواره "درشت" ميشه و اينقدر اهميت پيدا مي‌كنه يه مسئله‌ي كاملا شخصي و غيرسينمايي‌ست. فقط كافيه اين فيلم رو تماشا كنيد يا به نمونه‌هاي مشابه سال‌هاي گذشته دقت كنيد هميشه يه سري "عزيز كرده" وجود دارند. اين كارگردان هم همان عزيزكرده‌ي موردنظره!

امتياز: 6

پ.ن: زيرنويس كار هم از "سعيد رادان" بود كه واقعا دستش دردنكنه تميز و شيك مثل هميشه.
پ.ن: دوتا کار قبلی از همین کارگردان توسط "سامان" عضو سابق تیم ترجمه‌ی انجمن خودمون زیرنویس شده به این تاپیک (http://tvworld.info/showthread.php?41418-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-79-%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D 9%8F%D8%B1%D9%84%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-Still-Walking&p=150961#post150961) و تاپیک (http://tvworld.info/showthread.php?41816-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-130-%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D 9%8F%D8%B1%D9%84%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-I-Wish/page2) سر بزنید.

[hadi2006mi]

ك مسئله: اينكه چرا يه فيلمي به متوسطي "اين"، توسط منتقدين يا داوران يك جشنواره "درشت" ميشه و اينقدر اهميت پيدا مي‌كنه يه مسئله‌ي كاملا شخصي و غيرسينمايي‌ست. فقط كافيه اين فيلم رو تماشا كنيد يا به نمونه‌هاي مشابه سال‌هاي گذشته دقت كنيد هميشه يه سري "عزيز كرده" وجود دارند. اين كارگردان هم همان عزيزكرده‌ي موردنظره!
منم کاملن با شما موافقم این فیلم در نهایت تخفیف یک فیلم خوب هست که به نظر من هم لیاقت این همه ستایش و تقدیر نداشت یک فیلم احساسی که اخرش تا حدودی قابل پیش بینی بود ولی به نظر من شاید اگر کارگردان بار تراژیک فیلم رو بالا میبرد و نقطه عطفهای بهتری در فیلمنامه میگنجاند مطمئنم با اثر تاثیز گزارتری روبرو بودیم و در این فیلم اینقدر این ادمها خوب و مثبت و متفکر نشون داده شدند که من دوست دارم به اونجها مهاجرت کنم و دراونجا بمیرم نه دنیا اینقدر جای خوبی نیست
با اجازه ایرج من نقد فیلمشو تقدیم میکنم به والتر عزیز به امید اینکه هر چه زودتر به انجمن با روحیه و سرحالتر برگردد

[Headache]

http://www.tinyez.us/pics/original/5TGX6do5nemPYyHCptjqHzU4HfR.jpg

Walk of Shame 2014

http://picoup.ir/images/80542446981246070190.png (www.imdb.com/title/tt2463288/)



نظر شخصی:
ساعت 1 شب بعد از کلی حساب کتاب و لای کتابا لولیدن بیای خونه و این فیلم رو ببینی و حالت کاملا عوض شه... فیلم با اینکه بر پایه طنز بیان شده اما به مقولات زیادی اشاره میکنه، رشوه گیری پلیس، برخورد ظاهری، ایزوله شدن انسانها توسط مذهب، ساخت کراک و مواد مخدر درست بیخ گوش پلیس، اما هیچکدوم اینا بیننده رو درگیر خودش نمیکنه چون نقش اول فیلم خانم گوینده اس و زندگی اش و همه ای این موارد کاملا تو حاشیه و خارج از کادره، داستان فیلم عشق و عاشقی رو خیلی ساده نشون داد که من خودم بسیار لذت بردم از حرکتش، دیالوگهای که اکثرا برا شخص من تر و تازه بودن و صحنه های قشنگ و تدوین خیلی خوب.
بعد از دیدن این فیلم حس کردم واقعا امتیاز دادن به فیلم معنی داره یا نه... انصافا خستگی رو از تنم ب در برد، با اینکه محتوای خاص یا درگیر کننده ای نداشت.

فیلم خوبیست، مخصوصا اگه ساعت 1 شب مغز خسته و کوفته اومده باشید خونه (;
مرسی بابت معرفیش :Smiley17:

[Irag]

http://picoup.ir/images/92176101900011241592.jpg



آسمان زرد كم عمق


»» همه چيز از روز تصادف يا شب تصادف شروع شد ... (يه ذره به سبك خود فيلم خلاصه بنويسيم)

*چرخه‌ي باز-يافت »» در واقع آسمان زردكم‌عمق يه شي‌ءست مركب از افسردگي رنگ‌پريدگي و تعريف ايده و توضيح آنچه كليشه است در قالب نريشن‌هاي بلند كه گاهي شاعرانه به سبك يه رمان عاشقانه و گاهي مخلوط از متن اخبار و چيزهاي ديگه كه انگار مكتوب هستند و يه خواننده‌ با صداي بلند اون‌ها رو براي خودش ميخونه. (جدا يا خالي از فرهنگ ايراني و وطني دقيقا مشابه كارهاي سابق توكلي بخصوص اولين كارش كه كودكستاني بود از واقعيت با يه شخصيت اول ناشناس به نام "طلبه" كه به اندازه‌ي يك عدد كشيش پروتستان هم مذهبي نبود) كه همه‌ي اينها دائم در سينماي ما "باز-يافت" مي‌شوند و دوباره بعد مصرف برمي‌گردن به همان نقطه‌‌ي اول "يه كيسه‌‌ي مشكي جلوي در خونه" و "باز" "يافت" مي‌شوند و ...
نابود شدن در اوج زيبايي، نابود شدن در اوج زيبايي، نابود شدن در اوج زيبايي و ... اين جمله دقيقا هماني‌ست كه دائم بايد بشنويد و نتيجه‌ي دائم شنيدن يك جمله دقيقا چيه؟!

*نريشن »» از اون مدل توضيح‌دهنده‌هاي دائمي نه گذرا و موقتي كه خب قابل هضم باشه.

*متاسفانه »» فرد مستقلي نيست و دائم تاثيرات ناقص پس ميندازه. مهم نيست تو چه ميخوني يا چه مي‌فهمي يا كلمات چه معاني براي تو دارند يا خاطرات تو از آن زمان و از آن منطقه چيه؟ مهم اينكه همه‌ي اين‌ها مثل روز در قصه روشن باشند هيچ چيزي بعد از فيلم مهم نيست هرچي مهمه همين 90دقيقه يا بيشتر يا كمتره اينجوري ديگه مجبور به قرائت "بيانيه"‌ي ابتدايي و پاياني نيستيد.
*خوشبختانه »» اين از اون فيلم‌هاي "ايراني" هرجايي‌ست. دنياي تاحدودي ساختگي داره.

امتياز: 0

[Headache]

گشت ارشاد - 1390

خلاصه داستان:
چند نفر با توسل به لباس و فونوتیپ خاصی اقدام به سر کیسه کردن مردم و اکثرا قشر جوان می کنند...

نظرشخصی:
گشت ارشاد یکی از نمونه فیلم های خوب سینماست، فیلمی که فقط و فقط مثل آینه بازتاب فعل و انفعالات واقعی جامعه است. در واقع چیزی صحنه سازی و پرورده نشده و هر آنچه که هست واقعا هست، زورگیری های که با لباس و پوشش شرع انجام میشن، آدمهایی که نه سواد خاصی دارند نه به درجه خاصی از کمال رسیدن اما دارای قدرتند که بیشتر با اسم حاجی شناخته میشن (صحنه ای که چند نفری در مسجد رفتن و مجوز قانونی از یک نهاد غیرقانونی میخوان!) و خلاصه کلی سوژه دقیق و بجای دیگه. گشت ارشاد مثل گذروندن یک روز بیرون از خونه است.




بی‌خود و بی‌جهت - 1390

خلاصه داستان:
زن و شوهری برای ترتیب دادن تقریبا اجباری عروسی یک تازه داماد و تازه عروس باید وسایل خود را ظرف چند ساعت جابجا کنند...

نظرشخصی:
بی خود و بی جهت واقعا بی خود و بی جهته، فیلم اصلا نقطه شروع نداره و یهو بیننده رو هل میده وسط داستان، همینطور اصلا و ابدا بیننده رو در جایگاه شخص و بازیگر قرار نمیده و در واقع انگار شما هم یکی از اهالی خونه هستید و فقط نسبت به بقیه ساکت تر اید و به شکل کلی فقط دنبال کننده ماجراها هستید، فیلم ترکیبی از کمدی و دستپاچگی سرسام آوره و بنظرم ارزش یکبار دیدن رو داره.





استرداد - 1390

خلاصه داستان:
داستان داد و ستد یک غرامت جنگیه بین ایران و روسیه است...

نظرشخصی:
همه چیز به طرز عجیبی مصنوعیه و تعجب میکنم چطوری انقدر جایزه برده، بنظرم سینمای ما تا رسیدن به اکشن بازی و تم فیلمهای جنگی و راز منشانه ای هالیوودی بسیار فاصله داره و متاسفانه تلاشی جهت جهش و حرکت رو به جلو در این فیلم ها دیده نمیشه، شخصیت پردازی های کلیشه ای و کپی شده و سعی در حرکت رو لبه تیغ و... از جمله مواردیه که بیننده رو بشدت آزار میده و دقیقا از لحظه 15-20 فیلم شما می تونید احتمال بدید که قراره چی پیش بیاد.
به شخصه اصلا لذت نبردم از دیدنش.



آسمان زرد کم عمق - 1391

خلاصه داستان:
داستان کلافگی یک زوج....

نظرشخصی:
آسمان زرد کم عمق ابدا فیلم آسان رسی نیست، منظور و فکر پشت فیلم و دیالوگها رو خیلی آسون و راحت درک نمیشن و همین مخاطب رو آزار میده، اگر چه بُعد دیگه ای اون حس جالب و باحالیه که شما بعد دیدنش پیدا می کنید و سعی در کشف و پیدا کردن و خلاصه پیوند زدن قسمت های مختلف فیلم می کنید اما خوب از عهده من که خارج بود (:
بدبختی بدبختی میآره، این شعار بدون شک بهترین نشانه و تعریف برای بیان کل داستانه، بدون شک بعد دیدنش حس نکبت عجیبی به سراغتون میآد، اینکه بعضی مواقع هر چقدر هم نگاه خوشبینانه و هر چقدرم مثبت اندیشی به خرج بدیم باز نتیجه ای جزء اون چیزی که واقعا هست نداره، تاریکی و مشقت زندگی داخل فیلم حتی چند لحظه هم جاشو به روشنی و نشاط نمیده، مثل اینکه همه چیز نفرین شده باشه و صحنه خیلی تلخ آخر جایی که همون کمرنگی هم از روی غزل و شوهرش رخت بسته و همزمان با تخریب روح صدای خراب شدن خونه رو توسط کارگران میشنویم و در نهایت همه چی در بدترین شرایط تموم میشه...
محیط فیلم خیلی خوب ساخته شده بود و موسیقی متن هم بجا بود اما من دوست داشتم منظور و مغز داستان خیلی راحت تر بهم منتقل بشه.



نکته مشترک:
تو دقایق پایانی فیلم آسمان زرد کم عمق غزل اشک میریزه و شوهرش هم بالا سرش مانور میده، این اتفاق من رو متوجه نکته واضحی کرد که سطح توقع ام رو از فیلمهای ایرانی خیلی پایین آورد، اونم اینکه وقتی در یک فیلم شما از همه طرف خط قرمز و محدودیت داری، برای صداگذاری و موزیک یه طرف برای فاصله بین زن و مرد یک طرف و دیالوگها طرف دیگه و خلاصه برای هر کاری اول تا حد ممکن محدود میشی و بعد میگن خوب آزادی هر چیزی میخوای بساز، عوامل یک فیلم واقعا باید چقدر متحمل زحمت بشن تا همچین آثاری پدید بیاد؟ یعنی ما باید چه انتظاری داشته باشیم از بازیگرا، چطور بازیگرای که حتی اجازه ندارن به همدیگه نزدیک بشن باید حس بگیرن و مهمتر از اون حس رو به ماها منتقل کنند... سینمای ایران پر از محدودیت برای افراد خاصیه و پر از آزادی های برای عده ای دیگر.

[lastshepherd]

http://8pic.ir/images/u1m9dyh2ifyoa9abfa69.jpg

The Grand Budapest Hotel (2014)
(http://www.imdb.com/title/tt2278388/)
امتیاز: 8/10




خلاصه داستان >> زیرو مصطفی صاحب هتل بزرگ بوداپست داستان زندگی خود را برای یک نویسنده تعریف می کند.

نگاهی به فیلم >> هتل بزرگ بوداپست آخرین اثر کارگردان بزرگ وس اندرسون را بعد از تلاش مشقت باری برای دانلودش دیدم. به راحتی می توان گفت که این فیلم از نظر ساختاری و فیلم نامه یکی از بینظیر ترین کمدی های ساخته شده در این دهه ی اخیر است. آن چه لذت بردن از زیبایی شاعرانه جاری در فیلم را برای ما فارسی زبانان کم می کند، آشنا نبودن ما به ادبیات انگلیسی است. فیلم سرشار از استعاره، کنایه، جملات قصار و شعر است که هرچقدر هم برای ترجمه ی دقیق آن تلاش شود، باز هم در رساندن مفهوم واقعی جملات گفته شده عقیم می ماند. کارگردان پرده را مانند تابلوی نقاشی در نظر گرفته و فیلم سرشار از رنگ های روشن و گرم است. رفتار های آدم های فیلم مانند تمام فیلم های قبلی کارگردان اندرسونی! (تنها صفتی که به ذهنم می رسد!) است. فیلم به راحتی می توانست درجه ی سنی PG-13 بگیرد، اما کارگردان فیلم را (به قول خودش) برای آدم بزرگ ها ساخته و در چند صحنه هم شما را بشدت غافلگیر می کند. شاید تنها اشکالی که از فیلم می توان گرفت این است که داستان در برخی نقطه ها عقیم بوده و جای کار بیشتری داشت. مخصوصا اتفاقات چند دقیقه ی پایانی که در چند جمله ی آقای زیرو آن را به پایان رساند و در برخی موارد هم داستان بیش از حد کش داده شده بود. اما با این حال مطمئنم از دیدن این شاهکار پشیمان نخواهید شد و لذت خواهید برد.

[Chandler Bing]

به راحتی می توان گفت که این فیلم از نظر ساختاری و فیلم نامه یکی از بینظیر ترین کمدی های ساخته شده در این دهه ی اخیر است
واقعا فیلم قشنگی بود، میشه از تک تک سکانس ها و نما و کادرهاش لذت برد، که با بازی بی نظیر رالف فاینس این تجربه ی تماشا 100 برابر بهتر شد، مخصوصا سکانس تو قطار :)). واقعا لذت بخش بود



اگر کسی از دوستان از سرنوشت آگاتا آگاه شد، اطلاع داده و من را از خماری در بیاورد

آخرش گفت دیگه، ازدواج میکنند بچه دار هم میشن اگه درست یادم باشه اما بیمار میشن و میمیرن. دو سال بعدش با بیماری ای به نام prussian grippe که یه بیماری ساختگیه! مثل بقیه اسم و... توی فیلم. که اینم نکته ای از فیلمه که زیاد میشه درباره اش صحبت کرد، این اسم ها بعلاوه ی ادبیاتی که در فیلم استفاده میشه، یکی از نقات قوتشه.

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/74800360290350672502.jpg (http://picoup.ir/)

Kate & Leopold

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0035423/)

خلاصه: لئوپولد که در سال 1876 زندگی می‎کند به رفتار مردی مشکوک می‎شود و در حین تعیقیب مرد به آینده سفر می‎کند...
یه داستان کمدی عاشقانه در مورد سفر به زمان آینده است که فیلم شاخصی محسوب نمی‎شه، یه جورایی مصنوعی بود! آخرش هم که بدون تعارف نفهمیدم یعنی چی؟!! می‎دونم مقایسه فیلم و سریال اون هم از دو کشور مختلف و دو سبک کاملاً متفاوت صحیح نیست اما خب توی همین ژانر و موضوع کره‎ای ها سریال‎های خیلی خوبی دارن مثلاً شاهزاده‎ی زیرشیروانی یا مرد ملکه این هیون.
امتیاز: 5


http://picoup.ir/images/33665727671920002107.jpg (http://picoup.ir/)

Love Me If You Dare/ Jeux.D'enfants

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt0364517/)

خلاصه: روایت زندگی جولین و لوسی که از 7-8 سالگی بازی را با هم شروع می‎کنند...
فیلم تا یه جایی بامزه است تا وقتی که این بازی دوتا دوست رو از هم دور نمی کنه اما از یه جایی به بعد بیشتر شبیه نشون دادن سادیسم این دو نفره! یعنی عملاً آخر فیلم کاملاً احساس می‎کنی که هر دوشون خل هستند!! فیلم برداری و تدوین خوبی داشت و با همه ی عجیب و حتی ناخواستنی بودن آخرش، فیلم دوست داشتنی بود تقریباً!
امتیاز: 7

[Irag]

http://picoup.ir/images/89442904477867930937.jpg



http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?43268-Asian-Movies-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C&p=150782&viewfull=1#post150782) http://www.picoup.ir/images/23423472445132953874.png (http://www.imdb.com/title/tt2350496)


»» قصه از جايي شروع ميشه كه "خاله" به “ايلا” دستور پخت يه غذاي جديد رو ياد ميده و آقاي “فرناندز” حسابدار (يا يه شغلي نزديك به اين) يه اداره وسط كلان‌شهر بمبئي براي خوردن يه ناهار دقيقا مثل همه‌ي اين 15سال گذشته ميز اداره رو ترك مي‌كنه ... البته با يه ظرف استوانه‌ايي پر از غذا.

اين مهمه كه بدونيم ايده‌ي قصه از كجا شروع شده چون اين فيلم "هندي" نه باليوودي! از اون جنس فيلم‌هاست كه قصه‌اش از يه دونه ايده‌ي خيلي كوچيك به يه قصه‌ي خيلي بزرگ تبديل شده. و اينكه تحويل‌دهنده‌هاي غذا و مردان و زنان ساكن ساختمان‌هاي اداري مركز شهر بمبئي چطور زندگي‌ مي‌كنند و قراره حكايت روزهاي تكراري‌شون چطور جذاب بشه؟! از اون "دونستن"‌هاي پرفايده‌ست كه اصلا هم نيازي به درك "جغرافيا" نداره چون در فاصله‌ي 20دقيقه يا كمتر با خوش‌سليقگي كارگردان و فيلمنامه‌نويس (يه نفره) اين چيزها روشن ميشه.

»» خيانت ملو: اجازه ندارم داستان رو تعريف كنم اين به كنار، ژانر فيلم رو هم دوست ندارم "توضيح"‌ بدم و همون درام براي تعريف ازش كفايت مي‌كنه. اما چرا ؟! يه چيزهايي يه اتفاق‌هايي گاهي اوقات در بعضي فيلم‌ها بخصوص با اين سبك و داستان كه نيازمند "دلبستن" غريبه‌هاست پيش مياد كه اصلا دلچسب نيست. و من اسمش رو "خيانت ملو" (خيلي يواش و خوشحال) ميذارم كه در تلخ‌ترين حالت ممكن با همراهي و همذات‌پنداري شيطاني مخاطب هم همراه ميشه. البته خوشبختانه اين يه فيلم "شرقي"‌ بود و نهايتا به جايي كه ازش مي‌ترسيدم نرسيد ولي خب فقط كافيه مدل‌هاي اروپايي يا حتي آمريكايي رو تماشا كنيد اونوقت با عنوان "خيانت ملو" بيشتر آشنا مي‌شويد.

»» به همين سادگي: اين يه جورايي همان حكايت "زن" خانه‌دار تنها در فيلم به همين سادگي هم هست که به بدترین وجه فراموش شدن.

»» دانشگاه هاروارد: علت اين يكي رو توضيح نميدم چون بايد فيلم رو تماشا كنيد. بهانه‌ي خوبيه كه بخاطر همين عنوان هم شده فيلم رو دانلود كنيد تا "سر" از تن قضيه‌اش دربياريد!

امتياز: 7

پ.ن: حتما و باید از یه نفر تشکر کنم. berserk (http://tvworld.info/member.php?27241-berserk) از رفقای خوبم که تماشای این فیلم رو توصیه کرد.

[Ned Stark]

زخم های بسیاری هست که نیازمند "مرهم" است





http://8pic.ir/images/qc368qlmj5ipfgpzpzhk.jpg
http://8pic.ir/images/y5g0oh2qu0fshbc7ca85.jpg









داستان درمورد دختری است که از خانه فراری است و گرفتار اعتیاد میشود و مادر بزرگ او به دنبال کمک کردن به اوست و ...

یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران . روایتی از دو نسل . دختر جوان و مادربزرگ . زندگی نسل جوان و روایتی تلخ

و واقعی بخشی از جامعه ما . خیلی از ما نسل جوان هیچ وقت نصیحت و دوس نداشتیم

اما تو این فیلم مادربزرگی رو میبینم که به شکل درست سعی میکنه به نوه خودش کمک کنه

از نصیحت بیجا و بیخود خبری نیست . پا به پای نوه پیش میره . به حرفاش گوش میکنه . درکش میکنه و

سکانس پایانی فیلم .. فوق العاده و تأثیرگذار . بهترین پایان برای فیلم

همه چی این فیلم عالی بود . پیشنهاد میکنم حتما ببینید

امتیاز : 10






http://8pic.ir/images/khaextrwwnuq2s3mz5wk.jpg
http://8pic.ir/images/a9ymxakzx12bgo596qrb.jpg
http://8pic.ir/images/19pdxsrbxa7uzth5hd3l.jpg








اینم لینک دانلود



( واسه اینکه پخش فیلم واسه چند سال پیش بوده و شاید الان دسترسی به خریدش نباشه . لینک دانلود و گذاشتم اونایی که ندیدن ببینن )





http://expressleech.com/rcp9d2ud7flt.html


http://uploadboy.com/s8kvdozxzrs5.html

[lastshepherd]

http://8pic.ir/images/xj82ndbl4fg9p3cz7u7g.jpg

The Lego Movie (2014)
(http://www.imdb.com/title/tt1490017/)
امتیاز: 5.5/10




خلاصه داستان >> پرزیدنت بیزینس، سلاحی مخوفی را بدست می آورد که قصد دارد با آن دنیا را ثابت کند. پیشگویی می گوید فردی "ویژه" با قطعه ی مقاومت به جنگ با او برخواهد خواست.

نگاهی به فیلم >> شاید انیمیشن لوگو را بتوان یکی از خلاقانه ترین انیمیشین های ساخته شده در دنیا دانست. انیمیشنی که تمام موجودات آن طبق تولیدات شرکت لوگو طراحی شده اند. در مورد خوب یا بد بودن انیمیشن باید از چند وجه ی مختلف به این اثر نگاه کرد. این انیمیشن بی نظیر ترین تبلیغاتی است که تا بحال یک شرکت انمیشن سازی برای یک شرکت تولیداتی انجام داده. 100 دقیقه تبلیغ LEGO آن هم توسط دیزنی! حالا اینکه لوگو در این فیلم سرمایه گذازی کرده یا نه بحث دیگری است. موضوع دیگر، فضای آنارشیستی حاکم بر فیلم های دیزی است. اینکه دیزنی نمی تواند فقط یک انمیشن صرف بسازد همیشه دیدن کارهای تولیدیش را با خیال راحت برای من سخت کرده. شاید تاثیر پذیری بزرگسالان از این موضوع در راستای جهت مثبت باشد و تماما روحیات آن ها را تحت تاثیر خود نگیرد، اما این موضوع در مورد کودکان صادق نیست. خراب کن تا بسازی، روش سالمی برای ترویج تفکر خلاق نیست. در مورد پیشرفته تر، خراب کن و هر چه دوست داری بساز اساسا مخالف رفتار جامعه ی همساز است. در دنیای واقعی، رفتار تک گرا مطرود است، بنابر این کودکی که با این تفکر بزرگ می شود به جای اینکه به تفاوت هایی که می تواند ایجاد کند فکر کند، به اینکه متفاوت است می اندیشد. یکی از معضلاتی که در جامعه ی ما بی داد می کند، همین تک گرایی حاصل از تفکر خود متفاوت بینیست که با اصل سازندگی گروهی تعارض دارد. سازندگان انیمیشن هم با کشیدن این بحث از دنیای کارتونی به دنیای واقعی و پیروز کردن این تفکر، مقدار جدیت خود کاملا ثابت کرده و با ببنده به قولی اتمام حجت می کنند. البته برای اینکه درست بودن نیت خود را نشان بدهند، پرزیدنت بیزینس را به ثابت کردن متهم کردند، در حالی که خوب بودن اصل نظم خواهی بدون آن تندروی های اغراق شده کاملا ثابت شده است. هرچند خط روایی اصلی عملا عاری از نوآوری داستانی است و بارها و بارها از سوژه های از پیش سوخته برای پیشبرد داستان استفاده می کند، اما انیمیشن با شوخی های بانمکی پر شده که می تواند حتی شما را به عنوان بزرگسال بخنداند و همچنین ساختار بصری جذابی که فراهم کرده، قابلیت لذت بردن از آن را دو چندان می کند.

[Irag]

http://picoup.ir/images/33998935140649091178.jpg http://picoup.ir/images/11051956943025249207.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0077713) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0844708)


I Spit On Your Grave 1978 : قصه‌ي يك روز تعطيل خانوم "ماري سلبي" در نزديكي "پارك هيل‌بيل". قصه‌ي ماري سلبي نويسنده‌ي جوان و تازه‌كار كه چندتا داستان كوتاه هم ازش تازه منتشر شده و علاوه بر جذابيت ظاهري انگار استعدادهاي ديگه‌ايي هم داره مثل استفاده درست و به‌جا از "انگشتان"دستش يه بار براي تايپ بار ديگه براي حلق‌آويز كردن مرد متجاوز ...

اين به هيچ‌وجه يه فيلم سينمايي نيست و حتي در حد يه فيلم ويديويي باكيفيت هم ساخته نشده يه "چيزي"ست ميان ويديو "پ**ن"هاي سطحي كه يه نيمچه داستاني هم داره اصلا اگه خيلي زياد و بيش از حد! بهش توجه كنيد اين "چيز" كه بر اثر يه سو‌‌‌ءتفاهم بين‌المللي ازش به عنوان "فيلم" ياد ميشه يك عدد ويديو "پ**ن"ه (با تلفيق ساديسم) كه پ**ن‌استارش از همكارانش انتقام مي‌گيره.

اما چرا I Spit On Your Grave ؟ منبع الهام بسياري از فيلم‌ها و كارگردان‌هاي سينما (بخصوص استاد Q.T) همين ويديوي مسخره‌ست كه خب هرچقدر به زمان حال نزديك شديم اوضاع و احوال اقتباس‌ها و الهام‌ها بهتر شده. مثل دوباره‌خواني همين قصه و داستان در سال 2010 كه با همين عنوان هم ساخته شده و تا حدودي هم فيلم "Irréversible (http://www.imdb.com/title/tt0290673)" از گاسپار نوئه و همين فيلم‌ه پاييني كه به زودي معرفيش مي‌كنم. (منظورم دقيقا سكانس تج**زه كه تنها تفاوتش در گروهي يا انفرادي بودن قضيه است.)

برعكس پوسترش كه "باشكوه"‌ به نظر ميرسه I Spit On Your Grave به هيچ‌وجه در هيچ‌سكانسي باشكوه نيست نه در مقدمه و اون اتفاق خشن و نه در پايان و انتقام نهایی که قراره دل همه رو خنک کنه.

امتياز: 0

The Last House On The Left 2009 : "ماري" به همراه پدر و مادرش براي آخر هفته پناه مي‌برن به خانه‌ي ويلايي و هم زمان با پناهندگي اين خانواده‌ي شهري، "كروگ" و هم‌دست‌هاي فوق خشنش از دست پليس فرار مي‌كنند و ...

چقدر اين "جذاب" و خواستني‌ه همين كه يه خانواده توسط بيگانه‌هاي تازه از قفس رها شده وارد يه ماجراي سراسر هيجان بشن. من كه عاشقشم. اين تم "بيگانه"‌ها هميشه جذابه ولي خب تا زماني كه خبري از "هيولا" نباشه و نقش بيگانه رو خود "انسان" بازي كنه اونم نه انسان ديوارزده (The Shining (http://www.imdb.com/title/tt0081505)) بلكه يه گروهي باشه مثل همين" گروك و رفقا" كه تقريبا سر يه هدف مشترك با خانواده‌ي ماري مي‌جنگن.

اين فيلم‌ها خانوادگي‌ترين فيلم‌هاي غيرخانوادگي هستند! كه شما اجازه نداريد با "خانواده" تماشا كنيد. بالاخص اگه بدونيد سكانس رويايي فيلم I Spit On Your Grave در اينجا هم تكرار ميشه. (منظورم انتقام نيست ...) تقريبا با همون شكل و شمايل كه صدالبته سينمايي‌تر به نظر مي‌رسه.
مشكل The Last House On The Left يه مشكل تكراري‌ست كه در همه‌ي فيلم‌هاي مشابه تقريبا تجربه كرديد: اتفاقات تلخ و خشن و انتقام‌ها بي‌رحمانه و واقعي (حداقل توي اين يكي) هستند ولي "دردناك" نيستند. بين گروه اول و "دردناك" خيلي فاصله است كه اگه رعايت بشه مطمئنا همه، اون فيلم و اين فيلم رو دوست خواهند داشت.

امتياز: 6

[MaMaLoM]

http://8pic.ir/images/1uzp2kch4rboif74gr2t.jpg



Blue Is The Warmest Color


تقریبا چهار ماهی میشد که فیلم سینمایی ندیده بودم ، ینی زمانی بیشتر از یه اپیزود 45 دقیقه ای نداشتم که برای تماشا کردن کنار بگزارم اما این فیلم دانلود شده و آماده تو ذهنم بود که در اولین فرصت و خفا ببینمش با این وجود که سعی میکنم فیلم های بالای دو و خورده ای ساعت رو نبینم چون بنظرم "خوب"بودن یه فیلم سینمایی به اختصارشه اما فلسفه ی این یکی جدا بود و کنجکاویی شخصی خودم به تایم سه ساعته فیلم ترجیح داده شد.

نظر شخصیم:
فیلم دوران طلایی زنگی شخصی[روابط ج|نسی] "ادل" 17 ساله رو روایت میکنه و پنج شیش سالی جلو میره ولی بطوری کاملا متفاوت! اگر کسی فیلم رو ندیده باشه تصور ذهنیش اینه که فیلم خیلی کند و آروم به تحصیل کردن - شاغل شدن - مستقل شدن - و ... "ادل" بپردازه و در این خلال ماجرای روابط ج|نسیش رو به تصویر بکشه، حداقل خودم اینطور فکر میکردم ولی اینطور نبود. سر تا سر این فیلم پر شده از سکانس هایی که دوربین با کادری بسته تو دماغ و دهن "ادل"ه طوری که غذای جویده شده داخل دهن "ادل" به راحتی قابل دیدن میشه، این فقط برای لحضه ای کوتاه نیست! شاید مجبور بشید یک دقیقه به طور کامل این صحنه رو تحمل کنید که صد در صد وسطای فیلم به خودتون میگید خُب که چی شد الان؟! این سوال جواب داده میشه ولی اگه بپرسید که "ادل" چطور فارغ التحصیل شد یا چطور شاغل شد یا چطور مسکن تهیه کرد جوابی نمیگیرید ، ینی تایم سه ساعته فیلم وقتی برای نشون دادن این مسائل نداره !!!
"ادل" به پیشنهاد دوستانش و یه جورایی هنجار های اجتماعی حاکم بر محیط تحصیل و زندگیش با پسری آشنا میشه، این آشنایی ابتدای فیلم هست و تازه میفهمید که یه پریشونی یا ناراحتی از درون،، "ادل" رو اذیت میکنه، احساسی که اجازه خوشحالی بهش نمیده . این موضوع با اون کادرهای بسته دوربین به وضوح قابل مشاهده است،همین احساس خوشحال نبودن "ادل" رو مجبور میکنه که خیلی زود رابطه رو قطع کنه درحالی که به طور صد در صد نفهمیده به چه چیزی گرایش داره!
با رفتن به یه کلوپ که مخصوص همجنسگرایاست با دختری آشنا میشه و ...
اینجاست که دوباره فیلم یه خط مستقیم رو طی میکنه و روابط ج|نسی دو معشوقه رو به طور کامل به تصویر میکشه، به طور کامل! زنگی خوب و خوش خّرم یه چند سالی میگزره البته باید بگم این خوش و خّرم بودن به قیمت طرد شدگی "ادل" از جامعه تموم میشه،، این چیزیه که دوباره دوربینا با کادری بسته و سکانس های طولانی و بعضاْ بی معنی به خوبی نشون میدن، بنظرم این فیلمو ساختن که فقط همینو نشون بدن، سکانسی که یه مکالمه رو فیلم برداری میکنه، مکالمه ای که وقتی دیالوگ آخرش گفته میشه،، هر چقدر هم که فکر کنی چه ربطی داشت به قضیه، رابطه ای پیدا نمیکنی ... شاید بعد از تموم شدن فیلم ، بشه رابطه اش رو پیدا کرد.
این طرد شدگی فشارهایی به "ادل" میاره، نتیجه این فشارها شک کردن به رابطه که الان داخلشه و خیانت کردن به اونه ... یه جورایی بعد از چند سال آب خوردن "ادل" هوس نوشابه میکنه. "اِما" که معشوقه "ادل"ه از این موضوع با خبر میشه و به جدایی میرسن.
بعد از اون جدایی "ادل" کاملا افسرده تر از قبلا‍‍ه تا جایی که نه آب رو میخواد نه نوشابه رو .دقیقا همینجاست که تو اوج افسردگی "شخص اول فیلم"،، به سکانس پایانی میرسیم.

چیزی که خیلی داخل این فیلم جلب توجه میکنه اون احساس پریشونی "ادل"ه ،،معمولا وقتی به چیزی که دنبالش هستیم میرسیم احساس راحتی میکنیم ولی "ادل" همیشه پریشونه ،، حتی زمانی که لبخند خوشحالی میزنه! این پریشونی این دفعه برای رسیدن به معشوقه نیست بلکه برای طردشدگی از اجتماع و دوری از دوستان و خانوادست. اون مکالمه های طولانی و بی ربط و اون کادرهای بسته دوربین، که ابتدای فیلم شاید برای یه سری از بیننده ها زننده باشه اینجا تاثیر خودشو میزاره... اینجا که فیلم به سکانس پایانی خودش رسیده، بیننده بعد از سه ساعت حالا دیگه با "ادل" اُخت شده و احساساتشو درک میکنه.[خُب اگه همه بتونن احساسات یه همجنسگرا رو درک کنن دیگه مشکلی بوجود نمیاد!] تنها صحبت فیلم القا کردن همون جمله داخل پرانتز به بینندشه.

ــ : کنجکاویم برای دیدن این فیلم سه ساعته و طاغت فرسا دیدن صحنه های * فیلم نبود... کنجکاو بودم بدونم این فیلم که اکرانش چند ماه بعد از تصویب قانون ازدواج همجنسگرایان در فرانسه بوده چه چیزی برای ببینده داره و صحبتش چیه! بنظرم سه ساعت فقط خواستن بگن که یه همجنسگرا گناه داره[همیشه احساس پریشونی و ضعف داره] و نباید مورد بی مهری قرار بگیره که انصافا خیلی خوب این یک مورد رو نشون دادن. شخصیت پردازی قوی داخل این فیلم باعث شد بعد از تماشای فیلم اون احساس ضعف و ناراحتی درونی رو داشته باشم و یه جورایی دلم برای "ادل" میسوخت ... هیچ وقت یه فیلم یا سریال احساسی رو بهم القا نکرده بود که چند روزی همراهم باشه ولی این فیلم کرد!
از بازی فوق العاده بازیگر نقش "ادل" نمیشه گذشت، انصافا یکی از بهترین بازی هایی بود که دیده بودم، با توجه به تجربه کم بازیگریش جلوی دوربین بسیار مسلط بود.

[lastshepherd]

http://8pic.ir/images/ufdadxpmpld1ld6qdxdt.jpg

Her (2013)
(http://www.imdb.com/title/tt1798709/)
امتیاز: 7.3/10




خلاصه داستان >> بعد از معرفی سیستم عامل های هوشمند جدید، تئودور نویسنده ی تنها برای پر کردن اوقات خود و از سر کنجکاوی یکی از آن ها را می خرد، اما رفته رفته ...

نگاهی به فیلم >> نهایت رابطه ی ما با تکنولوژی به کجا خواهد رسید؟ آخرین اثر اسپایک جونز، کارگردان فیلم های جان مالکوویچ بودن و اقتباس با روشنی تمام خود را وقف این موضوع کرده است. این اثر به اندازه ی دو کار معروف عنوان شده گیج کننده و یا دارای پیچیدگی داستانی نیست. نویسنده تمام روابط انسانی را بر اساس نیاز به درک شدن تعریف می کند و جلو می برد. فیلم در برخی موارد سردرگم به نظر می رسد. در یک چرخه گیر افتاده و تلاشش جهت خارج شدن از این توالی سبب زیاده گویی و اغراق های بی مورد می شود (هرچند در پایان (کمی) شفاف می شود اما باز هم گمگشته به نظر می آید). انسانی که نیاز های عالی خود را بدون توجه به سرمنشاء و دلیل آن با دست آفریده های خود رفع می کند، بدون توجه به اینکه چقدر این نیاز ها واقعیند و چقدر این اسباب رفع پوچ. هرچند که کارگردان پاسخ سوال: "آیا شما دوست دارید شبیه به این باشید؟" را از دید خود در آخر فیلم به شما نشان می دهد، اما باز هم فضایی مناسب برای قضاوت بیننده ایجاد نمی کند. یکی از عجیب ترین قسمت های فیلم رابطه ی جنسی دو شخصیت اصلی است که کارگردان عقیم بودن آن را با روش جالبی به تصویر کشیده . پاشته ی آشیل فیلم را می توان جو هانسون عنوان کرد. شاید این بازیگر از نظر ظاهری از جذابیت زیادی برخوردار باشد، اما صدایی پر خش و بم دارد که این برای فیلمی که تنها قسمت نمایش داده شده از شخصیت زن اصلی صدای اوست، اصلا مناسب نیست. فیلم به علل گنگ و مبهمی (حداقل برای من!) از تم تصویری صورتی استفاده کرده بود که باعث خستگی می شد. هرچند که از جونز بخاطر سابقه ای که داشت انتظار فیلم پیچیده تری می رفت، اما "آن زن" همین طور که هست، دیدنی است.

[Irag]

http://picoup.ir/images/42748750870986592187.jpg



http://picoup.ir/images/02201588764875007119.png (http://www.imdb.com/title/tt3404158)


»» خبر اول : هر ماه صدها نفر و هر سال ميليون‌‌ها نفر از كره‌‌ي شمالي فرار مي‌كنن (خب باور كرديم) بريم سراغ خبر بعدي: كره‌ي شمالي در يك منطقه با انجام يه سري تمرينات ساديسم‌گونه موجبات مرگ سربازان آموزشي خود را فراهم مي‌كند چون تنها 1نفر از بين سربازان آموزشي بايد انتخاب شود (اين يكي رو كل دنيا باور نكنن من به نويسنده‌ي فيلم قول ميدم كه حتمي باور كنم!) خبر بعدي‌تر: ...

فیلم "مظنون" تكرار تكرار كليشه‌هاست اين جمله با جمله‌ي "تكرار كليشه"ها فرق داره. در واقع اين همون چيزيه كه بايد از ابتدا و قبل از شروع فيلم بهش توجه كنيد چون دائما در انتخاب فيلم‌هاي آسيايي يا غيرهاليوودي بايد دنبال "غيرهاليوودي"‌ها گشت نه "آسيايي"‌هاي هاليوودي يا چيزهايي شبيه بهش. بنابراين اگه يه فيلمي باشه با همون شخصيت‌ها و همون داستان‌ها و همون دوربين‌ها و همون ... انتخاب يه آسيايي به جاي يه آمريكايي ديگه فايده نداره.
يه فيلم اكشن جاسوسي به سبك مجموعه‌ي "بورن" (+ (http://www.imdb.com/title/tt0440963)) حتي شايد بشه گفت! يه كپي به زبان كره‌ايي از آثار جناب آقاي "Paul Greengrass". استفاده از كوچه‌هاي تنگ و ماشين‌سواري و پيش‌كشيدن رفاقت‌هاي سابق بين‌شخصيتي بدون كمترين ايده‌ي جديد و مدرن. مو به مو عين همان چيزي كه شما از سينماي اكشن حتي "تصور" مي‌كنيد (شايد اصلا يه بار هم نديده باشيد ولي خب قدرت تصور كه داريد).

نكته‌ي عذاب‌آور در اين همه "تكرار" اينكه وقتي يه فيلم از داستان عبور مي‌كنه و خلاصه ميشه در يه شخصيت خيلي قهرمان درست در همين لحظه‌ست كه تمام ذهن مخاطب معطوف ميشه به "ايده"ها كه خب اينجا هم همه چيز "تجربه" شده و يكنواخت به نظر مي‌رسه. به همين خاطره كه بيشتر اين جنس فيلم‌ها رو ميشه از يه جاهايي به امان خدا رها كرد و بعد از يه مدت طولاني دوباره برگشت و ادامه داد ... (انگار نه انگار)

»» خلاصه‌‌اي از داستان "مظنون": كره‌شمالي خره گاوه منه! (عين محتوا كه نه ولي ظاهر اين جمله در فيلم موج ميزنه كه تنها يه كمي رقيق شده‌ست .)

امتياز: 0

[Irag]

http://picoup.ir/images/74046065852424253186.jpg http://picoup.ir/images/48690178443215723985.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0814685) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0804461)


Frontiers 2007 : در آستانه‌ي انتخابات رياست جمهوري و احتمال پيروزي حزب راست‌گراي كشور فرانسه آشوب‌هاي خيابوني شدت گرفته و كلي حادثه و قصه و آدم توي اين شلوغي توي شكم "پاريس" در حال شكل گرفتنه كه يكي از كوتاه‌ترين و تلخ‌ترين و كوچيك‌ترين‌هاش حكايت تير خوردن برادر "ياسمين" و جان دادنش توي بيمارستان پايتخت و فرار "ياس" (كوتاه شده‌ي ياسمين) و دوست‌پسر و رفقاي خيلي خفنش به حاشيه‌ي شهر و رد شدن از مرز به سمت "هلند" اونم با يه ساك پر پول ولي ... (آهان!)

Frontiers رو اگه بخواي جدي بگيري يه فيلم "سياسي"ست كه اتفاقا بيان و هدف كاملا "سياسي" داره ولي خب از روشي متفاوت براي قرائت بيانيه‌ي سياسي‌ش استفاده كرده. اون دوست داره شما رو به همراه نسل جواني كه در حال فرار از مملكت هستند (ياسمين و رفقاش) ببره توي دل يه ماجراي خشن پر از ساديسم و هيجان‌انگيز و خودش رو شبيه فيلم‌هاي ترسناك و اسلشر كنه تا هم اسباب سرگرمي شما رو فراهم كرده باشه و هم اون حرف كاملا "سياسي"ش رو زده باشه. كه چقدر اين "راست" گراهاي فاشيست، خون‌خوار و جلاد هستند! به اينا سعي كنيد راي نديد چون در نهايت مجبوريد مثل فلاني و فلاني به صورت كاملا سلاخي شده خوراك خوك‌هاي طويله‌ي آقاي هانس بشويد ... و خلاص.

اين فيلم و امثال اين فيلم رو هيچ‌وقت نميشه جدي گرفت چون اصلا چيزي براي جدي گرفتن ندارن خيلي "لو" و قابل‌پيش‌بيني (البته به غير از موارد شكنجه و روش‌هاي سلاخي كردن كه دائم با يك ايده‌ي جديد روبه‌رو هستيد) و شخصيت‌ها هم يكي پس از ديگري كاريكاتوري از واقعيت هستند. شايد هيجان‌انگيز باشند ولي به‌هيچ‌وجه "ترسناك" نيستند.

امتياز: 5

Death Sentence 2007 : آقاي "هيوم" هيچ‌وقت فكر نمي‌كرد دقيقا در شبي كه به همراه پسر كوچكترش از مسابقه‌ي هاكي (ترجيحا خيلي خوشحال تا بار دراماتيك قضيه گسترده بشه) برمي‌گردن توي سوپرماركت خوراك "اراذل اوباش"ي بشوند كه زندگي دائمي و عادي خانواده‌ي آقاي هيوم رو دگرگون كنه ...

اگه دنبال يه فيلم با پسوند "انتقام"ي مي‌گرديد مثل خودم كه عاشق فيلم‌هاي "انتقامي" هستم اين يكي بدترين گزينه ممكن نيست ولي خب شايد "سطحي"ترين باشه! يه مرد خانواده داريم كه خيلي زود خودش رو درگير "انتقام" مي‌كنه و وقتي خلاص ميشه فيلم هم تموم ميشه. Death Sentence چون فقط "انتقام"ه و غير از اين چيزي نداره بايد در "اجرا" يك كاري بكنه بايد يه ايده‌ي جديد و شگفت‌انگيز داشته باشه كه خب درست در همين لحظه فيلم متوقف ميشه چون در "اجرا" هيچي نيست كه من و شما رو راضي كنه.

البته در يه قسمت‌هايي فيلم غافلگيركننده‌ست مثل "زمين خوردن"ها و تصوير يه مرد عادي و شخصيت‌پردازي مردانه از "آقاي هيوم" نه ابرقهرمانانه‌‌ ولي خب همه‌ي اينا هم حتي به شرط "باهم" بودن كافي نيست.

امتياز : 2

[Irag]

http://picoup.ir/images/07349767020484825935.jpg http://picoup.ir/images/54820459128505150179.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0475169) http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt0072285)


13Tzameti 2005 : روزي كه يه كارگر 22ساله جاي "جان‌فرانسيس" خوش‌شانس رو با يه بليط قطار يك عدد صورتحساب پرداخت شده‌ي هتل در شهر "پاريس" مي‌گيره حالا اگه بدوني داستان خوش‌شانسي جان‌فرانسيس چيه بعيده براي آينده‌ي اين كارگر جوان خوشحال باشي! ...

ايده به شدت "تند" و "مردانه" و "خشن" و در عين حال "رويايي" به نظر ميرسه اصلا غيرقابل باوره كه همچين شكلي از "شرط‌بندي" وجود داشته باشه و آدم‌ها (ترجيحا مردان) اينقدر ساده فقط براي يه شب تمام اون پيش‌فرض‌ها در مورد ارزش زندگي انسان‌ها رو به "بازي" بگيرند! و ازش لذت هم ببرند. اين خيلي افتضاح و مثلا غيرانسانيه ولي همين افتضاح و اصطلاحا غيرانساني "بهشت"ه من. بهشتي كه توش "تلاش براي بقا" و "زندگي" هنوز جريان داره و شخصيت‌ها بدون اينكه با جملات "دهان‌پركن" از آرزوها و زندگي و ما چقدر خوبيم يا چقدر بد كله‌ي من و شما رو "بخورن" يا با يه سري "تابلو" نقاشي در نامفهومي خودنمايي كنن با عمل‌شون حرف مي‌زنند و اين "سينمايي"ترين (سرگرم‌كننده‌ترين) اتفاق در چنين فيلميه.

از "سيماي" سياه و سفيد فيلم نترسيد اين سياه‌بازي خود‌خواسته است و باور كنيد به غير از اين نمي‌شد چنين داستاني رو تعريف كرد. اين اجرا از اون "عرض ارادت"‌هاي تكراريه (من كلاسيك نيستم ولي كلاسيك رو دوست دارم!) ولي قابل تحمله.

امتياز: 8

Thriller – A Cruel Picture 1973 : داستان دختري كه حرف‌ نمي‌زنه ... !

اگه دنبال رفرنس‌هاي فيلم Kill Bill (http://wiki.tarantino.info/index.php/Kill_Bill_References_Guide/_American_and_Euro_mainstream_and_exploitation) بخش آمريكايي و اروپايي‌ش بگرديد حتما با A Cruel Picture سوئدي هم برخورد خواهيد داشت. يه فيلم با همان ويژگي‌هاي تكراري داستاني با درون‌مايه‌ي "انتقام". فقط فرق اين با اون نمونه‌ي امريكايي خوشگل خوردني سينمايي (منظورم Kill Billه) اينكه تمام وقايع به شدت صريح و بي‌احساسه. صراحت‌لهجه‌ي اين فيلم اروپايي مثل نمايش آزارجنسي و درآوردن چشم با تيغ پزشكي هم بي‌نظيره هم خيلي خنده‌دار! چون در آماتوري‌ترين شكل ممكن همه‌ي اين چيزهاي به نظر جذاب، روايت شدن. روايتي كه نه منطق داره نه "زمان" براش مهمه همون فرایندی که در فیلم‌های اصطلاحا Exploitation (http://en.wikipedia.org/wiki/Exploitation_film) جریان داره.

اين فيلم رو با زيرنويس انگليسي تماشا كردم. كه زياد هم سخت نبود چون باتوجه به "شخصيت" هميشه ساكت دختر انتقام روي هم رفته شايد 50جمله هم نشد و اصلا اين "ويديو" فيلم‌هاي چيپ، ساخته شدن براي همين‌مقدار ديالوگ نه بيشتر نه كمتر. تماشاي اين فيلم مثل خوردن يه غذاي "شور"ه. به همون اندازه "زهرمار"ه كه غذاي شور مزخرفه! باور ندارید بد نیست به این سایت مراجعه کنید »» Cinematic Shocks (http://www.cinematicshocks.com/2012/02/thriller-cruel-picture-1974.html)

امتياز: 0

[white_beard]

http://picoup.ir/images/80258381840801397471.jpg



Montage 2013 (http://www.imdb.com/title/tt2969522/)
داستان:15 سال پیش یه مادر بچه ش رو توی جریان یه بچه دزدی از دست میده مظنون هم فرار میکنه .
بعد 15 سال یه نفر یه گلی توی صحنه جرم میزاره در همین حال هم یه بچه دزدی به همون روش قبلی
انجام میشه.
یکی از بهترین فیلم های کره ای که امسال دیدم داستان فیلم مثل همه فیلم های مشابه خیلی کلیشه
ای ولی چیزی که متمایزش میکنه پایان عالی و بازی فوق العاده بازیگر زن فیلم حتما ببنید .امتیاز:7





http://picoup.ir/images/15283432021829947986.jpg



The Terror Live 2013
(http://www.imdb.com/title/tt2990738/)داستان:یه نفر زنگ میزنه برنامه رادیویی تهدید میکنه که یه پل منفجر میکنه شخصیت
اول داستان هم قبلا یه مجری خبری معروف بوده می خواد از این فرصت استفاده کنه...
فیلم تریلر خوبی بود داستانش چیز خاصی نداره کل فیلم توی اتاق خبر اتفاق می افته
سبکش مثل فیلم باجه تلفن اگه از اون خوشتون اومد از اینم خوشتون میاد .امتیاز:6

[mas5oud281]

http://www.tinyez.us/pics/original/5x3uQxEYU8sxiaBqYUNGGDqKfg3.jpg

http://picoup.ir/images/80542446981246070190.png (http://www.imdb.com/title/tt0856288/)

Inside 2007 : زنی باردار بعد از گذشت چهار ماه از مرگ شورهش، توسط زنی غریبه زندانی می شود و در میابد که این زن خواهان بچه ای که در شکم دارد است...
این فیلمو به پیشنهاده دوست عزیزم ایرج (http://tvworld.info/member.php?16314-Irag) عزیز دیدم.که کاملا با توصیفی که کرد تطابق داشت مراقب چشمان خود باشید این فیلم های اروپایی به شدت بی پروا همه چیز رو به تصور می کشن!ولی من یه چیزه دیگم اضافه میکنم سادیسمی ترین فیلمی که از فرانسه میشه دید!!!فیلم دریک شب کریسمس اتفاق میوفته که زنه باردار سارا (http://www.imdb.com/name/nm0746022/?ref_=fn_al_nm_1) درخانه تنهاست و به مهمونیه کریسمس نرفته که زنه روانیه (http://www.imdb.com/name/nm0001095/?ref_=fn_al_nm_1) فیلم سر میرسه!!! در داخله فیلم میشه درماندگی و ناتوانی دختر رو کاملا حس کرد و باهاش همزاد پنداری کرد!!!
فیلم سرتاسر خشونت وخونریزیه ابتدا زمانه کمه فیلمو دیدم با خودم گفتم کاشکی بیشتر بود ولی در آخر دیدم دقیقا
همین زمان کافی بود برای ارضا شدنه من نه بیشتر و نه کمتر!!!!
کارگردان خیلی زیبا کاراکترایی رو آورد داخل فیلم وحذف کرد که به زیبایی فیلم افزوده میکرد. در صورتی که میتونست فقط مثه بعضی فیلما فقط دو کاراکتر باشند داخل خونه و به دوئل بپردازند و گند بزنند به فیلم!!!
امتیاز: 8

[mah banoo]

http://picoup.ir/images/88720945614106289057.jpg (http://picoup.ir/)

About Time

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt2194499/)

خلاصه: تیم در تولد 17 سالگی (شایدم 18) توسط پدرش از یه راز خانوادگی با خبر می شه. این راز که پسران خانواده توانایی سفر در زمان را دارند و حالا تیم تصمیم داره از این قابلیت برای به دست آوردن عشق (در ابتدا دوست دختر!) استفاده کنه...

خط داستانی فیلم تکراری بود اما خوب پرداخت شده بود، از کارهای پسره خوشم اومد! چقدر خوب که آدم بتونه بارها و بارها قسمت های دوست داشتنی زندگیش رو زندگی کنه یا حتی خاطره انگیزتر! خوش به حالشون!! کاش ما هم یکی از این رازهای باحال رو داشتیم!!

امتیاز:7


http://picoup.ir/images/48904949800518632154.jpg (http://picoup.ir/)

The Vow

IMDB (http://www.imdb.com/title/tt1606389/)

خلاصه: پیچ و لئو که چند سال پیش با عشق ازدواج کردند در یک شب برفی تصادف می کنند و پیچ مقطعی از حافظه اش که مربوط به آشنایی و رابطه اش با لئو هستش رو فراموش می کنه...

بعد از چند وقت بالاخره یه فیلمی دیدم که کلی به دلم نشست! یه رابطه ی سالم، پر از عشق و بیشتر از همه تعهد! فکر کنم اولین فیملی بود که از چنینگ تیتوم دیدم و خوشم اومد!

امتیاز: 8.5

[BIG FELLAH]

(Enchanted ( (http://www.imdb.com/title/tt0461770/?ref_=nv_sr_1)2007 (http://www.imdb.com/year/2007/?ref_=tt_ov_inf)
http://picoup.ir/images/09057137572311444407.jpg
دختری به نام(Giselle (http://www.imdb.com/character/ch0033373/?ref_=tt_cl_t1) (amy adams که در یک دنیای دیزنیایی منتظر شاهزاده رویاهایش است به شهر نیویورک سقوط می کند و با دنیای واقعی روبرو مشود. این یک فیلم خوانوادگی بسیار چشم نواز است که بشدت از طرف من به دیزنی دوستان توصیه میشه.نقطه ی قوت فیلم آواز ها و رقص های زیبا در پارک مرکزی نیویورکه که یک موزیک ویدیو عالی محسوب میشه.

http://picoup.ir/images/46539125461325098782.jpg

در ضمن عاشق این سنجابه خواهید شد

[Irag]

http://picoup.ir/images/77230795177017749118.jpg



http://picoup.ir/images/35326863965119713794.jpg (http://www.imdb.com/title/tt2347134/)


»» همه‌ي اين كشت و كشتار بخاطر خط انداختن توي صورت يه فاحشه است توي يه آبادي خراب شده؟! تا قبل از شكنجه شدن "كينگو" و آويخته شدنش و به جوش آمدن خون "يوبي" جواب سوال بالایی مثتبه و اينطور به نظر ميرسه ولي واقعيتش همه‌ي اين داستان "يه شب و يه فاحشه و يه جايزه و دوتا مرد با يه چاقوي خوني" بهانه است تا ...

كل فيلم منهاي اون 10 دقيقه‌ي ماقبل آخرش "مقدمه"ست كه بعضي‌ قسمت‌ها فقط براي مخاطب ژاپني يا سينماي شرق قابل دركه و بعضي جاها هم براي هر جور مخاطبي. مثل اينكه شما بايد يه درك درستي از "دنياي جديد" فيلم داشته باشيد و ژاپن عصر جديد رو درك كنيد و از روي يونيفرم‌هاي يكدست ماموران حكومتي دنياي بعد از "سامورايي"هاي ژاپن رو بفهميد و اين رو در كنار اتفاق ناخوشايند و ناجوانمردانه‌‌ي داستان فيلم قرار بديد (شكنجه‌ي يه دختر جوان) و بعد "قانون" منع حمل هرگونه شمشير در دهكده‌ي مامور "آريشي" رو براي خودتون ترجمه كنيد. خب اگه به نظرتون داره كار بالا مي‌گيره و فهمش سخت ميشه مدل آمريكايي‌ش رو تماشا كنيد (به كارگرداني كلينت ايستوود) چون درك دنياي وسترن به مراتب "ايزي"تره! (+) (http://www.imdb.com/title/tt0105695/)

همه‌ي اين چيزهاي خيلي "ژاپني" كه بالا ليست كردم (حكومت ميجي و شوگان رو تازه يادم رفت) در Unforgiven چندان يا اصلا مهم نيست چون خود فيلم براي همه‌ي اين‌ها "تعريف" درستي نداره. همه فقط از "يوبي جلاد" حرف مي‌زنن و قتل و عام كاتوليك‌ها و سپاه خشن شوگان و اين حرف‌زدن تا آخر ادامه داره انگار هرگز واقعيت نداشته و ما تمام مدت سركاريم.

»» از اون‌جايي كه همه "ملات" فيلم از قبل تهيه شده و تكراريه (داستان و شخصيت و اول و آخر قابل پيش‌بيني) خب براي جذاب شدن بايد چه اتفاقي بيفته؟! هيچي فقط به "امضا"ي كارگردان يه تنوع در اجرا نياز داريم به يه ذره نبوغ براي راضي كردن تماشاگري كه دائم با اين دوتا چشم داره تجربه‌هاي تصويري نو و تازه مي‌بينه. اين فيلم بدترين ضربه رو در قسمت كارگرداني ميخوره وقتي همه چيز عين همون چيزيه كه قراره باشه بدون هيچ‌گونه تغييري. در واقع "نابخشوده"ي ژاپني رو هر كارگردان ژاپني به غير از آقاي "Sang-il Lee" (که خب ژاپنی هم نیست!) با همين امكانات مي‌تونست بسازه.

"نابخشوده" مثل اكثر فيلم‌هاي شرقي هيچي نداشته باشه "مناظر زيبايي" داره حداقل "خوشگل"ه! يا "سينمايي"ه. ميشه روي اين چيزها حساب باز كرد ولي از اين بابت كه شما به زودي شاهد يه داستان پيچيده با اعماقي دست‌نيافتني باشيد نه هرگز اينطور نخواهد بود.
به همون اندازه كه ايده‌ي فيلم "47Ronin (http://www.imdb.com/title/tt1335975)" خوب بود و در اجرا "خنده‌دار" شده بود "Unforgiven" هم ايده‌ي خوبي داشت و در اجرا نميگم خنده‌دار ولي "بي‌مايه" و دم‌دستي از آب دراومده بود.

امتياز: 5.5

پ.ن: این فیلم رو از تاپیک Asian Movies (http://tvworld.info/showthread.php?43268-Asian-Movies-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C&p=152021&viewfull=1#post152021) دانلود کنید.

[Headache]

http://picoup.ir/images/77979116898539988467.jpg
.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2058107/)
The Railway Man - 2013

خلاصه داستان:
اریک یک کهنه سرباز جنگ است که در بازه ای از زمان اسیر شده و توسط ارتش ژاپن به کارهای سخت وا داشته شده است اما در حین بیگاری به جرم بزرگتری به شکنجه گاه انتقال داده می شود و پس از آزادی و بازگشت به وطن و سالها بعد متوجه می شود شکنجه گر او همچنان زنده است و....


نظرشخصی:
اگه مثل من با این فکر میخواید بشینید پاش که یه فیلم به سبک اردوگاهی قراره ببینید باید بگم سخت در اشتباهید، فیلم روایت طولانی از مشکلات روحی و روانی سربازیست که سالها قبل مورد شکنجه قرار گرفته و حالا با فلش بک های ممتد به گذشته و برگشت به زمان حال کم کم شما رو با عرض و طول فاجعه آشنا میکنه. فکر میکنم تاثیر گذارترین قسمت فیلم 5-6 دقیقه پایانی هست که انصافا خوب یا بد به من خیلی حس عجیب غریبی منتقل کرد، پیام نوشت فیلم که کاملا هم بولد شده داخلش اینه که «جنگ هیچ برنده ای نداره، مهم نیست کدوم طرف ایستادی» که تقریبا برای سرباز جماعت حقیقت داره. فیلم نماد های خوبی رو هم با خودش یدک میکشه، مثلا اینکه زن اریک نماد آرامش، اریک نماد بلاتکلیفی، فینلی نماد خشم و تاریکی درون اریک و خلاصه شخصیت ها همینطوری تو فیلم ریخته نشدن و نمیشه از هیچکدوم گذشت، در واقع بار فیلم قشنگ بین اشخاص پخش شده. قسمت فداکاری اریک هم خیلی خوب نماد گرایی های رایج سینمای جنگ رو میشکنه، سینمایی که در اون یکی روی مین میپره، یکی دیگه میآد اونو میندازه اونور و خودشو میندازه رو مین! و دیگه از یه فیلم 2 ساعتی چه انتظاری دارید واقعا؟
دیدنش رو پیشنهاد میکنم.

پ ن: فیلم براساس داستان واقعی زندگی اریک لوماکس ساخته شده.
کیدمن نوشت: خانممون کیدمن هم نشون دادن با این سن و سال میتونن یه سرباز لب گور خسته و داغونو امیدوار کنن به زندگی و خلاصه زن خوب خوب چیزیه آقا، خدا قسمت کنه (:

[AdibTE]

Rio2

http://www.ephotobay.com/image/url-9.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2357291/)


خلاصه داستان:
لیندا و شوهرش برای پیدا کردن بقایای نسل این دو پرنده به جنگل های آمازون رفته و ...

نظر شخصی:
من معمولا انیمیشن زیاد میبینم ولی خداییش این یه چیز دیگه بود. اصلا گرافیکی که روی این فیلم کار کردن خیلی عالیه. زندگی این پرنده ها با انسان ها به واسطه ی "آبی" عوض شده و کار های انسانی انجام میدن و این بحث مادرشون رو اذیت میکنه.در کل حوصله سر بر نیست

پ.ن: بچه خودتونید:| خیلی حال داد خدا وکیلی :Smiley36:

امتیاز 8

Walk Of Shame

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/b/bd/Walk_of_Shame_poster.jpg

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2463288)


خلاصه داستان:
یه خانوم تقریبا جوان آرزو خبرنگار بودن رو داره و در طی ـش مشکلاتی بهش میخوره و ...

نظر شخصی:
فیلم تقریبا کمدیه. از انواع گروه های مردمی استفاده شده و نشون میده که هیچوقت نا امید نشید و اگر به چیزی که خواستین نرسیدید هیچوقت دست به کار های ناپسند نزنید. در کل نکته های اخلاقی ـه خوبی داره

پ.ن: پیشنهاد میشه :Smiley35:

امتیاز 6.5